بازخوانی ونگرش در وقفنامه (ملا احمد خلف ملا محمد جعفر بیدگلی)

مؤلف:مهدی باریکرسفی چکيده اين مقاله به بررسي اجزاء و ساختار ظاهري و دروني وقفنامه‌اي مي‌پردازد که در آن مقداري از آب و اراضي دشت عالي آباد شهرستان آران و بيدگل وقف گرديده است. واقف آن يکي از علماي بزرگ شهرستان آران و بيدگل يعني ملا احمد بيدگلي مي‌باشد. وي فرزند ملا محمد جعفر از خاندان علمي جبل عامل بوده که براي ترويج تشيع به اين منطقه مهاجرت کرده‌اند. ملا محمد باقر، ملا علي اکبر، ملا محسن، ملا محمد حسين، ملا ابوالقاسم از عالمان اين خاندانند. اين وقفنامه به خط مبارک عبدالباقي بن محمد تقي الطباطبايي بيدگلي(م 1285 ق) که از علما و ناموران آران و بيدگل است در سال 1293ق به رشته تحرير درآمده است. هدف از بررسي اين وقفنامه، ويژگي خاص در ساختار کامل و دقت تحرير آن است که هر موضوع وقفنامه اعم از نام واقف، موقوف عليه، موقوفه و متولي بسيار دقيق و به تفضيل شرح داده شده که حاکي از اشراف واقف و کاتب به مورد وقف و تدقق در زمان و مکان اداي نيت بوده است. همچنين دو سال پس از وقف فوق، واقف دورانديش وقف ديگري در ادامه همين وقفنامه به رشته تحرير درآورده است. از آنجا که واقف و نويسنده وقفنامه از فقهاي منطقه بوده‌اند در بررسي و بازخواني وقفنامه مذکور نتايجي منتج مي‌گردد از آن جمله کتابت مفصل وقفنامه با دقت نظر در ثابت ماندن کلمات وقفنامه است و به همين منظور در انتهاي وقفنامه، نويسنده نسبت به تغيير خط و نوع نوشتار، هشدار داده است. ديگر نتيجه آن که نگاه واقف و کاتب بر اجزاي وقفنامه بسيار دقيق و هنرمندانه است به شکلي که تمام اجزاء به خوبي شرح داده شده تا هرگز راه گريز از آن ميسر نگردد. کليدواژه‌ها: وقفنامه، مزرعه عالي آباد، ملا احمد خلف، ملا محمد جعفر بيدگلي. مقدمه شهرستان آران و بيدگل از توابع استان اصفهان، با وسعت 6051 کيلومتر مربع، در شمالي‌ترين نقطه استان اصفهان واقع است. اين شهرستان که در حاشيه جنوب غربي کوير مرکزي ايران واقع شده، از شمال به درياچه نمک و استان‌هاي سمنان و قم، از مشرق به شهرستان‌هاي نطنز و اردستان، از جنوب و جنوب غرب به شهرستان کاشان محدود مي‌شود. ارتفاع متوسط اين شهرستان از سطح دريا 912 متر مي‌باشد. قرار گرفتن آران و