حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

حضرت فاطمه سلام الله علیها، دختر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و محبوب‌ترین فرد نزد رسول خدا بود.ایشان معصوم سوم و یکی از پنج بانوی قدسی جهان به شمار می رود. مشهورترین لقب آنحضرت «زهرا» است. کنیه ایشان ام ابیها بوده همچنین آن حضرت، دختر معصوم، همسر معصوم و مادر معصوم نیز هست.

ولادت

شیخ طوسی در «مصباح المتهجد» و اکثر عُلما ذکر کرده اند که ولادت آن حضرت در روز بیستم ماه جمادی الاخر بوده و گفته اند که در روز جمعه سال دوّم از بعثت بوده و بعضی سال پنجم از بعثت گفته اند [۱] و علامه مجلسی رحمه اللّه در «حیاة القلوب » فرموده که صاحب «عُدَدْ» روایت کرده است که پنج سال بعد از بعثت حضرت رسالت پناه صلی اللّه علیه و آله و سلّمحضرت فاطمه علیها السلام از حضرت خدیجه متولد شد.

اسامی و القاب

ابن بابویه به سند معتبر از یونس بن ظبیان روایت کرده است که حضرت صادق علیه السلام فرموده که فاطمه علیهاالسلام را نُه نام است نزدحق تعالی: فاطمه علیهاالسلام و صدیقه و مبارکه و طاهره و زکیه وراضیه و مرضیه و مُحدّثه و زهراء. پس حضرت فرمود که آیا می دانی که چیست تفسیر فاطمه؟ یونس گفت، گفتم: خبر ده مرا از معنی آن ای سید من؛ حضرت فرمود: فُطِمَتْ مِنَ الشَّر؛ یعنی بریده شده است از بدیها، پس حضرت فرمود که اگر امیرالمؤمنین علیه السّلام تزویج نمی نمود اورا، کفوی و نظیری نبود او را بر روی زمین تا روز قیامت نه آدم و نه آنها که بعد از او بودند. [۲] علامه مجلسی رحمه اللّه در ذیل ترجمه این حدیث فرموده که «صدیقه» به معنی معصومه است، و «مبارکه» یعنی صاحب برکت در علم و فضل و کمالات و معجزات و اولاد کرام و «طاهره» یعنی پاکیزه از صفات نقص و «زکیه» یعنی نموّ کننده در کمالات و خیرات و «راضیه» یعنی راضی به قضای حق تعالی و«مرضیه» یعنی پسندیده خدا و دوستانخدا و «محدّثه» یعنی مَلَک با او سخن می گفت و «زهراء» یعنی نورانی به نور صُوری ومعنوی. این حدیث شریف دلالت می کند بر اینکه امیرالمؤ منین علیه السّلام از جمیع پیغمبران و اوصیای ایشان به غیر از پیغمبر آخر الزّمان افضل می باشد بلکه بعضی استدلال بر افضلیت فاطمه زهرا علیهاالسّلام بر ایشان نیز کرده اند. [۳] ودر احادیث متواتره از طریق خاصّه وعامّه روایت شده است که آن حضرت را برای این فاطمه نامیده اند که حق تعالی او را و شیعیان اورا از آتش جهنم بریده است. [۴] [۵] روایت شده که از حضرت رسول صلی اللّه علیه وآله وسلّم پرسیدند که به چه سبب فاطمه را بتول می نامی ؟ فرمود: برای آنکه خونی که زنان دیگر می بینند اونمی بیند، دیدن خون در دختران پیغمبران ناخوش است. [۶] [۷]

