رستگاری

از ویکی خیر
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۰۳ توسط Wikikhair (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به: ناوبری، جستجو

رستگاری همان سعادت واقعی و اخروی هست که در دین اسلام که به عنوان کاملترین و جامع‏ترین دین الهی است به این موضوع پرداخته است.


اهمیت بحث از رستگاری

اسلام به عنوان کاملترین و جامع‏ ترین دین الهی خوشبختی و رستگاری انسانها را در قرآن بیان کرده است و در آیات متعددی به این موضوع پرداخته است. در قرآن حدود ۴۰ مرتبه

[۱]

از فلاح (رستگاری) سخن گفته شده و در ضمن آیات مربوطه از صفات و علائم رستگاران و سعادتمندان واقعی و اخروی سخن رانده است که البته رستگاری از هر دو بعدش هم دنیوی و هم اخروی مدنظر بوده و از آنجا که حیات اخروی جاودانی و ابدی است از اهمیت بیشتری برخوردار می‏باشد.

معنای فلاح

فلاح (رستگاری) از ماده «فلح و فلاح» در اصل به معنی شکافتن و بریدن است و به هر نوع پیروزی و رسیدن به مقصد و خوشبختی اطلاق شده است. در حقیقت افراد پیروز و رستگار و خوشبخت، موانع را از سر راه خود برمی‏دارند و راه را برای رسیدن به مقاصد هموار می‏سازند و پیش می‏روند. فلاح و رستگاری به معنی وسیع آن هم پیروزی‏های مادی را شامل می‏شود و هم معنوی را. پی‏روزی و رستگاری دنیوی در آن است که انسان آزاد و سربلند، عزیز و بی‏نیاز زندگی کند که این امور جز در سایه ایمان امکان‏پذیر نیست و رستگاری آخرت در این است که در جوار رحمت پروردگار در میان نعمت‌های جاویدان، در کنار دوستان شایسته و پاک و در کمال عزت و سربلندی به سر برد.

[۲]

عوامل رستگاری

عواملی که انسان را به رستگاری می‏رساند و سعادتمند ابدی می‏کند در قرآن عبارتند از:

ایمان

خداوند در سوره مؤمنون می‏فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ»

[۳]

یعنی مؤمنان رستگار شدند. مؤمنان یعنی تصدیق کنندگان به خدا و یگانگی او و پیغمبران او و آنچه نبی خاتم(ص) آورده است. رستگاری حقیقی بسته به ایمان حقیقی و مقید به تمام شرایط است که در آیات بعد به صورت واضح و روشن ذکر می‏فرماید.

[۴]

انتخاب فعل ماضی «افلح» در مورد رستگاری مؤمنان، برای تأکید هر چه بیشتر است؛ یعنی رستگاری آنها آنقدر مسلم است که گویی قبلاً تحقق یافته و ذکر کلمه «قد» قبل از آن نیز تأکید دیگری برای موضوع است. تعبیراتی همچون خاشعون، معرضون، راعون و یحافظون همه دلیل بر آن است که برنامه‏های مؤمنان راستین در این اوصاف برجسته، موقّتی و محدود نیست؛ بلکه مستمر و دائمی است.

[۵]

منظور از ایمان

ایمان به معنای اذعان و تصدیق به چیزی و التزام به لوازم آن است مثلاً ایمان به خدا در قرآن به معنای تصدیق به یگانگی او و پیغمبرانش و تصدیق به روز جزا و بازگشت به سوی او و تصدیق به هر حکمی است که فرستادگان او آورده‏اند.

[۶]


[۷]

البته لازمه ایمان عمل صالح است و ایمان تصدیق توأم با تسلیم و اطمینان‏خاطر است.

[۸]

ایمان به خدا و پیامبر

[۹]

و ایمان به کتابهای پیشین

[۱۰]

و روز رستاخیز و آخرت

[۱۱]


[۱۲]


[۱۳]

مایه سعادت اخروی می‏باشند. «در قرآن هر جا که صفات مؤمنان را می‏شمارد به دنبال ایمان، عمل صالح را ذکر می‏فرماید یعنی این‏دو و با هم موجب خوشبختی انسان است.

