اهداف وقف در ایران ومقایسه اجمالی آن با رسالت سازمان ملل متحد

از ویکی خیر
نسخهٔ تاریخ ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۰۴ توسط Wikikhair (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «نادر ریاحی سامانی ==چکيده== مؤلف در مقالة حاضر در سه بخش به بررسي تطبيقي اهد...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

نادر ریاحی سامانی

چکيده

مؤلف در مقالة حاضر در سه بخش به بررسي تطبيقي اهداف وقف در ايران و آنچه رسالت سازمان ملل متحد در اين خصوص مي نامد، پرداخته است. در بخش اول به بررسي پيشينة وقف و نوع‌دوستي در دوران قبل و بعد از اسلام خصوصاً در ايران پرداخته شده است. بخش دوم، سازمان ملل متحد و ساختار آن و نيز ساختار و عملکرد سازمان کنفرانس اسلامي را بررسي مي‌کند. در بخش سوم نيز برخي از موقوفات مهم و برجسته در ايران و تاريخچه و اهداف آنها معرفي شده است. در اين باره وي ده مورد را ياد مي کند که از جملة آنهاست: ربع رشيدي، لوله کشي آب شيراز، بنياد فرهنگي البرز، بيمارستان الغدير در تهران، پرورشگاه مظفري. در پايان نيز راهکارهايي را براي افزايش کمّي و کيفي نهاد وقف ارائه مي نمايد. کليدواژه بررسي تطبيقي وقف، وقف و رسالت سازمان ملل، ربع رشيد، شيراز، بنياد البرز.

مقدمه

مدتي قبل در جلسة يکي از مؤسسات خيريه که هدف خيرخواهانه‌اي را دنبال مي‌کند و علاقه‌مند است تا در عرصة کارآفريني و اشتغال ايفاي نقش کند، با آقاي دکتر فرزين که در دفاتر وابسته به سازمان ملل شاغل هستند آشنا شده و دربارة امکانات و زمينه‌هاي همکاري اين نهاد بين‌المللي در ساير کشورها گفتگوي مختصري داشتم. مقرر شد به منظور آشنايي بيشتر با ابعاد فعاليت‌هاي اين نهاد بازديدي از دفتر مشارٌ ‌اليه داشته باشم. بر اساس هماهنگي قبلي اين اقدام انجام گرفت. در جلسة مذکور با توضيحات ايشان شناخت بنده از ابعاد مختلف مأموريت و اهداف دفاتر سازمان ملل بيشتر شد و وقتي مقايسه‌اي بين اهداف سازمان ملل متحد و نيت خيرخواهانة واقفين داشتم، به اين نتيجه رسيدم مناسب است تا با بضاعت اندک، رسالت اين دو نهاد مردمي و دولتي را مقايسة مختصري کنم. در اين رابطه گفتگوهايي با آقايان نصرآبادي و اوسطي انجام دادم و ايشان هم قبول کردند تا بخشي از مطالب را استخراج کنند. ثمرة اين تلاش‌ها مجموعة مختصر کنوني است؛ هر چند مطالب بسيار خلاصه بوده، ولي اميدوارم سرفصلي باشد براي تحقيق و پژوهش‌هاي بعدي جهت بررسي همه‌جانبة اهداف و رسالت اين سازمان‌ها و ارتباط آنها با نهاد وقف در جوامع اسلامي. و آرزومندم حاصل اين هم‌انديشي‌ها بتواند در عمل گِرهي از مشکلات نيازمندان ملل عالم را بگشايد. اين تحقيق از سه بخش تشکيل شده است. در بخش اول به بررسي پيشينة وقف و نوع‌دوستي در دوران قبل و بعد از اسلام خصوصاً در ايران پرداخته شده است. بخش دوم، سازمان ملل متحد و ساختار آن و نيز ساختار و عملکرد سازمان کنفرانس اسلامي را بررسي مي‌کند. در بخش سوم نيز برخي از موقوفات مهم و برجسته و تاريخچه و اهداف آنها معرفي شده و در انتها با مقايسة داده‌هاي موجود، نتيجه‌گيري شده است.

بخش اول

>پيشينة وقف >وقف در اسلام >وقف در ايران بعد از اسلام >وقف در کشورهاي غربي

پيشينة وقف

در بين مردم عالم و اديان مختلف همواره نوع‌دوستي و کمک به هم‌نوعان امري پسنديده و مطلوب بوده است. پيروان اين اديان با بخشش و يا وقف قسمتي از اموال خود در راه کمک به هم‌کيشان و برگزاري مراسم مذهبي يا ادارة معابد و عبادتگاه‌ها به اين مهم ميپرداختند. اين اقدامات نشان مي‌دهد بشر از هنگامي که زندگي جمعي را آغاز کرده است،در حل مشکلات، همکاري و مشارکت جامعه را به عنوان يک امر مهم و ماندگار تلقي نموده و همواره سعي کرده در عمل، نامي از خود به يادگار بگذارد. شادروان علي اصغر حکمت در تاريخ اديان مي‌نويسد: در مدنيت بابل، معبد نقش بسيار مهم دارد ... در آنجا بوده است که مدارس براي تعليم منشيان و نويسندگان خط ميخي برپا کرده و اين طبقه را تربيت مي‌نموده‌اند. اضافه بر آن،معبد مرکزيت کسبي و تجاري نيز داشته است [۱] ويل دورانت مي نويسد: و اينان (کاهنان) حکمت و درايت فراوان داشتند به طوري که بسياري از مردم سرمايه‌هاي خود را براي بهره‌برداري به ايشان مي‌سپردند. کاهنان با شرايطي سهل‌تر از ديگر وام‌دهندگان، به مردم قرض مي‌دادند و گاهي به درويشان و بيماران، بدون درخواست فايده، وام مي‌دادند... عيسي مسيح گويد: بينوايان را شما همواره با خود داريد... او به ثروتمندي که از او پرسيد علاوه بر احکام عشره چه کند پاسخ داد: مايملک خود را بفروش و به فقرا بده [۲] به قوم يهود، درس نيکوکاري را چنين آموختند: «اگر يکي از برادرانت فقير باشد، دل خود را سخت مساز و دستت را بر برادر فقير خود مبند، بلکه البته دست خود را گشاده دار و به قدر کفايت موافق احتياج به او قرض ده» [۳] در کتاب مذهبي زرتشتيان (اوستا) چنين آمده است: «خشتي مجا اهورايي آييم درگو بيوددت و استرم»؛ يعني: اهورا مزدا از کسي خشنود است که بينوايان را دستگيري کند. در طبيعت برابري نيست، ما بايد آن را ايجاد کنيم. خداوند متعال تمام افراد را يکسان نيافريده، از اين جهت هميشه افرادي پيدا مي‌شوند که از ديگران ناتوان‌تر و ضعيف‌تر هستند. پيامبران الهي توصيه مي‌کنند به اين گونه افراد کمک کنيد و رسيدگي به محرومان و مستمندان را از وظايف پيروان خود قرار داده‌اند. در مذهب زرتشتي هر کس موظف است يک دهم درآمد خود را صرف داد و دهش و خيرات و کمک به فقرا و مستمندان کند. «نياکانمان باور داشتند که دهش بايد به گونه‌اي همگاني انجام شود نه دست به دست، که بي‌گمان فراگرد (جامعه) را به يک گونه تنبلي و گداپروري وا مي‌دارد» [۴] در جامعه يونان باستان صدقه و خيرات نيز برقرار است و مؤسسات بسياري براي پذيرايي بيگانگان، معالجة بيماران و حفظ پيران و فقيران برپاست. «ارسطو توصيه مي‌کند که: مازاد خزانة عمومي را بين مردم بي‌چيز چنان تقسيم کنند که هر کس بتواند مزرعة کوچکي براي خود بخرد». روميان با نظام مؤسسات کنيسه و مؤسسات خيريه آشنا بودند. اين مؤسسات به اداره فقيران و ناتوانان مي‌پرداخت و اموالي به اين مؤسسات اختصاص مييافت تا به مصرف فقرا وناتوانان برسد. هنگام فتح شوش، در بقعة دانيال نبي سندي به دست آمد که به موجب آن گنجي براي پرداخت وام‌هاي بدون ربح اختصاص يافته بود. خليفه دستور داد که گنج به‌دست‌آمده به بيت المال منتقل شده، طبق دستور مندرج در سند عمل شود [۵]

