کسبوکار اجتماعی شیوهی نوین کارآفرینی، مفاهیم و تفاوتهای آن با کارآفرینی اجتماعی: تفاوت بین نسخهها
سطر ۱۸: | سطر ۱۸: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
− | عصر حاضر عصر كارآفريني است و روزي نيست كه از | + | عصر حاضر عصر كارآفريني است و روزي نيست كه از رسانه ها و افراد مختلف در مورد كارآفرينان سخني به گوش ما نرسد، كساني كه در رشته كار خود تحول عميقي ايجاد نموده و سود سرشاري به جيب مي زنند. اين افراد پيشروان و پیش قراولان تحول، رشد و توسعه اقتصادي هستند كه از ثمره تفكر، تدبر و اقدامات آنها جوامع بشري بهره مي گيرند و از اعجاز مديريت آنها زبان به تحسين مي گشايند. هرچند قلمرو كار آنها در حوزه اقتصاد بوده و نتيجه فعاليت آنها در اين بخش نمود پیداکرده است، ولي جستجو، استناد و تقليل قلمرو تأثيرگذاری آنها به بخش صرفاً اقتصادي ساده انگاري است. بلكه نتيجه فعاليت هاي اين افراد فراتر از حوزه ی اقتصادي در حوزه هاي اجتماعي، فرهنگي و سياسي نيز تأثيرگذار بوده و در شكل گيري كيفيت اين مباحث تأثیر عميقي داشته است، اين تأثيرگذاري از مرز كشور متبوعشان فراتر رفته و در عرصه بینالمللی خود را نشان ميدهد. براي مثال كارآفرينان شركت هاي بینالمللی بزرگ نقش مهمي در شكل گيري فرآيندهاي كنوني جهانیشدن ايفا میکنند (دییز، 2002، ص 17). |
− | مروري اجمالي به ادبيات كارآفريني نشان | + | مروري اجمالي به ادبيات كارآفريني نشان مي دهد كه رويكرد غالب در اين حوزه فكری رويكرد اقتصادي است. براي مثال ميلتون فريدمن اقتصاددان معاصر معتقد است كه رسالت اصلي شركت ها در اقتصاد آزاد استفاده از منابع و امكانات موجود شركت در دست يابي به اهداف اقتصادي و سودآوري آنها است. از ديدگاه فريدمن، مسؤوليت اجتماعي شركت ها در تأمین تقاضاهاي جامعه از طريق اقتصاد آزاد خلاصه مي شود و هرگونه فعاليت هاي خيرخواهانه و انسان دوستانه شركت ها كه باعث تحميل هزینه بر شركت گردد، غیرقابلقبول است. مديران شركت هيچ مسؤوليتي جز تأمین منافع اقتصادي سهامداران و تضمين سودآوري شركت ندارند (دونی، 2008، ص 4). ولي با توجه به گستره ی وسيع مفهوم كارآفريني دامنه شمول آن فراتر از رويكرد اقتصادي بوده و میتوان به مفهوم پردازي در حوزه هاي ديگر نيز اقدام نمود. اگر نظريه ها و مدل هاي كارآفريني صرفاً با رويكرد درآمدزايي توسعه پيدا نمايند، اين به معنا تقليل گرايي و محدودسازي مسائل جامعه تا حد مؤلفه هاي اقتصادي بوده و به سرنوشت نظريه هاي سنتي اقتصادي دچار خواهد شد. اين نظريه ها با ناديده گرفتن ابعاد اجتماعي، فرهنگي، سياسي و اكولوژيكي موجب ناپايداري و نابرابري در بين و درون جوامع شده است (گلادوين و همكاران، 1995، ص 891). |
− | رويكرد جايگزين براي كارآفريني اقتصادي كارآفريني اجتماعي است. برخلاف كارآفریني اقتصادي و تجاري كه در آن هدف | + | رويكرد جايگزين براي كارآفريني اقتصادي كارآفريني اجتماعي است. برخلاف كارآفریني اقتصادي و تجاري كه در آن هدف دست يابي به سود و منافع فردي است. هدف کارآفرینی اجتماعي تأمین نيازهاي اجتماعي، حل مسائل عمومي و تحقق مأموریتهای اجتماعي است (دونی، 2008، ص 18). تحقق اهداف و مأموریتهای اجتماعي مستلزم اتخاذ استراتژي سرمايه-گذاري و كسب درآمد بوده و با توسل به اين استراتژي میتوان انتظار ايجاد و گسترش هر چه بيش تر ارزش ها و مأموریتهای اجتماعي را داشت (دراجر و همکاران، 2004، ص 41). |
در این مقاله ما علاوه بر معرفی کارآفرینی | در این مقاله ما علاوه بر معرفی کارآفرینی | ||
<ref> | <ref> | ||
سطر ۳۳: | سطر ۳۳: | ||
Social Business | Social Business | ||
</ref> | </ref> | ||
− | معرفی | + | معرفی می کنیم که این کسبوکارها به صورت خودگردان به دنبال رفع معضلات و نیازهای اجتماعی پیرامون می باشند. کسبوکار اجتماعی شیوه جدیدی است که منجر به تأمین نیازهای حیاتی بشر در دنیای سرمایه داری خواهد شد و همچنین به ارائه خدمات و نیازهای حیاتی مردم در حوزه های مختلفی از بهداشت و درمان تا فناوری ارتباطات و اطلاعات میپردازد. |
==مرور ادبیات== | ==مرور ادبیات== | ||
مالکی و همکاران (1394) در مقاله خود براي بررسی کارآفرینی اجتماعی در جامعۀ آماري موردبحث، سه گـروه بهصورت گروه اول، داراي کارآفرینی اجتمـاعی پـایین، گـروه دوم، کـارآفرینی اجتماعی متوسط و گروه سوم، کارآفرینی اجتماعی بالا، نامگذاري کردند. نتـایج آزمون کروسکال والیس نشان داد که سه گروه، ازنظر هر پنج متغیر کارآفرینی اجتماعی (مأموریت گرایی، پشتکار، نوآوري، شهامت و مسئولیتپذیري) باهم تفاوت معنیداري در سطح 0.01 دارند. همچنین ازنظر جامعهی آمـاري، شیوهی مناسب مدیریت، مهمترین عامل اثرگذار در ویژگیهای شخصیتی افراد شناخته شد. | مالکی و همکاران (1394) در مقاله خود براي بررسی کارآفرینی اجتماعی در جامعۀ آماري موردبحث، سه گـروه بهصورت گروه اول، داراي کارآفرینی اجتمـاعی پـایین، گـروه دوم، کـارآفرینی اجتماعی متوسط و گروه سوم، کارآفرینی اجتماعی بالا، نامگذاري کردند. نتـایج آزمون کروسکال والیس نشان داد که سه گروه، ازنظر هر پنج متغیر کارآفرینی اجتماعی (مأموریت گرایی، پشتکار، نوآوري، شهامت و مسئولیتپذیري) باهم تفاوت معنیداري در سطح 0.01 دارند. همچنین ازنظر جامعهی آمـاري، شیوهی مناسب مدیریت، مهمترین عامل اثرگذار در ویژگیهای شخصیتی افراد شناخته شد. | ||
− | شریفی و | + | شریفی و پیش بین (1394) در مقاله خود ضمن بیان اینکه بسیاری از مسائل جامعه روستایی داراي ماهیت اجتماعی هستند و ازاینرو حل آنها نیازمند راهکارهاي اجتماعی نوآورانه است، مفهوم کارآفرینی اجتماعی را برای پیشبرد توسعه روستایی معرفی می کنند. |
− | وقار موسوی و همکاران (1395) ضمن بیان اینکه امروزه عدالت اجتماعى یکى از مهمترین | + | وقار موسوی و همکاران (1395) ضمن بیان اینکه امروزه عدالت اجتماعى یکى از مهمترین چالش ها و دغدغه هاى فکرى اندیشمندان علوم انسانی میباشد و لازمه ی دستیابی به عدالت اجتماعی، رفع نابرابری ها، تبعیض ها و قانون گریزی ها است، نشان می دهند که انجام فعالیتهای کارآفرینانه در حوزه ی اجتماعی باعث شکل گیری و تقویت نهادهای اجتماعی شده است و این گونه نهادها به واسطه ماهیت مردمی شان از سرمایه اجتماعی بالایی برخوردارند. |
− | فیروزآبادی و دباغی (1394) در مقاله خود عنوان | + | فیروزآبادی و دباغی (1394) در مقاله خود عنوان می کنند که: کارآفرینی اجتماعی به فرایندی اشاره دارد که طی آن کارآفرینان به ساخت یا تغییر نهادها در سطح اجتماع محلی می پردازند و به بیان راهکارهایی مفید، برای کاهش مسائل اجتماعی چون [[فقر]]، بی سوادی، تخریب های زیست محیطی و غیره اقدام میکنند. کارآفرین اجتماعی با ساماندهی مجدد سرمایه ها و داراییهای انسانی و اقتصادی، به نیازهای اجتماعی جوامع پاسخ می دهند که بهمنزلهی پذیرش مسئولیت اجتماعی ناشی از توسعه ی سریع جوامع است. کارآفرینان اجتماعی که دارای ویژگیهای منحصربه فرد و ایده های جدیدند، با بازنگری فعالیتهای اقتصادی جامعه و هدایت بخشی از سود آن به حوزۀ اجتماع محلی، پیامدهای مثبتی را در عرصه ی اجتماعی رقم می زنند. |
