سرمقاله(76): تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو
جز سرمقاله(76)» را محافظت کرد ([ویرایش=تنها مدیران] (بی‌پایان) [انتقال=تنها مدیران] (بی‌پایان)))
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۵۲

سرمقاله

بسم الله الرحمن الرحيم اسلامي بودن و دائمي بودن ظاهراً به مثابه دو تعبير مختلف از يک واقعيت، درباره ي انقلاب اسلامي ايران مطرح مي‌شوند، اما هر دو تعبيرْ حقيقتي يگانه دارند؛ زيرا دائمي‌‌ بودن لازمه ي اسلامي بودن انقلاب ماست و اسلامي بودن لازمه ي دائمي بودن آن است. نشانه ي بارز و اصلي اين حقيقت عظيم و دردانه ي حقايق جهان معاصر، استمرار هدف‌گذاري آرماني آن در جهت گشودن اَغلال از پاي ملت ايران و همه ملت‌هاي مسلمان جهان، و آنگاه گشودن راه رهايي همه ي مردم جهان از اغلال است: «و يضع عنهم إِصرهم و الأغلال التي کانت عليهم» (اعراف 157). ذات انقلاب اسلامي و طبيعت آن چنين اقتضا مي‌کند که ايجاد تحول در خود انسان‌ها و مشارکت دادن مستمر آنان در تغيير سرنوشت جامعه ـ و جهان خود ـ به عنوان مشي اساسي و دائمي در نظر گرفته شود و همه ي تمهيداتِ رشد فردي و جمعي در اين چارچوب تدارک ديده شوند. چنين تمهيداتي با افزودن مداوم بر کرامت نفس و بزرگي ظرفيت‌هاي فکري، ايماني و عملي مردم و تدارک ميدان‌هاي مؤثر به اين منظور ملازمه دارد و عرصه ي انتخابات يکي از همين عرصه‌هاي جوشش مداوم و فزاينده ي فهم و درک و ظرفيت و اقتدار است که راه عبور از مرحله ي نظام‌سازي و ساختار‌سازي به مرحله ي جامعه‌سازي و امت‌سازي را نيز به روي معتقدان وفادار به انقلاب اسلامي و نظام برآمده از آن مي‌گشايد. اگر در چارچوب‌هاي متعارف دموکراسي از انتخابات صرفاً به عنوان سازوکار اِبراز رأي مردم و ارزيابي ميزان دموکراتيک بودن جامعه و حاکميت ياد مي‌شود، و اين مکانيزم ـ در عين تقدس‌بخشي دروغين ـ در خدمت مدياکراسي و سيستم‌هاي مهندسي آرا به نفع قطب‌هاي قدرت قرار مي‌گيرد، در نظام ارزشي جامعه ي اسلامي توقع موجود از انتخابات و دامنه ي عملکرد و تأثير اجتماعي، فرهنگي، سياسي، امنيتي و حتي اعتقادي آن بسيار فراتر از حد فهم و پذيرش مدعيان دموکراسي است؛ و از جمله همين تفاوت است که مردم‌سالاري اسلامي را بسيار فراتر از دموکراسي مرسوم و متعارفِ مبتني بر بنيان‌هاي اومانيستي و کاپيتاليستي و ملهم از نظريه‌پردازي‌هاي غربي مي‌نشاند. انتخابات در نظام اسلامي بنابر تصريح مقام معظم ولايت «امتحان الهي»، «عرصه ي کارآمدي» و «مظهر حضور» و «دخالت مردم در سرنوشت» خود است و در اين صورت هرگز نمي‌تواند تنها يک سازوکار تلقي شود، بلکه هر انتخاباتي ميداني وسيع‌تر از ميدان‌هاي پيشين براي تجديد و تحکيم رابطه ي اقتدارآفرين با خداوند، و تثبيت ارتباطات متقابل مردم بر محوريت توحيد، و مقابله با شرک و قدرت‌طلبي مشرکانه است، که مجالي براي غالب شدن سياسي‌کاري و ترک نظارت عدالت‌خواهانه بر عملکرد خود و ديگران باقي نمي‌گذارد. هر بار که انسان‌ها در ميدان‌هاي بزرگ‌تر از حد تصور قبلي نسبت به ظرفيت‌هاي خود قرار مي‌گيرند، فرصتي براي بزرگ‌تر شدن در اختيارشان گذاشته مي‌شود. ذات انقلاب اسلامي زمينه‌ساز چنين