بررسی نقش سرمایه اجتماعی بر مشارکت گروهی جوانان در فعالیتهای جمعیت هلالاحمر (مطالعه موردی: جوانان 15-29 ساله شهر تهران)
عاطفه خاقانیزاده [۱] ، صفورا خسروی [۲]
محتویات
چکیده
هدف این مقاله بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و میزان مشارکت گروهی جوانان در فعالیتهای جمعیت هلالاحمر است. روش پژوهش پیمایش است. جامعه آماری در این پژوهش جوانان 15-29 ساله شهر تهران در سال 1395 است. حجم نمونه 200 نفر است. شيوه نمونه گيري براي دسترسي به نمونه هاي موردمطالعه نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای است. ابزار تحقیق جهت جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه است. جهت سنجش میزان مشارکت گروهی جوانان 15-29 ساله شهر تهران در فعالیتهای جمعیت هلالاحمر 10 گویه در قالب طیف 5 درجهای لیکرت از کاملاً موافق، موافق، بینظر، مخالف و کاملاً مخالف قابل تنظیم است. جهت سنجش سرمایه اجتماعی پرسشنامه محقق ساخته شامل 19 گویه و دو بعد؛ اعتماد اجتماعی و پیوند اجتماعی است. اعتبار صوری و محتوایی پرسشنامه ها با استفاده از نظر متخصصین (خبرگان) بررسی شده است. مقدار ضریب آلفای کرونباخ نیز برای تکتک متغیرها بیش از 7/0 است و در نتیجه پایایی پرسشنامه مورد تأیید است. جهت تحلیل داده ها از آزمون t-استیودنت تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون دو متغیره در سطح معناداری کمتر از 05/0، با کاربرد نرمافزار spss19 استفاده میشود. نتایج نشان میدهند، میانگین متغیر مشارکت گروهی در فعالیتهای جمعیت هلالاحمر و ابعاد متغیر سرمایه اجتماعی کمتر از میانگین مفروض (3) است و این بیانگر این است که متغیرهای مذکور در جامعه مورد مطالعه از وضعیت مطلوبی برخوردار نیستند. همچنین نتایج نشان میدهند، تعلق اجتماعی و اعتماد اجتماعی با ضریب رگرسیون 721/0 و 284/0 به ترتیب بیشترین سهم را در تبیین تغییرات مشارکت گروهی جوانان 15-29 ساله شهر تهران در فعالیتهای جمعیت هلالاحمر دارند.
واژگانی کلیدی
سرمایه اجتماعی، اعتماد، تعلق، مشارکت گروهی، جوانان، هلالاحمر
مقدمه
توسعه فرايندي است كه طي آن توانمندسازي انسانها، افزايش بهرهوری، كاهش مشكلات و پيشرفت جامعه عملي میشود و يكي از مؤلفههای راهبردي در توسعه و پايداري هر جامعه «مشاركت» است.
درواقع با توجه به مباني روانشناسی اجتماعي و ادبيات توسعه، مشاركت شهروندان يك رويداد مثبت، هم براي مردم و هم براي كل جامعه است (منريني و همکاران، 2009). انسانها بهخودیخود پتانسيل مشاركت را باهدف دستيابي به خواستههای فردي، جمعي، دستيابي به عدل، همبستگي، امنيت، كنترل محيط خود و ... دارا هستند (کریستوفر و همکاران، 2008).
از سوی دیگر سرمایه اجتماعی و مؤلفههای آنهمچون؛ شبکه ها، هنجارها و اعتماد، تسهیل کننده کنش و همکاري جمعی براي نفعهای چندجانبه است (هاودان و ریان، 2009).
افزایش اعتماد سیاسی و مشروعیت، سبب افزایش حمایت شهروندان از سیاستهای اعمالی و عمل کردن آنها طبق قانون میشود. شبکههاي مشارکتی، موجب غناي سرمایه اجتماعی و تعمیق آن میشوند و سرمایه اجتماعی، تقویت باورمنديِ درونیِ متکی بر روحیه جمعی را به دنبال دارد که ثمره آن، جلوگیري از ذرهگونه شدن افراد است.
در نظامهای دموکراتیک، سرمایه اجتماعی به ثبات و نظم یا حفظ همبستگی اجتماعی یاری میرساند. علقههای اجتماعی، اعتماد و سرمایه اجتماعی، از طریق کمیت و کیفیت مشارکت گروهی شهروندان، به یکپارچگی ملی کمک میکنند. نبود اعتماد به دیگران، چگالی یکپارچگی ملی را کاهش میدهد، زیرا مانع شرکت و فعالیت افراد در نهادها و سازمانها شده است و کاهش کنشگری جمعی سازمانیافته، بیثباتی و بحران اجتماعی را به همراه خواهد داشت (عباس زاده و کرمی، 1390).
هرچه روابط افراد در شبکهها نزدیکتر و افقی باشد، درگیرشدنِ مدنیِ افراد بهطور فزاینده افزایش خواهد یافت و درواقع، باورمنديِ درونیِ شهروندان شکل خواهد گرفت. سرمایه اجتماعی، «ماده خام جامعه مدنی» و پدیدهای از پایین به بالاست. لازمه ی باورمنديِ درونیِ شهروندان به نهادهاي دموکراتیک و پویش شهروندان در چارچوب انجمنها و نهادهاي مدنی گوناگون، شکلگیری سرمایه اجتماعی است (آلیک و ریالو، 2004).
