امانت داری: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «ودیعه از«ودع» به معنای ترک کردن آمده است و چون در نزد امانت گیرنده ترک شد...» ایجاد کرد) |
جز («امانت داری» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان))) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است) | |||
سطر ۳۹: | سطر ۳۹: | ||
[[خداوند]] در [[قرآن کریم]] میفرماید: «وَالَّذِینَ هُمْ لاَِماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ؛ و آنها كه امانتها و [[عهد]] خود را رعايت مي كنند.» | [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] میفرماید: «وَالَّذِینَ هُمْ لاَِماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ؛ و آنها كه امانتها و [[عهد]] خود را رعايت مي كنند.» | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/342/8 مومنون/سوره۲۳، آیه۸.] |
</ref> | </ref> | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/569/32 معارج/سوره۷۰، آیه۳۲.] |
</ref> | </ref> | ||
در این [[آیه]] به برجسته صفات [[مومنان]] راستین یعنی حفظ [[امانت]] و پای بندی به [[عهد]] و [[پیمان]] اشاره شده است. قابل توجه این است که «[[امانات]]» در اینجا به صورت جمع ذکر شده که اشاره به انواع و اقسام [[امانت]] است و بسیاری از [[مفسران]] قائل هستند که [[امانت]] در این [[آیه]]، تنها شامل امانتهای مالی نیست بلکه شامل [[امانات معنوی]] مانند [[قرآن]] و [[آیین خدا]] و [[عبادات]]، وظائف [[شرعیه]] و همچنین شامل نعمتهای مختلفی که [[خداوند]] به [[انسان]] داده است میشود | در این [[آیه]] به برجسته صفات [[مومنان]] راستین یعنی حفظ [[امانت]] و پای بندی به [[عهد]] و [[پیمان]] اشاره شده است. قابل توجه این است که «[[امانات]]» در اینجا به صورت جمع ذکر شده که اشاره به انواع و اقسام [[امانت]] است و بسیاری از [[مفسران]] قائل هستند که [[امانت]] در این [[آیه]]، تنها شامل امانتهای مالی نیست بلکه شامل [[امانات معنوی]] مانند [[قرآن]] و [[آیین خدا]] و [[عبادات]]، وظائف [[شرعیه]] و همچنین شامل نعمتهای مختلفی که [[خداوند]] به [[انسان]] داده است میشود | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/12016/15/11/%D9%84%D9%83%D9%84 المیزان فی تفسیر القران، ج۱۵، ص۱۱.] |
</ref> | </ref> | ||
و از اینجا روشن میشود که [[مومنان]] واقعی و انسانهای شایسته کسانی هستند که تمام این امانتها را [[مراعات]] کنند و مراقب حفظ همه آنها باشند. | و از اینجا روشن میشود که [[مومنان]] واقعی و انسانهای شایسته کسانی هستند که تمام این امانتها را [[مراعات]] کنند و مراقب حفظ همه آنها باشند. | ||
تعبیر به «[[راعون]]» که از ماده رعایت است (توجه داشته باشید که این واژه از ماده «رعی» به معنی مراقبت از [[گوسفندان]] به هنگام چرا گرفته شده است) | تعبیر به «[[راعون]]» که از ماده رعایت است (توجه داشته باشید که این واژه از ماده «رعی» به معنی مراقبت از [[گوسفندان]] به هنگام چرا گرفته شده است) | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/15362/1/198/%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%8A%D9%88%D8%A7%D9%86 المفردات فی غریب القرآن، ص۱۹۸.] |
</ref> | </ref> | ||
نشان میدهد که منظور از آن چیزی بیش از ادای [[امانت]] است بلکه مراقبت همه جانبه از آن را توصیه میکند. | نشان میدهد که منظور از آن چیزی بیش از ادای [[امانت]] است بلکه مراقبت همه جانبه از آن را توصیه میکند. | ||
