تزکیه عرفانی

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

تزکیه در عرفان عبارت است از زدودن نفس و تخلیه آن از عقاید باطل و اوصاف مذموم، میراندنِ هوای نفس، تربیت کردن و به صلاح آوردن نفس و از صفت اماره به مطمئنه رسانیدن آن.

تزکیه به معنای ترک دنیا از دیدگاه برخی[

برخی تزکیه را به معنای ترک دنیا دانسته‌اند. [۱] [۲] [۳] [۴] [۵]

تزکیه به معنای تصقیل

به نوشته ابرقوهی، [۶] تزکیه را به جهت پاک کردن دل از رذایل، «تصقیل» نیز می‌گویند.

تزکیه در منابع عرفانی

در منابع عرفانی به تزکیه‌ به‌طور مستقل کمتر پرداخته شده و بیش‌تر آن را ذیل، سیر و سلوک و ریاضت نفس مطرح کرده‌اند.

تزکیه در آثار اخلاقی

در آثار اخلاقی نیز، ذیل بحث تهذیب نفس، به تزکیه پرداخته شده است، اما امام محمد غزالی قسم سومکتاب الاربعین [۷] را به تزکیه قلب اختصاص داده و نجم رازی در مرصادالعباد [۸] بتفصیل از «تزکیت نفس و معرفت آن» سخن گفته است.

اقسام تزکیه

در برخی منابع عرفانی نیز مستقلاً ولی به اجمال در باره این اصطلاح بحث شده، از جمله میبدی در کشف الاسرار و عدة الابرار [۹] تزکیه را بر دو گونه دانسته است:

۱) تزکیه‌ که در آغاز سلوک صورت می‌گیرد و آن پیروی بنده از احکام شرع است. این مرتبه پیش از معرفت نسبت به حقایق قرآن و رسیدن به حکمت است و آیه ۱۵۱ سوره بقره [۱۰] به آن اشاره دارد.

۲) طهارت دل از هر گونه آلایش.

طهارت دل از هر گونه آلایش

طهارت دل از هر گونه آلایش به عنایت و فضل الهی امکان پذیر خواهد بود. این نوع تزکیه کمال ایمان و غایت معرفت و نتیجه تعلم کتاب و رسیدن به حکمت است. آیه ۱۲۹ سوره بقره [۱۱] که در آن حضرت ابراهیم از خداوند تزکیه خواست، به این نوع تزکیه اشاره دارد، زیرا کلمه تزکیه بعد از تعلیم کتاب و حکمت آمده است. چنین تزکیه‌ای همان «زکات قلب» است، یعنی عارف از مشاهده غیرحق مبرّا و از ظلمت تعلقات پاک می‌شود. زکات قلب نیز پس از پرداخت زکات اعضا یا «زکات حسنه» (استفاده از اعضا در هر آنچه برای آن خلق شده) است. [۱۲]

اهمیت تزکیه

در باره اهمیت تزکیه گفته شده است که هیچ سالکی و حتی هیچ‌یک از اولیا و مشایخ از آن بی نیاز نیستند. یکی از ویژگی‌های مهم صوفی آن است که دائم به تزکیه نفس و تصفیه دل و تجلیه روح مشغول باشد، زیرا اشراق انوار الهی از طریق تطهیر قلب و تزکیه امکان پذیر است. سالک با پاک شدن از صفات مذموم از شر شیطان و مکاید او در امان می‌ماند و میان دل و نفس و روح سالک آشتی و مصالحه برقرار می‌شود؛ نفس به حظّی دست یابد، در دل نیز انشراح حاصل می‌شود و بنابراین، نفسِ مزکّی در طی مراحل سیروسلوک، روح را به «مَعارج اَعْلی عِلّیّین» و «مدارج قابَ قوسَیْن» و مقام و مرتبه مقربان حضرت حق می‌رساند. [۱۳] [۱۴] [۱۵] [۱۶] [۱۷] شخص مزکّی از امور غیبی و ضمایر افراد نیز آگاهی می‌یابد و به مقام کشف و شهود می‌رسد. [۱۸]

تزکیه مقدمه شناخت نفس

مدار سیروسلوک وکمال سعادت آدمی بر تزکیه استوار است، زیرا تزکیه مقدمه شناخت نفس است و شناخت نفس نیز شناخت حق را در پی دارد، ازین رو تا تزکیه کامل نشود، شناخت و معرفت حقیقی خداوند نیز حاصل نمی‌شود. [۱۹] [۲۰] [۲۱] [۲۲] [۲۳]

