کارگری: تفاوت بین نسخهها
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | ر هر حوزهای، عملی ارزشی كار به معنای تلاش و کوشش برای تولید است که در قرآن دارای جایگاه خاصی است. | + | ر هر حوزهای، عملی ارزشی كار به معنای تلاش و کوشش برای تولید است که در قرآن دارای جایگاه خاصی است. |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
==کار و كارگری در قرآن== | ==کار و كارگری در قرآن== | ||
===اشاره به كارگری در قرآن=== | ===اشاره به كارگری در قرآن=== | ||
سطر ۱۷: | سطر ۶: | ||
در آیات بسیاری سخن از عمل و ارزش عمل به میان آمده است و این همان معنای عام کار و فعل است كه از سوی انسان انجام می شود. سعی و تلاش انسانی است كه ارزش دارد و خداوند در آیه ۳۹ سوره نجم می فرماید: «لیس للانسان الا ما سعی؛ | در آیات بسیاری سخن از عمل و ارزش عمل به میان آمده است و این همان معنای عام کار و فعل است كه از سوی انسان انجام می شود. سعی و تلاش انسانی است كه ارزش دارد و خداوند در آیه ۳۹ سوره نجم می فرماید: «لیس للانسان الا ما سعی؛ | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/527/39 نجم/سوره۵۳، آیه۳۹.] |
− | + | </ref> | |
برای انسان چیزی جز تلاش و كوشش او نیست.» به این معنا كه آنچه در نگرش و بینش قرآنی از ارزش و اهمیت برخوردار میباشد، سعی و تلاش است كه نوعی از مفهوم كار را با خود حمل میكند | برای انسان چیزی جز تلاش و كوشش او نیست.» به این معنا كه آنچه در نگرش و بینش قرآنی از ارزش و اهمیت برخوردار میباشد، سعی و تلاش است كه نوعی از مفهوم كار را با خود حمل میكند | ||
اما آنچه در اینجا مهم است، سخن از كار به مفهوم خاص آن است؛ زیرا مراد از كار و كارگر مفهومی است كه در آن شخصی نیروی جسمی و حتی فكری خود را به دیگری وا میگذارد و در ازای آن مالی دریافت میكند. | اما آنچه در اینجا مهم است، سخن از كار به مفهوم خاص آن است؛ زیرا مراد از كار و كارگر مفهومی است كه در آن شخصی نیروی جسمی و حتی فكری خود را به دیگری وا میگذارد و در ازای آن مالی دریافت میكند. | ||
سطر ۲۴: | سطر ۱۳: | ||
در گذشته کار و کارگری در شكل اجاره و اجیر و نوعی از عقود خودنمایی میكرد و در آیات قرآن و نیز فقه اسلامی كتابی به عنوان اجاره را به خود اختصاص داده است. در کتب فقهی اجاره به معنای عقد تملیک عمل و یا منفعتی معین در برابر عوض معلوم به كار رفته است. | در گذشته کار و کارگری در شكل اجاره و اجیر و نوعی از عقود خودنمایی میكرد و در آیات قرآن و نیز فقه اسلامی كتابی به عنوان اجاره را به خود اختصاص داده است. در کتب فقهی اجاره به معنای عقد تملیک عمل و یا منفعتی معین در برابر عوض معلوم به كار رفته است. | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/10013/21/532/%D8%A8%D8%AA%D8%B9%D9%8A%D9%8A%D9%86 الحدائق الناضره ج ۲۱ ص ۵۳۲.] |
− | + | </ref> | |
<ref> | <ref> | ||
− | + | موسوعة الفقه ج ۲ ص ۱۱۹ . | |
− | + | </ref> | |
<ref> | <ref> | ||
− | + | العروة الوثقی ج ۲ ص ۳۹۷. | |
+ | </ref> | ||
مورد اجاره اگر منفعت عین یا حیوانی باشد، به آن اجاره اعیان یا اجاره منافع میگویند. در این اجاره، تسلیم كننده عین را موجر و پرداخت كننده عوض را مستاجر میگویند؛ و اگر مورد اجاره، كار انسانی باشد، به آن اجاره اعمال و یا اجاره ذمه گویند. | مورد اجاره اگر منفعت عین یا حیوانی باشد، به آن اجاره اعیان یا اجاره منافع میگویند. در این اجاره، تسلیم كننده عین را موجر و پرداخت كننده عوض را مستاجر میگویند؛ و اگر مورد اجاره، كار انسانی باشد، به آن اجاره اعمال و یا اجاره ذمه گویند. | ||
<ref> | <ref> | ||
− | + | موسوعه الفقه ج ۲ ص ۲۰۰ . | |
− | + | </ref> | |
====انواع کارگر==== | ====انواع کارگر==== | ||
اجیر یا همان كارگر بر دو نوع است: | اجیر یا همان كارگر بر دو نوع است: | ||
