معرفی مجموعه مقالات چونان در گشوده به بهشت(بررسی جلوه های معماری آستان مقدس امامزادگان علیهم السلام)

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

مؤلف: سید امیر حسین کامرانی راد

محتویات

مقدمه

در شماره‌هاي قبلي اين فصلنامه (86 و 87)، دو جلد از مجموعه چهار جلدي مجموعه مقالات منتخب اولين کنگره بين‌المللي امامزادگان را معرفي نموديم. اين دو جلد به ترتيب عبارت بودند از: 1. «امامزادگان تجلي‌گاه هنر قدسي» که در آن تزيينات و آرايه‌ها در امامزادگان و بقاع متبرکه بررسي شده بود، و 2. «حُرمت حَرم» که مروري بر نقش اجتماعي امامزادگان عليهم السلام به عنوان قطب‌هاي فرهنگي در کشور داشت. در اين شماره يک جلد ديگر از اين مجموعه مقالات را که با عنوان «چونان دري گشوده به بهشت» چاپ گرديده و در آن جلوه‌هاي معماري بقاع متبرکه امامزادگان عليهم السلام بررسي شده، معرفي مي‌کنيم.

بررسي تاريخ معماري و سبک شناسي امامزادگان برخوار

نويسنده: دکتر عباسعلي احمدي [۱] ناحيه باستاني برخوار که از دشت وسيع و نواحي کوهستاني شمال اصفهان تشکيل مي گردد، در بردارنده آثار معماري اسلامي متعدد و متنوعي، از جمله تعداد زيادي امامزاده است. با توجه به مواردي همچون ناشناخته بودن و عدم وجود مطالعات موردي از بناهاي مذکور و متعاقب آن عدم شناخت شاخصه هاي معماري و تزييني اين آثار در نزد پژوهشگران و متوليان امر، انجام تحقيقات پيرامون امامزادگان منطقه ضرورت مي‌يابد. بر همين اساس اين پژوهش به منظور مشخص نمودن مواردي همچون گاه نگاري، مراحل توسعه، ويژگي هاي معماري و تزييني و خصوصيات سبک شناختي امامزادگان منطقه انجام گرديده است. اين پژوهش به شيوه توصيفي - تحليلي بر اساس بررسي هاي ميداني، مطالعه منابع تاريخي و برخي کتب و منابع معاصر صورت گرفته است. بر اساس نتايج حاصل از اين تحقيق، در ميان امامزادگان شناسايي شده در برخوار، به غير از مواردي که در ساليان اخير تخريب گرديده است، ساير بناها در فاصله‌هاي زماني قرن سوم هجري قمري، دوره سلجوقي، دوره ايلخاني، دوره صفوي و دوره قاجار بنيان گرديده است و در اين بين بيشترين تعداد بقاع به دوره صفوي تعلق دارد. ابعاد ساختماني، شمول، خصوصيات تزييني و معماري و ميزان پراکندگي جغرافيايي اين بقاع با درجه اعتبار و صحت انتساب فرد مدفون، اهميت و وسعت مکان قرارگيري امامزاده و تراکم سکونتگاه هاي منطقه ارتباط تنگاتنگي داشته است.

معماري زيارت؛ با تکيه بر مطالعه زيارتگاه‌هاي کاشان

نويسنده: زهرا چيت‌سازيان [۲]

آثار معماري جلوه ي اعتقادات و باورها و فرهنگ مردمان يک سرزمين‌ است. اعتقادات و باورهاي مردم مي‌تواند از راه‌هاي گوناگون همچون آيين‌ها با آثار معماري نسبت پيدا کند. آيين زيارت از رايج‌ترين رويدادهاي اجتماعي و مذهبي در ميان ايرانيان است. نويسنده در اين تحقيق در جستجوي نسبت ميان آيين و اعتقاد زيارت با معماري زيارتگاه‌ها و چگونگي اين نسبت است. کاشان به سبب ويژگي‌هاي فرهنگي مردمانش، وجود زيارتگاه‌هاي بسيار در آن و همچنين رواج و زنده ماندن آيين زيارت در آن، از گذشته تا کنون نمونه‌اي مناسب براي انجام اين تحقيق است. از اين رو نويسنده، هفت نمونه از زيارتگاه‌هاي کاشان از منظر آيين زيارت را بررسي نموده و نسبت‌ ميان آيين زيارت و معماري زيارتگاه‌هاي کاشان را مشخص نموده است. در اين ميان اسناد تاريخي و مصاحبه شفاهي کارآمد شده و مبنايي براي تحليل گرديده‌اند. معماري زيارتگاه‌هاي کاشان با آيين و اعتقاد زيارت در ميان کاشانيان نسبت‌هايي دارد. در حقيقت کالبد زيارتگاه بستري براي انجام هرچه بهتر آيين زيارت چه آيين باطني و چه آيين ظاهري آن ايجاد کرده است. چنانچه فهم کامل معماري زيارتگاه‌هاي کاشان، بدون فهم آيين زيارت و نسبت‌هاي آن با معماري زيارتگاه‌ها غيرممکن مي‌نمايد.