ریچارد رز، حکومتهای با جوامع مدنی را به «جامعه ساعت شنی» تشبیه میکند. جامعهاي که با زندگی متراکم در پایین، یعنی با تعامل شبکه اطلاعاتی قوي بین دوستان، خویشاوندان و دیگر گروههای چهرهبهچهره مشخص میشود و در قسمت بالاي جامعه، نخبگان براي کسب قدرت، ثروت و اعتبار باهم رقابت میکنند (آرنیل، 2006).
اتمیزه و ذرهگونه شدن افراد، نتیجه فقدان شبکههاي تعاملاتی و ضعف در سرمایه اجتماعی است که پیامد آن، آسیبپذیري حکومت و جامعه در برابر قدرت تخریبگر کنشهای جمعی تودهای است. سرمایه اجتماعی که در چیدمان روابط بنیادینِ افراد نقش دارد، با تشکیلاتی کردن کنشهای افراد آنها را به اجتماع پیوند میزند. انجمنهاي اجتماعی سبب تماس و تعامل افراد با یکدیگر، پیدایش و بقاي گفتمان اجتماعی میشوند (والترز، 2002).
در کشوري که حکومتی کارآمد و سطوح متعالی سرمایه اجتماعی دارد، دولت و جامعه مکمل یکدیگرند و در رویارویی با چالشهاي پیشِ رو به یاري یکدیگر میشتابند. سطوح مناسب سرمایه اجتماعی، سبب رشد آگاهی در سطح جامعه و مسئولیت پذیری افراد میشود. انسجام بیشتر سبب کاهش جنایات و درواقع، کاهش کنترل رسمی شهروندان میشود و درواقع، هنجارهايِ درونی شده که از طریق جامعهپذیر نمودن افراد شکلگرفته، از سویی سبب کاهش هزینههاي دولتی و از سویی دیگر، سبب تقویت رابطه مردم و دولت و همچنین، انعطاف پذیری آنان خواهد شد (ماکی، 2007).
هرچه وابستگی همزمان شهروندان به گروهها و انجمنها بیشتر بوده و این رابطه شبکهای نزدیک و افقی باشد، سرمایه اجتماعی، بزرگتر و درگیرشدن مدنی افراد بیشتر و به دنبال آن، مسئولیت پذیری و انعطاف پذیری حکومت نیز افزایش خواهد یافت (چو و لیم، 2010).
همانطور که پاتنام نیز متذکر شده، اعتماد و همکاري، خود تقویتکننده و انباشتی است و حلقهای از اعتماد، به سطوح بالاتر همکاري و درگیر شدگی مدنی میانجامد که این امر موجب کارایی و پاسخگویی بیشتر حکومت و درواقع، حکم رانی خوب خواهد شد. جوامعی که کاملاً جدا از هم هستند، اعتماد، مشارکت، شبکه کاري مثبت و همکاري دوجانبه و متقابل بین اعضا را به میزان کمتري تجربه میکنند.
این شرایط نیز بهنوبه خود اثر منفی بر کیفیت زندگی اعضا خواهد داشت. درواقع، جوامع تقسیمشده در تولید وجه منفی سرمایه اجتماعی، به میزان بیشتري سرمایهگذاری نموده و این امر در کاهش انعطاف پذیری افراد و گروهها و بیمیلی آنها نسبت به هویت ملی، نقش بسزایی خواهد داشت (پوتنام، 2000).
کولی معتقد است که کنش های فرد در زندگی روزمره تحت تأثیر گروههایی است که به آنها تعلق دارد و این وابستگی گروهی است که نحوه واکنش فرد در قبال مسائل اجتماعی را تعیین میکند و درواقع رفتار فرد در پاسخ به فشارها و انتظارات اجتماعی که از سوی دوستان و خانواده بر وی وارد می شود، صورت میگیرد. بنابراین دیدگاه، افراد آنگونه می اندیشند که در آن به سر می برند (الوانی و سیدنقوی، 1381).
طبق رویکرد کنش متقابل نمادین، خصوصیات اساسی کنش اجتماعی در «خود» افراد و ادراک آنها از رفتار دیگران شکل میگیرد. در چارچوب این رویکرد، میتوان از نظریات مید و کولی بهره جست. به نظر مید، «خود» هرکس، حاصل وجه نظر جمع است و هیچگونه شناسایی از خود، بدون وجه نظر دیگری و جز در منظر جمع نمیتوان به دست آید (ماکی، 2007).
از سوی دیگر مشاركت گروهی را درواقع فرايندي ميتوان به شمار آورد كه از سوي افراد جامعه بهصورت آگاهانه، داوطلبانه و جمعي با در نظر داشتن هدفهای معين و مشخص بهمنظور سهيم شدن در منابع ارزشمند مختلف انجام میگیرد .نحوه عيني چنين مشاركتي حضور در جشنها و مراسم مذهبي و اجتماعي است كه فرد از طريق آن كنش مشاركتي از خود بروز میدهد.
