مفلس

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

مفلس

مُفَلَّس فقیری است که رفته باشد خوب‌های مالش و باقی مانده باشد فلوس‌های او یعنی پول‌های خرد و ریزه که به فارسی آن را پشیز گویند.

[۱] و یا مفلس کسی است که دراهم او تبدیل به فلوس شده باشد، یا به‌جایی رسیده باشد که حتی فلوس هم نداشته باشد.

[۲] [۳] و به عبارت دیگر مفلس در عرف کسی است که مالی و پولی ندارد که رفع احتیاج کند.

معانی اصطلاحی مفلس

و در عرف فقهاء کسی است که دین وی از مالش بیش‌تر است و دارائیش برای ادای آن کافی نیست.

[۴] [۵] یا کسی است که حاکم او را مفلس خواند و از تصرف در اموال محجور و ممنوع نماید.

[۶] [۷] [۸] [۹] [۱۰]

منبع

جابری عرب‌لو، محسن، فرهنگ اصطلاحات فقه فارسی، ص۱۶۶-۱۶۷.

پانویس

  1. حاشیه شرح لمعه، ج۱، ص۳۰۳۰.
  2. لسان العرب، ماده «فلس»، ج۶، ص۱۶۵.
  3. مجمع البحرین، ج۳، ص۴۲۷.
  4. المغنی (ابن قدامه)، ج۴، ص۳۰۶
  5. مغنی المحتاج، ج۲، ص۱۴۶.
  6. حاشیه شرح لمعه، ج۱، ص۳۰۳۰.
  7. المغنی (ابن قدامه)، ج۴، ص۳۰۶.
  8. مغنی المحتاج، ج۲، ص۱۴۶.
  9. لسان العرب، ماده «فلس»، ج۶، ص۱۶۶.
  10. مجمع البحرین، ص۳۴۵.