مسجد وحوزه علمیه شیخ عبدالحسین(مؤسس، موقوفات، معماری): تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «<div style=" font-family:B Nazanin; font-size:18px; text-align:justify;"> على قنبریان <ref> دانشجوی دکتری دانشگ...» ایجاد کرد)
 
(سایت ها)
سطر ۵۶۱: سطر ۵۶۱:
  
 
===سایت ها===
 
===سایت ها===
1.www.shabestan yon.ir
+
1.www.shabestan.ir
  
 
2 .www.mehrnews.com  
 
2 .www.mehrnews.com  
سطر ۵۶۷: سطر ۵۶۷:
  
 
3.www.hawzah.net.ir
 
3.www.hawzah.net.ir
 
2.www.mehrnews.com
 
 
 
3.www.hawzah.net
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==

نسخهٔ ‏۱۲ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۴۰

على قنبریان [۱]

چکیده

یکی از بناهای تاریخی شهر تهران مسجد و حوزه علمیه شیخ عبدالحسین است که از زمان تأسیس تاکنون همواره ملجأ اهل علم بوده است و تأثیر آن در هر یک از مقاطع حساس تاریخ ایران از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی مردم ایران قابل لمس است.

از نشست های مشورتی علما و شخصیت ها گرفته تا خطابه های آتشین افراد انقلابی که هرکدام به نوبه خود نقش تعیین کننده ای در روند پیروزی انقلاب داشته اند.

با سپری شدن حدود ۱۵۰ سال از تاریخ ساخت این دو بنا، هنوز هم از آن استفاده های مؤثری می شود. نوشتار حاضر در تلاش است تا مسجد و حوزه شیخ عبدالحسین مشهور به شیخ العراقين را از جهت مؤسس، معماری، موقوفات، تاریخ احداث، استادان و ... مورد بررسی قرار دهد.

امیرکبیر به جهت علاقه فراوانی که به شیخ العراقين داشت وی را وصی خود قرار داد و از ایشان خواست تا از ثلث دارایی هایش مسجد و مدرسه ای بسازد تا باقیات الصالحاتی برای وی به حساب آید.

شیخ عبدالحسین با جدیت به وصیت امیرکبیر عمل کرد و مسجد و مدرسه ای را در بازار تهران احداث نمود، اما به واسطه غضب خاندان ناصرالدین شاه قاجار نسبت به امیرکبیروعدم قبول نام گذاری آن به اسم امیرکبیر، این مدرسه به نام شیخ عبدالحسین مشهور شد و مسجد نیز به مسجد آذربایجانی ها و مسجد ترک ها شهرت دارد. واژگان کلیدی شیخ العراقين، مسجد شیخ عبدالحسین، مدرسه شیخ عبدالحسین، موقوفات امیرکبیر، موقوفات دوره قاجاریه .

طرح مسئله

عصر قاجار، دوره پرفراز و نشیبی است و در آن دوره تحولات فرهنگی و اجتماعی مختلفی رخ داده است که از جمله آنها می توان از تأسیس مدارس، کتابخانه ها و مساجد مختلف یاد کرد.

مسجد و حوزه علمیه شیخ عبدالحسین که در این مختصر به شرح آن پرداخته می شود، یکی از مراکز علمی است که در این دوره تأسیس شده است و از بدو تأسیس تاکنون همواره ملجأ اهل علم بوده است.

تأثیر آن را در هریک از مقاطع حساس تاریخ ایران از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی مردم ایران قابل لمس است. از نشست های مشورتی علما و شخصیت ها گرفته تا خطابه های آتشین افراد انقلابی که هرکدام به نوبه خود نقش تعیین کننده ای در روند پیروزی انقلاب داشته اند.

مدرسه شیخ عبدالحسین بعد از انقلاب نیز همچنان به حیات علمی و فرهنگی خود ادامه می دهد و منشأ بركات و خدمات است. مسجد و حوزه شیخ عبدالحسین از ابتدای تأسیس تابه امروز افراد زیادی از علما، شخصیت ها، بازاریان و ... را به خود دیده است که هرکدام در عصر خود سکاندار خدمات بسیاری بوده اند که از شیخ العراقین به عنوان مؤسس این مدرسه می توان نام برد که جلالت شأن و مقام او بالاتر از آن است که در این مختصر بگنجد. از بزرگان دیگری که در این حوزه به خدمت مشغول بودند می توان از آیت الله حاج شیخ عباسعلی اسلامی نام برد که خدمات فرهنگی آن بزرگوار در اوائل انقلاب زبانزد عام و خاص است.

همچنین آیت الله حاج سیدهادی خسروشاهی که به حق در احیای این حوزه، هم از جهت علمی و هم از حيث موقوفات نقشی عمیق داشته اند و نیز افراد بیشمار دیگری که هریک با توجه به شأن و مقام خود باعث شده اند همچنان نور این مدرسه روشن بماند.

شیخ عبدالحسين واقدامات فرهنگی و عمرانی او

شیخ عبدالحسین که در عصر خویش محل اعتماد مردم، امرا و بزرگانی نظیر امیرکبیر بود، توانست با رویکردی اصلاح گرانه و مؤمنانه در تمام ابعاد فکری، فرهنگی، تبلیغی، اجتماعی و حتی عمران و آبادانی، ایفاگر نقشی بی بدیل باشد و از خود یادگارهای فکری و معرفتی و تبلیغی و عمرانی قابل توجهی برجای گذارد.

وی مراکزی را بنا و بازسازی کرد که از آن زمان تا کنون خدمات فراوانی برای عالم اسلام داشته است. برخی از آن مراکز عبارتند از:

١. مسجد و مدرسه شیخ عبدالحسین [۲] ۲. تعمیر و توسعه حرم حضرت سیدالشهدا عليه ؛

٣. احداث مقبره مختار ثقفی؛

٤. ایجاد و احداث سدی در عراق؛

5. تعمیر بارگاه حضرت عباس عالية؛

6. تذهیب گنبد حضرات عسکریین علیه؟

۷. تأسیس حوزه علمیه صدر در کربلاء

۸. تأسیس کتابخانه مجهز به کتب نفیس خطی

9. تعمیر رواق امام موسی کاظم بشه . ایشان در تعظیم شعائر دینی و مذهبی جدیتی تام داشت و با همت و پشتکار و تعمیرات اساسی در عتبات عالیات، به خصوص بقعه های ائمه ای صورت گرفت. شیخ العراقين کتابخانه معظم خویش را وقف برفضلا نمود و عمر عزیز خویش و هر نوع امکانات مالی که داشت صرف اسلام و مسلمین و ساختن بقاع متبرکه ائمه عل نمود و به پیشگاه والیان خدا ارادت و خلوصی وافر داشت. [۳]

شیخ عبدالحسین از دیدگاه علما و شخصیت ها

شیخ عبدالحسین بن علی تهرانی مشهور به شیخ العراقين [۴] از بزرگان علما و مجتهدین اواخرقرن سیزدهم هجری است. برخی از دانشمندان و مورخان اسلامی، از شیخ عبدالحسین با بزرگی یاد کرده و از مقام علمی ایشان تمجید کرده اند.