سطر ۶۱: | سطر ۶۱: | ||
«[[خداوند]] هیچ [[پیامبری]] را [[مبعوث]] نکرد، مگر این که راست گویی و اداء امانت نسبت به [[نیکوکار]] و [[بدکار]] جزء [[تعلیمات]] او بود» | «[[خداوند]] هیچ [[پیامبری]] را [[مبعوث]] نکرد، مگر این که راست گویی و اداء امانت نسبت به [[نیکوکار]] و [[بدکار]] جزء [[تعلیمات]] او بود» | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/11005/2/104/%D9%86%D8%A8%D9%8A%D8%A7 اصول کافی، ج۲، ص۱۰۴.] |
</ref> | </ref> | ||
شخصی به [[حضرت صادق(ع)]] گفت: «ابن أبی یعفور خدمت شما [[سلام]] عرض میکرد. فرمود: «بر تو و بر او [[سلام]]. وقتی پیش او رفتی [[سلام]] به او برسان و به او بگو [[جعفر بن محمد]] میگفت: توجه کن به آن چیزی که به واسطه آن [[حضرت امیر المؤمنین(ع)]] نزد [[رسول خدا(ص)]] به آن مقام رسید. پس به آن ملازم شو. همانا علی(ع) بدان پایه پیش [[رسول خدا(ص)]] نرسید مگر به راستی گفتار و دادن [[امانت]]». | شخصی به [[حضرت صادق(ع)]] گفت: «ابن أبی یعفور خدمت شما [[سلام]] عرض میکرد. فرمود: «بر تو و بر او [[سلام]]. وقتی پیش او رفتی [[سلام]] به او برسان و به او بگو [[جعفر بن محمد]] میگفت: توجه کن به آن چیزی که به واسطه آن [[حضرت امیر المؤمنین(ع)]] نزد [[رسول خدا(ص)]] به آن مقام رسید. پس به آن ملازم شو. همانا علی(ع) بدان پایه پیش [[رسول خدا(ص)]] نرسید مگر به راستی گفتار و دادن [[امانت]]». | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/11005/2/104/%D8%B9%D9%84%D9%8A%D8%A7 اصول کافی، ج۲، ص۱۰۴.] |
</ref> | </ref> | ||
این [[روایات]] که تنها گلچینی از [[روایات]] مربوط به [[امانت]] در [[منابع اسلامی]] است به خوبی نشان میدهد که [[امانت]] چه جایگاهی در میان [[تعلیمات اسلامی]] دارد و خیانت تا چه حد زیانبار، [[ویرانگر]] و مایه [[بدبختی]] و دوری از [[خدا]] است. | این [[روایات]] که تنها گلچینی از [[روایات]] مربوط به [[امانت]] در [[منابع اسلامی]] است به خوبی نشان میدهد که [[امانت]] چه جایگاهی در میان [[تعلیمات اسلامی]] دارد و خیانت تا چه حد زیانبار، [[ویرانگر]] و مایه [[بدبختی]] و دوری از [[خدا]] است. | ||
سطر ۷۵: | سطر ۷۵: | ||
ولی [[آیات]] | ولی [[آیات]] | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/427/72 احزاب/سوره۳۳، آیه۷۲.] |
</ref> | </ref> | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib2.eshia.ir/50081/16/524/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%D9%89 ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۵۲۴.] |
</ref> | </ref> | ||
و روایاتی که اشاره به عرضه شدن [[امانت]] به [[آسمان]]ها و [[زمین]] میکند به یقین به معنی [[امانت]] مادی و مالی نیست بلکه فراتر از آن است و ناظر به امانتهای معنوی میباشد. | و روایاتی که اشاره به عرضه شدن [[امانت]] به [[آسمان]]ها و [[زمین]] میکند به یقین به معنی [[امانت]] مادی و مالی نیست بلکه فراتر از آن است و ناظر به امانتهای معنوی میباشد. | ||
