تقوا و بشارت (قرآن)

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

بشارت مؤمنان به بهشت و بشارت‌های خدا و بشارت‌های پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم پیامد رعایت تقوا در زندگی می‌باشد.

بهره‌مندی از بشارت‌های الهی

تقوا، عامل بهره‌مندی از بشارتهای الهی می‌باشد: بلی ان تصبروا وتتقوا ویاتوکم من فورهم هـذا یمددکم ربکم بخمسة ءالـف من الملـئکة مسومین• وما جعله الله الا بشری لکم ولتطمئن قلوبکم به وما النصر الا من عند الله العزیز الحکیم. آری، (امروز هم) اگر استقامت و تقوا پیشه کنید، و دشمن به همین زودی به سراغ شما بیاید، خداوند شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان ، که نشانه‌هایی با خود دارند، مدد خواهد داد! [۱] ولی اینها را خداوند فقط بشارت، و برای اطمینان خاطر شما قرار داده وگرنه، پیروزی تنها از جانب خداوند توانای حکیم است! [۲] الذین ءامنوا وکانوا یتقون• لهم البشری فی الحیوة الدنیا وفی الاخرة... همان ها که ایمان آوردند، و (از مخالفت فرمان خدا) پرهیز می‌کردند. [۳] در زندگی دنیا و در آخرت، شاد (و مسرور)ند... . [۴]

دیدگاه آیت‌الله مکارم

این آیات در حقیقت برای تقویت روحیه، شکست خورده مسلمانان نازل گردید، و نخست در آن اشاره به پیروزی چشمگیر مسلمانان در میدان بدر شده تا با یادآوری آن خاطره، به آینده خویش دلگرم شوند و لذا می‌فرماید: خداوند شما را در بدر پیروزی داد در حالی که نسبت به دشمن ضعیف، و از نظر عده و تجهیزات قابل مقایسه با آنها نبودید (عدد شما ۳۱۳ نفر با تجهیزات کم، و مشرکان بیش از هزار نفر و با تجهیزات فراوان بودند.) حال که چنین است، از خدا بپرهیزید، و از تکرار مخالفت فرمان پیشوای خود، یعنی پیامبر اجتناب کنید تا شکر نعمت‌های گوناگون او را بجای آورده باشید. سپس خاطره یاری مسلمانان را در میدان بدر بوسیله فرشتگان یادآوری کرده و می‌گوید: فراموش نکنید که در آن روز پیغمبر به شما گفت آیا کافی نیست که سه هزار نفر از فرشتگان به یاری شما بشتابند.؟ بلی ان تصبروا و تتقوا و یاتوکم من فورهم هذا یمددکم ربکم بخمسة آلاف من الملائکة مسومین. آری امروز هم اگر استقامت بخرج دهید و به استقبال سپاه قریش بشتابید، و تقوی را پیشه کنید، و مانند روز گذشته، با فرمان پیامبر مخالفت ننمائید، اگر در این حال مشرکان به سرعت بسوی شما برگردند، خداوند بوسیله پنج هزار نفر از فرشتگان که همگی دارای نشانه‌های مخصوصی هستند شما را یاری خواهد کرد. و ما جعله الله الا بشری لکم و لتطمئن قلوبکم به و ما النصر الا من عند الله... اما توجه داشته باشید که آمدنفرشتگان به یاری شما، تنها برای تشویق و بشارت و اطمینان خاطر و تقویت روحیه شما است، وگرنه پیروزی تنها از ناحیه خداوندی است که بر همه چیز قادر و در همه کار حکیم است، هم راه پیروزی را می‌داند و هم قدرت بر اجرای آن دارد. [۵] در اینکه منظور از اولیاء خدا چه کسانی است در میان مفسران گفتگو است ولی آیه دوم مطلب را روشن ساخته و به گفتگوها پایان می‌دهد و می‌گوید: آنها کسانی هستند که ایمان آورده‌اند و به طور مداوم تقوا و پرهیزکاری را پیشه خود ساخته‌اند (الذین آمنوا و کانوا یتقون). جالب اینکه ایمان را به صورت فعل ماضی مطلق آورده و تقوا را به صورت ماضی استمراری اشاره به اینکه ایمان آنها به سر حد کمال رسیده ولی مساله تقوا که در عمل روزمره منعکس می‌شود و هر روز و هر ساعت کار تازه‌ای می‌طلبد و جنبه تدریجی دارد برای آنها به صورت یک برنامه و وظیفه دائمی در آمده است. آری این ها هستند که با داشتن این دو رکن اساسی دین و شخصیت چنان آرامشی در درون جان خود احساس می‌کنند که هیچیک از طوفان‌های زندگی آنها را تکان نمی‌دهد بلکه به مضمون، المؤمن کالجبل الراسخ لا تحرکه العواصف، همچون کوه در برابر تند باد حوادث استقامت به خرج می‌دهند. در سومین آیه روی مساله عدم وجود ترس و غم و وحشت در وجود اولیای حق با این عبارت تاکید می‌کند که، برای آنان در زندگی دنیا و در آخرت بشارت است: (لهم البشری فی الحیاة الدنیا و فی الآخرة). به این ترتیب نه تنها ترس و غمی ندارند بلکه بشارت و خوشحالی و سرور به خاطر نعمتهای فراوان و مواهب بی پایان الهی هم در این زندگی و هم در آن زندگی نصیب آنان می‌شود (توجه داشته باشید که البشری، با الف و لام جنس و به صورت مطلق ذکر شده و انواع بشارتها را شامل می‌شود). [۶]