در این نوشتار سه نمو ورده می شود: الف) شیخ عباس قمی در مورد ایشان می گوید: المولى الأجل الحاج الشيخ عبد الحسين الطهراني، قال شيخنا في المستدرك في ذكر مشايخه ومنها ما اخبرني به إجازة شیخی و استانی و من اليه في العلوم الشرعية استنادی افقه الفقهاء وافضل العلماء العالم العليم الرباني الشيخ عبد الحسين ابن على الطهراني اسكنه الله تعالى بحبوحة جنته. كان نادرة الدهر و اعجوبة الزمان في الدقة والتحقيق وجودة الفهم وسرعة الانتقال و حسن الضبط والاتقان وكثرة الحفظ في الفقه والحديث و الرجال و اللغة حامي الدين و رافع شبهة الملحدين جاهد في الله في محو صولة المبتدعين أقام اعلام الشعائر في العتبات العالیات و بالغ مجهوده في عمارة القباب الساميات صاحبته زمانا طويلا الى ان نعق بيني وبينه الغراب و اتخذ المضجع تحت التراب في اليوم الثاني والعشرين من شهر رمضان سنة ۱۷ له كتاب في طبقات الرواة في جدول لطيف غير أنه ناقص [۵] و در الفوايد آورده است: الشيخ الاجل افقه الفقهاء وافضل العلماء، العالم الربانی شیخ العراقين الطهرانی، نادره دهر و اعجوبه زمان خود در دقت و تحقیق و جودت فهم وكثرت حفظ و احاطه بهزمان ناصرالدین شاه، یکی از بزرگترین عالمان آن دوره تهران به شمار می آمد و برخی گفته اند جز ملاعلی کنی از همه علما موجه تر بود و پس از اینکه ثلث اموال امیرکبیر در اختیار او قرار گرفت و از طرف ناصرالدین شاه با کمک مالی فراوانی که او کرد، مقرر گردید که متصدی عمران و تعمیر عتبات عالیات گردد و در عراق مشغول این خدمت شد، نزد حکام عثمانی آن دوره نیز عظمتی چشمگیر پیدا کرد که انواع مراجعات به او می شد و در نتیجه آنجا هم شیخوخت او تثبیت و به شيخ العراقين ملقب گردید (عراق عجم و عراق عرب). (استادی، رضا، شيخ العراقین و کتاب اسرار الصلاة،ص ۶۱؛ همچنین در مورد شیخ العراقين ر.ک: آقابزرگ تهرانی،محمد محسن، طبقات اعلام الشیعه، ج ۲، ص ۷۱۹؛ امین عاملی، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ج ۷، ص ۶۳۸. فقه و حديث و رجال ولغت، حامی دین و دافع شبهه های ملحدین استاير شيخ ما محدث اعظم نوری نوراللہ مرقده [۶] ب) میرزا حسین نوری صاحب مستدرک الوسائل درباره ایشان می نویسد: شیخی و استانی و من إليه في العلوم الشرعية إستنادی، أفقه الفقهاء و أفضل العلماء العالم الرباني، كان نادرة الدهر وأعجوبة الزمان في الدقة والتحقيق وجودة الفهم و سرعة الإنتقال وحسن الضبط والإتقان وكثرة الحفظ في الفقه والحديث و الرجال، حامي الدين و دافع شبهة الملحدين ..... [۷] ) عضدالملک در بخشی از سفرنامه اش می نویسد: ... پس از آن جناب، علامه الخبير و التحرير البصیر، محقق الدقایق و مدقق الحقایق شیخ عبدالحسین سلمه الله تعالی با جمعی از علمای اعلام و فضلای کرام برسیدند و ... به همراه کارپرداز و صاحب منصبان دولت عثمانی، به منزل جناب شیخ المشایخ العظام، شیخ عبدالحسین سلمه الله تعالی رفتیم؛ وهو الفاضل النحریر و عالم المنطيق، تاج العلماء الاعلام، رواج الملة الاسلام، که سالک مدارج حکمت است و صاعد معارج معرفت، خلیل نار سلامت و کلیم نور سعادت، پیکر فضل است و جور عقل، اصل اصول است و نسل حکم، خلاصه خرد است و نخبه ادب. [۸]

چگونگی آشنا شدن امیرکبیر با شيخ العراقين

نویسنده کتاب زندگانی میرزا تقی خان امیرکبیر می نویسد: چون شیخ عبدالحسین از عتبات عالیات پس از تحصیل علوم دینیه به تهران بازگشت، به درجه ای گرفتار ضيق معاش بود که یک اتاق مستطیل واقع در طبقه فوقانی از خانه گذر بین الحرمین اجاره کرده و نصف آن را پرده کشیده و عیال خود را در پشت پرده منزل داده و مابقی اتاق را حصیری افکنده و خود می نشست و به جز چند جلد کتاب شیئی زائد که بهایی داشته باشد در آنجا دیده نمی شد و متدرجا مبلغی به اهالی بازار از بقال و عطار و امثال ها مقروض شده و راه فرجی از هیچ طرفی برای او مرئی نبود تا آنکه بعضی از دوستان موقع ملاقات و اطلاع بر چگونگی حالات او صلاح اندیشی نموده اظهار داشتند که سبب عسرت و ضیق معاش شما از گوشه گیری و عدم مراوده با خلق است که احدی مطلع بر مراتب علم و دانش شما نشده و از دیانت و امانت و زهد جنابعالی آگاهی نیافته اند، بهتر آن است که با مردم خاصه علما آمیزش نموده و مقداری از فضائل خویش را در مذاکرات علميه بروز دهید.

شیخ فرمود از معاشرت اهل علم ابا ندارم لكن با این زندگی و عسرتی که مرا است پذیرایی مردم که از لوازم مراوده است می بینید که بی نهایت مشکل است. گفتند عجالتا ممکن است که صبح پنجشنبه در منزل جناب شیخ محمدتقی قزوینی که از اجله علماست و مرثیه خوانی هست، حاضر شوید [۹] و چنان که اغلب اوقات پس از استماع مصائب صحبت علمی می شود خویشتن را مقداری معرفی نمایید و شاید بعضی از طلاب که واقعا طالب علم و جویای مدرس صحیح هستند خواهش درس و استفاده نموده و اسباب گشایش و فتح بابی از این طریق فراهم آید. جناب شیخ سخن ایشان پذیرفته و يوم خميس به مجلس مرثیه مرقوم برفت و در محلی پست تر از مقام خود بنشست و پس از ختم روضه فضلای آن محضر شروع به ذکر مسائل علمیه نموده و شيخ استماع می فرمود تا در کلام ایشان زمینه ای پیدا کرد که شیخ تکلم و مداخله خود را در گفت و گو به جا و به موقع دید و چون مقداری از افادات وی گوشزد ایشان شد و فضل سرشار او را مقداری ملتفت شدند به لسان واحد از او معذرت خواسته و در صدر مجلسش جای دادند و چون به منزل بازگشت عصر آن روز خبر دادند که شخصی بر در شما را می خواهد.

شیخ از اتاق خود پایین آمده در را باز کرد آن شخص که در زی و لباس فراش بود، عرض کرد که فردا اول صبح امیرنظام به دیدن شما تشریف می آورند، فرمود: گویا اشتباه کرده باشید، زیرا که من با امیر سابقه و مراوده ای ندارم تا به دیدن من آید. گفت: مگر شما شیخ عبدالحسین تهرانی نیستید؟ فرمود: بلی هستم لكن ممکن است که شیخ عبدالحسین دیگر باشد.

فراش گفت: شما امروز در خانه شیخ محمدتقی قزوینی نبوده اید گفت: بوده ام. گفت: پس اشتباهی نشده و مهیای آمدن امیر باشید. فرمود: من منزلی که امیر در آنجا بیاید ندارم. گفت: مگر همین جا منزل شما نیست؟ فرمود: منزلم همین است اما بیایید و ترتیب آن را معاینه کنید که بدانید امیر اینجا نمی آید و او را به اتاق بالاخانه برده و وضع آنجا را بدید و گفت مخصوصا همین جا خواهد آمد و برفت و صبح فردا امیر بیامد و شیخ به قدری که میسر یافته بود پذیرایی نمود آنگاه امیرنظام اظهار داشت که این منزل شایسته شما نیست و خانه مختصری با لوازم و اثاث البيت در عباس آباد تهیه شده و فردا می باید به آنجا نقل مکان فرمائید و یک صد اشرفی زر مسکوک به شیخ نیاز نموده و فرموده قروض شما را در بازار مطلعم این وجه را نیز به وام خواهان خود داده تا باز شما را زیارت کنم و برخاسته برفت و از آن پس همواره در ترویج شیخ اقدامات کافی نموده و روز به روز بر عقاید خود نسبت به شیخ می افزود تا آنکه محل وثوق امیر شده و طرف مشاوره در بعضی از اموره مشکل می گردید. [۱۰] [۱۱] در مصاحبه ای که با آقای روانستان داشتم، سمعا و از قول علما، کیفیت آشنایی امیرکبیر و شیخ عبدالحسین را چنین بیان کرد: امیرکبیر به نجف جهت زیارت رفته بود بعد از آن نزد شیخ انصاری می رود و مرحوم شیخ به وی می گوید که سؤالات شرعی خود را می توانید در تهران از شیخ عبدالحسین بپرسید و امیر کبیر وقتی نزد شیخ عبدالحسین میرود، می بیند که خانه کوچکی است و حیاط ندارد و تک اتاقی است که وسط آن پرده زده اند و در یک طرف خانواده اش زندگی می کند و طرف دیگر کلاس درس ایشان می باشد؛ خیلی از سادگی شیخ خوشش می آید، تا زمانی که هنگام تبعید شدن به کاشان نزد شیخ عبدالحسین آمده و می گوید که احتمالا مرا در کاشان می کشند، از ثلث اموال من مسجد و مدرسه ای بساز و وقفنامه هم تنظیم شده و گوید که در وقفنامه هم نمی خواهد اسم مرا بنویسید. [۱۲]

وصیت امیرکبیر

چنانکه گفته شد شیخ عبدالحسین مورد توجه میرزا محمدتقی خان فراهانی، ملقب به امیرکبیر و امیرنظام [۱۳] بوده است. [۱۴] مهدی بامداد در کتاب شرح حال رجال ایران می نویسد: «شیخ عبدالحسین تهرانی از مجتهدان معروف به زهد و تقوا و مدیریت در کار، شهرت زیادی داشت. [۱۵]

تصویر

در موارد متعددی امیرکبیر، ارباب رجوع را برای فصل خصومات و بازنگری در پرونده های قضایی به ایشان ارجاع می داد.

