افتراء

از ویکی خیر
نسخهٔ تاریخ ‏۷ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۵۳ توسط Wikikhair (بحث | مشارکت‌ها) افتراء» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بی‌پایان) [انتقال=فقط مدیران] (بی‌پایان)))
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

افتراء یکی از رذائل اخلاقی است و به معنای از پیش خود بافتن و نسبت غیر واقع به کسى دادن را گویند.

معنای لغوی افتراء

این واژه از ریشه «ف ـ ر ـ ى» و در اصل به معناى قطع کردن و شکافتن است. [۱] [۲] راغب گوید: «فرى» به معناى بریدن پوست براى دوختن و اصلاح و «اِفراء » شکافتن آن به قصد افساد است و «افترا» در هر دو معنا به‌کار مى‌رود. [۳]

معنای اصطلاحی افتراء

و در اصطلاح به معناى از پیش خود بافتن، به دروغ به کسى چیزى نسبت دادن [۴] [۵] [۶] ، متهم ساختن نارواى فرد، گروه یا نهادى خاص از روى بدخواهی ، انگیزه‌هاى خود خواهانه، حسد ، انتقام و غیره است. [۷]

ارتباط معنی لغوی با اصطلاحی

وجه ارتباط این معنا با معنای لغوی ممکن است این باشد که فرد با افتراى به دیگرى و متهم کردن وى ارتباط او را با جامعه قطع و او را طرد مى‌کند.

فرق افتراء با دروغ

افترا نوعى کذب است، با این تفاوت که افترا دروغ بر ضد دیگران است با کلامى که آنان بدان رضایت ندارند؛ اما «کذب» گاهى در حق خود است و گاهى در حق دیگران، افزون بر اینکه آنان ممکن است رضایت به آن نیز داشته باشند؛ مانند اینکه کلامى غیر واقعى در مدح شخصى یا با هدف اصلاح بین متخاصمین بیان گردد که چنین کلامى دروغ است؛ اما افترا نیست. [۸]

بودن افتراء از جرائم

افترا از نظر حقوقی نوعى جرم محسوب مى‌شود؛ یعنى اگر فردى با قصد اضرار به غیر و به صورت صریح، عمل مجرمانه‌اى را به شخص اسناد دهد مرتکب جرم شده و در صورت عدم اثبات آن مجازات مى‌گردد. [۹] [۱۰]

تعداد واژه افتراء در قرآن

این واژه و مشتقات آن بیش از ۶۰ بار در قرآن به‌کار رفته است.

مترادفات افتراء

افزون بر ریشه «فری» قرآن از این موضوع، با واژه‌ها و تعبیرات دیگری نیز یاد کرده است؛ مانند:

بهتان

۱. بهتان که از ریشه «بهت» و به معنای تحیر، دروغ بستن [۱۱] یا دروغ بزرگی است که شنونده را مبهوت می‌کند. [۱۲] این واژه ۶ بار در آیات ۱۱۲ و ۱۵۶ سوره نساء [۱۳] [۱۴] ، آیه ۱۶ سوره نور [۱۵] ، آیه ۵۸ سوره احزاب [۱۶] و در آیه ۱۲سوره ممتحنه [۱۷] به‌کار رفته است.

افک

۲. «افک» که به معنای وارونه کردن، دروغ و بهتان آمده است. [۱۸] [۱۹] برخی آن را دروغ فاحش و قبیح همچون دروغ بر خدا، رسول خدا ، قرآن و قذف زنان محصنه دانسته‌اند. [۲۰] این واژه و مشتقاتش بیش از ۳۰ بار در قرآن به‌کار رفته و مقصود از آن در برخی موارد همچون آیات ۱۱ ـ ۱۲ سوره نور [۲۱] [۲۲] و ۲۸ سوره احقاف، [۲۳] و ۱۵۱-۱۵۰ سوره صافات [۲۴] افتراست.

کذب

۳. «کذب» که به معنای مطلق دروغ است. [۲۵] اما در برخی موارد، همچون آیه ۱۸ سوره هود [۲۶] و آیات ۳۲ و ۶۰ سوره زمر [۲۷] [۲۸] ، مراد از آن افتراست.