در حدیثی در مورد [[امیرمؤمنان(ع)]] میخوانیم هنگامی که وقت [[نماز]] فرا میرسید حال او دگرگون میشد و هنگامی که از آن حضرت سؤال میکردند میفرمود: «وقت [[نماز]] رسیده همان وقت امانتی که [[خداوند]] آن را بر [[آسمان]]ها و [[زمین]] عرضه داشت و از [[حمل]] آن ابا کردند و ترسان شدند». | در حدیثی در مورد [[امیرمؤمنان(ع)]] میخوانیم هنگامی که وقت [[نماز]] فرا میرسید حال او دگرگون میشد و هنگامی که از آن حضرت سؤال میکردند میفرمود: «وقت [[نماز]] رسیده همان وقت امانتی که [[خداوند]] آن را بر [[آسمان]]ها و [[زمین]] عرضه داشت و از [[حمل]] آن ابا کردند و ترسان شدند». | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/12024/4/313/%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%84%D8%A7%D8%A9 نورالثقلین، ج۴، ص۳۱۳.] |
</ref> | </ref> | ||
در حدیثی دیگر از [[امام صادق(ع)]] میخوانیم: هنگامی که [[خداوند]] [[ارواح]] [[پیغمبر(ص)]] و [[فاطمه زهرا(ع)]] و [[ائمه معصومین(ع)]] را آفرید سخنانی فرمود: «[[ولایت]] آنها امانتی در نزد [[خلق]] من است» | در حدیثی دیگر از [[امام صادق(ع)]] میخوانیم: هنگامی که [[خداوند]] [[ارواح]] [[پیغمبر(ص)]] و [[فاطمه زهرا(ع)]] و [[ائمه معصومین(ع)]] را آفرید سخنانی فرمود: «[[ولایت]] آنها امانتی در نزد [[خلق]] من است» | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/11008/26/320/%D9%81%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%8A%D8%AA%D9%87%D9%85 بحار الأنوار، ج۲۶، ص۳۲۰.] |
</ref> | </ref> | ||
از [[احادیث]] دیگری استفاده میشود که [[خلافت]] [[رسول اللّه(ص)]] [[امانت]] است. | از [[احادیث]] دیگری استفاده میشود که [[خلافت]] [[رسول اللّه(ص)]] [[امانت]] است. | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/11008/99/175/%D8%A7%D9%84%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%81%D8%A9 بحار الأنوار، ج۹۹، ص۱۷۵.] |
</ref> | </ref> | ||
یا اینکه [[نماز]] و [[زکات]] و [[حج]] [[امانت]] است. | یا اینکه [[نماز]] و [[زکات]] و [[حج]] [[امانت]] است. | ||
<ref> | <ref> | ||
− | + | بحار الأنوار، ج۹۹، ص۲۷۴. | |
</ref> | </ref> | ||
و یا [[همسران]] نزد شما [[امانت الهی]] هستند. | و یا [[همسران]] نزد شما [[امانت الهی]] هستند. | ||
<ref> | <ref> | ||
− | + | بحار الأنوار، ج۹۹، ص۳۸۱. | |
</ref> | </ref> | ||
به هر حال [[امانت]] و [[خیانت]] را نمیتوان در [[عمل خاص]] و برنامه معینی محدود ساخت؛ چرا که [[آثار]] و پیامدهای آن نیز تنها در بخش [[امانت]] و [[خیانت]] مالی محدود نمیشود. | به هر حال [[امانت]] و [[خیانت]] را نمیتوان در [[عمل خاص]] و برنامه معینی محدود ساخت؛ چرا که [[آثار]] و پیامدهای آن نیز تنها در بخش [[امانت]] و [[خیانت]] مالی محدود نمیشود. | ||
سطر ۱۱۰: | سطر ۱۱۰: | ||
از [[پیامبر (ص)]] [[روایت]] داریم که: «[[امانت]] [[رزق]] و [[روزی]] می آورد، و [[خیانت]] مایه [[فقر]] است» | از [[پیامبر (ص)]] [[روایت]] داریم که: «[[امانت]] [[رزق]] و [[روزی]] می آورد، و [[خیانت]] مایه [[فقر]] است» | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/11024/13/227/%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%A9 وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۲۲۷.] |
</ref> | </ref> | ||
===جلب اعتماد مردم=== | ===جلب اعتماد مردم=== | ||
سطر ۱۱۷: | سطر ۱۱۷: | ||
از [[لقمان حکیم]] نقل شده فرمود: «پسرم! [[امانت]] را ادا کن تا [[دنیا]] و [[آخرت]] تو سالم باشد، و [[امین]] باش تا غنی شوی» | از [[لقمان حکیم]] نقل شده فرمود: «پسرم! [[امانت]] را ادا کن تا [[دنیا]] و [[آخرت]] تو سالم باشد، و [[امین]] باش تا غنی شوی» | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/11023/1/215/%D8%AA%D8%B3%D9%84%D9%85 میزان الحکمه، ج۱، ص۳۴۷.] |