۱. اجیرخاص و مقید كه متعهد میشود تا عملی را شخصا در مدت معینی انجام دهد و حق ندارد در این مدت بدون اجازه مستاجر برای فرد دیگری كاری انجام دهد . | ۱. اجیرخاص و مقید كه متعهد میشود تا عملی را شخصا در مدت معینی انجام دهد و حق ندارد در این مدت بدون اجازه مستاجر برای فرد دیگری كاری انجام دهد . | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/10088/27/263/%D8%A3%D9%88%D9%85%D9%89 جواهر الکلام، ج ۲۷ ص ۲۶۳.] |
− | + | </ref> | |
۲. اجیر مشترک و مطلق كه عملی را بدون تعهد مباشرت و تعیین مدت متعهد میشود یا در یك زمان اجیر اشخاص متعدد میشود. | ۲. اجیر مشترک و مطلق كه عملی را بدون تعهد مباشرت و تعیین مدت متعهد میشود یا در یك زمان اجیر اشخاص متعدد میشود. | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/10088/27/268/%D9%85%D8%B4%D8%AA%D8%B1%D9%83%D8%A7 جواهر الکلام، ج ۲۷ ص ۲۶۸.] |
− | + | </ref> | |
در قرآن از مشتقات ماده اجر واژه "تاجرنی" به معنای کار با مزد و اجرت، یك بار در آیه ۲۷ سوره قصص | در قرآن از مشتقات ماده اجر واژه "تاجرنی" به معنای کار با مزد و اجرت، یك بار در آیه ۲۷ سوره قصص | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/388/27 قصص/سوره۲۸، آیه۲۷.] |
− | + | </ref> | |
"و استاجر و استاجرت " به معنای اجاره گرفتن دوبار در آیه ۲۶ همان سوره | "و استاجر و استاجرت " به معنای اجاره گرفتن دوبار در آیه ۲۶ همان سوره | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/388/26 قصص/سوره۲۸، آیه۲۶.] |
− | + | </ref> | |
و اجر به معنای مزد مادی و یا معنوی و پاداش دنیایی و اخروی فراوان آمده است كه برخی از آنها به بحث كار و كارگری و اجاره ارتباط دارند. | و اجر به معنای مزد مادی و یا معنوی و پاداش دنیایی و اخروی فراوان آمده است كه برخی از آنها به بحث كار و كارگری و اجاره ارتباط دارند. | ||
در داستان موسی علیه السلام و شعیب علیه السلام مسأله كار و كارگری و حقوق كارگر مطرح شده است. از این رو از مهمترین آیات مورد توجه در این حوزه است. موسی علیه السلام به عنوان فردی نیرومند حاضر میشود تا در برابر مزد و عوض مالی نیروی كار خویش را در اختیار شعیبعلیه السلام به عنوان كارفرما بگذارد. | در داستان موسی علیه السلام و شعیب علیه السلام مسأله كار و كارگری و حقوق كارگر مطرح شده است. از این رو از مهمترین آیات مورد توجه در این حوزه است. موسی علیه السلام به عنوان فردی نیرومند حاضر میشود تا در برابر مزد و عوض مالی نیروی كار خویش را در اختیار شعیبعلیه السلام به عنوان كارفرما بگذارد. | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/388/25 قصص/سوره۲۸، آیات ۲۵-۲۹.] |
− | + | </ref> | |
همچنین حضرت موسی علیه السلام در داستان همراهی خود با عالم ربانی ( خضر پیامبر) نیز به وی پیشنهاد میدهد كه در برابر گرفتن مزد به كارگری بپردازند. | همچنین حضرت موسی علیه السلام در داستان همراهی خود با عالم ربانی ( خضر پیامبر) نیز به وی پیشنهاد میدهد كه در برابر گرفتن مزد به كارگری بپردازند. | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/302/77 کهف/سوره۱۸، آیه۷۷.] |
− | + | </ref> | |
این مساله كارگری و مزد خواستن در برابر نیروی انسانی و بدنی در دو جای دیگر قرآن مطرح شده است: نخست در مسأله تقاضای ساحران برای دریافت اجرت از فرعون در آیات ۱۱۳ و ۱۱۴ سوره اعراف | این مساله كارگری و مزد خواستن در برابر نیروی انسانی و بدنی در دو جای دیگر قرآن مطرح شده است: نخست در مسأله تقاضای ساحران برای دریافت اجرت از فرعون در آیات ۱۱۳ و ۱۱۴ سوره اعراف | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [ http://lib.eshia.ir/17001/1/164/113 اعراف/سوره۷، آیه۱۱۳.] |
− | + | </ref> | |
