استهزاء انبیاء
اگر به تاریخ انبیاء الهی بنگریم همیشه دشمنانی داشتند و برای اینکه پیامبران الهی را شکست بدهند، آنها و پیروان انبیاء را مورد استهزاء قرار می دادند؛ که در ذیل برخی از این موارد ذکر میشود.
محتویات
استهزاء انبیاء توسط مشرکان
مشرکان و صاحبان قدرت و مال چون دعوت انبیای الهی را در برابر خواستهها و تمایلات مادی و شهوانی خود میدیدند، پیوسته با آنان دشمنی میورزیدند و یکی از ابزارهایی که همواره برای شکستن اُبَّهت انبیا و رویارویی با رسالت الهی آنان بهکار میبردند، استهزا بود، بهطوری که خداوند هیچ پیامبری را نفرستاد جز اینکه با سلاح استهزا به مقابله با او برخاستند: «ما یأتیهِم مِن رسول اِلاّ کانوابِهِ یستَهزِءون».
[۱]
[۲]
[۳]
موارد استهزاء انبیاء
آنان در این جهت آیات الهی و عذاب قیامت را به تمسخر میگرفتند: «واتَّخَذوا ءایـتی وما اُنذِروا هُزُوا».
[۴]
گاهی عبادت آنان را مسخره میکردند، چنانکه بهشعیب(علیه السلام)میگفتند: آیا همین نمازت فرمان داده که آنچه پدران ما آن را میپرستیدند رها کنیم؟
[۵]
و زمانی با حالتی تمسخرآمیز به پیامبران میگفتند: اگر راست میگویید آن عذابی که ما را به آن وعده میدهید زودتر بیاورید: «قالوا ائتِنا بِعَذابِ اللّهِ اِن کنتَ مِنَ الصّـدِقین».
[۶]
و گاهی نیز شخص پیامبر را به تمسخر میگرفتند، چنانکه قوم نوح هرگاه از کنار او میگذشتند او را مسخره میکردند: «کلَّما مَرَّ عَلَیهِ مَلاٌَ مِن قَومِهِ سَخِروا مِنهُ».
[۷]
؛ همچنین قرآن در آیاتی دیگر از استهزای پیامبران الهی از سوی مردم انطاکیه
[۸]
، قوم عاد
[۹]
و فرعونیان
[۱۰]
سخن بهمیان آورده است.
استهزاء پیامبر اکرم
استهزای پیامبر اسلام و مؤمنان: پیامبر اسلام نیز همواره در معرض استهزای دشمنان قرار داشت و بلکه آن حضرت بیش از انبیای پیشین در این جهت مورد آزار قرارگرفت، چنانکه آن حضرت فرمودند: هیچ پیامبری مانند من آزار ندید.
[۱۱]
[۱۲]
[۱۳]
احزاب استهزاءگر پیامبر
سه گروه پیامبر(صلی الله علیه وآله) و پیروانش را با روشهای مختلفی از جمله: چشمکزدن
[۱۴]
، خندیدن
[۱۵]
، حرکت دادنِ سر
[۱۶]
، نسبت دادنالقاب ناروا
[۱۷]
و... مورد استهزا قرارمیدادند:
مشرکان
۱.مشرکان: آنان هرگاه آن حضرت را میدیدند، با حالتی تمسخرآمیز میگفتند: آیا همین است کسی که خدا او را برای پیامبری فرستادهاست: «و اِذا رَاَوک اِن یتَّخِذونَک اِلاّ هُزُوًا اَهـذا الَّذی بَعَثَ اللّهُ رَسولا».
[۱۸]
یامیگفتند: آیا همین است کسی که خدایان شما را به بدی یاد میکند.
[۱۹]
گاهی پیامبر را با حالتی تحقیرآمیز خطاب کرده، به آنحضرت نسبت دیوانگی میدادند: «یـاَیهَا الَّذی نُزِّلَ عَلَیهِ الذِّکرُ اِنَّک لَمَجنون».
[۲۰]
آنان گاهی معجزات آن حضرت را به تمسخر میگرفتند و دیگران را نیز به استهزای آن فرا میخواندند: «واِذا رَاَوا ءایةً یستَسخِرون».
[۲۱]
طبق یک نظر «یستَسخِرون» دعوت کردن دیگران به تمسخر است.
[۲۲]
عاقبت مشرکان استهزاءگر
نقل شده که ۵ نفر از سران مشرکان مکه، یعنی ولیدبنمغیره، عاصبنوائل، اسودبنعبدالمطلب، اسودبنعبد یغوث و حارثبنطلاطله خزایی، یاحرثبنقیس، در تمسخر پیامبر(صلی الله علیه وآله)شهرت داشتند؛ آنان تمسخر پیامبر را تا بدانجا پیش بردند که هدف نفرین آن حضرت قرار گرفته و هریک به اشاره جبرئیل بهگونهای نابود شدند.
