موقوفات ماندگار بانوان از اصفهان عصر صفوی: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو
جز موقوفات ماندگار بانوان از اصفهان عصر صفوی» را محافظت کرد ([ویرایش=تنها مدیران] (بی‌پایان) [انتقال=تنها مدیران] (بی‌پایان)))
 
(۳ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
 +
<div style="text-align:justify;font-family:B Nazanin;font-size:20px">
 +
 
[[محمد حسین ریاحی]]
 
[[محمد حسین ریاحی]]
==چکيده==  
+
==چکیده==  
وقف از عوامل مهم تقويت تعاون، همبستگي، توسعه و ترويج دانش ها، رفع محروميت ها و رسيدن جامعه به تعادل به حساب مي آيد. تأکيد فرهنگ اسلامي بر اين موضوع، در تحولات اجتماعي و فرهنگي و اقتصادي از صدر اسلام تاکنون اثرگذار بوده است.  
+
[[وقف]] از عوامل مهم تقویت [[تعاون]]، همبستگی، توسعه و ترویج دانش ها، رفع محرومیت ها و رسیدن جامعه به تعادل به حساب می آید. تأکید فرهنگ اسلامی بر این موضوع، در تحولات اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی از صدر [[اسلام]] تاکنون اثرگذار بوده است.
استقرار دولت صفويه با تبعيت از مذهب شيعة اماميه از سوي صفويان، سلاطين اين سلسله را به سمت توسعة فرهنگ وقف و پيشگامي آنان با همراهي علما و رجال دولتي سوق داد.  
+
انتخاب اصفهان به عنوان پايتخت دولت شاه عباس اول (996 ـ 1038 ق) اوج ترويج و رونق وقف و کارسازي آن بود، به طوري که بسياري از آثار و ابنيه و مؤسسات قابل اعتناي آن عهد بر اثر اين موضوع شکل گرفت. بانوان نيز در اين تحول ارزشمند تأثير گذار بوده اند؛ چه زنان دربار اعم از مادران، همسران و دختران پادشاهان و يا زنان امراء و حکام، عالمان و دانشمندان و حتي بانوان ديگر اقشار جامعه، که همگي در اين زمينه نقش برجسته اي ايفا کرده اند. برخي از اين نهادها و مراکز علمي ـ معنوي هنوز هم باقي مانده و منشأ خيرات و برکات متعددي شده که در اين مقاله به آنها اشاره مي‏گردد.  
+
استقرار دولت صفویه با تبعیت از مذهب شیعه امامیه از سوی صفویان، سلاطین این سلسله را به سمت توسعه فرهنگ [[وقف]] و پیشگامی آنان با همراهی علما و رجال دولتی سوق داد.  
'''کليدواژه''' موقوفات بانوان، وقف در دورة صفويه، اصفهان .
+
انتخاب [[اصفهان]] به عنوان پایتخت دولت شاه عباس اول (996 ـ 1038 ق) اوج ترویج و رونق [[وقف]] و کارسازی آن بود، به طوری که بسیاری از آثار و ابنیه و مؤسسات قابل اعتنای آن عهد بر اثر این موضوع شکل گرفت. بانوان نیز در این تحول ارزشمند تأثیر گذار بوده اند؛ چه زنان دربار اعم از مادران، همسران و دختران پادشاهان و یا زنان امراء و حکام، عالمان و دانشمندان و حتی بانوان دیگر اقشار جامعه، که همگی در این زمینه نقش برجسته ای ایفا کرده اند. برخی از این نهادها و مراکز علمی ـ معنوی هنوز هم باقی مانده و منشأ خیرات و برکات متعددی شده که در این مقاله به آنها اشاره می ‏گردد.  
 +
''کلیدواژه''  
 +
موقوفات بانوان، [[وقف]] در دوره صفویه، اصفهان .
 
==مقدمه==  
 
==مقدمه==  
يکي از عمده ترين مسائل تقويت کننده و از پشتوانه هاي مؤثر در تحولات فرهنگي و فکري جهان اسلام مسئلة وقف بوده و توسعة تمدن و فرهنگ مسلمانان از شرق اسلامي: شبه قارة هند، آسياي ميانه، ايران و عراق و شام گرفته تا غرب اسلامي: مصر و اندلس تا حد زيادي مرهون اين موضوع بوده است. البته اين مسئله به عوامل مختلفي بستگي داشته است؛ از جمله اهتمام علما و بزرگان، حکام و سلاطين، کارگزاران حکومتي، متمولان و ثروتمندان و حتي شوق و رغبت ساير اصناف و جوامع؛ چرا که آنان در پرتو فرهنگ متعالي و دستورات سازندة قرآن کريم و شريعت اسلامي و سنت نبوي (ص) به نتايج بسيار خوبي دست يافته اند و قطعاً فرهنگ سازي در اين موضوع نتيجه بخش بوده است.  
+
یکی از عمده ترین مسائل تقویت کننده و از پشتوانه های مؤثر در تحولات فرهنگی و فکری جهان [[اسلام]] مسئله [[وقف]] بوده و توسعه تمدن و فرهنگ مسلمانان از شرق اسلامی: [[شبه قاره هند]]، آسیای میانه، [[ایران]] و [[عراق]] و [[شام]] گرفته تا غرب اسلامی: [[مصر]] و [[اندلس]] تا حد زیادی مرهون این موضوع بوده است. البته این مسئله به عوامل مختلفی بستگی داشته است؛ از جمله اهتمام علما و بزرگان، حکام و سلاطین، کارگزاران حکومتی، متمولان و ثروتمندان و حتی شوق و رغبت سایر اصناف و جوامع؛ چرا که آنان در پرتو فرهنگ متعالی و دستورات سازنده [[قرآن کریم]] و شریعت اسلامی و سنت نبوی (ص) به نتایج بسیار خوبی دست یافته اند و قطعاً فرهنگ سازی در این موضوع نتیجه بخش بوده است.  
اصفهان که در تحولات بعد از اسلام معمولاً به عنوان يکي از مراکز مهم سياسي به حساب آمده، به ويژه اينکه در عصر دولت هاي مقتدر آل بويه، سلجوقي و صفوي به جز محوريت حکومتي به عنوان پايگاه فرهنگي هم محسوب مي شده است، در مسئلة وقف به ويژه موقوفات مراکز علمي و نهادهاي آموزشي نقش ارزنده اي را ايفا کرده است؛ بدين جهت سعي بر آن است تا در اين مقاله ميزان اثرگذاري و تحولاتي که به واسطة اهتمام به وقف و پرداختن به اين حرکت متعالي از سوي بانوان خيّر عصر صفوي عايد فرهنگ و آموزش به ويژه علوم اسلامي خاصه شيعي در اصفهان آن دوره شد مورد بررسي قرار گيرد؛ چرا که برخي از اين مدارس و کانون هاي علمي و اجتماعي تا عصر حاضر پا برجا و فعال است، در اين بين نقش بانوان واقف مورد توجه قرار گرفته است.  
+
 
وقف در ادوار متعدد تاريخ سرزمين ما با فراز و نشيب هاي فراواني مواجه بوده است. سبب هم گاه اوضاع نابسامان اجتماعي و گاه عدم ثبات و امنيت اقتصادي بوده که دولت مردان را برآن مي داشت با وقف اموال خود، آن را از گزند حوادث گوناگون در امان بدارند؛ از اين رو با توجه به سنت معمول، تعرض به وقفيات بسيار کم اتفاق مي افتاد. بيشتر اين گونه موقوفات از نوع خاص و عمدتاً وقف بر اولاد واقف بود و غالباً به دليل ذکر صريح واقف در وقف نامه، املاک موقوفي از عوارض ديواني يا تبديل به خالصه و سيورغال مصون نگه داشته مي شد.  
+
[[اصفهان]] که در تحولات بعد از [[اسلام]] معمولاً به عنوان یکی از مراکز مهم سیاسی به حساب آمده، به ویژه اینکه در عصر دولت های مقتدر آل بویه، سلجوقی و صفوی به جز محوریت حکومتی به عنوان پایگاه فرهنگی هم محسوب می شده است، در مسئله [[وقف]] به ویژه موقوفات مراکز علمی و نهادهای آموزشی نقش ارزنده ای را ایفا کرده است؛ بدین جهت سعی بر آن است تا در این مقاله میزان اثرگذاری و تحولاتی که به واسطه اهتمام به [[وقف]] و پرداختن به این حرکت متعالی از سوی بانوان خیر عصر صفوی عاید فرهنگ و آموزش به ویژه علوم اسلامی خاصه شیعی در [[اصفهان]] آن دوره شد مورد بررسی قرار گیرد؛ چرا که برخی از این مدارس و کانون های علمی و اجتماعی تا عصر حاضر پا برجا و فعال است، در این بین نقش بانوان واقف مورد توجه قرار گرفته است.  
زماني هم که جامعه در اوج ثبات سياسي و اجتماعي به سر مي برد، شاهد گسترش امر وقف در جامعه هستيم. در اين حالت وقف بيشتر براي کسب اعتبار و بر جاي گذاردن نام و نشاني نيک و يا از سر خلوص نيت و صرفاً براي کسب ثواب اخروي صورت مي گيرد، تا پس از کوچ از اين جهان از ثواب آن بهره مند شوند.
+
 
اهميت وقف و اعتبار اوقاف در موسسات علمي، معنوي عهد صفوي
+
[[وقف]] در ادوار متعدد تاریخ سرزمین ما با فراز و نشیب های فراوانی مواجه بوده است. سبب هم گاه اوضاع نابسامان اجتماعی و گاه عدم ثبات و امنیت اقتصادی بوده که دولت مردان را برآن می داشت با [[وقف]] اموال خود، آن را از گزند حوادث گوناگون در امان بدارند؛ از این رو با توجه به سنت معمول، تعرض به وقفیات بسیار کم اتفاق می افتاد. بیشتر این گونه موقوفات از نوع خاص و عمدتاً [[وقف]] بر اولاد واقف بود و غالباً به دلیل ذکر صریح [[واقف]] در وقف نامه، املاک موقوفی از عوارض دیوانی یا تبدیل به خالصه و سیورغال مصون نگه داشته می شد.  
عصر صفويان از دوره هايي است که وقف در آن گسترش بسياري يافت؛ به ويژه اينکه خاندان سلطنتي و به تبع آن، دولت مردان و بزرگان دين خود از پيشگامان اين راه بودند. در اين دوره مساجد، مدارس، بيمارستان ها و کاروان سراهاي بسيار ساخته و براي هر کدام از آنها وقفيات قابل توجهي مقرر شد، به گونه اي که بسياري از افراد املاک و مستغلات خود را براي مراسم عزاداري و احياي شب هاي متبرک و نيز بر مزارات شريفه و اماکن مقدسه و حتي بر زائران و مسافران عتبات و حرمين شريفين وقف کردند. علاوه بر اينها مسائل ديگري چون روشنايي معابر شهر، دستگيري از فقرا، بيماران، در راه ماندگان و حتي حيوانات عليل از چشم واقفان دور نماند.  
+
 
در اين زمان به دليل شروع رقابت ارزشمند و معنوي براي وقف اموال و کثرت آن، دولت صفوي بر آن شد تا کساني را براي رسيدگي به  امور وقف برگزيند. اين امر در حيطه يا جزو وظايف «صدارت» محسوب مي شد. از اين تحول بزرگ معنوي مدارس و نهادهاي آموزشي به خوبي بهره مند شدند، به طوري که در عصر صفويه با توجه به ايجاد تأسيسات متعدد آموزشي، عبادي، اموال و امکانات بسياري تحت عنوان وقف، پشتوانة مادي اين موسسات منظور گرديد.   
+
زمانی هم که جامعه در اوج ثبات سیاسی و اجتماعی به سر می برد، شاهد گسترش امر [[وقف]] در جامعه هستیم. در این حالت [[وقف]] بیشتر برای کسب اعتبار و بر جای گذاردن نام و نشانی نیک و یا از سر خلوص نیت و صرفاً برای کسب ثواب اخروی صورت می گیرد، تا پس از کوچ از این جهان از ثواب آن بهره مند شوند.
به گواهي آثار و منابع معتبري چون عالم آراي عباسي، قصص خاقاني و خلد برين اين موقوفات در دوران صفويه ارزش مادي بسيار داشته و عوايد آن مبالغ شگفت آوري را شامل ميشده است. وقف نامة موقوفات سلطنتي را شيخ بهاء الدين عاملي در زمان شاه عباس اول مي نوشته و رسيدگي به کار اوقاف را اشخاصي مانند: مير محمد باقر داماد، ملا محسن فيض کاشاني، ملا عبدالله شوشتري، شيخ لطف الله ميسي عاملي و ميرزا رضي، وزير شاه عباس عهده دار بوده اند   
+
 
 +
==اهمیت وقف و اعتبار اوقاف در موسسات علمی، معنوی عهد صفوی==
 +
عصر صفویان از دوره هایی است که [[وقف]] در آن گسترش بسیاری یافت؛ به ویژه اینکه خاندان سلطنتی و به تبع آن، دولت مردان و بزرگان دین خود از پیشگامان این راه بودند. در این دوره مساجد، مدارس، بیمارستان ها و کاروان سراهای بسیار ساخته و برای هر کدام از آنها وقفیات قابل توجهی مقرر شد، به گونه ای که بسیاری از افراد املاک و مستغلات خود را برای مراسم عزاداری و احیای شب های متبرک و نیز بر مزارات شریفه و اماکن مقدسه و حتی بر زائران و مسافران عتبات و حرمین شریفین [[وقف]] کردند. علاوه بر اینها مسائل دیگری چون روشنایی معابر شهر، دستگیری از فقرا، بیماران، در راه ماندگان و حتی حیوانات علیل از چشم واقفان دور نماند.
 +
 +
در این زمان به دلیل شروع رقابت ارزشمند و معنوی برای [[وقف]] اموال و کثرت آن، دولت صفوی بر آن شد تا کسانی را برای رسیدگی به  امور [[وقف]] برگزیند. این امر در حیطه یا جزو وظایف «صدارت» محسوب می شد. از این تحول بزرگ معنوی مدارس و نهادهای آموزشی به خوبی بهره مند شدند، به طوری که در عصر صفویه با توجه به ایجاد تأسیسات متعدد آموزشی، عبادی، اموال و امکانات بسیاری تحت عنوان [[وقف]]، پشتوانه مادی این موسسات منظور گردید.   
 +
 
 +
به گواهی آثار و منابع معتبری چون عالم آرای عباسی، قصص خاقانی و خلد برین این موقوفات در دوران صفویه ارزش مادی بسیار داشته و عواید آن مبالغ شگفت آوری را شامل میشده است. [[وقف]] نامه موقوفات سلطنتی را شیخ بهاء الدین عاملی در زمان شاه عباس اول می نوشته و رسیدگی به کار اوقاف را اشخاصی مانند: میر محمد باقر داماد، ملا محسن فیض کاشانی، ملا عبدالله شوشتری، شیخ لطف الله میسی عاملی و میرزا رضی، وزیر شاه عباس عهده دار بوده اند   
 
<ref>
 
<ref>
 
تاریخچه اوقاف اصفهان، ص ب .  
 
تاریخچه اوقاف اصفهان، ص ب .  
 
</ref>
 
</ref>
وقف در عصر صفويه به ويژه در زمان شاه عباس اول به نحوي بوده است که شاه به اعتماد السلطنه حاتم بيک و ميرزا رضي صدر در اصفهان دستور داده بود که چهارده مهر به نام چهارده معصوم تهيه کنند وآن مهرها را به ميرزا رضي صدر وزير خود سپرده بود تا کلية داد و ستدهاي اوقافي با آن مُهرها مهمور شود. آن پادشاه صفوي مخصوصاً اصرار داشت که هيچ يک از املاک و اراضي و خانه ها و ساير مايملک او از وقف خارج نماند. وي گفته است:  
+
 
جميع اشياء سرکار من و آنچه اطلاق مالکيت برآن توان کرد، حتي اين دو انگشتري که در دست دارم وقف است، ليکن مشروط بر آن است که به هر مصرفي که رأي صواب نماي اشرف ـ که متولي آنهاست ـ اقتضا نمايد  
+
[[وقف]] در عصر صفویه به ویژه در زمان شاه عباس اول به نحوی بوده است که شاه به اعتماد السلطنه حاتم بیک و میرزا رضی صدر در [[اصفهان]] دستور داده بود که چهارده مهر به نام چهارده معصوم تهیه کنند وآن مهرها را به میرزا رضی صدر وزیر خود سپرده بود تا کلیه داد و ستدهای اوقافی با آن مُهرها مهمور شود. آن پادشاه صفوی مخصوصاً اصرار داشت که هیچ یک از املاک و اراضی و خانه ها و سایر مایملک او از [[وقف]] خارج نماند. وی گفته است:  
 +
 
 +
جمیع اشیاء سرکار من و آنچه اطلاق مالکیت برآن توان کرد، حتی این دو انگشتری که در دست دارم [[وقف]] است، لیکن مشروط بر آن است که به هر مصرفی که رأی صواب نمای اشرف ـ که متولی آنهاست ـ اقتضا نماید  
 
<ref>
 
<ref>
 
عالم آرای عباسی، ج2، ص761.  
 
عالم آرای عباسی، ج2، ص761.  
 