است كه در آنجا ساحران پیشنهاد میكنند تا فرعون در برابر هنر جادوگری و سحر ایشان، مزدی را بپردازد و فرعون نیز با پذیرش پیشنهاد برای تشویق ساحران آنان را به قرب منزلت و مقام نیز وعده میدهد. در مورد دیگر، مردمانی به ذوالقرنین پیشنهاد میكنند تا برای ساختن سد، اجرت و مزدی را دریافت كند. | است كه در آنجا ساحران پیشنهاد میكنند تا فرعون در برابر هنر جادوگری و سحر ایشان، مزدی را بپردازد و فرعون نیز با پذیرش پیشنهاد برای تشویق ساحران آنان را به قرب منزلت و مقام نیز وعده میدهد. در مورد دیگر، مردمانی به ذوالقرنین پیشنهاد میكنند تا برای ساختن سد، اجرت و مزدی را دریافت كند. | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/303/94 کهف/سوره۱۸، آیه۹۴.] |
+ | </ref> | ||
==فلسفه كارگری== | ==فلسفه كارگری== | ||
انسان به عنوان خلیفه الهی بر روی زمین مأمور و موظف است تا به عنوان یكی از اهداف ابتدایی و یا میانی اقدام به استعمار و آبادانی زمین كند. قرآن در این باره میفرماید: «هو انشاكم من الارض و استعمركم فیها؛ | انسان به عنوان خلیفه الهی بر روی زمین مأمور و موظف است تا به عنوان یكی از اهداف ابتدایی و یا میانی اقدام به استعمار و آبادانی زمین كند. قرآن در این باره میفرماید: «هو انشاكم من الارض و استعمركم فیها؛ | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/228/61 هود/سوره۱۱، آیه۶۱.] |
− | + | </ref> | |
او شما را از زمین ایجاد كرد و خواست تا آن را آبادان و عمران كنید.» | او شما را از زمین ایجاد كرد و خواست تا آن را آبادان و عمران كنید.» | ||
آبادی و آبادانی زمین به عنوان مأموریت انسان در زمین بدون تلاش و کوشش و كار امكان پذیر نیست. انسانها با تلاش و كار و كوشش است كه زمین را به شكل كنونی آباد كرده و از امكانات و فرصتهای پیش روی بشر بهرهمند میشوند. | آبادی و آبادانی زمین به عنوان مأموریت انسان در زمین بدون تلاش و کوشش و كار امكان پذیر نیست. انسانها با تلاش و كار و كوشش است كه زمین را به شكل كنونی آباد كرده و از امكانات و فرصتهای پیش روی بشر بهرهمند میشوند. | ||
سطر ۷۹: | سطر ۷۰: | ||
حركت چرخ زندگی بشر در گرو تعاون، خدمت و استفاده متقابل از خدمات یكدیگر است كه یكی از راههای آن اجاره و كارگری است. خداوند در این باره می فرماید: «نحن قسمنا بینهم معیشتهم فی الحیاة الدنیا و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات لیتخذ بعضهم بعضا سخریا؛ | حركت چرخ زندگی بشر در گرو تعاون، خدمت و استفاده متقابل از خدمات یكدیگر است كه یكی از راههای آن اجاره و كارگری است. خداوند در این باره می فرماید: «نحن قسمنا بینهم معیشتهم فی الحیاة الدنیا و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات لیتخذ بعضهم بعضا سخریا؛ | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/491/32 زخرف/سوره۴۳، آیه۳۲.] |
+ | </ref> | ||
ما وسایل معاش آنان را در زندگی دنیا میانشان تقسیم كرده و برخی را برتر از برخی دیگر قرار دادهایم تا بعضی از آنان بعض دیگر را به خدمت گیرند.» | ما وسایل معاش آنان را در زندگی دنیا میانشان تقسیم كرده و برخی را برتر از برخی دیگر قرار دادهایم تا بعضی از آنان بعض دیگر را به خدمت گیرند.» | ||
به نظر طبرسی، علت تفاوت روزی بندگان ، این است كه انسانها از كار یك دیگر بهره مند گردند. | به نظر طبرسی، علت تفاوت روزی بندگان ، این است كه انسانها از كار یك دیگر بهره مند گردند. | ||
<ref> | <ref> | ||
− | + | مجمع البیان ، ج ۹ ص ۷۱. | |
− | + | </ref> | |
و اگر انسانها در تمام درجات از قوت و ضعف، علم و جهل، زیرکی و بلاهت و دیگر مراتب، مساوی بودند، هیچ انسانی حاضر به كاركردن برای دیگری نبود و این امر موجب اختلال نظام عالم و فساد زندگی بشر میشد. | و اگر انسانها در تمام درجات از قوت و ضعف، علم و جهل، زیرکی و بلاهت و دیگر مراتب، مساوی بودند، هیچ انسانی حاضر به كاركردن برای دیگری نبود و این امر موجب اختلال نظام عالم و فساد زندگی بشر میشد. | ||
