عوامل پایداری مشارکت: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی « ارزیابی ها نشان می دهد که در عرصه مشارکت مردمی، بیشتر شاهد شکست ها هستیم ت...» ایجاد کرد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
 
+
<div style="background:#EAF2F8; font-family:B Nazanin;font-size:18px; text-align:justify">
 
ارزیابی ها نشان می دهد که در عرصه [[مشارکت مردمی]]، بیشتر شاهد شکست ها هستیم تا موفقیت ها. بسیاری از این شکست ها، به نبود تلاش پیگیر و جدی مسئولان بر می گردد؛ زیرا مشارکت اغلب برای مشروعیت بخشیدن به سیاست ها و دستورهای قدرت مرکزی به کار برده می شود یا ابزاری برای استفاده از نیروی کار و سایر کمک های مردمی به صورت فعالیت های خودیاری است. در چنین وضعیتی، مشارکت تنها جنبه نمایشی دارد و برای نیل به اهدافی فقط سیاسی و اقتصادی استفاده می شود. در مواردی دیگر مشاهده شده است که مسئولان با پی بردن به آثار مشارکت، نهادهایی را در سطوح مختلف به منظور تسهیل مشارکت مردمی ایجاد کرده اند؛ اما متأسفانه به شرایط ضروری برای تداوم مشارکت واقف نبوده اند. تضمین [[مشارکت مردمی]] مستلزم حداقل پنج شرط عمده ([[فرهنگ مشارکت]]؛ [[نهادهای مشارکتی]]؛ [[نظام اطلاع رسانی]]؛ تسهیلات و امکانات مادی و تخصص های ضروری و ساختار دولت) است که باید هنگام هر گونه کوشش برای نهادی کردن مشارکت عمومی، آنها را به طور کامل در نظر گرفت. این شرط ها باید به طور یکسان هم در دسترس مسئولان و هم در دسترس توده های مردم باشد. چنین امکاناتی یا وجود ندارند یا در انحصار اداره کنندگان امور قرار گرفته اند. در این صورت، تشویق های مداوم به [[مشارکت مردمی]]، تنها شعاری سیاسی به منظور فریب اذهان یا تمرینی در روابط عمومی است. هر یک از این ابعاد با موانعی درونی و برونی رو در رو هستند که به لحاظ اهمیتشان در پایداری [[مشارکت مردمی]] در کشورهای جهان سوم به صورت گذرا بررسی می شوند.
 
ارزیابی ها نشان می دهد که در عرصه [[مشارکت مردمی]]، بیشتر شاهد شکست ها هستیم تا موفقیت ها. بسیاری از این شکست ها، به نبود تلاش پیگیر و جدی مسئولان بر می گردد؛ زیرا مشارکت اغلب برای مشروعیت بخشیدن به سیاست ها و دستورهای قدرت مرکزی به کار برده می شود یا ابزاری برای استفاده از نیروی کار و سایر کمک های مردمی به صورت فعالیت های خودیاری است. در چنین وضعیتی، مشارکت تنها جنبه نمایشی دارد و برای نیل به اهدافی فقط سیاسی و اقتصادی استفاده می شود. در مواردی دیگر مشاهده شده است که مسئولان با پی بردن به آثار مشارکت، نهادهایی را در سطوح مختلف به منظور تسهیل مشارکت مردمی ایجاد کرده اند؛ اما متأسفانه به شرایط ضروری برای تداوم مشارکت واقف نبوده اند. تضمین [[مشارکت مردمی]] مستلزم حداقل پنج شرط عمده ([[فرهنگ مشارکت]]؛ [[نهادهای مشارکتی]]؛ [[نظام اطلاع رسانی]]؛ تسهیلات و امکانات مادی و تخصص های ضروری و ساختار دولت) است که باید هنگام هر گونه کوشش برای نهادی کردن مشارکت عمومی، آنها را به طور کامل در نظر گرفت. این شرط ها باید به طور یکسان هم در دسترس مسئولان و هم در دسترس توده های مردم باشد. چنین امکاناتی یا وجود ندارند یا در انحصار اداره کنندگان امور قرار گرفته اند. در این صورت، تشویق های مداوم به [[مشارکت مردمی]]، تنها شعاری سیاسی به منظور فریب اذهان یا تمرینی در روابط عمومی است. هر یک از این ابعاد با موانعی درونی و برونی رو در رو هستند که به لحاظ اهمیتشان در پایداری [[مشارکت مردمی]] در کشورهای جهان سوم به صورت گذرا بررسی می شوند.
 +
</div>
 
[[رده:کتاب درآمدی بر مشارکت مردمی و سازمان های غیردولتی]]
 
[[رده:کتاب درآمدی بر مشارکت مردمی و سازمان های غیردولتی]]
 
[[رده:مقالات]]
 
[[رده:مقالات]]

نسخهٔ ‏۲۷ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۴۹

ارزیابی ها نشان می دهد که در عرصه مشارکت مردمی، بیشتر شاهد شکست ها هستیم تا موفقیت ها. بسیاری از این شکست ها، به نبود تلاش پیگیر و جدی مسئولان بر می گردد؛ زیرا مشارکت اغلب برای مشروعیت بخشیدن به سیاست ها و دستورهای قدرت مرکزی به کار برده می شود یا ابزاری برای استفاده از نیروی کار و سایر کمک های مردمی به صورت فعالیت های خودیاری است. در چنین وضعیتی، مشارکت تنها جنبه نمایشی دارد و برای نیل به اهدافی فقط سیاسی و اقتصادی استفاده می شود. در مواردی دیگر مشاهده شده است که مسئولان با پی بردن به آثار مشارکت، نهادهایی را در سطوح مختلف به منظور تسهیل مشارکت مردمی ایجاد کرده اند؛ اما متأسفانه به شرایط ضروری برای تداوم مشارکت واقف نبوده اند. تضمین مشارکت مردمی مستلزم حداقل پنج شرط عمده (فرهنگ مشارکت؛ نهادهای مشارکتی؛ نظام اطلاع رسانی؛ تسهیلات و امکانات مادی و تخصص های ضروری و ساختار دولت) است که باید هنگام هر گونه کوشش برای نهادی کردن مشارکت عمومی، آنها را به طور کامل در نظر گرفت. این شرط ها باید به طور یکسان هم در دسترس مسئولان و هم در دسترس توده های مردم باشد. چنین امکاناتی یا وجود ندارند یا در انحصار اداره کنندگان امور قرار گرفته اند. در این صورت، تشویق های مداوم به مشارکت مردمی، تنها شعاری سیاسی به منظور فریب اذهان یا تمرینی در روابط عمومی است. هر یک از این ابعاد با موانعی درونی و برونی رو در رو هستند که به لحاظ اهمیتشان در پایداری مشارکت مردمی در کشورهای جهان سوم به صورت گذرا بررسی می شوند.