جايگاه امر خير و وقف در حقوق ايران: تفاوت بین نسخهها
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | <div style=" font-family:B Nazanin; font-size:18px; text-align:justify;"> | ||
[[محمد جواد رحماني]] | [[محمد جواد رحماني]] | ||
<ref> | <ref> | ||
سطر ۱۰: | سطر ۱۱: | ||
امر خیر ؛[[وقف]]؛حقوق ؛ ایران | امر خیر ؛[[وقف]]؛حقوق ؛ ایران | ||
+ | ==مقدمه== | ||
+ | |||
+ | گرايش سرشت بشري به پيشرفت و توسعه يکي از اصول بنيادين زندگي اجتماعي [[انسان]]ها در طول تاريخ است. از آغاز حيات تاکنون جوامع گوناگون راههای مختلفي را جهت دستيابي به اين هدف متکامل آزمودهاند تا مسيري سازگار با جهانبینی، فرهنگ و اقليم جامعهای که در آن زندگي میکنند بيابند و راه کمال و رستگاري را بپيمايند. | ||
+ | کشور اسلامي [[ايران]] با پيشينه تاريخي و فرهنگي چند هزارساله و با بهرهگیری از جهانبینی و بينش متعالي مکتب [[اسلام]] از پيشگامان توسعهطلبی و رستگاري به شمار میآید. | ||
+ | |||
+ | ملت بزرگوار ايران پس از انقلاب باشکوه اسلامي و با عنايت باریتعالی و بهرهمندي از ارشاد و هدايت گري [[قران کريم]] و سرلوحه قرار دادن سيره و سلوک [[پيامبر اعظم]] [[اسلام]] و [[ائمه اطهار (علیهمالسلام)]] و با اهتمام هر چه بيشتر به ارزشهای [[انسان]]ي و رهنمودهاي امام راحل و مقام عظماي ولايت تلاش مینماید تا درراه پيشرفت و عدالت گامي استوار بردارد (وليئي، 1390). | ||
+ | |||
+ | [[کميته امداد امام خميني (رحمهالل علیهه)]] بهصورت رسمي در تاريخ14 اسفند 1357 با صدور حکم [[امام خميني]] براي مدت نامحدود تشکیل گرديد، کميته امداد از نوع مؤسسات غیرانتفاعی و عامالمنفعه است. | ||
+ | |||
+ | این سازمان باهدف یارینمودن محرومان و [[مستضعفان]] از راههای قانوني تشکيل يافته و در راه امداد درماندگان و آسيبديدگان و خودکفا کردن محرومان شهري و روستايي تلاش میکند ( جليلي حسيني و همکاران ، 1390). | ||
+ | |||
+ | [[قرآن]] که متن برنامه جامع [[اسلام]] براي اداره و تنظيم مادي و معنوي [[انسان]]هاست، در[[آیات]] متعدد خود متعرض موضوع محرومیتزدایی گرديده است و مسئوليت سنگين آنرا بر عهده همه آحاد مردم و بهویژه حاکمان جامعه قرار داده است. | ||
+ | |||
+ | رويکرد حاکم بر همه دستورات [[قرآن]]ي به [[پيامبر]]، [[ائمه]] و [[مؤمنان]] مقابله با محرومیتها، تحقق عدل و فراهم کردن زمينه تأمین جامع و عادلانه زندگي [[انسان]]ها در امر معيشت و همه برخورداریهاست. | ||
+ | |||
+ | علاوه بر آن [[قرآن]]، سازوکارهای سهل، امکانپذیر و روشن و شفافي را براي اين هدف معرفي نموده است. [[انفاق]] را در کنار [[ايمان]] به غيب، علامت [[ايمان]] معرفي نموده و اشکال گوناگوني از [[انفاق]]های واجب و [[مستحب]] را تشريع نموده و مسلمانان را به آن فراخوانده است. | ||
+ | |||
+ | گردش اموال را در بين مردم از طريق ارث، بيع، [[احسان]]، برّ و مانند آن را الزامي نموده و با طرح شیوههای بسيار قاطع و مؤثری براي ضمانت رفع [[محروميت]] از جامعه با عناويني همچون [[صدقات]]، [[زکات]]، [[خمس]]، [[کفارات]]، ديات و [[احکام]] و حقوق متعددي که از ماهيت توانمندسازی و [[فقر]]ستيزي و محرومنوازي برخوردار است، بهگونهای شگفتآور، راهکارهای اساسي محرومیتزدایی را براي هميشه تاريخ و همه جوامع انساني ارائه نموده است. | ||
+ | |||
+ | استفاده از آيات [[قرآن]] در رفع محروميت يک ضرورت است، زيرا مراجعه به [[قرآن]]، تنها راه درمان همه دردها و راهنماي برطرف کردن همه مشکلات و پاسخگويي به همه نيازهاي بشريت در همه مکانها و زمانها میباشد و بهترين شيوه و طریقهها را فقط [[قرآن]] ارائه مینماید. | ||
+ | |||
+ | درآیات فراوان سخن از [[انفاق]] آمده و با شیوهای واقعبینانه و برنامهای جامع با تشريع [[زکات]]، [[خمس]]، [[صدقات]]، [[کفارات]]، وجوه برّ و [[احسان]]، [[مواسات]]، ايثار، حق معلوم و مانند آن در عمل سازوکارهاي بسيار مترقي و کارآمدي را براي پيشگيري از ايجاد محروميت و برطرف کردن آن پس از شکلگیری، ارائه نموده است. | ||
+ | |||
+ | در آياتي از [[قرآن]] کوتاهي نسبت به محرومين و دريغ کردن از رفع حوائج آنها نشانههای تکذيب آخرت و سبب بدبختیها، سختیها و عذاب و از سوي ديگر رسيدگي به آنها را از مشخصات ابرار و نيکان و باعث رهايي از شر روز [[قيامت]] و عبور از گردنههای سخت آن و باعث سرور و شادي معرفي نموده است. | ||
+ | |||
+ | دقت در حکمت و فلسفه هر يک از موارد تشريع شده مذکور نشان میدهد که در صورت عمل به اين [[احکام]]، در [[اسلام]] همه نیازمندیهای محتاجان اعم از خوراک، پوشاک، مسکن، سرمايه، درمان و رفاهيات آنان، تأمین و تضمینشده است (علي اکبري رناني ، 1393). | ||
+ | |||
+ | جامعه اسلامي هزینههايي دارد که دو راه براي تأمین آن پیشبینیشده است: | ||
+ | |||
+ | 1- [[انفاق]] و | ||
+ | |||
+ | 2- ماليات | ||
+ | |||