در روایتی علی علیه السلام علت تفاوت آفرینش انسانها را بهرهمند شدن آنان از خدمات یكدیگر دانسته و فرموده است: «هیچ انسانی توانایی این امر را ندارد كه بنا، نجار و یا صنعتگر خویش باشد. تمام كارهایش را به تنهایی و بدون استخدام و به كارگیری دیگری انجام دهد.» | در روایتی علی علیه السلام علت تفاوت آفرینش انسانها را بهرهمند شدن آنان از خدمات یكدیگر دانسته و فرموده است: «هیچ انسانی توانایی این امر را ندارد كه بنا، نجار و یا صنعتگر خویش باشد. تمام كارهایش را به تنهایی و بدون استخدام و به كارگیری دیگری انجام دهد.» | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/11025/19/103/%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B1%D8%AA%D8%B6%D9%89 وسایل الشیعه ج ۱۹ ص ۱۰۳.] |
− | + | </ref> | |
===حقوق كارگر و آداب كارگری=== | ===حقوق كارگر و آداب كارگری=== | ||
قرآن برای كارگری قوانین، حقوق، شرایط و آدابی بیان داشته تا حق كارفرمایان و كارگران به عنوان جامعه انسانی به طور دقیق مراعات گردد و حق گروهی در برابر گروه دیگر ضایع و تباه نگردد. در آیات قرآن برای كارگری شرایطی بیان شده است كه بدون تحقق آن كاركردن و كارگری نادرست است. از جمله این شرایط آن است كه كارگر بالغ باشد. از این رو كارگری کودکان غیر بالغ نادرست و باطل است؛ زیرا کودک تا پیش از بلوغ و رشد جسمانی و عقلانی اختیاری ندارد تا بتواند نیروی كار و یا اندیشه خود را در برابر مزد و اجرتی واگذار كند. | قرآن برای كارگری قوانین، حقوق، شرایط و آدابی بیان داشته تا حق كارفرمایان و كارگران به عنوان جامعه انسانی به طور دقیق مراعات گردد و حق گروهی در برابر گروه دیگر ضایع و تباه نگردد. در آیات قرآن برای كارگری شرایطی بیان شده است كه بدون تحقق آن كاركردن و كارگری نادرست است. از جمله این شرایط آن است كه كارگر بالغ باشد. از این رو كارگری کودکان غیر بالغ نادرست و باطل است؛ زیرا کودک تا پیش از بلوغ و رشد جسمانی و عقلانی اختیاری ندارد تا بتواند نیروی كار و یا اندیشه خود را در برابر مزد و اجرتی واگذار كند. | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/77/5 نساء/سوره۴، آیه۵-۶.] |
− | + | </ref> | |
====دیگر شرایط كارگری==== | ====دیگر شرایط كارگری==== | ||
از دیگر شرایط كارگری رشد است. فقیهان با استناد به آیات ۵ و ۶ سو ره نساء | از دیگر شرایط كارگری رشد است. فقیهان با استناد به آیات ۵ و ۶ سو ره نساء | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/77/5 نساء/سوره۴، آیه۵.] |
− | + | </ref> | |
و نیز آیه ۲۸۲ سوره بقره | و نیز آیه ۲۸۲ سوره بقره | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/48/282 بقره/سوره۲، آیه۲۸۲.] |
− | + | </ref> | |
گفتهاند كه تصرفات مالی سفیه ممنوع است و از این رو حق اجاره دادن اموال خود را ندارد. اما در اجیر شدن و كارگری او دو نظر است و آنان كه كارگری وی را نیز ممنوع دانستهاند، بر این باورند كه وی نفع و ضرر خویش را نمیشناسد و به همین دلیل نمیتواند خود را به كارگری واگذار كند. | گفتهاند كه تصرفات مالی سفیه ممنوع است و از این رو حق اجاره دادن اموال خود را ندارد. اما در اجیر شدن و كارگری او دو نظر است و آنان كه كارگری وی را نیز ممنوع دانستهاند، بر این باورند كه وی نفع و ضرر خویش را نمیشناسد و به همین دلیل نمیتواند خود را به كارگری واگذار كند. | ||
<ref> | <ref> | ||
− | + | مستند العروة الوثقی بحث اجاره. | |
− | + | </ref> | |
عقل | عقل | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/77/5 نساء/سوره۴، آیه۵.] |
− | + | </ref> | |
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/48/282 بقره/سوره۲، آیه۲۸۲.] |
− | + | </ref> | |
، اختیار و رضایت | ، اختیار و رضایت | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/83/29 نساء/سوره۴، آیه۲۹.] |
− | + | </ref> | |
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/47/275 بقره/سوره۲، آیه۲۷۵.] |
− | + | </ref> | |
