موقوفات امام رضا علیه السلام وبررسی کارکردهای آن
مؤلف: سید حسین حر مدرس دانشگاه معارف قرآن وعترت علیهم السلام
محتویات
- ۱ چکيده
- ۲ مقدمه
- ۳ موقوفات حضرت امام رضا عليه السلام
- ۴ وقف کتب
- ۵ وقف اشياء
- ۶ مسجد گوهرشاد
- ۷ مصارف موقوفات مسجد گوهرشاد
- ۸ سايرموقوفات مسجد گوهرشاد
- ۹ موقوفات حضرت امام رضا عليه السلام در عصرصفويه
- ۱۰ موقوفات امام رضا عليه السلام در عهد افشاريه تا پايان قاجاريه
- ۱۱ گستردگي موقوفات حضرت امام رضا عليه السلام
- ۱۲ نگاهي اجمالي به کارنامه آستان قدس رضوي
- ۱۳ خدمات درماني
- ۱۴ مجتمعهاي مسکوني
- ۱۵ فعاليتهاي فرهنگي
- ۱۶ صنايع و کارخانجات آستان قدس
- ۱۷ کشاورزي و دامداري در آستان قدس
- ۱۸ آثار و پيامدهاي موقوفات حضرت امام رضا عليه السلام
- ۱۹ نتيجهگيري
- ۲۰ منابع
- ۲۱ پانویس
چکيده
ورود مبارک امام رضا عليه السلام در ايران سرشار از برکات و آثار ارزشمندي است که تا کنون و در آينده نيز باقي خواهد ماند. يکي از برکات ويژه ورود اين امام همام به کشورمان که برگرفته از فرهنگ غني قرآن و سيره معصومين عليهم السلام بوده، سنت پسنديده «وقف» است. جايگاه وقف در فرهنگ و تمدن اسلامي بسيار ديرينه و کهن است، و بنيانگذار آن پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم و پس از ايشان عترت و اهل بيت پاکشان، ادامه دهنده راه ايشان بودند. پس از شهادت امام رضا عليه السلام علاقهمندان به خاندان عصمت و طهارت، با عشق و محبتي که نسبت به اين خاندان داشتند، قسمتي از اموال و مايملک خود را وقف آستان قدس رضوي مينمودند تا عايدات آن صرف زائران و يا نيازمندان و ضعفا گردد. اين سنت ارزشمند باقيمانده و کارکردهاي ارزشمند آن در حوزههاي مختلف پرتوافشاني نموده است. در اين مقاله علاوه بر پرداختن اجمالي به موقوفات امام رضا عليه السلام در ايران، شفافسازي پيرامون آثار و پيامدهاي اين موقوفات و يا به عبارتي کارکردهاي مذهبي، اجتماعي، علمي، پژوهشي، فرهنگي، هنري، بهداشتي، درماني و سياسي مترتب برآنها را مورد پژوهش و دقت قرار دادهايم. بديهي است با روشن شدن جايگاه موقوفات امام رضا عليه السلام از قديم الايام تا کنون به نتايج ارزنده و مطلوبي، از جمله گسترش و توسعه فرهنگ وقف در ميان آحاد مردم، رسيدگي به حقوق افراد محروم و بيبضاعت جامعه، ايجاد مساوات و عدالت اجتماعي و برخورداري از جامعه سالم، پويا و عزتمند دست مييابيم. کليد واژهها: وقف، موقوفات، امام رضا عليه السلام، فرهنگ، آستان قدس رضوي.
مقدمه
در واقع احياي سنت پسنديده وقف در جامعه و توجه به آن، جامعيت و عينيت بخشيدن به اهداف مقدس دين مبين اسلام است. شايان ذکر است دين اسلام يک دين کامل و ارزنده و درعين حال که به فرد توجه کرده، بخش اعظمي از دستورات آن اجتماعي و به ياد ديگران بودن و انحصار فردگرايي را شکستن و در خدمت خلق کوشيدن را مورد اهتمام قرار داده است. اين سنت پسنديده خدمات شاياني در طول تاريخ به نيازمندان، فقرا و مساکين و طالبان علم که بضاعت مالي نداشتند و... داشته و در رفع تبعيض، ايجاد عدالت اجتماعي، تعديل ثروت، کاهش فاصلههاي طبقاتي، اشتغالزايي و محروميتزدايي نقش بسزايي داشته و از طرف ديگر روحيه تعاون، نوع دوستي و خيرخواهي و عواطف اجتماعي را در جامعه زنده نگهداشته است. از يکسو آشنايي و پژوهش بيشتر پيرامون موقوفات امام رضا عليه السلام در ايران و از دوم سو پي بردن به گستره موقوفات امام عليه السلام در سرزمينهاي ديگر و از سوم سو آشنايي با قديميترين اسناد و کتب و نسخ خطي موقوفه امام رضا عليه السلام که از دورههاي قبل برجاي مانده و از چهارم سو پي بردن به مصارف و عايدات وقف در جامعه و از پنجم سو دستيابي به کارکردهاي اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، سياسي، بهداشتي، درماني و هنري موقوفات امام عليه السلام و از ششم سو علاقهمندي و ارادت به ساحت مقدس آقا علي بن موسي الرضا عليه السلام جملگي باعث شد تا در اين نوشتار به موقوفات امام رضا عليه السلام و بررسي کارکردهاي آن بپردازيم. در اين پژوهش برخي از برکات و تأثيرات حضور امام رضا عليه السلام در ايران به اختصار تجزيه و تحليل شده و آن گاه به موقوفات حضرت در دورههاي مختلف تاريخ ايران پرداختهايم. سپس به اوج موقوفات حضرت در عصر صفويه توجه ويژهاي مبذول داشته و نظري اجمالي در خصوص موقوفات امام عليه السلام در اعصار افشاريه، زنديه و قاجاريه نيز داشتهايم. از موضوعات ديگر مقاله نگاهي کوتاه به کارنامه آستان قدس رضوي در طول تاريخ بوده و در پايان کارکردهاي اجتماعي، اقتصادي، سياسي، فرهنگي، بهداشتي، درماني و هنري موقوفات امام رضا عليه السلام را بيان داشتيم. روش تحقيق در اين مقاله به شيوه کتابخانهاي با تکيه بر منابع اصلي و درجه اول ميباشد که براي فهم بهتر از منابع درجه دوم و مطالعات و تحقيقات جديد نيز استفاده شده است. همچنين ناگفته نماند که براي تحليل و تبيين حوادث و وقايع از روش کلي مربوط به کليات حوادث و تحليل جزيي مربوط به جزييات حوادث سود برده شده است. همچنين اين پژوهش با مشکلاتي از جمله کمبود منابع درجه اول، به خصوص در رابطه با موقوفات امام رضا عليه السلام قبل از دوره صفويه (و يا به عبارتي منابع تاريخي پس از شهادت حضرت، درخصوص موقوفات تا دوره صفويه اطلاعات چنداني به ما نميدهند.) و پراکندگي مطالب و اندک بودن فرصت همراه بود. عليرغم تلاشهاي بسيار، البته اذعان مينمايم اين تحقيق ميتواند در آينده به طور جامعتري ارائه گردد که اميد است اين توفيق حاصل شود. برخي از برکات و تأثيرات حضور امام رضا عليه السلام در ايران: پيش از پرداختن به موضوع موقوفات امام رضا عليه السلام و آثار آن، نگاه اجمالي به برکات حضور امام عليه السلام در ايران ضروري و پر اهميت است که در ذيل به آن اشاره مينماييم. الف) رشد حوزههاي علمي و گسترش تشيع: از جمله مسئوليتهاي مهم ائمه اطهار عليهم السلام بهويژه امام رضا عليه السلام، از يکسو ارشاد و هدايت آحاد مردم و سوق دادن آنها به قرآن و سيره پيامبراعظم صلي الله عليه و آله و سلم و از دوم سو تعليم و تربيت مردم و توجه دادن آنان به علم و دانش و مبارزه با انواع نادانيها، جهالتها و شبهات و سرانجام تربيت شاگردان، عالمان و انديشمندان بوده است، کساني که هريک در اعتلا و گسترش فرهنگ و مباني تفکرات شيعي سهم بسزايي داشتهاند. امام رضا عليه السلام هم در مدينه منوره و هم زماني که به مرو (يکي از شهرهاي خراسان) هجرت نمود، همواره پاسخگوي تشنگان و جويندگان علم و دانش و معرفت بود. [۱] در اين خصوص آن حضرت فرمود: «دانشهاي ما را فرا گيريد و به مردم ياد دهيد، زيرا اگر مردم زيبايي سخن ما را بدانند، از ما پيروي ميکنند.» [۲] همچنين ايشان ميفرمود: «من در روضه منوره مينشستم، در حالي که علماي بسياري درمدينه حضور داشتند، هنگامي که آنان در پاسخ سوالي درميماند، افراد را به نزد من ميفرستاند و من پاسخگوي سوالات آنان بودم.» [۳] امام رضا عليه السلام طي دوران اقامت خود در مرو که مرکز علمي و اداري خراسان بود، براي ترقي انديشه و اعتقادات مردم خراسان تلاش بسيار نمود و با مناظرههاي علمي با اهل کتاب و نحلههاي فکري گوناگون، موجبات اعتلاي معرفت و بينش ديني اين منطقه را فراهم آورد. آن حضرت با تشکيل محافل علمي، کلامي و حديثي به دفاع از اصول اسلام و فرهنگ اهل بيت عليهم السلام پرداخت و به ايرادات و شبهات فرق مختلف پاسخ داد. [۴] ب) ايجاد فضاهاي زيارتي و عبادي: پس از شهادت مظلومانه امام رضا عليه السلام، دوستان و شيعيان متوجه زيارت آن حضرت شدند. بقعه رضويه نخست محوطه کوچکي بود که در ميان باغ بزرگي قرار داشت. تاريخ نشان ميدهد روضه مطهره رضويه از همان روز نخست خادم داشته و شخصي کليددار حرم مطهر بوده است. پس از مدتي در کنار قبر آن حضرت مسجدي ساخته و در اختيار زائران قرار ميگيرد. به موازات ساختن