برخی از وجوه خیر در روایات: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «<div style=" font-family:B Nazanin; font-size:18px; text-align:justify;"> در روایات اهل بیت علیهم السلام د...» ایجاد کرد)
 
جز برخی از وجوه خیر در روایات» را محافظت کرد ([ویرایش=تنها مدیران] (بی‌پایان) [انتقال=تنها مدیران] (بی‌پایان)))
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۲۲


در روایات اهل بیت علیهم السلام در موارد متعددی از این کلمه استفاده شده است. با بررسی این روایات می توان نقش سازنده آنها را در زندگی افراد به خوبی لمس کرد.

مهارتی کردن خیرشناسی، خیرطلبی و خیرگزینی

در روایت زیر امیرالمؤمنین علیه السلام در تحلیلی از کلمه خیر، ملاک های بهره مندی فرد از خبر را بیان می نمایند. سئل على عليه السلام عن الخير ما هو فقال ليس الخير أن يكثرمالك وولدك ولكن الخير أن يكثر علمك و يعظم حلمك و أن تباهي الناس بعبادة ربك فإن أحسنت حمدت الله و إن أسأت اشتغفرت الله ولا خير في الدنيا إلا لرجلين رجل أذتب ذنوبا فهویتدارکها بالتوبة و رجل يسارع في الخيرات ولا يقل عمل مع التقوى و گیف يقل ما يتقبل. [۱] درباره خبر از حضرت سؤال شد.

فرمود: خیر افزون شدن مال و فرزند نیست، خیرآن است که دانشت زیاد، و بردباریت بزرگ گردد، و به بندگی پروردگارت به مردم مباهات نمایی، پس اگر خوبی کردی خدا را شکر کنی، و اگر بدی نمودی به طلب مغفرت برخیزی. خیری در دنیا نیست مگر برای دو نفر: مردی که مرتکب گناهانی شده و باتوبه جبران نماید، و مردی که به جانب کارهای خیر می شتابد. در روایت فوق سؤال کننده خیر را در داشتن مال و فرزند می پندارد و به او سطح بالاتری از خیر نشان داده می شود.

همچنین در حصری عقلی تمام وجوه خیر بیان شده است. (یعنی یکی از این دو حالت است و جز این نیست.

در این وجه جهت گیری کلی فرد در زندگی مورد توجه است. امثال این روایت مهارت خیرطلبی و خیرگزینی در زندگی را می آموزند.

زیرا در هر حال فرد به گزینشی مطلوب دست می یابد. بدین ترتیب اگر فرد گناه یا اشتباهی مرتکب شد با تدارک و جبران و توبه به خیر کشانده می شود و اگر کار خیر و مطلوبی انجام داد، به مرحله بالاتر آن کار خیر و معرفتی بیشتر نسبت به پروردگار نائل می شود.


ارتباط دهی بین نظام خیر و طيب

چنانکه در تعریف طیب گذشت، هر قابلیت و استعداد هم راستا با فطرت و حکم الهی که منجر به مطلوبیت و کارایی برای رشد و کمال می شود با کلمه طيب بیان می شود. بر این اساس مفهوم خیر مطلوبی است که چه در مقام وجود خارجی که به معنای خوبی های خارج از وجود انسان است و چه در مقام انتخاب که مربوط به گزینش شایسته انسان است خود نوعی طیب در مرتبه ای دیگر است.