، مباح بودن منفعت | ، مباح بودن منفعت | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/83/29 نساء/سوره۴، آیه۲۹.] |
− | + | </ref> | |
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [ http://lib.eshia.ir/17001/1/106/2 مائده /سوره۵، آیه۲.] |
− | + | </ref> | |
، مملوک بودن عوضین | ، مملوک بودن عوضین | ||
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/83/29 نساء/سوره۴، آیه۲۹.] |
− | + | </ref> | |
− | + | <ref> | |
− | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/106/2 مائده /سوره۵، آیه۲.] | |
− | [ | + | </ref> |
− | |||
مشخص بودن عمل و مدت آن | مشخص بودن عمل و مدت آن | ||
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/388/27 قصص/سوره۲۸، آیه۲۷.] |
− | + | </ref> | |
از دیگر شرایط كارگری از دیدگاه قرآن است. | از دیگر شرایط كارگری از دیدگاه قرآن است. | ||
همچنین قرآن احکامی را برای کارگری و اجیر شدن بیان میكند كه مهمترین آن مسأله لزوم و وجوب عقد اجاره | همچنین قرآن احکامی را برای کارگری و اجیر شدن بیان میكند كه مهمترین آن مسأله لزوم و وجوب عقد اجاره | ||
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/106/1 مائده /سوره۵، آیه۱.] |
− | + | </ref> | |
است. به این معنا كه وفای به آن برای هر دو طرف كارگر و كارفرما لازم و ضروری است و می بایست پای بند عقد اجاره باشند. | است. به این معنا كه وفای به آن برای هر دو طرف كارگر و كارفرما لازم و ضروری است و می بایست پای بند عقد اجاره باشند. | ||
− | |||
====آسان گیری بر كارگر==== | ====آسان گیری بر كارگر==== | ||
در آداب اجاره و كار و كارگری نیز مطالب مهمی را قرآن مطرح می سازد كه می توان به آسان گیری بر کارگر | در آداب اجاره و كار و كارگری نیز مطالب مهمی را قرآن مطرح می سازد كه می توان به آسان گیری بر کارگر | ||
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/388/27 قصص/سوره۲۸، آیه۲۷.] |
− | + | </ref> | |
رفتار شایسته | رفتار شایسته | ||
− | + | <ref> | |
− | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/388/27 قصص/سوره۲۸، آیه۲۷.] | |
− | [ | + | </ref> |
− | |||
قدرت و امانتداری | قدرت و امانتداری | ||
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/388/26[ قصص/سوره۲۸، آیه۲۶.] |
− | + | </ref> | |
اشاره كرد. | اشاره كرد. | ||
− | این دسته از احكام متوجه كارفرمایان و كارگران است؛ اما بخشی از حقوق كارگری هست كه دولت متکفل به انجام آن است. مهمترین امری كه بر عهده دولت اسلامی است توجه به مساله معیشتی كارگران، بازنشستگان و از کار افتادگان است كه در شكل تکافل اجتماعی و تامین اجتماعی خود نمایی میكند. بر دولت است تا از بیت مال مسلمین زندگی كارگران بازنشسته و از كار افتاده را تأمین كند و وسایل آسایش ایشان را در حد معقول و مقبول فراهم آورد. | + | این دسته از احكام متوجه كارفرمایان و كارگران است؛ اما بخشی از حقوق كارگری هست كه دولت متکفل به انجام آن است. مهمترین امری كه بر عهده دولت اسلامی است توجه به مساله معیشتی كارگران، بازنشستگان و از کار افتادگان است كه در شكل تکافل اجتماعی و تامین اجتماعی خود نمایی میكند. بر دولت است تا از بیت مال مسلمین زندگی كارگران بازنشسته و از كار افتاده را تأمین كند و وسایل آسایش ایشان را در حد معقول و مقبول فراهم آورد. |
− | + | ==منبع== | |
+ | [ http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,9469 دانشنامه موضوعی قرآن.] | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | + | [[رده:مقالات]] | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− |
نسخهٔ ۱۵ آوریل ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۲۵
ر هر حوزهای، عملی ارزشی كار به معنای تلاش و کوشش برای تولید است که در قرآن دارای جایگاه خاصی است.
