بصیرت: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''بصیرت''' به معنای شناخت حقیقت و قدرت درک صحیح امور می باشد. ==بصیرت در لغت==...» ایجاد کرد)
 
سطر ۴: سطر ۴:
  
 
'''بصیرت''' در لغت، به معنای عقیده [[قلبی]]، [[شناخت]]، [[یقین]]، [[زیرکی]] و [[عبرت]] آمده است.  
 
'''بصیرت''' در لغت، به معنای عقیده [[قلبی]]، [[شناخت]]، [[یقین]]، [[زیرکی]] و [[عبرت]] آمده است.  
 
+
<ref>
 
[۱]  
 
[۱]  
 
+
</ref>
 
==بصیرت در اصطلاح==
 
==بصیرت در اصطلاح==
  
 
'''بصیرت''' در اصطلاح، عبارت است از قوه‌ای در [[قلب]] شخص، که به [[نور]] قدسی [[منوّر]] بوده، به وسیله آن حقایق [[اشیا]] و امور را درک می‏کند؛ همان‏گونه که شخص به وسیله [[چشم]]، [[صُوَر]] و ظواهر [[اشیا]] را می‏بیند.  
 
'''بصیرت''' در اصطلاح، عبارت است از قوه‌ای در [[قلب]] شخص، که به [[نور]] قدسی [[منوّر]] بوده، به وسیله آن حقایق [[اشیا]] و امور را درک می‏کند؛ همان‏گونه که شخص به وسیله [[چشم]]، [[صُوَر]] و ظواهر [[اشیا]] را می‏بیند.  
 
+
<ref>
 
[۲]  
 
[۲]  
 
+
</ref>
 
==بصیرت از دیدگاه امیرالمومنین==
 
==بصیرت از دیدگاه امیرالمومنین==
  
 
برخی گفته‏اند: شناخت [[روشن]] و یقینی از [[دین]]، [[تکلیف]]، [[پیشوا]]، [[حجت خدا]]، [[راه]]، دوست و [[دشمن]]، [[حق]] و [[باطل]]، «'''بصیرت''' » نام دارد.  
 
برخی گفته‏اند: شناخت [[روشن]] و یقینی از [[دین]]، [[تکلیف]]، [[پیشوا]]، [[حجت خدا]]، [[راه]]، دوست و [[دشمن]]، [[حق]] و [[باطل]]، «'''بصیرت''' » نام دارد.  
 
+
<ref>
 
[۳]  
 
[۳]  
 
+
</ref>
چنانچه حضرت امیر علیه السلام از رزمندگان راستین با این صفت یاد می‏کند که: «حَمَلُوا بَصائِرَهُمْ عَلی اسْیافِهِمْ؛  
+
چنانچه [[حضرت امیر علیه السلام]] از [[رزمندگان]] راستین با این صفت یاد می‏کند که: «حَمَلُوا بَصائِرَهُمْ عَلی اسْیافِهِمْ؛  
 
+
<ref>
 
[۴]  
 
[۴]  
 
+
</ref>
 
+
<ref>
 
[۵]  
 
[۵]  
 
+
</ref>
بصیرت های خویش را بر شمشیرهایشان سوار کردند. یعنی اگر در میدان نبرد، تیغ می‏زدند از روی بصیرت بود.»  
+
'''بصیرت''' خویش را بر شمشیرهایشان سوار کردند. یعنی اگر در [[میدان نبرد]]، تیغ می‏زدند از روی '''بصیرت''' بود.»  
  
 
==بصیرت در آینه روایات==
 
==بصیرت در آینه روایات==
  
در مورد اهمیت و ارزش بصیرت و اینکه منظور از بصیرت، کدام قسم آن است به چند حدیث اکتفا می‌کنیم.  
+
در مورد اهمیت و ارزش '''بصیرت''' و اینکه منظور از '''بصیرت'''، کدام قسم آن است به چند [[حدیث]] اکتفا می‌کنیم.  
 
 
۱- پیامبر خدا صلوات الله علیه می‌فرماید: «کور آن نیست که چشمش نابینا باشد بلکه کور (واقعی) آن کسی است که دیده بصیرتش کور باشد.»
 
  
 +
۱-[[ پیامبر]] [[خدا]] [[صلوات الله علیه]] می‌فرماید: «کور آن نیست که چشمش [[نابینا]] باشد بلکه کور (واقعی) آن کسی است که دیده بصیرتش [[کور]] باشد.»
 +
<ref>
 
[۶]  
 
[۶]  
 
+
</ref>
۲- حضرت امام علی علیه السلام می‌فرماید: «اگر دیده بصیرت، کور باشد نگریستن چشم سودی نمی‌دهد.»  
+
۲- [[حضرت امام علی علیه السلام]] می‌فرماید: «اگر دیده '''بصیرت'''، [[کور]] باشد نگریستن [[چشم]] سودی نمی‌دهد.»  
 
+
<ref>
 
[۷]  
 
[۷]  
 
+
</ref>
۳- حضرت امام علی علیه السلام می‌فرماید: «با بصیرت کسی است که بشنود و بیندیشد، نگاه کند و ببیند، از عبرت‌ها بهره گیرد آنگاه راه روشنی را بپیماید که در آن از افتادن در پرتگاه‌ها به دور ماند.»  
+
۳- [[حضرت امام علی علیه السلام]] می‌فرماید: «با '''بصیرت''' کسی است که بشنود و بیندیشد، نگاه کند و ببیند، از [[عبرت‌]]  بهره گیرد آنگاه راه روشنی را بپیماید که در آن از افتادن در پرتگاه‌ها به دور ماند.»  
 
+
<ref>
 
[۸]  
 
[۸]  
 
+
</ref>
 
=== اهمیت بصیرت در روایات===
 
=== اهمیت بصیرت در روایات===
همانطور که از احادیث فوق استفاده می‌شود بینش و آگاهی، در مورد کارهایی که انسان انجام می‌دهد، بخصوص اعمال فردی و اجتماعی، حائز اهمیت فوق العاده بوده و در صورت نبود بینش کافی، مخصوصا در برهه‌های حساس زندگی، آدمی را تا مرحله افتادن در پرتگاه‌ها و خروج از صراط مستقیم الهی پیش می‌برد.  
+
همانطور که از [[احادیث]] فوق استفاده می‌شود بینش و آگاهی، در مورد کارهایی که [[انسان]] انجام می‌دهد، بخصوص [[اعمال]] فردی و اجتماعی، حائز اهمیت فوق العاده بوده و در صورت نبود [[بینش]] کافی، مخصوصا در برهه‌های حساس [[زندگی]]، آدمی را تا مرحله افتادن در پرتگاه‌ها و خروج از [[صراط مستقیم]] [[الهی]] پیش می‌برد.  
  
