کار خیر نیازمند خط و مشی و برنامه ریزی است: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «گفت و گو با دکتر سید حمید خداداد حسینی رییس دانشگاه مدیریت و اقتصاد دانشگا...» ایجاد کرد) |
|||
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | گفت و گو با [[دکتر سید حمید خداداد حسینی]] | + | گفت و گو با [[دکتر سید حمید خداداد حسینی]] دبیر کمیته مدیریت و امور خیر اولین همایش ملی خیر ماندگار |
[[تصویر:دکتر خداداد حسینی.jpg|اصلی|راست]] | [[تصویر:دکتر خداداد حسینی.jpg|اصلی|راست]] | ||
---- | ---- |
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۲۸
گفت و گو با دکتر سید حمید خداداد حسینی دبیر کمیته مدیریت و امور خیر اولین همایش ملی خیر ماندگار
اهمیت کار خیر برای هیچکس پوشیده نیست و مردم در زمانهای مختلف و با توجه به تواناییهای خود و نیازهای جامعه در این حوزه پیشقدم میشوند. کار خیر درعینحال که معنای نیک و دلنشینی را به انسان القا میکند اما نیازمند خط و مشی و برنامهریزی است و نظارت است تا راه خود را گم نکند و به بیراهه نرود. دولتها، سازمانهای مردمنهاد و مردم وظیفه دارند تا بهگونهای فعالیتهای خیرخواهانه خود را هدایت کنند که از هدر رفت آن جلوگیری و بهرهوری آن چند برابر شود. به همین منظور با دکتر سیدحمید خداداد حسینی؛ رییس دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس و دبیر کمیته مدیریت و امور خیر اولین همایش ملی خیر ماندگار به گفتگو پرداختیم.
محتویات
- ۱ هرچند سالانه منابع عظیمی برای امور خیر و فعالیتهای خیرخواهانه هزینه میشود اما سیاستگذاری در این حوزه مورد غفلت قرار گرفته است. چرا؟
- ۲ فعالیتهای خیرخواهانه معمولاً بهصورت انفرادی و خودجوش است و جای خالی یک نهاد راهبر در این حوزهها به چشم میخورد، نظر شما چیست؟
- ۳ به نظر میآید یکی از آسیبهای سازمانهای مردمنهاد فقدان دانش مدیریت است، پیشنهاد شما چیست؟
- ۴ آسیبهای ناشی از بیتوجهی به نقش دانش و مدیریت چه عواقبی برای خیریهها میتواند داشته باشد؟
- ۵ نقش اساتید و دانشگاهها در گسترش کار خیر و فعالیتهای نیکوکاری در خیریهها چیست؟
هرچند سالانه منابع عظیمی برای امور خیر و فعالیتهای خیرخواهانه هزینه میشود اما سیاستگذاری در این حوزه مورد غفلت قرار گرفته است. چرا؟
فعالیتهای خیرخواهانه در ابعاد مختلف به دلایلی چون مردمی و خودجوش بودن و جلب رضایت خداوند شکل میگیرند و با پیوستن ایدههای مشترک و تشکیل یک مجموعه بهصورت رسمی یا غیررسمی در ابعاد مختلف توسعه مییابند. کمیته امداد انقلاب اسلامی نیز تنها نهاد رسمی در حوزه نیکوکاری است که به فرمان امام(ره) تأسیس و بهصورت ملی در حال فعالیت است. توجه به سازماندهی و برنامهریزی براساس سیاستهای کلی حاکم، همچنین جهتدهی به منابع عظیم کمیته امداد با توجه به ابزارها و جایگاه آن، بهتر است توسط دولت هدایت و با کمک کمیته امداد امام خمینی(ره)، ابزارهای آن تهیه شود.
