بررسی روند ایجاد و گسترش امور خیریه نوین در ایران (1)

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

پیشینۀ امور خیریه در ایران تا پایان دوره قاجار از سلسله نشست های خیر ماندگار



دکترالهام ملک زاده [۱]

برای كسانی كه در ابنیه باستانی، مساجد و بقاع قدیمی، تجلی روح و هنر گذشتگان را می‌بینند جالب است بدانند این آثار خیر مانند: مدرسه، حمام، پل، بیمارستان، دارالمجانین، راه، آب‌انبار، مكتب‌خانه و ... در ایران بر اساس چه عقیده مقدس و با چه هدف انسانی به وجود آمده؟ بانیان اصلی این ابنیه خیر و مؤسسان این آثار چه كسانی بوده‌اند؟ چه مقدار املاك و موقوفات به جای گذاشته و تا به امروز اسناد این املاك و موقوفات چگونه مصون مانده و آسیب ندیده‌اند؟

در میان ملل قدیم، اقوام آریا نژاد، خاصه ایرانیان به پیروی از كیش و آیین خود به انجام كارهای نیك چون آبادانی و دستگیری مستمندان توجه بسیار داشته‌اند و طبعاً دارای موقوفات و نذورات بسیاری برای نگهداری معابد و آتشكده‌های خود بوده‌اند. پاره‌ای از آنان در بعضی از شهرهای ایران نظیر یزد و كرمان، هنوز در بین زرتشتیان باقی و دایر است. [۲] در ایران، تحت تعالیم زرتشت، خیرخواهی و نیك‌اندیشی، تفكری بوده است كه آن‌ها را موظف می‌نموده، یک‌دهم درآمد خود را صرف (داد و دهش) و خیرات و كمك به فقرا نمایند. چنان كه در كتاب مذهبی زرتشتیان (اوستا) چنین آمده است: (خشتر مچا اهورایی آییم در گوبیوددت واستارم) اهورا مزدا از كسی خوشنود است كه بی‌نوایان را دستگیری كند. [۳]

همچنین بسیاری از نیكوكاران زرتشتی پیش از مرگ، تمام یا قسمتی از دارایی خود را وقف مراسم (گهنبار) و كمك به تهیدستان و هم‌کیشان خود می‌كردند. ریشه این سنت نیز به اوایل دوره پیشدادیان باز می‌گردد كه اعتقاد داشته اند جمشید، شاه پیشدادی اولین بنیان‌گذار گهنبار بوده است. [۴]

اسلام به‌عنوان آخرین و كامل‌ترین آیین الهی با نگاهی جدی و قاطع به این امر، نگریسته است. درخصوص اثرات وضعی و پاداش اخروی امور خیریه، در قرآن مجید، آیات فراوانی وجود دارد. آیاتی كه درخصوص (تعاون) و (انفاق) و (بر) و (باقیات و صالحات) و (صدقات) در سوره‌های مختلف قرآن آمده است.

در روایات ائمه اطهار علیهم‌السلام در این زمینه نیز، با تعبیر (صدقه) و (صدقه جاریه) تأكید فراوانی شده است. پیامبر (ص) بزرگ اسلام می‌فرماید: (اذا مات ابن آدم انقطع عمله الا عن ثلاثك صدقه جاریه اوعلم ینتفع به اوولد صالح) هنگامی كه كسی می‌میرد پرونده اعمال او بسته می‌شود مگر در مورد سه چیز: كار نیك روزانه و علم مفید و فرزند صالح. [۵]

در اسلام به صدقه جاریه و وقف، توجه زیادی شده كه بی‌گمان در دیگر مذاهب و مكتوباتشان چنین اشارات صریحی نشده است. چرا كه اسلام (حبس كردن عین مال و سبیل كردن منفعت آن) را وقف می‌داند. [۶]

بدین ترتیب آن كه واقف است صریحاً مشخص می‌‌كند كه به چه منظور چیزی یا ملكی را وقف می‌كند. تأثیرپذیری از این مقوله، موجب توجه حكام و سلاطین و متنعمان همه اعصار تاریخی در كشورهای اسلامی نسبت به صدقات، اوقاف و امور خیریه شده است.

