اقسام علم

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

با گذر زمان و پیشرفت و تكامل علم، علوم مختلف آنچنان توسعه پیدا كرده‎اند كه یك فرد قادر بر فراگیری اصول كلی تمام علوم هم نیست چه رسد به اینكه متخصص در تمام آنها بشود. و به فرموده پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و «العلم اكثر من أن یُحصی فَخُذْ من كلّ شیءٍ أحسنه». [۱] «علوم بیشتر و گسترده‎تر ازا ین است كه احصاء شود پس وظیفه شما این است كه از هر چیز به دنبال بهترین آن باشید.» حال با توجه به این گستردگی و گوناگونی، ضرورت ایجاب می‎كند كه مرز بین علوم مختلف مشخص شود و علوم از جهات مختلف مورد طبقه‎بندی و تقسیم قرار بگیرند تا اینكه علاوه بر معین شدن محدوده هر علم، جستجوگران علم و دانش نیر با دید بازتری به سراغ علم مورد نیاز خود بروند و هر كس با توجه به هدف و ذوق و استعداد خویش علم مورد نظر خود را انتخاب نماید.

اقسام علم از زوایای گوناگون

در این گفتار كوتاه، تقسیم علم از سه زاویه مورد دقت اجمالی قرار گرفته است:

۱) اقسام علوم و معیار تقسیم ‎بندی‎ها.

۲) اقسام علم از نظر روایات.

۳) تقسیم علوم از لحاظ حكم فراگیری آن در اسلام.

اقسام علوم و معیار تقسیم بندیها

در تقسیم و دسته بندی علوم معیارهای مختلفی را می‎توان مد نظر قرار داد كه مهمترین آنها از این قرار هستند:

تقسیم بر اساس اسلوب و روش تحقیق

از آنجا كه تمام علوم بر اساس روش واحد بدست نمی‎آیند در یك دسته بندی تمام علومی را كه با روش خاصی تحصیل می‎شوند در یك قسم و علوم دیگری را كه با روش‎های دیگر بدست می‎آیند در اقسام جداگانه دیگری قرار می‎دهیم.

تقسیم بندی کلی علوم

بر اساس همین ملاك می‎توان علوم را به دو دسته‌ كلی تقسیم نمود:

۱) علومی كه به روش تجربی بدست می‎آید و در كشف واثبات گزاره‎های آن از حس ظاهر و تجربه به آزمون و خطا استفاده می‎شود: مانند: طب، شیمی ، زیست شناسی و ...

۲) علوم غیر تجربی: كه در رسیدن به گزاره‎های آنها تجربه و حس كاربرد مستقیم ندارد.


اقسام علوم غیر تجربی

این علوم را می‎توان به چهار دسته عمده تقسیم كرد:

۱. علوم عقلی: كه با كمك گرفتن از براهین و استنتاجات عقلی محض حاصل می‎شوند. مثل: منطق، ریاضیات و فلسفه متافیزیك.

۲. علوم نقلی: كه بر اساس اسناد و مدارك منقول و تاریخی بررسی می‎شوند مثل: تاریخ و رجال.

۳. علوم شهودی: كه راه رسیدن به این علوم حسن باطن و شهود درونی است، كه درجه اعلای این علوم وحی است كه برای پیامبران حاصل می‎شود و درجه پائین‎تر آن مشاهدات عرفانی عرفاء می‎باشد.

۴. علوم ابداعی: كه بر اساس جعل و اعتبار معتبرین حاصل می‎شوند و راه رسیدن به آن فراگیری قوانین اعتبار شده در آنهاست و یا علومی كه از ذوق و هنر ناشی می‎شوند. البته ذكر این نكته لازم است كه در هر كدام علوم از روشهای دیگر هم استفاده می‎شود مثلاً در صغری علوم عقلی ممكن است از نتایج دریافتهای تجربی استفاده می‎شود ولی روش عمده و حاكم در آن علم روش عقلی است.

تقسیم علوم بر اساس هدف و غایت

ملاك دیگری كه می‎توان بر اساس آن، علوم را دسته‎بندی كه فائده و نتیجه‎ای است كه بر آنها مترتب می‎شود و هدف و غایتی كه فراگیر از آموختن آن در نظر می‎گیرد. مثلاً می‎توان علوم را به علومی كه دارای غایات معنوی یا مادی، فردی و یا اجتماعی هستند تقسیم بندی نمود، چنانچه در برخی روایات نیز علوم بر همین اساس تقسیم شده‎اند كه اشاره خواهد شد.

