بررسی رابطه بین فرهنگ دینی و سلامت روان خیرین مراکز معلولین ذهنی شهر تهران: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو
(فرضیه‌های تحقيق:=)
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۳۶: سطر ۳۶:
 
تعاريف [[دين]] و فرهنگ با رويكرد مصداق‌گرايي نشان می‌دهد كه نسبت ميان فرهنگ و [[دين]]، نسبت كل و جزء است؛ فرهنگ كل است و [[دين]] جزء. اما وقتی‌که صحبت از فرهنگ دینی به میان می‌آید، [[فطرت]] انسانی در سرلوحه کار قرار می‌گیرد. [[انسان]] [[مسلمان]] باید خود را در غم و شادی دیگران شریک بداند؛ یعنی آنچه را برای خود می‌خواهد، برای دیگران نیز خواهان باشد و آنچه را برای خود آرزو می‌کند، برای دیگران نیز آرزومند باشد.  
 
تعاريف [[دين]] و فرهنگ با رويكرد مصداق‌گرايي نشان می‌دهد كه نسبت ميان فرهنگ و [[دين]]، نسبت كل و جزء است؛ فرهنگ كل است و [[دين]] جزء. اما وقتی‌که صحبت از فرهنگ دینی به میان می‌آید، [[فطرت]] انسانی در سرلوحه کار قرار می‌گیرد. [[انسان]] [[مسلمان]] باید خود را در غم و شادی دیگران شریک بداند؛ یعنی آنچه را برای خود می‌خواهد، برای دیگران نیز خواهان باشد و آنچه را برای خود آرزو می‌کند، برای دیگران نیز آرزومند باشد.  
  
در این حال، اگر موفقیت و کمالی نصیب دیگران شود، لذت می‌برد. [[رسول اکرم صلی‌الله علیهو آله]]  می‌فرمایند: اَحْبَبَ لِلنّاسِ ما تُحِبُّ لِنَفْسِکَ. آنچه برای خود می‌پسندی، برای دیگران نیز بخواه. اهمیت این نحوه از خیرخواهی به حدی است که در روایات تأکید شده دانشمندان و آگاهان اگر از خيرخواهى امتناع ورزند و دیگران را راهنمايى نكنند، خیانت‌پیشه کرده‌اند.  
+
در این حال، اگر موفقیت و کمالی نصیب دیگران شود، لذت می‌برد. [[رسول اکرم صلی‌الله علیهو آله]]  می‌فرمایند: اَحْبَبَ لِلنّاسِ ما تُحِبُّ لِنَفْسِکَ. آنچه برای خود می‌پسندی، برای دیگران نیز بخواه. اهمیت این نحوه از خیرخواهی به حدی است که در روایات تأکید شده دانشمندان و آگاهان اگر از خيرخواهى امتناع ورزند و دیگران را راهنمايى نكنند، خیانت‌ پیشه کرده‌اند.  
  
در فرهنگ اسلامی اولاً فرد و اجتماع باهم هستند، دیگران ‌هم بخشی از وجود [[انسان]] هستند. مصداق این بیت شعر «بنی‌آدم اعوضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند» است. این همان تفکر دینی است که انسان‌ها را به‌هم‌پیوسته می‌داند و انسان‌ها در غم همدیگر شریک هستند و باید به همدیگر کمک کنند  ناراحتی دیگران ناراحتی او هم است. این مسئله به جمع‌گرایی و ارزش‌هایی که در فرهنگ ما است برمی‌گردد. یکی از این ارزش‌ها کمک به دیگران است.
+
در فرهنگ [[اسلام]]ی اولاً فرد و اجتماع باهم هستند، دیگران ‌هم بخشی از وجود [[انسان]] هستند. مصداق این بیت شعر «بنی‌آدم اعوضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند» است. این همان تفکر دینی است که [[انسان‌]]ها را به‌هم‌پیوسته می‌داند و انسان‌ها در غم همدیگر شریک هستند و باید به همدیگر کمک کنند  ناراحتی دیگران ناراحتی او هم است. این مسئله به جمع‌گرایی و ارزش‌هایی که در فرهنگ ما است برمی‌گردد. یکی از این ارزش‌ها کمک به دیگران است.
  دین کلمه‌ای عربی به معنی اطاعت، آیین و شریعت است که در لاتین به‌صورت religion آمده است. این اصطلاح معنی واحدی که موردقبول دانشمندان رشته‌های علوم انسانی باشد ندارد و هر یک از دانشمندان از دیدگاه خود تعریف متفاوتی از دین ارائه کرده‌اند. رادکلیف براون، مردم‌شناس، تنها به کارکردهای دین توجه کرده و آن‌را باعث نگه‌داشت نظم اجتماعی می‌داند (شجاعی‌زند،1380). هورتون دین را به‌عنوان بسط میدان روابط اجتماعی آدم‌ها به فراسوی محدودیت‌های جامعه صرفاً بشری در نظر می‌گیرد (هورتون،1960). اسپنسرمی‌گوید ادیان اساساً عبارت‌اند از اعتقاد به وجود همه‌جا حاضر چیزی که تعقل ما از درک آن عاجز است (دورکیم، ترجمه پرهام،1382). پیتربرگر جامعه را دارای نظمی معنی‌دار (ناموس) می‌داند و بیان می‌کند انسان‌ها ذاتاً گرایش دارند که نظم معنی‌داری را بر واقعیت حاکم کنند و چون ناموس اسرارآمیز انگاشته می‌شود، از طریق دین خصلت قدسی پیدا می‌کنند (همیلتون،ترجمه ثلاثی،1381). بعضی از دین‌پژوهان مغرب زمین نیز دین را ابداع روشنگری می‌دانند (مورن،1988). مارکسدین را محصول جامعه طبقاتی دانسته و معتقد است از طریق دین با وعده آنچه در جهان دیگر خواهد آمد توجه از نابرابری‌ها و بی‌عدالتی‌ها در این جهان منحرف می‌شود(گیدنز، ترجمه صبوری،1382). وبر تنش ناشی از اختلاف میان آنچه تصور می‌کنیم باید باشد و آنچه عملاً رخ می‌دهد را سرچشمه دیدگاه مذهبی می‌داند (همیلتون، ترجمه ثلاثی،1381). دورکیم نیز معتقد بود دین را نمی‌توان تعریف کرد، مگر به ‌تبع خصلت‌هایی که همه‌جا با دین همراه است و دین را دستگاهی همبسته از باورها و اعمال مربوط به امور لاهوتی می‌داند و همه‌کسانی که پیرو آن هستند را در یک اجتماع اخلاقی واحد به نام کلیسا(امت) متحد می‌کند (دورکیم،ترجمه پرهام،1383). همچنین دین را شیرازه جامعه و پدیده‌های دینی را امری اجتماعی تلقی می‌کند که از طریق تجمعات شعائری و مراسم‌های مناسکی، هماهنگی و انسجام گروهی را تجدید و تقویت می‌کند(کوزر، ترجمه ثلاثی،1383).
 
  آلپورت اولین کسی بود که برای دین دو جنبه بیرونی و درونی در نظر گرفت. جهت‌گیری مذهبی بیرونی را حرکات و حالات و تفکرات مذهبی دانست که به‌منظور رفع نیازهای مختلف از آن استفاده می‌شود؛ ولی جهت‌گیری مذهبی درونی را حالتی می‌دانست که در آن حیات و زیست و زندگی فرد در دین و مذهب است و هر رفتار و تفکری که دارد در ارتباط باعقیده مذهبی اوست (صادقی،1378). فروم دین را تأمین‌کننده بخشی از نیازهای انسان دانسته و معتقد است دین به  انسان‌ها دید و کانون سرسپردگی می‌دهد (خسروپناه،1382). فروید بنیان‌گذار روان‌کاوی شخصیت، باورهای دینی را اوهام، جلوه‌های کهن‌ترین و قوی‌ترین امیال بشری دانست (هیک، ترجمه سالکی،1376) و بیان کرده است ریشه دین در ضعف و وابستگی اساسی به پدر و در آرزوهای ناکام انسان برای دسترسی به نیازهای کودکانه است که به شکل خدا جلوه می‌کند (خسروپناه،1372). ویلیام جیمز دین را نتیجه تأثیرات و احساسات و رویدادهایی می‌داند که برای هر انسانی در عالم تنهایی روی می‌دهد و انسان درمی‌یابد که بین او و چیزی که آن‌را امر خدایی می‌نامد، رابطه‌ای برقرار است.
 
  برخی متفکران اسلامی نیز دین را تعبیری استعاری از شریعت می‌دانند و شریعت را احکامی می‌دانند که خداوند وضع کرده و بر پیامبر وحی نموده و به دست وی صاحبان خرد را به پذیرش و عمل به آن احکام فراخوانده است (جرجانی به نقل از مصباح). طباطبایی در تعریف ادیان دارای شریعت چنین بیان کرده است که دین روش ویژه‌ای برای زندگی دنیوی است که مصلحت دنیوی انسان را در جهت کمال اخروی و حیات ابدی او تأمین می‌کند (طباطبایی،1362) مصباح یزدی نیز دین را اعتقاد به آفریننده‌ای برای جهان و انسان و دستورات عملی متناسب با این عقاید معرفی می‌کند (مصباح یزدی،1379). امام علی (علیه‌السلام) نیز در معنی دین فرموده‌اند، آغاز دین تسلیم بودن در برابر پروردگار و پایان آن بندگی خالص او کردن است؛ دین را جز عقل سامان نبخشد و از هر کار زشت و ناپسند بازمی‌دارد. درنهایت از دیدگاه اسلام دین را می‌توان چنین تعریف کرد: دین مجموعه‌ای از معارف، عقاید، احکام و اخلاق و در یک‌کلام هست‌ها و نیست‌ها و بایدها و نبایدهاست که خداوند جهت هدایت بشر به‌وسیله منابع و ابزاری چون کتاب، سنت، عقل و فطرت نازل فرموده است(خسروپناه،1379).
 
  ارائه تعریف کاملی از سلامت روان به دلیل نداشتن تعریف صحیح و قابل‌قبولی از به‌هنجاری مقدور نیست و هر یک از مکاتب روانشناسی و دانشمندان از نگاه خود تعاریف متفاوتی از سلامت روانی ارائه کرده‌اند. در سومین کنگره جهانی بهداشت روانی یک تعریف دوقسمتی ارائه کردند: 1. بهداشت روانی حالتی است ازنظر جسمی، روانی و عاطفی، در حدی که با بهداشت روانی دیگران انطباق داشته باشد و برای فرد مطلوب‌ترین رشد را ممکن سازد؛ 2. جامعه خوب جامعه‌ای است که برای اعضای خود چنین رشدی را فراهم سازد و درعین‌حال رشد خود را تضمین کند و نسبت به سایر جوامع بردباری نشان دهد(گنجی،1382) پاولف در تعریف سلامت روان می‌گوید رفتار عادی رفتاری است متعادل که به‌خوبی می‌تواند در مقابل استرس‌ها مقاومت نماید(حسینی،1377). رفتارگرایان بهداشت روانی را رفتاری می‌دانند که با محیط معینی، با نوعی به هنجاری رفتاری سازگاری دارد (گنجی،1382) و درنتیجه بهداشت روانی، رفتاری است که آموخته می‌شود (میلانی،1374). با جمع‌بندی تعاریف متفاوتی که از بهداشت و سلامت روانی ارائه‌شده می‌توان بهداشت روانی را علمی دانست برای بهزیستی و رفاه اجتماعی که تمامی زوایای زندگی را در برمی‌گیرد. به‌عبارت‌دیگر بهداشت روانی، دانش یا هنری است که به افراد کمک می‌کند که با ایجاد روش‌های صحیح روانی و عاطفی بتوانند با محیط خود، سازگاری حاصل کرده و برای حل مشکل خود از راه‌های مطلوب اقدام نماید (میلانی‌فر،1382). در اسلام نیز سلامت روان تحت عنوان سلامت فکر و جنبه‌های تکامل روانی مطرح‌شده، آن‌چنان‌که پیامبر اکرم(صلی‌الله و علیه و آله) فرمودند من برای کامل کردن اخلاق مبعوث شدم. پیامبر اکرم و ائمه اطهار علیهم‌السلام عالی‌ترین الگوهای انسان سالم بوده و مظهر سلامت روانی سایر انسان‌ها نیز به میزان تقرب به ملاک‌های انبیاء بستگی دارد.
 