[۱۶] وی که علاقه فراوانی به شیخ عبدالحسین تهرانی [۱۷] داشت، به ایشان وصیت می کند، پس از مرگش ثلث دارایی هایش را صرف ساخت مدرسه و مسجدی نماید [۱۸] ، بلکه باقیات الصالحاتی برای وی در کنار خدمات دوران زندگی اش به شمار آید. شیخ عبدالحسین با جدیت تمام به وصیت امیرکبیر عمل کرده و مسجد و مدرسه ای را در بازار تهران احداث می نماید [۱۹] ، اما به واسطه غضب خاندان ناصرالدین شاه قاجار نسبت به امیرکبیر و عدم قبول نام گذاری آن به اسم امیرکبیر، این مدرسه به نام شیخ عبدالحسین تهرانی مشهور می گردد [۲۰] و مسجد نیز به مسجد آذربایجانی ها [۲۱] معروف شده است؛ زیرا آذربایجانی ها [۲۲] در ایام محرم در آنجا عزاداری و روضه خوانی برپا می کنند [۲۳] و در بین عوام جماعت به مسجد ترک ها نیز شهرت دارد [۲۴] بنابراین علت معروفیت مسجد شیخ عبدالحسین به مسجد آذربایجانی هایا ترک ها به لحاظ عزاداری های آذربایجانی های مقیم مرکزوتم في دسته های بزرگی که از پیش در ایام محرم در بازار راه می انداختند، بوده است، این دسته های عزادار از اول تا هفتم محرم، از صبح زود تا ۷ بعدازظهر به عزاداری می پردازند و از هفتم تا دوازدهم محرم عزاداری آنان تا ۹ شب ادامه می یابد. [۲۵] اعتمادالسلطنه درباره شیخ عبدالحسین می گوید: مدرسه و مسجدی که از مال الوصایه امیر نظام اتابک اعظم میرزا تقی خان در تهران ساخته، دائر است و به اجتماع افاضل طلاب عامر، شکرالله مساعيه. [۲۶] و از وقتی که آن مدرسه و مسجد را بنا فرمودند تولیت و رسیدگی به امور لازمه را با امامت مستقله تفويض و واگذار فرمودند به برادر بزرگوار خود جناب مستطاب، عالم فاضل و مدقق کامل، ملاذ الأيتام والأرملة، الاعز الامجد، الاخ المواسي لاخيه، المؤيد الاسعد، الشيخ محمد، زاد الله فضله وكرفی علماء الفرقة الناجية مثله . [۲۷]


قضیه شراب خانه اعتضادالسلطنه

وقتی زمین ها و خانه های اطراف در اختیار مسجد واقع می شود و اساس آن برپا می گردد، محل محراب شبستان آن باقی می ماند که جزو ملک شاهزاده اعتضادالسلطنه بوده،حاضر به فروش نمی شود. [۲۸] چون مسجد ناقص و بی محراب می ماند، شیخ واسطه هایی با پول و وعده نوید آخرت و مثل آن روانه خانه شاهزاده می نماید و شاهزاده پیغام میدهد شیخ او را به حال خود گذارد و چون تأثیر نمی کند یکی را جواب می دهد به شیخ بگوید شرابخانه جای سجده گاه معبود نمی تواند شد و به دیگری که: چنان مکان ناپاکی محل سجود امثال شما پاكان نباید گردد و به آن دگری این بیت: تو و تسبیح و مصلاو ره زهد و ورع من و میخانه و ناقوس و ره دیر و کنشت را پیام می فرستد تا عاقبت که شیخ مجبور شده خود نزد شاهزاده رود.

در ملاقات نیز سخن به درازا کشیده می شود تا آنجا که شیخ متوسل به حیله سخن بر مزاج مستمع گفتن گردیده، می گوید سعادت و شقاوت اکتسابی نبوده بلکه از الست بر تارک پیشانی موجودات نقش شده است و باشد که میخانه تو نیز از این گونه سعادتمندان بوده باشد که شاهزاده شادمان گشته آن را بلاعوض تفویض می کند، اما به این شرط که چون محراب تمام شود این بیت را در کاشی یا سنگ نقش و به پیشانی محراب نصب کنند. ببین شرافت میخانه مرا ای شیخ که چون خراب شود خانه خدا گردد و شیخ از آنجا که، یکی از شرائط ساختمان مسجد، رضایت مالکان اولیه آن است، پذیرفته و عمل می کند. [۲۹]

وضع و اسلوب مسجد و حوزه

مدرسه و مسجد شیخ عبدالحسین، در تهران بازار کفاشها مقابل ضلع غربی امامزاده زید است. مسجد و مدرسه از بناهای دوره ناصرالدین شاه قاجار است، کتیبه کاشی خشتی سردر مسجد است، که می رساند بنای مسجد در سال ۱۲۷۰ ق از محل ثلث اموال میرزا تقی خان امیرنظام و به سعی شیخ عبدالحسین اتمام پذیرفته است. [۳۰] تاریخ تعمیر دیگری در سر در ثبت شده که تاریخ آن سال ۱۳۹۳ ق است. مسجدی است خوش طرح مشتمل بر مقصوره و گنبدی در ضلع جنوبی و طاق نماهای متناسب کوچک در جوانب دیگر و شبستانی در ضلع شرقی، مزین به معقلی های کاشی و آجر. [۳۱] دارای دو شبستان است یکی شبستان گرم خانه و دیگری شبستان پشت قبله، این شبستانها به ویژه شبستان گرم خانه که در ضلع شرقی قرار دارد، مزین به مصقلیهای کاشی آجرو از طرح های ممتاز هنرمندان دوران قاجار است. حاشیه زیلوهای شبستان زمستانی حاوی تاریخ ۱۲۷۸ ق و کتیبه شبستان بزرگ جنوبی و محراب آن دارای تاریخ ۱۲۸۵ ق است. ناگفته نماند، در جنوب مسجد، شاهزاده علی قلی میرزا اعتضادالسلطنه پسر فتحعلی شاه در ۱۲۹۸ ق منزل داشت. منزل شاهزاده اعتضادالسلطنه دری به شبستان مسجد شیخ عبدالحسین داشت و بعد نیزبه شاهزاده عبد الصمد میرزا عزالدوله، برادر ناصرالدین شاه تعلق گرفت در سال های اخیر تخریب شده و تیمچه های سه گانه رحیمیه به جای آن ساخته شد که مرکز فروش فرش است. این مسجد و حوالی آن براساس آماری که در دوره ناصری از تهران گرفته شده به شخصی به نام نایب رجبعلی سپرده شده بود. جلوه های معماری این مسجد که در میان مساجد تهران قدمت دارد، در تاریخ ۱۱ بهمن ۱۳۳۶ با شماره ۱۳ در فهرست آثار تاریخی ایران به ثبت رسید. امروز بیشتر ترک ها در مسجد آذربایجانی ها [۳۲] ، در ایام مذهبی مانند دهه محرم روضه خوانی می کنند. سر در مسجد آذربایجانی ها نوشته شده است: در غره شهر محرم الحرام تعمیر شد به تاریخ ۱۳۶۳. السلطان بن السلطان ناصرالدین شاه قاجار اخلدالله ملکه و سلطانه.

در غرب مسجد، مدرسه قدیمی علوم دینی با وسعتی نسبتا زیاد با نام شیخ عبدالحسین قرار دارد که صحن آن به شیوه چهارایوانی ترتیب یافته و اتاق ها و غرفه های محل سکونت طلاب را در اطراف صحن ترتیب داده اند.

منبت بسیار عالی و ممتاز و کاشیکاری خشتی هفت رنگ خوش طرح و زیبای سر در مدرسه شیخ عبدالحسین از آثار هنری قابل توجه سده سیزدهم قمری به شمار می رود. [۳۳] ساختمان مدرسه شیخ عبدالحسین که هم زمان با مسجد ساخته شده است تا حدود زیادی وضع و اسلوب زمان گذشته خود را حفظ نموده است، همچنین کاشی کاری معرف و گره کاری برخی از پشت بغلهای طاق نماهای داخلی که متعلق به زمان ساختمان مدرسه است، بی نهایت زیبا و ارزنده است. سر در مدرسه و گوشواره های طرفین آن قدیمی و مزین به مقرنس گچ بری و کاشی معرق است، در چوبی مدرسه که دارای گنده کاری برجسته و کتیبه ای به خط نستعلیق است [۳۴] از نمونه های ممتاز نجاری قرن سیزدهم قمری به شمار می رود.دو بیت شعر بر کتیبه مدرسه به طرز بسیار زیبایی منبت کاری شده است: الاهی تا در رحمت گشوده زآسمان باشد گشاده این در عالی براین عالی مکان باشد این مدرسه به سبک مدرسه مروی تهران و مدرسه امام خمینی کاشان و مدرسه فیضیه قم است که دارای چهار ایوان بوده و دور تا دور حوزه، حجره هایی جهت اسکان طلاب می باشد و حیاط و حوض در وسط قرار گرفته است؛ از متولیان معاصر این مدرسه آیت الله سیدهادی خسروشاهی و آیت الله سید باقر خسروشاهی می باشد که جهت رونق و آسایش طلاب علوم دینی، فعالیت های لازم و بایسته ای انجام داده اند که از آن جمله می توان به ساخت کتابخانه امام صادق عليه اشاره کرد. [۳۵] کتابخانه امام صادق عليه در سال ۱۳۶۸ به همت سیدهادی خسروشاهی و همکاری و کمک عده ای از تجار متدین در مدرسه شیخ عبدالحسین تشکیل شد و این کتابخانه با عدم امکانات مالی، در سایه لطف و عنایت خدای متعال دارای حدود ۹۰۰۰ جلد کتاب در موضوعات مختلف دینی، علمی، ادبی و تاریخی که علاوه بر طلاب مدرسه، مورد استفاده علاقمندان به معارف اسلامی در بازار نیز می باشد. [۳۶] بعدها کتابخانه مذکور به همت و تدبیر سیدباقر خسروشاهی گسترش پیدا کرد و کتاب های بسیاری در زمینه الاهیات و علوم دینی تهیه گردید .

