وقف ابزاری اسلامی برای کاهش فقر در بنگلادش
فویاسل خان فرزانه عالی نژاد یان
چکيده
در سه دهة اخير، کاهش فقر در بنگلادش مورد بحث قرار گرفته است. تا به حال بنگلادش پنج برنامة پنج ساله، يک برنامة دو ساله و يک برنامة PRSP (دستورالعمل راهکار کاهش فقر) سه ساله را براي تسريع رشد اقتصادي و کاهش فقر داشته است. گر چه از ميزان فقر کاسته شده، ولي عمق و شدت آن هنوز باقي است. ابزارهايي چون اعتبار خُرد ((micro credit و برنامة شبکة امنيتي ((safety Net در کاهش فقر نقش عمدهاي داشتهاند، ولي ثابت شده که اين دو ابزار در کاهش بيعدالتيِ جهانيِ درآمد موفق نبودهاند. در نتيجه کاهش فقر و بيعدالتي در درآمد، راهکار جديدي را ميطلبد. در اين مورد وقف ميتواند يکي از ابزارهاي ضروري در کنار زکات باشد؛ زيرا تاريخ نشان داده که تحصيل رايگان، کمکهزينة تحصيلي، يتيمخانهها، درمان رايگان و مسافرخانهها همه توسط نهاد وقف فراهم شدهاند. اين مقاله به يک مقدمه و شش بخش تقسيم ميشود. بخش نخست به تعريف فقر ميپردازد و تصويري از فقر در کشورهاي مختلف جهان را ترسيم ميکند. بخش دوم راهکارهاي کاهش فقر و تأثير آنها در بنگلادش را بيان ميکند. بخش سوم به راههاي کاهش فقر در اسلام و بخش چهارم به نقش اوقاف در کاهش فقر ميپردازد. نتيجة بحث نيز در بخش پنجم ارائه شده است. کليدواژهها بنگلادش، کاهش فقر، اسلام، وقف.
مقدمه
بنگلادش بزرگترين کشور آبرفتي و سومين کشور بزرگ مسلمان، در مرکز آسياي جنوبي واقع شده است. اين کشور از سه جهتِ شمال، غرب و شرق با هند و از جنوب با خليج بنگال هممرز است. مساحت آن حدود 570/147 کيلومتر مربع بوده، 2/144 ميليون نفر جمعيت دارد که داراي بالاترين تراکم جمعيت در دنياست. نسبت رشد جمعيت 24/1% بوده و در هر کيلومتر مربع 977 نفر سکونت دارند. اين کشور يکي از فقيرترين کشورهاي آسيايي است و متوسط عمر افراد در اين کشور 7/66 سال ميباشد. بنگلادش حدود 190 سال مستعمرة انگلستان بود که در سال 1974 با تقسيم شبه قارة هند به دو ايالت مستقل، يعني هند و پاکستان، به وجود آمد. بنگلادش نخست استاني از پاکستان به نام پاکستان شرقي بود. سپس در سال 1971 از پاکستان جدا گرديد و در جهان به عنوان يک کشور مستقل و آزاد شناخته شد. چندي بعد بنگلادش به عضويت کشورهاي مشترک المنافع، صندوق بين المللي پول (IMF)، سازمان کنفرانس اسلامي(OIC) و سازمان ملل متحد درآمد. اين کشور با سيستم پارلماني اداره ميشود. بيش از 35/88 درصد جمعيت آن مسلمان، 2/10% هندو، 6/0% بودايي، 3/0% مسيحي و 3/0% از ديگر اديان هستند. براي تسريع رشد اقتصادي و کاهش فقر ، بنگلادش تا کنون پنج برنامة پنج ساله، يک برنامة دو ساله و يک برنامة سه ساله PRSP (دستورالعمل راهکار کاهش فقر) تصويب کرده است. با در نظر داشتن اهداف توسعة هزاره ((MDGS ، دولت دستورالعمل راهکار کاهش فقر (PRSP) را تصويب کرد، بنگلادش در مسير پايان دومين PRSP، به دنبال جذب سرماية IMF و بانک جهاني براي کاهش فقر است. براي کاهش فقر، دولت راهکار جذب همکاري سازمانهاي غير دولتي NGOS)) و بخش خصوصي را با ايجاد حمايت لازم براي فعاليت هاي NGOS اتخاذ کرده است. در نتيجة اين فعاليتها بنگلادش پيشرفت قابل توجهي در کاهش فقر داشته و براي موفقيت در کاهش فقر آموزشي، سلامتي و تغذيه ستوده شده است. اين کشور توانسته است به سه هدف از اهداف توسعة هزاره (MDGS) نائل شود:
1ـ رفع تبعيض جنسي در آموزش مقدماتي و تکميلي؛
2ـ اطمينان از دسترسي به آموزش مقدماتي؛
3ـ اطمينان از دسترسي به آب آشاميدني سالم.
در پنج سال اخير (2003 تا 2007م) بنگلادش بر طبق گزارشهاي توسعة انساني UNDP (برنامة توسعة ملل متحد)، رتبة HDI (شاخص توسعة انساني) را دريافت کرده است. گزارش ادارة آمار بنگلادش (BBS) از بررسي درآمد و هزينة خانوار (HIES) در سال 2005 نشان داده که فقر درآمدي رو به کاهش است. ميزان فقر در سطح ملي از 9/48 درصد در سال 2000 به 40 درصد در سال 2005 رسيده است. با توجه به خط فقر ، فقر در سال 2000 و 2005 به ترتيب 3/34 و 1/25 بوده است. عليرغم اين موفقيتها فقر هنوز هم بزرگترين مشکل بنگلادش است. در سالهاي 2007ـ2000، 3/81 درصد مردم با درآمد 2 دلار در روز و 6/49 درصد مردم با درآمد 25/1 دلار در روز زير خط فقر زندگي کردهاند. در سالهاي 2006ـ2000 خط فقر ملي 40% بوده است. بنابراين نخست وزير در بنگلادش ، شيخ هاسينا، در سخنراني ضد فقر، فقر را بعنوان بدترين دشمن بنگلادش معرفي کرد و بر کاهش فقر تأکيد ورزيد. هر سال بسياري از برنامههاي امنيتي براي تغيير درآمد، حفظ حداقل استانداردهاي زندگي و انتقال درآمد از غني به فقر اجرا ميشود. در طول دو دهة گذشته، دولت بنگلادش برخي از برنامههاي امنيتي مانند برنامههاي انتقال پول نقد، انتقال غذا، برنامههاي اعتباري خُرد را براي توليد و اشتغال و موارد ديگر دنبال کرده است، ولي اين برنامهها نتوانستهاند به طور کامل به هدف خود برسند. اخيراً با توجه به ناکافي بودن برنامههاي امنيت اجتماعي موجود، براي حمايت اجتماعي از فارغ التحصيلان بسيار فقير و نيز براي بهبود موقعيت اجتماعي اقشار مختلف