ظلم در فقه: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
 
ظلم، یعنی تعدّی و تجاوز از حدود الهی را گویند
 
ظلم، یعنی تعدّی و تجاوز از حدود الهی را گویند
 
+
==تعریف ظلم در قرآن==
تعریف ظلم در قرآن[ویرایش]
 
 
 
 
خداوند عزوجل در قرآن کریم کسانی را که از حدود الهی تجاوز  
 
خداوند عزوجل در قرآن کریم کسانی را که از حدود الهی تجاوز  
 
<ref>
 
<ref>
سطر ۵۴: سطر ۵۲:
 
[http://lib.eshia.ir/17001/1/412/13  لقمان/سوره۳۱،آیه۱۳.]
 
[http://lib.eshia.ir/17001/1/412/13  لقمان/سوره۳۱،آیه۱۳.]
 
</ref>
 
</ref>
انواع ظلم[ویرایش]
+
==انواع ظلم==
  
 
امام باقر (علیه السّلام) در حدیثی انواع ظلم را چنین بیان می‌کند:
 
امام باقر (علیه السّلام) در حدیثی انواع ظلم را چنین بیان می‌کند:
سطر ۶۴: سطر ۶۲:
 
موضوع سخن در این نوشتار، گونه سوم از ظلم است. از آن در بابهایی از قبیل طهارت ، جهاد ، امر به معروف و نهی از منکر ، تجارت، یمین ، کفارات، ارث و قصاص سخن گفته‌اند.
 
موضوع سخن در این نوشتار، گونه سوم از ظلم است. از آن در بابهایی از قبیل طهارت ، جهاد ، امر به معروف و نهی از منکر ، تجارت، یمین ، کفارات، ارث و قصاص سخن گفته‌اند.
  
حکم تکلیفی طلم[ویرایش]
+
==حکم تکلیفی طلم==
  
 
ظلم حرام و از گناهان بزرگ است و در قرآن کریم حتی از گرایش به ستمگران نهی شده است.  
 
ظلم حرام و از گناهان بزرگ است و در قرآن کریم حتی از گرایش به ستمگران نهی شده است.  
سطر ۷۰: سطر ۶۸:
 
[http://lib.eshia.ir/17001/1/234/113  هود/سوره۱۱،آیه۱۱۳.]
 
[http://lib.eshia.ir/17001/1/234/113  هود/سوره۱۱،آیه۱۱۳.]
 
</ref>
 
</ref>
توبه از ظلم[ویرایش]
+
==توبه از ظلم==
 
 
 
توبه کردن از ظلم واجب است. شرط پذیرفته شدن توبه آن است که حقی را که به ستم گرفته به صاحبش بازگرداند.  
 
توبه کردن از ظلم واجب است. شرط پذیرفته شدن توبه آن است که حقی را که به ستم گرفته به صاحبش بازگرداند.  
 
<ref>
 
<ref>
 
هدایة الامة، ج۵، ص۵۵۶.
 
هدایة الامة، ج۵، ص۵۵۶.
 
</ref>
 
</ref>
در طهارت[ویرایش]
+
==در طهارت==
  
 
ظلم از مبطلات وضو نیست ولی گرفتن وضو پس از آن مستحب است.  
 
ظلم از مبطلات وضو نیست ولی گرفتن وضو پس از آن مستحب است.  
سطر ۸۲: سطر ۷۹:
 
[http://lib.eshia.ir/10088/1/22/%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%B8%D9%84%D9%85  جواهر الکلام، ج۱، ص۲۲.]
 
[http://lib.eshia.ir/10088/1/22/%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%B8%D9%84%D9%85  جواهر الکلام، ج۱، ص۲۲.]
 
</ref>
 
</ref>
جهاد و امر به معروف[ویرایش]
+
==جهاد و امر به معروف==
  
 
یاری کردن مظلوم در صورت توانایی واجب است.
 
یاری کردن مظلوم در صورت توانایی واجب است.
سطر ۱۰۹: سطر ۱۰۶:
 
[http://lib.eshia.ir/21010/1/477/%D8%A5%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D8%B6  تحریر الوسیلة، ج۱، ص۴۷۷.]
 
[http://lib.eshia.ir/21010/1/477/%D8%A5%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D8%B6  تحریر الوسیلة، ج۱، ص۴۷۷.]
 