امامزادگان، زاهدان و کليات معماري و تزيينات از بارگاه و بقاع متبرکه آنان

نويسنده: دکتر حسين زمرشيدي [۳] امامزادگان عظيم الشأن و زاهدان خداجوي، همواره داراري خصايص عميق و بي‌شماري از جمله: ايمان مطلق به خداوند، حُسن اخلاق، بزرگي و بزرگ منشي، وقار، ادب، کمال معرفت، دانش و بينش، متانت طبع، عزت نفس، قناعت، تواضع، شجاعت، ظلم ستيزي و احقاق حق مظلومان بوده‌اند. آنان همواره نستوه بودن در برابر ظلم و ظالم و بسياري از خصايل ديگر را از پدران و اجداد خود تا امامان بر حق و طيبين و طاهرين خداوند آموخته و هميشه پايبند به تمام موازين بوده و شروط بندگي خدا را سرلوحه زندگي خود داشته‌اند و همواره به هدايت و پرورش اخلاق و دين براي بندگان خدا اهتمام ورزيده‌اند. در مجموع با حکام جبار، ظلم ستيزي و مقابله آشکار و در بسياري موارد مبارزه پنهان نموده و همواره مورد کينه، تهاجم، آزار، زندان، شکنجه و حتي شهادت قرار گرفته‌اند. گه گاه اين بزرگواران از باب سياست و راهنمايي خلق خدا، از موطن خود به سوي مردم عاشق به خاندان نبوت و امامتِ ايران رهسپار شدند که بارگاه مقدس‌شان يادآور بزرگي‌ها، رشادت‌ها و عشق آنان به مردم شيعه مذهب ايران بوده است. آنان همواره در خدمت و هدايت مردم ايران بوده و در شهرهاي بزرگ و کوچک و حتي روستاها دست از جان کشيده و «پناه گرفته» و در هدايت و پرورش مردم کوشا بوده‌اند. در اين سرزمين بدرود حيات گفته و در همان مکان‌ها مدفون شده‌اند. مردم شيعه مذهب ايران، از باب ارادت به تمامي اين بزرگواران، با تمام وجود و بيش از توان خود براي اين بزرگواران بارگاه و مرقد شايسته بنا کرده و به بهترين شيوه ممکن، اين آثار را به تزيينات قدسي آراسته‌اند. نويسنده در اين نوشتار به بررسي کليات معماري و تزيينات بارگاه مقدس امامزادگان عليهم السلام و بقاع متبرکه پرداخته‌ است.

خاستگاه تاريخي بناهاي آرامگاهي استان خوزستان در دوره اسلامي

نويسنده: دکتر علي سجادي [۴] از سده اول تا سده سوم هـ.ق هيچ نوع بناي آرامگاهي که بتوان تاريخ معيني را بر آن نسبت داد به دست نيامده است، از سده چهارم هجري به بعد، شاهد ظهور و گسترش بناهاي آرامگاهي در نقاط مختلف ايران هستيم، با وجود اين که از نمونه‌هاي اوليه سنت آرامگاه سازي در خوزستان چيزي باقي نمانده است با اين حال استان خوزستان به عنوان دروازه ورودي اسلام به ايران از جايگاه ويژه‌اي در رابطه با شکل‌گيري بناهاي آرامگاهي برخوردار است. در استان خوزستان بسياري از آرامگاه‌ها به امامزاده‌هايي تعلق دارند که توسط عمال عباسي به شهادت رسيده‌اند که اين امر فرضيه عده‌اي از محققان را که انگيزه جهاد و شهادت با کفار را در ارتباط با ساخت آرامگاه مطرح نموده اند، تأييد مي‌نمايد. به طور کلي مي‌توان دو عامل عمده، يکي مهاجرت امامزادگان به ايران، و ديگري گسترش تصوف و عرفان اسلامي را در ساخت بناهاي آرمگاهي استان خوزستان مؤثر دانست. در اين مقاله به نقش امامزادگان عليهم السلام و همچنين صوفيه در ساخت بناهاي آرامگاهي خوزستان و کارکرد آرامگاه‌ها و حمايت حکومت‌ها در ساخت و يا تعمير و توسعه اين بناها پرداخته شده است.

