پی سوز مسی وقفی تکیه مرزه بال شهرستان بابل وقفنامه آن

از ویکی خیر
نسخهٔ تاریخ ‏۱۲ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۴۸ توسط Wikikhair (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «مؤلفان:سارا علی لو(دانش آموخته تاریخ وکارشناس اداره کل میراث و فرهنگی وگرد...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

مؤلفان:سارا علی لو(دانش آموخته تاریخ وکارشناس اداره کل میراث و فرهنگی وگردشگری استان زنجان)- علی نوراللهی (دکتری باستان شناسی)

چکيده

نگهداري از مال وقفي در موقوفه، يکي از شرايط وقف است. اما متاسفانه بسياري از اموال وقفي که از نظر هنري و تاريخي باارزشند در دوران معاصر از جاي خود توسط افراد سودجو جابجا شده‌اند که بسياري از آنها به موزه‌هاي معتبر جهاني و کلکسيون‌هاي شخصي راه يافته است. در اين مقاله به يکي از اين اشياء که وقف تکيه مرزه بال از روستاهاي شهرستان بابل مازندران در دوره زنديه است پرداخته شده که سند کتبي آن، روي خود پي سوز وقفي کنده شده و از نظر تاريخي و نوشتاري جالب توجه مي‌باشد که مورد بررسي قرار گرفته است. کليد واژه‌ها وقف، بابل، تکيه مرزه بال، پي سوز، وقفنامه.

مقدمه

فرهنگ مجموعه‌اي از باورها، ارزش‌ها و رفتارهاست که اعضاي يک جامعه را پيوند مي‌دهد. اين تعريف از فرهنگ همه الگوهاي رفتاري و الگوي‌هاي فکري و انديشه‌ها و و مهارت‌ها و فن‌هايي را در بر مي‌گيرد که در ساخت مصنوعات به کار گرفته مي‌شود. [۱] بنابراين پي سوز را مي‌توان يک شيء فرهنگي دانست که انديشه سازنده آن و باني مالي آن که آن را براي منظور استفاده خاص آن در بناي تکيه مرزه بال ساخته‌اند را بازتاب مي‌دهد. اين شيء فرهنگي خود بازتابي از نفوذ فرهنگ و سنت وقف در لايه‌هاي مختلف جامعه است که به اين صورت و شکل خود را نشان داده است و از طرفي فرهنگ و سنت حسنه وقف در ايران پيشينه‌اي طولاني دارد و بر اساس منابع تاريخي به دوران پيش از اسلام مي‌رسد. و با آمدن اسلام اين سنت حسنه نه تنها اهميت خود را از دست نداد بلکه بر اساس تعليمات دين اسلام و روايات متعدد از پيامبر و ائمه رنگ جديدي به خود گرفت و معناي وسيع‌تري يافت. [۲] در اين مقاله پي سوز يا چراغ روغني که در سال 1220 ه.ق توسط شخصي ناشناس به تکيه روستاي مرزه بال (شکل1) وقف شده، مورد مطالعه و بررسي قرار مي‌گيرد که علاوه بر جنبه تاريخي نشان‌دهنده نفوذ وقف و جايگاه آن در نزد عامه مردم است که در حد وسع و توان خود سعي داشته‌اند تا با وقف وسايل هرچند معمولي اسباب آسايش و راحتي مردمان استفاده کننده از تکيه را فراهم سازند. بنابراين در اين مقاله ضمن ارائه مقدمه کوتاهي در مورد وقف و پيشينه آن، در ادامه به چگونگي نگهداري از اين اموال وقفي و بعد اجتماعي وقف و سپس به توصيف شيء وقفي و بررسي کتيبه کوتاه آن پرداخته و در پايان سعي شده که جمع بندي در مورد کليه مطالب ارائه گردد.

نگهداري وقف

يکي از آموزه هاي قرآني در باره وقف، تعيين شيوه نگهداري وقف است. تعليم عمومي قرآن آن است که نبايد وقف را جابه‌جا کرد، فروخت و يا تغيير در کاربري داد، مگر ضرورتي جدي اقتضا کند. اما نکته مهم در اين باره، امنيت و احترا م به وقف، شرايط و خصوصياتي است که واقف تعيين کرده و در افکار عمومي مطرح شده است. صيانت از وقف و تذکر به انحراف از آن از مصاديق امر به معروف و نهي از منکر است لذا پرهيز از آسيب ديدن فرهنگ وقف امري لازم و ضروري است. به هر حال حفظ وقف بر گسترش آن اهميت دارد. [۳]

