سرمقاله(76): تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو
جز سرمقاله(76)» را محافظت کرد ([ویرایش=تنها مدیران] (بی‌پایان) [انتقال=تنها مدیران] (بی‌پایان)))
 
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
==سرمقاله==
+
<div style="font-family:B Nazanin; font-size:20px;text-align:justify">
بسم الله الرحمن الرحيم
+
بسم الله الرحمن الرحیم
اسلامي بودن و دائمي بودن ظاهراً به مثابه دو تعبير مختلف از يک واقعيت، درباره ي انقلاب اسلامي ايران مطرح مي‌شوند، اما هر دو تعبيرْ حقيقتي يگانه دارند؛ زيرا دائمي‌‌ بودن لازمه ي اسلامي بودن انقلاب ماست و اسلامي بودن لازمه ي دائمي بودن آن است.
 
نشانه ي بارز و اصلي اين حقيقت عظيم و دردانه ي حقايق جهان معاصر، استمرار هدف‌گذاري آرماني آن در جهت گشودن اَغلال از پاي ملت ايران و همه ملت‌هاي مسلمان جهان، و آنگاه گشودن راه رهايي همه ي مردم جهان از اغلال است: «و يضع عنهم إِصرهم و الأغلال التي کانت عليهم» (اعراف 157).
 
ذات انقلاب اسلامي و طبيعت آن چنين اقتضا مي‌کند که ايجاد تحول در خود انسان‌ها و مشارکت دادن مستمر آنان در تغيير سرنوشت جامعه ـ و جهان خود ـ به عنوان مشي اساسي و دائمي در نظر گرفته شود و همه ي تمهيداتِ رشد فردي و جمعي در اين چارچوب تدارک ديده شوند.
 
چنين تمهيداتي با افزودن مداوم بر کرامت نفس و بزرگي ظرفيت‌هاي فکري، ايماني و عملي مردم و تدارک ميدان‌هاي مؤثر به اين منظور ملازمه دارد و عرصه ي انتخابات يکي از همين عرصه‌هاي جوشش مداوم و فزاينده ي فهم و درک و ظرفيت و اقتدار است که راه عبور از مرحله ي نظام‌سازي و ساختار‌سازي به مرحله ي جامعه‌سازي و امت‌سازي را نيز به روي معتقدان وفادار به انقلاب اسلامي و نظام برآمده از آن مي‌گشايد.
 
اگر در چارچوب‌هاي متعارف دموکراسي از انتخابات صرفاً به عنوان سازوکار اِبراز رأي مردم و ارزيابي ميزان دموکراتيک بودن جامعه و حاکميت ياد مي‌شود، و اين مکانيزم ـ در عين تقدس‌بخشي دروغين ـ در خدمت مدياکراسي و سيستم‌هاي مهندسي آرا به نفع قطب‌هاي قدرت قرار مي‌گيرد، در نظام ارزشي جامعه ي اسلامي توقع موجود از انتخابات و دامنه ي عملکرد و تأثير اجتماعي، فرهنگي، سياسي، امنيتي و حتي اعتقادي آن بسيار فراتر از حد فهم و پذيرش مدعيان دموکراسي است؛ و از جمله همين تفاوت است که مردم‌سالاري اسلامي را بسيار فراتر از دموکراسي مرسوم و متعارفِ مبتني بر بنيان‌هاي اومانيستي و کاپيتاليستي و ملهم از نظريه‌پردازي‌هاي غربي مي‌نشاند.
 
انتخابات در نظام اسلامي بنابر تصريح مقام معظم ولايت «امتحان الهي»، «عرصه ي کارآمدي» و «مظهر حضور» و «دخالت مردم در سرنوشت» خود است و در اين صورت هرگز نمي‌تواند تنها يک سازوکار تلقي شود، بلکه هر انتخاباتي ميداني وسيع‌تر از ميدان‌هاي پيشين براي تجديد و تحکيم رابطه ي اقتدارآفرين با خداوند، و تثبيت ارتباطات متقابل مردم بر محوريت توحيد، و مقابله با شرک و قدرت‌طلبي مشرکانه است، که مجالي براي غالب شدن سياسي‌کاري و ترک نظارت عدالت‌خواهانه بر عملکرد خود و ديگران باقي نمي‌گذارد. 
 
هر بار که انسان‌ها در ميدان‌هاي بزرگ‌تر از حد تصور قبلي نسبت به ظرفيت‌هاي خود قرار مي‌گيرند، فرصتي براي بزرگ‌تر شدن در اختيارشان گذاشته مي‌شود. ذات انقلاب اسلامي زمينه‌ساز چنين برداشت و استفاده‌اي از تمام فرصت‌ها و چالش‌هاي قابل پيش‌بيني در مسير استقرار مردم‌سالاري اسلامي است؛ و از جمله شيوه ي برگزاري و نوع تأکيدات رهبران نظام اسلامي بر محتوا و غايات انتخابات، نشانگر اصرار بر تبديل نوبت‌هاي برگزاري انتخابات به چنين فرصت ارجمند و فضيلت‌آفريني است؛ از اين رو شاهديم که در هر دوره تأکيد بر اين جنبه ي انتخابات افزايشي محسوس مي‌يابد، و تأثير آن از چنين جنبه‌اي مشهودتر و حتي بازتاب‌هاي بين المللي آن از همين حيث برجسته‌تر مي‌گردد.
 