</ref> | </ref> | ||
=== نشانه ایمان=== | === نشانه ایمان=== | ||
از [[رسول خدا]](صلی الله علیه وآله) نقل شده است که فرمود: «نگاه به فزونی [[نماز]] و [[روزه]] آنها و کثرت [[حج]] و [[نیکوکاری]] آنها و سر و صدایشان در شب (هنگام [[راز و نیاز]] با [[خدا]]) نکنید، بلکه نگاه به راست گویی و [[امانت]] آنها کنید» | از [[رسول خدا]](صلی الله علیه وآله) نقل شده است که فرمود: «نگاه به فزونی [[نماز]] و [[روزه]] آنها و کثرت [[حج]] و [[نیکوکاری]] آنها و سر و صدایشان در شب (هنگام [[راز و نیاز]] با [[خدا]]) نکنید، بلکه نگاه به راست گویی و [[امانت]] آنها کنید» | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/11008/72/114/%D9%88%D8%A3%D8%AF%D8%A7%D8%A1 بحار الأنوار، ج۷۲، ص۱۱۴، ح۵.] |
</ref> | </ref> | ||
البته هدف از اين تعبيرات اين نيست كه [[نماز]] و [[روزه]] و [[حج]] و [[انفاق]]، سبك شمرده شود، بلكه هدف آن است كه اينها تنها نشانه [[دين]]دارى [[افراد]] معرفى نگردد، بلكه به دو [[رکن]] اساسى دين يعنى راستى و [[امانت]] بيشتر توجه شود. | البته هدف از اين تعبيرات اين نيست كه [[نماز]] و [[روزه]] و [[حج]] و [[انفاق]]، سبك شمرده شود، بلكه هدف آن است كه اينها تنها نشانه [[دين]]دارى [[افراد]] معرفى نگردد، بلكه به دو [[رکن]] اساسى دين يعنى راستى و [[امانت]] بيشتر توجه شود. | ||
سطر ۱۲۸: | سطر ۱۲۸: | ||
=== اقتدا به امامان معصومین=== | === اقتدا به امامان معصومین=== | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/11005/2/104/%D8%B9%D9%84%D9%8A%D8%A7 اصول کافی، ج۲، ص۱۰۴، ح۵.] |
</ref> | </ref> | ||
=== ایجاد شهامت در صاحبش=== | === ایجاد شهامت در صاحبش=== | ||
سطر ۱۳۷: | سطر ۱۳۷: | ||
نوع [[انسان]] در [[دنیا]] با [[معاونت]] و همکاری یکدیگر میتواند زندگانی راحتی داشته باشد، زندگانی انفرادی برای هیچ کس میسور نیست مگر آنکه از [[جامعه]] بشریت خارج شده به [[حیوانات وحشی]] ملحق گردد و زندگانی اجتماعی چرخ بزرگش بر محور [[اعتماد]] [[مردم]] به یکدیگر میچرخد و اگر خدای نخواسته [[اعتماد]] از میان [[مردم]] رخت بربندد ممکن نیست بتوانند به راحتی زندگانی کنند و پایه بزرگ [[اعتماد]] هم بر [[امانت]] و ترک [[خیانت]] گذاشته شده است. پس شخص [[خائن]] مورد اطمینان نیست و از [[مدنیت]] و [[عضویت جامعه انسانی]] خارج است و او را در محفل [[مدینه فاضله]] به [[عضویت]] نمیپذیرند و معلوم است چنین شخصی با چه حالت سخت و [[زندگی]] تنگی، گذران [[عمر]] خواهد کرد. | نوع [[انسان]] در [[دنیا]] با [[معاونت]] و همکاری یکدیگر میتواند زندگانی راحتی داشته باشد، زندگانی انفرادی برای هیچ کس میسور نیست مگر آنکه از [[جامعه]] بشریت خارج شده به [[حیوانات وحشی]] ملحق گردد و زندگانی اجتماعی چرخ بزرگش بر محور [[اعتماد]] [[مردم]] به یکدیگر میچرخد و اگر خدای نخواسته [[اعتماد]] از میان [[مردم]] رخت بربندد ممکن نیست بتوانند به راحتی زندگانی کنند و پایه بزرگ [[اعتماد]] هم بر [[امانت]] و ترک [[خیانت]] گذاشته شده است. پس شخص [[خائن]] مورد اطمینان نیست و از [[مدنیت]] و [[عضویت جامعه انسانی]] خارج است و او را در محفل [[مدینه فاضله]] به [[عضویت]] نمیپذیرند و معلوم است چنین شخصی با چه حالت سخت و [[زندگی]] تنگی، گذران [[عمر]] خواهد کرد. | ||