</ref>
 
</ref>
اين رونق و شکوفايي هرچند در عصر شاه عباس اول در اوج خود بود، اما پس از او هم استمرار يافت. اگر چه اين پادشاه به گفتة خود، همة اموال و دارايي هايش را وقف کرد و بدين ترتيب آثار و ابنية بسياري در پايتخت صفويان و ساير شهرها و بلاد ايران به وجود آمد که برخي از اين بناها و امکانات هنوز نيز پاي برجاست و بسياري از آنها نيز با گذشت زمان و بر اثر مصائب و سوانح از بين رفته است، ليکن در سرتاسر حيات اين سلسله، مساجد، مدارس و بسياري از اماکن عام المنفعه وقف شد که در جاي خود بدان خواهم پرداخت. از جمله اين نهادهاي آموزشي مي توان از مدارس کاسه گران، نيم آورد و چهار باغ (امام صادق (عليه السلام)) و به جز آن نام برد که ميزان قابل توجهي از املاک و مستغلات وقفي، باعث رونق آنها و فراهم آمدن امکانات، چه براي محصل يا طلبه و يا مدرس و استاد شده است. در وقف نامه هاي اين دوره مکرر به مواردي برخورد مي کنيم که وقف کنندگان منتهاي دقتشان را به کار بسته اند تا از حيف و ميل شدن عوايد موقوفات و مصرف نادرست آن جلوگيري کنند؛ به خصوص در اواخر وقف نامه با ذکر برخي آيات و روايات کوشيده اند موجبات تنبه متوليان را فراهم سازند؛ و در بعضي از آنها  مکرر توصيه کرده اند که بعد از واقف، توليت با اصلح اولاد اوست؛ مانند آنچه در کتيبة مدرسة ملا عبدالله در بازار اصفهان موجود است.   
+
 
در اين وقفنامه ها رعايت حال طلاب و کمک هاي مادي و معنوي به آنها به شرط دارا بودن تقوا و داشتن فعاليت هاي علمي توصيه شده است. اين موضوع حتي در کتيبة مدرسة شفيعية دردشت نيز آمده است. نيز در پايان هر وقفنامه، فرد متجاوزرا به لعنت خداوند و نفرين رسول خدا و ائمة اطهار (عليهم السلام) تهديد کرده  و مخصوصاً تأکيد کرده  و تذکر داده اند که موقوفات بايد به همان مصارفي برسد که وقف کننده نيت آن را داشته و معين کرده است.  
+
این رونق و شکوفایی هرچند در عصر شاه عباس اول در اوج خود بود، اما پس از او هم استمرار یافت. اگر چه این پادشاه به گفته خود، همه اموال و دارایی هایش را [[وقف]] کرد و بدین ترتیب آثار و ابنیه بسیاری در پایتخت صفویان و سایر شهرها و بلاد [[ایران]] به وجود آمد که برخی از این بناها و امکانات هنوز نیز پای برجاست و بسیاری از آنها نیز با گذشت زمان و بر اثر مصائب و سوانح از بین رفته است، لیکن در سرتاسر حیات این سلسله، مساجد، مدارس و بسیاری از اماکن عام المنفعه [[وقف]] شد که در جای خود بدان خواهم پرداخت. از جمله این نهادهای آموزشی می توان از مدارس کاسه گران، نیم آورد و چهار باغ (امام صادق (علیه السلام)) و به جز آن نام برد که میزان قابل توجهی از املاک و مستغلات وقفی، باعث رونق آنها و فراهم آمدن امکانات، چه برای محصل یا [[طلبه]] و یا مدرس و استاد شده است. در وقف نامه های این دوره مکرر به مواردی برخورد می کنیم که [[وقف]] کنندگان منتهای دقتشان را به کار بسته اند تا از حیف و میل شدن عواید موقوفات و مصرف نادرست آن جلوگیری کنند؛ به خصوص در اواخر [[وقف]] نامه با ذکر برخی آیات و روایات کوشیده اند موجبات تنبه متولیان را فراهم سازند؛ و در بعضی از آنها  مکرر توصیه کرده اند که بعد از واقف، تولیت با اصلح اولاد اوست؛ مانند آنچه در کتیبه مدرسه ملا عبدالله در بازار [[اصفهان]] موجود است.   
در تعدادي از سفرنامه هاي سياحان اروپايي که در عصر صفوي به ايران آمده اند، در مورد مدارس آن دوره به خصوص امور مربوط به پشتوانه هاي مالي و وقفيات آن، مطالبي ديده مي شود. کمپفر(kaempfer) که در دوران شاه سليمان صفوي (1077- 1105 هـ ق) در اصفهان به سر مي برد، با اشاره به رقابت بين شاه، دربار و رجال کشور در ساختن تأسيسات عام المنفعه و قرار دادن موقوفات براي آن آورده است:  
+
 
شناختن درست وضع دربار ايران بدون وقوف به تأسيساتي که قسمت قابل توجهي از عوايد دربار صرف آنها مي شود؛ يعني: مساجد، گرمابه ها، قنوات، راه هاي عبور و مرور، پل ها و بيش از همه مدارس ديني و همچنين نمايندگان علوم و هنر امکان پذير نيست. بدين ترتيب شاه با پيروي از نياکان خود مي خواهد پس از خود نام نيکي به يادگار بگذارد و بزرگان و اعيان نيز در گرفتن سرمشق از پادشاهان، به چشم و هم چشمي با يکديگر برمي خيزند و وسايل مادي لازم را براي تأسيس و نگاهداري انواع ساختمان ها و به يژه موقوفه هاي ديني در اختيار مي گذارند؛ به اين دليل اغلب شهرهاي ايران مملو است از مدارس ديني و موقوفات آنها. تنها در اصفهان که پايتخت است و شهري باشکوه و بزرگ به شمار مي رود، در حدود يکصد موقوفة قابل ملاحظه وجود دارد؛ و اين به جز موقوفات جزئي و متفرقه است   
+
در این وقفنامه ها رعایت حال طلاب و کمک های مادی و معنوی به آنها به شرط دارا بودن [[تقوا]] و داشتن فعالیت های علمی توصیه شده است. این موضوع حتی در کتیبه مدرسه شفیعیه دردشت نیز آمده است. نیز در پایان هر وقفنامه، فرد متجاوزرا به لعنت [[خداوند]] و نفرین رسول [[خدا]] و ائمه اطهار (علیهم السلام) تهدید کرده  و مخصوصاً تأکید کرده  و تذکر داده اند که موقوفات باید به همان مصارفی برسد که [[وقف]] کننده نیت آن را داشته و معین کرده است.
 +
 +
در تعدادی از سفرنامه های سیاحان اروپایی که در عصر صفوی به [[ایران]] آمده اند، در مورد مدارس آن دوره به خصوص امور مربوط به پشتوانه های مالی و وقفیات آن، مطالبی دیده می شود. کمپفر(kaempfer) که در دوران شاه سلیمان صفوی (1077- 1105 هـ ق) در [[اصفهان]] به سر می برد، با اشاره به رقابت بین شاه، دربار و رجال کشور در ساختن تأسیسات عام المنفعه و قرار دادن موقوفات برای آن آورده است:  
 +
 
 +
شناختن درست وضع دربار [[ایران]] بدون وقوف به تأسیساتی که قسمت قابل توجهی از عواید دربار صرف آنها می شود؛ یعنی: مساجد، گرمابه ها، قنوات، راه های عبور و مرور، پل ها و بیش از همه مدارس دینی و همچنین نمایندگان علوم و هنر امکان پذیر نیست. بدین ترتیب شاه با پیروی از نیاکان خود می خواهد پس از خود نام نیکی به یادگار بگذارد و بزرگان و اعیان نیز در گرفتن سرمشق از پادشاهان، به چشم و هم چشمی با یکدیگر برمی خیزند و وسایل مادی لازم را برای تأسیس و نگاهداری انواع ساختمان ها و به یژه موقوفه های دینی در اختیار می گذارند؛ به این دلیل اغلب شهرهای [[ایران]] مملو است از مدارس دینی و موقوفات آنها. تنها در [[اصفهان]] که پایتخت است و شهری باشکوه و بزرگ به شمار می رود، در حدود یکصد موقوفه قابل ملاحظه وجود دارد؛ و این به جز موقوفات جزئی و متفرقه است   
 
<ref>
 
<ref>
سفرنامة کمپفر، ص140 .  
+
سفرنامه کمپفر، ص140 .  
 
</ref>
 
</ref>
ژان باتيست تاورنيه (Tavernier) نيز که در همين زمان از اصفهان ديدن کرده است، تأمين بخش عمدة مايحتاج مدارس و طلاب آن را بسته به ميزان وقفيات آن نهادهاي آموزشي دانسته و در اين مورد به تأمين معيشت و برخي لوازم حجره هاي مدارس از قبيل فرش و رختخواب از اين طريق اشاره کرده است  
+
 
 +
ژان باتیست تاورنیه (Tavernier) نیز که در همین زمان از [[اصفهان]] دیدن کرده است، تأمین بخش عمده مایحتاج مدارس و طلاب آن را بسته به میزان وقفیات آن نهادهای آموزشی دانسته و در این مورد به تأمین معیشت و برخی لوازم حجره های مدارس از قبیل فرش و رختخواب از این طریق اشاره کرده است  
 
<ref>
 
<ref>
سفرنامة تاورنیه، ص590.  
+
سفرنامه تاورنیه، ص590.  
 
</ref>
 
</ref>
ژان شاردن ( chardin) هم که در آن دوران شاه عباس دوم ( 1052- 1077 هـ ق) به اصفهان آمده است، در باب ساختن مدارس و قرار دادن املاک و اموالي به عنوان وقف جهت مدارس، نوشته است:  
+
 
هر مدرسه اي که بنا مي شود، مواردي از املاک و مستغلات را وقف آن مي نمايند و خودِ بانيان مدارس معمولاً حافظان و متصديان عايدات موقوفات آن هم به شمار مي روند که معمولاً ايرانيان به آنها «متولي» مي گويند  
+
ژان شاردن ( chardin) هم که در آن دوران شاه عباس دوم ( 1052- 1077 هـ ق) به [[اصفهان]] آمده است، در باب ساختن مدارس و قرار دادن املاک و اموالی به عنوان [[وقف]] جهت مدارس، نوشته است:
 +
 +
هر مدرسه ای که بنا می شود، مواردی از املاک و مستغلات را [[وقف]] آن می نمایند و خودِ بانیان مدارس معمولاً حافظان و متصدیان عایدات موقوفات آن هم به شمار می روند که معمولاً ایرانیان به آنها «متولی» می گویند  
 
<ref>
 
<ref>
 
سیاحت نامه شاردن، ج5، ص45 .  
 
سیاحت نامه شاردن، ج5، ص45 .  
 
</ref>
 
</ref>
وي متولي وقف را داراي اختياراتي از جمله تعيين مدير، اساتيد و همچنين يکي از متصديان عمدة پذيرش طالبان علم در مدرسه دانسته است.  
+
 
در اواخر دوران صفويه و عصر حکومت شاه سلطان حسين (1105- 1135 هـ ق)، کلية اراضي و املاکي که شرعاً ممکن بود وقف شود جزو موقوفات قرار گرفته بود؛ و اين باعث شد که جهت پشتوانة مالي براي مدارس و مساجد اصفهان، حتي در شهرهاي ديگر، مانند کاشان و يزد و... زمين و يا ساير مستغلات را خريداري کنند وآنها را جزو موقوفات آن اماکن قرار دهند که تاکنون نيز در آن حدود موقوفاتي به نام مساجد و مدارس صفويه موجود است  
+
وی متولی [[وقف]] را دارای اختیاراتی از جمله تعیین مدیر، اساتید و همچنین یکی از متصدیان عمده پذیرش طالبان علم در مدرسه دانسته است.  
 +
در اواخر دوران صفویه و عصر حکومت شاه سلطان حسین (1105- 1135 هـ ق)، کلیه اراضی و املاکی که شرعاً ممکن بود [[وقف]] شود جزو موقوفات قرار گرفته بود؛ و این باعث شد که جهت پشتوانه مالی برای مدارس و مساجد [[اصفهان]]، حتی در شهرهای دیگر، مانند [[کاشان]] و [[یزد]] و... زمین و یا سایر مستغلات را خریداری کنند وآنها را جزو موقوفات آن اماکن قرار دهند که تاکنون نیز در آن حدود موقوفاتی به نام مساجد و مدارس صفویه موجود است  
 
<ref>
 
<ref>
تاریخچة اوقاف اصفهان، ص339.  
+
تاریخچه اوقاف اصفهان، ص339.  
 
</ref>
 
</ref>
، ليکن تهاجم افغان و سيطرة آنان بر مرکز دولت صفوي وضع را دگرگون ساخت.  
+
، لیکن تهاجم افغان و سیطره آنان بر مرکز دولت صفوی وضع را دگرگون ساخت.
مفتي گروه مهاجم، يعني ملا زعفران و ساير علماي افغان، مردم اصفهان را رافضي و مشرک خواندند و اين شهر را مفتوح العنون قلمداد کردند   
+
 +
مفتی گروه مهاجم، یعنی ملا زعفران و سایر علمای افغان، مردم [[اصفهان]] را رافضی و مشرک خواندند و این شهر را مفتوح العنون قلمداد کردند   
 
<ref>
 
<ref>
 
تاریخ اصفهان وری، ص310 .  
 
تاریخ اصفهان وری، ص310 .  
 
</ref>
 
</ref>
جماعت ياغي افغان تا هر کجا مي توانستند و فرصت داشتند، املاک و اراضي وقف را جزو خالصه و تحت تصرف خود در آوردند و طومارها و وقف نامه ها را از بين بردند. بسياري از آن املاک را نيز به اراضي موات تبديل کرده، قنات ها را پر کردند و ساير آثار ديگر مانند دکان ها، کاروانسراها و ساير مستغلات را خراب کردند. در حقيقت آنچه در عصر صفوي به خصوص از زمان شاه عباس اول تا آن زمان به عنوان موقوفات و تشکيلات اوقاف بر اساس نظم وتدبير حاصل شده بود، يک-باره با هجوم افغان (1135 هـ ق) و محاصرة شهر و ويران گري هاي اين گروه مهاجم از هم گسيخته شد؛ به طوري که نوشته اند:  
+
 
در اين زمان رقبات دفتري صفويه که تشخيص قُري را از دولتي و موقوفة ملي به درستي ربط مي داد و در عمارت چهل ستون ثبت و ضبط بوده است، به وسيلة افغان ها به رودخانة زاينده رود افکنده شد و بدين صورت، اسناد و آثار بسياري که مربوط به اوقاف عصر صفوي بود از اين طريق نابود شده است   
+
جماعت یاغی افغان تا هر کجا می توانستند و فرصت داشتند، املاک و اراضی [[وقف]] را جزو خالصه و تحت تصرف خود در آوردند و طومارها و [[وقف]] نامه ها را از بین بردند. بسیاری از آن املاک را نیز به اراضی موات تبدیل کرده، قنات ها را پر کردند و سایر آثار دیگر مانند دکان ها، کاروانسراها و سایر مستغلات را خراب کردند. در حقیقت آنچه در عصر صفوی به خصوص از زمان شاه [[عباس اول]] تا آن زمان به عنوان موقوفات و تشکیلات اوقاف بر اساس نظم وتدبیر حاصل شده بود، یک باره با هجوم افغان (1135 هـ ق) و محاصره شهر و ویران گری های این گروه مهاجم از هم گسیخته شد؛ به طوری که نوشته اند:  
 +
 
 +
در این زمان رقبات دفتری صفویه که تشخیص قُری را از دولتی و موقوفه ملی به درستی ربط می داد و در عمارت چهل ستون ثبت و ضبط بوده است، به وسیله افغان ها به رودخانه زاینده رود افکنده شد و بدین صورت، اسناد و آثار بسیاری که مربوط به اوقاف عصر صفوی بود از این طریق نابود شده است   
 
<ref>
 
<ref>
تاریخچة اوقاف اصفهان، ص339.  
+
تاریخچه اوقاف اصفهان، ص339.  
 
</ref>
 
</ref>
با آمدن نادرشاه افشار( 1148- 1160 هـ ق) و غلبة او بر افاغنه در سال 1145هـ ق، اين طايفه از اصفهان و ساير بلاد ايران متواري و اخراج گرديدند، ليکن نادر با همة رشادت هايي که در ابتداي کار خود نشان داد، در اواخر دچار جنون شد. در اين زمان براي موقوفات اصفهان بليه اي تازه پيش آمد که آن هم بعد از حملة افغان لطمة ديگري بود که وضع املاک موقوفة مربوط به عصر صفويه را دگرگون ساخت، به طوري که استملاک موقوفات در اواخر دورة نادر بسيار معمول شده بود  
+
 
 +
با آمدن [[نادرشاه افشار]]( 1148- 1160 هـ ق) و غلبه او بر افاغنه در سال 1145هـ ق، این طایفه از [[اصفهان]] و سایر بلاد ایران متواری و اخراج گردیدند، لیکن نادر با همه رشادت هایی که در ابتدای کار خود نشان داد، در اواخر دچار جنون شد. در این زمان برای موقوفات اصفهان بلیه ای تازه پیش آمد که آن هم بعد از حمله افغان لطمه دیگری بود که وضع املاک موقوفه مربوط به عصر صفویه را دگرگون ساخت، به طوری که استملاک موقوفات در اواخر دوره نادر بسیار معمول شده بود  
 
<ref>  
 
<ref>  
 
مرحوم میرزا حسن خان جابری انصاری در کتاب تاریخ اصفهان وری، ص36-40، مواردی در این باب نقل کرده است .  
 
مرحوم میرزا حسن خان جابری انصاری در کتاب تاریخ اصفهان وری، ص36-40، مواردی در این باب نقل کرده است .  
 
</ref>
 
</ref>
اين آشفتگي ها در وضع موقوفات عصر صفويه بعدها نيز در مصايب و بلاهايي که دامنگير اصفهان شد ادامه يافت؛ به خصوص قحطي معروف سال 1288ق که شهر يک مرتبه از سکنه خالي گرديد، هيچ سر و ساماني در امور اوقاف وجود نداشت. شواهد نشان مي دهد که از ابتدا تا انتهاي حکومت قاجاريه (1193- 1344 هـ ق) بسياري از آثار تاريخي ارزشمند مربوط به صفويه در اصفهان نابود شده است. از اين ميان مي-توان از عمارت آيينه خانه، هفت دست، نمکدان، کشکول وکاخ هاي باغ سعادت آباد نام برد  
+
 
 +
این آشفتگی ها در وضع موقوفات عصر صفویه بعدها نیز در مصایب و بلاهایی که دامن گیر [[اصفهان ]]شد ادامه یافت؛ به خصوص قحطی معروف سال 1288ق که شهر یک مرتبه از سکنه خالی گردید، هیچ سر و سامانی در امور اوقاف وجود نداشت. شواهد نشان می دهد که از ابتدا تا انتهای حکومت قاجاریه (1193- 1344 هـ ق) بسیاری از آثار تاریخی ارزشمند مربوط به صفویه در [[اصفهان]] نابود شده است. از این میان می توان از عمارت آیینه خانه، هفت دست، نمکدان، کشکول وکاخ های باغ سعادت آباد نام برد  
 
<ref>
 
<ref>
 
آشنایی با شهر تاریخی اصفهان، ص6 .  
 