 
==بصیرت در قرآن==
 
==بصیرت در قرآن==
  
ماده بصیرت در ضمن آیات قرآن، در سه معنی بکار برده شده است.  
+
ماده '''بصیرت''' در ضمن [[آیات]] [[قرآن]]، در سه معنی بکار برده شده است.  
 
 
۱- بمعنی بینائی دل: چنانکه درآیه‌ مبارکه می‏‌فرماید: «وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمی وَ الْبَصِیرُ؛
 
  
 +
۱- به معنی [[بینائی دل]]: چنانکه درآیه‌ [[مبارکه]] می‏‌فرماید: «وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمی وَ الْبَصِیرُ؛
 +
<ref>
 
[۹]  
 
[۹]  
 +
</ref>
 +
هرگز [[کوردل]] و روشن ضمیر یکسان نیستند.»
  
هرگز کوردل و روشن ضمیر یکسان نیستند.»
+
۲- به معنی بینائی [[چشم]]: چنانکه در[[آیه‌ مبارکه]] می‏فرماید: «فَجَعَلْناهُ سَمِیعاً بَصِیراً؛  
 
+
<ref>
۲- بمعنی بینائی چشم: چنانکه درآیه‌ مبارکه می‏فرماید: «فَجَعَلْناهُ سَمِیعاً بَصِیراً؛  
 
 
 
 
[۱۰]  
 
[۱۰]  
 +
</ref>
 +
(بدین جهت) او را [[شنوا]] و [[بینا]] قرار دادیم!»
  
(بدین جهت) او را شنوا و بینا قرار دادیم!»
+
۳- به معنی [[بینائی]] با [[برهان]]
 
+
<ref>
۳- بمعنی بینائی با برهان  
 
 
 
 
[۱۱]  
 
[۱۱]  
 
+
</ref>
و دلیل: چنانکه درآیه‌ مبارکه می‏فرماید: «قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمی وَ قَدْ کُنْتُ بَصِیراً؛  
+
و دلیل: چنانکه درآیه‌ [[مبارکه]] می‏فرماید: «قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمی وَ قَدْ کُنْتُ بَصِیراً؛  
 
+
<ref>
 
[۱۲]  
 
[۱۲]  
 
+
</ref>
انسان غافل در روز قیامت می‏گوید خدایا چرا مرا نابینا محشور کردی و حال آنکه من در دنیا بینا و آگاه بودم؟»  
+
[[انسان]] غافل در روز [[قیامت]] می‏گوید خدایا چرا مرا [[نابینا]] محشور کردی و حال آنکه من در [[دنیا بینا]] و آگاه بودم؟»  
  
 
==آثار بصیرت==
 
==آثار بصیرت==
  
بصیرت نیز مانند سایر مباحث اخلاقی، دارای آثار بخصوصی است که در زیر به آن می پردازیم:  
+
'''بصیرت''' نیز مانند سایر مباحث اخلاقی، دارای [[آثار]] بخصوصی است که در زیر به آن می پردازیم:  
  
 
=== توحید===  
 
=== توحید===  
از جمله آثار بصیرت، ره ‏یافتن به توحید و قدرت خدا می‌باشد. در این مورد در آیه‌ شریفه چنین وارد شده است: «قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ …. قُلْ هَلْ یسْتَوِی الْأَعْمَی وَالْبَصِیرُ أَمْ …؛  
+
از جمله [[آثار]] '''بصیرت'''، ره ‏یافتن به [[توحید]] و [[قدرت خدا]] می‌باشد. در این مورد در [[آیه‌ شریفه]] چنین وارد شده است: «قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ …. قُلْ هَلْ یسْتَوِی الْأَعْمَی وَالْبَصِیرُ أَمْ …؛  
 
+
<ref>
 
[۱۳]  
 
[۱۳]  
 
+
</ref>
بگو: چه کسی پروردگار آسمان‌ها و زمین است؟ بگو: الله! (سپس) بگو: آیا اولیا (و خدایانی) غیر از او برای خود برگزیده‌اید که (حتی) مالک سود و زیان خود نیستند (تا چه رسد به شما؟!) بگو: آیا نابینا و بینا یکسانند؟! یا ظلمت‌ها و نور برابرند؟! آیا آن‌ها همتایانی برای خدا قرار دادند بخاطر اینکه آنان همانند خدا آفرینشی داشتند و این آفرینش‌ها بر آن‌ها مشتبه شده است؟! بگو: خدا خالق همه چیز است؛ و اوست یکتا و پیروز!»  
+
بگو: چه کسی [[پروردگار]] [[آسمان‌]]  و [[زمین]] است؟ بگو: الله! (سپس) بگو: آیا [[اولیا]] (و خدایانی) غیر از او برای خود برگزیده‌اید که (حتی) [[مالک]] [[سود]] و [[زیان]] خود نیستند (تا چه رسد به شما؟!) بگو: آیا [[نابینا]] و [[بینا]] یکسانند؟! یا [[ظلمت‌]]  و [[نور]] برابرند؟! آیا آن‌ها همتایانی برای [[خدا]] قرار دادند بخاطر اینکه آنان همانند [[خدا]] [[آفرینشی]] داشتند و این [[آفرینش‌]]  بر آن‌ها مشتبه شده است؟! بگو: [[خدا]] [[خالق]] همه چیز است؛ و اوست [[یکتا]] و پیروز!»  
  
 
=== درخواست بازگشت در آخرت===  
 
=== درخواست بازگشت در آخرت===  
از دیگر آثار بصیرت و روشن‏بینی، درخواست مجرمان در قیامت، برای رجوع به دنیا است، چنانچه قرآن می‌فرماید: «وَلَوْ تَرَی إِذِ الْمُجْرِمُونَ نَاکِسُو رُءُوسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَسَمِعْنَا فَارْجِعْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا إِنَّا مُوقِنُونَ؛  
+
از دیگر [[آثار]] [[بصیرت]] و روشن‏ بینی، درخواست [[مجرمان]] در [[قیامت]]، برای رجوع به [[دنیا]] است، چنانچه [[قرآن]] می‌فرماید: «وَلَوْ تَرَی إِذِ الْمُجْرِمُونَ نَاکِسُو رُءُوسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَسَمِعْنَا فَارْجِعْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا إِنَّا مُوقِنُونَ؛  
 
+
<ref>
 
[۱۴]  
 
[۱۴]  
 +
</ref>
 +
واگر ببینی [[مجرمان]] را هنگامی که در پیشگاه پروردگارشان سر به زیر افکنده، می‌گویند: [[پروردگارا]]! آنچه وعده کرده بودی دیدیم و شنیدیم؛ ما را بازگردان تا کار شایسته‌ای انجام دهیم؛ ما (به [[قیامت]]) یقین داریم!»
  