بشارت مؤمنان به بهشت

بشارت مؤمنان به بهشت، پیامد رعایت تقوا در زندگی زناشویی و محیط خانواده می‌باشد: نساؤکم حرث لکم فاتوا حرثکم انی شئتم وقدموا لانفسکم واتقوا الله واعلموا انکم ملـقوه وبشر المؤمنین. زنان شما، محل بذرافشانی شما هستند پس هر زمان که بخواهید، می‌توانید با آنها آمیزش کنید. و (سعی نمائید از این فرصت بهره گرفته، با پرورش فرزندان صالح) اثر نیکی برای خود، از پیش بفرستید! و ازخدا بپرهیزید و بدانید او را ملاقات خواهید کرد و به مؤمنان، بشارت ده! [۷]

دیدگاه علامه طباطبایی

و قدموا لانفسکم، و اتقوا الله، و اعلموا انکم ملاقوه، و بشر المؤمنین... مراد از اینکه فرمود: قدموا لانفسکم، که یا خطاب به مردان است، و یا به مردان و زنان هر دو، واداشتن انسانها به ازدواج و تناسل است، تا نوع بشر در زمین باقی بماند، و این هم معلوم است که غرض خدای سبحان از بقای نوع بشر در زمین، بقای دین او، و ظهور توحید و پرستش او است، و برای این است که جوامع بشری باشند تا با تقوای عمومی خود او را بپرستند، هم چنان که فرمود: و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون. [۸] بنابراین اگر دستوراتی می‌دهد که با حیات آنان و بقایشان مرتبط است، برای این است که به این وسیله آنان را به عبادت پروردگارشان برساند، نه برای اینکه بیشتر به دنیا بگروند، و در شهوات شکم و فرج فرو رفته، در وادی غی و غفلت سرگردان شوند. پس مراد از جمله (و برای خود مقدم بدارید) هر چند مساله توالد و تقدیم داشتن افرادی جدید الوجود به بشریت و جامعه است، بشریتی که همه روز افراد زیادی از آن دستخوش مرگ و فنا می‌شود، و به مرور زمان عددش نقصان می‌پذیرد، ولیکن این مطلوبیت فی نفسه نیست غرض به خود توالد تعلق نگرفته، بلکه برای این است که با توالد و آمدن افرادی جدید به روی زمین ذکر خدای سبحان در زمین باقی بماند، و افراد صالحی دارای اعمال صالح پدید آیند، تا خیرات و مثوباتشان هم عاید خودشان شود، و هم عاید پدرانی که باعث پدید آمدن آنان شدند. پس جمله: و قدموا لانفسکم و اتقوا الله و اعلموا انکم ملاقوه از نظر سیاق نظیر آیه:یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله، و لتنظر نفس ما قدمت لغد، و اتقوا الله ان الله خبیر بما تعملون [۹] می‌باشد. پس مراد از جمله مورد بحث (و خدا داناتر است) تقدیم عمل صالح و تقدیم اولاد به این امید است که اولاد نیز افرادی صالح برای جامعه باشند، و مراد از جمله: و اتقوا الله... تقوا به صورت عمل صالح در خصوص نزدیکی با حرث است، و خلاصه می‌خواهد بفرماید در نزدیکی با زنان از حدود خدا تعدی نکنید و پاس حرمت خدا را بدارید، و محارم خدا را هتک مکنید و مراد از جمله: و اعلموا انکم ملاقوه... تشویق به تقوا و شکافتن معنای آن است، می‌فرماید از روز لقای الله و سوء حساب بترسید، هم چنان که در آیه سوره حشر هم که می‌فرمود: و اتقوا الله ان الله خبیر بما تعملون... [۱۰] تقوا به معنای ترس از خداست، و اطلاق کلمه (بدانید) و اراده لازمه آن که همان مراقبت و تحفظ و اتقا باشد، امری است که در کلام شایع است، از آن جمله خدای عزّوجلّ فرموده: و اعلموا ان الله یحول بین المرء و قلبه [۱۱] که منظور از آن لازمه آن است، که همان تقوا باشد، یعنی بترسید و پروا داشته باشید، از حائل شدن خدا میان شما و دلهایتان، و چون عمل صالح و ترس از روز حساب از لوازم خاصه ایمان بود، لذا در آخر کلام فرمود: و بشر المؤمنین، همانطور که دیدیم در آیه سوره حشر عنوان مؤمنین را در اول آیه آورده فرمود: یا ایها الذین آمنوا. [۱۲] [۱۳]

