معرفی مجموعه مقالات امامزادگان وحیات فرهنگی

از ویکی خیر
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۱۴ توسط Wikikhair (بحث | مشارکت‌ها) معرفی مجموعه مقالات امامزادگان وحیات فرهنگی» را محافظت کرد ([ویرایش=تنها مدیران] (بی‌پایان) [انتقال=تنها مدیران] (بی‌پایان)))
پرش به: ناوبری، جستجو

مؤلف:سید امیر حسین کامرانی راد معرفي مجموعه مقالات امامزادگان و حيات فرهنگي يکي از مواريث گران‌قدر اهل‌بيت عليهم‌السلام امامزادگان هستند که در سراسر جهان پراکنده مي‌باشند و مسلمانان همواره به آنان احترام گذاشته‌اند. وجود اين امامزادگان حلقه پر رنگ معنويت اسلامي است. رشته ناگسستي که روح حيات طيّبه را به جامعه تزريق مي‌کند. دوستي اهل‌بيت عليهم‌السلام که همان دوستي خداست در ارتباط و نيايش با اين بزرگواران رقم مي‌خورد و نوعي دلگرمي و آرامشي توصيف ناپذير همراه با مودت و رحمت را به ارمغان آورده است. در شماره‌هاي قبلي اين فصلنامه، سه جلد از مجموعه چهار جلدي مقالات منتخب اولين کنگره بين‌ا‌لمللي امامزادگان که در تاريخ 19 و 20 شهريور 1392 در شهر اصفهان برگزار گرديد، معرفي شد. با توجه به تأکيدات مقام معظم رهبري دام‌ظله مبني بر قطب فرهنگي شدن امامزادگان و بقاع متبرکه، يکي از محورهاي اصلي اين کنگره، تبيين اين مطالبه رهبر معظم انقلاب و ارائه راه‌کارهاي مناسب جهت تحقق اين رسالت سازمان اوقاف و امورخيريه بود و بر اين اساس مقالات منتخب در اين باره با عنوان «امامزادگان و حيات فرهنگي» چاپ و به جامعه علمي کشور تقديم شد که در اين نوشتار به معرفي مقالات آن مي‌پردازيم.

محتویات

نقش و جايگاه امامز‏ادگان در غني‏سازي فرهنگ تشيع

نويسندگان: دکتر مهدي ابوالحسني ترقي [۱] و مريم توسلي کوپايي [۲] فرهنگ و دستاورد‏هاي معنوي نامحسوس و غيرمادي انسان را مي‏توان در دو بعد، اصولي و غير رسمي ‏و تود‏ه‏اي تعريف و تحليل کرد. در حالي که نظام سياسي نقش مهمي‏ در فرهنگ‏سازي يک دوران دارد، عامه مردم نيز با ايده‏، سلايق و سازوکار‏هاي خود، بخش قابل توجهي از اين فرهنگ را شکل مي‏دهند. بخشي که بايد از آن با عنوان فرهنگِ عامه نام برد. اين وجه در بخش‏‏هاي مختلف فرهنگ جامعه به ويژه ديانت و مذهب، قابل مشاهده و مطالعه است. در کنار نقش و جايگاه کليدي و حياتي امامان معصوم و خاندان عصمت و طهارت عليهم‌السلام در شکل‏ گيري فرهنگ تشيع، عموم شيعيان با ابراز ارادت خالصانه به ميراث ماندگار ايشان يعني مقابر و مشاهد متبرکه امامز‏ادگان، نقشي پنهان و آشکار در تقويت و غني ‏سازي اين فرهنگ ايفا مي‏ نمايند. نکته‏اي اساسي که در تحقيقات ديني، تاريخي و جامعه ‏شناختي بايد مورد توجه محققين قرار گيرد. نويسندگان در اين مقاله، با ارائه‏ معنا و مفهومي ‏علمي ‏از فرهنگِ عامه‏ مذهبي، به ترسيم چهارچوب قابل قبولي از اين فرهنگ، تشريح سطوح مختلف آن و نقش و جايگاه امامزادگان در شکل‏گيري، تقويت و غني ‏سازي فرهنگ تشيع مي‏ پردازند. اين تحقيق با استفاده از منابع کتابخانه ‏اي و روش تحقيق ميداني صورت گرفته است.

جايگاه زيارت در سلامت معنوي

نويسنده: طلعت حسني بافراني [۳] نوشتار حاضر با هدف تبيين جايگاه زيارت در سلامت معنوي با روش توصيفي- تحليلي به نگارش درآمده است. زيارت اولياي الهي يکي از راه‌کارهاي عبادي- سياسي در فرهنگ تشيع براي پاسخگويي به نيازهاي روحاني است که با تقويت بنيان‌هاي معرفتي، ره‌آورد ارزشمندي چون سلامت معنوي را به همراه دارد. اهداف زيارت را مي‌توان در سه هدف عمده تقرب به خدا، الگوگيري از انديشه‌ها و رفتار عملي زيارت شونده و زنده نگه‌داشتن انديشه فرهنگ‌سازان و مصلحان جامعه بشري خلاصه کرد. انجام زيارت مبتني بر معرفت نسبت به منزلت پيشوايان ديني و با توجه به اهداف فوق، آثار ارزشمندي را در حوزه سلامت معنوي به ارمغان خواهد آورد. ابراز و دريافت همدلانه عشق و محبت، احساس امنيت و آرامش خاطر، تقويت اميدواري و نشاط معنوي، تقويت احساس قدرداني و سپاسگزاري و رهايي از تلاطم و تزلزل روحي از طريق اعلام ولايت‌پذيري معصومين عليهم‌السلام از جمله اين آثار است که نويسنده در اين مقاله به آن‌ها پرداخته است.

نقش امامزاده سيد محمد در مهندسي فرهنگي شهرستان خميني شهر

نويسنده: سميه بختياري [۴] امامزاده، مکاني با پايگاه معنوي- سنتي از جنبه‌هاي تاريخي، فرهنگي، هنري و اجتماعي از ديرباز مورد توجه محققين بوده است. در حقيقت امامزاده‌ها، بعد از مساجد پايگاه معنوي شيعيان هستند و از عناصر جدايي‌ناپذير کالبد فيزيکي اغلب شهرها و روستاهاي ايران است. از سده سوم هجري با مهاجرت امامزادگان و سادات به ايران و شهادت يا مرگ آنان آرامگاه‌ها و بقاع متبرکه شکل گرفتند. با رسمي شدن تشيع در سده دهم هجري اين آرامگاه‌ها به امامزاده اشتهار يافتند. امامزاده سيد محمد عليه‌السلام واقع در شهرستان خميني‌شهر، مکاني براي اشاعه فرهنگ غني اسلامي و تعليم و تربيت و ابراز مودّت و دوستي با خاندان اهل بيت عليهم‌السلام شناخته مي‌شود و در سه مرحله جذب، تثبيت و رشد در مهندسي فرهنگي شهرستان نقش مؤثري ايفا مي‌کند. لذا، اين پژوهش با چنين رويکردي به روش توصيفي- تحليلي و بر پايه تحقيقات ميداني و منابع کتابخانه‌اي به بررسي موضوع مي‌پردازد.