سازمان جوانان جمعیت هلالاحمر بهعنوان یکی از بزرگترین سازمانهای مشارکتی و داوطلب محور کشور باید در روند عضوگیری و به عضویت درآوردن نوجوانان و جوانان و جلب مشارکت آنان در سهشاخه دانشآموزی، دانشجویی و جوانان؛ رفتارهای مشارکتی را تشویق و تقویت نماید و در تعلق هدف ترویج فرهنگ مشارکتی و تبدیل مشارکت به هنجار فرهنگی هزینه لازم را تکمیل نماید و از این طریق فعالیتهای بالقوه و پتانسیلهای بالفعل مشارکتی را در سهشاخه دانشآموزی، دانشجویی و جوانان جامعه عمل بپوشاند (رهنورد و همکاران، 2010).
تحقق آرمان یک نفر امدادگر آموزشدیده در هر خانواده، در عرصه امداد و نجات و امور عامالمنفعه در کشور ما که در معرض انواع سوانح طبیعی قرار دارد، مستلزم شکلگیری تشکلهای امدادرسانی و جلب مشارکت اقشار مختلف مردم بهویژه دانش آموزان، دانشجویان و جوانان در این تشکلها بهمنظور مقابله با سوانح زیست محیطی و بلایای طبیعی است (صفابخش، 1388).
اهداف خاص جمعیتهای ملی هلالاحمر، اداره امور جوانان و توسعه مشارکت جوانان در تصمیمگیریها و فعالیتهای مربوط به آنها و تربیت و آموزش جوانان بهمنظور آماده ساختن آنان در انجام خدمات امدادی و عامالمنفعه است.
با این تفاصیل هدف پژوهش حاضر این است که
اولاً: وضعیت سرمایه اجتماعی و مشارکت گروهی جوانان 29-15 سال شهر تهران در فعالیتهای جمعیت هلالاحمر را بسنجد و
ثانیاً: سهم نسبی سرمایه اجتماعی و مؤلفههای آنرا در تبیین تغییرات متغیر مشارکت گروهی جوانان جامعه موردمطالعه در فعالیتهای جمعیت هلالاحمر ارزیابی کند.
پیشینه تجربی تحقیق
رهنورد آهن و همکاران (1388)، پژوهشی با عنوان «شناسايي عوامل مؤثر برجذب و نگهداري گروههای مردمي داوطلب ارائه خدمات داوطلبانه در جمعيت هلالاحمر» انجام دادند.
متغيرهاي مربوط به سؤالات بخش جذب به ترتيب تحت 4 عامل: ابزارهاي تشويقي، ابزارهاي فني ارتباطات و تبليغات، ابزارهاي اطلاعرسانی، و توجه به روابط انساني قرار گرفتند. همچنين متغيرهاي مربوط به بخش نگهداري تحت 5 عامل زير قرار گرفتند: فرهنگ سازمانی، مديريت منابع انساني، مشارکت و کار تيمي، وظايف مديريت و رهبري، و انگيزش.
عباسی و عباسی قادری (1388)، پژوهشی با عنوان «بررسی رابطه سرمایه اجتماعی بر مشارکت اجتماعی جوانان» انجام دادند. یافتهها نشان داد که متغیر سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی، پیوند اجتماعی، میزان تحصیلات، وضعیت شغلی، وضعیت تأهل، سن و جنس رابطه معنیداری را با میزان مشارکت اجتماعی جوانان نشان دادهاند.
رضايي و همکاران (1391)، پژوهشی با عنوان «رابطه سرمايه اجتماعي با مشارکت در اداره امور شهر و حل مشکلات شهري شهر تهران» انجام دادند. نتايج حاکي از آن است که ميان رعايت هنجارهاي اجتماعي و مشارکت شهروندان و برابر نبودن سرمايه اجتماعي محلات رابطه مستقيم و معناداري وجود دارد، اما ميان متغيرهاي اعتماد اجتماعي و مشارکت شهروندان و سرمايه اجتماعي و مشارکت در مديريت و تصمیمگیری شهري رابطه وجود ندارد، همچنين از ميان متغيرهاي زمینهای سن، تحصيلات، درآمد و تعلق محله با سرمايه اجتماعي رابطه مستقيم و مثبت وجود دارد.
عباس زاده و همکاران (1394)، پژوهشی با عنوان «تأثیر سرمايه فرهنگي و اجتماعي بر مشارکت شهروندان در تفکيک و جمعآوری زبالههای خانگي (نمونه موردمطالعه شهروندان شهر اروميه)» انجام دادند. نتايج نشان داد بين سرمايه اجتماعي درمجموع و ابعاد آن (احساس تعلق اجتماعي، انسجام اجتماعي، اعتماد نهادي) با ميزان مشارکت در تفکيک و جمعآوری زبالههای خانگي در سطح اطمينان 99% (r=0.401) و سرمايه فرهنگي درمجموع و ابعاد آن (بعد ذهني و عيني) با ميزان مشارکت در تفکيک و جمعآوری زبالههای خانگي در سطح اطمينان 99% (r=0.334) رابطه معنادار وجود دارد.
نتايج حاصل از تحليل رگرسيون چند متغيره نشان میدهد درمجموع، ابعاد احساس تعلق اجتماعي و اعتماد نهادي و انسجام اجتماعي سرمايه اجتماعي و ابعاد ذهني و عيني سرمايه فرهنگي توان پیشبینی ميزان مشارکت در تفکيک و جمعآوری زبالههای خانگي را داشتند. اين متغيرها 23.9 درصد از واريانس متغير ميزان مشارکت در تفکيک و جمعآوری زبالههای خانگي را تبيين نمودند.
