سرمقاله(71): تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو
 
سطر ۱: سطر ۱:
 +
<div style="text-align:justify;font-family:B Nazanin;font-size:20px">
 +
 
[[علی محمدی]]
 
[[علی محمدی]]
 +
  
 
'''بسم الله الرحمن الرحیم'''  
 
'''بسم الله الرحمن الرحیم'''  
سطر ۶۷: سطر ۷۰:
 
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته  
 
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته  
  
[[علی محمدی]]
 
  
نماینده ولی فقیه و سرپرست سازمان اوقاف و امور خیریه
 
 
==پانویـس==
 
==پانویـس==
 +
</div>
 
[[رده:میراث جاویدان شماره 71]]
 
[[رده:میراث جاویدان شماره 71]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۱۸

علی محمدی


بسم الله الرحمن الرحیم

از نکات بسیار مهمی که مقام معظم رهبری دام عزه العالی در چند ماهه اخیر خصوصا پس از فتنه 88 بدان عنایت ویژه ای نموده و در غالب سخنرانی ها بدان اشاره و تاکید دارند بصیرت و نگرش عمیق به مسائل و حوادث پیرامون است .

معظم له بصیرت را دارای دو بخش دانسته و ضمن تاکید بر بصیرت در دین و عمیق شدن در مسائل دینی، همه گان را به بصیرت و بصیرت افزایی در مسائل و حوادث سیاسی و اجتماعی و شناخت دشمن و روش های او فراخوانده اند .

ایشان در دیدار با دانشجویان و جوانان استان قم در چهارم آبان ماه سال جاری ضمن تاکید بر دارا بودن بصیرت، فرمودند :

«انسان باید بصیرت پیدا کند. این بصیرت به چه معناست؟ یعنی چه بصیرت پیدا کند؟ چه جوری می شود این بصیرت را پیدا کرد؟ این بصیرتی که در حوادث لازم است و در روایات و در کلمات امیرالمؤمنین هم روی آن تکیه و تأکید شده، به معنای این است که انسان در حوادثی که پیرامون او می گذرد و در حوادثی که پیش روی اوست و به او ارتباط پیدا می کند، تدبر کند؛ سعی کند از حوادث به شکل عامیانه و سطحی عبور نکند؛ به تعبیر امیرالمؤمنین، اعتبار کند: «رَحِمَ اللَّهُ اِمرء تَفَکّرَ فَاعتَبَرَ» فکر کند و بر اساس این فکر، اعتبار کند. یعنی با تدبر مسائل را بسنجد - «و اعتبر فأبصر» - با این سنجش، بصیرت پیدا کند. حوادث را درست نگاه کردن، درست سنجیدن، در آنها تدبر کردن، در انسان بصیرت ایجاد می کند؛ یعنی بینائی ایجاد می کند و انسان چشمش به حقیقت باز می شود.

امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) در جای دیگر می فرماید: «فَانّما البَصیر مَن سَمَعَ فَتَفَکّرَ وَ نَظَرَ فَأبصَرَ»بصیر آن کسی است که بشنود، گوش خود را بر صداها نبندد؛ وقتی شنید، بیندیشد. ...ایراد کار بسیاری از کسانی که در لغزشگاه‌های بی‌ بصیرتی لغزیدند و سرنگون شدند، این است که نگاه نکردند و چشم خودشان را بر یک حقایق واضح بستند. ......در همین قضایای فتنه‌ی اخیر، یک عده‌ای اشتباه کردند؛ این بر اثر بی‌ بصیرتی بود. .... پس بصیرت پیدا کردن، کار دشواری نیست. اگر شما نگاه کردید دیدید یک راه معقول قانونی‌ای وجود دارد و کسی از آن راه معقول قانونی سر می پیچد و کاری می کند که برای کشور مضر است، ضربه‌ی به منافع ملت است، ...یک قضاوت واضحی است. پس ببینید مطالبه‌ی بصیرت، مطالبه‌ی یک امر دشوار و ناممکن نیست. بصیرت پیدا کردن، کار سختی نیست. بصیرت پیدا کردن همین اندازه لازم دارد که انسان اسیر دام های گوناگون، از دوستی‌ها، دشمنی‌ها، هوای نفس‌ها و پیشداوری‌های گوناگون نشود. انسان همین قدر نگاه کند و تدبر کند، می تواند واقعیت را پیدا کند. مطالبه‌ی بصیرت، مطالبه‌ی همین تدبر است؛ مطالبه‌ی همین نگاه کردن است؛ مطالبه‌ی چیز بیشتری نیست.»