مساجد، رباطهايي نيز جهت سکونت زائران امام عليه السلام ساخته و متصديان در آنجا به فعاليت ميپرداختند و براي رفاه و آسايش زائران کوشش ميکردند. [۵] بنابر کتابهاي جغرافيايي که در سده چهارم هجري نوشته شدهاند، حرم حضرت در آن قرن محل و مأمن زائران و مجاوران بوده و حصاري مستحکم داشته است. [۶] در سفرنامه ابن بطوطه چنين آمده است: «مشهد امام رضا عليه السلام قبه بزرگي دارد. قبر امام داخل زاويهاي است که مدرسه و مسجدي در کنار آن وجود دارد و اين عمارتها همه با سبکي بسيار زيبا و مليح ساخته شده و ديوارهاي آن کاشي است. روي قبر ضريحي چوبي قرار دارد که سطح آن را با صفحات نقره پوشانيدهاند. از سقف مقبره قنديلهاي نقره آويزان است. آستان در قبه هم از نقره است و پرده ابريشم زردوزي از در آويخته. داخل بقعه با فرشهاي گوناگون مفروش گرديده، روبروي قبر امام، قبر هارون الرشيد واقع شده که آن هم ضريحي دارد و شمعدانها روي قبر گذاشتهاند و مردم مغرب گور وي را به علامت شمعدانها که دارد بازميشناسند. هنگامي که رافضيان وارد بقعه ميشوند قبر هارون را به لگد ميزنند و به امام رضا سلام ميفرستند.» [۷] در خصوص اهميت حرم مطهر امام رضا عليه السلام در کتاب مهماننامه بخارا چنين عنوان شده: «... توان گفت که معبديست از معابد اسلام هرگز آن مرقد عالي از طاعت نيازمندان خالي نيست و چگونه چنين نباشد و حال آن که تربت حضرت اماميست که اوست مظهر علوم نبوي و وارث صفات مصطفوي و امام برحق و رهنماي مطلق و صاحب زمان امامت خود و وارث نبوت بهحق استقامت خود.» سپس در شعري ارادت خود را به امام عليه السلام اين گونه ذکر ميکند:
هزار دفتر اگر در مناقبش گويند هنوز ره بکمال علي نشايد برد [۸] در رابطه با ارادت زائران به ساحت مقدس امام رضا عليه السلام در سفرنامه کلاويخو نقل شده است که: «...مشهد شهر عمده زيارتي همه اين حوالي است و سالانه گروه بيشماري به زيارت آن ميآيند. هر زائري که به آنجا رفته باشد، چون باز گردد، همسايگانش نزد او ميآيند و لبه قباي او را ميبوسند. چون دريافتهاند که وي از زيارت چنين محل محترمي بازگشته است...» [۹] ظاهراً نخستين گروهي که در کنار قبر مطهر سکونت اختيار ميکنند خادمان روضه مبارکه، کسبه و اصناف بودهاند. از اين تاريخ که زمان آن مشخص نيست، مشهد امام رضا عليه السلام محل مسکوني ميشود و اندک اندک در آنجا سکونت مييابند و بعد از مدتي حالت يک قصبه به خود ميگيرد و به مشهد رضا معروف ميگردد. در قرن سوم و چهارم هجري سه گروه در مشهد اقامت داشتند: نخست خادمان و کارگزاران روضه مبارکه، دوم علما و سادات که براي قرب جوار، تبليغ احکام و اقامه شعاير ديني در آنجا سکونت داشتند و سوم افرادي که براي کسب و کار به آنجا رفته بودند و حوائج ساکنان و زائران را برآورده ميکردند. [۱۰] در اواخر قرن چهارم هجري ابوالحسن عراقي در کنار قبر مطهر امام رضا عليه السلام مسجدي ميسازد و خود نيز در جوار آن مدفون ميگردد. اکنون درکنارحرم مطهر امام عليه السلام دو مسجد وجود دارد يکي مسجد رياض که در پشت سر مبارک قرار دارد و دوم مسجدي که در بالاسر مبارک ميباشد. در محل بين دارالسياده و رواق دارالولايه هم مسجدي بوده که آن را مسجد زنانه ميگفتند. ظاهراً اين مسجد متصل به مسجد بالاسر بوده و بعد از اين که دارالسياده را ساختهاند بين آن فاصله انداخته شده است. [۱۱] آنچه مسلم است سامانيان و غزنويان در آباداني بيشتر حرم رضوي کوشيدهاند. [۱۲] سلاطين آل بويه به مشهد مقدس رضوي توجه داشتهاند، تا آنجا که رکن الدوله يکي از اميران اين سلسله براي زيارت حضرت رضا عليه السلام به مشهد مشرف ميگردد. [۱۳] صاحب بن عباد که در ري حکومت و وزارت داشته نيز به وجود مقدس امام رضا عليه السلام و مشهد الرضا عنايت داشته است. شيخ صدوق کتاب عيون اخبارالرضا را به صاحب بن عباد تقديم کرده و دليل آن را علاقه وي به اهل بيت، تمسک به ولايت آنان و اعتقاد به وجوب اطاعت و قول به امامت آنها و احسان به شيعيان آنان ميداند. [۱۴] شيخ صدوق در مقدمه کتابش نوشته است: «دو قصيده از صاحب در اهداي سلام به امام رضا عليه السلام به دست من رسيده، من نيز اين کتاب را (عيون اخبارالرضا) براي کتابخانهاي که در حيات او دايرگرديده تأليف کردم، زيرا نزد او چيزي را گراميتر از علوم اهل بيت عليهم السلام نديدم....» در اشعاري که شيخ صدوق از صاحب نقل کرده، شواهدي برتشيع او بهويژه علاقهاش به امام رضا عليه السلام که نزد شيعيان امامي مقامي والا دارد، هست که براي شناخت مذهبي او اهميت دارد. [۱۵]
توسعه بناها براي ساکنان و زائران مرقد امام رضا عليه السلام و رفت و آمد شيعيان به آنجا باعث ناراحتي فقها و اميران حنفي خراسان و ناحيه طوس ميگردد. آنان امير سبکتکين را وادار ميکنند تا بقعه رضويه را خراب کند، او نيز دستور ميدهد روضه مبارکه را خراب کنند. پس از مدتي محمود غزنوي بار ديگر بقعه را تجديد بنا ميکند. از اين تاريخ که اواخر قرن چهارم و اوايل قرن پنجم است، خيل زائران به مشهد سرازير ميگردند و بار ديگر در آنجا جنب و جوش و فعاليت شروع ميگردد. تحريکات بين شيعه و سني پس از مدتي ديگرباره شروع شده و حاکمان حنفي با حمايت اهل سنت، مشهد را به آتش ميکشند و بقعه مطهر را خراب ميکنند و در سال 515 هجري بار ديگر روضه منوره تجديد بنا ميگردد. از قرن ششم تا نهم هجري نيز حادثهاي که موجب تخريب حرم گردد، پيش نيامده و بناهاي زيادي در اطراف حرم بنا گرديده است. عنايات و توجهات اميران و حاکمان و علاقهمندان امام عليه السلام در دوره سلجوقيان، خوارزمشاهيان، غوريان و ايلخانان موجب گرديد تا مشهد رضا شکوه و جلال خود را باز يابد. [۱۶] ادامه مباحث مربوط به برکات و تأثيرات حضور امام رضا عليه السلام در ايران، بهويژه از قرن نهم هجري تا کنون در بحث موقوفات امام عليه السلام به تفصيل خواهد آمد.
موقوفات حضرت امام رضا عليه السلام
آستان قدس رضوي يکي از موسسات مذهبي ميباشد که داراي موقوفات بسيار است. در ادوار تاريخ و قرون، از ميان دوستان و شيفتگان امام رضا عليه السلام هر کس به قدر استعداد و توانايي خود مقداري از مايملک خود را براي آن بارگاه ملکوتي وقف کرده است تا زائران و نيازمندان از حاصل آن بهرهمند گردند. از روي قطع و يقين معلوم نيست که از چه زماني وقف در آستان مقدس شروع شده و نخستين ملک و يا رقبه را چه کسي وقف کرده است، زيرا اسناد و مدارک روضه مبارک رضويه در طول تاريخ مکرر در معرض تاخت و تاز و غارت و چپاول قرار گرفته و از بين رفته است از اين رو سند قاطعي وجود ندارد که مبين اين مطلب باشد. البته اشياي منقولي در کتابخانه و موزه وجود دارند که بيش از هزار سال از وقف آنها ميگذرد ولي مقصود در اينجا اموال غير منقول ميباشد. [۱۷] وقف برآستان مقدس رضوي در گذشته به سه صورت کلي بوده است:
>وقف کتب >وقف زمين، املاک و مستغلات >وقف اشياء
وقف کتب
که سابقه تاريخي آن به سال 327 برميگردد.(در مباحث بعدي پيرامون کتابخانه آستان قدس بحث خواهد شد.) وقف زمين، املاک و مستغلات منابع قديمي بر وقف بر حرم مطهر اشاره نمودهاند. [۱۸] در تاريخ بيهقي در ارتباط با کارهاي «سوري» صاحب ديوان عصر غزنوي چنين گفته شده: «.... آثارهاي خوش وي را بطوس هست از آن جمله آنکه مشهد علي بن موسي الرضا عليه السلام که بوبکرشهمرد کدخداي فائق الخادم خاصه آبادان کرده بود، سوري در آن زيادتهاي بسيار فرموده بود و مناره کرد و ديهي خريد فاخر و برآن وقف کرد....» [۱۹] همچنين در مورد غازان خان (محمود) پادشاه ايلخاني مغول در ايران، در کتاب مجمل فصيحي چنين آمده: «وقف کرد پادشاه اسلام غازان خان بن ارغون خان بن ابقاخان بن هلاکو خان بن تولي خان بن چنگيزخان، فرهادجرد و فرهادان و مخالف سراي را بر روضه منور و مرقد معطر امام علي بن موسي الرضا [۲۰] امروز نام فرهادجرد در شمار موقوفات آستان قدس مشاهده ميگردد و يکي از وقفهاي معتبر ميباشد.