سازمانهای مردمنهاد و یا خیریه بر اساس نیازهای جامعه ایجاد شدهاند. در گذشته، بزرگان بازار، بخش زیادی از کارهای خیر را به عهده میگرفتند اما با مرور زمان، تعداد خیریهها و نیازمندان بیشتر شد. پنجاه، شصت سال گذشته، این تعداد جمعیت و وسعت شهرها را نداشتیم؛ جوامع، کوچکتر بودند. جمعیت روستایی، بیش از جمعیت شهری بود و مردم غالباً همدیگر را میشناختند حتی در شهرها به دلیل این که محلهها خیلی بزرگ نبود، افراد یکدیگر را میشناختند؛ به همین دلیل افراد بر اساس نیازهای هر فرد به او یاری میرساندند. اما با بزرگ شدن شهرها و افزایش جمعیت کشور در سالهای اخیر در روشهای خیریههای سنتی بازنگری نشده؛ شیوهها قدیمی اما نیازها، دیگر نیازهای قدیم نیست. نیازهای قدیم، مربوط به خوراک و پوشاک بود اما امروز، حوزههای اقتصادی، درمان، خوراک، پوشاک، کسبوکار، ازدواج حتی مراکز آموزشی، درمانی، علمی و تفریحی نیاز به منابع مالی دارند که لازمه آن، هدایت این نیازها توسط دولت برای رسیدن به کانالهای صحیح، هدایت و سرمایهگذاری است. الان دولت با واریز یارانههایی برای مردم، نوعی کار خیر انجام میدهد. این یارانهها برای کمک به اقتصاد خانوادهها است. البته این کمک اقتصادی بهتر بود تنها به عده محدودی از افراد نیازمند جامعه برسد و منابع اضافی برای سرمایهگذاری در حوزههای دیگر استفاده و حاصل آن برای اقشار کمدرآمد خرج گردد؛ برای آنها، کسبوکار ایجاد شود، تا دیگر نیازمندی بهصورت مستمر و دائم وجود نداشته باشد.
فعالیتهای خیرخواهانه معمولاً بهصورت انفرادی و خودجوش است و جای خالی یک نهاد راهبر در این حوزهها به چشم میخورد، نظر شما چیست؟
بخش زیادی از فعالیتهای خیرخواهانه به صورت فردی است. البته فعالیتهای گروهی در حوزههای امور خیریه سبب همافزایی میشود که بر اساس آن افراد با نیتهای یکسان گِرد هم میآیند که البته نیازمند هدایت، مشاهده، برنامهریزی و سیاستگذاری است همچنین ورود دولت در حوزه خیریهها باید با نگاه سیاستگذار و نظارتگر باشد تا نگاه مجری.
به نظر میآید یکی از آسیبهای سازمانهای مردمنهاد فقدان دانش مدیریت است، پیشنهاد شما چیست؟
اعتقاد به «اول فکر و اندیشه بعد عمل»، مسئله مهمی است. اگر انجام عمل، بدون فکر باشد به نتیجه مطلوب نمیرسد به همین دلیل اگر فکر در چهارچوب، نقشه و مسیر مشخص باشد، آن عمل به درستی هدایت و به نتیجه مطلوب میرسد. با مدیریت دانش در این حوزه، اطلاعات صحیح از جامعه جمعآوری و توسط نهادهای مردمی پردازش، به اطلاعات تبدیل و در اختیار سازمانهای مردمنهاد قرار گرفته و تقسیم کار میشود تا با توجه به ابعاد نیازمندیهای موجود در جامعه، حوزهها و تشکلهای تخصصی شکل بگیرند. زمانی که تخصصها مشخص شود؛ بهعنوان مثال حوزه درمان، آموزش، اقتصاد، کمک به خانوادهها و ... تخصصی شوند، باعث ایجاد نگاه سیستمی، دانشی، همافزایی و تقسیم کار بهصورت نظاممند میشوند. اگر دولت در حوزه امور خیریه نقش برنامهریز و هدایتگر داشته، نظارتش را در نظر بگیرد و مابقی را تفویض اختیار و به نهادهای مبتنی بر مردم واگذار کند قطعاً در این حوزه موفق خواهد بود؛ زیرا بسیاری از تئوریهایی که در حوزه مدیریت حاصل میشود، نتیجه موفقیتهایی بوده که در عمل به دست آمده سپس به نظریه و تئوری تبدیل شده است.