بيدگل در نزديکي شهرهاي قم، کاشان و ري و ارتباط آن با شهرهاي ياد شده و نيز مهاجرت سادات و علويان حجاز و عراق به ايران و اقامت در اين مرکز، اين شهر را به صورت شهري مذهبي تبديل نموده است. و همچنين تلاش و همت علماي شهر در پرورش باورهاي مذهبي مردم به‌ويژه نگاه خاص ايشان به موضوع وقف و اهميت آن در زندگي مادي و معنوي مردم منجر به شکل‌گيري قريب به 1000 موقوفه در شهرستان شده است که موقوفه «ملا احمد خلف ملا محمد جعفر بيدگلي» از جهاتي قابل توجه مي‌باشد. با توجه به آيات قرآن کريم و روايات حضرات معصومين عليهم‌السلام از آنجا که وقف هم از جهت مادي و هم از لحاظ معنوي بر رشد و ارتقاي فرد و جامعه تأثيرگذار بوده، جايگاه بسيار ويژه‌اي در زندگي فردي و اجتماعي انسان دارد به شکلي که برطرف نمودن و کاستن بسياري از مشکلات فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي از قبيل هزينه ازدواج، دارو و درمان، اشتغال و ... از طريق موقوفات ميسر گرديده و چون وقف به عنوان صدقه‌اي جاريه در طول زمان جاري و ساري مي‌باشد و در موضوعات مختلف مادي و معنوي دخيل است فرايند احياگري در فرد و جامعه دارد. پرداختن به اصل يک وقفنامه و اجزاي ساختاري آن مطالب بسيار مفيدي را در پي دارد؛ اين نوشتار به همين جهت تقديم مي‌گردد. متن وقف اول [در ساختار وقفنامه ابتدا به حمد خداوند تبارک و تعالي و درود بر فرستاده او، پيامبر اکرم صلّي الله عليه وآله وسلم و خاندان عصمت و طهارت عليهم‌السلام پرداخته و در ادامه به تحسين و ترغيب به خيرات پرداخته مي‌شود.] هو الواقف علي النيات <ref> اوست خداوندی که برنیت ها آگاه است. بسم الله الرحمن الرحيم و بِه ثقتي و اعتمادي <ref> به نام خداوند بخشنده بخشایشگر وتوکل واعتمادم به اوست. ، الحَمدُ لله الذي فَلقَ الحَبَ و النَوي <ref> سپاس خدای را که شکافنده دانه وهسته است . بر گرفته از آیه « إنّ اللهَ خَالِقُ الحَبَّ والنّوی یُخرِجُ الحَیَّ مِنَ المَیِّتِ مِنَ الحَیِّ ذَلِکُمُ الله فَأنّی تُؤفَکُون».الأنعام /95. و خَلقَ الأَرض و السمواتِ العُلي <ref> و زمین وآسمان بلند را آفرید . بر گرفته از آیه « َتنزِیلاً مِمَّن خَلَقَ الأَرضَ و السَّماواتِ العُلی ». طه/4. الواقف بِما فَوقَهُن و ماتَحتَ الثَري <ref>