چگونگي حضور مردم ايران در انتخابات دوازدهم اسفند 1390 و جمع‌بندي ترکيب و نتايج آراء که شکل‌دهنده ي ترکيب حساس‌ترين دوره ي مجلس شوراي اسلامي در سال‌هاي مياني دهه ي عدالت، و حساس‌ترين مقطع رويارويي با غرب و نقطه ي عطف حرکت به سمت افق‌هاي ترسيم شده در برنامه ي چشم‌انداز بيست ساله ي کشور است، به خوبي نشان مي‌دهد که خود مردم ايران نيز در پيروي از ضرورت اسلامي و دائمي بودن انقلاب خود نگاهي عميق‌تر از هميشه به انتخابات پيدا کرده‌اند؛ و توجه به الزامات پاسخ‌گويي به انتظاراتِ ناشي از گسترش بيداري اسلامي در منطقه و جهان نيز به روشني در رويکرد وعملکرد انتخاباتي آنان بازتاب يافته است. 
 
اين پاسخ شايان به نداي برآمده از ذات انقلاب اسلامي البته متأثر از عواملي است که بعضاً با درون‌مايه و پشتوانه‌هاي الهي و انساني انقلاب اسلامي در ارتباطند و بر ساير عوامل بيروني نيز تأثير مي‌گذارند. در اين باره از جمله مي‌توان به قضاوت نخبگان و عموم مردم درباره ي عملکرد مجالس پيشين در عرصه‌هاي قانون‌گذاري و نظارت، مورد تشکيک و تعرّض قرار گرفتن جايگاه ويژه ي مجلس شوراي اسلامي در ميان قواي سه گانه، تشکيک نسبتاً صريح برخي نااهلان در ميزان بودن رأي مردم در نظام جمهوري اسلامي، و عزم مردم براي پاسخ مناسب به همه ي اين‌گونه تعرضات، در عين حساسيت عمومي نسبت به اهميت و کيفيت اولين انتخابات پس از فتنه ي 1388 اشاره کرد. اما در کنار همه ي اينها بايد خاطرنشان ساخت اين انتخابات از حيث ترکيب سني شرکت‌کنندگان نيز داراي ويژگي‌هاي الهام‌بخش بود که در آستانه و حين برگزاري انتخابات بدان توجه کافي نشد، اما اکنون با استناد به آثار آن مي‌تواند مورد تحليل جدي قرار گيرد.
 
براي روشن شدن مطلب لازم است به جمله ي معروف امام خميني (ره) در سال 1343 توجه شود که فرموده بودند: «سربازان من در گهواره‌ها هستند». 
 
اين جمله در کنار ساير معاني صريحي که دارد، حاکي از اعتقاد عظيم امام به نوزايي ملت است که در سال 1357 به رغم سرخوردگي‌هاي ميان‌سالان آن روز و بيم آنان از تکرار تجارب پيشين، سبب شد بزرگ‌ترين انقلاب پس از صدر اسلام، با ميدان‌داري جوانان و نوجوانان به پيروزي رسد، و به دنبال آن در طول هشت سال دفاع مقدس، حفظ کيان انقلاب و اسلام را با حضور همان رده ي سني در ميدان‌هاي نبرد خونين و نبردهاي فکري واعتقادي تضمين کرد. 
 
اکنون در ترکيب سني جمعيت ايران، رده‌هاي سني پنجاه تا هفتاد ساله ي امروز، افراد يک تا بيست ساله ي خرداد 1341 هستند که تماماً فارغ از سرخوردگي‌هاي پيشينيان خود، با تجربه ي حضور قهرمانانه و پهلوانانه در ميدان‌هاي عقيده و جهاد رشد يافته‌اند. افراد 30 تا 50 ساله ي امروز نيز مستقيماً در کنار گروه اولْ تجربه ي اراده و ايمان آموخته‌اند و ساير جوانان 18 تا 30 ساله، با عبور از چالش‌هايي که سن عقلي و عاطفي آنان را بسيار بالاتر از هم‌سن وسالان غربي قرار مي‌دهد، علي رغم همه ي عواملي که ممکن است سبب پاره‌اي دلخوري‌ها باشد، مفهوم حفظ و مديريت سرنوشت خويش را کاملاً مي‌شناسند. به اين ترتيب مي‌توان گفت کامل‌ترين و پرانگيزه‌ترين چهره ي نشاط انقلابي مردم ايران در آخرين انتخابات نظام جمهوري اسلامي ابتکار عمل را در دست داشته است؛ و اين به معني قرار گرفتن ايران اسلامي در آستانه ي بروز عالي‌ترين نتايج انطباق ترکيب جمعيتي خود با ضرورت‌ها و الزامات مرحله ي جامعه‌سازي و امت‌سازي است. 
 