موانع تزکیه نفس

موانع تزکیه نفس بسیارند. به نظر غزالی، آن جنبه از نفس که به بدن و امور جسمانی مربوط می‌شود و تزکیه نفس در باره آن مصداق می‌یابد، موانع بسیاری دارد که ریشه همه آن‌ها ده صفت مذموم است و باید در تزکیه نفس از همه آن‌ها مبرّا شد. این ده صفت عبارت‌اند از: حریص بودن به خوردن طعام، حریص بودن به گفتار و آفات زبان (مانند دروغ و غیبت و جدل و شوخی و مدح بیهوده)، غضب، حسد، بخل،جاه طلبی، حب دنیا، کبر، عُجب، و ریا. [۲۴] [۲۵] غزالی، [۲۶] و به تبع او فیض کاشانی، [۲۷] تنبلی و کاهلی را نیز از موانع تزکیه به شمار آورده‌اند.

راه تزکیه نفس

شناخت نفس

راه تزکیه نفس آن است که نخست نفس و سپس موانع و شرور آن شناخته شود. بنابراین، تزکیه نفس فقط با مواظبت و مراقبه و محاسبه به دست می‌آید. [۲۸] [۲۹]

به اعتدال رساندن قوای غضبی و شهوی

نکته مهم آن است که تزکیه نفساز موانع نفسانی (مانند قوای غضبی و شهویسرکوب کردن دو قوه غضب و شهوت نیست، بلکه به اعتدال رسانیدن این دو قوه است که با به اطاعت در آوردن آن‌ها از علم و شرع حاصل می‌شود. نیروی عقل به کمک عدل بر غضب و شهوتنظارت می‌کند و جلو طغیان آن‌ها را می‌گیرد. [۳۰] به عقیده نجم رازی، نفس چه در سیر نزولی چه در سیر صعودی به شهوت و غضب نیازمند است، زیرا این دو قوه وقتی به خدا روی می‌آورند، تبدیل به عشق و محبت و غیرت و همت می‌شوند و به کمک آن‌ها همه منازل و مراحل طی می‌شود و سالک در هیچ مقامی متوقف نمی‌گردد. [۳۱]

ضرورت وجود شیخ

مهم‌تر از همه آن‌کهتزکیه جز از طریق تربیت شیخ کامل و عنایات و الطافِ الهی میسر نیست. هنگامی که مجاهدت سالک تحت ارشاد شیخی کامل باشد و با الطافِ خداوند و جذبه و فیض الهی همراه شود، به یک لحظه چندان تزکیه نفس حاصل می‌شود که به مجاهده همه عمر حاصل نمی‌گردد. [۳۲] [۳۳] به نوشته باخَرزی در اورادالاحباب، [۳۴] یکی از شروطی که مرید باید نسبت به شیخ حفظ نماید، تزکیه نفس است.

تحلیه

برخی علاوه بر ضرورت وجود شیخ، تحلیه (آراستن دل به فضائل) را نیز برای جلب جذبات و فیوضات الهی لازم دانسته [۳۵] و گفته‌اند که اگر همه عمر به تزکیه نفس پرداخته شود، باز نفس‌ به‌طور کامل تزکیه نمی‌شود، پس باید بعد از آن‌که نفس به قید شرع مقید گردید، به تحلیه دل روی آورد [۳۶] [۳۷] [۳۸] ازینرو، برخی تزکیه و تحلیه را در کنار هم آورده و گفته‌اند که تزکیه اتصاف نفس به صفت فناست و فنا، ترک دنیا و از بین بردن هوای نفس است و مرتبه اول آن زهد و مرتبه دوم آن عبادت است. تحلیه را نیز اتصاف نفسبه صفت بقا دانسته و گفته‌اند که بقا، تخلقبه اخلاق الهی است. [۳۹] [۴۰] برخی صوفیان تحلیه را مقدّم بر تزکیه می‌دانند و بر آن‌اند که بدون تحلیه روح،تزکیه نفسمیسر نمی‌شود. [۴۱]

فهرست منابع

(۱) حیدر بن علی آملی، جامع الاسرار و منبع الانوار، چاپ هانری کوربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران، ۱۳۶۸ ش.

(۲) شمس الدین ابراهیم ابرقوهی، مجمع البحرین، چاپ نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۴ ش.

(۳) ابن عربی، الفتوحات المکیة، بیروت: دارصادر.

(۴) ابن منظور، لسان العرب.

(۵) یحیی بن احمد باخرزی، اوراد الاحباب، و فصوص الا´داب، ج ۲: فصوص الا´داب، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۸ ش.

