چالش‌های امر خیر را می‌توان از منظرهای مختلفی بررسی کرد:؛ برای مثال از دیدگاه حاکمیتی، حقوقی، فقهی و... . دکتر نعمت‌الله موسی‌پور؛ دبیر علمیِ همایشِ ملیِ خیرِ ماندگار، این چالش‌ها را از منظری علمی بیان می‌کند. متن کامل این مصاحبه با عنوان «چالش‌های نیکوکاری در ایران امروز چیست؟» در ادامه آمده است.

چالش‌های نیکوکاری در ایران امروز

متن مصاحبه به قرارِ زیر است:

1. از نظر شما چالش‌های کار خیر در ایران چیست؟ چالش‌های حقوقی، اقتصادی و...

واقعیت امر این است که تقریباً در چند سال گذشته، تلاش‌های خوبی شده است تا نهادهای خیریه، اجتماعاتی پیدا کنند؛ خیریه‌هایی که عمدتاً فرد بنیان هستند به نهادهایی اجتماعی و جمع بنیان تبدیل شوند. این فرد بنیان بودن گرچه در مواردی حُسن است؛ اما امروزه دیگر پذیرفتنی نیست و نوعی چالش محسوب می‌شود. 

چالش این است که در اقدامات خیریه، به شدت به توانِ دانشیِ خیرین وابسته هستیم؛ یعنی کسی که اراده می‌کند کار خیر انجام دهد، تصمیم می‌گیرد که «چه» کار خیری انجام شود. نیازسنجی در امور خیر، با فقری در جامعه مواجه است. متأسفانه نهادهای علمی تاکنون برای رفع این فقر تلاش نکرده‌اند تا زمین‌های اصلی توسعه جامعه و اقتضای سرمایه‌گذاری نیکوکارانه را توضیح دهند.

موضوع با اهمیت دیگر این است که جریان خیر از گذشته وضعیتی رقابت گونه برای جریانات حکومتی داشته است. در واقع، جریانات حکومتی در عین حالی که دوست دارند کارِ خیر انجام شود تا مشکلی از مشکلات آنها کاهش پیدا کند، در عین حال نیز دوست ندارند کار خیر منجر به تولید قدرت‌های محلی، چهره‌های محبوب ملی و... شود . این دوگانگی نیاز به خیر و در عین حال کمرنگ شدن خیر چالش محسوب می‌شود.

برای مطالعه :

خیر و خیریه؛ حوزه دانشی مورد غفلت واقع شده

همچنین امر خیر نیازمند بنیان‌های اطمینان بخش اقتصادی است، یعنی فرد خَیِّر، بتواند از نظر اقتصادِ عمومی اطمینان یابد که کارش اثر پیش بینی شده خود را خواهد داشت و اگر آسیبی اقتصادی به وجود آمد، بتواند جبران کند. نظام اقتصادی و به خصوص نظام بانکی حمایت سیستماتیکی از نیکوکاران نمی‌کند.


2. آیا شناسنامه‌ای برای خَیِّر نیاز هست تا بانک با تسهیلاتی از آن پشتیبانی کند؟

بله، حتی مثلاً فرد نیکوکاری از آمریکا می‌خواهد اینجا سرمایه‌گذاری کند، باید بتواند پول را به ایران منتقل و با ریالِ اینجا هزینه کند، یا اینکه اگر خیران ایرانی می‌خواهند کارِ خِیری در جای دیگر دنیا انجام دهند، نظام پولی و سرمایه‌ای ما باید بتواند از آنها پشتیبانی کند.

ممکن است به سرعت گفته شود اینها می‌تواند به مفاسد اقتصادی منجر شود که در پاسخ می‌گوییم مگر بقیه کارهای اجتماعی و اقتصادی ممکن نیست منجر به مفاسد شوند؟! اگر نظارت انجام نشود، معلوم است که فساد به وجود می‌آید. یکی دیگر از چالش‌ها؛ چالش فقهی است.

به این معنا که فقه نیکوکاری نداریم. بحث نیکوکاری فقط وقف نیست و می‌تواند فعالیت‌های عمومی اجتماعی را هم شامل شود. امروزه، موضوعات خِیر، خیلی گسترده هستند. البته معتقدم وقف، که سابقه‌ای بسیار طولانی در ایران دارد، به واسطه کم‌کاری متخصصان حوزوی فقه قوی است، چه برسد به اینکه فقه نیکوکاری داشته باشیم.

3. دومین همایش ملی خیر ماندگار چقدر می‌تواند این چالش‌های فقهی را ساماندهی کند؟

اصولاً برگزاری این همایش‌ها مثل پهن کردن سفره‌ای است که هر کس باید به دلخواه خود بر آن بنشیند و غذایش را هم با خود بیاورد تا همه با هم سهیم شوند. این سفره از آن سفره‌هایی نیست که نذری بدهد، بلکه از آن سفره‌هایی است که نذری دهندگان در آن نذر خود را ادا می‌کنند! توفیق کامل در پاسخگویی به این چالش‌ها به عاملیت کسانی که واجد این علمیت هستند برمی‌گردد.