وقف اشياء
طبقات مختلف اجتماعي از پادشاهان گرفته تا وزرا، امرا و مردم عادي، اشياي زيادي را وقف آستان قدس نمودهاند به نحوي که امروزه تعداد 13 موزه در مجموعه حرم ايجاد شده و به تعداد چند موزه ديگر نيز در خزانه، اشيايي موجود ميباشد. [۲۱] در قرن نهم هجري که مصادف با سلطنت تيموريان ميباشد، مشهد مقدس رضوي بهصورت يک مرکز ديني، فرهنگي، هنري و اقتصادي درآمد و مردم از اطراف و اکناف بدان جا ميآمدند. شاهرخ فرزند امير تيمور که در هرات حکومت ميکرد، به مشهد مقدس عنايتي بسيار داشت. [۲۲] شاهرخ در سال 821 هـ.ق هدايايي تقديم زيارتگاه مشهد نمود، «از جمله نذورات قنديلي از طلا ساخته، سه هزار مثقال در گنبد مرقد ساطان بياويختند» [۲۳] در اين ايام به دليل امنيتي که وجود داشت، مردم از گوشه و کنار براي زيارت به مشهد مشرف ميشدند. در اين دوره، فضاهاي جديدي براي عبادت و زيارت ساخته ميشد و در اختيار زائران حضرت رضا عليه السلام قرار ميگرفت. گوهرشاد آغا رواق بزرگ دارالسياده، رواق دارالحفاظ و رواق دارالسلام را ساخت و در همين زمان مسجد مجلل و با شکوه گوهرشاد نيز بنا گرديد. [۲۴]
مسجد گوهرشاد
يکي از بناهاي تاريخي و شکوهمندي که از طريق وقف بنيان نهاده شده و به مرکزي ديني و مذهبي براي مردم ايران تبديل گرديده است، مسجد جامع گوهرشاد در کنار حرم مطهر امام رضا عليه السلام ميباشد. باني و واقف اين بناي شکوهمند و مسجد با عظمت، زني بسيار با وقار و خردمند و ثروتمند به نام گوهرشاد آغا يا گوهرشاد بيگم از اشراف زنان خراسان و دختر امير غياثالدين از امراي عهد تيموري است. وي به سال 780 هـ.ق ديده به جهان گشود (گوهرشاد آغا به همسري شاهرخ، فرزند امير تيمور گورکاني درآمد) و در نهم رمضان سال 861 هـ.ق در سن 81 سالگي بر اثر وسوسه جمعي به فرمان سلطان ابوسعيد، برادرزاده همسرش، در هرات به قتل رسيد. [۲۵] خواند مير درباره اين بانوي نيکوکار و خيّر چنين مينويسد: «گوهرشاد آغا به صفت عفت و نَصَفَت اتصاف داشت و همواره همت عالي فهمت برتعمير بقاع خير و اشاعه مبرات ميگماشت. ازآثار او در شمال دارالسلطنه هرات، مدرسه و مسجد جامعيست در غايت زيب و زينت و در مشهد مقدس رضويه نيز مسجد جمعه درکمال تکلف ساخته و مستغلات خوب و اسباب مرغوب بر اين بقاع وقف نموده» [۲۶] گوهرشاد آغا در سال 812 هـ.ق ساخت اين مسجد را شروع کرده و به موجب تاريخي که در کتيبه ايوان مقصوره و به خط پسرش بايسنقر ميرزا نوشته شده اين بناي باشکوه در سال 821 هـ.ق به انجام رسيده است. ايوان مقصوره با ارتفاع 25 ذرع، بزرگترين ايوان اين مسجد است که با مقرنسکاري و کاشي معرق تزيين شده است. اطراف محراب کتيبهاي از کاشي معرق به خط ثلث دارد. ارتفاع گنبد و هريک از گلدستهها نيز 41 ذرع است. کتيبهاي به خط ثلث جالب از بايسنقر پسر گوهرشاد که از شاهکارهاي هنر خطاطي به شمار ميرود، بر پيشاني ايوان مقصوره جاي گرفته است. اغلب کاشيکاريها و تزيينات اين مسجد در سالهاي 1053، 1087 و 1111 هـ.ق و پس از آن صورت گرفته است. ساختمان مسجد گوهرشاد نيز زير نظر استاد قوامالدين شيرازي ساخته شده است. [۲۷] بانو گوهرشاد آغا باني و موسس مسجد گوهرشاد مشهد مقدس هنگامي که وقفنامه مسجد خود را تنظيم کرد و رقبات را تحويل مسجد داد و وظايف کارگزاران آن را مشخص نمود وقفنامه را به امضاء علما، رجال و اعيان عصر رسانيد. [۲۸] گوهرشاد آغا توليت اين موقوفات را با اولاد خود و درصورت انقراض ايشان با اولاد علي حميدي علوي مشهدي رضوي و در صورت انقراض اولاد ذکور و اناث علوي، با يکي از صلحاي سادات رضوي مشهد قرار داد.
مصارف موقوفات مسجد گوهرشاد
در مورد مصارف موقوفات مقرر شد از مجموع درآمد رقبات، يک دهم حقالتوليه متولي، يک دهم جهت کارمندان، ظابطان و عمال و معمار بقاع و مابقي درآمد صرف عمران و آبادي مسجد گوهرشاد گردد. باقيمانده درآمد به افراد ذيل اختصاص يابد: امام جماعت نمازهاي پنجگانه، خطيب، مصدر و معّرَف خوشخوان که روز جمعه و دوشنبه براي واقفين يک جزء يا بيشتر بخواند. حافظان خوشخوان که روز جمعه يا دوشنبه هرهفته يک جزء يا بيشتر قرآن بخوانند، موذنان، فراشان و چنانچه از درآمد موقوفات چيزي اضافه آمد با صلاحديد متولي به زوار حضرت رضا عليه السلام از صلحا و اعراب مکه و مدينه و مسافران بدهند. [۲۹]
سايرموقوفات مسجد گوهرشاد
از زمان تنظيم وقفنامه بانو گوهرشاد تا کنون عدهاي از خيرين املاک و اموالي را از خانه و مزرعه و باغ گرفته تا مغازه و جوي آب و... وقف اين مسجد کردهاند تا صرف فرش و روشنايي و تعميرات مسجد و همچنين مقرري فراشان و تطهير و تنظيف مسجد و ساير مصارف ضروري گردد. امروزه مسجد گوهرشاد با توجه به درايتي که باني آن در حُسن معماري و رفعت بنا و انتخاب محل و همچنين تنظيم وقفنامه داشته است، به کانوني پر برکت براي رشد و توسعه فرهنگ اسلامي تبديل شده است. [۳۰]
موقوفات حضرت امام رضا عليه السلام در عصرصفويه
اماکن زيارتي در قرن دهم و يازدهم مصادف با حکومت صفويه در ايران است. اعلام تشيع اثني عشري يا «دوازده امامي» در سال 907 هجري به عنوان مذهب رسمي کشور در دوران حکومت تازه تأسيس صفويه که هنوز پايههاي خود را تحکيم نکرده بود، از سوي شاه اسماعيل در تبريز مهمترين تصميم وي بود. [۳۱] مبناي سياست حکومت صفويه ترويج مذهب تشيع و نشر معارف اهل بيت عليهم السلام بود و تجليل از ائمه اطهار عليهم السلام و بناهاي مذهبي در دولت آنها مورد اهميت بسيار قرارداشت. آنها توانستند حاکمان و اميران محلي را که اغلب حنفي و اهل سنت بودند، از صحنههاي سياست و قدرت دور نمايند. آنان مذهب تشيع را در سرزمينهاي تحت قلمرو خود گسترش دادند و بدين رو شيعيان و محبان اهل بيت عليهم السلام نيز از فضاي تقيه و تحقير بيرون آمدند. در اين زمان، مشهد مقدس رضوي رونق زيادي يافت و مردم گروه گروه از شهرها و ولايات به اين سرزمين روي آوردند. به دليل امنيت راهها و سرکوب شدن مخالفان و معاندان، زائران خود را از اقصي نقاط آذربايجان و قفقاز و از صغد، خوارزم، بدخشان، طخارستان، هند و سند و جنوب و شمال کشور پهناور ايران به مشهد ميرساندند. [۳۲]
قديميترين سند وقف غير منقول مربوط به وقفنامه «عتيق بن علي طوسي» ميباشد که در سال 931 تنظيم شده و بعد از آن وقفنامه سيد لطيف شاه حسيني مازندراني که در سال 940 نوشته شده و بعد از آن وقفنامه سيد علي گنابادي است که در سال 957 ملکي را در قريه زيبد گناباد وقف آستان قدس رضوي کرده است. در ميان موقوفات آستانه از يک ده ششدانگ تا يک طاحونه در يک آبادي و يا از يک مزرعه وسيع تا يک زوج از يک ملک و يا از يک باغ بزرگ تا يک خانه کوچک و يا از يک سراي تجاري تا يک حجره و از يک بازار و خيابان طولاني تا يک مغازه وجود دارند که هر کدام به منظوري و قصدي از طرف واقفان و دوستان حضرت رضا عليه السلام وقف شدهاند. [۳۳] با ظهور دولت صفوي حرم رضوي به مکاني بسيار مهمتر از آنچه بود بدل شد، شاه اسماعيل و شاه طهماسب اعانات و موقوفات زيادي بر حرم وقف کردند، از کارهاي بارز شاه طهماسب صفوي طلاکاري رويه گنبد حرم بود. درسال 997 هـ.ق «عبدالمومن خان ازبک» بزرگترين صدمه را به حرم مطهر وارد آورد و سپاهيان متعصب ازبک تقربياً همه اموال حرم را غارت کردند. با کشته شدن عبدالمومن خان در سال 1007 هـ.ق و قوت گرفتن شاه عباس، او فوراً به مشهد آمد و به ترميم خرابيها پرداخت، از آن پس تا سي سال بعد که شاه عباس درگذشت مهمترين اقدامات او در آباداني حرم امام هشتم عليه السلام صورت گرفت. [۳۴]
شاه عباس در سال 1010 هـ.ق با توجه به نذري که کرده بود، پياده از اصفهان به مشهد به جهت زيارت حضرت امام رضا عليه السلام عزيمت نمود. در تاريخ عباسي چنين آمده: «چون نواب کلب آستان علي نذر شرعي فرموده بودند که از مقر سلطنت پياده به زيارت امام الجن و الانس ابوالحسن علي بن موسي الرضا عليه السلام بروند در روز پنجشنبه پانزدهم ربيع الاول به نذر وفا نموده، پياده متوجه شدند...» [۳۵]
شاه عباس در اين سفر در جانب پايين پاي حضرت مدخلي گشود و دري مرصع به جواهر در آن نصب نمود و دوروزن يا دريچه براي گنبد تعبيه کرد تا درون حرم روشنايي گيرد. پس از آن هم داخل گنبد را از دود شمع و قناديل زدود و به نقاشي و بهسازي آن پرداخت، آن گاه بيرون گنبد را مورد توجه قرار داد و چون رويه گنبد توسط شاه طهماسب طلا کشيده شده بود، وي ساقه آن را با خشت طلا پوشانيد و کتيبهاي هم به خط عليرضا عباسي برآن نصب کرد که هنوز باقي است. شاه عباس قسمت شرقي صحن عتيق را گسترش داد و دو ايوان در شرق و غرب صحن جديد احداث نمود و آن گاه ايواني بزرگ در شمال صحن و مقابل ايوان اصلي بنا کرد که اکنون به «ايوان عباسي» مشهور است. [۳۶]
شاه عباس ظاهراً پس از بازپس گرفتن آذربايجان از دولت عثماني، مصمم شد که املاک و مستغلات و قسمتي از اموال خود را وقف پيغمبراسلام صلي الله عليه و آله و سلم و داوزده امام کند. او نخست تمامي املاک خود را وقف چهارده معصوم عليهم السلام کرد و توليت آن را خود برعهده گرفت و بعد از خود به جانشينانش واگذار کرد. شاه عباس در سال 1014 هـ.ق، بازار قيصريه و تمام بازارهاي اطراف ميدان نقش جهان را با کاروانسرا و حمامي در نزديکي ميدان که همگي در زمان او ساخته شده بود، وقف رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم کرد. يک سال بعد تمام املاک و مستغلات خاص خود را که به پول بيش از يکصد هزار تومان ارزش داشت، و عوايد سالانه آنها را که پس از وضع مخارج، در حدود هفتصد هزار تومان بود، وقف چهارده معصوم عليهم السلام کرد و دستور داد که حاصل املاک را به حداقل محسوب و به چهارده قسمت تقسيم کنند، چنان که هر قسمتي به ترتيب از قسمت بعد زيادتر باشد. به موجب وقفنامهاي که شيخ بهاءالدين محمد عاملي(معروف به شيخ بهايي) نوشت توليت اين موقوفات در زندگاني شاه عباس با شخص وي و پس از او با پادشاه زمان بود. [۳۷]
در تاريخ عالم آراي عباسي چنين آمده است که شاه عباس گفت: «....جميع اشياء سرکار من و آنچه اطلاق ماليت بر آن توان کرد حتي اين دو انگشتري که در دست دارم وقف است ليکن مشروط برآنست که به هر مصرفي که راي صوابنماي اشرف که متولي آنها است، اقتضا نمايد در راه دين و دولت صرف نمايند و از کتابخانه شريفه آنچه مصاحف و کتب عربي و علمي بود از فقه و تفسير و حديث و امثال ذلک وقف سرکار حضرت امام ثامن ضامن ابوالحسن علي بن موسي الرضا عليه الصلوة و السلام فرموده به آستانه مقدسه فرستادند...» [۳۸] جلالالدين محمد يزدي منجم باشي موقوفات مذهبي شاه عباس را به اين طريق ثبت کرده است:
1- صحن آستانه مشهد را توسعه داد و اطراف آن ايوانها و عمارات احداث و تزيين و نقاشي کرد.