فضائل

شیخ صدوق رَحِمهُ اللّه به سند معتبر روایت کرده است که چون حضرت رسول صلی اللّه علیه وآله وسلم از سفری مراجعت می فرمود اوّل به خانه حضرت فاطمه علیهاالسّلام تشریف می بردند و مدتی می ماندند و بعد از آن به خانه زنان خود می رفتند؛ پس در بعضی از سفرهای آن حضرت جناب فاطمه علیهاالسلام دو دست بند و گلوبند و گوشواره از نقره ساخت و پرده بر دَرِ خانه آویخت، چون آن جناب مراجعت فرمود به خانه فاطمه علیهاالسّلام تشریف برد و اصحاب بر در خانه توقف نمودند چون حضرت داخل خانه شد و آن حال را در خانه فاطمه مشاهده فرمود، غضبناک بیرون رفت و به مسجد درآمد و به نزد منبر نشست، حضرت فاطمه دانست که حضرت برای زینتها چنین به غضب آمدند، پس گردنبند و دست بند ها و گوشواره ها را کند و پرده ها را گشوده و همه را به نزد آن جناب فرستاد و به آن شخص که آنها را می برد گفت به حضرت بگو که دخترت سلام می رساند و می گوید اینها را در راه خدا بده. چون آنها را به نزد آنحضرت آوردند سه مرتبه فرمود: کرد فاطمه آنچه را که می خواستم پدرش فدای اوباد! دنیا از برای محمد و آل محمد نیست اگر دنیا در خوبی نزد خدا برابر پشه ای بود خدا در دنیا کافران را شربتی آب نمی داد؛ پس برخاست و به خانه فاطمه علیهاالسلام داخل شد. [۸] شیخ مفید و شیخ طوسی از طریق عامه روایت کرده اند که حضرت رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود که فاطمه پاره تن من است هرکه او را شاد گرداند مرا شاد گردانیده است و هرکه او را آزرده کند مرا آزرده است، فاطمه علیها السّلام عزیزترین مردم است نزد من. [۹] [۱۰] شیخ طوسی از عایشه روایت کرده است که می گفت: ندیدم احدی را که در گفتار و سخن شبیه تر باشد از فاطمه] به رسول خدا صلی اللّه علیه و آله وسلّم چون فاطمه به نزد آن حضرت می آمد او را مرحبا می گفت و دستهای او را می بوسید و در جای خود می نشاند، چون حضرت به خانه فاطمه می رفت برمی خاست و استقبال آنحضرت می کرد و مرحبا می گفت و دستهای آن حضرت را می بوسید. [۱۱] در «قُرْب الاسناد» به سند معتبر از حضرت امام محمد باقر علیه السّلام روایت کرده است که حضرت رسالت صلی اللّه علیه وآله وسلّم مقرر فرمود که هر چه خدمت بیرون در باشد از آب و هیزم و امثال این ها حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام به جا آورد و هر چه خدمت اندرون خانه باشد از آسیا کردن و نان و طعام پختن و جاروب کردن و امثال اینها با حضرت فاطمه علیهاالسّلام باشد. [۱۲] ابن بابویه به سند معتبر از حضرت امام حسن علیه السّلام روایت کرده است که آن حضرت فرمود که در شب جمعه مادرم فاطمه علیهاالسلام در محراب خود ایستاده ومشغول بندگی حق تعالی گردید و پیوسته در رکوع و سجود و قیام و دعا بود و تا صبح طالع شد شنیدم که پیوسته دعا می کرد از برای مؤمنین و مؤمنات و ایشان را نام می برد و دعا برای ایشان بسیار می کرد و از برای خود دعائی نمی کرد، پس گفتم: ای مادر! چرا از برای خود دعا نکردی چنانکه از برای دیگران کردی؟ فرمود: «یا بُنَی! الْجارُ ثُمَّ الدّار»؛ ای پسر جان من، اوّل همسایه را باید رسید و آخر خود را. [۱۳] ثعلَبی از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده است که روزی حضرت رسول صلی اللّه علیه وآله وسلّم به خانهفاطمه علیهاالسّلام درآمد فاطمه را دید که جامه پوشیده از جُلهای شتر و به دستهای خود آسیاب می گردانید و در آن حالت فرزند خود را شیر می داد، چون حضرت او را بر آن حالت مشاهده کرد آب از دیده های مبارکش روان شد و فرمود: ای دختر گرامی، تلخیهای دنیا را امروز بچش برای حلاوتهای آخرت. پس فاطمه علیهاالسّلام گفت: یا رسول اللّه حمد می کنم [خدا]] را بر نعمتهای او و شکر می کنم خدا را بر کرامتهای او؛ پس حق تعالی این آیه را فرستاد:«وَلَسوْفَ یعطیک ربُّک فَتَرْضی »؛ [۱۴] یعنی حق تعالی در قیامت آن قدر به تو خواهد داد که راضی شوی. [۱۵] [۱۶] واز حسن بَصْری نقل شده که می گفت: حضرت فاطمه علیهاالسّلام عابد ترین امت بود و در عبادت حق تعالی آن قدر بر پا می ایستاد که پاهای مبارکش ورم می کرد. [۱۷] واز «حلیه ابو نُعَیم » روایت شده که حضرت فاطمه علیهاالسّلام آن قدر آسیاب گردانید که دستهای مبارکش آبله پیدا کرد واز اثر آسیاب دستهای مبارکش پینه کرد. [۱۸]