همچنان‌که رهبر عظيم الشأن انقلاب اسلامي در تحليل‌ها و نظريه‌پردازي‌هاي عميق خود در چند ماه اخير تأکيد فرموده‌اند، انقلاب دائمي اسلامي ما اکنون در مراحل قابل انطباق با فتح بدر و خيبر قرار دارد؛ و با عبور از پيچ حساسي که نگراني‌هاي صهيونيزم از تثبيت موقعيت کنوني انقلاب اسلامي فراروي ما قرار داده است، بايد در تدارک مرحله ي قابل انطباق با فتح مکه باشد. چنين کاري طبعاً لشکريان هوشمند مخصوص خود را مي‌خواهد که ترکيب کنوني جمعيت ايران کاملاً با آن موافق و منطبق است؛ و بدون شک با شروع کار مجلس جديد شاهد جلوه‌اي روشن از آثار آن خواهيم بود. به علاوه، همين ترکيب جمعيتي، پايبندي آحاد ملت به ضرورت نظارت مستمر بر عملکرد برگزيدگان خود، و اِعمال بصيرت مستمر در پاسداري از حريم ارزش‌ها و الزامات، دائمي و اسلامي بودن انقلاب را تضمين مي کند؛ و اين نکته بنياني‌ترين دليل ترس استکبار از ملت ـ ونه از توانايي‌هاي صنعتي، نظامي و هسته‌اي ـ ايران است. 
 
به گفته برخي صاحب‌نظران، ما اکنون وارد دوره ي مهم و سرنوشت‌سازي به نام رويارويي سوم ايران و غرب شده‌ايم. اين رويارويي بخشي از همان پيچ بزرگ تاريخي است که رهبر عظيم الشأن انقلاب از آن ياد مي‌کنند؛ و البته با مديريت صحيح انگيزه‌ها و بصيرت‌ها و توانايي‌ها مي‌تواند به نعمتي بزرگ تبديل شود. 
 
بيداري اسلامي يکي از دلايل اميد به نعمت‌هاي بزرگ چنين مرحله‌اي از چالش با بنيان‌هاي امپريال ـ صهيونيزم جهاني است. 
 
از سوي ديگر، همه ي شواهد نشان مي‌دهد که ايران اسلامي تعيين‌کننده ي سرنوشت اقتصاد آينده ي جهان ـ به‌ويژه با اتمام منابع نفت انگليس و امريکا در کمتر از ده سال آينده ـ خواهد بود. اما در کنار اين ويژگي‌ها و تمام پيشرفت‌هايي که ايران اسلامي را به الگوي بيداري، الگوي استقلال، الگوي حيات ارزش‌مدار و الگوي مقابله با تمامي بنيان‌هاي طاغوتي در همه ي عرصه‌ها تبديل مي‌کند، ترکيب جمعيتي جامعه ي کنوني ايران از حيث بافت سني، ميدان‌ها و تجارب رشد، بافت تحصيلي، بافت اعتقادات ديني و سياسي و.... عاملي تعيين‌کننده به شمار مي‌رود که بخشي از اثرگذاري آن در انتخابات اسفند ماه 1390 مشاهده شد و ان شاء الله مديريت صحيح چنين عاملي، در آينده‌هاي نزديک و دور برکات ‌عمده‌تر آن را مشهود خواهد ساخت.
 
والسلام عليکم و رحمة الله
 
[[علي محمدي]]
 
[[نماينده ي ولي فقيه و سرپرست سازمان اوقاف و امور خيريه]]
 
  
==پانویس==
+
اسلامی بودن و دائمی بودن ظاهراً به مثابه دو تعبیر مختلف از یک واقعیت، درباره ی [[انقلاب اسلامی ایران]] مطرح می‌شوند، اما هر دو تعبیرْ حقیقتی یگانه دارند؛ زیرا دائمی‌‌ بودن لازمه ی اسلامی بودن انقلاب ماست و اسلامی بودن لازمه ی دائمی بودن آن است.
[[رده:میراث جاویدان شماره76]]
+
 +
نشانه ی بارز و اصلی این حقیقت عظیم و دردانه ی حقایق جهان معاصر، استمرار هدف‌گذاری آرمانی آن در جهت گشودن [[اَغلال]] از پای ملت ایران و همه ملت‌های مسلمان جهان، و آنگاه گشودن راه رهایی همه ی مردم جهان از اغلال است: «و یضع عنهم إِصرهم و الأغلال التی کانت علیهم» (اعراف 157).
 +
 
 +
ذات انقلاب اسلامی و طبیعت آن چنین اقتضا می‌کند که ایجاد تحول در خود [[انسان‌]]ها و مشارکت دادن مستمر آنان در تغییر سرنوشت جامعه ـ و جهان خود ـ به عنوان مشی اساسی و دائمی در نظر گرفته شود و همه ی تمهیداتِ رشد فردی و جمعی در این چارچوب تدارک دیده شوند.
 +
 
