معرفی چند اثر چوبی وقفی متعلق به قرن هشتم هجری قمری: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو
جز معرفی چند اثر چوبی وقفی متعلق به قرن هشتم هجری قمری» را محافظت کرد ([ویرایش=تنها مدیران] (بی‌پایان) [انتقال=تنها مدیران] (بی‌پایان)))
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۰۵

مؤلف:زهرا جعفری فرد. چکيده زهرا جعفري فرد؛ کارشناس ارشد باستان‌شناسي وقف سنت حسنه‌اي است که از ديرباز به اشکال گوناگون در تاريخ بشر وجود داشته و اسلام آن را در مسيري روشن، منطقي، هدف‌دار، مترقي و دقيق نهاده است. در ادوار مختلف اسلامي، شاهد گسترش اين سنت حسنه هستيم، در قرن هشتم هـ.ق سنت وقف گسترش چشمگيري يافت، وجود بناها و املاک وقفي فراوان در اين دوره، گواهي بر اين ادعاست. در کنار بناهاي وقفي، اشيايي نيز، وقف اماکن مختلف شده است که از جمله آن‌ها، اشياي چوبي است که شامل منبر، در و رحل مي‌شود، اين اشيا، وقف اماکني مانند مساجد، مقابر امامزادگان و بزرگان و مدارس ديني گشته و علاوه بر ارزش فني و هنري که دارند، به دليل داشتن کتيبه‌هايي با مضامين ديني و اعتقادي اعتباري دو چندان يافته‌اند. عمده اين آثار توسط حاکمان محلي و همچنين بزرگان شهرها و روستاها، وقف اماکن ديني شده‌اند. هدف اين پژوهش، معرفي آثار چوبي وقفي قرن هشتم هجري قمري، شرح کوتاهي در مورد ويژگي‌هاي فني و هنري آن‌ها و در گام بعد، بررسي مضامين کتيبه‌ها و معرفي بانيان اين نوع آثار است. در پايان تحقيق، اين نتيجه حاصل شد که در دوره ذکر شده، وقف اشياي چوبي به يک سنت پسنديده بدل شده است که بانيان به آن اهتمام فراوان داشته‌اند تا اثري که وقف مي‌کنند، درخور شأن مکاني که شي وقف آنجا شده است، باشد. اطلاعات ارائه‌شده به صورت کتابخانه‌اي و مطالعات ميداني جمع‌آوري شده و رويکردي تاريخي- تحليلي دارد. کليدواژه‌ها قرن هشتم هـ.ق، آثار چوبي وقفي، منبر، در، رحل.

