اطاعت از خدا
امیرالمومنین (علیهالسّلام) نسبت به امر به اطاعت از خدا سفارشات فراوانی دارند که ذیلا به بعضی از آنها می پردازیم.
محتویات
- ۱ نیکویی فرمان خدا
- ۲ یکی از انگیزههای شکرگزاری
- ۳ طاعت تنها از خدا
- ۴ سفارش امام علی به فرزندش
- ۵ اطاعت بدون عذر
- ۶ فرمانبرداری از خدا
- ۷ بزرگترین حسرت در قیامت
- ۸ شناساندن پروردگار
- ۹ موجبات خشنودی خدا
- ۱۰ نهایت خشنودی خدا
- ۱۱ ستون حق
- ۱۲ پاس بزرگی خدا
- ۱۳ شایسته فرمانبری
- ۱۴ پرهیز از کوتاهی در کار
- ۱۵ بهترین ذکر
- ۱۶ جایگاه فرمانبرداران حق
- ۱۷ خیر خواهترین و خیاتنکارترین مردم
- ۱۸ ستایش حق
- ۱۹ اطاعت و معصیت خداوند
- ۲۰ جادههای مستقیم برای طاعت خدا
- ۲۱ بهترین اطاعت
- ۲۲ حفظ خداوند از مردم
- ۲۳ عاقبت خروج
- ۲۴ فرمانبری از خدا
- ۲۵ لطف دایم خدا
- ۲۶ آثار اطاعت از خدا
- ۲۷ نتیجه پناه بردن به خدا
- ۲۸ عید واقعی
- ۲۹ فرمانبری از خدا
- ۳۰ اطاعت از خدا
- ۳۱ فرمان بردن از خدا
- ۳۲ بیناترین دیدگان و شنواترین گوشها
- ۳۳ ترس ملاقات با خدا
- ۳۴ هدایت امام
- ۳۵ منبع
- ۳۶ پانویس
نیکویی فرمان خدا
فی و صیته لابنه: إِنَّهُ (یعنی الله سبحانه) لَمْ یَأْمُرْکَ إِلاَّ بِحَسَن، وَ لَمْ یَنْهَکَ إِلاَّ عَنْ قَبِیح. [۱] در سفارش به فرزند خود، میفرماید: خدای سبحان تو را جز به آنچه نیکوست فرمان نداده و جز از آنچه زشت است، باز نداشته است.
یکی از انگیزههای شکرگزاری
من کتابه له الی الحارث الهمدانی: أَکْثِرْ أَنْ تَنْظُرَ إِلَی مَنْ فُضِّلْتَ عَلَیْهِ، فإِنَّ ذلِکَ مِنْ أَبْوَابِ الشُّکْرِ. [۲] در نامه خود به حارث همدانی میفرماید: به کسی که بر او برتری داده شدهای بسیار بنگر؛ زیرا این کار یکی از انگیزههای شکرگزاری است.
طاعت تنها از خدا
لاَ طَاعَةَ لَِمخْلُوق فِی مَعْصِیَةِ الْخَالِقِ. [۳] طاعت مخلوق در نافرمانی خالق نشاید.
سفارش امام علی به فرزندش
قال لابنه الحسن (علیهماالسلام): لاَ تُخَلِّفَنَّ وَ رَاءَکَ شَیْئاً مِنَ الدُّنْیَا، فَإِنَّکَ تُخَلِّفُهُ لاَِحَدِ رَجُلَیْنِ: إِمَّا رَجُل عَمِلَ فِیهِ بِطَاعَةِ اللهِ فَسَعِدَ بِمَا شَقِیتَ بِهِ، وَ إِمَّا رَجُل عَمِلَ فِیهِ بِمَعْصِیَةِ اللهِ فَشَقِیَ بِمَا جَمَعْتَ لَهُ فَکُنْتَ عَوْناً لَهُ عَلی مَعْصِیَتِهِ، وَ لَیْسَ أَحَدُ هذَیْنِ حَقِیقاً أَنْ تُؤْثِرَهُ عَلَیُ نَفْسِکَ. [۴] به فرزندش امام حسن (علیهالسّلام) فرمود: از متاع دنیا چیزی برای خود باقی مگذار؛ چرا که آن را بر یکی از این دو شخص میگذاری: یا کسی که آن را در اطاعت خدا صرف میکند و با آنچه تو به خاطرش بدبخت شدی، خوشبخت میشود. و یا کسی که آن را در معصیت خدا به کار گیرد و با آن بدبخت میگردد، پس تو یاور او شدی در گناهی که کرده، پس هیچ کدام از این؛ سزاوار نیستند که آنها را بر خود مقدم داری و برای آنها ارث گذاری.