بقاع هفتاد و دو تن ساروق و ارائه شواهدي از معماري دوره سلجوقي در منطقه فراهان استان مرکزي

نويسنده: اسماعيل شراهي [۵] فراهان يکي از چند منطقه شيعه نشين مرکز ايران از صدر اسلام تاکنون بوده است. در اين منطقه و در گستره دشت و مناطق کوهپايه‌اي آن، آرامگاه ها و بقاعي پراکنده اند که هرکدام با معماري فاخر خود، ارزش‌ها و خصوصيات معماري دوره‌هاي شکل‌گيري و ادوار توسعه، تحول وتکامل را به رخ مي‌کشند. در اين ميان، در مرکز دشت فراهان، دو بقعه جدا از هم به نام بقاع هفتاد و دو تن ساروق، قديمي‌ترين نشانه‌ها از معماري بقاع شيعي منطقه را ارائه مي‌دهند. اين دو بنا که در اواخر دوره سلجوقي و به عبارتي دوره گذار از سلجوقي به ايلخاني شکل گرفته اند و در دوره ايلخاني توسعه و تکامل يافته‌اند، علي رغم سادگي در نماي بيروني به لحاظ اجراي پلان، جزييات داخلي، آرايه‌ها و ارائه شواهد متقن در دوره يابي، در تاريخ معماري آرامگاه‌هاي شکل‌گرفته بر مزار احفاد امامان معصوم عليهم السلام در استان مرکزي، حائز اهميت شناخته شده و قابل مطالعه و بررسي هستند. نويسنده در اين پژوهش، ضمن معرفي جايگاه خطه فراهان در تاريخ تشيع و نقش آن در تحولات تاريخي منطقه عراق عجم، به مطالعه خصوصيات و ويژگي هاي شاخص دو بقعه ياد شده پرداخته و عناصر و جلوه‌هاي معماري آن‌ها را مورد بررسي و تأکيد قرار داده است.

بررسي و مطالعه معماري و تزيينات برج مقبره امامزاده سيد هارون و مقايسه با مقابر برجي شهر قم

نويسندگان: احمد صالحي کاخکي [۶] و نرگس عسکري [۷]

در ايران بعد از ورود اسلام، هنرمندان و معماران با تکيه بر عناصر هنري و شيوه هاي معماري گذشته خود همچنان به ايجاد و ابداع آثار هنري پرداختند. يکي از عناصر و پديده هايي که از جنبه هاي گوناگون تاريخي، هنري، مذهبي و اجتماعي در معماري اسلامي نقش اساسي داشته است، بناهاي آرامگاهي و بقاع متبرکه است. اين بناها در طي دوران مختلف از نظر شيوه معماري و تزيينات، به فراخور زمان و شرايط اقتصادي و آرامش اجتماعي و سياسي دستخوش تغييراتي بودند. شهر ساوه و روستا هاي وابسته آن به عنوان يکي از شهرهاي با اهميت در ميان راه هاي کاروان‌رو زيارتي و تجارتي تعداد کثيري از اين نوع بناها را در خود جاي داده است. بناي امامزاده سيد هارون در ده کيلومتري شهر ساوه، بين روستاهاي طراز ناهيد و رضا آباد قرار گرفته است. اين بنا بر پلان هشت ترکي از داخل و دوازده ترکي از بيرون است، که گنبد رکي بر فراز آن گسترده شده است. بناي برج مقبره به صورت برجي منفرد با ارتفاع هفده و نيم متر و ضخامت دو متر در پايه است. بنا با آجر ساخته شده و گنبد آن با کاشي تزيين گرديده است. پلان داخلي برج ‌مقبره هشت ضلعي است که با کاشي، قاب هاي آينه و نقاشي روي گچ تزيين شده است. نويسنده در اين مقاله، به مطالعه و مقايسه معماري و تزيينات بناي امامزاده سيد هارون عليه السلام پرداخته و به اين نتيجه رسيده که بناي امامزاده سيد هارون در انتهاي قرن هفتم هجري قمري برپا گرديده است و با توجه به مکان قرارگيري و چگونگي ساخت، مشابه برج مقبره هاي شهر قم مي باشد که در زمان خاندان علي صفوي ساخته شده اند.