بررسی وقف نامه و موقوفات مسجد و مدرسه شیخ عبدالحسین

اسنادی که درباره مسائل مربوط به وقف نامه و موقوفات مسجد و مدرسه شیخ عبدالحسین به دست آمد، عبارت اند از: وصیت نامه شیخ عبدالحسین تهرانی و اصل وقف نامه املاک مادر امیرکبیر. هردو سند جزء استاد دیوان محاکمات وزارت امور خارجه در سازمان اسناد ملی ایران است.

خوشبختانه هر دو سند تصحیح و بازخوانی شده است و در مجله گنجینه اسناد، شماره ۱۰ و ۱۱، صفحات ۱۲۲ - ۱۰۷ منتشر شده است.

بررسی وقف نامه مادر امیرکبیر

وقف نامه در هجدهم شوال سال ۱۲۷۹ق. نوشته شده (۱۰ سال پیش از وفات شیخ عبدالحسین) و طی آن مادر امیرکبیر به تفصیل محل خرج درآمد دگان هایی را که سهم الارث او از ماترک امیر بوده مشخص کرده است. وقف نامه مادر امیر، نمایانگر موارد مصرف عایدات موقوفات در آن روزگار است. [۳۷] البته گفته شده است که وقف نامه ای نیز به تاریخ ۱۳۲۵ق. موجود است که تقریبا 40 سال بعد از وفات امیرکبیر نگاشته شده است که نگارنده علی رغم سعی و تلاش بسیار به آن دست نیافت. اطلاعاتی که از متن وقف نامه املاک مادر امیرکبیر به دست می آید، عبارت است از: ١. سیزده باب دکان واقع در راسته بازار جدید دارالخلافه تهران (محدوده پاچنار، سبزه میدان) را امیرنظام در زمان خود بنا کرده و گفته بود تا در سهم والده اش مقرر شود. امیر وصیت کرد که درآمدهای دکان های مادرش نیز به صورت مصالحه نامه به شیخ عبدالحسین تهرانی انتقال یابد. شیخ عبدالحسین نیز آنها را وقف کرد تا ثواب آن به روح مادر امیرنظام برسد و از منافع و اجاره آنها مخارج مسجدی که از ثلث امیرکبیر احداث شده بود، تأمین گردد.

متن وقف نامه

غرض از تحریر و ترقیم این کلمات واضحة الدلالات شرعية المبادی و الغايات آن است که چون سیزده باب دکاکین واقعه در راسته بازار جدید دارالخلافه تهران حفت بالامن والامان که مرحوم مبرور عليين آرامگاه میرزا تقی خان امیرنظام غفر الله له احداث نموده و در حال حیات خود بنا فرمودند از بابت سدس در حصه و سهم والده مکرمه معظمه ایشان برقرار شد و مدت زمانی متصرف شده و تصرف مالکانه در او می فرمودند و دکاکین مزبوره در محل خود معین و معلوم و مستغنی از تحدید و توصیف می باشد و در زمان وصیت رأي آن مخدره بر این قرار گرفت که قسم می شود موافق شریعت مطهره منافع این دكاكين حيا و میتا راجع و عاید خود ایشان شود لهذا در حال صحت نفس و برقرار بودن قوا و مشاعر به عقد صلح صحیح شرعی جمیع سیزده باب دکاکین مزبوره را منتقل فرمودند به جناب مستطاب شریعت مآب خاتم المجتهدین و قدوة الفقهاء البارعين مروج الشريعة و مشيد الملة سنام الشيعة العلام الفقام مرجع الاسلام مقتدى الانام ابوالارامل والأيتام ملجأالخواص و العوام آقاشیخ عبدالحسین تهرانی ادام الله ایام افاداته وافاضاته و بعد استقرارها بالصلح الصحيح الشرعي القطعی المذكور في ملكه دام ظله العالی وقف صحیح شرعی و حبس مخلد فرمودند جناب مستطاب شریعت مآب معظم اليه جميع سیزده باب دکاکین مزبوره را بر والدہ مرحوم امیر في حال حياتها و بر کافه و عامه شیعیان اثنی عشریه بعد مماتها و برادر والده که مستی به دایی ملک و اعقاب او به تفصیل ذیل که جناب مستطاب شیخ معظم دام ظله منافع املاک بعد از وضع اخراجات لازمه اعیان موقوفه بعد ممات ها اخذو قبض فرموده و به مصارف مقرره مفصله مشروحه صرف نمایند و ثواب او را عاید روح والده و اموات او فرموده منافع را بعد از وضع اخراجات ده قسمت نمایند حق التولیه یک عشر به جهت خادم و چراغچی مسجد که در جنب همین بازار جناب شریعتمدار از ثلث مرحوم امیر آن مسجد را بنا فرموده دو محشر به جهت روشنایی و بوریای همین مسجد جدید دو قشر روضه خوانی تمام سال در روزها و شبهای جمعه و دهه عاشورا و دهه ماه صفر و ایام ماه مبارک رمضان سه محشر به جهت خریدن قران و کتب حدیث وادعیه و روضه یک عشر. [۳۸] ۲. متولی سیزده مغازه مادر امیرکبیر است و بعد از وفاتش، شیخ عبدالحسین تهرانی است و بعد از ایشان متولی، پسر ارشد شیخ عبدالحسین نس” بعد نسل با نظارت برادر شیخ عبدالحسین، شیخ محمد سابق الالقاب و ولد ذکور ارشد ایشان نس؟ بعد نسل.

متن وقف نامه

مادام الحيوة اعيان موقوفه در دست خود والده دامت عفتها می باشد و امور او راجع به ایشان است و بعد از وفاتش متولی اعیان موقوفه از دکاکین و آسیاب، سرکار شریعت مدار معظم آقا شیخ عبدالحسین ادام الله ایام افاداته می باشد و بعد از آن جناب مستطاب تولیت و نظارت به نحو مزبور در ذیل است. تولیت بعد از آن جناب از برای ولد ذكور اكبر ارشد ایشان نس” بعد نسل و بطنأ بعد بطن می باشد به نظارت و صواب دید اخ اکرم جناب مستطاب شیخ معظم اليه جناب آقا شیخ محمد سابق الالقاب و ولد ذكور اكبر ارشد ایشان نسلابعد نسل [۳۹] ٣.وقف نامه در سال ۱۲۷۹ق، ۱۰ سال قبل از وفات شیخ عبدالحسین تهرانی تنظیم گردید.

متن وقف نامه

و صیغه وقف با رعایت جميع شرایط و ارکان و آداب مقرره در شریعت مطهره بر جميع مراتب مسطوره من البدو الى الختم جاری و واقع گردیده به تاریخ هیجدهم شهر شوال المکرم من شهور سنه۱۲۷۶.

[۴۰]


٤.اینکه وقف نامه مادر امیرکبیر در ایران تنظیم شده با عراق، معلوم نیست اما وصیت نامه شیخ عبدالحسین تهرانی قطعا در عراق و به احتمال بسیار قوی در کاظمین تنظیم و نگاشته شده است.

5. شهود وقف نامه عبارت اند از:| الف) محمد باقر الحسینی. در حاشیه وقف نامه چنین آمده است:مضمون متن صحیح است از ابتدا تا انتها اقل السادات اطلاع دارم و حضور داشتم خلافی ندارد». سپس مهر کرده است و مهر مربع شکل بوده و نقش آن، این است: «محمدباقر الحسینی».

ب) عبدالحسین چاووش. در حاشیه وقف نامه چنین آمده است: «اناشاهد على ذلك. حاجی عبدالحسین چاووش» . سپس مهر کرده است و مهرمربع شکل بوده و نقش آن، این است:عبده عبدالحسین». .

پ) علی گلپایگانی. در حاشیه وقف نامه چنین آمده است: «بسم الله خير الاسماء. تمام ما زبر في الورقية صحيح لا شبهة فيه. العبد الجاني علىگلپایگانی». سپس مهر کرده است و مهر بیضی شکل بوده و نقش آن، این است: «عبده الراجی علی بن محمد».