</ref>
 
</ref>
در تجارت[ویرایش]
+
==در تجارت==
 
تظلم و دادخواهی مظلوم به ذکر ستم ستمگر، نزد فرد یا مقامی که امید می‌رود داد او را از ظالم بستاند، بلکه بنابر قولی نزد غیر او، از موارد جواز غیبت است.  
 
تظلم و دادخواهی مظلوم به ذکر ستم ستمگر، نزد فرد یا مقامی که امید می‌رود داد او را از ظالم بستاند، بلکه بنابر قولی نزد غیر او، از موارد جواز غیبت است.  
 
<ref>
 
<ref>
 
[http://lib.eshia.ir/10088/22/66/%D8%AA%D8%B8%D9%84%D9%85  جواهرالکلام، ج۲۲، ص۶۶.]
 
[http://lib.eshia.ir/10088/22/66/%D8%AA%D8%B8%D9%84%D9%85  جواهرالکلام، ج۲۲، ص۶۶.]
 
</ref>
 
</ref>
در یمین[ویرایش]
+
==در یمی==
 
دروغ گفتن و قسم دروغ برای دفع ستم از جان، عِرض و مال خود و یا دیگر مؤمنان، جایز و در پاره‌ای موارد، همچون خوف بر جان، واجب است.  
 
دروغ گفتن و قسم دروغ برای دفع ستم از جان، عِرض و مال خود و یا دیگر مؤمنان، جایز و در پاره‌ای موارد، همچون خوف بر جان، واجب است.  
 
<ref>
 
<ref>
 
[http://lib.eshia.ir/10088/35/342/%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B8%D9%84%D9%85%D8%A9  جواهرالکلام، ج۳۵، ص۳۴۲ ۳۴۵.]
 
[http://lib.eshia.ir/10088/35/342/%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B8%D9%84%D9%85%D8%A9  جواهرالکلام، ج۳۵، ص۳۴۲ ۳۴۵.]
 
</ref>
 
</ref>
در کفّاره[ویرایش]
+
==در کفّاره==
 
 
 
کشتن مؤمن از روی عمد و ظلم از موجبات کفّاره جمع است.  
 
کشتن مؤمن از روی عمد و ظلم از موجبات کفّاره جمع است.  
 
 
<ref>
 
<ref>
 
[http://lib.eshia.ir/10088/33/178/%D9%82%D8%AA%D9%84  جواهرالکلام، ج۳۳، ص۱۷۸.]
 
[http://lib.eshia.ir/10088/33/178/%D9%82%D8%AA%D9%84  جواهرالکلام، ج۳۳، ص۱۷۸.]
 
</ref>
 
</ref>
در ارث[ویرایش]
+
==در ارث==
 
 
 
از موانع ارث بردن، کشتن کسی است که انسان از او ارث می‌برد، به شرط آن‌که کشتن وی از روی ظلم باشد.  
 
از موانع ارث بردن، کشتن کسی است که انسان از او ارث می‌برد، به شرط آن‌که کشتن وی از روی ظلم باشد.  
 
<ref>
 
<ref>
 
[http://lib.eshia.ir/10088/39/36/%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%B9  جواهرالکلام، ج۳۹، ص۳۶.]
 
[http://lib.eshia.ir/10088/39/36/%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%B9  جواهرالکلام، ج۳۹، ص۳۶.]
 
</ref>
 
</ref>
در قصاص[ویرایش]
+
==در قصاص==
 
کشتن مؤمن از روی عمد و ظلم، موجب ثبوت حق قصاص برای اولیای دم می‌شود.  
 
کشتن مؤمن از روی عمد و ظلم، موجب ثبوت حق قصاص برای اولیای دم می‌شود.  
 
<ref>
 
<ref>
 
[http://lib.eshia.ir/10088/42/11/%D8%A5%D8%B2%D9%87%D8%A7%D9%82  جواهرالکلام، ج۴۲، ص۱۱ ۱۲.]
 
[http://lib.eshia.ir/10088/42/11/%D8%A5%D8%B2%D9%87%D8%A7%D9%82  جواهرالکلام، ج۴۲، ص۱۱ ۱۲.]
 