2- در مقابل صحن خيابان احداث و نهر کشيد و در داخل صحن حوض ايجاد کرد.
3- گنبد خواجه ربيعالخيثم را در خارج از شهر مشهد برپا داشت. در قسمتي ديگر از موقوفات شاه عباس نقل شده که وي چنين وقف کرد: «وقف حضرت امام ثامن ضامن، امام رضا و ثوابش از نواب جنت مکانيست از بابت حاصل موقوفات محال خراسان 700 تومان» [۳۹]
يکي از محققين در خصوص اهميت وقف چنين مي نويسد: «واقعيت اين است که نهاد وقف، نهادي بسيار موثر در تاريخ اقتصادي ايران و ساخت اقتصادي نهاد ديني بوده است و تحولات آن تأثيري ژرف هم بر ساختار ديني و هم بر ديگر نهادهاي اجتماعي و سياسي ايران عصر صفوي گذاشته است. از سوي ديگر در داخل قلمرو صفويان به ويژه در پي گسترش مدارس و مساجدي که در آنها اعضاي ساختار ديني به تحصيل و تدريس ميپرداختند، موقوفات مربوط به آنها گسترش چشمگير يافت. هر مدرسه و مسجد بسته به باني آن، داراي موقوفاتي ميشد که گاه بسيار زياد بودند. از درآمد همين موقوفات بود که مواجب مدرسين، پيش نمازان و شهريه طلاب و هزينههاي نگهداري ساختمان پرداخت ميشد.» [۴۰] در عصر صفوي با افزايش امور موقوفات، به سرعت ضرورت اداره موقوفات احساس شد و بهخصوص اين که در دوره شاه اسماعيل تشيع اثني عشري به عنوان مذهب رسمي از سوي شاه معرفي و براي نظارت بر اشاعه تشيع و رياست بر افراد طبقات روحاني مقامي به نام «صدر» تعيين کرد و اداره کلي نهاد مذهب و نظارت بر اوقاف پس از شاه را به عهده «صدر» گذاشت. [۴۱]
شايان ذکراست که سده دهم در عين حال سده پيدايي و استقرار نهاد وقف صفوي است، دوران فرمانروايي شاه عباس يکم دوره شکوفايي بخشي از اين نهاد با کارکردهاي داخلي و خارجي، دوره پس از او تا روزگار شاه سليمان دوره استمرار حيات نهاد وقف در شکل نهادينه آن بود که تا عصر شاه سلطان حسين نيز استمرار يافت و دوره پس از سقوط اصفهان دوره آشفتگي در نهاد وقف است. [۴۲]
در عصر صفويه مهمترين موقوفات زمينهاي وقفي بود. پس از زمين، دکان، کاروانسرا، قنات، حمام و مانند آنها از جمله موارد وقف به شمار ميرفتند. هنگامي که وقف بر مساجد و مدارس در ميان بود، وسايل روشنايي، زيلو، کتاب به ويژه قرآن و ساير کتابهاي مورد نياز طلاب نيز وقف ميشدند. [۴۳]
موقوفات امام رضا عليه السلام در عهد افشاريه تا پايان قاجاريه
در دوره يکم (قبل رسيدن نادر به پادشاهي) نادر حتي در چهره يک واقف توجهي ويژه به نهاد ديني و اوقاف داشت. وي ضمن تکاپوهاي جنگي، به بقاع متبرکه و سروسامان دادن به اوضاع آنها توجه نشان ميداد. نادر پس از خلع تهماسب دوم از سلطنت، موقوفاتي فراوان وقف آستانه امام رضا عليه السلام در مشهد کرد. مجموع درآمد اين موقوفات دويست و پنجاه تومان تبريزي بود. اين موقوفات نشانگر آن است که نادر پيش از تاجگذاري در دشت مغان در صدد جلب نهاد ديني بود. او همچنين شمار زيادي کتاب را که احتمالاً کتابهاي کتابخانه سلطنتي صفويه در اصفهان بود، وقف آستانه مقدس مشهد کرد. بنابراين به نظر ميآيد نادر در دوره يکم حيات سياسي خويش به دليل کسب مشروعيت سياسي و ديني در صدد جلب حمايت و رضايت نهاد ديني بود. [۴۴]
با روي کار آمدن نادر شاه افشار اقدامات جديدي در حرم رضوي و آستانه مقدسه صورت گرفت او در سال 1144هـ.ق از هرات با خود سنگ مرمر بزرگي آورد که با آن سقاخانهاي احداث کردند و بعدها به سقاخانه اسماعيل طلايي معروف شد. ايوان ورودي حرم را که به ايوان «اميرعليشير» مشهور بود و نيز گلدسته مجاور آن را طلاکاري کرد و گلدسته جديدي در پشت ايوان عباسي ايجاد نمود. [۴۵] در تاريخ عالم آراي نادري چنين آمده است: «.... و حال خاطر فيض (مآثر) متعلق بر آن ميباشد که اولاً حوضي را که از دارالسلطنه هرات آورده شده، در مکان مرغوب نشيمن داده، که سقايان کوثر طلبان در آنجا نشسته، و جام آب به مردم داده، و تحصيل آخرت نمايند. نظر به فرمان واجب الاذعان، حوضي را که سابق بر اين در ميان صحن مقدس بود که اول استادان بنا گذاشته بودند، چهار بخش نموده، و در ميان حقيقي آن حوض مذکور را نشانيدند و کلاه فرنگي در بالاي آن قرار دادند، که روي آن را حسبالفرمان به تنکه طلا فرش نمودند و گلدسته بالاي سر و ايوان منسوب به مير عليشير را نيز استادان چابکدست و معماران با بند و بست در عرض مدت يک سال به اتمام رسانيده، به تنکه طلا صفا و جلا داده، چون بهشت عنبر سرشت و قصرهاي زرين خشت گردانيده، روشني بخش شبهاي تار و دلهاي بي صبر و قرار گرديد.... در آن وقت خاطر خورشيد مآثر صاحبقران اقتضا نمود که در مقابل گنبد عاليه گلدسته ديگر بنا بگذارند. در دم حسبالامر والا در آن پهلوي ايوان مقصوره گلدسته تازهاي احداث نموده، در مدت يک سال استادان صاحب وقوف به معماري استاد علينقي مشهدي به اتمام رسانيدند...» [۴۶]
مادر نادرشاه افشار در تاريخ اول محرم 1145 هـ.ق سهامي از مزرعه دهشک و شهر توس و چندين خانه و دکان در شهر مشهد وقف بر مصارف مختلف از جمله سقاخانه حضرت رضا عليه السلام کرد و در وقفنامه آمده است: «.... وقف صحيح شرعي نمودند بر مصارف يک باب سقاخانه مبارکه جديده که حوض مرمر شمن آن بعد از فتح دارالسلطنه هرات صانها الله تعالي عن الافات نواب فلک بر مصارف مقبره جناب فردوس مآب مرحمت و غفران پناه ارم آرامگاه بابا علي بيک(پدر زن نادر) و مزار والدين خود که از بابت موقوفات مزبور هر ساله چهارده تومان تبريزي در وجه دو نفر به تفضيل ذيل مقرر باشد که در سقاخانه حوض مرمر مزبور به امر سقايي اشتغال نمايند و در 5 ماه مدت گرمي هوا هر يوم مقدار سي من يخ ابتياع که در سقاخانه مزبور مصرف نمايند. هر شب مقدار پنج استار گداخته به مصرف روشنايي، هر ساله مبلغ شش تومان در ايام عاشورا عرق بيد مشک و تخم ريحان ابتياع و در آن شربت نموده به زوار مترددين بدهند. هر ساله مبلغ شانزده تومان تبريزي مواجب به چهار سقاي رابيهکش از قرار نفري چهار تومان که همه روزه با چهار رأس استر از حوض آب انبار واقع در بابا قدرت جهت شرب مترددين و زوار مشروب سازند.» [۴۷]
نادر پس از فتح قندهار، هند، بخارا و خوارزم در آخر سال 1153هـ.ق هداياي با ارزشي تقديم حرم رضوي کرد که از آن جمله قنديل طلاي مرصعي براي ضريح و تعدادي قنديل طلاي مينا براي حرم بود. بعد از نادر برادرزادهاش «علي قلي خان» مشهور به «عليشاه يا عادلشاه» املاک آستانه را که پيشتر توسط نادر داخل خالصات دولتي شده بود طي طوماري که به «طومار عليشاهي» معروف است به آستانه برگردانيد. و تعدادي روستا بر حرم وقف نمود. «سيد محمد متولي» هم که چهل روز از آغاز سال 1163هـ.ق را با نام «شاه سليمان ثاني» در مشهد حکومت داشت در اولين روز جلوس ضريح گرانبها و مرصع قبر نادر را از محل گور او به حرم منتقل کرد و بر روي مرقد امام رضا عليه السلام گذاشت. [۴۸] در دوره فرمانروايي زنديان، کريم خان قصد داشت مانند صفويان به موقوفات توجه نشان دهد و در زمينه و رونق آن فعاليتهايي از سوي وي صورت پذيرفت، گرچه موفق نشد کار زيادي انجام دهد ولي آثار ارزشمند و معروفي در شيراز از خود بر جاي گذاشت و موقوفاتي براي آنها در نظر گرفت. در زمان قاجاريه نيز به امرخير وقف توجه ميشد. مجدداً رواج وقف و افزايش موقوفات از سرگرفته شد و اروپايياني که در اين عصر از ايران ديدن کردهاند، از املاک فراوان موقوفه سخن گفتهاند، از جمله هانري رنه دالماني که در اواخر دوره سلطنت ناصرالدين شاه از ايران ديدن کرده مينويسد: املاک بسياري وقف مساجد و مدارس و بقاع متبرکه شده است و حتي کاروانسراها و يا تمامي يک بازار وقف شده است.«عايدات املاک وقفي زياد است، مخصوصاً عايدات موقوفات حضرت رضا عليه السلام که مقبره او در شهر مشهد واقع است بسيار مهم مي باشد.» وي درآمد موقوفات امام رضا عليه السلام را در سراسر کشور 6000 تومان نقد و 10000خروار غله ذکر ميکند. با وجود اين املاک موقوفه از دادن ماليات معاف بودند، شاه به عنوان حقالتوليه سالي هزارتومان از مشهد دريافت ميکرد. [۴۹] قاجاريه حرم مطهر را که در زمان صفويه گچبري شده و نادر شاه آن را تذهيب کرد، آيينهکاري کردند بهصورتي که اکنون ميباشد، دارالحفاظ هم در اين زمان آيينه کاري ميگردد و رواقهاي ديگر هم به همين صورت کلاً آيينه ميشوند، رواق دارالسعاده و صحن نو هم در عصر قاجاريه ساخته شدهاند و صحن نو عيناً از صحن کهنه اقتباس شده است. در صحن کهنه رنگ آبي و لاجوردي حاکميت دارد ولي در صحن نو رنگ زرد هم حاکم ميباشد. در اين زمان ايوان طلا ميشود و دارالضيافه بنا ميگردد، سه بدنه آن زمينه گچ و آيينهکاري بهصورت نقطه نقطه ميباشد، کارهاي زينتي اين دوران درخشنده ولي ناپايدار است. آنها طاقها را تختهاي کرده و روي آنها آيينه چسبانيده بودند. [۵۰] با توجه به آنچه پيرامون موقوفات حضرت امام رضا عليه السلام ذکر شد نکاتي در ذهن مترتب ميگردد که به آنها اشاره مينماييم.