مقدمه

اوقاف و بنيادهاي موقوفه در دوره‏ ايلخانان و پس از آن، حضوري گسترده داشته است. وجود بناها و املاک وقفي فراوان در اين دوره، گواهي بر اين ادعاست، چنين مي‏نمايد که اموال موقوفه در دوره‏ مورد نظر، مرکب از املاک و زمين بوده است. اسناد موجود، اشارات پراکنده‏اي به املاک موقوفه در شهرهاي مختلف ايران دارد و نيز اين مطلب که غالباً درآمدهاي حاصل از املاک و زمين‏هاي موقوفه، براي نگهداري از مدارس، مساجد و مؤسسات مدني مصرف مي‏شده است [۱] اداره‏ اوقاف از سال‏هاي اوليه‏ حکومت ايلخانان وجود داشته است. وقتي هلاکو مسئوليت تشکيل رصدخانه در مراغه، که ساختمان آن در سال 657 هجري آغاز شد، را به خواجه نصيرالدين طوسي واگذار کرد و مسئوليت اداره‏ اوقاف امپراتوري را نيز به او سپرد، خواجه نصيرالدين اين دو مسئوليت را در حکومت هلاکو عهده‏دار شد. خواجه وقتي براي بازرسي از اوقاف به عراق سفر کرده بود، درگذشت، ولي در هر منطقه مسئولي را براي اداره‏ اوقاف منصوب کرد و به او اجازه داد که يک دهم از درآمد اوقاف را براي خود منظور کند. مهم‏ترين و شايد ثروتمندترين موقوفات در قرن هشتم هجري، مواردي بوده است که توسط غازان خان و جانشينش، الجايتو، و وزير آنان رشيدالدين فضل‏الله ساخته شده بود. بنيادهاي موقوفه‏ غازان خان، عمدتاً در محله‏ «شنب غازان» تبريز ساخته شده بود. اين موقوفات شامل مسجد جمعه، بقعه(آرامگاه)، دارالسياده، رصدخانه، بيمارستان، کتابخانه و بيت‏القانون بوده است، الجايتو فعاليت‏هاي غازان خان را سرمشق خود قرارداد، موقوفات او عمدتاً در سلطانيه قرار داشت که شامل يک مسجد جامع، يک خانقاه، يک مدرسه و يک دارالسياده مي‏شد [۲] در کنار بناها و مجموعه‌هاي وقفي فراوان، که توسط شاهان سلسله‌ها وقف مي‌شده است، حکام محلي و افراد سرشناس شهرها و روستاها با توجه به وسع مالي‌اي که داشتند، اقدام به وقف املاک و اشيايي به مراکز ديني مي‌نمودند. از جمله آثار وقفي متعلق به قرن هشتم هـ.ق، آثار چوبي است که شامل منابر، در‌ها، رحل‌ها و ... مي‌شود، اين اشيا وقف مساجد، بقعه بزرگان و امامزادگان و مدارس ديني شده‌اند. با توجه به اعتقادات عميق ديني که در بين مردمان آن روزگار وجود داشته است، بانيان و سازندگان اين آثار، تمام تلاش خود را جهت نشان دادن ارادت خويش به دين و مذهب خود بکار برده‌اند و آثاري خلق‌شده که از حيث زيبايي و رعايت نکات فني، جزو سرآمدترين آثار به‌جاي مانده از دوره خويش هستند. اشياي چوبي وقفي متعلق به قرن هشتم هـ.ق به دليل اين که با استفاده از مصالح مرغوب ساخته و سپس با استفاده از تکنيک‌هاي تزييني مختلف آراسته گشته‌اند و همچنين از اين نظر که داراي کتيبه‌هايي ديني و مذهبي مانند اسما جلاله خداوند، احاديثي از پيامبر اکرم صلّي الله عليه وآله وسلم و آيات قرآن، ذکر صلوات بر چهارده معصوم عليهم‌السلام و... هستند، جايگاهي ممتاز را در بين ساير هنرها به خود اختصاص داده‌اند و با بررسي آن‌ها مي‌توان به اعتقادات و باورهاي بانيان اين آثار پي برد. در پژوهش حاضر، برخي از آثار چوبي وقفي متعلق به قرن هشتم هـ.ق که از جمله ارزشمندترين و نفيس‌ترين آثار وقفي متعلق به دوره ذکر شده هستند، معرفي و ويژگي‌هاي فني و هنري آن‌ها به اختصار شرح داده مي‌شود و سپس مضمون کتيبه‌هاي آثار را که بخشي از آن‌ها مربوط به بحث «وقفي» بودن آن‌هاست، مورد بررسي قرار مي‌دهيم.

در راهروي وضوخانه مسجد جامع اصفهان

مسجد جامع اصفهان در ميدان قيام و خيابان علامه مجلسي شهر اصفهان واقع شده است، اين بنا داراي مختصات جغرافيايي 51درجه 41دقيقه 93 / 6 ثانيه شرقي و 32درجه 40دقيقه 88 / 10 ثانيه شمالي است. در مدخل اصلي شبستان الجايتو که به دالان حوضخانه مسجد منتهي مي‌شود، روبروي محراب الجايتو، يک در چوبي کوچک دو لته، از دوره آل مظفر [۳] وجود دارد. اين در، داراي ارتفاع 165سانتي‌متر و عرض 118سانتي‌متر است و از جمله درهاي قديمي و اصلي(بازسازي نشده) شهر اصفهان است، که از چوب چنار ساخته شده است. جسم اصلي هر لنگه، از دو تخته تشکيل شده که با اتصالات چوبي به هم متصل شده‌اند. بر روي در، هيچ‌گونه نقش تزييني وجود ندارد و تنها در دو کادر بالاي هر لنگه، يک کتيبه به قلم ثلث زيبايي حک شده است که سبب شده آن را از حالت سادگي خارج کند. در قسمت بالاي هر دو لنگه در به صورت قرينه، کتيبه‌هايي به قلم ثلث به صورت برجسته و به شيوه منبت اجراشده، که در داخل يک کادر مربع شکل در دو سطر نوشته شده است، کتيبه‌هاي سطر دوم هر دو لنگه دچار خوردگي شده‌اند و بخش‌هايي از آن ناخوانا است، متن کتيبه‌هاي لنگه راست؛ در رديف بالا عبارت «و ان المساجد لله فلا تدعو» و ادامه آن بر روي لنگه چپ در؛ «مع الله و احدا صدق الله العظيم» در پايين لنگه سمت راست عبارت «وقف کرد اين درب را بر مسجد قربة الي الله تعالي» نوشته شده است و ادامه آن در رديف پايين لنگه چپ «استاد حسين علي [۴] بن استاد شاه ميرزاي قـ...[مي] مقيم اصفهان» حک شده است. در چوبي مسجد جامع اصفهان، از لحاظ قدمت و کتيبه‌هاي حک شده روي آن، جزو درهاي تاريخي و باارزش محسوب مي‌شود. اين در به دليل اين که مورد استفاده قرار نمي‌گيرد، سالم باقي‌مانده و ساختار و انسجام خود را حفظ کرده است و تنها ويژگي مهم آن، کتيبه‌هاي آن است.