فرضیه‌های تحقيق:
 
فرضيه اصلی پژوهش: بین فرهنگ دینی و سلامت روان خیّرین مراکز معلولین ذهنی شهر تهران، رابطه وجود دارد.
 
        اين فرضيه به 4 فرضيه فرعی زير تقسيم شد.
 
1. بين فرهنگ دینی و سلامت جسمانی خیّرین رابطه وجود دارد.
 
2. بين فرهنگ دینی و اضطراب در خیّرین رابطه وجود دارد.
 
3. بين فرهنگ دینی و افسردگی در خیّرین رابطه وجود دارد.
 
4. بين فرهنگ دینی و عملكرد اجتماعي در خیّرین رابطه وجود دارد.
 
روش تحقيق
 
  اين پژوهش كه از نوع تحقيقات علی پس از وقوع است كه در طرح پيش‌نگر و شرايط طبيعی به بررسی وجود رابطه بین فرهنگ دینی و سلامت روان خیّرین مراکز معلولین ذهنی شهر تهران پرداخته است.
 
جامعه نمونه و روش نمونه‌گیری
 
  جامعه آماری اين پژوهش کلیه خیّرین مراکز معلولین ذهنی شهر تهران در سال اخیر است كه طبق آمار واصله حدود 755نفر هستند. با استفاده از جدول مورگان 250 نفر به‌عنوان حجم نمونه انتخاب شد و با كمك روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای و با احتساب افت آزمودنی‌ها، ابزارهای تحقيق بين آن‌ها توزيع و درنهایت 225 پرسشنامه به‌عنوان نمونه نهايی جمع‌آوری شد.
 
ابزارهای سنجش
 
  جهت سنجش دین‌داری از پرسشنامه دین‌داری كرمی و شعيری (1386) استفاده شد. اين پرسشنامه با تکیه‌بر دين اسلام تهیه‌شده كه شامل 35 سؤال است كه بر اساس طيف ليكرت نمره‌گذاری شده است. اين پرسشنامه شامل دو خرده مقياس عقايد و احكام (19 سؤال) و اخلاق دينی (16 سؤال) است. حداكثر نمره پرسشنامه 140 و حداكثر نمره هر يك از خرده مقیاس‌ها به ترتيب (76) و (64) است. روايی آزمون به‌صورت هم‌زمان سنجی با پرسشنامه‌های نگرش مذهبی خدا یاری(1378)، آزمون معبد گلزاری(1378) و آزمون جهت‌گیری مذهبی آذربايجانی(1380) اجرا شد و ضرايب همبستگی با اين آزمون‌ها به ترتيب (63/0)، (64/0)، (69/0) به دست آمد. پايايی آزمون نيز بر اساس آلفای كرونباخ (93/0) محاسبه گرديد.
 
  جهت سنجش سلامت روانی نيز از پرسشنامه سلامت روانی فرم 28 سؤالی كه كلدبرگ و هيلر (1979) به‌منظور تشخيص اختلالات خفيف روانی ساخته‌شده است. اين ابزار دارای چهار خرده مقياس علائم جسمانی، علائم اضطرابی، افسردگی و عملكرد اجتماعی است و هر مقياس شامل 7 پرسش می‌شود (هندرسون 1990 به نقل از گلی1383). نمره‌گذاری اين پرسشنامه نيز بر اساس طيف لیکرت است و در هر مقياس نمره بالاتر از 6 بيانگر علائم مریضی است و كسب نمره كل بالاتر از 23 نشانه سلامت روانی كمتر است. اعتبار اين پرسشنامه با استفاده از روش بازآزمایی به‌دست‌آمده كه ضريب همبستگی آن در سطح (001/0) معنی‌دار بود و پايايی پرسشنامه نيز به‌وسیله دوباره سنجی(70/0)، تنصيف(93/0) و آلفای كرونباخ (90/0)به دست آمد.
 
یافته‌های تحقيق
 
  به‌منظور تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از آمارهای توصيفی ميانگين و انحراف معيار و آمارهای استنباطی ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون استفاده گرديده است. بنا بر جدول 1 ميانگين نمره دین‌داری47/122 و ميانگين نمره سلامت روانی 66/21 است.
 
  
 +
[[دین]] کلمه‌ای عربی به معنی اطاعت، آیین و شریعت است که در لاتین به‌صورت religion آمده است. این اصطلاح معنی واحدی که موردقبول دانشمندان رشته‌های علوم [[انسان]]ی باشد ندارد و هر یک از دانشمندان از دیدگاه خود تعریف متفاوتی از دین ارائه کرده‌اند.
  
 +
رادکلیف براون، مردم‌شناس، تنها به کارکردهای دین توجه کرده و آن‌را باعث نگه‌داشت نظم اجتماعی می‌داند (شجاعی‌زند،1380). هورتون [[دین]] را به‌عنوان بسط میدان روابط اجتماعی آدم‌ها به فراسوی محدودیت‌های جامعه صرفاً بشری در نظر می‌گیرد (هورتون،1960).
  
 +
اسپنسرمی‌گوید ادیان اساساً عبارت‌اند از اعتقاد به وجود همه‌جا حاضر چیزی که تعقل ما از درک آن عاجز است (دورکیم، ترجمه پرهام،1382). پیتربرگر جامعه را دارای نظمی معنی‌دار (ناموس) می‌داند و بیان می‌کند انسان‌ها ذاتاً گرایش دارند که نظم معنی‌داری را بر واقعیت حاکم کنند و چون ناموس اسرارآمیز انگاشته می‌شود، از طریق [[دین]] خصلت قدسی پیدا می‌کنند (همیلتون،ترجمه ثلاثی،1381).
  
 +
بعضی از دین‌پژوهان مغرب زمین نیز دین را ابداع روشنگری می‌دانند (مورن،1988). مارکسدین را محصول جامعه طبقاتی دانسته و معتقد است از طریق دین با وعده آنچه در جهان دیگر خواهد آمد توجه از نابرابری‌ها و بی‌عدالتی‌ها در این جهان منحرف می‌شود(گیدنز، ترجمه صبوری،1382).
  
 +
وبر تنش ناشی از اختلاف میان آنچه تصور می‌کنیم باید باشد و آنچه عملاً رخ می‌دهد را سرچشمه دیدگاه [[مذهب]]ی می‌داند (همیلتون، ترجمه ثلاثی،1381). دورکیم نیز معتقد بود [[دین]] را نمی‌توان تعریف کرد، مگر به ‌تبع خصلت‌هایی که همه‌جا با [[دین]] همراه است و [[دین]] را دستگاهی همبسته از باورها و اعمال مربوط به امور لاهوتی می‌داند و همه‌کسانی که پیرو آن هستند را در یک اجتماع اخلاقی واحد به نام کلیسا(امت) متحد می‌کند (دورکیم،ترجمه پرهام،1383).
  
 +
همچنین [[دین]] را شیرازه جامعه و پدیده‌های [[دین]]ی را امری اجتماعی تلقی می‌کند که از طریق تجمعات شعائری و مراسم‌های مناسکی، هماهنگی و انسجام گروهی را تجدید و تقویت می‌کند(کوزر، ترجمه ثلاثی،1383).
  
 +
آلپورت اولین کسی بود که برای [[دین]] دو جنبه بیرونی و درونی در نظر گرفت. جهت‌گیری مذهبی بیرونی را حرکات و حالات و تفکرات [[مذهب]]ی دانست که به‌منظور رفع نیازهای مختلف از آن استفاده می‌شود؛ ولی جهت‌گیری مذهبی درونی را حالتی می‌دانست که در آن حیات و زیست و زندگی فرد در [[دین]] و [[مذهب]] است و هر رفتار و تفکری که دارد در ارتباط باعقیده [[مذهب]]ی اوست (صادقی،1378).
  
 +
فروم [[دین]] را تأمین‌کننده بخشی از نیازهای [[انسان]] دانسته و معتقد است [[دین]] به  انسان‌ها دید و کانون سرسپردگی می‌دهد (خسروپناه،1382). فروید بنیان‌گذار روان‌کاوی شخصیت، باورهای [[دین]]ی را اوهام، جلوه‌های کهن‌ترین و قوی‌ترین امیال بشری دانست (هیک، ترجمه سالکی،1376) و بیان کرده است ریشه [[دین]] در ضعف و وابستگی اساسی به پدر و در آرزوهای ناکام [[انسان]] برای دسترسی به نیازهای کودکانه است که به شکل [[خدا]] جلوه می‌کند (خسروپناه،1372).
  
 +
ویلیام جیمز [[دین]] را نتیجه تأثیرات و احساسات و رویدادهایی می‌داند که برای هر انسانی در عالم تنهایی روی می‌دهد و [[انسان]] درمی‌یابد که بین او و چیزی که آن‌را امر [[خدا]]یی می‌نامد، رابطه‌ای برقرار است.
 +
 
 +
برخی متفکران اسلامی نیز [[دین]] را تعبیری استعاری از شریعت می‌دانند و شریعت را [[احکام]]ی می‌دانند که [[خداوند]] وضع کرده و بر [[پیامبر]] وحی نموده و به دست وی صاحبان خرد را به پذیرش و عمل به آن [[احکام]] فراخوانده است (جرجانی به نقل از مصباح).
 +
 +
طباطبایی در تعریف [[ادیان]] دارای شریعت چنین بیان کرده است که دین روش ویژه‌ای برای زندگی دنیوی است که مصلحت دنیوی [[انسان]] را در جهت کمال اخروی و حیات ابدی او تأمین می‌کند (طباطبایی،1362) مصباح یزدی نیز [[دین]] را اعتقاد به آفریننده‌ای برای جهان و [[انسان]] و دستورات عملی متناسب با این عقاید معرفی می‌کند (مصباح یزدی،1379).
 +
 +
[[امام علی (علیه‌السلام)]] نیز در معنی دین فرموده‌اند، آغاز [[دین]] تسلیم بودن در برابر پروردگار و پایان آن بندگی خالص او کردن است؛ دین را جز عقل سامان نبخشد و از هر کار زشت و ناپسند بازمی‌دارد. درنهایت از دیدگاه [[اسلام]] [[دین]] را می‌توان چنین تعریف کرد: [[دین]] مجموعه‌ای از معارف، عقاید، [[احکام]] و اخلاق و در یک‌کلام هست‌ها و نیست‌ها و بایدها و نبایدهاست که [[خداوند]] جهت هدایت بشر به‌وسیله منابع و ابزاری چون کتاب، سنت، [[عقل]] و [[فطرت]] نازل فرموده است(خسروپناه،1379).
 +
 
 +
ارائه تعریف کاملی از سلامت روان به دلیل نداشتن تعریف صحیح و قابل‌قبولی از به‌هنجاری مقدور نیست و هر یک از مکاتب روانشناسی و دانشمندان از نگاه خود تعاریف متفاوتی از سلامت روانی ارائه کرده‌اند.
 +
 +
در سومین کنگره جهانی بهداشت روانی یک تعریف دوقسمتی ارائه کردند:
 +
 +
1. بهداشت روانی حالتی است ازنظر جسمی، روانی و عاطفی، در حدی که با بهداشت روانی دیگران انطباق داشته باشد و برای فرد مطلوب‌ترین رشد را ممکن سازد؛
  
 +
2. جامعه خوب جامعه‌ای است که برای اعضای خود چنین رشدی را فراهم سازد و درعین‌حال رشد خود را تضمین کند و نسبت به سایر جوامع بردباری نشان دهد(گنجی،1382) پاولف در تعریف سلامت روان می‌گوید رفتار عادی رفتاری است متعادل که به‌خوبی می‌تواند در مقابل استرس‌ها مقاومت نماید(حسینی،1377).
  