در این ماه محرم اگر با این دیدگاه، نگاهی به تاریخ قیام حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام کنیم درخواهیم یافت که یاران امام دارای چه بصیرتِ سترگی بودند و آنان که به هر دلیل در کنار امام و همراه آن حضرت حضور نداشتند، افرادی فاقد بصیرت لازم، و دشمن و نقشه های بنی امیه را، به خوبی درک نکرده بودند .

براستی اگر ما در هشتم ذیحجه سال شصت در مکه بودیم و می دیدیم امام زمانمان با انجام عمره مفرده از مکه خارج شد و به سوی کوفه حرکت نمود آیا ما در مکه می ماندیم و طواف برگرد کعبه را انجام می دادیم؟ یا به همراه کعبه واقعی که همان امام است حرکت نمود و طواف برگرد او را بر همه امور مقدم می داشتیم؟ و این اولین گام در بصیرت به امام و شناخت دوران است .

محمود بن لبید گوید: در یکی از روزها پس از ارتحال پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در کنار قبرجناب حمزه از حضرت زهراسلام الله علیها پرسیدم: آیا پیامبر خدا صلی الله علیه و آله پیش از مرگ خویش به امامت علی علیه ‏السلام تصریح کردند؟ حضرت فرمود: واعجبا أنسیتم یوم غدیرخم؟ شگفتا! آیا روز غدیر خم را از یاد برده‏ اید؟

گفتم: در غدیر خم تصریح کرده ولی از آنچه دور از چشم مردم برایتان فرموده برایم باز گویید. وحضرت برخی از فضائل امام علی(ع) و احایث خلافت و امامت آن حضرت را از زبان پیامبر(ص) بیان فرمودند. من تعجب کردم و گفتم سرورم، پس چرا حضرت علی علیه‏ السلام حق خویش را دنبال نمی‏ کند؟ قالت: یا أبا عمر لقد قال رسول‏ االله صلی الله علیه و آله مثل الامام مثل الکعبه اذ تؤتی و لا تأتی حضرت فرمود: ای ابوعمر، پیامبر خدا فرمود: مَثل امام مَثل کعبه است چرا که مردم به سراغ کعبه میروند و کعبه نزد کسی نمی ‏رود [۱]

پس امام کعبه است و وظیفه مردم است به سراغ او روند و طواف بر گرد او کرده رهایش ننمایند.

امام حسین علیه السلام باز برای اتمام حجت و بیدارکردن دلهای بصیر در وقت خروج از مکه برای حاجیان سخنرانی نموده و درپایان همه را دعوت به همراهی کرده فرمودند:

... ألا و من کان فینا باذلا مهجته، موطنا علی لقاء الله نفسه، فیرحل معنا، فانی راحل مصبحا ان شاء الله تعالی

اکنون بدانید هر کس که میان ما است و در این راه جان خود را نثار می‏ کند و در فداکاری حاضر است و از برای لقای پروردگار خود را مهیا دارد پس باید که با ما حرکت کند و این راه را به پیماید که من به خواست خدا بامدادان از اینجا کوچ خواهم نمود [۲]

پس حاجیان وساکنان شهر مکه در آن زمان با آنکه به زیارت و طواف خانه خدا و انجام اعمال حج آمده بودند یا بصیرت کامل نداشتند و یا تبعیت از امام را مهم نمی دانستند در صورتی که تمام وظیفه ما تبعیت از امام و فرمانبرداری از اوست و هرکس این تبعیت را از ولی زمان نداشته باشد، دین او دچار تزلزل است .

امام راحل(ره) در عید غدیر سال 1406 ( شهریور 1365 ) در جمع مسئولین کشور به تبعیت و اساسی بودن ولایت اشاره کرده فرمودند :

زنده نگه داشتن این عید نه برای این است که چراغانی بشود ... مسأله این است که به ما یاد بدهند که چطور باید تبعیت کنیم، به ما یاد بدهند که غدیر منحصر به آن زمان نیست، غدیر در همه اعصار باید باشد و روشی که حضرت امیر در این حکومت پیش گرفته است باید روش ملت ها و دست‏ اندرکاران باشد. قضیه غدیر، قضیه جعل حکومت است، این است که قابل نصب است و الّا مقامات معنوی قابل نصب نیست یک چیزی نیست که با نصب آن‏ مقام پیدا بشود....