[۱۴]

«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَی‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَوةً طَیِّبَةً؛

[۱۵]

هر کس کار شایسته‏ای کند خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن است، او را به حیاتی پاک زنده می‏کنیم» و نیز «الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَتِ طُوبَی‏ لَهُمْ وَ حُسْنُ مََابٍ؛

[۱۶]

آن‏ها که ایمان آورند و کارهای شایسته انجام دادند، پاکیزه‏ترین (زندگی) نصیبشان است و بهترین سرانجام‏ها».

اطاعت از دعوت خدا و پیامبران

خداوند در سوره نور می‏فرماید: «إِنَّمَا کَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِینَ إِذَا دُعُواْ إِلَی اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِیَحْکُمَ بَیْنَهُمْ أَن یَقُولُواْ سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا وَ أُوْلَ‏ئکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛

[۱۷]

سخن مؤمنان، هنگامی که به سوی خدا و رسولش دعوت شوند تا میان آنان داوری کند تنها این است که می‏گویند: «شنیدیم و اطاعت کردیم». و اینها همان رستگاران واقعی هستند و همچنین در آیه بعد اطاعت کنندگان از خدا و رسول را سعادتمندان واقعی می‏شمرد. از اینجا فهمیده می‏شود که مقتضای اعتقاد قلبی بر پیروی آنچه خدا و رسولش حکم می‏کنند همین است که دعوت خدا و رسول را لبیک گویند نه این‏که آن را رد کنند.

[۱۸]

نماز

از عوامل بسیار مهم رسیدن به سعادت اخروی نماز می‏باشد خدا می‏فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ

[۱۹]

الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ؛

[۲۰]

مؤمنان رستگار شدند، کسانی که در نمازشان خشوع دارند.» خشوع به معنای تواضع و ادب جسمی و روحی است که در برابر شخص بزرگ یا حقیقت مهمی در انسان پیدا می‏شود و آثارش در بدن ظاهر می‏گردد در واقع کسانی که به هنگام نماز آن چنان حالت توجه به پروردگار می‏یابند که از غیر او جدا می‏گردند و چنان غرق حالت تفکر و حضور و راز و نیاز با پروردگارشان می‏شوند که بر تمام ذرات وجودشان اثر می‏گذارد. این نماز موجب خودسازی و تربیت انسان است و وسیله‏ای برای تهذیب روح و جان است.

[۲۱]

همچنین در سوره حج آمده «یَأَایّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ ارْکَعُواْ وَ اسْجُدُواْ وَ اعْبُدُواْ رَبَّکُمْ وَ افْعَلُواْ الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»

[۲۲]

ای کسانی که ایمان آورده‏اید رکوع کنید و سجود به جا آورید و پروردگارتان را عبادت کنید و کار نیک انجام دهید، شاید رستگار شوید. در این آیه رکوع و سجود توصیه شده که دو رکن مهم نمازند و در پایان وعده رستگاری داده شده است. همچنین در آیات دیگر محافظت و مراقبت در نماز توصیه شده است و موجب رستگاری انسان شمرده می‏شود. در سوره مؤمنون هفت صفت

[۲۳]

برای مؤمنان سعادتمند ذکر شده که ابتدا و انتهای این صفات در مورد نماز است. این امر بیان‏گر اهمیت نماز است و علاوه بر خشوع، مراقبت و حضور قلب در نماز، نشانه رستگاری معرفی شده است.

ذکر خدا

در برخی آیات قرآن، ذکر خداوند و مداومت بر آن زمینه دست‏یابی به فلاح و رستگاری معرفی شده است. «یَأَایّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِذَا لَقِیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُواْ وَاذْکُرُواْ اللَّهَ کَثِیرًا لَّعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»

[۲۴]

ای کسانی که ایمان آورده‏اید هنگام که (در میدان نبرد) با گروهی روبرو می‏شوید ثابت قدم باشید و خدا را فراوان یاد کنید باشد که رستگار شوید. در سوره جمعه آورده «...وَ اذْکُرُواْ اللَّهَ کَثِیرًا لَّعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»

[۲۵]

آیاتی نظیر آیه‏های مذکور دلالت بر اهمیت ذکر خدا و دعا و مناجات با او برای سعادتمند شدن در زندگی دارد.

