بصیرت: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''بصیرت''' به معنای شناخت حقیقت و قدرت درک صحیح امور می باشد. ==بصیرت در لغت==...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۸ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۸:۰۴
بصیرت به معنای شناخت حقیقت و قدرت درک صحیح امور می باشد.
محتویات
بصیرت در لغت
بصیرت در لغت، به معنای عقیده قلبی، شناخت، یقین، زیرکی و عبرت آمده است.
[۱]
بصیرت در اصطلاح
بصیرت در اصطلاح، عبارت است از قوهای در قلب شخص، که به نور قدسی منوّر بوده، به وسیله آن حقایق اشیا و امور را درک میکند؛ همانگونه که شخص به وسیله چشم، صُوَر و ظواهر اشیا را میبیند.
[۲]
بصیرت از دیدگاه امیرالمومنین
برخی گفتهاند: شناخت روشن و یقینی از دین، تکلیف، پیشوا، حجت خدا، راه، دوست و دشمن، حق و باطل، «بصیرت » نام دارد.
[۳]
چنانچه حضرت امیر علیه السلام از رزمندگان راستین با این صفت یاد میکند که: «حَمَلُوا بَصائِرَهُمْ عَلی اسْیافِهِمْ؛
[۴]
[۵]
بصیرت های خویش را بر شمشیرهایشان سوار کردند. یعنی اگر در میدان نبرد، تیغ میزدند از روی بصیرت بود.»
بصیرت در آینه روایات
در مورد اهمیت و ارزش بصیرت و اینکه منظور از بصیرت، کدام قسم آن است به چند حدیث اکتفا میکنیم.
۱- پیامبر خدا صلوات الله علیه میفرماید: «کور آن نیست که چشمش نابینا باشد بلکه کور (واقعی) آن کسی است که دیده بصیرتش کور باشد.»
[۶]
۲- حضرت امام علی علیه السلام میفرماید: «اگر دیده بصیرت، کور باشد نگریستن چشم سودی نمیدهد.»
[۷]
۳- حضرت امام علی علیه السلام میفرماید: «با بصیرت کسی است که بشنود و بیندیشد، نگاه کند و ببیند، از عبرتها بهره گیرد آنگاه راه روشنی را بپیماید که در آن از افتادن در پرتگاهها به دور ماند.»
[۸]
اهمیت بصیرت در روایات
همانطور که از احادیث فوق استفاده میشود بینش و آگاهی، در مورد کارهایی که انسان انجام میدهد، بخصوص اعمال فردی و اجتماعی، حائز اهمیت فوق العاده بوده و در صورت نبود بینش کافی، مخصوصا در برهههای حساس زندگی، آدمی را تا مرحله افتادن در پرتگاهها و خروج از صراط مستقیم الهی پیش میبرد.
بصیرت در قرآن
ماده بصیرت در ضمن آیات قرآن، در سه معنی بکار برده شده است.
۱- بمعنی بینائی دل: چنانکه درآیه مبارکه میفرماید: «وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمی وَ الْبَصِیرُ؛
[۹]
هرگز کوردل و روشن ضمیر یکسان نیستند.»
۲- بمعنی بینائی چشم: چنانکه درآیه مبارکه میفرماید: «فَجَعَلْناهُ سَمِیعاً بَصِیراً؛
[۱۰]
(بدین جهت) او را شنوا و بینا قرار دادیم!»
۳- بمعنی بینائی با برهان
[۱۱]
و دلیل: چنانکه درآیه مبارکه میفرماید: «قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمی وَ قَدْ کُنْتُ بَصِیراً؛
[۱۲]
انسان غافل در روز قیامت میگوید خدایا چرا مرا نابینا محشور کردی و حال آنکه من در دنیا بینا و آگاه بودم؟»
آثار بصیرت
بصیرت نیز مانند سایر مباحث اخلاقی، دارای آثار بخصوصی است که در زیر به آن می پردازیم:
توحید
از جمله آثار بصیرت، ره یافتن به توحید و قدرت خدا میباشد. در این مورد در آیه شریفه چنین وارد شده است: «قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ …. قُلْ هَلْ یسْتَوِی الْأَعْمَی وَالْبَصِیرُ أَمْ …؛
[۱۳]
بگو: چه کسی پروردگار آسمانها و زمین است؟ بگو: الله! (سپس) بگو: آیا اولیا (و خدایانی) غیر از او برای خود برگزیدهاید که (حتی) مالک سود و زیان خود نیستند (تا چه رسد به شما؟!) بگو: آیا نابینا و بینا یکسانند؟! یا ظلمتها و نور برابرند؟! آیا آنها همتایانی برای خدا قرار دادند بخاطر اینکه آنان همانند خدا آفرینشی داشتند و این آفرینشها بر آنها مشتبه شده است؟! بگو: خدا خالق همه چیز است؛ و اوست یکتا و پیروز!»