</ref>
 
</ref>
پانویس[ویرایش]
+
==منبع==
منبع[ویرایش]
+
[http://lib.eshia.ir/23017/5/260      تعدّی فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، آیت‌الله محمود هاشمی‌شاهرودی، ج۵، ص۲۶۰، برگرفته از مقاله«ظلم در فقه».]
تعدّی فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، آیت‌الله محمود هاشمی‌شاهرودی، ج۵، ص۲۶۰، برگرفته از مقاله«ظلم در فقه».
+
==پانویس==

نسخهٔ ‏۶ مارس ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۱۷

ظلم، یعنی تعدّی و تجاوز از حدود الهی را گویند

تعریف ظلم در قرآن

خداوند عزوجل در قرآن کریم کسانی را که از حدود الهی تجاوز [۱]

و یا به رغم برخورداری از علم و آگاهی از هواهای نفسانی خویش پیروی می‌کنند 

[۲]

از ستمگران بر شمرده و آنان را از شمول هدایت و رحمت و محبت خود خارج ساخته است. 

[۳] [۴] [۵] [۶] [۷] [۸] چنان که کافران [۹] و افترا زنندگان بر خدا [۱۰] و تکذیب کنندگان آیات او [۱۱]

و استهزا کنندگان دیگران و یاد کنندگان آنان با القاب ناشایست 

[۱۲]

را در صورت توبه نکردن، همچنین به دوستی گیرندگان دشمنان دین 

[۱۳] را از ظالمان برشمرده است که همه از مصادیق تجاوز کنندگان از حدود الهی می‌باشند. در قرآن کریم، شرک به خدای تعالی نیز ظلمی بزرگ معرفی شده است. [۱۴]

انواع ظلم

امام باقر (علیه السّلام) در حدیثی انواع ظلم را چنین بیان می‌کند: ظلمی که خداوند آن را می‌بخشد و آن ظلم شخص است به خودش نسبت به وظایف و تکالیف دینی. ظلمی که خدا نمی‌بخشد و آن شرک به خدا است. ظلمی که خدای تعالی آن را رها نمی‌کند (و بر آن مؤاخذه می‌نماید) و آن حقوق و دیونی است که بندگان بر گردن یکدیگر دارند. [۱۵] موضوع سخن در این نوشتار، گونه سوم از ظلم است. از آن در بابهایی از قبیل طهارت ، جهاد ، امر به معروف و نهی از منکر ، تجارت، یمین ، کفارات، ارث و قصاص سخن گفته‌اند.

حکم تکلیفی طلم

ظلم حرام و از گناهان بزرگ است و در قرآن کریم حتی از گرایش به ستمگران نهی شده است. [۱۶]

توبه از ظلم

توبه کردن از ظلم واجب است. شرط پذیرفته شدن توبه آن است که حقی را که به ستم گرفته به صاحبش بازگرداند. [۱۷]

در طهارت

ظلم از مبطلات وضو نیست ولی گرفتن وضو پس از آن مستحب است. [۱۸]

جهاد و امر به معروف

یاری کردن مظلوم در صورت توانایی واجب است. [۱۹] [۲۰] کمک کردن به ستمگران در ستمشان، بلکه در ارتکاب هر کار حرامی از سوی آنان حرام است، اما در غیر محرمات، مانند مباحات و طاعات، در صورتی که موجب افزایش شوکت و قدرت ایشان نشود جایز می‌باشد. [۲۱] [۲۲] پذیرش هدایای حاکمان ستمگر و آمد و شد با ایشان جایز است، مگر آن‌که موجب افزایش جرأت آنان بر ستمشان گردد. [۲۳] [۲۴] اما اگر موجب تخفیف ظلم و کاهش جرأت آنان بر ستم شود، رعایت جانب اهم لازم است. [۲۵]

در تجارت

تظلم و دادخواهی مظلوم به ذکر ستم ستمگر، نزد فرد یا مقامی که امید می‌رود داد او را از ظالم بستاند، بلکه بنابر قولی نزد غیر او، از موارد جواز غیبت است. [۲۶]

در یمی

دروغ گفتن و قسم دروغ برای دفع ستم از جان، عِرض و مال خود و یا دیگر مؤمنان، جایز و در پاره‌ای موارد، همچون خوف بر جان، واجب است. [۲۷]

در کفّاره

کشتن مؤمن از روی عمد و ظلم از موجبات کفّاره جمع است. [۲۸]

در ارث

از موانع ارث بردن، کشتن کسی است که انسان از او ارث می‌برد، به شرط آن‌که کشتن وی از روی ظلم باشد. [۲۹]

در قصاص

کشتن مؤمن از روی عمد و ظلم، موجب ثبوت حق قصاص برای اولیای دم می‌شود. [۳۰]

منبع

تعدّی فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، آیت‌الله محمود هاشمی‌شاهرودی، ج۵، ص۲۶۰، برگرفته از مقاله«ظلم در فقه».

پانویس