خدایی که به فراتر از آسمان ها وآنچه در زیر خاک پنهان است آگاه است . بر گرفته از آِیه «لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فی الأَرضِ وَما بَینَهُما وَ ما تَحتَ الثَّری» طه /6.

العالم بالسِر و ما هو أخفي

<ref> او که اسرار –حتی پنهان تر از آن –را نیز می داند. برگرفته از آیه«َو إِن تَجهَر بِا لقَولِ فَإنَّهُ یَعلَمُ السِّرَّ وَ أخفَی». الذي خَلقَ الإنسان و علمَه الهُدي و أراه طَريقَ الرشدِ و الردي المطلع بما هو يعلن و ما في الصدور يخفي و هو يجزي عباده و لايجزي <ref> خداوندی که خالق انسان است ومسیر هدایت را به او تعلیم داده وراه رشد وضلال را بر او نمایان ساخته ، خدایی که بر آنچه که آشکار است و آنچه در قلوب مخفی است، مطلع است کسی که بند گانش را پاداش داده وکیفر نخواهد کرد. والصلوة و السلام علي رسوله المبعوث علي الوري و منجي عباده من أودية الضلالة و الغوي و هادي الخلق الي طريق النجاة و الهدي و آله و اولاده الذين حبّهم يطفي النار و نورهم لا يطفي و لعنة الله علي اعدائهم من اهل البغي و الطغي <ref> ودرود وسلام برفرستاده خداوند، مبعوث برمردم وروز گار ونجات دهنده بندگان خدا از دره های ضلالت وجهالت وپیامبری که هدایتگر خلق به سوی راه نجات وهدایت است ودرود وسلام برخاندان پیامبر واولاد او کسانی که محبت ایشان آتش جهنم را خاموش ونور ایشان هرگز خاموش نگردد و لعنت خداوند بردشمنان ایشان از متجاوزان وستمگران. . اما بعد، غرض از تسطير و ترقيم اين ارقام خجسته فرجامِ فيض بخشا و باعث بر تمجيد و تختيم اين کلام ميمنت انجامِ مثوبت افزا، شرعيه المبدأ و المنتهي <ref> ابتدا وانتها ی وقفنامه مطابق موازین شرع مکتوب گردیده است. ، موفور الخير و کثير البلوي <ref> مملو از خیر وتجربه وافر. ، ذکر و بيان اين مقصد و تبيان اين مدعي است که چون عالي جناب <ref> مرسوم در وقفنامه نویسی معرفی اشخاص با القاب خاص ایشان است که به دور از تعارف می باشد والقاب نوشته شده می بایست در خور شأن اشخاص می باشد. شامخ الألقاب، قدوس انتساب، فضائل مآب، معارف و کمالات اکتساب، حقايق و دقائق آداب، افتخار الأطياب و قدوه الأنجاب، العلام الفهام و البحر القمقام، مقتدي الأنام مولي الخاص و العام طائف بيت الله الأحد و أشرف تابعي سنن الرسول الممجّد صلّي الله عليه وآله وسلم کهف الحجاج و الزائرين الحاج ملا احمد دام ظله العالي خلف مرحمت و غفران پناه، رضوان جايگاه، عليين آرامگاه، المبرور المغفور، الساکن في دار السرور، بندگان خلد آشيان، فردوس مکان، المرحوم السعيد، المتغمر في بحار رحمة الله الملک الأکبر <ref> غریق در یایی رحمت خداوند ملک بزرگ مرتبه. ، الحاج ملا محمد جعفر بيدگلي اسکنه الله في بحار رحمته و غفرانه و آواه في بحبوبه جنانه <ref> خداوند او را در دریای رحمت ومغفرت خویش ساکن گرداند ودر میان بهشت خویش جای دهد. ، از توفيقات رباني و تأييدات سبحاني و تسديدات يزداني به اکتساب جل اخلاق حميده معروف و به اجتناب از کل اوصاف رذيله موصوف است و همواره همتش به کسب مثوبات باقيه و تحصيل قربات جاريه مصروف است و پيوسته خيرات جاريات را طالب و باقيات صالحات را راغب است لهذا در أسعد أزمان روزگار و أشرف اوقات ليل و نهار ضحوة يوم الجمعه العشرين من شهر المبارک المنتسب الي سيد الأبرار صلّي الله عليه وآله وسلم سنه ثلث و تسعين و مأتين و الف(1293) من هجره الرسول المختار <ref> ظهر روز جمعه بیستم ماه منتسب به رسول اکرم صلّی الله علیه وآله وسلم (یعنی ماه شعبان) سال هزار و دویست و نودو سه هجری قمری.

، تقرباً الي الله الملک الغفار

<ref> برای تقرب به خداوند فرمانرواو پوشاننده گناهان . و توفيقا للأمن من سخط القهار <ref> و(راهی برای)موفق شدن برای رهایی از خشم الهی . تحصيلاً للسعادة في يوم القرار <ref> (رهای برای) حصول سعادت اخروی.