 +
چنین تمهیداتی با افزودن مداوم بر کرامت نفس و بزرگی ظرفیت‌های فکری، ایمانی و عملی مردم و تدارک میدان‌های مؤثر به این منظور ملازمه دارد و عرصه ی انتخابات یکی از همین عرصه‌های جوشش مداوم و فزاینده ی فهم و درک و ظرفیت و اقتدار است که راه عبور از مرحله ی نظام‌سازی و ساختار‌سازی به مرحله ی جامعه‌سازی و امت‌سازی را نیز به روی معتقدان وفادار به انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن می‌گشاید.
 +
اگر در چارچوب‌های متعارف دموکراسی از انتخابات صرفاً به عنوان سازوکار اِبراز رأی مردم و ارزیابی میزان دموکراتیک بودن جامعه و حاکمیت یاد می‌شود، و این مکانیزم ـ در عین تقدس‌بخشی دروغین ـ در خدمت مدیاکراسی و سیستم‌های مهندسی آرا به نفع قطب‌های قدرت قرار می‌گیرد، در نظام ارزشی جامعه ی اسلامی توقع موجود از انتخابات و دامنه ی عملکرد و تأثیر اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، امنیتی و حتی اعتقادی آن بسیار فراتر از حد فهم و پذیرش مدعیان دموکراسی است؛ و از جمله همین تفاوت است که مردم‌سالاری اسلامی را بسیار فراتر از دموکراسی مرسوم و متعارفِ مبتنی بر بنیان‌های اومانیستی و کاپیتالیستی و ملهم از نظریه‌پردازی‌های غربی می‌نشاند.
 +
 +
انتخابات در نظام اسلامی بنابر تصریح مقام معظم ولایت «امتحان الهی»، «عرصه ی کارآمدی» و «مظهر حضور» و «دخالت مردم در سرنوشت» خود است و در این صورت هرگز نمی‌تواند تنها یک سازوکار تلقی شود، بلکه هر انتخاباتی میدانی وسیع‌تر از میدان‌های پیشین برای تجدید و تحکیم رابطه ی اقتدارآفرین با خداوند، و تثبیت ارتباطات متقابل مردم بر محوریت توحید، و مقابله با شرک و قدرت‌طلبی مشرکانه است، که مجالی برای غالب شدن سیاسی‌کاری و ترک نظارت عدالت‌خواهانه بر عملکرد خود و دیگران باقی نمی‌گذارد. 
 +
 
 +
هر بار که [[انسان‌]]ها در میدان‌های بزرگ‌تر از حد تصور قبلی نسبت به ظرفیت‌های خود قرار می‌گیرند، فرصتی برای بزرگ‌تر شدن در اختیارشان گذاشته می‌شود. ذات انقلاب اسلامی زمینه‌ساز چنین برداشت و استفاده‌ای از تمام فرصت‌ها و چالش‌های قابل پیش‌بینی در مسیر استقرار مردم‌سالاری اسلامی است؛ و از جمله شیوه ی برگزاری و نوع تأکیدات رهبران نظام اسلامی بر محتوا و غایات انتخابات، نشانگر اصرار بر تبدیل نوبت‌های برگزاری انتخابات به چنین فرصت ارجمند و فضیلت‌آفرینی است؛ از این رو شاهدیم که در هر دوره تأکید بر این جنبه ی انتخابات افزایشی محسوس می‌یابد، و تأثیر آن از چنین جنبه‌ای مشهودتر و حتی بازتاب‌های بین المللی آن از همین حیث برجسته‌تر می‌گردد.
 +
 +
چگونگی حضور مردم [[ایران]] در انتخابات دوازدهم اسفند 1390 و جمع‌بندی ترکیب و نتایج آراء که شکل‌دهنده ی ترکیب حساس‌ترین دوره ی مجلس شورای اسلامی در سال‌های میانی دهه ی [[عدالت]]، و حساس‌ترین مقطع رویارویی با غرب و نقطه ی عطف حرکت به سمت افق‌های ترسیم شده در [[برنامه ی چشم‌انداز بیست ساله]] ی کشور است، به خوبی نشان می‌دهد که خود مردم [[ایران]] نیز در پیروی از ضرورت اسلامی و دائمی بودن انقلاب خود نگاهی عمیق‌تر از همیشه به انتخابات پیدا کرده‌اند؛ و توجه به الزامات پاسخ‌گویی به انتظاراتِ ناشی از گسترش بیداری اسلامی در منطقه و جهان نیز به روشنی در رویکرد وعملکرد انتخاباتی آنان بازتاب یافته است.
 +
 
