استهزاء انبیاء

از ویکی خیر
نسخهٔ تاریخ ‏۶ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۲:۳۱ توسط Wikikhair (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی « اگر به تاریخ انبیاء الهی بنگریم همیشه دشمنانی داشتند و برای اینکه پیامبر...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

اگر به تاریخ انبیاء الهی بنگریم همیشه دشمنانی داشتند و برای اینکه پیامبران الهی را شکست بدهند، آنها و پیروان انبیاء را مورد استهزاء قرار می دادند؛ که در ذیل برخی از این موارد ذکر می‌شود.

استهزاء انبیاء توسط مشرکان

مشرکان و صاحبان قدرت و مال چون دعوت انبیای الهی را در برابر خواسته‌ها و تمایلات مادی و شهوانی خود می‌دیدند، پیوسته با آنان دشمنی میورزیدند و یکی از ابزارهایی که همواره برای شکستن اُبَّهت انبیا و رویارویی با رسالت الهی آنان به‌کار می‌بردند، استهزا بود، به‌طوری که خداوند هیچ پیامبری را نفرستاد جز اینکه با سلاح استهزا به مقابله با او برخاستند: «ما یأتیهِم مِن رسول اِلاّ کانوا‌بِهِ یستَهزِءون».

[۱]


[۲]


[۳]

موارد استهزاء انبیاء

آنان در این جهت آیات الهی و عذاب قیامت را به تمسخر می‌گرفتند: «واتَّخَذوا ءایـتی وما اُنذِروا هُزُوا».

[۴]

گاهی عبادت آنان را مسخره می‌کردند، چنان‌که به‌شعیب(علیه السلام)می‌گفتند: آیا همین نمازت فرمان داده که آنچه پدران ما آن را می‌پرستیدند رها کنیم؟

[۵]

و زمانی با حالتی تمسخرآمیز به پیامبران می‌گفتند: اگر راست می‌گویید آن عذابی که ما را به آن وعده می‌دهید زودتر بیاورید: «قالوا ائتِنا بِعَذابِ اللّهِ اِن کنتَ مِنَ الصّـدِقین».

[۶]

و گاهی نیز شخص پیامبر را به تمسخر می‌گرفتند، چنان‌که قوم نوح هرگاه از کنار او می‌گذشتند او را مسخره می‌کردند: «کلَّما مَرَّ عَلَیهِ مَلاٌَ مِن قَومِهِ سَخِروا مِنهُ».

[۷]

؛ همچنین قرآن در آیاتی دیگر از استهزای پیامبران الهی از سوی مردم انطاکیه

[۸]

، قوم عاد

[۹]

و فرعونیان

[۱۰]

سخن به‌میان آورده است.

استهزاء پیامبر اکرم

استهزای پیامبر اسلام و مؤمنان: پیامبر اسلام نیز همواره در معرض استهزای دشمنان قرار داشت و بلکه آن حضرت بیش از انبیای پیشین در این جهت مورد آزار قرار‌گرفت، چنان‌که آن حضرت فرمودند: هیچ پیامبری مانند من آزار ندید.

[۱۱]


[۱۲]


[۱۳]

احزاب استهزاءگر پیامبر

سه گروه پیامبر(صلی الله علیه وآله) و پیروانش را با روشهای مختلفی از جمله: چشمک‌زدن

[۱۴]

، خندیدن

[۱۵]

، حرکت دادنِ سر


[۱۶]

، نسبت دادنالقاب ناروا

[۱۷]

و‌... مورد استهزا قرار‌می‌دادند:

مشرکان

۱.مشرکان: آنان هرگاه آن حضرت را می‌دیدند، با حالتی تمسخرآمیز می‌گفتند: آیا همین است کسی که خدا او را برای پیامبری فرستاده‌است: «و اِذا رَاَوک اِن یتَّخِذونَک اِلاّ هُزُوًا اَهـذا الَّذی بَعَثَ اللّهُ رَسولا».

[۱۸]

یا‌می‌گفتند: آیا همین است کسی که خدایان شما را به بدی یاد می‌کند.

[۱۹]

گاهی پیامبر را با حالتی تحقیرآمیز خطاب کرده، به آن‌حضرت نسبت دیوانگی می‌دادند: «یـاَیهَا الَّذی نُزِّلَ عَلَیهِ الذِّکرُ اِنَّک لَمَجنون».

[۲۰]

آنان گاهی معجزات آن حضرت را به تمسخر می‌گرفتند و دیگران را نیز به استهزای آن فرا می‌خواندند: «و‌اِذا رَاَوا ءایةً یستَسخِرون».

[۲۱]

طبق یک نظر «یستَسخِرون» دعوت کردن دیگران به تمسخر است.

