خِیر و شر

از ویکی خیر
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۰۲ توسط 31.22.4.121 (بحث) (صفحه‌ای تازه حاوی «== پيامبر صلى الله عليه و آله:== ===خیر و علم=== اَلعِلمُ رَأسُ الخَيرِ كُلِّهِ،...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

پيامبر صلى الله عليه و آله:

خیر و علم

اَلعِلمُ رَأسُ الخَيرِ كُلِّهِ، وَ الجَهلُ رَأسُ الشَّرِّ كُلِّهِ؛

دانايى سرآمد همه خوبى‏ها و نادانى سرآمد همه بدى‏هاست.

(بحارالأنوار، ج77، ص 175، ح 9)

خیر و هوای نفس

تَكَلَّفُوا فِعلَ الخَيرِ وَ جاهِدوا نُفوسَكُم عَلَيهِ، فَاِنَّ الشَّرَّ مَطبوعٌ عَلَيهِ الاِنسانُ؛

در كار خير، خود را به زحمت اندازيد و در اين راه با هوا و هوس خود مبارزه كنيد، زيرا طبيعت انسان به بدى تمايل دارد.

(تنبيه الخواطر، ج 2، ص 120)

اسلام و ذات خیرش

لا ضَرَرَ وَ لا اِضرارَ فِى السلامِ، فَالاِسلامُ يَزيدُ المُسلِمَ خَيرا وَ لا يَزيدُهُ شَرّا؛

در اسلام هيچ ضررى نيست و ضرر زدن به ديگران نيز ممنوع است، پس اسلام به مسلمان خير مى‏رساند و شر نمى‏رساند.

(الفقيه، ج 4، ص 334، ح 5718)

خیر و رستگاری

اِذا بَلَغَ الرَّجُلُ اَربَعينَ سَنَةً وَ لَم يَغلِب خَيرُهُ شَرَّهُ قَبَّلَ الشَّيطانُ بَينَ عَينَيهِ وَ قالَ: هذا وَجهٌ لا يُفلِحُ؛

هرگاه انسان چهل ساله شود و خوبيش بيشتر از بديش نشود، شيطان بر پيشانى او بوسه مى‏زند و مى‏گويد: اين چهره‏اى است كه روى رستگارى را نمى‏بيند.

(مشكاة الأنوار، ص 295)

خیر و لجاجت

اَلخَيرُ عادَةٌ وَ الشَّرُّ لَجاجَةٌ؛

خوبى عادت است و بدى لجاجت.

(سنن ابن ماجه، ج 1، ص 80 ، ح 221)

خوبی ها و بدی ها و دیدن آنها

اِذا ماتَ اَحَدُكُم فَقَد قامَت قيامَتُهُ، يَرى ما لَهُ مِن خَيرٍ وَ شَرٍّ؛

هرگاه يكى از شما بميرد، قيامتش برپا مى‏شود و خوبى‏ها و بدى‏هاى خود را مى‏بيند.

(كنزالعمّال، ح 42123)

بهترین قلب ها و خوبی ها

خَيرُ القُلوبِ اَوعاها لِلخَيرِ وَ شَرُّ القُلوبِ اَوعاها لِلشَّرِّ، فَاَعلَى القَلبِ الَّذى يَعِى الخَيرَ مَملُوٌّ مِنَ الخَيرِ اِن نَطَقَ نَطَقَ مَأجورا و اِن اَنصَتَ اَنصَتَ مَأجورا؛

بهترين قلب‏ها، قلبى است كه ظرفيت بيشترى براى خوبى دارد و بدترين قلب‏ها، قلبى است كه ظرفيت بيشترى براى بدى دارد، پس عالى‏ترين قلب، قلبى است كه خوبى را در خود دارد و لبريز از خوبى است. اگر سخن بگويد، سخنش در خور پاداش است و اگر سكوت كند، سكوتش درخور پاداش است.

(جعفريات، ص 168)

خیر و گمنامی

اَلا اِنَّ خَيرَ عِبادِ اللّه‏ِ التَّقىُّ النَّقىُّ الخَفىُّ وَ اِنَّ شَرَّ عِبادِ اللّه‏ِ المُشارُ اِلَيهِ بِالاَصابِعِ؛

آگاه باشيد، بدرستى كه بهترين بندگان خدا كسى است كه با تقوا، پاك و گمنام باشد و بدترين بندگان خدا كسى است كه انگشت نما باشد.

(بحارالأنوار، ج 70، ص 111، ح 12)

کار خیر و نیت

ما اَسَرَّ عَبدٌ سَريرَةً اِلاّ اَلبَسَهُ اللّه‏ُ رِداءَها اِن خَيرا فَخَيرٌ وَ اِن شَرّا فَشَرٌّ؛

هيچ كس نيتى را در دل پنهان نمى‏كند، مگر اينكه خداوند آن نيت را (در رفتار و كردار او) همانند لباس ظاهر مى‏كند، با نيت خوب ظاهر خوب و با نيت بد ظاهر بد خواهد داشت.

