"ليسا هالند" مدیر بخش داوطلبان موسسه مراقبت از بیماران مبتلا به سرطان پستان می‌گوید: «موسسه ما از همان ابتدای فعالیتش با ۵۰۰ داوطلب کار می‌کرد و...»
در ادامه از زبان خود لیسا در رابطه با انتخاب داوطلبان، اهداف آنها و شرایط موسسه‌ی تحت مدیریت او خواهیم خواند.
1. اهمیت حضور داوطلبان
داوطلبان بخش بسیار مهمی از پروژه ما برای درمان سرطان سینه‌اند. از سال ۱۹۷۳ با کمک گیری از نیروهای داوطلب موفق به اعطای سرویس خدماتی‌مان در سرتاسر بریتانیا شده‌ایم.
این موضوع به ما یاد داد که حضور داوطلبان برای جمع‌آوری کمک‌های مالی و دیگر مسائل تا چه اندازه الزامی است. داوطلبان همچنین مهمترین نقش را دریافتن بیماران سرطانی در مکان‌های دورافتاده و محلی بازی میکنند.
برای مطالعه:
2. انگیزه و هدف داوطلبان
از دید من یکی از مسائل بسیار مهمی که باید به عنوان مدیر بخش داوطلبان به آن واقف باشم، در هدف و انگیزه داوطلبان از کار داوطلبانه‌شان است. در واقع درک این مسئله که موسسه شما چه دارد که داوطلب باید جذب آن شود و زمان و هزینه‌اش را پای آن بگذارد.
در موسسه مراقبت از بیماران مبتلا به سرطان، بسیاری از داوطلبان خود یا درگیر این بیماری بوده‌اند و یا شخصی از آشنایانشان به این بیماری دچار شده‌اند.
لذا انتخاب داوطلبانگی صرفا برای ایجاد تغییر نیست و انگیزه‌های شخصی و معنوی نیز ممکن است دخیل باشد. تصوری غلط وجود دارد که نمی‌توانید وارد موسسه‌ای شوید و مستقیم درخواست داوطلبی دهید. من با توجه به تجربیات گذشته‌ام، هر شخصی را که درخواست داوطلبی داده و به نظرم انسان مناسبی آمده است، پذیرفته‌ام.
3. مهمترین وظیفه مدير بخش داوطلبان
مهمترین وظیفه مدير بخش داوطلبان از نظر من، عضوگیری و فرایند انتخاب داوطلب است. فارغ از این نکته که پیشنهاد داوطلب شدن از سمت فردی، بسیار مهربانانه است، باید این نکته را در نظر گرفت که فرصت متناسب با توانایی‌های داوطلب در سازمان وجود داشته باشد و انتظارات داوطلب از کار داوطلبانه برآورده شود.
در غیر این صورت اگر درخواست داوطلب پذیرفته نشود شاید موجب آزردگی خاطر شود؛ اما در بلندمدت هم به سود شماست و هم به سود شخص داوطلب. برای آن دسته از داوطلبان که پذیرفته می‌شوند، لازم است که از مشارکتشان تقدير شود و نشان داده شود که همکاری شان چقدر به پیشبرد اهداف خیریه کمک کرده است. همچنین هزینه و وقتی باید صرف شود تا داوطلبان مهارت های جدیدی از کار داوطلبانه بیاموزند.
این موضوع بسیار رضایت بخش است که استعدادهای بسیار داوطلب را ببینید واز او بخواهید که استعدادهایش را در کار داوطلبانه شکوفا کند. به عنوان مدیر بخش داوطلبان، همیشه حواسم را جمع می‌کنم که شوق اصلی داوطلب در ابتدای کار را درک کنم و ببینم که رضایت قلبی در آنها به وجود آمده است.
بیشتر بخوانید:
4. جهانی مطلوب
در جهانی مطلوب، داوطلبان در همه تصمیم‌گیری‌ها دخالت داده می‌شوند؛ اما در واقعیت این کار همیشه مناسب و انجام شدنی نیست. با این وجود موسسه خیریه بایستی تصمیم‌گیری‌هایش را به طور صادقانه با داوطلبان در جریان قرار دهد.
تجربه‌ام به من می‌گوید که داوطلبان از این امر بسیار استقبال خواهند کرد. شاید هنگامی که داوطلبی در تصمیم‌گیری شرکت داده می‌شود، وی تصمیمی بگیرد که چندان از نظر ما منطقی به نظر نیاید.
اما آنها بهتر از ما میدادند که چه کاری برای آن مورد خاص که مستقیم با آن درگیر بوده‌اند، بهتر است انجام شود. نیز معتقدم حتی هنگامی که موسسه‌ای تصمیمی اشتباه گرفت باید آن را گوشزد کرد تا اصل شفاف‌سازی همچنان پابرجا بماند.
5. احترام متقابل
ليسا هالند افزود: هر داوطلبی میخواهد که با موسسه‌ای که محترم و معتمد است و رویکردی شفاف دارد، همکاری کند.در موسسه خیریه ارتباط میان کارمندان و داوطلبان باید به گونه‌ای باشد که هر دو طرف از این ارتباط سود ببینند. چراکه در مجموع همه در موسسه به دنبال یک هدف‌اند. بنابراین پرورش احترام متقابل بسیار مهم است.
داوطلبان پس از جذب در موسسه خیریه ما با فضای اداره‌ای آنجا آشنا می‌شوند تا بهتر دریابند که چه کسی چه وظیفه‌ای را بر عهده دارد و همه کارمندان حقوق بگیرمان با داوطلبان برای مشخص کردن وظایف دیدار میکنند.
داوطلبان؛ مهمترین ابزار رسیدن موسسات خیریه به اهداف خود
کمک‌های جاری داوطلبان باز بسیار مهم است. در موسسه ما این کار بر عهده مدير بخش داوطلبان و مسئولین بخش منطقه‌ای است. از نقش‌ها و وظایفی که یک مسئول یا یک داوطلب خبره دارد این است که آنها طی دوره‌هایی مشخص در کنار هم با دیگر اعضا گرد هم می‌آیند. چالش اساسی این است که چگونه با داوطلبانمان در مناطق روستایی و دورافتاده در ارتباط باشیم.
این مشکل این موضوع را به یاد می آورد که ارتباط میان داوطلبان در دسترس و داوطلبان حاضر در مناطق دورافتاده، بخش مهمی از موضوع داوطلب‌گیری است. در موسسه فرصت‌ها و تمریناتی برای داوطلبان به وجود آورده‌ایم تا مطمئن شویم منابعمان به طور درست تحت مدیریت است.
این کار به معنای این بود که بعضا مجبور به اتخاذ تصمیمات دشواری بودیم. من یاد گرفته‌ام که مهمترین ابزاری که به عنوان مدیر بخش داوطلبان در اختیار دارم این حقیقت است که داوطلب از ته دل خواستار دستیابی موسسه به اهدافش است و همیشه مطابق رسوم مجموعه و ارزش‌های آن عمل میکند.
دیدگاه خود را بنویسید