<ref> | <ref> | ||
− | + | چهل حدیث، ص۴۷۶. | |
</ref> | </ref> | ||
==راههای تقویت امانت داری== | ==راههای تقویت امانت داری== | ||
سطر ۱۴۵: | سطر ۱۴۵: | ||
[[امیرمؤمنان علی(ع)]] در [[عهدنامه]] [[مالک اشتر]] که عالیترین برنامه [[مدیریت]] است میفرماید: «و در [[بذل]] و [[بخشش]] به او ([[قاضی]]) [[سفرۀ]] سخاوتت را بگستر آنگونه که نیازمندیاش از میان برود و حاجتی به [[مردم]] پیدا نکند و از نظر [[مقام]] و [[منزلت]] آنقدر مقامش را نزد خودت بالا ببر که هیچ یک از یاران نزدیکت به نفوذ کردن در او [[طمع]] نکند و از [[توطئه]] اینگونه [[افراد]] نزد تو در امان باشد و در این موضوع با دقت بنگر». | [[امیرمؤمنان علی(ع)]] در [[عهدنامه]] [[مالک اشتر]] که عالیترین برنامه [[مدیریت]] است میفرماید: «و در [[بذل]] و [[بخشش]] به او ([[قاضی]]) [[سفرۀ]] سخاوتت را بگستر آنگونه که نیازمندیاش از میان برود و حاجتی به [[مردم]] پیدا نکند و از نظر [[مقام]] و [[منزلت]] آنقدر مقامش را نزد خودت بالا ببر که هیچ یک از یاران نزدیکت به نفوذ کردن در او [[طمع]] نکند و از [[توطئه]] اینگونه [[افراد]] نزد تو در امان باشد و در این موضوع با دقت بنگر». | ||
<ref> | <ref> | ||
− | + | نهج البلاغه، نامه۵۳، ص۶۰۱. | |
</ref> | </ref> | ||
از سوی دیگر توجه به عواقب شوم [[خیانت]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] و رسواییها و محرومیتهای ناشی از آن و سرافکندگی در برابر [[خلق]] و [[خالق]] و گرفتار شدن در چنگال فقری که [[انسان]] از آن می گریزد به یقین از عوامل باز دارنده و از اسباب پیشگیری و درمان [[خیانت]] است. | از سوی دیگر توجه به عواقب شوم [[خیانت]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] و رسواییها و محرومیتهای ناشی از آن و سرافکندگی در برابر [[خلق]] و [[خالق]] و گرفتار شدن در چنگال فقری که [[انسان]] از آن می گریزد به یقین از عوامل باز دارنده و از اسباب پیشگیری و درمان [[خیانت]] است. | ||
این نکته نیز قابل دقت است همانگونه که '''امانتداران''' باید در [[امانت]] [[خیانت]] نکنند امانتگذاران نیز باید به هوش باشند که امانت خویش را به دست چه کسی میسپرند اگر کسی امانتش را به دست [[انسان]] بد سابقهای بسپارد و او در [[امانت]] [[خیانت]] کند باید خویشتن را [[ملامت]] کند. در حدیثی از [[پیامبر اکرم(ص)]] میخوانیم: «کسی که [[امانت]] خویش را به غیر[[امین]] بسپارد [[خدا]] [[ضامن]] حفظ آن نیست؛ زیرا [[خدا]] او را از سپردن [[امانت]] به چنین کسی نهی کرده است». | این نکته نیز قابل دقت است همانگونه که '''امانتداران''' باید در [[امانت]] [[خیانت]] نکنند امانتگذاران نیز باید به هوش باشند که امانت خویش را به دست چه کسی میسپرند اگر کسی امانتش را به دست [[انسان]] بد سابقهای بسپارد و او در [[امانت]] [[خیانت]] کند باید خویشتن را [[ملامت]] کند. در حدیثی از [[پیامبر اکرم(ص)]] میخوانیم: «کسی که [[امانت]] خویش را به غیر[[امین]] بسپارد [[خدا]] [[ضامن]] حفظ آن نیست؛ زیرا [[خدا]] او را از سپردن [[امانت]] به چنین کسی نهی کرده است». | ||
<ref> | <ref> | ||
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/11008/76/127/%D9%8A%D8%A3%D8%AA%D9%85%D9%86%D9%87 بحار الأنوار، ج۷۶، ص۱۲۷.] |
</ref> | </ref> | ||