خراسانی و همکاران (1394) در مقالهی خود ضمن بیان اینکه توانمندسازی زنان سرپرست خانوار فقیر با توجه به رشد فزاینده آمار آنها در سالهای اخیر تبدیل به چالشی مهم در ایران شده است؛ در بین تجربههای متعددی که در این راستا صورت گرفته است، توجه به کارآفرینی بهطور عام و کارآفرینی اجتماعی بهطور خاص در حال افزایش است، پژوهشی پیرامون بررسی یکی از این تجارب و باهدف تبیین شرایط لازم برای موفقیت چنین تجاربی انجام دادهاند ودرنهایت به این نتیجه دست یافتند که مدیریت تحولخواه، نیروی انسانی توانمند، ساختار سازمانی منعطف، حاکمیت اخلاق حرفهای و روحیهی کارآفرینی مهمترین شرایط علّی مؤثر بر پدیدهی مذکور هستند. همچنین، سه پیامد اصلی رخداد پدیدهی مورداشاره توانمندسازی مقتصدانه، توانمندسازی باثبات و توانمندسازی متقابل بوده است. | خراسانی و همکاران (1394) در مقالهی خود ضمن بیان اینکه توانمندسازی زنان سرپرست خانوار فقیر با توجه به رشد فزاینده آمار آنها در سالهای اخیر تبدیل به چالشی مهم در ایران شده است؛ در بین تجربههای متعددی که در این راستا صورت گرفته است، توجه به کارآفرینی بهطور عام و کارآفرینی اجتماعی بهطور خاص در حال افزایش است، پژوهشی پیرامون بررسی یکی از این تجارب و باهدف تبیین شرایط لازم برای موفقیت چنین تجاربی انجام دادهاند ودرنهایت به این نتیجه دست یافتند که مدیریت تحولخواه، نیروی انسانی توانمند، ساختار سازمانی منعطف، حاکمیت اخلاق حرفهای و روحیهی کارآفرینی مهمترین شرایط علّی مؤثر بر پدیدهی مذکور هستند. همچنین، سه پیامد اصلی رخداد پدیدهی مورداشاره توانمندسازی مقتصدانه، توانمندسازی باثبات و توانمندسازی متقابل بوده است. | ||
− | مرجانی و صدری (1392) ضمن بیان اینکه امروزه به | + | مرجانی و صدری (1392) ضمن بیان اینکه امروزه به توسعه ی [[کارآفرینی اجتماعی]] بهعنوان مأموریتی اجتماعی و انسان دوستانه، و یکی از راهکارهای حل برخی مسائل و آسیب های اجتماعی توجه می شود؛ در پژوهش خود با مروری بر مسئله آسیب های اجتماعی و همچنین [[کارآفرینی اجتماعی]]، با نتیجه گیری در این زمینه پیشنهادها و راهکارهایی برای تسهیل توسعه ی [[کارآفرینی اجتماعی]] مطرح می کنند. |
− | عمرانی و همکاران (1389) در پژوهش خود عنوان | + | عمرانی و همکاران (1389) در پژوهش خود عنوان می کنند که: [[کارآفرینی اجتماعی]] به معناي انجام فعالیتی نوآورانه و خلقکننده ارزش اجتماعی است که میتواند در بخش هاي غیرانتفاعی و تجاري انجام شود. با توجه به اینکه امروزه [[کارآفرینی اجتماعی]] بهعنوان راهکاري اثرگذار و پایدار در راه توسعه ی اقتصادي و اجتماعی کشورها شناخته می شود و هرروزه توجه بخش هاي گسترده تري از جامعه را به خود جلب میکند، توجه به این مفهوم در فضاي کشور ایران نیز ضرورت دارد. |
− | انصاري و همکاران (1389) در پژوهشی، | + | انصاري و همکاران (1389) در پژوهشی، ویژگی های فردي اثرگذار بر توسعه ی [[کارآفرینی اجتماعی]] در مؤسسات خیریّه ی استان تهران را بررسی کرده اند. بر اساس نتایج آنها، [[کارآفرینی اجتماعی]]، ازنظر ویژگی های شخصیتی و رفتاري داراي ابعاد مشترکی با کارآفرین اقتصادي است اما، افزون بر این داراي ابعاد شخصیتی و رفتاري خاص خود بوده و دو ویژگی برخورداري از سرمایۀ اجتماعی فردي و مسئولیت پذیري اجتماعی، از شاخصه هاي مهم [[کارآفرینی اجتماعی]] هستند. |
− | صالحی صدقیانی (1389) در | + | صالحی صدقیانی (1389) در مقاله ای به بررسی بعد رفتاری کارآفرینی اقدام کرده و با استخراج و بررسی این مشخصه ها و ترکیب آن با نوع شناسی کارآفرینی، الگوی جدیدی را ارائه کرده است. یافته های پژوهش ترتیب اهمیت و اولویت متغیرهای رفتاری 15گانه ی کارآفرینی اجتماعی را به شرح زیر نشان می دهد: متغیرهای نوآوری، باور به کارآفرینی، جست وجوی روشهای جدید برای ایجاد سرمایه ی اجتماعی، شناسایی و شکار فرصت ها، جست وجوی فرصت-های جدید و خلاقیت، شناسایی منابع بدون استفاده برای تأمین نیازها، مدیریت خطر، استفاده ی خلاق از منابع محدود، اجرای قوی و آینده مداری، پاسخگویی، برقراری ارتباط بلندمدت با مشتریان و اربابرجوع و رهبری جاه طلبانه و متغیر قضاوت های متعادل و منصفانه. |
عرب (1390) در پایاننامه کارشناسی ارشد خود، با استفاده از دو پرسشنامهی سنجش رهبری تحولی بس و اولیو (1985) و پرسشنامهی محقق ساختهی [[کارآفرینی اجتماعی]] بر اساس نظریهی دیس (1998 و 2001)، به بررسی سبک رهبری تحولی و نقش آن در [[کارآفرینی اجتماعی]] کارکنان پرداخته و به این نتایج دستیافته است: | عرب (1390) در پایاننامه کارشناسی ارشد خود، با استفاده از دو پرسشنامهی سنجش رهبری تحولی بس و اولیو (1985) و پرسشنامهی محقق ساختهی [[کارآفرینی اجتماعی]] بر اساس نظریهی دیس (1998 و 2001)، به بررسی سبک رهبری تحولی و نقش آن در [[کارآفرینی اجتماعی]] کارکنان پرداخته و به این نتایج دستیافته است: | ||
سطر ۷۱: | سطر ۷۱: | ||
همانطور که اشارهشده مدل جدیدی از کسبوکار با عنوان کسبوکار اجتماعی معرفیشده است که با [[کارآفرینی اجتماعی]] متفاوت است؛ اما پژوهشگران به بررسی ویژگیهای آن نپرداختهاند. در ادامه مقاله با ارائه اجمالی ویژگیهای کارآفرینی، [[کارآفرینی اجتماعی]] و کسبوکار اجتماعی، تفاوتهای این سه مدل کسبوکار موردبررسی قرار میگیرد. | همانطور که اشارهشده مدل جدیدی از کسبوکار با عنوان کسبوکار اجتماعی معرفیشده است که با [[کارآفرینی اجتماعی]] متفاوت است؛ اما پژوهشگران به بررسی ویژگیهای آن نپرداختهاند. در ادامه مقاله با ارائه اجمالی ویژگیهای کارآفرینی، [[کارآفرینی اجتماعی]] و کسبوکار اجتماعی، تفاوتهای این سه مدل کسبوکار موردبررسی قرار میگیرد. | ||
==کارآفرینی== | ==کارآفرینی== | ||
− | به لحاظ معناشناختی واژه کارآفرینی از لغت فرانسوی به معنای متعهد شدن به انجام کاری مشتق شده است. این عبارت سابقه طولانی در بخش بازرگانی دارد. مشهورترین تعریف این عبارت؛ ایجاد ارزش از طریق نوآوری است (شومپیتر، 1951، دراکر، 1985). بهمانند شومپیتر و پیتر دراکر، کول (1946) و کوپر (1946) نیز کارآفرینی را از طریق نوآوری تعریف | + | به لحاظ معناشناختی واژه کارآفرینی از لغت فرانسوی به معنای متعهد شدن به انجام کاری مشتق شده است. این عبارت سابقه طولانی در بخش بازرگانی دارد. مشهورترین تعریف این عبارت؛ ایجاد ارزش از طریق نوآوری است (شومپیتر، 1951، دراکر، 1985). بهمانند شومپیتر و پیتر دراکر، کول (1946) و کوپر (1946) نیز کارآفرینی را از طریق نوآوری تعریف می کنند. میلر (1983) کارآفرینی را با عبارت های خطرپذیری و نوآوریهای بنیادی در تولید تعریف می کنند. پیترسون و برگر (1971) معتقدند که فعالیتهای کارآفرینی به شرکت ها کمک میکند تا تجارت جدیدی را برای افزایش سودآوری توسعه دهند و بورگلمه (1999) معتقد است که فعالیتهای کارآفرینی با افزایش تولید و فرآیند نوآوری موفقیت شرکت ها را ارتقاء می بخشد (ابطحی سید حسین و همکاران، 1388) |