واگر ببینی مجرمان را هنگامی که در پیشگاه پروردگارشان سر به زیر افکنده، می‌گویند: پروردگارا! آنچه وعده کرده بودی دیدیم و شنیدیم؛ ما را بازگردان تا کار شایسته‌ای انجام دهیم؛ ما (به قیامت) یقین داریم!»
 
  
 
=== عبرت‏ آموزی===  
 
=== عبرت‏ آموزی===  
عبرت‏آموزی نیز یکی دیگر از آثار بصیرت می‌باشد.  
+
عبرت‏ آموزی نیز یکی دیگر از [[آثار]] [[بصیرت]] می‌باشد.  
  
۱) خداوند متعال می¬فرماید: «قَدْ کَانَ لَکُمْ آیةٌ فِی فِئَتَینِ الْتَقَتَا...یرَوْنَهُمْ مِثْلَیهِمْ رَأْی الْعَینِ وَاللَّهُ یؤَیدُ بِنَصْرِهِ مَنْ یشَاءُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَعِبْرَةً لِأُولِی الْأَبْصَارِ؛ [۱۵] در دو گروهی که (در میدان جنگ بدر) با هم رو به رو شدند، نشانه (و درس عبرتی) برای شما بود: یک گروه، در راه خدا نبرد می‌کرد و جمع دیگری که کافر بود (در راه شیطان و بت) در حالی که آن‌ها (گروه مؤمنان) را با چشم خود، دو برابر آنچه بودند، می‌دیدند. (و این خود عاملی برای وحشت و شکست آن‌ها شد) و خداوند هر کس را بخواهد (و شایسته بداند) با یاری خود تأیید می‌کند. در این، عبرتی است برای بینایان!»  
+
۱) [[خداوند]] متعال می¬فرماید: «قَدْ کَانَ لَکُمْ آیةٌ فِی فِئَتَینِ الْتَقَتَا...یرَوْنَهُمْ مِثْلَیهِمْ رَأْی الْعَینِ وَاللَّهُ یؤَیدُ بِنَصْرِهِ مَنْ یشَاءُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَعِبْرَةً لِأُولِی الْأَبْصَارِ؛  
 +
<ref>
 +
[۱۵]  
 +
</ref>
 +
در دو گروهی که (در میدان [[جنگ بدر]]) با هم رو به رو شدند، نشانه (و درس عبرتی) برای شما بود: یک گروه، در راه [[خدا]] [[نبرد]] می‌کرد و جمع دیگری که [[کافر]] بود (در راه [[شیطان]] و [[بت]]) در حالی که آن‌ها (گروه [[مؤمنان]]) را با [[چشم]] خود، دو برابر آنچه بودند، می‌دیدند. (و این خود عاملی برای [[وحشت]] و [[شکست ]]آن‌ها شد) و [[خداوند]] هر کس را بخواهد (و شایسته بداند) با یاری خود تأیید می‌کند. در این، عبرتی است برای [[بینایان]]!»  
  
 
۲)در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: «مَثَلُ الْفَرِیقَینِ کَالْأَعْمَی وَالْأَصَمِّ وَالْبَصِیرِ وَالسَّمِیعِ هَلْ یسْتَوِیانِ مَثَلًا أَفَلَا تَذَکَّرُونَ؛  
 
۲)در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: «مَثَلُ الْفَرِیقَینِ کَالْأَعْمَی وَالْأَصَمِّ وَالْبَصِیرِ وَالسَّمِیعِ هَلْ یسْتَوِیانِ مَثَلًا أَفَلَا تَذَکَّرُونَ؛  
 
+
<ref>
 
[۱۶]
 
[۱۶]
 
+
</ref>
حال این دو گروه ( مؤمنان و منکران‌ ، حال «نابینا و کر» و «بینا و شنوا» است؛ آیا این دو، همانند یکدیگرند؟! آیا پند نمی‌گیرند؟!»  
+
حال این دو گروه ( [[مؤمنان]] و[[ منکران‌]] ، حال «[[نابینا]] و [[کر]] » و «[[بینا]] و [[شنوا]]» است؛ آیا این دو، همانند یکدیگرند؟! آیا [[پند]] نمی‌گیرند؟!»  
برای مطالعه بیشتر می توانید به آیه ۴۴ سوره نور  
+
برای مطالعه بیشتر می توانید به آیه ۴۴ [[سوره نور]]
 
+
<ref>
 
[۱۷]
 
[۱۷]
 
+
</ref>
، آیه ۵۸ سوره غافر  
+
، آیه ۵۸ [[سوره غافر]]
 
+
<ref>
 
[۱۸]
 
[۱۸]
 
+
</ref>
و آیه ۲ سوره حشر  
+
و آیه ۲ [[سوره حشر]]
 
+
<ref>
 
[۱۹]
 
[۱۹]
 
+
</ref>
 
، مراجعه کنید.  
 
، مراجعه کنید.  
  
 
===سود شخصی===  
 
===سود شخصی===  
حصول منفعت برای خود فرد، یکی دیگر از نتایج بصیرت و ژرف نگری می‌باشد  
+
حصول منفعت برای خود [[فرد]]، یکی دیگر از نتایج '''بصیرت''' و ژرف نگری می‌باشد  
 
+
<ref>
 
[۲۰]  
 
[۲۰]  
 
+
</ref>
 
چنانچه می‌فرماید: «قَدْ جَاءَکُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ...؛  
 
چنانچه می‌فرماید: «قَدْ جَاءَکُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ...؛  
 
+
<ref>
 
[۲۱]  
 
[۲۱]  
 
+
</ref>
دلایل روشن از طرف پروردگارتان برای شما آمد؛ کسی که (به وسیله آن، حق را) ببیند، به سود خود اوست؛...»  
+
دلایل روشن از طرف پروردگارتان برای شما آمد؛ کسی که (به وسیله آن، [[حق]] را) ببیند، به [[سود]] خود اوست؛...»  
  
 
==ابزار بصیرت==
 
==ابزار بصیرت==
 
‏  
 
‏  
برای شناخت و درک صحیح از حقایق، مسلّما ابزارهایی مورد نیاز است که در زیر به آن‌ها پرداخته شده است.  
+
برای شناخت و درک صحیح از [[حقایق]]، مسلّما ابزارهایی مورد نیاز است که در زیر به آن‌ها پرداخته شده است.  
 