و تثبيتا بسنن النبي المبعوث علي العبيد و الأحرار

<ref> واستوار ساختن سنت پیامبر مبعوث شده بربندگان وآزادگان. و رجاءً شفاعة خاتم انبياء الله الجبار الستار <ref> به امید شفاهت خاتم پیامبران خداوند جبار وپوشاننده عیوب. و طمعاً في مجاورة الأئمه الأطهار <ref> ودست یابی به مجاورت با ائمه طاهرین علیهم السلام . و مرافقة الأولياء الله الأخيار <ref> وهم نشینی با اولیای برگزیده خداوند. در حال صحت بدن و نفوذ اقرار و سلامت نفس و حصول رغبت و اختيار وقف صحيح مؤبد شرعي و حبس صريح مخلد ملي نمود جناب مستطاب سابق الألقاب بر حضرت خامس آل عبا و ثالث أئمه هدي سيد الشهداء سبط الرسول المصطفي صلّي الله عليه وآله وسلم و ابن علي المرتضي و أخ الحسن المجتبي نور العينين و فخر الکونين و ضياء الخافقين المظلوم الغريب و المحروم الکئيب و العطشان التريب والظمآن النهيب، ابي عبد الله الحسين صلوات الله عليه و علي آبائه و اولاد المصطفي همگي و تمامي مجاري المياه بيست سرجه من جمله يکصد و پنجاه سرجه که يک شبانه روز است از اصل ده شبانه روزات مدار قنات مزرعه عالي آباد من مزارع قريتين بيدگل و آران من توابع دار المؤمنين کاشان منيت عن النوائب و الحدثان <ref> از حوادث واتفاقات محفوظ باشد. با جميع توابع و لواحق از آبار و اراضي و صحاري و غيره من اللواحق و المتفرعات المشترکه المشاعيه بين ملا ک المزرعه بقدر الحصه به انضمام کافه و قاطبه قطعات اراضي معينه معلومه مفروزه تابعه و فاضله متعلقه به مجاري مسطوره در مزرعه مزبوره به موجب تفضيل ذيل السطور به حدودها و هي ثلث عشره <ref> وآن سیزده فقره است.

:  

1. قطعه زمين دشت بالا، هشت قفيز و 8 قصبه و نيم، حدي به زمين حاجي رمضانعلي حاجي سيد من الطرفين، حدي حاجي علي اکبر، حدي حاجي مير عابدين قصاب. 2. قطعه زمين پاي ... شهره هفت قفيز و نيم قصبه حدي آقا محمد رضا آقا عبد الباقي، حدي ورثه علي استاد باقر، حدي علي اکبر استاد حسين، حدي عيال عالي جاه حاجي ميرزا يحيي. 3. قطعه زمين ريگستان شهره يک جريب و 6 قفيز است حدي حاجي عبد الوهاب من الطرفين، حدي حاجي علي اکبر حاجي ابراهيم، حدي به شارع. 4. قطعه زمين سر بيشه خليل آباد شهره يک جريب و 7 قصبه و نيم، حدي حاجي رجبعلي حاجي عبد الکريم، حدي حاجي مير عابدين، حدي ورثه مرحوم حاجي ملا عبد الهادي، حدي ... خليل آباد. 5. قطعه سرلت کشه مجد شش قفيز و 6 قصبه حدي به شارع عام من الطرفين حدي ملا عبد الرحمن کاشاني، حدي .... و زمين حاجي رجبعلي. 6. قطعه زمين کهرک شهره 9 قفيز حدي حاجي علي استاد رمضانعلي، حدي رمضانعلي حسين، حدي ورثه آقا ميرزا باقر و آقا ميرزا اسد الله، حدي ورثه حاجي حسين شهرابي. 7. قطعه زمين کهرک شهره 6 قفيز و 6 قفيز حدي محسن جعفر ملا جعفر، حدي ... علي حاجي عبد الله، حدي جناب حاجي ميرزا حسين، حدي مستأجري رمضانعلي گنجي شهره. 8. قطعه زمين بالا خليل آباد شهره يک جريب و 7 قفيز و 7 قصبه حدي به شارع، حدي مستأجري ابراهيم حاجي عبد الله، حدي حاجي مير عابدين، حدي حاجي عبد الوهاب. 9. قطعه زمين پابوستان امين پيش مسجد عليا يک جريب و 2 قفيز و 3 قصبه حدي شاه جوي، حدي آقا محمد حاجي رمضانعلي، حدي حاجي عبد الوهاب، حدي وقفي رضا استاد حسين. 10. قطعه زمين بوستان اول شهره پنج قفيز و 4 قفيز است حدي حاجي علي اکبر حاجي ابراهيم من الطرفين، حدي حاجي علي حاجي...، حدي محمد صباغ گنجي شهره. 11. قطعه زمين ... شهره 4 قفيز است حدي ورثه مرحمت پناه حاجي ملا عبد العلي من الطرفين، حدي حاجي رمضانعلي، حدي حاجي علي اکبر حاجي ملا ابراهيم. 12. قطعه زمين ... راسته شهره يک جريب و يک قفيز حدي علي اکبر حسن بيک، حدي ورثه حاجي محمد رضا حاجي ...، حدي رمضانعلي گنجي شهره، حدي محسن جعفر ملا غفور. 13. قطعه واقعه در دشت بالا شش قفيز و 3 قصبه ... حدي به شارع از آن داخل وقف است حدي ملا محمد ملا مهدي، حدي محسن جعفر ملا منصور، حدي حاجي مير عابدين، حدي حاجي رمضانعلي و حاجي علي جندقي. که همه ساله اجاره آن به مصرف مخارج پنجاه و دو مجلس ذکر مصائب و مناقب اهل البيت عليهم‌السلام رسد در عرض سال در هفته يک مجلس و زمان آن از طلوع آفتاب يوم پنجشنبه الي غروب آفتاب روز جمعه است <ref> در کلام ائمه معصومین علیهم السلام برای اهمیت دو روز پنجشنبه وجمعه روایات فراوانی نقل شده است.