[۲۳]
[۲۴]
پیروان پیامبر(صلی الله علیه وآله)نیز از استهزای مشرکان در امان نبودند و هرگاه مشرکان آنان را میدیدند میگفتند: آیا همینها هستند کسانی که خداوند از میان ما بر آنان منت نهاده است: «اَهـؤُلاءِ مَنَّ اللّهُ عَلَیهِم مِن بَینِنا».
[۲۵]
اهل کتاب
۲. اهل کتاب: آنان بر اثر حسادت و کینهای که از پیامبر(صلی الله علیه وآله) و مسلمانان در دل داشتند همواره پیامبر، مؤمنان و مقدسات دینی آنان را به تمسخر میگرفتند.
موارد استهزاء اهل کتاب
آنان با تغییر و تحریف برخی کلمات، گاهی شخص پیامبر را مسخره میکردند؛ مثلاً در پاسخ سخنان آن حضرت به جای اینکه بگویند: شنیدیم و اطاعت کردیم، میگفتند: شنیدیم و مخالفت کردیم، به جای کلمه «بشنو» واژه «نشنو» را بهکار برده و به جای کلمه «انظرنا= مهلت بده» از کلمه «راعنا» که به معنای مهلت دادن و نیز به معنای اغفال بود استفاده میکردند و از آن معنای دوم را قصد میکردند
[۲۶]
- «مِنَ الَّذینَ هادوا یحَرِّفونَ الکلِمَ عَن مَواضِعِهِ و یقولونَ سَمِعنا و عَصَینا واسمَع غَیرَ مُسمَع و رعِنا لَیـًّا بِاَلسِنَتِهِم و طَعنـًا فِیالدِّینِ».
[۲۷]
آنان گاهی دینو عباداتمسلمانان را مسخره میکردند: «و اِذا نادَیتُم اِلَی الصَّلوةِ اتَّخَذوها هُزُوًا و لَعِبـًا».
[۲۸]
و زمانی نیز قرآن و آیاتآن را به تمسخر میگرفتند: «و قَد نَزَّلَ عَلَیکم فِی الکتـبِ اَن اِذا سَمِعتُم ءایـتِ اللّهِ یکفَرُ بِها و یستَهزَاُ بِها».
[۲۹]
در شأن نزول آیه فوق نقل شده است کهمنافقان در [مجلس احبار یهود]] مینشستند و با همدیگر قرآن را به تمسخر میگرفتند.
[۳۰]
منافقان
۳. منافقان: آنان مسلمانان، پیامبرو قرآن و حتی خداوند را مسخره میکردند که قرآن در آیات ۶۵ـ۶۶ سوره توبه
[۳۱]
آنان را مذمت کرده و به سبب این کار آنان را کافر شمرده است: «قُل اَبِاللّهِ و ءایـتِهِ و رَسولِهِ کنتُم تَستَهزِءون لاتَعتَذِروا قَد کفَرتُم بَعدَ ایمـنِکم» منافقان در باطن اعتقادی به اسلام نداشتند و هدف برخی از آنان در ادعای اسلام و ایمان تمسخر مؤمنان بود: «و اِذا لَقُوا الَّذینَ ءامَنوا قالوا ءامَنّا و اِذا خَلَوا اِلی شَیـطینِهِم قالوا اِنّا مَعَکم اِنَّما نَحنُ مُستَهزِءون».
[۳۲]
موارد استهزاء منافقان
آنان زکات و صدقهدهندگان را به تمسخر میگرفتند؛ سالمبنعمیر انصاری که مسلمانی تهیدست بود به مقدار یک صاع خرما برای صدقه نزد پیامبر(صلی الله علیه وآله)آورد. منافقان گفتند: خدا چه نیازی به خرمای ناچیز او دارد.
[۳۳]
اگر مردی ثروتمند مانند عبدالرّحمنبنعوف میآمد و ۴۰۰۰ درهم صدقه میآورد او را نیز مسخره میکردند و میگفتند: او به قصد ریا آن را میپردازد
[۳۴]
که قرآن در آیه ۷۹ سوره توبه
[۳۵]
به این دو مورد اشاره کرده است: «اَلَّذینَ یلمِزونَ المُطَّوِّعینَ مِنَ المُؤمِنینَ فِی الصَّدَقـتِ والَّذینَ لایجِدونَ اِلاّ جُهدَهُم فَیسخَرونَ مِنهُم سَخِرَ اللّهُ مِنهُم و لَهُم عَذابٌاَلیم».
منبع
دانشنامه موضوعی قرآن