(كنزالعمّال، ح 5275)

خوبی و مایه آرامش

دَع ما يُريبُكَ اِلى ما لا يُريبُكَ، فَاِنَّ الخَيرَ طُمَنينَةٌ وَ الشَّرَّ ريبَةٌ؛

آنچه تو را به شك و ترديد مى‏اندازد رها كن و به سراغ آنچه تو را به شك و ترديد نمى‏اندازد برو؛ زيرا خوبى مايه آرامش و بدى مايه تشويش و دودلى است.

(كنزالعمّال، ح 7308)

پاداش کار خیر

اِنَّ اَسرَعَ الخَيرِ ثَوابا البِرُّ وَ اِنَّ اَسرَعَ الشَّرِّ عِقابا البَغىُ؛

پاداش نيكوكارى زودتر از هر كار خوب ديگرى مى‏رسد و كيفر ستم و تجاوز زودتر از هر كار بد ديگرى گريبان مى‏گيرد.

(خصال، ص 110، ح 81)

امام علی علیه السلام

ما خَيرٌ بِخَيرٍ بَعدَهُ النّارُ و ما شَرٌّ بِشَرٍّ بَعدَهُ الجَنَّةُ وَ كُلُّ نَعيمٍ دونَ الجَنَّةِ فَهُوَ مَحقورٌ وَ كُلُّ بَلا ءٍ دونَ النّارِ عافيَةٌ؛

خيرى كه به دنبال آن آتش باشد، خير نيست و شرى كه به دنبال آن بهشت باشد، شر نيست. هر نعمتى جز بهشت ناچيز است و هر بلايى جز آتش، سلامتى.

(نهج البلاغه، حكمت 387)

===جامعه ای از خوبی===

مَن لَبِسَ الخَيرَ تَعَرّى مِنَ الشَّرِّ؛

هر كس جامه «خوبى» به تن كند از «بدى» برهنه مى‏گردد.

(غررالحكم، ح 8085)

آسان بودن کار خوب

اَلخَيرُ اَسهَلُ مِن فِعلِ الشَّرِّ؛

كار خوب آسان‏تر از كار بد است.

(غررالحكم، ح 1199)


خیر و شراهل آن

اِنَّ الخَيرَ وَ الشَّرَّ لا يُعرَفانِ اِلاّ بِالنّاسِ، فَاِذا اَرَدتَ اَن تَعرِفَ الخَيرَ فَاعمَلِ الخَيرَ تَعرِف اَهلَهُ وَ اِذا اَرَدتَ اَن تَعرِفَ الشَّرَّ فَاعمَلِ الشَّرَّ تَعرِف اَهلَهُ؛

خوبى و بدى جز با مردم شناخته نمى‏شوند. پس اگر مى‏خواهى خوبى را بشناسى، خوبى كن تا اهل آن را بشناسى و اگر مى‏خواهى بدى را بشناسى، بدى كن، تا اهلش را بشناسى.

(بحارالأنوار، ج 78، ص 41، ح 26)

خَیِّر شرور

فاعِلُ الخَيرِ خَيرٌ مِنهُ وَ فاعِلُ الشَّرِّ شَرٌّ مِنهُ؛

خوبى كننده بهتر از خودِ خوبى و بدى كننده بدتر از خودِ بدى است.

(نهج البلاغه، حكمت 32)

هوبی و بدی و راه آن

اِنَّ اللّه‏َ تعالى اَنزَلَ كِتابا هاديا بَيَّنَ فيهِ الخَيرَ وَ الشَّرَّ، فَخُذوا نَهجَ الخَيرِ تَهتَدوا وَ اَصدِفوا عَن سَمتِ الشَّرِّ تَقصِدوا؛

خداى تعالى كتابى راهنما فرستاد و در آن خوب و بد را روشن ساخت. پس راه خوبى را پيش گيريد تا هدايت شويد و از راه بدى دورى جوييد تا به مقصد برسيد.

(نهج البلاغه، خطبه 167)

معاشرت با خوبان و بدان

قارِن اَهلَ الخَيرِ تَكُن مِنهُم وَ بايِن اَهلَ الشَّرِّ تَبِن عَنهُم؛

با خوبان معاشرت كن تا از آنان باشى و از بدان دورى كن تا از آنان نباشى.

(نهج البلاغه، نامه 31)

علم و رابطه با خوبی و بدی

اَلعِلمُ اَصلُ كُلِّ خَيرٍ، اَلجَهلُ اَصلُ كُلِّ شَرٍّ؛

دانايى، ريشه همه خوبى‏ها و نادانى ريشه همه بدى‏هاست.

(غررالحكم، ح 818 و 819)


امام باقر عليه‏ السلام:

خوبی و بدی در روز جمعه

اَلخَيرُ وَ الشَّرُّ يُضاعَفُ يَومَ الجُمُعَةِ؛

خوبى و بدى در روز جمعه چند برابر (حساب) مى‏شود.