در ظرف اين دو روز و يک شب هر وقت ممکن شود و متولي خواهد، اختيار نمايد و اختيار مکان مجلس چه در قريه مسطوره أعني بيدگل و چه در غير آن، با متولي مي‌باشد و بايد تمام مال الاجاره کل موقوف مرقوم در هر عام بر اسابيع آن عام توزيع و تقسيط شده قسط هر أسبوع به مصرف آن برسد به طريق تعادل و تسويه الا به تفاوت و به تسامح براي مصرف آن در هر اسبوع آنچه قسط آن است صرف اجرت يک نفر واقعه خوان و قليان و نحو آن شود و اگر وفا به تمام مرسومات نکند اقتصار به روضه خوان و گلاب و قليان شود و اگر از اينها فاضل آيد، يا عدد روضه خوان را زايد نمايند يا آنکه در هر فصل آنچه مناسب است از مطعومات و مشروبات و فواکه تهيه کرده در مجلس تعزيت اهل تعزيه و مستمعين صرف نمايند و لو به طريق الاطعام و الضيافه و چنانچه قليان و اجزاء آن بقدريکه در مجلس ضرور باشد از قبل متبرعي خواه متولي و يا غير آن به هم رسد <ref> از طرف متولی یا دیگری به شکل رایگان بخشش وعطا شود. ، متولي وقف مأذون است که به قدر لازم از مال الاجاره وقف ابتياع نمايد و در غير مصرف آن مهماً امکن استعمال ننمايد و توليت آن را مادام الحيات و أطول الله عمره <ref> خداوند عمر او (وقف) را طولانی گرداند. به نفس نفيس خود مفوض داشتند و بعد به جهت اوثق اولاد ذکور خود و بعد، از براي ذکور اولاد اولاد ذکور نسلا بعد نسل و بطنا بعد بطن علي سبيل الترتيب مع الوصف المرقوم اليهم کانوا اوثق و مع فقد الوثاقه في الطبقه السابقه و ... في الطبقه اللاحقه تقدمت اللاحقه علي السابقه و مع الإنقراض العياذ بالله از براي أورع و أتقي و أوثق مؤمنين از اهل قريه مسطوره أعني بيدگل و نظارت وقف مزبور با عدول مومنين از اهل قريه بيدگل است مع تقدم الموصوف بالعدالة لو وجد في الأولاد الذکور سواء کان في الطبقه التي فيها المتولي أو في الطبقه اللاحقه به اين طريق که سالي يک نوبت متولي محاسبه خرج و دخل خود را در عمل وقف به نظر ناظر يعني يکي از عدول رسانيده او را از داد و ستد خود مطلع نمايد و بر متولي است که هر پنج سالي يک نوبت يا اقلاً ده سالي يک دفعه تجديد نظر در اراضي موقوفه نموده از نو مساحت کند و به دست مستأجر سپارد و هرگاه خود متولي مباشر زراعت آن نخواهد بود پنج سال يا ده سال يکدفعه اجاره نامه معتبره از مستأجر بگيرد و در آن قدر مساحت اراضي را به حدود مجدده ثبت وضبط نمايد که در آنها حيف و ميل نشود و هميشه به حدود معلوم و اسامي جديد ملاک جوانب، معروف و موصوف بوده باشد وقفاً صحيحاً شرعياً و حبساً صريحاً مليّاً بحيث لا يباع و لا يرهن و لا يوهب و لا يملک بوجه من الوجوه و سبب من الأسباب <ref> این است وقفی صحیح ،شرعی و جنسی صریح و ملی تدین گونه که غیر قابل خرید و فروش بوده و نمی توان به رهن دادو هبه نمی توان کرد وبه هیج وجه وبه هیج سبب کسی نمی تواند مالک آن شود. «فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَ ما سَمِعَهُ فَإِنَّما