محتویات
کار و كارگری در قرآن
اشاره به كارگری در قرآن
بی گمان كار به معنای تلاش و کوشش برای تولید در هر حوزهای، عملی ارزشی است. كار به اشكال مختلف ظهور و بروز میكند؛ از این رو میتوان از كار فكری ، كار هنری ، كار معنوی و كار جسمی و بدنی سخن گفت. در همه این موارد آنچه اصالت مییابد تلاش تولیدی بشر است. بشر برای دست یابی به کمال و سعادت و آسایش و آرامش نیازمند تهیه امكانات و وسایل و بر طرف كردن مشكلات و چالشهای پیش روست. بنا بر این اقدام به تلاش و كوشش میكند تا به این هدف نایل شود. برای دست یابی به هدف ، تلاش در شكلهای پیش گفته خودنمایی میكند. تفکر و طرح و برنامه ریزی بخشی از تولید است. بدون تفكر و تدبر و تامل ممكن نیست انسان بتواند در حوزه عمل و تلاش جسمی موفق شود. از این روست كه تولید فكری به عنوان تولید پایه مطرح میشود. در آیات بسیاری سخن از عمل و ارزش عمل به میان آمده است و این همان معنای عام کار و فعل است كه از سوی انسان انجام می شود. سعی و تلاش انسانی است كه ارزش دارد و خداوند در آیه ۳۹ سوره نجم می فرماید: «لیس للانسان الا ما سعی؛ [۱] برای انسان چیزی جز تلاش و كوشش او نیست.» به این معنا كه آنچه در نگرش و بینش قرآنی از ارزش و اهمیت برخوردار میباشد، سعی و تلاش است كه نوعی از مفهوم كار را با خود حمل میكند اما آنچه در اینجا مهم است، سخن از كار به مفهوم خاص آن است؛ زیرا مراد از كار و كارگر مفهومی است كه در آن شخصی نیروی جسمی و حتی فكری خود را به دیگری وا میگذارد و در ازای آن مالی دریافت میكند.
مفهوم شناسی اجاره در فقه و قرآن
در گذشته کار و کارگری در شكل اجاره و اجیر و نوعی از عقود خودنمایی میكرد و در آیات قرآن و نیز فقه اسلامی كتابی به عنوان اجاره را به خود اختصاص داده است. در کتب فقهی اجاره به معنای عقد تملیک عمل و یا منفعتی معین در برابر عوض معلوم به كار رفته است. [۲] [۳] [۴] مورد اجاره اگر منفعت عین یا حیوانی باشد، به آن اجاره اعیان یا اجاره منافع میگویند. در این اجاره، تسلیم كننده عین را موجر و پرداخت كننده عوض را مستاجر میگویند؛ و اگر مورد اجاره، كار انسانی باشد، به آن اجاره اعمال و یا اجاره ذمه گویند. [۵]
انواع کارگر
اجیر یا همان كارگر بر دو نوع است: ۱. اجیرخاص و مقید كه متعهد میشود تا عملی را شخصا در مدت معینی انجام دهد و حق ندارد در این مدت بدون اجازه مستاجر برای فرد دیگری كاری انجام دهد . [۶] ۲. اجیر مشترک و مطلق كه عملی را بدون تعهد مباشرت و تعیین مدت متعهد میشود یا در یك زمان اجیر اشخاص متعدد میشود. [۷] در قرآن از مشتقات ماده اجر واژه "تاجرنی" به معنای کار با مزد و اجرت، یك بار در آیه ۲۷ سوره قصص [۸] "و استاجر و استاجرت " به معنای اجاره گرفتن دوبار در آیه ۲۶ همان سوره [۹] و اجر به معنای مزد مادی و یا معنوی و پاداش دنیایی و اخروی فراوان آمده است كه برخی از آنها به بحث كار و كارگری و اجاره ارتباط دارند. در داستان موسی علیه السلام و شعیب علیه السلام مسأله كار و كارگری و حقوق كارگر مطرح شده است. از این رو از مهمترین آیات مورد توجه در این حوزه است. موسی علیه السلام به عنوان فردی نیرومند حاضر میشود تا در برابر مزد و عوض مالی نیروی كار خویش را در اختیار شعیبعلیه السلام به عنوان كارفرما بگذارد. [۱۰] همچنین حضرت موسی علیه السلام در داستان همراهی خود با عالم ربانی ( خضر پیامبر) نیز به وی پیشنهاد میدهد كه در برابر گرفتن مزد به كارگری بپردازند. [۱۱] این مساله كارگری و مزد خواستن در برابر نیروی انسانی و بدنی در دو جای دیگر قرآن مطرح شده است: نخست در مسأله تقاضای ساحران برای دریافت اجرت از فرعون در آیات ۱۱۳ و ۱۱۴ سوره اعراف [۱۲] است كه در آنجا ساحران پیشنهاد میكنند تا فرعون در برابر هنر جادوگری و سحر ایشان، مزدی را بپردازد و فرعون نیز با پذیرش پیشنهاد برای تشویق ساحران آنان را به قرب منزلت و مقام نیز وعده میدهد. در مورد دیگر، مردمانی به ذوالقرنین پیشنهاد میكنند تا برای ساختن سد، اجرت و مزدی را دریافت كند. [۱۳]