عمل خیر

انجام عمل خیر و نیکی‏های فراوان از عوامل دیگر سعادت ابدی انسان می‏باشد. «وَالْوَزْنُ یَوْمئذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَ زِینُهُ فَأُوْلَئکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛

[۲۶]

وزن کردن اعمال و سنجش ارزش آنها در آن روز، حق است. کسانی که میزانهای (عملِ) آنها سنگین است، همان رستگارانند.» در سوره حج می‏فرماید: «...وَ افْعَلُواْ الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛

[۲۷]

کار نیک انجام دهید شاید رستگار شوید. از این آیه بدست می‏آید هر چه اعمال خیر و نیک انجام دهیم در مسیر رسیدن به سعادت قدم بر می‏داریم.

تزکیه نفس

عامل دیگری که انسان را به زندگی سعادتمند رهنمون می‏شود تزکیه نفس است. «قد افلح من زکها؛

[۲۸]

به یقین رستگار شد کسی که به تزکیه نفس پرداخت.» خداوند در سوره شمس پس از اینکه هفت بار به آفریده‏های بزرگ و مهم (مثل خورشید، ماه و...) قسم یاد نموده می‏فرماید (قد افلح من زکها) به یقین سعادتمند شد کسی که نفس خود را از آلودگیها (گناهان) زدود و پاک کرد و این نشانگر اهمیت پیراستن جسم و جان از ناپاکی‏ها است که در نتیجه آن رستگاری و خوشبختی نصیب آدمی می‏شود. آنگاه که انسان نفس خود را پاکیزه کرد و آن را از صفات حیوانی مبرّا نمود آنچه خیر و مایه رستگاری اوست از جانب خدا به وی الهام می‏گردد.

[۲۹]

خداوند در سوره اعلی می‏فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَکَّی‏»

[۳۰]

یعنی یقیناً، کسی که پاکی جُست، رستگار شد. آری هر کس در مقام مجاهده با نفس برآمد سعادتمند گشت و قابلیت سکونت در جوار رحمت الهی را که همانا کمال خوشبختی است پیدا کرد.

تقوا

خداوند در آیات متعددی بعد از بیان صفت تقوا به رستگاری و سعادتمندی بشارت داده است. در سوره مائده آمده: «قُل لَّا یَسْتَوِی الْخَبِیثُ...فَاتَّقُواْ اللَّه اولی الالباب لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛

[۳۱]

بگو هیچ‏گاه ناپاک و پاک مساوی نیستند... از مخالفت خدا بپرهیزید ای خردمندان، شاید رستگار شوید.» زمانی که انسان از هوا و هوس پیروی نکند و نفس خود را از آلودگی به معاصی حفظ کند در زندگی ابدی‏اش سعادت خواهد بود. همچنین از طرح تقوا به عنوان عامل مهم رستگاری در چندین آیه در قرآن به اهمیت این ویژگی در زندگی انسان پی می‏بریم. یکی از موارد با اهمیت سعادت و خیرورزی انسان، داشتن تقواست که از مصادیق آن که در قرآن ذکر شده نگهداشتن نفس از حرص و بخل

[۳۲]

، رویگردانی از لغو

[۳۳]

، دوری از شراب و قمار و بت‌پرستی و شرک

[۳۴]

و رباخواری

[۳۵]

و نیز حفظ عفت و پاکدامنی می‏باشد.

[۳۶]

زکات

یکی دیگر از عوامل مهم پیروزی و ظفرمندی در دنیا و آخرت مسأله زکات است. که شامل زکات شرعی، انفاق مال و صدقه و زکات فطره می‏باشد.