إِثْمُهُ عَلَي الَّذينَ يُبَدِّلُونَهُ» <ref> بقره /181. و غب اجراء صيغة الوقف المحرر کما صدر في الشرع الأنور <ref> بنابراین صیغه وقفی که نوشته شد مطابق شرع انور به اجرا در آمد. و جناب مستطاب واقف معظم اليه کافه و قاطبه مجاري و اراضي مفصله و مشروحه را از يد تصرف و تملک خود اخراج و مخلا ساخته حسب التوليه به موجب اجاره نامه عليحده به مستأجر معيني داده و تصرف و ... در آن نموده قبض و اقباض شرعي به عمل آمد و علاقه ملکيت منقطع و وقفيت لازم و مستقر گرديد و چنانچه احدي از آحاد ناس از راه حيله و تقلب و ... در صدد تخريب اين امر بر آيد و خواهد که به يکي از حيل شرعيه متوسل شده وقف مرقوم را باطل و فاسد کند چه از اقارب و اقوام و چه از اباعد و چه از علماء و چه از جهّال و عوام به غيرِ دستورِ مزبور عمل نمايد به لعن و عقاب ابدي ايزد جبار و سخط و عذاب سرمدي منتقم قهار، گرفتار گردد و از شفاعت خامس آل عبا و حمايت جد و پدر و مادر و برادر و اولاد آن شهيد راه خدا، محروم و بي نصيب ماند و قد تمّ هذا الطومار بعون الله الملک الجبار و خالياً من النقص و التکرار سالماً عن الجرح و التعديل عاريا عن التغيير و التبديل محفوظا عن المجود الإثبات مأمونا عن الحذف و الإسقاط ليس فيه حک و لا اصلاح و هو في الضوء و الوضوح کمشکاتٍ فيه مصباح ما دخل فيه ... غير القلم الذي به ابتداء محرره و به ختم إن وجد بعد في سطوره کلماته حک و اصلاح کان من عمل المبعدين عن الفوز و الصلاح و ان لو خط فيه شيء من التأسيس و التدليس کان ماشيا من لبس اتباع ابليس و قد استنسخ له من السواد المعتبر الممهور به امهار الأجلاء المتدفنين ... العشرة و العشرين و استودع عند العلماء الراشدين ... حتي يکون مأموناً من خيانة الخائنين و محفوظاً من بغي الباغين و طمع الطامعين و فساد المفسدين و من تصدي لا بطاله و تغييره و تبديله فعليه لعنة الله و الملائکة و الناس اجمعين <ref> ترجمه متن عربی :پس این طومار به مدد الهی تمام گردید(متنی)خالی از نقصوتکرار بدون خدشه وعیب ،عاری از تغییر و تبدیل ،بدون نیاز به اثبات ،محفوط از حذف و ساقط شدن ، در آن اضافه شدن واصلاحاتی نیست ودر وضوح ونور انیت همچون چراغدانی است که در آن چراغ پر فروغی است به جز خطی که در ابتدا و انتها ی متن آمده اگر کلماتی در سطر ها نوشته یا اصلاح شده باشد این کار از کسانیست که از رستگاری و صلاح بدورند،واگر خط جدید یا در وغینی در آن باشد از طرف پیروان شیطان است ومحققان نمونه برداری باید از نوشته ای باشد که ممهور به مهر بزرگان از علمای اعلام تأیید شده به شکلی که از خیانت خائنین مامون واز ظلم ظالمان طوع طمع کاران وفساد مفسدین محفوظ باشد ومتهدی. اللهم اغفر لواقفه و لوالديه و لإخوته في الدين و للشهود و ... و ... و المستمعين و محرره المذنب العاصي الحقير الفقير أن رحمه ربه عبد الباقي بن محمد تقي الطباطبائي البيدگلي آمين آمين آمين رب العالمين.