 
۱) چشم: از جمله ابزار شناخت و درک صحیح حقایق، چشم است چنانچه می‌خوانیم: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ... وَلَهُمْ أَعْینٌ لَا یبْصِرُونَ بِهَا...؛
 
  
 +
۱) [[چشم]]: از جمله ابزار شناخت و درک صحیح [[حقایق]]، [[چشم]] است چنانچه می‌خوانیم: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ... وَلَهُمْ أَعْینٌ لَا یبْصِرُونَ بِهَا...؛
 +
<ref>
 
[۲۲]  
 
[۲۲]  
 
+
</ref>
به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم؛... آن‌ها چشمانی دارند که با آن نمی‌بینند؛...»  
+
به [[یقین]]، گروه بسیاری از [[جن]] و [[انس ]] را برای [[دوزخ]] آفریدیم؛... آن‌ها چشمانی دارند که با آن نمی‌بینند؛...»  
خداوند می‌فرماید: «وَلَقَدْ مَکَّنَّاهُمْ فِیمَا إِنْ مَکَّنَّاکُمْ فِیهِ وَجَعَلْنَا لَهُمْ سَمْعًا وَأَبْصَارًا وَأَفْئِدَةً...؛  
+
[[خداوند]] می‌فرماید: «وَلَقَدْ مَکَّنَّاهُمْ فِیمَا إِنْ مَکَّنَّاکُمْ فِیهِ وَجَعَلْنَا لَهُمْ سَمْعًا وَأَبْصَارًا وَأَفْئِدَةً...؛  
 
+
<ref>
 
[۲۳]  
 
[۲۳]  
 +
</ref>
 +
ما به آن‌ها ([[قوم عاد]]) قدرتی دادیم که به شما ندادیم و برای آنان [[گوش]] و [[چشم]] و [[دل]] قرار دادیم؛ (اما به هنگام [[نزول عذاب]]) نه گوش‌ها و چشم‌ها و نه عقل‌هایشان برای آنان هیچ سودی نداشت؛ چرا که [[آیات خدا]] را انکار می‌کردند؛...»
  
ما به آن‌ها (قوم عاد) قدرتی دادیم که به شما ندادیم و برای آنان گوش و چشم و دل قرار دادیم؛ (اما به هنگام نزول عذاب) نه گوش‌ها و چشم‌ها و نه عقل‌هایشان برای آنان هیچ سودی نداشت؛ چرا که آیات خدا را انکار می‌کردند؛...»
+
۲) [[قلب]]: [[قلب]] نیز یکی دیگر از [[ابزار]] '''بصیرت''' و درک حقایق می‌باشد در همین زمینه می‌خوانیم: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا یفْقَهُونَ بِهَا...؛  
 
+
<ref>
۲) قلب: قلب نیز یکی دیگر از ابزار بصیرت و درک حقایق می‌باشد در همین زمینه می‌خوانیم: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا یفْقَهُونَ بِهَا...؛  
 
 
 
 
[۲۴]  
 
[۲۴]  
 +
</ref>
 +
به [[یقین]]، گروه بسیاری از [[جن]] و [[انس ]] را برای [[دوزخ]] آفریدیم؛ آن‌ها د‌‌ل‌ها ([[عقل‌]]ها)یی دارند که با آن ([[اندیشه]] نمی‌کنند و) نمی‌فهمند؛...»
  
به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم؛ آن‌ها د‌‌ل‌ها (عقل‌ها)یی دارند که با آن (اندیشه نمی‌کنند و) نمی‌فهمند؛...»
+
۳) [[گوش]]:[[ گوش]] نیز از جمله ابزار¬های [[شناخت]] و درک صحیح [[حقایق]] می‌باشد. می‌خوانیم: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ... وَلَهُمْ آذَانٌ لَا یسْمَعُونَ بِهَا...؛  
 
+
<ref>
۳) گوش: گوش نیز از جمله ابزار¬های شناخت و درک صحیح حقایق می‌باشد. می‌خوانیم: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ... وَلَهُمْ آذَانٌ لَا یسْمَعُونَ بِهَا...؛  
 
 
 
 
[۲۵]  
 
[۲۵]  
 
+
</ref>
به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم؛... آنها گوش‌هایی دارند که با آن نمی‌شنوند؛...»  
+
به [[یقین]]، گروه بسیاری از [[جن]] و [[انس]] را برای [[دوزخ]] آفریدیم؛... آنها گوش‌هایی دارند که با آن نمی‌شنوند؛...»  
  
 
==اهل بصیرت==
 
==اهل بصیرت==
  
کسانی که اهل بصیرت می باشند چنین معرفی شده اند:  
+
کسانی که [[اهل]] '''بصیرت''' می باشند چنین معرفی شده اند:  
 
 
۱) حضرت ابراهیم علیه السلام
 
حضرت ابراهیم علیه السلام از جمله کسانی بود که از بصیرت برخوردار بوده چنانچه قرآن می‌فرماید: «وَکَذَلِکَ نُرِی إِبْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِیکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ؛
 
  
 +
۱) [[حضرت ابراهیم علیه السلام]]
 +
[[حضرت ابراهیم علیه السلام]] از جمله کسانی بود که از '''بصیرت''' برخوردار بوده چنانچه [[قرآن]] می‌فرماید: «وَکَذَلِکَ نُرِی إِبْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِیکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ؛
 +
<ref>
 
[۲۶]  
 
[۲۶]  
 +
</ref>
 +
و این چنین، [[ملکوت]] [[آسمان‌]]  و [[زمین]] (و [[حکومت]] مطلقه [[خداوند]] بر آن‌ها) را به [[ابراهیم]] نشان دادیم؛ (تا به آن استدلال کند،) و [[اهل یقین]] گردد.»
  
و این چنین، ملکوت آسمان‌ها و زمین (و حکومت مطلقه خداوند بر آن‌ها) را به ابراهیم نشان دادیم؛ (تا به آن استدلال کند،) و اهل یقین گردد.»
+
۲)[[انابه‌‏کنندگان]]
 
+
[[بنده]] انابه‏کننده(کسانی که به درگاه [[خداوند ]][[انابه]] کردند) از انسان‌های روشن ‏ضمیر و [[اهل‏]] '''بصیرت''' می‌باشد: «تَبْصِرَةً وَذِکْرَی لِکُلِّ عَبْدٍ مُنِیبٍ؛  
۲)انابه‌‏کنندگان  
+
<ref>
بنده انابه‏کننده(کسانی که به درگاه خداوند انابه کردند) از انسان‌های روشن‏ضمیر و اهل‏ بصیرت می‌باشد: «تَبْصِرَةً وَذِکْرَی لِکُلِّ عَبْدٍ مُنِیبٍ؛  
 
 
 
 
[۲۷]  
 
[۲۷]  
 +
</ref>
 +
تا وسیله [[بینایی]] و یادآوری برای هر [[بنده]] [[توبه]] کاری باشد!»
  
