انقباض

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

انقباض یعنی گرفته شدن و از آن در بابهایی مانند امر به معروف و نهی از منکر ، اطعمه و اشربه و قضاء سخن رفته است.

تعریف واژه انقباض

مراد از واژه انقباض به لحاظ تعلّق آن به چیزی، متفاوت است. انقباضچهره ،ترش رویی و اخم کردن ؛ انقباض دست ، کنایه از دور بودن از قدرت و حکومت ؛ و انقباض گوشت، گرفتگی و جمع شدن ‌آن است.

میته یا مذکی بودن گوشت

گوشتی که مذکّی و میته بودن آن معلوم نیست، در اینکه به استناد اصل عدم تذکیه، به میته بودن آن حکم می‌شود یا با نهادن روی آتش آزمایش می‌گردد که اگر منقبض شود مذکّی وگرنه، میته است اختلاف می‌باشد. قول دوم به مشهور نسبت داده شده [۱] [۲]

رجوع به فقیه

مؤمنان هنگام نزاع و اختلاف با یکدیگر در زمان مبسوط الید نبودن امام علیه السّلام، باید به فقیه جامع الشرایط رجوع کنند. [۳]

کراهت ترش رو بودن قاضی

بر قاضی مکروه است در برخورد با دو طرف دعوا ترش رویی کند. [۴]

نهی از منکر

از مراتب نهی از منکر ، درهم کشیدن چهره در برابر مرتکب شونده منکر است. [۵] [۶]

منبع

فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۱، ص۷۴۰-۷۴۱.

پانویس

رذه:واژه شناسی