محققان خوبی در حوزه و دانشگاه وجود دارند که می‌توانند به حوزه فقهی همایش ورود کنند. برای حضور متفکران در همایش دو راه را دنبال کرده‌ایم؛ اولین راه فراخوان بود. راه دوم این است که تعداد اندکی را دعوت می‌کنیم تا در همایش سخنرانی کنند. 

در حوزه دعوت افراد خاصی را مدنظر داریم و موضوعات متعدد است و گنجایش همایش کم؛ بنابراین در همه حوزه‌ها نمی‌شود سخنران دعوت کرد. بیشتر انتظار داریم کسانی که در زمینه‌های مختلف امور خیریه، اندیشه و ایده‌ای دارند در همایش حاضر شوند، مقاله بفرستند و با کمیته‌های علمی ارتباط برقرار کنند.

یکی دیگر از چالش‌های ما، پرورش ندادنِ نیروی انسانی متخصص برای امور خیر و خیریه‌ها است. در ایران گرایش‌های رشته مدیریت بسیار است، در حالی که گرایشی از آن به مطالعات امور خیریه نمی‌پردازد. گرایش‌های مدیریت در دوره‌ای بسیار شدند و بیش از ۲۰ گرایش مدیریت وجود داشت؛ اما یک گرایش برای مدیریت امور خیریه به وجود نیامد.

4. آیا امکان دارد درباره "رشته تحصیلی مطالعات و مدیریت امور خیریه»، نشریه علمی «مطالعات امرِ خیر» و «انجمن علمی مطالعات نیکوکاری و امور خیریه» توضیحاتی بدهید؟

در واقع فرایند عملی آن را توضیح ندادم که چه کاری انجام می‌دهیم. برای بخش اول یک نفر از کسانی را که در حیطه آموزش امر خیر کار می‌کند، دعوت کردیم تا پیش‌نویسی برای رشته «مطالعات و مدیریت امور خیریه» تدارک ببیند. این پیش‌نویس را یک بار من از ایشان گرفتم و اصلاحاتی را روی آن انجام دادم. وقتی پیش‌نویس تهیه شود، متخصصان آن را بازبینی و به چهارچوب رشته تبدیل می‌کنند.

برای عملیاتی کردن این چهارچوب دو راه داریم: یک راه این است که آن را در قالب مراکز علمی-کاربردی دنبال کنیم و آن را رشته‌ای از جنس رشته‌های کاربردی بدانیم که فرایند تصویب خود را دارد. یک راه دیگر هم این است که آن را برای دانشگاه‌ها تصویب کنیم که باید به شورای گسترش راه یابد. 

وزارت علوم؛ دفتری به نام دفتر برنامه‌ریزیِ آموزشی دارد که باید در آنجا به عنوان رشته کارشناسی تصویب شود. اگر با توجه به مقررات وزارت علوم نتوانیم رشته کارشناسی آن را راه‌اندازی کنیم در قالب یکی از گرایش‌های مدیریت قرار می‌گیرد.

در حال حاضر با رایزنی‌های بنیاد خیریه راهبری آلاء توانستیم مرکز پژوهشی امر خیر را با همکاری دانشگاه اصفهان در این دانشگاه دایر کنیم. یکی از کارهای پیش بینی شده برای این مرکز این است که انتشار مجله را دنبال کنند.

الان تیم هیئت تحریریه را انتخاب کرده‌ایم. براساس پیش‌بینی‌ها در این همایش باید تعدادی مقاله علمی - پژوهشی را از میان مقالات برای چاپ در نشریه انتخاب کنیم تا انتشار فصل‌نامه آغاز شود. ما امیدواریم که در پایان امسال یا ابتدای سال آینده فصلنامه مطالعات امر خیر منتشر شود. 

درباره تأسیس انجمن علمی مطالعات باید بگویم که تأسیس انجمن، وابسته به رایزنی در محفل‌های پیرامونی همایش است. اساتید حاضر در همایش از دانشگاه‌های مختلف و مراکز و شهرهای مختلف هستند و پیش‌بینی شده که در حاشیه همایش، محفل کوچکی برای رایزنی درباره تأسیس انجمن علمی مطالعات بر پا کنیم.