وقف در اسلام

از ابتدا در اسلام بر انجام کارهاي خير و انفاق در راه خدا تأکيد بسياري شده است. اگر چه مستقيماً آياتي در ارتباط با وقف اموال وجود ندارد و حتي کلمة وقف در قرآن [۶] به مفهوم اصطلاحي آن به کار نرفته است، اما با وجود اين از همان سال‌هاي اوليه که اسلام در مدينه قدرت سياسي پيدا کرد به مسئلة وقف توجه شد. چنان‌که گفته شده است، اولين وقف در اسلام توسط پيامبر و پس از غزوة احد صورت گرفت. پس از جنگ، پيامبر هفت نخلستان را که شخصي يهودي به نام مُخَيريق وصيت کرده بود در صورت کشته شدنش در جنگ در اختيار پيامبر قرار بگيرد، بر مسلمانان وقف کردند [۷] حضرت علي (عليه السلام) نيز علي‌رغم زندگي زاهدانة خود، اراضي واملاکي در اختيار داشتند که بسياري از آنها توسط ايشان آباد شده بود. درآمد اين املاک در زمان حيات حضرت صرف کارهاي خير مي‌شد و پس از خود نيز مقرر کرده بودند که اين اموال در چه راهي مصرف شود. بنابراين شايد اولين وقف‌نامة رسمي در اسلام همان وصيت‌نامة حضرت علي (عليه السلام) باشد که در آن، دربارة اموال و املاک خود سخن گفته، بسياري از آنها را در زمرة صدقه قرار داده‌اند و رسيدگي و نظارت بر کلية اين اموال را نيز بر عهدة امام حسن (عليه السلام) قرار داده‌اند. با توجه به آنچه گفته شد مي‌توانيم تصور کنيم که اگر چه لفظ صريح وقف در قرآن به مفهوم مورد نظر ما ذکر نشده است، اما صدقه و صدقة جاريه دقيقاً در مفهوم وقف به‌کار رفته است. پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) در اين مورد حديثي نقل فرموده‌اند که دستور‌العمل واقفان قرار گرفته است. پيامبر فرمود: «إذا مات بن آدم انقطع عمله إلّا من ثلاثة: صدقة جارية أو علم ينتفع به أو ولد صالح يدعو له»؛ زماني که فرزند آدم بميرد پروندة عمل او بسته مي‌شود مگر از سه چيز: صدقة جاريه، علم مفيد و فرزند صالحي که براي او دعا کند [۸] امام صادق (عليه السلام) نيز فرمودند: «ليس يَتبع الرّجلَ بعد موته إلي يوم القيامة إلا ثلاثة: موقوفة لا تورث أو سنة هدي سنّها فکان يعمل بها و عمل بها من بعده أو ولد صالح يستغفر له»: بعد از مرگ، تنها سه چيز براي انسان سود دارد: موقوفه‏اي که قابل ارث نباشد؛ يا روش درستي که برقرار کرده و خود او و بعد از او ديگران به آن عمل کرده باشند؛ يا فرزند خوبي که براي او طلب آمرزش کند [۹] در مجموع مي‏توان گفت که احکامي مانند زکات، خمس، صدقه و وقف در اسلام دربردارندة گسترش عدالت و مساوات و عادلانه‏تر کردن توزيع ثروت در جامعه است.

وقف در ايران بعد از اسلام

پيدايش سنت حسنة وقف به صورت اسلامي همراه با ساير سننِ واجب و مستحب اسلام به وسيلة مناديان اسلام، از سال‌هاي 21 و 22 ق مطابق با سال 651 م (زمان فتح ايران به دست مسلمانان) به‏تدريج در ايران مرسوم شد، هر چند در ابتدا داراي تشکيلات منظمي نبوده است. در دورة سلجوقيان (1037 ـ 1175 م) و در دورة صفويان (1502 ـ 1736م) و در دورة قاجاريان (1786 ـ 1925م) فعاليت‏هاي وقفي در ايران گسترش يافت. در دورة سلجوقيان، خواجه نظام الملک وزير باتدبير ملکشاه سلجوقي موقوفات زيادي را براي احداث و نگهداري و ادارة نظاميه‌هاي خود ايجاد کرد. توسعة موقوفات در کشور ايران در زمان شاهان صفوي به اوج خود رسيد؛ به طوري که شاه عباس اول همة اموال و املاک خود را وقف کرد و به تبعيت از اين پادشاه، ساير ثروتمندان و حاکمان آن زمان در سراسر ايران نيز به امر وقف مبادرت ورزيدند. در کتاب تاريخچة اوقاف اصفهان آمده است: ...در اواخر دورة حکومت صفويه، املاک و باغ‏ها و اراضي اصفهان به حدي وقف شده بود که براي موقوفات جديد، زمين طِلق در اصفهان پيدا نمي‏شد. مردم اصفهان براي وقف ناچار از اراضي اطراف کاشان و جاهاي ديگر استفاده مي‌کردند؛ و هم‏اکنون بسياري از املاک اطراف کاشان، وقف مدرسة سلطاني اصفهان است [۱۰] پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران در سال 1357 و در دوران جمهوري اسلامي توجه ويژه‌اي به وقف صورت گرفته است؛ به طوري که در ابتدا «سازمان حج و اوقاف» و سپس «سازمان اوقاف و امور خيريه» به طور خاص به مديريت موقوفات پرداخت. اين امر سبب گرديد تا با همّت خيّران و نيکوکاران ميزان موقوفات جديد در اين دوره افزايش يابد.

وقف در کشورهاي غربي

همان‌گونه که در قسمت «پيشينة وقف» اشاره شد، ساير اديان و ملل نيز به امر نيکوکاري و نوع‌دوستي اهتمام داشته و دارند، به طوري که در دوره‌هاي کنوني نهادها و سازمان‌هايي مشابه وقف اسلامي نيز به وجود آمده‌اند که در ادامه به‌اختصار به برخي از آنها اشاره مي‌گردد: 1- تراست (Trust): مفهوم اين واژه در ارتباط با وقف عبارت است از: انتقال مال منقول يا غير منقول که مالک آن، تسلط قانوني بر آن را به انساني امين منتقل مي‌کند و آن فردِ امين متصدي مديريت و سوددهي آن مال مي‌گردد تا به دست استفاده‌کنندگان از آن مال ـ که مالک مشخص کرده است ـ برسد.

در تعريف ديگر نيز چنين آمده است: ترتيبات قانوني که به موجب آن اموال يا دارايي‌ها از مالک به شخصي ديگر (امين) منتقل مي‌شود تا وي در جهت منافع يک يا چند نفر به اداره آن بپردازد  

[۱۱] نظام يا نهاد حقوقي تراست در حقوق آمريکا و انگلستان در برابر نهاد حقوقي «الموسسه» (نظام وقفي مخصوص کليسا و امثال آن) به وجود آمده و اين دو نهاد از جهاتي با هم فرق دارند. در انگلستان هدف از نهاد حقوقيِ تراست، حمايت از بيوه‌زنان و کودکان و نيز انجام کارهاي عام المنفعه بوده است [۱۲] 2- Endowment: اصطلاحاً يعني کمک خيرخواهانة فرد يا نهاد در قالب پول يا دارايي يا هرگونه منبع درآمد دائمي به بنيادي خيريه يا دانشکده يا بيمارستان و يا هر نهاد ديگر [۱۳] 3- Foundation : نهادي است غير تجاري، غير انتفاعي و غير دولتي که با هدف آماده ساختن و بالا بردن سطح افراد يا موسسات ديگر (مردمي‌و يا دولتي) کمک‌هاي مالي را به نهادهاي غير انتفاعي ديگر (از جمله جمعيت‌هاي خيريه) مي‌رساند [۱۴] تقريباً اکثر فعاليت‌هاي خيريه و عام‌المنفعه با ماهيت عناوين فوق انجام مي‌گيرد. در فرانسه براي سامان دادن به اوقاف و امور خيريه و براي استفادة بهينه از تلاش‏هاي پراکنده و فردي نيکوکاران و خيرين، بنياد اوقاف و امور خيرية فرانسه تشکيل شده‌است [۱۵] اين بنياد در زمينه‏هاي کمک به اجتماعي زيستن، امدادرساني به سالمندان، کودکان، معلولان، امداد بين‏الملل و خدمات اورژانس، بهداشت و سلامت همگاني، تحقيقات پزشکي و امور فرهنگي فعاليت دارد. در کشور آلمان که يکي از کشورهاي موقوفه‏خيز و باني بنيادهاي جهان است، به اين امر توجه ويژه‌اي شده است [۱۶] بيشترين تعداد موقوفات به مقاصدي چون تکاليف اجتماعي (8/33 درصد موقوفات)، آموزش، تعليم و تربيت (21 درصد)، دانش، پژوهش و آموزش‏عالي (1/11 درصد)، هنر و فرهنگ (5/9 درصد اختصاص يافته است. همچنين در برخي مناطق مؤسسات خيريه به دو گونه طبقه‌بندي مي‌شوند: 1) مؤسسات خيرية خاص (Private foundation): شامل مؤسسات خيرية تأسيس‌شده توسط افراد مستقل يا مؤسسات خيرية وابسته به شرکت‌هاي تجاري يا مؤسسات خيريه فعال و عملياتي؛ 2) مؤسسات خيرية عمومي(Community foundation): اين گونه مؤسسات توسط گروهي از اشخاص با هدف خدمت به بخشي از جامعه يا محلة خود تأسيس مي‌شوند [۱۷] هر دو گروه به فعاليت‌هاي عام‌المنفعه مي‌پردازند.