+ | هزینههاي ناشي از خلأ و شکافهای موجود در جامعه مانند هزینههاي مربوط به تأمین زندگي نيازمندان، مساکين، انسانهای ازکارافتاده، خانوادههای بیسرپرست، تحصيل طلاب، دانشآموزان و دانشجوياني که از تمکن کافي برخوردار نيستند و افراد مقروضي که توان پرداخت قرض خود را ندارند، از راه [[انفاق]] است. | ||
+ | |||
+ | افرادي که از نعمت سلامتي و تمکن مالي برخوردارند، بخشي از اموال و سرمايه خود را به شکرانه سلامتي و رفاه شخصي درراه خدا صرف امور [[خيريه]] و [[عامالمنفعه]] میکنند. | ||
+ | |||
+ | [[انفاق]] بر 2 نوع است: [[واجب]] و [[مستحب]]. [[انفاق واجب]] به دو صورت «[[زکات]]» و «[[خمس]] » انجام میگیرد (اعتصامي و همکاران ، 1385، ص 184). | ||
+ | |||
+ | عامل [[وقف]] پيش از [[اسلام]] و بعد از [[اسلام]] از ديرباز در ميان عامه جوامع [[انسان]]ي بهویژه [[اديان الهي]] به شکلهای گوناگون وجود داشته است و مشارکت عمومي مردم، واقفان و نيکوکاران در ساختوساز ابنيه ها، اماکن و اراضي وقفي در محيط جغرافيايي پيرامون خود نظير راهها، گذرگاهها، مدارس، [[مساجد]]، حسینیهها، سقاخانهها و پلها از مهمترین جنبههای [[وقف]] در جهت توسعه جامعه بشري در هر شهر و محلات بوده است. | ||
+ | |||
+ | فرهنگ [[وقف]] امروزه به لحاظ گستردگي و همبستگي تااندازهای در تمام نقاط جهان کنوني بر اساس حس انساندوستی و حس وطندوستی در ميان ملل مختلف نهادينه و نظاممند شده است. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | در [[ايران اسلامي]] بهعنوان يک نظام، تحت عنوان «[[سازمان اوقاف]] و [[امور خيريه]] » نقش مؤثرتری در راستاي سازندگي و آباداني کارهاي [[عامالمنفعه]] موقوفي در سرتاسر کشور برعهدهگرفته است. | ||
+ | |||
+ | فرهنگ [[وقف]] ديگر در دنياي امروز تنها مربوط به فضاهاي کالبدي نيست. بلکه کليه جنبههای غير کالبدي را نيز شامل میشود و در عصر معاصر بهویژه توسعه شهرنشینی، شهرسازی، رفاه اجتماعي و شکلگیری شهرها کمتر اموري را میتوان يافت که عامل وقف نقشی در تعيين آنها نداشته باشد. | ||
+ | ==تعريف وقف== | ||
+ | |||
+ | در لغت و ازلحاظ لغوي [[وقف]] به معناي ايستادن، حبس عين ملک يا مالي و مصرف کردن منافع آن در اموري که واقف معين کند و آنچه کسي از ثروت خود جدا کند که در کارهاي [[عامالمنفعه]] از آن استفاده کنند(عميد،1362). | ||
+ | |||
+ | عبدالنبي قيم [[وقف]] را اینگونه تعريف کرده است: وقف به معني سرپا بودن، توقف، به مال [[وقف]] شده نيز وقف گويند(قيم، 1386). علیاکبر دهخدا [[وقف]] را اینگونه تعريف کرده است: نگهداشتن و حبس کردن عين ملکي است بر ملک واقف آن و مصرف کردن مصلحت آن درراه [[خدا]] (دهخدا،1350) و يا اينکه [[وقف]] عبارت است از اینکه مال حبس و منافع آن تسبيل شود (کاتوزيان ، 1388، ص 60). | ||
+ | ==اهميت وقف== | ||
+ | |||
+ | به عقيده پروفسور کارت اهلرز، نقش وقف در فرايند شهرنشینی سرزمینهای اسلامي بسيار بااهمیت است و در دوران عثماني و صفويه به اوج خود میرسد. | ||
+ | |||
+ | وي اهميت [[وقف]] در سرزمینهای اسلامي را از 3 جنبه مختلف موردتوجه قرار داده است: | ||
+ | |||
+ | 1)ازلحاظ تکويني و مکاني | ||
+ | |||
+ | 2) ازلحاظ اجتماعي – اقتصادي | ||
+ | |||
+ | 3) ازلحاظ سياسي | ||
+ | |||
+ | در خصوص اهميت تکويني و مکاني [[وقف]] در شهرسازی و شکلگیری فضاهاي شهري در تمدن شرق اسلامي، اهلرز معتقد است اگرچه سابقه [[وقف ]]در [[اسلام]] به روزگار [[پيامبر]] میرسد، اما جريان شهرآفريني و شکلدهندگي شهري آن در مقياس وسيع به دوران عثماني و صفوي برمیگردد. | ||
+ | |||
+ | تحقيقات انجامشده در اين زمينه خصلت شهرآفريني موقوفات را بهطور قانعکنندهای نشان میدهند. درواقع رشد و بالندگي شهرها در قلمرو عثماني و صفوي از قرن 16 تا قرن 18 ميلادي، بدون توجه به نهاد [[وقف]] تقریباً تصورناپذیر است. بهعنوانمثال استانبول سده 15 و 16 ميلادي، سيزده ناحيه داشت که هر يک شامل چندين محله (219 محله) بود و مساجد هر يک از محلات را عوايد موقوفات متنوع بزرگ و کوچک پشتيباني و اداره میکرد. | ||
+ | |||
+ | در بخش اهميت اقتصادي – اجتماعي [[وقف]] پروفسور اهلرز 4 کارکرد اصلي را که به شهرهاي شرق اسلامي نوعي برجستگي ديني و فرهنگي میبخشد بيان میکند: | ||
+ | |||
+ | الف) تهيه و تدارک قسمت اعظم وظايف و مراسم ديني همبستگي و ديرينه جامعه در شهرها ازجمله سازماندهی تمام يا قسمتي از هزینههاي جاري و تعميرات و مرمت [[مساجد]]، [[حوزههاي علميه]] و [[حسینیه]]ها، برگزاري مراسم عزاداري و اعياد و جشنهای [[مذهب]]ي و ساير مناسبتها و رويدادهاي [[دين]]ي در ايام تعطيلات مذهبي از محل تخصيص عوايد موقوفات. | ||
+ | |||
+ | ب) کمکهای گوناگون به [[فقرا]]، بينوايان، دانشآموزان و مدارس شهري و اداره و نگهداري برخي از بیمارستانها، حمامها، آبانبارها و انجام دادن ساير امور [[خيريه]] و [[عامالمنفعه]] از محل عايدات موقوفات. | ||
+ | |||