تلفيق هنر و دين در معماري امامزادگان

نويسنده: سيد علي اصغر طباطبايي نيا [۸]

واژه معماري با توجه به ريشه آن«آرشيتکت» از دو جزء آرشه «بن و منشأ» و تخنه «هنر» تشکيل شده است. اين ريشه‌يابي کاملاً تلفيق هنر و معماري را نشان مي‌دهد. عوامل بسياري نظير عوامل سياسي، اجتماعي، مذهبي، ملي در شکل‌دهي بناي امامزاده‌ها مؤثر بوده‌اند. ولي آن چه در نزد معماران بيش از همه مطرح و مورد نظر بوده، انعکاس هنر اسلامي در ساخت اين بناهاست. هدف اصلي اين نمايش هنر گريزاندن از کثرت غريب بيرون و پناه دادن به خلوت آشناي درون است. هنر و دين نه تنها در بناي امامزادگان ديدار مي کنند بلکه همديگر را در آغوش مي‌کشند. هنرمندان جوهره ذات و عمق بينش هنرمندانه خود را در کالبد اين بناها تزريق مي‌کنند تا نمايشگاهي براي عرضه روح موجوديت يک تفکر ايجاد شود. هنري برخاسته از دل با پشتوانه‌اي از ايمان، تلفيقي از دستاوردهاي ملل ديگر از روم و بيزانس تا ماوراءالنهر و چين. در اين مقاله سعي شده است تا تلفيق، ترکيب و تعامل دين و هنر در بستر فرهنگ اسلامي- ايراني در بناي امامزادگان والامقام بيشتر نشان داده شود.

بازشناسي تأثيرات مفاهيم هنر قدسي در معماري اسلامي اماکن متبرکه (نمونه موردي: بقعه امامزاده سيد حمزه تبريز)

نويسندگان: امير فخّاري

[۹] و دکتر حسن ستّاري ساربانقلي [۱۰]

مفاهيم قدسي به عنوان يکي از عوامل فکري و تأثيرگذار در ايران، پيشينه‌اي بس ژرف و شگرف دارد که توانسته است با برقراري رابطه‌اي تنگاتنگ با هنرهاي اين سرزمين از جمله معماري، در دوره‌هاي مختلف نقش ارزنده‌اي را ايفا کند. يکي از بارزترين عرصه‌هاي رشد اين جريان، مربوط به بناهاي مذهبي و اماکن متبرکه است که بيشترين و مهم‌ترين حجم بناهاي بازمانده از معماري ايران در دوره اسلامي را به خود اختصاص داده است. يکي از اين بناها، امامزاده سيد حمزه‌ در محله سرخاب‌ تبريز است که از بناهاي مهم، ارزشمند و تاريخي اين شهر است. در اين نوشتار سعي شده مفاهيم قدسي و تأثيرات آن بر هنر به-ويژه هنر معماري، در بناهاي متبرکه و به‌ويژه بقعه سيد حمزه تبريز بررسي شود.

بررسي جلوه هاي معماري و هنرهاي تزييني برج آرامگاهي امامزاده زينوا

نويسنده: ضحا فلاح نيا [۱۱] بناهاي آرامگاهي و بقاع متبرکه از جنبه هاي گوناگون تاريخي، مذهبي، اجتماعي و هنري در معماري اسلامي نقش اساسي دارند و از نظر اهميت، جايگاه دوم را پس از مساجد به خود اختصاص داده اند. از جمله عوامل گسترش اين بناها مي توان به مهاجرت امامزاده ها و سادات به ايران و شهادت و درگذشت آن ها و نحوه عملکرد دولت هاي محلي اشاره نمود که با گسترش آداب و سنن مذهبي و با برپايي بناهايي بر سر مزار اين بزرگان، سعي کردند علاوه بر حفظ ياد و خاطره آن ها، از اين اماکن براي انجام فرايض ديني و مراسم مذهبي بهره مند شوند و به اين ترتيب، جايگاهي مردمي براي خود به وجود آوردند. بناهاي آرامگاهي متعددي در مازندران بر سر مزار شخصيت هاي مذهبي، عرفا، دانشمندان و حکمرانان ساخته شده که در اين پژوهش، مطالعه روي مقبره اي برجي به عنوان گونه اي از معماري ايراني- اسلامي موجود در استان مازندران صورت گرفته است. اين تحقيق از نظر روش، ميداني است و هدف از انجام آن توصيف هنر مورد مطالعه است. در گردآوري داده ها از فنون مشاهده، مصاحبه، عکس برداري، ثبت اسناد و بررسي منابع کتابخانه اي استفاده شده است. نمونه مورد بررسي در اين نوشتار، برج آرامگاهي «امامزاده زينوا» واقع در شهرستان قائمشهر است که از نظر تزيينات و معماري، مورد مطالعه قرار گرفته است.