برداشت و استفاده‌اي از تمام فرصت‌ها و چالش‌هاي قابل پيش‌بيني در مسير استقرار مردم‌سالاري اسلامي است؛ و از جمله شيوه ي برگزاري و نوع تأکيدات رهبران نظام اسلامي بر محتوا و غايات انتخابات، نشانگر اصرار بر تبديل نوبت‌هاي برگزاري انتخابات به چنين فرصت ارجمند و فضيلت‌آفريني است؛ از اين رو شاهديم که در هر دوره تأکيد بر اين جنبه ي انتخابات افزايشي محسوس مي‌يابد، و تأثير آن از چنين جنبه‌اي مشهودتر و حتي بازتاب‌هاي بين المللي آن از همين حيث برجسته‌تر مي‌گردد. چگونگي حضور مردم ايران در انتخابات دوازدهم اسفند 1390 و جمع‌بندي ترکيب و نتايج آراء که شکل‌دهنده ي ترکيب حساس‌ترين دوره ي مجلس شوراي اسلامي در سال‌هاي مياني دهه ي عدالت، و حساس‌ترين مقطع رويارويي با غرب و نقطه ي عطف حرکت به سمت افق‌هاي ترسيم شده در برنامه ي چشم‌انداز بيست ساله ي کشور است، به خوبي نشان مي‌دهد که خود مردم ايران نيز در پيروي از ضرورت اسلامي و دائمي بودن انقلاب خود نگاهي عميق‌تر از هميشه به انتخابات پيدا کرده‌اند؛ و توجه به الزامات پاسخ‌گويي به انتظاراتِ ناشي از گسترش بيداري اسلامي در منطقه و جهان نيز به روشني در رويکرد وعملکرد انتخاباتي آنان بازتاب يافته است. اين پاسخ شايان به نداي برآمده از ذات انقلاب اسلامي البته متأثر از عواملي است که بعضاً با درون‌مايه و پشتوانه‌هاي الهي و انساني انقلاب اسلامي در ارتباطند و بر ساير عوامل بيروني نيز تأثير مي‌گذارند. در اين باره از جمله مي‌توان به قضاوت نخبگان و عموم مردم درباره ي عملکرد مجالس پيشين در عرصه‌هاي قانون‌گذاري و نظارت، مورد تشکيک و تعرّض قرار گرفتن جايگاه ويژه ي مجلس شوراي اسلامي در ميان قواي سه گانه، تشکيک نسبتاً صريح برخي نااهلان در ميزان بودن رأي مردم در نظام جمهوري اسلامي، و عزم مردم براي پاسخ مناسب به همه ي اين‌گونه تعرضات، در عين حساسيت عمومي نسبت به اهميت و کيفيت اولين انتخابات پس از فتنه ي 1388 اشاره کرد. اما در کنار همه ي اينها بايد خاطرنشان ساخت اين انتخابات از حيث ترکيب سني شرکت‌کنندگان نيز داراي ويژگي‌هاي الهام‌بخش بود که در آستانه و حين برگزاري انتخابات بدان توجه کافي نشد، اما اکنون با استناد به آثار آن مي‌تواند مورد تحليل جدي قرار گيرد. براي روشن شدن مطلب لازم است به جمله ي معروف امام خميني (ره) در سال 1343 توجه شود که فرموده بودند: «سربازان من در گهواره‌ها هستند». اين جمله در کنار ساير معاني صريحي که دارد، حاکي از اعتقاد عظيم امام به نوزايي ملت است که در سال 1357 به رغم سرخوردگي‌هاي ميان‌سالان آن روز و بيم آنان از تکرار تجارب پيشين، سبب شد بزرگ‌ترين انقلاب پس از صدر اسلام، با ميدان‌داري جوانان و نوجوانان به پيروزي رسد، و به دنبال آن در طول هشت سال دفاع مقدس، حفظ کيان انقلاب و اسلام را با حضور همان رده ي سني در ميدان‌هاي نبرد خونين و نبردهاي فکري واعتقادي تضمين کرد. اکنون در ترکيب سني جمعيت ايران، رده‌هاي سني پنجاه تا هفتاد ساله ي امروز، افراد يک تا بيست ساله ي خرداد 1341 هستند که تماماً فارغ از سرخوردگي‌هاي پيشينيان خود، با تجربه ي حضور قهرمانانه و پهلوانانه در ميدان‌هاي عقيده و جهاد