==منبع== | ==منبع== |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۹:۰۴
ودیعه از«ودع» به معنای ترک کردن آمده است و چون در نزد امانت گیرنده ترک شده است ودیعه گویند و امانت از «امن» به معنای ایمنی و اطمینان و امانت را هم امانت گویند چون شخص امانت گذار از خیانت آن کسی که امانت پیش اوست مطمئن و ایمن است. [۱] [۲] در بیان عرف و اندیشمندان اسلامی امانت -هر چه باشد- به معنای چیزی است که نزد غیر به ودیعه بسپارند تا آن را برای سپارنده حفظ کند و سپس به وی برگرداند. [۳]
محتویات
امانت داری در قرآن
در قرآن مجید امانت به صورت مفرد یا جمع بارها تکرار شده است. در آیات قرآن کریم درباره شش نفر از پیامبران بزرگ الهی یعنی حضرت نوح [۴] و هود [۵] و صالح [۶] و لوط [۷] و شعیب [۸] و موسی [۹] (علیهم السلام) جمله «اِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ اَمِینٌ؛ من برای شما فرستاده امینی هستم»، دیده میشود که نشان واضحی از اهمیت این فضیلت اخلاقی است که در کنار امر رسالت قرار گرفته، و بدون آن هرگز اعتماد امتها به رسولان جلب نمیشد. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «وَالَّذِینَ هُمْ لاَِماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ؛ و آنها كه امانتها و عهد خود را رعايت مي كنند.» [۱۰] [۱۱] در این آیه به برجسته صفات مومنان راستین یعنی حفظ امانت و پای بندی به عهد و پیمان اشاره شده است. قابل توجه این است که «امانات» در اینجا به صورت جمع ذکر شده که اشاره به انواع و اقسام امانت است و بسیاری از مفسران قائل هستند که امانت در این آیه، تنها شامل امانتهای مالی نیست بلکه شامل امانات معنوی مانند قرآن و آیین خدا و عبادات، وظائف شرعیه و همچنین شامل نعمتهای مختلفی که خداوند به انسان داده است میشود [۱۲] و از اینجا روشن میشود که مومنان واقعی و انسانهای شایسته کسانی هستند که تمام این امانتها را مراعات کنند و مراقب حفظ همه آنها باشند. تعبیر به «راعون» که از ماده رعایت است (توجه داشته باشید که این واژه از ماده «رعی» به معنی مراقبت از گوسفندان به هنگام چرا گرفته شده است) [۱۳] نشان میدهد که منظور از آن چیزی بیش از ادای امانت است بلکه مراقبت همه جانبه از آن را توصیه میکند.
امانت داری در روایات
در احادیثی هم که از پیامبر(ص) و امامان معصوم(علیهم السلام) به ما رسیده است اهمیت فوق العادهای به این مسأله داده شده است، حتی گاهی از امانت به عنوان یکی از اصول اساسی مشترک در میان همه ادیان آسمانی یاد شده است: در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است: «خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرد، مگر این که راست گویی و اداء امانت نسبت به نیکوکار و بدکار جزء تعلیمات او بود» [۱۴] شخصی به حضرت صادق(ع) گفت: «ابن أبی یعفور خدمت شما سلام عرض میکرد. فرمود: «بر تو و بر او سلام. وقتی پیش او رفتی سلام به او برسان و به او بگو جعفر بن محمد میگفت: توجه کن به آن چیزی که به واسطه آن حضرت امیر المؤمنین(ع) نزد رسول خدا(ص) به آن مقام رسید. پس به آن ملازم شو. همانا علی(ع) بدان پایه پیش رسول خدا(ص) نرسید مگر به راستی گفتار و دادن امانت». [۱۵] این روایات که تنها گلچینی از روایات مربوط به امانت در منابع اسلامی است به خوبی نشان میدهد که امانت چه جایگاهی در میان تعلیمات اسلامی دارد و خیانت تا چه حد زیانبار، ویرانگر و مایه بدبختی و دوری از خدا است.