توسعه آستان حضرت عبدالعظيم حسني در عصر قاجار

نويسنده: دکتر اصغر قائدان [۱۲]

مرقد و آستان مطهر سه امامزاده واجب التکريم در ري، يعني عبدالعظيم حسني، امامزاده حمزه و امامزاده طاهر بن محمد (المبرقع) قرن هاست پذيراي سيل ارادتمندان و شيعيان است. به سبب اهميت و جايگاه معنوي اين سلاله‌هاي پاک ائمه عليهم السلام، همواره حاکمان و دولت‌مردان و رجال نيکوکار و پر تلاش در آباداني و عمران و ترميم اين بقاع متبرکه همت گماشته و آن‌ها را پر رونق و با شکوه ساخته‌اند. در اين خصوص، دولت قاجار که خود را به امامزاده حمزه منسوب مي کرده بيشترين نقش را در توسعه و بازسازي اين آرامگاه ها داشته است. افزودن بخش ها و قسمت هاي متعدد، ساخت و نصب ضريح و مطلا کردن گنبد که شکوه خيره کننده‌اي به آن مي داد، ساخت مسجد، مدرسه، ايوان، صحن، مناره و نيز مرمت رواق ها و آيينه‌کاري هاي زيبا در حرم، ايوان ها و رواق ها، از جمله اقدامات دولت قاجار است. در اين تحقيق تلاش-هاي دولت قاجار در اين زمينه، تشريح و توصيف مي شود.

بررسي هماهنگي معماري و نيارش در بقعه درب امام اصفهان

نويسندگان: مريم مسّاحي خوراسگاني [۱۳] و ديهيم تاکي [۱۴]

بقعه درب امام اصفهان از معدود بناهاي باقي مانده از قرن 9 هـ.ق و دوره حکومت کوتاه جهانشاه قراقويونلو در اصفهان است که آرامگاه دو تن از امامزادگان، ابراهيم طباطبايي از نبيره هاي حسن مثني، فرزند امام مجتبي عليه السلام و ديگري سيد علي ملقب به زين العابدين است. اهميت اين بنا به سبب قدمت تاريخي آن، ويژگي هاي منحصر به فرد معماري و همچنين همسازي بنا با تحولات کالبدي در دوره هاي مختلف تاريخي است که در اين مقاله مورد بررسي قرار مي گيرد. از مواردي که بر هوشمندي طراحي و سير تکامل اين بنا دلالت دارد مي توان به هماهنگي ويژگي هاي معماري و نيارشي در بنا اشاره داشت. به عبارت ديگر اين مقاله بر اين ادعا که معمار بناي درب امام اصفهان، همگام با اصول اجرايي و فني ساختمان، جنبه‌هاي زيبايي‌شناسانه فضاسازي را در جزييات و کليات طرح در نظر داشته، محدوديت هاي طراحي را که به عنوان چالشي پيش روي او بوده تبديل به امکان کرده است، صحه مي گذارد.

هنرهاي اسلامي در معماري امامزادگان (مطالعه موردي: هنر کاشي کاري)

نويسندگان: اسماعيل معروفي اقدم [۱۵] و علي اصغر محمودي نسب [۱۶]

بررسي بناهاي دوره اسلامي در ايران، حضور بي شمار مقابر مربوط به امامزادگان عليهم السلام را اثبات مي‌کند که در جاي جاي نقاط اين مرز و بوم پراکنده‌اند؛ به طوري که بر اساس آمارهاي موجود، در ايران بيش از چهار هزار امامزاده وجود دارد. با توجه به آن که کانون اصلي تشيع، ايران است، وجود اين همه امامز اده امري مسلم و قابل درک است. امامزاده ها در ميان بناهاي تاريخي ايران پس از مساجد مقام دوم را دارا هستند و حتي به عقيده برخي از دانشمندان پس از مسجد بيش از هر بناي ديگري مورد توجه عام بوده است. پژوهشي ساده بر معماري و تزيينات مقابر مربوط به امامزادگان اثبات مي نمايد که در هر دوره از ادوار حکومتي ايران اسلامي، مهم ترين و پرکاربردترين هنرها و اوج تزيينات معماري مربوط به آن دوره، در بناي امامزادگان به‌کار گرفته مي شده است. اين نوشتار نيز که مبتني بر مطالعات کتابخانه‌اي و بررسي هاي ميداني است، نقش و اهميت هنر کاشي‌کاري را در معماري مقابر مذهبي مورد مطالعه قرار مي دهد.