منبر مسجد جامع نايين

مسجد جامع نايين يکي از بناهاي مشهور و قديمي ايران است که در محله‌اي که اکنون به نام محله «باب المسجد» شهرت دارد، قرار گرفته و در مختصات جغرافيايي 32درجه 52دقيقه 726ثانيه شمالي و 53درجه 51دقيقه 654ثانيه شرقي قرار دارد. تاريخ بناي اوليه آن را، عده‌اي به زمان «ساسانيان» و عده‌اي به «عمر عبدالعزيز عجلي»، باني(صفه عمر) مسجد جامع اصفهان، نسبت مي‌دهند و برخي به زمان «ساماني‌ها» بين سال‌هاي 289 تا 379 هـ.ق نسبت داده‌اند، ولي سبک ساختمان بنا، مربوط به دوره سلاجقه است [۵] از جمله آثار مشهوري که در داخل مسجد جامع نگهداري مي‌شود، منبر زيباي آن است که در کنار محراب رفيع مسجد قرار دارد، منبر مسجد جامع نايين از آثار چوبي منبت‌کاري شده پر آوازه سده هشتم هـ.ق است. طول منبر 4 متر، عرض آن حدود 1 متر و ارتفاعش حدود 5 متر و داراي 18 پله است، که پله‌ها يک‌درميان نقوش همسان دارند. «منبر به رنگ قهوه‌اي از جنس چوب فوفل عالي و تمام منبت کاري شده است و تاريخ ساخت منبر بر روي يکي از جوانب آن 711 هـ.ق به قلم نسخ، در زمينه شاخ و برگ کنده‌کاري شده است» [۶] تکنيک‌هاي تزييني به‌کار رفته بر روي منبر شامل منبت، مشبک و گره‌چيني است، عمده تزيينات منبر با استفاده از تکنيک منبت اجرا شده است، نقوش ايجادشده به‌وسيله منبت در برخي از نقاط، بسيار ظريف و پرکار و در برخي موارد درشت‌تر و ساده‌تر هستند. نقوش گياهي اغلب ظريف‌تر از نقوش هندسي است، اما در کنار يکديگر هماهنگ و موزون مي‌شوند. نقوش گياهي دربردارنده اسليمي‌هاي ساده و مارپيچ، برگ نخلي، برگ‌هاي مدور و فرم‌هاي شبيه به سر اسليمي به حالت دکمه‌اي شکل هستند. در قسمت نرده‌ها و بالاترين قسمت تاج منبر، از تزيينات مشبک(گره‌چيني تو خالي) استفاده شده است. اين تزيينات کاملاً مشابه هم هستند، برخي از مشبک‌کاري‌هاي نرده‌هاي دور پله‌ها به صورت توپر(گره‌چيني توپر) هستند و با استفاده از نقوش اسليمي تزيين شده‌اند. در صفحه بالاي درگاهي جلوي منبر، گره‌چيني‌هاي توپري وجود دارد که يکي از زيباترين نمونه‌هاي گره‌چيني موجود در اين منبر به شمار مي‌رود. از ديگر بخش‌هاي منبر که داراي تزيينات گره‌چيني است، قسمت تاج منبر است. در مجموع تعداد شش کتيبه در بخش‌هاي مختلف منبر مسجد جامع نايين نوشته شده است، اين کتيبه‌ها مشتمل بر آيات قرآن و نام سازنده و باني، خطاط و تاريخ ساخت منبر است. در ادامه به شرح کتيبه‌ها مي‌پردازيم. در قسمت فوقاني پله اول(سردر) منبر، به قلم نسخ برجسته بر زمينه نقوش اسليمي، آيه 120سوره مائده نوشته شده است: «لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا فِيهِنَّ وَ هُوَ عَلَي کُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ». بر جبهه راست منبر، کتيبه‌هايي حاوي نام سازنده و خطاط کتيبه‌هاي آن، بدين صورت نوشته شده است؛ «عمل الاستاد افتخار الصناع محمود شاه بن محمد النقاش الکرماني خدايش بيامرزد هر که فاتحه خواند به خط العبد عبد الحکيم المحمدي». بر جبهه چپ منبر، به قلم ثلث برجسته در دو سطر به تاريخ ساخت و نام واقف منبر، اشاره شده است: «هذا المنبر علي مسجدالجامع في مدينه النايين تقبل الله منه في رجب سنه احدي عشر و سبع مائه»، «وقف الصدر الاجل المنعم المحترم ملک التجار جمال‌الدين حسين ابن المرحوم عمر بن عفيف». بر طبق کتيبه‌ها، نام واقف منبر مسجد، شخصي به نام، ملک‌التجار جمال‌الدين حسين بن عمر بن عفيف، سازنده آن، استاد محمود شاه بن محمد نقاش کرماني و خطاط آن عبد الحکيم محمدي بوده است. معروف است که منبر را به دستور حاج مير جلال‌الدين احمد، خطيب مسجد ساخته‌اند. حاج مير جلال‌الدين احمد، خطيب وقت مسجد جامع نايين، در مراجعت از سفر حج، دستور نقشه و ساختن اين منبر را داده است، آن جناب با عمويش سيد رکن‌الدين محمد به مکه تشرف يافته و نقشه منبر مسجد جامع را پس از مراجعت از اين سفر داده و هزينه آن را عفيف‌الدين وکيل خرج، امير شمس‌الدين از جانب ايشان داده و استاد کرماني آن را ساخته و چون مير جلال‌الدين براي اجراي مراسم خطبه و خطابه، به منبر نيازمند بوده، از اين رو در ساختن آن نيز اهتمام نموده و در تاريخ 711 هـ.