تبیین شاخه های امانت
امانت معنی بسیار وسیع و گستردهای دارد که شامل تمام مواهب الهی و نعمتهای خدادادی میشود. از قرآن مجید و اسلام و ایمان و ولایت گرفته تا کوچکترین مواهب مادی و معنوی همه در مفهوم وسیع امانت داخل میشود. احادیثی که میگوید امانت موجب غنی و بی نیازی، و خیانت موجب فقر است، ناظر به امانتهای مالی و مادی است. ولی آیات [۱۶] [۱۷] و روایاتی که اشاره به عرضه شدن امانت به آسمانها و زمین میکند به یقین به معنی امانت مادی و مالی نیست بلکه فراتر از آن است و ناظر به امانتهای معنوی میباشد. در حدیثی در مورد امیرمؤمنان(ع) میخوانیم هنگامی که وقت نماز فرا میرسید حال او دگرگون میشد و هنگامی که از آن حضرت سؤال میکردند میفرمود: «وقت نماز رسیده همان وقت امانتی که خداوند آن را بر آسمانها و زمین عرضه داشت و از حمل آن ابا کردند و ترسان شدند». [۱۸] در حدیثی دیگر از امام صادق(ع) میخوانیم: هنگامی که خداوند ارواح پیغمبر(ص) و فاطمه زهرا(ع) و ائمه معصومین(ع) را آفرید سخنانی فرمود: «ولایت آنها امانتی در نزد خلق من است» [۱۹] از احادیث دیگری استفاده میشود که خلافت رسول اللّه(ص) امانت است. [۲۰] یا اینکه نماز و زکات و حج امانت است. [۲۱] و یا همسران نزد شما امانت الهی هستند. [۲۲] به هر حال امانت و خیانت را نمیتوان در عمل خاص و برنامه معینی محدود ساخت؛ چرا که آثار و پیامدهای آن نیز تنها در بخش امانت و خیانت مالی محدود نمیشود.
آثار فردی امانت داری
در روایات آثار فراوانی برای این خصلت بیان شده است که به پارهای از آنها اشاره میشود:
سبب جلب رزق و روزی
از پیامبر (ص) روایت داریم که: «امانت رزق و روزی می آورد، و خیانت مایه فقر است» [۲۳]
جلب اعتماد مردم
عافیت در دنیا و آخرت
از لقمان حکیم نقل شده فرمود: «پسرم! امانت را ادا کن تا دنیا و آخرت تو سالم باشد، و امین باش تا غنی شوی» [۲۴]
نشانه ایمان
از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نقل شده است که فرمود: «نگاه به فزونی نماز و روزه آنها و کثرت حج و نیکوکاری آنها و سر و صدایشان در شب (هنگام راز و نیاز با خدا) نکنید، بلکه نگاه به راست گویی و امانت آنها کنید» [۲۵] البته هدف از اين تعبيرات اين نيست كه نماز و روزه و حج و انفاق، سبك شمرده شود، بلكه هدف آن است كه اينها تنها نشانه ديندارى افراد معرفى نگردد، بلكه به دو رکن اساسى دين يعنى راستى و امانت بيشتر توجه شود.
اقتدا به امامان معصومین
ایجاد شهامت در صاحبش
صدق و راستی و امانت به انسان شجاعت و شهامت میبخشد؛ زیرا آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است؛ درحالی که دروغ و خیانت همیشه انسان را در هالهای از خوف و ترس فرو میبرد؛ مبادا خلافگویی و خیانت او ظاهر گردد و تمام نقشههای او نقش بر آب شود.
آثار اجتماعی امانت داری
معلوم است کسی که به خیانت و نادرستی در بین مردم معروف شد در این دنیا نیز زندگانی بر او سخت و ناگوار خواهد شد. نوع انسان در دنیا با معاونت و همکاری یکدیگر میتواند زندگانی راحتی داشته باشد، زندگانی انفرادی برای هیچ کس میسور نیست مگر آنکه از جامعه بشریت خارج شده به حیوانات وحشی ملحق گردد و زندگانی اجتماعی چرخ بزرگش بر محور اعتماد مردم به یکدیگر میچرخد و اگر خدای نخواسته اعتماد از میان مردم رخت بربندد ممکن نیست بتوانند به راحتی زندگانی کنند و پایه بزرگ اعتماد هم بر امانت و ترک خیانت گذاشته شده است. پس شخص خائن مورد اطمینان نیست و از مدنیت و عضویت جامعه انسانی خارج است و او را در محفل مدینه فاضله به عضویت نمیپذیرند و معلوم است چنین شخصی با چه حالت سخت و زندگی تنگی، گذران عمر خواهد کرد. [۲۷]