جايگاه امامزادگان در مهندسي فرهنگي کشور

نويسندگان: دکتر حميد برقي [۵] ومراد کياني پور [۶]

در فرايند تکامل انقلاب اسلامي براي داشتن کشوري قدرتمند و دولتي مقتدر و جامعه‌اي ايمن و تمدني بزرگ، تحقق کشوري اسلامي از اهم ضروريات به شمار مي‌رود. امامزادگان حلقه اتصال و تعادل‌بخش در تحقق نظام اسلامي هستند. تجميع جويبارهاي متعدد هويت انقلاب اسلامي که به برکه هويتي نظام جمهوري اسلامي سرازير شده، با دانش و معرفتي است که از امامزادگان عليهم‌السلام در مسير تاريخي خود جريان داشته است. هدف از اين پژوهش بررسي جايگاه امامزادگان در مهندسي فرهنگي است. با توجه با رويکرد مهندسي فرهنگي، تعيين استراتژي و مشخص کردن شيوه‌ها و راه‌هاي عبور از وضع موجود به وضعيت مطلوب و تعيين راه‌کارهاي مقابله با آسيب‌ پذيرهاي مهندسي فرهنگي اجتماعي کشور، ضروري است که اين امر از طريق تمسک و پيروي از قرآن و اهل بيت و امامزادگان امکان‌پذير است. روش تحقيق در اين پژوهش توصيفي- تحليلي، از طريق جمع‌آوري اطلاعات کتابخانه‌اي مي‌باشد. نتايج تحقيق نشان مي‌دهد که شناخت امامزادگان و بهره‌گيري از آن‌ها مي‌تواند در دستيابي به هويت اسلامي انقلابي، کلان‌ترين هدف فرهنگي مصرح در سند چشم انداز ايران 1404 راهبردي روشن ارائه نمايد و در صورت تحقق چنين چشم‌اندازي جامعه‌اي خواهيم داشت که از هويت اسلامي انقلابي برخوردار است. به عبارت ديگر فرهنگ امامزادگان متجلي از قرآن و سيره عملي و نظري نبوي و علوي است که بر همه شئونات جامعه حاکم خواهد بود.

نقش امامزاده سيده صالحه خاتون در فرهنگ عامه بخش ميمه

نويسندگان: علي حدادي [۷] ورضا بيطرفان [۸] سيده جهانرخ ملقب به سيده صالحه خاتون(به گويش محلي: سيده حاجي، سيد يا سلسله خاتون) دختر امام موسي بن جعفر عليهم االسلام و خواهر ناتني امام رضا عليه‌السلام و حضرت معصومه عليهاالسلام است که از مادر به يکي از نوادگان امام حسن عليه‌السلام منسوب است. اين امامزاده عظيم‌الشأن در23 رجب سال 207 هـ.ق در روستاي ازان فوت نمود و در مسجدي که اکنون امامزاده و مرقد اين بزرگوار است، به خاک سپرده شد. پرسش‌هاي اصلي اين مقاله درباره آداب و باورهاي گوناگوني است که در مورد اين امامزاده وجود دارد و موضوعاتي نظير نذورات، کرامات و معجزات، مراسم و مناسبت‌هاي مذهبي چون عيد قربان، عيد غدير و نيمه شعبان، عزاداري‌ها خصوصا عزاداري‌هاي محرم و صفر و ساير مراسم اجتماعي مانند عيد نوروز، عقد و عروسي و جشن‌ها، مراسم تدفين و ديگر موارد. به نظر مي‌رسد با توجه به شرايط اقليمي و معيشت روستايي غالب در منطقه، باورهاي عميق و ريشه‌داري در مورد اين مکان مقدس شکل گرفته و اين مکان تأثيراتي بر شيوه زندگي اهالي منطقه گذاشته است. در اين پژوهش تلاش بر آن است تا با استفاده از روش‌هاي تاريخ شفاهي و بهره‌گيري از منابع کتابخانه‌اي، به صورت تحقيق ميداني و مصاحبه فعال با جامعه آماري محدودي از افراد کهن‌سال بومي روستاهاي بخش ميمه، نقش اين امامزاده در افکار و فرهنگ عامه به صورت توصيفي و تحليلي مشخص شود.

جايگاه امامزادگان زن در فرهنگ شيعي ايران

نويسندگان: علي‌اکبر جعفري [۹] و آرمان فروهي [۱۰] امامزادگان در فرهنگ شيعي ايران بدون در نظر گرفتن جنسيت آنان، به فرزندان يا نوادگان ائمه اطهار عليهم‌السلام گفته مي‌شود که به دليل فشار و ظلم و ستم حاکمان، مجبور به مهاجرت شده و در اين مسير به شهادت رسيده يا به مرگ طبيعي از دنيا رفته‌اند. در اين مهاجرت‌ها، امامزادگان به صورت فردي يا خانوادگي راهي مي‌شدند، اما همراهي اهل خانواده به‌ويژه زنان - مادران، خواهران، همسران و فرزندان- همپاي اين امامزادگان کاملاً مشهود است به همين دليل تعداد قابل توجهي از امامزادگان ايران، زنان منتسب به اهل بيت عليهم‌السلام هستند. اين مسأله موجب شده تا در فرهنگ شيعي ايران و بدون در نظر گرفتن جنسيت امامزادگان، شاهد توجه ويژه‌اي به امامزادگان زن نيز باشيم. اين امامزادگان با کنيه‌هايي چون بنت و امّ و القابي همچون خاتون، بي‌بي، شاهزاده، سيده، ستّي و غيره در گوشه و کنار ايران پراکنده هستند و به همين دليل از عوامل مؤثر در گسترش فرهنگ شيعي نيز محسوب مي‌شوند. اين پژوهش بر پايه منابع کتابخانه‌اي، با هدف بررسي توصيفي و تحليلي نسبت به جايگاه امامزادگان زن در فرهنگ شيعي ايران، قصد آن دارد تا ضمن بازشناسي آماري و اطلاعاتي اين امامزادگان به اين پرسش پاسخ دهد که: امامزادگان زن در فرهنگ شيعي ايران چه جايگاهي دارند؟

بررسي و تبيين بقاع متبرکه استان ايلام و نقش فرهنگي - اجتماعي آن‌ها

نويسنده: قهرمان جليليان [۱۱] سرزمين کوهستاني استان ايلام از قرون اوليه اسلامي پذيراي امامزادگاني بود که از ظلم و جور دستگاه خلافت به دامن آن پناه برده و يا براي اشاعه دين به اين ديار آمده بودند. بر اين اساس تعداد شصت و هفت بقعه و مکان مذهبي در اين استان وجود دارد که تعداد يازده مورد از آن‌ها در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است. بررسي‌هاي انجام شده بر اساس مستندات تاريخي نشان مي‌دهد که تاکنون فقط شجره نامه دوازده بقعه مذهبي اين استان به اثبات رسيده و داراي سند معتبر مي‌باشد و پنجاه و پنج بقعه مذهبي استان فاقد شجره نامه معتبر مي‌باشند. با توجه به اين که در سراسر اين استان کوچک (از نظر وسعت) بقعه مذهبي وجود دارد، لذا اين بقاع متبرکه تأثير فرهنگي و اجتماعي فراواني در بين مردم ايجاد نموده است و مردم شيعه مذهب استان نيز در عمل اين موضوع را پذيرفته‌اند، چون در هنگام مشکلات و گرفتاري‌ها به مکان‌هاي مذهبي پناه برده و حتي کراماتي نيز از آن‌ها نقل کرده‌اند و قبور شهدا و مومنين را در جوار اين اماکن مذهبي قرار داده‌اند. از نظر معماري نيز مي‌توان گفت که اين بقاع متبرکه در دوره‌‍‌هاي مختلف و به سبک‌هاي متفاوت از يکديگر ساخته شده و تقريباً آثار قديمي اين اماکن از بين رفته و بسياري از اين بقاع بازسازي شده‌اند و هيأت‌هاي امناء در بيشتر بقاع متبرکه استان فعاليت مي‌نمايند. بنابراين هدف نويسنده از اين پژوهش، بررسي و تبيين بقاع متبرکه استان ايلام و نقش فرهنگي- اجتماعي آن‌ها مي‌باشد که با روش توصيفي- تحليلي و بر اساس منابع کتابخانه‌اي نگاشته شده است.