درخواست بازگشت در آخرت
از دیگر آثار بصیرت و روشنبینی، درخواست مجرمان در قیامت، برای رجوع به دنیا است، چنانچه قرآن میفرماید: «وَلَوْ تَرَی إِذِ الْمُجْرِمُونَ نَاکِسُو رُءُوسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَسَمِعْنَا فَارْجِعْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا إِنَّا مُوقِنُونَ؛
[۱۴]
واگر ببینی مجرمان را هنگامی که در پیشگاه پروردگارشان سر به زیر افکنده، میگویند: پروردگارا! آنچه وعده کرده بودی دیدیم و شنیدیم؛ ما را بازگردان تا کار شایستهای انجام دهیم؛ ما (به قیامت) یقین داریم!»
عبرت آموزی
عبرتآموزی نیز یکی دیگر از آثار بصیرت میباشد.
۱) خداوند متعال می¬فرماید: «قَدْ کَانَ لَکُمْ آیةٌ فِی فِئَتَینِ الْتَقَتَا...یرَوْنَهُمْ مِثْلَیهِمْ رَأْی الْعَینِ وَاللَّهُ یؤَیدُ بِنَصْرِهِ مَنْ یشَاءُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَعِبْرَةً لِأُولِی الْأَبْصَارِ؛ [۱۵] در دو گروهی که (در میدان جنگ بدر) با هم رو به رو شدند، نشانه (و درس عبرتی) برای شما بود: یک گروه، در راه خدا نبرد میکرد و جمع دیگری که کافر بود (در راه شیطان و بت) در حالی که آنها (گروه مؤمنان) را با چشم خود، دو برابر آنچه بودند، میدیدند. (و این خود عاملی برای وحشت و شکست آنها شد) و خداوند هر کس را بخواهد (و شایسته بداند) با یاری خود تأیید میکند. در این، عبرتی است برای بینایان!»
۲)در آیهای دیگر میفرماید: «مَثَلُ الْفَرِیقَینِ کَالْأَعْمَی وَالْأَصَمِّ وَالْبَصِیرِ وَالسَّمِیعِ هَلْ یسْتَوِیانِ مَثَلًا أَفَلَا تَذَکَّرُونَ؛
[۱۶]
حال این دو گروه ( مؤمنان و منکران ، حال «نابینا و کر» و «بینا و شنوا» است؛ آیا این دو، همانند یکدیگرند؟! آیا پند نمیگیرند؟!» برای مطالعه بیشتر می توانید به آیه ۴۴ سوره نور
[۱۷]
، آیه ۵۸ سوره غافر
[۱۸]
و آیه ۲ سوره حشر
[۱۹]
، مراجعه کنید.
سود شخصی
حصول منفعت برای خود فرد، یکی دیگر از نتایج بصیرت و ژرف نگری میباشد
[۲۰]
چنانچه میفرماید: «قَدْ جَاءَکُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ...؛
[۲۱]
دلایل روشن از طرف پروردگارتان برای شما آمد؛ کسی که (به وسیله آن، حق را) ببیند، به سود خود اوست؛...»
ابزار بصیرت
برای شناخت و درک صحیح از حقایق، مسلّما ابزارهایی مورد نیاز است که در زیر به آنها پرداخته شده است.
۱) چشم: از جمله ابزار شناخت و درک صحیح حقایق، چشم است چنانچه میخوانیم: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ... وَلَهُمْ أَعْینٌ لَا یبْصِرُونَ بِهَا...؛
[۲۲]
به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم؛... آنها چشمانی دارند که با آن نمیبینند؛...» خداوند میفرماید: «وَلَقَدْ مَکَّنَّاهُمْ فِیمَا إِنْ مَکَّنَّاکُمْ فِیهِ وَجَعَلْنَا لَهُمْ سَمْعًا وَأَبْصَارًا وَأَفْئِدَةً...؛
[۲۳]
ما به آنها (قوم عاد) قدرتی دادیم که به شما ندادیم و برای آنان گوش و چشم و دل قرار دادیم؛ (اما به هنگام نزول عذاب) نه گوشها و چشمها و نه عقلهایشان برای آنان هیچ سودی نداشت؛ چرا که آیات خدا را انکار میکردند؛...»
۲) قلب: قلب نیز یکی دیگر از ابزار بصیرت و درک حقایق میباشد در همین زمینه میخوانیم: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا یفْقَهُونَ بِهَا...؛
[۲۴]
به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم؛ آنها دلها (عقلها)یی دارند که با آن (اندیشه نمیکنند و) نمیفهمند؛...»
۳) گوش: گوش نیز از جمله ابزار¬های شناخت و درک صحیح حقایق میباشد. میخوانیم: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ... وَلَهُمْ آذَانٌ لَا یسْمَعُونَ بِهَا...؛
[۲۵]
به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم؛... آنها گوشهایی دارند که با آن نمیشنوند؛...»