(ثواب الاعمال، ص 143)

===رابطه خوبی و بدی با زبان===

اِنَّ هذَا اللِّسانَ مِفتاحُ كُلِّ خَيرٍ وَ شَرٍّ، فَيَنبَغى لِلمُؤمِنِ اَن يَختِمَ عَلى لِسانِهِ كَما يَختِمُ عَلى ذَهَبِهِ وَ فِضَّتِهِ؛

به راستى كه اين زبان كليد همه خوبى‏ها و بدى‏هاست پس شايسته است كه مؤمن زبان خود را مُهر و موم كند، همان گونه كه (صندوق) طلا و نقره خود را مُهر و موم مى‏كند.

(تحف العقول، ص 298)

امام صادق عليه السلام:

کار خیر و پنهات کردن آن

ما مِن عَبدٍ اَسَرَّ خَيرا فَذَهَبَتِ الاَيّامُ اَبَدا حَتّى يُظهِرَ اللّه‏ُ لَهُ خَيرا وَ ما مِن عَبدٍ يُسِرُّ شَرّا فَذَهَبَتِ الاَيّامُ حَتّى يُظهِرَ اللّه‏ُ لَهُ شَرّا؛

هر بنده‏اى كه خيرى را پنهان كند، با گذشت زمان خداوند خيرى را از او آشكار مى‏سازد و هر بنده‏اى شرى را پنهان كند، با گذشت زمان خداوند شرى را از او آشكار مى‏گرداند.

(بحارالأنوار، ج 72، ص 282، ح 4)

===خوبی و برداشت آن===

مَن يَزرَع خَيرا يَحصِد غِبطَةً وَ مَن يَزرَع شَرّا يَحصِد نَدامَةً وَ لِكُلِّ زارِعٍ ما زَرَعَ؛

هر كس خوبى بكارد، خشنودى درو مى‏كند و هر كس بدى بكارد، پشيمانى درو مى‏كند، هر كس هر چه بكارد، همان را برداشت مى‏كند.

(كافى، ج 2، ص 458، ح 19)

امام كاظم عليه‏ السلام:

کار خیر و محاسبه عمل

لَيسَ مِنّا مَن لَم يُحاسِب نَفسَهُ فى كُلِّ يَومٍ فَاِن عَمِلَ خَيرا استَزادَ اللّه‏َ مِنهُ وَ حَمِدَ اللّه‏َ عَلَيهِ وَ اِن عَمِلَ شَيئا شَرّا استَغفَرَ اللّه‏َ وَ تابَ اِلَيهِ؛

از ما نيست كسى كه هر روز اعمال خود را محاسبه نكند تا اگر نيكى كرده از خدا بخواهد بيشتر نيكى كند و خدا را بر آن سپاس گويد و اگر بدى كرده از خدا آمرزش بخواهد و توبه نمايد.

(الاختصاص، ص 26)


39- امام حسين عليه السلام:

اَيُّهَا النّاسُ نافِسوا فِى المَكارِمِ وَ سارِعوا فِى المَغانِمِ وَ لا تَحتَسِبوا بِمَعروفٍ لَم تَجعَلوا؛

اى مردم در خوبى‏ها با يكديگر رقابت كنيد و در كسب غنائم (بهره گرفتن از فرصت‏ها) شتاب نماييد و كار نيكى را كه در انجامش شتاب نكرده‏ايد، به حساب نياوريد.

(كافى، ج 2، ص 95، ح 9)

40- امام صادق عليه السلام:

إذا اَرادَ اللهُ بِعَبدٍ شَراً فَاذنَبَ ذَنباً تَبَعَهُ بِنَعمَهٍ لیُنسِیهِ الاستِغفارَ و یَتَمادی بِه؛

هرگاه خداوند برای بنده ای شر بخواهد (یعنی او خودش مستحق این شر شود) وقتی گناهی از او سر زد، در پی آن نعمتی به او بخشد تا استغفار را از یاد برده و به گناهش ادامه دهد.

(بحارالانوار، ج64، ص229)

41- امام حسن علیه السلام:

اَلخَیرُ الَّذِی لا شَرَّ فِیهِ، اَلشُّکرُ مَعَ النِّعمَة وَ الصَّبرُ عَلَی النّازِلَة؛

خیری که هیچ شری در آن نیست، شکر بر نعمت و صبر بر مصیبت ناگوار است .

(تحف العقول، ص 237)

42- امام سجاد علیه السلام:

الخیرَ کُلُّهُ قَد اجتَمَعَ فی قَطعِ الطّمعِ عمّا فی أَیدِی النّاس؛

تمامیِ خیر و خوبی در بریدن طمع و چشم نداشتن به آنچه که در دستان مردم جمع شده، است.

(جهادالنفس، ص276)

43-امام على عليه السلام:

خَیرُ الخَلائق الرِّفقُ؛

بهترین خوبی ها رفق است (مهربانی و لطف با مردم).

(غررالحکم)

44- امام باقر عليه‏ السلام:

الوُقُوف عِندَ الشُّبهَةِ خَیرٌ مِن الاِقتِحامِ فی الهَلَکَة

توقف هنگام مواجهه با کار شبهه ناک بهتر از فرو رفتن در گرداب هلاکت است

(کافی ج1 ص5)