 +
این پاسخ شایان به ندای برآمده از ذات انقلاب اسلامی البته متأثر از عواملی است که بعضاً با درون‌مایه و پشتوانه‌های الهی و انسانی انقلاب اسلامی در ارتباطند و بر سایر عوامل بیرونی نیز تأثیر می‌گذارند. در این باره از جمله می‌توان به قضاوت نخبگان و عموم مردم درباره ی عملکرد مجالس پیشین در عرصه‌های قانون‌گذاری و نظارت، مورد تشکیک و تعرّض قرار گرفتن جایگاه ویژه ی [[مجلس شورای اسلامی]] در میان قوای سه گانه، تشکیک نسبتاً صریح برخی نااهلان در میزان بودن رأی مردم در نظام جمهوری اسلامی، و عزم مردم برای پاسخ مناسب به همه ی این‌گونه تعرضات، در عین حساسیت عمومی نسبت به اهمیت و کیفیت اولین انتخابات پس از فتنه ی 1388 اشاره کرد. اما در کنار همه ی اینها باید خاطرنشان ساخت این انتخابات از حیث ترکیب سنی شرکت‌کنندگان نیز دارای ویژگی‌های الهام‌بخش بود که در آستانه و حین برگزاری انتخابات بدان توجه کافی نشد، اما اکنون با استناد به آثار آن می‌تواند مورد تحلیل جدی قرار گیرد.
 +
 
 +
برای روشن شدن مطلب لازم است به جمله ی معروف [[امام خمینی (ره)]] در سال 1343 توجه شود که فرموده بودند: «سربازان من در گهواره‌ها هستند». 
 +
این جمله در کنار سایر معانی صریحی که دارد، حاکی از اعتقاد عظیم امام به نوزایی ملت است که در سال 1357 به رغم سرخوردگی‌های میان‌سالان آن روز و بیم آنان از تکرار تجارب پیشین، سبب شد بزرگ‌ترین انقلاب پس از صدر اسلام، با میدان‌داری جوانان و نوجوانان به پیروزی رسد، و به دنبال آن در طول هشت سال دفاع مقدس، حفظ کیان انقلاب و [[اسلام]] را با حضور همان رده ی سنی در میدان‌های نبرد خونین و نبردهای فکری واعتقادی تضمین کرد. 
 +
 
 +
اکنون در ترکیب سنی جمعیت ایران، رده‌های سنی پنجاه تا هفتاد ساله ی امروز، افراد یک تا بیست ساله ی خرداد 1341 هستند که تماماً فارغ از سرخوردگی‌های پیشینیان خود، با تجربه ی حضور قهرمانانه و پهلوانانه در میدان‌های عقیده و [[جهاد]] رشد یافته‌اند. افراد 30 تا 50 ساله ی امروز نیز مستقیماً در کنار گروه اولْ تجربه ی [[اراده]] و [[ایمان]] آموخته‌اند و سایر جوانان 18 تا 30 ساله، با عبور از چالش‌هایی که سن عقلی و عاطفی آنان را بسیار بالاتر از هم‌سن وسالان غربی قرار می‌دهد، علی رغم همه ی عواملی که ممکن است سبب پاره‌ای دلخوری‌ها باشد، مفهوم حفظ و مدیریت سرنوشت خویش را کاملاً می‌شناسند. به این ترتیب می‌توان گفت کامل‌ترین و پرانگیزه‌ترین چهره ی نشاط انقلابی مردم [[ایران]] در آخرین انتخابات نظام جمهوری اسلامی ابتکار عمل را در دست داشته است؛ و این به معنی قرار گرفتن [[ایران]] اسلامی در آستانه ی بروز عالی‌ترین نتایج انطباق ترکیب جمعیتی خود با ضرورت‌ها و الزامات مرحله ی جامعه‌سازی و امت‌سازی است. 
 +
 
 +
همچنان‌که رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی در تحلیل‌ها و نظریه‌پردازی‌های عمیق خود در چند ماه اخیر تأکید فرموده‌اند، انقلاب دائمی اسلامی ما اکنون در مراحل قابل انطباق با [[فتح بدر]] و [[خیبر]] قرار دارد؛ و با عبور از پیچ حساسی که نگرانی‌های [[صهیونیزم]] از تثبیت موقعیت کنونی انقلاب اسلامی فراروی ما قرار داده است، باید در تدارک مرحله ی قابل انطباق با [[فتح مکه]] باشد. چنین کاری طبعاً لشکریان هوشمند مخصوص خود را می‌خواهد که ترکیب کنونی جمعیت [[ایران]] کاملاً با آن موافق و منطبق است؛ و بدون شک با شروع کار مجلس جدید شاهد جلوه‌ای روشن از آثار آن خواهیم بود. به علاوه، همین ترکیب جمعیتی، پایبندی آحاد ملت به ضرورت نظارت مستمر بر عملکرد برگزیدگان خود، و اِعمال بصیرت مستمر در پاسداری از حریم ارزش‌ها و الزامات، دائمی و اسلامی بودن انقلاب را تضمین می کند؛ و این نکته بنیانی‌ترین دلیل ترس استکبار از ملت ـ ونه از توانایی‌های صنعتی، نظامی و هسته‌ای ـ [[ایران]] است. 
 +
 