بعد اجتماعي وقف

تأکيد بر بعد اجتماعي وقف امري لازم و ضروري است. پديده وقف داراي حيطه گسترده از فعاليت و اقدام مي‌باشد، تا جايي که اگر به درستي هدايت شود به بسياري از نيازها پاسخ مي‌دهد و هيچ گاه جامعه انساني با کمبودهاي اقتصادي، اجتماعي و آموزشي، فرهنگي روبرو نخواهد شد. اما مهم اين است که هم نيازها بر اساس اولويت در سطح افکار عمومي معرفي شود، هم ضرورت آن عيني و مناسب با عواطف، درک و توجه واقفان لحاظ شود. البته وقف مي‌تواند جنبه شخصي و خانوادگي داشته باشد و گاه بعد عمومي و در جهت پرکردن خلاءهاي اجتماعي که قرآن بر کارهاي عمومي و همياري و حل مشکلات و برطرف کردن نابساماني‌هاي جامعه از طريق تعاون و نيکي تأکيد مي‌کند. آنچه در اين ميان بيشتر ارزش دارد و قرآن آن را ترويج مي‌کند، فرهنگ‌سازي براي انجام کارهاي عام‌المنفعه و نهادينه کردن روحيه همدلي و همکاري و تشويق به تعاون و کمک به ديگران است. [۴]

مشخصات فني پي سوز وقفي

اين شيء شامل يک پي سوز مسي است. که در کلکسيوني شخصي در کارگاه يکي از مسگران بازار زنجان (کدي لر بازاري- روبروي مسجد شيخلي) نگهداري مي‌شود. هنگامي که نگارندگان از چگونگي ورود و دستيابي فرد مذکور به اين شيء وقفي سوالاتي نمودند اظهار داشت که اين شيء به‌صورت امانت از طرف شخصي نزد من گذاشته شده و از چگونگي و چند و چون آن بي اطلاع هستم، لذا با يادآوري اين نکته که جابجايي آثار وقفي عملي غير شرعي و اسلامي است، از آن شخص درخواست کرديم که اين شيء فرهنگي را به متوليانش يا اداره ميراث فرهنگي تحويل نمايد. فرد مذکور نيز به نقل از صاحب شيء اظهار کردند که در صدد برگرداندن و تحويل آن به اداره ميراث فرهنگي يا متوليان آن بوده است. اين پي سوز داراي بدنه‌اي کروي- بيضوي است که از ورقه مس ساخته شده است و داراي 17 سانتي‌متر ارتفاع و عرض 35 سانتي‌متر با لوله (طول هر لوله10 سانتي‌متر) مي‌باشد. که از مسي به ضخامت حدود 5 / 1 ميلي‌متر و به روش چکش‌کاري ساخته شده است. چهار لوله به‌صورت قرينه به چهار طرف بدنه آن به‌روش پرچ‌کردن براي قرار دادن فتيله جهت روشنايي قرار داده‌اند. همچنين دسته‌اي از يک ميله مسي با مقطع چهار گوش به‌صورت نيم دايره که جهت آويزان کردن به قلاب يا جايي که معمولاً در سقف بنا تعبيه مي‌کردند ايجاد شده است. اين دسته به‌وسيله دو ميخ مسي به دو طرف لبه ظرف پرچ شده است. اين ظرف روغندان و پي سوز که جهت روشنايي بخشي به فضاي داخلي تکيه (همان‌طور که از کتيبه برمي‌آيد) به‌کار رفته و فاقد کف براي نگهداشتن آن بر روي زمين است و کف آن گرد است. در صورت قرارگيري روي زمين فاقد ايستايي و تعادل است. لبه‌هاي آن براي از بين بردن تيزي لبه ورقه مسي و صاف کردن و شکل‌دهي به لبه به تو برگردانده شده و کوبيده شده است. لوله‌ها نيز از ورقه‌هاي مسي ساخته شده و به بدنه وصل شده‌اند به اين صورت که ابتدا ورقه‌هاي مسي را آماده کرده و بعد آن را به‌صورت لوله درآورده و بعد به شکاف گردي که در بدنه اصلي ظرف ايجاد نموده‌اند متصل کرده‌اند. دهانه اين لوله‌ها رو به بالا مي‌باشد براي اين‌که فتيله‌اي که در آن قرار مي‌گيرد و به مخزن روغن وصل مي‌شود بهتر بسوزد. از نظر شکل ظاهري اين شيء بسيار جالب است، سازنده آن طوري لوله‌ها را در بدنه اين ظرف تعبيه کرده که هنگام سوختن فتيله‌ها فضاي بيشتري را روشن نمايند. از نظر شيوه ساخت نيز يک شيء هنري محسوب مي‌شود. و در روي شانه ظرف کتيبه کوتاهي کنده شده که در واقع سند وقف همين شيء است. (شکل2-7) کتيبه وقفي يا وقفنامه قبل از پرداختن به سند و کتيبه وقفي اين پي سوز لازم است اشاره گردد که اين نوع وقف در اصطلاح وقف انتفاع [۵] ناميده مي‌شود زيرا منظور وقف‌هاي اين‌چنيني بهره‌برداري استفاده‌کنندگان از عين مال وقفي بوده است. در اينجا نيز پي سوز از آنجا که به‌عنوان روشن کننده فضاي تکيه مرزه بال وقف شده بنابراين وقف انتفاعي محسوب مي‌شود. (شکل8-9)