محمدكاظم و توكلينيا (1394)، پژوهشی با عنوان «تحليل سرمايه اجتماعي با تأکید بر مشارکت شهروندي و پاسخگویی مديران شهري مورد پژوهي: شهر اسلامشهر» انجام دادند.
نتايج نشانگر آن بود که وضعيت مشارکت شهروندي و مؤلفه پاسخگویی مديران شهري پایینتر از سطح متوسط قرار دارد، همچنين بين مؤلفههای مشارکت شهروندي و پاسخگویی مديران شهري ارتباط مستقيم و معناداري وجود دارد. بنابراين با بالا رفتن مؤلفه پاسخگویی مديران شهري میتوان شاهد بالا رفتن مشارکت شهروندي نيز بود و عکس اين مورد نيز صادق است.
هاو و همکاران (2013)، پژوهشی با عنوان «اثرات انگیزههای فردی و سرمایه اجتماعی بر اهداف اشتراکگذاری دانش ضمنی و صریح کارکنان» انجام دادند. یافتهها نشان داد که دیدگاه واحد و یکپارچه دانشِ ما را از چگونگی بهبود به اشتراکگذاری دانش کارکنان افزایش میدهد.
همچنین پاداش سازمانی اثر منفی بر نیت به اشتراکگذاری دانش ضمنی و تأثیر مثبت بر نیت به اشتراکگذاری دانش صریح دارد. نتایج تائید کرد که روابط متقابل، لذت بردن و سرمایه اجتماعی کمک قابلتوجهی به افزایش نیت به اشتراکگذاری دانش ضمنی و دانش صریح کارکنان میکند. علاوه بر این، این عوامل اثر مثبت بیشتری در به اشتراکگذاری دانش ضمنی نسبت به نیات دانش صریح دارد.
لی و همکاران (2015)، پژوهشی با عنوان «افزایش سرمایه اجتماعی تیم بهوسیله دانش و ارتباطات در پروژههای توسعه سیستمهای اطلاعات» انجام دادند. توسعه سیستمهای اطلاعات یک پروژه همکاری فشرده دانش است که لازمه آن سطح بالای سرمایه اجتماعی تیم بهخصوص بین متخصصین کسبوکار و فناوری است.
در این مطالعه، سرمایه اجتماعی تیم با استفاده از سه مؤلفه تعریف میشود: روابط اجتماعی، اعتماد و چشمانداز مشترک. دانش و ارتباطات متخصصان کسبوکار و فناوری بهعنوان مؤلفههای مهم سرمایه اجتماعی تیم در نظر گرفتهشدهاند که منجر به عملکرد تیم میشوند.
برای جمعآوری دادهها از کارشناسان کسبوکار و فناوری در 126 تیم پروژه نظرسنجی انجامشده است. تجزیهوتحلیل داده تا حد زیادی مدل تحقیق را تائید کرد. به نظر میرسد روابط اجتماعی از چشمانداز مشترک و اعتماد مهمتر است. به نظر میرسد در مقایسه با چشمانداز مشترک با عملکرد ارتباط قویتری دارد. دانش و ارتباطات هر دو طرف بسیار مهم است، اما، نکته توجه این است که دانش و ارتباطات متخصصان کسبوکار به نظر میرسد در تشکیل سرمایه اجتماعی تیم تأثیر بیشتری داشته باشد.
کیم و همکاران (2016)، پژوهشی با عنوان «اثر سرمایه اجتماعی و نوعدوستی بر قصد بازبینی سالمندان از سایتهای شبکههای اجتماعی برای اهداف گردشگری مربوط» انجام دادند. نتایج نشان داد سرمایه اجتماعی اثرات قابلتوجهی بر پیوند مشترک و هویت مشترک دارد و این تأثیر بر هویت مشترک نسبت به پیوند مشترک کمی بیشتر است. نوعدوستی نیز اثرات قابلتوجهی بر پیوند مشترک و هویت مشترک دارد و این تأثیر بر پیوند مشترک نسبت به هویت مشترک کمی بیشتر است. پیوند مشترک و هویت مشترک هر دو اثرات قابلتوجهی بر قصد دوباره دارد.
تعریف مفاهیم
سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی؛ اشاره به منابعی دارد که افراد بهواسطهی حضور یا تعلق به یک گروه اجتماعی به آنها دسترسی دارد، این گروه میتواند به بزرگی ملت و یا به کوچکی خانواده باشد. منابع نیز میتواند پدیده هاي ملموسی همچون پول، مسکن، شغل، حمایت اجتماعی و یا امکانات غیرملموس همچون اطلاعات مفید، مشاوره فکري و آرامش روحی باشند.
فرد داراي «سرمایه اجتماعی» زیاد، کسی است که داراي روابط وسیعتر، صمیمیت و اعتماد قابلتوجه و عمیق است. با توجه به آنچه گفته شد، میتوان گفت: سرمایه اجتماعی از تجمع و تعامل سرمایه هاي فیزیکی، انسانی و فرهنگی، زاده و بارور میشود و بستر حرکت جامعه را بهسوی آینده می سازد (تاجبخش و همکاران، 1385).