فلسفه كارگری
انسان به عنوان خلیفه الهی بر روی زمین مأمور و موظف است تا به عنوان یكی از اهداف ابتدایی و یا میانی اقدام به استعمار و آبادانی زمین كند. قرآن در این باره میفرماید: «هو انشاكم من الارض و استعمركم فیها؛ [۱۴] او شما را از زمین ایجاد كرد و خواست تا آن را آبادان و عمران كنید.» آبادی و آبادانی زمین به عنوان مأموریت انسان در زمین بدون تلاش و کوشش و كار امكان پذیر نیست. انسانها با تلاش و كار و كوشش است كه زمین را به شكل كنونی آباد كرده و از امكانات و فرصتهای پیش روی بشر بهرهمند میشوند. از آنجایی كه انسان به جهت ذات استخدامگر خویش گرایش به اجتماع و جامعه دارد، در شكل اجتماعی زندگی خود را سامان میدهد تا از فرصتها و امكانات دیگری بهرهمند گردد و از آن برای رفع نیازهای خود و دفع مشكلاتش استفاده كند. حركت چرخ زندگی بشر در گرو تعاون، خدمت و استفاده متقابل از خدمات یكدیگر است كه یكی از راههای آن اجاره و كارگری است. خداوند در این باره می فرماید: «نحن قسمنا بینهم معیشتهم فی الحیاة الدنیا و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات لیتخذ بعضهم بعضا سخریا؛ [۱۵] ما وسایل معاش آنان را در زندگی دنیا میانشان تقسیم كرده و برخی را برتر از برخی دیگر قرار دادهایم تا بعضی از آنان بعض دیگر را به خدمت گیرند.» به نظر طبرسی، علت تفاوت روزی بندگان ، این است كه انسانها از كار یك دیگر بهره مند گردند. [۱۶] و اگر انسانها در تمام درجات از قوت و ضعف، علم و جهل، زیرکی و بلاهت و دیگر مراتب، مساوی بودند، هیچ انسانی حاضر به كاركردن برای دیگری نبود و این امر موجب اختلال نظام عالم و فساد زندگی بشر میشد. در روایتی علی علیه السلام علت تفاوت آفرینش انسانها را بهرهمند شدن آنان از خدمات یكدیگر دانسته و فرموده است: «هیچ انسانی توانایی این امر را ندارد كه بنا، نجار و یا صنعتگر خویش باشد. تمام كارهایش را به تنهایی و بدون استخدام و به كارگیری دیگری انجام دهد.» [۱۷]
حقوق كارگر و آداب كارگری
قرآن برای كارگری قوانین، حقوق، شرایط و آدابی بیان داشته تا حق كارفرمایان و كارگران به عنوان جامعه انسانی به طور دقیق مراعات گردد و حق گروهی در برابر گروه دیگر ضایع و تباه نگردد. در آیات قرآن برای كارگری شرایطی بیان شده است كه بدون تحقق آن كاركردن و كارگری نادرست است. از جمله این شرایط آن است كه كارگر بالغ باشد. از این رو كارگری کودکان غیر بالغ نادرست و باطل است؛ زیرا کودک تا پیش از بلوغ و رشد جسمانی و عقلانی اختیاری ندارد تا بتواند نیروی كار و یا اندیشه خود را در برابر مزد و اجرتی واگذار كند. [۱۸]
دیگر شرایط كارگری
از دیگر شرایط كارگری رشد است. فقیهان با استناد به آیات ۵ و ۶ سو ره نساء [۱۹] و نیز آیه ۲۸۲ سوره بقره [۲۰] گفتهاند كه تصرفات مالی سفیه ممنوع است و از این رو حق اجاره دادن اموال خود را ندارد. اما در اجیر شدن و كارگری او دو نظر است و آنان كه كارگری وی را نیز ممنوع دانستهاند، بر این باورند كه وی نفع و ضرر خویش را نمیشناسد و به همین دلیل نمیتواند خود را به كارگری واگذار كند. [۲۱] عقل [۲۲] [۲۳] ، اختیار و رضایت [۲۴] [۲۵] ، مباح بودن منفعت [۲۶] [۲۷] ، مملوک بودن عوضین [۲۸] [۲۹] مشخص بودن عمل و مدت آن [۳۰] از دیگر شرایط كارگری از دیدگاه قرآن است. همچنین قرآن احکامی را برای کارگری و اجیر شدن بیان میكند كه مهمترین آن مسأله لزوم و وجوب عقد اجاره [۳۱] است. به این معنا كه وفای به آن برای هر دو طرف كارگر و كارفرما لازم و ضروری است و می بایست پای بند عقد اجاره باشند.