ق آن را ساخته‌اند [۷] دو کتيبه ديگر در بالاي قسمت مقصوره منبر، در دو نماي راست و چپ بر روي دو نقش گلداني شکل ايجاد شده است، در سمت راست عبارت «الملک لله» و در سمت چپ عبارت «العظمه لله» کنده‌کاري شده است، عبارت «الملک لله» از جمله شعارهاي مشهور و پرکاربرد قرن هشتم هـ.ق است که بر روي آثار هنري مختلف از جمله آثار چوبي، گچ‌بري، نگارگري، حجاري و ... به‌وفور ملاحظه مي‌کنيم. نکته جالب ديگر در مورد منبر مسجد جامع نايين اين است که اتاقک بالاي مسندگاه منبر، مي‌تواند صداي گوينده و خطيب را با وضوح بيشتري پخش نمايد و زماني که گوينده در اين اتاقک شروع به صحبت مي‌کند، صداي وي به قسمت بالايي محراب که حالت مقرنس دارد برخورد نموده و انعکاس بيشتري به صوت خطيب مي‌دهد [۸] منبر مسجد جامع نايين طبق کتيبه موجود بر روي آن(711 هـ.ق)، از آثار چوبي مشهور قرن هشتمه. ق است که به دليل دارا بودن تاريخ ساخت، نام باني و واقف، سازنده و خطاط داراي اهميت و اعتبار فراواني است. وجود اين اطلاعات ذي‌قيمت بر روي آن، نشان از ارزش بالاي آن براي باني و سازنده دارد که نهايت تلاش خود را جهت بالا بردن اعتبار آن به‌کار گرفته است. منبر چوبي مسجد جامع روستاي يارند روستاي يارند جز دهستان برزرود، بخش حومه شهرستان نطنز استان اصفهان است، اين روستا در 28 کيلومتري شمال غربي نطنز و 8 کيلومتري جاده آسفالته نطنز - کاشان واقع شده و در مختصات جغرافيايي 35درجه 48دقيقه 65 / 20ثانيه شمالي و 52درجه 48دقيقه 05 / 22ثانيه شرقي قرار دارد. مسجد جامع قديمي يارند، که احتمالاً قدمت آن، از قدمت منبر چوبي موجود در آن(759 هـ.ق) کمتر نيست، به سال 1342 ه.ش تخريب و نوسازي شد. باارزش‌ترين اثر تاريخي يارند، منبر چوبي مسجد جامع آن است. اين منبر سه پله، داراي ارتفاع 30 / 1 و عرض 53 سانتي‌متر است [۹] اتصالات منبر به شيوه فاق و زبانه و در قسمت تکيه‌گاه مسند با استفاده از ميخ‌هاي آهني صورت گرفته است. بدنه منبر فاقد تزيينات است و تنها ديواره‌هاي دو طرف مسندگاه، داراي مشبک‌کاري‌هاي ساده‌اي است. ارزش منبر بيشتر به واسطه قدمت آن است، زيرا داراي تاريخ ساخت، نام باني(واقف)، سازنده و خطاط است متن نوشته‌ها که تماماً به قلم ثلث هستند چنين است؛ تيرک سمت راست: «به اهتمام دلبستگي رييس شمس‌الدين محمد و کدخدا يار» و ادامه کتيبه بر تيرک عمودي سمت چپ بدين صورت نوشته شده است: «علي بن صدرالدين حرره محمود يارندي» [۱۰] تيرک مقابل(پشت مسند): «وقف مسجد يارند في ربيع‌الاوّل سنة تسع و خمسين سبعمايه»(759 هـ.ق) و تيرک سمت چپ: «عمل محمد بن حيدر کرماني» با توجه به جمله «وقف مسجد يارند»، مي‌توان گفت که به سال 759 هـ.ق که اين منبر ساخته‌شده، مسجد يارند وجود داشته است و چنانچه مسجد داراي قدمت بيشتري نبوده، حداقل وجود آن به سال 759 هـ.ق محرز است. درب چوبي ورودي شرقي امامزاده اسماعيل عليه‌السلام روستاي برز نطنز دهکده برز(بر وزن طرز) در سه کيلومتري ابيانه و دوازده کيلومتري پل هنجن واقع شده و مرکز دهستان برزرود، منطقه کوهستاني نطنز و داراي مختصات جغرافيايي33درجه 74دقيقه 75 / 25ثانيه شمالي و 50درجه 58دقيقه 30 / 27ثانيه شرقي است [۱۱] از آثار تاريخي به‌جاي مانده در روستاي برز، بقعه قديمي امامزادگان اسماعيل، اسحاق و حليمه خاتون است که دو چنار کهن‌سال بر محوطه جلوي در ورودي آن سايه‌گستر است. فضاي داخلي امامزاده به ابعاد 40 / 10 × 30 / 14 مترمربع است که سقف و ستون‌هاي سيزده‌گانه آن به مانند ابيانه از چوب ساخته شده است. اين امامزاده چند شيء چوبي نفيس دارد که از جمله آن‌ها دو در چوبي است يکي از اين درها، در ورودي شرقي رواق نصب بوده است، درِ مذکور داراي دو لنگه به ابعاد 