حجاب از دیدگاه حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها

وقتی پیغمبر خدا صلی اللّه علیه وآله وسلّم به اوفرمود چه چیز بهتر است از برای زن؟ فاطمه علیهاالسّلام گفت: آنکه نبیند مردی را ونبیند مردی اورا؛ پس حضرت نور دیده خود را به سینه چسبانید وفرمود: «ذُرِّیةً بعضهُا منْ بَعْضٍ» [۱۹] [۲۰]

حجاب حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها

سید فضل اللّه راوندی در «نَوادر» روایت کرده از امیرالمؤمنین علیه السّلام که شخص نابینائی اذن خواست از حضرت فاطمه علیهاالسلام که داخل خانه شود، فاطمه علیهاالسّلام خود را از او مستور کرد، پیغمبر خدا صلی اللّه علیه وآله وسلّم به فاطمه علیهاالسلام فرمود: به چه سبب خود را مستور کردی وحال آنکه این مرد نابینا ترا نمی بیند؟ عرض کرد: اگر اومرا نمی بیند من اورا می بینم، اگر در پرده نباشم استشمام رایحه می نماید. پس حضرت فرمود: شهادت می دهم که تو پاره تن من می باشی. [۲۱] [۲۲]

حقیقت زن از نظر حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها

روزی حضرت رسول صلی اللّه علیه وآله وسلم از اصحاب خود از حقیقت زن سوال فرمود، اصحاب گفتند که زن عورت است؛ فرمود در چه حالی زن به خدا نزدیک تر است؟ اصحاب جواب نتوانستند، چون فاطمه علیهاالسّلام این مطلب را شنید عرض کرد که نزدیک ترین حالات زن به خدا آن است که ملازم خانه خود باشد و بیرون از خانه نشود. حضرت فرمود: فاطمه پاره تن من است. [۲۳] [۲۴]

تسبیحات حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها

برکاتی که از آن حضرت به ما رسیده از جمله تسبیح معروف آن حضرت است که احادیث در فضیلت آن بسیار است و کافی است آنکه هر که مداومت کند به آن، شقی و بد عاقبت نمی شود، و خواندن آن بعد از هر نمازی بهتر است. نزد حضرت صادق علیه السّلام از هزار رکعتنمازگزاردن در هر روزی، [۲۵] و کیفیت آن عَلَی الاْشْهَر سی و چهار مرتبه اللّهُ اَکبَرُ و سی و سه مرتبه اَلْحمدُللّه و سی و سه مرتبه سُبْحانَ اللّه است که مجموع صد می شود.

اولاد حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها

آن حضرت را چهار اولاد بوده امام حسن و امام حسین و زینب کبری و زینب صغری که مکنات است به ام کلثوم سلام اللّه علیهم اجمعین و فرزندی را حامله بوده که اورا پیغمبر صلی اللّه علیه وآله و سلّم مُحسن نامیده بود و بعد از رسول خدا صلی اللّه علیه وآله وسلّم آن طفل را سقط فرمود. شیخ صدوق گوید: در معنی حدیث نبوی صلی اللّه علیه وآله وسلّم که به امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود: «اِنَّ لَک کنْزا فِی الْجَنَّةِ وَ اَنْتَ ذُوقَرْنَیها» شنیدم که از بعض مشایخ خود که می فرمود: این گنجی که پیغمبر صلی اللّه علیه وآله وسلّم فرموده به امیرالمؤمنین علیه السّلام که در بهشت دارد، این همان (مُحسن) است که به واسطه فشار دَرِ خانه سِقط شد.