بررسي نقش امامزاده احمد بن موسي (شاهچراغ) در پيشرفت فرهنگي شيراز

نويسندگان: مجتبي حاتمي [۱۲] و احمد مقيمي [۱۳] مسائل مختلفي در حفظ هويت و ايجاد همبستگي فرهنگي- اجتماعي جامعه موثر است. از اين ميان مي‌توان به نقش عمده بناهاي مذهبي به عنوان يکي از مکان‌هاي هويت بخش و ارتقاء دهنده فرهنگ اسلامي اشاره نمود. بناهاي امامزاده‌اي به عنوان يک عامل شاخص هويت شهري شناخته مي‌شود که مي‌توان نقش تأثيرگذارشان را در تثبيت هويت و فرهنگ اسلامي بيان نمود. يکي از افتخارات کشور ايران حضور پرشمار امامزادگان، فرزندان و ذريه اهل بيت پيامبر اکرم صلّي الله عيله وآله وسلم در آن است که ملجا و مرجع امن و مطمئني براي مردم مومن است. بي‌شک حضور امامزادگان بزرگ و واجب التکريم در کشورمان، بر عظمت و معنويت آن افزوده و ساليانه، ميليون‌ها نفر از هموطنان‌مان را از اقصي نقاط کشور و کشورهاي همجوار به زيارت بارگاه اين بزرگواران، روانه داشته است. بناهاي امامزاده‌اي از ديرباز سبب جذب جمعيت، تلاقي افکار و توسعه فرهنگي بوده است. شيراز به عنوان سومين حرم اهل بيت عليهم‌السلام، شهري است که امامزادگان و حکيمان بزرگي در آن مي‌زيسته‌اند. يکي از اين بزرگان، امامزاده احمد بن موسي عليهماالسلام مي‌باشد که مرقد مطهر او به عنوان يک عنصر مهم مذهبي و هويت بخش فرهنگي- اسلامي در اين شهر مطرح مي‌باشد. فرضيه اين پژوهش بر اين اساس، استوار است که: امامزاده احمد بن موسي(شاهچراغ)، تأثير بسيار زيادي بر پيشرفت فرهنگي شيراز دارد. رويکرد حاکم بر اين نوشتار، توصيفي- تحليلي است. در اين مقاله، با هدف بررسي نقش امامزاده احمد بن موسي (شاهچراغ)، بر پيشرفت فرهنگي شيراز، از زائران اين امامزاده عظيم‌الشأن در تيرماه سال 1392، سوال به عمل آمده است. جامعه آماري و تعداد دويست نفر زائران، حجم نمونه اين پژوهش بوده‌اند و نويسندگان پس از ورود اطلاعات به spss به تجزيه و تحليل اطلاعات جمع‌آوري شده پرداخته‌اند و درترسيم نمودارها از نرم افزارExcel استفاده نموده‌اند. نتايج اين پژوهش به مواردي اشاره دارد که در متن مقاله، مشروحا به آن‌ها پرداخته شده است.

روش شناسي سيره اهل بيت در راستاي تبديل امامزادگان به قطب فرهنگي

نويسندگان: دکترعلي اوسط خانجاني [۱۴] و محمد جعفري پور [۱۵] بي‌ترديد يکي از بهترين فرصت‌ها در راستاي تعالي و ارتقاي فرهنگ تشيع، وجود بارگاه ملکوتي امامزادگان در جاي جاي ايران اسلامي است. از اين رو مقام معظم رهبري طرح تبديل امامزادگان به قطب فرهنگي را جهت مهندسي فرهنگ جامعه ارائه فرموده‌اند. تحقق اين ديدگاه مستلزم بازشناسي شخصيت امامزادگان از طريق سيره علمي و عملي معصومان عليهم‌السلام است. نويسندگان در اين مقاله، مواضع قولي و عملي معصومان عليهم‌السلام را درباره امامزادگان، در مقوله‌هاي نام‌گذاري، تکريم و تجليل شخصيت آنان چه در دوران حيات طيبه و چه پس از وفات يا شهادت آنان و نيز آموزه‌هايي در کيفيت زيارت مرقد آنان به عنوان فرهنگ زيارت بررسي کرده‌اند و به اين نتيجه رسيده‌اند که روش‌هاي معصومان عليهم‌السلام در تبديل امامزادگان به قطب فرهنگي هدفمند و متنوع بوده است.

نقش و جايگاه امامزادگان در فرهنگ و معتقدات شيعي

نويسندگان: ساناز خدري [۱۶] و فاطمه انصاري [۱۷] در مناطق بختياري‌نشين، آرامگاه‌هاي بسياري منسوب به نوادگان امامان معصوم عليهم‌السلام است که نشان از گرايش‌هاي شيعي مردم منطقه است و بخشي از فرهنگ و معتقدات ديني آن‌ها را شکل داده است. اعتقاد به اين اماکن مقدس تا به حدي است که در جنبه‌هاي مختلف زندگي و تعاملات اجتماعي مردم بختياري تأثير بسياري داشته است. در اين پژوهش ضمن معرفي چند تن از امامزادگان شاخص منطقه بختياري، به بررسي نقش و جايگاه امامزادگان در اعتقادات فرهنگي و ديني مردم بختياري به روش توصيفي- تحليلي پرداخته شده است.

تأثير زيارت امامزادگان بر بهداشت رواني (مطالعه موردي: زيارت‌کنندگان امامزاده شهرضا)

نويسندگان: دکتر محمد ربيعي [۱۸] و فيروزه عاشوري [۱۹] اين پژوهش، به بررسي تأثير زيارت امامزاده شهرضا بر بهداشت رواني زائرين مي‌پردازد. يکصد نفر از زيارت‌کنندگان، به صورت تصادفي در دسترس انتخاب و به پرسش نامه يازده سوالي چک ليست بهداشت رواني کومار(1992) پاسخ داده‌اند. نتايج پژوهش بدين قرار است: پس از زيارت: اضطراب و تنش 71 % درصد پاسخگويان کاهش مي‌يابد؛ بي قراري 64 % پاسخگويان کاهش مي‌يابد؛ احساس تنهايي 56% درصد پاسخگويان کاهش مي‌يابد؛ احساس نااميدي 76 % پاسخگويان کاهش مي‌يابد؛ احساس خشم 69 % پاسخگويان کاهش مي‌يابد؛ در ارتباط با شکايات جسماني، سردرد 67 % پاسخگويان کاهش مي‌يابد و خستگي 76 % پاسخگويان کاهش مي‌يابد؛ مشکلات خواب 68 % افراد و مشکلات سوءهاضمه 5% افراد نيز کاهش مي‌يابد.

اهميت زيارت ائمه هدي و امامزادگان عظيم الشأن

نويسنده: دکتر مجيد زجاجي [۲۰] اين نوشتار در رابطه با زيارت و آثار آن بوده و در آن مفهوم زيارت، توسل، شفاعت، تبرک جستن، سوگند غير خداوند خوردن از ديدگاه قرآن، روايت، عقل سليم و تاريخ مورد بررسي اجمالي قرار گرفته است. در اين پژوهش سعي شده مواردي که به عقل استناد داده شده و مثال‌هاي آن به صورت ساده و روان آورده شود و همچنين در بسياري موارد آيات قرآن و يا ترجمه آن‌ها و در بحث‌هاي روايي مصادر فريقين مورد استفاده قرار گرفته است. در اين مقاله، ابتدا اشاره‌اي کوتاه به تاريخ صدر اسلام شده و سپس هدف واحد دوران دويست و پنجاه ساله امامت در ايجاد فرهنگ منسجمي تحت عنوان زيارت و موارد ديگر بيان گرديده و در پايان نيز امر زيارت و توسل به عنوان واسطه‌اي ميان بنده و خالق معرفي شده است.