در این مرتبه از طيب تفصيل و ترجیح به مفهوم طيب افزوده می شود. روایت زیر از جمله روایت هایی است که موضوع ولادت و طینت را که از موضوعات طیبات است با خیر مرتبط می کند. عن أبي جعقر و أبي عبد الله عليه السلام قال إن الله ځلق محمداً من طيئة من جوهرة تحت العرش و إنه كان لطينته تضځ فجبل طيئة أمير المؤمنين عليه السلام من تضح طينة رسول الله صلى الله عليه و آله و كان لطينة أمير المؤمنين عليه السلام نضځ قجبل طينتنا من نضح طينة أمير المؤمنين عليه السلام و گان لطينتنانضح فجبل طينة شيعتنا من نضح طينتنا فقلوبهم تجئ إلينا و قلوبنا تعطف عليهم تعطف الوالد على الولد و نحن ځير لهم وهم ځيرلنا و رسول الله صلى الله عليه و آله لنا خیر ونحن له خیر . [۲] خداوند محمد را از طینتی از گوهر عرش آفرید و همانا طینت او دارای رشحاتی از آب بود که از آن طینت امیرالمؤمنين عليه السلام سرشته شد و از رشحات طینت امیرالمؤمنين عليه السلام طینت ما سرشته شد و از رشحات طینت ما طینت شیعیان ما سرشته شد به همین دلیل است که قلب های آنها به ما مشتاق است و قلب های ما عطوفت ویژه ای بر آنها دارد.

همانند عطوفتی که پدر بر فرزندش ابراز می کند. ما برای ایشان خیر هستیم و ایشان نیز برای ما خیرهستند و [[رسول خدا صلى الله علیه و آله]] برای ما خیر است و ما برای رسول خدا صلى الله عليه و آله خیر هستيم در این روایت همان طور که برای طیب مراتبی بیان شده، برای خیر نیز مراتبی به همان نسبت ولی با معنایی متفاوت بیان شده است. خیر بودن در اینجا همانند طيب، نوعی موقعیت داشتن برای کمال است و تفاوت آن با طیب در فرایند توجه به آن و نیز نوع منفعت آن می باشد. در طیب به قابلیت و استعداد و در خیر به منفعت و بهره اشاره دارد.

تبیین چگونگی جریان خیر در گوهر انسان

انسانی که به کمال خود نزدیک می شود بهترین عباد می شود. این بدان معناست که انسانها در مسیر کمال خود دارای طیف های مختلفی هستند که از بین این طیف ها برخی بر برخی از منظر الهی ترجیح دارند. این رجحانی که خداوند به برخی میدهد بر اساس ملاک هایی است که برای نوع بشر تبیین کرده است. بدین ترتیب برای او راه هایی قرار داده شده که می تواند نسبت به بقیه خود را به خدا نزدیک تر نماید. روایات زیر به برخی از این راه ها اشاره دارد و تفصيل این راه ها در فصول آتی آمده است. عن أبي جعفر عليه السلام قال سئل التي صلى الله عليه و آله عن خيار العباد فقال الذين إذا أحسنوا اشتبشروا و إذا أساءوا استغفروا وإذا أغظوا شگژوا و إذا ابتلوا صبروا و إذا أغضبوا غفروا [۳] از پیامبر صلى الله عليه و آله از اینکه بهترین بندگان چه کسانی هستند سؤال شد. حضرت فرمودند کسانی که وقتی بدی می کنند استغفار می کنند و وقتی به آنها عطایی می شود شکر می نمایند و وقتی به سختی مبتلا می شوند صبر می کنند و وقتی غضب می کنند آمرزش می طلبند.

عن أبي جعفر عليه السلام قال قال النبي صلى الله عليه و آله إلى خياركم أولو النهى قيل یا رسول الله و من أولو النهى قال هم أولو الأخلاق الحسنة و الأحلام الزينة وصلة الأرحام والبررة بالامهات و الآباء والمتعاهدين [المتعاون للفقراء والجيران واليتامى ويظعمون الطعام ويفشون اللام في العالم ويصلون و الاش پیام غافلون. [۴] امام صادق عليه السلام به نقل از رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: بهترین شما صاحبان خود هستید. از رسول خدا پرسیده شد ایشان چه کسانی هستند؟ فرمودند ایشان صاحبان اخلاق حسنه و صاحب عکس العمل های باوقار و صله رحم و نیکی به مادران و پدران و پایبند به کمک به فقرا و همسایگان و ایتام و کسانی که طعام می دهند و سلام را در عالم آشکار می کنند و نماز می گذارند در حالی که مردم در خواب هستند.