شهادت حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها

در روز وفات آن حضرت اختلاف بسیار است و اظهر آن است که وفات آن حضرت در سوم جمادی الاخر واقع شده چنانکه مختار جمعی از بزرگان علماء است و شواهدی است بر این مطلب. علامه مجلسی؛ در جلاء العیون این قول را اصح واَشْهَر میان علمای امامیه دانسته است. [۲۶] پس بقای آن حضرت بعد از پدر بزرگوار خود، نود وپنج روز بوده. واگرچه در روایت معتبر وارد شده است که مدت مکث آن مخدّره بعد از پدر خود در دنیا هفتاد و پنج روز بوده لکن می توان وجهی برای آن ذکر کرد به بیانی که مقام ذکرش در اینجا نیست ولکن خوب است عمل شود به هر دو طریق در اقامه مصیبت و عزای آن حضرت چنانکه فعلاً معمول است. در «کشف الغمه» وغیر آن روایت کرده اند که چون وفات حضرت فاطمه علیهاالسّلام نزدیک شد اسماء بنت عمیس را فرمود که آبی بیاور که من وضو بسازم، پس وضو ساخت و به روایتی غسل کرد نیکوترین غسلها و بوی خوش طلبید و خود را خوشبو گردانید و جامه های نو طلبید و پوشید و فرمود که ای اسماء جبرئیل در وقت وفات پدرم چهل درهم کافور آورد از بهشت، حضرت آن را سه قسمت کرد یک حصه برای خود گذاشت و یکی از برای من و یکی از برای علی علیه السّلام، آن کافور را بیاور که مرا به آن حنوط کنند چون کافور را آورد فرمود که نزدیک سر من بگذار پس پای خود را به قبله کرد و خوابید و جامه بر روی خود کشید و فرمود که ای اسماء ساعتی صبر کن بعد از آن مرا بخوان اگر جواب نگویم علی علیه السّلام را طلب کن، بدان که من به پدر خود ملحق گردیده ام، اسماء ساعتی انتظار کشید بعد از آن، آن حضرت را ندا کرد و صدائی نشنید، پس گفت: ای دختر مصطفی ای دختر بهترین فرزندان آدم، ای دختر بهترین کسی که بر روی زمین راه رفته است، ای دختر آن کسی که در شب معراج به مرتبه «قابَ قَوْسَین اَوْ اَدْنی» رسیده است، چون جواب نشنید جامه را از روی مبارکش برداشت دید که مرغ روحش به ریاض جنّات پرواز کرده است پس بر روی آن حضرت افتاد آن حضرت را می بوسید ومی گفت: چون به خدمت حضرت رسول صلی اللّه علیه وآله وسلّم برسی سلام اسماء بنت عمیس را به آن حضرت برسان، در این حال حضرت امام حسن و امام حسین علیهماالسلام تشریف آوردند. در روایت دیگر است که اسماء گریبان خود را چاک زد و از نزد فاطمه علیهاالسّلام بیرون شد، حسنین علیهماالسلام اورا ملاقات کردند فرمودند: ای اسماء، مادر ما کجا است؟ اسماء سکوت کرد، آن دوبزرگوار داخل بیت شدند و دیدند که مادرشان خوابیده است، جناب امام حسین علیه السلام نزدیک شد و حرکت داد آن حضرت را دید که از دنیا رفته است «فَقالَ یا اَخا آجَرَ اللّه فی الْوالِدَة»، گفت: ای برادر،خدا اَجر دهد ترا در مصیبت والده؛ پس امام حسن علیه السّلام خود را روی مادر افکند.