دیدگاه آیت‌الله مکارم

در پایان آیه، دستور به تقوا می‌دهد و می‌فرماید: تقوای الهی پیشه کنید و بدانید او را ملاقات خواهید کرد، و به مؤمنان بشارت دهید، بشارت رحمت الهی و سعادت و نجات در سایه تقوا (و اتقوا الله و اعلموا انکم ملاقوه و بشر المؤمنین). از آنجا که مساله آمیزش جنسی، مساله‌ای است مهم، و با پرجاذبه‌ترین غرایز انسان سر و کار دارد، خداوند در این جمله‌های آخر، مؤمنان را به دقت در این امر، و پرهیز از هرگونه گناه و انحراف، دعوت فرموده و به آنها هشدار می‌دهد که بدانید همگی به ملاقات پروردگار خواهید شتافت و تنها راه نجات ایمان و تقوای در سایه ایماناست. [۱۴]

برخورداری از بشارت‌های محمد

تقوا، زمینه برخورداری از بشارت‌های محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و قرآن است: فانما یسرنـه بلسانک لتبشر به المتقین... و ما فقط آن (قرآن) را بر زبان تو آسان ساختیم تا پرهیزگاران را بوسیله آن بشارت دهی، و دشمنان سرسخت را با آنان انذار کنی. [۱۵] این دو آیه، سوره را خاتمه می‌دهد، و خدای سبحان در آن تنزیل حقیقت قرآن را بیان می‌کند (که آن حقیقت بلندتر از آن است که فهم عادی بدان دسترسی یابد، و یا غیر پاکان آن را لمس کنند) به اینکه تا مرتبه ذکر به لسان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم نازل شده و می‌فرماید که هدف از این تیسیر این است که متقین از بندگان خدای را بشارت، و قوم سخت سر و خصومت پیشه را با آن انذار نماید، آنگاه انذار آنان را با یاد آوری هلاکت قرون گذشته خلاصه فرمود. فانما یسرناه بلسانک لتبشر به المتقین و تنذر به قوما لدا. کلمه تیسیر، به معنای تسهیل است، و از این فهمیده می‌شود که می‌خواهد از سابقه‌ای خبر دهد که با آن سابقه تلاوت و فهمقرآن دشوار بوده، هم چنان که در جای دیگر درباره کتابش از مثل چنین حالتی خبر داده و فرموده: و الکتاب المبین، انا جعلناه قرآنا عربیا لعلکم تعقلون، و انه فی‌ام الکتاب لدینا لعلی حکیم. [۱۶] که در آن خبر می‌دهد از اینکه اگرقرآن به آن حال که بود (و اکنون نیز هست) نزد خدا باقی می‌ماند و او را به این صورت که فعلا هست عربی و خواندنیش قرار نمی‌داد هیچ امیدی نمی‌رفت که مردم آن را بفهمند و هم چنان علی (بلند پایه)، و حکیم (غیر قابل فهم و تعقل) می‌ماند. از اینجا این معنا تایید می‌شود که منظور از تیسیر و آسان کردن آن، این است که آن را به لسان عربی، که لسان مادری آن حضرت است، بر زبانش جاری کرد، پس آیه مورد بحث از این حقیقت خبر می‌دهد که خدای تعالی قرآن را به زبان او جاری کرد، یعنی آسان کرد تا تبشیر و انذار مردم آسان باشد. بعضی گفته‌اند: معنای تیسیر قرآن به زبانرسول خدا همین است که از راه وحی آن را به زبان آن جناب جاری کرد، وحی کلام الهی خود را به آن جناب اختصاص داد تا تبشیر و انذار کند. ولی هر چند این وجه در جای خود وجهی عمیق است، لیکن وجه اول علاوه بر اینکه مورد تایید آیات سابقه و امثال آن است، با سیاق آیات سوره مطابق‌تر نیز هست. و تنذر به قوما لدا، مراد از قوم، قوم رسول خدا است که دشمنانی خطرناک بودند، و کلمه: لد، جمع الد است، که مشتق از لدد به معنای خصومت است. [۱۷]

منبع

فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «بشارت‌».

پانویس