آشنایی با شهر تاریخی اصفهان، ص6 .  
 
</ref>
 
</ref>
اين ويرانگريِ آثار عهد صفوي و تصرف اراضي موقوفه به خصوص در دوران حاکميت ظل السلطان (1291- 1325 هـ ق) آن طور بود که وقتي سيد جمال الدين اسد آبادي (1254- 1314 هـ ق) به اين شهر وارد شد و به او خبر رسيد که ساختمان هاي تاريخي صفويه را خراب مي کنند، از اين موضوع بسيار متأثر شد و عاملان اين کار را مؤاخذه کرد  
+
 
 +
این ویرانگری آثار عهد صفوی و تصرف اراضی موقوفه به خصوص در دوران حاکمیت ظل السلطان (1291- 1325 هـ ق) آن طور بود که وقتی سید جمال الدین اسد آبادی (1254- 1314 هـ ق) به این شهر وارد شد و به او خبر رسید که ساختمان های تاریخی صفویه را خراب می کنند، از این موضوع بسیار متأثر شد و عاملان این کار را مؤاخذه کرد  
 
<ref>
 
<ref>
 
سید جمال پایه گذار نهضت های اسلامی، ص29 .  
 
سید جمال پایه گذار نهضت های اسلامی، ص29 .  
 
</ref>
 
</ref>
در اواخر همين دوره (قاجاريه) بالغ بر بيست مدرسه از مدارس عهد صفويه در اصفهان خراب شد که تنها چهارده مدرسة آن در محلات خواجو و عباس آباد واقع شده بود   
+
در اواخر همین دوره (قاجاریه) بالغ بر بیست مدرسه از مدارس عهد صفویه در اصفهان خراب شد که تنها چهارده مدرسه آن در محلات خواجو و عباس آباد واقع شده بود   
 
<ref>
 
<ref>
 
تاریخ اصفهان وری، ص297.
 
تاریخ اصفهان وری، ص297.
 
</ref>
 
</ref>
زنان واقف و ايجاد يا توسعة نهادهاي آموزشي و بناهاي عام المنفعه
 
مشارکت محسوس و قابل اعتناي بانوان در اصفهان عصر صفوي از طبقات و اصناف مختلف، به ويژه برخي از زنان خاندان سلطنتي و يا ديگر بزرگان و حتي عوام قابل اعتنا بوده است که در اينجا به تعدادي از اين مدارس و يا مراکز علمي و معنوي که تا به حال پا برجاي مانده است اشاره مي شود:
 
  
>1- مدرسه دلارام خانم (جده کوچک)
+
==زنان واقف و ایجاد یا توسعه نهادهای آموزشی و بناهای عام المنفعه==
>2- مدرسه حوري نام خانم (جده بزرگ)
+
مشارکت محسوس و قابل اعتنای بانوان در [[اصفهان]] عصر صفوی از طبقات و اصناف مختلف، به ویژه برخی از زنان خاندان سلطنتی و یا دیگر بزرگان و حتی عوام قابل اعتنا بوده است که در اینجا به تعدادی از این مدارس و یا مراکز علمی و معنوی که تا به حال پا برجای مانده است اشاره می شود:
>3- مدرسة زينب بيگم اردستاني (نيم آورد)
+
 
>4- مدرسة عزت نسا خانم (ميرزا حسين)
+
* مدرسه دلارام خانم (جده کوچک)
>5- مدرسة مادر شاه (مدرسة چهار باغ):
+
* مدرسه حوری نام خانم (جده بزرگ)
>6- نمونه هايي ديگر از وقفيات بانوان
+
* مدرسه زینب بیگم اردستانی (نیم آورد)
==1- مدرسه دلارام خانم (جده کوچک)==  
+
* مدرسه عزت نسا خانم (میرزا حسین)
دلارام خانم مادر بزرگ شاه عباس دوم (1052- 1077 هـ ق) بود. يکي از اقدامات او بناي يکي از مدارس آن دوره است که هنوز هم جزء نهادهاي آموزشي مهم و موثر به حساب مي آيد و به خصوص اين که در تعليم فقه شيعه اشتهار دارد. هر چند دلارام خانم جدة بزرگ تر شاه سابق الذکر است، اما چون مدرسه اي که باني آن بوده کوچک تر از مدرسهاي است که به همين عنوان، يعني جده و در نزديکي اين مدرسه قرار دارد و آن هم در بازار بزرگ اصفهان واقع شده است، لذا مدرسة منسوب به او را جدّة کوچک مي-نامند   
+
* مدرسه مادر شاه (مدرسه چهار باغ)
 +
* نمونه هایی دیگر از وقفیات بانوان
 +
=== مدرسه دلارام خانم (جده کوچک)===  
 +
دلارام خانم مادر بزرگ شاه عباس دوم (1052- 1077 هـ ق) بود. یکی از اقدامات او بنای یکی از مدارس آن دوره است که هنوز هم جزء نهادهای آموزشی مهم و موثر به حساب می آید و به خصوص این که در تعلیم فقه شیعه اشتهار دارد. هر چند دلارام خانم جده بزرگ تر شاه سابق الذکر است، اما چون مدرسه ای که بانی آن بوده کوچک تر از مدرسه ای است که به همین عنوان، یعنی جده و در نزدیکی این مدرسه قرار دارد و آن هم در بازار بزرگ [[اصفهان]] واقع شده است، لذا مدرسه منسوب به او را جدّه کوچک می نامند   
 
<ref>
 
<ref>
 
مشاهیر زنان اصفهان، ص166، گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص553و555.  
 
مشاهیر زنان اصفهان، ص166، گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص553و555.  
 
</ref>
 
</ref>
بانو دلارام به عنوان پشتوانه براي اين نهاد آموزشي وقفياتي نيز مقرر کرده  که برخي از دکاکين و مغازه هاي قسمتي از بازار بزرگ اصفهان از آن جمله اند   
+
 
 +
بانو دلارام به عنوان پشتوانه برای این نهاد آموزشی وقفیاتی نیز مقرر کرده  که برخی از دکاکین و مغازه های قسمتی از بازار بزرگ [[اصفهان]] از آن جمله اند   
 
<ref>
 
<ref>
 
تاریخ نائین، ص122.  
 
تاریخ نائین، ص122.  
 
</ref>
 
</ref>
مدرسة جدّة کوچک که اين بانو مؤسس آن بوده در قسمتي از بازار اصفهان موسوم به قهوه کاشي ها قرار دارد. سنگ  مرمري به خط ثلث سفيد به ديوار يکي از غرفه هاي حياط دوم اين مدرسه نصب شده است که  حاوي تاريخ اتمام اين نهاد آموزشي به سال 1057 هـ ق است. اين مدرسه مشتمل بر دو طبقه و داراي سي و پنج حجره است که شانزده حجرة آن در طبقة همکف و نوزده حجرة آن در طبقه فوقاني قرار دارد. در حاشية کتيبة سردر مدرسه و پشت بغل هاي اطراف عمارت دوطبقة آن تزئينات کاشي کاري وجود دارد که به خط ثلث سفيد معرق بر زمينة کاشي لاجوردي رنگ به قلم محمدرضا امامي و به سال 1056 هـ ق نوشته شده است. در کتيبة سردر مدرسه به غير از تجليل از شاه عباس دوم و ذکر نام باني آن، يعني دلارام خانم، به مسئلة وقف اين مدرسه جهت طلاب شيعة اثني عشري نيز اشاره شده است.   
+
 
اين مدرسه هم اکنون نيز طلبه نشين و تحت پوشش مرکز مديريت حوزة علمية اصفهان است. از جمله مدرّسان گذشتة اين مدرسه آيت الله شهيد سيد حسن مدرس بوده است   
+
مدرسه جدّه کوچک که این بانو مؤسس آن بوده در قسمتی از بازار [[اصفهان]] موسوم به قهوه کاشی ها قرار دارد. سنگ  مرمری به خط ثلث سفید به دیوار یکی از غرفه های حیاط دوم این مدرسه نصب شده است که  حاوی تاریخ اتمام این نهاد آموزشی به سال 1057 هـ ق است. این مدرسه مشتمل بر دو طبقه و دارای سی و پنج حجره است که شانزده حجره آن در طبقه همکف و نوزده حجره آن در طبقه فوقانی قرار دارد. در حاشیه کتیبه سردر مدرسه و پشت بغل های اطراف عمارت دوطبقه آن تزئینات کاشی کاری وجود دارد که به خط ثلث سفید [[معرق]] بر زمینه کاشی لاجوردی رنگ به قلم محمدرضا امامی و به سال 1056 هـ ق نوشته شده است. در کتیبه سردر مدرسه به غیر از تجلیل از شاه عباس دوم و ذکر نام بانی آن، یعنی دلارام خانم، به مسئله [[وقف]] این مدرسه جهت طلاب شیعه اثنی عشری نیز اشاره شده است.   
 +
 
 +
این مدرسه هم اکنون نیز طلبه نشین و تحت پوشش مرکز مدیریت [[حوزه علمیه اصفهان]] است. از جمله مدرّسان گذشته این مدرسه [[آیت الله شهید سید حسن مدرس]] بوده است   
 
<ref>
 
<ref>
 
مشاهیر زنان اصفهان، صص166و167 .  
 
مشاهیر زنان اصفهان، صص166و167 .  
 
</ref>
 
</ref>
سنگ نوشتة وقف نامه به طول 95 و عرض 70 سانتي متر است و همان طور که ذکر شد مربوط به ذي حجّة سال 1057 ق است.  
+
سنگ نوشته وقف نامه به طول 95 و عرض 70 سانتی متر است و همان طور که ذکر شد مربوط به ذی حجّه سال 1057 ق است.  
دو مواد از اين وقف نامه به شمارة ثبتي 106 در بايگاني ادارة کل اوقاف اصفهان موجود است که يکي بر روي کاغذ سفيد مايل به زرد و ديگري بر روي کاغذ آبي نوشته شده است   
+
 
 +
دو مواد از این [[وقف]] نامه به شماره ثبتی 106 در بایگانی اداره کل اوقاف اصفهان موجود است که یکی بر روی کاغذ سفید مایل به زرد و دیگری بر روی کاغذ آبی نوشته شده است   
 
<ref>
 
<ref>
 
میراث اسلامی ایران، دفتر سوم، صص95-97 .
 
میراث اسلامی ایران، دفتر سوم، صص95-97 .
 
</ref>  
 
</ref>  
کساني که به عنوان شاهدان اصلي اين وقف نامه ذکر شده اند شاه عباس دوم، خليفه سلطان و سيد ماجد قاضي هستند. خليفه سلطان، صدرِ شاه عباس دوم بود. نام وي سيد علاءالدين حسين و فرزند ميرزا رفيع الدين محمد بود. نسبش از جانب پدر به مير بزرگ از سادات مازندران مي رسيد، شاه عباس اول پدرش را «منصب صدارت و ايشان را به سعادتِ مصاهرت و منصب وزارت سرفراز داشتند». نامبرده در عصر سلطنت شاه صفي به علت دشمني حاسدان مدتي معزول بود، تا آنکه پس از قتل ساروتقي به دستور شاه عباس دوم مسند وزارت اعظم يافت. وي در سال 1064 هـ ق در ولايت مازندران ديده از جهان فرو بست   
+
 
 +
کسانی که به عنوان شاهدان اصلی این [[وقف]] نامه ذکر شده اند شاه عباس دوم، خلیفه سلطان و سید ماجد قاضی هستند. خلیفه سلطان، صدرِ شاه عباس دوم بود. نام وی سید علاءالدین حسین و فرزند میرزا رفیع الدین محمد بود. نسبش از جانب پدر به میر بزرگ از سادات مازندران می رسید، شاه عباس اول پدرش را «منصب صدارت و ایشان را به سعادتِ مصاهرت و منصب وزارت سرفراز داشتند». نامبرده در عصر سلطنت شاه صفی به علت دشمنی حاسدان مدتی معزول بود، تا آنکه پس از قتل ساروتقی به دستور شاه عباس دوم مسند وزارت اعظم یافت. وی در سال 1064 هـ ق در ولایت مازندران دیده از جهان فرو بست   
 
<ref>
 
<ref>
 
همان.  
 
همان.  
 
</ref>
 
</ref>
از ديگر شاهدان اين وقف نامه سيد ماجد قاضي است که گويا کسي جز سيد ماجد بحراني فرزند سيد محمد نيست. او در ابتدا قاضي القضاة شيراز و بعد از آن نايب الصدر و مدتي بعد قاضي اصفهان بوده است. از تاريخ درگذشت وي اطلاع دقيقي در دست نيست، اما از آنجا که کتابي تحت عنوان التحفة السليمانية به نام شاه سليمان (1078-1105ه.ق) نگاشته است، بايد حداقل مدتي از دوران اين پادشاه صفوي را درک کرده باشد   
+
 
 +
از دیگر شاهدان این [[وقف]] نامه سید ماجد قاضی است که گویا کسی جز سید ماجد بحرانی فرزند سید محمد نیست. او در ابتدا قاضی القضاه شیراز و بعد از آن نایب الصدر و مدتی بعد قاضی [[اصفهان]] بوده است. از تاریخ درگذشت وی اطلاع دقیقی در دست نیست، اما از آنجا که کتابی تحت عنوان التحفه السلیمانیه به نام شاه سلیمان (1078-1105ه.ق) نگاشته است، باید حداقل مدتی از دوران این پادشاه صفوی را درک کرده باشد   
 
<ref>
 
<ref>
 
همان .
 
همان .
 
</ref>
 
</ref>
==2- مدرسه حوري نام خانم (جده بزرگ)==  
+
=== مدرسه حوری نام خانم (جده بزرگ)===  
نهاد آموزشي مذکور در بازار بزرگ شهر اصفهان واقع گرديده است. همان طور که گفته شد، در اين بازار دو مدرسة طلبه نشين از زمان شاه عباس دوم وجود دارد که يکي از آنها را مدرسة جدّه بزرگ و ديگري را مدرسة جدّه کوچک مي نامند. مدرسه اي را که بزرگ تر است جدة کوچک شاه بنا کرده، اما امروز اطلاق کلمة بزرگ و کوچک از طرف عموم مردم بر حسب وسعت بناست. به اين ترتيب که مدرسة بزرگ تر را مدرسة جده بزرگ و مدرسة کوچک تر را مدرسة جدّه کوچک مي نامند   
+
نهاد آموزشی مذکور در بازار بزرگ شهر [[اصفهان]] واقع گردیده است. همان طور که گفته شد، در این بازار دو مدرسه طلبه نشین از زمان شاه عباس دوم وجود دارد که یکی از آنها را مدرسه جدّه بزرگ و دیگری را مدرسه جدّه کوچک می نامند. مدرسه ای را که بزرگ تر است جده کوچک شاه بنا کرده، اما امروز اطلاق کلمه بزرگ و کوچک از طرف عموم مردم بر حسب وسعت بناست. به این ترتیب که مدرسه بزرگ تر را مدرسه جده بزرگ و مدرسه کوچک تر را مدرسه جدّه کوچک می نامند   
 
<ref>
 
<ref>
 
گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص553 .  
 
گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص553 .  
 
</ref>
 
</ref>
در عهد صفويان اين مدرسه مورد توجه علما و دانشمندان و محل تعليم و تعلّم و آموزش علوم شيعي به-خصوص فقه و اصول بوده است، به طوري که ميرزا طاهر نصرآبادي (متوفي 1100 ه.ق) از آقا حسين خوانساري نام برده که در اين نهاد آموزشي به درجات عالي علمي رسيده و در مورد او آورده است:  
+
 
در اوان شباب جهت تحصيل به اصفهان ـ که صدف گوهر فضلاء مي باشد ـ آمد، و در اندک زماني به موجب فطرت عالي و درخشش استعداد، گوي سبقت را از اقران بلکه از فحول علماي سلف ربود؛ و حال در اصفهان تشريف دارند و تدريس و توليت مدرسة جدّة صاحب قراني شاه عباس ثاني با ايشان است و عمدة فضلا در حاشية درس آن قبلة عرفا حاضر شده و استفاده مي نمايند
+
در عهد صفویان این مدرسه مورد توجه علما و دانشمندان و محل تعلیم و تعلّم و آموزش علوم شیعی به خصوص [[فقه]] و [[اصول]] بوده است، به طوری که میرزا طاهر نصرآبادی (متوفی 1100 ه.ق) از آقا حسین خوانساری نام برده که در این نهاد آموزشی به درجات عالی علمی رسیده و در مورد او آورده است:  
 +
 
 +
در اوان شباب جهت تحصیل به [[اصفهان]] ـ که صدف گوهر فضلاء می باشد ـ آمد، و در اندک زمانی به موجب فطرت عالی و درخشش استعداد، گوی سبقت را از اقران بلکه از فحول علمای سلف ربود؛ و حال در [[اصفهان]] تشریف دارند و تدریس و تولیت مدرسه جدّه صاحب قرانی شاه عباس ثانی با ایشان است و عمده فضلا در حاشیه درس آن قبله عرفا حاضر شده و استفاده می نمایند
 
<ref>
 
<ref>
تذکرة نصر آبادی، ص152.  
+
تذکره نصر آبادی، ص152.  
 