‌=تقسیم علوم بر اساس موضوع=

متداول‎ترین و بهترین ملاكی كه مرز بین علوم مختلف را معیّن می‎سازد، دسته بندی آنها بر حسب موضوع جامع و كلی است كه مسائل هر علم بر حول محور آن موضوع می‎چرخد. مثلاً موضوع علم حساب عدد و موضوع علم طب بدن انسان و ... است. تذكر یك نكته در اینجا لازم است و آن اینكه ممكن است در تقسیم علوم مختلف انشعابات جزئی‎تر صورت گیرد و ممكن است معیار تقسیم در شعبه‎های جزئی‎تر چیزی غیر از معیار اصلی تقسیم باشد، مثلاً علم خداشناسی یكی از اقسام علم است كه به حسب موضوع مرزبندی شده است ولی همین علم بر حسب روش به سه علم خداشناسی فلسفی، عرفانی و دینی منشعب می‎گردد. [۲]

اقسام علم از نظر روایات

الف)در روایات علم به دو قسم است:


۱) حسی: كه از راه حواس بدست می‎آید.

۲) عقلی: كه آیه شریفه «وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ» (نحل / ۷۸) به این دو نوع از علم اشاره دارد، خداوند می‎فرماید: «ما شما را خلق كردیم در حالی كه هیج نمی‎دانستید و برای شما چشم و گوش (ابزار شناخت حسی) و قلب (ابزار درك و شناخت عقلی) را قرار دادیم تا بوسیله آن حقائق را درك كنید ...» حضرت علی علیه السلام ـ نیز در مقایسه بین علم حسی و عقلی می‎فرمایند: «لیست الرؤیه مع الابصار فقد تكذب العیون أهلها و لایغش العقل من استنصحه». [۳] «دیدن با چشمها نیست چه اینكه چشمها گاه به دارندگان خود دروغ می‎گویند ولی عقل به هر كس كه خواستار اندرز او گردد دروغ نمی‎گوید» كه حضرت در این بیان اشاره به راه پیدا كردن خطا در علم حسی دارند.


تقسیمات علوم ازنظر پیامبر

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ـ در یك تقسیم كلی، علوم را به دو دسته می‎كنند: «العلم علمان:

۱)علم الادیان

۲) علم الابدان [۴] دسته‌ اول با دین و آخرت انسان مرتبط اند و دسته‌ دیگر با بدن مادی و دنیای انسان در ارتباط اند.

تقسیمات علوم ازنظرامیرالمومنین

در بیان دیگری حضرت علی علیه السلام ـ تمام علوم را از جهت شنیداری و اكتساب حرف بودن و یا عدم آن اینگونه تقسیم می‎نمایند: «العلم علمان:

۱)مطبوعٌ و

۲) مسموعٌ، لا ینفع المسموع اذالم یكن المطبوع». [۵] شهید مطهری در توضیح این دو قسم می‎فرمایند: مراد از علم مسموع، علم شنیده شده وفرا گرفته شده از خارج است اما علم مطبوع علمی است كه از طبیعت و سرشت انسان سرچشمه می‎گیرد، علمی كه انسان از دیگری یاد نگرفته و معلوم است كه همان قوه ابتكار شخص است. [۶]

تقسیمات علم ازنظرسود وزیان دنیوی واخروی

علم را از جهت تأثیر مستقیم در سود و زیان دنیایی و یا اخروی و رسیدن به کمال واقعی انسانی نیز می‎توان تقسیم نمود، «روزی پیامبر صلی الله علیه و آله ـ داخل مسجد شدند در حالی كه مردم اطراف شخصی را گرفته بودند. حضرت سؤال كردند او كیست؟ گفته شد، او علامه است و از همه مردم به انساب و اشعار عرب و قواعد زبان و وقائع جاهلیت آگاه‎تر است. حضرت در جواب فرمودند: این علمی است كه به جاهل آن ضرر نمی‎رساند و عالمش را سود نمی‎بخشد. انّما العلم ثلاثه : آیهٌ محكمه أو فریضهٌ عادلهٌ او سنّهٌ قائمه و ما خلاهنّ فهو فضل». [۷]

تقسیم بندی علوم درروایت نبوی

با توجه به این روایت می‎توان علوم را این طور تقسیم نمود:

۱) غیر سودمند در امر آخرت وکمال انسان كه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ـ بابیان «و ما خلاهنّ فهو فضل» به آن اشاره دارند: مثل علم انساب.

۲) سودمند در امر آخرت: كه به فرموده پیامبر بر سه دسته‎اند:

۱) آیه محکمه: كه گفته شده مراد از آن اصول اعتقادات است.

۲) فریضه عادله : كه مراد از آن را علم اخلاق و اخلاقیات دانسته‎اند.

۳) سنه قائمه: كه اشاره به احکام شریعت و حلال و حرام دارد. [۸]

تقسیم علوم مفید برای دستیابی به كمال و قرب پروردگار

«امام صادق علیه السلام ـ فرمودند: همه علم مردم را در چهار قسم یافتم:

۱) اول اینكه پروردگار خود را بشناسی.