دیدگاههای كلمن، پوتنام، بورديو و فوكوياما درباره سرمايه اجتماعي، نزديكي فراواني با يكديگر دارند كه همه آنها را میتوان در رويكرد شبکهای به سرمايه اجتماعي جاي دارد که به محورهاي دوگانه ذيل در سرمايه اجتماعي تأکیددارند:
1- اعتماد اجتماعي: اعتماد اجتماعي مفهوم اساسي سرمايه اجتماعي است كه بعد هنجاري، شناختي و ذهني آن به شمار ميرود. اين اعتماد نتيجه تعاملات اجتماعي موجود در گروهها، انجمنها و فعالیتهای اجتماعي است، بهخصوص اگر اين اعتماد از حد فردي به سطح اجتماعي انتقال يابد، بهعنوان يك سرمايه باارزش تلقي میگردد.
2- تعلق (پيوند اجتماعي): شامل پيوندهاي اجتماعي مبتني بر تشابه و صميميت است. در اينجا تأکید بيشتر بر منابع شخصي محدود است .پيوندهاي خانوادگي، همسايگي و دوستي نزديك، اين نوع سرمايه اجتماعي را شامل میشوند. اين پيوندها شامل دو بعد هنجاري و ساختاري است (ولکاک، 2001 به نقل از فیلد، 1386).
فرضیههای تحقیق
1.میزان مشارکت گروهی جوانان در فعالیتهای جمعیت هلالاحمر بالاتر از حد وسط است.
2.میزان مؤلفههای سرمایه اجتماعی در بین جوانان بالاتر از حد وسط است.
3.سهم نسبی متغیر «سرمایه اجتماعی» و مؤلفههای آن در تبیین تغییرات میزان مشارکت گروهی جوانان در فعالیتهای جمعیت هلالاحمر مثبت و معنادار است.
روش تحقیق
این پژوهش ازلحاظ هدف در دسته پژوهشهای کاربردی قرار میگیرد. همچنین به لحاظ چگونگی اجرا و بر اساس اهداف پژوهش، روش پیمایش برای دستیابی به اطلاعات موردنظر انتخاب شد.
جامعه آماری در این پژوهش جوانان 15-29 سال شهر تهران در سال 1395 بود. حجم نمونه 200 نفر تعیین شد. شيوهي نمونه گيري براي دسترسي به نمونه هاي موردمطالعه نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای بود. جهت جمعآوری اطلاعات از پرسش نامه استفاده شد. جهت سنجش مشارکت گروهی جوانان 15-29 سال شهر تهران در فعالیتهای جمعیت هلالاحمر10 گویه در قالب طیف 5 درجهای لیکرت از کاملاً موافق (5)، موافق (4)، بینظر (3)، مخالف (2) و کاملاً مخالف (1) تنظیم شد.
جهت سنجش سرمایه اجتماعی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که شامل 19 گویه است و به دو بعد تقسیم می¬شود:
الف) بعد اعتماد اجتماعی شامل 7 گویه.
ب) بعد پیوند اجتماعی شامل 5 گویه. سپس پرسشنامه ها در اختیار برخی از متخصصین (خبرگان) قرار گرفت و نتایج این بررسی منجر به اعمال اصلاحات در گویه ها گردید. درنتیجه پرسشنامه ها از اعتبار صوری و محتوایی برخوردار گردیدند.
مقدار ضریب آلفای کرونباخ نیز برای تکتک متغیرها بیش از 7/0 به دست آمد و درنتیجه پایایی پرسشنامه مورد تائید قرار گرفت. جهت مشخص نمودن فرضيه های پژوهش، از آزمونهای استنباطی (t-استیودنت تک نمونهای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون دومتغیره) در سطح معناداری کمتر از 05/0، استفاده گردید. در اين راستا، نرمافزار spss نسخه 19 به کار گرفته شد.
یافته های تحقیق
مطابق جدول 1، مقدار سطح معناداری آزمون تی تک نمونه ای جهت بررسی فرضیه اول تحقیق که تفاوت آماری معنادار بین دو میانگین واقعی و مفروض متغیر مشارکت گروهی را موردسنجش قرارداده است، از مقدار 05/0 کوچکتر است، لذا فرض صفر مبنی بر اینکه مقدار میانگین این متغیر برابر با 3 است، تائید نمیگردد.
از طرفی دو عدد نشان دادهشده در ستون مربوط به فاصله اطمینان 95% (حد بالا و پایین) حاکی از آن است که، این مقادیر برای این متغیر همجهت نیست، ازاینرو میتوان گفت میانگین نظرات پاسخگویان در مورد این مؤلفه کمتر از عدد 3 است و درمجموع نتایج تجزیهوتحلیل میانگین دادهها نشان میدهد که مقدار آماره t، از مقدار بحرانی 96/1 کوچکتر است و در ناحیه بحرانی آزمون قرار دارد و بهبیاندیگر اختلاف میانگین از عدد 3 معنادار است، لذا میانگین مشارکت گروهی کوچکتر از میانگین مفروض (3) است و فرضیه اول تحقیق تائید نشد. و این بیانگر این است که میزان مشارکت گروهی جوانان 29-15 ساله شهر تهران در فعالیتهای جمعیت هلالاحمر از وضعیت مناسبی برخوردار نیست.