بخش دوم

>سازمان ملل متحد و سازمان کنفرانس اسلامي >سازمان کنفرانس اسلامي

سازمان ملل متحد و سازمان کنفرانس اسلامي

سازمان ملل يک سازمان بين‌المللي است که در سال 1945 ميلادي تأسيس شد.‌ اعضاي آن تقريباً شامل همة کشورهاي مستقلي مي‌شود که از نظر بين‌المللي به رسميت شناخته شده‌اند. مقر سازمان ملل متحد در کشور آمريکا و در شهر نيويورک است. کشورهاي عضو و مؤسسات وابسته در طول سال با تشکيل جلسات در مورد امور بين‌المللي و اجرايي مربوط به آنها تصميم‌گيري مي‌کنند. کشورهاي عضو سازمان ملل و آژانس‌هاي تخصصي آن به ارائه راهنمايي‌ها و اتخاذ تصميماتي در جلسات سالانه و دوره‌اي خود مي‌پردازند. اداره‌کنندگان جلسات از مجمع عمومي،‌ شوراي اقتصادي و اجتماعي و شوراي امنيت و حتي همتايان اين مجامع در ساير نهادها وابسته به سازمان ملل هستند. از جمله اقدامات سازمان ملل تشکيل سازمان‌هايي جهت انجام امور بشردوستانه در مسائل اقتصادي،‌ اجتماعي و فرهنگي است که در ادامه برخي از آنها معرفي مي‌شود.

>1- سازمان خواربار و کشاورزي ملل متحد (فائو) >2- صندوق کودکان سازمان ملل متحد (يونيسف) >3- برنامة توسعه ملل متحد >4- سازمان آموزشي، علمي و فرهنگي ملل متحد (يونسکو) >5- دفتر کميسارياي عالي سازمان ملل متحد در امور پناهندگان >6- صندوق جمعيت ملل متحد >7- برنامة جهاني غذا >8- سازمان جهاني بهداشت 1- سازمان خواربار و کشاورزي ملل متحد (فائو) اين سازمان در سال 1943 ميلادي توسط نمايندگان 44 دولت در هات اسپرينگ ويرجينياي آمريکا پايه‌گذاري شد. عرصه‌هاي اصلي رسالت فائو عبارت است از: بالابردن سطح تغذيه و استانداردهاي زندگي، افزايش بازده، توليد و توزيع محصولات کشاورزي، ارتقاي سطح زندگي جمعيت روستايي و تضمين رهايي بشريت از گرسنگي. براي تحقق اين رسالت فائو از راه هاي زير به نيازهاي اعضاي خود پاسخ مي دهد: ـ مشارکت در ريشه‌کني ناامني غذايي، سوء تغذيه و فقر روستايي؛ ـ ارتقا و تقويت سياست‌گذاري و چارچوب‌هاي قانوني براي غذا، کشاورزي، شيلات و جنگل‌داري؛ ـ ايجاد رشد پايدار ذخاير و دسترسي به غذا و ساير توليدات کشاورزي، دامي، شيلات و جنگل‌داري؛ ـ پشتيباني از حفظ منابع طبيعي و استفادة پايدار از آن؛ ـ بهبود تصميم‌گيري از طريق ارائة اطلاعات و تحکيم مديريت دانش [۱۸] 2- صندوق کودکان سازمان ملل متحد (يونيسف) اين صندوق در سال 1946 ميلادي براي ارائة کمک‌هاي اضطراري به کودکاني که از تبعات جنگ جهاني دوم در رنج بودند ايجاد شد. در سال‌هاي نخست، مهم‌ترين مأموريت يونيسف تهية شير براي کودکان در اروپاي بعد از جنگ بود، اما در 1950 مأموريت يونيسف از يک صندوق براي شرايط اضطراري بعد از جنگ، به يک نهاد توسعة اجتماعي براي کودکان ارتقا يافته وگسترده‌تر شد تا به حل مشکلات ديگر نيز کمک کند. در اين دوره يونيسف تلاش‌هايي جهاني را براي از بين بردن بيماري‌هاي واگيردار هدايت کرد. در زمان وقوع بلايا کمک‌هاي بين‌المللي از طريق يونيسف ساماندهي مي‌شوند. يونيسف در شرايط اضطراري، با در اختيار داشتن بودجة بيشتر به تأمين ملزومات پرداخته، بر کنترل کيفيت و توزيع آنها نظارت مي‌کند‌. به طور کلي، پيمان‌نامة جهاني حقوق کودک راهنماي عمل يونيسف است تا حقوق کودک را به عنوان اصل اخلاقي ماندگار مطرح کرده، استانداردهاي بين المللي رفتار با کودک را پايه‌گذاري کند. يونيسف متعهد مي‌شود تا از محروم‌ترين کودکان از جمله قربانيان جنگ، بلاياي طبيعي، فقر شديد و هر گونه خشونت و بهره‌کشي و معلولان حمايت ويژه کند [۱۹] 3- برنامة توسعه ملل متحد اين برنامه، شبکة جهاني سازمان ملل براي توسعه است که کشورها را به دانش تجارب و منابع يکديگر پيوند داده و از ايجاد تحول در آنها با هدف کمک به مردم براي سازندگي بهتر حمايت مي‌کند. برنامة توسعة سازمان ملل در حال حاضر در 166 کشور جهان فعاليت دارد و آنها را در تدوين و اجراي راهکارهاي بومي براي مقابله با چالش‌هاي جهاني و ملي در زمينة توسعه ياري مي‌دهد. اين کشورها نيز براي دستيابي به توسعه و افزايش توانمندي‌هاي خود از امکانات برنامة توسعة ملل متحد و طيف گستردة نهادهاي همکار آن استفاده مي‌کنند. پنج اولويت اساسي برنامه توسعة ملل متحد عبارتند از:

1- کمک به کشورها در زمينة دستيابي به آرمان‌هاي توسعة هزاره و کاهش فقر انساني؛

2- توسعه و تحکيم حکومت‌مداري خوب و حقوق بشر؛

3- حفظ پايداري محيط زيست و استفادة بهينه از منابع انرژي براي توسعة پايدار؛

4- تقويت ظرفيت‌هاي ملي در پيشگيري از بحران‏ها و بلايا و بازسازي؛

5- پيشگيري از گسترش ايدز و ويروس آن به عنوان چالشي در مقابل توسعه [۲۰] 4- سازمان آموزشي، علمي و فرهنگي ملل متحد (يونسکو) اين سازمان در 16 نوامبر 1945 با هدف «ايجاد صلح در اذهان بشريت» تأسيس شد. يونسکو در زمينة ظرفيت‏سازي و تأمين خدمات و پشتيباني فني براي پديدآوردن شرايط مناسب براي احترام به ارزش‏هاي معنوي و حفظ هويت شهروندان و فرهنگ توسعة پايدار فعاليت مي‏کند. رسالت اصلي و اولويت‏هاي يونسکو در زمينه‌هاي آموزش،‌ علوم طبيعي، ‌فرهنگ،‌ ارتباطات و اطلاعات، علوم انساني و زمينه‌هاي تخصصي است.‌به طور مثال اهداف يونسکو در آموزش عبارتند از: آموزش همگاني، سوادآموزي، آموزش براي توسعة پايدار، آموزش فراگير، علم و فن‏آوري، آموزش فني و حرفه‏اي، آموزش عالي، تربيت بدني و بهداشت مدارس [۲۱] 5- دفتر کميسارياي عالي سازمان ملل متحد در امور پناهندگان اين دفتر در سال 1950 توسط مجمع عمومي سازمان ملل تاسيس شد. کميساريا موظف است حرکت‏هاي بين المللي در جهت حمايت جهاني از پناهندگان و حل مشکلات آنها را هماهنگ و هدايت کند. وظايف کميسارياي عالي سازمان ملل متحد در امور پناهندگان عبارت است از: 1- حمايت از پناهندگان از طريق حصول اطمينان از اينکه به حقوق اولية آنها در کشور ميزبان احترام گذاشته مي‏شود؛ 2- حصول اطمينان از اينکه دولت به اصل Non – Refoulement ( اصل عدم بازگرداندن اجباري پناهندگان به کشوري که ممکن است در آنجا تحت تعقيب و آزار و شکنجه قرار گيرند)، احترام مي‏گذارد؛ 3- يافتن راه حل‏هاي پايدار براي حل مشکل پناهندگان از طريق بازگشت داوطلبانه، ادغام محلي و اسکان مجدد [۲۲] 6- صندوق جمعيت ملل متحد اين صندوق به عنوان يک سازمان بين المللي در حيطة توسعه تلاش مي‏کند تا حق هر زن، مرد و کودک را در دسترسي به بهداشت و فرصت‏هاي برابر ارتقا دهد. صندوق جمعيت، کشورها را در استفاده از داده‏هاي جمعيتي به منظور تدوين سياست‏ها و برنامه‏هاي کاهش فقر ياري مي‌نمايد. بنا به خواستة دولت‏ها، صندوق جمعيت آنها را در سياست‏گذاري و برگزيدن شيوه‏هاي مناسب جهت کاهش فقر و حمايت از برنامه‏هاي پايدار توسعه ياري مي‏رساند. همچنين دولت‏ها را تشويق مي‏کند نيازهاي نسل‏هاي آينده را همچون نسل حاضر مد نظر قرار دهند [۲۳] 7- برنامة جهاني غذا در سال 1961، سازمان خواربار و کشاورزي ملل متحد (فائو) و مجمع عمومي سازمان ملل متحد قطعنامة مشترکي براي تأسيس برنامة جهاني غذا تصويب نمودند و مقرر گرديد برنامة سه سالة آزمايشي از ژانوية 1963 به مرحله اجرا درآيد. برنامة جهاني غذا بازوي کمک‏رسان غذايي سيستم سازمان ملل متحد است. کمک‏رساني غذايي يکي از ابزارهايي است که امنيت غذايي را ارتقا ميبخشد. امنيت غذايي بدين معني است که همة مردم همواره به مواد غذايي مورد نياز براي يک زندگي سالم و فعال دسترسي داشته باشند. سياست‏هاي حاکم بر استفاده از کمک غذايي برنامة جهاني غذا بايد معطوف به ريشه کن کردن فقر و گرسنگي بوده و هدف نهايي کمک‏رساني غذا مي‏بايست رفع کامل گرسنگي باشد. اهداف استراتژيک برنامة جهاني غذا عبارت است از: ـ نجات زندگي در شرايط بحراني؛ ـ حفاظت از معيشت در شرايط بحراني و ارتقاي مقاومت در برابر صدمات ناگهاني؛ ـ حمايت از ارتقاي سطح تغذيه و سلامت کودکان، مادران و ساير اقشار آسيب‏پذير؛ ـ حمايت از دستيابي به تحصيل و کاهش نابرابري جنسيتي در دسترسي به تحصيل و آموزش مهارت‏ها؛ ـ بالابردن توانايي کشورها براي ايجاد و ادارة برنامه‏هاي کمک غذايي و کاهش گرسنگي [۲۴] 8- سازمان جهاني بهداشت اين سازمان يکي از آژانس‏هاي تخصصي سازمان ملل است که در سال 1948 با هدف نيل به بالاترين سطح سلامتي براي همة مردم تأسيس شد. اساس‏نامة آن در هفتم آوريل 1948 لازم الاجرا گرديد. همه ساله اين روز به عنوان روز جهاني سلامت گرامي داشته مي‏شود. بر طبق تعريف سازمان جهاني بهداشت، سلامتي عبارت است از يک حالت آسودگي کامل جسمي، رواني، اجتماعي و تنها به نبود بيماري يا ناتواني اطلاق نمي‏شود. سلامتي انسان‏ها امري است اساسي براي دستيابي به صلح و امنيت که به بالاترين ميزان همکاري بين مردم و دولت‏ها وابسته است. همچنين بر طبق اساس‏نامة سازمان جهاني بهداشت، بهره‏مندي از بالاترين استانداردهاي قابل دسترسي سلامتي يکي از اساسي‏ترين حقوق هر انسان بدون در نظر گرفتن نژاد، مذهب، اعتقادات سياسي، شرايط اقتصادي يا موقعيت اجتماعي اوست. سازمان جهاني بهداشت شش وظيفة اصلي بر مبناي اختيارات خود ايجاد کرده است:

1- راهبري امور حياتي براي سلامت و مشارکت در اموري که نيازمند فعاليتي مشترک هستند؛

2- شکل‏دادن پژوهش و تشويق به توليد، ترجمه و نشر دانش؛

3- تدوين معيارها، استانداردها، ترويج و پايش اجراي آنها؛

4- تصريح گزينه‏هاي اخلاقي و سياست‏هاي مبتني بر شواهد؛

5- پشتيباني فني، تسريع تغييرات و ظرفيت‏سازي پايدار سازماني؛

6- پايش وضعيت سلامت و ارزيابي نيازهاي آن [۲۵]

سازمان کنفرانس اسلامي

هر چند سازمان ملل در عرصة بين‌المللي با اهداف مذکور تشکيل گرديده و داراي قدمت بيشتري است، اما در محدودة کشورهاي اسلامي نيز سازمان کنفرانس اسلامي با تأسي از مباني ديني و وجوه مشترک بين مسلمانان تشکيل گرديده و با اهداف متنوع ديگري مشغول فعاليت است. مسلمانان کشورهاي اسلامي در جهت ايجاد اتحاد و همبستگي و تلاش براي حل مشکلات يکديگر اين سازمان را تأسيس کردند. البته بايد متذکر شد تأسيس تشکيلات ابتدايي سازمان کنفرانس اسلامي در پي به آتش کشيده‌شدن مسجد الاقصي ـ نخستين قبلة مسلمانان ـ بود که در 21 ماه اوت سال 1969 ميلادي به دست رژيم صهيونيستي رخ داد. در سپتامبر اين سال سران کشورهاي اسلامي با هدف محکوم کردن اين جنايت در رباط پايتخت مغرب گرد آمدند، اما تأسيس رسمي سازمان در مي 1971 بود. اين سازمان داراي 57 عضو است. در منشور سازمان کنفرانس اسلامي چندين هدف ذکر شده که به قرار ذيل است: 1- ارتقاء همبستگي اسلامي ميان کشورهاي عضو؛

2- حمايت از همکاري ميان کشورهاي عضو در زمينه‌هاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، علمي و ديگر موارد اساسي و مشورت ميان کشورهاي عضو در سازمان‌هاي بين المللي؛

3- تلاش در جهت محو تبعيض نژادي و خاتمه بخشيدن به استعمار در تمام اشکال آن؛

4- اتخاذ تدابير لازم براي پشتيباني از صلح و امنيت بين المللي مبتني بر عدالت؛

5- هماهنگ کردن تلاش‌ها به منظور حفاظت از اماکن مقدس و آزادسازي آنها و پشتيباني از مبارزة ملت فلسطين و کمک به اين ملت در جهت بازپس گرفتن حقوق [خود] و آزاد کردن سرزمينش؛

6- پشتيباني از مبارزة تمام ملل اسلامي در راه حفاظت از کرامت، استقلال و حقوق مليشان؛

7- ايجاد فضايي براي ارتقاء همکاري و تفاهم ميان کشورهاي اسلامي و ديگر کشورها.

بخش سوم

>موقوفات و حل مشکلات اقتصادي،‌ اجتماعي و فرهنگي

موقوفات و حل مشکلات اقتصادي،‌ اجتماعي و فرهنگي

با مروري به چشم‌انداز و رسالت دو سازمان ملل متحد و کنفرانس اسلامي درمي‌يابيم که اين دو نهاد حقوقي در آغاز راه با تکيه بر افکار و انديشة بلند بنيان‌گذاران خود در تلاش بودند تا با همفکري و هماهنگي بين دولت‌هاي مرتبط، در جهت حل و فصل مسائل و مشکلات و رفع محروميت‌ها اقدام و با دريافت کمک از اعضاي خود اين مسير را طي کنند. در يک نگاه مي‌توان گفت شالودة اين انديشة خيرخواهانه مبتني بر ايده و پشتيباني دولت‌ها بوده و هست. حال اگر قدري تاريخ را ورق بزنيم متوجه مي‌شويم که در روزگاراني که از دولت به مفهوم امروزي آن خبري نبوده است، افکار عميق و انديشة بلند انسان‌هاي خدوم و خيرخواه منشأ اثر در جامعه بوده و آنان در جهت رفع محروميت‌ها و ارائة خدمت به اقشار نيازمند جامعه پيش‌قدم بودند. اين پيش‌قدمي تحت عنوان وقف ـ که ريشه در مباني ديني جامعه دارد ـ بروز و ظهور مي‌يافت که به عنوان نمونه به برخي از مصارف موقوفات در ايران و ساير کشورهاي اسلامي اشاره مي‌شود تا ابعاد مختلف انسان‌دوستي و عمق لطافت روح مردان و زنان نيکوکار بيش از پيش روشن گردد : 1. وقف مسجد که کانون اصلي تمدن اسلامي است و ايجاد موقوفه براي تأمين مخارج آن از رايج‌ترين مصارف وقف در تاريخ ايران اسلامي است؛

2. وقف براي اهل بيت (عليهم السلام) و بقاع متبرکة ايشان به‌ويژه حضرت ابا‌عبد‌الله الحسين‌ (عليه السلام) تا به مصارف مختلف مخصوصاً سوگواري آن حضرت برسد؛

3. تأسيس مدارس، نظاميه‌ها، و ساير مراکز علمي که تمدن اسلامي را بالنده و پويا نگاه مي‌داشت؛

4. تأسيس کتابخانه‌ها که امکان فراگيري رايگان علم را براي علاقه‌مندان فراهم مي‌کرد و همچنين نگهداري نسخه‌هاي خطي پيش از آنکه صنعت چاپ به وجود آيد؛

5. محافظت از موزه‌ها و آثار باستاني؛

6. کمک به نابينايان، معلولان و کساني که به بيماري سخت مبتلا بودند.