مسأله، مسئله حکومت است، مسأله، مسئله سیاست است، حکومتْ عِدْلِ سیاست است، تمام معنای سیاست است. خدای تبارک و تعالی این حکومت را و این سیاست را امر کرد که پیغمبر به حضرت امیر واگذار کنند، چنانچه خود رسول خدا سیاست داشت و حکومت بدون سیاست ممکن نیست. این سیاست و این حکومتی که عجین با سیاست است، در روز عید غدیر برای حضرت امیر ثابت شد.

آن چیزی که برای ائمه ما قبل از غدیر و قبل از همه چیزها بوده است، این یک مقامی است که مقام ولایت کلی است که آن امامت است ،... این غیر حکومت است آن در عرض اینها نیست، آن از اصول مذهب است.... غدیر آمده است که بفهماند که سیاست به همه مربوط است، در هر عصری باید حکومتی باشد با سیاست [۳] در قیام عاشورا می بینیم برخی چنین ولایتی را درک کرده و زهیر وار با تمام وجود در خدمت امام حاضر شده و حتی با تمام اعتقاد بیان کردند که اگر چندین بار کشته شوند و بسوزند و خاکستر آنها بر باد رود و خداوند باز به آنان جان دهد ، خود را فدای راه و روش امام خواهند کرد و در مقابل، برخی که امام را می شناختند و به پدر ایشان ارادت داشتند، بصیرت نداشته و خدمت به زن و فرزندان را بر سعادت ابدی ترجیح دادند

هرثمه از یاران امام علی علیه السلام در جنگ صفین ،همراه عمر سعد به سرزمین کربلا آمد، هنگام ورود به کربلا، خاطره ای را یاد آورد که در راه برگشت از صفین به مراه حضرت علی(ع) وارد کربلا شدند. و حضرت در آن سرزمین نماز خواند. آن گاه مشتی از خاک کربلا برداشت و آنرا بوئید سپس فرمود: آه ای خاک! حقّا که از تو مردمانی برانگیخته شوند که بدون حساب داخل بهشت گردند.

لذا از آمدن پشیمان شدم، به محضر امام حسین علیه السلام رسیده، و آنچه راکه در آن محل از پدرش شنیده بودم، برایشان نقل کردم، امام علیه السلام فرمود: آیا به کمک ما آمده ای یا به جنگ ما؟ گفتم: ای فرزند رسول خدا! من نه به یاری شما آمده ام نه به جنگ شما!و زن و بچّه ام را گذارده ام و از جانب ابن زیاد برایشان بیمناکم [۴]

این یاردیرینه امام علی(ع) بابی بصیرتی امام زمانش را رها کرده و به دنبال دنیای خود شتافت و گمان کرد همین قدر که بی تفاوت باشد وظیفه خود را انجام داده و مسئولیتی دیگر در قبال دین خدا ندارد .

برخی دیگر همچون عبید الله حر جعفی،که با دعوت رسمی امام مواجه شدند، حاضر شدند شمشیر و اسب خود را اهدا نموده و خود در خدمت امام نباشند آنان گمان می کردند امام شیفته اسب و شمشیر آنان است و این نیز بی بصیرتی تام و کامل بود .

امروز بصیرت دینی به ما حکم می کند: تبعیت از ولی امر در راستای پیروی از امام عصر(عج) بر همه لازم است و اگر روایاتی را که پیروی از ولی فقیه را لازم دانسته را نیز رها کنیم تجربه بیش از سی ساله انقلاب بر ما لازم می شمارد که با تبعیت از ولی فقیه می توانیم کشور را سربلند و تشیع و اسلام را زنده نگاه داشته ، هر روز بر افتخارات مملکت تشیع بی فزائیم .

ان شاء الله

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته


پانویـس

  1. بحار الانوار353/36.
  2. لهوف 53 .
  3. صحیفه امام133/20.
  4. بحار الانوار255/44 .