اطاعت بدون عذر
عَلَیْکُمْ بِطَاعَةِ مَنْ لاَ تُعْذَرُونَ بِجَهَالَتِهِ. [۵] بر شما باد به فرمانبرداری و اطاعت از کسی که در نشناختنش عذری ندارد.
فرمانبرداری از خدا
اسْتَتِمُّوا نِعَمَ اللهِ عَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ عَلَی طَاعَتِهِ، وَ الْمُجَانَبَةِ لِمَعْصِیَتِهِ. [۶] با صبر و شکیبایی بر فرمانبرداری از خداوند، نعمت هایش را بر خود تمام کنید و از معصیت و نافرمانی اش کناره گیرید.
بزرگترین حسرت در قیامت
إِنَّ أَعْظَمَ الْحَسَرَاتِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ حَسْرَةُ رَجُل کَسَبَ مَالاً فِی غَیْرِ طَاعَةِ اللهِ، فَوَرَّثَهُ رَجُلاً فَأنْفَقَهُ فِی طَاعَةِ اللهِ سُبْحَانَهُ، فَدَخَلَ بِهِ الْجَنَّةَ، وَ دَخَلَ الاَْوَّلُ بِهِ النَّارَ. [۷] بزرگترین حسرت در روز قیامت، حسرت کسی است که ثروتی را از راه نامشروع به دست آورده و مردی آن را به ارث برده و در راه اطاعت خدا صرف کرده و به بهشت رفته و آن اولی به خاطر همان مال به دوزخ رفته.
شناساندن پروردگار
بَعَثَ اللهُ مُحَمَّداً (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، بِالْحَقِّ لِیُخْرِجَ عِبَادَهُ مِنْ عِبَادَةِ الاَْوْثَانِ إِلَی عِبَادَتِهِ، وَمِنْ طَاعَةِ الشَّیْطَانِ إِلَی طَاعَتِهِ. [۸] خداوند حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به راستی برانگیخت تا بندگانش را از پرستش بتها باز داشته و به عبادت او سوق دهد و آنها را از اطاعت شیطان به فرمانبرداری از حق وادارد.
موجبات خشنودی خدا
هَیْهَاتَ! لاَ یُخْدَعُ اللهُ عَنْ جَنَّتِهِ، وَ لاَ تُنَالُ مَرْضَاتُهُ إِلاَّ بِطَاعَتِهِ. [۹] هیهات ! بخشش خدا را با فریب نمیتوان از او گرفت و خشنودی او جز با طاعتش به دست نیاید.
نهایت خشنودی خدا
أَوْصَاکُمْ بِالتَّقْوَی، وَ جَعَلَهَا مُنْتَهَی رِضَاهُ، وَ حَاجَتَهُ مِنْ خَلْقِهِ. [۱۰] خداوند شما را به پرهیزگاری سفارش کرد و آن را منتهای خشنودی خود و خواسته اش از بندگان خویش قرار داد.
ستون حق
إِنَّ اللهَ سبحانه جَعَلَ لِلْخَیْرِ أَهْلاً، وَ لِلْحَقِّ دَعَائِمَ، وَ لِلطَّاعَةِ عِصَماً. [۱۱] همانان خدای سبحان برای خیر و خوبی اهلی و برای حق ستونهایی و برای اطاعت و بندگی نگاهدارانی قرار داده است.
پاس بزرگی خدا
لَوْ لَمْ یَتَوَعَّدِ اللهُ عَلَی مَعْصِیَة لَکَانَ یَجِبُ أَنْ لاَ یُعْصَی شُکْراً لِنِعَمِهِ. [۱۲] اگر خداوند برای نافرمانی از خود بیم (آتش) هم نمیداد، باز واجب بود که به پاس نعمت هایش نافرمانی نشود.