تا وسیله بینایی و یادآوری برای هر بنده توبه کاری باشد!»
+
۳) [[بندگان]] خاصّ [[خدا]]
 
+
برخورد آگاهانه [[بندگان]] شایسته [[خداوند]]، به هنگام [[ذکر]] [[آیات]] [[پروردگارشان]]، موجب قرار گرفتنشان در شمار [[اهل]] '''بصیرت''' می‌شود: «[[بندگان]] (خاص [[خداوند]]) [[رحمان]]،... کسانی هستند که هرگاه [[آیات]] [[پروردگارشان]] به آنان گوشزد شود، [[کر]] و [[کور]] روی آن نمی‌افتند.»  
۳) بندگان خاصّ خدا  
+
<ref>
برخورد آگاهانه بندگان شایسته خداوند، به هنگام ذکر آیات پروردگارشان، موجب قرار گرفتنشان در شمار اهل بصیرت می‌شود: «بندگان (خاص خداوند) رحمان،... کسانی هستند که هرگاه آیات پروردگارشان به آنان گوشزد شود، کر و کور روی آن نمی‌افتند.»  
 
 
 
 
[۲۸]  
 
[۲۸]  
 
+
</ref>
 
+
<ref>
 
[۲۹]  
 
[۲۹]  
 
+
</ref>
۴) حضرت محمّد صلوات الله علیه  
+
۴) [[حضرت محمّد صلوات الله علیه]]
پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد صلوات الله علیه نیز از ضمیری روشن و آگاه برخوردار بودند. قرآن درباره ایشان می فرماید: «بگو: این راه من است من، با بصیرت به سوی خدا دعوت می‌کنم!...»  
+
[[پیامبر گرامی اسلام]] [[حضرت محمد صلوات الله علیه]] نیز از ضمیری روشن و آگاه برخوردار بودند. [[قرآن]] درباره ایشان می فرماید: «بگو: این راه من است من، با '''بصیرت''' به سوی [[خدا]] [[دعوت]] می‌کنم!...»  
 
+
<ref>
 
[۳۰]  
 
[۳۰]  
 
+
</ref>
۵) متقین‏  
+
۵) [[متقین‏]]
پرهیزکاران، از انسان‌های بیدار دل در مصاف با وسوسه‌های شیطانی هستند: «پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسه‌های شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) می‌افتند و (در پرتو یاد او، راه حق را می‌بینند و) ناگهان بینا می‌گردند.»  
+
[[پرهیزکاران]]، از انسان‌های [[بیدار دل]] در مصاف با [[وسوسه‌های شیطانی]] هستند: «[[پرهیزگاران]] هنگامی که گرفتار [[وسوسه‌های شیطان]] شوند، به یاد ([[خدا]] و [[پاداش ]]و [[کیفر]] او) می‌افتند و (در پرتو یاد او، راه [[حق]] را می‌بینند و) ناگهان [[بینا]] می‌گردند.»  
 
+
<ref>
 
[۳۱]  
 
[۳۱]  
 
+
</ref>
 
==اسباب بصیرت==
 
==اسباب بصیرت==
 
‏  
 
‏  
چیزهائی که موجب پیدای بصیرت در انسان می شوند عبارتند از:  
+
چیزهائی که موجب پیدای '''بصیرت''' در [[انسان]] می شوند عبارتند از:  
 
 
۱) آخرت‌‏اندیشی‏
 
آخرت‏اندیشی، سبب پیدایش بصیرت در انسان می‌شود، قرآن می‌فرماید: «و به خاطر بیاور بندگان ما... را، صاحبان دست‌ها(ی نیرومند) و چشم‌ها(ی بینا)! ما آن‌ها را با خلوص ویژه‌ای خالص کردیم و آن یادآوری سرای آخرت بود!»
 
  
 +
۱) [[آخرت‌‏]]اندیشی‏
 +
[[آخرت]]‏اندیشی، سبب پیدایش '''بصیرت''' در [[انسان]] می‌شود، [[قرآن]] می‌فرماید: «و به خاطر بیاور [[بندگان]] ما... را، [[صاحبان]] دست‌ها(ی نیرومند) و چشم‌ها(ی [[[بینا]])! ما آن‌ها را با [[خلوص]] ویژه‌ای [[خالص]] کردیم و آن یادآوری سرای [[آخرت]] بود!»
 +
<ref>
 
[۳۲]  
 
[۳۲]  
 
+
</ref>
۲) آیات خدا  
+
۲)[[آیات خدا]]
آیات الهی در زمین و انسان (آفاقی و انفسی ، از عوامل بصیرت می‌باشد: «و در زمین آیاتی برای جویندگان یقین است و در وجود خود شما (نیز آیاتی است)؛ آیا نمی‌بینید؟!»  
+
[[آیات الهی]] در [[زمین]] و [[انسان]] ([[آفاقی]] و [[انفسی]] ، از عوامل '''بصیرت''' می‌باشد: «و در [[زمین]] آیاتی برای جویندگان [[یقین]] است و در وجود خود شما (نیز آیاتی است)؛ آیا نمی‌بینید؟!»  
 
+
<ref>
 
[۳۳]  
 
[۳۳]  
 
+
</ref>
۳) امدادهای خدا  
+
۳)امدادهای [[خدا]]
امدادهای الهی مثل پیروزی مسلمانان در غزوه بدر، از عوامل عبرت و بصیرت می‌باشد: «در دو گروهی که (در میدان جنگ بدر) با هم رو به رو شدند، نشانه (و درس عبرتی) برای شما بود: یک گروه، در راه خدا نبرد می‌کرد؛ و جمع دیگری که کافر بود... در این، عبرتی است برای بینایان (اهل بصیرت)!»  
+
امدادهای الهی مثل پیروزی [[مسلمانان]] در [[غزوه بدر]]، از عوامل [[عبرت]] و [[بصیرت]] می‌باشد: «در دو گروهی که (در [[میدان جنگ بدر]]) با هم رو به رو شدند، نشانه (و [[درس عبرتی]]) برای شما بود: یک گروه، در راه [[خدا]] [[نبرد]] می‌کرد؛ و جمع دیگری که[[کافر]] بود... در این، عبرتی است برای [[بینایان]] ([[اهل بصیرت]])!»  
 