اهل بصیرت
کسانی که اهل بصیرت می باشند چنین معرفی شده اند:
۱) حضرت ابراهیم علیه السلام حضرت ابراهیم علیه السلام از جمله کسانی بود که از بصیرت برخوردار بوده چنانچه قرآن میفرماید: «وَکَذَلِکَ نُرِی إِبْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِیکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ؛
[۲۶]
و این چنین، ملکوت آسمانها و زمین (و حکومت مطلقه خداوند بر آنها) را به ابراهیم نشان دادیم؛ (تا به آن استدلال کند،) و اهل یقین گردد.»
۲)انابهکنندگان بنده انابهکننده(کسانی که به درگاه خداوند انابه کردند) از انسانهای روشنضمیر و اهل بصیرت میباشد: «تَبْصِرَةً وَذِکْرَی لِکُلِّ عَبْدٍ مُنِیبٍ؛
[۲۷]
تا وسیله بینایی و یادآوری برای هر بنده توبه کاری باشد!»
۳) بندگان خاصّ خدا برخورد آگاهانه بندگان شایسته خداوند، به هنگام ذکر آیات پروردگارشان، موجب قرار گرفتنشان در شمار اهل بصیرت میشود: «بندگان (خاص خداوند) رحمان،... کسانی هستند که هرگاه آیات پروردگارشان به آنان گوشزد شود، کر و کور روی آن نمیافتند.»
[۲۸]
[۲۹]
۴) حضرت محمّد صلوات الله علیه پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد صلوات الله علیه نیز از ضمیری روشن و آگاه برخوردار بودند. قرآن درباره ایشان می فرماید: «بگو: این راه من است من، با بصیرت به سوی خدا دعوت میکنم!...»
[۳۰]
۵) متقین پرهیزکاران، از انسانهای بیدار دل در مصاف با وسوسههای شیطانی هستند: «پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسههای شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) میافتند و (در پرتو یاد او، راه حق را میبینند و) ناگهان بینا میگردند.»
[۳۱]
اسباب بصیرت
چیزهائی که موجب پیدای بصیرت در انسان می شوند عبارتند از:
۱) آخرتاندیشی آخرتاندیشی، سبب پیدایش بصیرت در انسان میشود، قرآن میفرماید: «و به خاطر بیاور بندگان ما... را، صاحبان دستها(ی نیرومند) و چشمها(ی بینا)! ما آنها را با خلوص ویژهای خالص کردیم و آن یادآوری سرای آخرت بود!»
[۳۲]
۲) آیات خدا آیات الهی در زمین و انسان (آفاقی و انفسی ، از عوامل بصیرت میباشد: «و در زمین آیاتی برای جویندگان یقین است و در وجود خود شما (نیز آیاتی است)؛ آیا نمیبینید؟!»
[۳۳]
۳) امدادهای خدا امدادهای الهی مثل پیروزی مسلمانان در غزوه بدر، از عوامل عبرت و بصیرت میباشد: «در دو گروهی که (در میدان جنگ بدر) با هم رو به رو شدند، نشانه (و درس عبرتی) برای شما بود: یک گروه، در راه خدا نبرد میکرد؛ و جمع دیگری که کافر بود... در این، عبرتی است برای بینایان (اهل بصیرت)!»
[۳۴]
۴) تقوا تقوا و پرهیزکاری، از عوامل روشنایی ضمیر و بیداردلی میباشد: «پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسههای شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) میافتند؛ و (در پرتو یاد او، راه حق را میبینند و) ناگهان بینا میگردند.»
[۳۵]
۵) کتب آسمانی مثل قرآن و تورات محتوای کتابهای آسمانی مانند قرآن و تورات، مایه درک عمیق و بصیرت مردم است: «... بگو: من تنها از چیزی پیروی میکنم که بر من وحی میشود؛ این وسیله بینایی از طرف پروردگارتان است...» [۳۶] «و ما به موسی کتاب آسمانی دادیم بعد از آنکه اقوام قرون نخستین را هلاک نمودیم؛ کتابی که برای مردم بصیرتآفرین بود...»
[۳۷]
مانع بصیرت
غفلت انسان در دنیا، مانع بصیرت نسبت به حقایق آخرتی است: «(به او خطاب میشود) تو از این صحنه (و دادگاه بزرگ) غافل بودی و ما پرده را از چشم تو کنار زدیم و امروز چشمت کاملا تیزبین است!»
[۳۸]
بصیرت در حادثه عاشورا
حماسه آفرینان عاشورا، بیهدف و کورکورانه به کربلا نیامده بودند. آنان اهل بصیرت بودند؛ هم نسبت به درستی و حقّانیت راه و رهبرشان، هم به اینکه وظیفهشان جهاد و یاری امام است.
[۳۹]
منبع
سایت پژوهه