رشد يافته‌اند. افراد 30 تا 50 ساله ي امروز نيز مستقيماً در کنار گروه اولْ تجربه ي اراده و ايمان آموخته‌اند و ساير جوانان 18 تا 30 ساله، با عبور از چالش‌هايي که سن عقلي و عاطفي آنان را بسيار بالاتر از هم‌سن وسالان غربي قرار مي‌دهد، علي رغم همه ي عواملي که ممکن است سبب پاره‌اي دلخوري‌ها باشد، مفهوم حفظ و مديريت سرنوشت خويش را کاملاً مي‌شناسند. به اين ترتيب مي‌توان گفت کامل‌ترين و پرانگيزه‌ترين چهره ي نشاط انقلابي مردم ايران در آخرين انتخابات نظام جمهوري اسلامي ابتکار عمل را در دست داشته است؛ و اين به معني قرار گرفتن ايران اسلامي در آستانه ي بروز عالي‌ترين نتايج انطباق ترکيب جمعيتي خود با ضرورت‌ها و الزامات مرحله ي جامعه‌سازي و امت‌سازي است. همچنان‌که رهبر عظيم الشأن انقلاب اسلامي در تحليل‌ها و نظريه‌پردازي‌هاي عميق خود در چند ماه اخير تأکيد فرموده‌اند، انقلاب دائمي اسلامي ما اکنون در مراحل قابل انطباق با فتح بدر و خيبر قرار دارد؛ و با عبور از پيچ حساسي که نگراني‌هاي صهيونيزم از تثبيت موقعيت کنوني انقلاب اسلامي فراروي ما قرار داده است، بايد در تدارک مرحله ي قابل انطباق با فتح مکه باشد. چنين کاري طبعاً لشکريان هوشمند مخصوص خود را مي‌خواهد که ترکيب کنوني جمعيت ايران کاملاً با آن موافق و منطبق است؛ و بدون شک با شروع کار مجلس جديد شاهد جلوه‌اي روشن از آثار آن خواهيم بود. به علاوه، همين ترکيب جمعيتي، پايبندي آحاد ملت به ضرورت نظارت مستمر بر عملکرد برگزيدگان خود، و اِعمال بصيرت مستمر در پاسداري از حريم ارزش‌ها و الزامات، دائمي و اسلامي بودن انقلاب را تضمين مي کند؛ و اين نکته بنياني‌ترين دليل ترس استکبار از ملت ـ ونه از توانايي‌هاي صنعتي، نظامي و هسته‌اي ـ ايران است. به گفته برخي صاحب‌نظران، ما اکنون وارد دوره ي مهم و سرنوشت‌سازي به نام رويارويي سوم ايران و غرب شده‌ايم. اين رويارويي بخشي از همان پيچ بزرگ تاريخي است که رهبر عظيم الشأن انقلاب از آن ياد مي‌کنند؛ و البته با مديريت صحيح انگيزه‌ها و بصيرت‌ها و توانايي‌ها مي‌تواند به نعمتي بزرگ تبديل شود. بيداري اسلامي يکي از دلايل اميد به نعمت‌هاي بزرگ چنين مرحله‌اي از چالش با بنيان‌هاي امپريال ـ صهيونيزم جهاني است. از سوي ديگر، همه ي شواهد نشان مي‌دهد که ايران اسلامي تعيين‌کننده ي سرنوشت اقتصاد آينده ي جهان ـ به‌ويژه با اتمام منابع نفت انگليس و امريکا در کمتر از ده سال آينده ـ خواهد بود. اما در کنار اين ويژگي‌ها و تمام پيشرفت‌هايي که ايران اسلامي را به الگوي بيداري، الگوي استقلال، الگوي حيات ارزش‌مدار و الگوي مقابله با تمامي بنيان‌هاي طاغوتي در همه ي عرصه‌ها تبديل مي‌کند، ترکيب جمعيتي جامعه ي کنوني ايران از حيث بافت سني، ميدان‌ها و تجارب رشد، بافت تحصيلي، بافت اعتقادات ديني و سياسي و.... عاملي تعيين‌کننده به شمار مي‌رود که بخشي از اثرگذاري آن در انتخابات اسفند ماه 1390 مشاهده شد و ان شاء الله مديريت صحيح چنين عاملي، در آينده‌هاي نزديک و دور برکات ‌عمده‌تر آن را مشهود خواهد ساخت. والسلام عليکم و رحمة الله علي محمدي نماينده ي ولي فقيه و سرپرست سازمان اوقاف و امور خيريه

پانویس