+ | ج) تأمین مساکن ارزانقیمت براي مردم نادار و واگذاري زمینهای وقفي با اجاره طولانیمدت به مردم و اجاره مغازهها و کارگاهها (بهصورت ارزان) و در برخي از کشورها، دريافت سرقفلی کمتر از مغازهها و کارگاههایی براي مقاصد دادوستد پیشهوری بهخصوص در بازار. | ||
+ | |||
+ | د) کارآفريني: جمع زيادي از شاغلین بهطور مستقيم در املاک، اماکن متبرکه، تأسیسات مستغلات بازرگاني و صنعتي و سازمانهای اوقاف شهرها و کشورهاي اسلامي به کار اشتغال دارند. | ||
+ | |||
+ | در خصوص اهميت سياسي مقوله [[وقف]]، اکارت اهلرز بر اين اعتقاد است که موقوفات ديني بنا بر ماهيت [[وقف]]، ابدي و دائمي و غیرقابل فروش و انتقالاند و منافع آنها درراه مقاصد خير و براي کارکردها و مصالح جامعهشناسان معینشدهاند. | ||
+ | |||
+ | هرگاه پارهای از موقوفات در طول تاريخ بنا به دلايلي به دست فراموشي سپردهشده و به تصرف خصوصي يا تحت مالکيت عمومي درآمدهاند، بازهم موقوفات ديگري جايگزين آنها شده و مقاصد آنها را براي قرنها برآورده ساخته و ادامه دادهاند. | ||
+ | |||
+ | در چنين مواردي موقوفات يا رقبات موقوفه بهخصوص املاک غیرمنقول چون [[مساجد]]، [[حوزههاي علميه]]، حمامهای عمومي و بازارها که کموبیش داراي ساختار پايدار و ديرپايي هستند، ظاهراً در موارد زيادي بهصورت موانع کالبدي در مقابل هرگونه نوگرايي يا دگرگونیهای شهري قرار میگیرند. | ||
+ | |||
+ | به همين علت موقوفات هنگامي ابعاد سياسي جهاني به خود میگیرند که روزگاري درگذشته در چهارچوب سياسي، ديني ديگر، تحت حکومتهای اسلامي وقت، وقف شدهاند ولي اکنون با تغيير وضعيت سياسي و سلطه حکومتهای غيراسلامي بر آنها در مقابل نظام سلطه و نظامهای اجتماعي موجود همچون جسمي خارجي يا بيگانه عمل میکنند ( شهابي، 1383). | ||
+ | ==احکام و شرايط وقف== | ||
+ | |||
+ | [[وقف]] داراي [[احکام]] و شرايط خاصي است که میتوان به موارد زير اشاره کرد: | ||
+ | |||
+ | [[وقف]] در صورتي صحيح است که مال [[وقف]] را به تصرف کساني که براي آنها [[وقف]]شده يا وکيل يا ولّي آنها بدهد، ولي در اوقاف عامه مانند [[مساجد]] و مدارس و امثال آنها تحويل دادن شرط نيست، هرچند احتياط [[مستحب]] آن است که پس از خواندن صيغه آنرا در اختيار کساني که [[وقف]] براي آنها شده قرار دهند تا [[وقف]] کامل گردد. | ||
+ | |||
+ | [[صيغه وقف]] را میتوان به عربي و يا به هر زبان ديگر خواند، مثلاً اگر بگويد: « خانه خود را براي فلان منظور [[وقف]] کردم» کافي است و احتياج به قبول ندارد، خواه [[وقف عام]] باشد يا [[وقف خاص]]، هرچند احتياط مستحب آن است که حاکم شرع در وقف عام و اشخاصي که براي آن وقفشده در وقف خاص، صيغه قبول بخوانند. | ||
+ | |||
+ | وقف کننده بايد بالغ و عاقل و داراي قصد و اختيار باشد و شرعاً حق تصرف در اموال خود را داشته باشد، بنابراين انسان سفيه يا بدهکاري که حاکم شرع او را از تصرف در اموالش منع کرده اگر چيزي از اموال خود را [[وقف]] کند صحيح نيست. | ||
+ | [[وقف]] براي کساني که هنوز به دنيا نیامدهاند صحيح نمیباشد، ولي [[وقف]] براي اشخاصي که بعضي از آنها به دنيا آمدهاند و بعضي هنوز به دنيا نیامدند صحيح است (مانند وقف بر فرزندان موجود و نسلهای آينده) و آنها که به دنيا میآیند در آن وقف شريک خواهند شد (مکارم شيرازي،1389). | ||
+ | ==پيشينه تحقيق== | ||
+ | بايد گفت در مورد وقف و آثار و نتايج آن تاکنون مطالب و مقالات قابلتوجهاي به رشته تحرير درآمده است و در اين راستا آثار و نوشتههایی نيز در قالب کتاب، مجلات و مقالات وجود دارد، اما با توجه به نقش به سزاي [[وقف]] در سطح جوامع بشري به لحاظ اهميت مادي و معنوي آن بازهم جا دارد پژوهشگران و دستاندرکاران عامل [[وقف]] در اين مورد تلاش وافر نمايند تا شهروندان يک جامعه در خصوص نقش وقف در سازندگي و آباداني به آگاهي برسند تا بتوان آثار مثبت و سازندهی فرهنگ وقف را بهصورت يک فرهنگ نهادينه و همه خواسته در ميان جامعه رواج داد. | ||
+ | نادر رياحي در مورد [[وقف]] نيز چنين میگوید: « وقف در درازمدت به مردم خدمت میکند و هيچ کاري خير ديگري اين مزيت را ندارد و وقف تنها خدمت و عمل پسندیدهای است که منحصراً به [[فقرا]] نيست و اکثر مردم اعم از غني و فقير از آن بهرهمند میشوند و خود و فرزندان آنان از مزاياي مدرسه و دانشگاه و بيمارستان و... بهره میگیرند». | ||
+ | |||
+ | [[وقف]]، سنت حسنه و يکي از افتخارات فرهنگ غني مکتب [[اسلام]] و يکي از اهرمهای مؤثر اعتقادي و فرهنگي براي جبران نیازمندیهای جامعه است که از هزاران سال پيش تاکنون، واقفان خیراندیش با اختصاص بخشي از اموال خود براي خدمت مستمر به جامعه با روش پسنديده وقف که بارزترين مصداق [[باقيات و صالحات]]، منشأ خدمات فراوان علمي، آموزشي و فرهنگي بوده است. وجود صدها [[مسجد]]، مدرسه، کتابخانه، دانشگاه و ... بهجامانده در سراسر جهان و کشورهاي اسلامي بهترين گواه و شاهد آن است. | ||
+ | |||