شایسته فرمانبری
فَطُوبَی لِذِی قَلْب سَلِیم، أَطَاعَ مَنْ یَهْدِیهِ، وَ تَجَنَّبَ مَنْ یُرْدِیهِ، وَ أَصَابَ سَبِیلَ السَّلاَمَةِ بِبَصَرِ مَنْ بَصَّرَهُ، وَ طَاعَةِ هَاد أَمَرَهُ. [۱۳] خوشا به حال کسی که دلی سالم و پاک از آلودگی دارد، اطاعت میکند هدایت کننده اش را، اجتناب میکند از هلاک کننده اش و راه سلامت را پیش میگیرد با بینایی کسی که او را بینا میسازد و با اطاعت هدایت کنندهای که او را دستور دهد.
پرهیز از کوتاهی در کار
إِنَّ اللهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ الطَّاعَةَ غَنِیمَةَ الاَْکْیَاسِ عِنْدَ تَفْرِیطِ الْعَجَزَةِ. [۱۴] خداوند سبحان اطاعت را غنیمت هوشیاران خردمند قرار داده در آن هنگام که مردم ناتوان قصور نمایند.
بهترین ذکر
أَفِیضُوا فی ذِکْرِ اللهِ فَأنَّهُ أَحْسَنُ الذِّکْرِ، وَ ارْغَبُوا فِیَما وَعَدَ المُتَّقِینَ فَإِنَّ وَعْدَهُ أَصْدَقُ الْوَعْدِ. [۱۵] در ذکر خداوندی حرکت کنید که بهترین ذکر است و علاقه پیدا کنید به آنچه که خداوند متقیان را وعده فرموده است؛ زیرا وعده خداوندی راستترین و عدهها است.
جایگاه فرمانبرداران حق
أَهْلُ الطَّاعَةِ فَأَثَابَهُمْ بِجِوَارِهِ، وَ خَلَّدَهُمْ فی دَارِهِ، حَیْثُ لاَ یَظْعَنُ النُّزَّالُ، وَ لاَ تَتَغَیَّرُ بِهِمُ الْحَالُ، وَ لاَ تَنُوبُهُمُ الاَْفْزَاعُ، وَ لاَ تَنَالُهُمُ الاَْسْقَامُ. [۱۶] خدا به فرمانبرداران با قرار دادنشان در کنار رحمت و پناه خود پاداش میدهد و آنان را در سرای خود، (سرایی که برای اهل طاعت آماده ساخت یعنی بهشت) جاودانه ساکن میسازد، سرایی که فرود آیندگان در آن به جای دیگری کوچ نمیکنند و حالشان دگرگون نمیگردد. هیچ گونه بیمی به آنان راه نمییابد و هیچ نوع بیماری به ایشان نمیرسد.
خیر خواهترین و خیاتنکارترین مردم
إِنَّ أَنْصَحَ النَّاسِ لِنَفْسِهِ أَطْوَعُهُمْ لِرَبِّهِ، وَ إِنَّ أَغَشَّهُمْ لِنَفْسِهِ أَعْصَاهُمْ لِرَبِّهِ. [۱۷] خیرخواهترین مردم نسبت به خویش، کسی است که در برابر پروردگارش از همه فرمانبردارتر باشد و خیانتکارترین آنها به خود، نافرمانترین آنها از پروردگار خویش است.
ستایش حق
نَحْمَدُهُ عَلَی مَا وَفَّقَ لَهُ مِنَ الطَّاعَةِ، وَ ذَادَ عَنْهُ مِنَ الْمَعْصِیةِ. [۱۸] ستایش میکنیم خدا را برای توفیق اطاعت که به ما عنایت فرمود و ما را ازمعصیت برکنار فرمود.