و قد حرره ذخراً اليوم يقوم الناس فيه الي الحساب و ارجو عند ذاک شفاعه جدي إذا ... مستحقاً للعذابي و جدتي الزهراء تشفع ... ليعفو عن ذنبي و يصفح عن عذابي و يعفو الله عن ذنب الشهود و کانوا غداً في الإضطراب و کان واقفه في ظل عرشٍ اذ الخلائق کانوا في انقلاب و للتاريخ قلت الوقف يسمي يکون الواقفه حسن الثواب

به سال غين و راء و صاد با جيم <ref> به حسب ابجد ،سال 1293 منطور است. سجل وقف شد ترقيم و تختيم

به روح پاک سالار شهيدان هزاران تحفه تکريم و تسليم

گواه و واقف و اين رو سيه را جنان <ref> بهشت. بادا مکان با عز و تکريم

مر ايشان را ز کوثر حق دهد آب و هم از سلسبيل و جوي تسنيم وقف دوم در هامش سمت راست وقفنامه وقف صحيح شرعي و حبس مخلد ملي نمود جناب مستطاب شامخ الألقاب الموفق بتوفيق رب الأرباب واقف معظم اليه مرقوم در متن ورقه تقرباً الي الله تعالي و طلباً لمرضاته همگي و تمامي قطعه زمين املس <ref> بیابانی که در آن هیچ گونه گیاهی نباشد . مشهور به زمين مراد آباد واقعه در دشت مزرعه حامد آباد ثلاثه، من مزاع قريه مزبوره متن که به مساحت دهاقين قريه مسطوره دو جريب است محدود به حدود اربعه مفصله ذيل السطر حدي به زمين ورثه مرحمت مآب آقا ميرزا محمد علي حاجي سيد محمد ...، حدي به زمين حاجي ابوالحسن و صباغها، حدي به زمين ورثه حسين صفر، حدي به شارع عام، بر قاريان فرقان حميد و تاليان قرآن مجيد از فرقه ناجيه اثني عشريه کثر الله امثالهم و اخذل اعدائهم که همه ساله اجرت آن در يکي از شهور متبرکه ثلث رجب و شعبان و رمضان در مجلسي که ذکر مصيبت مقرر در متن بر پا شود صرف يک ختم کلام الله اطعامي شود به هر کيفيت و به هر عده که وفا کند و توليت و نظارت آن به طريقي است که در متن مشروحاً قلمي گرديده و صيغه وقف با جميع شرايط و ارکان مقرره در شريعت مطهره جاري شد و قبض و اقباض شرعي به عمل آمده و وقفيت لازم و مستقر شد«فمن بدله بعد ما سمعه فانما اثمه علي الذين يبدلونه» اللهم تقبل منه و ضاعف اجره و قد وقع ذلک في شهر ذيحجه الحرام من شهور سنه 1295 غرصج