 +
رفتارگرایان بهداشت روانی را رفتاری می‌دانند که با محیط معینی، با نوعی به هنجاری رفتاری سازگاری دارد (گنجی،1382) و درنتیجه بهداشت روانی، رفتاری است که آموخته می‌شود (میلانی،1374).
  
    جدول1-ميانگين و انحراف معيار فرهنگ دینی و ابعاد آن و سلامت روانی و ابعاد آن
+
با جمع‌بندی تعاریف متفاوتی که از بهداشت و سلامت روانی ارائه‌شده می‌توان بهداشت روانی را علمی دانست برای بهزیستی و رفاه اجتماعی که تمامی زوایای زندگی را در برمی‌گیرد.
                شاخص‌ها               
 
متغيرها ميانگين انحراف معيار
 
دین‌داری 47/122 03/13
 
پاي‌بندی به عقايد و احكام 07/69 18/7
 
اخلاق دينی 71/52 54/7
 
سلامت روانی 66/21 80/10
 
سلامت جسمانی 31/6 75/3
 
اضطراب 6 94/3
 
افسردگی 77/2 22/3
 
عملكرد اجتماعی 56/6 48/2
 
  
 +
به‌عبارت‌دیگر بهداشت روانی، دانش یا هنری است که به افراد کمک می‌کند که با ایجاد روش‌های صحیح روانی و عاطفی بتوانند با محیط خود، سازگاری حاصل کرده و برای حل مشکل خود از راه‌های مطلوب اقدام نماید (میلانی‌فر،1382).
  
 +
در [[اسلام]] نیز سلامت روان تحت عنوان سلامت فکر و جنبه‌های تکامل روانی مطرح‌شده، آن‌چنان‌که [[پیامبر اکرم(صلی‌الله و علیه و آله)]] فرمودند من برای کامل کردن اخلاق مبعوث شدم. [[پیامبر اکرم]] و [[ائمه اطهار علیهم‌السلام]] عالی‌ترین الگوهای انسان سالم بوده و مظهر سلامت روانی سایر انسان‌ها نیز به میزان تقرب به ملاک‌های [[انبیاء]] بستگی دارد.
 +
==فرضیه‌های تحقيق:==
  
 +
===فرضيه اصلی پژوهش: بین فرهنگ [[دین]]ی و سلامت روان خیّرین مراکز معلولین ذهنی شهر تهران، رابطه وجود دارد.===
  
 +
اين فرضيه به 4 فرضيه فرعی زير تقسيم شد.
  
 +
1.بين فرهنگ [[دین]]ی و سلامت جسمانی [[خیّرین]] رابطه وجود دارد.
  
 +
2.بين فرهنگ [[دین]]ی و اضطراب در [[خیّرین]] رابطه وجود دارد.
  
 +
3.بين فرهنگ [[دین]]ی و افسردگی در [[خیّرین]] رابطه وجود دارد.
  
 +
4.بين فرهنگ [[دین]]ی و عملكرد اجتماعي در [[خیّرین]] رابطه وجود دارد.
 +
==روش تحقيق==
  
 +
اين پژوهش كه از نوع تحقيقات علی پس از وقوع است كه در طرح پيش‌ نگر و شرايط طبيعی به بررسی وجود رابطه بین فرهنگ دینی و سلامت روان [[خیّرین]] مراکز معلولین ذهنی شهر تهران پرداخته است.
 +
==جامعه نمونه و روش نمونه‌گیری==
  
 +
جامعه آماری اين پژوهش کلیه [[خیّرین]] مراکز معلولین ذهنی شهر تهران در سال اخیر است كه طبق آمار واصله حدود 755نفر هستند.
  
 +
با استفاده از جدول مورگان 250 نفر به‌عنوان حجم نمونه انتخاب شد و با كمك روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای و با احتساب افت آزمودنی‌ها، ابزارهای تحقيق بين آن‌ها توزيع و درنهایت 225 پرسشنامه به‌عنوان نمونه نهايی جمع‌آوری شد.
 +
==ابزارهای سنجش==
  
جدول 2- همبستگی بين فرهنگ دینی و ابعاد آن،سلامت روان و ابعاد آن
+
جهت سنجش دین‌داری از پرسشنامه [[دین‌]]داری كرمی و شعيری (1386) استفاده شد.
متغيرها سلامت روانی سلامت جسمانی اضطراب افسردگی عملكرد اجتماعی
+
 
دین‌داری 229/0- =r
+
اين پرسشنامه با تکیه‌بر دين اسلام تهیه‌شده كه شامل 35 سؤال است كه بر اساس طيف ليكرت نمره‌گذاری شده است. اين پرسشنامه شامل دو خرده مقياس عقايد و [[احكام]] (19 سؤال) و [[اخلاق دينی]] (16 سؤال) است.
P<0/001 122/0- =r     
+
 
P<0/01  180/0- =r
+
حداكثر نمره پرسشنامه 140 و حداكثر نمره هر يك از خرده مقیاس‌ها به ترتيب (76) و (64) است. روايی آزمون به‌صورت هم‌زمان سنجی با پرسشنامه‌های نگرش [[مذهب]]ی [[خدا]] یاری(1378)، آزمون معبد گلزاری(1378) و آزمون جهت‌گیری مذهبی آذربايجانی(1380) اجرا شد و ضرايب همبستگی با اين آزمون‌ها به ترتيب (63/0)، (64/0)، (69/0) به دست آمد. پايايی آزمون نيز بر اساس آلفای كرونباخ (93/0) محاسبه گرديد.
P<0/0001 263/0=r
+
 
P<0/0001 185/0- =r
+
جهت سنجش سلامت روانی نيز از پرسشنامه سلامت روانی فرم 28 سؤالی كه كلدبرگ و هيلر (1979) به‌منظور تشخيص اختلالات خفيف روانی ساخته‌شده است. اين ابزار دارای چهار خرده مقياس علائم جسمانی، علائم اضطرابی، افسردگی و عملكرد اجتماعی است و هر مقياس شامل 7 پرسش می‌شود (هندرسون 1990 به نقل از گلی1383). نمره‌گذاری اين پرسشنامه نيز بر اساس طيف لیکرت است و در هر مقياس نمره بالاتر از 6 بيانگر علائم مریضی است و كسب نمره كل بالاتر از 23 نشانه سلامت روانی كمتر است.  
P<0/0001
+
 
پايبندی به عقايد و احكام 145/0- =r
+
اعتبار اين پرسشنامه با استفاده از روش بازآزمایی به‌دست‌آمده كه ضريب همبستگی آن در سطح (001/0) معنی‌دار بود و پايايی پرسشنامه نيز به‌وسیله دوباره سنجی(70/0)، تنصيف(93/0) و آلفای كرونباخ (90/0)به دست آمد.
P<0/003 82/0- =r
+
==یافته‌های تحقيق==
P<0/059 100/0- =r
 
P<0/029 179/0- =r
 
P<0/0001 114/0- =r
 
P<0/015
 
اخلاق دينی 256/0- =r
 
P<0/0001 831/0- =r
 
P<0/006 216/0- =r
 
P<0/0001 280/0- =r
 
P<0/0001 209/0- =r
 
P<0/0001
 
یافته‌های مربوط به فرضيات تحقيق
 
  اين پژوهش در ارتباط با يك فرضيه اصلی و چهار فرضيه فرعی انجام شد، ابتدا هر فرضيه را بيان كرده و سپس با توجه به جدول مربوطه و نتايج آماری هر جدول فرضيه موردنظر را تأييد يا رد می‌کنیم.
 
فرضيه اصلی: بين فرهنگ دینی و سلامت روانی خیّرین رابطه وجود دارد.  
 
  با توجه به جدول شماره 2 نتايج همبستگی رابطه منفی معنی‌داری را بين فرهنگ دینی و سلامت روانی نشان داد و همچنين دو خرده مقياس عقايد و احكام (145/0-=r، 003/0p<) و اخلاق دينی (225/0-=r، 0001/0p<) به‌صورت معنی‌داری با سلامت روانی افراد رابطه دارد و درنتیجه فرضيه تحقيق پذيرفته می‌شود. همچنين با توجه به نتايج تحليل رگرسيون (جدول 3) می‌توان بيان كرد كه بين سلامت روانی و ابعاد فرهنگ دینی رابطه چندگانه‌ای وجود دارد، به اين معنی كه توجه به عقايد و احكام با سلامت روانی رابطه معنی‌داری دارد، اما وقتی اخلاق دينی به معادله رگرسيون اضافه می‌شود، اين رابطه ديگر معنی‌دار نيست و عقايد و احكام تأثیر خود را به‌واسطه توجه به اخلاق دينی بر سلامت روانی می‌گذارد. به‌عبارت‌دیگر عامل اول علت دورتر سلامت روانی و عامل دوم علت نزدیک‌تر سلامت روانی است.  
 
 
    
 
    
 +
به‌منظور تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از آمارهای توصيفی ميانگين و انحراف معيار و آمارهای استنباطی ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون استفاده گرديده است. بنا بر جدول 1 ميانگين نمره دین‌داری47/122 و ميانگين نمره سلامت روانی 66/21 است.
 +
 +
[[پرونده:اولین همایش جامعه مقاله دوازدهم 1.JPG|اصلی|وسط]]
 +
 +
[[پرونده:اولین همایش جامعه مقاله دوازدهم 2.JPG|اصلی|وسط]]
 +
 +
==یافته‌های مربوط به فرضيات تحقيق==
 +
 +
اين پژوهش در ارتباط با يك فرضيه اصلی و چهار فرضيه فرعی انجام شد، ابتدا هر فرضيه را بيان كرده و سپس با توجه به جدول مربوطه و نتايج آماری هر جدول فرضيه موردنظر را تأييد يا رد می‌کنیم.
 +
 +
===فرضيه اصلی: بين فرهنگ دینی و سلامت روانی خیّرین رابطه وجود دارد.===
 +
 +
با توجه به جدول شماره 2 نتايج همبستگی رابطه منفی معنی‌داری را بين فرهنگ دینی و سلامت روانی نشان داد و همچنين دو خرده مقياس [[عقايد]] و [[احكام]] (145/0-=r، 003/0p<) و [[اخلاق دينی]] (225/0-=r، 0001/0p<) به‌صورت معنی‌داری با سلامت روانی افراد رابطه دارد و درنتیجه فرضيه تحقيق پذيرفته می‌شود.
 +
 +
همچنين با توجه به نتايج تحليل رگرسيون (جدول 3) می‌توان بيان كرد كه بين سلامت روانی و ابعاد فرهنگ دینی رابطه چندگانه‌ای وجود دارد، به اين معنی كه توجه به عقايد و احكام با سلامت روانی رابطه معنی‌داری دارد، اما وقتی اخلاق دينی به معادله رگرسيون اضافه می‌شود، اين رابطه ديگر معنی‌دار نيست و عقايد و احكام تأثیر خود را به‌واسطه توجه به اخلاق دينی بر سلامت روانی می‌گذارد. به‌عبارت‌دیگر عامل اول علت دورتر سلامت روانی و عامل دوم علت نزدیک‌تر سلامت روانی است.
 +
 