+ | بنابراين در ميان آثار و نوشتههای نويسندگان و استادان فرهيخته تاريخ شناسان و اسلامشناسان میتوان به مطالعات دانشمنداني چون گابه و ويرث درباره حلب و اصفهان، اينالچيک درباره امپراتوری عثماني و استانبول و مانتران درباره استانبول، اهلراس درباره تفت و يا بررسیهای رايمون درباره قاهره و حلب و نويسندگان و استادان ايراني چون محمدرضا بمانيان درباره اصفهان، مؤمنی درباره ملتير، شقفي درباره اصفهان اشاره کرد( مهر افزون و دارايش، 1392). | ||
+ | ==پیشنهادها و راهکارها== | ||
+ | |||
+ | 1-براي پررنگ کردن فرهنگ [[وقف]] میتوان هرساله جشنوارهای را تحت عنوان «مراسم تجليل از افراد خير و نيکوکار» ترتيب داد که در آن افراد نیکوکار و خير را معرفي کرد. | ||
+ | |||
+ | 2-میتوان برخي از خیابانها، کوچهها و ميادين شهر و پارکها را به نام افراد خّير نامگذاری کرد و يا اینکه تنديس افراد [[نيکوکار]] را ساخت و در ميادين شهر به نمايش گذاشت. | ||
+ | |||
+ | 3-براي گسترش و اشاعه فرهنگ غني [[وقف]] میتوان از افراد متخصص دعوت کرد و جلسات سخنراني را بر پا داشت که به مردم بفهمانند که وقف فقط يک سنت نيکو و پسنديده نيست. اگر اين سنت حسنه در بين مردم رواج پيدا کند باعث رفاه عمومي مردم خواهد شد. | ||
+ | |||
+ | 4-ازآنجاییکه ما امروزه در عصر اينترنت و رايانه زندگي میکنیم، میتوان مسابقات پيامکي گذاشت و از مردم خواست جهت کمک به ديگران و درنتیجه کمک به رفاه عمومي مردم و توسعه و آباداني شهر، در اين مسابقات شرکت کرده و درآمد حاصل از آنرا صرف پيشرفت عمومي شهرشان کنند. | ||
+ | |||
+ | 5-اگرچه سنت [[وقف]] بيشتر در ميان مردم غني رايج است ولي بايد به عموم فهماند که براي وقف توانگري شرط اصلي نيست. هر کس میتواند در حد بضاعت و توان خويش آنچه را که میخواهد وقف کند گرچه اندک باشد. | ||
+ | |||
+ | 6-رسانهها میتوانند نقش بسيار مهمي در ترويج و گسترش اين سنت حسنه داشته باشند. بنابراين با توليد فیلمهایی درزمینه وقف، میتوانند باعث ترويج فرهنگ [[وقف]] در بين آحاد مردم شوند. | ||
+ | ==نتیجهگیری== | ||
+ | |||
+ | امروزه جوامع، مخصوصاً کشورهاي درحالتوسعه و جهان سوم با مسائل و مشکلات مختلفي مواجهاند که بهتنهایی قادر به حلوفصل آنها نيستند و ازآنجاییکه سنت وقف داراي کارکردهاي سياسي، فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و... است میتواند بخش عظيمي از اين مسائل را حل نمايد. در اين راستا مسئولين اجتماعي میتوانند از اين سنت حسنه به نحو احسن استاده نمايند و گامي بلند در جهت آباداني و توسعه کشور بردارند. | ||
+ | ==منابع== | ||
+ | |||
+ | 1-اعتصامي،محمدمهدی و همکاران؛ (1385) «قرآن و تعليمات ديني (2)، ( دين و زندگي)»، شرکت چاپ و نشر کتابهای درسي ايران، تهران . | ||
+ | |||
+ | 2- جليلي حسيني، همکاران؛ (1390) «ميزان عزتنفس دانشجويان تحت پوششش کميته امداد امام خميني (ره) در استان خراسان جنوبي»، مجموعه مقالات برگزيده همايش ملي توانمندسازی با رويکرد جهاد اقتصادي در کميته امداد امام خميني(ره)، ص 543-529. | ||
+ | |||
+ | 3-دهخدا، علیاکبر، «لغتنامه»، نشر امیرکبیر ، تهران. | ||
+ | |||
+ | 4- شهابي ، محمدرضا (1393) «باني و چهارچوب نظري تأثیر وقف در شکلگیری فضاهاي شهري»، فصلنامه تحقيقات جغرافيايي، شماره 72، 1383، ص 150-135 . انتشارات کميته امداد امام خميني (ره)، تهران، 29-27. | ||
+ | |||
+ | 5- عميد، حسن؛ (1362) «فرهنگ فارسي عميد»، نشر امیرکبیر، تهران. | ||
+ | |||
+ | 6- کاتوزيان، ناصر؛ (1388) «قانون مدني در نظم حقوقي کنوني»، انتشارات ميزان، تهران، ص 60. | ||
+ | |||
+ | 7-قيم، عبدالنبي؛ (1386) «فرهنگ معاصر ميانه عربي به فارسي»، نشر فرهنگ ، تهران. | ||
+ | |||
+ | 8- مکارم شيرازي، ناصر؛ (1389) «رساله توضيح المسائل»، نشر گوهر پنهان ، قم ، ص 450-449. | ||
+ | |||
+ | 9- مهر افزون، محمد و دارايش، رضوان؛ (1392) «تبيين نقش خدمات وقف در توسعه شهر اصفهان، فصلنامه جغرافيا و برنامهریزی شهري چشمانداز زاگرس، سال 5، شماره 15، ص 121-99. | ||
+ | |||
+ | 10- وليئي ، محسن. (1391) «توانمندسازی زنان سرپرست خانوار با تأکید بر ايجاد مشاغل خانگي و خوشههای توليد»، مجموعه مقالات برگزيده همايش ملي توانمندسازی با رويکرد جهاد اقتصادي در کميته امداد امام خميني(ره) ، (ص89-73). | ||
[https://www.civilica.com/Paper-KHAIRMANDEGAR01-KHAIRMANDEGAR01_004=%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%B1-%D8%AE%DB%8C%D8%B1-%D9%88-%D9%88%D9%82%D9%81-%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.html لینک مقاله در سیویلیکا] | [https://www.civilica.com/Paper-KHAIRMANDEGAR01-KHAIRMANDEGAR01_004=%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%B1-%D8%AE%DB%8C%D8%B1-%D9%88-%D9%88%D9%82%D9%81-%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.html لینک مقاله در سیویلیکا] | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
+ | </div> | ||