اطاعت و معصیت خداوند
اعْلَمُوا أنَّهُ مَا مِنْ طَاعَةِ اللهِ شَیْءٌ إلاَّ یَأْتی فِی کُرْه، وَ مَا مِنْ مَعْصِیَةِ اللهِ شَیءٌ إلاَّ یَأْتِی فِی شَهْوَة. [۱۹] بدانید خداوند را در هیچ چیز نمیتوان اطاعت کرد مگر با زحمت، و در هیچ چیز نمیتوان خدا را معصیت کرد مگر با میل و رغبت.
جادههای مستقیم برای طاعت خدا
إِنَّ لِلطَّاعَةِ أَعْلاَماً وَاضِحَةً، وَ سُبُلاً نَیِّرَةً، وَ مَحَجَّةً نَهْجَةً، وَ غَایَةً مُطَّلَبَةً، یَرِدُهَا الاَْکْیَاسُ، وَ یُخَالِفُهَا الاَْنْکَاسُ. [۲۰] به راستی برای اطاعت از خداوند نشانههای آشکار و راههایی روشنی بخش و جادهای مستقیم و واضح و عاقبتی مطلوب است که هوشمندان به آن نشانهها و راهها وارد میشوند (و از آنها هدایت میجویند) و فرومایگان با آنها به مخالفت بر میخیزند و به راه خلاف میروند.
بهترین اطاعت
من کتابه الی الحارث الهمدانی: أَطِعِ اللهَ فِی جُمَلِ أُمُورِکَ، فَإِنَّ طَاعَةَ اللهِ فَاضِلَةٌ عَلَی مَا سِوَاهَا. [۲۱] در نامه خود به حارث همدانی میفرماید: در تمام کارهای خود از خدا اطاعت کن؛ زیرا فرمانبرداری از خدا بهترین اطاعت هاست.
حفظ خداوند از مردم
إِنَّمَا النَّاسُ مَعَ الْمُلُوکِ وَ الدُّنْیَا، إِلاَّ مَنْ عَصَمَ اللهُ. [۲۲] مردم از پادشاهان (و قدرتمندان) و دنیا تبعیت میکنند، مگر کسی که خدا او را حفظ فرماید.
عاقبت خروج
إِنَّ لِلطَّاعَةِ أَعْلاَماً وَاضِحَةً،... مَنْ نَکَبَ عَنْهَا جَارَ عَنِ الْحَقِّ، وَ خَبَطَ فِی التِّیهِ، وَ غَیَّرَ اللهُ نِعْمَتَهُ، وَ أحَلَّ بِهِ نِقْمَتَهُ. [۲۳] برای اطاعت نشانههای روشنی است... هر کس از آن راههای روشن منحرف شد تجاوز از حق نمود و در بیابان گمراهی سر در گم گشت و خداوند نعمت او را دگرگون ساخت و عذاب خود را بر او فرود آورد.
فرمانبری از خدا
لَمْ تَخُلُقِ الْخَلْقَ لِوَحْشَة، وَ لاَ اسْتَعْمَلْتَهُمْ لِمَنْفَعَة، وَ لاَ یَسْبِقُکَ مَنْ طلَبْتَ، وَ لاَ یُفْلِتُکَ مَنْ أَخَذْتَ، وَ لاَ یَنْقُصُ سُلْطَانَکَ مَنْ عَصَاکَ، وَ لاَ یَزِیدُ فی مُلْکِکَ مَنْ أَطَاعَکَ. [۲۴] مخلوقات را برای دفع وحشت نیافریدی و آنها را برای سود بردن به کار نیانداختی، قدرت فرار از تو را دارا نیست کسی که تو را معصیت کند از سلطه تو نکاهد و کسی که اطاعتت کند بر ملک تو نیفزاید.
آثار اطاعت از خدا==
خَلَقَ الْخَلْقَ حِینَ خَلَقَهُمْ غَنِیّاً عَنْ طَاعَتِهِمْ آمِناً مِنْ مَعْصِیَتِهِمْ، لاَِنَّةُ لاَ تَضُرُّهُ مَعْصِیَةُ مَنْ عَصَاهُ، وَ لاَ تَنْفَعُهُ طَاعَةُ مَنْ أَطَاعَهُ. [۲۵] هنگامی که مخلوقات را آفرید از اطاعت آنان بی نیاز بود و از معصیت آنان در امان؛ زیرا گناه هر کس که او را گناه کرد ضرری به او نرساند و اطاعت کسی که او را اطاعت میکند نفعی برای او ندارد.