>کتيبه >صيغه وقف >محل وقف >شرايط وقف >موقوف عليه >عين موقوفه >نام واقف >سال وقف >بررسي اسامي اشخاص و مکان‌ ذکر شده در اين کتيبه

کتيبه

وقف تيکه [تکيه] مرزه بال نرود خارجه [منه؟] و تولت [توليت] بدست کربلائي درويش علي و دستاي [استاد؟] کربلائي صادق- سنه 1220 اين کتيبه که بر روي شانه اين پي سوز به‌وسيله قلم حکاکي شده است جمعاً شامل نوزده کلمه مي‌باشد و بسيار کوتاه و مختصر است. و از نظر فني بسيار جالب توجه است. و در آن تمامي شرايط يک سند وقفي و مال وقفي رعايت گرديده است که در زير به آن خواهم پرداخت.

صيغه وقف

با نام بردن از کلمه وقف در ابتداي کتيبه در واقع صيغه وقف جاري شده است. متوليان تکيه که در اين سند کوتاه وقفي به‌نام کربلايي درويش علي و استاد کربلايي صادق ذکر شده در واقع شاهدان و تأييدکنندگان وقف بوده‌اند.

محل وقف

که به روشني تکيه مرزه بال که روستايي در شهرستان بابل استان مازندران است مي‌باشد ذکر شده است. شرايط وقف واقفان در اين کتيبه کوتاه ذکر کرده‌اند که از محل تکيه خارج نشود.

موقوف عليه

در اين کتيبه کوتاه موقوف عليه همانا اهالي روستاي مرزه بال و تکيه مرزه بال و کساني است که در ايام سوگواري آل عبا از اين تکيه استفاده مي‌کرده‌اند، مي‌باشند و متولياني که در اين کتيبه نام برده شده‌‎اند بايستي شرايط وقف را کاملاً رعايت و از شيء موقوفي نگهداري مي کردند.

عين موقوفه

که در اين کتيبه ذکر نشده اما کاملاً روشن و بديهي است زيرا کتيبه وقف بر روي آن کنده و حکاکي شده و همين پي سوز روغني است که شرح آن گذشت. نام واقف در اين متن کوتاه اشاره‌اي به شخص واقف نشده است و کاملاً مجهول و ناشناس است. که احتمالاً به خاطر اجر معنوي آن بوده که واقف نخواسته نام خود را ذکر کند.

سال وقف

که در انتهاي اين کتيبه و جدا از بدنه کتيبه «سنه1220» ذکر گرديده است که برابر با سال 1184 ه.ش و مصادف با دوره زنديه و حکمراني کريمخان زند بوده است. بررسي اسامي اشخاص و مکان‌ ذکر شده در اين کتيبه در کتيبه وقفي پي سوز نام واقف مجهول است و تنها نام متوليان تکيه مرزه بال ذکر شده که شامل کربلايي درويش علي و کربلايي صادق مي‌باشد که نگارنده نتوانست اطلاعاتي از اين دو شخص به‌دست آورد. در کتيبه وقفي پي سوز مورد مطالعه نام تنها يک مکان به‌نام تکيه مرزه بال ذکر شده که با توجه به اهميت اين مکان که شيء به آن وقف شده و همچنين روستاي مرز بال در ادامه خواهم پرداخت. در لغت‌نامه دهخدا ذيل مرزه بال آمده است: دهي است از دهستان مشهد گنج افروز بخش مرکزي شهرستان بابل که در 17هزار و پانصد گزي جنوب بابل در دشت واقع است. ناحيه‌اي است داراي آب و هواي معتدل و مرطوب و 90 تن سکنه، آب آن از سجادرود تأمين مي‌شود. محصول عمده آن برنج، پنبه، نيشکر، غلات، کنف و صيفي و شغل مردمش زراعت و راهش مالرو است. روستاي مرزبال يکي از روستاهاي زيباي شهرستان بابل و بخش لاله آباد و دهستان کاري پي مي‌باشد که از نظر جغرافيايي در فاصله 8 کيلومتري مرکز شهرستان بابل واقع شده است. روستاي مرزبال از شمال با روستاي پيچا کلا و از جنوب با روستاي کارون و از غرب با روستاي آردکلا و از شرق با روستاي بالا بصرا همسايه مي‌باشد. طبق آخرين سرشماري در سال 90، روستاي مرزبال از نظر جمعيت داراي 750 نفر سکنه و حدود 170 خانوار است. از مناظر زيباي طبيعي در اين روستا وجود زمين‌هاي سرسبز کشاورزي و آب‌بندان‌هاي منحصر به فرد حوالي آن که همه ساله در فصل شکار و تابستان علاقه‌مندان بسياري را به‌سوي خود مي‌کشاند. امروزه از تکيه تاريخي آن اطلاعي در دست نيست که احتمالاً در گذر ايام تخريب و از بين رفته است. اما با توجه به کتيبه اين شيء وقفي، تکيه مرزه بال ذکر شده در زمان کريمخان زند سرپا بوده و احتمالاً ساخت بناي اصلي آن مربوط به دوره قبل از زنديه بوده و مورد استفاده اهالي روستا بوده است که در اين کتيبه دو تن از متوليان آن نام برده شده است. به هر روي از آنجا که اين تکيه امروزه کاملاً در اثر حوادث طبيعي يا غير طبيعي از بين رفته، نمي‌توان در مورد آن اظهار نظر کرد.