جامعه، راهنماييهايي براي دستاندرکاران توسعه در بنگلادش ارائه شده است. 25% کل جمعيت بنگلادش را فقرا تشکيل ميدهند که بيش از 50% آنها تحت پوشش برنامههاي رسمي امنيتي هستند. بنابراين زمان آن رسيده که به سيستم تأمين اجتماعي کامل و همهجانبهاي انديشيد. با حفظ مقياسهاي اجتماعي، در آينده لازم است در مورد راهکار مبارزه با فقر فکري کنيم. از سوي ديگر، در کنار بخش عمومي و خصوصي در کشورها و جوامع مسلمان، بخش ديگري وجود دارد که از اعضاي ضعيفتر جامعه حمايت ميکند و ميتواند سبب بهبود موقعيت اجتماعي ـ اقتصادي آنها شود. از آن جمله ميتوان به دو عامل »زکات« و »اوقاف« اشاره کرد که عاملي براي مبارزه با فقر و ايجاد توسعة اجتماعي براي گروههاي داراي درآمد کم به شمار ميروند. اگر ما از زکات و اوقاف به درستي استفاده کنيم، ميتوانند عاملي مؤثر در کاهش فقر باشند. امروزه مؤسسات وقف رشد قابل توجهي ندارند و اگر بخواهيم براي فقرا و نيازمندان کاري انجام دهيم، بايد به رونق اين مؤسسات بپردازيم. با اين حال نميتوان شروع جنبش وقف در عرصة جهاني را هم ناديده گرفت. بر همين اساس، اقتصاددان اسلامي دکتر فهيم خان، زکات و اوقاف را در گروه PRSP (بسته راهکارهاي کاهش فقر) قرار داده است. در اين مقاله تلاش شده ثابت شود چگونه اوقاف ميتواند ابزاري مؤثري براي کاهش فقر باشد. در اين راستا برخي از مقالات، ژورنالها، گزارشها و موارد منتشره شدة UNDP (برنامه توسعة سازمان ملل متحد) بررسي شده است. براي نشان دادن آمار وقف در سال 1986، از سرشماري وقف که سازمان آمار بنگلادش بنا به درخواست وزارت امور ديني انجام داده، استفاده کرده است. 1ـ تعريف فقر
>1ـ1ـ تعريف و مفهوم فقر >1ـ2ـ فقر از ديدگاه جهاني و سازمان کنفرانس اسلامي(OIC) 1ـ1ـ تعريف و مفهوم فقر بر طبق تعريف ارائه شده در فرهنگ Webster، وقتي فرد پول يا دارايي هاي مادي به اندازة مناسب يا مورد قبول اجتماع نداشته باشد، فقير محسوب ميشود. اين تعريف دو قضية مهم را در بر دارد: اولاً تعريف فقر در زمانها و جوامع مختلف متفاوت است: چيزي که از نظر اجتماعي مورد قبول است، در جوامع مختلف مانند مالزي و بنگلادش با هم تفاوت دارد؛ ثانياً بيشترين تأکيد بر توانايي خريد اجناس و کسب خدمات (با پول) يا مالکيت آنها (اموال مادي) است (جليل2007). در فرهنگ اقتصادي، »فقر« چنين تعريف شده است: »موقعيتي که نيازهاي مادي افراد در کمترين حد برآورده ميشود«. فقر را ميتوان با برخي از مقياسهاي مطلق (درآمد کمتر از سطح حداقل)، يا به صورت نسبي (مثلاً تعداد 10 درصد از فقيرترين خانوارها) تعريف کرد. فقر نه تنها به دليل کم بودن درآمد پديد ميآيد، بلکه بالا بودن نيازهاي برخي از اقشار کم درآمد هم ميتواند يکي از دلايل اصلي فقر باشد (بانوک باکستر، ديويس 1998). تعريف بانک جهاني از فقر چنين است: محروميت غيرقابل قبول انسان از فرصتهاي اقتصادي، آموزش، سلامت، تغذيه و فقدان قدرت و امنيت. آمارتيا سن، برنده جايزه نوبل 1998 در اقتصاد، قبلاً فقر را موقعيتي دانسته بود که در آن مردم براي انجام برخي از خواستههاي خود، فاقد منابع اقتصادي باشند. او در کتاب خود با عنوان بيعدالتي اقتصادي (1997) ميگويد وقتي فرد نتواند کارهاي ارزشمند از نظر خود را انجام دهد، سبب ميشود به نوعي زندگي دچار شود که مطلوب او نيست اما فعلاً با آن دست و پنجه نرم ميکند. دامنة اين نرسيدن به اقدامات ارزشمند، از تغذية کافي تا توانايي مشارکت در زندگي اجتماعي را پوشش ميدهد. بر اساس اين نظريه، او فقر را »محروميت از قابليتها« ميداند؛ يعني آنکه فرد نتواند کارهايي را که لايق آنهاست انجام دهد. اين مفهوم داراي دو جنبه است: يک جنبه مربوط به جريان فيزيکي، اجتماعي و روانشناسانه است که ليستي از تمايلات و آرزوها را ارائه ميکند. جنبة ديگر مربوط به جريان هاي فردي و محيط اجتماعي است که سبب محدوديت پيشرفت ميشود. در جامعة مدني نياز اصليِ فرد غذا و محدوديت اصلي او مکان است. در اقتصاد مدرن، نيازها، اميال و تمايلات گستردهتر بوده و محدوديت اصلي فرد پول است. مثلاً ديگر رهايي از گرسنگي هدف نيست، بلکه توانايي تغذية مناسب به عنوان هدف بايد در نظر گرفته شود. محمد يونس برندة جايزة صلح نوبل 2006 فقر را به »جدايي« تعريف ميکند. جدايي لزوماً به معناي جدايي جغرافيايي نيست، بلکه ميتواند يک جدايي اجتماعي يا جدايي از يک جريان غالب معرفي شود. بر اساس نظر او فرد پول را قرض ميکند چون پول ندارد؛ و واقعيت اين است که نميتواند پول را قرض کند مگر اينکه قدرت پرداخت آن را داشته باشد. در سيستم مالي خُرد ميلياردها نفر بدون دسترسي به مؤسسات مالي ميتوانند فرصت مشارکت در اقتصاد را داشته باشند. بنابراين مانعِ جدايي به خوبي رفع شده است. البته مفهوم فقر از دايرة تاريخ و فرهنگ خارج نيست و يکي از اشکالات ساختاري جوامع محسوب ميشود، اما به دليل تأثير فقر در توزيع منابع در داخل و خارج از جوامع، از آن به عنوان مفهومي سياسي ياد ميشود (جليل، 2007). 