در زمانی كه سراسر دنیای غرب در تاریكی جهالت قرون وسطی فرو رفته بود و هیچ دستگاه فرهنگی، بهداشتی، مؤسسات خیریه و مظاهر تمدن و سازمان‌های اجتماعی وجود نداشت، در میان ملل اسلامی به‌خصوص ایران، با الهام از حقیقت و ایمان، در اوج سادگی، با سادگی تمام كارهایی كه امروزه در قالب مقررات و تشریفات انجام می‌شود، انجام می‌شد. [۷] با تشكیل دولت‌های نیمه‌مستقل ایرانی چون طاهریان، صفاریان و سامانیان، اوقاف هم یكی از مسائل مورد توجه حكومت‌ها بود و از آنجا كه پس از غلبه مسلمین بر ایران، اراضی مفتوحه را یا در قبال دریافت پاداش و یا به دلخواه از ایرانیان گرفتند، به دلایل مختلف به‌صورت موقوفه درآوردند و روستائیان در برابر پرداخت مال‌الاجاره، در املاك مزبور دارای حق انتفاع شدند. [۸] دیوان موقوفات كه بر املاك موقوفه نظارت داشت نتیجه چنین جریانی بود كه در دستگاه سامانیان به چشم می خورد. [۹] در دوره آل‌بویه در شهرهای بزرگ ایران و عراق عجم همچون اصفهان، شیراز، ری و عراق عرب (بغداد) املاك بسیاری برای انجام امور فرهنگی، بهداشتی و دینی، توسط شاهان و شاهزادگان و مردم عادی وقف شد. در این راستا، بیمارستان معروف عضدی كه در سال 368 ه‍. ق كار ساخت آن توسط عضدالدوله دیلمی آغاز و در سال 371 ه‍. ق به پایان رسید، در كار ساخت بیمارستان‌های دیگر در شهرهای مختلف تأثیر گذاشت؛ [۱۰] كه در منابع تاریخ عربی، به نام فارسی (مارستان) و (مارستانات) نام برده شده است. [۱۱] در دوره سلجوقی، در سراسر ایران بناهای عام‌المنفعه زیادی ساخته شد و وزیرانی چون خواجه نظام الملك طوسی مراكز علمی بزرگی را بنیان نهادند، معروف‌ترین آن‌ها مدرسه(نظامیه بغداد) است. هر چند كه اسناد به‌جای مانده مؤید این است كه در یك مقطع خاص زمانی، نه‌تنها عواید موقوفات به مصارف خاص نمی‌رسید، بلكه غصب اموال و املاك موقوفه هم رواج داشت. [۱۲]

با یورش مغولان، نهادها و تشكیلات دیوانی دچار هرج‌ومرج شد. رسیدگی به موقوفات و مسائل عام‌المنفعه نیز از این قاعده مستثنا نبود. حتی در دوره ایلخانی تا زمان اسلام آوردن ایلخانیان، این وضع ادامه داشت. تنها از عصر غازان، پاره‌ای از موقوفات وضع سابق خود را باز یافت. ولی اموال وقفی زیادی كماكان در دست غاصبان كه از بزرگان چادرنشین مغول بودند ـ باقی ماند. [۱۳] شاید بتوان گفت تصاحب اموال موقوفه، یكی از مظاهر مبارزه میان دو گروه بزرگان لشگری (كه اكثراً از صحرانشینان مغول بودند) و روحانیون مسلمان (كه تولیت موقوفات را برعهده داشتند) بوده است. [۱۴]