رمی

۴. «رمی» که به معنای پرتاب کردن و اتهام است [۲۹] [۳۰] که اگر به دروغ باشد و بر آن دلیل اقامه نگردد افتراست. [۳۱] [۳۲] [۳۳] و بدان جهت به اتهام «رمی» گفته شده که شخص تهمت زننده با نسبت دادن اتهام گویا تیری به سوی شخص مورد اتهام پرتاب می‌کند. [۳۴]

تقول

۵ . «تقوّل» که به معنای دروغ و نسبت غیر واقع به کسی دادن است. [۳۵] [۳۶] [۳۷] همچنین آیاتی مانند: «... و ان تَقولوا عَلَی اللّهِ ما لا تَعلَمون» [۳۸] ، «و یقولونَ هُوَ مِن عِندِ اللّهِ وما هُوَ مِن عِندِ اللّهِ» [۳۹] و «لا یقولوا عَلَی اللّهِ اِلاَّ الحَقَّ» [۴۰] به افترا یا نفی آن اشاره دارد.

گستره افتراء در قرآن

افترا از رذایل اخلاقی است که در همه جوامع بشری رواج داشته و افراد و گروههای متعدد با انگیزه‌های مختلف مرتکب آن می‌شدند، بر همین اساس قرآن کریم به صورت گسترده و در آیاتی پرشمار به این موضوع پرداخته و آن را از جوانب گوناگون بررسی کرده است.

افتراء حوزه عقیده

در این آیات ، افترا بیشتر مربوط به حوزه عقیده و دین بوده که در آن مشرکان و جبهه مخالف انبیای الهی از روی جهالت و گاه آگاهانه و از روی عناد و دشمنی، به خداوند، پیامبران و پیروان آنان افترا می‌زدند و از آن به صورت حربه‌ای برای رویارویی با دین و رسالت پیامبران سود می‌جستند.

افتراء حوزه روابط اجتماعی

در آیاتی نیز افترا در حوزه روابط اجتماعی و اخلاقی افراد مطرح بوده که در آن قرآن از افترای مؤمنان و غیرمؤمنان سخن به میان آورده و آنان را از ارتکاب این عمل بازداشته است.

تذکر

برای کسب اطلاع بیشتر به مقالاتی با عنوان افتراء به خدا، انواع افتراء، افتراء به انبیاء و برخورد با افتراء مراجعه شود.

منبع

دانشنامه موضوعی قرآن

پانویس

  1. مقاییس اللغه، ج۴، ص۴۹۷.
  2. لسان‌العرب، «فری»، ج۱۵، ص۱۵۳.
  3. مفردات، «فرى»، ص۶۳۴.
  4. لسان‌العرب، ج۱۵، ص۱۵۴.
  5. مجمع‌البحرین، «فری»، ج۳، ص۳۹۸.
  6. لغت‌نامه، ج۲، ص۲۵۹۰.
  7. فرهنگ اصطلاحات سیاسى، ص۳۹۱.
  8. الفروق اللغویه، ص۴۴۹۴۵۰.
  9. ترمینولوژى حقوق، ص۶۶-۶۷.
  10. حقوق کیفرى اختصاصى، ج۱، ص۳۳۱.
  11. مجمع‌البحرین، «بهت»، ج۱، ص۲۵۵-۲۵۶.
  12. مفردات، «بهت»، ص‌۱۴۸.
  13. نساء/سوره۴، آیه۱۱۲.
  14. نساء/سوره۴، آیه۱۵۶.
  15. نور/سوره۲۴، آیه۱۶.
  16. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۸.
  17. ممتحنه/سوره۶۰، آیه۱۲.
  18. نثر طوبی، ج۱، ص۲۶.
  19. مجمع‌البحرین، «افک»، ج۱، ص۸۱.
  20. الفروق‌اللغویه، ص۴۵۰.
  21. نور/سوره۲۴، آیه۱۱.
  22. نور/سوره۲۴، آیه۱۲.
  23. احقاف/سوره۴۶، آیه۲۸.
  24. صافّات/سوره۳۷، آیه۱۵۱-۱۵۰.
  25. مجمع‌البحرین، «کذب»، ج۴، ص۲۷.
  26. هود/سوره۱۱، آیه۱۸.
  27. زمر/سوره۳۹، آیه۳۲.
  28. زمر/سوره۳۹، آیه۶۰.
  29. لسان‌العرب، ج۵، ص۳۲۹.
  30. مفردات، «رمی»، ص۳۶۶.
  31. نساء/سوره۴، آیه۱۱۲.
  32. نور/سوره۲۴، آیه۴.
  33. نور/سوره۲۴، آیه۲۳.
  34. تفسیر نمونه، ج۴، ص۱۱۹.
  35. لسان العرب، «قول»، ج۱۱، ص۵۷۴.
  36. طور/سوره۵۲، آیه۳۳.
  37. حاقّه/سوره۶۹، آیه۴۴.
  38. اعراف/سوره۷، آیه۳۳.
  39. آل عمران/سوره۳، آیه۷۸.
  40. اعراف/سوره۷، آیه۱۶۹.