[۳۷]

[۳۸]

[۳۹]

دادن زکات چه زکات مال و چه زکات فطره موجب خوشبختی اداء کننده آن می‏باشد خداوند در سوره اعلی فرموده: «قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَکَّی‏

[۴۰]

وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّی‏؛

[۴۱]

به یقین کسی که پاکی جُست رستگار شد و آن که نام پروردگارش را یاد کرد سپس نماز خواند.» در سوره مؤمنون هم زکات دادن از عوامل رستگاری به شمار آمده است. «وَ الَّذِینَ هُمْ لِلزَّکَوةِ فَعِلُونَ»

[۴۲]

در اینجا اداء زکات و مداومت بر آن که جنبه اجتماعی و مالی دارد از صفات مؤمنان و رستگاران بیان شده است. مطابق آیات قرآن انسان برای رسیدن به نهایت کامیابی غیر از توجه ویژه به نماز و اعمال عبادی به مسائل اجتماعی که از مهمترین مصادیق آن مسأله زکات است توجه نماید چرا که نماز زحمت جسمی برای فرد بدنبال دارد. و زکات دادن گذشتن از مال دنیا برای رضای خداوند متعال است و اثر آن جلا دادن و صفا دادن به قلب و موجب نورانیت روح انسانی می‏باشد. مصداق دیگر برای این موضوع انفاق در راه خداست. در سوره روم آمده: «فََاتِ ذَا الْقُرْبَی‏ حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ ذَ لِکَ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ یُرِیدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَ أُوْلَ‏ئکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»

[۴۳]

پس حق نزدیکان و مسکینان و در راه ماندگان را ادا کن این برای آنها که رضای خدا را می‏طلبند بهتر است و چنین کسانی رستگارانند. ذی القربی به معنای صاحب قرابت از ارحام است و مقصود خویشاوندان می‏باشد و مسکین کسی را گویند که از فقیر بدحال‏تر باشد و ابن سبیل مسافری را گویند که در راه مانده و حاجتمند است.

[۴۴]

پس حقوق این گروهها را باید ادا کرد تا به فلاح و کامیابی دست یافت.

جهاد

در چندین آیه بعد از بیان جهاد در راه خدا یا با جان و یا با مال وعده رستگاری داده شده است. «...وَجَاهدُواْ فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»

[۴۵]

یعنی و جهاد کنید در راه خدا شاید که رستگار شوید. در سوره توبه می‏فرماید: «لَکِنِ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ ءَامَنُواْ مَعَهُ جَاهَدُواْ بِأَمْوَ لِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ وَأُوْلَئکَ لَهُمُ الْخَیْرَ تُ وَأُوْلَئکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»

[۴۶]

[۴۷]

[۴۸]

ولی پیامبر و کسانی که با او ایمان آوردند با اموال و جانهایشان جهاد کردند؛ و همه نیکی‏ها برای آنهاست؛ و آنها همان رستگارانند. همچنین پایداری در مقابله با دشمن و مراقبت از کار دشمن نیز از عواملی است که نتیجه آن رسیدن به سعادت می‏باشد در سوره انفال می‏فرماید «یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ... فَاثْبُتُواْ و...لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»

[۴۹]

ثابت قدم باشید و پایداری کنید باشد که رستگار شوید. در موقعیتی که با کافران در حال جنگ هستید پایداری کنید و فرار نکنید تا در دنیا پیروز شوید و در آخرت هم سعادتمند. در سوره آل عمران می‏فرماید: «یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ...وَرَابِطُواْ...لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»

[۵۰]

مراقب کار دشمن باشید و هشیار باشید تا از دشمن آسیب نبینید. باز هم نتیجه این کار را فلاحت و سعادتمندی می‏داند. دشمن‌شناسی مسأله مهمی است که انسان در همه دوران باید مورد توجه قرار دهد و با توجه به شناختی که از دشمن پیدا کرده است به تدبیر امور بپردازد و راههای مقابله با او را کشف کند و نقاط ضعف و قوت او را بشناسد تا هرگز مغلوب دشمن نشود. در سوره مجادله آیه ۲۲ می‏فرماید: «لَّا تَجِدُ قَوْمًا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْأَخِرِ یُوَآدُّونَ مَنْ حَآدَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ... أُوْلَئکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَآ إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»

[۵۱]