نماد پردازي عددي آرامگاه‌هاي امامزادگان(مطالعه موردي: مقبره ميربزرگ آمل)

نويسندگان: فرناز ملک [۱۷] و تيمن سميع پور [۱۸]

نگرش نمادين به هستي و پديده‌هاي آن از گذشته‌هاي دور در فرهنگ‌هاي کهن به ويژه در هستي شناسي اسلامي - شيعي که سرچشمه هستي را در ماوراي اين طبيعت و ماده مي‌جويد، مطرح بوده است. گونه‌اي از نمادها که در هنر اسلامي معاني عميقي را در خود نهفته دارند، اعداد هستند لذا در آرمگاه‌هاي امامزادگان و بزرگان دين که خود واسط دستيابي به عالم معنا هستند، به وفور مورد استفاده قرار گرفته‌اند. در اين مقاله مفاهيم نمادين هر کدام از اين اعداد در بناي مير بزرگ آمل (بقعه مير قوام الدين مرعشي از سادات مرعشي) متعلق به قرن هشتم هـ.ق جهت تدقيق در ارزيابي، مورد بررسي قرار گرفته است تا حکمت نمادهاي عددي استفاده شده در آن هويدا گردد. متغيرهاي پژوهش مربوط به دوران گذشته هستند و با نگرش و رويکردي تفسيرگرايانه به آنها توجه شده است، به همين سبب از روش تحقيق تاريخي ـ تفسيري و همچنين مطالعه موردي استفاده شده است. گردآوري اطلاعات هم به شکل اسنادي، کتابخانه‌اي و هم به صورت ميداني بوده است. در نتيجه در بناي مير بزرگ تناظر عدد يک در گنبد خانه منفرد، عدد دو در تقارن پلان و نما، عدد سه در گنبد رک و عدد چهار در چهارتاقي‌ها تجلي يافته است. همچنين تجلي عدد پنج را در تزيينات، عدد شش در فرم مکعبي بنا، عدد هفت را در تقسيمات نماي پاي گنبد و عدد هشت را در فرم اتاق‌ها و زمينه گنبد مي‌توان يافت.

چونان دري گشوده به بهشت: کاشي‌کاري بناي امامزاده علي بن جعفر قم

نويسندگان: انسيه سادات موسوي [۱۹] و دکتر اميرحسين چيت سازيان [۲۰] علاقه و توجه مردم قم نسبت به ائمه اطهار عليهم السلام موجب گرديد که اين شهر محل مناسبي براي سکونت سلاله ايشان گردد. آن دسته از بقاع امامزادگان عليهم السلام که مورد عنايت بيشتر مردم قرار گرفته بودند، به تزيينات بيشتر و با شکوه‏تري آراسته شدند. يکي از اين آرامگاه‌ها، بناي امامزاده علي بن جعفر عليه السلام موسوم به در بهشت متعلق به قرن هشتم هـ.ق است که عمدهترين عناصر تزييني در آن، استفاده از گچ‌بري‌هاي رنگي و کاشي‌کاري است. کاشيهاي اين بنا که زينت‏بخش موزه‏هاي بسياري گشته‌اند، انواع ستارهاي، چليپايي، محرابي، کتيبهاي، خشتي، معرق و معقلي را در برمي‌گيرند و مربوط به دوران ايلخاني، قاجار و عصر حاضر هستند. اين کاشيها که زينت بخش گنبد رک، ازاره بنا، مرقد، محراب و جبهه شمالي بنا هستند، به عنوان موضوع اين پژوهش مورد بررسي قرار مي‌گيرند. اين نوشتار، ضمن معرفي بنا به بررسي و معرفي عناصر تزييني کاشيهاي اين بنا مي‌پردازد. در مجموع، نقوش اين کاشيها به انواع گياهي، انساني، حيواني، هندسي و خط نگاره آراسته شده است. نکته: در بخش بقاع متبرکه اين شماره از فصلنامه، در مقاله‌اي وزين به قلم آقاي غلامرضا گلي زواره به صورت مبسوط به شخصيت والاي علي بن جعفر عليه السلام پرداخته شده است و نويسنده در پايان مقاله، استناداتي در تأييد و ردّ محل دفن اين امامزاده عظيم‌الشأن در شهر قم ارائه نموده و با ذکر مدارک، محل دفن پيکر مطهر ايشان را «عريض مدينه» مي‌داند.

بررسي جلوه‌هاي معماري و تزييني بقعه امامزاده محروق نيشابور

نويسندگان: سيد امير ميرسجادي [۲۱] ، زهرا جعفري فرد [۲۲] و فريده مرشدي [۲۳]