1- با شهادت امام علي بن موسي الرضا عليه السلام علاقهمندان به مکتب اهل بيت عليهم السلام بهويژه امام رضا عليه السلام بيشتر ميشدند و مشتاقان آن حضرت با تحمل زحمات بسيار به زيارت ايشان همت ميگماشتند.
2- با گذشت زمان فضاهاي زيارتي و عبادي همراه با معماري اسلامي و سنتي رونق و فزوني يافت.
3- تلاش براي ايجاد رفاه حال زائران آن حضرت در طول دوران مختلف به عنوان يکي از محورهاي مهم فعاليتهاي متصديان مشهدالرضا محسوب گرديده است.
4- اسکان علما و سادات در جوار مرقد امام رضا عليه السلام در جهت تبليغ دين و توسعه و ترويج تشيع نيز اهميت بسزايي يافت.
5- گسترش سنت پسنديده وقف که ملهم از قرآن و سنت ارزشمند پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و خاندان مطهر ايشان بود، درميان طبقات مختلف جامعه اعم از سران حکومتي و بزرگان و قشر متوسط و توده مردم نيز ترويج شد و هرکدام از گروهها در حد وسع و فراخور حالشان به وقف توجه نمودند و قسمتي از دارايي و مايملک خود را وقف بارگاه ملکوتي امام هشتم کردند.
گستردگي موقوفات حضرت امام رضا عليه السلام
موقوفات امام رضا عليه السلام در گذشته بسيار گستردهتر از امروز بوده و اکنون رقبات زيادي در افغانستان و يا در مناطق خوارزم و ماوراءالنهر که جزء منطقه خراسان بودهاند، واقع شده که با تغيير مرزهاي سياسي، درآن طرف مرزها ماندهاند. گفتني است در قفقاز، آذربايجان، هند و پاکستان نيز در سابق موقوفههايي وجود داشته است. تعدادي موسسه ديني به نام امام رضا عليه السلام در هند و پاکستان نيز اکنون وجود دارند که مورد توجه شيعيان آنجاست و مردم در روزهايي خاص، در آن اماکن گرد هم ميآيند و از فضايل و مناقب آن حضرت سخن ميگويند و به نام آن امام نذر و نياز ميکنند. [۵۱]
در اسناد و مدارک آستان قدس رضوي و سازمان اسناد ملي ايران رقباتي از موقوفات آن حضرت در هرات و اطراف آن آمده، مخصوصاً موقوفات عباسقلي خان شاملو حاکم هرات و غوريان در ايام صفويه که شامل چندين پارچه ده و قنوات بوده و تا زمان جدايي هرات از خراسان در سال 1273هـ.ق (زمان ناصرالدين شاه) توليت و عوايد آن به آستان قدس ميرسيد، و از آن پس در سال 1274هـ.ش سلطان احمد خان حکمران هرات از جانب ناصرالدين شاه، توليت اين موقوفات را به عضدالملک متولي آستان واگذار کرد، همچنين املاک ديگري از جمله موقوفه خيرآباد و عطارباش (در زمان کامران شاه درّاني) وقف آستان گرديد. علاوه بر رقبات مذکور، موقوفات ذکر شده در طومار عليشاه (شامل غوريان، دهستان، و ده کن) و طومار عضدالملک (شامل موقوفههاي غوران، باشيان، مظفريه، کلوشک، ارتخوان، ده شکر، قهوه خانه، علي آباد، ده نقره، روج، نو شاهرخ، رباط سرخ و حمام ستار در دارالسلطنه بوده است) که شامل 23 رقبه بود و طبق اسناد موجود از سال 1181تا 1349.هـ.ق / 1311 هـ.ش با مالالمصالحه معين از طرف متوليان آستان قدس اجاره داده ميشد. [۵۲] موقوفات آستان قدس رضوي، در خوارزم، ماوراءالنهر، بخارا، قفقاز و آذربايجان تا هنگامي که تحت نفوذ ايران بودند مرتب ميرسيده و از هندوستان هم تا هنگامي که مسلمانان در آنجا حکومت ميکردند عوائد موقوفات ميرسيده و حاکمان مسلمان در نقاط مختلف هندوستان موقوفات را ميفرستادند. اکثر املاک آستان قدس، در حومه مشهد مقدس و بلوکات تابعهمشهد و ساير شهرستانهاي خراسان واقع و معدودي هم در تهران، قزوين، رشت، مازندران، آذربايجان، کرمان، اصفهان و شيراز ميباشد، املاک مزبور بعضي ششدانگ و پارهاي سهام، معدودي از آن وقف است. [۵۳]
نگاهي اجمالي به کارنامه آستان قدس رضوي
آستان قدس موسسهاي است که عوايد آن از درآمد املاک موقوفي و زمينهاي واگذار شده و غير ميباشد. آستان قدس نمونهاي است از موسسات داراي موقوفه که توانسته است با استفاده از اموال وقفي و موقوفات خود به عنوان يک موسسه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي فعاليتهاي ارزنده انجام داده و اقدامات چشمگيري در زمينههاي کشاورزي، دامداري و خدمات اجتماعي و فرهنگي و نيز در امر تهيه مسکن داشته است، به طوري که امروزه کساني که آشنايي نسبي با استان خراسان و آستان قدس دارند بر اين باورند که مهمترين وزنه اقتصادي در استان خراسان، آستان قدس رضوي ميباشد. [۵۴] در ذيل بهصورت فشرده برخي از فعاليتهاي آستان قدس رضوي را برميشمريم:
خدمات درماني
با استناد به برخي از متون تاريخي درمييابيم که در جوار بارگاه ملکوتي امام رضا عليه السلام از قديم شفاخانه و يا دارالشفا وجود داشته و مردماني مستضعف از آن بهره ميبردهاند. در کنار قبر مطهر آن امام همام، حکيمان و طبيباني بودهاند که در شفاخانه مبارکه، بيماران را معالجه و از اين راه، هم زائران و هم ساکنان مشهد مقدس را تيمارداري ميکردهاند. [۵۵] از عصر صفوي، نام طبيب و حکيمي که در آستان قدس رضوي بيماران را معالجه ميکرده آمده است. اسکندر بيک ترکمان در کتاب تاريخ عالم آراي عباسي مينويسد: «حکيم عمادالدين محمود که در علم و حکمت و دانشوري و حذاقت مشهور آفاق بوده، رسالات مرغوب و نسخههاي غريب از او در علم طب و تربيت معاجين و معالجه امراض مزمنه و مواد حاره خصوصاً جرب صغير و کبير که بين الجمهور به آتشک مشهور است، معتمد عليه اطبا است» تا آنجا که گويد: «..... او نيز به طبابت سرکار فيض آثار مأمور گشته، مدتها در مشهد مقدس معلي به معالجه مرضي مشغولي داشت و الحق جامع صفات و کمال و زبده اصحاب گزيده و ارباب افضال بود.» [۵۶] به موجب وقفنامهاي که در سال 931 هـ.ق نوشته شده است عتيق علي بن احمد بن ملک اسماعيل طوسي الاصل اردوبادي المنشا، املاکي را وقف بر آستانه نمود که اکنون معروف به موقوفات عتيقي است و شرط کرده از درآمد آن سهمي به مصرف مرضاي فقير برسد. در طومار وقفنامه علي شاه که به سال 1160هـ.ق نگاشته شده مينويسد: «در سنوات سابق سالي نود و چهار تومان براي مخارج دارالشفاء مقرربوده....» [۵۷] در حال حاضر دارالشفاي امام عليه السلام در جوار حرم حضرت رضا عليه السلام است که سالانه 500000 بيمار را ويزيت کرده و به بيش از 50000 نفر داروي رايگان ميدهد. داروخانه امام عليه السلام نيز که بزرگترين مرکز دارويي مشهد ميباشد سالانه بيش از 20000000 ريال داروي رايگان در اختيار مستمندان قرار ميدهد. علاوه بر مراکز درماني مشهد ميتوان بيمارستان مرتضوي در جهان آباد نوق، بيمارستان امام علي بن موسي الرضا عليه السلام در سيرجان و مرکز توانبخشي رضويه در رضا آباد رفسنجان را نيز نام برد که در سالهاي 1365 تا 1366هـ.ش مورد بهرهبرداري قرار گرفته است. [۵۸]
مجتمعهاي مسکوني
آستان قدس رضوي در مناطق مختلف مشهد مجتمعهاي مسکوني احداث کرده، اين مجتمعها بهصورت آپارتماني و يا ويلايي ساخته شده و با شرايطي در اختيار نيازمندان گذاشته شده است. [۵۹]
فعاليتهاي فرهنگي