</ref>
 
</ref>
وقف نامة اين مدرسه نيز در بايگاني ادارة کل اوقاف اصفهان (با شمارة ثبتي 103) نگه داري مي شود. وقف نامة مذکور بر روي کاغذي ضخيم نگاشته شده و گويا به هنگامي که دچار پوسيدگي و شکنندگي شده است، پشت آن را کاغذ چسبانده اند، اما به طور کلي وقف نامه آسيب بسيار ديده و تعدادي از سطرهاي ابتداي آن کاملاً از ميان رفته است. در نگارش آن از رنگ هاي مشکي، طلايي، آبي و قرمز استفاده شده است. در اطراف متن نيز چند رشته خط به رنگ هاي آبي، طلايي و نارنجي متن اصلي را از حاشيه هاي دو طرف جدا کرده است. متن اصلي با مرکب مشکي نوشته شده و اعراب گذاري آن به ترتيب يک خط آبي، خط بعدي قرمز و سپس طلايي است. اين ترتيب در سرتاسر متن رعايت شده است. حاشية متن با خطي درشت تر از متن اصلي و يک خط در ميان طلايي و سپس آبي نوشته شده است. اعراب خط طلايي، مشکي و اعراب خط آبي، قرمز است، قسمت هايي که گواهان نوشته و مُهر کرده اند به صورت عمود بر متن اصلي و با مرکب مشکي و خط ريزتر نگاشته شده است   
+
 
 +
وقف نامه این مدرسه نیز در بایگانی اداره کل اوقاف اصفهان (با شماره ثبتی 103) نگه داری می شود. [[وقف]] نامه مذکور بر روی کاغذی ضخیم نگاشته شده و گویا به هنگامی که دچار پوسیدگی و شکنندگی شده است، پشت آن را کاغذ چسبانده اند، اما به طور کلی [[وقف]] نامه آسیب بسیار دیده و تعدادی از سطرهای ابتدای آن کاملاً از میان رفته است. در نگارش آن از رنگ های مشکی، طلایی، آبی و قرمز استفاده شده است. در اطراف متن نیز چند رشته خط به رنگ های آبی، طلایی و نارنجی متن اصلی را از حاشیه های دو طرف جدا کرده است. متن اصلی با مرکب مشکی نوشته شده و اعراب گذاری آن به ترتیب یک خط آبی، خط بعدی قرمز و سپس طلایی است. این ترتیب در سرتاسر متن رعایت شده است. حاشیه متن با خطی درشت تر از متن اصلی و یک خط در میان طلایی و سپس آبی نوشته شده است. اعراب خط طلایی، مشکی و اعراب خط آبی، قرمز است، قسمت هایی که گواهان نوشته و مُهر کرده اند به صورت عمود بر متن اصلی و با مرکب مشکی و خط ریزتر نگاشته شده است   
 
<ref>
 
<ref>
 
میراث اسلامی ایران، دفتر سوم، صص98-99 .  
 
میراث اسلامی ایران، دفتر سوم، صص98-99 .  
 
</ref>
 
</ref>
اين وقف نامه در سال 1057 ق به دستور «حوري نام خانم» جدة شاه عباس ثاني تنظيم شده است. اگر چه در هيچ يک از منابع اين دوره ذکري از او نشده است، اما در حاشية متن وقف نامه تنها يک بار اين نام به اين صورت ضبط شده است. علاوه بر شاه عباس دوم، افرادي چون خليفه سلطان، حبيب الله بن الحسن الحسيني (وي همچنين به حبيب الله کرکي معروف بود. پس از آمدن به اصفهان نزد پادشاه تقرب بسيار يافت و به منصب صدر العلمايي رسيد. تاريخ وفات او را حدود سال 1060 ه.ق ذکر کرده اند)، احمد بن زين العابدين علوي (وي شاگرد و داماد مير داماد بود)، محمد صادق و نيز محمد باقر الشريف بر اين وقف نامه شهادت داده اند. باقر الشريف همان مير داماد و نام کامل او مير محمد باقر بن مير شمس الدين محمد حسيني استرآبادي است. وي از علماي بنام زمان خود بود   
+
 
 +
این [[وقف نامه]] در سال 1057 ق به دستور «حوری نام خانم» جده شاه عباس ثانی تنظیم شده است. اگر چه در هیچ یک از منابع این دوره ذکری از او نشده است، اما در حاشیه متن [[وقف نامه]] تنها یک بار این نام به این صورت ضبط شده است. علاوه بر [[شاه عباس دوم]]، افرادی چون خلیفه سلطان، حبیب الله بن الحسن الحسینی (وی همچنین به حبیب الله کرکی معروف بود. پس از آمدن به اصفهان نزد پادشاه تقرب بسیار یافت و به منصب صدر العلمایی رسید. تاریخ وفات او را حدود سال 1060 ه.ق ذکر کرده اند)، احمد بن زین العابدین علوی (وی شاگرد و داماد میر داماد بود)، محمد صادق و نیز محمد باقر الشریف بر این [[وقف نامه]] شهادت داده اند. باقر الشریف همان میر داماد و نام کامل او میر محمد باقر بن میر شمس الدین محمد حسینی استرآبادی است. وی از علمای بنام زمان خود بود   
 
<ref>
 
<ref>
 
همان  .  
 
همان  .  
 
</ref>
 
</ref>
اين نهاد آموزشي از جمله مدارس مفيد و مؤثر در حوزة علميه اصفهان بوده و هست. برخي از علماي معاصر مانند آيت الله حاج آقا رحيم ارباب، آيت الله حاج ميرزا علي آقا شيرازي و آيت الله شيخ محمد حسن عالم نجف آبادي در آنجا مجلس وعظ و اخلاق و نيز حضور داشته اند  
+
.
 +
 
 +
این نهاد آموزشی از جمله مدارس مفید و مؤثر در [[حوزه علمیه اصفهان]] بوده و هست. برخی از علمای معاصر مانند آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، آیت الله حاج میرزا علی آقا شیرازی و آیت الله شیخ محمد حسن عالم نجف آبادی در آنجا مجلس وعظ و اخلاق و نیز حضور داشته اند  
 
<ref>
 
<ref>
 
ارباب معرفت، ص17 .
 
ارباب معرفت، ص17 .
 
</ref>
 
</ref>
==3- مدرسة زينب بيگم اردستاني (نيم آورد)==  
+
===مدرسه زینب بیگم اردستانی (نیم آورد)===  
زينب بيگم اردستاني از جمله زناني است که در اواخر عهد صفوي يعني زمان سلطنت شاه سلطان حسين اقدام به تأسيس مدرسة ديني کرده است هر چند که به نوشتة مرحوم دکتر لطف الله هنرفر، برخي نيز بر اين اعتقاد هستند که بناي مدرسة نيم آورد مربوط به اواخر دوران سلطنت شاه سليمان صفوي (1077-1105ه.ق) است   
+
[[زینب بیگم اردستانی]] از جمله زنانی است که در اواخر عهد صفوی یعنی زمان سلطنت شاه سلطان حسین اقدام به تأسیس مدرسه دینی کرده است هر چند که به نوشته مرحوم دکتر لطف الله هنرفر، برخی نیز بر این اعتقاد هستند که بنای مدرسه نیم آورد مربوط به اواخر دوران سلطنت شاه سلیمان صفوی (1077-1105ه.ق) است   
 
<ref>
 
<ref>
 
گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص679.
 
گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص679.
 
</ref>
 
</ref>
اين نهاد آموزشي که تاکنون پا برجاست، برکات زيادي خصوصاً براي دانش هاي شيعي از جمله فقه و اصول داشته است   
+
 
 +
این نهاد آموزشی که تاکنون پا برجاست، برکات زیادی خصوصاً برای دانش های شیعی از جمله [[فقه ]]و [[اصول]] داشته است   
 
<ref>
 
<ref>
 
روضه رضوان، ص120، 268و270 .  
 
روضه رضوان، ص120، 268و270 .  
 
</ref>
 
</ref>
زينب بيگم خود نيز از خانداني علمي و معنوي و دختر اميرمحمد اردستاني معروف به شيخ الاسلام و همسر امير محمدمهدي حکيم الملک اردستاني بوده است   
+
زینب بیگم خود نیز از خاندانی علمی و معنوی و دختر امیرمحمد اردستانی معروف به شیخ الاسلام و همسر امیر محمدمهدی حکیم الملک اردستانی بوده است   
 
<ref>
 
<ref>
 
مشاهیر زنان اصفهان، صص192-194 .  
 
مشاهیر زنان اصفهان، صص192-194 .  
 
</ref>
 
</ref>
نام ديگر اين نهاد آموزشي نيم آورد يا نيم آور است که در محله اي به همين نام و در يکي از فرعي هاي بازار بزرگ اصفهان واقع شده است. شاردن فرانسوي که در عهد شاه سليمان صفوي در اصفهان به سر مي برده، اين محله را يکي از پر جمعيت ترين و معروف ترين محلات اصفهان دانسته است  
+
نام دیگر این نهاد آموزشی نیم آورد یا نیم آور است که در محله ای به همین نام و در یکی از فرعی های [[بازار بزرگ اصفهان]] واقع شده است. شاردن فرانسوی که در عهد [[شاه سلیمان صفوی]] در [[اصفهان]] به سر می برده، این محله را یکی از پر جمعیت ترین و معروف ترین محلات [[اصفهان]] دانسته است  
 
<ref>
 
<ref>
 
سفرنامه شاردن(قسمت اصفهان)، ص21 .  
 
سفرنامه شاردن(قسمت اصفهان)، ص21 .  
 
</ref>
 
</ref>
هزينة ساختمان و بناي اين مدرسة بزرگ و زيبا را ناشي از بخشش هاي اورنگ زيب، پادشاه هند، به زينب بيگم و شوهرش حکيم الملک اردستاني مي دانند   
+
 
 +
هزینه ساختمان و بنای این مدرسه بزرگ و زیبا را ناشی از بخشش های اورنگ زیب، پادشاه هند، به زینب بیگم و شوهرش حکیم الملک اردستانی می دانند   
 
<ref>
 
<ref>
 
تاریخ اصفهان وری، ص306 .  
 
تاریخ اصفهان وری، ص306 .  
 
</ref>
 
</ref>
همان طور که ذکر شد، تاريخ دقيق بنا مشخص نيست، ليکن مؤلف آثار ملي اصفهان به نقل از يکي از متوليان پيشين اين مدرسه، تاريخ وقف نامة اين نهاد آموزشي را در سال 1111 ق دانسته و نوشته است: «آقا جمال خوانساري مجري صيغة وقف و ناظر امور مدرسه بوده است.»  
+
 
 +
همان طور که ذکر شد، تاریخ دقیق بنا مشخص نیست، لیکن مؤلف آثار ملی [[اصفهان]] به نقل از یکی از متولیان پیشین این مدرسه، تاریخ وقف نامه این نهاد آموزشی را در سال 1111 ق دانسته و نوشته است: «آقا جمال خوانساری مجری صیغه [[وقف]] و ناظر امور مدرسه بوده است.»  
 
<ref>
 
<ref>
 
آثار ملی اصفهان، ص504 .  
 
آثار ملی اصفهان، ص504 .  
 
</ref>
 
</ref>
توليت اين نهاد آموزشي در زمان تأسيس به عهدة فردي به نام ميرزا رشيد بوده و زينب بيگم، باني مدرسه، پس از اتمام بناي آن به ميرزا رشيد سفارش مي دهد رقباتي را در اصفهان و اردستان جهت مدرسه خريداري کند و آن را بر مدرسه و طلاب آن وقف نمايد. در همان سال اين املاک و مستغلات وقف بر مدرسه مي شود که برخي از آنها در محلاتي از اردستان و چند مغازه نيز در بازار نيم آورد اصفهان بوده است   
+
 
 +
تولیت این نهاد آموزشی در زمان تأسیس به عهده فردی به نام میرزا رشید بوده و زینب بیگم، بانی مدرسه، پس از اتمام بنای آن به میرزا رشید سفارش می دهد رقباتی را در [[اصفهان]] و [[اردستان]] جهت مدرسه خریداری کند و آن را بر مدرسه و طلاب آن [[وقف]] نماید. در همان سال این املاک و مستغلات [[وقف]] بر مدرسه می شود که برخی از آنها در محلاتی از [[اردستان]] و چند مغازه نیز در بازار نیم آورد [[اصفهان]] بوده است   
 
<ref>
 
<ref>
 
همان، ص506 .  
 
همان، ص506 .  
 
</ref>
 
</ref>
به نوشتة کتاب گنجينة آثار تاريخي اصفهان:
+
 
مدرسة نيم آورد از لحاظ تزئينات فراوان کاشي کاري و گچ بري نيز داراي اهميت است؛ و آنچه که به خصوص جالب توجه است آنکه استادان هنرمندي که در اين بنا کار کرده اند به وسيلة گچ هاي رنگارنگ نوع مخصوصي از معرق را ترتيب داده اند که در ابنية تاريخي ديگر اصفهان در عصر صفوي نظير ندارد  
+
به نوشته کتاب گنجینه آثار تاریخی اصفهان:
 +
 
 +
مدرسه نیم آورد از لحاظ تزئینات فراوان کاشی کاری و گچ بری نیز دارای اهمیت است؛ و آنچه که به خصوص جالب توجه است آنکه استادان هنرمندی که در این بنا کار کرده اند به وسیله گچ های رنگارنگ نوع مخصوصی از [[معرق]] را ترتیب داده اند که در ابنیه تاریخی دیگر [[اصفهان]] در عصر صفوی نظیر ندارد  
 
<ref>
 
<ref>
 
گنجینه آثار، ص680.  
 
گنجینه آثار، ص680.  
<ref/>
+
</ref>
اين نهاد علمي ـ مذهبي که زينب بيگم اردستاني پايه گذار آن بود، سبب رشد استعدادهاي بسيار درخشاني در علوم اسلامي گرديد؛ از جمله اينکه مدرسة نيم آورد در يک قرن اخير شخصيت هاي مبرز علمي و عملي بسياري را پرورش داده که شهرة خاص و عام و محبوب قلوب جهان اسلام، به خصوص عالم تشيّع بوده اند. برخي از آنها عبارتند از: آيت الله ميرزا بديع درب امامي (متوفي 1318ق)، آخوند ملا عبدالکريم گزي (متوفي 1339ق)، آيت الله العظمي سيد محمد باقر درچه اي (متوفي 1342ق)، آيت الله العظمي حاج آقا حسين بروجردي طباطبايي (متوفي 1380 ق) و استاد جلال الدين همايي (متوفي 1400 ق)  
+
این نهاد علمی ـ مذهبی که زینب بیگم اردستانی پایه گذار آن بود، سبب رشد استعدادهای بسیار درخشانی در علوم اسلامی گردید؛ از جمله اینکه مدرسه نیم آورد در یک قرن اخیر شخصیت های مبرز علمی و عملی بسیاری را پرورش داده که شهره خاص و عام و محبوب قلوب جهان [[اسلام]]، به خصوص عالم تشیع بوده اند. برخی از آنها عبارتند از: آیت الله میرزا بدیع درب امامی (متوفی 1318ق)، آخوند ملا عبدالکریم گزی (متوفی 1339ق)، آیت الله العظمی سید محمد باقر درچه ای (متوفی 1342ق)، آیت الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی طباطبایی (متوفی 1380 ق) و استاد جلال الدین همایی (متوفی 1400 ق)  
 
<ref>
 
<ref>
 
مشاهیر زنان اصفهان، ص193.  
 
مشاهیر زنان اصفهان، ص193.  
 
</ref>
 
</ref>
ميزان وقفياتي که زينب بيگم اردستاني جهت اين مدرسه مقرر کرده قابل توجه است. از اين وقف نامه سوادي که در تاريخ 1349ق رونوشت شده است به شمارة ثبتي 105 در بايگاني ادارة اوقاف اصفهان نگه-داري مي شود. اين سواد بر روي کاغذي زرد رنگ نوشته شده است. البته متن وقف نامه بر يک روي کاغذ و در پشت آن فهرست و شرح رقبات وقفي ذکر شده است  
+
 
 +
میزان وقفیاتی که زینب بیگم اردستانی جهت این مدرسه مقرر کرده قابل توجه است. از این [[وقف نامه]] سوادی که در تاریخ 1349ق رونوشت شده است به شماره ثبتی 105 در بایگانی اداره اوقاف [[اصفهان]] نگه داری می شود. این سواد بر روی کاغذی زرد رنگ نوشته شده است. البته متن [[وقف نامه]] بر یک روی کاغذ و در پشت آن فهرست و شرح رقبات وقفی ذکر شده است  
 
<ref>
 
<ref>
 
میراث  اسلامی ایران، دفتر سوم، صص99و100.  
 
میراث  اسلامی ایران، دفتر سوم، صص99و100.  
 
</ref>
 
</ref>
نظارت اين مدرسه به «علامي فهامي علامة العلمايي مجتهد الزماني آقاي قواما شيخ محمد جعفر» سپرده شده است و پس از او به آقاي محمد حسينا فرزند شيخ محمد جعفر و بعد از او به فرزند ارشد او به همين ترتيب تا نسل او باقي است، و در صورت انقراض نسل آنها امر نظارت به عهدة «.... اولاد ذکور .... علامة العلمايي مجتهد الزماني آقاي آقا جمال الدين محمد خوانساري گذاشته شده است»  
+
 
 +
نظارت این مدرسه به «علامی فهامی علامه العلمایی مجتهد الزمانی آقای قواما شیخ محمد جعفر» سپرده شده است و پس از او به آقای محمد حسینا فرزند شیخ محمد جعفر و بعد از او به فرزند ارشد او به همین ترتیب تا نسل او باقی است، و در صورت انقراض نسل آنها امر نظارت به عهده «.... اولاد ذکور .... علامه العلمایی مجتهد الزمانی آقای آقا جمال الدین محمد خوانساری گذاشته شده است»  
 
<ref>
 
<ref>
 
همان.
 
همان.
 
</ref>
 
</ref>
==4- مدرسة عزت نسا خانم (ميرزا حسين)==  
+
=== مدرسه عزت نسا خانم (میرزا حسین)===  
بانويي در عصر صفوي و در دوران سلطنت شاه سليمان به نام عزت نسا خانم، باني و واقف نهادي آموزشي در جهت ترويج مذهب اهل بيت و ترويج معارف شيعة اماميه گرديد.که امروزه اين مدرسه به ميرزا حسين اشتهار يافته است. اين مدرسه اگرچه از نظر مساحت و زيربنا کوچک است، اما از بناهاي زيبا و مجللي است که در عصر پادشاه مذکور بين سال هاي 1077 تا 1105 ق در اصفهان ايجاد شده و در بازار محلة بيدآباد و در مجاورت مسجد سيد واقع شده است  
+
بانویی در عصر صفوی و در دوران سلطنت [[شاه سلیمان]] به نام عزت نسا خانم، بانی و واقف نهادی آموزشی در جهت ترویج مذهب اهل بیت و ترویج معارف شیعه امامیه گردید.که امروزه این مدرسه به میرزا حسین اشتهار یافته است. این مدرسه اگرچه از نظر مساحت و زیربنا کوچک است، اما از بناهای زیبا و مجللی است که در عصر پادشاه مذکور بین سال های 1077 تا 1105 ق در [[اصفهان]] ایجاد شده و در بازار محله بیدآباد و در مجاورت مسجد سید واقع شده است  
 
<ref>
 
<ref>
 
مشاهیر زنان اصفهان، ص222.  
 