دفن حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها

چون پاسی از شب گذشت و دیده ها به خواب رفت جنازه را بیرون آوردند حضرت امیرالمؤمنین و حسن و حسین علیهماالسلام و عمار و مقداد و عقیل و زبیر و ابوذرو سلمان و بُرَیده و گروهی از بنی هاشم و خواصّ آن حضرت بر حضرت فاطمه علیهاالسّلام نماز کردند و در همان شب اورا دفن کردند. حضرت امیر علیه السلام بر دور قبر آن حضرت هفت قبر دیگر ساخت که ندانند قبر آن حضرت کدام است. وبه روایتی دیگر، چهل قبر دیگر را آب پاشید که قبر آن مظلومه در میان آنها مشتبه باشد، و به روایت دیگر قبر آن حضرت را با زمین هموار کرد که علامت قبر معلوم نباشد. اینها برای آن بود که عین موضع قبر آن حضرت را ندانند و بر قبر او نماز نکنند و خیال نبش قبر آن حضرت را به خاطر نگذرانند و به این سبب در موضع قبر آن حضرت اختلاف واقع شده است. بعضی گفته اند که در بقیع است نزدیک قبور ائمه بقیع علیهماالسّلام و بعضی گفته اند ما بین قبر حضرت رسالت صلی اللّه علیه وآله وسلّم و منبر آن حضرت مدفون است؛ زیرا که حضرت رسول صلی اللّه علیه وآله وسلّم فرمودند: ما بین قبر من و منبر من باغی است از باغهای بهشت و منبر من بر دری است از درهای بهشت. [۲۷] و بعضی گفته اند که آن حضرت را در خانه خود دفن کردند و این اَصَحّ اقوال است چنانکه روایت صحیحه بر آن دلالت می کند. [۲۸] صاحب منتهی الآمال گوید که من مصائبی که بر حضرت زهرا علیهاالسّلام وارد شده در کتاب مخصوصی ایراد کردم و آن را «بَیتُ الاَحْزان فی مَصائِبِ سَیدَةِ النِّسْوان» نامیدم. همچنین در کتاب «مفاتیح الجنان» و «هدیة الزایرین» ثواب زیارت و اختلاف درقبر آن حضرت و کیفیت زیارت آن مظلومه را ذکر کرده ام. [۲۹]

وصیت‌های حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها

شیخ طوسی و کلینی به سندهای معتبر از حضرت امام زین العابدین و امام حسین علیهماالسّلام روایت کرده اند که چون حضرت فاطمه علیهاالسّلام بیمار شد [۱۶] نمود به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام که کتمان کند بیماری او را و مردم را بر احوال او مطلع نگرداند و اعلام نکند اَحدی را به مرض او؛ پس حضرت به وصیت اوعمل نموده خود متوجّه بیمارداری اوبود و اسماء بنت عمیس آن حضرت را در این امور معاونت می کرد و در این مدت احوال او را پنهان می داشتند از مردم، چون نزدیک وفات آن حضرت شد وصیت فرمود که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام خود متوجه غسل و تکفین او شود و در شب او را دفن نماید و قبرش را هموار کند؛ پس حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام خود متوجّه غسل و تکفین و امور او گردید و او را در شب دفن کرد و اثر قبر او را محو نمود و چون خاک قبر آن حضرت را با دست خود فشاند حزن و اندوه آن حضرت هیجان کرد آب دیده های مبارکش بر روی اَنْوَرش جاری شد و رو به قبر حضرت رسالت صلی اللّه علیه وآله وسلّم گردانید و گفت: اَلسَّلامُ عَلَیک یا رَسُولَ اللّهِ... [۳۰]