7. ايجاد مکتب‌خانه‌ها در شهرها، روستاها و آبادي‌ها براي حفظ قرآن کريم؛

8. ساخت بيمارستان‌ها و مراکز پيشرفته جهت معاينه و درمان بيماري‌هاي جسمي و رواني؛

9. ساختن و هموارکردن راه‌ها و محافظت از آنها؛

10. آزادي اسيران به‌وسيلة فديه‌دادن در ازاي آزادي آنان و دادن خرجي خانواده‌هاي‌شان؛

11. کمک به درراه‌ماندگان براي بازگشت به خانه و سرزمينشان؛

12. کمک براي گزاردن فريضه حج به کساني که توانايي مالي براي رفتن به حج را نداشتند؛

13. کمک به زناني که شوهرانشان خشم مي‌گرفتند و از آنان جدا مي‌شدند. اين کمک بدين صورت بود که خانه‌هايي به سرپرستي زنان براي اسکان ايشان فراهم مي‌شد تا زماني که اسباب صلح ايشان با شوهرانشان توسط خانمي که رياست آنجا را بر عهده داشت، فراهم شود؛

14. تهية زيورآلات و طلا براي نو‌عروساني که توانايي تهية آن را نداشتند؛

15. تأسيس موقوفه به اين منظور که از عوايد آن ظروف سفالين تهيه شده و در اختيار خدمتکاراني قرار گيرد که ظروف سفالين ارباب را شکسته‌اند و از اين بابت نگرانند؛

16. ايجاد مرکز اوقافي براي سرپرستي و نگهداري از معلولان و بيماران مزمن؛

17. درمان کردن حيوانات و پرندگان و نگهداري و مراقبت از مرغان اهلي؛

18. ايجاد مراکز توزيع شير به‌ويژه کمک به مادران شيرده تا از اين طريق به تغذية نوزادان شيرخوار آنان کمک گردد؛

19. تهيه سفره‌هاي افطار و سحري براي فقرا و افراد غريب در ماه مبارک رمضان؛

20. ايجاد بوستان‌ها و با‌غ‌هايي ويژة رهگذران تا از سايه و ميوه‌هاي آن بهره‌مند شوند؛

21. تهيه ظروف غذا ويژة مناسبت‌هاي شادي و غم براي کساني که توانايي خريد آنها را نداشتند؛

22. پرداخت هزينة کفن و دفن مردگان فقير و غريب؛

23. ايجاد گورستان‌ها براي دفن افراد فقير، غريب و درراه مانده؛

24. کمک مالي به حرمين شريفين در مکه و مدينه و مسجدالأقصي و نيز علما و طلاب آن سامان و کمک به مهمانان و ساير نيازمندان بومي و غيربومي و ايجاد مراکز سرپرستي براي ايتام؛ 25. ايجاد مراکز صنعتي مورد نياز مردم؛

26. ايجاد کاروانسراها براي استراحت تاجران و مسافران؛

27. ايجاد سرويس‌هاي بهداشتي عمومي؛

28. ساختن آسياب‌هاي عمومي براي آسياب کردن حبوبات به طور رايگان؛

29. توجه به زندانيان و سرپرستي از خانواده‌هاي آنان؛

30. دادن وام بدون عوض به نيازمندان تنگدست؛

31. ساخت پل بر روي رودخانه‌ها؛

32. کمک به ازدواج پسران و دختران نيازمند؛

33. تهيه وسايل خنک‌کننده مانند پنکه براي آسايش بيماران در فصل گرما؛

34. ايجاد نانوايي‌ها براي پخت نان وآبخوري‌ها براي سيراب شدن رهگذران و نيازمندان به آب؛

35. قرار دادن اموال وقفي براي استفادة بيماران پس از بهبودي در دوران نقاهت تا مجبور نباشند بلافاصله پس از درمان مشغول به کار شوند؛

36. تأسيس موقوفه براي تأمين درآمد دو نفر تا هر روز به بيمارستان‌هاي شهر رفته، با بيماران صحبت کنند و به آنها دلداري و اميد دهند و با برطرف کردن مشکلات روحي ايشان، به بهبودي آنان کمک کنند؛

37. تأسيس موقوفه براي غذا دادن به گربه‌هاي گرسنه و سرگردان شهر؛

38. تأسيس موقوفه براي تهية دانة پرندگان آسمان در زمستان؛

39. وقف درخت گردو تا گردوهاي آن به‌‌‌عنوان تشويق به کودکاني که تازه به مسجد آمده‌اند داده شود؛

40. وقف زمين کشاورزي براي مصرف در جهت گسترش فن‌آوري صلح‌آميز هسته‌‌اي [۲۶] در ادامه سعي شده است تا چند نمونة بارز از برخي انواع وقف و مصارف آن معرفي گردد تا از اين رهگذر با ظرفيت‌هاي اين سنت حسنه و قابليت‌هايي که در ارتباط با مسايل و موضوعات گوناگون هر عصري مي‌تواند داشته باشد آشنا شويم.

>1- ربع رشيدي >2- لوله‌کشي آب شيراز >3- بنياد فرهنگي البرز >4- بيمارستان الغدير تهران >5- پرورشگاه مظفري >6- موقوفة سيف‌الدوله ملاير >7- موقوفة ثلث زهرا بيگم >8- موقوفة معين‌التجار بوشهري >9- اقدامات خيريه و موقوفات زهراسلطان نظام‏مافي «فرمانفرمائيان» >10- موقوفة عبدالله رضوي (خراسان) 1- ربع رشيدي ربع رشيدي يکي از معروف‌ترين و قديمي‌ترين موقوفات تاريخ ميهن اسلامي ماست که از جهات مختلفي شايان توجه است. اين مجموعه علاوه بر اينکه از جهت تاريخي بسيار حايز اهميت است، از لحاظ کارکرد و موارد مصرف نيز کم‌نظير است. در ربع رشيدي انواع موقوفه‌ها با مصارف گوناگون از مسجد، مدرسه و دار‌الضيافه گرفته تا موقوفه‌هاي مسکوني، درماني، خيريه و... وجود داشته است. ابتدا بايد گفت که آنچه به‌‌‌عنوان ربع رشيدي معروف شده است، نام مجتمع آموزشي مذهبي- مسکوني و اقتصادي است که ربع رشيدي (بخش فرهنگي آموزشي) قسمتي از آن است. اين مجتمع که بايد آن را شهرستان رشيدي ناميد، موقوفه‌‌اي است که در اواخر قرن هفتم هجري قمري ساخته و وقف شد. اين شهر دانشگاهي در منطقه وليان‌کوي باغميشة تبريز بنا شد و علاوه بر اينکه خود، يک موقوفه بود، ادارة آن نيز از محل درآمد موقوفات تأمين مي‌شد. اهميت اين مجتمع بزرگ دانشگاهي را نحوة مديريت و سازماندهي، رشته‌هاي آموزشي و منابع مالي آن دوچندان مي‌کند. مهم‌ترين قسمت اين مجتمع يک دانشگاه پزشکي بود که دانشجوياني را از سراسر دنيا از چين تا آلباني در خود مي‌پروراند. در آن زمان ربع رشيدي شامل چهار دانشکده بود که در چهار طرف آن قرار داشت. تعداد اين دانشکده‌ها که به عربي اربع گفته مي‌شود، سبب تسميه اين مکان به نام ربع رشيدي است. بنيانگذار و واقف مجموعة ربع رشيدي خواجه رشيدالدين فضل‌الله همداني، وزير غازان‌خان و اولجايتو است که بعد از مسلمان شدن، سلطان محمد خدابنده ناميده شد. اماکن خيرية ربع رشيدي که بخش اصلي شهرستان است عبارت‌اند از: دارالشفاء، دارالضيافه، خانقاه، روضه و دانشکده‌ها. آنچه رشيدالدين را به اين تقسيم‌بندي رسانده بود، انگيزة رسيدن به يک هدف است که به تعبير او «تکميل نفوس به‌ حسب قواي نفساني» بود. از نظر او تکميل نفوس يا از طريق علمي است که روضه و دانشکده‌ها براي آن ساخته شده‌اند و يا از طريق سير و سلوک است که خانقاه بدين منظور طراحي شده است. برحسب قواي نفساني نيز انسان‌ها يا سالمند و صرفاً نياز به تقويت دارند که دارالضيافه محيط مناسبي براي اين منظور است و يا مريض ومحتاج معالجه‌اند که دارالشفاء بدين منظور مقرر شده است [۲۷] 2- لوله‌کشي آب شيراز از اولين نمونه‌هاي تلفيق سنت حسنة وقف با دستاوردهاي نوين علمي، مجموعه‌اي است که قريب به شصت سال پيش به‌وسيلة شادروان حاج‌‌محمد نمازي در شيراز تأسيس شد. مرحوم حاج‌محمد نمازي بر آن بود که تمام سرماية خود را براي ايجاد مرکزي طبي و بهداشتي براي درمان مردم شهرش صرف کند، اما پس از مشورت با اهل فن به اين نتيجه رسيد که بيشتر امراض و بيماري‌هاي شايع به‌دليل دسترسي نداشتن به آب آشاميدني سالم و بهداشتي است. بنابراين مرحوم نمازي با سرماية شخصي خود و به کمک دوستان و نزديکان خويش درصدد احداث تصفيه‌‌خانه و لوله‌کشي آب شهري برآمد که اين امر با همت بلند وي تحقق يافت و شيراز اولين شهر ايران بود که از نعمت آب لوله‌کشي سالم بهره‌مند شد [۲۸] 3- بنياد فرهنگي البرز از موارد ديگري که وقف با توجه به نياز روز جامعه و در جهتِ درمان دردي از دردهاي جامعه انجام شده است، وقف بنياد فرهنگي البرز است که با هدف ترويج و گسترش علم‌‌آموزي و معرفت‌اندوزي صورت گرفت. بنياد فرهنگي البرز در 27 اسفند 1342 با سرمايه و همت مردي خيرانديش و مسلمان به نام آقاي حسينعلي البرز در تهران تأسيس شد. هدف اين بنياد، شکوفا کردن استعدادهاي نهفتة نسل جوان و دانش‌پژوه کشور بوده و به همين منظور بنا شده بود؛ لذا اقدامات زير را سرلوحة برنامه خود قرار داده بود:

1. اعطاي جوائز حُسن تحصيل به دانش آموزان و دانشجويان؛

2. اعطاي جوائز به دانشمندان و پژوهندگان و مخترعين؛

3. اعطاي کمک هزينه تحصيلي به دانشجويان به ‌صورت وام بدون بهره؛

4. کمک به چاپ و نشر کتب علمي و مذهبي؛

5. احداث مدارس و مراکز آموزشي.

4- بيمارستان الغدير تهران سال 1358 هجري شمسي فردي خيّر به نام آقاي انوري‌زادة اصفهاني در قسمتي از اراضي موقوفة مرحوم حاج عبدالوهاب تهراني با موافقت اوقاف و متولي مربوطه دارالشفائي را احداث و داير کرد؛ و نظر به افتتاح اين مرکز درماني مصادف با ايام غدير خم، به نام خيرية درماني الغدير نامگذاري گرديد. در اين امر خير خداپسندانه آقايان حاج عباس جابر انصاري، مصلحي و مرحوم حاج آقا بزرگ‌زادگان به عنوان هيأت امنا با باني و مؤسس مرکز همکاري داشتند. مدت کوتاهي پس از داير شدن اين درمانگاه خيريه و تجهيز امکانات لازم، اين مرکز درماني به يکي از موفق‌ترين و پرمراجعه‌ترين مراکز درماني در شرق تهران تبديل گرديد. با توجه به کثرت مراجعين که روزانه بالغ بر دو هزار نفر بود و نياز به يک بيمارستان جهت بيماران نيازمندي که احتياج به بستري شدن داشتند، آقاي حاج عباس جابر انصاري مصمم شدند تا در جوار درمانگاه فوق بيمارستاني را با اهداف خيرخواهانه احداث نمايند. اين بيمارستان با مساحت تقريبي 5000 مترمربع و گنجايش تقريبي 100 تخت بيمارستاني با کلية تجهيزات و نيروي انساني لازم و پزشکان متخصص از سال 1375 مورد بهره برداري قرار گرفت. بيمارستان با بخش‌هاي داخلي و جراحي و زايمان و اتاق‌هاي عمل و بخش‌هاي ويژة سي سي يو (CCU) و آي سي يو (ICU) داير و در خدمت مردم محروم منطقه قرار گرفت. کثرت مراجعين جهت درمان‌هاي سرپايي و بستري به حدي بود که اين مرکز درماني به يکي از موفق‌ترين بيمارستان‌ها در شهر تهران در امر ارائة خدمات درماني به مردم و الگوي درماني در اين مرکز درماني خيريه گرديد. در حال حاضر بيمارستان الغدير با همکاري حدود 150 پزشک متخصص و فوق تخصص و 170 تخت بيمارستاني و بخش‌هاي داخلي پاراکلينيک تابعه از قبيل راديولوژي، سونوگرافي، ماموگرافي، سي تي اسکن، آزمايشگاه‌هاي تخصصي، داروخانة شبانه روزي، فيزيوتراپي، ارتوپدي فني و لاپاراسکوپي مشغول خدمت است [۲۹] 5- پرورشگاه مظفري موقوفة دارالايتام محمدعلي مظفري در تاريخ 12/9/1326 در تهران توسط آقاي محمدعلي مظفري جواهري فرزند حاج فتح الله براي ايتام وقف مؤبَّد شرعي گرديد که شامل رقبات ذيل است: شش‌دانگ يک عمارت مشتمل بر هفت باب حياط متصل به هم، ششدانگ يک عمارت چهارطبقه مشتمل بر چهارده باب مغازه. عوايد حاصله از موقوفه اعم از مال الاجاره و غيره براي آموزش و پرورش و اطعام و معالجه و لباس و کتاب و ساير مصارف ضروري ايتامي که به صورت شبانه‌روزي نگهداري شوند صرف مي‌گردد. در تاريخ 12/9/1326 بعد از انجام وقف، واقف اقدام به گشايش پرورشگاه با تعداد حدوداً 30 نفر از بچه‌هاي ايتام، برابر مفاد وقفنامه، از سن 7 سالگي کرد. سن اطفال يتيم قابل قبول در دارالايتام از آغاز هفت سالگي الي نه سالگي خواهد بود و پس از رسيدن به سن 18 سالگي بايد خارج شوند. پرورشگاه از بدو گشايش، اقدام به نگهداري ايتام کرده و تا کنون تعداد زيادي از بچه‌ها به صورت شبانه‌روزي در آنجا نگهداري شده، هزينة نگهداري، حفاظت، تعليم و تربيت و آموزش آنها پرداخت شده و پس از رسيدن به سن 18 سالگي، برابر مفاد وقفنامه، يا مشغول تحصيل بوده و مدارک عالي دانشگاهي را اخذ نموده يا اينکه حرفه‌اي را آموخته و وارد بازار کار شده‌اند [۳۰] 6- موقوفة سيف‌الدوله ملاير ملاير از جمله شهرهاي ايران است که موقوفات در آن از جايگاه ويژه‌اي برخوردار بوده و نقش بسزايي در توسعة آن دارند. چنان‌که به طور مثال 2/85% از کل اراضي آموزشي اين شهر را اراضي وقفي تشکيل مي‌دهند. در ميان موقوفات اين شهرستان، موقوفات سيف الدوله از اهميت و جايگاه خاصي برخوردار است و با توجه به نيت اصلي واقف که توسعة علم و دانش است، اقدامات و فعاليت هاي بسياري در اين زمينه صورت گرفته است. از محل درآمد اين موقوفات تا کنون 12 باب مدرسه و مجتمع آموزشي ساخته شده است که از جمله آنها مدرسة نمونة سيفيه، با امکاناتي شامل 12 کلاس درس، خوابگاه، سلف سرويس، سالن اجتماعات، کتابخانه، سالن امتحانات و سايت رايانه است. افزون بر آن مي‌توان به پرداخت مبلغ حدود سه ميليارد ريال بابت توسعة علم و دانش و خريد تجهيزات آموزشي و کمک به دانش‌آموزان بي‌بضاعت و ساخت مرکز پژوهشگاه دانش آموزي و IT و اينترنت، جهت ارتقاي سطح علمي دانش‌پژوهان و افزايش کيفيت آموزشي و دسترسي به فناوري و ابداعات و اختراعات از محل عوايد اين موقوفه اشاره کرد. در بخش آموزش عالي نيز تمام فضاهاي آموزشي مورد استفاده شامل دانشگاه آزاد اسلامي، دانشکدة علمي ـ کاربردي، دانشکدة علوم قرآني و دانشگاه پيام نور، از اراضي وقفي شهرستان است که همين امر نشان‌دهندة جايگاه وقف در توسعة علم و دانش است. 7- موقوفة ثلث زهرا بيگم از جمله موقوفاتي که به دستگيري از مستمندان و کمک به نيازمندان اختصاص يافته، موقوفة ثلث زهرا بيگم در شيراز است. به موجب وصيت‌نامه‌اي که توسط مرحومه حاجيه خانم زهرا بيگم، همسر مرحوم حاج اسدالله خان شيراز در سوم جمادي الاخري سال 1280ق تنظيم گرديد، منافع دو دانگ و نيم مشاع از قرية عادل آباد، که اکنون يکي از محلات شهر شيراز را تشکيل مي‌دهد و در حال حاضر بالغ بر 1520 رقبه مي‌گردد، به اموري همچون کمک‌هاي نقدي به دانش‌آموزان بي‌بضاعت، توزيع خوارو بار اعم از روغن و برنج و غيره در ماه‌هاي رمضان و محرم و صفر بين محصلان و طلاب علوم ديني، کمک به جوانان براي ازدواج، تهية لوازم منزل و جهيزيه براي دختران بي‌سرپرست و کم‌بضاعت و تأمين کتب ديني و قرآني مورد نياز طلاب علوم ديني اختصاص يافته است که امروزه اين کمک‌ها به دانشجوياني که به علت فقر مالي قادر به ادامة تحصيل در دانشگاه‌هاي مختلف نيستند نيز تسري داده شده است. شايان ذکر آنکه در تعدادي از پلاک‏هاي ثلث مذکور که داراي کاربري آموزشي هستند مدارس رايگان احداث گرديده و هم‏اکنون شمار زيادي از دانش آموزان در اين مدارس مشغول به تحصيلند [۳۱] 8- موقوفة معين‌التجار بوشهري از ديگر موقوفاتي که وقف براي دستگيري از مستمندان است، موقوفات معين التجار بوشهري است. مرحوم حاج محمد معين التجار بوشهري طي يک فقره وقف‌نامة مورخ 1322 ق بخشي از املاک خود واقع در شهرستان ممسني فارس را به موارد مشخصي اختصاص داد که اصلي‌ترين آنها کمک به سادات مستحق و تامين مخارج مهمان‌خانه‌اي به نام خودِ واقف در نجف اشرف است که اختصاص به زائران عتبات عاليات دارد. تعداد رقبات اين موقوفه در سال 1383 بالغ بر 11721 رقبه با درآمدي حدود 5/1 ميليارد ريال بوده که به خوبي مي‌توان حدس زد چه شماري از مستمندان از اين عوايد بهره‌مند شده و اين موقوفات چه تأثيري بر کاهش فقر و توزيع ثروت در جامعه دار. 9- اقدامات خيريه و موقوفات زهراسلطان نظام‏مافي «فرمانفرمائيان» زهراسلطان عزت‏السلطنه، دختر رضا قلي خان نظام‏السلطنه بود که علي‌رغم مشکلات و سختي‌هاي زندگي توجه فراواني به امور خيريه داشت. برخي از اقدامات خير وي به شرح ذيل است:

1ـ احداث و اهداي يک باب دبستان در قرية قره‏ورن شهرستان مياندوآب به سال 1332ش که توسط محمدعلي معتمديان پيشکار وي، اين ساختمان به صورت بلاعوض و با مصالحه به ادارة فرهنگ وقت آن شهرستان هديه شد.

2ـ اهداي کمک‏هاي مالي به منظور ساخت بيمارستان عباسي در شهرستان مياندوآب به سال 1333 که فرزندش بهمن ميرزا فرمانفرمائيان به عنوان باني آن کار اهداي مبلغ مذکور را بر عهده داشت. در اين مرکز حتي محل اسکان پزشکان هم پيش‏بيني شده بود.

3ـ واگذاري پنج هزار متر مربع و دو ميليون ريال وجه نقد به وزارت فرهنگ وقت به منظور تأسيس مؤسسه‏اي تعليماتي در سال 1338 در قرية مهرآباد تهران که امروزه در اين مؤسسه دبيرستاني به نام 15 خرداد داير است.

4ـ احداث و وقف دبيرستان زهرا نظام‏مافي و تکميل کلاس‏هاي آن در سال 1340 در ناحية 11 تهران .

5ـ تأسيس و وقف ورزشگاه ويژة معلولان و بانوان کشور با مساحتي بالغ بر 4823 متر مربع در سال 1344 در شهر تهران که به سازمان تربيت بدني و تفريحات سالم ايران صلح شد. اين مکان امروزه در خيابان شمشيري، خيابان شهيد علي‏اکبر رعنايي در جنوب فرودگاه مهرآباد واقع شده و تحت نام ورزشگاه ورزنده خوانده مي‏شود.

6ـ تأسيس و وقف مسجد اميرالمؤمنين (عليه السلام) در زميني به مساحت بالغ بر 1256 متر مربع همراه با يک باب خانه براي سکونت پيش‏نماز مسجد و فهرست طويلي از موقوفات مربوط به مسجد که در سال 1345 به ثبت ادارة اوقاف رسيده است. اين مسجد در منطقة 9 شهرداري، خيابان شهيد عبدالله صفري، نبش خيابان شهيد محسن نجفي، پلاک 14 در جنوب فرودگاه مهرآباد قرار دارد.

7ـ تأسيس و وقف مدرسة حرفه‏اي دخترانه به سال 1346 در خيابان مهرآباد تهران که در آن زمان خارج از حوزة مرکزي شهر قرار داشت و جزو املاک خانوادگي زهراسلطان محسوب مي‏شد. در وقف‏نامة مربوطه آمده است که صرفاً زمين مورد مصالحه بايد براي احداث مدرسة حرفه‏اي دخترانه با نام «مدرسة حرفه‏اي دخترانة نظام‏مافي» مورد استفاده قرار گيرد. ضمناً تصريح شده که مدت اين صلح‏نامه 99 سال خواهد بود و وزارت آموزش و پرورش جز به اين نيت و اين نام، حق هيچ گونه دخل و تصرف ديگري در اين مدرسه ندارد.

8ـ وقف آموزشگاه حرفه‏اي مخصوص ناشنوايان و لال‏ها در زميني به مساحت 3031 متر مربع و اختصاص موقوفاتي به آن به شرط آنکه در آن صرفاً آموزشگاه و يا آسايشگاه احداث شود که به سال 1347 در تهران و در منطقة مهرآباد آموزشگاه حرفه‏اي احداث شد. در طول تمام سال‏هاي بعد نيز کلية امور مربوط به نقاشي، تعميرات، تکميل و تأسيس مستغلات جنبي اين مرکز بر عهدة خود زهراسلطان قرار داشت.

9ـ ايجاد و وقف مرکز بهداشتي و درماني زهرا نظام‏مافي واقع در خيابان پادگان، خيابان شمشيري، کوچة شهيد محمودعلي کرمي در جنوب فرودگاه مهرآباد نيز يکي ديگر از اقدامات نيکوکارانة آن بانوي بزرگوار به شمار مي‏آيد [۳۲] 10- موقوفة عبدالله رضوي (خراسان) عبدالله رضوي در سال 1343 کلية اراضي و اشجار و باغات خود در سوران را به جز اراضي تفکيک شده، وقف کرد. عوايد حاصل از موقوفه بايد طبق نظر واقف بدين صورت مصرف گردد: 40% از عوايد موقوفه براي ساختمان درمانگاه و مداواي بيماران، 30% از عوايد آن براي نگهداري، تغذيه و لباس ايتام که ساختمان آن در مزرعة سوران که دارالايتام ميرزاي ناظر ناميده خواهد شد و واقف احداث بنا خواهد کرد هزينه خواهد شد. 10% از عوايد موقوفه به مصرف روضه‌خواني و اطعام در محل سوران خواهد رسيد و بيست درصد بقيه نيز سهم متولي است ـ که از اولاد او خواهد بود ـ به شرط اينکه توان ادارة موقوفه را داشته باشد. مرحوم عبدالله رضوي در سال 1357 بخش ديگري از املاک خود را شامل اراضي حسين‏آباد اراضي بژمهن، اراضي نکاح، عامل و مستغلات سراي سيگاري و اراضي ديگر در روستاهاي مختلف و در شهرهاي تهران و بندر انزلي و... را در قالب اساس‌نامة شمارة 588/114 در تاريخ 6/3/1357 به صورت بخش ديگري از موقوفة سوران درآورد که در جهت تقويت مصارف مذکور در وقف‏نامة سال 1343 آن مرحوم است. اين موقوفه به صورت يک مجموعة عظيم درآمده است و با کد 459 در ناحية يک ادارة اوقاف مشهد شناسايي مي‏شود. اين موقوفه که مي‏توان آن را در هشت گروه دسته‏بندي کرد، داراي 917 رقبه، شامل بخش وسيعي از اراضي مزرعة سوران واقع در 22 کيلومتري شمال غرب مشهد، ، اراضي حسين‏آباد کرماني‏ها، ششدانگ مزرعة بژمهن واقع در جاده مشهد، اراضي نکاح، عامل، رقبات واقع در خيابان امام رضا، بازارچة حاج آقا جان، فلکه حضرت‏سراي سيگاري به اضافة چند منزل، هتل و سرا در شهرهاي مشهد، تهران و بندرانزلي است [۳۳] (مهدي جهاني، ص56) در حال حاضر گذشته از اطعام و انفاق، درمانگاه و مجتمع آموزشي و پرورشي شبانه‏روزي، مهم‏ترين بخش‏هاي عام المنفعة موقوفه هستند. مجتمع آموزشي و پرورشي (شبانه‏روزي) عبدالله رضوي نيز جهت تحصيل و زندگي پسران يتيم در مقطع راهنمايي در سال‏هاي 1374ـ1375 به اهتمام ادارة کل اوقاف و امور خيرية خراسان با 3500 مترمربع زيربنا در زميني به مساحت 17 هکتار از اراضي سوران احداث و افتتاح شد. درمانگاه عبدالله رضوي (ميرزاي ناظر) در سال 1365 با 418 متر زيربنا احداث و افتتاح شد. اين درمانگاه داراي چهار بخش پزشکي، دندانپزشکي، مامايي و تزريقات است و عمدة خدمات آن به صورت رايگان انجام مي‏گيرد. عزاداري و اطعام که يکي ديگر از موارد مصرف موقوفه است همه ساله در ايام عاشورا صورت مي گيرد.