[[رده:اولین همایش ملی خیر ماندگار]] | [[رده:اولین همایش ملی خیر ماندگار]] | ||
[[رده:مقالات]] | [[رده:مقالات]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۳۵
محمد جواد رحماني [۱] ، اشرف السادات علوي پور
محتویات
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی جایگاه امر خیر و وقف در حقوق ایران صورت گرفت. پژوهش حاضر از نوع توصیفی و کتابخانه ای است. وقف یکی از حسنات موکد و از باقیات الصالحات است و بارزترین تجلی روحیه تعاون اجتماعی است که می توان زمینه اجرا و تأمین عدالت ، توسعه و بالندگی اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی را در سایه آن تأمین کرد. قانون مدنی در تعریف وقف در ماده 55 مقرر داشته است : « وقف عبارت است از این که عین مال ، حبس و منافع آن تسبیل شود. وقف به معنای آن است که افرادی که خیر و نیکوکار هستند مقداری از مال خویش را از مالکیت خویش خرج کرده و به مالک اصلی و حقیقی اش که خداوند متعال است بر می گرداند تا مورد استفاده همگان و عموم مردم قرار گیرد. در طول تاریخ ، فرهنگ وقف نقش تعیین کننده ای در توسعه و آبادانی شهر و در تداوم زندگی مردم و کارکردهای سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی و... دارد.از آن جایی که جامعه اسلامی برای رفع مشکلات خود نیاز به هزینه هایی دارد و نمی تواند به تنهایی درصدد رفع آنها برآید.بنابراین باکمک از این سنت حسنه می توان به این امر نائل گردید. وقف در ایران سابقه طولانی دارد .به طوری که نذورات و وقف اموال به آتشگاه ها و معابد از دوران باستان متداول بوده است و در دوره اسلامی نیز با تحول در شکل و احکام آن ادامه پیدا کرده است. اوقاف در ایران از زمان تصرف سرزمین ایران به دست عرب و در قرن اول هجری رو به گسترش و تحول نهاد. « مرحله اول توسعه وقف در ایران با تصرف زمین های مفتوح العنوه ( اراضی که مسلمانان از کفار از طریق جنگ به تصرف در آوردند» آغاز می شود. زیرا این گونه اراضی در حکم وقف است. در دوره خلفای عباسی که به عصر طلایی تمدن شهرت دارد ، رقبات موقوفه و درآمد آنها در تمام ممالک اسلامی رو به فزونی نهاد و مردم خیر اندیش و امرا و وزراء و بزرگان و تجار موقوفات زیادی را برای امور عام المنفعه از خود به یادگار گذاشتند. نتیجه گیری : امروزه جوامع ، مخصوصا کشورهای در حال توسعه و جهان سوم با مسائل و مشکلات مختلفی مواجه اند که به تنهایی قادر به حل و فصل آنها نیستند و از آن جایی که سنت وقف دارای کارکردهای سیاسی، فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی و... است می تواند بخش عظیمی از این مسائل را حل نماید. در این راستا مسئولین اجتماعی می توانند از این سنت حسنه به نحو احسن استاده نمایند و گامی بلند در جهت آبادانی و توسعه کشور بردارند.
واژگان کلیدی
امر خیر ؛وقف؛حقوق ؛ ایران
مقدمه
گرايش سرشت بشري به پيشرفت و توسعه يکي از اصول بنيادين زندگي اجتماعي انسانها در طول تاريخ است. از آغاز حيات تاکنون جوامع گوناگون راههای مختلفي را جهت دستيابي به اين هدف متکامل آزمودهاند تا مسيري سازگار با جهانبینی، فرهنگ و اقليم جامعهای که در آن زندگي میکنند بيابند و راه کمال و رستگاري را بپيمايند. کشور اسلامي ايران با پيشينه تاريخي و فرهنگي چند هزارساله و با بهرهگیری از جهانبینی و بينش متعالي مکتب اسلام از پيشگامان توسعهطلبی و رستگاري به شمار میآید.
ملت بزرگوار ايران پس از انقلاب باشکوه اسلامي و با عنايت باریتعالی و بهرهمندي از ارشاد و هدايت گري قران کريم و سرلوحه قرار دادن سيره و سلوک پيامبر اعظم اسلام و ائمه اطهار (علیهمالسلام) و با اهتمام هر چه بيشتر به ارزشهای انساني و رهنمودهاي امام راحل و مقام عظماي ولايت تلاش مینماید تا درراه پيشرفت و عدالت گامي استوار بردارد (وليئي، 1390).
کميته امداد امام خميني (رحمهالل علیهه) بهصورت رسمي در تاريخ14 اسفند 1357 با صدور حکم امام خميني براي مدت نامحدود تشکیل گرديد، کميته امداد از نوع مؤسسات غیرانتفاعی و عامالمنفعه است.
این سازمان باهدف یارینمودن محرومان و مستضعفان از راههای قانوني تشکيل يافته و در راه امداد درماندگان و آسيبديدگان و خودکفا کردن محرومان شهري و روستايي تلاش میکند ( جليلي حسيني و همکاران ، 1390).
قرآن که متن برنامه جامع اسلام براي اداره و تنظيم مادي و معنوي انسانهاست، درآیات متعدد خود متعرض موضوع محرومیتزدایی گرديده است و مسئوليت سنگين آنرا بر عهده همه آحاد مردم و بهویژه حاکمان جامعه قرار داده است.
رويکرد حاکم بر همه دستورات قرآني به پيامبر، ائمه و مؤمنان مقابله با محرومیتها، تحقق عدل و فراهم کردن زمينه تأمین جامع و عادلانه زندگي انسانها در امر معيشت و همه برخورداریهاست.
علاوه بر آن قرآن، سازوکارهای سهل، امکانپذیر و روشن و شفافي را براي اين هدف معرفي نموده است. انفاق را در کنار ايمان به غيب، علامت ايمان معرفي نموده و اشکال گوناگوني از انفاقهای واجب و مستحب را تشريع نموده و مسلمانان را به آن فراخوانده است.