هیچ قومی نخواهی یافت که ایمان به خدا و روز جزا داشته باشد و در عین حال با کسانی که با خدا و رسولش دشمنی می‏کنند دوستی کند، هرچند دشمن خدا و رسول، پدران و یا فرزندان و یا برادرانشان و یا قوم و قبیله‏شان باشد؛ برای اینکه خداوند در دلهایشان ایمان را نوشته و... ایشان حزب خدایند آگاه باشید که حزب خداوند رستگارانند. به نظر می‏رسد که این آیه دلالت بر اهمیت عقیده و باور می‏کند که به گونه‏ای که وقتی انسان به خدا ایمان آورد دیگر دشمنان خدا را به دوستی برنمی‏گزیند یعنی همان دشمنی با دشمنان خدا و رسول و همان تبرّی‏ که جزو فروع دین ماست می‏باشد. چگونه ممکن است جمع شود بین دوستی با کسی و دوستی با دشمن او.

[۵۲]

وفای به عهد

در سوره مؤمنون از جمله هفت صفتی که برای مؤمنان رستگار شمرده است وفای به عهد و پیمان است. «وَ الَّذِینَ هُمْ لاماناتهم وَ عَهْدِهِمْ رَعُونَ؛

[۵۳]

آنها که رعایت امانت و عهد می‏کنند». افراد یک جامعه اگر پایبند به عهد و پیمان باشند و امانتداری از ویژگی‏های آنها محسوب شود خیلی از مشکلات امروز حل می‏گردد از جمله یکی از آن امانات همین مسئولیتهایی است که به افراد واگذار می‏شود اگر همگان به این نکته توجه داشته باشند که مسئولیتی که به آنها سپرده شده است امانتی بیش نیست و عهدی است که بین خود و اداره یا شرکت و یا نظام خود منعقد کرده است حساس‏تر و دقیق‏تر خواهد شد تا آن مسئولیت را هم در حضور جامعه و مردم و هم در محضر خداوند باری‏تعالی بهتر و مفیدتر به انجام برساند و لغزش به خود راه نداده با ایمانی راسخ به ادای مسئولیت و تکلیف خویش در قبال جامعه و مردم بپردازد. البته در تفاسیر منظور از امانات به فرزندان یا زنان

[۵۴]

یا امامت ائمه

[۵۵]

و یا مطلق ولایت و حکومت تعبیر شده است. خلاصه اینکه از نظر قرآن یک پله از پله‏های رسیدن به سعادتمندی، همان وفای به عهد و امانت است.

استفاده از «وسیله» برای تقرب به خدا

خداوند در سوره مائده می‏فرماید: «یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَابْتَغُواْ إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ وَجَاهِدُواْ فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»

[۵۶]

ای کسانی که ایمان آورده‏اید از مخالفت خدا بپرهیزید و وسیله‏ای برای تقرب به او بجوئید؛ و در راه خدا جهاد کنید، باشد که رستگار شوید. حقیقت وسیله به درگاه خدا، مراعات راه خداست به این‏که اولاً به احکام او علم پیدا کنی و در ثانی به بندگی او بپردازی و ثالثاً در جستجوی مکارم و عمل به مستحبات شریعت باشی.

[۵۷]

منظور از وسیله

وسیله نوعی توسل است در مورد خداوند که منزه از مکان و جسم است توسل معنوی و پیدا کردن رابطه‏ای است که بین بنده و پروردگارش اتصال برقرار کند و از آنجا که بین بنده و پروردگارش هیچ رابطه‏ای به جز عبودیت نیست قهراً وسیله عبارتست از این‏که انسان به حقیقت عبودیت را دست یابد و به درگاه خدای تعالی وجهه مسکنت و فقر به خود گیرد. و همچنین گفته‏اند وسیله به معنای رساندن خود به چیزی با میل و رغبت است. و برخی گفته‏اند مقصود توسل به ائمه(ع) که در نزد خدا صاحب آبرویند و دست به دامن شدن ائمه(ع) برای تقرب به خداوند باری‏تعالی می‏باشد.