همچنین مطابق جدول شماره 1، میتوان گفت، مقدار سطح معناداری آزمون تی تک نمونه ای جهت بررسی فرضیه دوم تحقیق که تفاوت آماری معنادار بین دو میانگین واقعی و مفروض ابعاد متغیر سرمایه اجتماعی شامل؛ اعتماد اجتماعی و پیوند اجتماعی را موردسنجش قرار داده است، از مقدار 05/0 کوچکتر است، لذا فرض صفر مبنی بر اینکه مقدار میانگین متغیرها برابر با 3 است، تائید نمیگردد. از طرفی دو عدد نشان دادهشده در ستون مربوط به فاصله اطمینان 95% (حد بالا و پایین) حاکی از آن است که، این مقادیر برای این دو متغیر همجهت نیست، ازاینرو میتوان گفت که میانگین نظرات پاسخگویان در مورد این دو مؤلفه کمتر از عدد 3 است و درمجموع نتایج تجزیهوتحلیل میانگین دادهها نشان میدهد که مقدار آماره t، از مقدار بحرانی 96/1 بزرگتر است و در ناحیه بحرانی آزمون قرار دارد و بهبیاندیگر اختلاف میانگین از عدد 3 معنادار است، لذا میانگین کلیه ابعاد متغیر سرمایه اجتماعی کوچکتر از میانگین مفروض (3) است و فرضیه دوم تحقیق تائید نشد. و این بیانگر این است که وضعیت میزان سرمایه اجتماعی در بین جامعه موردمطالعه مطلوب نیست.
فرضیه سوم
سهم نسبی متغیر «سرمایه اجتماعی» و مؤلفههای آن در تبیین تغییرات میزان مشارکت گروهی جوانان در فعالیتهای جمعیت هلالاحمر مثبت و معنادار است.
بر طبق جدول 2، مقدار بهدستآمده F (33/79) که در سطح خطای کوچکتر از 05/0 معنادار است نشان میدهد معادله رگرسيون معنادار است. مقدار ضريب همبستگي (527/0R=) نشان میدهد که سرمایه اجتماعی رابطه متوسط و مستقیم با مشارکت گروهی دارد، ضریب تعیین تعدیل شده (275/0R2.adj=) نشان میدهد متغیر سرمایه اجتماعی 5/27 درصد از تغییرات متغير مشارکت گروهی را تبيين مي کند. ضریب رگرسیون (224/0B=) نیز سهم متغیر مستقل را در پیشبینی تغییرات متغیر وابسته مشخص میکند و همچنين آماره t و سطح خطای کوچکتر از 05/0 برای آن نیز نشان مي دهد که متغیر موردنظر تأثیر آماری معنیداری در تبیین تغییرات متغیر میزان مشارکت گروهی داشته است.
بررسي روابط بين ابعاد مختلف دو سازه نيز نشان ميدهد كه، رابطه دو بعد سرمایه اجتماعی با مشارکت گروهی، معنادار است. تعلق اجتماعی و اعتماد اجتماعی با ضریب رگرسیون 721/0و 284/0 به ترتیب بیشترین سهم را در تبیین تغییرات مشارکت گروهی جوانان در جامعه موردمطالعه دارد.
نتیجهگیری
در اینجا خلاصهای از یافتهها ارائه میشود:
مقدار آماره t، از مقدار بحرانی 96/1 بزرگتر بود و در ناحیه بحرانی آزمون قرار داشت و بهبیاندیگر اختلاف میانگین از عدد 3 معنادار بود، لذا میانگین مشارکت گروهی (1.04) کوچکتر از میانگین مفروض (3) بود و فرضیه اول تحقیق تائید نشد. و این بیانگر این است که میزان مشارکت گروهی جوانان 29-15 شهر تهران در فعالیتهای جمعیت هلالاحمر در جامعه موردمطالعه از وضعیت مناسبی برخوردار نبوده است.
مقدار آماره t، از مقدار بحرانی 96/1 بزرگتر بود و در ناحیه بحرانی آزمون قرار داشت و بهبیاندیگر اختلاف میانگین از عدد 3 معنادار بود، لذا میانگین متغیر اعتماد اجتماعي (0.9538) و متغیر تعلق (پيوند اجتماعي) (1.04) کوچکتر از میانگین مفروض (3) بود و فرضیه دوم تحقیق تائید نشد. و این بیانگر این بود که وضعیت متغیر سرمایه اجتماعی در بین جامعه موردمطالعه مطلوب نیست.
مقدار ضريب همبستگي (527/0R=) نشان داد که سرمایه اجتماعی رابطه متوسط و مستقیم با مشارکت گروهی داشت، ضریب تعیین تعدیل شده (275/0R2.adj=) نشان داد متغیر سرمایه اجتماعی 5/27 درصد از تغییرات متغير مشارکت گروهی را تبيين کرد.
ضریب رگرسیون (224/0B=) نیز سهم متغیر مستقل را در پیشبینی تغییرات متغیر وابسته مشخص کرد و همچنين آماره t و سطح خطای کوچکتر از 05/0 برای آن نیز نشان داد که متغیر موردنظر تأثیر آماری معنیداری در تبیین تغییرات متغیر میزان مشارکت گروهی داشت.