مشاهیر زنان اصفهان، ص222.  
 
</ref>
 
</ref>
همان طور که آمد و با استنباط از مندرجات وقف نامة اين مدرسه، باني و واقف آن زني بوده است به نام عزت نسا خانم، دختر ميرزا خانا، تاجر قمي، که شوهر خود را ميرزا مهدي معرفي نموده است   
+
 
 +
همان طور که آمد و با استنباط از مندرجات [[وقف نامه]] این مدرسه، بانی و واقف آن زنی بوده است به نام عزت نسا خانم، دختر میرزا خانا، تاجر قمی، که شوهر خود را میرزا مهدی معرفی نموده است   
 
<ref>
 
<ref>
 
بخشی از گنجینه آثار ملی؛ ص123ونیز مشاهیر اصفهان، ص222 .  
 
بخشی از گنجینه آثار ملی؛ ص123ونیز مشاهیر اصفهان، ص222 .  
 
</ref>
 
</ref>
توليت مدرسه ابتدا به عهدة آقا حسين خوانساري (متوفي 1099ق) بوده است که در هنگام ساختمان مدرسه درگذشته و امر توليت آن به پسرش، آقا جمال الدين محمد (متوفي 1125 ق) رسيده است. ميرزا حسين ظاهراً از اولاد و يا احفاد ميرزا مهدي و عزت نسا خانم بوده است که پس از فتنة افغان، متصدي تعمير مدرسه و ساکن نمودن طلاب در آن مي گردد و به اين صورت نهاد آموزشي مذکور کم کم به نام او شهرت يافته است   
+
 
 +
تولیت مدرسه ابتدا به عهده آقا حسین خوانساری (متوفی 1099ق) بوده است که در هنگام ساختمان مدرسه درگذشته و امر تولیت آن به پسرش، آقا جمال الدین محمد (متوفی 1125 ق) رسیده است. میرزا حسین ظاهراً از اولاد و یا احفاد میرزا مهدی و عزت نسا خانم بوده است که پس از فتنه افغان، متصدی تعمیر مدرسه و ساکن نمودن طلاب در آن می گردد و به این صورت نهاد آموزشی مذکور کم کم به نام او شهرت یافته است   
 
<ref>
 
<ref>
 
مشاهیر زنان اصفهان، ص222.
 
مشاهیر زنان اصفهان، ص222.
 
</ref>
 
</ref>
==5- مدرسة مادر شاه (مدرسة چهار باغ):==  
+
=== مدرسه مادر شاه (مدرسه چهار باغ)===  
اين نهاد آموزشي اگرچه به نام هاي «چهار باغ» و «سلطاني» نيز ناميده شده، اما به دليل پشتوانه هاي بسيار مهم و قابل اعتنايي که مادر سلطان حسين صفوي ـ آخرين پادشاه رسمي اين سلسله ـ براي اين مدرسه مقرر کرده، به مدرسه مادر شاه هم معروف گرديده است.  
+
این نهاد آموزشی اگرچه به نام های «چهار باغ» و «سلطانی» نیز نامیده شده، اما به دلیل پشتوانه های بسیار مهم و قابل اعتنایی که مادر سلطان حسین صفوی ـ آخرین پادشاه رسمی این سلسله ـ برای این مدرسه مقرر کرده، به مدرسه مادر شاه هم معروف گردیده است.  
مدرسه مادر شاه يا چهار باغ اصفهان را به تحقيق مي توان نمونه اعلاي يک نهاد آموزشي در زمان خود دانست. اين مدرسه آخرين بناي تاريخي باشکوهي است که در عهد صفويه براي تدريس و تعليم طلاب علوم ديني از سال 1116 تا 1126 ه ق ساخته شده است   
+
 
 +
مدرسه مادر شاه یا [[چهار باغ اصفهان]] را به تحقیق می توان نمونه اعلای یک نهاد آموزشی در زمان خود دانست. این مدرسه آخرین بنای تاریخی باشکوهی است که در عهد صفویه برای تدریس و تعلیم طلاب علوم دینی از سال 1116 تا 1126 ه ق ساخته شده است   
 
<ref>
 
<ref>
 
آشنایی با شهر تاریخی اصفهان، ص89.  
 
آشنایی با شهر تاریخی اصفهان، ص89.  
 
</ref>
 
</ref>
اين مدرسه با گذشت سه قرن هنوز روح معنوي، عظمت هنري و طبيعت با طراوت خود را حفظ کرده است، به طوري که وجود اشجار کهنسال، به خصوص چنارهاي تنومند و نهر آبي که از وسط مدرسه مي گذرد صفاي خاصي به اين بناي ارزشمند بخشيده است   
+
این مدرسه با گذشت سه قرن هنوز روح معنوی، عظمت هنری و طبیعت با طراوت خود را حفظ کرده است، به طوری که وجود اشجار کهنسال، به خصوص چنارهای تنومند و نهر آبی که از وسط مدرسه می گذرد صفای خاصی به این بنای ارزشمند بخشیده است   
 
<ref>
 
<ref>
 
ره آورد ایام، ص200.  
 
ره آورد ایام، ص200.  
 
</ref>
 
</ref>
حدود يک قرن پيش جهانگردي فرنگي عظمت اين مکان را با وجود صدماتي که بر اين بنا خاصه در زمان فتنة افغان و بعد از آن رفت، اين گونه ستوده است:   
+
 
آيا در سراسر جهان مدرسه اي مي توان يافت که در زيبايي و صفا از اين کامل تر باشد و در آن اجزاء و عناصر گوناگون بدين سان به هم درآميخته و درهم ترکيب و ذوب شده و اثري واحد پديد آورده باشد؟   
+
حدود یک قرن پیش جهانگردی فرنگی عظمت این مکان را با وجود صدماتی که بر این بنا خاصه در زمان فتنه افغان و بعد از آن رفت، این گونه ستوده است:  
 +
   
 +
آیا در سراسر جهان مدرسه ای می توان یافت که در زیبایی و صفا از این کامل تر باشد و در آن اجزاء و عناصر گوناگون بدین سان به هم درآمیخته و درهم ترکیب و ذوب شده و اثری واحد پدید آورده باشد؟   
 
<ref>
 
<ref>
 
اوراق ایرانی، ص164 .  
 
اوراق ایرانی، ص164 .  
<ref/>
+
</ref>
راجر سيوري که از صاحب نظران تاريخ ايران به خصوص دوره صفويه است، آن را باشکوه ترين بنايي مي-داند که به دست جانشينان شاه عباس اول در اصفهان ساخته شده است   
+
 
 +
راجر سیوری که از صاحب نظران تاریخ [[ایران]] به خصوص دوره صفویه است، آن را باشکوه ترین بنایی می داند که به دست جانشینان [[شاه عباس اول]] در [[اصفهان]] ساخته شده است   
 
<ref>
 
<ref>
 
ایران عصر صفوی، ص165 .  
 
ایران عصر صفوی، ص165 .  
 
</ref>
 
</ref>
يکي از انديشمندان تاريخ علم و تمدن در اسلام، اين مدرسه را حاصل شکوفايي سازمان هاي تعليماتي شيعه و جزو شاهکارهاي هنر اسلامي مي داند   
+
.یکی از اندیشمندان تاریخ علم و تمدن در [[اسلام]]، این مدرسه را حاصل شکوفایی سازمان های تعلیماتی [[شیعه]] و جزو شاهکارهای هنر اسلامی می داند   
 
<ref>
 
<ref>
 
علم وتمدن در اسلام، ص64 .  
 
علم وتمدن در اسلام، ص64 .  
 
</ref>
 
</ref>
جذابيت و شکوه اين نهاد آموزشي از جهات مختلف در بينندگان خود آن قدر تأثير گذاشته و مي گذارد که هيچ يک از بناهاي تاريخي اصفهان به اندازه اين بنا شور و شوق شاعرانة جهانگردان اروپايي را برنينگيخته است. به عنوان مثال دير لافوآ، گوبينو و فلاندن اين بنا را بسيار دلپذير، جذاب و سحرآميز توصيف کرده-اند   
+
جذابیت و شکوه این نهاد آموزشی از جهات مختلف در بینندگان خود آن قدر تأثیر گذاشته و می گذارد که هیچ یک از بناهای تاریخی [[اصفهان]] به اندازه این بنا شور و شوق شاعرانه جهانگردان اروپایی را برنینگیخته است. به عنوان مثال دیر لافوآ، گوبینو و فلاندن این بنا را بسیار دلپذیر، جذاب و سحرآمیز توصیف کرده اند   
 
<ref>
 
<ref>
 
ره آورد ایام، ص201.  
 
ره آورد ایام، ص201.  
 
</ref>
 
</ref>
اين مدرسه را به نام هاي مختلف خوانده اند. از نظر اينکه در قسمت شرق خيابان چهار باغ واقع شده است آن را «مدرسة چهارباغ» گفته اند؛ و به علت اين که به فرمان شاه سلطان حسين صفوي احداث شده است «مدرسة سلطاني» ناميده اند؛ و از جهتي «مدرسة مادر شاه» هم گفته اند بدين خاطر که مادر شاه سلطان حسين، «سراي فتحيه» ـ که هم اکنون به جاي آن ميهمان سراي عباسي ساخته شده است ـ همچنين «بازارچه بلند» را وقف اين مدرسه کرده تا منافع آنها به مصرف مدرسه و طلاب آن برسد   
+
.این مدرسه را به نام های مختلف خوانده اند. از نظر اینکه در قسمت شرق خیابان چهار باغ واقع شده است آن را «مدرسه چهارباغ» گفته اند؛ و به علت این که به فرمان شاه سلطان حسین صفوی احداث شده است «مدرسه سلطانی» نامیده اند؛ و از جهتی «مدرسه مادر شاه» هم گفته اند بدین خاطر که مادر شاه سلطان حسین، «سرای فتحیه» ـ که هم اکنون به جای آن میهمان سرای عباسی ساخته شده است ـ همچنین «بازارچه بلند» را [[وقف]] این مدرسه کرده تا منافع آنها به مصرف مدرسه و طلاب آن برسد   
 
<ref>
 
<ref>
 
آثار ملی اصفهان، ص445 .  
 
آثار ملی اصفهان، ص445 .  
 
</ref>
 
</ref>
پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران و گسترش حوزة علوم ديني، اين مدرسه نيز از حيث دروس حوزوي فعال تر شد و به مدرسة امام جعفر صادق (عليه السلام) موسوم گرديد.  
+
.پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران]] و گسترش حوزه علوم دینی، این مدرسه نیز از حیث دروس حوزوی فعال تر شد و به مدرسه [[امام جعفر صادق (علیه السلام)]] موسوم گردید.  
  
>موقوفات مدرسه و موضوعات وقف نامة آن
+
====موقوفات مدرسه و موضوعات وقف نامه آن====  
==موقوفات مدرسه و موضوعات وقف نامة آن==  
+
مدرسه مادر شاه یا چهار باغ دارای موقوفات زیادی بوده است که پس از استیلای افغان بر [[اصفهان]] و ظهور نادر، چگونگی بساری از آن موقوفات نامعلوم مانده است   
مدرسة مادر شاه يا چهار باغ داراي موقوفات زيادي بوده است که پس از استيلاي افغان بر اصفهان و ظهور نادر، چگونگي بساري از آن موقوفات نامعلوم مانده است   
 
 
<ref>
 
<ref>
 
تاریخچه اوقاف اصفهان، ص119 .  
 
تاریخچه اوقاف اصفهان، ص119 .  
 
</ref>
 
</ref>
وقفياتي که در عصر سلطان حسين بر اين مدرسه قرار داده شده بود، بسيار زياد بوده است، به طوري که شامل تماميت برخي از روستاها، مزارع، باغ ها، املاک، دکاکين، کاروانسراها و ساير مستغلات مي شده است.  
+
.وقفیاتی که در عصر سلطان حسین بر این مدرسه قرار داده شده بود، بسیار زیاد بوده است، به طوری که شامل تمامیت برخی از روستاها، مزارع، باغ ها، املاک، دکاکین، کاروانسراها و سایر مستغلات می شده است.  
در گوشه و کنار اصفهان و مناطق اطراف آن و حتي نواحي ديگري مانند قم، کاشان، چهار محال و کهکيلويه و ... کم و بيش وقفياتي به نام اين مدرسه وجود داشته است که عوايد آنها صرف بازسازي مدرسه و تأسيسات آن و امور مربوط به طلاب و مدرسان اين نهاد آموزشي مي شده است. متأسفانه نسخة اصلي وقف نامه در دسترس نيست و تنها رونوشتي منسوب به اين وقف نامه نزد آقاي مصطفي سيدالعراقين، متولي مدرسه در بيش از نيم قرن پيش موجود بوده است   
+
 
 +
در گوشه و کنار [[اصفهان]] و مناطق اطراف آن و حتی نواحی دیگری مانند [[قم]]، [[کاشان]]، چهار محال و کهکیلویه و ... کم و بیش وقفیاتی به نام این مدرسه وجود داشته است که عواید آنها صرف بازسازی مدرسه و تأسیسات آن و امور مربوط به طلاب و مدرسان این نهاد آموزشی می شده است. متأسفانه نسخه اصلی [[وقف نامه]] در دسترس نیست و تنها رونوشتی منسوب به این [[وقف نامه]] نزد آقای مصطفی سیدالعراقین، متولی مدرسه در بیش از نیم قرن پیش موجود بوده است   
 
<ref>
 
<ref>
 
همان.  
 
همان.  
 
</ref>
 
</ref>
غير از کاروانسراي مادر شاه که در حال حاضر «مهمانسراي بزرگ عباسي» است و نيز بازارچه بلند که هر دو از جانب مادر شاه سلطان حسين صفوي وقف مدرسه بوده است، برخي موقوفات ديگر اين مدرسه هنوز باقي است که خرج مدرسه مي شود که از آن جمله مي توان از مزرعة باغ ملک در چهار محال و مزرعه اي در احمدآباد کاشان نام برد   
+
.غیر از کاروانسرای مادر شاه که در حال حاضر «مهمانسرای بزرگ عباسی» است و نیز بازارچه بلند که هر دو از جانب مادر شاه سلطان حسین صفوی وقف مدرسه بوده است، برخی موقوفات دیگر این مدرسه هنوز باقی است که خرج مدرسه می شود که از آن جمله می توان از مزرعه باغ ملک در چهار محال و مزرعه ای در احمدآباد [[کاشان]] نام برد   
 
<ref>
 
<ref>
 
تاریخ فرهنگ اصفهان، ص136 .  
 
تاریخ فرهنگ اصفهان، ص136 .  
 
</ref>
 
</ref>
از ميان مواردي که در رونوشت وقف نامة مدرسه به چشم مي خورد، يکي در باب وظايف مدرسان و طلاب مدرسه است؛ از جمله اينکه طلاب مدرسه بايد به علوم شرعي مانند احاديث اهل بيت (عليهم السلام)، تفسير، فقه و اصول و همچنين فراگيري مقدمات آن مانند صرف و نحو اشتغال داشته باشند و هر يک از طلاب بايد به قدر متعارف و معهود به اين درس ها مشغول باشند و حداقل يک درس طلاب بايد يکي از کتاب هاي مشهور احاديث اهل بيت (عليهم السلام) باشد   
+
.از میان مواردی که در رونوشت [[وقف نامه]] مدرسه به چشم می خورد، یکی در باب وظایف مدرسان و طلاب مدرسه است؛ از جمله اینکه طلاب مدرسه باید به علوم شرعی مانند احادیث اهل بیت (علیهم السلام)، تفسیر، فقه و اصول و همچنین فراگیری مقدمات آن مانند صرف و نحو اشتغال داشته باشند و هر یک از طلاب باید به قدر متعارف و معهود به این درس ها مشغول باشند و حداقل یک درس طلاب باید یکی از کتاب های مشهور احادیث اهل بیت (علیهم السلام) باشد   
 
<ref>
 
<ref>
 
تاریخچه اوقاف اصفهان، ص144 .  
 
تاریخچه اوقاف اصفهان، ص144 .  
 
</ref>
 
</ref>
همچنين با توجه به مخالفت با علوم عقلي در سال هاي انحطاط عصر صفوي در حوزه هاي علميه و مدارس آن زمان، در وقف نامة اين نهاد آموزشي هم به اين تصريح شده است، در قسمتي از اين وقف نامه آمده است که طلاب بايد از مباحثه دربارة کتابهاي حکمت و آثار مربوط به تصوف در مدرسه احتراز کنند   
+
 
 +
همچنین با توجه به مخالفت با علوم عقلی در سال های انحطاط عصر صفوی در حوزه های علمیه و مدارس آن زمان، در وقف نامه این نهاد آموزشی هم به این تصریح شده است، در قسمتی از این وقف نامه آمده است که طلاب باید از مباحثه درباره کتاب های حکمت و آثار مربوط به تصوف در مدرسه احتراز کنند   
 
<ref>
 
<ref>
 
همان .
 
همان .
 