منزلت اجتماعي امامزادگان و آثار و پيامدهاي فرهنگي و تمدني آن

نويسنده: مريم سعيديان جزي [۲۱] مزارهاي افراد منتسب به خاندان نبوت و بقاع متبرکه، يکي از مصاديق تجلي رحمت الهي و محل برکات و نزول نعمات است. دليل اين مدعا محبوبيت عمومي سادات و امامزادگان و افزايش روز افزون منزلت اجتماعي آنان است که اين مهم خود پيامدهاي فرهنگي و تمدني بسياري داشته است. اکرام امامزادگان نمودي از اعتقاد و عمل به آموزه‌هاي اسلامي، تأييد روش زندگي امامزادگان و نشانه پاسداشت جامعه از تلاش آنان در نشر معارف اهل بيت عليهم‌السلام، دفاع از اسلام، مقابله با ظلم و فساد و رسيدگي به حال مردم است. اين مهم سبب گرديده است تا امامزادگان نقش کانون معنوي اسلام و تشيع را ايفا کرده، بخشي مهم از دستاوردهاي فرهنگي و تمدني شيعيان را در تاريخ تمدن اسلامي به خود اختصاص دهند. نويسنده در اين تحقيق بر آن است تا اين مسأله را بررسي کند که «علت محبوبيت و افزايش جايگاه و حرمت امامزادگان چيست و منزلت اجتماعي امامزادگان چه دستاوردهاي فرهنگي و تمدني داشته است؟»

فلسفه زيارت امامزادگان و نقد و بررسي برخي ديدگاه‌هاي وهابيان

نويسندگان: احمدرضا شرفي [۲۲] و سيد هادي ميرمحمودي [۲۳] وجود مزارات متبرک امامزادگان که در سرتاسر ايران پراکنده است، به وقايع تاريخ صدر اسلام و حداکثر به قرن سوم هجري برمي‌‎گردد. مهاجرت سادات حسني و حسيني به نقاط گوناگون سرزمين‌هاي شرقي اسلامي از همان صدر اسلام و در حکومت جابرانه امويان، خاصه در عهد حجاج بن يوسف خونخوار و زمان تسلط او بر عراقين از سوي امويان (75- 95 هـ.ق)، با همه بيدادگري‌ها و سفاکي‌هايش نسبت به فرزندان علي عليه‌السلام، آغاز شده بود. امامزادگان در ايران اسلامي به منزله ستارگان درخشان آسمان امامت و ولايتند؛ آنان در هر نقطه‌اي که قرار گرفتند آن را نوراني کردند و با حضور خود سبب ترويج مکتب اهل‌بيت عليهم‌السلام شدند. يکي از دلايل اين که ايران اسلامي مکتب اهل‌بيت عليهم‌السلام را پذيرفت و تا کنون بر آن پايدار مانده است، وجود اين امامزادگان عظيم‌الشأن است. براي امروزه جامعه، زيارت قبور اين بزرگان آثار و برکاتي دارد که مي‌تواند ملاک حسن و رجحان اين زيارات باشد اما گروهي از منحرفان از جمله وهابيان به مخالفت با اين مسأله پرداخته‌اند. نويسندگان در اين نوشتار، با ارائه ادله‌اي از قرآن و احاديث شيعه و اهل سنت به نقد و بررسي اين آراي مخالف پرداخته‌اند.

تأثير امامزادگان درآداب و رسوم مردم (مطالعه موردي: امامزاده ابوالعباس محمد خوراسگان)

نويسندگان:مرضيه شريفي [۲۴] و حسين شيرمحمدي [۲۵] ائمه اطهار عليهم‌السلام در روايات مختلفي مردم را سفارش فرموده‌اند که به زيارت قبور بزرگان مشرف شوند و با ارتباط و استمداد از ارواح مقدس آنان، زمينه رشد روحي خود را فراهم کرده و به حوائج دنيوي و اخروي خود نيز نائل شوند. مقابر احفاد ائمه اطهار عليهم‌السلام، همواره براي مردم ايران از نظر معنوي اهميت داشته به صورتي که در طول تاريخ، پشت و پناه مردم و محل توسل صاحبان حاجت قرار مي‌گرفته است. علاوه بر توسل مردم به اين قبور متبرک که از نظر روحي تأثيرات فراواني براي آن‌ها داشته، اکثر مراسم مذهبي و باورهاي مردم هر منطقه نيز تحت تأثير اين قبور قرار گرفته و فرهنگ خاصي را براي مردم آن ايجاد کرده است. اين فرهنگ و باورهاي مذهبي مردم، در زمان‌هاي مختلف به ويژه در ايام عزاداري اهل بيت عليهم‌السلام خود را به شکل‌هاي مختلف نشان مي‌داده است؛ همچنين ارزش و اهميت معنوي اين امامزادگان به حدي بوده که مردم به‌ويژه علماي هر منطقه، محل دفن خود را يکي از امامزادگان منطقه خود انتخاب مي‌کردند. يکي از اين امامزادگان، امامزاده ابوالعباس محمد عليه‌السلام از نوادگان حضرت عباس عليه‌السلام در منطقه خوراسگان اصفهان است. اين مقاله بر آن است با روش توصيفي- تحليلي و بر پايه تحقيق ميداني به برسي جايگاه اين امامزاده در باورها و اعتقادات مردم اين منطقه بپردازد.

نقش باورها و اعتقادات مردم رفسنجان در فرهنگ زيارت امامزادگان

نويسنده: حسين شعباني [۲۶] بخشي از فرهنگ هر جامعه را عقايد و باورهاي آن جامعه شکل مي‌دهد. مانند عقايد و باورهاي مذهبي که برگرفته از اصول و معنويات هر دين و مذهب است. مثلاً در دين اسلام نماز، خمس، زکات و... از واجبات دين و نذر و زيارت از مستحبات دين هستند. مسلمانان انجام اين تکاليف را در مکان‌هاي مقدس مانند اماکن زيارتي به ويژه امامزادگان شايسته‌تر و مقبول‌تر مي‌دانند. امامزادگان در بين مسلمانان جايگاه ويژه‌اي دارند و ملجاء و ماواي پيروان دل سوخته و عاشق اهل‌بيت عليهم‌السلام هستند. در اين پژوهش سعي بر آن است که فرهنگ زيارت و باورها و اعتقادات و علت رفتن مردم به اماکن مقدس (امامزادگان) رفسنجان، مورد بررسي قرار گيرد و نقش و تأثير اين اماکن بر وضعيت مذهبي، فرهنگي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي و آرامش روحي و معنوي مردم تحليل شود. به همين منظور، از نظريات مردم‌شناختي اشاعه‌گرايي و کارکردگرايي استفاده گرديده و آسيب‌هاي زيارت، فوايد وکارکردهاي زيارت و راه‌هاي تقويت و توسعه امر زيارت بررسي شده است.