 +
[[پرونده:اولین همایش جامعه مقاله دوازدهم 3.JPG|اصلی|وسط]]
 +
 +
 +
====فرضيه 1: بين فرهنگ دینی و سلامت جسمانی خیّرین رابطه وجود دارد.====
 +
 +
با توجه به جدول شماره 2 نتايج تحليل همبستگی رابطه منفی معنی‌داری را بين فرهنگ [[دین]]ی و سلامت جسمانی نشان داد كه بیان‌کننده تأييد فرضيه بوده و همچنين با توجه به نتايج تحليل رگرسيون (جدول 4) می‌توان بيان كرد كه بين سلامت جسمانی و بين فرهنگ [[دین]]ی رابطه چندگانه وجود دارد. به اين معنی كه توجه به [[عقايد]] و [[احكام]] با سلامت جسمانی رابطه معنی‌داری دارد، اما هنگامی‌که [[اخلاق دينی]] را به معادله رگرسيون اضافه كنيم اين رابطه ديگر معنی‌دار نيست و [[عقايد]] و [[احكام]] تأثیر خود را به‌واسطه [[اخلاق دينی]] بر سلامت جسمانی می‌گذارد. به‌عبارت‌دیگر عامل [[عقايد]] و [[احکام]] علت دورتر سلامت جسمانی و عامل اخلاق دينی علت نزدیک‌تر سلامت جسمانی است.
 +
 +
[[پرونده:اولین همایش جامعه مقاله دوازدهم 4.JPG|اصل|وسط]]
 +
 +
====فرضيه 2: بين دین‌داری و اضطراب خیّرین رابطه وجود دارد.====
 +
 +
با توجه به جدول 2، نتايج تحليل وابستگی، رابطه معكوس معنی‌داری را بین فرهنگ [[دین]]ی و اضطراب نشان داد و اين بیان‌کننده آن است كه فرضيه تأييد می‌شود، به‌علاوه با توجه به نتايج تحليل رگرسيون (جدول 5) بيان می‌کنیم كه بين اضطراب و ابعاد دین‌داری رابطه چندگانه‌ای وجود دارد.
 +
 +
به‌عبارت‌دیگر توجه به [[عقايد]]و[[احكام]] با اضطراب رابطه معنی‌داری دارد، اما با ورود اخلاق [[دين]]ی به معادله رگرسيون اين رابطه ديگر معنی‌دار نيست و عقايد و احكام تأثیر خود را به‌واسطه اخلاق [[دين]]ی بر كاهش اضطراب می‌گذارد و می‌توانيم بيان كنيم كه عامل اول، علت دورتر كاهش اضطراب است و بين فرهنگ دینی به‌عنوان متغير ميانجی بين [[عقايد]] و [[احكام]] و اضطراب قرار می‌گیرد.
 +
 +
[[پرونده:اولین همایش جامعه مقاله دوازدهم 5.JPG|اصلی|وسط]]
 +
 +
====فرضيه 3: بین فرهنگ دینی و خیّرین رابطه وجود دارد.====
 +
 +
با توجه به جدول2، نتايج تحليل همبستگی رابطه منفی معنی‌داری را بین فرهنگ [[دین]]ی و افسردگی نشان داد و اين بیان‌کننده تأييد فرضيه بود و همچنين با توجه به نتايج تحليل رگرسيون (جدول6) می‌توانيم بيان كنيم كه بين افسردگی و ابعاد [[دین‌داری]] رابطه چندگانه‌ای وجود دارد. به‌عبارت‌دیگر توجه به [[عقايد]] و [[احكام]] با میزان افسردگی رابطه معنی‌داری دارد اما هنگامی‌که بين فرهنگ [[دین]]ی را به معادله رگرسيون اضافه كنيم اين رابطه ديگر معنی‌دار نيست و عامل بين فرهنگ [[دین]]ی، متغيری ميانجی بين [[عقايد]] و [[احكام]] و ميزان افسردگی است و تأثیر [[عقايد]] و [[احكام]] به‌واسطه اخلاق [[دين]]ی بر ميزان افسردگی صورت می‌گیرد.
  
 +
[[پرونده:اولین همایش جامعه مقاله دوازدهم 6.JPG|اصلی|وسط]]
  
جدول 3: همبستگي چندگانه، ضريب تعيين، نسبت f و سطح معنی‌داری پايبندی به عقايد و احكام و اخلاق دينی برای پیش‌بینی سلامت روانی
+
====فرضيه 4: بين فرهنگ دینی و عملكرد اجتماعی خیّرین رابطه وجود دارد.====
شاخص‌های آماری
 
متغير ملاك متغير پیش‌بین همبستگی چندگانه ضريب تعيين نسبت fو سطح معنی‌داری عرض از مبدأ و ضريب رگرسيون
 
1 2
 
سلامت روانی پايبندی به عقاید و احكام 152/0- 023/0 745/7
 
006/0 152/0
 
221/0=b
 
783/2=t
 
006/0=p
 
339/37=a
 
اخلاق دينی 276/0 076/0 495/13
 
0001/0 270/0=
 
41/0-=b
 
339/4-=t
 
0001/0=p
 
012/0=
 
018/0=b
 
199/2=t
 
84/0 =p
 
957/44=a
 
فرضيه 1: بين فرهنگ دینی و سلامت جسمانی خیّرین رابطه وجود دارد.  
 
    با توجه به جدول شماره 2 نتايج تحليل همبستگی رابطه منفی معنی‌داری را بين فرهنگ دینی و سلامت جسمانی نشان داد كه بیان‌کننده تأييد فرضيه بوده و همچنين با توجه به نتايج تحليل رگرسيون (جدول 4) می‌توان بيان كرد كه بين سلامت جسمانی و بين فرهنگ دینی رابطه چندگانه وجود دارد. به اين معنی كه توجه به عقايد و احكام با سلامت جسمانی رابطه معنی‌داری دارد، اما هنگامی‌که اخلاق دينی را به معادله رگرسيون اضافه كنيم اين رابطه ديگر معنی‌دار نيست و عقايد و احكام تأثیر خود را به‌واسطه اخلاق دينی بر سلامت جسمانی می‌گذارد. به‌عبارت‌دیگر عامل عقايد و احکام علت دورتر سلامت جسمانی و عامل اخلاق دينی علت نزدیک‌تر سلامت جسمانی است.
 
جدول 4: همبستگي چندگانه، ضريب تعيين، نسبت f و سطح معنی‌داری پايبندی به عقايد و احكام و اخلاق دينی برای پیش‌بینی سلامت جسمانی
 
شاخص‌های آماری
 
  
متغير ملاك متغير پیش‌بین همبستگی چندگانه ضريب تعيين نسبت fو سطح معنی‌داری عرض از مبدأ و ضريب رگرسيون
+
با توجه به جدول 2 نتايج تحليل همبستگی، رابطه معكوس معنی‌داری بين فرهنگ [[دین]]ی و عملكرد اجتماعی بيان می‌شود و اين ضريب نشان‌دهنده تأييد فرضيه است. به‌علاوه با توجه به نتايج تحليل رگرسيون (جدول7) می‌توان بيان كرد كه بين عملكرد اجتماعی و ابعاد [[دین‌داری]] رابطه چندگانه وجود دارد به اين معنی كه متغير اول كه به‌تنهایی با عملكرد اجتماعی مطلوب رابطه معنی‌داری دارد با اضافه شدن متغير دوم اين رابطه دیگر معنی‌دار نيست.  
1 2
 
سلامت جسمانی پايبندی به عقايد و احكام 084/0 007/0 462/2
 
118/0 084/0=
 
042/0=b
 
569/1=t
 
118/0=p
 
224/9=a
 
اخلاق دينی 276/0 076/0 495/13
 
0001/0 123/0=
 
065/0=b
 
987/1=t
 
048/0=p
 
021/0
 
010/0=b
 
333/0=t
 
739/0=p
 
467/10=a
 
فرضيه 2: بين دین‌داری و اضطراب خیّرین رابطه وجود دارد.
 
  با توجه به جدول نتايج تحليل وابستگی، رابطه معكوس معنی‌داری را بین فرهنگ دینی و اضطراب نشان داد و اين بیان‌کننده آن است كه فرضيه تأييد می‌شود، به‌علاوه با توجه به نتايج تحليل رگرسيون (جدول 5) بيان می‌کنیم كه بين اضطراب و ابعاد دین‌داری رابطه چندگانه‌ای وجود دارد. به‌عبارت‌دیگر توجه به عقايد و احكام با اضطراب رابطه معنی‌داری دارد، اما با ورود اخلاق دينی به معادله رگرسيون اين رابطه ديگر معنی‌دار نيست و عقايد و احكام تأثیر خود را به‌واسطه اخلاق دينی بر كاهش اضطراب می‌گذارد و می‌توانيم بيان كنيم كه عامل اول، علت دورتر كاهش اضطراب است و بين فرهنگ دینی به‌عنوان متغير ميانجی بين عقايد و احكام و اضطراب قرار می‌گیرد.
 
    جدول5 ،همبستگی چندگانه، ضريب تعيين، نسبت f و سطح معنی‌داری پايبندی به عقايد و احكام و اخلاق دينی برای پیش‌بینی اضطراب
 
شاخص‌های آماری
 
  
متغير ملاك متغير پیش‌بین همبستگی چندگانه ضريب تعيين نسبت f و سطح معنی‌داری عرض از مبدأ و ضريب رگرسيون
+
به‌عبارت‌دیگر [[عقاید]] و [[احكام]] به‌واسطه عامل اخلاق دينی بر عملكرد اجتماعی مطلوب اثر می‌گذارد.
1 2
+
اضطراب پايبندی به عقايد و احكام 095/0 009/0 258/3
+
[[پرونده:اولین همایش جامعه مقاله دوازدهم 7.JPG|اصلی|وسط]]
072/0 095/0=
+
050/0=b
+
==بحث و نتیجه‌گیری==
805/1=t
 
072/0=p
 
496/9=a
 
اخلاق دينی 276/0 076/0 495/13
 
0001/0 235/0=
 
132/0=b
 
890/3=t
 
0001/0=p
 
025/0
 
013/0=b
 
421/2=t
 
674/0=p
 
019/12=a
 
  
فرضيه 3: بین فرهنگ دینی و خیّرین رابطه وجود دارد.
+
همان‌طوری که می‌دانیم اگر [[انسان‌]]هاى شايسته با آداب و شرايط لازم به خيرخواهى مردم بپردازند، خير و سلامت جامعه را فرامى‌گيرد و شرّ و پليدى از آن رخت برمى‌بندد؛ كاستى‌ها به تكامل، [[فقر]] به غنا، وحشت به امنيت، كينه‌توزى به محبت و ضعف به قدرت تبديل مى‌شود. نارسايى‌ها جبران مى‌گردد و استعدادهاى خفته شكوفا مى‌شود.  
  با توجه به جدول2، نتايج تحليل همبستگی رابطه منفی معنی‌داری را بین فرهنگ دینی و افسردگی نشان داد و اين بیان‌کننده تأييد فرضيه بود و همچنين با توجه به نتايج تحليل رگرسيون (جدول6) می‌توانيم بيان كنيم كه بين افسردگی و ابعاد دین‌داری رابطه چندگانه‌ای وجود دارد. به‌عبارت‌دیگر توجه به عقايد و احكام با میزان افسردگی رابطه معنی‌داری دارد اما هنگامی‌که بين فرهنگ دینی را به معادله رگرسيون اضافه كنيم اين رابطه ديگر معنی‌دار نيست و عامل بين فرهنگ دینی، متغيری ميانجی بين عقايد و احكام و ميزان افسردگی است و تأثیر عقايد و احكام به‌واسطه اخلاق دينی بر ميزان افسردگی صورت می‌گیرد.  
 
  
 +
بررسی و تحليل فرضیه‌ها نشان داد که بين فرهنگ [[دین]]ی [[خیّرین]] و سلامت روانی آنان رابطه معنی‌داری وجود دارد و می‌توان از طريق بررسی [[دین‌داری]] آنان ميزان سلامت روان آنان را پیش‌بینی كرد.
  
 +
به‌عبارت‌دیگر با افزايش ميزان فرهنگ دینی خیّرین، سلامت روان آنان نيز افزايش می‌یابد و درنتیجه علاوه بر آن‌كه فرد در آرامش روانی و روحی به سر می‌برد اين توانايی را نيز می‌یابد كه نقش‌های متفاوت اجتماعی خود را به کامل‌ترین شكل ايفا نمايد. از طرف ديگر امروزه پژوهش‌های متفاوتی كه صورت گرفته ثابت کرده‌اند كه علت اغلب بیماری‌های جسمی منشأ روانی دارند يعنی عوامل روانی علت عمده بیماری‌های جسمی هستند.
  
