استکبار

از ویکی خیر
نسخهٔ تاریخ ‏۶ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۷:۳۰ توسط Wikikhair (بحث | مشارکت‌ها) استکبار» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بی‌پایان) [انتقال=فقط مدیران] (بی‌پایان)))
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

استکبار همان برتری خواهی و بزرگ بینی هست؛ و در آیات و روایات بسیار توبیخ شده هست.

معنای لغوی استکبار

استکبار از ریشه «ک‌ ـ ‌ب ‌ـ ‌ر» و به معناى برتری خواهی [۱] ، امتناع از پذیرش حق از روى عناد و تکبّر [۲] و خود بزرگ‌بینی دروغین [۳] است.

خصوصیات ادبی واژه کبر

لازم بودن در اکثر موارد

استکبار طبق معناى اخیر متعدى است و به مفعول نیاز دارد؛ امّا در اغلب موارد مفعولى براى آن ذکر نمى‌شود و در چنین مواردى معمولا مفعول، همان فاعل است؛ یعنى شخصى خود را بزرگ مى‌شمارد و از این‌روگردن کشی و سرپیچی مى‌کند. [۴]

حروف متعدی کننده استکبار

واژه استکبار گاه با حرفِ «عن» متعدّى مى‌شود که به معناى روگردانیدن و پشت کردن است و گاه با حرف «على» و به معناى گردنکشى و تجاوز به حقوق دیگران است. [۵]

عتو مترادف استکبار

ماده «عُتُوّ» و برخى مشتقات آن نیز که در قرآن کریم به‌کار رفته به معناى استکبار است. [۶] [۷]

بدترین اقسام کبر

بدترین اقسام استکبار عدم‌تمکین و تواضع در برابر فرمان خداوند و انبیای الهی است. [۸]

مصداق استکبار در قرآن

استکبار کفار

«و اَمَّا الَّذینَ کفَروا اَفَلَم‌تَکن ءایـتى تُتلى عَلَیکم فَاستَکبَرتُم و کنتُم قَومـًا مُجرِمین»

[۹] این آیه بیان‌کننده استکبار و عدم پذیرش (آیات) و دستورات الهی از‌سوى کافران است.

استکبار امم

«ولَقَد‌ءاتَینا موسَى الکتـبَ وقَفَّینا مِن بَعدِهِ بِالرُّسُلِ وءاتَینا عیسَى ابنَ مَریمَ البَینـتِ واَیدنـهُ بِروحِ القُدُسِ اَفَکلَّما جاءَکم رَسولٌ بِما لاتَهوى اَنفُسُکمُ استَکبَرتُم فَفَریقـًا کذَّبتُم وفَریقـًا تَقتُلون» [۱۰] استکبار و سرپیچی امتها را از بعضى فرمانهاى الهى که پیامبران از جانب خداوند آورده و مطابق میل آنان نیست و همچنین تکذیب برخى پیامبران و قتل برخى دیگر را توسط مستکبران، بیان مى‌کند.

استکبار از رذائل اخلاقی

استکبار، از دیدگاه برخى، چون دربردارنده مفاهیم خود بزرگ بینی، فخر فروشی و برتری ‌طلبی است به‌طور کلّى خُلقی ناپسند و صفتى مذموم است.

فرق استکبار با استضعاف

استضعاف برخلاف استکبار هست که لزوماً بیان کننده وصفى مذموم یا ممدوح در شخص مستضعف نیست، بلکه طرز تلقى یا عمل خاص دیگران را بیان مى‌دارد، ازاین‌رو در قرآن کریم بیشتر صیغه‌هاى فعلى استضعاف به‌صورت مجهول: «استُضعِفوا» آمده است؛ یعنى ضعیف شمرده شدند یا به ضعف کشانیده‌شدند. [۱۱]

انواع استکبار

از فرد به فرد

استکبار، گاه از فرد یا گروه یا جامعه‌ای نسبت به دیگر افراد، گروهها و جوامع ضعیف سر‌مى‌زند که همان طلب سیطره و بزرگى کردن بر دیگران است؛ مانند: «اِنَّ‌ فِرعَونَ عَلا فِى‌الاَرضِ و جَعَلَ اَهلَها شِیعـًا یستَضعِفُ طَـائِفَةً مِنهُم...» [۱۲] «واستَکبَرَ هُوَ و جُنودُهُ فِى الاَرضِ بِغَیرِ الحَقِّ...» [۱۳] این آیات درباره رفتار مستکبرانه فرعون و لشکریانش با مردمى است که در محدوده فرمانروایى وى زندگى مى‌کرده‌اند.

از فرد به خداوند

و گاه این پدیده شوم در ارتباط با فرمانهاى الهى و عبادت خداوند بروز مى‌کند.

تذکر

برای کسب اطلاع بیشتر به مقالاتی با عناوین عوامل پیدایش استکبار، آثار استکبار، فرجام استکبار، طرق مقابله با استکبار، مستکبران در قرآن مراجعه شود.

منبع

دانشنامه موضوعی قرآن

پانویس

  1. التحقیق، ج‌۱۰، ص‌۱۸، «کبر».
  2. لسان العرب، ج‌۱۲، ص‌۱۳، «کبر».
  3. مجمع‌البحرین، ج‌۴، ص‌۹، «کبر».
  4. راه و راهنماشناسى، ص‌۷۹.
  5. راه و راهنماشناسى، ص‌۸۰.
  6. ترتیب العین، «عتو»، ص‌۵۱۴.
  7. فرهنگ جامع، ج‌۳، ص‌۱۸۱۵.
  8. نثر طوبى، ج‌۲، ص‌۳۲۵.
  9. جاثیه/سوره۴۵، آیه۳۱.
  10. بقره/سوره۲، آیه ۸۷.
  11. راه و راهنماشناسى، ص‌۹۵.
  12. قصص/سوره۲۸، آیه۴.
  13. قصص/سوره۲۸، آیه۳۹.