در این همایش مجموعه‌ای کارگاه برای ارتقای تربیت نیروی انسانی پیش‌بینی کرده‌ایم و این کارگاه‌ها در روز اول همایش برگزار می‌شود. در پیرامونِ همایش، یک سری محافل پیش بینی شده است که یکی از آنها محفل انجمن علمی می‌باشد. انجمن علمی؛ سازمان مردم نهاد محسوب می شود؛ اما مجوز کار خود را از وزارت علوم می‌گیرد. واحدی در وزارت علوم به نام دفتر علمی وجود دارد که مجوز می‌دهد و دریافت مجوز قواعدی دارد که آن قواعد را رعایت می‌کنیم.

5. چالش دیگری هم وجود دارد که به آن اشاره‌ای نکردید؛ پولشویی در بعضی خیریه‌ها !؟

در واقع برای اظهارِ نظر در چنین موضوعی باید شواهدی برای تأیید آن داشته باشم. تا الان چند خیریه داشته‌ایم که در پولشویی شریک بوده‌اند و محکوم شده‌اند. برای مثال می‌دانیم که چندین شرکت خودرویی، پولِ ناصواب از مردم گرفتند؛ اما اینکه چند خیریه تا الان داشته‌ایم که چنین کارهایی کرده‌اند، فعلاً شواهدی ندارم و فقط آن را بیشتر یک زمینه می‌دانم.

آن را تصوری می‌دانم که شاید وجود داشته باشد و شاید هم وجود نداشته باشد. بنابراین آن را به صورت چالش معرفی نکردم. دو کار اصلی که انجام شده:

  • کار اول به آرمان‌های مشخص برای پیگیریِ امور خیریه و کار خیر برمی‌گردد،
  • کار دوم هم به شفافیت زمینه‌های اقتصادی مربوط می شود. 

کارهای خیریه باید شفاف باشد. این دو کار انجام شده است؛ اما هر دو کار حکومتی هستند. شرایط بحث شفافیت باید از طریق نظارت‌های حکومتی فراهم شود؛ یعنی خیریه وقتی تحت نظارت باشد، ملزم به این می‌شود که شفاف‌تر عمل کند.

خیریه‌ای که تحت نظارت نباشد؛ مثل ده‌ها کار دیگری که تحت نظارت نیستند؛ شفاف عمل نمی‌کند. بنابراین آن وجهِ فقدان قانون جامع و کمبود نظارت بر کار خیریه‌ها یک چالش است. حاصل این می‌شود که فعالیت‌های خیریه فعالیت نسبتاً پنهانی داشته باشند. فقرِ محوری زمینه پنهان بودن و فرد بنیان بودن را فراهم می‌کند.

مسئله ای که اشاره کردید امري واقعی از نظر اقتصادی در خیریه‌ها نیست که بخواهد چالش تلقی شود. آن چیزی که چالش محسوب می‌شود، کمبود نظارت و شفاف نبودن به واسطه نبود قانون جامع است که می‌تواند خود به چالشی اجتماعی و فرهنگی در خصوص اعتماد مردم به خیریه‌ها تبدیل شود. 

6. چقدر ممكن است همایش‌ها، به تجمیع و تسهیل فعالیت‌های خیر کمک کند؟ آیا منجر به سازمان یا وزارتخانه‌ای برای امور خیریه می‌شوند؟

منظور من از فردمحور بودن خیریه‌ها این نیست که چند هزار آژانس تاکسی را تعطیل کنیم تا اسنپ راه‌اندازی کنیم! فعالیت‌ها از این جهت فردمحور است که:

  • به اراده شخص تأسیس می‌شود،
  • به تشخیص شخص انجام می‌شود،
  • با ارزیابی شخص خاتمه می‌یابد،

نهادهایی نداریم که به این افراد مشاوره دهد تا در چه زمینه‌ای و به چه شکلی کار خیر انجام دهند. منظور من از تشکیل اجتماع و نهاد برای امور خیریه، اتحادیه خَیِّران است تا در آن تجربه کارهای خیر به اشتراک گذاشته شود.

در ایران میل عجیبی به ایجاد وزارتخانه وجود دارد. این موضوع زمینه‌های فرهنگی دارد. از این جهت که سیاسیون فکر می‌کنند مردمان از فهم ناتوان‌اند و حاکمان که دانایانِ خلق هستند، باید هدایت فعالیت‌های مردمی را به دست بگیرند.

سازمان داشتن، سازمانی عمل کردن و جوانب مختلف را دیدن لزوماً به معنای این نیست که آن کار حاکمیتی و دولتی شود. اتفاقاً می‌خواهم به این حرف رئیس جمهور استناد کنم که با این مضمون گفت: «ما دولتی ها کارمان را خوب انجام نمی‌دهیم؛ ولی مردم کارشان را بهتر از ما انجام می‌دهند!» فکر می‌کنم که اگر وقف و امر خیر را زمانی دولتی کنیم، حتماً کار بدتر انجام خواهد شد.