 +
عكس اين قضيه نيز صادق است، افرادی نيز كه ازنظر سلامت روانی در حد مطلوب قرار دارند، تا حد بالايی توانايی تأثیر بر بيماری جسمی خود را نيز دارند و با توجه به تأييد فرضيه اول می‌توانيم بيان كنيم كه سلامت جسمانی كه يكی از فاكتورهای سلامت روانی است از طريق تقويت [[دین‌داری]] افراد تأمین می‌شود. با توجه به تأييد فرضيه دوم نيز، می‌توان بيان كرد كه وقتی افراد خود را به منبعی والا وابسته بدانند و [[ايمان]] داشته باشند كه از حمايتی روحانی برخوردارند؛ احساس امنيت و آرامش كرده و از اضطراب و بیماری‌های روانی ناشی از آن كاملاً مصون خواهند بود.
  
 +
به‌علاوه احساس تنهايی فرد يكی از فاكتورهای مهم ايجاد افسردگی است و وقتی انسان باور كند در ارتباط هميشگی با [[خداوند]] است و او را بهترين دوست و حامی خود بداند از نااميدی كه از ديگر علائم محوری افسردگی است مصون مانده و فضل [[خداوند]]ی را در همه حال شامل حال خود می‌داند و درنتیجه اين عامل مؤثر در تضعيف سلامت روح و روان را برای هميشه از خود دور می‌کند.
  
 +
درنهایت [[دين اسلام]] [[دين]]ی است كه تنها به جنبه‌های فردی توجه نداشته بلكه دينی اجتماعی است كه بر جماعت و مسائل اجتماعی توجه خاصی كرده است، فردی كه ازنظر [[دین‌داری]] و فرهنگ [[دین]]ی در سطح بالاتری قرار دارد همان‌گونه كه به مسائل فردی [[دين]] توجه می‌کند در مورد مسائل اجتماعی نيز بی‌تفاوت نخواهد بود و در روابط اجتماعی و عملكرد اجتماعی خود به بهترين و مطلوب‌ ترین شكل عمل خواهد كرد و از طرف ديگر هنگامی‌که شخص در عملكرد اجتماعی خود دچار اختلال شود، ممكن است به‌تنهایی و انزوا پناه برده و دچار افسردگی و اضطراب شده و سلامت جسمانی او نيز تحت تأثیر قرار گيرد.
  
 +
ازآنجاکه [[دين]] و [[دین‌داری]] حقيقتی است كه هميشه همراه بشر بوده است. به‌عنوان ركن اصلي هر فرهنگی، باعث هويت و انسجام جامعه می‌شود. ارزش‌هایی كه برگرفته از ايدئولوژی و جهان‌بینی افراد است روش زندگی خاصی را برای فرد تعيين می‌کند، حال اگر اين جهان‌بینی، جهان‌بینی توحيدی باشد، [[انسان]] خود را در ارتباط با خداوند احساس كرده و در چارچوب نظام عبادی با او راز و نياز می‌کند.
  
 +
حفظ اين ارتباط با خداوند باعث آرامشی در فرد می‌شود كه از بر هم خوردن تعادل [[انسان]] جلوگيری  می‌کند، همچنين جهان‌بینی به ساختار ارزش‌های اخلاقی نيز شكل می‌دهد، درنتیجه برخورداری از تعادل در زندگی و توجه به ارزش‌های اخلاقی كه به‌صورت صفات پسنديده در رفتار افراد بروز می‌کند به زندگی افراد معنی داده و به‌سلامت روانی آن‌ها می‌انجامد. درنهایت از ديدگاه [[اسلام]] معنی‌بخش بودن زندگی ميسر نمی‌شود مگر در پرتو ايمان به خداوند و رفتارهای مذهبی ارزش مثبتی در معنی‌دار كردن زندگی دارند.
  
جدول 6: همبستگی چندگانه، ضريب تعيين، نسبت f و سطح معنی‌داری پايبندی به عقايد و احکام و اخلاق دينی برای پیش‌بینی افسردگی
+
==منابع==
شاخص‌های آماری
 
  
متغير ملاك متغير پیش‌بین همبستگی چندگانه ضريب تعيين نسبت f و سطح معنی‌داری عرض از مبدأ و ضريب رگرسيون
+
[[قرآن مجید]].
1 2
 
افسردگی پايبندی به عقاید و احكام 172/0 029/0 506/10
 
001/0 172/0=
 
076/0-=b
 
241/3-=t
 
001/0 =p
 
056/8 =a
 
اخلاق دینی 30/0 090/0 014/17
 
0001/0 287/0=
 
133/0-=b
 
781/4-=t
 
0001/0=p
 
024/0=
 
011/0-=b
 
402/2-=t
 
0688/0=p
 
519/10=a
 
فرضيه 4: بين فرهنگ دینی و عملكرد اجتماعی خیّرین رابطه وجود دارد.  
 
  با توجه به جدول 2 نتايج تحليل همبستگی، رابطه معكوس معنی‌داری بين فرهنگ دینی و عملكرد اجتماعی بيان می‌شود و اين ضريب نشان‌دهنده تأييد فرضيه است. به‌علاوه با توجه به نتايج تحليل رگرسيون (جدول7) می‌توان بيان كرد كه بين عملكرد اجتماعی و ابعاد دین‌داری رابطه چندگانه وجود دارد به اين معنی كه متغير اول كه به‌تنهایی با عملكرد اجتماعی مطلوب رابطه معنی‌داری دارد با اضافه شدن متغير دوم اين رابطه دیگر معنی‌دار نيست. به‌عبارت‌دیگر عقاید و احكام به‌واسطه عامل اخلاق دينی بر عملكرد اجتماعی مطلوب اثر می‌گذارد.
 
جدول 7: همبستگی چندگانه ، ضريب تعيين، نسبت f و سطح معنی‌داری پايبندی به عقايد و احكام و اخلاق دينی برای پیش‌بینی عملکرد اجتماعی
 
شاخص‌های آماری
 
متغیرملاک متغیر
 
پیش‌بین همبستگی
 
چندگانه ضریب تعین نسبت fو سطح معنی‌داری عرض از مبدأ و ضریب رگرسیون
 
1 2
 
  
 +
[[نهج الفصاحه]].
  
عملکرد اجتماعی
+
[[نهج‌البلاغه]].
  
پایبندی به
 
عقاید و احکام
 
110/0
 
012/0
 
342/4
 
038/0
 
110/0=
 
043/0- =b
 
084/2- =t
 
038/0=p
 
668/9=a
 
 
اخلاق دینی
 
276/0
 
076/0
 
495/13
 
0001/0 151/0=
 
062/0- =b
 
484/2- =t
 
013/0=p
 
034/0=
 
013/0 =b
 
552/0=t
 
581/0=p
 
892/10- =a
 
بحث و نتیجه‌گیری
 
همان‌طوری که می‌دانیم اگر انسان‌هاى شايسته با آداب و شرايط لازم به خيرخواهى مردم بپردازند، خير و سلامت جامعه را فرامى‌گيرد و شرّ و پليدى از آن رخت برمى‌بندد؛ كاستى‌ها به تكامل، فقر به غنا، وحشت به امنيت، كينه‌توزى به محبت و ضعف به قدرت تبديل مى‌شود. نارسايى‌ها جبران مى‌گردد و استعدادهاى خفته شكوفا مى‌شود. بررسی و تحليل فرضیه‌ها نشان داد که بين فرهنگ دینی خیّرین و سلامت روانی آنان رابطه معنی‌داری وجود دارد و می‌توان از طريق بررسی دین‌داری آنان ميزان سلامت روان آنان را پیش‌بینی كرد. به‌عبارت‌دیگر با افزايش ميزان فرهنگ دینی خیّرین، سلامت روان آنان نيز افزايش می‌یابد و درنتیجه علاوه بر آن‌كه فرد در آرامش روانی و روحی به سر می‌برد اين توانايی را نيز می‌یابد كه نقش‌های متفاوت اجتماعی خود را به کامل‌ترین شكل ايفا نمايد. از طرف ديگر امروزه پژوهش‌های متفاوتی كه صورت گرفته ثابت کرده‌اند كه علت اغلب بیماری‌های جسمی منشأ روانی دارند يعنی عوامل روانی علت عمده بیماری‌های جسمی هستند. عكس اين قضيه نيز صادق است، افرادی نيز كه ازنظر سلامت روانی در حد مطلوب قرار دارند، تا حد بالايی توانايی تأثیر بر بيماری جسمی خود را نيز دارند و با توجه به تأييد فرضيه اول می‌توانيم بيان كنيم كه سلامت جسمانی كه يكی از فاكتورهای سلامت روانی است از طريق تقويت دین‌داری افراد تأمین می‌شود. با توجه به تأييد فرضيه دوم نيز، می‌توان بيان كرد كه وقتی افراد خود را به منبعی والا وابسته بدانند و ايمان داشته باشند كه از حمايتی روحانی برخوردارند؛ احساس امنيت و آرامش كرده و از اضطراب و بیماری‌های روانی ناشی از آن كاملاً مصون خواهند بود. به‌علاوه احساس تنهايی فرد يكی از فاكتورهای مهم ايجاد افسردگی است و وقتی انسان باور كند در ارتباط هميشگی با خداوند است و او را بهترين دوست و حامی خود بداند از نااميدی كه از ديگر علائم محوری افسردگی است مصون مانده و فضل خداوندی را در همه حال شامل حال خود می‌داند و درنتیجه اين عامل مؤثر در تضعيف سلامت روح و روان را برای هميشه از خود دور می‌کند. درنهایت دين اسلام دينی است كه تنها به جنبه‌های فردی توجه نداشته بلكه دينی اجتماعی است كه بر جماعت و مسائل اجتماعی توجه خاصی كرده است، فردی كه ازنظر دین‌داری و فرهنگ دینی در سطح بالاتری قرار دارد همان‌گونه كه به مسائل فردی دين توجه می‌کند در مورد مسائل اجتماعی نيز بی‌تفاوت نخواهد بود و در روابط اجتماعی و عملكرد اجتماعی خود به بهترين و مطلوب‌ترین شكل عمل خواهد كرد و از طرف ديگر هنگامی‌که شخص در عملكرد اجتماعی خود دچار اختلال شود، ممكن است به‌تنهایی و انزوا پناه برده و دچار افسردگی و اضطراب شده و سلامت جسمانی او نيز تحت تأثیر قرار گيرد.
 
  ازآنجاکه دين و دین‌داری حقيقتی است كه هميشه همراه بشر بوده است. به‌عنوان ركن اصلي هر فرهنگی، باعث هويت و انسجام جامعه می‌شود. ارزش‌هایی كه برگرفته از ايدئولوژی و جهان‌بینی افراد است روش زندگی خاصی را برای فرد تعيين می‌کند، حال اگر اين جهان‌بینی، جهان‌بینی توحيدی باشد، انسان خود را در ارتباط با خداوند احساس كرده و در چارچوب نظام عبادی با او راز و نياز می‌کند. حفظ اين ارتباط با خداوند باعث آرامشی در فرد می‌شود كه از بر هم خوردن تعادل انسان جلوگيری  می‌کند، همچنين جهان‌بینی به ساختار ارزش‌های اخلاقی نيز شكل می‌دهد، درنتیجه برخورداری از تعادل در زندگی و توجه به ارزش‌های اخلاقی كه به‌صورت صفات پسنديده در رفتار افراد بروز می‌کند به زندگی افراد معنی داده و به‌سلامت روانی آن‌ها می‌انجامد. درنهایت از ديدگاه اسلام معنی‌بخش بودن زندگی ميسر نمی‌شود مگر در پرتو ايمان به خداوند و رفتارهای مذهبی ارزش مثبتی در معنی‌دار كردن زندگی دارند.
 
  منابع
 
قرآن مجید.
 
نهج الفصاحه.
 
