تهمت تعاون (قرآن)

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

تعاون در لغت به معنای یکدیگر را یاری کردن و همیاری نمودن است. [۱] [۲] [۳]

تعاون غیر مسلمانان با پیامبر

تعاون جمعی از غیر مسلمانان با پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم در آوردن قرآن ، تهمت کافران ، علیه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و قرآن بود. «وقال الذین کفروا ان هـذا الا افک افتره واعانه علیه قوم ءاخرون فقد جاءو ظـلمـا وزورا»؛ و کافران گفتند: «این فقط دروغی است که او ساخته، و گروهی دیگر او را بر این کار یاری داده‌اند.» آنها (با این سخن،) ظلم و دروغ بزرگی را مرتکب شدند. [۴] [۵]

تفسیر آیه

در این آیه با اینکه مى توانست بفرماید: (و قالوا) چون قبلا در آیه (و اتخذوا من دونه آلهه) ذکر کفار به میان آمده بود، فرمود: (قال الّذین کفروا) و این براى اشاره به این معنا بود که بفهماند گویندگان این حرفها کفار عربند نه مطلق مشرکین . و مشارالیه به اشاره (هذا) قرآن کریم است ، و اگر به اشاره اکتفاء نموده ، نام و یا اوصاف آن را ذکر نکردند، منظورشان اهانت و پایین آوردن قدر و منزلت قرآن بوده . کلمه (افک) به معناى کلامى است که از وجهه اصلى اش منحرف شده باشد، و مراد کفار از افک بودن قرآن ، این است که رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله) آن را از پیش خود درست کرده ، و آن را به خدا نسبت داده . و سیاق آیات خالى از اشاره به این معنا نیست که مراد از (قوم آخرون) بعضى از اهل کتاب است ، در روایات هم آمده که قوم آخرین عبارت بودند از (عداس) مولاى حویطب بن عبد العزى ، و (یسار) مولاى علاء بن حضرمى ، و (جبر) مولاى عامر، که هر سه از اهل کتاب بودند و تورات مى خواندند، بعد از آنکهمسلمان شدند، رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله ) با ایشان پیمان بست ، در نتیجه کفار این حرفها را زدند، که این چند نفر هم او را در این افتراء کمک کردند. (فقد جاء و ظلما و زورا) - در مجمع البیان گفته : کلمه (جاء) و کلمه (اتى) چه بسا مى شود که معناى (فعل - کرد) را مى دهد، و به همین جهت مانند (فعل) متعدى استعمال مى شوند، در نتیجه معناى آیه این مى شود که کفار ظلم کردند، و دروغ گفتند. بعضى دیگر گفته اند: کلمه (ظلما) به وسیله (جاء) منصوب نشده ، بلکه به خاطر حذف حرف جر بوده ، و تقدیر کلام (فقد جاءوا بظلم) بوده . بعضى دیگر گفته اند: کلمه مذکور حال است ، و تقدیر کلام : (فقد جاءوا ظالمین) - آمدند در حالى که از ستمکاران بودند بوده . ولى این حرف بسیار سخیف و بى پایه است . و نیز در مجمع البیان است که : اگر گفته شود که چرا در پاسخشان به همین کلام کوتاه اکتفا کرده ؟ در جواب مى گوییم : چون در سابق با کفار تحدی کرده بود، که اگر درباره قرآن شک دارید نظیرش را بیاورید، و چون از آوردن نظیر آن عاجز شدند، لذا در اینجا به همین مقدار اکتفاء فرمود، چون فقط مى خواست متنبه شان کند به عجز و ناتوانی شان . ولى گویا جواب از این سخن کفار، (ان هذا الا افک افتریه) و از اینکه گفتند: (اساطیر الاولین اکتتبها) جمله (قل انزله الذى یعلم السر...) است ، که به زودى این معنا را روشن مى کنیم ، و جمله اى که صاحب مجمع آن را جواب پنداشته ، یعنى جمله (فقد جاءوا ظلما و زورا) جواب نیست ، بلکه صرفا رد کلام کفار است ، که در معناى رد کلام خصم است باسند، و سندش همان آیات تحدى است . و کوتاه سخن اینکه : معناى آیه چنین است : کسانى که از عرب کفر ورزیدند گفتند این قرآن ، نیست مگر کلامى منحرف از وجهه اى که باید داشته باشد، چون کلام خود محمد است که به خدا نسبتش داده ، و در این افتراء جمعى از اهل کتاب نیز او را کمک کرده اند، و این اعراب کافر با این سخن خود ظلم و دروغى مرتکب شدند. [۶]

منبع

فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تهمت تعاون»

پانویس