[۵۸]

امر به معروف و نهی از منکر

خداوند در سوره آل عمران می‏فرماید: «وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُوْلَکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»

[۵۹]

یعنی باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی و امر به معروف و نهی از منکر کنند و آنها همان رستگارانند. از این آیه مستفاد می‏شود که امر به معروف و نهی از منکر به طور مستقل به سعادت انسان منتهی می‏شود. البته این کار شرایطی دارد که با وجود آن شرایط بر فرد واجب می‏شود که امر به معروف کند و نهی از منکر

[۶۰]

نماید. امت در اصل از ماده «امّ» به معنی هر چیزی است که اشیاء دیگری به آن ضمیمه گردد و به همین جهت «امت» به جماعتی که جنبه وحدتی در میان آن‏ها باشد گفته می‏شود خواه وحدت از نظر زمان باشد یا مکان و یا هدف و مرام؛ چون به دنبال آیات پیش که به اخوّت و اتحاد توجه دارد به مسأله امر به معروف و نهی از منکر اشاره کرده این در حقیقت به منزله یک پوشش اجتماعی برای محافظت از جمعیت است. زیرا اگر مسئله امر به معروف و نهی از منکر در میان نباشد عوامل مختلفی که دشمنِ بقایِ «وحدت اجتماعی» هستند، همچون موریانه از درون، ریشه‏های اجتماع را می‏خورند و آن را از هم متلاشی می‏سازند. بنابراین حفظ وحدت اجتماعی بدون نظارت عمومی ممکن نیست.

[۶۱]

اهمیت امر به معروف و نهی از منکر

احادیث معتبر زیادی بر اهمیت این امر به معروف و نهی از منکر در جامعه اسلامی دلالت دارد از جمله روایتی از امام باقر(ع) که فرمودند: «امر به معروف و نهی از منکر راه انبیاء و طریق صلحاء است. فریضه بزرگی است که به آن است قیام تمام فرائض، راهها به آن ایمن می‏شود و کسب‏ها به آن حلال می‏گردد و مظالم به سبب آن رد می‏شود و زمین به آن آباد می‏گردد و به آن انصاف از دشمنان ظهور می‏یابد و استقامت امور به آن حاصل آید.»

[۶۲]

همچنین علی(ع) می‏فرماید: تمام کارهای نیک و حتی جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر چون آب دهان است در برابر دریای پهناور. این دو وظیفه بزرگ در حقیقت ضامن اجرای بقیه وظایف فردی و اجتماعی است و در حکم روح و جان آن‏ها می‏باشد و با تعطیل آن‏ها تمام احکام و اصول اخلاقی، ارزش خود را از دست خواهد داد.

[۶۳]

صبر و سفارش به آن

در سوره آل عمران می‏خوانیم: «یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»

[۶۴]

ای کسانی که ایمان آورده‏اید (در برابر مشکلات و هوسها) استقامت کنید؛ و در برابر دشمنان (نیز) پایدار باشید و از مرزهای خود، مراقبت کنید و از خدا بترسید، باشد که رستگار شوید. چنانچه مشاهده می‏شود در این آیه فرموده که ای اهل ایمان در کار دین صبر کنید و یکدیگر را به صبر و مقاومت سفارش کنید و مهیا و مراقب کار دشمن بوده و خدا ترس باشید شاید که رستگار شوید. همه دستورات در آیه مذکور به طور مطلق آمده و معنای عام را در بر دارد.

[۶۵]

توبه

خداوند در سوره نور می‏فرماید: «...وَ تُوبُواْ إِلَی اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»

[۶۶]

یعنی دستور به توبه و بازگشت به سوی خداوند داده و می‏فرماید به سوی خدا بازگردید ای مؤمنان باشد که سعادتمند شوید. خداوند در این آیه بعد از تذکرات و دستوراتی که در مورد حفظ عفت و آبرو به مردان و زنان مؤمن می‏دهد می‏فرماید در هر جایی که مخالفت این احکام را نمودید توبه کنید و از مخالفت اوامر الهی به موافقت باز آیید که امید رستگاری برای شما هست. و نیز در سوره قصص می‏فرماید: «فَأَمَّا مَن تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ صَالِحًا فَعَسَی‏ أَن یَکُونَ مِنَ الْمُفْلِحِینَ».

[۶۷]

منبع

دانشنامه موضوعی قرآن

پانویس