ربع رشیدی، میراث بازمانده خواجه رشیدالدین فضل‌الله در عصر ایلخانی است. این موقوفه شامل بیمارستان، كتاب‌خانه، مسجد و مدرسه بود. واقف برای تكمیل مدرسه و كتابخانه و نشر كتاب و تأمین هزینه زندگی و تحصیل طلاب علوم مختلف مدرسه موقوفاتی در نظر گرفته بود، كه بهبود وضع اوقاف و امور خیریه را در این دوره نشان می‌دهد. با اسلام آوردن ایلخانان مغول، چنین رویه‌ای متحول شد و رو به سامان نهاد، ولی نباید از نظر دور داشت كه مسئله وقف اموال تنها به مسلمانان متعلق نبوده، بلكه حق وقف و امتیازات ناشی از آن شامل كلیساها و صومعه‌های عیسویان هم می‌شد. [۱۵] خانقاه‌ها هم در این مقوله می‌گنجیده‌اند. اكثر مدارس بر بنیاد موقوفات اداره می‌گردید. [۱۶] (حكومت اوقاف) وابسته به (دیوان قضا) به‌عنوان یك تشكیلات منظم برای اداره اوقاف در عصر ایلخانان به وجود آمد و تحت نظارت قاضی‌القضات شكل گرفت. رئیس آن را هم (حاكم اوقاف) می‌خواندند. [۱۷] باگذشت زمان، گسترش موقوفات در ایران ادامه یافت، اما گسترش وسیع آن را باید مربوط به دوران صفویه، به‌خصوص دوره شاه‌عباس و بعدازآن دانست. [۱۸] مهم‌ترین موقوفات دوره صفوی متعلق به آستان قدس رضوی و آرامگاه شیخ صفی‌الدین اردبیلی در اردبیل است كه مبحثی مفصل و جداگانه می‌طلبد.

در دوره افشار سیاست نادر این بود كه دستور ضبط موقوفات را صادر نماید. در نتیجه بسیاری از املاك موقوفه توقیف و به انضمام املاك خالصه در دفاتر ثبت اراضی ـ كه پس از آن به (رقبات نادری) معروف شد ـ به ثبت رسیدند. با مرگ نادر و سیاست جانشینانش، این خط‌مشی تغییر كرد و بخشی از املاك توقیف‌شده به صاحبانشان مسترد گردید. [۱۹] در یك جمع‌بندی كلی می‌توان گفت كه در فاصله سال‌های آشفته میان انقراض سلسله صفوی تا استقرار قاجاریه، بسیاری از املاك یا به تصرف حكومت درآمد و یا به املاك شخصی مبدل گردید. [۲۰] كریم‌خان زند، برای رونق بخشیدن وقف قدم‌هایی برداشت و در شیراز آثاری برجای گذاشت. موقوفاتی هم برای آن‌ها در نظر گرفت؛ [۲۱] و وزیری (بالانفراد و الاستقلال) جهت احیای اوقاف تعیین نمود. [۲۲] جایگاه تشكیلاتی این نهاد در حكومت قاجار، به‌خصوص در زمان ناصرالدین‌شاه، مورد توجه قرار گرفت. در سال 1257 ھ.ق پس از عزل میرزا آقاخان نوری، به امر ناصرالدین شاه، مجلس شورای وزرا با شش وزیر تشكیل شد و میرزا فضل الله نصیرالملك علی آبادی به‌عنوان وزیر(وظائف و اوقاف) مأمور رسیدگی به امور كشور گردید. [۲۳] پس از تشكیل مجلس (دربار اعظم) یا (دارالشورای كبری)، در سال1275‌ھ.ق اداره امور مملكت میان 9 وزارتخانه تقسیم شد و اعتمادالسلطنه در كتاب خود در ردیف وزرای مجلس دربار، از میرزا تقی‌خان مجد الملك به‌عنوان وزیر وظائف مستقلاً یاد كرده است. [۲۴]

پس از پیروزی انقلاب مشروطه و روی كار آمدن نخستین كابینه، به ریاست وزرایی، میرزا نصرالله‌خان مشیرالدوله، با هشت وزارت‌خانه تشكیل شد و اداره اوقاف در زیرمجموعه ادارات تابعه وزارت علوم جای گرفت. [۲۵]

در ایران، زمانی كه مردم از نعمت امنیت و آسایش برخوردار بوده‌اند برای سلاطین و بزرگان و مردم، فرصت انجام امور خیر و ایجاد موقوفات متعدد فراهم می‌شده است و به همان نسبت در دورانی كه در مسیر جریان تاخت‌وتاز و جنگ‌های بنیان‌برانداز و بلایای طبیعی قرار می‌گرفته‌اند نه‌تنها امور خیریه و عام‌المنفعه متروك می‌شده، بلكه اغلب املاك و ابنیه وقفی، ویران و نابود شده، متولیان آن‌ها از بین می‌رفته‌اند.