− | با ورود این مفهوم به | + | با ورود این مفهوم به عرصه های اجتماعی معانی متنوع و متعددی ایجادشده است که مجموعاً در "کارآفرینی اجتماعی" نمود پیداکرده است. |
==کارآفرینی اجتماعی== | ==کارآفرینی اجتماعی== | ||
− | عبارت كارآفريني اجتماعي به | + | عبارت كارآفريني اجتماعي به سازمان هاي در حال رشدي اشاره دارد كه هدفشان تأمین نيازهاي اساسي انسان ها مي-باشد بهطوریکه تأمین اين نيازها از طريق سازمان هاي تجاري و بخش خصوصي امكان پذير نمي باشد (سیلوس و همکاران، 2006، ص251). ازاینرو هر تعريفي از [[کارآفرینی اجتماعي]] بايستي جايگزين رويكرد صرفاً اقتصادي و تجاري باشد كه کارآفرینان تجاری دنبال می کنند. دیوید پرنسکی (2005) [[کارآفرینی اجتماعی]] را فرایندی تلقی میکند که از طریق آن سازمان ها برنامه های جدیدی برای حل مسائل اجتماعی طراحی و ارائه می کنند. در تعریف باید به ترکیب مؤلفههای پاسخگویی، نوآوری و تغییر توجه شود. |
− | مانند كارآفريني در مورد [[كارآفريني اجتماعي]] نيز تعاریف متعددي ارائهشده است. مركز [[كارآفريني اجتماعي]] كانادا موضوعات مختلف كارآفريني اجتماعي رادر دو طبقه تعريف | + | مانند كارآفريني در مورد [[كارآفريني اجتماعي]] نيز تعاریف متعددي ارائهشده است. مركز [[كارآفريني اجتماعي]] كانادا موضوعات مختلف كارآفريني اجتماعي رادر دو طبقه تعريف مي كند؛ نخست در بخش انتفاعي، در اين طبقه [[كارآفريني اجتماعي]] فعاليت هایي را شامل مي شود كه بر اهميت بخش خصوصي در جامعه و نقش اجتماعي اين بخش تأکید مي كند دوم به فعاليت هايي اشاره دارد كه رويكردهاي كارآفريني را در بخش غيرانتفاعي بهمنظور افزايش اثربخشی سازمانی و پایداری در طولانیمدت تشویق میکند (کوک و همکاران 2001، ص17). |
==کسبوکار اجتماعی== | ==کسبوکار اجتماعی== | ||
کسبوکار اجتماعی، یکی از مفاهیم نوپای دنیای مدیریت است. این مفهوم اولین بار توسط آقای محمد یونس | کسبوکار اجتماعی، یکی از مفاهیم نوپای دنیای مدیریت است. این مفهوم اولین بار توسط آقای محمد یونس | ||
سطر ۹۰: | سطر ۹۰: | ||
بیان گردیده است. سادهترین تعریف برای بحران: «عدم تعادل بین نیاز و مصرف با تولید است». بحرانها به دودسته کلی تقسیمبندی میشود. بحرانهای انسانساخت و بحرانهای طبیعی. بحرانهای انسانساخت بحرانهایی هستند که ناشی از عملکرد و یا طرح و نقشه قبلی انسانها و فراگیر باشند. این بحرانها انواع متعددی دارند و بسیار پیچیدهتر از بحرانهای طبیعی هستند: مثل بحرانهای اجتماعی یا اقتصادی که ناشی از عملکرد نادرست و یا طرح و نقشه دشمنان است که گریبانگیر جامعه میشود. بحرانهای انسانساخت گاهی با انگیزههای بسیار مشخص، قوی، خصمانه و سودجویانه طرحریزی میشود مثل: بحران جنگ، بحران اقتصادی، امنیتی و بحرانهای انسانی چون، کمبود آب و غذا و شیوع برخی بیماریها و ... . اما بحرانهای طبیعی منشأ حوادث، طبیعی است و علت حوادث طبیعی قوانین حاکم بر طبیعت است. مثل زلزله که حاصل حرکت لایههای زیرین زمین است و یا سیل که ناشی از حرکت حجم زیادی از آب و گلولای میباشد (فرخی، 1394). بحران مالی تنها یکی از چند بحرانِ تهدیدکنندهی جوامع انسانی است. ما با بحران غذایی جهانی، بحران انرژی، بحران زیستمحیطی، بحران بهداشت و بحران مستمر اقتصادی و اجتماعی فقر عظیم جهانی مواجه هستیم و آن را تحمل میکنیم. اگرچه این بحرانها چندان موردتوجه قرار نمیگیرند ولی بهاندازهی بحران مالی اهمیت دارند. در حقیقت این بحرانها از ریشه ضعف اساسی نظریهپردازی درزمینه سرمایهداری نشأت میگیرد. (یونس،1394) | بیان گردیده است. سادهترین تعریف برای بحران: «عدم تعادل بین نیاز و مصرف با تولید است». بحرانها به دودسته کلی تقسیمبندی میشود. بحرانهای انسانساخت و بحرانهای طبیعی. بحرانهای انسانساخت بحرانهایی هستند که ناشی از عملکرد و یا طرح و نقشه قبلی انسانها و فراگیر باشند. این بحرانها انواع متعددی دارند و بسیار پیچیدهتر از بحرانهای طبیعی هستند: مثل بحرانهای اجتماعی یا اقتصادی که ناشی از عملکرد نادرست و یا طرح و نقشه دشمنان است که گریبانگیر جامعه میشود. بحرانهای انسانساخت گاهی با انگیزههای بسیار مشخص، قوی، خصمانه و سودجویانه طرحریزی میشود مثل: بحران جنگ، بحران اقتصادی، امنیتی و بحرانهای انسانی چون، کمبود آب و غذا و شیوع برخی بیماریها و ... . اما بحرانهای طبیعی منشأ حوادث، طبیعی است و علت حوادث طبیعی قوانین حاکم بر طبیعت است. مثل زلزله که حاصل حرکت لایههای زیرین زمین است و یا سیل که ناشی از حرکت حجم زیادی از آب و گلولای میباشد (فرخی، 1394). بحران مالی تنها یکی از چند بحرانِ تهدیدکنندهی جوامع انسانی است. ما با بحران غذایی جهانی، بحران انرژی، بحران زیستمحیطی، بحران بهداشت و بحران مستمر اقتصادی و اجتماعی فقر عظیم جهانی مواجه هستیم و آن را تحمل میکنیم. اگرچه این بحرانها چندان موردتوجه قرار نمیگیرند ولی بهاندازهی بحران مالی اهمیت دارند. در حقیقت این بحرانها از ریشه ضعف اساسی نظریهپردازی درزمینه سرمایهداری نشأت میگیرد. (یونس،1394) | ||
− | نفع شخصی یکی از بنیادیترین فروض حاکم بر علم اقتصاد است. نفع شخصی به دلیل آنکه امکان پیشبینیهای قابل استدلال تجربی را فراهم | + | نفع شخصی یکی از بنیادیترین فروض حاکم بر علم اقتصاد است. نفع شخصی به دلیل آنکه امکان پیشبینیهای قابل استدلال تجربی را فراهم می آورد، بسیار مورد اقبال اقتصاددانان است. باور اقتصاددانان این است که همه فرآیندهای اجتماعی مبتنی بر این فرض که افراد بر طبق نفع شخصیشان عمل میکنند، قابل تبیین و پیشبینی است. (گرافلند، 1392، ص2) اما واقعیت بسیار متفاوت از این تئوری است. مردم موجودات تک بعدی نیستند؛ بلکه چندین بعد دارند که احساسات، باورها، اولویتها و الگوهای رفتاری متفاوتی ایجاد میکند و این نشان میدهد که اجباری وجود ندارد که همه به فکر حداکثر رساندن سودشان باشند (یونس، 1392) اگر حداکثر سازی سود، بهتنهایی تمامی رفتارهای انسانی را کنترل میکرد، فقط مؤسساتی برای ایجاد رفاه بیشتر و کسب سود طراحی میشدند و هیچ کلیسا، مسجد، کنیسه، مدرسه، موزههای هنری، مراکز اجتماعی، [[خیریّه]]، بنیاد یا سازمان غیرانتفاعی ایجاد نمیشد چراکه مؤسسات اینچنینی، کسی را پولدار و سرمایهدار نمیکند. در این صورت تصویر ما از کسبوکار تغییر میکند. وقتی ما به انسان، دوبعدی نگاه نماییم به این نتیجه میرسیم که ما به دو نوع کسبوکار نیاز داریم: یکی برای هدف فردی و حداکثر سازی منافع شخصی، و دیگری برای کمک به دیگران. نوع اول کسبوکار، باهدف افزایش سود برای صاحبان و مالکان آن و بدون توجه کافی و بررسی اثرات کسبوکار بر دیگران شکل میگیرد. در نوع دوم، کسبوکار باهدف سودرسانی به دیگران شکل میگیرد و صاحبان کسبوکار بهغیراز لذت خدمترسانی به دیگران، بهرهی دیگری از کسبوکار خود نمیبرند. درواقع نوع دوم کسبوکار، مبتنی بر بعد دیگر خواهی انسانها شکل میگیرد، که تحت عنوان کسبوکار اجتماعی نامیده میشود؛ موضوعی که نظریههای اقتصادی فاقد آن است. (یونس، 1394) |