۲) دوم اینكه بدانی با تو چه كرده است.

۳) سوم اینكه بدانی از تو چه خواسته است.

۴) چهارم اینكه بدانی چه چیز ترا از دین خارج می‎كند.» [۹] گر چه تقسیمات دیگری نیز نسبت به علم در روایات صورت گرفته، لكن به همین مقدار بسنده می‎كنیم.

تقسیم علوم از لحاظ حكم فراگیری آن در اسلام

علوم را از لحاظ حكم فراگیری آن در اسلام در پنج گروه می‎توان دسته بندی نمود:

۱)واجب

۲)حرام

۳)مستحب

۴)مباح

۵) مکروه.

با این بیان كه علوم به دو دسته عمده تقسیم می‎شوند:

دسته اول: علومی كه از یادگیری و تعلیم آنها صریحاً نهی شده مثل علم سحر و یا برای برد و جامعه فساد آفرین هستند و همینطور علومی كه شخص به قصد ضرر زدن به دیگران می‎آموزد، تعلم این دسته از علوم حرام می‎باشد مگر در مواقع ضرورت، مثلاً سحر را برای ابطال سحر دیگران بیاموزد.

دسته دوم: علومی كه مشخصات گروه قبل را ندارند، كه اینها نیز بر دو گروهند:

۱) دانشهائی كه مقدمه سازندگی مادی و یا معنوی، دنیوی و یا اخروی، فردی و یا اجتماعی می‎باشند و بدون آنها اساس حیات مادی و معنوی انسان به مخاطره می‎افتد؛ تحصیلاین علوم به صورت واجب عینی مثل شناخت عقائد و تکالیف شرعیه و یا واجب کفائی مثل علم طب و شیمی بر همگان لازم است.

۲) دانشهائی كه نقش حیاتی در زندگی فرد و یا اجتماع ندارند. این گروه خود بر سه قسم‎اند:

الف)‌مستحب: هر دانشی كه مقدمه‌ تقویت بنیه مادی و یا معنوی فرد یا جامعه است و بدون آن ضربه‎ای به نیازهای وارد نمی‎شود، در صورتیكه با قصد قربت فرا گرفته شوند عمل مستحبی محسوب می‎گردند.

ب) مباح: همین دانشهائی دسته قبل اگر بدون قصد قربت آموخته شوند مباح به حساب می‎آیند.

ج) مکروه: دانشهائی كه مقدمه‌فساد نیستند اما سودی نیز در بر ندارند اگر موجب تضییع عمر گردند و انسان را از مقصد دور نمایند لغو و مزموم و مکروه به شمار می‎آیند. مثل علم انساب. [۱۰]

تذكر نهائی

با توجه به دیدگاههای متفاوت در زمینه علوم و با وجود جهان بینی‌های گوناگون دسته بندی‎ه و تقسیم‎های مختلفی نسبت به علم به صورت جزئی و علوم به صورت كلی صورت گرفته است كه بعضاً هیچگونه سازگاری با هم ندارد، لذا در هنگام قضاوت در مورداین تقسیم‎بندی‎ها ابتداء باید پیش فرضها و زاویه دید اشخاص را مورد مطالعه قرار داد و سپس نسبت به درستی یا نادرستی و جامع بدون یا نبودن تقسیم اظهار نظر نمود.

منبع

اندیشه قم مهدي رحيمي

پانویس

  1. بحار، ج ۱، ص ۲۱۹، ح ۵۰، مجلسی، (بیروت - ۱۴۰۳ هجری. ق).
  2. آموزش فلسفه، ج ۱، درس پنجم، محمدتقی مصباح یزدی، (سازمان تبلیغات - پائیز ۷۲). ر.ك: فلسفه علوم - دكتر سید هاشم گلستانی، ص ۱۱۹ تا ۱۲۹ - فرهنگ علوم عقلی - دكتر سجادی: ماده علم، ص ۴۰۷.
  3. نهج البلاغه، ص ۱۲۲۳، كلمه‌ قصار ۲۷۳ - (ترجمه و شرح فیض الاسلام).
  4. بحارالانوار، ج ۱، ص ۲۲۰، ح ۵۲.
  5. بحارالانوار، ج ۱، ص ۲۱۸، ح ۴۲.
  6. تعلیم و تربیت در اسلام، شهید مطهری، ص ۱۹، (انتشارات صدرا، ج سی و دوم).
  7. اصول كافی، ج ۱، ص ۳۷ (انتشارات علمیه اسلامیه - با ترجمه و شرح سید جواد مصطفوی).
  8. همان، ص ۳۸.
  9. همان، ص ۶۳.
  10. سیمای علم و حكمت در قرآن و حدیث، ص ۱۵۱، محمدی ری شهری (دارالحدیث / اول).