 +
به گفته برخی صاحب‌نظران، ما اکنون وارد دوره ی مهم و سرنوشت‌سازی به نام رویارویی سوم [[ایران]] و غرب شده‌ایم. این رویارویی بخشی از همان پیچ بزرگ تاریخی است که رهبر عظیم الشأن انقلاب از آن یاد می‌کنند؛ و البته با مدیریت صحیح انگیزه‌ها و بصیرت‌ها و توانایی‌ها می‌تواند به نعمتی بزرگ تبدیل شود. 
 +
 
 +
[[بیداری اسلامی]] یکی از دلایل [[امید]] به نعمت‌های بزرگ چنین مرحله‌ای از چالش با بنیان‌های امپریال ـ صهیونیزم جهانی است. 
 +
از سوی دیگر، همه ی شواهد نشان می‌دهد که [[ایران]] اسلامی تعیین‌کننده ی سرنوشت اقتصاد آینده ی جهان ـ به‌ویژه با اتمام منابع نفت انگلیس و امریکا در کمتر از ده سال آینده ـ خواهد بود. اما در کنار این ویژگی‌ها و تمام پیشرفت‌هایی که ایران اسلامی را به الگوی بیداری، الگوی استقلال، الگوی حیات ارزش‌ مدار و الگوی مقابله با تمامی بنیان‌های طاغوتی در همه ی عرصه‌ها تبدیل می‌کند، ترکیب جمعیتی جامعه ی کنونی [[ایران]] از حیث بافت سنی، میدان‌ها و تجارب رشد، بافت تحصیلی، بافت اعتقادات دینی و سیاسی و.... عاملی تعیین‌کننده به شمار می‌رود که بخشی از اثرگذاری آن در انتخابات اسفند ماه 1390 مشاهده شد و ان شاء الله مدیریت صحیح چنین عاملی، در آینده‌های نزدیک و دور برکات ‌عمده‌تر آن را مشهود خواهد ساخت.
 +
 
 +
والسلام علیکم و رحمة الله
 +
 
 +
[[علی محمدی]]
 +
 
 +
[[نماینده ی ولی فقیه و سرپرست سازمان اوقاف و امور خیریه]]
 +
 
 +
</div>
 +
[[رده:میراث جاودان شماره 76]]
  
 
[[رده:مقالات]]
 
[[رده:مقالات]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۳۳

بسم الله الرحمن الرحیم

اسلامی بودن و دائمی بودن ظاهراً به مثابه دو تعبیر مختلف از یک واقعیت، درباره ی انقلاب اسلامی ایران مطرح می‌شوند، اما هر دو تعبیرْ حقیقتی یگانه دارند؛ زیرا دائمی‌‌ بودن لازمه ی اسلامی بودن انقلاب ماست و اسلامی بودن لازمه ی دائمی بودن آن است.

نشانه ی بارز و اصلی این حقیقت عظیم و دردانه ی حقایق جهان معاصر، استمرار هدف‌گذاری آرمانی آن در جهت گشودن اَغلال از پای ملت ایران و همه ملت‌های مسلمان جهان، و آنگاه گشودن راه رهایی همه ی مردم جهان از اغلال است: «و یضع عنهم إِصرهم و الأغلال التی کانت علیهم» (اعراف 157).

ذات انقلاب اسلامی و طبیعت آن چنین اقتضا می‌کند که ایجاد تحول در خود انسان‌ها و مشارکت دادن مستمر آنان در تغییر سرنوشت جامعه ـ و جهان خود ـ به عنوان مشی اساسی و دائمی در نظر گرفته شود و همه ی تمهیداتِ رشد فردی و جمعی در این چارچوب تدارک دیده شوند.

چنین تمهیداتی با افزودن مداوم بر کرامت نفس و بزرگی ظرفیت‌های فکری، ایمانی و عملی مردم و تدارک میدان‌های مؤثر به این منظور ملازمه دارد و عرصه ی انتخابات یکی از همین عرصه‌های جوشش مداوم و فزاینده ی فهم و درک و ظرفیت و اقتدار است که راه عبور از مرحله ی نظام‌سازی و ساختار‌سازی به مرحله ی جامعه‌سازی و امت‌سازی را نیز به روی معتقدان وفادار به انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن می‌گشاید. اگر در چارچوب‌های متعارف دموکراسی از انتخابات صرفاً به عنوان سازوکار اِبراز رأی مردم و ارزیابی میزان دموکراتیک بودن جامعه و حاکمیت یاد می‌شود، و این مکانیزم ـ در عین تقدس‌بخشی دروغین ـ در خدمت مدیاکراسی و سیستم‌های مهندسی آرا به نفع قطب‌های قدرت قرار می‌گیرد، در نظام ارزشی جامعه ی اسلامی توقع موجود از انتخابات و دامنه ی عملکرد و تأثیر اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، امنیتی و حتی اعتقادی آن بسیار فراتر از حد فهم و پذیرش مدعیان دموکراسی است؛ و از جمله همین تفاوت است که مردم‌سالاری اسلامی را بسیار فراتر از دموکراسی مرسوم و متعارفِ مبتنی بر بنیان‌های اومانیستی و کاپیتالیستی و ملهم از نظریه‌پردازی‌های غربی می‌نشاند.