ت) (حسن ؟]. در حاشیه وقف نامه چنین آمده است: «بسم الله تعالى. قد وقع جميع مازبرو شرح فيه لدى وانا العبد الآبق التاجي». سپس مهر کرده است و مهر بیضی شکل بوده و نقش آن، این است: «عبده الزاجی... أحسن؟»..يخها

ث) محمد يوسف . در حاشیه وقف نامه چنین آمده است: «بسم الله تعالى صح ما في الورقية بتمامها حرره الاقل محمد يوسف الاسترآبادی في ۱۰ شوال ۱۳۷۲). سپس مهر کرده است و مهر بیضی شکل بوده و نقش آن، این است: «عبده محمد يوسف» [۴۱] از تاریخ ۱۹ شوال ۱۲۷۹ ق معلوم می شود که در زمان نگارش وقف نامه، مرحوم محمد یوسف حضور نداشته است؛ زیرا همان طور که گذشت وقف نامه در ۱۸ شوال ۱۲۷۹ نگاشته شده است.

ج) علی اکبر قمی. ایشان ۱۰ سال بعد؛ یعنی در ۲۰ رمضان ۱۳۸۹ق، از شهود وصیت نامه شیخ العراقین بوده است. در حاشیه وقف نامه چنین آمده است: «اقرت و اعترفت بالوقفية كما زبر وسطر لدى الاقل الاحقر على اكبر القمي». مهروی بیضی شکل بوده و نقش آن عبارت است از: «افوض امرى الى الله عبده على اكبر». [۴۲] در حاشیه وصیت نامه چنین آمده است: «نعم قد سمعت منه اعلى الله مقامه كما زبر وسطرو انا الاقل الاحقر على اكبر القمي». [۴۳] وقف نامه مادر امیرکبیر [۴۴]

تصویر

ب. بررسی وصیت نامه شیخ عبدالحسین متن وصیت نامه شيخ العراقين نشان دهنده توجه وی به تأمین منابع اطلاعاتی طلاب علوم دین است. وضع کتب به جا مانده از شیخ عبدالحسین در وصیت نامه او روشن شده است. [۴۵] ۱. تولیت مسجد و مدرسه شیخ عبدالحسین در تهران، به دو فرزندش (شیخ علی و شیخ مهدی) واگذار شد.متن وصیت و نظر به آنکه سر کار موصی از ثلث رحمت و غفران پناه میرزا تقی خان امیرنظام مسجد و مدرسه در دارالخلافه طهران احداث و وقف فرمودند آن را و تولیت آنها مادام الحيوه با خود ایشان بوده مقرر فرمودند که تولیت آنها بعد از وفات ایشان با جنابان مستطابان و صیان معزى اليهما نسلابعد نسل. [۴۶] ۲. نظارت بر اموری که در تهران است، به برادر شیخ عبدالحسین (شیخ محمد) واگذار گردید، متن وصیت چنین است:و ناظر اموری که در دارالخلافه دارند جناب مستطاب شریعت مآب افادت و افاضت نصاب فائل و کمالات اکتساب محامد انتساب خلاصة الفضلاء العظام و نخبة العلماء الاعلام، علامه فقامه، مقتدى الانام آقای آقا شیخ محمد زید فضله العالی برادر مکرم ایشان می باشد. [۴۷] جالب آنکه شهود وصیت نامه شیخ عبدالحسین تهرانی، شش نفر (آقا اسدالله، میرزا محمدباقر سلماسی، حاج میرزا علی نقی طباطبایی، علی اکبر القمی، آقاسیدابراهیم، شیخ زین العابدين مازندرانی) بوده اند و نقش مهر آنها دراصل وصیت نامه وجود دارد اما برادر شیخ عبدالحسین (شیخ محمد) از شهود نیست.

به احتمال قوی موقع تنظیم وصیت نامه در عراق حاضر نبوده است و الا در چنین امر مهمی شرکت می کرد. شاید در تهران بوده و امور مربوط به مدرسه و مسجد را عهده دار بوده است.

اینک که سال ۱۳۹۷ ش است، تغییر و تحولات بسیاری به وجود آمده است:

الف) در وصیت نامه به صراحت تولیت مسجد و مدرسه به دو فرزند ایشان (شیخ علی و شیخ مهدی) نس؟ بعد نسل واگذار شده بود، اما هم اکنون از نوادگان شیخ عبدالحسین تهرانی خبری نیست! سید باقر خسروشاهی دراین باره می گوید:حوالی سال ۱۳۳۵ ش شخصی بود که از احفاد شيخ العراقين و صاحب جواهر مشترک بود با نام على جواهر کلام و در مدرسه رفت و آمد داشت و متولی بود.

ایشان وابسته به طاغوت بود. در زمان تولیت وی این مدرسه به خوابگاه دانشجویان دانشگاه تبدیل شده بود و گاهی دانشجویانی که می خواستند فارغ التحصیل شوند،حجره شان را به دانشجویان جدیدالورود به دوهزار تومان می فروختند [۴۸] ب) طبق وقف نامه متولی سیزده مغازه پسر ارشد شیخ عبدالحسین نس؟ بعد نسل با نظارت برادر شیخ عبدالحسین، شیخ محمد سابق الالقاب و ولد ذکور ارشد ایشان نس” بعد نسل است اما اینکه سیزده مغازه دقيقا الآن در کجای بازار تهران قرار گرفته و کمیت و کیفیت آنها چگونه است، معلوم نیست مضاف بر اینکه از نوادگان شیخ عبدالحسین و همچنین نوادگان برادرش خبری نداریم .

روانستان از کارمندان قدیمی حوزه شیخ عبدالحسین می گوید:این مدرسه زمانی که من آمدم ۴۶ موقوفه داشت و الآن ۹۷ مغازه شده است. البته موقوفات این مدرسه زیاد است و متأسفانه در طول زمان به حق و ناحق به ملکیت دیگران در آمده است، مثلا مغازه های کنار امامزاده زید از موقوفات حوزه شیخ عبدالحسین است. [۴۹]

تصویر
تصویر

نقش کاسه بشقاب ، مسجد و مدرسه شیخ عبدالحسین [۵۰]

مسجد و مدرسه شیخ عبدالحسین مکانی جهت جنبش وتحركات سیاسی - اجتماعی

به گواه تاریخ، مسجد شیخ عبدالحسین در برخی از تحرکات اجتماعی نقش داشته است.

مدرسه شیخ عبدالحسین نیز چون بسیاری از دیگر مدارس آن روز تهران در مبارزات مشروطه خواهی پایگاه و پناهگاه مجاهدان بوده و در واقعه شاه که به تحریک امام جمعه و عین الدوله قصد نابودی روحانیون مشروطه خواه را داشتند، آقا سید احمد طباطبایی به این مدرسه پناهنده شد [۵۱] [۵۲] در کتاب تاریخ هیجده ساله آذربایجان چنین آمده است:در تهران کسانی همچون مستشارالدوله و ممتاز الدوله و حاجی محتشم السلطنه و دیگران به ایستادگی برخاستند.

ملایان به میان افتاده باز در مسجد شیخ عبدالحسین به نام روضه خوانی چادر افراشتند. وثوق الدوله فرستاد شبانه چادر را خوابانیده و به نام حکومت نظامی از گرد آمدن مردم جلو گرفت. مستشارالدوله و همراهانش را دستگیر ساخته به کاشان فرستاد و میرزا حسین خان صبا نویسنده روزنامه ستاره ایران را با چند تنی به قزوین روانه گردانید.

بدین سان از آشوب جلو گرفت، ولی چاره به ناخشنودی مردم نتوانست [۵۳] روانستان درباره اهمیت حوزه شیخ عبدالحسین می گوید: مرحوم مطهری و بهشتی و خرم آبادی و گاهی اوقات مقام معظم رهبری وهاشمی رفسنجانی در روزهای چهارشنبه در این حوزه جلسه داشتند و برای حوزه های علمیه تصمیم گیری می کردند. [۵۴] از جمله مهم ترین بزرگداشتی که در این مسجد برگزار شد مراسم ختم ستارخان، سردار ملی است. از دیگر بزرگداشت های برگزارشده در این مسجد، گرامیداشت مردم مسلمان لبنان به مناسبت حمله وحشیانه اسرائیل به جنوب این کشور بود که با بزرگداشت شهدای قم و تبریز در روز پنج شنبه ۱۳۰۷ / ۱ / ۱۰ هم زمان بود. از متولیان و مدرسان معروف مدرسه شیخ عبدالحسین می توان این افراد را نام برد:

۱) آقا میرزا علی اکبر اردکانی یزدی معروف به حکمی (۱۳۵۶ق)؛ [۵۵] ۲) محمدحسن بن جعفر قمی؛ [۵۶] ۳) سیدهادی خسروشاهی؛

4) عباسعلی اسلامی؛

۵) سید باقر خسروشاهی؛

6) عزیزالله عطاردی. [۵۷]

بررسی تاریخ احداث و تجدید بنای مدرسه و مسجد شیخ عبدالحسین

کتیبه ها و نوشته هایی در مسجد و مدرسه شیخ عبدالحسین وجود دارد که دلالت می کند بر اینکه تاریخ اتمام شبستان، حیاط ، اتاق ها و ... متفاوت بوده است و همگی در تاریخ واحدی پایان نرسیده است. تاریخ هایی که در کتیبه ها آمده، عبارتند از:

۱) بعد از درب ورودی اصلی حوزه، در کتیبه ای که در سمت چپ وجود دارد، نوشته شده است: «به سعی و اهتمام سرکار صاحب معظم آقا یوسف ۱۲۸۱»؛ [۵۸] یعنی 5 سال قبل از وفات شیخ عبدالحسین.