+
<ref>
 
[۳۴]  
 
[۳۴]  
 
+
</ref>
۴) تقوا  
+
۴)[[تقوا]]
تقوا و پرهیزکاری، از عوامل روشنایی ضمیر و بیداردلی می‌باشد: «پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسه‌های شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) می‌افتند؛ و (در پرتو یاد او، راه حق را می‌بینند و) ناگهان بینا می‌گردند.»  
+
[[تقوا]] و [[پرهیزکاری]]، از عوامل روشنایی ضمیر و [[بیداردلی]] می‌باشد: «[[پرهیزگاران]] هنگامی که گرفتار [[وسوسه‌های شیطان]] شوند، به یاد ([[خدا]] و [[پاداش]] و [[کیفر]] او) می‌افتند؛ و (در پرتو یاد او، راه [[حق]] را می‌بینند و) ناگهان [[بینا]] می‌گردند.»  
 
+
<ref>
 
[۳۵]  
 
[۳۵]  
 
+
</ref>
۵) کتب آسمانی مثل قرآن و تورات‏  
+
۵) کتب آسمانی مثل [[قرآن]] و [[تورات‏]]
محتوای کتاب‌های آسمانی مانند قرآن و تورات، مایه درک عمیق و بصیرت مردم است: «... بگو: من تنها از چیزی پیروی می‌کنم که بر من وحی می‌شود؛ این وسیله بینایی از طرف پروردگارتان است...» [۳۶] «و ما به موسی کتاب آسمانی دادیم بعد از آنکه اقوام قرون نخستین را هلاک نمودیم؛ کتابی که برای مردم بصیرت‌آفرین بود...»  
+
محتوای کتاب‌های آسمانی مانند [[قرآن]] و [[تورات]]، مایه درک عمیق و '''بصیرت''' [[مردم]] است: «... بگو: من تنها از چیزی پیروی می‌کنم که بر من [[وحی]] می‌شود؛ این وسیله بینایی از طرف پروردگارتان است...»  
 
+
<ref>
 +
[۳۶]  
 +
</ref>
 +
«و ما به [[موسی]] [[کتاب آسمانی]] دادیم بعد از آنکه [[اقوام]] قرون نخستین را [[هلاک]] نمودیم؛ کتابی که برای [[مردم]] '''بصیرت‌'''آفرین بود...»  
 +
<ref>
 
[۳۷]  
 
[۳۷]  
 
+
</ref>
 
==مانع بصیرت==
 
==مانع بصیرت==
  
غفلت انسان در دنیا، مانع بصیرت نسبت به حقایق آخرتی است: «(به او خطاب می‌شود) تو از این صحنه (و دادگاه بزرگ) غافل بودی و ما پرده را از چشم تو کنار زدیم و امروز چشمت کاملا تیزبین است!»  
+
[[غفلت]] [[انسان]] در [[دنیا]]، مانع '''بصیرت''' نسبت به حقایق آخرتی است: «(به او خطاب می‌شود) تو از این صحنه (و [[دادگاه]] بزرگ) غافل بودی و ما پرده را از [[چشم]] تو کنار زدیم و امروز چشمت کاملا تیزبین است!»  
 
+
<ref>
 
[۳۸]  
 
[۳۸]  
 
+
</ref>
 
==بصیرت در حادثه عاشورا==
 
==بصیرت در حادثه عاشورا==
  
حماسه ‏آفرینان عاشورا، بی‌‏هدف و کورکورانه به کربلا نیامده بودند. آنان اهل بصیرت بودند؛ هم نسبت به درستی و حقّانیت راه و رهبرشان، هم به اینکه وظیفه‏شان جهاد و یاری امام است.  
+
[[حماسه]] ‏آفرینان [[عاشورا]]، بی‌‏هدف و [[کورکورانه]] به [[کربلا]] نیامده بودند. آنان [[اهل]] [[بصیرت]] بودند؛ هم نسبت به درستی و [[حقّانیت]] راه و [[رهبر]] ، هم به اینکه وظیفه ‏شان [[جهاد]] و یاری [[امام]] است.  
 
+
<ref>
 
[۳۹]  
 
[۳۹]  
 
+
</ref>
 
==منبع==
 
==منبع==
  

نسخهٔ ‏۱۸ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۸:۳۹

بصیرت به معنای شناخت حقیقت و قدرت درک صحیح امور می باشد.

بصیرت در لغت

بصیرت در لغت، به معنای عقیده قلبی، شناخت، یقین، زیرکی و عبرت آمده است. [۱]

بصیرت در اصطلاح

بصیرت در اصطلاح، عبارت است از قوه‌ای در قلب شخص، که به نور قدسی منوّر بوده، به وسیله آن حقایق اشیا و امور را درک می‏کند؛ همان‏گونه که شخص به وسیله چشم، صُوَر و ظواهر اشیا را می‏بیند. [۲]

بصیرت از دیدگاه امیرالمومنین

برخی گفته‏اند: شناخت روشن و یقینی از دین، تکلیف، پیشوا، حجت خدا، راه، دوست و دشمن، حق و باطل، «بصیرت » نام دارد. [۳] چنانچه حضرت امیر علیه السلام از رزمندگان راستین با این صفت یاد می‏کند که: «حَمَلُوا بَصائِرَهُمْ عَلی اسْیافِهِمْ؛ [۴] [۵] بصیرت خویش را بر شمشیرهایشان سوار کردند. یعنی اگر در میدان نبرد، تیغ می‏زدند از روی بصیرت بود.»

بصیرت در آینه روایات

در مورد اهمیت و ارزش بصیرت و اینکه منظور از بصیرت، کدام قسم آن است به چند حدیث اکتفا می‌کنیم.

۱-پیامبر خدا صلوات الله علیه می‌فرماید: «کور آن نیست که چشمش نابینا باشد بلکه کور (واقعی) آن کسی است که دیده بصیرتش کور باشد.» [۶] ۲- حضرت امام علی علیه السلام می‌فرماید: «اگر دیده بصیرت، کور باشد نگریستن چشم سودی نمی‌دهد.» [۷] ۳- حضرت امام علی علیه السلام می‌فرماید: «با بصیرت کسی است که بشنود و بیندیشد، نگاه کند و ببیند، از عبرت‌ بهره گیرد آنگاه راه روشنی را بپیماید که در آن از افتادن در پرتگاه‌ها به دور ماند.» [۸]

اهمیت بصیرت در روایات

همانطور که از احادیث فوق استفاده می‌شود بینش و آگاهی، در مورد کارهایی که انسان انجام می‌دهد، بخصوص اعمال فردی و اجتماعی، حائز اهمیت فوق العاده بوده و در صورت نبود بینش کافی، مخصوصا در برهه‌های حساس زندگی، آدمی را تا مرحله افتادن در پرتگاه‌ها و خروج از صراط مستقیم الهی پیش می‌برد.