===عدم انگیزه سودآوری=== | ===عدم انگیزه سودآوری=== | ||
در یک کسبوکار اجتماعی، سرمایهگذار بدون انگیزه کسب سود مالی برای خود، به دیگران کمک میکند. کسبوکار اجتماعی ازآنجاییکه باید پایدار و خودگردان باشد، نوعی کسبوکار است که به دنبال کسب حداکثر سود مالی از فعالیتهای خود نیست. این کسبوکار، درآمد کافی برای پوشش دادن هزینههایش را تأمین میکند و بخشی از مازاد درآمدش را در توسعه کسبوکار، سرمایهگذاری و بخشی را برای پوشش دادن عدم قطعیتها پسانداز میکند. بنابراین کسبوکار اجتماعی یک «شرکت بیضرر و با تقسیم سود» است که کاملاً برای دستیابی به اهداف اجتماعی ایجادشده است. | در یک کسبوکار اجتماعی، سرمایهگذار بدون انگیزه کسب سود مالی برای خود، به دیگران کمک میکند. کسبوکار اجتماعی ازآنجاییکه باید پایدار و خودگردان باشد، نوعی کسبوکار است که به دنبال کسب حداکثر سود مالی از فعالیتهای خود نیست. این کسبوکار، درآمد کافی برای پوشش دادن هزینههایش را تأمین میکند و بخشی از مازاد درآمدش را در توسعه کسبوکار، سرمایهگذاری و بخشی را برای پوشش دادن عدم قطعیتها پسانداز میکند. بنابراین کسبوکار اجتماعی یک «شرکت بیضرر و با تقسیم سود» است که کاملاً برای دستیابی به اهداف اجتماعی ایجادشده است. |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۱۶
محتویات
چکیده
امروزه کارآفرینی و سازمانهای پرورش کارآفرین به سرعت در حال گسترش است و کارآفرینی مهم ترین راه حل ایجاد اشتغال و توسعه اقتصادی شناخته میشود. در سالهای اخیر در کنار کارآفرینی مفاهیم دیگری مانند کارآفرینی اجتماعی وکسب وکار اجتماعی معرفی شدهاند که از نظر مفاهیم بنیادی با یکدیگر تفاوت دارند. کارآفرینی به دنبال ایجاد کسبوکار برای کسب سود است و کارآفرینی اجتماعی به دنبال حل معضلات اجتماعی از طریق کسبوکار و کسب سود میباشد؛ یعنی بهصورت توامان دو هدف درآمدزایی و حل معضلات اجتماعی از طریق کسبوکار را دنبال میکند اما کسبوکار اجتماعی تنها به دنبال حل معضل اجتماعی است به صورتی که کسبوکار تنها هزینه خودش را در میآورد و اگر سودی حاصل شود دوباره برای حل موضوع، سرمایهگذاری میشود که نهایتا در این نوع از کسبوکار سودی به سهامدار یا سهامداران تعلق نمیگیرد. پیدایش شکلهای جدید سازمانی، از جمله مسائل مهمی است که در حوزه «جامعهشناسی سازمان» مورد بررسی و مطالعه قرار میگیرد و به عقیده اکثر محققان، یکی از پیچیدهترین موضوعات در این حوزه میباشد. پیدایش کسبوکارهای اجتماعی در دنیا، هم از این بعد که فرم جدیدی از کسبوکار محسوب میشوند و هم از این جهت که بالقوه تاثیرات اجتماعی زیادی به همراه خود خواهند داشت، بسیار مهم بوده و لذا بررسی و کاوش در این حوزه مطالعات، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار میباشد. یکی از مهمترین عوامل پایداری کسبوکار ریشهدار بودن در فرهنگ جامعه و حل کردن معضلات جامعه از طریق کسبوکار است. لذا در این مقاله کسبوکار اجتماعی بهعنوان راه حل پایدار و منا سب جامعه برای حل این معضل اجتماعی معرفی میشود.
واژگان کلیدی
کارآفرینی؛ کارآفرینی اجتماعی؛ کسبوکار؛ کسبوکار اجتماعی
مقدمه
عصر حاضر عصر كارآفريني است و روزي نيست كه از رسانه ها و افراد مختلف در مورد كارآفرينان سخني به گوش ما نرسد، كساني كه در رشته كار خود تحول عميقي ايجاد نموده و سود سرشاري به جيب مي زنند. اين افراد پيشروان و پیش قراولان تحول، رشد و توسعه اقتصادي هستند كه از ثمره تفكر، تدبر و اقدامات آنها جوامع بشري بهره مي گيرند و از اعجاز مديريت آنها زبان به تحسين مي گشايند. هرچند قلمرو كار آنها در حوزه اقتصاد بوده و نتيجه فعاليت آنها در اين بخش نمود پیداکرده است، ولي جستجو، استناد و تقليل قلمرو تأثيرگذاری آنها به بخش صرفاً اقتصادي ساده انگاري است. بلكه نتيجه فعاليت هاي اين افراد فراتر از حوزه ی اقتصادي در حوزه هاي اجتماعي، فرهنگي و سياسي نيز تأثيرگذار بوده و در شكل گيري كيفيت اين مباحث تأثیر عميقي داشته است، اين تأثيرگذاري از مرز كشور متبوعشان فراتر رفته و در عرصه بینالمللی خود را نشان ميدهد. براي مثال كارآفرينان شركت هاي بینالمللی بزرگ نقش مهمي در شكل گيري فرآيندهاي كنوني جهانیشدن ايفا میکنند (دییز، 2002، ص 17). مروري اجمالي به ادبيات كارآفريني نشان مي دهد كه رويكرد غالب در اين حوزه فكری رويكرد اقتصادي است. براي مثال ميلتون فريدمن اقتصاددان معاصر معتقد است كه رسالت اصلي شركت ها در اقتصاد آزاد استفاده از منابع و امكانات موجود شركت در دست يابي به اهداف اقتصادي و سودآوري آنها است. از ديدگاه فريدمن، مسؤوليت اجتماعي شركت ها در تأمین تقاضاهاي جامعه از طريق اقتصاد آزاد خلاصه مي شود و هرگونه فعاليت هاي خيرخواهانه و انسان دوستانه شركت ها كه باعث تحميل هزینه بر شركت گردد، غیرقابلقبول است. مديران شركت هيچ مسؤوليتي جز تأمین منافع اقتصادي سهامداران و تضمين سودآوري شركت ندارند (دونی، 2008، ص 4). ولي با توجه به گستره ی وسيع مفهوم كارآفريني دامنه شمول آن فراتر از رويكرد اقتصادي بوده و میتوان به مفهوم پردازي در حوزه هاي ديگر نيز اقدام نمود. اگر نظريه ها و مدل هاي كارآفريني صرفاً با رويكرد درآمدزايي توسعه پيدا نمايند، اين به معنا تقليل گرايي و محدودسازي مسائل جامعه تا حد مؤلفه هاي اقتصادي بوده و به سرنوشت نظريه هاي سنتي اقتصادي دچار خواهد شد. اين نظريه ها با ناديده گرفتن ابعاد اجتماعي، فرهنگي، سياسي و اكولوژيكي موجب ناپايداري و نابرابري در بين و درون جوامع شده است (گلادوين و همكاران، 1995، ص 891). رويكرد جايگزين براي كارآفريني اقتصادي كارآفريني اجتماعي است. برخلاف كارآفریني اقتصادي و تجاري كه در آن هدف دست يابي به سود و منافع فردي است. هدف کارآفرینی اجتماعي تأمین نيازهاي اجتماعي، حل مسائل عمومي و تحقق مأموریتهای اجتماعي است (دونی، 2008، ص 18). تحقق اهداف و مأموریتهای اجتماعي مستلزم اتخاذ استراتژي سرمايه-گذاري و كسب درآمد بوده و با توسل به اين استراتژي میتوان انتظار ايجاد و گسترش هر چه بيش تر ارزش ها و مأموریتهای اجتماعي را داشت (دراجر و همکاران، 2004، ص 41). در این مقاله ما علاوه بر معرفی کارآفرینی [۳] وکارآفرینی اجتماعی [۴] رویکرد جدیدی را با عنوان کسبوکار اجتماعی [۵] معرفی می کنیم که این کسبوکارها به صورت خودگردان به دنبال رفع معضلات و نیازهای اجتماعی پیرامون می باشند. کسبوکار اجتماعی شیوه جدیدی است که منجر به تأمین نیازهای حیاتی بشر در دنیای سرمایه داری خواهد شد و همچنین به ارائه خدمات و نیازهای حیاتی مردم در حوزه های مختلفی از بهداشت و درمان تا فناوری ارتباطات و اطلاعات میپردازد.