از عناصر و پديده‌هايي که از جنبه‌هاي گوناگون تاريخي، هنري، مذهبي و اجتماعي در معماري دوران اسلامي نقش اساسي دارد، بناهاي آرامگاهي و بقاع متبرکه است. معماري آرامگاهي بعد از مساجد (به عنوان مکان عبادت)، يکي از موارد پر شمار ابنيه معماري است که در ساخت آن‌ها اصول فني و هنري بسياري مورد توجه بوده است. ساخت مقابر در اوايل چندان گسترده نبود اما در طي قرون 3 و 4 هـ.ق و بعد از آن، هم‌زمان با شکل‌گيري حکومت‌هاي مستقل در ايران، به ويژه سلسله‌هاي شيعي، ساخت مقابر مختلف رواج گسترده يافت. از مهم‌ترين شاخص‌هاي هنر اسلامي، معماري اسلامي و به‌ويژه تزيينات وابسته به آن است که خصوصاً در اماکن مذهبي جلوه بيشتري دارد؛ از اين جمله بناها، مجموعه امامزاده محمد محروق و ابراهيم در شهر نيشابور است. اين آرامگاه‌ با گنبد و ايوان رفيع و زيباي خود در وسط باغ مشجري قرار گرفته و از ابنيه مهم قرن دهم هـ.ق به شمار مي‌رود. اين بنا داراي ويژگي‌هاي معماري و جنبه‌هاي تزييني بسيار عالي و زيبنده‌اي است. هدف اين پژوهش، معرفي بيشتر اين بقعه با تأکيد بر جلوه‌هاي معماري و به‌خصوص ويژگي‌هاي تزييني آن از جمله کاشي‌کاري و آثار چوبي نفيس است.

بازشناسي و احياي الگوهاي هويت‌ساز اسلامي در معماري آرامگاه امامزادگان

نويسنده: الهه نبي‌ئي فيجاني [۲۴] تحولات جهان امروز در ابعاد گوناگوني همچون فرهنگ، مذهب، علم و هنر در سطح زندگي روزمره و هويت‌هاي فردي و اجتماعي ظهور يافته‌اند وچالش‌هايي را مطرح مي‌کنند که مهم‌ترين آن‌ها بحران فرهنگي و بحران هويت و معناست. با توجه به محتواي فرهنگي ايران و جايگاه ويژه مذهب در تار و پود آن، حفظ فرهنگ و هويت ايراني- اسلامي از ضروريات به شمار مي‌آيد. در اين خصوص، هنر معماري، به دليل ارتباط مستقيم با زندگي عيني انسان‌ها، در مواجه با پديده جهاني شدن نقش مهمي را در تعميق و يا تضعيف فرهنگ و هويت‌ بازي مي‌کند که در اين بين معماري ابنيه مقدس از جايگاه ويژه‌اي برخوردار است. نتايج اين پژوهش، مبني بر منحصر به فرد بودن معماري آرامگاه‌هاي امامزادگان عليهم السلام، در قالب تحليلِ عناصر ساختاري معماري اين ابنيه، با بررسي الگوها و اصول معماري اسلامي در آن و با توجه به عناصر معنوي، هويت‌ساز و يادماني اسلامي، به بازشناسي و ارائه راهکارهاي احياي ساختارهاي تأثيرگذار بر فضاي معنوي امامزادگان مي‌پردازد. روش تحقيق، توصيفي- تحليلي است و در آن از اطلاعات کتابخانه‌اي استفاده شده است.

جستارهايي در علل پيدايش و تيپولوژي گنبدهاي رُک در ايران (با نگاهي ويژه به بناي امامزادگان)

نويسندگان: ابوذر هادي [۲۵] و مريم قرايي [۲۶] معماري اسلامي ايران با تنوعي که در اجراي آسمانه هاي گوناگون دارد به طور حتم در دنيا از اين جنبه، کم نظير است. با توجه به اين که گنبدهاي مساجد با تنوع خاصي که دارند در اين ميان جزو مشهورترين نوع آسمانه ها است اما اين مسأله باعث نشده که قابليت‌هاي اجرايي در ساير انواع پوشش ها براي معماران ايراني مغفول باقي بماند، چه بسا که پوشش هاي رُک که تقريبا مختص امامزاده ها و آرامگاه‌هاست در اوج شکوه و زيبايي اجرا شده است. از نظر تاريخي نيز قدمت گنبدهاي رُک گسسته موجود در ايران، دومين گونه ساختماني از گنبدهاي موجود و بعد از گنبدهاي يک پوسته است. در اين پژوهش سعي شده تا با نگاهي به علل و زمان پيدايش اين نوع گنبدها و خصوصيات سازه اي و ساختماني آن‌ها، تنوع شکلي و به نوعي تيپولوژي آن ها نيز مورد بررسي قرار گيرد تا هرچه بيشتر ارزش اين ميراث گذشته بر ما آشکار گشته و زمينه ساز حراست و حفاظت از آن ها باشد.