دانشگاهها، مخصوصاً در حوزههای علوم اجتماعی و فرهنگی رسالت بسیار بالایی دارند تا مطالعاتی در این زمینه و ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، فقهی، دینی، حقوقی و فرهنگی انجام دهند. ایجاد تشکیلات علمی در قالب پژوهشکده و انجمنهای علمی میتواند زمینهساز برنامهریزی و سیاستگذاری برای جامعه، توسط نهادهای اثرگذار در بخش عمومی(دولت) شود.
آسیبهای ناشی از بیتوجهی به نقش دانش و مدیریت چه عواقبی برای خیریهها میتواند داشته باشد؟
مهمترین آن، هرز رفتن منابع است؛ منابعی که باید به جا، درست و در زمان خودش مورد استفاده قرار بگیرد. دین اسلام همواره توصیه میکند که به افراد ضعیف و تهیدست کمک کنید. در گروههای خیریه به روش سنتی، به دلیل نبود پایگاههای دانشی مبانی نظری و علمی، برنامه و سیاستگذاری، معمولاً منابع بهدرستی توزیع نمیشود.
مسئله دوم، بیاعتمادی مردم است. مردم بر اساس، شناخت خود نسبت به امور خیر اقدام میکنند؛ این وظیفه دولت است که اجازه ندهد جامعه دچار مشکل شود اما بههرحال ابزارهای دولت و منابع آن محدود است؛ لذا کمکهای مردمی در همه کشورهای دنیا حتی کشورهای پیشرفته هم وجود داشته است. البته باید سازماندهی و سازمانیافته باشد تا مردم برای کمک دچار سردرگمی نشوند. بهعنوان مثال گاهی کمکها به استانهای کم برخوردار دیگر اهدا شود یعنی منابع از مکانهایی با تراکم منابع برای مناطق با منابع مالی کمتر استفاده شود.
البته در امور خیر فقط منابع مادی نیست و فقرهای فرهنگی، دینی، مذهبی، اجتماعی وجود دارد. به عنوان مثال گروهی در حوزه فرهنگی و ارتقاء فرهنگ مردم تلاش کنند؛ البته مساجد تا حد زیادی این کار را انجام میدهند اما پوشش کاملی ندارند بهویژه برای قشر جوان که زمان زیادی برای فضای مجازی میگذراند. بهطورکلی همکاری، برنامهریزی و دوری از موازی کاری حوزههای علمیه، مراکز دانشگاهی و سایر مراکز فرهنگی دیگر، اثربخشی، امور خیر را مضاعف میکند. امر خیر فقط به بحث منابع مالی منحصر و محدود نمیشود و میتواند در قالب اطلاعرسانی برای بازدید و دلجویی از بیماران بیمارستان، مراکز نگهداری ایتام و سالمندان باشد.
نقش اساتید و دانشگاهها در گسترش کار خیر و فعالیتهای نیکوکاری در خیریهها چیست؟
دانشگاه، برای نهادینه کردن و تولید دانش در حوزه دانش بومی و دانش غیربومی موفق بوده است. همچنین با ارائه طرحهای تحقیقاتی و مطالعاتی از سازمانهای موفق حتی ناموفق میتواند به شناسایی آسیبها و نقاط قوت پرداخته و مبنای مطلوبی را در سطح کلان ایجاد کند. اما، مؤسسات خیریه، حتی اگر دولت هم کمک نکند و نقش نظارت و سیاستگذاری را به عهده نگیرد، میتوانند برای خود صنف خیرین ایجاد کنند. عضوگیری کرده و خدمات بهتری با دوری از عملکرد جزیرهای داشته باشند و با بخشبندی حوزههای موردنیاز، منابع مادی و معنوی را در اختیار بخشهای مختلف قرار دهند.
زمانی که درختی کاشته میشود، تا زمانی که آب به آن برسد، ماندگار خواهد بود؛ دانش، آبی است که برای آن درخت (کار خیر) ریخته میشود تا با کمک حمایتهای دیگر خیری ماندگار در طول اعصار مختلف استمرار داشته باشد.