تبیین انواع مصادیق خیر

اهل بیت علیهم السلام نسبت به زندگی نگاه جامعی داشته اند، لذا در روایات هم خبرهایی که در زندگی دنیایی اهمیت داشته اند و هم مراتب گوناگون از خیرهای آخرت گرا معرفی شده اند. لذا در رابطه با خیرهای دنیوی چنین فرموده اند:

قال النبي صلى الله عليه و آله إن يكن الخير في شيء في تلاب المرأة و الداير و الفرسي1. اگر در چیزی خیری باشد در سه چیز است، زن، خانه و اسب. و در رابطه با مراتبی از خیرهای معنوی اینچنین آمده است: عن أبي عبد الله جعفر بن محمد الصادق عليه السلام أنه قال ضابير استمعوا ئي كما هو خير لكم من التهم الموققة لا يتكلم أحدكم بما لا يغنيه و ليغ كثيرة من الكلام فيما يغنيه حتى يجد له موضع قرب متگليم في غير موضعه جى على تفيه بكلامه ولا يماري أخدم فيها ولا حليم إنه من ماری حليمة أقصاه ومن ماری فيها أزدا و انزوا أخام إذا غاب عنكم بأختي ما تحبون أن تذكروا به إذا غبت عنه و اغملوا عمل من يعلم أنه مجازی بالإختاين أو بالإجرام.2 حضرت صادق عليه السلام نقل کرد که به اصحاب خود فرمود: از من سخنی بشنوید که برای شما از بهترین اسبهایی که پاهایشان خطوط سیاه دارد بهتر است. سخن نگوید هیچ کدام از شما راجع به چیزی که مربوط به او نیست. بیشتر حرف هایی را که به دردش می خورد را نیز رها کند، تا بداند جای حرف زدن است. بسیار اتفاق می افتد که کسی حرفی در جایی می زند که به خود خیانت می کند با سخن خویش هیچکدام از شما بحث و گفتگو با سفیه و حلیم نکند، زیرا هرکس با حلیم بحث نماید او را به نهایت می رساند و کسی که با نادان بحث کند پستش می نماید چنان برادر خود را یادآوری کنید در غیبتش که دوست دارید او از شما یادآوری کند و مجبوسع هستند. با این انتظام نقطه به نقطهنا لاهومان است محموقع 1. بحار الأنوار، ج ۶۱، حس ۱۸۶. ٢. بحار الأنوار، ج ۲، ص ۱۳۰ 1.5 در غیبتتان. عمل کنید مانند کسی که می داند پاداش نیکوکاری او را مي دهند و بر تبهکاری مؤاخذهاش خواهند نمود.

۵. ترغیب به طلب خیر در هر حال

در روایات متعددی به شیوه های طلب خیر اشاره شده است. این شیوه ها در قالب روش استخاره» طرح شده است.

در این شیوه ها وضعیت فرد و شرایط و میزان فهم و معرفت فرد در نظر گرفته شده است. برخی از این شیوه ها عبارتند از :

بالا بردن حسن ظن نسبت به خداوند پس از طلب خیر عن عثمان بن عیسی عن بغض من حدثه عن أبي عبد الله عليه السلام قال قلت له من أحب الخلق إلى اللو قال أظهم التي قال لك فتن أن الخلق إلى الله قال من اهم الله لك أو أحدهم الله قال نعم من اشار الله فجاءه الخيرة بما يكره في ذلك هو المهم لها 1

از امام ششم عليه السلام پرسیدند: محبوب ترین مردم نزد حق کیست؟ فرمود: آن که خدا را بهتر اطاعت کند، پرسیدند مبغوض ترین خلق نزد خدا کیست؟ فرمود: آن که خدا را متهم کند. پرسیدند مگر کسی خدا را متهم می کند؟ فرمود: آری آن کس که از خدا استخاره کند و خداوند خیر او را در امری پیش آرد که بر او مکروه و ناملایم باشد و او از این امر به خشم آید.