گردش اموال را در بين مردم از طريق ارث، بيع، احسان، برّ و مانند آن را الزامي نموده و با طرح شیوههای بسيار قاطع و مؤثری براي ضمانت رفع محروميت از جامعه با عناويني همچون صدقات، زکات، خمس، کفارات، ديات و احکام و حقوق متعددي که از ماهيت توانمندسازی و فقرستيزي و محرومنوازي برخوردار است، بهگونهای شگفتآور، راهکارهای اساسي محرومیتزدایی را براي هميشه تاريخ و همه جوامع انساني ارائه نموده است.
استفاده از آيات قرآن در رفع محروميت يک ضرورت است، زيرا مراجعه به قرآن، تنها راه درمان همه دردها و راهنماي برطرف کردن همه مشکلات و پاسخگويي به همه نيازهاي بشريت در همه مکانها و زمانها میباشد و بهترين شيوه و طریقهها را فقط قرآن ارائه مینماید.
درآیات فراوان سخن از انفاق آمده و با شیوهای واقعبینانه و برنامهای جامع با تشريع زکات، خمس، صدقات، کفارات، وجوه برّ و احسان، مواسات، ايثار، حق معلوم و مانند آن در عمل سازوکارهاي بسيار مترقي و کارآمدي را براي پيشگيري از ايجاد محروميت و برطرف کردن آن پس از شکلگیری، ارائه نموده است.
در آياتي از قرآن کوتاهي نسبت به محرومين و دريغ کردن از رفع حوائج آنها نشانههای تکذيب آخرت و سبب بدبختیها، سختیها و عذاب و از سوي ديگر رسيدگي به آنها را از مشخصات ابرار و نيکان و باعث رهايي از شر روز قيامت و عبور از گردنههای سخت آن و باعث سرور و شادي معرفي نموده است.
دقت در حکمت و فلسفه هر يک از موارد تشريع شده مذکور نشان میدهد که در صورت عمل به اين احکام، در اسلام همه نیازمندیهای محتاجان اعم از خوراک، پوشاک، مسکن، سرمايه، درمان و رفاهيات آنان، تأمین و تضمینشده است (علي اکبري رناني ، 1393).
جامعه اسلامي هزینههايي دارد که دو راه براي تأمین آن پیشبینیشده است:
1- انفاق و
2- ماليات
هزینههاي ناشي از خلأ و شکافهای موجود در جامعه مانند هزینههاي مربوط به تأمین زندگي نيازمندان، مساکين، انسانهای ازکارافتاده، خانوادههای بیسرپرست، تحصيل طلاب، دانشآموزان و دانشجوياني که از تمکن کافي برخوردار نيستند و افراد مقروضي که توان پرداخت قرض خود را ندارند، از راه انفاق است.
افرادي که از نعمت سلامتي و تمکن مالي برخوردارند، بخشي از اموال و سرمايه خود را به شکرانه سلامتي و رفاه شخصي درراه خدا صرف امور خيريه و عامالمنفعه میکنند.
انفاق بر 2 نوع است: واجب و مستحب. انفاق واجب به دو صورت «زکات» و «خمس » انجام میگیرد (اعتصامي و همکاران ، 1385، ص 184).
عامل وقف پيش از اسلام و بعد از اسلام از ديرباز در ميان عامه جوامع انساني بهویژه اديان الهي به شکلهای گوناگون وجود داشته است و مشارکت عمومي مردم، واقفان و نيکوکاران در ساختوساز ابنيه ها، اماکن و اراضي وقفي در محيط جغرافيايي پيرامون خود نظير راهها، گذرگاهها، مدارس، مساجد، حسینیهها، سقاخانهها و پلها از مهمترین جنبههای وقف در جهت توسعه جامعه بشري در هر شهر و محلات بوده است.
فرهنگ وقف امروزه به لحاظ گستردگي و همبستگي تااندازهای در تمام نقاط جهان کنوني بر اساس حس انساندوستی و حس وطندوستی در ميان ملل مختلف نهادينه و نظاممند شده است.
در ايران اسلامي بهعنوان يک نظام، تحت عنوان «سازمان اوقاف و امور خيريه » نقش مؤثرتری در راستاي سازندگي و آباداني کارهاي عامالمنفعه موقوفي در سرتاسر کشور برعهدهگرفته است.
فرهنگ وقف ديگر در دنياي امروز تنها مربوط به فضاهاي کالبدي نيست. بلکه کليه جنبههای غير کالبدي را نيز شامل میشود و در عصر معاصر بهویژه توسعه شهرنشینی، شهرسازی، رفاه اجتماعي و شکلگیری شهرها کمتر اموري را میتوان يافت که عامل وقف نقشی در تعيين آنها نداشته باشد.
تعريف وقف
در لغت و ازلحاظ لغوي وقف به معناي ايستادن، حبس عين ملک يا مالي و مصرف کردن منافع آن در اموري که واقف معين کند و آنچه کسي از ثروت خود جدا کند که در کارهاي عامالمنفعه از آن استفاده کنند(عميد،1362).
عبدالنبي قيم وقف را اینگونه تعريف کرده است: وقف به معني سرپا بودن، توقف، به مال وقف شده نيز وقف گويند(قيم، 1386). علیاکبر دهخدا وقف را اینگونه تعريف کرده است: نگهداشتن و حبس کردن عين ملکي است بر ملک واقف آن و مصرف کردن مصلحت آن درراه خدا (دهخدا،1350) و يا اينکه وقف عبارت است از اینکه مال حبس و منافع آن تسبيل شود (کاتوزيان ، 1388، ص 60).
اهميت وقف
به عقيده پروفسور کارت اهلرز، نقش وقف در فرايند شهرنشینی سرزمینهای اسلامي بسيار بااهمیت است و در دوران عثماني و صفويه به اوج خود میرسد.
وي اهميت وقف در سرزمینهای اسلامي را از 3 جنبه مختلف موردتوجه قرار داده است:
1)ازلحاظ تکويني و مکاني
2) ازلحاظ اجتماعي – اقتصادي
3) ازلحاظ سياسي
در خصوص اهميت تکويني و مکاني وقف در شهرسازی و شکلگیری فضاهاي شهري در تمدن شرق اسلامي، اهلرز معتقد است اگرچه سابقه وقف در اسلام به روزگار پيامبر میرسد، اما جريان شهرآفريني و شکلدهندگي شهري آن در مقياس وسيع به دوران عثماني و صفوي برمیگردد.