1ـ2ـ فقر از ديدگاه جهاني و سازمان کنفرانس اسلامي(OIC) مبارزة جهاني براي کاهش تعداد فقراي داراي درآمد کمتر از يک دلار در روز، در کشورهاي در حال توسعه سبب شده که اين تعداد براي 2/1 ميليارد نفر از شش ميليارد جمعيت در سال 1990 به يک ميليارد نفر در سال 2002 برسد. براساس اين نسبتها ، وجود فقر در جهانِ در حال توسعه از 28% در سال 1987 به 24% در سال 1998 رسيده است و اين کاهش حتي ميتواند تا 20% هم برسد. اين کاهش کمتر از نسبت پيشبيني شدة لازم براي رسيدن به هدف توسعة بين المللي يعني »کاهش فقر درآمدي« تا سال 2015 است. برخلاف شاخصهاي جهاني، از يک ميليارد نفري که در 31 کشور عضو OIC زندگي مي کنند، 400 ميليون نفر در فقر مطلق به سر ميبرند. به عنوان مثال 40% افراد فقيرِ جهان در کشورهاي مسلمان به سر ميبرند. به بيان ديگر، ميزان فقر در اين 56 کشور عضو OIC دو برابر ميانگين در کشورهاي پيشرفته است. اخيراً شاخص توسعة انساني( HDI) در سال 2007، براي 182 کشور محاسبه شده است. بايد توجه کرد که نتايج HDI بر اساس دادههاي بهدست آمده در سال 2007 تأثير بحران اقتصادي را که بر پيشرفت توسعة منابع انساني در بسياري از کشورهاي جهان موثر است نشان نميدهد. اين کشورها به چهار گروه تقسيم ميشوند: کشورهايي با توسعة منابع انساني بسيار زياد، زياد، متوسط و کم. سه گروه اول مربوط به کشورهاي غيرمسلمان و گروه آخر مربوط به کشورهاي مسلمان است که ميتواند موقعيت متزلزل اقتصادي کشورهاي اسلامي را نشان دهد. در ميان 30 کشور برتر از نظر توسعة بسيار زياد منابع انساني، يک کشور مسلمان ديده مي شود (برونئي دار السلام)، در صورتي که در ميان 24 کشور با توسعة منابع انساني کم، 14 کشور مسلمان وجود دارد. توزيع کشورها در جدول 1 آمده است. جدول 1: مقايسة عملکرد HDI در کشورهاي مسلمان و غير مسلمان کشورهاي مسلمان کشورهاي غير مسلمان کل کشورها گروه درصد تعداد درصد تعداد درصد تعداد 53/10 4 47/89 34 100 38 HD بسيار زياد 20 9 80 36 100 45 HD زياد 36 27 64 48 100 75 HD متوسط 33/58 14 67/41 10 100 24 HD کم 67/29 54 33/70 128 100 182 جمع در پنج ايالت پر جمعيت اندونزي، پاکستان، بنگلادش، نيجريه و مصر، با جميت کل معادل 784 ميليون نفر، 221 ميليون نفر زير خط فقر زندگي ميکنند و فقر در اين کشورها 28% درصد گزارش شده است. در چهارده ايالت از گروه کشورهاي داراي توسعة منابع انساني کم با جمعيت 165 ميليون نفر، 50% آنها يعني حدود 85 ميليون نفر زير خط فقر هستند و با مشکلات زيادي مواجهند. اين کشورها در مسير مبارزه با فقر گام بر ميدارند و نياز مبرم به کمک دارند. پانزده ايالت که بيشتر آنها در خاورميانه واقع شدهاند و مالزي و برونئي را هم شامل ميشوند، نسبتاً در رفاه بوده، مشکل جدي با فقر ندارند. برخي از اين کشورهاي ثروتمند، شاخصهاي ضعيف توسعة منابع انساني را دارند و لازم است سياستگزاران به آن توجه بيشتري داشته باشند. 2ـ راهکارهاي کاهش فقر در بنگلادش و تأثير آنها
>2ـ1ـ چهرة اقتصادي بنگلادش >2ـ2ـ راهکارهاي کاهش فقر در بنگلادش: 2ـ1ـ چهرة اقتصادي بنگلادش گرچه مکرراً گفته شده که سطح فقر رو به کاهش است، ولي واقعيت چيز ديگري است. در کشوري مانند بنگلادش، در هيچ حوزهاي نسبت فقر و تعداد کل فقرا به صورت متناظر بررسي نشده است؛ زيرا ميان نسبت فقر و تعداد افراد فقير تفاوت معناداري وجود دارد. از اين روست که با در نظر گرفتن تعداد جمعيت کل، فقر افزايش مييابد، ولي از نظر آماري، نسبت فقر سالي 1% کاهش مييابد، حال آنکه واقعاً کاهش فقري ديده نميشود. بر طبق بررسي درآمد و هزينههاي سرانة خانوارها (HIES ) که هيأت آمار بنگلادش( BBS) در سال 2005 انجام داده است، شمار افراد فقير 56 ميليون نفر گزارش شده که از اين تعداد 1/42 ميليون نفر در فقر کامل به سر ميبرند (با درآمد کمتر از 1 دلار در روز). در سال 91ـ1990، تعداد افراد فقير در بنگلادش 6/51 ميليون نفر بوده و در سال 96-1995 و 2000 اين تعداد به ترتيب به 3/ 55 و 8/55 ميليون نفر رسيده است. يکي از دلايل اصلي افزايش نسبت فقر در بنگلادش تفاوت درآمدهاست. بر طبق ضريب گيني (Gini)، نسبت تفاوت درآمد 46/0 است و تفاوت درآمد ميان فقير و غني رو به افزايش است. بر طبق گزارش شاخص فقر بنگلادش در 2005 که هيأت آمار تهيه کرده است، در سال 1990 در آمد بيش از 5% افراد ثروتمند، 18 برابر در آمد افراد فقير بوده و در سال 2005 اين تفاوت به 84 برابر رسيده است. در بنگلادش توزيع زمين ناعادلانه است و فقر بر اساس مالکيت زمين شديد است. در سال 2005، محاسبة فقر بر اساس کاربري زمين براي خانوارهاي بدون زمين 3/46 درصد، براي مالکان کمتر از 05/0 آکر 56.4 درصد و براي مالکان 49/0-05/0 آکر 9/44 درصد است. در سال 2005، محاسبة HCR با مالکيت زمين و با استفاده از خط فقرِ پايينتر براي مالکان زمين به متراژ 200 ، 2000-200،6000-2000، 10000-6000، 30000-10000 و بيش از 30000 متر مربع به ترتيب 2/39، 2/28، 8/20، 2/11،7 و 7/1 درصد بوده است. بنابراين نتيجه مي گيريم که پيشرفت کاهش فقر در کشور، بدون توسعة دارايي کشاورزان رؤيايي محال است. 2ـ2ـ راهکارهاي کاهش فقر در بنگلادش: سياستهاي کاهش فقر به دو گروه عمده تقسيم ميشود: سياستهاي غير مستقيم و مستقيم.