آسان گیری بر كارگر
در آداب اجاره و كار و كارگری نیز مطالب مهمی را قرآن مطرح می سازد كه می توان به آسان گیری بر کارگر [۳۲] رفتار شایسته [۳۳] قدرت و امانتداری [۳۴] اشاره كرد. این دسته از احكام متوجه كارفرمایان و كارگران است؛ اما بخشی از حقوق كارگری هست كه دولت متکفل به انجام آن است. مهمترین امری كه بر عهده دولت اسلامی است توجه به مساله معیشتی كارگران، بازنشستگان و از کار افتادگان است كه در شكل تکافل اجتماعی و تامین اجتماعی خود نمایی میكند. بر دولت است تا از بیت مال مسلمین زندگی كارگران بازنشسته و از كار افتاده را تأمین كند و وسایل آسایش ایشان را در حد معقول و مقبول فراهم آورد.
منبع
[ http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,9469 دانشنامه موضوعی قرآن.]
پانویس
- ↑ نجم/سوره۵۳، آیه۳۹.
- ↑ الحدائق الناضره ج ۲۱ ص ۵۳۲.
- ↑ موسوعة الفقه ج ۲ ص ۱۱۹ .
- ↑ العروة الوثقی ج ۲ ص ۳۹۷.
- ↑ موسوعه الفقه ج ۲ ص ۲۰۰ .
- ↑ جواهر الکلام، ج ۲۷ ص ۲۶۳.
- ↑ جواهر الکلام، ج ۲۷ ص ۲۶۸.
- ↑ قصص/سوره۲۸، آیه۲۷.
- ↑ قصص/سوره۲۸، آیه۲۶.
- ↑ قصص/سوره۲۸، آیات ۲۵-۲۹.
- ↑ کهف/سوره۱۸، آیه۷۷.
- ↑ [ http://lib.eshia.ir/17001/1/164/113 اعراف/سوره۷، آیه۱۱۳.]
- ↑ کهف/سوره۱۸، آیه۹۴.
- ↑ هود/سوره۱۱، آیه۶۱.
- ↑ زخرف/سوره۴۳، آیه۳۲.
- ↑ مجمع البیان ، ج ۹ ص ۷۱.
- ↑ وسایل الشیعه ج ۱۹ ص ۱۰۳.
- ↑ نساء/سوره۴، آیه۵-۶.
- ↑ نساء/سوره۴، آیه۵.
- ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۸۲.
- ↑ مستند العروة الوثقی بحث اجاره.
- ↑ نساء/سوره۴، آیه۵.
- ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۸۲.
- ↑ نساء/سوره۴، آیه۲۹.
- ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۷۵.
- ↑ نساء/سوره۴، آیه۲۹.
- ↑ [ http://lib.eshia.ir/17001/1/106/2 مائده /سوره۵، آیه۲.]
- ↑ نساء/سوره۴، آیه۲۹.
- ↑ مائده /سوره۵، آیه۲.
- ↑ قصص/سوره۲۸، آیه۲۷.
- ↑ مائده /سوره۵، آیه۱.
- ↑ قصص/سوره۲۸، آیه۲۷.
- ↑ قصص/سوره۲۸، آیه۲۷.
- ↑ [ قصص/سوره۲۸، آیه۲۶.