نهج‌البلاغه.
 
 
حسینی، ابوالقاسم، (1377)، «اصول بهداشت روانی»، جلد 1، دانشگاه مشهد، مشهد.  
 
حسینی، ابوالقاسم، (1377)، «اصول بهداشت روانی»، جلد 1، دانشگاه مشهد، مشهد.  
 +
 
خسروپناه، عبدالحسین، (1379)، «کلام جدید»، مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمیه قم، قم.
 
خسروپناه، عبدالحسین، (1379)، «کلام جدید»، مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمیه قم، قم.
 +
 
دورکیم، امیل، (1954)، «صور بنیانی حیات دینی»، باقرپرهام، نشر مرکز، تهران.  
 
دورکیم، امیل، (1954)، «صور بنیانی حیات دینی»، باقرپرهام، نشر مرکز، تهران.  
 +
 
شجاعی زند، علی‌رضا، (1380)، «دین، جامعه، عرفی شدن»، نشر مرکز، تهران.  
 
شجاعی زند، علی‌رضا، (1380)، «دین، جامعه، عرفی شدن»، نشر مرکز، تهران.  
 +
 
صادقی جانبهان، محمود، (1378)، «تحلیل روان‌شناختی دین (جایگاه دین در سلامت روان)»، انتشارات طریق کمال ، تهران.  
 
صادقی جانبهان، محمود، (1378)، «تحلیل روان‌شناختی دین (جایگاه دین در سلامت روان)»، انتشارات طریق کمال ، تهران.  
 +
 
طباطبایی، محمدحسین، (1362)، «خلاصه تعالیم اسلام»، انتشارات کعبه، قم.  
 
طباطبایی، محمدحسین، (1362)، «خلاصه تعالیم اسلام»، انتشارات کعبه، قم.  
 +
 
کوزر، لوئیس، (1913)، «زندگی و اندیشه بزرگان جامعه‌شناسی»، محسن ثلاثی انتشارات علمی، تهران.
 
کوزر، لوئیس، (1913)، «زندگی و اندیشه بزرگان جامعه‌شناسی»، محسن ثلاثی انتشارات علمی، تهران.
 +
 
گنجی، حمزه،(1380)، «بهداشت روانی»، انتشارات ارسباران.
 
گنجی، حمزه،(1380)، «بهداشت روانی»، انتشارات ارسباران.
 +
 
گیدنز، آنتونی، (1382)، «جامعه‌شناسی»، منوچهر صبوری، نشر نی، تهران.  
 
گیدنز، آنتونی، (1382)، «جامعه‌شناسی»، منوچهر صبوری، نشر نی، تهران.  
 +
 
مصباح یزدی، محمدتقی، (1379)، «آموزش عقاید»، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی، تهران.
 
مصباح یزدی، محمدتقی، (1379)، «آموزش عقاید»، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی، تهران.
 +
 
میلانی‌فر، بهروز، (1383)، «بهداشت روانی»، نشرقومس، تهران.  
 
میلانی‌فر، بهروز، (1383)، «بهداشت روانی»، نشرقومس، تهران.  
 +
 
همیلتون، ملکم، (1381)، «جامعه‌شناسی دین»، محسن ثلاثی، مؤسسه انتشاراتی تبیان.
 
همیلتون، ملکم، (1381)، «جامعه‌شناسی دین»، محسن ثلاثی، مؤسسه انتشاراتی تبیان.
 +
 
هیک، جان، (1376)، فلسفه دین، بهزاد سالکی، انتشارات الهدی، تهران.
 
هیک، جان، (1376)، فلسفه دین، بهزاد سالکی، انتشارات الهدی، تهران.
 +
 
Horton, R. (1960), “A definition of religion and uses”,  Journal of the Royal Anthropological Institute.  
 
Horton, R. (1960), “A definition of religion and uses”,  Journal of the Royal Anthropological Institute.  
 +
 
Moran , Gabriel .(1988), “Religious pluralism: A  U.S. and Roman catholic view”, in Religious  pluralism and Religious Education ,ed , Norman ,Thompson ,(brimming  ham Alabama: religious Education press).
 
Moran , Gabriel .(1988), “Religious pluralism: A  U.S. and Roman catholic view”, in Religious  pluralism and Religious Education ,ed , Norman ,Thompson ,(brimming  ham Alabama: religious Education press).
  

نسخهٔ ‏۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۱

حسین سراوانی [۱] ، شروین وفا [۲] ، رضا پوربهرام [۳] ، زهرا ولی‌پور [۴]

چکیده

در یک جامعه دینی، فرهنگ الهی خاصی حاکم است بدین معنا که این باور وجود دارد که معنویت، کمال مطلوب و نهایت زندگی انسان است. دین می‌تواند در فرهنگ دخالت کند؛ زیرا پیشینهٔ فرهنگ نشان داده است که فرهنگ همیشه با فطرت انسان‌ها، هماهنگ بوده است. فطرت خیرخواهی در فرهنگ دینی از جایگاه والایی برخوردار است. یکی از بزرگ‌ترین مشکلات اجتماعی که همواره بشر با آن مواجه است، فاصله طبقاتی است، در چنین اوضاعی بالا رفتن میزان اضطراب، نگرانی، بدبینی و خشم و خشونت، امری اجتناب‌ناپذیر خواهد بود؛ که رابطه مستقیمی با مفهوم سلامت روان دارد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین فرهنگ دینی و سلامت روان خیرین مراکز معلولین ذهنی شهر تهران است جهت سنجش متغیرها از پرسشنامه دین‌داری کرمی– شعیری (1386) و پرسشنامه سلامت روان 28 سؤالی استفاده شد. جامعه پژوهش کلیه خیرین مراکز معلولین ذهنی شهر تهران به تعداد 755 نفر در سال اخیر است که 250 نفر به‌صورت تصادفی طبقه‌ای به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت تجزیه‌وتحلیل داده‌ها علاوه روش‌های توصیفی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته‌ها نشان می‌دهد که بین فرهنگ دینی و سلامت روان خیرین مراکز معلولین ذهنی شهر تهران رابطه معنی‌داری وجود دارد، (22/0- =r،0001/0p<) و نتیجه اینکه که هر چه میزان فرهنگ دینی خیرین مراکز معلولین ذهنی شهر تهران بیشتر باشد از سلامت روان بیشتری برخوردارند و اینکه می‌توان از روی دین‌داری افراد سلامت روانی آنان را پیش‌بینی کرد.

كليد واژگان

فرهنگ دینی، معلولین ذهنی، سلامت روان

مقدمه

افراد دارای دودسته رفتار هستند. رفتارهایی که به‌منظور تداوم حیات و زندگی بهتر صورت می‌گیرد که به‌منظور بهتر کردن کمیت و کیفیت آن ده‌ها رشته علمی جدید پدید آمده است. دسته دوم رفتارهایی است که بیشتر در حوزه علوم انسانی موردبررسی قرار می‌گیرد.

این رفتارها برگرفته از ارزش‌ها و باورهایی است که از ایدئولوژی افراد سرچشمه می‌گیرد. این ایدئولوژی(جهان‌بینی) در تمام جنبه‌های زندگی و روابط فردی و اجتماعی انسان اثر می‌گذارد.

گسترش علم و تکنولوژی به آسایش افراد در بعد جسمانی کمک فراوانی کرد؛ اما سلامت روانی و کسب آرامش افراد امروزه به مسئله‌ای جدی تبدیل‌شده است. درنتیجه جهت کسب آرامش روانی توجه به معنویات و بازگشت به سنت‌های معنوی (که دین جامع‌ترین مصداق آن است) موردتوجه قرارگرفته است. بررسی‌های جامعه‌شناختی در حوزه دین و رشد مطالعات درزمینه روان‌شناسی مذهب، نشان‌دهنده وجود رابطه بین مذهب و سلامت روانی است و برخی دانشمندان نیز عصر حاضر را دوره بازگشت و بازنگری به دین دانسته‌اند.

اسلام، مجموعه‌ای از باورهاى قلبى و تكاليف ديني است. باورهاي قلبي، برآمده از فطرت انساني و دلايل عقلي و نقلي است و تكاليف ديني، باهدف تأمین سعادت دنيوي و اخروي بشر بر پيامبر فرود آمده است و تمامى امورى را که به نحوى در سعادت دنیا و آخرت انسان نقش دارد را در برمی‌گیرد.

تعاريف دين و فرهنگ با رويكرد مصداق‌گرايي نشان می‌دهد كه نسبت ميان فرهنگ و دين، نسبت كل و جزء است؛ فرهنگ كل است و دين جزء. اما وقتی‌که صحبت از فرهنگ دینی به میان می‌آید، فطرت انسانی در سرلوحه کار قرار می‌گیرد. انسان مسلمان باید خود را در غم و شادی دیگران شریک بداند؛ یعنی آنچه را برای خود می‌خواهد، برای دیگران نیز خواهان باشد و آنچه را برای خود آرزو می‌کند، برای دیگران نیز آرزومند باشد.

در این حال، اگر موفقیت و کمالی نصیب دیگران شود، لذت می‌برد. رسول اکرم صلی‌الله علیهو آله می‌فرمایند: اَحْبَبَ لِلنّاسِ ما تُحِبُّ لِنَفْسِکَ. آنچه برای خود می‌پسندی، برای دیگران نیز بخواه. اهمیت این نحوه از خیرخواهی به حدی است که در روایات تأکید شده دانشمندان و آگاهان اگر از خيرخواهى امتناع ورزند و دیگران را راهنمايى نكنند، خیانت‌ پیشه کرده‌اند.

در فرهنگ اسلامی اولاً فرد و اجتماع باهم هستند، دیگران ‌هم بخشی از وجود انسان هستند. مصداق این بیت شعر «بنی‌آدم اعوضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند» است. این همان تفکر دینی است که انسان‌ها را به‌هم‌پیوسته می‌داند و انسان‌ها در غم همدیگر شریک هستند و باید به همدیگر کمک کنند ناراحتی دیگران ناراحتی او هم است. این مسئله به جمع‌گرایی و ارزش‌هایی که در فرهنگ ما است برمی‌گردد. یکی از این ارزش‌ها کمک به دیگران است.

دین کلمه‌ای عربی به معنی اطاعت، آیین و شریعت است که در لاتین به‌صورت religion آمده است. این اصطلاح معنی واحدی که موردقبول دانشمندان رشته‌های علوم انسانی باشد ندارد و هر یک از دانشمندان از دیدگاه خود تعریف متفاوتی از دین ارائه کرده‌اند.

رادکلیف براون، مردم‌شناس، تنها به کارکردهای دین توجه کرده و آن‌را باعث نگه‌داشت نظم اجتماعی می‌داند (شجاعی‌زند،1380). هورتون دین را به‌عنوان بسط میدان روابط اجتماعی آدم‌ها به فراسوی محدودیت‌های جامعه صرفاً بشری در نظر می‌گیرد (هورتون،1960).

اسپنسرمی‌گوید ادیان اساساً عبارت‌اند از اعتقاد به وجود همه‌جا حاضر چیزی که تعقل ما از درک آن عاجز است (دورکیم، ترجمه پرهام،1382). پیتربرگر جامعه را دارای نظمی معنی‌دار (ناموس) می‌داند و بیان می‌کند انسان‌ها ذاتاً گرایش دارند که نظم معنی‌داری را بر واقعیت حاکم کنند و چون ناموس اسرارآمیز انگاشته می‌شود، از طریق دین خصلت قدسی پیدا می‌کنند (همیلتون،ترجمه ثلاثی،1381).

بعضی از دین‌پژوهان مغرب زمین نیز دین را ابداع روشنگری می‌دانند (مورن،1988). مارکسدین را محصول جامعه طبقاتی دانسته و معتقد است از طریق دین با وعده آنچه در جهان دیگر خواهد آمد توجه از نابرابری‌ها و بی‌عدالتی‌ها در این جهان منحرف می‌شود(گیدنز، ترجمه صبوری،1382).