[۲۲]

عاقبت مشرکان استهزاءگر

نقل شده که ۵ نفر از سران مشرکان مکه، یعنی ولید‌بن‌مغیره، عاص‌بن‌وائل، اسود‌بن‌عبدالمطلب، اسود‌بن‌عبد یغوث و حارث‌بن‌طلاطله خزایی، یاحرث‌بن‌قیس، در تمسخر پیامبر(صلی الله علیه وآله)شهرت داشتند؛ آنان تمسخر پیامبر را تا بدانجا پیش بردند که هدف نفرین آن حضرت قرار گرفته و هریک به اشاره جبرئیل به‌گونه‌ای نابود شدند.

[۲۳]


[۲۴]

پیروان پیامبر(صلی الله علیه وآله)نیز از استهزای مشرکان در امان نبودند و هرگاه مشرکان آنان را می‌دیدند می‌گفتند: آیا همینها هستند کسانی که خداوند از میان ما بر آنان منت نهاده است: «اَهـؤُلاءِ مَنَّ اللّهُ عَلَیهِم مِن بَینِنا».

[۲۵]

اهل کتاب

۲. اهل کتاب: آنان بر اثر حسادت و کینه‌ای که از پیامبر(صلی الله علیه وآله) و مسلمانان در دل داشتند همواره پیامبر، مؤمنان و مقدسات دینی آنان را به تمسخر می‌گرفتند.

موارد استهزاء اهل کتاب

آنان با تغییر و تحریف برخی کلمات، گاهی شخص پیامبر را مسخره می‌کردند؛ مثلاً در پاسخ سخنان آن حضرت به جای اینکه بگویند: شنیدیم و اطاعت کردیم، می‌گفتند: شنیدیم و مخالفت کردیم، به جای کلمه «بشنو» واژه «نشنو» را به‌کار برده و به جای کلمه «انظرنا= مهلت بده» از کلمه «راعنا» که به معنای مهلت دادن و نیز به معنای اغفال بود استفاده می‌کردند و از آن معنای دوم را قصد می‌کردند

[۲۶]

«مِنَ الَّذینَ هادوا یحَرِّفونَ الکلِمَ عَن مَواضِعِهِ و یقولونَ سَمِعنا و عَصَینا واسمَع غَیرَ مُسمَع و رعِنا لَیـًّا بِاَلسِنَتِهِم و طَعنـًا فِی‌الدِّینِ».

[۲۷]

آنان گاهی دینو عباداتمسلمانان را مسخره می‌کردند: «و اِذا نادَیتُم اِلَی الصَّلوةِ اتَّخَذوها هُزُوًا و لَعِبـًا».

[۲۸]

و زمانی نیز قرآن و آیاتآن را به تمسخر می‌گرفتند: «و قَد نَزَّلَ عَلَیکم فِی الکتـبِ اَن اِذا سَمِعتُم ءایـتِ اللّهِ یکفَرُ بِها و یستَهزَاُ بِها».

[۲۹]

در شأن نزول آیه فوق نقل شده است کهمنافقان در [مجلس احبار یهود]] می‌نشستند و با همدیگر قرآن را به تمسخر می‌گرفتند.

[۳۰]

منافقان

۳. منافقان: آنان مسلمانان، پیامبرو قرآن و حتی خداوند را مسخره می‌کردند که قرآن در آیات ۶۵‌ـ‌۶۶ سوره توبه

[۳۱]

آنان را مذمت کرده و به سبب این کار آنان را کافر شمرده است: «قُل اَبِاللّهِ و ءایـتِهِ و رَسولِهِ کنتُم تَستَهزِءون لاتَعتَذِروا قَد کفَرتُم بَعدَ ایمـنِکم» منافقان در باطن اعتقادی به اسلام نداشتند و هدف برخی از آنان در ادعای اسلام و ایمان تمسخر مؤمنان بود: «و اِذا لَقُوا الَّذینَ ءامَنوا قالوا ءامَنّا و اِذا خَلَوا اِلی شَیـطینِهِم قالوا اِنّا مَعَکم اِنَّما نَحنُ مُستَهزِءون».

[۳۲]

موارد استهزاء منافقان

آنان زکات و صدقه‌دهندگان را به تمسخر می‌گرفتند؛ سالم‌بن‌عمیر انصاری که مسلمانی تهیدست بود به مقدار یک صاع خرما برای صدقه نزد پیامبر(صلی الله علیه وآله)آورد. منافقان گفتند: خدا چه نیازی به خرمای ناچیز او دارد.

[۳۳]

اگر مردی ثروتمند مانند عبدالرّحمن‌بن‌عوف می‌آمد و ۴۰۰۰ درهم صدقه می‌آورد او را نیز مسخره می‌کردند و می‌گفتند: او به قصد ریا آن را می‌پردازد

[۳۴]

که قرآن در آیه ۷۹ سوره توبه

[۳۵]

به این دو مورد اشاره کرده است: «اَلَّذینَ یلمِزونَ المُطَّوِّعینَ مِنَ المُؤمِنینَ فِی الصَّدَقـتِ والَّذینَ لایجِدونَ اِلاّ جُهدَهُم فَیسخَرونَ مِنهُم سَخِرَ اللّهُ مِنهُم و لَهُم عَذابٌ‌اَلیم».


منبع

دانشنامه موضوعی قرآن

پانویس