>2ـ2ـ1ـ سياستهاي غير مستقيم >2ـ2ـ2ـ سياست هاي مستقيم 2ـ2ـ1ـ سياستهاي غير مستقيم سياستهاي غير مستقيم سياستهايي بيطرفانه هستند و براي همة افراد فقير سودمندند، اگرچه سود حاصل از سرمايهگذاريها به صورت تدريجي بهدست ميآيد. رشد زياد اقتصادي به تنهايي نميتواند به کاهش فقر کمک کند، بنابراين لازم است سياستها فرمولبندي شود تا از توزيع عادلانة درآمد و فرصتها اطمينان حاصل شود. افزايش ظرفيتهاي اقتصادي براي فقرا در افزايش و حفظ رشد اقتصاديِ پايدار لازم است. بهبود درآمدهاي واقعي فقرا پتانسيل رشد قابل توجهي دارد؛ زيرا بخش اعظمي از جمعيت از آن سود ميبرند. افزايش درآمد فقرا باعث افزايش رشد بازار داخلي ميشود و در نتيجه رشد ديگر بخشهاي اقتصادي را به همراه دارد. براي اقشار کم درآمد، راهکار بهبود کاهش فقر از اهميت خاصي برخوردار است. 2ـ2ـ2ـ سياست هاي مستقيم سالهاست که در بنگلادش براي کاهش فقر از سياستهاي مستقيم يا برنامههاي گروهمدار براي فقرا، از جمله »برنامههاي امنيت اجتماعي« استفاده شده است. برنامههاي امنيت اجتماعي شامل برنامههاي انتقال پول نقد، برنامههاي انتقال غذا، کمکهاي مالي براي کاهش فقر، اعتبارات جزئي براي فقرا و برنامة توسعة ساختاري است. با اينکه هر سال بودجة اختصاصيافته به اين برنامهها افزايش مييابد، ولي مدارک حاکي از آن است که شکاف بزرگي بين اهداف برنامههاي امنيت اجتماعي و اجراي آنها وجود دارد. بنا به دلايل زير اين روشها کارآمد نبودهاند: • برنامههاي امنيت اجتماعي را مسؤولان دولتي اجرا ميکنند. بيشتر مسؤولان در رشوه دست دارند. بر طبق گزارش پايگاه اطلاعاتي رشوه، در سال 2005 در بنگلادش حدود 9/71% مسئولان و کارمندان دولتي رشوه ميگرفتهاند؛ • اين برنامهها به جاي افزايش قابليتهاي فقرا، بيشتر بر پرداختهاي يک طرفه تأکيد دارند؛ • اين برنامهها بر خلاف برنامههاي کمکهاي خارجي تداوم ندارند؛ • مسؤولان محلي کمکهاي جنسي مانند برنج، گندم و عدس را از طريق کارتهاي تغذية اقشار آسيبپذير ((VGF ميدزدند؛ • تقريبآ 50% از دريافت کنندگان مواجب در مدرسه دغلباز هستند و با تباني با معلمان شياد، با زيرکي مواجب دريافت ميکنند؛ • درحمل و نقل و توزين مواد توزيعي، بينظميهايي وجود دارد؛ • شکاف اطلاعاتي ميان دريافتکنندگان و مسؤولان وجود دارد؛ • دولت در انتخاب برنامههاي مؤثر ناتوان است. در دهة گذشته، براي کاهش فقر بخشهاي شبه دولتي و بسياري از سازمانهاي غير دولتي بزرگ و کوچک، جهت تأمين اعتبار براي فقرا و افزايش فرصتهاي خوداشتغالي و درآمد، بر توسعة سيستم اعتباري ضمانتي تأکيد داشتهاند. در اين ميان ميتوان به بانک گرامن(GB)، هيأت توسعة روستايي بنگلادش(BRDB)، کميتة پيشرفت روستايي بنگلادش (BRAC)، پروشيکا و انجمن پيشرفت اجتماعي(ASA) اشاره کرد که توسط سازمانهاي مهم اداره ميشوند. به علاوه، بانک اسلامي بنگلادش بر اساس برنامههاي اسلامي اعتباري اسلامي خود با عنوان طرح توسعه روستايي (RDS) فعاليت ميکند. مؤسسات اعتباريِ خُرد با مسائل متعددي مواجه هستند: • بستانکاران براي سرمايهگذاري و پرداخت اولين قسط که درست يک هفته پس از گرفتن اعتبار است فرصت چنداني ندارند؛ • افراد براساس نوع مصرف، از اعتبارات استفاده مي کنند؛ • برنامة مشخصي براي برآوردن تقاضاي مصرفي اقشار کم درآمد وجود ندارد؛ • ارائهدهندگان اعتبار خُرد هميشه بر بستانکار فشار مي آورند و بستانکاران هميشه از نظر رواني و فيزيکي تحت فشار و سختي هستند. 3ـ راههاي کاهش فقر در اسلام بر طبق نظر پروفسور ابوالحسن صادق (1997)، هر گونه طرح ريشهکني فقر بر طبق بررسي دلايل فقر است. در سطح کلان، دو دليل احتمالي براي فقر وجود دارد: اولين دليل سطح پايين توليد خالص ملي((GNP، و دومين دليل توزيع ناعادلانة در آمد است. در سطح ميکرو (خُرد)، فقر بر اساس چند عامل ايجاد مي شود: بيکاري، عقبماندگي ذهني يا متولد شدن در خانوادهاي فقير؛ از اين رو فرد فقير از فرصتهاي عادلانة اجتماعي محروم ميشود. کاراداوي در کتابش با عنوان کاهش فقر در اسلام به سه راه حل اسلامي براي کاهش فقر اشاره کرده که به شرح زير است: • اولين روش روش خودمسؤوليتي است: اگر فردي توانايي و فرصت کار کردن را داشته باشد، بايد براي امرار معاش کار کند. وظيفة جامعه و کشور هم اين است که در امر آموزش و تأمين مالي براي يافتن شغل مناسب، فرد را ياري کنند. • دومين روش مربوط به امت مسلمان است: آنهايي که وظيفه دارند امنيت مالي را براي فقرا فراهم کنند. سيستم مذکور به صورتهاي زير اجرا مي شود: •کمک مالي به بستگان نزديک؛ •رعايت حقوق همسايگان؛ •پرداخت زکات؛ •پرداخت حق مقرر شده بر ثروت مانند کفاره که توسط افراد داوطلب پرداخت مي شود؛ •پرداخت موقتي يا دائمي صدقه مانند سيستم وقف. • سومين روش مربوط به مسؤولان مسلمان است: مسئولان ديني در کمک به بيچارگان و افرادي که در قلمرو اسلامي زندگي مي کنند و درآمدي ندارند پيشقدم هستند. منابع کمکهاي مسؤولان به صورت زير است: •زکات: منبع پايدار خزانة کشور اسلامي در کاهش فقر؛ •يک پنجم از غنيمت، خراج، جزيه، ثروت بدون وارث و غيره؛ •تحميل ماليات بر دارايي، به شرط اينکه مقدار زکات و منابع ديگر در جهت کاهش فقر کافي نباشد. براي اجراي موفق برنامة کاهش فقر و با در نظر گرفتن موارد ذکر شده، سياستهاي زير را بايد دنبال کرد:
1ـ افزايش توليد خالص ملي با طرح توسعة اقتصاديِ عملي و موثر؛
2ـ دسترسي به عدالت در توزيع درآمد؛
3ـ ايجاد فرصتهاي مساوي براي افراد جامعه به منظور بهبود شرايط اقتصادي گروههاي محروم جامعه؛
4ـ تشخيص پيامدها در يک موقعيت خاص.