وبر تنش ناشی از اختلاف میان آنچه تصور می‌کنیم باید باشد و آنچه عملاً رخ می‌دهد را سرچشمه دیدگاه مذهبی می‌داند (همیلتون، ترجمه ثلاثی،1381). دورکیم نیز معتقد بود دین را نمی‌توان تعریف کرد، مگر به ‌تبع خصلت‌هایی که همه‌جا با دین همراه است و دین را دستگاهی همبسته از باورها و اعمال مربوط به امور لاهوتی می‌داند و همه‌کسانی که پیرو آن هستند را در یک اجتماع اخلاقی واحد به نام کلیسا(امت) متحد می‌کند (دورکیم،ترجمه پرهام،1383).

همچنین دین را شیرازه جامعه و پدیده‌های دینی را امری اجتماعی تلقی می‌کند که از طریق تجمعات شعائری و مراسم‌های مناسکی، هماهنگی و انسجام گروهی را تجدید و تقویت می‌کند(کوزر، ترجمه ثلاثی،1383).

آلپورت اولین کسی بود که برای دین دو جنبه بیرونی و درونی در نظر گرفت. جهت‌گیری مذهبی بیرونی را حرکات و حالات و تفکرات مذهبی دانست که به‌منظور رفع نیازهای مختلف از آن استفاده می‌شود؛ ولی جهت‌گیری مذهبی درونی را حالتی می‌دانست که در آن حیات و زیست و زندگی فرد در دین و مذهب است و هر رفتار و تفکری که دارد در ارتباط باعقیده مذهبی اوست (صادقی،1378).

فروم دین را تأمین‌کننده بخشی از نیازهای انسان دانسته و معتقد است دین به انسان‌ها دید و کانون سرسپردگی می‌دهد (خسروپناه،1382). فروید بنیان‌گذار روان‌کاوی شخصیت، باورهای دینی را اوهام، جلوه‌های کهن‌ترین و قوی‌ترین امیال بشری دانست (هیک، ترجمه سالکی،1376) و بیان کرده است ریشه دین در ضعف و وابستگی اساسی به پدر و در آرزوهای ناکام انسان برای دسترسی به نیازهای کودکانه است که به شکل خدا جلوه می‌کند (خسروپناه،1372).

ویلیام جیمز دین را نتیجه تأثیرات و احساسات و رویدادهایی می‌داند که برای هر انسانی در عالم تنهایی روی می‌دهد و انسان درمی‌یابد که بین او و چیزی که آن‌را امر خدایی می‌نامد، رابطه‌ای برقرار است.

برخی متفکران اسلامی نیز دین را تعبیری استعاری از شریعت می‌دانند و شریعت را احکامی می‌دانند که خداوند وضع کرده و بر پیامبر وحی نموده و به دست وی صاحبان خرد را به پذیرش و عمل به آن احکام فراخوانده است (جرجانی به نقل از مصباح).

طباطبایی در تعریف ادیان دارای شریعت چنین بیان کرده است که دین روش ویژه‌ای برای زندگی دنیوی است که مصلحت دنیوی انسان را در جهت کمال اخروی و حیات ابدی او تأمین می‌کند (طباطبایی،1362) مصباح یزدی نیز دین را اعتقاد به آفریننده‌ای برای جهان و انسان و دستورات عملی متناسب با این عقاید معرفی می‌کند (مصباح یزدی،1379).

امام علی (علیه‌السلام) نیز در معنی دین فرموده‌اند، آغاز دین تسلیم بودن در برابر پروردگار و پایان آن بندگی خالص او کردن است؛ دین را جز عقل سامان نبخشد و از هر کار زشت و ناپسند بازمی‌دارد. درنهایت از دیدگاه اسلام دین را می‌توان چنین تعریف کرد: دین مجموعه‌ای از معارف، عقاید، احکام و اخلاق و در یک‌کلام هست‌ها و نیست‌ها و بایدها و نبایدهاست که خداوند جهت هدایت بشر به‌وسیله منابع و ابزاری چون کتاب، سنت، عقل و فطرت نازل فرموده است(خسروپناه،1379).

ارائه تعریف کاملی از سلامت روان به دلیل نداشتن تعریف صحیح و قابل‌قبولی از به‌هنجاری مقدور نیست و هر یک از مکاتب روانشناسی و دانشمندان از نگاه خود تعاریف متفاوتی از سلامت روانی ارائه کرده‌اند.

در سومین کنگره جهانی بهداشت روانی یک تعریف دوقسمتی ارائه کردند:

1. بهداشت روانی حالتی است ازنظر جسمی، روانی و عاطفی، در حدی که با بهداشت روانی دیگران انطباق داشته باشد و برای فرد مطلوب‌ترین رشد را ممکن سازد؛

2. جامعه خوب جامعه‌ای است که برای اعضای خود چنین رشدی را فراهم سازد و درعین‌حال رشد خود را تضمین کند و نسبت به سایر جوامع بردباری نشان دهد(گنجی،1382) پاولف در تعریف سلامت روان می‌گوید رفتار عادی رفتاری است متعادل که به‌خوبی می‌تواند در مقابل استرس‌ها مقاومت نماید(حسینی،1377).

رفتارگرایان بهداشت روانی را رفتاری می‌دانند که با محیط معینی، با نوعی به هنجاری رفتاری سازگاری دارد (گنجی،1382) و درنتیجه بهداشت روانی، رفتاری است که آموخته می‌شود (میلانی،1374).

با جمع‌بندی تعاریف متفاوتی که از بهداشت و سلامت روانی ارائه‌شده می‌توان بهداشت روانی را علمی دانست برای بهزیستی و رفاه اجتماعی که تمامی زوایای زندگی را در برمی‌گیرد.

به‌عبارت‌دیگر بهداشت روانی، دانش یا هنری است که به افراد کمک می‌کند که با ایجاد روش‌های صحیح روانی و عاطفی بتوانند با محیط خود، سازگاری حاصل کرده و برای حل مشکل خود از راه‌های مطلوب اقدام نماید (میلانی‌فر،1382).

در اسلام نیز سلامت روان تحت عنوان سلامت فکر و جنبه‌های تکامل روانی مطرح‌شده، آن‌چنان‌که پیامبر اکرم(صلی‌الله و علیه و آله) فرمودند من برای کامل کردن اخلاق مبعوث شدم. پیامبر اکرم و ائمه اطهار علیهم‌السلام عالی‌ترین الگوهای انسان سالم بوده و مظهر سلامت روانی سایر انسان‌ها نیز به میزان تقرب به ملاک‌های انبیاء بستگی دارد.

فرضیه‌های تحقيق:

فرضيه اصلی پژوهش: بین فرهنگ دینی و سلامت روان خیّرین مراکز معلولین ذهنی شهر تهران، رابطه وجود دارد.

اين فرضيه به 4 فرضيه فرعی زير تقسيم شد.

1.بين فرهنگ دینی و سلامت جسمانی خیّرین رابطه وجود دارد.

2.بين فرهنگ دینی و اضطراب در خیّرین رابطه وجود دارد.

3.بين فرهنگ دینی و افسردگی در خیّرین رابطه وجود دارد.

4.بين فرهنگ دینی و عملكرد اجتماعي در خیّرین رابطه وجود دارد.

روش تحقيق

اين پژوهش كه از نوع تحقيقات علی پس از وقوع است كه در طرح پيش‌ نگر و شرايط طبيعی به بررسی وجود رابطه بین فرهنگ دینی و سلامت روان خیّرین مراکز معلولین ذهنی شهر تهران پرداخته است.

جامعه نمونه و روش نمونه‌گیری

جامعه آماری اين پژوهش کلیه خیّرین مراکز معلولین ذهنی شهر تهران در سال اخیر است كه طبق آمار واصله حدود 755نفر هستند.

با استفاده از جدول مورگان 250 نفر به‌عنوان حجم نمونه انتخاب شد و با كمك روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای و با احتساب افت آزمودنی‌ها، ابزارهای تحقيق بين آن‌ها توزيع و درنهایت 225 پرسشنامه به‌عنوان نمونه نهايی جمع‌آوری شد.

ابزارهای سنجش

جهت سنجش دین‌داری از پرسشنامه دین‌داری كرمی و شعيری (1386) استفاده شد.

اين پرسشنامه با تکیه‌بر دين اسلام تهیه‌شده كه شامل 35 سؤال است كه بر اساس طيف ليكرت نمره‌گذاری شده است. اين پرسشنامه شامل دو خرده مقياس عقايد و احكام (19 سؤال) و اخلاق دينی (16 سؤال) است.

حداكثر نمره پرسشنامه 140 و حداكثر نمره هر يك از خرده مقیاس‌ها به ترتيب (76) و (64) است. روايی آزمون به‌صورت هم‌زمان سنجی با پرسشنامه‌های نگرش مذهبی خدا یاری(1378)، آزمون معبد گلزاری(1378) و آزمون جهت‌گیری مذهبی آذربايجانی(1380) اجرا شد و ضرايب همبستگی با اين آزمون‌ها به ترتيب (63/0)، (64/0)، (69/0) به دست آمد. پايايی آزمون نيز بر اساس آلفای كرونباخ (93/0) محاسبه گرديد.

جهت سنجش سلامت روانی نيز از پرسشنامه سلامت روانی فرم 28 سؤالی كه كلدبرگ و هيلر (1979) به‌منظور تشخيص اختلالات خفيف روانی ساخته‌شده است. اين ابزار دارای چهار خرده مقياس علائم جسمانی، علائم اضطرابی، افسردگی و عملكرد اجتماعی است و هر مقياس شامل 7 پرسش می‌شود (هندرسون 1990 به نقل از گلی1383). نمره‌گذاری اين پرسشنامه نيز بر اساس طيف لیکرت است و در هر مقياس نمره بالاتر از 6 بيانگر علائم مریضی است و كسب نمره كل بالاتر از 23 نشانه سلامت روانی كمتر است.

اعتبار اين پرسشنامه با استفاده از روش بازآزمایی به‌دست‌آمده كه ضريب همبستگی آن در سطح (001/0) معنی‌دار بود و پايايی پرسشنامه نيز به‌وسیله دوباره سنجی(70/0)، تنصيف(93/0) و آلفای كرونباخ (90/0)به دست آمد.

یافته‌های تحقيق

به‌منظور تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از آمارهای توصيفی ميانگين و انحراف معيار و آمارهای استنباطی ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون استفاده گرديده است. بنا بر جدول 1 ميانگين نمره دین‌داری47/122 و ميانگين نمره سلامت روانی 66/21 است.

اصلی
اصلی

یافته‌های مربوط به فرضيات تحقيق

اين پژوهش در ارتباط با يك فرضيه اصلی و چهار فرضيه فرعی انجام شد، ابتدا هر فرضيه را بيان كرده و سپس با توجه به جدول مربوطه و نتايج آماری هر جدول فرضيه موردنظر را تأييد يا رد می‌کنیم.

فرضيه اصلی: بين فرهنگ دینی و سلامت روانی خیّرین رابطه وجود دارد.

با توجه به جدول شماره 2 نتايج همبستگی رابطه منفی معنی‌داری را بين فرهنگ دینی و سلامت روانی نشان داد و همچنين دو خرده مقياس عقايد و احكام (145/0-=r، 003/0p<) و اخلاق دينی (225/0-=r، 0001/0p<) به‌صورت معنی‌داری با سلامت روانی افراد رابطه دارد و درنتیجه فرضيه تحقيق پذيرفته می‌شود.

همچنين با توجه به نتايج تحليل رگرسيون (جدول 3) می‌توان بيان كرد كه بين سلامت روانی و ابعاد فرهنگ دینی رابطه چندگانه‌ای وجود دارد، به اين معنی كه توجه به عقايد و احكام با سلامت روانی رابطه معنی‌داری دارد، اما وقتی اخلاق دينی به معادله رگرسيون اضافه می‌شود، اين رابطه ديگر معنی‌دار نيست و عقايد و احكام تأثیر خود را به‌واسطه توجه به اخلاق دينی بر سلامت روانی می‌گذارد. به‌عبارت‌دیگر عامل اول علت دورتر سلامت روانی و عامل دوم علت نزدیک‌تر سلامت روانی است.