امامزاده صالح و نقش آن در حيات فرهنگي و مذهبي مردم اردبيل

نويسنده: مقصود شهبازي [۲۷] امروزه مقبره دو امامزاده در داخل شهر اردبيل قرار دارد که اهالي، يکي از آن‌ها را «اوغلان امامزاده سي» به معني «امامزاده پسر» و ديگري را «قئز امامزاده سي‏» به معني «امامزاده دختر» مي‌خوانند. و معروف است که اين مقبره‌ها به فرزندان و يا نوادگان امام موسي کاظم عليه‌السلام تعلق دارد. هدف نويسنده از نگارش اين مقاله، معرفي يکي از اين امامزاده‌ها به نام «اوغلان امامزاده سي» مي‌باشد که به «امامزاده صالح» معروف است. سپس نقش آن امامزاده در حيات فرهنگي و مذهبي مردم اردبيل بررسي مي‌شود.

نقش امامزاده «بي بي هيبت» باکو در حفظ و تداوم اعتقادات اسلامي مردم جمهوري آذربايجان در دوره شوروي(سابق)

نويسنده: غفار عبداللهي متنق [۲۸] در دوره حکومت کمونيست‌ها، مسلمانان شوروي در به‌جاي‌آوردن شعائر ديني خود با محدوديت‌ها و سختي‌هاي زيادي روبرو بودند. در اين ميان، مراکز زيارتي همچون مزار پيرها و بارگاه مقدس امامزادگان نقش تعيين کننده‌اي در حفظ روحيه ديني اتباع مسلمان شوروي و مقاومت آن‌ها در برابر فرهنگ الحادي داشتند. امامزاده «بي بي هيبت» باکو يکي از اين اماکن مقدس بود که سرنوشت قابل توجه و در عين حال، غم‌انگيزي داشت. اين امامزاده در سال 1936 ميلادي به دستور استالين با ديناميت تخريب شد و براي زدودن خاطره آن از ذهن مردم، از روي آن جاده آسفالت شده نيز گذراندند. با اين حال، احترام و اعتقاد مردم نسبت به آن از بين نرفت و علي‌رغم تمامي تلاش‌هاي مقامات شوروي، امامزاده بي بي هيبت در قلب مردم مسلمان باکو زنده ماند تا اين که بعد از فرو‌پاشي اتحاد جماهير شوروي و کسب استقلال جمهوري آذريايجان، بار ديگر بناي اين امامزاده احيا گرديد و رونق گذشته خود را بازيافت. نويسنده اين مقاله در نظر دارد با مراجعه به منابع موجود از آن دوره، نقش امامزاده بي بي هيبت را در حفظ و تداوم اعتقادات مذهبي مردم جمهوري آذربايجان در دوره شوروي مورد بررسي و تحقيق قرار دهد.

نقش امامزادگان در گسترش مکتب تشيع (مطالعه موردي: امامزاده عباس بن موسي کاظم شهرستان بابل)

نويسندگان: دکتر عبدالرفيع رفيعي [۲۹] و علي غلامي فيروزجاني [۳۰] دين اسلام تا پايان قرن اول هجري در بيشتر مناطق ايران گسترش يافت؛ اما بخش‌هاي شمالي آن زير نفوذ حاکمان محلي(آل قارن و پاذوسبانان) قرار داشت و از آنجا که اين مناطق داراي کوه‌هاي بلند، جنگل‌هاي انبوه، رودهاي خروشان و راه‌هايي نفوذ ناپذير بود، مردم آن ديار تا مدت‌ها در مقابل مسلمانان مقاومت کردند اما سرانجام اسلام به دست داعيان شيعي، در آن سامان نفوذ يافت. به دنبال شکست‌هاي قيام‌هاي علوي و شيعي در زمان اموي- عباسي، آنان به دژهاي طبيعي و استوار طبرستان پناه آوردند تا از تعقيب و آزار دشمنان خود در امان مانند. از جمله مهاجرت‌ها به طبرستان، حرکت حضرت عباس بن موسي کاظم عليهماالسلام بود که در جنگ و گريز توانست خود را به مازندران برساند؛ هرچند به دست دشمنان به شهادت رسيد. ايشان در روستاي امامزاده عباس بندپي شرقي شهرستان بابل از استان مازندران مدفون است که مردم روستاها و شهرهاي اطراف به اين شجره طيبه متوسل مي‌شوند. وجود اين امامزاده موجب اتحاد و همبستگي مردمان منطقه شده و زائران، شيعيان و گردشگران بسياري جهت انجام مراسم مختلف چون اعياد، عزاداري، سوگواري ماه محرم (تاسوعا و عاشورا)، ماه مبارک رمضان و همچنين گردش و گردشگري به اين مکان متبرکه رجوع مي‌نمايند. در اين مقاله سعي شده است با مراجعه به منابع دسته اول و همچنين روش ميداني و تحليلي- توصيفي به اهميت نقش اين امامزاده در گسترش تشيع پرداخته شود.

زيارت قبور اولياي الهي از منظر عقل و نقل

نويسنده: عارفه فقيهي [۳۱] نه تنها خداوند انسان را از ايستادن، دعا و نماز خواندن بر مزار مؤمنين منع نفرموده است بلکه تعاليم اسلامي مسلمانان را به زيارت قبور اهل ايمان به ويژه آن‌ها که در نزد خداوند متعال صاحب قرب و منزلت هستند، ترغيب مي‌نمايد. در همين راستا ارادت مردم موجب ساخت بناهايي بر فراز مزار برخي از مؤمنين گشته است که ادله معتبر، جايگاه بالاي آن‌ها را به اثبات مي‌رساند. سنت رسول خدا صلّي الله عيله وآله وسلم، روايات زيارتنامه اولياي الهي يا شرح ثواب برخي زيارات، احاديث معرفي جايگاه اهل ايمان در حيات، ممات، کرامات و معجزات وارده از ناحيه ايشان، از جمله مهم‌ترين دلايل مؤيد استحباب زيارت مقبره‌هاي آن بزرگواران است. نويسنده در اين پژوهش پس از معرفي اجمالي اولياي الهي و امامزادگان، به نقل مهم‌ترين ادله نقلي و عقلي در تأييد زيارت آنان پرداخته است.

بررسي آرا و افکار ابن تيميه درباره زيارت قبور

نويسندگان: زينب کريمي [۳۲] و دکتر اصغر منتظرالقائم [۳۳] زيارت در فرهنگ اسلامي به معناي نوعي ديدار خاص همراه با اکرام و احترام از قبور بزرگان و بزرگ‌زادگان ديني است. در اسلام زيارت امري شايسته و مورد سفارش است که پيروان همه فرق و مذاهب اسلامي آن را قبول دارند. در اين ميان وهابيت زيارت را امري حرام مي‌داند که در حقيقت اين امر نشأت گرفته از افکار و آراي ابن تيميه است. ابن تيميه زيارت قبور پيشوايان را عملي شرک‌آميز و روي‌آوردن به غير خدا مي‌داند بدين خاطر منع زيارت آرامگاه اولياي الهي، عدم جواز ساختن گنبد و بارگاه بر آنان، لزوم ويران کردن آن‌ها و منع توسل به پيامبر و ديگر پيشوايان از آرا و نظرات او است. او کارهايي از قبيل: دست گذاشتن بر قبر و حاجت خواستن را بدعت دانسته، بر لزوم مبارزه با بدعت‌ها تأکيد کرده است. بدين ترتيب افکار و آراي ابن تيميه در قرن 18 ميلادي منشأ فکري جنبش وهابيت قرار گرفت. لذا در اين پژوهش سعي نويسندگان بر اين بوده است که به روش توصيفي- تحليلي و با اتکا بر منابع مکتوب به بررسي آرا و افکار ابن تيميه، علل به‌وجود آمدن چنين ديدگاهي، بررسي ديدگاه ابن تيمه درباره زيارت بقاع متبرکه، نقد و بررسي آرا و نظرات او درباره اعمالي که در حين زيارت انجام مي‌شود، پرداخته شود.