سجلات بالاي وقفنامه

1. هو، قد وقع الوقف کما رقم فيه لدي«محل مهر» اللهم صل علي محمد و آل محمد

2. لقد اعترف سلمه الله بما فيه لدي حرره «محل مهر» ناخوانا

3. هو لقد اعترف جناب الواقف دام فضله و عزه مما رقم في هذه الورقه المبارکه في شهر شعبان المعظم من شهور سنه 1293«محل مهر» ... محمد باقر

4. بسم الله خير الأسماء، اعترف جناب معظم له بما نسب اليه فيه لدي العبد الأثيم في شهر شعبان من شهور سنه 1293 حرره «محل مهر» ناخوانا «محل مهر» عبده اسماعيل ابن عبد الرزاق الحسيني

5. هو، لقد وقع الوقف المشروح بأسرها لدي حرره الخاطي «محل مهر» ناخوانا

6. اقر الواقف المعظم اليه بأن اليه ... لدي الأحقر الأقل حرره «محل مهر» يا من في کل فعالٍ محمود

7. هو، لقد وقع الوقف المرقوم مع شروطه المفصله عند الأحقر حرره «محل مهر» عبده الراجي ... ابن محمدرضا

8. هو الله تعالي، تشرف باسماع الإقرار منه دام مجده العالي بما سطر فيه حرره الأقل الأحقر «محل مهر» عبده محمد حسين ابن محمد باقر «محل مهر» عبده محمد علي

9. لقد اعترف جناب الواقف دام ظله العالي بجميع ما رقم فيه لدي الأحقر حرره الخاطي «محل مهر» رحمت الله ابن ... حسين

10. اعترف زيد فضله بما فيه لدي متناً و هامشاً «محل مهر» عبده ...

11. هو، لقد اعترف الواقف سلمه الله تعالي بما فيه لدي حرره «محل مهر» عبده...

12. اعترف دام مجده بما فيه المتن و الهامش لدي حرره

13. لقد اعترف زيد عزه بما رقم فيه لدي حرره «محل دو عدد مهر» ناخوانا

14. لقد وقع الوقف المرقوم مع جميع شرايطه المحرره فيه لدي حرره الخاطي

15. من الناظزين والمستمعين مجلس صدور العهد اقل خليقه المعترف الخاطي «محل مهر» ناخوانا

16. نمره 16 دفتر ثبت اداره معارف و اوقاف کاشان «محل مهر» اداره معارف و اوقاف کاشان

سجلات پايين وقفنامه

1. «محل مهر» الحمد لله الواقف علي السرائر و الضمائر

2. وقع الوقف المرقوم کما رقم و زبر في الهامش بحضوري حرره الخاطي «محل مهر» عبده عبدالباقي الطباطبائي

3. هو، اعترف دام ظله العالي بما فيه لدي حرره «محل مهر» عبده محمد حسين الحسيني

4. هو، اعترف ... بما فيه لدي حرره «محل مهر» اللهم صل علي محمد و آل محمد

5. هو، اعترف دام ظله بما فيه لدي حرره «محل مهر» ناخوانا

6. اعترف سلمه الله بما فيه لدي حرره في 2 محرم سنه 1296 «محل مهر» ناخوانا

7. «محل مهر» عبده عبدالباقي الطباطبائي

8. «محل مهر» عبده عبدالباقي الطباطبائي

9. «محل مهر» ناخوانا

منابع

1. قرآن کريم.

2. آرشيو تصاوير اداره اوقاف و امور خيريه آران و بيدگل.

3. العين، خليل بن احمد فراهيدي، چاپ دوم، انتشارات هجرت، قم، 1410 ق.

4. قاموس قرآن، سيد علي اکبر قرشي، چاپ ششم، دارالکتب الاسلاميه، تهران، 1371 ش.

5. کتابچه چراغان، مولف: محمدرضا بيدگلي، دستنويس: ميرزا ابوالقاسم طباطبايي، 1310 ق.