زیارت حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها

شیخ شهید اول رحمه اللّه در کتاب المزار «الدروس الشرعیة» گوید که مستحب است زیارت حضرت فاطمه دختر رسول خدا صلی اللّه علیه وآله وسلّم و زوجه امیرالمؤمنین و مادر حسن و حسین علیهماالسّلام. و روایت شده که آن مخدّره فرمود خبر داد مرا پدر بزرگوارم که هرکه بر او و بر من سه روز سلام کند حق تعالی بهشت را بر او واجب گرداند. گفتند به حضرت فاطمه علیهاالسلام که آیا در حیات شما؟ فرمود بلی، و همچنین است بعد از ممات ما. وهرگاه زائر خواست آن حضرت را زیارت کند در سه موضع زیارت کند: در خانه آن حضرت و در روضه و در بقیع. ولادت آن حضرت واقع شد پنج سال بعد از مبعث، وبه رحمت خدا واصل شد بعد از پدر بزرگوار خود قریب به صد روز. [۳۱] علامه مجلسی گوید: سید بن طاوس علیه الرحمة روایت کرده است که هرکه آن حضرت را زیارت کند به این زیارت که بگوید: اَلسَّلامُ علَیک یا سیدَةَ نساءِ العالَمین اَلسَّلامُ عَلَیک یا والِدَةَ الْحُجُجِ عَلَی النّاسِ اَجْمَعینَ، اَلسَّلامُ عَلَیک اَیتُهَا الْمَظْلوُمَةُ الْمَمنوُعَةُ حَقُّه. پس بگوید: اَللّهمَّ صلِّ علی اَمتک وَابنةِ نبیک وَ زَوْجةِ وَصی نبیک صَلوةً تَزْلفُها فَوْقَ زُلْفی عِبادِک الْمُکرَمینَ مِنْ اَهْلِ السَّمواتِ وَاَهْلِ الارَضَینَ. پس طلب آمرزش کند از خدا، حقّ تعالی گناهان او را بیامرزد و او را داخل بهشت کند. واین زیارت مختصر معتبری است و همه وقت می توان انجام داد. [۳۲]

منبع

منتهی الآمال شیخ عباس قمی.

پانویس

  1. مصباح المتهجّد شیخ طوسی، ص۵۵۱، بیروت، اعلمی.
  2. الخصال شیخ صدوق، ج۱، ص۴۱۴، باب التسعة، حدیث سوم.
  3. جلاء العیون، ص۱۶۲، چاپ سرور، قم.
  4. جلاء العیون، ص۱۶۵.
  5. فضائل پنج تن، آیت اللّه فیروز آبادی، ج۴، ص۹.
  6. معانی الاخبار شیخ صدوق، ص۶۴.
  7. روضة الواعظین، ج۱، ص۱۴۹.
  8. امالی شیخ مفید، ص۳۰۵، مجلس۴۱، حدیث۳۴۸.
  9. امالی شیخ مفید، ص۲۶۰.
  10. امالی شیخ طوسی، ص۲۴، مجلس اول، حدیث۳۰.
  11. امالی شیخ طوسی، ص۴۰۰، مجلس۱۴، حدیث۸۹۲.
  12. قرب الاسناد حمیری، ص۵۲، حدیث۱۷۰.
  13. علل الشرایع شیخ صدوق، ج۱، ص۱۸۱-۱۸۲.
  14. ضحی/سوره۹۳، آیه۵.
  15. مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب، ج۳، ص۱۲۰.
  16. کنز العمّال، ج۶، ص۲۹۵، چاپ حیدر آباد.
  17. بحارالانوار، ج۴۳، ص۷۶.
  18. حلیة الاولیاء، ج۲، ص۴۱.
  19. آل عمران/سوره۳، آیه۳۴.
  20. بحارالانوار، ج۴۳، ص۸۴.
  21. نوادر راوندی، ص۱۱۹، حدیث۱۲۶.
  22. نوادر راوندی، ص۱۱۹، حدیث۱۲۷.
  23. نوادر راوندی، ص۱۱۹، حدیث۱۲۶.
  24. نوادر راوندی، ص۱۱۹، حدیث۱۲۷.
  25. بحار الانوار، ج۸۲، ص۳۳۲.
  26. جلاء العیون، ص۲۷۹.
  27. روضة الواعظین، ج۱، ص۱۵۱-۱۵۲.
  28. الکافی، ج۱، ص۴۶۱، باب مولد الزهرا علیهاالسّلام، حدیث نهم.
  29. مفاتیح الجنان، باب سوم، فصل سوم.
  30. امالی شیخ طوسی، ص۱۰۹، مجلس چهارم، حدیث۱۶۶.
  31. الدروس الشرعیه، شهید اول، ج۲، ص۶.
  32. بحار الانوار، ج۹۷، ص۱۹۸-۱۹۹.