۲) درب منبت ارزشمند قدیمی در حوزه وجود دارد که به خاطر قدمت آن، روی درب را شیشه گرفته و آن را به دیوار متصل کرده اند، به طوری که پشت درب قابل مشاهده نمی باشد، اما بر روی درب که قابل رؤیت است کتیبه هایی با خط نستعلیق و به صورت برجسته نوشته شده: «قال النبي : انا مدينة العلم وعلى بابها ۱۲۷۹ به فرمایش آقا یوسف عمل استاد صورت اتمام پذیرفت نوروز طهرانی ۱۲۷۹»؛ ۷ سال بعد از این تاریخ، شیخ العراقين از دنیا رفته است.

۳) آقای سید هادی قدس حسینی از اعضای هیأت امنایمسجد آذربایجانی ها می گوید:والدش از سال ۱۳۱۸ش در مسجد آذربایجانیها خدمت کرده است. مسجد زمستانه ۱۲۸۵ق احداث گردید که الان هم مراسمات مذهبی در آنجا برقرار است و مسجد تابستانه در ۱۲۵۲ق. البته محرابی که داخل آن است در سال ۱۳۹۵ توسط مرحوم اسکویی تجدید بنا شده است. [۵۹] 4) سردرب مسجد آذربایجانیها نوشته شده است:در غره شهر محرم الحرام تعمیر شد به تاریخ ۱۳۶۳. السلطان بن السلطان ناصرالدین شاه قاجار اخلدالله ملکه و سلطانه.

ه) این مسجد دارای دو شبستان، یکی شبستان گرم خانه و دیگری شبستانی پشت به قبله است. بر بالای سردر ورودی مسجد کتیبه قرآنی شامل آیه مبارکه «إمایع مساجد الله» [۶۰] به خط ثلث به خشت کاشی لاجوردی نگاشته شده است و در انتهای کتیبه مزبور این عبارت دیده می شود: «رقم حسین قوللر آقاسی و ثلث مرحوم میرزا تقی خانی امیرنظام و به سعی مرحوم آشیخ عبدالحسین اتمام پذیرفت، سنه ۱۲۷۰».


6) حاشیه زیلوهای شبستان زمستانی حاوی تاریخ ۱۲۷۸ ق و کتیبه شبستان بزرگ جنوبی و محراب آن دارای تاریخ ۱۲۸۵ ق است. [۶۱] ۷) کتیبه داخل حوزه: «به همت حضرت آیت الله خسروشاهی این بنا در تاریخ ۱۳۶۸ و ۱۳۶۹۹ شمسی جدید بنا گردید» . حوزه علمیه شیخ عبدالحسین بعد از قتل امیرکبیر و توسط شیخ عبدالحسین ساخته شده است و با توجه به اینکه قتل امیرکبیر در سال ۱۲۳۰ق و مرگ شیخ عبدالحسین در سال ۱۲۸۹ ق بوده است، می توان گفت که مدرسه بین دو تاریخ مذکور ساخته شده است. دو دسته کتیبه وجود دارد؛ کتیبه هایی که تاریخ آنها قبل از وفات شیخ العراقين است و کتیبه هایی که به بعد از وفات تعلق دارند.

الف) کتیبه های قبل از وفات: ۱۲۵۲ق، ۱۲۷۰ق، ۱۲۷۸ق، ۱۲۷۹ق، ۱۲۸۱ق، ۱۲۸۵ق.

ب) کتیبه های بعد از وفات: ۱۳۹۳ق، ۱۳۹۵ق، ۱۳۶۸ش.با دقت در کتیبه ها متوجه می شویم که بعد از قتل امیرکبیر، شیخ عبدالحسین طبق وصیت اقدام به احداث مسجد و مدرسه کرده است اما قسمتهای مختلف مسجد و مدرسه در سال های متفاوتی ساخته شده است؛ زیرا که پروژه عظیمی بوده و مشکلاتی مانند خرید زمین های اطراف و ... وجود داشته است و از طرفی شیخ عبدالحسین به عنوان نماینده ناصرالدین شاه جهت بازسازی عتبات عالیات در ۱۰ سال (تقریبا) پایانی عمر به عراق رفته بود. کتیبه هایی نیز که متعلق به بعد از وفات شیخ عبدالحسین است، مربوط به بازسازی و ساخت و سازهای جدید است که با صلاحدید متولیان جدید صورت گرفته است؛ مانند ساختن مسجدی جدید در داخل حوزه شیخ عبدالحسین. این مسجد در سال ۱۳۶۸ ش توسط سیدهادی خسروشاهی جهت اقامه نماز طلاب احداث گردید.

آیا مدرسه و کتابخانه در عراق از ثلث اموال امیرکبیر بود؟

شیخ العراقین در ایجاد حوزه و مدرسه علمیه اهتمام و سعی وافری داشته است از جمله فعالیت ایشان در این زمینه تأسیس مدرسه صدر در کربلا است که تا سالیان متمادی مرکز علم وعالم پروری بوده است و بعدها در اثر توسعه حرم تخریب گردیده است. به نظر حامد رضایی از محققان حوزه علمیه قم، شیخ العراقين مدرسه ای نیز در نجف اشرف بنا نمود. [۶۲] وی در اثر خویش چنین نگاشته است: یکی از اقدامات جناب شیخ، تأسیس مدرسه شيخ العراقین در نجف است که چنین گفته اند: مدرسه شيخ العراقين، بانی ان ناصرالدین شاه قاجار بود. چون به دستور شیخ العراقین تهرانی مشهور بنا شده بود، از این رو مدرسه شيخ العراقين می گفتند. این مدرسه مانند عنقای مغرب، نامش هست و نشانش نیست. گویا صورت وقف بودنش مانند عقاید مردم این زمان ثابت نبود. از این جهت ملک خاصه برخی شده است. [۶۳] شیخ دارای کتابخانه شخصی در کربلا بوده است که کتابخانه به علت داشتن نسخه های نفیس، شهرت داشت. [۶۴] آن را وقف بر طلاب نمود و در طول سالیان متمادی طلاب و اهل علم از آن استفاده نموده اند. چنان که آقابزرگ تهرانی و سید محسن امین عاملی در اعیان الشیعه از وجود کتاب های نفیس در این کتابخانه گزارش داده اند. در رساله موقوفات ایرانیان در عراق نوشته شده است: در تهران کتابخانه خوبی برای خود فراهم کرده بود و هنگامی که به عراق آمد، بسیاری از آن کتاب ها را آورد و با بذل اموال کثیر، نسخه های نفیسی را بااستنساخ و با خرید به آنها افزود تا آنجا که در عراق کتابخانه ای مهم تر از کتابخانه او نبود و همه آن کتابخانه را به طلاب و دانشمندانی که بتوانند از آن کتاب ها استفاده کنند، وقف نمود و تولیت آن را با اولاد خود قرار داد. [۶۵] در جست و جوی کتابخانه ای و میدانی به این نتیجه رسیدم که مسجد و حوزه علمیه شیخ عبدالحسین، واقع در بازار پاچنار تهران، قطعا از ثلث و ماترک امیرکبیر بوده است اما اینکه کتابخانه عظیم و مدارس علمیه ای که در عراق احداث کرده، تأمین منابع مالی آن چگونه بوده است، از منابع تاریخی و اسنادی که به دست آمد، چیزی معلوم نیست. احتمال دارد که بعد از آنکه شیخ عبدالحسین به عراق هجرت کرد، از اموال امیرکبیر نزدش باقی مانده باشد و با همان در عراق حوزه و کتابخانه تأسیس کرده باشد.

نتیجه

مسجد و حوزه علمیه شیخ عبدالحسین که از ثلث اموال امیرکبیر و به دست توانای آیت الله شیخ عبدالحسین تهرانی ساخته شده است، بیش از ۱۵۰ سال است که وقف بر عامه مردم و به ویژه طلاب است. برکات و ثمرات دنیوی آن متعلق بر مردم و باقیات الصالحات آن برای بانی و واقف است و اصولا این از ویژگی های وقف است. این مسجد و مدرسه ادوار تاریخی مختلفی از انقلاب مشروطیت، انقلاب اسلامی و دوره حاضر را پشت سر گذاشته است، واکاوی و موشکافی در هر برهه ای بیانگر آن است که همواره منشأ خدمات بسیاری بوده است و در عصر قاجار و دوره پهلوی اول و دوم همچنان به حیات علمی خود ادامه داده است.

در حوزه شیخ عبدالحسین از زمان تأسیس آن تاکنون، علما و دانشمندان بسیاری پرورش یافته که به جامعه خدمات گران بهایی را انجام داده اند. همچنین مسجد و حوزه شیخ عبدالحسین به علت قرار گرفتن در بازار تهران، یکی از مراکزی بوده که در تحرکات سیاسی - اجتماعی شهر تهران و حتی کشور نقش داشته است.