بررسي روابط بين ابعاد مختلف دو سازه نيز نشان داد كه رابطه کلیه ابعاد سرمایه اجتماعی با مشارکت گروهی جوانان 29-15 شهر تهران در فعالیتهای جمعیت هلالاحمر، معنادار بود. تعلق اجتماعی و اعتماد اجتماعی با ضریب رگرسیون 721/0 و 284/0 به ترتیب بیشترین سهم را در تبیین تغییرات مشارکت گروهی در جامعه موردمطالعه داشتهاند.
در تبیین یافتههای تحقیق میتوان گفت؛ سرمایه اجتماعی درواقع، حکایت از چیدمان روابط بنیادین افراد و تشکیلاتی کردن کنشهای آنها دارد.
به عبارتی، در صورت حضور این سرمایه در جامعهای کارآمد، شهروندان براي خویشتن مسئولیتی اجتماعی متصور شده و مطالبات خود را در راستاي پیشرفت نظام و در چهره منتقد دلسوز ارائه خواهند کرد. ازاینرو، حصول به امنیت ملی پایدار، میطلبد که دولتها از امر اجتماعی غفلت نورزند و این توانمندي، متضمن کاربست مقتضی و صحیح سرمایه اجتماعی است.
همچنین میتوان گفت؛ مشارکت اجتماعی یکی از عوامل تأثیرگذار بر مشارکت گروهی است که چنانچه بر پایه و مبنای صحیح پایهگذاری شود، نتایج مثبت زیادی به دنبال دارد. ازجمله مشارکت مردم در امور مختلف افزایش مییابد. از سوی دیگر، اعتماد اجتماعی مقولهای است که رابطه درونی با روابط اجتماعی در جامعه دارد.
نتیجه حاصل از شکلگیری اعتماد اجتماعی، انجام مشارکت در امور مختلف است. مشارکت گروهی بهعنوان یکی از ابعاد مشارکت درنتیجه اعتماد اجتماعی تولید، رشد و دوام مییابد. اعتماد اجتماعی یکی از مهمترین و مؤثرترین عوامل برنامهریزی و غنیسازی فرهنگ اجتماعی و سازمانی است که با تشویق و تقویت نهادهای اجتماعی و صنفی و حرفهای به شکلگیری روابط مشارکتی بین افراد و نهادها و درنتیجه مشارکت در حوزههای مختلف ازجمله مشارکت گروهی در فعالیتهای جمعیت هلالاحمر یاری میرساند.
راهکارها
با توجه به اینکه نتایج تحقیق نشان داد؛ متغیر سرمایه اجتماعی و مؤلفه های آن در بالا بردن ميزان مشارکت گروهی جوانان در فعالیتهای جمعیت هلالاحمر تأثیر دارند، ازاینرو راهکارهایی بدین شرح ارائه میگردد:
-گسترش سازمانها و انجمنهای داوطلبانه و غیردولتی باید از اولویتهای سیاستگذاران و کارگزاران جامعه باشد تا از این رهگذر افراد جامعه انگیزه یافته و جامعه به سمت پویایی بیشتر گام بردارد. لازم است برای توسعه اعتماد اجتماعی بهویژه اعتماد نهادی و تقویت مهارتهای روانشناختی در کنار مهارتهای جامعهشناختی بهعنوان یکی از راهکارهای مناسب تلاش شود.
بنابراین میتوان با بالا بردن سطح اعتماد نهادی در جامعه از یکسو، انگیزه برای مشارکت در سازمانها و انجمنهای داوطلبانه و همچنین رویدادهای اجتماعی را افزایش داد و از سوی دیگر، به توسعه و تحکیم پیوندها و روابط که نقش به سزایی در سرمایه اجتماعی ایفا میکنند منجر گردد.
-ازآنجاکه رسانه ها نقش بسیار مهمی در جامعهپذیری و درونی کردن منابع تشکیلدهنده سرمایه اجتماعی، بهخصوص مشارکت دارند میبایست با جامعهپذیری و درونی کردن آیینها، آدابورسوم، تشریفات، عادتها و سنتهای اجتماعی، موجب تقویت انسجام اجتماعی و ارتقای حس وحدت (وجدان جمعی) در جامعه شده و سرمایه انسانی لازم را برای مشارکت اجتماعی فراهم آوردند.
علاوه بر این، رسانه ها از رهگذر جامعهپذیری و الگوسازی رفتاری، سازگاری بین اجتماع و ساختار قدرت را افزایش داده و تعارض بین هویتهای فردی و اجتماعی را حل مینمایند، که همین کارکرد رسانه میتواند تأثیر بسیار مهمی بر مشارکت گروهی افراد داشته باشد.
-همچنین رسانه ها باید بکوشند تا با شناسایی نیاز افراد (نیازسنجی) و انعکاس آنها به نهاد حکومت، به ایجاد زمینههای لازم برای مدنیت، گسترش روابط اجتماعی، شکل دادن به عرصه عمومی و ایجاد اعتماد اجتماعی بهعنوان شرایط لازم برای توسعهی مشارکت گروهی افراد بپردازند.
-رسانهها میتوانند با ایجاد زیربناهای لازم برای رشد مدنیت و گسترش روابط اجتماعی در این زمینه، نقش بسیار مهمی را ایفا نمایند. رسانهها باید با آموزش اصول شهروندی، تنویر و آگاهسازی مردم نسبت به حقوق خود، تقویت همگرایی ملی و گسترش روابط اجتماعی در ایفای این رسالت خود بکوشند.