جمع بندي

متأسفانه در طي حوادث مختلف بسياري از اشياي وقفي که در گذشته به تکايا، مساجد، مدارس و اماکن عمومي وقف شده‌اند، امروزه ديگر در جاي خود قرار نداشته بلکه بسياري از آنها در دست اشخاص غير و يا توسط سوداگران فرهنگ سرقت شده و سر از موزه‌هاي بيگانه درآورده‌‎اند. اين مسأله لزوم توجه بيشتر به اشياي تاريخي وقفي که در اين اماکن نگهداري مي‎‌شوند را مي‌رساند که ثبت و ضبط و تشکيل پرونده ثبتي براي اين اشياء که علاوه بر نشان دادن جنبه معنوي و مادي وقف از منظر فرهنگي و تاريخي نيز داراي اهميت فراواني هستند. بنابراين براي جلوگيري از جابه‌جايي اموال منقول وقفي که به نمونه‌اي از آن در اين مقاله پرداخته شد، تشکيل موزه‌هاي وقفي در هر استان مي‌تواند راهکار مناسبي باشد که علاوه بر جنبه گردشگري سبب آشنايي هرچه بيشتر مردم با ضرورت نگهداري اين اشياي ارزشمند خواهد شد. و از جنبه فرهنگي سبب ترغيب بسياري از افرادي خواهد شد که به طريقي اين اشياء به آنها رسيده است. از طرفي هماهنگي با ميراث فرهنگي و نهادهاي متولي موقوفات سبب خواهد شد که اشياي منقولي از اين دست که در مکان‌هاي مذهبي و مقدس نگهداري مي‌شوند از سرقت به‌دست افراد سودجو و سوداگران فرهنگ جلوگيري گردد.

منابع

1- انسانشناسي فرهنگي، دانيل بيتسفرد پلاگ، ترجمه: محسن ثلاثي، تهران، نشر علمي، 1375.

2- وقف در فقه اسلامي، محمدحسن حائري يزدي، مشهد، بنياد پژوهش‌هاي اسلامي آستان قدس رضوي، 1380.

3- مروري بر کارکرد وقف در زمينه خدمات بهزيستي، ابراهيم علي محمدلو، تهران، اداره کل روابط عمومي بهزيستي کشور، 1388.

شکل شماره 1: موقعيت روستاي مرزه بال نزديک شهر بابل

شکل شماره 2: تصوير پي سوز مسي و کتيبه وقفي آن (ع. نوراللهي)

شکل شماره 3: تصوير پي سوز مسي و کتيبه وقفي آن (ع. نوراللهي)

شکل شماره 4: طراحي پي سوز مسي و جزييات فني آن (طرح: ع. نوراللهي)

شکل شماره 5: طراحي پي سوز مسي و جزييات فني آن (طرح ع. نوراللهي)

شکل شماره 6: طراحي پي سوز مسي و جزييات فني آن از بالا (طرح:ع. نوراللهي)

شکل شماره 7: طراحي کف گرد پي سوز مسي و جزييات فني آن (طرح:ع. نوراللهي)

شکل شماره 8: کتيبه وقفي پي سوز مفرغي و جزئيات آن (ع.نوراللهي)

شکل شماره 9: باز نويسي کتيبه وقفي پي سوز مفرغي و جزييات آن (طرح:ع. نوراللهي)

پانویس

  1. انسانشناسی فرهنگی، ص112.
  2. وقف در فقه اسلامی، صص26-28.
  3. مروری بر کارکرد وقف در زمینه خدمات بهزیستی، ص12 .
  4. همان، ص13.
  5. نوعی از وقف است که موقوف علیهم آنها، از عین موقوفه استفاده می کنند.