لطف دایم خدا
لَمْ تَخْلُ مِنْ لُطْفِهِ مَطْرِفَ عَیْن فِی نِعْمَة یُحْدِثُهَا لَکَ، أَوْ سَیِّئَة یَسْتُرُهَا عَلَیْکَ، أَوْ بَلِیَّة یَصْرِفُهَا عَنْکَ، فَمَا ظَنُّکَ بِهِ لَوْ أَطَعْتَهُ!. [۲۶] هرگز از لطف و عنایت او خالی نیستی، حتی یک چشم برهم زدن، چه با بخشیدن نعمتی که بای تو به وجود میآورد، یا زشتی که بر تو میپوشاند یا بلایی که از تو بر میگرداند، با این حال چه گمان میکنی درباره این خداوند اگر اطاعتش کنی.
آثار اطاعت از خدا
لَوْ عَایَنْتُمْ مَا قَدْ عَایَنَ مَنْ مَاتَ مِنْکُمْ لَجَزِعْتُمْ وَ وَهِلْتُمْ، وَ سَمِعْتُمْ وَ أَطَعْتُمْ. [۲۷] اگر آنچه را که مردگان درک کردهاند و دیدهاند شما هم بودید، میترسیدید وحشت میکردید گوش به دستور خدا میدادید و فرمان میبردید.
نتیجه پناه بردن به خدا
لَوْ أَنَّ النَّاسَ حِینَ تَنْزِلُ بِهِمُ النِّقَمُ، وَ تَزُولُ عَنْهُمُ النِّعَمُ، فَزِعُوا إِلَی رَبِّهِمْ بِصِدْق مِنْ نِیَّاتِهمْ، وَ وَلَه مِنْ قُلُوبِهمْ، لَرَدَّ عَلَیْهِمْ کُلَّ شَارِد، وَ أَصْلَحَ لَهُمْ کُلَّ فَاسِد. [۲۸] اگر مردم در آن هنگام که سختیها بر آنان فرود میآید و نعمتها از آنان زایل میگردد، به پروردگارشان با نیت راستین و اشتیاق شدیدی از دل هایشان بنالند و التماس کنند، خداوند متعال هر آن چه را که از آنان گریزان شده است، به آنان بر میگرداند و هر فاسدی را که به آنان روی آورده است اصلاح مینماید.
عید واقعی
کُلُّ یَوْم لاَ یُعْصَی اللهُ فِیهِ فَهُوَ یَوْمَ عِید. [۲۹] هر روزی که در آن خدای را نافرمانی نکنند عید است.
فرمانبری از خدا
إِنَّ وَلِیَّ مُحَمَّد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مَنْ أَطَاعَ اللهَ وإِنْ بَعُدَتْ لُحْمَتُهُ، وَ إِنَّ عَدُوَّ مُحَمَّد مَنْ عَصَی اللهَ وَ إِنْ قَرُبَتْ قَرَابَتُهُ!. [۳۰] همانا دوستدار محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و نزدیک به او کسی است که ازخدا فرمان ببرد، اگر چه نسبش از آن حضرت (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دور باشد، و دشمن محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) کسی است که از انجام فرمان خدا سرپیچی کند، اگر چه خویشاوندی او نسبت به حضرت (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نزدیک باشد.
اطاعت از خدا
أَطِیعُوا اللهَ وَ لاَ تَعْصُوهُ، وَ إِذَا رَأَیْتُمُ الْخَیْرَ فَخُذُوا بِهِ، وَ إذَا رَأَیْتُمُ الشَّرَّ فَأَعْرِضُوا عَنْهُ. [۳۱] اطاعت خدا کنید و معصیت او را نکنید، اگر چیز خوبی دیدید آن را عمل کنید و اگر شری دیدید آن را رد کنید.