آستان قدس خدمات فراواني در زمينه فرهنگي از قبيل برگزاري سمينارها و کنگرهها، چاپ و نشر کتاب، احداث کتابخانه، تأسيس دانشگاه و انتشار نشريات و روزنامه داشته است که بهطور فشرده به آنها اشاره خواهد شد: الف- کنگره جهاني حضرت رضا عليه السلام: اين کنگره تا کنون سه بار در سالهاي 1363، 1365و 1368 با هدف تحقيق پيرامون شخصيت علمي و سياسي امام رضا عليه السلام و ديگر ائمه اطهار تشکيل شده است که طي آن زندگي سراسر افتخار حضرت رضا عليه السلام و حضرت موسي بن جعفر عليه السلام مورد بررسي محققان اسلامي داخلي و خارجي قرار گرفته است. ب- بنياد پژوهشهاي اسلامي: اين بنياد در سال 1363 ايجاد شد و درآن حدود 300 نفر از اساتيد حوزه و دانشگاه، مترجمان و پژوهشگران در 23 گروه مشغول فعاليتهاي فرهنگي ميباشند. ج- دانشگاه علوم اسلامي رضوي: اين دانشگاه به منظور تربيت دانشمندان و اسلامشناسان محقق و آشنا به زبانهاي زنده دنيا با بهرهگيري از تجربيات حوزه و دانشگاه در سال 1363 تأسيس گرديده و هماکنون داراي 400 نفر دانشجو ميباشد. د- چاپ کتاب و روزنامه: آستان قدس از طريق بنياد پژوهشهاي اسلامي تا کنون طبق آخرين آمار 130 عنوان کتاب در موضوعات مختلف اسلامي و توسط موسسه چاپ و انتشارآستان قدس، 370 عنوان کتاب را چاپ و منتشر کرده است. همچنين آستان قدس در حال حاضر روزنامه سياسي، اجتماعي «قدس» را منتشر ميکند. [۶۰] ه- کتابخانه آستان قدس: کتابخانه مرکزي آستان قدس رضوي که تا کنون به اسامي: قرآنخانه حضرت، کتابخانه مبارکه آستان مقدسه، کتابخانه سرکار فيض آثار، کتابخانه مشهد رضا، کتابخانه مقدسه روضه مرضيه رضويه، کتابخانه مبارکه رضويه و کتابخانه آستان قدس رضوي ناميده شده است، يکي از قديميترين کتابخانههاي بزرگ اسلامي است که از قرون گذشته به عنوان ميراثي عظيم و گرانقدر براي ملت مسلمان ايران باقي مانده است. به اعتقاد تني چند از محققين تاريخ وقف قديميترين قرآن خطي به شماره 3004 که ابوالقاسم علي بن ناصرالدوله ابي الحسن محمد بن ابراهيم بن سيمجور(ابوعلي سيمجور در عهد نوح بن منصور ساماني، امير خراسان بوده است) در سال 363 هـ.ق و قرآن وقفي ابوالقاسم منصور بن محمد بن کثير تحت شماره 96 موجود در گنجينه قرآن به سال 393 هـ.ق به روضه مقدسه وقف شده است. در واقع سال 363 هـ.ق را نخستين سال تأسيس و تشکيل قرآنخانه و کتابخانه آستانه مقدس ميدانند. و نيز قرآن خطي که به تاريخ ماه رمضان 421 هـ.ق وقفنامهاي جداگانه دارد. [۶۱] براساس برخي از تحقيقات، آثاري از دوره سلاجقه در کتابخانه آستان قدس بهدست آمده که بعضي بنياد اين کتابخانه را به سده پنجم هجري ميرسانند. و همچنين قرآن ديگر که در اوايل قرن پنجم در دوره ديالمه وقف شده و واقف آن شهر ستي بنت الامير ابي العباس خسرو فيروز بن رکن الدوله است. در قرن نهم هجري مستفاد از ظهر نسخه موجود در کتابخانه به نام تفسير شيخ ابوالفتح رازي، آن است که واقف در وقفنامه مذکور نوشته است: «چون در روضه.... رضويه مطهره جوامع کلام الله و مصاحف بسيار بود اما تفسيري که همه طوايف استفاده معاني قرآني توانند نبود، بنابراين.... مشاراليه اين مجلد تفسير را با سه مجلد ديگر بر روضه شريفه... وقف کرد به تاريخ 861 الهجري» از مفاد اين وقفنامه برميآيد که کتابخانه آستانه مقدسه رضوي در سال 861 هجري داير و مورد استفاده بوده است و به علاوه داراي همه قسم از صحايف و تفاسير و قرائت لغات و غيره بوده است. در اواخر قرن هشتم و اوايل قرن نهم هجري (دوره سلطنت شاهرخ تيموري) که مساجد و مدارس و محافل ديني شهر مشهد مقدس رونق گرفته، کتابخانه آستانه نيز اهميت ديگري پيدا کرده است. [۶۲] با ظهور شاه اسماعيل صفوي در صحنه سياست ايران و رواج مذهب تشيع، شيعيان مشهد مقدس هم از تنگنا و فشار بيرون آمدند، شيعيان و علويان که اختيار و سدانت آستانه مقدسه را داشتند از تقيه خارج شدند و عقايد خود را اظهار داشتند و بدون ترس و واهمه به نشر معارف اهل بيت عليهم السلام پرداختند. يکي از کارهايي که در عهد صفويه مورد توجه و عنايت قرار گرفت، توسعه کتابخانه آستانه مقدسه بود، در اين عصر براي کتابخانه خازن تهيه شده و مدير معين گرديده و کتابها در اختيار مردم و علاقهمندان قرار گرفته است. پادشاهان صفوي خود، کتابهايي به اين کتابخانه هديه کردهاند و قرآنهايي بر اين آستان مبارک وقف نمودهاند. علما و فضلا نيز کتابهاي خود را وقف آن روضه مبارکه کردند و کتابخانه رسميت پيدا کرد. [۶۳] علاوه بر کتابخانه آستان قدس رضوي در کنار حرم مطهر امام رضا عليه السلام،کتابخانه و موزه مرتضوي در رفسنجان، کتابخانه مرّوج در يزد، کتابخانهاي در بروجرد و کتابخانه انصارالمهدي در کوي طلاب مشهد و طرح توسعه کتابخانه مسجدالرضا در مشهد، طرح و توسعه کتابخانه وزيري در يزد و ايجاد کتابخانه در کرمان، و همچنين احداث ساختمان جديد و کتابخانه موزه ملک در تهران، از جمله فعاليتهاي آستان قدس در اين زمينه ميباشد. [۶۴] و- بنياد فرهنگي رضوي: به منظور شرکت بيشترآستان قدس در فعاليتهاي آموزشي، بنياد فرهنگي رضوي تشکيل شد که از جمله فعاليتهاي آن گرفتن مجوز تأسيس دانشگاه امام رضا عليه السلام از شوراي عالي انقلاب فرهنگي و نيز اقدام به احداث مجتمعهاي آموزشي پيشدانشگاهي در سطوح ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان بوده است. [۶۵]
صنايع و کارخانجات آستان قدس
بخشي از فعاليتهاي آستان قدس رضوي در حوزه صنعت به شرح ذيل ميباشد:
1-کارخانه قند چناران: اين کارخانه در سال 1334 در زميني به مساحت سي و دو هکتار شامل کارخانه، منازل، بهداري و دبستان احداث گرديده است.
2-کارخانه آبکوه: يکي از قديميترين کارخانههاي قند در ايران ميباشد.
3-کارخانه قند تربت حيدريه (در سال 1330 تأسيس شده)
4-کارخانه نان قدس رضوي (در سال 1346 تأسيس شده)
5-تأسيس کارخانه نان رضوي در سيستان
6-شرکت کنسرو و سردخانه رضوي (در سال 1354 تأسيس شده)
7-کارخانه نخ ريسي و نساجي (در جنوب شهر مشهد)
8-شرکت فرش آستان قدس (بعد از پيروزي انقلاب اسلامي تأسيس گرديده)
9-کارخانه کاشي سازي آستان قدس [۶۶]
کشاورزي و دامداري در آستان قدس
يکي از کارهاي اساسي آستان قدس پرداختن به امور کشاورزي و باغداري و دامپروري است. آستان مقدس رضوي به لحاظ داشتن زمينهاي مرغوب زراعتي در اطراف مشهد مقدس و نواحي سرخس، دره گز، و ساير شهرهاي خراسان و ايران در زمينه توليد ميوهجات گوناگون و انواع محصولات کشاورزي و فرآوردههاي دامي بسيار فعال است. آستان قدس در سطح استان خراسان و نقاط ديگري که املاک کشاورزي دارد، صدها چاه عميق حفر کرده و زمينهاي زيادي را زير کشت برده است، بهطوري که از کارگزاران آستان قدس شنيده شده موسسه کشاورزي آستانه همواره از نظر فعاليتهاي کشاورزي و توليد زياد در استان خراسان در جايگاه اول قرار دارد و جايزه نخست را ميبرد. آستانه مقدسه در قريه کنويست واقع در حومه مشهد و همچنين در مزرعه نمونه طرق چند واحد دامپروري دارد و در آن صدها گاو شيرده از نژادهاي ايراني و خارجي نگهداري ميشوند که با روش علمي و جديد و مجهز به همه وسايل فني از آنها بهرهبرداري ميگردد، روزانه چندين تن شير به بازار مصرف عرضه ميکنند و کمبودها را جبران مينمايند. آستان قدس رضوي در کنار گاوداري به گوسفندداري هم اقدام کرده است. در مزرعه نمونه که منطقهاي بسيار وسيع و در يک زمين مسطحي که بين جادههاي سرخس و فريمان قرار دارد، هزارها گوسفند تربيت ميشود و سالي صدها تن گوشت در اختيار مصرفکنندگان قرار ميدهد. آستانه مقدس رضويه در مزرعه نمونه خوراک دام هم تهيه ميکند و همچنين تعدادي هم شتر که معمولاً از طرف عشاير هديه ميشوند نگهداري ميگردد. آستان قدس در رفسنجان باغهاي پسته دارد و در اين مورد بسيار فعال ميباشد و در کوههاي بين مشهد و سرخس هم درختهاي پسته کاشته که در آينده به بار خواهند نشست و ضمناً در اين منطقه و جاهاي ديگر به زنبورداري و توليد عسل هم پرداخته است. آستان قدس از نظر توليد انواع و اقسام ميوه و خربزه و هندوانه در خراسان در جايگاه اول قرار دارد. دهها باغ و مزرعه در حومه شهر مقدس مشهد به درختان ميوهدار اختصاص داده شدهاند، ميوهها را بستهبندي کردهاند و بهوسيله کاميونها در فلکه امام رضا عليه السلام به زائران و ساکنان شهر ميفروشند و مردم هم با کمال اشتياق ميوههاي باغ امام رضا عليه السلام را ميخرند و براي تبرک به شهر و ديار خود ميبرند. [۶۷]
آثار و پيامدهاي موقوفات حضرت امام رضا عليه السلام
از هنگام ورود امام رضا عليه السلام از مدينه به مرو (خراسان) و قدم گذاشتن به سرزمين ايران تا شهادت ايشان و از شهادت تا کنون، همواره برکات وجود مقدس حضرت شامل حال ايرانيان و ملل ديگر گرديده است. با توسعه موقوفات امام عليه السلام و فعاليتهاي آستان قدس رضوي در اين راستا، آثار و نتايج ارزندهاي در حوزههاي مختلف به يادگار گذارده که بهطور اجمال مورد بررسي قرار ميدهيم.
