تهمت
تهمت، گمان بد بردن به كسى، كسى را به بدى متهم كردن، بهتان را گویند. تهمتاز ریشهی «وهم» مىباشد که «واو» آن به « تا» تبدیل شده و از آن به معناى نخست به مناسبت در بابهایی نظیر طهارت، صلاة، جهاد، تجارت، اجاره، نکاح، قضاء و قصاص سخن رفته است.
محتویات
حکم تهمت
بدون دلیل، گمان بد بردن به مؤمن و جاری ساختن آثار آن بر او، حرامو [۱] بلکه از گناهان کبیره به شمار آمده است. [۲] [۳] وارد شدن در جا یا کارى که زمینهی بدگمانى دیگران به شخص را فراهم مىکند، کراهت دارد. [۴]
اسباب تهمت
هریک از امور زیر مىتواند سبب تهمت گردد: بىمبالاتى در امر دین، دشمنی، دوستى، خویشاوندى و جز آنها از اعمال و افعالى که انسان را در معرض تهمت قرار مىدهد.
احکام متهم
۱) متّهم نبودن شاهد، از شرایط پذیرش شهادت او است و مراد از آن، مطلق تهمت نیست، بلکه منظور، تهمت خاص است و آن تهمتى است که منشأ آن، جلب منفعت براى شاهد یا دفع ضرر از او باشد. دشمنى دنیوی- و نه دینى- نیز بنابر قول مشهور از اسباب تهمت به شمار رفته و موجب عدم پذیرش شهادت متهم به این تهمت است. [۵] ۲ ) استفاده- اعم از خوردن، وضو گرفتن و مانند آن- از سؤر حائض متهمبه بىمبالاتى نسبت به نجاست، بلکه سؤر هر فردى که چنین است، کراهتدارد. [۶] [۷] ۳) بنابر قول مشهور نماز خواندن در لباس کسى که نسبت به نجاست متّهم به بىمبالاتى است کراهت دارد. برخى حکم یاد شده را نسبت به متّهم به ارتکاب سایر محرماتهمچون غصب تعمیم دادهاند. [۸] ۴) نقض آتش بس به صرف تهمت جایز نیست. [۹] ۵) رای مقوم (کسى که براى تعیین مقدار ارش ،انتخاب مىشود) صفاتى ذکر شده که متّهم نبودن وى در قیمت گذارى از آن جمله است. [۱۰] ۶) ضامن کردن اجیر در غیر صورت تهمت، مکروه است. در کلمات فقها براى این عبارت چند تفسیر ذکر شده از جمله: دو شاهد نسبت به اجیرى که متّهم به تقصیر نبوده، بر تقصیر او در کارش شهادت دهند. در این صورت ضامن کردن اجیر و گرفتن غرامت مال تلف شده از او کراهت دارد.
۷) اجیرى که نسبت به کار خود مطلقا- هرچند تقصیر نکرده باشد- ضامن است، مانند صنعتگر، در صورت عدم توجه اتهام تقصیر به وى، ضامن کردن و گرفتن غرامت از او کراهت دارد. [۱۱] ۸) براى مرد، مستحب است در صورت تصمیم بر ازدواج موقت با زنى که متهّم است (احتمال شوهردار بودنش داده مىشود) از حال او تفحص کند. [۱۲] ۹) سزاوار است تحقیق و تفحّص از سلامت و پاکى شاهد، پنهانى انجام گیرد؛ چه اینکه روش پنهانى، زمینهی این تهمت را که مزکّى (تزکیه کنندهی شاهد) از روى حیا یا وفادارى و وابستگى به شاهد یا امید به او و یا بیم از وى، او را تزکیه کرده است، منتفی مىسازد. [۱۳] ۱۰) مهمان کردن یکى از دو طرف دعوا بدون دیگرى بر قاضی- از این جهت که در موضع تهمت قرار مىگیرد- مکروه است. [۱۴] ۱۱) در موارد عدم ارائهی بینه توسط مدعی، منکر، قسم مىخورد و در صورت ردّ قسم بر مدّعى، مدّعى باید براى اثبات دعواى خود قسم بخورد مگر در مواردى خاص، از جمله موردى که منشأ طرح دعوا وجود تهمت باشد و مدّعى نسبت به امر مورد ادعاى خود جازم نباشد. در این صورت منکر بین قسم خوردن و خوددارى از آن مخیر است؛ لیکن نمىتواند قسم را به مدّعى برگرداند. [۱۵] ۱۲)ثبوت قسامه ،مبتنى بر وجود شبهه و تهمت در پرتو علائم و قرائن موجود است و با ارتفاع تهمت، موضوع قسامه منتفى است. [۱۶]
منبع
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام،ج۲، ص۶۷۲-۶۷۴.
پانویس
- ↑ وسائل الشیعة،ج۱۲، ص۳۰۲.
- ↑ رسائل الشهید الثانی، ص۲۹۳.
- ↑ جواهر الکلام،ج۴۱، ص۵۹.
- ↑ وسائل الشیعة،ج۱۲، ص۳۶.
- ↑ جواهر الکلام،ج۴۱، ص۶۰- ۷۲.
- ↑ جواهر الکلام،ج۱، ص۳۷۷.
- ↑ العروة الوثقى،ج۱، ص۵۵.
- ↑ جواهر الکلام،ج۸، ص۲۶۷-۲۶۹.
- ↑ جواهر الکلام،ج۲۱، ص۲۹۴.
- ↑ جواهر الکلام،ج۲۳، ص۲۹۰.
- ↑ جواهر الکلام،ج۲۷، ص ۲۵۴-۲۵۵.
- ↑ جواهر الکلام،ج۳۰، ص۱۵۸.
- ↑ جواهر الکلام،ج۴۰، ص۱۱۵.
- ↑ جواهر الکلام،ج۴۰، ص۱۳۰.
- ↑ جواهر الکلام،ج۴۰، ص۱۷۶-۱۷۸.
- ↑ جواهر الکلام،ج۴۲، ص۲۳۲.