پانویس

  1. عضو هئیت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
  2. شهابي، علی‌اکبر، اوقاف در ايران، ايرانشهر، ج2، چاپ دانشگاه تهران، 1343، ص 1265.
  3. اميدياني، سيد حسين ـ «گاهنبار در ايران باستان» ـ وقف ميراث جاويدان، سال اول، شماره 3، تهران، پاييز 1372، ص 46.
  4. همان مقاله، همان صفحه.
  5. سپنتا، عبدالحسين، تاريخچه اوقاف اصفهان انتشارات اداره كل اوقاف اصفهان، آبان 1346، ص الف مقدمه. فيض، علي رضا، «وقف و انگيزه‌هاي آن»، وقف ميراث جاويدان، تهران، سال اول، ش2، زمستان 1372، ص 35.
  6. ماده 55 قانون مدني ايران، نقل از لغت نامه دهخدا، ماده وقف.
  7. مقاله اوقاف، ايرانشهر، ص1264
  8. لمبتون، آن، س، كاترين، مالك و زارع در ايران، منوچهر اميري، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، تهران، 1345، ص81.
  9. پتروشفسكي، ايليا پاولويچ، كشاورزي و مناسبات در ايران عهد مغول، كريم كشاورز، ج2، انتشارات نيل، تهران، 1355، ص:466.
  10. انصاري قمي، محمدرضا، «موقوفات ايرانيان در عراق و بغداد و كاظمين»، فصل‌نامه وقف، ميراث جاويدان، سال سوم، شماره اول، تهران، بهار 1374، ص 96.
  11. ايرانشهر، مقاله اوقاف، صص 1269- 1268.
  12. مالك وزارع در ايران، صص147-146.
  13. اصيلي، سوسن، كتاب شناسي وقف، وقف ميراث جاويدان، س 2، ش4، تهران، زمستان1373، ص107.
  14. كشاورزي و مناسبات ارضي در ايران عهد مغول، ج2، ص47.
  15. پيشين، ص71-47.
  16. عباسي، جواد، «مدارس عصر ايلخاني، پيوند دانش و وقف» وقف، ميراث جاويدان، س 2، ش2، تهران، تابستان 1374، ص75.
  17. بياني، شيرين، دين و دولت در ايران عهد مغول، مركز نشر دانشگاهي، ج2، تهران، 1371، صص 544-542.
  18. باستاني پاريزي، محمد ابراهيم، سياست و اقتصاد عصر صفوي، ج2، انتشارات صفي علي شاه، تهران، 1357، ص74.
  19. مالك و زارع در ايران، ص255.
  20. لمبتون، آن، كاترين، سيري در تاريخ ايران بعد از اسلام، يعقوب آژند، اميركبير. تهران، 1363، صص 128-124.
  21. مالك و زارع در ايران، ص255.
  22. الگار، حامد، دين و دولت در ايران، نقش عالمان در دوره قاجار، ابوالقاسم سري، توس، تهران، 1369، ص64.
  23. اعتماد السلطنه، محمد حسن خان، تاريخ منتظم ناصري، تصحيح: دكتر محمد اسماعيل رضواني، ج3، دنياي كتاب، تهران 1367، ص10-1809.
  24. همان منبع، همان جلد، ص 1763.
  25. عاقلي، باقر، روزشمار تاريخ ايران (از مشروطه تا انقلاب اسلامي)، ج1، نشر گفتار، تهران 1369. صص 49-38-36-26-24-21.