نقش سادات کيايي در گسترش فرهنگي مذهب تشيع در قرون هشتم تا دهم هجري

نويسنده: دکتر قربانعلي کناررودي [۳۴] و سهيلا نعيمي [۳۵] حاکمان کيايي جملگي از سادات بودند و نسب آنان به امام سجاد عليه‌السلام مي‌رسيد. حکومتي که آنان در فاصله قرن‌هاي هشتم تا دهم هـ.ق در بخشي از گيلان ايجاد کردند حکومتي شيعي بود. ساختار حکومتي آنان متکي بر مذهب شيعه و امور نظامي بود و حاکمان آن به عنوان بالاترين مقام سياسي و مذهبي در رأس امور قرار داشتند. آنان توانستند با کنار زدن رقباي سياسي و مذهبي خود، قدرت را در دست گيرند و مدت دو قرن حکومت کنند. در دوران حکومت آنان، با اديان و مذاهب غير شيعي موجود در منطقه برخورد و در جذب آنان به تشيع تلاش بسياري شد. نو مسلمانان و پيروان جديد آيين خود را مورد حمايت معنوي و مادي قرار دادند و به دنبال آن با جذب عالمان شيعي و هنرمندان و صنعتگران به ساخت مدارس، مساجد و خانقاه و در آن‌ها به گسترش فرهنگ شيعي پرداختند. اين نوشتار به بررسي نقش مذهبي و فرهنگي اين حکومت در گسترش تشيع مي‌پردازد.

نقش امامزادگان در گسترش مذهب شيعه در ايران

نويسندگان: دکتر صمد مومن بالله [۳۶] و داوود احمدزاده [۳۷] از زمان خلافت امير مومنان علي عليه‌السلام که ايران پايگاه تشيع شده بود شيعيان، اين ديار را مأمني براي قيام عليه حاکمان غاصب يافتند و شهرهايي نظير قم، کاشان، خراسان، شيراز و مازندران به صورت کانوني براي فراگيري و نشر آموزه‌هاي فقه شيعي تبديل شد. در واقع فرزندان و نوادگان خاندان پاک و نوراني ائمه معصومين عليهم‌السلام، وجود پربرکت خود را فداي تحقق ارزش‌هاي الهي و بشري کردند و در اين مسير بيشترين مشقت‌ها و محدوديت‌ها را از ناحيه دشمنان اسلام (امويان و عباسيان) تحمل کرده، نهايتاً در دفاع از اسلام شهادت را به عنوان پيام حقيقت و نور هدايت بشريت برگزيدند. بي‌ترديد مطالعه دلايل خروج امامزادگان از موطن اصلي و هجرت به مناطق مختلف ايران از يک سو به باز شدن حقايق و ناگفته‌هاي تاريخ سنتي مسلمانان به‌ويژه شيعيان مي‌انجامد. از ديگر سو، نقش امامزادگان در کنار رسالت تاريخي و ديني ائمه معصوم عليهم‌السلام در گسترش مذهب شيعه در ايران زمين بي‌بديل بوده است. اين مقاله، با توجه به برخي مولفه‌ها و عوامل اثرگذار بر تاريخ اجتماعي ايران به بررسي قيام امامزادگان بر عليه حکومت‌هاي جور و ستم زمانه خود مي‌پردازد و با ذکر شواهدي به رسالت تاريخي سادات در حفظ و گسترش فرايند فکري مذهب شيعه اشاره دارد.

نقش امامزادگان در گسترش مذهب شيعه در ايران

نويسندگان: دکتر صمد مومن بالله [۳۸] و داوود احمدزاده [۳۹] از زمان خلافت امير مومنان علي عليه‌السلام که ايران پايگاه تشيع شده بود شيعيان، اين ديار را مأمني براي قيام عليه حاکمان غاصب يافتند و شهرهايي نظير قم، کاشان، خراسان، شيراز و مازندران به صورت کانوني براي فراگيري و نشر آموزه‌هاي فقه شيعي تبديل شد. در واقع فرزندان و نوادگان خاندان پاک و نوراني ائمه معصومين عليهم‌السلام، وجود پربرکت خود را فداي تحقق ارزش‌هاي الهي و بشري کردند و در اين مسير بيشترين مشقت‌ها و محدوديت‌ها را از ناحيه دشمنان اسلام (امويان و عباسيان) تحمل کرده، نهايتاً در دفاع از اسلام شهادت را به عنوان پيام حقيقت و نور هدايت بشريت برگزيدند. بي‌ترديد مطالعه دلايل خروج امامزادگان از موطن اصلي و هجرت به مناطق مختلف ايران از يک سو به باز شدن حقايق و ناگفته‌هاي تاريخ سنتي مسلمانان به‌ويژه شيعيان مي‌انجامد. از ديگر سو، نقش امامزادگان در کنار رسالت تاريخي و ديني ائمه معصوم عليهم‌السلام در گسترش مذهب شيعه در ايران زمين بي‌بديل بوده است. اين مقاله، با توجه به برخي مولفه‌ها و عوامل اثرگذار بر تاريخ اجتماعي ايران به بررسي قيام امامزادگان بر عليه حکومت‌هاي جور و ستم زمانه خود مي‌پردازد و با ذکر شواهدي به رسالت تاريخي سادات در حفظ و گسترش فرايند فکري مذهب شيعه اشاره دارد.

امامزادگان علوي و نقش آنان در گسترش علوم و ادبيات شيعي در طبرستان

نويسندگان: غفار محمدي [۴۰] و رشيد محمدي ليتکوهي [۴۱] امامزادگان علوي در طول يکصد و هفتاد سال حکومت خود در تاريخ علوم و ادبيات طبرستان موثر واقع شدند. هر چند با گذشت زمان جانشينان آنان به تدريج از داعيه‏هاي نخستين دور شده، تنها ظاهر و شکل شعارگونه ‏اي از آرمان‌هاي اوليه را نگه داشتند، اما دامنه نفوذ نهضت علمي و ادبي آنان به تدريج از مرزهاي طبرستان، گيلان و ديلم پا بيرون نهاد و مردمان ساير بلاد نيز آيين علويان را پذيرا شدند. اين نهضت علمي و ادبي علويان در سايه‌سار اقدامات آنان بوده است که از مهم‌ترين آن مي‌توان به اين موارد اشاره کرد: توجه به اصحاب علوم و ادبيات و تشويق و حمايت مادي و معنوي از آنان، تأسيس مساجد، مدارس علميه و کتابخانه‌ها، توجه به شعر و ادبيات به عنوان اهرمي در جهت نشر و گسترش عقايد سياسي و مذهبي شيعه. اين مقاله در صدد است تا ضمن بررسي جايگاه علوم و ادبيات در گستره حکومت علويان طبرستان، دلايل توفيق آنان را در اين زمينه باز شناسد و به تحليل و ارزيابي آن بپردازد.