خیریه به کمک مالی دولت نیاز ندارد، اتفاقاً شاید برعکس آن صادق باشد! دولت و حکومت فقط باید روند کار خیر را تسهیل کند و بقیه را مردم انجام می‌دهند. خیریه‌ها باید یاد بگیرند که با هم تعامل کنند و تجارب و دانش را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. "همایش ملی خیر ماندگار" چنین فضایی را مهیا می‌کند.

7. آیا برای برآورد گردش مالی خیریه‌ها، نیاز به وزارتخانه‌ هست؟

در این زمینه به وزارت نیاز نداریم، به نظارت نیاز داریم، وجود قانونی جامع؛ امكان نظارت و ارزیابی مؤثر را فراهم می‌آورد. دقت کنید که در قرن بیست‌ویکم حکومت‌هایی موفق‌تر هستند که نظارت‌ها را قوی‌تر کرده‌اند، نه حکومت‌هایی که برنامه‌ریزی‌ها را بیشتر و مسئولیت‌های خود را سنگین‌تر کرده‌اند.

بیشتر بخوانید

۴ چالش مهم حوزه وقف

کار سختی نیست که مسئولان نظارت‌ها را گسترش دهند و شاخص‌هایی را مشخص کنند. برای مثال نهاد خیریه؛ نهادی باشد که این کارها را باید انجام بدهد، مدیر باید ویژگی‌هایی را دارا باشد، مکان باید این طور باشد، اعضای تحت پوشش باید این شرایط را داشته باشند و... ، اما لازم نیست که وزارتخانه‌ای راه‌اندازی شود که این کار را انجام بدهد، زیرا در تمام مواردی که وزارتخانه‌ای راه اندازی شد، کارمان بهبود نیافت.

8. شما کدام فعالیت‌های خیر را مصداق کار خیرِ بادوام، مؤثر و منطبق بر توسعه پایدار می‌دانید؟

این تعبیر را اخیر آقای محمدی به هنگام تودیع از اوقاف استفاده کردند و گفتند وقف؛ کارِ خیرِ پایدار است و بقیه کارهای خیر کار خیر جاری هستند.
نظر ایشان محترم است؛ چون به هر حال سال‌ها در سازمانِ اوقاف زحمت کشیده بودند و براسم سازمان‌شان هم ابتدا وقف، بیان شده است و سپس بقیه امور خیر را مطرح کرده‌اند.

معتقدم کار خیر ماندگار برمی‌گردد به اینکه چه نوع خیری را دنبال می‌کنیم، چگونه امور خیر را بنیان می‌گذاریم، چقدر در بنیان‌گذاری امور خیریه به دوام آن می‌اندیشیم یا چقدر آن را فردمحور و محدود به زمان کوتاه لحاظ می‌کنیم؟! در دنیا و ایران برخی از بنیادهایی که بنیاد خیریه بودند و کار کردند، چند صد سال دوام و استمرار فعالیت داشتند و توانستند کار خودشان را دنبال کنند.

در تأسیس برخی دانشگاه‌ها که در دنیا جزو دانشگاه‌های برتر هستند، چنین بنیادهای خیریه‌ای وجود داشتند و چنین کارهای خیری انجام شده است.
مهم این است که چگونه این کار خیر را بنیان بگذاریم. عرض کردم آن چیزی که مشکل ایجاد کرده فردمحوری است؛ چون با از دنیا رفتن آن فرد، اگر خانواده‌اش دنبال نکنند، هیچ دنبال کننده‌ای وجود ندارد مگر اینکه ساز و کاری قانونی پدید آید که استمرار حیات خیریه را ممکن و تضمین کند. الان به علت نبود قانون جامع، چنین قانونی را نداریم.

خیر ماندگار را به گونه دیگری از خیر جاری تفکیک کردیم و گفتیم وقتی فعالیت‌های علمی، پژوهشی، آموزشی و کارهایی از جنس دانایی انجام می‌دهیم، اینجا خیری ماندگار است؛ چون در نسل بشر استمرار دارد، اما وقتی کارهای روزمره را انجام می‌دهیم و نیازهای جاری مردم را جواب می‌دهیم، آنها خير جاری هستند. 

برای نمونه، اگر بنیاد خیریه آلاء، خدمتی به بیماران سرطانی ارائه و طب تسکینی را دنبال می‌کند این خیر جاری است؛ ولی اگر بنیاد آلاء جایی از تحقیقی حمایت می‌کند، این در واقع، کاری ماندگار است که آثار آن برای نسل‌های بعد هم دوام خواهد داشت. پس این تمایزی دانش بنیانی و غیردانش بنیانی است. 

خیر جاری و خیر ماندگار

هر نوع خدمتی که برای رفع نیاز جاری مردم ارائه می‌شود؛ خیرِ جاری و هر نوع خدمتی که به علم می‌شود، خیرِ ماندگار است.