06 / 1 × 06 / 2 متر است که به شيوه قاب و تنکه ساخته شده، بخشي از نوشته‌ها و منبت‌کاري آن، در اثر مرور زمان و عوامل جوي و سيل، محو شده و نوشته‌هاي باقي‌مانده بدين شرح است؛ «وقف مسجد جامع کرد فخر الاماجد محمد حسين ابن حسين برزي. عمل استاد تاج‌الدين ابن استاد ولي نجار. حفظهما الله و به خط علي ابن فخرالدين تقديسي». روي لنگه سمت راست، جملات شهادتين«لا اله الا الله محمد رسول الله» و «علي ولي الله» نيز کنده‌کاري شده است. گرچه بخشي از نوشته‌هاي اين در، که احتمالاً حاوي تاريخ ساخت بوده است بر اثر سيل از بين رفته، ولي با توجه به متن کتيبه چوبي [۱۲] کوچکي که به ستون منبر آويخته شده و تاريخ ساخت کتيبه را 792 هـ.ق ذکر نموده و از پدر تاج‌الدين به عنوان مرحوم استاد ولي، ياد کرده است، و در نوشته‌هاي اين در هم پدر تاج‌الدين را استاد ولي ذکر کرده، مي‌توان نتيجه گرفت که به هنگام ساخت اين در توسط تاج‌الدين، پدر وي استاد ولي، در قيد حيات بوده است، به عبارت ديگر اين در قبل از سال 792 هـ.ق ساخته شده است [۱۳] وجود عبارت «علي ولي الله» بر روي در نشان از اعتقادات شيعي در بين باني و سازندگان در دارد که ارادت خود را به مولاي متقيان با ذکر اين شعار بر روي اثر وقفي خود نشان داده است. رحل چوبي موزه متروپوليتن در موزه متروپوليتن يک رحل چوبي نگهداري مي‌شود که از نمونه‌هاي ممتاز آثار چوبي قرن هشتم هـ.ق ايران است، رحل چوبي به شماره ثبت 10.218 در موزه متروپوليتن نگهداري مي‌شود، رحل چوبي متروپوليتن طبق کتيبه موجود بر روي آن، در تاريخ ذي‌الجحه 761 هـ.ق توسط هنرمند اصفهاني «حسن بن سليمان اصفهاني» براي يک مدرسه ديني ساخته شده است. ابعاد آن 1 / 76 × 2 / 130 سانتي‌متر است، بر روي اين رحل زيبا، نقوش گياهي بسيار پرکاري اجرا شده است و اوج وفور سبک گياهي و غلبه آن بر نقوش هندسي را مي‌توان بر روي آن ملاحظه کرد [۱۴] براي تزيين رحل از تکنيک‌هاي مختلفي از جمله منبت، معرق، خاتم و مشبک استفاده شده است، عمده تزيينات آن منبت است، دور قاب خارجي رحل با استفاده از شيوه خاتم به صورت تک‌گل‌هاي ريز و اشکال هندسي به صورت يک حاشيه ظريف و زيبا کار شده است، قديمي‌ترين نمونه خاتمي که تا کنون در ايران شناسايي‌شده مربوط به رحل متروپوليتن است، که دور خارجي لنگه‌هاي رحل به صورت نوارهاي باريک در حاشيه و در وسط آن، طرح شش ضلعي و يک پيچ به صورت يک‌درميان کار شده است و بر جذابيت آن افزوده است، خاتم‌کاري روي رحل بسيار ظريف و با دقت انجام شده است. در مرکز قاب پاييني رحل، منبت عميق کار شده و طرح‌ها به صورت مشبک خودنمايي مي‌کنند. سازنده هنرمند اين رحل، از عناصر تزييني مکتب مغول استفاده کرده و آن‌ها را با تأثير کامل، در بخش‌هاي مختلف آن پياده کرده است و گاهي اشکال گره توپر و توخالي و گاهي چند طرح مختلف را بر روي هم قرار داده است. تزيينات زيباي آن عبارت است از: اشکال توريقي(برگي) و نقوش خطي و اشکال نباتي و گل و گياه که از آن‌ها شکوفه و اشکال نخلي منشعب مي‌شود، برخي معتقدند که از صنايع چيني اقتباس شده است [۱۵] کتيبه‌هاي اين رحل بر روي قسمت‌هاي مختلف آن حک شده است، بخشي از آن‌ها در داخل رحل نوشته‌شده اما متأسفانه بخش‌هايي از آن، از بين رفته است. متن اين کتيبه که به صورت کنده‌کاري بسيار کم عمق به قلم ثلث نوشته‌شده بدين قرار است: «اللهم صل علي محمد و سلم و ارض...... امير المومنين علي بن ابي طالب رضوان الله عليهم أجمعين وقف مدرسه صدرآباد انار صانها الله عن الافات - في ذي‌الحجه حجه احدي و ستين و سبعمائه»، نام سازنده رحل «حسن بن سليمان اصفهاني» است که نشان مي‌دهد، اين رحل به وسيله هنرمندان ايراني ساخته شده است و تاريخ ساخت آن ذي‌الحجه 761 هـ.ق(1360ميلادي) ذکر شده است. ديماند معتقد است که اسلوب و طرز کار آن که به چوب‌بري قرن چهاردهم م ترکستان شباهت دارد و دليل بر آن است که اين قطعه در ترکستان ساخته شده است [۱۶] [۱۷]