روش اسلامي کاهش فقر بر اساس سه اقدام زير صورت ميگيرد:
1ـ اقدامات مثبت که عبارت است از: الف. رشد درآمد؛ ب. توزيع عملي درآمد؛ ج. ايجاد فرصتهاي يکسان؛
2ـ اقدامات بازدارنده: در اقتصاد اسلامي اقدامات بازدارنده به گونهاي از اقدامات گفته ميشود که مانع از انحصار ثروت در دست قشر خاصي از جامعه بشود. اين اقدامات عبارت است از: الف. کنترل مالکيت؛ ب. جلوگيري از سوء استفاده.
3ـ اقدامات اصلاحي: سبب ايجاد حالات مختلف براي انتقال ثروت ميشود تا ثروت در ميان ثروتمندان متمرکز نشود که شامل موارد ذيل است:
الف. انتقالات اجباري: زکات
ب. انتقالات توصيه شده: صدقه
ج. مسؤوليت حکومتي: تامين نيازهاي اساسي
شکل زير به صورت اجمالي به موارد ذکرشده مي پردازد. شکل 1: طرح کاهش فقر در اسلام راهکارها و سياستهاي کاهش فقر چند بُعدي هستند. يکي از آنها صدقه است که يکي از اين موارد را شامل ميشود: الف. صدقة اجباري: زکات و فطريه؛ ب. صدقة اختياري: صدقه؛ ج. صدقة دائمي: وقف. صدقات اجباري و اختياري با استفاده از روش توزيع مجدد، به حل معضل فقر ميپردازند، در حالي که وقف مي تواند براي افزايش توانايي فقرا در مشارکت و دسترسي به تسهيلات آموزشي، سلامتي، فيزيکي و غيره استفاده شود. از بين سه اقدام ذکر شده براي کاهش فقر، نهاد »وقف« امکانات زير را فراهم ميکند:
1ـ بهبود شرايط بر اساس جنبههاي غير درآمدي؛ مانند: سلامتي، آموزش و غيره؛
2ـ افزايش امکان دسترسي به تسهيلات فيزيکي، منابع و استخدام؛ در نتيجه، نهاد وقف ميتواند با يک روش جامع و جديد به خوبي به حل معضل فقر بپردازد.
4ـ وقف به عنوان ابزاري اسلامي در کاهش فقر دانشمندان مختلف اسلامي در صدد هستند تا بر اساس وقف ، مدلهايي را ارائه کنند که نهادهاي اسلامي را قادر سازند بهتر و بيشتر از پيش با مشکل فراگير فقر مبارزه کنند. در طي سالهاي اخير، حوزة وقف متنوع شده و پيشرفت کرده است. قبل از بحث در مورد نقش وقف در کاهش فقر، بهاختصار به معرفي وقف و مشخصههاي آن پرداخته مي شود.
>4ـ1ـ تعاريف غير حقوقي از وقف >4ـ2ـ تعريف حقوقي از وقف >4ـ3ـ انواع وقف >4ـ4ـ ابعاد جديد وقف >4ـ5ـ مشخصات برجستة وقف >4ـ6ـ تاريخچة وقف در بنگلادش و گزارش سرشماري وقف >4ـ7ـ ارزيابي نقش وقف در کاهش فقر 4ـ1ـ تعاريف غير حقوقي از وقف
وقف يک واژه عربي است و جمع آن اوقاف مي باشد. بر اساس نظر احمد (1998)، در زبان انگليسي هيچ کلمه يا عبارتي وجود ندارد که مفهوم اسلامي و معناي وقف را به معناي صحيح کلمه نشان دهد. بنابراين به جاي اينکه سعي شود معناي معادلي براي آن استفاده شود، بهتر است در ترجمه از همان کلمة وقف استفاده شود. از ديدگاههاي گوناگون ميتوان معاني زير را براي کلمه وقف عنوان کرد: • از نظر زبانشناسي: وقف به معناي منع جابجايي، انتقال يا تبادل چيزي است (رَيسوني، 2001: ص 13). • از نظر نحو: به معناي توقيف يا منع (بولي، 2001: ص 62)؛ • از نظر حقوقي: به معناي عدم قابليت انتقال مالکيت اموال براي استفاده در جهت يک يا چند هدف خيرخواهانه براي يک بار يا هميشگي (همان). • از ديدگاه شريعت: وقف به معناي حبس مال (دارايي) و جلوگيري از مصرف آن با نيت کار خير يا بشردوستانه به منظور استفادة دائمي آن است. • تعريف ابن قدامه (فقيه حنبلي): ارث گذاشتن اموال و هديه کردن ثمرة آن (ريسوني، 2001: ص 14). 4ـ2ـ تعريف حقوقي از وقف برخي از تعاريف مهم وقف در زير عنوان شده است: • دکتر منذر کهف وقف را اين گونه تعريف ميکند: وقف يک دارايي بخشيدهشدة دائمي است تا وقتي که اصل آن حفظ شود. حفظ اصل دارايي يا بستگي به ماهيت آن دارد ـ مانند وقف زمين ـ يا با ترتيب و شرايط عنوان شده توسط واقف مرتبط است. •ابن عبدالبرّ در تعريف وقف ميگويد: وقف وقتي است که مالک آنچه را مربوط به درآمد، ميوه، محصولات يا املاک و مستغلات اوست به نحو دلخواه خود ميبخشد. اين کار با هدف کسب رضايت خداوند انجام ميشود. مال موقوفه قابل فروش و واگذاري نيست و به ارث هم نميرسد. •بر اساس گزارشي که در سال 1986 دربارة داراييهاي وقفي ارائه شده است، وقف اموال، زمين يا ديگر اموال غير منقولي را شامل ميشود که به انواع فعاليتهاي فردي و اجتماعي فرد يا گروهي از افراد يا سازمانهايي که فاقد درآمد هستند، اختصاص مييابد. 4ـ3ـ انواع وقف اقتصاددان برجستة اسلامي منذر کهف به سه نوع وقف اشاره کرده است: 1ـ وقف ديني: مساجد و املاک و مستغلاتي که از نظر درآمدزايي براي تأمين هزينههاي نگهداري و امورات مساجد محدوديت دارند در زمرة وقف ديني قرار ميگيرند. در هر جامعة مذهبي، وقف ديني باعث افزايش رفاه اجتماعي ميشود؛ زيرا به برآوردن نيازهاي ديني مردم کمک ميکند و باعث کاهش هزينة مستقيم تأمين خدمات مذهبي براي نسلهاي آينده ميگردد. 2ـ وقف بشردوستانه: هدف از آن حمايت از فقراي جامعه و اقدامات بشردوستانه است؛ مانند: رفاه عمومي فقرا و نيازمندان، کتابخانهها، تحقيقات علمي، آموزش، خدمات بهداشتي، مراقبت از جانوران و محيط زيست، اجارة مکان براي مشاغل کوچک، پارکها، جادهها، پلها، سدها و غيره. 3ـ وقف اولاد يا خانواده: اين وقف کمي پس از وفات پيامبر (ص) در دورة حکومت عمر (645ـ635) شروع شد. در اين حالت، درآمدهاي حاصل از وقف ابتدا بايد به فرزندان و اولاد واقف داده شود و مازاد آن به فقرا اختصاص داده ميشود. 4ـ4ـ ابعاد جديد وقف اخيراً انواع جديدي از وقف ايجاد شده که شامل وقف نقدي و وقف معنوي است.