>حوزه مذهبي >حوزه اجتماعي >حوزه اقتصادي >حوزه علمي و پژوهشي و فرهنگي >حوزه بهداشت و درمان >حوزه هنري >حوزه سياسي، نظامي
حوزه مذهبي
1- عدهاي از واقفين، در وقفنامه خويش بخشي از درآمدهاي املاک و رقبات، مزارع و باغات و... خود را وقف امور ديني و توسعه شعائر اسلامي نمودهاند. از جمله تأمين هزينههاي مراسم سوگواري حضرت امام حسين عليه السلام يا برگزاري اعياد و جشنهاي مذهبي که اين دلالت بر اهميت وقف و جايگاه آن در تقويت و کمکرساني به تبليغ امور ديني و مباني ارزشمند آن است.
2- عدهاي از واقفين، در وقفنامههاي خود بخشي از درآمد مايملک مربوطه خود را وقف علوم ديني و توسعه مدارس و حوزههاي علميه و گسترش و جذب طلاب و علاقهمندان به معارف قرآني و کمک به وضعيت معيشتي طالبان علم قرار دادند که بدون دغدغه، وقت خود را به کسب علم و معارف دين و علوم اهل بيت عليهم السلام اختصاص دهند و نسبت به اين مهم کوشا باشند.
3- کمک به محرومين، مستمندان، در راه ماندگان و فقرا که سفارش قرآني و از توصيههاي حضرات معصومين عليهم السلام است، در سايهسار «وقف» بهويژه موقوفات حضرت امام رضا عليه السلام تا کنون ميسر و در آينده نيز دنبال خواهد شد.
4- توسعه تبليغات اسلامي و آشناسازي بيشتر جوانان با فرهنگ ديني، از طريق نصب بنرها، ماکتها، پلاکاردها در اماکن عمومي و چهارراهها و....
5- کمکهاي مالي به فقرا و مستضعفين براي رفتن به سفرهاي زيارتي
حوزه اجتماعي
1- تأسيس مراکز خيريه و عامالمنفعه جهت کمک رساني به افراد مستمند و مستضعف و بي سرپرست از قبيل انجمن ايتام، انجمن حمايت از بيماران کليوي، انجمن حمايت از معلولان و ناشنوايان، انجمن حمايت از بيماران مبتلا به ام اس، انجمن حمايت از بيماران مبتلا به صرع و....
2- تلاشهاي وسيع براي ايجاد اشتغال براي جوانان از طريق جذب آنان در صنايع و کشاورزي و دامپروري و... که موقوفه آستان قدس ميباشند.
3- کمک به خانههاي سالمندان و شيرخوارگاهها و حمايت از خانوادههاي زندانيان و معتادان و توسعه مراکز ترک اعتياد و...
4- ايجاد مراکز تفريحي و رفاهي سالم براي خانوادهها از قبيل توسعه فضاي سبز، سينما، خانههاي فرهنگ، زمينهاي ورزشي و تهيه امکانات آن و جذب جوانان به سمت فعاليتهاي فرهنگي، ورزشي و...
5- تبليغات وسيع در نهادها، ادارات و سازمانهاي دولتي جهت راهاندازي «نهاد وقف» در آنها به لحاظ جذب کمکها و اعانات و حمايتهاي موقوفي مردمي.
حوزه اقتصادي
1- ساخت و توسعه اماکن رفاهي براي مسافران در ميان شهرها و جادههاي بين شهري
2- ساخت و توسعه خانههاي مناسب و در عين حال ارزان قيمت جهت افراد کم درآمد و فاقد مسکن بهويژه زوجهاي جوان
3- راهاندازي کارگاههاي توليدي، صنايع دستي، سفالگري، قالي بافي و... در مراکز شهري و روستايي
4- تقويت صندوقهاي قرضالحسنه و حمايت و تشويق از واقفين در اين زمينه جهت خدمترساني بيشتر به نيازمندان از طريق اعطاي وام به آنها
5- تأمين جهيزيه دختران بيبضاعت و مستمند و کمک به ازدواج جوانان
6- کمکهاي مالي به خانوادههايي که در معرض بلاياي طبيعي از قبيل سيل و زلزله قرار گرفتهاند، يا در آتشسوزيهاي غيرمترقبه اموال خود را از دست دادهاند و نيازمند کمک مالي هستند.
حوزه علمي و پژوهشي و فرهنگي
1- کمک به آموزش و پرورش به لحاظ ساخت مدارس در مناطقي که با کمبود مدرسه مواجه هستند، بهويژه در مناطق محروم و روستاهاي دور افتاده
2- ساخت حوزههاي علميه، شعبههاي دارالقرآن الکريم در شهرها و روستاها
3- ساخت مراکز دانشگاهي بهويژه در مناطقي که فاقد امکانات علمي و پژوهشي و دانشگاه هستند.
4- ساخت و تقويت کتابخانههاي مساجد و کتابخانههاي عمومي در سطح شهرها و روستاها
5- ساخت خانههاي عالم، براي علمايي که براي امر تبليغ به روستاها و مناطق محروم عزيمت ميکنند.
6- حمايتهاي مالي از طلاب علوم ديني، دانشجويان و دانش آموزان
7- تأسيس واحدهاي انتشاراتي خيريه براي چاپ کتب ديني، علمي و فرهنگي و در اختيار گذاردن براي عموم مردم با قيمت ارزان
8- تلاش براي رفاه حال دانشجويان از طريق وامهاي صندوق رفاه و کمکهاي مالي درجهت ساخت خوابگاههاي دانشجويي
9- حمايتهاي مالي در حوزههاي فرهنگي، از قبيل برگزاري مسابقات کتابخواني، شب شعر، اردوهاي زيارتي، سياحتي، نمايشگاههاي کتاب، پوستر و حمايتهاي مالي از هنرمندان ولايي در تهيه ساخت فيلمهاي مذهبي، تاريخي و...
حوزه بهداشت و درمان
1- ساخت سرويسهاي بهداشتي در مراکز عمومي و جادههاي بين شهري
2- کمک به روستاييان از طريق اعزام دامپزشک به مناطق محروم جهت رسيدگي به حيوانات
3- ساخت و تأسيس بيمارستانها و درمانگاههاي خيريه با امکانات عالي و معاينه و تجويز دارو توسط پزشکان با ويزيتهاي مناسب و براي محرومين بهصورت درمان رايگان
4- انعقاد قرارداد با شرکتهاي بيمهگذار براي بيمه افراد مستضعف و مستمند
5- حمايتهاي مالي ويژه نسبت به بيماران خاص بي بضاعت، از قبيل بيماريهاي کليوي، سرطاني، ام اس و... و گذاردن دارو در اختيار آنان
حوزه هنري
1- راهاندازي مسابقات هنري، ازقبيل خوشنويسي(بهويژه خطاطاني که قرآن را با خط زيبا مينويسند)، نقاشي، تئاتر و فيلمهاي آموزنده مذهبي و حمايت مالي از علاقهمندان به اين رشتهها که بضاعت مالي ندارند.
2- راهاندازي و تأسيس موزهها از قبيل موزه قرآن، موزه خوشنويسي، موزه فرش، موزه نقاشي و موزه کتب خطي، موزه آثار باستاني و حمايتهاي مالي در اين زمينه
3- راهاندازي نمايشگاههاي مختلف کتاب، پوستر، عکس بهويژه متناسب با موضوعات روز و نياز جوانان
4- حمايت از کارگاههاي کاشيسازي که کاشيهاي مساجد، اماکن متبرکه، تکايا، حسينيهها و بقاع مذهبي را توليد ميکنند.
حوزه سياسي، نظامي
1- تلاش براي آگاهسازي مردم براي آشنايي با مسائل عقيدتي و سياسي، از قبيل برگزاري جلسات سخنراني در مساجد، حسينيهها، تکايا، بقاع متبرکه و استفاده از خطيبان آگاه به مسائل روز
2- برگزاري جلسات پرسش و پاسخ در جهت آگاهي بيشتر مردم نسبت به مسائل سياسي و پاسخ به شبهات مختلف که دشمنان اسلام بهويژه در حال حاضر از طريق رسانههاي جمعي از قبيل اينترنت، ماهواره و... تدارک ديدهاند.
3- آگاهسازي جوانان و تودههاي مردم در خصوص حفظ دستاوردهاي ارزشمند فرهنگ و تمدن اسلامي و محافظت از دستاوردهاي انقلاب اسلامي و پاسداري از خون شهيدان انقلاب و دفاع مقدس، و دفاع از ميراث غني اسلام و مبارزه با شبيخون فرهنگي و يا جنگ نرم که دشمنان اسلام هزينههاي زيادي در راه آن صرف نمودند.
4- تهيه بروشورهاي کوتاه و در عين حال جامع به لحاظ اطلاع رساني مسائل روز و سياسي و توزيع آن در مراکز ديني، علمي، آموزشي، فرهنگي، پارکها و... با تأکيد بر اين مسأله که در دين مبين اسلام «دين با سياست» توأم است.