طبق کتيبه، اين رحل، وقف مدرسه صدر آباد بوده است، صدر آباد روستايي است از توابع ندوشن در 70 کيلومتري غرب شهر يزد [۱۸] و با توجه به اين که اين روستا در ايران قرار دارد و سازنده آن نيز شخصي ايراني است، به نظر نمي‌رسد که گفته ديماند مبني بر اين که اين رحل در ترکستان ساخته شده است، صحيح باشد. در دو طرف رحل، در داخل يک نقش تزييني شبيه يک محراب، در بالاي نقش گل و گلدان، صلوات بر پيامبر صلّي الله عليه وآله وسلم و ائمه اطهار عليهم‌السلام نوشته شده است، در قاب بالايي يکي از قاب‌ها در داخل يک کادر مربع شکل، در ميان نقوش اسليمي و پيچک‌ها، لفظ «الله» چهار مرتبه تکرار شده است و در زير صلوات بر نبي اکرم صلّي الله عليه وآله وسلم و دوازده امام، از امام اول تا امام پنجم بدين صورت حک شده است؛ «اللهم صل علي محمد المصطفي و علي المرتضي و حسن المحتبي و حسين الشهيد کربلا و علي زين‌العابدين و محمد الباقر» و در طرف ديگر رحل، صلوات بر هفت امام ديگر به اين ترتيب آمده است؛ «و جعفر الصادق و موسي الکاظم و علي موسي‌الرضا و محمد التقي و علي النقي و الحسن العسکري و محمد المهدي». در قاب بالايي اين طرف رحل نيز مانند طرف ديگر، در داخل يک قاب چهارگوش، در ميان نقوش اسليمي و پيچک‌ها، لفظ «الله» (قفل الله) چهار مرتبه تکرار شده است، وجود اين شعارها نشان از اعتقادات عميق شيعي در بين باني و سازندگان آثار دارد که با عشقي سرشار به اهل‌بيت عليهم‌السلام اثري خارق‌العاده و ممتاز خلق نموده‌اند. در مجموع مي‌توان گفت که رحل چوبي موجود در موزه متروپوليتن از جمله شاه‌کارهاي چوبي قرن هشتم هـ.ق(دوره مظفري) است که سازنده خوش‌ذوق آن، از تکنيک‌هاي تزييني متنوع، با هنرمندي هر چه تمام استفاده کرده و اثري ممتاز عرضه نموده است، کتيبه‌هاي روي رحل، علاوه بر نام پيامبر خاتم صلّي الله عليه وآله وسلم و دوازده امام عليهم‌السلام، دربردارنده نام سازنده و تاريخ ساخت و عبارت «وقف» هستند، نکته جالب در مورد کتيبه‌هاي روي رحل عبارت «وقف براي مدرسه صدرآباد انار» است که نشان مي‌دهد اين رحل به صورت سفارشي براي يک مدرسه ديني ساخته شده است و شايد هم نمونه‌هاي ديگري از اين نوع رحل براي اين مدرسه و مدارس ديگر ساخته شده بوده که امروزه نابود شده و يا به تاراج رفته است.