>4ـ4ـ1ـ وقف نقدي >4ـ4ـ1ـ وقف معنوي 4ـ4ـ1ـ وقف نقدي در گذشته وقف ساختمان و زمين عموميترين نوع وقف بود، ولي امروزه وقف پول نقد متداول شده است؛ زيرا انعطافپذير بوده، سبب توزيع سود حاصل از وقف بين فقرا در هر جا ميشود. وقف نقدي براي اولين بار در دورة عثماني در مصر ايجاد شد. سپس پروفسور منان وقف نقدي را در بنگلادش از طريق بانک سرمايهگذاري اجتماعي محدود (SIBL) تعميم داد. SIBL براي جمع آوري پول از ثروتمندان و توزيع مديريتشدة آن در ميان فقرا گواهي وقف نقدي صادر ميکند (مازيتا، تصرف و تلاگا، 2000). در سالهاي اخير برخي از ثروتمندان روي وقف نقدي سرمايهگذاري کردهاند تا بر اساس قانون دانشگاه خصوصي در سال 1992(صادق، 2000) دانشگاههاي خصوصي تأسيس کنند. يک سازمان هم با عنوان مؤسسة علوم اجتماعي (SSI) توسط وقف پول نقد ايجاد شده است. اين سازمان سه نوع سرمايه دارد:
1ـ سرماية وقفي (وقف نقدي) که همة پول در بانک اسلامي سرمايهگذاري شده، بر مبناي مضاربه عمل ميشود. سود حاصل از اين سرمايهگذاري صرف اهداف اسلامي در SSI ميشود.
2ـ سرماية عمومي و سودي است که ميتواند هزينة اجرايي فعاليتهاي SSI را تأمين کند.
3ـ سرمايهگذاري ضعيف زکات که توسط SSI پرداخت ميشود و صرف کمک به فقرا بهويژه دانشآموزان فقير ميشود. بنابراين وقف نقدي ميتواند سوية جديدي را به فعاليتهاي خير خواهانه در بنگلادش بيفزايد (صادق، 2000).
4ـ2ـ تعريف حقوقي از وقف برخي از تعاريف مهم وقف در زير عنوان شده است: • دکتر منذر کهف وقف را اين گونه تعريف ميکند: وقف يک دارايي بخشيدهشدة دائمي است تا وقتي که اصل آن حفظ شود. حفظ اصل دارايي يا بستگي به ماهيت آن دارد ـ مانند وقف زمين ـ يا با ترتيب و شرايط عنوان شده توسط واقف مرتبط است. • ابن عبدالبرّ در تعريف وقف ميگويد: وقف وقتي است که مالک آنچه را مربوط به درآمد، ميوه، محصولات يا املاک و مستغلات اوست به نحو دلخواه خود ميبخشد. اين کار با هدف کسب رضايت خداوند انجام ميشود. مال موقوفه قابل فروش و واگذاري نيست و به ارث هم نميرسد. • بر اساس گزارشي که در سال 1986 دربارة داراييهاي وقفي ارائه شده است، وقف اموال، زمين يا ديگر اموال غير منقولي را شامل ميشود که به انواع فعاليتهاي فردي و اجتماعي فرد يا گروهي از افراد يا سازمانهايي که فاقد درآمد هستند، اختصاص مييابد. 4ـ3ـ انواع وقف اقتصاددان برجستة اسلامي منذر کهف به سه نوع وقف اشاره کرده است: 1ـ وقف ديني: مساجد و املاک و مستغلاتي که از نظر درآمدزايي براي تأمين هزينههاي نگهداري و امورات مساجد محدوديت دارند در زمرة وقف ديني قرار ميگيرند. در هر جامعة مذهبي، وقف ديني باعث افزايش رفاه اجتماعي ميشود؛ زيرا به برآوردن نيازهاي ديني مردم کمک ميکند و باعث کاهش هزينة مستقيم تأمين خدمات مذهبي براي نسلهاي آينده ميگردد. 2ـ وقف بشردوستانه: هدف از آن حمايت از فقراي جامعه و اقدامات بشردوستانه است؛ مانند: رفاه عمومي فقرا و نيازمندان، کتابخانهها، تحقيقات علمي، آموزش، خدمات بهداشتي، مراقبت از جانوران و محيط زيست، اجارة مکان براي مشاغل کوچک، پارکها، جادهها، پلها، سدها و غيره. 3ـ وقف اولاد يا خانواده: اين وقف کمي پس از وفات پيامبر (ص) در دورة حکومت عمر (645ـ635) شروع شد. در اين حالت، درآمدهاي حاصل از وقف ابتدا بايد به فرزندان و اولاد واقف داده شود و مازاد آن به فقرا اختصاص داده ميشود. 4ـ4ـ ابعاد جديد وقف اخيراً انواع جديدي از وقف ايجاد شده که شامل وقف نقدي و وقف معنوي است.