مرور ادبیات
مالکی و همکاران (1394) در مقاله خود براي بررسی کارآفرینی اجتماعی در جامعۀ آماري موردبحث، سه گـروه بهصورت گروه اول، داراي کارآفرینی اجتمـاعی پـایین، گـروه دوم، کـارآفرینی اجتماعی متوسط و گروه سوم، کارآفرینی اجتماعی بالا، نامگذاري کردند. نتـایج آزمون کروسکال والیس نشان داد که سه گروه، ازنظر هر پنج متغیر کارآفرینی اجتماعی (مأموریت گرایی، پشتکار، نوآوري، شهامت و مسئولیتپذیري) باهم تفاوت معنیداري در سطح 0.01 دارند. همچنین ازنظر جامعهی آمـاري، شیوهی مناسب مدیریت، مهمترین عامل اثرگذار در ویژگیهای شخصیتی افراد شناخته شد. شریفی و پیش بین (1394) در مقاله خود ضمن بیان اینکه بسیاری از مسائل جامعه روستایی داراي ماهیت اجتماعی هستند و ازاینرو حل آنها نیازمند راهکارهاي اجتماعی نوآورانه است، مفهوم کارآفرینی اجتماعی را برای پیشبرد توسعه روستایی معرفی می کنند. وقار موسوی و همکاران (1395) ضمن بیان اینکه امروزه عدالت اجتماعى یکى از مهمترین چالش ها و دغدغه هاى فکرى اندیشمندان علوم انسانی میباشد و لازمه ی دستیابی به عدالت اجتماعی، رفع نابرابری ها، تبعیض ها و قانون گریزی ها است، نشان می دهند که انجام فعالیتهای کارآفرینانه در حوزه ی اجتماعی باعث شکل گیری و تقویت نهادهای اجتماعی شده است و این گونه نهادها به واسطه ماهیت مردمی شان از سرمایه اجتماعی بالایی برخوردارند. فیروزآبادی و دباغی (1394) در مقاله خود عنوان می کنند که: کارآفرینی اجتماعی به فرایندی اشاره دارد که طی آن کارآفرینان به ساخت یا تغییر نهادها در سطح اجتماع محلی می پردازند و به بیان راهکارهایی مفید، برای کاهش مسائل اجتماعی چون فقر، بی سوادی، تخریب های زیست محیطی و غیره اقدام میکنند. کارآفرین اجتماعی با ساماندهی مجدد سرمایه ها و داراییهای انسانی و اقتصادی، به نیازهای اجتماعی جوامع پاسخ می دهند که بهمنزلهی پذیرش مسئولیت اجتماعی ناشی از توسعه ی سریع جوامع است. کارآفرینان اجتماعی که دارای ویژگیهای منحصربه فرد و ایده های جدیدند، با بازنگری فعالیتهای اقتصادی جامعه و هدایت بخشی از سود آن به حوزۀ اجتماع محلی، پیامدهای مثبتی را در عرصه ی اجتماعی رقم می زنند. خراسانی و همکاران (1394) در مقالهی خود ضمن بیان اینکه توانمندسازی زنان سرپرست خانوار فقیر با توجه به رشد فزاینده آمار آنها در سالهای اخیر تبدیل به چالشی مهم در ایران شده است؛ در بین تجربههای متعددی که در این راستا صورت گرفته است، توجه به کارآفرینی بهطور عام و کارآفرینی اجتماعی بهطور خاص در حال افزایش است، پژوهشی پیرامون بررسی یکی از این تجارب و باهدف تبیین شرایط لازم برای موفقیت چنین تجاربی انجام دادهاند ودرنهایت به این نتیجه دست یافتند که مدیریت تحولخواه، نیروی انسانی توانمند، ساختار سازمانی منعطف، حاکمیت اخلاق حرفهای و روحیهی کارآفرینی مهمترین شرایط علّی مؤثر بر پدیدهی مذکور هستند. همچنین، سه پیامد اصلی رخداد پدیدهی مورداشاره توانمندسازی مقتصدانه، توانمندسازی باثبات و توانمندسازی متقابل بوده است.
مرجانی و صدری (1392) ضمن بیان اینکه امروزه به توسعه ی کارآفرینی اجتماعی بهعنوان مأموریتی اجتماعی و انسان دوستانه، و یکی از راهکارهای حل برخی مسائل و آسیب های اجتماعی توجه می شود؛ در پژوهش خود با مروری بر مسئله آسیب های اجتماعی و همچنین کارآفرینی اجتماعی، با نتیجه گیری در این زمینه پیشنهادها و راهکارهایی برای تسهیل توسعه ی کارآفرینی اجتماعی مطرح می کنند. عمرانی و همکاران (1389) در پژوهش خود عنوان می کنند که: کارآفرینی اجتماعی به معناي انجام فعالیتی نوآورانه و خلقکننده ارزش اجتماعی است که میتواند در بخش هاي غیرانتفاعی و تجاري انجام شود. با توجه به اینکه امروزه کارآفرینی اجتماعی بهعنوان راهکاري اثرگذار و پایدار در راه توسعه ی اقتصادي و اجتماعی کشورها شناخته می شود و هرروزه توجه بخش هاي گسترده تري از جامعه را به خود جلب میکند، توجه به این مفهوم در فضاي کشور ایران نیز ضرورت دارد.
انصاري و همکاران (1389) در پژوهشی، ویژگی های فردي اثرگذار بر توسعه ی کارآفرینی اجتماعی در مؤسسات خیریّه ی استان تهران را بررسی کرده اند. بر اساس نتایج آنها، کارآفرینی اجتماعی، ازنظر ویژگی های شخصیتی و رفتاري داراي ابعاد مشترکی با کارآفرین اقتصادي است اما، افزون بر این داراي ابعاد شخصیتی و رفتاري خاص خود بوده و دو ویژگی برخورداري از سرمایۀ اجتماعی فردي و مسئولیت پذیري اجتماعی، از شاخصه هاي مهم کارآفرینی اجتماعی هستند.