لزوم توجه به خدا در طلب هرخیر با انواع ذکر

و روی حماد بن عثمان عن الصادق عليه السلام أنه قال في الإشارة أن ينتخير اللة الرجل في آخر جدة من ركعتي الفجرمائة مرة ومره يخمد الله ويصلي على التي وآله صلى الله عليه و آله ثم يستي الله ميين مرة ثم يخمد الله تعالى ويصلي على البي و آبي صلى الله عليه و آله ويتم المائة في الواحدة أيضا.2

از امام ششم عليه السلام: استخاره آن است که انسان در سجده آخر نماز صبح صد بار از خدا طلب خیر کند و يك بار حمد او گوید، و درود بر پیغمبر و آل او فرستد، بعد۵۰ بار دیگر طلب خیر کند و حمد خدا کند و درود بر نبی اکرم و آل او فرستد. . 

1. مكارم الأخلاق، ص ۳۱۹. ٢. مكارم الأخلاق، ص ۳۲۰. 1.6

الله عليه السلام محمد بن خالي القشري عن الإشارة فقال عليه السلام استخر الله في آخر رقة من صلاة الليل و أنت ساجد مائة مرة و م و قال كيف أقول قال تقول أستخير الله برميه ثلاث مرات1

محمد بن خالد از آن حضرت درباره استخاره جویا شد. فرمود: در سجده آخر نماز شب صد بار از خدا طلب خیر کن، پرسید چگونه؟ فرمود بگو: استخيرالله برحمته.

جهت دهی انگیزه و قصد فرد و ارتقای سطح آن با القای دعا در هنگام طلب خیر

وكان أمير المؤمنين عليه السلام يصلي ركعتين و يقول في دبرهما أستخير الله مائة مة ثم يقول اللهم إني قد هممت بأمر قذ علمته فإن كنت تعلم أه ځیژلي في ديني و دنياي وآخرتي فيره لي وإن كنت تعلم أنه لي في ديني ودنياي وآخرتي قاضرؤه نمي گرت في ذلك أن أخبيث إنك تعلم ولا أعلم و أنت علام الغيوب ثم يغز.2

على عليه السلام دو رکعت نماز مي خواند و پس از آن صد بار مي فرمود: (استخيرالله) بعد می فرمود: بار خدایا میدانی که من قصد کاری را که از آن آگاهی دارم، اگر آن کار برای دین و دنیا و آخرت من خیر است آن را برایم میر فرما، و اگر برای دین و دنیا و آخرتم شراست مرا از آن باز دار چه آن را خوش یا ناخوش داشته باشم، که تو دانایی و من نمی دانم و تو علام الغيوب هستی، بعد تصمیم می گرفت .

رضایت به نتیجه پس از طلب خیر

و ژوي أين رجلا جاء إلى أبي عبد الله عليه السلام فقال له جعلت فداك إلي ژا ركن الحاجة ثم أندم عليها فقال له أين أنت من الإشارة فقال الرجل جعلت فداك فكيف الإستخارة قال إذا صليت صلاة الفجر قل بعد أن ترفع يديك جاء وجهك اللهم إنك تعلم ولا أعلم و أنت علام الغيوب فضل على محمد و آل ممممم و خزلي في جميع ما محترم به من أموړي خياربة و عافية ثم يسجد سجده يقول فيها مائة مرة أنتي الله برحمته أتقي الله في عافية بقذيه ثم انت حاجتك فإنها خيرلك على كل حال ولا تتهم بك فيما تتصرف فيه3 .

مردی خدمت امام ششم آمد و عرضه داشت جانم فدایت، من گاهی کاری را انجام

1. مكارم الأخلاق، ص ۳۲۰.