فرمان بردن از خدا
احْذَرْ أَنْ یَرَاکَ اللهُ عِنْدَ مَعْصِیَتِهِ، وَ یَفْقِدَکَ عِنْدَ طَاعَتِهِ، فَتَکُونَ مِنَ الْخَاسِرِینَ، وَ إِذَا قَوِیتَ فَاقْوَ عَلَی طَاعَةِ اللهِ، وَ إِذَا ضَعُفْتَ فاضْعُفْ عَنْ مَعْصِیَةِ اللهِ. [۳۲] بترس از این که خداوند بزرگ تو را در حالگناه و نافرمانی ببیند و فرمانبرداری از تو نبیند، و گرنه از زیانکاران باشی. پس اگر توانایی، در فرمانبرداری حق توانا باش. اگر ناتوانی، از نافرمانی حق ناتوان شو.
بیناترین دیدگان و شنواترین گوشها
أَلاَ إِنَّ أبْصَرَ الاَْبْصَارِ مَا نَفَذَ فِی الْخَیْرِ طَرْفُهُ! أَلاَ إِنَّ أَسْمَعَ الاَْسْمَاعِ مَا وَعَی التَّذْکِیرَ وَ قَبِلَهُ!. [۳۳] بدانید که بیناترین دیدگان دیدهای است که نگاهش به خیر و صلاح باشد، بدانید که شنواترین گوشهای گوشی است که پند و اندرز را بشنود و پذیرا شود.
ترس ملاقات با خدا
اتَّقِ اللهَ الَّذِی لاَبُدّ لَکَ مِنْ لِقَائِهِ، وَ لاَ مُنْتَهَی لَکَ دُونَهُ. [۳۴] از خدایی که بی گمان او را ملاقات خواهی کرد بترس که تو را غیر از او نهایتی نیست و سرانجام به سوی او باز خواهی گشت.
هدایت امام
اخْرُجُوا إلَی اللهِ بِمَا افْتَرَضَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَقِّهِ، وَ بَیَّنَ لکُمْ مِنْ وَظَائِفِهِ. أَنَا شَاهِدٌ لَکُمْ، وَ حَجِیجٌ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَنْکُمْ. [۳۵] به سوی خدا روی آورید و حق آنچه را که به شما واجب نموده است و آنها را نیز بیان کرده است به خوبی ادا کنید، من روز قیامت برای شما گواه و از طرف شما حجت و دلیل خواهم آورد.
منبع
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «اطاعت از خدا»
پانویس
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۶۳۸، نامه ۳۱.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۷۵۷، نامه ۶۹.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۸۱۵، حکمت ۱۶۵.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۸۷۹، حکمت ۴۱۶.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۸۱۴، حکمت ۱۵۶.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۴۳۴، خطبه ۱۸۸.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۸۸۳، حکمت ۴۲۹.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۳۱۳، خطبه ۱۴۷.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۲۹۲، خطبه ۱۲۹.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۴۱۴، خطبه ۱۸۳.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۵۲۴، خطبه ۲۱۴.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۸۴۸، حکمت ۲۹۰.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۵۲۶، خطبه ۲۱۴.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۸۵۶، حکمت ۳۳۱.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۲۵۲، خطبه ۱۱۰.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۲۴۹، خطبه ۱۰۹.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۱۶۸، خطبه ۸۶.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۴۸۴، خطبه ۱۹۴.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۳۸۸، خطبه ۱۷۶.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۶۲۸، نامه ۳۰.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۷۵۷، نامه ۶۹.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۵۱۶، خطبه ۲۱۰.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۶۲۸، نامه ۳۰.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۲۴۴، خطبه ۱۰۹.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۴۷۸، خطبه ۱۹۳.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۵۵۰، خطبه ۲۲۳.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۶۶، خطبه ۲۰.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۳۹۸، خطبه ۱۷۸.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۸۸۳، حکمت ۴۲۸.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۷۹۱، حکمت ۹۶.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۳۷۵، خطبه ۱۶۷.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۸۷۳، حکمت ۳۸۳.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۲۳۳، خطبه ۱۰۵.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۵۹۶، نامه ۱۲.
- ↑ علی بن ابی طالب، گردآوری:السید الرضی، نهج البلاغه، تحقیق:الحسّون، ص۳۹۰، خطبه ۱۷۵.