صالحی صدقیانی (1389) در مقاله ای به بررسی بعد رفتاری کارآفرینی اقدام کرده و با استخراج و بررسی این مشخصه ها و ترکیب آن با نوع شناسی کارآفرینی، الگوی جدیدی را ارائه کرده است. یافته های پژوهش ترتیب اهمیت و اولویت متغیرهای رفتاری 15گانه ی کارآفرینی اجتماعی را به شرح زیر نشان می دهد: متغیرهای نوآوری، باور به کارآفرینی، جست وجوی روشهای جدید برای ایجاد سرمایه ی اجتماعی، شناسایی و شکار فرصت ها، جست وجوی فرصت-های جدید و خلاقیت، شناسایی منابع بدون استفاده برای تأمین نیازها، مدیریت خطر، استفاده ی خلاق از منابع محدود، اجرای قوی و آینده مداری، پاسخگویی، برقراری ارتباط بلندمدت با مشتریان و اربابرجوع و رهبری جاه طلبانه و متغیر قضاوت های متعادل و منصفانه. عرب (1390) در پایاننامه کارشناسی ارشد خود، با استفاده از دو پرسشنامهی سنجش رهبری تحولی بس و اولیو (1985) و پرسشنامهی محقق ساختهی کارآفرینی اجتماعی بر اساس نظریهی دیس (1998 و 2001)، به بررسی سبک رهبری تحولی و نقش آن در کارآفرینی اجتماعی کارکنان پرداخته و به این نتایج دستیافته است:
1) میزان انطباق رفتاری مدیران با سبک رهبری تحولی و همچنین میزان کارآفرینی اجتماعی کارکنان در دانشگاه فردوسی و دانشگاههای غیردولتی خیام و سجاد بالاتر از حد متوسط بود؛
2) بین سبک رهبری تحولی و کارآفرینی اجتماعی رابطه معنیداری وجود داشت و سبک رهبری تحولی مدیران قابلیت پیشبینی کارآفرینی اجتماعی کارکنان را در دانشگاه فردوسی و دانشگاههای غیردولتی خیام و سجاد داشت؛
3) بین میزان کارآفرینی اجتماعی دو گروه دانشگاه دولتی (فردوسی) و غیردولتی (خیام و سجاد) تفاوت معنیداری مشاهده نشد؛
4) تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی جنسیت و سن کارکنان روی میزان انطباق رفتاری مدیران با سبک رهبری تحولی و همچنین تأثیر رشتهی تحصیلی کارکنان روی میزان کارآفرینی اجتماعی آنها در هر گروه دانشگاهها معنیدار نشد؛
5) اما دو متغیر جنسیت و سن کارکنان روي میزان کارآفرینی اجتمـاعی آنـان در دانشگاههای غیردولتی خیام و سجاد تأثیرگذار بود؛ درحالیکه تأثیرگذاري ایـن دو متغیر روي کارآفرینی اجتماعی کارکنان دانشگاه فردوسی مشاهده نشد. سکلیوکین [۶] و کیسیلیوس [۷] (2015) در مقالهای با عنوان "دستیابی به پایداری از طریق کارآفرینی اجتماعی شومپیتری: نقش شرکتهای اجتماعی" ضمن بیان اینکه توجه جهانی گستردهای برای کارآفرینی اجتماعی وجود دارد، تلاش میکنند عدم کار تحقیقاتی مربوط به پدیده کارآفرینی اجتماعی را با ارائه یک چارچوب مفهومی، که شامل طرحهای کارآفرینی فرآیند توسعه اجتماعی، جنبههای متنی و ارزشهای اجتماعی است، تکمیل کنند. آنچه از مرور ادبیات علمی در حوزه کارآفرینی به دست آمد این است که پژوهشهای زیادی در حوزه کارآفرینی و کارآفرینی اجتماعی با رویکردهای مختلف انجامشده است. ازجمله این رویکردها میتوان از مطالعه ویژگیهای کارآفرین، مطالعه ویژگیهای مدلهای کارآفرینی و کارآفرینی اجتماعی و نیازمندیهای اجتماعی کارآفرینی دانست.
همانطور که اشارهشده مدل جدیدی از کسبوکار با عنوان کسبوکار اجتماعی معرفیشده است که با کارآفرینی اجتماعی متفاوت است؛ اما پژوهشگران به بررسی ویژگیهای آن نپرداختهاند. در ادامه مقاله با ارائه اجمالی ویژگیهای کارآفرینی، کارآفرینی اجتماعی و کسبوکار اجتماعی، تفاوتهای این سه مدل کسبوکار موردبررسی قرار میگیرد.
کارآفرینی
به لحاظ معناشناختی واژه کارآفرینی از لغت فرانسوی به معنای متعهد شدن به انجام کاری مشتق شده است. این عبارت سابقه طولانی در بخش بازرگانی دارد. مشهورترین تعریف این عبارت؛ ایجاد ارزش از طریق نوآوری است (شومپیتر، 1951، دراکر، 1985). بهمانند شومپیتر و پیتر دراکر، کول (1946) و کوپر (1946) نیز کارآفرینی را از طریق نوآوری تعریف می کنند. میلر (1983) کارآفرینی را با عبارت های خطرپذیری و نوآوریهای بنیادی در تولید تعریف می کنند. پیترسون و برگر (1971) معتقدند که فعالیتهای کارآفرینی به شرکت ها کمک میکند تا تجارت جدیدی را برای افزایش سودآوری توسعه دهند و بورگلمه (1999) معتقد است که فعالیتهای کارآفرینی با افزایش تولید و فرآیند نوآوری موفقیت شرکت ها را ارتقاء می بخشد (ابطحی سید حسین و همکاران، 1388) با ورود این مفهوم به عرصه های اجتماعی معانی متنوع و متعددی ایجادشده است که مجموعاً در "کارآفرینی اجتماعی" نمود پیداکرده است.
کارآفرینی اجتماعی
عبارت كارآفريني اجتماعي به سازمان هاي در حال رشدي اشاره دارد كه هدفشان تأمین نيازهاي اساسي انسان ها مي-باشد بهطوریکه تأمین اين نيازها از طريق سازمان هاي تجاري و بخش خصوصي امكان پذير نمي باشد (سیلوس و همکاران، 2006، ص251). ازاینرو هر تعريفي از کارآفرینی اجتماعي بايستي جايگزين رويكرد صرفاً اقتصادي و تجاري باشد كه کارآفرینان تجاری دنبال می کنند. دیوید پرنسکی (2005) کارآفرینی اجتماعی را فرایندی تلقی میکند که از طریق آن سازمان ها برنامه های جدیدی برای حل مسائل اجتماعی طراحی و ارائه می کنند. در تعریف باید به ترکیب مؤلفههای پاسخگویی، نوآوری و تغییر توجه شود.
مانند كارآفريني در مورد كارآفريني اجتماعي نيز تعاریف متعددي ارائهشده است. مركز كارآفريني اجتماعي كانادا موضوعات مختلف كارآفريني اجتماعي رادر دو طبقه تعريف مي كند؛ نخست در بخش انتفاعي، در اين طبقه كارآفريني اجتماعي فعاليت هایي را شامل مي شود كه بر اهميت بخش خصوصي در جامعه و نقش اجتماعي اين بخش تأکید مي كند دوم به فعاليت هايي اشاره دارد كه رويكردهاي كارآفريني را در بخش غيرانتفاعي بهمنظور افزايش اثربخشی سازمانی و پایداری در طولانیمدت تشویق میکند (کوک و همکاران 2001، ص17).
کسبوکار اجتماعی
کسبوکار اجتماعی، یکی از مفاهیم نوپای دنیای مدیریت است. این مفهوم اولین بار توسط آقای محمد یونس [۸] ، برنده جایزه نوبل صلح در سال ۲۰۰۵ وارد ادبیات آکادمیک حوزه مدیریت شد. کسبوکار یا تجارت اجتماعی، یک کسبوکار غیر زیانده و غیر سودده است که شرکتها برای رسیدن به یک هدف اجتماعی طراحی میکنند. درواقع در یک تعریف ساده میتوان گفت، در کسبوکار اجتماعی هدف اجتماعی مدنظر است نه هدف مالی (افتاده، 1391) تعاریف متفاوتی برای بحران [۹] بیان گردیده است. سادهترین تعریف برای بحران: «عدم تعادل بین نیاز و مصرف با تولید است». بحرانها به دودسته کلی تقسیمبندی میشود. بحرانهای انسانساخت و بحرانهای طبیعی. بحرانهای انسانساخت بحرانهایی هستند که ناشی از عملکرد و یا طرح و نقشه قبلی انسانها و فراگیر باشند. این بحرانها انواع متعددی دارند و بسیار پیچیدهتر از بحرانهای طبیعی هستند: مثل بحرانهای اجتماعی یا اقتصادی که ناشی از عملکرد نادرست و یا طرح و نقشه دشمنان است که گریبانگیر جامعه میشود. بحرانهای انسانساخت گاهی با انگیزههای بسیار مشخص، قوی، خصمانه و سودجویانه طرحریزی میشود مثل: بحران جنگ، بحران اقتصادی، امنیتی و بحرانهای انسانی چون، کمبود آب و غذا و شیوع برخی بیماریها و ... . اما بحرانهای طبیعی منشأ حوادث، طبیعی است و علت حوادث طبیعی قوانین حاکم بر طبیعت است. مثل زلزله که حاصل حرکت لایههای زیرین زمین است و یا سیل که ناشی از حرکت حجم زیادی از آب و گلولای میباشد (فرخی، 1394). بحران مالی تنها یکی از چند بحرانِ تهدیدکنندهی جوامع انسانی است. ما با بحران غذایی جهانی، بحران انرژی، بحران زیستمحیطی، بحران بهداشت و بحران مستمر اقتصادی و اجتماعی فقر عظیم جهانی مواجه هستیم و آن را تحمل میکنیم. اگرچه این بحرانها چندان موردتوجه قرار نمیگیرند ولی بهاندازهی بحران مالی اهمیت دارند. در حقیقت این بحرانها از ریشه ضعف اساسی نظریهپردازی درزمینه سرمایهداری نشأت میگیرد. (یونس،1394)