اصلی


فرضيه 1: بين فرهنگ دینی و سلامت جسمانی خیّرین رابطه وجود دارد.

با توجه به جدول شماره 2 نتايج تحليل همبستگی رابطه منفی معنی‌داری را بين فرهنگ دینی و سلامت جسمانی نشان داد كه بیان‌کننده تأييد فرضيه بوده و همچنين با توجه به نتايج تحليل رگرسيون (جدول 4) می‌توان بيان كرد كه بين سلامت جسمانی و بين فرهنگ دینی رابطه چندگانه وجود دارد. به اين معنی كه توجه به عقايد و احكام با سلامت جسمانی رابطه معنی‌داری دارد، اما هنگامی‌که اخلاق دينی را به معادله رگرسيون اضافه كنيم اين رابطه ديگر معنی‌دار نيست و عقايد و احكام تأثیر خود را به‌واسطه اخلاق دينی بر سلامت جسمانی می‌گذارد. به‌عبارت‌دیگر عامل عقايد و احکام علت دورتر سلامت جسمانی و عامل اخلاق دينی علت نزدیک‌تر سلامت جسمانی است.

اصل

فرضيه 2: بين دین‌داری و اضطراب خیّرین رابطه وجود دارد.

با توجه به جدول 2، نتايج تحليل وابستگی، رابطه معكوس معنی‌داری را بین فرهنگ دینی و اضطراب نشان داد و اين بیان‌کننده آن است كه فرضيه تأييد می‌شود، به‌علاوه با توجه به نتايج تحليل رگرسيون (جدول 5) بيان می‌کنیم كه بين اضطراب و ابعاد دین‌داری رابطه چندگانه‌ای وجود دارد.

به‌عبارت‌دیگر توجه به عقايدواحكام با اضطراب رابطه معنی‌داری دارد، اما با ورود اخلاق دينی به معادله رگرسيون اين رابطه ديگر معنی‌دار نيست و عقايد و احكام تأثیر خود را به‌واسطه اخلاق دينی بر كاهش اضطراب می‌گذارد و می‌توانيم بيان كنيم كه عامل اول، علت دورتر كاهش اضطراب است و بين فرهنگ دینی به‌عنوان متغير ميانجی بين عقايد و احكام و اضطراب قرار می‌گیرد.

اصلی

فرضيه 3: بین فرهنگ دینی و خیّرین رابطه وجود دارد.

با توجه به جدول2، نتايج تحليل همبستگی رابطه منفی معنی‌داری را بین فرهنگ دینی و افسردگی نشان داد و اين بیان‌کننده تأييد فرضيه بود و همچنين با توجه به نتايج تحليل رگرسيون (جدول6) می‌توانيم بيان كنيم كه بين افسردگی و ابعاد دین‌داری رابطه چندگانه‌ای وجود دارد. به‌عبارت‌دیگر توجه به عقايد و احكام با میزان افسردگی رابطه معنی‌داری دارد اما هنگامی‌که بين فرهنگ دینی را به معادله رگرسيون اضافه كنيم اين رابطه ديگر معنی‌دار نيست و عامل بين فرهنگ دینی، متغيری ميانجی بين عقايد و احكام و ميزان افسردگی است و تأثیر عقايد و احكام به‌واسطه اخلاق دينی بر ميزان افسردگی صورت می‌گیرد.

اصلی

فرضيه 4: بين فرهنگ دینی و عملكرد اجتماعی خیّرین رابطه وجود دارد.

با توجه به جدول 2 نتايج تحليل همبستگی، رابطه معكوس معنی‌داری بين فرهنگ دینی و عملكرد اجتماعی بيان می‌شود و اين ضريب نشان‌دهنده تأييد فرضيه است. به‌علاوه با توجه به نتايج تحليل رگرسيون (جدول7) می‌توان بيان كرد كه بين عملكرد اجتماعی و ابعاد دین‌داری رابطه چندگانه وجود دارد به اين معنی كه متغير اول كه به‌تنهایی با عملكرد اجتماعی مطلوب رابطه معنی‌داری دارد با اضافه شدن متغير دوم اين رابطه دیگر معنی‌دار نيست.

به‌عبارت‌دیگر عقاید و احكام به‌واسطه عامل اخلاق دينی بر عملكرد اجتماعی مطلوب اثر می‌گذارد.

اصلی

بحث و نتیجه‌گیری

همان‌طوری که می‌دانیم اگر انسان‌هاى شايسته با آداب و شرايط لازم به خيرخواهى مردم بپردازند، خير و سلامت جامعه را فرامى‌گيرد و شرّ و پليدى از آن رخت برمى‌بندد؛ كاستى‌ها به تكامل، فقر به غنا، وحشت به امنيت، كينه‌توزى به محبت و ضعف به قدرت تبديل مى‌شود. نارسايى‌ها جبران مى‌گردد و استعدادهاى خفته شكوفا مى‌شود.

بررسی و تحليل فرضیه‌ها نشان داد که بين فرهنگ دینی خیّرین و سلامت روانی آنان رابطه معنی‌داری وجود دارد و می‌توان از طريق بررسی دین‌داری آنان ميزان سلامت روان آنان را پیش‌بینی كرد.

به‌عبارت‌دیگر با افزايش ميزان فرهنگ دینی خیّرین، سلامت روان آنان نيز افزايش می‌یابد و درنتیجه علاوه بر آن‌كه فرد در آرامش روانی و روحی به سر می‌برد اين توانايی را نيز می‌یابد كه نقش‌های متفاوت اجتماعی خود را به کامل‌ترین شكل ايفا نمايد. از طرف ديگر امروزه پژوهش‌های متفاوتی كه صورت گرفته ثابت کرده‌اند كه علت اغلب بیماری‌های جسمی منشأ روانی دارند يعنی عوامل روانی علت عمده بیماری‌های جسمی هستند.

عكس اين قضيه نيز صادق است، افرادی نيز كه ازنظر سلامت روانی در حد مطلوب قرار دارند، تا حد بالايی توانايی تأثیر بر بيماری جسمی خود را نيز دارند و با توجه به تأييد فرضيه اول می‌توانيم بيان كنيم كه سلامت جسمانی كه يكی از فاكتورهای سلامت روانی است از طريق تقويت دین‌داری افراد تأمین می‌شود. با توجه به تأييد فرضيه دوم نيز، می‌توان بيان كرد كه وقتی افراد خود را به منبعی والا وابسته بدانند و ايمان داشته باشند كه از حمايتی روحانی برخوردارند؛ احساس امنيت و آرامش كرده و از اضطراب و بیماری‌های روانی ناشی از آن كاملاً مصون خواهند بود.

به‌علاوه احساس تنهايی فرد يكی از فاكتورهای مهم ايجاد افسردگی است و وقتی انسان باور كند در ارتباط هميشگی با خداوند است و او را بهترين دوست و حامی خود بداند از نااميدی كه از ديگر علائم محوری افسردگی است مصون مانده و فضل خداوندی را در همه حال شامل حال خود می‌داند و درنتیجه اين عامل مؤثر در تضعيف سلامت روح و روان را برای هميشه از خود دور می‌کند.

درنهایت دين اسلام دينی است كه تنها به جنبه‌های فردی توجه نداشته بلكه دينی اجتماعی است كه بر جماعت و مسائل اجتماعی توجه خاصی كرده است، فردی كه ازنظر دین‌داری و فرهنگ دینی در سطح بالاتری قرار دارد همان‌گونه كه به مسائل فردی دين توجه می‌کند در مورد مسائل اجتماعی نيز بی‌تفاوت نخواهد بود و در روابط اجتماعی و عملكرد اجتماعی خود به بهترين و مطلوب‌ ترین شكل عمل خواهد كرد و از طرف ديگر هنگامی‌که شخص در عملكرد اجتماعی خود دچار اختلال شود، ممكن است به‌تنهایی و انزوا پناه برده و دچار افسردگی و اضطراب شده و سلامت جسمانی او نيز تحت تأثیر قرار گيرد.

ازآنجاکه دين و دین‌داری حقيقتی است كه هميشه همراه بشر بوده است. به‌عنوان ركن اصلي هر فرهنگی، باعث هويت و انسجام جامعه می‌شود. ارزش‌هایی كه برگرفته از ايدئولوژی و جهان‌بینی افراد است روش زندگی خاصی را برای فرد تعيين می‌کند، حال اگر اين جهان‌بینی، جهان‌بینی توحيدی باشد، انسان خود را در ارتباط با خداوند احساس كرده و در چارچوب نظام عبادی با او راز و نياز می‌کند.

حفظ اين ارتباط با خداوند باعث آرامشی در فرد می‌شود كه از بر هم خوردن تعادل انسان جلوگيری می‌کند، همچنين جهان‌بینی به ساختار ارزش‌های اخلاقی نيز شكل می‌دهد، درنتیجه برخورداری از تعادل در زندگی و توجه به ارزش‌های اخلاقی كه به‌صورت صفات پسنديده در رفتار افراد بروز می‌کند به زندگی افراد معنی داده و به‌سلامت روانی آن‌ها می‌انجامد. درنهایت از ديدگاه اسلام معنی‌بخش بودن زندگی ميسر نمی‌شود مگر در پرتو ايمان به خداوند و رفتارهای مذهبی ارزش مثبتی در معنی‌دار كردن زندگی دارند.

منابع

قرآن مجید.

نهج الفصاحه.

نهج‌البلاغه.

حسینی، ابوالقاسم، (1377)، «اصول بهداشت روانی»، جلد 1، دانشگاه مشهد، مشهد.

خسروپناه، عبدالحسین، (1379)، «کلام جدید»، مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمیه قم، قم.

دورکیم، امیل، (1954)، «صور بنیانی حیات دینی»، باقرپرهام، نشر مرکز، تهران.

شجاعی زند، علی‌رضا، (1380)، «دین، جامعه، عرفی شدن»، نشر مرکز، تهران.

صادقی جانبهان، محمود، (1378)، «تحلیل روان‌شناختی دین (جایگاه دین در سلامت روان)»، انتشارات طریق کمال ، تهران.

طباطبایی، محمدحسین، (1362)، «خلاصه تعالیم اسلام»، انتشارات کعبه، قم.

کوزر، لوئیس، (1913)، «زندگی و اندیشه بزرگان جامعه‌شناسی»، محسن ثلاثی انتشارات علمی، تهران.

گنجی، حمزه،(1380)، «بهداشت روانی»، انتشارات ارسباران.

گیدنز، آنتونی، (1382)، «جامعه‌شناسی»، منوچهر صبوری، نشر نی، تهران.

مصباح یزدی، محمدتقی، (1379)، «آموزش عقاید»، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی، تهران.

میلانی‌فر، بهروز، (1383)، «بهداشت روانی»، نشرقومس، تهران.

همیلتون، ملکم، (1381)، «جامعه‌شناسی دین»، محسن ثلاثی، مؤسسه انتشاراتی تبیان.

هیک، جان، (1376)، فلسفه دین، بهزاد سالکی، انتشارات الهدی، تهران.

Horton, R. (1960), “A definition of religion and uses”, Journal of the Royal Anthropological Institute.

Moran , Gabriel .(1988), “Religious pluralism: A U.S. and Roman catholic view”, in Religious pluralism and Religious Education ,ed , Norman ,Thompson ,(brimming ham Alabama: religious Education press).


لینک مقاله در سیویلیکا

پانویـس

  1. کارشناس ارشد روانشناسی آموزگار مدارس استثنایی شهر تهران
  2. کارشناس ارشد ادبیات فارسی دبیر مدارس استثنایی شهر تهران
  3. کارشناس ارشد روانشناسی مدیر آموزشگاه استثنایی
  4. کارشناس آموزش ابتدایی،سرپرست آموزشی مدارس استثنایی شهر تهران