منابع و مآخذ

کتاب ها

1. قرآن کریم

۲. آدمیت، فریدون ، امیرکبیر و ایران، تهران ، خوارزمی، ۱۳۶۲، چ هفتم

٣. آقابزرگ تهرانی، محمد محسن ، طبقات أعلام الشيعة، بیروت، دار إحياء التراث العربی، ۱۶۳۰ ق.

4. اعتمادالسلطنه، محمدحسن ، چهل سال تاریخ ایران، تصحيح ایرج افشار، تهران ، اساطیر،۱۳۷۶، چ دوم

5. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، بیروت، دار التعارف ، ۱۴۰۹ق.

6. انوری، حسن ، فرهنگ بزرگ سخن، تهران ، نشر سخن، ۱۳۸۲، چ دوم .

7. بامداد، مهدی ، تاریخ رجال ایران (قرون ۱۲، ۱۳ ،۱۶ )، تهران ، کتابفروشی زوار، ۱۳۶۷.

۸ تهرانی (شیخ العراقين)، عبدالحسين بن على، پاسخ تهرانی به داماد رمکاتبه ای فقهی بین سید صالحداماد عرب تهرانی وشیخ العراقين)، تصحیح وتعليق على قنبریان ، تهران ، صبا، ۱۳۹۳.

9. جرفادقانی، م، علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، قم، معارف اسلامی ، ۱۳۹۶

۱۰. حیدری ، امیرحسین ، حوزه تهران، تهران، امیرکبیر، ۱۳۹۰

۱۱. رضایی، حامد ، شیخ العراقين، قم، بهار دلها، ۱۳۹۵.

۱۲. شهری باف ، جعفر، تهران قدیم، تهران ، معین، ۱۳۸۳، چ چهارم.

۱۳. شهیدی، حسین ، سرگذشت ، تهران ، راه مانا، ۱۳۸۳.

14. صدر، حسن ، تكملة أمل الآمل، بیروت، دار المورخ العربي ، ۱۶۰۹ ق.

15. عضدالملک، علیرضا، سفرنامه عضدالملک به عتبات ، تصحيح حسن مرسلوند، تهران ، مؤسسه پژوهشی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۰.

16. قمی، عباس ، الفوائد الرضوية في احوال علماء المذهب الجعفريه ، قم، بوستان کتاب ، ۱۳۸۵.

۱۷. ، الکنی و الالقاب ، تهران، مكتبة الصدر، ۱۳۶۸، چ پنجم.

۱۸. قیصری، داوود ، شرح فصوص الحکم قیصری، تصحیح سید جلال الدین آشتیانی ، تهران ،انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵.

۱۹. کرمانی، حاجیه خانم علويه، روزنامه سفرحج عتبات عالیات و دربار ناصری، تصحیح رسول جعفریان ، قم ، مورخ، ۱۳۸۹.

۲۰. کسروی ، احمد، تاریخ هیجده ساله آذربایجان، بازمانده تاریخ مشروطه ایران ، تهران ، امیرکبیر،۱۳۸۶، چ سیزدهم.

۲۱. معین الفقرا، احمد بن محمود ، تاریخ ملازاده در ذکر مزارات بخارا، تصحیح احمد گلچین معانی ،تهران ، مرکز مطالعات ایرانی ، تهران ، ۱۳۷۰، چ دوم.

۲۲. مگی ، حسین ، زندگانی میرزا تقی خان امیرکبیر، بازار بین الحرمین، انتشارات ایران، چاپخانه محمدعلی علمی، ۱۳۶۶، چ هفتم .

۲۳. ملایری ، محمد مهدی ، تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی، تهران ،توس، ۱۳۷۹.

۲4. ناصرالشریعه ، محمدحسین، تاریخ قم ياحريم مطهربانوی عالیقدر اهل بیت عصمت و طهارت حضرت فاطمه معصومه عل ، تهران ، رهنمون ، ۱۳۸۳.

۲۵. نوری ، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسة آل البيت عليه ، ۱۴۰۸ق.

۲6. واعظ طهرانی کجوری، محمد باقر، روح و ریحان، قم، دار الحديث ، ۱۳۸۲.


مقاله ها

1. استادی ، رضا، «شیخ العراقین و کتاب اسرار الصلاة» ، آینه پژوهش، ش ۱۲۹، ص ۶۹ - ۱، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۹۰

٢. انصاری قمی، محمدرضا، «موقوفات ایرانیان در عراق) ، وقف میراث جاويدان، ش ۷، ص۹۸ -۱۸، تهران، سازمان اوقاف و امور خیریه، ۱۳۷۳.

٣. بمانیان، محمدرضا، کورش مؤمنی و حسین سلطان زاده، «بررسی نوآوری و تحولات تزئینات ونقوش کاشی کاری مسجد – مدرسه های دوره قاجار» ، نگره، ش ۱۸، ص۳۵ - ۶۷ ، تهران ،دانشگاه شاهد، ۱۳۹۰ .

4.عطاردی، عزیزالله ، فصلنامه محفل، (مصاحبه با استاد و پژوهشگر نستوه حاج شیخ عزیزالله عطاردی، معاونت پژوهش حوزه علمیه استان تهران ، ش ۶، ص 6 -5، تهران، ۱۳۹۰

ه. گیلانی ، مرتضی ، «مدارس نجف و زندگی طلبگی»، پیام بهارستان ، تصحیح رسول جعفریان، ش۸، ص ۹۶۲ - ۹۲۱، تهران ، کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، ۱۳۸۹.

6. منظور الاجداد، سید محمدحسین ، «گزیده اسناد»، گنجینه اسناد، ش۱۰ و ۱۱، ص ۱۲۲ - ۱۰۷،تهران، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، ۱۳۷۲.

٧. میرمحمدصادقی، سید سعید، «مسجد شیخ عبدالحسین تهرانی»، مسجد، ش۲۵، ص 66 -۷۵،تهران ، بینا، ۱۳۷۵.

مصاحبه ها

1. قنبریان ، علی ، با ابراهیم روانستان ، ۱۳۹۶.

۲. ، با سید هادی قدس حسینی، ۱۳۹4/ ۰۲ / ۰۳

3. ، با سید باقرخسروشاهی، ۱۳۹4.

4. ، گفتگوی حضرت آیت الله سید هادی خسروشاهی با علماء الأزهر، تهران ، صبا، ۱۳۹۶.

