حکم انفاق از سوی کافر (قرآن)
انفاق هنگامی مقبول خداوند و موجب پاداش خواهد بود که انفاق کننده، به خدا و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) ایمان داشته باشد، بنابراین انفاق کافران، از روی اعتقاد و ایمان به خدانیست، هیچ سودی برای آنان ندارد و موجب پاداش نمیشود.
محتویات
انفاق مال کافر
در قرآن کریم انفاق از سوی کافران باطل و ناصحیح شمرده شده است: «قل انفقوا طوعـا او کرهـا لن یتقبل منکم انکم کنتم قومـا فـسقین• وما منعهم ان تقبل منهم نفقـتهم الا انهم کفروا بالله وبرسوله...؛ [۱] [۲] بگو انفاق کنید خواه از روی میل یا اکراه، هرگز از شما پذیرفته نمیشود چرا که شما قوم فاسقی بودید• و هیچ چیز مانع قبول انفاقهای آنها نشد جز اینکه آنها بهخدا و پیامبرش کافر و نماز بجا نمیآورند جز با کسالت و انفاق نمیکنند مگر با کراهت!»
سرانجام اعمال کافران
این آیات به قسمتی دیگر از نشانههای منافقان و نتیجه و سرانجام کار آنها اشاره کرده و روشن میسازد که چگونه اعمال آنها بی روح و بی اثر است و هیچگونه بهرهای از آن عائدشان نمیشود، و از آنجا که در میان اعمال نیک، انفاق در راه خدا ( زکات به معنی وسیع کلمه) و نماز (پیوند خلق با خالق) موقعیت خاصی دارد، مخصوصا انگشت روی این دو قسمت گذارده است، نخست میگوید: «ای پیامبر به آنها بگو: شما چه از روی اراده و اختیار در راه خدا انفاق کنید و چه از روی کراهت و اجبار و ملاحظات شخصی و اجتماعی، در هر حال از شما منافقان پذیرفته نخواهد شد.»
ملاک قبولی اعمال
سپس به دلیل آن اشاره کرده میفرماید: نیت هایتان آلوده، و اعمالتان ناپاک، و قلب تان تاریک است، و خدا تنها عملی را میپذیرد که پاک باشد و از شخصی پاک و با تقوا سرزند، روشن است که فسق در اینجا یک گناه ساده و معمولی نیست زیرا ممکن است انسان مرتکب گناهی شود در عین حال عملی خالص نیز انجام دهد، بلکه منظور از آن کفر و نفاق و یا آلوده شدن انفاقهای آنها به ریا و تظاهر است، در حقیقت به دو دلیل انفاقهای آنها پذیرفته نمیشود یکی به دلیل آنکه از روی کفر و عدم ایمان سر میزند، و دیگر اینکه از روی کراهت و اجبار است، همچنین به دو علت نماز آنها پذیرفته نیست نخست به علت کفر، و دیگر بخاطر آنکه از روی کسالت و کراهت انجام میگیرد.
علامت ایمان و نفاق
جملههای بالا در عین اینکه وضع منافقان را از نظر عدم نتیجه گیری از اعمال شان تشریح میکند در حقیقت نشانه دیگری از نشانههای آنها را بیان میکند، و آن اینکه مؤ منان واقعی را از نشاطی که به هنگام عبادتدارند و از میل و رغبتی که نسبت به اعمال نیک نشان میدهند و مخلصانه به دنبال آن میشتابند بخوبی میتوان شناخت، همانگونه که به وضع منافقان از طرز انجام اعمال شان میتوان پی برد، زیرا معمولا از روی بی میلی و دلسردی و ناراحتی و کراهت اقدام به انجام کارخیر میکنند، گوئی کسی به اجبار دست آنها را گرفته و کشان کشان به سوی کار خیر میبرد. بدیهی است اعمال گروه نخست چون از عشق خدا سر میزند و با دلسوزی تواءم است همه آداب و مقرراتش رعایت میگردد، ولی اعمال گروه دوم چون از روی کراهت و بی میلی است ناقص و دست و پا شکسته و بی روح است، بنابر این انگیزههای متفاوت آنها دو شکل متفاوت به اعمال شان میدهد. [۳] [۴] [۵] [۶]
منبع
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم انفاق».