انتخابات در نظام اسلامی بنابر تصریح مقام معظم ولایت «امتحان الهی»، «عرصه ی کارآمدی» و «مظهر حضور» و «دخالت مردم در سرنوشت» خود است و در این صورت هرگز نمی‌تواند تنها یک سازوکار تلقی شود، بلکه هر انتخاباتی میدانی وسیع‌تر از میدان‌های پیشین برای تجدید و تحکیم رابطه ی اقتدارآفرین با خداوند، و تثبیت ارتباطات متقابل مردم بر محوریت توحید، و مقابله با شرک و قدرت‌طلبی مشرکانه است، که مجالی برای غالب شدن سیاسی‌کاری و ترک نظارت عدالت‌خواهانه بر عملکرد خود و دیگران باقی نمی‌گذارد.

هر بار که انسان‌ها در میدان‌های بزرگ‌تر از حد تصور قبلی نسبت به ظرفیت‌های خود قرار می‌گیرند، فرصتی برای بزرگ‌تر شدن در اختیارشان گذاشته می‌شود. ذات انقلاب اسلامی زمینه‌ساز چنین برداشت و استفاده‌ای از تمام فرصت‌ها و چالش‌های قابل پیش‌بینی در مسیر استقرار مردم‌سالاری اسلامی است؛ و از جمله شیوه ی برگزاری و نوع تأکیدات رهبران نظام اسلامی بر محتوا و غایات انتخابات، نشانگر اصرار بر تبدیل نوبت‌های برگزاری انتخابات به چنین فرصت ارجمند و فضیلت‌آفرینی است؛ از این رو شاهدیم که در هر دوره تأکید بر این جنبه ی انتخابات افزایشی محسوس می‌یابد، و تأثیر آن از چنین جنبه‌ای مشهودتر و حتی بازتاب‌های بین المللی آن از همین حیث برجسته‌تر می‌گردد.

چگونگی حضور مردم ایران در انتخابات دوازدهم اسفند 1390 و جمع‌بندی ترکیب و نتایج آراء که شکل‌دهنده ی ترکیب حساس‌ترین دوره ی مجلس شورای اسلامی در سال‌های میانی دهه ی عدالت، و حساس‌ترین مقطع رویارویی با غرب و نقطه ی عطف حرکت به سمت افق‌های ترسیم شده در برنامه ی چشم‌انداز بیست ساله ی کشور است، به خوبی نشان می‌دهد که خود مردم ایران نیز در پیروی از ضرورت اسلامی و دائمی بودن انقلاب خود نگاهی عمیق‌تر از همیشه به انتخابات پیدا کرده‌اند؛ و توجه به الزامات پاسخ‌گویی به انتظاراتِ ناشی از گسترش بیداری اسلامی در منطقه و جهان نیز به روشنی در رویکرد وعملکرد انتخاباتی آنان بازتاب یافته است.

این پاسخ شایان به ندای برآمده از ذات انقلاب اسلامی البته متأثر از عواملی است که بعضاً با درون‌مایه و پشتوانه‌های الهی و انسانی انقلاب اسلامی در ارتباطند و بر سایر عوامل بیرونی نیز تأثیر می‌گذارند. در این باره از جمله می‌توان به قضاوت نخبگان و عموم مردم درباره ی عملکرد مجالس پیشین در عرصه‌های قانون‌گذاری و نظارت، مورد تشکیک و تعرّض قرار گرفتن جایگاه ویژه ی مجلس شورای اسلامی در میان قوای سه گانه، تشکیک نسبتاً صریح برخی نااهلان در میزان بودن رأی مردم در نظام جمهوری اسلامی، و عزم مردم برای پاسخ مناسب به همه ی این‌گونه تعرضات، در عین حساسیت عمومی نسبت به اهمیت و کیفیت اولین انتخابات پس از فتنه ی 1388 اشاره کرد. اما در کنار همه ی اینها باید خاطرنشان ساخت این انتخابات از حیث ترکیب سنی شرکت‌کنندگان نیز دارای ویژگی‌های الهام‌بخش بود که در آستانه و حین برگزاری انتخابات بدان توجه کافی نشد، اما اکنون با استناد به آثار آن می‌تواند مورد تحلیل جدی قرار گیرد.

برای روشن شدن مطلب لازم است به جمله ی معروف امام خمینی (ره) در سال 1343 توجه شود که فرموده بودند: «سربازان من در گهواره‌ها هستند». این جمله در کنار سایر معانی صریحی که دارد، حاکی از اعتقاد عظیم امام به نوزایی ملت است که در سال 1357 به رغم سرخوردگی‌های میان‌سالان آن روز و بیم آنان از تکرار تجارب پیشین، سبب شد بزرگ‌ترین انقلاب پس از صدر اسلام، با میدان‌داری جوانان و نوجوانان به پیروزی رسد، و به دنبال آن در طول هشت سال دفاع مقدس، حفظ کیان انقلاب و اسلام را با حضور همان رده ی سنی در میدان‌های نبرد خونین و نبردهای فکری واعتقادی تضمین کرد.