</ref>  
 
</ref>  
به جز رونوشت وقف نامة اين مدرسه،ه تنها منبع مربوط به وقفيات آن، کتاب وقايع السنين و الأعوام است که در اشاره به مسائل مربوط به سال 1123 ق، از برخي موقوفاتي که جهت مدرسه به وسيلة سلطان حسين فراهم آمده نوشته است:  
+
به جز رونوشت [[وقف نامه]] این مدرسه، تنها منبع مربوط به وقفیات آن، کتاب وقایع السنین و الأعوام است که در اشاره به مسائل مربوط به سال 1123 ق، از برخی موقوفاتی که جهت مدرسه به وسیله سلطان حسین فراهم آمده نوشته است:  
سلطان حسين قرية مهيار را بر مدرسة جديد سلطاني وقف نمود و اين زماني بود که شاه از طريق شرعي مالک آن قريه گرديد؛ و نيز در همين تاريخ قريه هاي مور و ملک، سررود و نعيم آباد و غير از آن هم خريده و بر مدرسه وقف نموده است. قرية ديگري به نام طهرانچي را شاه از ورثة شخصي به نام لَلِه بيک به 440 تومان خريده و وقف مدرسه نموده است   
+
سلطان حسین قریه مهیار را بر مدرسه جدید سلطانی [[وقف]] نمود و این زمانی بود که شاه از طریق شرعی مالک آن قریه گردید؛ و نیز در همین تاریخ قریه های مور و ملک، سررود و نعیم آباد و غیر از آن هم خریده و بر مدرسه [[وقف]] نموده است. قریه دیگری به نام طهرانچی را شاه از ورثه شخصی به نام لَلِه بیک به 440 تومان خریده و [[وقف]] مدرسه نموده است   
 
<ref>
 
<ref>
 
وقایع السنین والأعوام، ص563 .  
 
وقایع السنین والأعوام، ص563 .  
 
</ref>
 
</ref>
با عنايت به اين مطالب و نيز ميزان وقفيات و عوايد آن و همچنين نظارت شخص شاه و حضور مستمر وي در اين مدرسه و عزل و نصب متصديان و مدرسان اين نهاد آموزشي از ناحية او، به فراواني امکانات اين مدرسه به عنوان يک نهاد آموزشي در اواخر عصر صفوي مي توان پي برد، به طوري که نوشته اند:  
+
.با عنایت به این مطالب و نیز میزان وقفیات و عواید آن و همچنین نظارت شخص شاه و حضور مستمر وی در این مدرسه و عزل و نصب متصدیان و مدرسان این نهاد آموزشی از ناحیه او، به فراوانی امکانات این مدرسه به عنوان یک نهاد آموزشی در اواخر عصر صفوی می توان پی برد، به طوری که نوشته اند:  
اهل مدرسه را تنعم بسيار بوده و نفوذ کلمة آنان بي قياس و از جهت مادي هيچ گونه مشکلي نداشته اند؛ به گونه اي که آشپزخانة مدرسه از جهت تأمين مايحتاج خوراک طلاب و مدرسين در زمان شاه صفوي همواره برقرار بوده است  
+
 
 +
اهل مدرسه را تنعم بسیار بوده و نفوذ کلمه آنان بی قیاس و از جهت مادی هیچ گونه مشکلی نداشته اند؛ به گونه ای که آشپزخانه مدرسه از جهت تأمین مایحتاج خوراک طلاب و مدرسین در زمان شاه صفوی همواره برقرار بوده است  
 
<ref>
 
<ref>
 
تاریخ اصفهان وری، ص300.  
 
تاریخ اصفهان وری، ص300.  
 
</ref>
 
</ref>
هرچند که بايد گفت اين يک استثنا بوده است و چه بسا در همين مدارس علوم ديني عصر صفوي و در اين شهر، يعني اصفهان، طلاب بسياري از نظر معيشت در تنگنا و سختي بوده اند. براي نمونه با مراجعه به احوال برخي از طلاب علوم ديني عصر صفوي مانند سيد نعمت الله جزايري (متوفي 1112 ق) مي توان به اين موضوع پي برد  
+
هرچند که باید گفت این یک استثنا بوده است و چه بسا در همین مدارس علوم دینی عصر صفوی و در این شهر، یعنی [[اصفهان]]، طلاب بسیاری از نظر معیشت در تنگنا و سختی بوده اند. برای نمونه با مراجعه به احوال برخی از طلاب علوم دینی عصر صفوی مانند سید نعمت الله جزایری (متوفی 1112 ق) می توان به این موضوع پی برد  
 
<ref>
 
<ref>
 
تخصص العلماء، ص436 .  
 
تخصص العلماء، ص436 .  
 
</ref>
 
</ref>
شاه صفوي نيز گاه گاهي به مدرسه وارد و در حجره اي که براي او اختصاص يافته بود توقف مي کرد.  
+
شاه صفوی نیز گاه گاهی به مدرسه وارد و در حجره ای که برای او اختصاص یافته بود توقف می کرد.  
کتابخانة مدرسه نيز بسيار مجهز و صاحب کتب بسيار متعدد و متنوع بوده که متأسفانه در زمان فتنة افغان از بين رفته است. ارزش و اهميت کتابخانه مدرسه به گونه اي بوده که نوشته اند:   
+
 
سلاطين صفوي کتب مربوط به هر علمي را تصحيح و تنقيح کرده، سه دسته کلي از آنها به خط خوش مي نوشته اند: يک دسته را به کتابخانة آستان قدس رضوي (عليه السلام)، دستة دوم را به کتابخانة شيخ صفي الدين اردبيلي در اردبيل مي فرستاده اند و سومين دسته را در کتابخانة دولتي مدرسة چهارباغ اصفهان ضبط و محفوظ مي داشته اند  
+
کتابخانه مدرسه نیز بسیار مجهز و صاحب کتب بسیار متعدد و متنوع بوده که متأسفانه در زمان فتنه افغان از بین رفته است. ارزش و اهمیت کتابخانه مدرسه به گونه ای بوده که نوشته اند:   
 +
 
 +
سلاطین صفوی کتب مربوط به هر علمی را تصحیح و تنقیح کرده، سه دسته کلی از آنها به خط خوش می نوشته اند: یک دسته را به [[کتابخانهآستان قدس رضوی]] (علیه السلام)، دسته دوم را به [[کتابخانه شیخ صفی الدین اردبیلی]] در [[اردبیل]] می فرستاده اند و سومین دسته را در کتابخانه دولتی مدرسه چهارباغ [[اصفهان]] ضبط و محفوظ می داشته اند  
 
<ref>
 
<ref>
 
جغرافیای اصفهان، ص48.  
 
جغرافیای اصفهان، ص48.  
 
</ref>
 
</ref>
با استناد به اين مطلب، انهدام اين کتابخانه را نيز بايد جزو لطمات بزرگي دانست که در اين فاجعة بزرگ به فرهنگ اين مرز و بوم وارد آمده است  
+
با استناد به این مطلب، انهدام این کتابخانه را نیز باید جزو لطمات بزرگی دانست که در این فاجعه بزرگ به فرهنگ این مرز و بوم وارد آمده است  
 
<ref>
 
<ref>
 
ره آورد ایام، ص209 .
 
ره آورد ایام، ص209 .
 
</ref>
 
</ref>
6- نمونه هايي ديگر از وقفيات بانوان
 
بسياري ديگر از بانوان عصر صفوي در ايجاد مؤسسات علمي، فرهنگي و مراکز عام المنفعه و يا امور خير نقش موثر داشته اند که تعداد بسياري از آن در طي گذشت زمان از بين رفته و تعداد محدودي بر جاي مانده که به مواردي از آن اشاره مي شود:
 
  
>الف. مسجد حاجيه شاه خانم
+
==نمونه هایی دیگر از وقفیات بانوان==
>ب. سنگاب هاي شاه ميرخانم
+
بسیاری دیگر از بانوان عصر صفوی در ایجاد مؤسسات علمی، فرهنگی و مراکز عام المنفعه و یا امور خیر نقش موثر داشته اند که تعداد بسیاری از آن در طی گذشت زمان از بین رفته و تعداد محدودی بر جای مانده که به مواردی از آن اشاره می شود:
>ج. مسجد زهرا خانم (مسجد الزهرا «س»)
+
 
الف. مسجد حاجيه شاه خانم  
+
* مسجد حاجیه شاه خانم
شاه خانم، دختر ميرزا احمد بيک نمکي از زنان خيّر و نيکوکار زمان سلطنت شاه عباس دوم صفوي بوده است. اين بانو خود را از اعقاب خواجه نظام الملک طوسي (408 -485 ه ق) دانسته که اين موضوع در سنگ نوشته اي به خط نستعليق برجسته به انضمام ميزان وقفياتِ مقررشده توسط او براي مسجد، در مسجد منسوب به او نصب شده است. اين مسجد کنار ميدان قديم اصفهان و در کوچه معروف به نمکي واقع شده است  
+
* سنگاب های شاه میرخانم
 +
* مسجد زهرا خانم (مسجد الزهرا «س»)
 +
===مسجد حاجیه شاه خانم===
 +
شاه خانم، دختر میرزا احمد بیک نمکی از زنان خیر و نیکوکار زمان سلطنت شاه عباس دوم صفوی بوده است. این بانو خود را از اعقاب خواجه نظام الملک طوسی (408 -485 ه ق) دانسته که این موضوع در سنگ نوشته ای به خط نستعلیق برجسته به انضمام میزان وقفیاتِ مقررشده توسط او برای مسجد، در مسجد منسوب به او نصب شده است. این مسجد کنار میدان قدیم [[اصفهان]] و در کوچه معروف به نمکی واقع شده است  
 
<ref>
 
<ref>
 
ر.ک:مشاهیر زنان اصفهان، صص145و146 .
 
ر.ک:مشاهیر زنان اصفهان، صص145و146 .
 
</ref>
 
</ref>
ب. سنگاب هاي شاه ميرخانم
+
===سنگاب های شاه میرخانم===
در عصر صفوي گاهي يک زن سعي مي کرد، هر چند با وقف يک سنگاب، در امور خيريه و عام المنفعه شرکت کند که اين مسئله را در برخي عمارات و ابنية آن زمان مي توان مشاهده نمود. از جمله زنان خيّر دورة صفوي بانويي است به نام شاه مير (شاهمر) که دختر حاج ميرزا علي جزي بُرخواري بوده است و در حال حاضر تنها اثر بر جاي مانده از وي، سنگابي است که در صحن امامزاده اسماعيل واقع در خيابان هاتف اصفهان قرار دارد.  
+
در عصر صفوی گاهی یک زن سعی می کرد، هر چند با [[وقف]] یک سنگاب، در امور خیریه و [[عام المنفعه]] شرکت کند که این مسئله را در برخی عمارات و ابنیه آن زمان می توان مشاهده نمود. از جمله زنان خیر دوره صفوی بانویی است به نام شاه میر (شاهمر) که دختر حاج میرزا علی جزی بُرخواری بوده است و در حال حاضر تنها اثر بر جای مانده از وی، سنگابی است که در صحن امامزاده اسماعیل واقع در خیابان [[هاتف]] [[اصفهان]] قرار دارد.  
اين سنگاب بسيار ظريف و زيبا، تاريخ دار است و بر روي آن با خط ثلث برجسته پس از صلوات بر چهارده معصوم آمده است:  
+
این سنگاب بسیار ظریف و زیبا، تاریخ دار است و بر روی آن با خط ثلث برجسته پس از صلوات بر چهارده معصوم آمده است:  
«وقف نمود بر آستانة حضرت امامزاده اسماعيل (عليه السلام) اين حوض را حاجيه شاه مير بنت حاج ميرزا علي جزي بُرخواري سنة 1049»  
+
 
 +
«وقف نمود بر آستانه حضرت امامزاده اسماعیل (علیه السلام) این حوض را حاجیه شاه میر بنت حاج میرزا علی جزی بُرخواری سنه 1049»  
 
<ref>
 
<ref>
 
گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص1049 .
 
گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص1049 .
 
</ref>
 
</ref>
ج. مسجد زهرا خانم (مسجد الزهرا «س»)  
+
===مسجد زهرا خانم (مسجد الزهرا «س»)===
زهرا خانم از بانوان واقف و نيکوکار اصفهان عهد صفوي بوده است و در محلة احمدآباد اصفهان مسجدي ساخته که آن را زهرا خانم مي گفته اند   
+
زهرا خانم از بانوان واقف و نیکوکار [[اصفهان]] عهد صفوی بوده است و در محله احمدآباد [[اصفهان]] مسجدی ساخته که آن را زهرا خانم می گفته اند   
 
<ref>
 
<ref>
 
تاریخ اصفهان وری، ص284 .  
 
تاریخ اصفهان وری، ص284 .  
 
</ref>
 
</ref>
هم اکنون آن را مسجدالزهرا (عليه السلام) مي نامند  
+
هم اکنون آن را مسجدالزهرا (علیه السلام) می نامند  
 
<ref>
 
<ref>
 
مشاهیر زنان اصفهان، ص188 .  
 
مشاهیر زنان اصفهان، ص188 .  
 
</ref>
 
</ref>
از مشخصات باني و زمان دقيق زندگاني او در تذکره هاي مربوط به اصفهان سخن نرفته است. در جايي اين بانو را از شاهزادگان صفوي معرفي کرده اند و نوشته اند: «مجموعه اي اشعار از بانويي به نام زهرا خانم موجود است که در ستايش امامان معصوم (عليه السلام) مي باشد»  
+
از مشخصات بانی و زمان دقیق زندگانی او در تذکره های مربوط به [[اصفهان]] سخن نرفته است. در جایی این بانو را از شاهزادگان صفوی معرفی کرده اند و نوشته اند: «مجموعه ای اشعار از بانویی به نام زهرا خانم موجود است که در ستایش امامان معصوم (علیه السلام) می باشد»  
 
<ref>
 
<ref>
 
مشاهیر زنان ایرانی، ص111.
 
مشاهیر زنان ایرانی، ص111.
 
</ref>
 
</ref>
==نتيجه گيري==  
+
==نتیجه گیری==  
  
1- نهاد وقف در پيشبرد اهداف متعالي بشري بسيار کارساز و يکي از مؤثرترين عوامل پيشرفت فرهنگ و تمدن مسلمانان بوده است. از مهم ترين عوامل فراواني و توسعة آن تأکيد قرآن کريم، شرايع اسلامي، سنت نبوي (صلي الله عليه و آله وسلم) و سيرة معصومين (عليه السلام) و بزرگان دين بوده است.   
+
1- نهاد وقف در پیشبرد اهداف متعالی بشری بسیار کارساز و یکی از مؤثرترین عوامل پیشرفت فرهنگ و تمدن مسلمانان بوده است. از مهم ترین عوامل فراوانی و توسعه آن تأکید قرآن کریم، شرایع اسلامی، سنت نبوی (صلی الله علیه و آله وسلم) و سیره معصومین (علیه السلام) و بزرگان دین بوده است.   
  
2- کارنامة درخشان تمدن اسلامي به ويژه تحول علوم و فرهنگ اسلامي نشانگر توسعة وقف به ويژه در دوران سلسله هاي مقتدر و کارساز جهان اسلام بوده است؛ و اين موضوع پيشرفت مراکز علمي و ترويج دانش ها را به دنبال داشته؛ چرا که اين مؤسسات داراي پشتوانه هاي بسيار و معتبر بوده اند.   
+
2- کارنامه درخشان تمدن اسلامی به ویژه تحول علوم و فرهنگ اسلامی نشانگر توسعه وقف به ویژه در دوران سلسله های مقتدر و کارساز جهان اسلام بوده است؛ و این موضوع پیشرفت مراکز علمی و ترویج دانش ها را به دنبال داشته؛ چرا که این مؤسسات دارای پشتوانه های بسیار و معتبر بوده اند.   
  
3- به دنبال استقرار دولت صفويه به ويژه با مرکزيت اصفهان در عهد شاه عباس اول، نهادهاي متعدد اجتماعي، فرهنگي، آثار و ابنيه و مراکز عام المنفعة بسياري به دليل توجه و اعتناي بزرگان مملکت و علما و رجال مذهبي و دولتي و بانوان آن دوره ايجاد شد که خوشبختانه نقش بانوان در اين موضوع بسيار قابل توجه بوده و برخي از اين آثار و ابنيه تاکنون مورد استفاده عموم به ويژه اهل علم بوده و هست.   
+
3- به دنبال استقرار دولت صفویه به ویژه با مرکزیت اصفهان در عهد شاه عباس اول، نهادهای متعدد اجتماعی، فرهنگی، آثار و ابنیه و مراکز عام المنفعه بسیاری به دلیل توجه و اعتنای بزرگان مملکت و علما و رجال مذهبی و دولتی و بانوان آن دوره ایجاد شد که خوشبختانه نقش بانوان در این موضوع بسیار قابل توجه بوده و برخی از این آثار و ابنیه تاکنون مورد استفاده عموم به ویژه اهل علم بوده و هست.   
  
4- نقش مؤثر زنان چه بانوان منسوب به دولتخانة صفويان و يا بيت علما و انديشمندان و يا عموم اصناف و جامعه، در شکل گيري، ايجاد و استمرار مراکز عام المنفعه به ويژه نهادهاي علمي و آموزشي آن دوره تأثيرگذار بوده است.   
+
4- نقش مؤثر زنان چه بانوان منسوب به دولتخانه صفویان و یا بیت علما و اندیشمندان و یا عموم اصناف و جامعه، در شکل گیری، ایجاد و استمرار مراکز عام المنفعه به ویژه نهادهای علمی و آموزشی آن دوره تأثیرگذار بوده است.   
  
5- برخي از مراکز مهم علمي، آموزشي و يا تعدادي از مساجد و مؤسسات ديگر به دليل پشتوانه هاي وقفي که به دست بانوان آن دوره ايجاد شده بود هنوز نيز پايدار و باعث برکات فراواني شده اند که در اين راستا مي توان از: مدرسة دلارام خانم (جده کوچک)، حوري نام خانم (جده بزرگ)، زينب بيگم اردستاني (نيم آورد)، عزت نساء خانم (ميرزاحسين)، مادرشاه (چهارباغ) ياد کرد.
+
5- برخی از مراکز مهم علمی، آموزشی و یا تعدادی از مساجد و مؤسسات دیگر به دلیل پشتوانه های وقفی که به دست بانوان آن دوره ایجاد شده بود هنوز نیز پایدار و باعث برکات فراوانی شده اند که در این راستا می توان از: مدرسه دلارام خانم (جده کوچک)، حوری نام خانم (جده بزرگ)، زینب بیگم اردستانی (نیم آورد)، عزت نساء خانم (میرزاحسین)، مادرشاه (چهارباغ) یاد کرد.
  