نتيجه‌گيري

در قرن هشتم هـ.ق هم‌زمان با پذيرش اسلام توسط برخي از شاهان سلسله ايلخاني و حکام سلسله‌هاي محلي پس از آن‌ها، قوانين و سنت‌هاي اسلامي نيز در جامعه رواج گسترده‌اي مي‌يابد، از جمله اين سنت‌ها، «وقف» است که به صورت يک سنت زيبا و پسنديده درمي‌آيد و به‌مثابه آن، اماکن و ابنيه بسيار باشکوه و عظيمي توسط شاهان اين سلسله‌ها ساخته و درآمد حاصل از آن‌ها جهت مصارف ديني خرج مي‌شود. به تبعيت از اين شاهان، حاکمان محلي و بزرگان شهرها و روستاها نيز با توجه به وسع مالي و امکاناتي که در اختيار داشتند، اقدام به وقف آثار و اشيايي نفيس و زيبا نموده‌اند که از جمله آن‌ها، آثار چوبي شامل منبر، در، رحل و ... است که وقف اماکن مذهبي مانند مساجد، مقابر امامزادگان و مدارس ديني شده‌اند. با مطالعه آثار چوبيِ وقفي متعلق به قرن هشتم هـ.ق، اين نتيجه حاصل مي‌شود که با توجه به اين که اکثر آن‌ها به‌صورت سفارشي و توسط شخصي خاص سفارش داده شده است، در ساخت آن‌ها از چوب‌هاي مرغوب و با کيفيت استفاده شده است، تمام آن‌ها جنبه کاربردي داشته و جهت مصارف گوناگون تهيه شده و به منظر زيبايي‌شناسي نيز توجهي ويژه مبذول شده است. اين آثار علاوه بر نوشته‌هايي که نشان از «وقفي» بودن آن‌ها براي مکاني خاص دارد، کتيبه‌هايي با مضامين قدسي شامل آيات قرآن کريم، اسماء جلاله خداوند، ذکر صلوات بر چهارده معصوم عليهم‌السلام و احاديثي از پيامبر اکرم صلّي الله عليه وآله وسلم و ... را دارا هستند که بر ارزش معنوي آن‌ها چندين برابر افزوده است. همچنين تاريخ ساخت و نام واقف شيء نيز بر روي آن ذکر شده که بر اساس مطالعه اين اسامي، مي‌توان به نام برخي از افراد سرشناس و حاکمان محلي مناطق مختلف پي برد و از اين حيث اهميت فراواني در شناخت باورها و عقايد ساکنان اين مناطق در دوره مورد نظر دارد. در مجموع بايد گفت که آثار چوبيِ وقفي متعلق به قرن هشتم هـ.ق، به دليل دارا بودن ارزش‌هاي فني و هنري ممتاز خود و همچنين کتيبه‌هاي بسيار ذي‌قيمتي که بر روي آن‌ها وجود دارد، جزو غني‌ترين آثار هنري برجاي مانده از دوره ذکرشده هستند که بايد به آن‌ها توجهي ويژه نمود.