سایت ها

1.www.shabestan.ir

2 .www.mehrnews.com


3.www.hawzah.net.ir

پانویس

  1. دانشجوی دکتری دانشگاه تهران.ghanbarian.howzeh@yahoo.com
  2. تهرانی، عبدالحسین، پاسخ تهرانی به داماد، ص ۱۲.
  3. جرفادقانی، م.، علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ص ۲۹۵-۲۹۶.
  4. آنچه در القاب عصر اخیر در ایران و عراق به کار می رفته از قبیل امیرالعراقين، شيخ العراقين، سيد العراقين و مانند آن مراد از عراقین در عراق؛ یعنی عراق عجم و عراق عرب بوده است. (ملایری، محمدمهدی ، تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی، ج ۲، ص ۷۸) تهرانی از زمان محمدشاه قاجار تا
  5. قمی، عباس، الکنی و الالقاب، ج ۲، ص ۳۹۸ - ۳۹۷.
  6. قمی، عباس، الفوائد الرضوية في احوال علماء المذهب الجعفرية ، ج ۱، ص ۳۸۵ - ۱۳۸۶
  7. نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۳، ص ۳۹۷.
  8. عضدالملک، علیرضا، سفرنامه عضد الملک به عتبات، ص ۱۲۷ - ۱۲۶.
  9. سید جلال الدين آشتیانی، شخص مذکور را حاج میرزا محمود و مرثیه خوانی را در صبح جمعه میداند نه پنج شنبه؛ نص کلام آشتیانی چنین است: «مرحوم آقای حاج میرزا محمود، تاجر قزوینی که شخصی فاضل و از تجار به نام بود، هر جمعه ها مجلس روضه برپا می نمود و منزل او مجمع فضلا و علمای تهران و محل بحث و مناظره علما بود و گویا در همین مجالس و منزل بود، شیخ عبدالحسین تهرانی، داماد صاحب جواهر شناخته شد و مرحوم امیرنظام میرزا تقی خان امیرکبیر اعلى الله مقامه مقدم این عالم بزرگ را که با فقر شدید دست و پنجه نرم می کرد، گرامی داشت». (قیصری، داوود، شرح فصوص الحکم، ص 440 حاشیه آقاجلال آشتیانی).
  10. گویا همین شیخ عبدالحسین است که وکیل و وصی امیرکبیر بوده است.
  11. مکی، حسین، زندگانی میرزا تقی خان امیرکبیر، ص ۶۲۵ - 4۲۳.
  12. مصاحبه با آقای ابراهیم روانستان ، ۱۳۹4ش. مصاحبه کننده: قنبریان، علی.
  13. برادر کوچکتر امیرکبیر، وزيرنظام نام داشت.
  14. ادمیت، فریدون ، امیرکبیر و ایران، ص ۳4۳.
  15. بامداد، مهدی، تاریخ رجال ایران، ج ۲، ص ۲44؛ به نقل از استادی، رضا، شیخ العراقين وكتاب اسرار الصلاة، ص43.
  16. تهرانی، عبدالحسین، پاسخ تهرانی به داماد، ص ۱۲.
  17. ایشان امامت مسجد امامزاده سیدولی را داشته است. شهری باف، جعفر، تهران قدیم، ج ۲، ص ۳۷)
  18. صدر، حسن، تكملة أمل الآمل، ج ۳، ص ۲۲۸.
  19. شهیدی، حسین، سرگذشت تهران، ص ۳۹۷.
  20. در کتاب سیاستگران دوره قاجاریه صفحه ۲ پیرامون نام این مسجد چنین آمده است: «مرحوم آقاسید محمد بهبهانی که از ملازمان شیخ عبدالحسین شیخ العراقین بود و در سن نود سالگی فوت شد از قول مرحوم شیخ عبدالحسین حکایت می کرد که میرزا آقاخان صدراعظم اصرار زیاد داشت که من این مسجد و مدرسه را به اسم او بکنم و یا لااقل اسم امیر را بر آنها نگذارم. من هم برای رضای خاطر او، آنها را به اسم خودم خواندم آن وقت میرزا آقاخان اصرار کرد مدرسه ای را که در کربلای معلی وصل به در سلطانی نیز از ثلث میرزا تقی خان ساخته ام به اسم او بکنم برای اینکه از شر او خلاص بشوم اسم آنجا رامدرسه صدر گذاشتم».
  21. جعفر شهری باف در کتاب تهران قدیم، ج ۲، ص ۳۷، یکی از آثاری که از امیرکبیر باقیمانده را مسجدامیرنظام» معرفی میکند که ظاهرا همان مسجد شیخ عبدالحسین (آذربایجانیها) است .
  22. آذربایجان صحیح است نه آذربائیجان . (حسن انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ج ۱، ص ۷۱)
  23. آدمیت، فریدون ، امیرکبیر و ایران، ص ۳۶۳.
  24. بامداد، مهدی، تاریخ رجال ایران (قرون ۱۲ ،۱۳۰۱۶)، ج ۲، ص ۲۶۶؛ به نقل از: شهیدی، حسین، سرگذشت تهران، ص ۱۳۰ - ۱۲۹.
  25. قنبریان، علی، گفتگوی حضرت آیت الله سیدهادی خسروشاهی با علماء الأزهر، ص ۱۰ - ۷.
  26. إعتمادالسلطنه، محمد حسن خان، چهل سال تاریخ ایران، ج ۱، ص ۱۸۹ - ۱۸۸.
  27. واعظ طهرانی کجوری، محمدباقر، روح و ریحان، ج 4، ص ۳۲۷.
  28. برخی گویند که خانه فوق را امیرکبیر به اعتضادالسلطنه بخشیده بود. (مگی، حسین، زندگانی میرزاتقی خان امیرکبیر، ص ۵۵۹ - ۵۵۸).
  29. مصاحبه با آقای سیدهادی قدس حسینی، ۱۳۹۶/ ۰۲ /۰۳ ، مصاحبه کننده: قنبریان، علی.
  30. بر بالای سردر ورودی مسجد کتیبه قرآنی شامل آیه مبارکه «إنما يغمر مساجد الله» (توبه: ۱۸/ ۹ ) به خط ثلث به خشت کاشی لاجوردی نگاشته شده است و در انتهای کتیبه مزبور این عبارت دیده میشود:رقم حسین قوللر آقاسی و ثلث مرحوم میرزا تقی خان امیرنظام و به سعی مرحوم آشیخ عبدالحسین اتمام پذیرفت، سنه ۱۲۷۰).
  31. بامداد، مهدی، تاریخ رجال ایران (قرون ۱۶۱۲ ،۱۳۰)، ج ۲، ص ۲۶۶؛ به نقل از: شهیدی، حسین، سرگذشت تهران، ص ۱۳۰ - ۱۲۹.
  32. مقصود همان مسجد شیخ عبدالحسین تهرانی است.
  33. بامداد، مهدی، تاریخ رجال ایران (قرون ۱۲ ،۱۳۰۱۶)، ج ۲، ص ۲۶۶؛ به نقل از: شهیدی، حسین، سرگذشت تهران، ص ۱۳۰ - ۱۲۹.
  34. مطابق کتیبه هایی که با خط نستعلیق و به صورت برجسته نوشته شده، این درب به سال ۱۲۷۹ ق به فرمایش آقا یوسف و به وسیله استاد نوروز تهرانی ساخته شده است.
  35. تهرانی، عبدالحسین، پاسخ تهرانی به داماد، ص ۲۹.
  36. قنبریان، علی، گفتگوی حضرت آیت الله سیدهادی خسروشاهی با علماء الأزهر، ص ۷.
  37. منظور الاجداد، سید محمد حسین ، گزیده استاد، ص ۱۰۷.
  38. همان.
  39. همان.
  40. همان.
  41. همان، ص ۱۰۹.
  42. همان.
  43. همان، ص ۱۱۰.
  44. همان، ص ۱۰۹.
  45. همان، ص ۱۰۷.
  46. همان، ص ۱۱۰.
  47. همان. در وصیت نامه آمده، «ناظر اموری که در دارالخلافه دارند» به عهده شیخ محمد برادر شیخ عبدالحسین است. قدر متیقن «امور در دارالخلافه» شامل حوزه و مسجد می شود اما اینکه موارد دیگری غیر از آن دو هم هست یا نه، چیزی از وصیت نامه به دست نمی آید. نکته دیگر اینکه، «نظارت»غیرازتولیت» است اما آقای محمدباقر واعظ طهرانی کجوری در کتاب روح و ریحان، ج4، ص ۳۲۷ تولیت را متعلق به برادر شیخ عبدالحسین میداند: «و از وقتی که آن مدرسه و مسجد را بنا فرمودند تولیت و رسیدگی به امور لازمه را با امامت مستقله تفویض و واگذار فرمودند به برادر بزرگوار خود جناب مستطاب ، عالم فاضل و مدقق کامل، ملاذ الأيتام والأرملة، الاعز الامجد، الاخ المواسي لاخيه، المؤيد الأسعد، الشیخ محمد، زاد الله فضله وكرفی علماء الفرقة الناجية مثله» .
  48. مصاحبه با سید باقر خسروشاهی، ۱۳۹4ش، مصاحبه کننده: قنبریان، على؛http : / / hawzah . net.
  49. مصاحبه با ابراهیم روانستان ، ۱۳۹۶ ش، مصاحبه کننده: قنبریان، علی.
  50. بمانیان، محمدرضا، کورش مؤمنی و حسین سلطان زاده، بررسی نوآوری و تحولات تزئینات و نقوش کاشی کاری مسجد - مدرسه های دوره قاجار، ص 45.
  51. برای اطلاع بیشتر رک: میرمحمدصادقی، سید سعید، «مسجد شیخ عبدالحسین تهرانی»، ص ۷۵ -66.
  52. حیدری، امیرحسین، حوزه تهران، ص ۱۱۱ - ۱۰۸.
  53. کسروی، احمد، تاریخ هیجده ساله آذربایجان بازمانده تاریخ مشروطه ایران، ص۸۲۳ - ۸۲۲.
  54. مصاحبه با ابراهیم روانستان ، ۱۳۹۶ ش، مصاحبه کننده: قنبریان، علی.
  55. ناصرالشریعه، محمدحسین، تاریخ قم يا حريم مطهر بانوی عالیقدر اهل بیت عصمت و طهارت حضرت فاطمه معصومه ، ص 343.
  56. معین الفقرا، احمد بن محمود، تاریخ ملازاده در ذکر مزارات بخارا، ص 4.
  57. عطاردی، عزیزالله ، فصلنامه محفل، ص ۳۵ - ۳۶.
  58. مدرسه دارای سر در کاشی کاری بسیار زیبایی است که براساس نوشته های آن به تصدی آقا یوسف در کارخانه استاد محمد قلی شیرازی به سال ۱۲۸۱ق ساخته شده است.
  59. مصاحبه با سید هادی قدس حسینی، ۱۳۹۶/ ۰۲ / ۰۳ ش، مصاحبه کننده: قنبریان، على
  60. سوره توبه، آیه ۱۸.
  61. قد تم في شهر ربيع الثانی سنة ۱۲۸۵.
  62. رضایی، حامد، شیخ العراقين، ص ۲۶.
  63. گیلانی، مرتضی، مدارس نجف و زندگی طلبگی، ص ۹۶۲ - ۹۲۱.
  64. حکیم الممالک، علی نقی، روزنامه ناصرالدین شاه به خراسان، ص ۴۷۰؛http : / / wiki . ahlolbait . com.
  65. انصاری قمی، محمدرضا، موقوفات ایرانیان در عراق، ص ۹۸ - ۱۸.