(۶) محمداعلی بن علی تهانوی، کتاب کشاف اصطلاحات الفنون، چاپ محمد وجیه و دیگران، کلکته ۱۸۶۲، چاپ افست تهران ۱۹۶۷.

(۷) محمدعلی داعی الاسلام، فرهنگ نظام، چاپ سنگی حیدرآباد دکن ۱۳۰۵ـ ۱۳۱۸ ش، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ـ۱۳۶۴ ش.

(۸) محمد رازی، بستان الرازی، او، الریاض المرضیة فی شرح تضمین الالفیة، تهران، ۱۳۸۶.

(۹) عمر بن محمد سهروردی، عوارف المعارف، ترجمة ابومنصور عبدالمرجوع کنید بهمن اصفهانی، چاپ قاسم انصاری، تهران ۱۳۶۴ ش.

(۱۰) محمد بن محمود شمس الدین آملی، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج ۲، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.

(۱۱) محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.

(۱۲) محمد بن محمد غزالی، کتاب الاربعین، ترجمه برهان الدین حمدی، تهران، ۱۳۶۸ ش.

(۱۳) محمد بن محمد غزالی، کتاب میزان العمل، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.

(۱۴) محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، چاپ علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.

(۱۵) احمد بن محمد میبدی، کشف الاسرار و عدة الابرار، چاپ علی اصغر حکمت، تهران ۱۳۷۶ ش.

(۱۶) عبداللّه بن محمد نجم رازی، مرصادالعباد، چاپ محمدامین ریاحی، تهران ۱۳۵۲ ش.

(۱۷) نعمة اللّه ولی، رساله‌های حضرت سیدنورالدین شاه نعمت اللّه ولی قدّس سرّه، ج ۱، چاپ جواد نوربخش: بیان اصطلاحات، تهران ۱۳۵۵ ش.

منبع

دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تزکیه»، شماره۳۵۱۸.