بصیرت در قرآن

ماده بصیرت در ضمن آیات قرآن، در سه معنی بکار برده شده است.

۱- به معنی بینائی دل: چنانکه درآیه‌ مبارکه می‏‌فرماید: «وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمی وَ الْبَصِیرُ؛ [۹] هرگز کوردل و روشن ضمیر یکسان نیستند.»

۲- به معنی بینائی چشم: چنانکه درآیه‌ مبارکه می‏فرماید: «فَجَعَلْناهُ سَمِیعاً بَصِیراً؛ [۱۰] (بدین جهت) او را شنوا و بینا قرار دادیم!»

۳- به معنی بینائی با برهان [۱۱] و دلیل: چنانکه درآیه‌ مبارکه می‏فرماید: «قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمی وَ قَدْ کُنْتُ بَصِیراً؛ [۱۲] انسان غافل در روز قیامت می‏گوید خدایا چرا مرا نابینا محشور کردی و حال آنکه من در دنیا بینا و آگاه بودم؟»

آثار بصیرت

بصیرت نیز مانند سایر مباحث اخلاقی، دارای آثار بخصوصی است که در زیر به آن می پردازیم:

توحید

از جمله آثار بصیرت، ره ‏یافتن به توحید و قدرت خدا می‌باشد. در این مورد در آیه‌ شریفه چنین وارد شده است: «قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ …. قُلْ هَلْ یسْتَوِی الْأَعْمَی وَالْبَصِیرُ أَمْ …؛ [۱۳] بگو: چه کسی پروردگار آسمان‌ و زمین است؟ بگو: الله! (سپس) بگو: آیا اولیا (و خدایانی) غیر از او برای خود برگزیده‌اید که (حتی) مالک سود و زیان خود نیستند (تا چه رسد به شما؟!) بگو: آیا نابینا و بینا یکسانند؟! یا ظلمت‌ و نور برابرند؟! آیا آن‌ها همتایانی برای خدا قرار دادند بخاطر اینکه آنان همانند خدا آفرینشی داشتند و این آفرینش‌ بر آن‌ها مشتبه شده است؟! بگو: خدا خالق همه چیز است؛ و اوست یکتا و پیروز!»

درخواست بازگشت در آخرت

از دیگر آثار بصیرت و روشن‏ بینی، درخواست مجرمان در قیامت، برای رجوع به دنیا است، چنانچه قرآن می‌فرماید: «وَلَوْ تَرَی إِذِ الْمُجْرِمُونَ نَاکِسُو رُءُوسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَسَمِعْنَا فَارْجِعْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا إِنَّا مُوقِنُونَ؛ [۱۴] واگر ببینی مجرمان را هنگامی که در پیشگاه پروردگارشان سر به زیر افکنده، می‌گویند: پروردگارا! آنچه وعده کرده بودی دیدیم و شنیدیم؛ ما را بازگردان تا کار شایسته‌ای انجام دهیم؛ ما (به قیامت) یقین داریم!»


عبرت‏ آموزی

عبرت‏ آموزی نیز یکی دیگر از آثار بصیرت می‌باشد.

۱) خداوند متعال می¬فرماید: «قَدْ کَانَ لَکُمْ آیةٌ فِی فِئَتَینِ الْتَقَتَا...یرَوْنَهُمْ مِثْلَیهِمْ رَأْی الْعَینِ وَاللَّهُ یؤَیدُ بِنَصْرِهِ مَنْ یشَاءُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَعِبْرَةً لِأُولِی الْأَبْصَارِ؛ [۱۵] در دو گروهی که (در میدان جنگ بدر) با هم رو به رو شدند، نشانه (و درس عبرتی) برای شما بود: یک گروه، در راه خدا نبرد می‌کرد و جمع دیگری که کافر بود (در راه شیطان و بت) در حالی که آن‌ها (گروه مؤمنان) را با چشم خود، دو برابر آنچه بودند، می‌دیدند. (و این خود عاملی برای وحشت و شکست آن‌ها شد) و خداوند هر کس را بخواهد (و شایسته بداند) با یاری خود تأیید می‌کند. در این، عبرتی است برای بینایان

۲)در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: «مَثَلُ الْفَرِیقَینِ کَالْأَعْمَی وَالْأَصَمِّ وَالْبَصِیرِ وَالسَّمِیعِ هَلْ یسْتَوِیانِ مَثَلًا أَفَلَا تَذَکَّرُونَ؛ [۱۶] حال این دو گروه ( مؤمنان ومنکران‌ ، حال «نابینا و کر » و «بینا و شنوا» است؛ آیا این دو، همانند یکدیگرند؟! آیا پند نمی‌گیرند؟!» برای مطالعه بیشتر می توانید به آیه ۴۴ سوره نور [۱۷] ، آیه ۵۸ سوره غافر [۱۸] و آیه ۲ سوره حشر [۱۹] ، مراجعه کنید.

سود شخصی

حصول منفعت برای خود فرد، یکی دیگر از نتایج بصیرت و ژرف نگری می‌باشد [۲۰] چنانچه می‌فرماید: «قَدْ جَاءَکُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ...؛ [۲۱] دلایل روشن از طرف پروردگارتان برای شما آمد؛ کسی که (به وسیله آن، حق را) ببیند، به سود خود اوست؛...»

ابزار بصیرت

‏ برای شناخت و درک صحیح از حقایق، مسلّما ابزارهایی مورد نیاز است که در زیر به آن‌ها پرداخته شده است.

۱) چشم: از جمله ابزار شناخت و درک صحیح حقایق، چشم است چنانچه می‌خوانیم: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ... وَلَهُمْ أَعْینٌ لَا یبْصِرُونَ بِهَا...؛ [۲۲] به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم؛... آن‌ها چشمانی دارند که با آن نمی‌بینند؛...» خداوند می‌فرماید: «وَلَقَدْ مَکَّنَّاهُمْ فِیمَا إِنْ مَکَّنَّاکُمْ فِیهِ وَجَعَلْنَا لَهُمْ سَمْعًا وَأَبْصَارًا وَأَفْئِدَةً...؛ [۲۳] ما به آن‌ها (قوم عاد) قدرتی دادیم که به شما ندادیم و برای آنان گوش و چشم و دل قرار دادیم؛ (اما به هنگام نزول عذاب) نه گوش‌ها و چشم‌ها و نه عقل‌هایشان برای آنان هیچ سودی نداشت؛ چرا که آیات خدا را انکار می‌کردند؛...»