٢. مكارم الأخلاق، ص ۳۲۰. 3. مكارم الأخلاق، ص ۳۲۰. 1.7 میدهم بعد پشیمان می شوم، فرمود چرا استخاره نمیکنی؟ عرضه داشت چگونه؟ فرمود: پس از نماز صبح چون دست خود برابر صورت می گیری بگو: (خداوندا تو میدانی و من نمی دانم و تو بر غیب ها آگاهی پس بر محمد و آل او درود فرست و در آنچه مورد عزم و اراده من است خیر و برکت و عاقبت قرار ده، بعد سجده کن و در آن صد بار بگو: (استخير الله برحمته، استقدر الله في عافية بقدرته)، بعد از آن حاجت تو برآید که به هر حال خیر تو در آن باشد و خدا را در آنچه می کنی متهم مكن. :

توجه دادن بصفات و اسماء خداوند که فرد را تحت حمایت و مراقبت خود قرار داده است. عن معاوية بن م رة عنه عليه السلام أنه قال ما اشار الله عبد بعين مين بهذه الإشارة إلا رماه الله بالخيرة يقول يا أبصر الناظرين ويا أسمع الشايعين ويا أشرع الخايبين ويا أرحم الراحمين ويا أخكم الحاكمين صل على محمد و أهل بيت و نیز لي في كذا و كذا.1

از آن حضرت صادق عليه السلام: هیچ بندهای از خداوند این چنین طلب خیر نمي کند مگر آنکه خداوند او را به سوی خیر می برد: (ای بیننده ترین بینندگان و ای بهترین شنوندگان و ای سریع ترین حساب کنندگان وای ارحم الراحمين وای بهترین

حکم کنندگان، بر محمد و آل او درود فرست و در این کار برایم خیر پیش آور.

اعتماد به آنچه به قلب نازل می شود در هنگام طلب خیر

سأل الحسن بن المهم أبا الحسن عليه السلام إنبي أسباط فقال له ما ترى له وانئ أشباط حاضرو نحن جميعا تذكر البخرو البر إلى وضو أخبره ځيير طريق البوقال له أي المسجد في غير وقت صلاة الفريضة فصل ركعتين واستمر الله مائة مرة ثم از إلى أي شيء يقع في قلبك قاغمل په فقال له الحسن البأحب إلى له قال و إلي.2

حسن بن جهم از امام رضا عليه السلام پرسید: درباره این اسباط چه می گویید که ما همگی به او می گوییم که از راه خشکی سفر کند و او قصد دارد از راه دریا به مسافرت برود شما برتری راه خشکی را به او گوشزد کنید، حضرت به او فرمود: در غیر وقت نماز واجب به مسجد برو، و دو رکعت نماز بخوان و صد بار از او طلب خیر کن، بعد بنگر که 1. مكارم الأخلاق، ص ۳۲۱. 2. مكارم الأخلاق، ص ۳۲۰ | 1.8

در دل خود چه احساس می کنی به همان عمل کن حسن گفت خشکی نزد من بهترین است از دریا، او گفت نزد من نیز :

توجه به سوره هایی از قرآن در هنگام طلب خیر عن جابر عن الباقر عليه السلام قال كان على بن الحسين عليه السلام إذا قم بأمر حج أو عمرة أو بيع أو شراء أو يثق تطهر ثم صلى ركعتي الإشارة يقرأ فيهما شور الحشرة الرحمن و المعوذتين وقل هو الله أحد ثم قال اللهم إن كان كذا و كذا خيرالی في دنياي وآخرتي و عاجل أمري و آجله مميزة لي رب اغنيم لي على شري و إن گره ذلك و أبنه تفيي. 1

از امام پنجم عليه السلام: حضرت زین العابدین وقتی تصمیم حج یا عمرہ یا خرید و فروش... میگرفت دو رکعت نماز استخاره مي خواند و در آن سوره حشر و الرحمن و معوذتین و توحید را تلاوت می نمود و بعد می فرمود: خداوندا اگر این کار... برای دنیا و آخرتم خیر است آن را برایم میسر گردان و مرا بر آن مصمم بدار، اگر چه نزد من مکروه و ناملايم باشد.