تحقيقات انجامشده در اين زمينه خصلت شهرآفريني موقوفات را بهطور قانعکنندهای نشان میدهند. درواقع رشد و بالندگي شهرها در قلمرو عثماني و صفوي از قرن 16 تا قرن 18 ميلادي، بدون توجه به نهاد وقف تقریباً تصورناپذیر است. بهعنوانمثال استانبول سده 15 و 16 ميلادي، سيزده ناحيه داشت که هر يک شامل چندين محله (219 محله) بود و مساجد هر يک از محلات را عوايد موقوفات متنوع بزرگ و کوچک پشتيباني و اداره میکرد.
در بخش اهميت اقتصادي – اجتماعي وقف پروفسور اهلرز 4 کارکرد اصلي را که به شهرهاي شرق اسلامي نوعي برجستگي ديني و فرهنگي میبخشد بيان میکند:
الف) تهيه و تدارک قسمت اعظم وظايف و مراسم ديني همبستگي و ديرينه جامعه در شهرها ازجمله سازماندهی تمام يا قسمتي از هزینههاي جاري و تعميرات و مرمت مساجد، حوزههاي علميه و حسینیهها، برگزاري مراسم عزاداري و اعياد و جشنهای مذهبي و ساير مناسبتها و رويدادهاي ديني در ايام تعطيلات مذهبي از محل تخصيص عوايد موقوفات.
ب) کمکهای گوناگون به فقرا، بينوايان، دانشآموزان و مدارس شهري و اداره و نگهداري برخي از بیمارستانها، حمامها، آبانبارها و انجام دادن ساير امور خيريه و عامالمنفعه از محل عايدات موقوفات.
ج) تأمین مساکن ارزانقیمت براي مردم نادار و واگذاري زمینهای وقفي با اجاره طولانیمدت به مردم و اجاره مغازهها و کارگاهها (بهصورت ارزان) و در برخي از کشورها، دريافت سرقفلی کمتر از مغازهها و کارگاههایی براي مقاصد دادوستد پیشهوری بهخصوص در بازار.
د) کارآفريني: جمع زيادي از شاغلین بهطور مستقيم در املاک، اماکن متبرکه، تأسیسات مستغلات بازرگاني و صنعتي و سازمانهای اوقاف شهرها و کشورهاي اسلامي به کار اشتغال دارند.
در خصوص اهميت سياسي مقوله وقف، اکارت اهلرز بر اين اعتقاد است که موقوفات ديني بنا بر ماهيت وقف، ابدي و دائمي و غیرقابل فروش و انتقالاند و منافع آنها درراه مقاصد خير و براي کارکردها و مصالح جامعهشناسان معینشدهاند.
هرگاه پارهای از موقوفات در طول تاريخ بنا به دلايلي به دست فراموشي سپردهشده و به تصرف خصوصي يا تحت مالکيت عمومي درآمدهاند، بازهم موقوفات ديگري جايگزين آنها شده و مقاصد آنها را براي قرنها برآورده ساخته و ادامه دادهاند.
در چنين مواردي موقوفات يا رقبات موقوفه بهخصوص املاک غیرمنقول چون مساجد، حوزههاي علميه، حمامهای عمومي و بازارها که کموبیش داراي ساختار پايدار و ديرپايي هستند، ظاهراً در موارد زيادي بهصورت موانع کالبدي در مقابل هرگونه نوگرايي يا دگرگونیهای شهري قرار میگیرند.
به همين علت موقوفات هنگامي ابعاد سياسي جهاني به خود میگیرند که روزگاري درگذشته در چهارچوب سياسي، ديني ديگر، تحت حکومتهای اسلامي وقت، وقف شدهاند ولي اکنون با تغيير وضعيت سياسي و سلطه حکومتهای غيراسلامي بر آنها در مقابل نظام سلطه و نظامهای اجتماعي موجود همچون جسمي خارجي يا بيگانه عمل میکنند ( شهابي، 1383).
احکام و شرايط وقف
وقف داراي احکام و شرايط خاصي است که میتوان به موارد زير اشاره کرد:
وقف در صورتي صحيح است که مال وقف را به تصرف کساني که براي آنها وقفشده يا وکيل يا ولّي آنها بدهد، ولي در اوقاف عامه مانند مساجد و مدارس و امثال آنها تحويل دادن شرط نيست، هرچند احتياط مستحب آن است که پس از خواندن صيغه آنرا در اختيار کساني که وقف براي آنها شده قرار دهند تا وقف کامل گردد.
صيغه وقف را میتوان به عربي و يا به هر زبان ديگر خواند، مثلاً اگر بگويد: « خانه خود را براي فلان منظور وقف کردم» کافي است و احتياج به قبول ندارد، خواه وقف عام باشد يا وقف خاص، هرچند احتياط مستحب آن است که حاکم شرع در وقف عام و اشخاصي که براي آن وقفشده در وقف خاص، صيغه قبول بخوانند.
وقف کننده بايد بالغ و عاقل و داراي قصد و اختيار باشد و شرعاً حق تصرف در اموال خود را داشته باشد، بنابراين انسان سفيه يا بدهکاري که حاکم شرع او را از تصرف در اموالش منع کرده اگر چيزي از اموال خود را وقف کند صحيح نيست. وقف براي کساني که هنوز به دنيا نیامدهاند صحيح نمیباشد، ولي وقف براي اشخاصي که بعضي از آنها به دنيا آمدهاند و بعضي هنوز به دنيا نیامدند صحيح است (مانند وقف بر فرزندان موجود و نسلهای آينده) و آنها که به دنيا میآیند در آن وقف شريک خواهند شد (مکارم شيرازي،1389).
پيشينه تحقيق
بايد گفت در مورد وقف و آثار و نتايج آن تاکنون مطالب و مقالات قابلتوجهاي به رشته تحرير درآمده است و در اين راستا آثار و نوشتههایی نيز در قالب کتاب، مجلات و مقالات وجود دارد، اما با توجه به نقش به سزاي وقف در سطح جوامع بشري به لحاظ اهميت مادي و معنوي آن بازهم جا دارد پژوهشگران و دستاندرکاران عامل وقف در اين مورد تلاش وافر نمايند تا شهروندان يک جامعه در خصوص نقش وقف در سازندگي و آباداني به آگاهي برسند تا بتوان آثار مثبت و سازندهی فرهنگ وقف را بهصورت يک فرهنگ نهادينه و همه خواسته در ميان جامعه رواج داد. نادر رياحي در مورد وقف نيز چنين میگوید: « وقف در درازمدت به مردم خدمت میکند و هيچ کاري خير ديگري اين مزيت را ندارد و وقف تنها خدمت و عمل پسندیدهای است که منحصراً به فقرا نيست و اکثر مردم اعم از غني و فقير از آن بهرهمند میشوند و خود و فرزندان آنان از مزاياي مدرسه و دانشگاه و بيمارستان و... بهره میگیرند».