 
==منابع و مآخذ==  
 
==منابع و مآخذ==  
  
1- آنه، کلود، اوراق ايراني، ترجمة ايرج پروشاني، تهران: معين، 1368ش.  
+
1- آنه، کلود، اوراق ایرانی، ترجمه ایرج پروشانی، تهران: معین، 1368ش.  
  
2- بلاغي، عبدالحجه، تاريخ انساب خاندان هاي مردم نائين، تهران: سپهر، 1369ق.  
+
2- بلاغی، عبدالحجه، تاریخ انساب خاندان های مردم نائین، تهران: سپهر، 1369ق.  
  
3- بهشتيان، عباس، بخشي از گنجينة آثار ملي، تهران: حبل المتين، چاپ اول، 1343ش.  
+
3- بهشتیان، عباس، بخشی از گنجینه آثار ملی، تهران: حبل المتین، چاپ اول، 1343ش.  
  
4- تاورنيه، ژان باتيست، سفرنامه، ترجمة ابوتراب نوري و حميد ارباب شيراني، تهران: سنايي، چاپ سوم، 1363ش.  
+
4- تاورنیه، ژان باتیست، سفرنامه، ترجمه ابوتراب نوری و حمید ارباب شیرانی، تهران: سنایی، چاپ سوم، 1363ش.  
  
5- تحويلدار، ميرزاحسين، جغرافياي اصفهان، به کوشش منوچهر ستوده، انتشارات دانشگاه تهران، 1342ش.  
+
5- تحویلدار، میرزاحسین، جغرافیای اصفهان، به کوشش منوچهر ستوده، انتشارات دانشگاه تهران، 1342ش.  
  
6- ترکمان، اسکندربيک، تاريخ عالم آراي عباسي، تهران: امير کبير، چاپ دوم، 1350ش.  
+
6- ترکمان، اسکندربیک، تاریخ عالم آرای عباسی، تهران: امیر کبیر، چاپ دوم، 1350ش.  
  
7- تنکابني، محمد، قصص العلماء، تهران: اسلاميه، چاپ دوم، 1364ش.  
+
7- تنکابنی، محمد، قصص العلماء، تهران: اسلامیه، چاپ دوم، 1364ش.  
  
8- جابري انصاري، حسن، تاريخ اصفهان و ري، تهران: ناشر عمادزاده، 1321ش.  
+
8- جابری انصاری، حسن، تاریخ اصفهان و ری، تهران: ناشر عمادزاده، 1321ش.  
  
9- رسول جعفريان (به کوشش)، ميراث اسلامي ايران: کتابخانه آيت الله العظمي مرعشي نجفي، 1375ش (دفتر سوم).  
+
9- رسول جعفریان (به کوشش)، میراث اسلامی ایران: کتابخانه آیت الله العظمی مرعشی نجفی، 1375ش (دفتر سوم).  
  
10- خاتون آبادي، عبدالحسين، وقايع السنين و الأعوام، تصحيح محمدباقر بهبودي، تهران: اسلاميه، 1352ش.  
+
10- خاتون آبادی، عبدالحسین، وقایع السنین و الأعوام، تصحیح محمدباقر بهبودی، تهران: اسلامیه، 1352ش.  
  
11- رجبي، محمدحسين، مشاهير زنان ايراني و پارسي گوي (از آغاز تا مشروطه)، تهران: سروش، چاپ اول، 1374ش.  
+
11- رجبی، محمدحسین، مشاهیر زنان ایرانی و پارسی گوی (از آغاز تا مشروطه)، تهران: سروش، چاپ اول، 1374ش.  
  
12- رفيعي مهرآبادي، ابوالقاسم: آثار ملي اصفهان، تهران، انتشارات انجمن آثار ملي، چاپ اول، 1352ش.  
+
12- رفیعی مهرآبادی، ابوالقاسم: آثار ملی اصفهان، تهران، انتشارات انجمن آثار ملی، چاپ اول، 1352ش.  
  
13- رياحي، محمدحسين، ره آورد ايام (مجموعه مقالات اصفهان شناسي)، مرکز اصفهان شناسي و خانة ملل، 1385ش.  
+
13- ریاحی، محمدحسین، ره آورد ایام (مجموعه مقالات اصفهان شناسی)، مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل، 1385ش.  
  
14- ــــــــــــــــــــ روضة رضوان (مشاهير مدفون در تکية کازروني تخت فولاد اصفهان)، اصفهان: کانون پژوهش، 1385ش.  
+
14- ــــــــــــــــــــ روضه رضوان (مشاهیر مدفون در تکیه کازرونی تخت فولاد اصفهان)، اصفهان: کانون پژوهش، 1385ش.  
  
15- ــــــــــــــــــــ مجموعة ارباب معرفت (زندگي نامة حکيم متأله حاج آقا رحيم ارباب)، اصفهان: انجمن آثار و مفاخر فرهنگي، 1375 ش.  
+
15- ــــــــــــــــــــ مجموعه ارباب معرفت (زندگی نامه حکیم متأله حاج آقا رحیم ارباب)، اصفهان: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، 1375 ش.  
  
16- رياحي، محمدحسين، مشاهير زنان اصفهان، ادارة کل ارشاد اسلامي اصفهان، 1375ش.  
+
16- ریاحی، محمدحسین، مشاهیر زنان اصفهان، اداره کل ارشاد اسلامی اصفهان، 1375ش.  
  
17- شاردن، ژان، سفرنامه (قسمت اصفهان)، ترجمة حسين عريضي، تهران: نگاه، چاپ دوم، 1362ش.  
+
17- شاردن، ژان، سفرنامه (قسمت اصفهان)، ترجمه حسین عریضی، تهران: نگاه، چاپ دوم، 1362ش.  
  
18- شاردن، ژان، سياحت نامه، جلد پنجم، ترجمة محمدعباسي، تهران: اميرکبير، 1338ش.  
+
18- شاردن، ژان، سیاحت نامه، جلد پنجم، ترجمه محمدعباسی، تهران: امیرکبیر، 1338ش.  
  
19- کمپفر، انگلبرت، سفرنامه، ترجمة کيکاوس جهانداري، تهران: خوارزمي، چاپ سوم، 1363ش.  
+
19- کمپفر، انگلبرت، سفرنامه، ترجمه کیکاوس جهانداری، تهران: خوارزمی، چاپ سوم، 1363ش.  
  
20- گدار، آندره، آثار ايران، ج4، ترجمة ابوالحسن سروقدم، مشهد: آستان قدس رضوي، 1368ش.  
+
20- گدار، آندره، آثار ایران، ج4، ترجمه ابوالحسن سروقدم، مشهد: آستان قدس رضوی، 1368ش.  
  
21- نشرية اوقاف اصفهان، شمارة اول، ادارة اوقاف اصفهان، 1346ش.  
+
21- نشریه اوقاف اصفهان، شماره اول، اداره اوقاف اصفهان، 1346ش.  
  
22- نصرآبادي، ميرزا طاهر، تذکره، تصحيح حسن وحيد دستگردي، تهران: کتابفروشي فروغي، بي تا.  
+
22- نصرآبادی، میرزا طاهر، تذکره، تصحیح حسن وحید دستگردی، تهران: کتابفروشی فروغی، بی تا.  
  
23- نصر، سيد حسين، علم و تمدن در اسلام، ترجمة احمد آرام، تهران: خوارزمي، چاپ دوم، 1359ش.  
+
23- نصر، سید حسین، علم و تمدن در اسلام، ترجمه احمد آرام، تهران: خوارزمی، چاپ دوم، 1359ش.  
  
24- واثقي، صدر، سيدجمال الدين حسيني پايه گذار نهضت هاي اسلامي، تهران: پيام، چاپ دوم، 1355ش.  
+
24- واثقی، صدر، سیدجمال الدین حسینی پایه گذار نهضت های اسلامی، تهران: پیام، چاپ دوم، 1355ش.  
  
25- هنرفر، لطف الله: آشنايي با شهر تاريخي اصفهان، اصفهان: گل ها، چاپ اول، 1372ش.  
+
25- هنرفر، لطف الله: آشنایی با شهر تاریخی اصفهان، اصفهان: گل ها، چاپ اول، 1372ش.  
  
26- ـــــــــــــــ : گنجينة آثار تاريخي اصفهان، اصفهان: ثقفي، چاپ دوم، 1350ش.
+
26- ـــــــــــــــ : گنجینه آثار تاریخی اصفهان، اصفهان: ثقفی، چاپ دوم، 1350ش.
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 +
</div>
 
[[رده:میراث جاویدان شماره 71]]
 
[[رده:میراث جاویدان شماره 71]]
 
[[رده:مقالات]]
 
[[رده:مقالات]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۲۰

محمد حسین ریاحی

چکیده

وقف از عوامل مهم تقویت تعاون، همبستگی، توسعه و ترویج دانش ها، رفع محرومیت ها و رسیدن جامعه به تعادل به حساب می آید. تأکید فرهنگ اسلامی بر این موضوع، در تحولات اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی از صدر اسلام تاکنون اثرگذار بوده است.

استقرار دولت صفویه با تبعیت از مذهب شیعه امامیه از سوی صفویان، سلاطین این سلسله را به سمت توسعه فرهنگ وقف و پیشگامی آنان با همراهی علما و رجال دولتی سوق داد. انتخاب اصفهان به عنوان پایتخت دولت شاه عباس اول (996 ـ 1038 ق) اوج ترویج و رونق وقف و کارسازی آن بود، به طوری که بسیاری از آثار و ابنیه و مؤسسات قابل اعتنای آن عهد بر اثر این موضوع شکل گرفت. بانوان نیز در این تحول ارزشمند تأثیر گذار بوده اند؛ چه زنان دربار اعم از مادران، همسران و دختران پادشاهان و یا زنان امراء و حکام، عالمان و دانشمندان و حتی بانوان دیگر اقشار جامعه، که همگی در این زمینه نقش برجسته ای ایفا کرده اند. برخی از این نهادها و مراکز علمی ـ معنوی هنوز هم باقی مانده و منشأ خیرات و برکات متعددی شده که در این مقاله به آنها اشاره می ‏گردد. کلیدواژه موقوفات بانوان، وقف در دوره صفویه، اصفهان .

مقدمه

یکی از عمده ترین مسائل تقویت کننده و از پشتوانه های مؤثر در تحولات فرهنگی و فکری جهان اسلام مسئله وقف بوده و توسعه تمدن و فرهنگ مسلمانان از شرق اسلامی: شبه قاره هند، آسیای میانه، ایران و عراق و شام گرفته تا غرب اسلامی: مصر و اندلس تا حد زیادی مرهون این موضوع بوده است. البته این مسئله به عوامل مختلفی بستگی داشته است؛ از جمله اهتمام علما و بزرگان، حکام و سلاطین، کارگزاران حکومتی، متمولان و ثروتمندان و حتی شوق و رغبت سایر اصناف و جوامع؛ چرا که آنان در پرتو فرهنگ متعالی و دستورات سازنده قرآن کریم و شریعت اسلامی و سنت نبوی (ص) به نتایج بسیار خوبی دست یافته اند و قطعاً فرهنگ سازی در این موضوع نتیجه بخش بوده است.

اصفهان که در تحولات بعد از اسلام معمولاً به عنوان یکی از مراکز مهم سیاسی به حساب آمده، به ویژه اینکه در عصر دولت های مقتدر آل بویه، سلجوقی و صفوی به جز محوریت حکومتی به عنوان پایگاه فرهنگی هم محسوب می شده است، در مسئله وقف به ویژه موقوفات مراکز علمی و نهادهای آموزشی نقش ارزنده ای را ایفا کرده است؛ بدین جهت سعی بر آن است تا در این مقاله میزان اثرگذاری و تحولاتی که به واسطه اهتمام به وقف و پرداختن به این حرکت متعالی از سوی بانوان خیر عصر صفوی عاید فرهنگ و آموزش به ویژه علوم اسلامی خاصه شیعی در اصفهان آن دوره شد مورد بررسی قرار گیرد؛ چرا که برخی از این مدارس و کانون های علمی و اجتماعی تا عصر حاضر پا برجا و فعال است، در این بین نقش بانوان واقف مورد توجه قرار گرفته است.

وقف در ادوار متعدد تاریخ سرزمین ما با فراز و نشیب های فراوانی مواجه بوده است. سبب هم گاه اوضاع نابسامان اجتماعی و گاه عدم ثبات و امنیت اقتصادی بوده که دولت مردان را برآن می داشت با وقف اموال خود، آن را از گزند حوادث گوناگون در امان بدارند؛ از این رو با توجه به سنت معمول، تعرض به وقفیات بسیار کم اتفاق می افتاد. بیشتر این گونه موقوفات از نوع خاص و عمدتاً وقف بر اولاد واقف بود و غالباً به دلیل ذکر صریح واقف در وقف نامه، املاک موقوفی از عوارض دیوانی یا تبدیل به خالصه و سیورغال مصون نگه داشته می شد.

زمانی هم که جامعه در اوج ثبات سیاسی و اجتماعی به سر می برد، شاهد گسترش امر وقف در جامعه هستیم. در این حالت وقف بیشتر برای کسب اعتبار و بر جای گذاردن نام و نشانی نیک و یا از سر خلوص نیت و صرفاً برای کسب ثواب اخروی صورت می گیرد، تا پس از کوچ از این جهان از ثواب آن بهره مند شوند.

اهمیت وقف و اعتبار اوقاف در موسسات علمی، معنوی عهد صفوی

عصر صفویان از دوره هایی است که وقف در آن گسترش بسیاری یافت؛ به ویژه اینکه خاندان سلطنتی و به تبع آن، دولت مردان و بزرگان دین خود از پیشگامان این راه بودند. در این دوره مساجد، مدارس، بیمارستان ها و کاروان سراهای بسیار ساخته و برای هر کدام از آنها وقفیات قابل توجهی مقرر شد، به گونه ای که بسیاری از افراد املاک و مستغلات خود را برای مراسم عزاداری و احیای شب های متبرک و نیز بر مزارات شریفه و اماکن مقدسه و حتی بر زائران و مسافران عتبات و حرمین شریفین وقف کردند. علاوه بر اینها مسائل دیگری چون روشنایی معابر شهر، دستگیری از فقرا، بیماران، در راه ماندگان و حتی حیوانات علیل از چشم واقفان دور نماند.

در این زمان به دلیل شروع رقابت ارزشمند و معنوی برای وقف اموال و کثرت آن، دولت صفوی بر آن شد تا کسانی را برای رسیدگی به امور وقف برگزیند. این امر در حیطه یا جزو وظایف «صدارت» محسوب می شد. از این تحول بزرگ معنوی مدارس و نهادهای آموزشی به خوبی بهره مند شدند، به طوری که در عصر صفویه با توجه به ایجاد تأسیسات متعدد آموزشی، عبادی، اموال و امکانات بسیاری تحت عنوان وقف، پشتوانه مادی این موسسات منظور گردید.

به گواهی آثار و منابع معتبری چون عالم آرای عباسی، قصص خاقانی و خلد برین این موقوفات در دوران صفویه ارزش مادی بسیار داشته و عواید آن مبالغ شگفت آوری را شامل میشده است. وقف نامه موقوفات سلطنتی را شیخ بهاء الدین عاملی در زمان شاه عباس اول می نوشته و رسیدگی به کار اوقاف را اشخاصی مانند: میر محمد باقر داماد، ملا محسن فیض کاشانی، ملا عبدالله شوشتری، شیخ لطف الله میسی عاملی و میرزا رضی، وزیر شاه عباس عهده دار بوده اند [۱]

وقف در عصر صفویه به ویژه در زمان شاه عباس اول به نحوی بوده است که شاه به اعتماد السلطنه حاتم بیک و میرزا رضی صدر در اصفهان دستور داده بود که چهارده مهر به نام چهارده معصوم تهیه کنند وآن مهرها را به میرزا رضی صدر وزیر خود سپرده بود تا کلیه داد و ستدهای اوقافی با آن مُهرها مهمور شود. آن پادشاه صفوی مخصوصاً اصرار داشت که هیچ یک از املاک و اراضی و خانه ها و سایر مایملک او از وقف خارج نماند. وی گفته است:

جمیع اشیاء سرکار من و آنچه اطلاق مالکیت برآن توان کرد، حتی این دو انگشتری که در دست دارم وقف است، لیکن مشروط بر آن است که به هر مصرفی که رأی صواب نمای اشرف ـ که متولی آنهاست ـ اقتضا نماید [۲]

این رونق و شکوفایی هرچند در عصر شاه عباس اول در اوج خود بود، اما پس از او هم استمرار یافت. اگر چه این پادشاه به گفته خود، همه اموال و دارایی هایش را وقف کرد و بدین ترتیب آثار و ابنیه بسیاری در پایتخت صفویان و سایر شهرها و بلاد ایران به وجود آمد که برخی از این بناها و امکانات هنوز نیز پای برجاست و بسیاری از آنها نیز با گذشت زمان و بر اثر مصائب و سوانح از بین رفته است، لیکن در سرتاسر حیات این سلسله، مساجد، مدارس و بسیاری از اماکن عام المنفعه وقف شد که در جای خود بدان خواهم پرداخت. از جمله این نهادهای آموزشی می توان از مدارس کاسه گران، نیم آورد و چهار باغ (امام صادق (علیه السلام)) و به جز آن نام برد که میزان قابل توجهی از املاک و مستغلات وقفی، باعث رونق آنها و فراهم آمدن امکانات، چه برای محصل یا طلبه و یا مدرس و استاد شده است. در وقف نامه های این دوره مکرر به مواردی برخورد می کنیم که وقف کنندگان منتهای دقتشان را به کار بسته اند تا از حیف و میل شدن عواید موقوفات و مصرف نادرست آن جلوگیری کنند؛ به خصوص در اواخر وقف نامه با ذکر برخی آیات و روایات کوشیده اند موجبات تنبه متولیان را فراهم سازند؛ و در بعضی از آنها مکرر توصیه کرده اند که بعد از واقف، تولیت با اصلح اولاد اوست؛ مانند آنچه در کتیبه مدرسه ملا عبدالله در بازار اصفهان موجود است.