>4ـ4ـ1ـ وقف نقدي >4ـ4ـ1ـ وقف معنوي 4ـ4ـ1ـ وقف نقدي در گذشته وقف ساختمان و زمين عموميترين نوع وقف بود، ولي امروزه وقف پول نقد متداول شده است؛ زيرا انعطافپذير بوده، سبب توزيع سود حاصل از وقف بين فقرا در هر جا ميشود. وقف نقدي براي اولين بار در دورة عثماني در مصر ايجاد شد. سپس پروفسور منان وقف نقدي را در بنگلادش از طريق بانک سرمايهگذاري اجتماعي محدود (SIBL) تعميم داد. SIBL براي جمع آوري پول از ثروتمندان و توزيع مديريتشدة آن در ميان فقرا گواهي وقف نقدي صادر ميکند (مازيتا، تصرف و تلاگا، 2000). در سالهاي اخير برخي از ثروتمندان روي وقف نقدي سرمايهگذاري کردهاند تا بر اساس قانون دانشگاه خصوصي در سال 1992(صادق، 2000) دانشگاههاي خصوصي تأسيس کنند. يک سازمان هم با عنوان مؤسسة علوم اجتماعي (SSI) توسط وقف پول نقد ايجاد شده است. اين سازمان سه نوع سرمايه دارد: 1ـ سرماية وقفي (وقف نقدي) که همة پول در بانک اسلامي سرمايهگذاري شده، بر مبناي مضاربه عمل ميشود. سود حاصل از اين سرمايهگذاري صرف اهداف اسلامي در SSI ميشود. 2ـ سرماية عمومي و سودي است که ميتواند هزينة اجرايي فعاليتهاي SSI را تأمين کند. 3ـ سرمايهگذاري ضعيف زکات که توسط SSI پرداخت ميشود و صرف کمک به فقرا بهويژه دانشآموزان فقير ميشود. بنابراين وقف نقدي ميتواند سوية جديدي را به فعاليتهاي خير خواهانه در بنگلادش بيفزايد (صادق، 2000). 4ـ4ـ1ـ وقف معنوي يکي ديگر از پيشرفتهاي مهم وقف در بنگلادش وقف معنوي است که شامل کپي رايت کتابها ميشود. حداقل دو نمونه از اين وقف در کشور بنگلادش وجود دارد: 1ـ تراست خيرون پراکاشانيKhairun Prokashani) )؛ 2ـ تراست انتشارات ديني (Publication Deeni) تراست خيرون پراکاشاني وقفي است که توسط عبدالرحيم يکي از فقهاي مشهور بنگلادش ايجاد شده و سود حاصل از حق کپي رايت کتابهايش را به همسر و فرزندانش بخشيده است. وقف انتشارات Deeni نوع ديگر وقف معنوي است که فقيهي به نام محمد عبدالخالق آن را پايهگذاري کرده و کپي رايت همة کتابهايش را وقف کرده است. 4ـ5ـ مشخصات برجستة وقف
>4ـ5ـ1ـ تداوم >4ـ5ـ2ـ اجراي شرايط واقف 4ـ5ـ1ـ تداوم تداوم به اين معناست که وقتي يک دارايي که اغلب از اموال غير منقول (مستغلات) است وقف ميشود، تا ابد به صورت وقفي ميماند و فقط با تصميم دادگاه ميتوان اموال موقوفه را با اموال ديگري با همان ارزش مبادله کرد. در صورت اجراي اين تبادل، اموال جديد بايد همان منظور و ماهيت قبلي را داشته باشند. 4ـ5ـ2ـ اجراي شرايط واقف وقف عملي داوطلبانه و خيرخواهانه است و شرايط مشخصشده توسط واقف بايد کاملاً اجرا شود. به علاوه شرايط باني وقف تا وقتي که قابل اجراست نبايد توسط مديريت يا دادگاه تغيير کند. اگر هدف وقف عملي نباشد، درآمد حاصل از وقف بايد صرف هدفي شود که به هدف مورد نظر نزديک است؛ و اگر نبود لازم است سود حاصله بين فقرا و نيازمندان تقسيم شود. وقف به عنوان يک ابزار اسلامي با زکات و ديگر اعمال خيرخواهانه مانند صدقه و فطريه متفاوت است. جدول زير به مقايسة اعمال خيرخواهانة اسلامي پرداخته است: صدقه زکات وقف ويژگي اصلي اختياري اجباري اختياري ماهيت هر مقدار مقدار ثابت هر مقدار نسبت گروه هزينههاي متغير: بر اساس نظر اهداکننده براي هشت گروه ثابت صرف ميشود. گروه هزينههاي متغير: بر اساس نظر اهداکننده مقوله ( دسته) معمولا يک ساله است. معمولاً يک ساله است. معمولاً به صورت سرمايه است. صرف شدن معمولاً سرمايهگذاري نميشود؛ بايد در حد امکان سريع پرداخت شود. معمولاً سرمايهگذاري نميشود؛ بايد در حد امکان سريع پرداخت شود. سرمايهگذاري روي دارايي اجتماعي و اقتصادي سرمايهگذاري هر فردي ميتواند پرداخت کند. پرداخت آن توسط دين مشخص شده است. اهداکننده بايد عاقل و بالغ باشد. حکومت ديني: پرداخت متولي لازم نيست. متولي لازم نيست. بايد متولي تعيين شود. متولي هيچ مدرکي لازم نيست. هيچ مدرکي لازم نيست. هيچ مدرکي لازم نيست. مدرک معمولاً هميشگي نيست. معمولاً هميشگي نيست. هميشگي است و پاداش آن مستمر است. صدقة جاريه سرماية پايه محسوب نميشود. سرماية پايه محسوب نميشود. باعث ايجاد سرماية پايه براي توسعة پايدار جامعه ميشود. سرماية پايه بدون توجه به هر نوع عقيدهاي صرف همة افراد ميشود. فقط صرف مسلمانان ميشود. بدون توجه به هر نوع عقيدهاي صرف همة افراد ميشود. موارد استفاده هميشه قابل پرداخت است. معمولاً در رمضان پرداخت ميشود. هميشه قابل پرداخت است. زمان پرداخت شامل هر نوع دارايي ميشود. معمولاً نقدي يا به صورت سهام است. شامل هر نوع دارايي ميشود؛ از جمله: پول نقد، زمين، سکه و جواهرات نحوة پرداخت منبع: کبير حسن(2008) 4ـ6ـ تاريخچة وقف در بنگلادش و گزارش سرشماري وقف جمعيت مسلمان بنگلادش بسيار مذهبي بوده و وابستگي زيادي به مؤسسات و فرهنگ اسلامي دارند. اين ويژگيها در نواحي غربي بنگلادش به دليل نفوذ وعاظ و علمايي که در زمينههاي ديني کار ميکنند بيشتر است. بنگلادش از قديم در زمينة وقف بسيار غني بوده است و هنوز هم وقف در اين کشور ادامه دارد. بسياري از مؤسسهها در زمينة آموزش مذهبي و ديني، سرپرستي يتيمخانهها، بيمارستانها و ديگر مراکزي که توسط سرماية وقف ايجاد شده است فعال هستند. برخي از مؤسسات وقفي در دورة استعمار بريتانيا تأسيس شدند و هنوز هم به کار خود ادامه ميدهند. نقش اوقاف در بخش آموزش مهم است. بيش از 8000 مؤسسة آموزشي وقفي وجود دارد. به علاوه بيش از 12000 مسجد وجود دارد که در آموزش ديني شرکت دارند. بسياري از آنها تحت نظارت هيأت آموزشي مدرسهاي بنگلادش هستند. در نتيجه دانشآموزان اين مدارس به راحتي ميتوانند وارد دانشگاههاي ملي شوند. 4ـ7ـ ارزيابي نقش وقف در کاهش فقر در صورتي که فعاليتهاي رفاهي و اجتماعي مؤسسات وقفي افزايش يابد، آنها ميتوانند نقش مهمي را در کاهش فقر ايفا کنند، ولي با توجه به عدم وجود اطلاعات منسجم در مورد اين مؤسسات و تشخيص مؤسسات اوقاف که ميتوانند در ريشهکني فقر کارآمدي داشته باشند، ارزيابي پتانسيل اوقاف در کاهش فقر امري بسيار مشکل است. وقف مي تواند با دو ماهيت صورت گيرد: ديني و بشردوستانه. وقف بشر دوستانه هم دو گروه ذينفع دارد: اعضاي خانواده و جامعه؛ که تنها وقف بشردوستانه براي جامعه است که در ريشهکني فقر مؤثر است. تعداد اين مؤسسات وقفي محدود است. بنابراين وقف در بنگلادش نقش مستقيمي در کاهش فقر ندارد. در مقابل وقف از مجرايي غير از مجراي مؤسسات، به صورت غير مستقيم نقش مهمي را در کاهش فقر ايفا ميکند؛ زيرا بسياري از مدارس، بيمارستانها و جادهها از طريق وقف ساخته شدهاند. در مؤسسات وقفي، بسياري از دانش آموزان به رايگان يا با کمترين هزينه تحصيل ميکنند و بسياري از افراد در صورت بيماري به رايگان مداوا ميشوند. اين مؤسسات در تأمين سرماية لازم و تأمين نيروي انساني پيشقدم هستند. آنها به صورت خودکار و با راندمان بالا کار ميکنند، نوآوري دارند و فعال ميباشند. به همين صورت، وقف نقش مهمي را در کاهش فقر ايفا مي کند. مثلا دانشگاه داکا بزرگترين دانشگاه بنگلادش است که زمين آن (2400000 متر مربع) وقفي است. داراي 30000 دانشجو است که 90% آنها اقشار روستايي و کم درآمد شهري هستند. از نظر هزينه در مقايسه با ديگر دانشگاههاي خصوصي، دانشجويان اين دانشگاه هزينة ناچيزي را ميپردازند. دانشگاه داکا چندين خيّر دارد که به دانشجويان مستحق کمکهزينه ميدهند. اگر ما به نتيجه توجه کنيم، ميبينيم که دانشگاه داکا نقش مهمي را در ساختن جامعه دارد.