وقف، سنت حسنه و يکي از افتخارات فرهنگ غني مکتب اسلام و يکي از اهرمهای مؤثر اعتقادي و فرهنگي براي جبران نیازمندیهای جامعه است که از هزاران سال پيش تاکنون، واقفان خیراندیش با اختصاص بخشي از اموال خود براي خدمت مستمر به جامعه با روش پسنديده وقف که بارزترين مصداق باقيات و صالحات، منشأ خدمات فراوان علمي، آموزشي و فرهنگي بوده است. وجود صدها مسجد، مدرسه، کتابخانه، دانشگاه و ... بهجامانده در سراسر جهان و کشورهاي اسلامي بهترين گواه و شاهد آن است.
بنابراين در ميان آثار و نوشتههای نويسندگان و استادان فرهيخته تاريخ شناسان و اسلامشناسان میتوان به مطالعات دانشمنداني چون گابه و ويرث درباره حلب و اصفهان، اينالچيک درباره امپراتوری عثماني و استانبول و مانتران درباره استانبول، اهلراس درباره تفت و يا بررسیهای رايمون درباره قاهره و حلب و نويسندگان و استادان ايراني چون محمدرضا بمانيان درباره اصفهان، مؤمنی درباره ملتير، شقفي درباره اصفهان اشاره کرد( مهر افزون و دارايش، 1392).
پیشنهادها و راهکارها
1-براي پررنگ کردن فرهنگ وقف میتوان هرساله جشنوارهای را تحت عنوان «مراسم تجليل از افراد خير و نيکوکار» ترتيب داد که در آن افراد نیکوکار و خير را معرفي کرد.
2-میتوان برخي از خیابانها، کوچهها و ميادين شهر و پارکها را به نام افراد خّير نامگذاری کرد و يا اینکه تنديس افراد نيکوکار را ساخت و در ميادين شهر به نمايش گذاشت.
3-براي گسترش و اشاعه فرهنگ غني وقف میتوان از افراد متخصص دعوت کرد و جلسات سخنراني را بر پا داشت که به مردم بفهمانند که وقف فقط يک سنت نيکو و پسنديده نيست. اگر اين سنت حسنه در بين مردم رواج پيدا کند باعث رفاه عمومي مردم خواهد شد.
4-ازآنجاییکه ما امروزه در عصر اينترنت و رايانه زندگي میکنیم، میتوان مسابقات پيامکي گذاشت و از مردم خواست جهت کمک به ديگران و درنتیجه کمک به رفاه عمومي مردم و توسعه و آباداني شهر، در اين مسابقات شرکت کرده و درآمد حاصل از آنرا صرف پيشرفت عمومي شهرشان کنند.
5-اگرچه سنت وقف بيشتر در ميان مردم غني رايج است ولي بايد به عموم فهماند که براي وقف توانگري شرط اصلي نيست. هر کس میتواند در حد بضاعت و توان خويش آنچه را که میخواهد وقف کند گرچه اندک باشد.
6-رسانهها میتوانند نقش بسيار مهمي در ترويج و گسترش اين سنت حسنه داشته باشند. بنابراين با توليد فیلمهایی درزمینه وقف، میتوانند باعث ترويج فرهنگ وقف در بين آحاد مردم شوند.
نتیجهگیری
امروزه جوامع، مخصوصاً کشورهاي درحالتوسعه و جهان سوم با مسائل و مشکلات مختلفي مواجهاند که بهتنهایی قادر به حلوفصل آنها نيستند و ازآنجاییکه سنت وقف داراي کارکردهاي سياسي، فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و... است میتواند بخش عظيمي از اين مسائل را حل نمايد. در اين راستا مسئولين اجتماعي میتوانند از اين سنت حسنه به نحو احسن استاده نمايند و گامي بلند در جهت آباداني و توسعه کشور بردارند.
منابع
1-اعتصامي،محمدمهدی و همکاران؛ (1385) «قرآن و تعليمات ديني (2)، ( دين و زندگي)»، شرکت چاپ و نشر کتابهای درسي ايران، تهران .
2- جليلي حسيني، همکاران؛ (1390) «ميزان عزتنفس دانشجويان تحت پوششش کميته امداد امام خميني (ره) در استان خراسان جنوبي»، مجموعه مقالات برگزيده همايش ملي توانمندسازی با رويکرد جهاد اقتصادي در کميته امداد امام خميني(ره)، ص 543-529.
3-دهخدا، علیاکبر، «لغتنامه»، نشر امیرکبیر ، تهران.
4- شهابي ، محمدرضا (1393) «باني و چهارچوب نظري تأثیر وقف در شکلگیری فضاهاي شهري»، فصلنامه تحقيقات جغرافيايي، شماره 72، 1383، ص 150-135 . انتشارات کميته امداد امام خميني (ره)، تهران، 29-27.
5- عميد، حسن؛ (1362) «فرهنگ فارسي عميد»، نشر امیرکبیر، تهران.
6- کاتوزيان، ناصر؛ (1388) «قانون مدني در نظم حقوقي کنوني»، انتشارات ميزان، تهران، ص 60.
7-قيم، عبدالنبي؛ (1386) «فرهنگ معاصر ميانه عربي به فارسي»، نشر فرهنگ ، تهران.
8- مکارم شيرازي، ناصر؛ (1389) «رساله توضيح المسائل»، نشر گوهر پنهان ، قم ، ص 450-449.
9- مهر افزون، محمد و دارايش، رضوان؛ (1392) «تبيين نقش خدمات وقف در توسعه شهر اصفهان، فصلنامه جغرافيا و برنامهریزی شهري چشمانداز زاگرس، سال 5، شماره 15، ص 121-99.
10- وليئي ، محسن. (1391) «توانمندسازی زنان سرپرست خانوار با تأکید بر ايجاد مشاغل خانگي و خوشههای توليد»، مجموعه مقالات برگزيده همايش ملي توانمندسازی با رويکرد جهاد اقتصادي در کميته امداد امام خميني(ره) ، (ص89-73).
پانویس
- ↑ مدیر عامل موسسه خیریه سعادت پیشگان شهرستان آباده،رئیس هیئت مدیره موسسه خیریه سعادت پیشگان آباده rahmanimoja@gmail.com