منابع

1- آثار تاريخي شهرستان‌هاي کاشان و نطنز، حسن نراقي، انجمن آثار و مفاخر فرهنگي، تهران، 1374.

2- تاريخ ايران از مغول تا افشاريه، چاپ اول، رضا پازوکي، چاپخانه فرهنگ، تهران، 1316.

3- تاريخچه مصور ابنيه تاريخي اصفهان، کريم نيکزاد امير حسيني، سازمان حفاظت آثار باستاني ايران، تهران، 1335.

4- تاريخ نايين، سيد عبدالحجت بلاغي، جلد اول، مظاهري، تهران، 1369.

5- ترجمه محاسن اصفهان، مفضل بن سعد مافروخي اصفهاني، حسين بن محمد آوي، به کوشش عباس اقبال آشتياني، سازمان فرهنگي و تفريحي شهرداري اصفهان، اصفهان، 1385.

6- دانشنامه هنرمندان ايران و اسلام، از ماني تا معاصرين کمال الملک، جلد اول، عباس سرمدي، هيرمند، تهران، 1379.

7- راهنماي صنايع اسلامي، موريس اسون ديماند، عبدالله فريار، انتشارات علمي و فرهنگي، تهران، 1383.

8- سيري در هنر ايران، از پيش از تاريخ تا امروز، جلد ششم، آرتور پوپ، اکرمن، فيليس سيروس پرهام، انتشارات علمي و فرهنگي، تهران، 1387.

9- مراة البلدان، محمد حسن‌خان اعتمادالسلطنه، عبدالحسين نوايي و مير هاشم حديث، جلد چهارم، دانشگاه تهران، تهران، 1368.

10- ميراث فرهنگي نطنز، سيد حسن اعظم واقفي، جلد چهارم، انجمن آثار و مفاخر فرهنگي، تهران، 1374.

11- نفايس‌الفنون في عرايس‌العيون، جلد دوم، محمد بن محمود شمس‌الدين آملي، به کوشش سيد ابراهيم ميانجي، اسلاميه، تهران، 1379.

12- MASTER PIECES from the department of islamic art in the metropolitan museum of art ,The metropolitan of art, Edit by: Maryam D. Ekhtiar, P. Soucek, Sheila R. Canby, and Navina Najat Haidar, Yale University Press, usa, 2010.

13- www. metmusuem.org

14- www.aftabir.com

پانویس

  1. ترجمه محاسن اصفهان ،ج1، ص105.
  2. ترجمه محاسن اصفهان ،ج1،ص105.
  3. نفایس الفنون ،ج2، ص258.
  4. خاندان آل مظفر در فا صله سال های 723تا 795 ه ق ،بر بخشی از مناطق مرکزی ایران حکومت می کردند(تاریخ ایران از مغول تا افشاریه ،ص153.
  5. این شخص استاد نجار ،نقار ومنبت کار بوده است واز ساخته های او ،در چوبی مسجد الجایتو واقع در مسجد جامع اصفهان است که خود وقف کننده در نیز بوده است (دانشنامه هنر مندان ایران واسلام ،از مانی تا معاصرین کمال الملک ،ج1،ص188.
  6. تاریخچه مصور ابنیه تاریخی اصفهان ،ص209.
  7. مراةالبلدان ،ج4،ص2039.
  8. تاریخ نایین ،ج1،ص74.
  9. گفت وگوی حضوری با آقای افضل آقایی،مکان :مسجد جامع نایین ، مصاحبه کننده :زهرا جعفری فرد،25/3/92.
  10. میراث فرهنگی نطنز ،ج4،ص89و91.
  11. خطاط وکتیبه نگار قرن هشتم ه ق (دانشنامه هنر مندان ایران واسلام ،از مانی تا معاصرین کمال الملک ، ج1،ص829).
  12. آثار تاریخی شهرستان های کاشان ونطنز ،ص291.
  13. در بازدید نگارنده از امامزاده در تاریخ 7/3/93 متأسفانه این کتیبه برروی منبر وجود نداشت
  14. میراث فرهنگی نطنز ،ج4،صص14-16.
  15. سیری در هنر ایران، از پیش از تاریخ تا امروز،ج6،ص3038.
  16. راهنمای صنایع اسلام ،ص123.
  17. با توجه به این که نام خانوادگی سازنده «اصفهانی » است ، به نظر می رسد این اثر با الهام از آثار تر کمنستان اما در ایران ، توسط هنر مند ایرانی ، توسط (اصفهانی) ساخته شده است
  18. راهنمای صنایع اسلامی ،ص123.