5- آگاهسازي قاطبه مردم در خصوص بيداري اسلامي همراه با بصيرت و معرفت ديني
6- آشناسازي جوانان و نوجوانان با آموزشهاي نظامي، رزمي، توأم با آموزشهاي عقيدتي
7- کمک به خانوادههاي بي بضاعت سربازان و حمايت مالي از سربازان
نتيجهگيري
جريان توسعه و گسترش وقف در فرهنگ و تمدن اسلامي از يکسو مرهون قرآن، کلام مقدس الهي و از دوم سو فرمايشات نبي مکرم اسلام صلي الله عليه و آله و سلم و حضرات معصومين عليهم السلام و سيره عملي آن بزرگواران به لحاظ رسيدگي و انفاق به اقشار محروم و مستضعف و بهرهمندي بيشتر ضعفا از نعمات الهي است. پرمسلم است حضور امام رضا عليه السلام در ايران موجب پيوند بيشتر ايرانيان با خاندان پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم گرديد و عشق، محبت و مودت به اين خاندان به طرق مختلف از ناحيه ايرانيان پديدار شد. يکي از راهکارهاي ارادتمندي ايرانيان به اهل بيت عليهم السلام پس از شهادت امام رضا عليه السلام در قالب «وقف» به آستان مقدس رضوي تجلي پيدا کرد. بدين سان که گروههاي مختلف از پادشاهان، بزرگان، علما و اقشار متوسط قسمتي از مايملک خود را جهت استفاده از عايدات آن در امور خير و نيک «وقف» آستان قدس رضوي مينمودند. اين سنت حسنه اسلامي يک جريان خداپسندانه و خالصانه است که موجبات تحکيم تمدن اسلامي را مهيا نموده و عدهاي سخاتمندانه و بي منت عايدات اموالشان را در اختيار فقرا و محرومين و بهرهگيري در امور خير قرار دادهاند. برکات حضور امام رضا عليه السلام در ايران از هنگام ورود به اين سرزمين تا کنون و در آينده نيز قطعاً ادامه خواهد داشت و آستان قدس رضوي در راستاي سنت پسنديده وقف تا کنون خدمات ارزندهاي را در حوزههاي مختلف ديني، اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي، بهداشتي و درماني، صنعتي، هنري و سياسي از خود به يادگار گذارده است. وظيفه دولتمردان، مسئولان، علما، اساتيد و نخبگان در حوزه سنت پسنديده «وقف» بسي سنگين و خطير است و بايستي اين سنت ارزشمند از طريق رسانهها بهويژه صدا و سيما، روزنامهها و... بيشتر فرهنگسازي و در ميان آحاد مردم احيا گرديده که با احياي آن جمهوري اسلامي و تمدن پوياي آن غنيتر و دشواريهاي متعدد جامعه در سايهسار «وقف» و انفاق و احسان به فقرا و محرومين مرتفع و جامعهاي سرشار از برکات و معنويت توأم با اشتغال جوانان، توسعه علم و دانش و فناوري، رفع تبعيض و عدالت اجتماعي خواهيم داشت.
منابع
1-سفرنامه ابن بطوطه، ترجمه محمد علي موحد، مرکز انتشارات علمي و فرهنگي، تهران، (1361).
2-تاريخ بيهقي، ابوالفضل محمد بن حسين، به اهتمام دکتر غني و دکترفياض، انتشارات خواجو، تهران، (1362).
3-تاريخ عالم آراي عباسي ترکمان، اسکندر بيک ترکمان، به تصحيح محمد اسماعيل رضواني، انتشارات دنياي کتاب، تهران، (1377).
4-تاريخ سياسي شيعيان اثني عشري در ايران، پروين ترکمني آذر، به اهتمام موسسه شيعه شناسي،تهران، (1385).
5-تاريخ گسترش تشيع در ري، رسول جعفريان، آستان قدس حضرت عبدالعظيم عليه السلام، (1371).
6-امام رضا عليه السلام و ايران، سيد حسين حر، دفتر نشر معارف، قم، (1390).
7- حبيبالسير، غياثالدين خواند مير، انتشارات کتابفروشي خيام، تهران، (1353).
8- مجمل فصيحي، فصيح خوافي، تصحيح و تحقيق سيد محسن ناجي نصرآبادي، انتشارات اساطير، تهران، (1386).
9- ره آورد ايام (مجموعه مقالات اصفهان شناسي)، محمد حسين رياحي، انتشارات سازمان فرهنگي، تفريحي شهرداري اصفهان، (1385).
10- مهماننامه بخارا، فضل الله روز بهان خنجي، به اهتمام دکتر منوچهر ستوده، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، (1355).
11- نگاهي به وقف و آثار اقتصادي، اجتماعي آن، مصطفي سليمي فر، بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، مشهد، (1370).
12- تاريخچه اوقاف اصفهان، عبدالحسين سپنتا، انتشارات اداره کل اوقاف استان اصفهان، (1346).
13- ايران عصر صفوي، راجر سيوري، ترجمه کامبيز عزيزي، انتشارات سحر، (1366).
14- عيون اخبارالرضا عليه السلام، شيخ صدوق، ترجمه حميد رضا مستفيد و علي اکبر غفاري، نشر صدوق، تهران، (1372).
15- گنج هزار ساله، رمضانعلي شاکري، انتشارات مرکزي آستان قدس رضوي، مشهد، (1367).
16- ساختار نهاد و انديشه ديني در ايران عصر صفوي، منصور صفت گل، موسسه خدمات فرهنگي رسا، تهران، (1381).
17- اعلام الوري باعلام الهدي، فضل بن حسن طبرسي، موسسه آل البيت عليهم السلام، لاحياء التراث، قم (1376).
18- تاريخ آستان قدس رضوي، عزيزالله عطاردي، انتشارات عطارد، تهران، (1371).
19- سفرنامه کلاويخو، ترجمه مسعود رجب نيا، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، (1344).
20- اسناد موقوفات آستان قدس رضوي در هرات، علي کريميان، انتشارات سازمان اسناد ملي ايران، تهران، (1378).
21- سيماي ميراث فرهنگي خراسان، رجبعلي لباف خانيکي، انتشارات سازمان ميراث فرهنگي کشور، تهران، (1378).
22- پرتوي از سيماي وقف در ايران اسلامي، ميثم لطيفي، انتشارات سازمان اوقاف و امور خيريه، تهران، (1387).
23- تاريخ امامت، اصغر منتظرالقائم، نشر معارف، قم، (1384).
24- بحارالانوار، محمد باقر مجلسي، موسسه الوفاء، بيروت، (1403ق).
25- مقاله «نگاهي به تاريخچه يکي از قديميترين و مدومترين تشکيلات موقوفاتي در دنيا (آستان قدس رضوي) نويسنده: ابوالفضل حسن آبادي، مجموعه مقالات وقف و تمدن اسلامي، انتشارات اسوه، تهران، (1387).
26- عالم آراي نادري، محمد کاظم مروي، به تصحيح محمد امين رياحي، انتشارات علمي، تهران، (1374).
27- تاريخ عباسي يا روزنامه ملا جلال، جلال الدين منجم، به کوشش سيف الله وحيد نيا، نشر وحيد، تهران، (1366).
پانویس
- ↑ امام رضا علیه السلام و ایران ص155.
- ↑ بحار الأنوار ج2، ص30.
- ↑ اعلام الوری با علام الهدی، ج2، ص64.
- ↑ تاریخ امامت، ص216.
- ↑ تاریخ آستان قدس رضوی، ج2،ص628.
- ↑ سیمای میراث فرهنگی خراسان، ص34.
- ↑ سفرنامه ابن بطوطه، ج1 ، ص441.
- ↑ مهمان خانه بخارا، ص236.
- ↑ سفرنامه کلا ویخو، ص192.
- ↑ تاریخ آستان قدس رضوی، ج12، ص629.
- ↑ همان، ج2، ص628.
- ↑ سیمای میراث فرهنگی خراسان، ص34.
- ↑ عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص312.
- ↑ تاریخ گسترش تشیع درری، ص38.
- ↑ روآورد ایام(مجموعه مقالات اصفهان شناسی)، صص267-268.
- ↑ امام رضا علیه السلام وایران ، صص161-162.
- ↑ تاریخ آستان قدس رضوی، ج2، صص554-555.
- ↑ مجموعه مقالات وقف وتمدن اسلامی، ج3، ص597.
- ↑ تاریخ بیهقی، ص413.
- ↑ مجمل فصیحی، ج2، ص869.
- ↑ مجموعه مقالات وقف وتمدن اسلامی، ج3، صص597-598.
- ↑ امام رضا علیه السلام وایران، ص162.
- ↑ تاریخ سیاسی شیعیان اثنی عشری در ایران، ص317 به نقل از زبدة التواریخ حافظ ایرو، ج2، ص693.
- ↑ امام رضا علیه السلام وایران، ص162.
- ↑ پرتوی از سیمای وقف در ایران اسلامی، ص27.
- ↑ حبیب السیر، ج4، ص68.
- ↑ پرتوی از سیمای وقف در ایران اسلامی، ص27.
- ↑ تاریخ آستان قدس رضوی، ج2، ص754.
- ↑ پرتوی از سیمای وقف در ایران اسلامی، صص27-28.
- ↑ همان، ص28.
- ↑ ایران عصر صفوی، ص24.
- ↑ امام رضا علیه السلام وایران، ص163.
- ↑ تاریخ آستان قدس رضوی، ج2، ص555.
- ↑ سیمای میراث فرهنگی خراسان، ص37.
- ↑ تاریخ عباسی یا روزنامه ملا جلال، ص206.
- ↑ سیمای میرااث فرهنگی خراسان، ص37.
- ↑ اسناد موقوفات آستان قدس رضوی در هرات، ص50.
- ↑ تاریخ عالم آرای عباسی، ج2، ص1250.
- ↑ تاریخچه اوقاف اصفهان، صص45-46.
- ↑ ساختار نهاد واندیشه دینی در ایران عصر صفوی، ص318.
- ↑ اسناد موقوفات آستان قدس رضوی در هرات، ص54.
- ↑ ساختار نهاد اندیشه دینی ایران عصر صفوی، ص319.
- ↑ همان، ص329.
- ↑ همان، ص242.
- ↑ سیمای میراث فرهنگی خراسان، صص37-38 به نقل از عالم آرای نادری.
- ↑ عالم آرای نادری، ج1، صص202-203.
- ↑ اسناد موقوفات آستان قدس رضوی در هرات، ص57.
- ↑ سیمای میراث فرهنگی خراسان، صص38-39 به نقل از مجمع التواریخ، ص57.
- ↑ اسناد موقوفات آستان قدس رضوی در هرات، صص58-59.
- ↑ تاریخ آستان قدس رضوی، ج1، ص272.
- ↑ امام رضا علیه السلام وایران، ص165و166.
- ↑ اسناد موقوفات آستان قدس رضوی در هرات، ص64.
- ↑ تاریخ آستان قدس رضوی، ج2، صص556-557.
- ↑ نگاهی به وقف وآثار اقتصادی واجتماعی آن، ص106.
- ↑ امام رضا علیه السلام وایران، ص166.
- ↑ تاریخ عالم آرای عباسی، ج1، ص265.
- ↑ تاریخ آستان قدس رضوی، ج2، ص499.
- ↑ نگاهی به وقف وآثار اقتصادی واجتماعی آن، ص108(آمار ارائه شده مربوط به سال 67 وماقبل آن است.)
- ↑ تاریخ آستان قدس رضوی، ج2، ص683.
- ↑ نگاهی به وقف وآثار اقتصادی واجتماعی آن، صص109-110.
- ↑ گنج هزار ساله، صص30-32.
- ↑ همان، صص33-34.
- ↑ تاریخ آستان قدس رضوی، ج2، صص408-409.
- ↑ نگاهی به وقف وآثار اقتصادی واجتماعی آن، ص110
- ↑ همان، ص110.
- ↑ تاریخ آستان قدس رضوی، ج2، صص521-529.
- ↑ همان، صص543-544.