نتيجه

در بخش آغازين اين مقاله به ذکر برخي مصاديق خيرانديشي و نوع‌دوستي در بين بعضي اديان و ملل پرداختيم و يادآور شديم که همة اديان در زندگي جمعي به نوع‌دوستي، خدمت‌رساني و دستگيري نيازمندان تأکيد دارند؛ آنگاه گوشه‌هايي از نقش وقف در فرهنگ اسلامي را بيان نموديم و معتقديم در فقه اسلامي، نهاد وقف جايگاه ويژه‌اي دارد و يکي از اجزاي اقتصاد اسلامي را تشکيل مي‌دهد. در ادامه به اهداف سازمان ملل متحد و کنفرانس اسلامي پرداختيم و در پايان به ذکر مصاديق و نوع مصارف درآمد موقوفات و تنوع اين سنت حسنه اشاره کرديم و يادآور شديم که در بخش‏هاي مختلف اجتماع کدام‏يک از نيازها وسيلة کدام دسته از موقوفات حل و فصل خواهد شد و اينک تصريح مي‌کنيم:

1- قبل از آنکه دولت مدرن امروزي شکل بگيرد، مشارکت گسترده و باور و اعتقاد مردم در کمک به همنوع و تلاش براي حل و فصل مشکلات فرهنگي ـ اجتماعي جامعه کاملاً مشهود و مشخص بوده است. پس دولتمردان بايد زمينة بازگشت به فطرت و طبيعت بشر را بيشتر فراهم و بستر مشارکت مردم در حل و فصل مشکلات را آماده کنند.

2- سازمان‌هاي ملل متحد و کنفرانس اسلامي بايد زمينة مشارکت و ريشه‌هاي اعتقادي و فرهنگي ملل مختلف در مشارکت امور خير را بيشتر بررسي و راه‏هاي احياي آن را در کنار دولت مدرن فراهم نمايد.

3- با برگزاري نشست‏ها و فراخوان مقالات، مصاديق مختلف موقوفات و اقدامات خيرخواهانه در کشورهاي مختلف جمع‌بندي و تجارب و يافته‌هاي علمي مبادله گردد.

4- با رعايت مقررات بين‌المللي زمينه‌هاي لازم جهت مشارکت بيشتر خيّران در تأمين نياز ساير ملل فراهم شود.

5- تلاش گردد سازمان‌هاي خيريه و واقفان و خيّران به‏دور از مسائل سياسي صرفاً در عرصه‌هاي فرهنگي ـ اجتماعي فعاليت کنند.

6- با نشست‏هاي ساليانه يا چندساله در عرصة بين‌المللي يا کشورهاي اسلامي از واقفان و خيّران برجسته تقدير و تشکر شود.

7- زمينة خدمت و ارائة خدمات تخصصي کارشناسان و افراد کارآمد در مناطق محروم فراهم گردد.

منابع و مأخذ

احمد بن سلمان، مقدمه اي بر فرهنگ وقف، چاپ سازمان اوقاف و امور خيريه. برهان بن يوسف، فروهر، نيکوکاري و داد و دهش در ايران باستان، چاپ دوم، 1357. حکمت، علي اصغر، تاريخ اديان، تهران: ابن سينا، چاپ اول، 1348. جناتي، محمد ابراهيم، «وقف از ديدگاه مباني اسلامي»، وقف ميراث جاويدان، ش 5، بهار 1373. جهاني، مهدي، «موقوفات خراسان»، وقف ميراث جاويدان، ش 27 دفتر سازمان ملل متحد در تهران، نظام ملل متحد در جمهوري اسلامي ايران، چاپ اول 1386. دورانت، ويل، تاريخ تمدن، ترجمة احمد آرام، تهران: انتشارات سازمان آموزش انقلاب اسلامي، چاپ سوم، 1370. روابط عمومي سازمان اوقاف و امورخيريه، ربع قرن تلاش فرهنگي ـ اجتماعي و عمراني، سازمان اوقاف و امور خيريه 1383. سپنتا، عبدالحسين، تاريخچه اوقاف اصفهان، ادارة کل اوقاف اصفهان؛ 1346. عالم‌زاده، هادي، «نخستين موقوفه در اسلام»، وقف ميراث جاويدان، ش 3، پاييز 1372. عبدالحليم عمر، محمد، «نظام وقف اسلامي و نظام‌هاي مشابه در جهان غرب»، ترجمة علي زاهدي، وقف ميراث جاويدان، مؤسسة فرهنگي هنري راسخون، ش 69؛ بهار 1389 فرشتيان، حسن، «بنياد اوقاف و امور خيرية فرانسه»، وقف ميراث جاويدان، ش 37، بهار1381 گزارش مطالعات تطبيقي قرارداد سند همکاري سازمان اوقاف و امور خيريه و دانشگاه امام صادق (عليه السلام)، پاييز و زمستان 1386. لطيفي، ميثم، پرتوي از سيماي وقف در ايران اسلامي، سازمان اوقاف و امور خيريه، 1387. مؤمني، مصطفي، «بنيادهاي وقفي در آلمان فدرال»، وقف ميراث جاويدان، ش 8 ، زمستان 1373 مجلسي، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، بيروت: مؤسسة الوفاء، 1404 ق. ملک‌زاده، الهام، «اقدامات خيريه و موقوفات زهراسلطان مافي "فرمانفرمائيان"»، وقف ميراث جاويدان، ش 49. ناس، جان، تاريخ جامع اديان از آغاز تا امروز، ترجمة علي اصغر حکمت، تهران: پيروز، 1344.

پانویس

  1. تاریخ ادیان، ص26 .
  2. تاریخ تمدن، ج7، ص251-253 .
  3. تاریخ ادیان، ص293 .
  4. دادودهش در ایران باستان، ص36 .
  5. مقدمه ای بر فرهنگ وقف، ص41 .
  6. اگر چه به طور مستقیم سخنی از وقف اموال در قرآن به میان نیامده است اما از برخی آیات می توان چنین استنباطی کرد، مانند : سوره بقره آیات 261تا 267، سوره کهف، آیة 46، سورة مریم، آیة 76 .
  7. «نخستین موقوفه در اسلام»، ص76.
  8. بحار الأنوار، ج2، ص22.
  9. «وقف از دیدگاه مبانی اسلام»، ص53 .
  10. تاریخچه اوقاف اصفهان، ص37 .
  11. «نظام وقف اسلامی و نظام های مشابه در جهان غرب»، ص116 .
  12. مطالعات تطبیقی، ص49.
  13. «نظام وقف اسلامی ونظام های مشابه در جهان غرب»،ص116 .
  14. مطالعات تطبیقی، ص74.
  15. بنیاد اوقاف وامور خیریه فرانسه و نقش آن در توسعة سیاسی، فرهنگی واجتماعی، حسن فرشتیان، ص87 .
  16. بنیادهای وقفی در آلمان فدرال، مصطفی مومنی، ص95 .
  17. مطالعات تطبیقی، ص53 .
  18. سازمان ملل متحد در ایران، ص8.
  19. همن ، ص14 .
  20. همان، ص16.
  21. همان، ص18 .
  22. همان ، ص20 .
  23. همان، ص30.
  24. همان، ص32.
  25. همان، ص34 .
  26. پرتوی از سیمای وقف در ایران اسلامی، ص16و17 .
  27. پیشین، ص23 .
  28. همان، ص32 .
  29. ربعقرن تلاش فرهنگی-اجتماعی وعمرانی، ص113 .
  30. همان، ص117 .
  31. همان، ص131 .
  32. «اقدامات خیریه وموقوفات زهرا سلطان مافی"فرمانفر مائیان"»، ص95 .
  33. «موقوفات خراسان»، ص56 .