۲) قلب: قلب نیز یکی دیگر از ابزار بصیرت و درک حقایق می‌باشد در همین زمینه می‌خوانیم: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا یفْقَهُونَ بِهَا...؛ [۲۴] به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم؛ آن‌ها د‌‌ل‌ها (عقل‌ها)یی دارند که با آن (اندیشه نمی‌کنند و) نمی‌فهمند؛...»

۳) گوش:گوش نیز از جمله ابزار¬های شناخت و درک صحیح حقایق می‌باشد. می‌خوانیم: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ... وَلَهُمْ آذَانٌ لَا یسْمَعُونَ بِهَا...؛ [۲۵] به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم؛... آنها گوش‌هایی دارند که با آن نمی‌شنوند؛...»

اهل بصیرت

کسانی که اهل بصیرت می باشند چنین معرفی شده اند:

۱) حضرت ابراهیم علیه السلام حضرت ابراهیم علیه السلام از جمله کسانی بود که از بصیرت برخوردار بوده چنانچه قرآن می‌فرماید: «وَکَذَلِکَ نُرِی إِبْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِیکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ؛ [۲۶] و این چنین، ملکوت آسمان‌ و زمینحکومت مطلقه خداوند بر آن‌ها) را به ابراهیم نشان دادیم؛ (تا به آن استدلال کند،) و اهل یقین گردد.»

۲)انابه‌‏کنندگان بنده انابه‏کننده(کسانی که به درگاه خداوند انابه کردند) از انسان‌های روشن ‏ضمیر و اهل‏ بصیرت می‌باشد: «تَبْصِرَةً وَذِکْرَی لِکُلِّ عَبْدٍ مُنِیبٍ؛ [۲۷] تا وسیله بینایی و یادآوری برای هر بنده توبه کاری باشد!»

۳) بندگان خاصّ خدا برخورد آگاهانه بندگان شایسته خداوند، به هنگام ذکر آیات پروردگارشان، موجب قرار گرفتنشان در شمار اهل بصیرت می‌شود: «بندگان (خاص خداوند) رحمان،... کسانی هستند که هرگاه آیات پروردگارشان به آنان گوشزد شود، کر و کور روی آن نمی‌افتند.» [۲۸] [۲۹] ۴) حضرت محمّد صلوات الله علیه پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد صلوات الله علیه نیز از ضمیری روشن و آگاه برخوردار بودند. قرآن درباره ایشان می فرماید: «بگو: این راه من است من، با بصیرت به سوی خدا دعوت می‌کنم!...» [۳۰] ۵) متقین‏ پرهیزکاران، از انسان‌های بیدار دل در مصاف با وسوسه‌های شیطانی هستند: «پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسه‌های شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) می‌افتند و (در پرتو یاد او، راه حق را می‌بینند و) ناگهان بینا می‌گردند.» [۳۱]

اسباب بصیرت

‏ چیزهائی که موجب پیدای بصیرت در انسان می شوند عبارتند از:

۱) آخرت‌‏اندیشیآخرت‏اندیشی، سبب پیدایش بصیرت در انسان می‌شود، قرآن می‌فرماید: «و به خاطر بیاور بندگان ما... را، صاحبان دست‌ها(ی نیرومند) و چشم‌ها(ی [[[بینا]])! ما آن‌ها را با خلوص ویژه‌ای خالص کردیم و آن یادآوری سرای آخرت بود!» [۳۲] ۲)آیات خدا آیات الهی در زمین و انسان (آفاقی و انفسی ، از عوامل بصیرت می‌باشد: «و در زمین آیاتی برای جویندگان یقین است و در وجود خود شما (نیز آیاتی است)؛ آیا نمی‌بینید؟!» [۳۳] ۳)امدادهای خدا امدادهای الهی مثل پیروزی مسلمانان در غزوه بدر، از عوامل عبرت و بصیرت می‌باشد: «در دو گروهی که (در میدان جنگ بدر) با هم رو به رو شدند، نشانه (و درس عبرتی) برای شما بود: یک گروه، در راه خدا نبرد می‌کرد؛ و جمع دیگری کهکافر بود... در این، عبرتی است برای بینایان (اهل بصیرت)!» [۳۴] ۴)تقوا تقوا و پرهیزکاری، از عوامل روشنایی ضمیر و بیداردلی می‌باشد: «پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسه‌های شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) می‌افتند؛ و (در پرتو یاد او، راه حق را می‌بینند و) ناگهان بینا می‌گردند.» [۳۵] ۵) کتب آسمانی مثل قرآن و تورات‏ محتوای کتاب‌های آسمانی مانند قرآن و تورات، مایه درک عمیق و بصیرت مردم است: «... بگو: من تنها از چیزی پیروی می‌کنم که بر من وحی می‌شود؛ این وسیله بینایی از طرف پروردگارتان است...» [۳۶] «و ما به موسی کتاب آسمانی دادیم بعد از آنکه اقوام قرون نخستین را هلاک نمودیم؛ کتابی که برای مردم بصیرت‌آفرین بود...» [۳۷]

مانع بصیرت

غفلت انسان در دنیا، مانع بصیرت نسبت به حقایق آخرتی است: «(به او خطاب می‌شود) تو از این صحنه (و دادگاه بزرگ) غافل بودی و ما پرده را از چشم تو کنار زدیم و امروز چشمت کاملا تیزبین است!» [۳۸]

بصیرت در حادثه عاشورا

حماسه ‏آفرینان عاشورا، بی‌‏هدف و کورکورانه به کربلا نیامده بودند. آنان اهل بصیرت بودند؛ هم نسبت به درستی و حقّانیت راه و رهبر ، هم به اینکه وظیفه ‏شان جهاد و یاری امام است. [۳۹]

منبع

سایت پژوهه

پانویس

  1. [۱]
  2. [۲]
  3. [۳]
  4. [۴]
  5. [۵]
  6. [۶]
  7. [۷]
  8. [۸]
  9. [۹]
  10. [۱۰]
  11. [۱۱]
  12. [۱۲]
  13. [۱۳]
  14. [۱۴]
  15. [۱۵]
  16. [۱۶]
  17. [۱۷]
  18. [۱۸]
  19. [۱۹]
  20. [۲۰]
  21. [۲۱]
  22. [۲۲]
  23. [۲۳]
  24. [۲۴]
  25. [۲۵]
  26. [۲۶]
  27. [۲۷]
  28. [۲۸]
  29. [۲۹]
  30. [۳۰]
  31. [۳۱]
  32. [۳۲]
  33. [۳۳]
  34. [۳۴]
  35. [۳۵]
  36. [۳۶]
  37. [۳۷]
  38. [۳۸]
  39. [۳۹]