منابع
الوانی، سید مهدی؛ سید نقوی، میرعلی (1381). «سرمایه اجتماعی، مفاهیم و نظریهها» مطالعات مدیریت، شماره 34 و 33، صص 4-26
تاجبخش، کیان؛ ثقفی، مراد؛ کوهستانی نژاد، مسعود (1385). «سرمایه اجتماعی و سیاستهای اجتماعی (بررسی وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران)». رفاه اجتماعی، صص .155-197 عباس زاده، هادی؛ کرمی، کامران (1390). «سرمایه اجتماعی و امنیت پایدار». فصلنامه مطالعات راهبردی، سال چهارم، شماره اول، شماره مسلسل 51، صص 31-58.
فیلد، جان (1386). «سرمایه اجتماعی». ترجمه غلامرضا غفاری و حسین رمضانی، تهران: انتشارات کویر.
صفابخش، محسن (1388). «عوامل مؤثر در جذب جوانان برای عضویت در جمعیت هلالاحمر مطالعه موردی: کالانشهر تهران». فصلنامه علمی امداد و نجات، دوره اول، شماره 2، صص8-16.
رهنورد آهن، فرج اله؛ علمداري، شهرام؛ صادقي نيك پي، ناهيد (1388).« شناسايي عوامل مؤثر برجذب و نگهداري گروههای مردمي داوطلب ارائه خدمات داوطلبانه در جمعيت هلالاحمر». امداد و نجات، دوره 1، شماره 2، صص 39-53.
عباسی، محمدرضا؛ عباسی قادری، مجتبی (1388). «بررسی رابطه سرمایه اجتماعی بر مشارکت اجتماعی جوانان». نخستین کنفرانس بینالمللی مدیریت سرمایه فکری، زنجان، دانشگاه تحصیلات تکمیلی علوم پایه زنجان.
رضايي، علي اكبر؛ خياطيان، محمد؛ بختياري، مريم (1391). «رابطه سرمايه اجتماعي با مشارکت در اداره امور شهر و حل مشکلات شهري شهر تهران». مطالعات مديريت شهري، دوره 4، شماره 9، صص 97-108.
عباس زاده، محمد؛ ميرزائي، حسين؛ علياري، لورا (1394). «تأثیر سرمايه فرهنگي و اجتماعي بر مشارکت شهروندان در تفکيک و جمعآوری زبالههای خانگي (نمونه موردمطالعه شهروندان شهر اروميه)». مطالعات جامعهشناختی شهري (مطالعات شهري)، دوره 5، شماره 14، صص 75-102.
محمدكاظم، شمس پويا؛ توكلي نيا، جميله (1394). «تحليل سرمايه اجتماعي با تأکید بر مشارکت شهروندي و پاسخگویی مديران شهري مورد پژوهي: شهر اسلامشهر». آمايش محيط، دوره 8، شماره 30، صص 137-152.
Lee, Jungwoo., Jun-Gi, Park., Seyoon, Lee. (2015). “Raising team social capital with knowledge and communication in information systems development projects”. International Journal of Project Management, 33 , pp. 797–807.
Kim, Myung Ja., Lee, Choong-Ki., Bonn, Mark. (2016). “The effect of social capital and altruism on seniors' revisit intention to. social network sites for tourism-related purposes”. Tourism Management, 53, pp. 96-107.
Hau, Yong Sauk., Kim, Byoungsoo., Lee, Heeseok., Kim, Young-Gul. (2013). “The effects of individual motivations and social capital on employees’ tacit and explicit knowledge sharing intentions”. International Journal of Information Management, 33, 356– 366.
Alik, J & Realo, A. (2004). "Individualism-Collectivism and Social Capital", Journal of Cross-Cultural Psychology, Vol. 35, No. 1.
Arneil, B. (2006). “Diverse Communities The Problem with Social Capital”, Cambridge: Cambridge University press.
Christopher T. Dawes, Peter J. Loewen, James H. Fowler (2008). "Social Preferences and Political Participation", Political Behavior, Vol. 12. No 3, pp 289-314.
Chou, A & Lim, B. (2010) “A framework for measuring happiness in online social network”. I11inois state university.
Hawdon, J & Ryan, J. (2009). "Social Capital, Social Control, and Changes in Victimization Rates", Crime & Delinquency, Vol. 55, No. 4.
Mannarini. Terri, Fedi. Angela, Trippetti. Stefania, (2009). "Public Involvement: How to Encourage Citizen Participation" Journal of Community & Applied Social Psychology, 20: 262–274 (2010). Published online 8 December 2009 in Wiley InterScience.
Macke, J. (2007). “Collective Competence and Social Capital Analysis in Collaborative Networks”. Strategic Management Journal, V. 24, N.10, Pp. 7. Putnam, R (2000). “Bowling Alone: The Collapse and Revival of American Community”. New York: Simon and Schuster.
Walters, W. (2002). "Social Capital and Political Sociology: Re-imaging Politics?", Sociology, Vol.36, No.377. Rahnavard F, Alamdari SH, Sadeghi Nickpei, N. (2010) “Identified factors attract and keep people volunteer groups to provide volunteer services in Red Crescent Society”, Journal of Rescue 2. [In Persian]