نفع شخصی یکی از بنیادیترین فروض حاکم بر علم اقتصاد است. نفع شخصی به دلیل آنکه امکان پیشبینیهای قابل استدلال تجربی را فراهم می آورد، بسیار مورد اقبال اقتصاددانان است. باور اقتصاددانان این است که همه فرآیندهای اجتماعی مبتنی بر این فرض که افراد بر طبق نفع شخصیشان عمل میکنند، قابل تبیین و پیشبینی است. (گرافلند، 1392، ص2) اما واقعیت بسیار متفاوت از این تئوری است. مردم موجودات تک بعدی نیستند؛ بلکه چندین بعد دارند که احساسات، باورها، اولویتها و الگوهای رفتاری متفاوتی ایجاد میکند و این نشان میدهد که اجباری وجود ندارد که همه به فکر حداکثر رساندن سودشان باشند (یونس، 1392) اگر حداکثر سازی سود، بهتنهایی تمامی رفتارهای انسانی را کنترل میکرد، فقط مؤسساتی برای ایجاد رفاه بیشتر و کسب سود طراحی میشدند و هیچ کلیسا، مسجد، کنیسه، مدرسه، موزههای هنری، مراکز اجتماعی، خیریّه، بنیاد یا سازمان غیرانتفاعی ایجاد نمیشد چراکه مؤسسات اینچنینی، کسی را پولدار و سرمایهدار نمیکند. در این صورت تصویر ما از کسبوکار تغییر میکند. وقتی ما به انسان، دوبعدی نگاه نماییم به این نتیجه میرسیم که ما به دو نوع کسبوکار نیاز داریم: یکی برای هدف فردی و حداکثر سازی منافع شخصی، و دیگری برای کمک به دیگران. نوع اول کسبوکار، باهدف افزایش سود برای صاحبان و مالکان آن و بدون توجه کافی و بررسی اثرات کسبوکار بر دیگران شکل میگیرد. در نوع دوم، کسبوکار باهدف سودرسانی به دیگران شکل میگیرد و صاحبان کسبوکار بهغیراز لذت خدمترسانی به دیگران، بهرهی دیگری از کسبوکار خود نمیبرند. درواقع نوع دوم کسبوکار، مبتنی بر بعد دیگر خواهی انسانها شکل میگیرد، که تحت عنوان کسبوکار اجتماعی نامیده میشود؛ موضوعی که نظریههای اقتصادی فاقد آن است. (یونس، 1394)
عدم انگیزه سودآوری
در یک کسبوکار اجتماعی، سرمایهگذار بدون انگیزه کسب سود مالی برای خود، به دیگران کمک میکند. کسبوکار اجتماعی ازآنجاییکه باید پایدار و خودگردان باشد، نوعی کسبوکار است که به دنبال کسب حداکثر سود مالی از فعالیتهای خود نیست. این کسبوکار، درآمد کافی برای پوشش دادن هزینههایش را تأمین میکند و بخشی از مازاد درآمدش را در توسعه کسبوکار، سرمایهگذاری و بخشی را برای پوشش دادن عدم قطعیتها پسانداز میکند. بنابراین کسبوکار اجتماعی یک «شرکت بیضرر و با تقسیم سود» است که کاملاً برای دستیابی به اهداف اجتماعی ایجادشده است.
هدف کسبوکار اجتماعی
هدف کسبوکار اجتماعی حل مسائل اجتماعی است. در این نوع از کسبوکار، شرکت سودآور است؛ اما کسی سود دریافت نمیکند؛ چون شرکت کاملاً به حل مسائل اجتماعی اختصاصیافته و ایجاد سود فردی برای سهامداران یا مالکان شرکت از آن حذفشده است. البته مالک کسبوکار میتواند در یک دوره زمانی، تنها مبلغ سرمایهگذاری شده اولیه را از سود شرکت بردارد و به عبارتی مبلغ به سرمایهگذاران اولیه بازگردانده شود.
شیوه تأمین مالی کسبوکارهای اجتماعی
به دلیل آنکه انگیزه کسب سود وجود ندارد، اولین منبع برای راهاندازی چنین کسبوکارهایی، پولی است که برای حمایت از فعالیتهای بشردوستانه، توسط بسیاری از مردم اهدا میشود. در شرایط کنونی، اندیشه تأسیس بنیادهایی برای اجرای فعالیتهای بشردوستانه بیشتر در غالب سازمانهایی غیرانتفاعی اجرایی میگردد و منابع اهدایی مردم و مؤسسات، توسط این سازمانهای غیرانتفاعی صرف امور بشردوستانه میگردد. شیوه تأمین مالی کسبوکارهای اجتماعی، در فرهنگ ایرانی - اسلامی، مفهوم بسیار نزدیکی به نام «قرضالحسنه» دارد و این خود ظرفیتی برای رشد این مدلهای کسبوکار در ایران میتواند باشد. (طهماسبی، 1394) قرضالحسنه نوع خاصی از قرض است. اگرچه قرضالحسنه از جهت فقهی و حقوقی تحت عقد قرض مطرح میشود، تحقق آن شرایط خاصی دارد. این شرایط عبارتاند از «نیازمند بودن وامگیرنده» و «انگیزههای معنوی و آخرتی قرضدهنده» (عربمازار و کیقبادی 1385).
کسبوکارهای اجتماعی، مزایایی نیز نسبت به مؤسسات خیریّه رایج دارند و آن اینکه همانطور که اشاره شد ازنظر اقتصادی کاملاً خودگردان هستند و برخلاف مؤسسات غیرانتفاعی رایج، نیازی به کمکهای مالی اهدایی ندارد. برای تأمین منابع مالی کسبوکارهای اجتماعی، بنیادها میتوانند درصدی از سرمایههایشان را برای حمایت از کسبوکارهای اجتماعی کنار بگذارند و کسبوکارها میتوانند از بودجه مسئولیت اجتماعی، برای سرمایهگذاری در جهت ایجاد کسبوکارهای اجتماعی استفاده کنند. خیّرین نیز میتوانند سرمایههای کسبوکار اجتماعی را تأمین کنند. (یونس، 1392)
انواع کسبوکارها اجتماعی
دو نوع کسبوکار اجتماعی وجود دارد که در ادامه معرفی میشوند. نوع اول، شرکتهای خودگردان و بدون تقسیم سودی (شرکتهایی که سود به سهامداران نمیدهند ولی درعینحال ضررده نیز نیستند) هستند که برای حل یک مسئله اجتماعی ایجادشدهاند و مالکیت آنها در اختیار سهامدارانی است که به دنبال کسب سود شخصی از سهامشان نیستند و سود ناشی از سرمایهگذاری خود را تنها در جهت توسعه همان کسبوکار اجتماعی صرف مینمایند که تحت عنوان کسبوکار اجتماعی نوع اول نامیده میشوند. (یونس، 1394) نوع دوم کسبوکارهای اجتماعی، مثل کسبوکارهای رایج هستند که به سهامداران خود سود تخصیص میدهند ولی مالکیت این کسبوکارها در اختیار فقراست و یا بهعبارتدیگر سهامداران آن فقرا هستند. این نوع از کسبوکارها ازآنجاییکه سود خود را به فقرا میدهند و درنتیجه به کاهش فقر و حل یک مسئله اجتماعی کمک میکنند کسبوکار اجتماعی نامیده میشوند ولی ازآنجاییکه برخلاف کسبوکارهای اجتماعی نوع اول، به سهامداران خود سود تخصیص میدهند، کسبوکار اجتماعی نوع دوم نامیده میشوند. در جدول 1 بهصورت خلاصه دو نوع کسبوکار اجتماعی اول و دوم را میتوان دید. (یونس، 1394)
کسبوکار اجتماعی و سازمان غیرانتفاعی
سازمانهای مردمنهاد [۱۰] بهعنوان سازمانهای غیررسمی در هر نظام اجتماعی باهدف جلب مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود، از طریق توانمندسازی در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی میتوانند نقش مؤثری را ایفا کنند و این سازمانها جایگاه ویژهای در ارتقاءء سطح آگاهی عمومی و توسعه نیروی انسانی و شناساندن نقش زنان در تحقق جامعه مدنی دارند(براری و همکاران 1391). سازمانهای غیرانتفاعی با عناوین مختلف و ویژگیهای مشابه، تقریباً در همه کشورهای توسعهیافته و کمتر توسعهیافته، جهت کاهش معضلات اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی در سطح محلی، ملی و بینالمللی فعال میباشند(مقیمی و همکاران 1386). مفهوم کسبوکار اجتماعی با مفهوم سازمانهای غیرانتفاعی و سازمانهای مردمنهاد نیز متفاوت است. یک کسبوکار اجتماعی، برخلاف سازمانهای غیرانتفاعی، چند سرمایهگذار و مالک دارد. البته باید به این نکته توجه کرد که اگرچه در کسبوکار اجتماعی نوع اول سرمایهگذاران و مالکان، هیچ سود مالی از سرمایهگذاریهای خود به دست نمیآورند اما بااینوجود، سرمایهگذاران در کسبوکار اجتماعی، میتوانند تنها سرمایه اولیه خود را در یک دوره زمانی مشخص پس بگیرند. این زمان میتواند دوره کوتاه یک یا دوساله و یا دوره زمانی بسیار طولانی پنجاهساله و بیشتر باشد؛ اما درهرصورت سرمایهگذاران تنها میتوانند به همان میزان سرمایهگذاری اولیه خود، دریافت کنند و هرگونه افزایش در میزان سرمایهی اولیه سرمایهگذاران، باعث میشود آن کسبوکار، دیگر یک کسبوکار اجتماعی نباشد.