آثار زيارت و آسيب شناسي آن

نويسندگان: سيد محسن مرتضوي [۴۲] و بابک شمشيري [۴۳] در عرف تشيع، مدفن و مزار فرزندان يا فرزندزادگان ائمه اطهار عليهم‌السلام را امامزاده ناميده‌اند و البته بنا به ويژگي خاص ايران، اين امامزدگان در سراسر شهرها و روستاهاي آن پراکنده‌اند‌. بارزترين اثر آن زنده نگه‌داشتن باورهاي عامه مردم است. به تبع اين موضوع براي بقعه، علاوه بر ارزش مذهبي، بايد ارزش فرهنگي نيز قائل شد. مقام معظم رهبري بقاع متبرکه را معادل و هم‌ارز قطب فرهنگي آورده و خواستار تبديل آن‌ها به اين امر شده‌اند. به عبارتي ارج و ارزش اين مکان‌ها امري است که با فرهنگ و اعتقادات ديني عجين گشته است. از نظر اسلام و فرهنگ پوياي تشيع، امامان معصوم عليهم‌السلام و برخي از امامزاده‌ها به دليل قرب الهي و اطاعت محض از پروردگار متعال، جايگاه ويژه‌اي نزد خداوند دارند و مي‌توانند واسطه فيض الهي باشند و انسان‌هايي که در مرحله پايين‌تر قرار دارند، آن بزرگواران را براي خواستن حاجات خود نزد خداوند وسيله قرار مي‌دهند.

علاوه بر مومنين و شيعيان، چه بسا پيروان اديان و مذاهب ديگر که رنج و هزينه سفر متحمل مي‌شوند تا از مزاياي مادي و معنوي زيارت برخوردار شوند. همين امر و عواملي ديگر که در اين مقاله به آن اشاره شده، موجب سوء‌استفاده افرادي از اظهار ارادت و اعتقاد مردم به امامزادگان گرديد و حتي به نصب بقعه و بارگاه جعلي منجر شد. اکنون با افزايش تعداد زيارتگاه‌ها و احتمال ايجاد زيارتگاه‌هاي ساختگي، آيا اين موضوع، تهديد يا فرصتي براي مومنين و معتقدين به دين مبين اسلام ارزيابي مي‌گردد؟  

اين نوشتار، پژوهشي توصيفي- تحليلي است و جزو پژوهشهاي کيفي به شمار مي‌آيد. روش جمع‌آوري اطلاعات در اين تحقيق روش مطالعه کتابخانهاي است و به بحث درباره تأثير امامزادگان مجعول در بين مردم مؤمن و معتقد به آنان مي‌پردازد.

جايگاه امامزادگان در نظام‌سازي فرهنگي تمدن نوين اسلامي

نويسنده: دکتر اصغر منتظرالقائم [۴۴] بقاع امامزادگان نماد ميراث فرهنگي و هويتي جوامع اسلامي و شيعي هستند. لذا حفظ و حراست و بزرگداشت آنان موجب تقويت بنيه فرهنگي و اعتقادي مي‌گردد و تاريخ فرهنگ و تمدن و هويت هر منطقه را تحکيم مي‌بخشد. زنده نگاه داشتن ياد و انديشه اين بزرگان فرهنگ‌ساز و اولياي الهي، موجب الگوگيري شيعيان از انديشه، رفتار و اخلاق ايشان مي‌شود. امامزادگان نقش مهمي در نظام‌سازي فرهنگي تمدن سازي جديد اسلامي دارند که با استفاده از اين پشتوانه عظيم اعتقادي و فطري و همچنين علاقه و عشق مسلمانان و شيعيان، به‌ويژه ايرانيان به فرهنگ زيارت، مي‌توان به تقويت ظرفيت بقاع امامزادگان پرداخت و نقش آنان را تا جايگاه يک قطب فرهنگي ارتقا داد. نويسنده براي تقويت جايگاه امامزادگان در مهندسي فرهنگي جامعه اسلامي و ارتقاي آنان به قطبي فرهنگي، به‌ويژه در عصر شبيخون و تهاجم گسترده فرهنگي دشمنان انقلاب اسلامي، اين پيشنهادها را ارائه نموده است: 1- ايجاد کتابخانه و بانک جامعه اطلاعات امامزادگان در ابعاد علمي، فرهنگي، تاريخي، جغرافيايي و حتي معماري؛

2- بنيان حوزه علميه‌اي که جزو نهادهاي فرهنگي وابسته به امامزادگان باشد؛

3- برپايي نماز جماعت در امامزادگان به صورت مستمر؛

4- ايجاد موزه آثار ميراث فرهنگي و تاريخي در اين اماکن مقدس؛

5- ظرفيت‌سازي هنري و معماري اين امامزادگان عظيم الشأن؛

6- ايجاد کلاس‌هاي عقيدتي و معارف اسلامي و تفسير و قرائت قرآن، محافل قرآني، مسابقات فرهنگي و عقيدتي، کتاب‌خواني، جشنواره و شب شعر؛

7- ايجاد مراکز تربيتي و مشاوره؛

8- بديهي است ظرفيت‌سازي‌هاي فرهنگي مذکور بايد با اعتمادسازي و ظرفيت‌سازي‌هاي اجتماعي همچون ايجاد دارالشفا، قرض الحسنه، بازارچه فرهنگي و اصناف گوناگون، ايجاد فضاي سبز مناسب با طرح باغ بهشتي و الگوي چهار باغ سوره الرحمن و سوره واقعه و باغ ايراني و مجموعه تفريحي- ورزشي همراه باشد تا به جذب زائرِ بيشتر و تقويت موقعيت اجتماعي- فرهنگي مستقل امامزادگان کمک کند. به اعتقاد نويسنده، امکانات اقتصادي اين طرح را مي‌توان با پشتوانه عظيم اعتقادي جامعه اسلامي درباره فرهنگ وقف و با تقويت روح اعتمادسازي در سطح جامعه فراهم ساخت و جايگاه و منزلت امامزادگان را به صورت يک قطب فرهنگي تقويت بخشيد.

بررسي جايگاه زيارت امامزادگان در مهندسي فرهنگي

نويسندگان: ستاره موسوي [۴۵] و نرجس اميني [۴۶]

با نمايان شدن تأثير شگرف زيارت در بهبود وضعيت‌هاي روحي و رواني و مناسبت‌هاي اجتماعي افراد جامعه، لزوم رويکرد جدي به زيارت به عنوان يکي از مهم‌ترين عناصر فرهنگ‌ساز، بر کسي پوشيده نيست. هدف نويسنده از ارائه اين بحث، نمايان کردن ارزش ذاتي و تأثير عملي و فراگير زيارت در ساختن جامعه متعالي و نيروي انساني آگاه، مسئول، خلاق، قانون‌مدار و ارزش‌محور است که اين امر با شناخت ويژگي‌هاي انسان در دنيا و نقش زيارت در هدايت و راه‌يابي انسان به اهداف الهي حاصل مي‌شود. زيارت هر يک از حضرات معصومين عليهم‌السلام، آنچنان آثار و برکاتي دارد که آگاهي از آن، هر دلي را مشتاق زيارت آنان مي‌کند. فوايد زيارت معصومين عليهم‌السلام بر کسي پوشيده نيست، تا آنجا که تاريخ نيز گواه آن است و داستان‌هاي شگفت آن، نشانه‌هايي از آثار و برکات زيارت معصومين عليهم‌السلام به شمار مي‌رود. زيارت موجب تقرب روحي زائر با زيارت شونده مي‌شود، و از اين رهگذر، زائر شخصيت الهي خويش را باز مي‌يابد.

فلسفه زيارت امامزادگان و نقش آن در جامعه ديني

نويسنده: منيره ناصح ستوده [۴۷] اين پژوهش، با هدف ايجاد بستر ذهني مناسب نسبت به جايگاه ولايت و هرگونه پيوند و ارتباط با اهل بيت عليهم‌السلام در سطح کلان جامعه و اعطاي ديد روشني نسبت به فلسفه زيارت امامزادگان عليهم‌السلام و تأثيرات سازنده آن، به آحاد جامعه، درصدد پاسخگويي به اين پرسش اساسي برآمده است که «فلسفه زيارت امامزادگان چيست و چه نقشي در جامعه ديني خواهد داشت؟» محقق با مفروض گرفتن جايگاه والاي زيارت امامزادگان در نگاه قرآن، احاديث و اهل بيت عليهم‌السلام، تلاش نموده است تا فلسفه زيارت امامزادگان و تأثيرات سازنده آن را در دو بعد فردي و اجتماعي و نيز در عرصه‌هاي مختلف اجتماعي، سياسي و اقتصادي مورد بررسي قرار دهد.