5ـ نتيجه بر اساس آناليزها، فقر مشکل اصلي در بنگلادش است. بدون شک هدف دولت بنگلادش جهت کاهش فقر جدّي است. دراين راستا اقدامات زيادي از قبيل اعتبارات خُرد، شبکههاي امنيت اجتماعي ، انتقال پول نقد و غيره انجام شده است. ولي متأسفانه آنها هرگز ابزار اسلامي کاهش فقر مانند زکات ، صدقه و وقف را به عنوان راهکار کاهش فقر در نظر نگرفتهاند. در نتيجه، ما در کاهش فقر چندان موفق نبودهايم. روزگاري عملکرد زکات و وقف براي کاهش فقر در سرتاسر جهان رايج بود، اکنون نيز اگر دولت بنگلادش وقف را در برنامههاي کاهش فقر قرار دهد و سعي کند همانند دورة کلاسيک اسلامي آن را اجرا کند، وقف ميتواند به ابزاري مؤثر در جهت کاهش فقر تبديل شود.
منابع و مآخذ
1ـ احمد، حبيب. »زکات، سياستهاي اقتصاد کلان و کاهش فقر: درسهايي از مدلسازيها در بنگلادش«، همايش بين المللي روش اسلامي کاهش فقر: زکات، اوقاف و سيستمهاي مالي خُرد، 23-21 آوريل 2007، بنگلادش.
2ـ ـــــــــــــ »سيستم مالي خرد بر اساس وقف: شناخت نقش اجتماعي منابع مالي اسلامي«، مقالة ارائهشده در همايش بين المللي »يکپارچگي اوقاف در بخش منابع مالي اسلامي«. 7ـ6 مارس 2007، سنگاپور.
3ـ ـــــــــــــ »نقش زکات و وقف در کاهش فقر«، مقاله شماره 8، جدّه، عربستان صعودي، 2004م. الکواراداوي، يوسف. کاهش فقر در اسلام، داکا: هيأت اسلامي بانک اسلامي بنگلادش، 2008م. وب سايت: www.csbib.org
4ـ پي تودارو، مايکل و استفن. سي اسميت. توسعة اقتصادي، 2008م.
5ـ جليل، ام، اي. »ديدگاههايي براي فقر جهاني: مفاهيم، دلايل و اثرات«. مقالة ارائهشده در شانزدهمين کنفرانس دوسالانة »توسعة مشارکت: چالشهاي خارجي و داخلي«. انجمن اقتصاد بنگلادش، 15-12 دسامبر 2007، بنگلادش.
6ـ چپکوني، کفا چسير. بشردوستي اسلامي: نقش وقف در کاهش فقر و توسعه اقتصاد اجتماعي، 2008م، دانشگاه بولونگا.
7ـ حسن، سامي. »بشردوستي مسلمانان و امنيت اجتماعي: چشماندازها، اقدامات و موانع«. مقالة ارائهشده در ششمين کنفرانس دوسالانة ISTR ، 12ـ9 جولاي 2006، بانکوک.
8ـ صادق، عبدالحسن. اوقاف در بنگلادش: تجربة وقف در آسياي جنوبي، ويراستاري سيد خليل، صفحات 171ـ159. تاريخ انتشار: 2000م.
9ـ کبير، اکرم. »تقويت شبکههاي امنيت اجتماعي«، منتشر در 2004م در وب سايت: www.newsnetwork-bd.com
10ـ ـــــــــــــ »محاسبة زکات در بنگلادش با کلان اطلاعات ثانويه، منتشر در 2008م در وبسايت: www.centerzakatmanagement.org
11ـ کبير. م، حسن. »نقش زکات در کاهش فقر«، مقاله ارائه شده به همايش بين المللي »زکات و ريشهکني فقر در بنگلادش«، 15ـ14 دسامبر 1998، داکا.
12ـ کهف، منذر. »نقش زکات و وقف در کاهش فقر: موردي براي زکات ـ اوقاف بر اساس سيستم مالي خرد«. همايش بين المللي روش اسلامي کاهش فقر: زکات، اوقاف و سيستم هاي مالي خرد، 23ـ21 آوريل 2007، بنگلادش.
13ـ ــــــــــ »نقش وقف در بهبود رفاه امت«، همايش بين المللي »وقف به عنوان پيکرة قانوني خصوصي«. 6ـ7 ژانويه 2006، برگزار شده توسط دانشگاه اسلامي سوماتراي شمالي، مدان، اندونزي.
14ـ منيک، نورالاسلام. حذف فقر در اسلام، داکا: پايگاه اسلامي بنگلادش، 2007م.
15ـ مير، جرالد ام و جيمز اي. راچ. نتايج عمدة توسعة اقتصادي، 2006م.
16ـ گزارش توسعة انساني، 2009م.
17ـ گزارش سرشماري داراييهاي وقفي، 1989م.
18ـ بررسي اقتصادي بنگلادش (2009و 2007)