طلب خیر برای هر امر کوچک و بزرگ عن تاجيه عن أبي عبد الله عليه السلام أنه كان إذا أراد شراء شيء من العبيير أو الدواب أو الحاجة الحقيقة و الشيء اليييز اشار الله [عا و قال (جل) فيه سبع مات و إن كان أمرأ جسيما اشار الله فيه مائة م2.

امام ششم هرگاه مي خواست غلام یا چهار پا یا چیزی دیگری بخرد یا هرکار کوچکی انجام دهد از خدا طلب خیر می کرد، و اگر کار مهمی بود صد بار ميگفت (استخير الله).

طلب خیر برای انجام هر کار با توجه به نماز قال أبو عبد الله عليه السلام إذا أراد أحدكم شيئا قليل رعتين و ليخمد الله وليثي عليه ثم ليصل على محمد و آل محمد وليقل اللهم إن كان هذا الأخير لي في ديني و دنياي فيزة لي و قيره و إن كان هذا الأمر على غير ذلك اضرفيه عني قال قتاله أي شيء أقرأ فيهما فقال اقرأ فيهما ما شئت و إن شئت قرأت قل هو الله أحد وقل يا أيها الكاؤون.

1 او ۲ مكارم الأخلاق، ص ۳۲۱. 2. مکارم الأخلاق، ص ۳۲۱. 1.9

هرگاه قصد کاری داری، دو رکعت نماز بخوان و خدا را حمد و ثنا گو، و بر محمد و آل او درود فرست و بگو: (خداوندا اگر این کار برای دین و دنیای من خیر است برایم میسر کن وگرنه از من بگردان، راوی گوید پرسیدم چه چیز در دو رکعت نماز بخوانم. امام فرمود: هر سوره ای که می خواهی و اگر خواستی سوره توحید و سوره قل يا أيها الكافرون بخوان.

طلب خیر به قصد نجات از ترديدها

روی إسحاق بن عمار عن أبي عبد الله عليه السلام قال قلت له ما أردت الأمر تترق مني فريقان أحدهما يأمرني والآخرينهاني قال عليه السلام لي إذا كنت كذلك فضل رتيي و اشتر الله مائة متر و مة ثم انظر أخرم امرين لك افعله إن الخيرة فيه إن شاء الله تعالى وليكن اسارتك في عافية إنه ربما خير للرجل في قطع يده ومؤته و تموت ولده و تنها ماله.1

اسحق بن عمار گوید به امام ششم عليه السلام گفتم: چه بسا در کاری که قصد انجام آن را دارم عده ای می گویند بكن و عده ای می گویند نکن. امام فرمود: در این وقت دو رکعت نماز بخوان و ۱۰۱ بار از خدا طلب خیرکن، بعد توجه کن اگربر انجام آن مصممی آن را انجام ده که ان شاء الله در آن خیر خواهد بود، و استخاره تو در طلب عافیت باشد که چه بسا خیر فردي در قطع دستش و مرگش و مرگ فرزندش و از دست رفتن مالش باشد.

جایگاه ویژه نماز در طلب خیر قال أبو عبد الله عليه السلام صل ركعتيني و اشتر الله والله ما اشار الله تعالی مسلم إلا ځارالله له البتة.۲

دو رکعت نماز بگزار و از خدا طلب خیر کن که به خدا قسم هیچ مسلمانی از خدا طلب خیر نمی کند مگر آنکه خداوند برای او خیر پیش می آورد.

ارتباط ساختار خیر با ساختار وجودی انسان

با توجه به مؤلفه هایی که از خیر بیان گردید و با توجه به آیات و روایات بیان شده، هریک از مؤلفه های خیربا نقش مؤثر مؤلفه ای از ساختار وجودی پدیدار می شوند.

1. مكارم الأخلاق، ص ۳۲۱. ۲. مكارم الأخلاق، ص ۳۲۳. 1.10


پانویس

  1. نهج البلاغه، حکمت ۹۴.
  2. بحار الأنوار، ج ۱۵، ص ۲۲.
  3. بحار الأنوار، ج ۶۶، ص ۳۰۵.
  4. بحار الأنوار، ج ۶۶، ص ۳۰۵.