اکنون در ترکیب سنی جمعیت ایران، رده‌های سنی پنجاه تا هفتاد ساله ی امروز، افراد یک تا بیست ساله ی خرداد 1341 هستند که تماماً فارغ از سرخوردگی‌های پیشینیان خود، با تجربه ی حضور قهرمانانه و پهلوانانه در میدان‌های عقیده و جهاد رشد یافته‌اند. افراد 30 تا 50 ساله ی امروز نیز مستقیماً در کنار گروه اولْ تجربه ی اراده و ایمان آموخته‌اند و سایر جوانان 18 تا 30 ساله، با عبور از چالش‌هایی که سن عقلی و عاطفی آنان را بسیار بالاتر از هم‌سن وسالان غربی قرار می‌دهد، علی رغم همه ی عواملی که ممکن است سبب پاره‌ای دلخوری‌ها باشد، مفهوم حفظ و مدیریت سرنوشت خویش را کاملاً می‌شناسند. به این ترتیب می‌توان گفت کامل‌ترین و پرانگیزه‌ترین چهره ی نشاط انقلابی مردم ایران در آخرین انتخابات نظام جمهوری اسلامی ابتکار عمل را در دست داشته است؛ و این به معنی قرار گرفتن ایران اسلامی در آستانه ی بروز عالی‌ترین نتایج انطباق ترکیب جمعیتی خود با ضرورت‌ها و الزامات مرحله ی جامعه‌سازی و امت‌سازی است.

همچنان‌که رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی در تحلیل‌ها و نظریه‌پردازی‌های عمیق خود در چند ماه اخیر تأکید فرموده‌اند، انقلاب دائمی اسلامی ما اکنون در مراحل قابل انطباق با فتح بدر و خیبر قرار دارد؛ و با عبور از پیچ حساسی که نگرانی‌های صهیونیزم از تثبیت موقعیت کنونی انقلاب اسلامی فراروی ما قرار داده است، باید در تدارک مرحله ی قابل انطباق با فتح مکه باشد. چنین کاری طبعاً لشکریان هوشمند مخصوص خود را می‌خواهد که ترکیب کنونی جمعیت ایران کاملاً با آن موافق و منطبق است؛ و بدون شک با شروع کار مجلس جدید شاهد جلوه‌ای روشن از آثار آن خواهیم بود. به علاوه، همین ترکیب جمعیتی، پایبندی آحاد ملت به ضرورت نظارت مستمر بر عملکرد برگزیدگان خود، و اِعمال بصیرت مستمر در پاسداری از حریم ارزش‌ها و الزامات، دائمی و اسلامی بودن انقلاب را تضمین می کند؛ و این نکته بنیانی‌ترین دلیل ترس استکبار از ملت ـ ونه از توانایی‌های صنعتی، نظامی و هسته‌ای ـ ایران است.

به گفته برخی صاحب‌نظران، ما اکنون وارد دوره ی مهم و سرنوشت‌سازی به نام رویارویی سوم ایران و غرب شده‌ایم. این رویارویی بخشی از همان پیچ بزرگ تاریخی است که رهبر عظیم الشأن انقلاب از آن یاد می‌کنند؛ و البته با مدیریت صحیح انگیزه‌ها و بصیرت‌ها و توانایی‌ها می‌تواند به نعمتی بزرگ تبدیل شود.

بیداری اسلامی یکی از دلایل امید به نعمت‌های بزرگ چنین مرحله‌ای از چالش با بنیان‌های امپریال ـ صهیونیزم جهانی است. از سوی دیگر، همه ی شواهد نشان می‌دهد که ایران اسلامی تعیین‌کننده ی سرنوشت اقتصاد آینده ی جهان ـ به‌ویژه با اتمام منابع نفت انگلیس و امریکا در کمتر از ده سال آینده ـ خواهد بود. اما در کنار این ویژگی‌ها و تمام پیشرفت‌هایی که ایران اسلامی را به الگوی بیداری، الگوی استقلال، الگوی حیات ارزش‌ مدار و الگوی مقابله با تمامی بنیان‌های طاغوتی در همه ی عرصه‌ها تبدیل می‌کند، ترکیب جمعیتی جامعه ی کنونی ایران از حیث بافت سنی، میدان‌ها و تجارب رشد، بافت تحصیلی، بافت اعتقادات دینی و سیاسی و.... عاملی تعیین‌کننده به شمار می‌رود که بخشی از اثرگذاری آن در انتخابات اسفند ماه 1390 مشاهده شد و ان شاء الله مدیریت صحیح چنین عاملی، در آینده‌های نزدیک و دور برکات ‌عمده‌تر آن را مشهود خواهد ساخت.

والسلام علیکم و رحمة الله

علی محمدی

نماینده ی ولی فقیه و سرپرست سازمان اوقاف و امور خیریه