راههای تقویت امانت داری
پرورش روح امانت داری در افراد و پیش گیری از خیانت جز در سایه تقویت مبانی ایمان امکان پذیر نیست؛ زیرا یکی از ریشههای عمده خیانت، شرک و عدم اعتقاد کامل به قدرت پروردگار و رازقیت او است. افراد ضعیف الایمان به گمان این که اگر دست به خیانت نزنند در زندگی عقب میمانند و منافع آنها تأمین نمیشود تن به ذلت خیانت میدهند اما هنگامی که پایههای ایمان تقویت شد توکل و اعتماد بر خدا و اطمینان به وعدههای تخلف ناپذیر او سبب میشود که راه انحراف شرک را برای وصول به مواهب زندگی نپیماید. از سویی دیگر چون یکی از عوامل مهم خیانت، نیاز افراد است باید تا آنجا که میشود نیازهای معقول و مشروع کسانی را که تحت مدیریت انسان قرار دارند برآورده کنند مبادا نیازشان سبب شود که زنجیر طلایی امانت را پاره کنند و به خیانت روی آورند. امیرمؤمنان علی(ع) در عهدنامه مالک اشتر که عالیترین برنامه مدیریت است میفرماید: «و در بذل و بخشش به او (قاضی) سفرۀ سخاوتت را بگستر آنگونه که نیازمندیاش از میان برود و حاجتی به مردم پیدا نکند و از نظر مقام و منزلت آنقدر مقامش را نزد خودت بالا ببر که هیچ یک از یاران نزدیکت به نفوذ کردن در او طمع نکند و از توطئه اینگونه افراد نزد تو در امان باشد و در این موضوع با دقت بنگر». [۲۸] از سوی دیگر توجه به عواقب شوم خیانت در دنیا و آخرت و رسواییها و محرومیتهای ناشی از آن و سرافکندگی در برابر خلق و خالق و گرفتار شدن در چنگال فقری که انسان از آن می گریزد به یقین از عوامل باز دارنده و از اسباب پیشگیری و درمان خیانت است. این نکته نیز قابل دقت است همانگونه که امانتداران باید در امانت خیانت نکنند امانتگذاران نیز باید به هوش باشند که امانت خویش را به دست چه کسی میسپرند اگر کسی امانتش را به دست انسان بد سابقهای بسپارد و او در امانت خیانت کند باید خویشتن را ملامت کند. در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) میخوانیم: «کسی که امانت خویش را به غیرامین بسپارد خدا ضامن حفظ آن نیست؛ زیرا خدا او را از سپردن امانت به چنین کسی نهی کرده است». [۲۹]
منبع
پانویس
- ↑ مجمع البحرین، ج۴، ص۴۸۳.
- ↑ قاموس قرآن، واژۀ«أمن».
- ↑ المیزان فی تفسیر القران، ج۱۶، ص۳۷۰.
- ↑ شعراء/سوره۲۶، آیه۱۰۷.
- ↑ شعراء/سوره۲۶، آیه۱۲۵.
- ↑ شعراء/سوره۲۶، آیه۱۴۳.
- ↑ شعراء/سوره۲۶، آیه۱۶۲.
- ↑ شعراء/سوره۲۶، آیه۱۷۸.
- ↑ دخان/سوره۴۴، آیه۱۸.
- ↑ مومنون/سوره۲۳، آیه۸.
- ↑ معارج/سوره۷۰، آیه۳۲.
- ↑ المیزان فی تفسیر القران، ج۱۵، ص۱۱.
- ↑ المفردات فی غریب القرآن، ص۱۹۸.
- ↑ اصول کافی، ج۲، ص۱۰۴.
- ↑ اصول کافی، ج۲، ص۱۰۴.
- ↑ احزاب/سوره۳۳، آیه۷۲.
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۵۲۴.
- ↑ نورالثقلین، ج۴، ص۳۱۳.
- ↑ بحار الأنوار، ج۲۶، ص۳۲۰.
- ↑ بحار الأنوار، ج۹۹، ص۱۷۵.
- ↑ بحار الأنوار، ج۹۹، ص۲۷۴.
- ↑ بحار الأنوار، ج۹۹، ص۳۸۱.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۲۲۷.
- ↑ میزان الحکمه، ج۱، ص۳۴۷.
- ↑ بحار الأنوار، ج۷۲، ص۱۱۴، ح۵.
- ↑ اصول کافی، ج۲، ص۱۰۴، ح۵.
- ↑ چهل حدیث، ص۴۷۶.
- ↑ نهج البلاغه، نامه۵۳، ص۶۰۱.
- ↑ بحار الأنوار، ج۷۶، ص۱۲۷.