پانویس

  1. عبداللّه بن محمد نجم رازی، مرصادالعباد، ج۱، ص۱۷۳ـ۱۷۴، چاپ محمدامین ریاحی، تهران ۱۳۵۲ ش.
  2. محمد بن محمود شمس الدین آملی، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۲، ص۱۲، ج ۲، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
  3. نعمة اللّه ولی، رساله‌های حضرت سیدنورالدین شاه نعمت اللّه ولی قدّس سرّه، ج۱، ص۳۰۴، ج ۱، چاپ جواد نوربخش: بیان اصطلاحات، تهران ۱۳۵۵ ش.
  4. محمداعلی بن علی تهانوی، کتاب کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۶۲۳، چاپ محمد وجیه و دیگران، کلکته ۱۸۶۲، چاپ افست تهران ۱۹۶۷.
  5. شمس الدین ابراهیم ابرقوهی، مجمع البحرین، ج۱، ص۷۰، چاپ نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۴ ش.
  6. شمس الدین ابراهیم ابرقوهی، مجمع البحرین، ج۱، ص۷۰، چاپ نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۴ ش.
  7. محمد بن محمد غزالی، کتاب الاربعین، ص ۱۰۷ـ۱۸۱، ترجمه برهان الدین حمدی، تهران، ۱۳۶۸ ش.
  8. عبداللّه بن محمد نجم رازی، مرصادالعباد، ج۱، ص۱۷۳ـ۱۸۶، چاپ محمدامین ریاحی، تهران ۱۳۵۲ ش.
  9. احمد بن محمد میبدی، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج۱، ص۴۱۱، چاپ علی اصغر حکمت، تهران ۱۳۷۶ ش.
  10. بقره/سوره۲، آیه۱۵۱.
  11. بقره/سوره۲، آیه۱۲۹.
  12. حیدر بن علی آملی، جامع الاسرار و منبع الانوار، ج۱، ص۵۷۷، چاپ هانری کوربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران، ۱۳۶۸ ش.
  13. عمر بن محمد سهروردی، عوارف المعارف، ج۱، ص۷ـ ۸، ترجمة ابومنصور عبدالمرجوع کنید بهمن اصفهانی، چاپ قاسم انصاری، تهران ۱۳۶۴ ش.
  14. عمر بن محمد سهروردی، عوارف المعارف، ج۱، ص۲۴، ترجمة ابومنصور عبدالمرجوع کنید بهمن اصفهانی، چاپ قاسم انصاری، تهران ۱۳۶۴ ش.
  15. عمر بن محمد سهروردی، عوارف المعارف، ج۱، ص۳۳، ترجمة ابومنصور عبدالمرجوع کنید بهمن اصفهانی، چاپ قاسم انصاری، تهران ۱۳۶۴ ش.
  16. عمر بن محمد سهروردی، عوارف المعارف، ج۱، ص۸۷، ترجمة ابومنصور عبدالمرجوع کنید بهمن اصفهانی، چاپ قاسم انصاری، تهران ۱۳۶۴ ش.
  17. عمر بن محمد سهروردی، عوارف المعارف، ج۱، ص۱۷۷، ترجمة ابومنصور عبدالمرجوع کنید بهمن اصفهانی، چاپ قاسم انصاری، تهران ۱۳۶۴ ش.
  18. محمد رازی، بستان الرازی، ج۱، ص۲۹۴، او، الریاض المرضیة فی شرح تضمین الالفیة، تهران، ۱۳۸۶.
  19. محمد بن محمد غزالی، کتاب الاربعین، ج۱، ص۱۰۷، ترجمه برهان الدین حمدی، تهران، ۱۳۶۸ ش.
  20. محمد بن محمد غزالی، کتاب میزان العمل، ج۱، ص۱۷، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
  21. احمد بن محمد میبدی، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج۱۰، ص۴۶۳ـ۴۶۴، چاپ علی اصغر حکمت، تهران ۱۳۷۶ ش.
  22. عبداللّه بن محمد نجم رازی، مرصادالعباد، ج۱، ص۱۷۳ـ ۱۷۴، چاپ محمدامین ریاحی، تهران ۱۳۵۲ ش.
  23. محمد رازی، بستان الرازی، ج۱، ص۲۹۲، او، الریاض المرضیة فی شرح تضمین الالفیة، تهران، ۱۳۸۶.
  24. محمد بن محمد غزالی، کتاب میزان العمل، ج۱، ص۲۰ـ۲۱، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
  25. محمد بن محمد غزالی، کتاب الاربعین، ج۱، ص۱۰۷ـ ۱۸۱، ترجمه برهان الدین حمدی، تهران، ۱۳۶۸ ش.
  26. محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۳، ص۱۷۹، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
  27. محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ج۵، ص۹۹، چاپ علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
  28. محمد بن محمد غزالی، کتاب الاربعین، ج۱، ص۱۰۷، ترجمه برهان الدین حمدی، تهران، ۱۳۶۸ ش.
  29. محمد بن محمد غزالی، کتاب میزان العمل، ج۱، ص۲۰ـ۲۱، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
  30. محمد بن محمد غزالی، کتاب الاربعین، ج۱، ص۱۷۴ـ ۱۷۵، ترجمه برهان الدین حمدی، تهران، ۱۳۶۸ ش.
  31. عبداللّه بن محمد نجم رازی، مرصادالعباد، ج۱، ص۱۸۳ـ ۱۸۴، چاپ محمدامین ریاحی، تهران ۱۳۵۲ ش.
  32. عمر بن محمد سهروردی، عوارف المعارف، ج۱، ص۳۳، ترجمة ابومنصور عبدالمرجوع کنید بهمن اصفهانی، چاپ قاسم انصاری، تهران ۱۳۶۴ ش.
  33. محمد رازی، بستان الرازی، ج۱، ص۲۱۱، او، الریاض المرضیة فی شرح تضمین الالفیة، تهران، ۱۳۸۶.
  34. یحیی بن احمد باخرزی، اوراد الاحباب، ج۲، ص۷۹، و فصوص الا´داب، ج ۲: فصوص الا´داب، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۸ ش.
  35. عبداللّه بن محمد نجم رازی، مرصادالعباد، ج۱، ص۱۸۳ـ ۱۸۴، چاپ محمدامین ریاحی، تهران ۱۳۵۲ ش.
  36. عبداللّه بن محمد نجم رازی، مرصادالعباد، ج۱، ص۲۱۱ـ۲۱۲، چاپ محمدامین ریاحی، تهران ۱۳۵۲ ش.
  37. ابن عربی، الفتوحات المکیة، ج۴، ص۴۷۸، بیروت: دارصادر.
  38. شمس الدین ابراهیم ابرقوهی، مجمع البحرین، ج۱، ص۷۰، چاپ نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۴ ش.
  39. عبداللّه بن محمد نجم رازی، مرصادالعباد، ج۱، ص۲۱۱ـ۲۱۲، چاپ محمدامین ریاحی، تهران ۱۳۵۲ ش.
  40. محمد بن محمود شمس الدین آملی، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۲، ص۱۲، ج ۲، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
  41. عبداللّه بن محمد نجم رازی، مرصادالعباد، ج۱، ص۲۱۲، چاپ محمدامین ریاحی، تهران ۱۳۵۲ ش.