مقايسه جايگاه مشاهد ائمه و امامزادگان در دوره‌هاي آل بويه تا سلجوقيان

نويسنده: دکتر علي يحيايي [۲۷] پراکندگي نسبتاً سريع علويان و امامزادگان در شهرها و آبادي‌هاي گوناگون سرزمين‌هاي اسلامي از سده دوم تا سده چهارم هـ.ق و پايگاه بالاي اجتماعي آنان به واسطه انتسابشان به خاندان پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم، زمينه‌هايي را به وجود آورد که به ويژه حکومت‌هاي مستقل و نيمه مستقل را به بهره‌مندي از جايگاه آنان براي رسيدن به اهدافشان نيازمند مي‌ساخت. از اين ميان حکومت آل بويه که ابتدا در خدمت علويان طبرستان بودند و سپس با ادعاي شيعي بودن، حکومتي را تشکيل دادند توجه ويژه‌اي را به مراقد ائمه و امامزادگان نشان دادند. از جمله به طور خاص علاوه بر توجه به شيعيان و علويان و کمک به سادات، به مرقد شاه چراغ در شيراز توجه ويژه نمودند. به طوري که دفن افرادي مانند عضدالدوله در نجف و توجه به امامزادگان را سرآغاز توجه به دفن افراد در کنار مراقد ائمه و امامزادگان دانسته‌اند. در دوره سلجوقيان نيز برخلاف تصور مطلق از سني بودن آنان، برخي قرائن و منابع از توجه به مشاهد ائمه از سوي آنان حکايت دارد. در اين مقاله علاوه بر ارائه مصاديقي از موضع‌گيري‌هاي آل بويه و سلجوقيان نسبت به مشاهد ائمه اطهار عليهم السلام، به بررسي دلايل اين موضع‌گيري‌ها پرداخته مي‌شود. فرض اصلي مقاله آن است که هر دو حکومت از مسأله توجه به مراقد ائمه و امامزادگان عليهم السلام در راه مشروعيت‌جويي حکومت خود در هنگامه‌اي که رقباي قدرتمندي مانند فاطميان و اسماعيليان ادعاي سلطه بر جهان اسلام را داشتند استفاده نموده‌اند و البته پايگاه اجتماعي سادات نيز حکومت‌ها را به تعامل مثبت با آنان و توجه به مشاهد ائمه و امامزادگان وادار مي‌کرده است. لازم به ذکر است از آنجا که به پراکندگي سادات توجه گرديده و مقالاتي در اين زمينه نوشته شده است، در اين نوشتار ضمن پرداختن بسيار گذرا به اين موضوع، تمرکز اصلي نويسنده بر روي توجه به زيارت و رسيدگي به مراقد ائمه و امامزادگان عليهم السلام و دفن در کنار مشاهد آنان بوده است.

پانویس

  1. پژوهشگر واستادیار گروه باستان شناسی دانشگاه شهر کرد.
  2. کارشناسی ارشد مطالعات معماری دانشگاه شهید بهشتی.
  3. دانشیار وعضو هیأت علمی دانشگاه شهید رجایی.
  4. دکتری باستان شناسی با گرایش دوره اسلامی وعضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی وصنایع دستی وگردشگری.
  5. باستان شناسی وکارشناسی اداره کل میراث فرهنگی استان مرکزی.
  6. استادیار وعضو هیأت علمی دانشگاه هنر اصفهان.
  7. مدرس موسسه آموزش عالی وغیر انتفاعی ناصر خسرو.
  8. کارشناسی ارشد ادبیات فارسی دانشگاه یزد.
  9. پژوهشگر معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز.
  10. عضو هیأت علمی واستادیار آزاد اسلامی واحد تبریز.
  11. کارشناسی ارشد هنر اسلامی دانشگاه هنر اصفهان.
  12. استادیار دانشگاه تهران، دانشکده الهیات.
  13. کارشناسی ارشد معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوارسگان(اصفهان).
  14. کارشناسی ارشد معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوارسگان(اصفهان).
  15. پژوهشگر تاریخ ایران دوره اسلامی،دانشگاه تربیت مدرس.
  16. پژوهشگر تاریخ ایراندوره اسلامی، دانشگاه تربیت مدرس.
  17. کارشناسی ارشد معماری دانشگاه علوم وتحقیقات آیت الله آملی.
  18. کارشناسی ارشد معماری دانشگاه علوم وتحقیقات آیت الله آملی.
  19. کارشناسی ارشد هنر اسلامی دانشگاه کاشان.
  20. دانشیار، گروه هنر اسلامی دانشگاه کاشان.
  21. کارشناسی ارشد معماری پردیس علوم وتحقیقات خراسان رضوی، مدرس معماری.
  22. کارشناسی ارشد باستان شناسیدانشگاه هنر اصفهان.
  23. کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری دانشگاه هنر اصفهان.
  24. کارشناسی ارشد معماری دانشگاه آزاد اسلامی همدان.
  25. پژوهشگر ومدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد پرند.
  26. پژوهشگر مرمت واحیای بافت های تاریخی.
  27. پژوهشگر استادیار گروه تاریخ دانشگاه بیرجند.