نقش امامزادگان در سير و سلوک معنوي

نويسندگان: مصطفي نجاران [۴۸] ورضا خليلي [۴۹]

در مزارات مقدس امامزادگان، بسياري ازگوهرهاي تابان و ستاره‌هاي درخشان علم و تقوي درخاک آرميده-اند که ما از برکت وجود آنان در نعمت و آسايش هستيم. زيارت اهل قبور و مزارات مذهبي در انسان احساس سبکي روح و بازگشت به خود را زنده مي‌کند. زائر با زيارت امامزادگان عبرت‌آموزي مي‌کند. همچنين زيارت امامزادگان علاوه بر آرامش روحي فرد، در تحرک فرهنگي و اجتماعي نيز مؤثر است، زيرا با حضور در مرقد بزرگان به تجديد عهد و تجليل از روح بزرگ آنان و تبليغ و توجيه کوشش‌هاي علمي و اجتماعي آنان پرداخته مي‌شود. بدين سان زيارت امامزادگان برکاتي دارد: انسان به ناپايداري دنيا آگاه مي‌شود و مي‌فهمد که نبايد به آن دل ببندد. زائر به ياد آخرت مي‌افتد و مي‌انديشد که براي آخرت خود توشه‌اي را آماده نمايد. از تماشاي قبور بزرگان، انسان الهام مي‌گيرد و به اين ترتيب ياد و خاطره آنان موجب حرکت و نشاط روحي مي‌شود. با دعاي خير به درگذشتگان، هم آنان را شاد مي‌کند و هم مشمول دعاي خيرآنان مي‌گردد. زيارت امامزادگان عليهم‌السلام موجب زائل شدن حس غرور گشته و افتادگي را در انسان تقويت مي‌کند. علاوه بر اين قبور امامزادگان تجلي‌گاه بي‌مانندي از هويت تاريخي و مذهبي اين سرزمين است و مجموعه‌اي نفيس از هنرهاي اسلامي همچون خطاطي، حجاري و معماري اسلامي و ايراني را در خود جاي داده است که هر امامزاده‌اي مأخذي گران‌قدر براي تاريخ و فرهنگ اين مرزوبوم است و فضاي معنوي براي سير و سلوک زائرين فراهم کرده است. فرضيه نويسندگان در اين پژوهش آن است که امامزادگان چه در سيره عملي و چه درسيره نظري، نقش بسيار بي‌بديل درشکل‌گيري عرفان اسلامي داشته‌اند و تلاش بر اين است که با استفاده از منابع و مآخذ و تحقيق ميداني گوشه‌هايي از تأثيرات مذهبي امامزادگان در زندگي مادي و معنوي مسلمانان به‌خصوص شيعيان روشن گردد.

پانویس

  1. دکتری تاریخ دوره اسلامی ، مدرس دانشگاه فرهنگیان ، پردیس شهید باهنر اصفهان.
  2. کارشناس ارشد تاریخ ایران دوره اسلامی ، دانشگاه آزاد اسلامی نجف آباد.
  3. پژوهشگر واستادیار گروه علوم قرآن وحدیث دانشگاه قرآن.
  4. کارشناس ارشد تاریخ ایران دوره اسلامی ، دانشگاه اصفهان.
  5. عضو هیأت علمی دانشگاه علوم جغرافیایی دانشگاه اصفهان.
  6. کارشناس ارشد تاریخ ایران دوره اسلامی ،دانشگاه باقر العلوم علیه السلام قم.
  7. کارشناس ارشد تاریخ فرهنگ وتمدن اسلامی دانشگاه اصفهان .
  8. کارشناس ارشد تاریخ فرهنگ وتمدن اسلامی دانشگاه اصفهان.
  9. استادیار گروه تاریخ دانشگاه اصفهان.
  10. پژوهشگر تاریخ اسلامی دانشگاه خوارزمی تهران.
  11. کارشناس ارشد تاریخ تشیع ، دانشگاه پیام نور مرکز تهران.
  12. کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد.
  13. پژوهشگر علوم دینی.
  14. دکتری زبان وادبیات عربی واستادیار دانشگاه آزاداسلامی چالوس .
  15. پزوهشگر علوم قرآن وحدیث،مدرس حوزه ودانشگاه.
  16. کارشناس ارشد تاریخ ایران دوره اسلامی،دانشگاه اصفهان.
  17. دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ اسلام دانشگاه شهید بهشتی.
  18. دکتری مشاوره ، استادیار دانشگاه شهرکرد.
  19. کارشناس مشاوره دانشگاه شهر کرد.
  20. پژوهشگر واستادیار دانشگاه کاشان.
  21. دکتری تاریخ اسلام ،عضو هیأت علمی واستادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه اصفهان.
  22. کارشناس ارشد علوم قرآن وحدیث دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم وتحقیقات تهران.
  23. کارشناس ارشد علوم قرآن وحدیث دانشگاه قم، مدرس دانشگاه شهید مدنی آذربایجان .
  24. کارشناس ارشد تاریخ فرهنگ وتمدن اسلامی دانشگاه اصفهان .
  25. کارشناس ارشد تاریخ ایران دوره اسلامی دانشگاه اصفهان.
  26. کارشناس ارشد مردم شناسی ، دانشگاه آزاد اسلامی زرند.
  27. کارشناس ارشد مطالعات آسیای مرکزی وقفقاز دانشگاه تهران .
  28. دانشجوی دکتری تاریخ ایران دوره اسلامی دانشگاه اصفهان.
  29. استادیار گروه تاریخ دانشگاه بین المللی امام خمینی رحمه الله قزوین.
  30. دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ اسلام دانشگاه بین المللی امام خمینی رحمه الله قزوین.
  31. کارشناس ارشد علوم قرآنی دانشگاه علوم ومعارف قرآن کریم.
  32. کارشناس ارشد تاریخ اسلام دانشگاه اصفهان .
  33. دانشیار ومدیر گروه تاریخ دانشگاه اصفهان.
  34. استادیار تاریخ وعضو هیأت علمی دانشگاه آزاداسلامی واحد تنکابن .
  35. دانشجوی دکتری تاریخ دانشگاه خوارزمی.
  36. عضو هیأت علمی دانشگاه علم وصنعت ومعاون فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی .
  37. پژوهشگر پژوهشکده مطالعات میان فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی .
  38. عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور واحد آمل.
  39. مدیر آموزش وپرورش آمل.
  40. دانشجوی دکتری رشته فلسفه تعلیم وتربیت ،دانشگاه شیراز .
  41. عضو هیأت علمی دانشگاه شیراز.
  42. دانشجوی دکتری رشته فلسفه تعلیم وتربیت ،دانشگاه شیراز.
  43. عضو هیأت علمی دانشگاه شیراز.
  44. دانشیار ومدیر گروه تاریخ دانشگاه اصفهان.
  45. دانشجوی دکتری برنامه ریزی درسی دانشگاه اصفهان.
  46. دانشجوی دانشگاه اصفهان.
  47. کارشناس ارشد تاریخ اسلام یا دانشگاه باقر العلوم علیه السلام قم.
  48. دانشجوی دکتری تاریخ اسلام ، دانشگاه پیام نور قشم.
  49. کارشناس ارشد مدیریت فرهنگی.