بهعنوان جمعبندی و بهطور خلاصه، در جدول 2، تفاوت و تشابه کسبوکار اجتماعی با سایر نهادها ارائهشده است.
نتیجهگیری
یکی از مسائل بسیار مهم در جهان امروز بحث اشتغال و کارآفرینی است، بهطوریکه توسعه و پیشرفت کشورها بهنوعی با کارآفرینی پیوند خورده است، از سوی دیگر بیکاری معضلی است که به همراه خود آسیبهای اجتماعی بسیار دیگری را ایجاد میکند. امروزه مهمترین راهحل معضل بیکاری، کارآفرینی شناخته میشود و هرروز سازمانهای پرورش کارآفرین مانند شتابدهندهها و مراکز رشد گسترش مییابند. در ادبیات علمی در کنار کارآفرینی، رویکرد دیگری با عنوان کارآفرینی اجتماعی معرفیشده است؛ هدف این نوع کارآفرینی، هم سودآوری و هم حل معضلات اجتماعی است. در سالهای اخیر رویکرد جدیدی از کارآفرینی با عنوان کسبوکار اجتماعی ظهور کرده است، در این کسبوکار هدف تنها حل معضلات اجتماعی است؛ ازاینرو در این کسبوکار هیچ سودی بین سرمایهگذاران توزیع نخواهد شد و سود بهدستآمده صرف توسعه کسبوکار برای حل بیشتر معضل اجتماعی خواهد شد، تنها درصورتیکه سهامداران این کسبوکار فقرا باشند سود به آنها تعلق خواهد گرفت. به دلیل عدم تخصیص سود به سرمایهگذاران این کسبوکار، خیّرین و خیریّهها در این کسبوکارها سرمایهگذاری میکنند. در این مقاله سه رویکرد کارآفرینی یعنی کارآفرینی اقتصادی، کارآفرینی اجتماعی و کسبوکار اجتماعی موردبررسی قرار گرفتند و تفاوتها و شباهتهای آنها ارائه شد. به نظر میرسد با توجه به وجود فرهنگ قرضالحسنه در اسلام که شباهت عمیقی به روشهای سرمایهگذاری در کسبوکار اجتماعی دارد این نوع کسبوکارها برای حل آسیبهای اجتماعی میتواند در ایران رشد کند.
منابع و مأخذ
ابطحی و همکاران. (1388) «بررسی مفاهیم، نظریهها و مدلهای کارآفرینی اجتماعی و ارائه مدل مفهومی» مجله مدیریت فرهنگسازمانی، 8(21): 112-87. افتاده، جواد (1391) «کسبوکار اجتماعی: کسبوکار + اجتماع + تکنولوژِی» http://socialmedia.ir/business/social-business.html
انصاری، منوچهر؛ محمود احمدپورداریانی و زهرا بهروزآذر. (1389) «ویژگیهای فردی اثرگذار بر توسعه کارآفرینی اجتماعی در مؤسسههای خیریّه استان تهران»، توسعه کارآفرینی، 8(2): 64-37.
براری، مرضیه؛ مطهری اصل مرضیه؛ رضوی خراسانی، سید جمال. (1391) «بررسی تأثیر عضویت در سازمانهای مردمنهاد بر پایگاه اجتماعی-اقتصادی زنان سرپرست خانوار»، فصلنامه علمی-پژوهشی جامعهشناسی زنان.
شریفی، مهنوش؛ پیشبین، سید احمدرضا. (1394) «پیشبرد توسعه روستایی از طریق کارآفرینی اجتماعی: آموزههای بانک گرامین»، نشریه کارآفرینی در کشاورزی، جلد سوم، شماره دوم.
صالحی صدقیانی، جمشید. (1389) «بررسی کارآفرینی اجتماعی با رویکرد مشخصههای رفتاری»، توسعه کارآفرینی، 7 (2): 94-67.
طهماسبی، هامون. (1394) « کسبوکار اجتماعی چیست؟»، http://qhami.com/what-is-social-business/
عرب، عباس. (1390) «نقش سبک رهبری تحولی مدیران در پیشبینی کارآفرینی اجتماعی کارکنان: مطالعه تطبیقی دانشگاههای دولتی و غیردولتی مشهد»، پایاننامه کارشناسی ارشد دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه فردوسی.
عربمازار، عباس و کیقبادی، سعید. (1385)، «جايگاه قرضالحسنه در نظام بانکي ايران»، نشریه اقتصاد اسلامی، 13-46.
عمرانی، حقیقی کفاش، مظلومی. (1389) «اولویتبندی عوامل اثرگذار بر کارآفرینی اجتماعی در ایران از دیدگاه فعالان اجتماعی»، توسعه کارآفرینی، 2(8): 36-11.
فرخی (1394) «مدیریت بحران و پدافند غیرعامل».
فیروزآبادی، سید احمد و دباغی، حمیده. (1394) «نقش کارآفرینی اجتماعی در توسعۀ محلی»، توسعه محلی (روستایی-شهری)، 7(1)، صص29-58.
کرمانی، مهدی؛ خراسانی، محمد مظلوم؛ بهروان، حسین و نوغانی دخت بهمنی، محسن. (1394) «توانمندسازی مبتنی بر کارآفرینی اجتماعی: ارائۀ یک نظریۀ زمینهای )مطالعۀ موردی ستاد توانمندسازی زنان سرپرست خانوار شهرداری تهران(»، مجله علوم اجتماعی دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی، 2(14): 107-136.
گرافلند، یوهان. ترجمه جانمحمدی، محمدتقی (1392) «نفع شخصی» جستارهای مبین، شماره 6، ص 1-11
مالکی، رسول؛ ییلاقچغاخور، حمید؛ احمدوند، مصطفی. (1394) «بررسی ویژگیهای کارآفرینی اجتماعی در سازمانهای دولتی»، فصلنامه برنامهریزی رفاه و توسعه اجتماعی، 25.
مرجانی، تیمور و صدری، سید صدرالدین. (1393) «توسعه کارآفرینی اجتماعی؛ آسیبها، عوامل مؤثر و راهکارها»، مدیریت فرهنگسازمانی، 2(12): 277-297.
مقیمی، سید محمد؛ روستا، مریم و حیدری محمدمهدی. (1386) «بررسی ارتباط میان کارآفرینی اجتماعی و اثربخشی عملکرد در سازمانهای غیردولتی زنان»، ، مجله علمی و پژوهشی مطالعات زنان.
وقار موسوی، مجید؛ قدس علوی، سیده آنوشا و عباسی، مصیب. (1395) «بررسی نقش کارآفرینی اجتماعی در توسعه عدالت اجتماعی»، نشریه کارآفرینی در کشاورزی، جلد سوم، شماره دوم.
یونس، محمد. ترجمه عنبرستانی، حسین. رضوی، سید وحید. (1394) «کسبوکار اجتماعی، شیوه جدیدی از کسبوکار که منجر به تأمین نیازهای حیاتی بشر در دنیای سرمایهداری خواهد شد» مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، تهران.
یونس، محمد. ترجمه تیماجی علی و گروه همکاران (1394) «جهانی بدون فقر» مدرسه کارآفرینی اجتماعی پرتو
Cook, B., Dodds, C., Mitchell, W. (2001) “Social entrepreneurship: False premises and dangerous forebodings”. Centre of Full Employment and Equity, University of Newcastle, Working Paper.
Dees, J. G., Emerson, J., Economy, P. (Eds.) (2002) “Strategic tools for social entrepreneurs: Enhancing the performance of your enterprising nonprofit”. New York: John Wiley & Sons, Inc.
Dees, Gregory. (2001) “the meaning of ‘social entrepreneurship”. Stanford Graduate Business School.
Dunne, S. (2008) “Corporate social responsibility and the value of corporate moral personhood”. Re-Submitted to Culture and Organization on the 29th of February 2008.
Gladwin, T. N., Kennelly, J. J., Krause, T. S. (1995) “Shifting paradigms for sustainable development: Implications for management theory and research”. Academy of Management Review, 20 (4), 874-907.
Drejer, A., Christensen, K. S., Ulhøi, J. P. (2004) “Understanding intrapreneurship by means of state-of-the-art knowledge management and organisational learning theory”. International Journal of Management and Enterprise Development, 1 (2), 32-61.
Sekliuckiene, Jurgita & Kisielius, Eimantas. (2015) “Development of social entrepreneurship initiatives: a theoretical framework”, 20th International Scientific Conference Economics and Management.
Seelos, C., Ganly, K., Mair, J. (2006) “Social entrepreneurs directly contribute to global development goals”. In Mair J, Robinson J, Hockerts K, editors. Social Entrepreneurship. New York: Palgrave MacMillan.