در این وقفنامه ها رعایت حال طلاب و کمک های مادی و معنوی به آنها به شرط دارا بودن تقوا و داشتن فعالیت های علمی توصیه شده است. این موضوع حتی در کتیبه مدرسه شفیعیه دردشت نیز آمده است. نیز در پایان هر وقفنامه، فرد متجاوزرا به لعنت خداوند و نفرین رسول خدا و ائمه اطهار (علیهم السلام) تهدید کرده و مخصوصاً تأکید کرده و تذکر داده اند که موقوفات باید به همان مصارفی برسد که وقف کننده نیت آن را داشته و معین کرده است.

در تعدادی از سفرنامه های سیاحان اروپایی که در عصر صفوی به ایران آمده اند، در مورد مدارس آن دوره به خصوص امور مربوط به پشتوانه های مالی و وقفیات آن، مطالبی دیده می شود. کمپفر(kaempfer) که در دوران شاه سلیمان صفوی (1077- 1105 هـ ق) در اصفهان به سر می برد، با اشاره به رقابت بین شاه، دربار و رجال کشور در ساختن تأسیسات عام المنفعه و قرار دادن موقوفات برای آن آورده است:

شناختن درست وضع دربار ایران بدون وقوف به تأسیساتی که قسمت قابل توجهی از عواید دربار صرف آنها می شود؛ یعنی: مساجد، گرمابه ها، قنوات، راه های عبور و مرور، پل ها و بیش از همه مدارس دینی و همچنین نمایندگان علوم و هنر امکان پذیر نیست. بدین ترتیب شاه با پیروی از نیاکان خود می خواهد پس از خود نام نیکی به یادگار بگذارد و بزرگان و اعیان نیز در گرفتن سرمشق از پادشاهان، به چشم و هم چشمی با یکدیگر برمی خیزند و وسایل مادی لازم را برای تأسیس و نگاهداری انواع ساختمان ها و به یژه موقوفه های دینی در اختیار می گذارند؛ به این دلیل اغلب شهرهای ایران مملو است از مدارس دینی و موقوفات آنها. تنها در اصفهان که پایتخت است و شهری باشکوه و بزرگ به شمار می رود، در حدود یکصد موقوفه قابل ملاحظه وجود دارد؛ و این به جز موقوفات جزئی و متفرقه است [۳]

ژان باتیست تاورنیه (Tavernier) نیز که در همین زمان از اصفهان دیدن کرده است، تأمین بخش عمده مایحتاج مدارس و طلاب آن را بسته به میزان وقفیات آن نهادهای آموزشی دانسته و در این مورد به تأمین معیشت و برخی لوازم حجره های مدارس از قبیل فرش و رختخواب از این طریق اشاره کرده است [۴]

ژان شاردن ( chardin) هم که در آن دوران شاه عباس دوم ( 1052- 1077 هـ ق) به اصفهان آمده است، در باب ساختن مدارس و قرار دادن املاک و اموالی به عنوان وقف جهت مدارس، نوشته است:

هر مدرسه ای که بنا می شود، مواردی از املاک و مستغلات را وقف آن می نمایند و خودِ بانیان مدارس معمولاً حافظان و متصدیان عایدات موقوفات آن هم به شمار می روند که معمولاً ایرانیان به آنها «متولی» می گویند [۵]

وی متولی وقف را دارای اختیاراتی از جمله تعیین مدیر، اساتید و همچنین یکی از متصدیان عمده پذیرش طالبان علم در مدرسه دانسته است. در اواخر دوران صفویه و عصر حکومت شاه سلطان حسین (1105- 1135 هـ ق)، کلیه اراضی و املاکی که شرعاً ممکن بود وقف شود جزو موقوفات قرار گرفته بود؛ و این باعث شد که جهت پشتوانه مالی برای مدارس و مساجد اصفهان، حتی در شهرهای دیگر، مانند کاشان و یزد و... زمین و یا سایر مستغلات را خریداری کنند وآنها را جزو موقوفات آن اماکن قرار دهند که تاکنون نیز در آن حدود موقوفاتی به نام مساجد و مدارس صفویه موجود است [۶] ، لیکن تهاجم افغان و سیطره آنان بر مرکز دولت صفوی وضع را دگرگون ساخت.

مفتی گروه مهاجم، یعنی ملا زعفران و سایر علمای افغان، مردم اصفهان را رافضی و مشرک خواندند و این شهر را مفتوح العنون قلمداد کردند [۷]

جماعت یاغی افغان تا هر کجا می توانستند و فرصت داشتند، املاک و اراضی وقف را جزو خالصه و تحت تصرف خود در آوردند و طومارها و وقف نامه ها را از بین بردند. بسیاری از آن املاک را نیز به اراضی موات تبدیل کرده، قنات ها را پر کردند و سایر آثار دیگر مانند دکان ها، کاروانسراها و سایر مستغلات را خراب کردند. در حقیقت آنچه در عصر صفوی به خصوص از زمان شاه عباس اول تا آن زمان به عنوان موقوفات و تشکیلات اوقاف بر اساس نظم وتدبیر حاصل شده بود، یک باره با هجوم افغان (1135 هـ ق) و محاصره شهر و ویران گری های این گروه مهاجم از هم گسیخته شد؛ به طوری که نوشته اند:

در این زمان رقبات دفتری صفویه که تشخیص قُری را از دولتی و موقوفه ملی به درستی ربط می داد و در عمارت چهل ستون ثبت و ضبط بوده است، به وسیله افغان ها به رودخانه زاینده رود افکنده شد و بدین صورت، اسناد و آثار بسیاری که مربوط به اوقاف عصر صفوی بود از این طریق نابود شده است [۸]

با آمدن نادرشاه افشار( 1148- 1160 هـ ق) و غلبه او بر افاغنه در سال 1145هـ ق، این طایفه از اصفهان و سایر بلاد ایران متواری و اخراج گردیدند، لیکن نادر با همه رشادت هایی که در ابتدای کار خود نشان داد، در اواخر دچار جنون شد. در این زمان برای موقوفات اصفهان بلیه ای تازه پیش آمد که آن هم بعد از حمله افغان لطمه دیگری بود که وضع املاک موقوفه مربوط به عصر صفویه را دگرگون ساخت، به طوری که استملاک موقوفات در اواخر دوره نادر بسیار معمول شده بود [۹]

این آشفتگی ها در وضع موقوفات عصر صفویه بعدها نیز در مصایب و بلاهایی که دامن گیر اصفهان شد ادامه یافت؛ به خصوص قحطی معروف سال 1288ق که شهر یک مرتبه از سکنه خالی گردید، هیچ سر و سامانی در امور اوقاف وجود نداشت. شواهد نشان می دهد که از ابتدا تا انتهای حکومت قاجاریه (1193- 1344 هـ ق) بسیاری از آثار تاریخی ارزشمند مربوط به صفویه در اصفهان نابود شده است. از این میان می توان از عمارت آیینه خانه، هفت دست، نمکدان، کشکول وکاخ های باغ سعادت آباد نام برد [۱۰]

این ویرانگری آثار عهد صفوی و تصرف اراضی موقوفه به خصوص در دوران حاکمیت ظل السلطان (1291- 1325 هـ ق) آن طور بود که وقتی سید جمال الدین اسد آبادی (1254- 1314 هـ ق) به این شهر وارد شد و به او خبر رسید که ساختمان های تاریخی صفویه را خراب می کنند، از این موضوع بسیار متأثر شد و عاملان این کار را مؤاخذه کرد [۱۱] در اواخر همین دوره (قاجاریه) بالغ بر بیست مدرسه از مدارس عهد صفویه در اصفهان خراب شد که تنها چهارده مدرسه آن در محلات خواجو و عباس آباد واقع شده بود [۱۲]

زنان واقف و ایجاد یا توسعه نهادهای آموزشی و بناهای عام المنفعه

مشارکت محسوس و قابل اعتنای بانوان در اصفهان عصر صفوی از طبقات و اصناف مختلف، به ویژه برخی از زنان خاندان سلطنتی و یا دیگر بزرگان و حتی عوام قابل اعتنا بوده است که در اینجا به تعدادی از این مدارس و یا مراکز علمی و معنوی که تا به حال پا برجای مانده است اشاره می شود:

  • مدرسه دلارام خانم (جده کوچک)
  • مدرسه حوری نام خانم (جده بزرگ)
  • مدرسه زینب بیگم اردستانی (نیم آورد)
  • مدرسه عزت نسا خانم (میرزا حسین)
  • مدرسه مادر شاه (مدرسه چهار باغ)
  • نمونه هایی دیگر از وقفیات بانوان

مدرسه دلارام خانم (جده کوچک)

دلارام خانم مادر بزرگ شاه عباس دوم (1052- 1077 هـ ق) بود. یکی از اقدامات او بنای یکی از مدارس آن دوره است که هنوز هم جزء نهادهای آموزشی مهم و موثر به حساب می آید و به خصوص این که در تعلیم فقه شیعه اشتهار دارد. هر چند دلارام خانم جده بزرگ تر شاه سابق الذکر است، اما چون مدرسه ای که بانی آن بوده کوچک تر از مدرسه ای است که به همین عنوان، یعنی جده و در نزدیکی این مدرسه قرار دارد و آن هم در بازار بزرگ اصفهان واقع شده است، لذا مدرسه منسوب به او را جدّه کوچک می نامند [۱۳]

بانو دلارام به عنوان پشتوانه برای این نهاد آموزشی وقفیاتی نیز مقرر کرده که برخی از دکاکین و مغازه های قسمتی از بازار بزرگ اصفهان از آن جمله اند [۱۴]

مدرسه جدّه کوچک که این بانو مؤسس آن بوده در قسمتی از بازار اصفهان موسوم به قهوه کاشی ها قرار دارد. سنگ مرمری به خط ثلث سفید به دیوار یکی از غرفه های حیاط دوم این مدرسه نصب شده است که حاوی تاریخ اتمام این نهاد آموزشی به سال 1057 هـ ق است. این مدرسه مشتمل بر دو طبقه و دارای سی و پنج حجره است که شانزده حجره آن در طبقه همکف و نوزده حجره آن در طبقه فوقانی قرار دارد. در حاشیه کتیبه سردر مدرسه و پشت بغل های اطراف عمارت دوطبقه آن تزئینات کاشی کاری وجود دارد که به خط ثلث سفید معرق بر زمینه کاشی لاجوردی رنگ به قلم محمدرضا امامی و به سال 1056 هـ ق نوشته شده است. در کتیبه سردر مدرسه به غیر از تجلیل از شاه عباس دوم و ذکر نام بانی آن، یعنی دلارام خانم، به مسئله وقف این مدرسه جهت طلاب شیعه اثنی عشری نیز اشاره شده است.

این مدرسه هم اکنون نیز طلبه نشین و تحت پوشش مرکز مدیریت حوزه علمیه اصفهان است. از جمله مدرّسان گذشته این مدرسه آیت الله شهید سید حسن مدرس بوده است [۱۵] سنگ نوشته وقف نامه به طول 95 و عرض 70 سانتی متر است و همان طور که ذکر شد مربوط به ذی حجّه سال 1057 ق است.

دو مواد از این وقف نامه به شماره ثبتی 106 در بایگانی اداره کل اوقاف اصفهان موجود است که یکی بر روی کاغذ سفید مایل به زرد و دیگری بر روی کاغذ آبی نوشته شده است [۱۶]

کسانی که به عنوان شاهدان اصلی این وقف نامه ذکر شده اند شاه عباس دوم، خلیفه سلطان و سید ماجد قاضی هستند. خلیفه سلطان، صدرِ شاه عباس دوم بود. نام وی سید علاءالدین حسین و فرزند میرزا رفیع الدین محمد بود. نسبش از جانب پدر به میر بزرگ از سادات مازندران می رسید، شاه عباس اول پدرش را «منصب صدارت و ایشان را به سعادتِ مصاهرت و منصب وزارت سرفراز داشتند». نامبرده در عصر سلطنت شاه صفی به علت دشمنی حاسدان مدتی معزول بود، تا آنکه پس از قتل ساروتقی به دستور شاه عباس دوم مسند وزارت اعظم یافت. وی در سال 1064 هـ ق در ولایت مازندران دیده از جهان فرو بست [۱۷]

از دیگر شاهدان این وقف نامه سید ماجد قاضی است که گویا کسی جز سید ماجد بحرانی فرزند سید محمد نیست. او در ابتدا قاضی القضاه شیراز و بعد از آن نایب الصدر و مدتی بعد قاضی اصفهان بوده است. از تاریخ درگذشت وی اطلاع دقیقی در دست نیست، اما از آنجا که کتابی تحت عنوان التحفه السلیمانیه به نام شاه سلیمان (1078-1105ه.ق) نگاشته است، باید حداقل مدتی از دوران این پادشاه صفوی را درک کرده باشد [۱۸]

مدرسه حوری نام خانم (جده بزرگ)

نهاد آموزشی مذکور در بازار بزرگ شهر اصفهان واقع گردیده است. همان طور که گفته شد، در این بازار دو مدرسه طلبه نشین از زمان شاه عباس دوم وجود دارد که یکی از آنها را مدرسه جدّه بزرگ و دیگری را مدرسه جدّه کوچک می نامند. مدرسه ای را که بزرگ تر است جده کوچک شاه بنا کرده، اما امروز اطلاق کلمه بزرگ و کوچک از طرف عموم مردم بر حسب وسعت بناست. به این ترتیب که مدرسه بزرگ تر را مدرسه جده بزرگ و مدرسه کوچک تر را مدرسه جدّه کوچک می نامند [۱۹]

در عهد صفویان این مدرسه مورد توجه علما و دانشمندان و محل تعلیم و تعلّم و آموزش علوم شیعی به خصوص فقه و اصول بوده است، به طوری که میرزا طاهر نصرآبادی (متوفی 1100 ه.ق) از آقا حسین خوانساری نام برده که در این نهاد آموزشی به درجات عالی علمی رسیده و در مورد او آورده است:

در اوان شباب جهت تحصیل به اصفهان ـ که صدف گوهر فضلاء می باشد ـ آمد، و در اندک زمانی به موجب فطرت عالی و درخشش استعداد، گوی سبقت را از اقران بلکه از فحول علمای سلف ربود؛ و حال در اصفهان تشریف دارند و تدریس و تولیت مدرسه جدّه صاحب قرانی شاه عباس ثانی با ایشان است و عمده فضلا در حاشیه درس آن قبله عرفا حاضر شده و استفاده می نمایند [۲۰]

وقف نامه این مدرسه نیز در بایگانی اداره کل اوقاف اصفهان (با شماره ثبتی 103) نگه داری می شود. وقف نامه مذکور بر روی کاغذی ضخیم نگاشته شده و گویا به هنگامی که دچار پوسیدگی و شکنندگی شده است، پشت آن را کاغذ چسبانده اند، اما به طور کلی وقف نامه آسیب بسیار دیده و تعدادی از سطرهای ابتدای آن کاملاً از میان رفته است. در نگارش آن از رنگ های مشکی، طلایی، آبی و قرمز استفاده شده است. در اطراف متن نیز چند رشته خط به رنگ های آبی، طلایی و نارنجی متن اصلی را از حاشیه های دو طرف جدا کرده است. متن اصلی با مرکب مشکی نوشته شده و اعراب گذاری آن به ترتیب یک خط آبی، خط بعدی قرمز و سپس طلایی است. این ترتیب در سرتاسر متن رعایت شده است. حاشیه متن با خطی درشت تر از متن اصلی و یک خط در میان طلایی و سپس آبی نوشته شده است. اعراب خط طلایی، مشکی و اعراب خط آبی، قرمز است، قسمت هایی که گواهان نوشته و مُهر کرده اند به صورت عمود بر متن اصلی و با مرکب مشکی و خط ریزتر نگاشته شده است [۲۱]

این وقف نامه در سال 1057 ق به دستور «حوری نام خانم» جده شاه عباس ثانی تنظیم شده است. اگر چه در هیچ یک از منابع این دوره ذکری از او نشده است، اما در حاشیه متن وقف نامه تنها یک بار این نام به این صورت ضبط شده است. علاوه بر شاه عباس دوم، افرادی چون خلیفه سلطان، حبیب الله بن الحسن الحسینی (وی همچنین به حبیب الله کرکی معروف بود. پس از آمدن به اصفهان نزد پادشاه تقرب بسیار یافت و به منصب صدر العلمایی رسید. تاریخ وفات او را حدود سال 1060 ه.ق ذکر کرده اند)، احمد بن زین العابدین علوی (وی شاگرد و داماد میر داماد بود)، محمد صادق و نیز محمد باقر الشریف بر این وقف نامه شهادت داده اند. باقر الشریف همان میر داماد و نام کامل او میر محمد باقر بن میر شمس الدین محمد حسینی استرآبادی است. وی از علمای بنام زمان خود بود [۲۲] .

این نهاد آموزشی از جمله مدارس مفید و مؤثر در حوزه علمیه اصفهان بوده و هست. برخی از علمای معاصر مانند آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، آیت الله حاج میرزا علی آقا شیرازی و آیت الله شیخ محمد حسن عالم نجف آبادی در آنجا مجلس وعظ و اخلاق و نیز حضور داشته اند [۲۳]

مدرسه زینب بیگم اردستانی (نیم آورد)

زینب بیگم اردستانی از جمله زنانی است که در اواخر عهد صفوی یعنی زمان سلطنت شاه سلطان حسین اقدام به تأسیس مدرسه دینی کرده است هر چند که به نوشته مرحوم دکتر لطف الله هنرفر، برخی نیز بر این اعتقاد هستند که بنای مدرسه نیم آورد مربوط به اواخر دوران سلطنت شاه سلیمان صفوی (1077-1105ه.ق) است [۲۴]

این نهاد آموزشی که تاکنون پا برجاست، برکات زیادی خصوصاً برای دانش های شیعی از جمله فقه و اصول داشته است [۲۵] زینب بیگم خود نیز از خاندانی علمی و معنوی و دختر امیرمحمد اردستانی معروف به شیخ الاسلام و همسر امیر محمدمهدی حکیم الملک اردستانی بوده است [۲۶] نام دیگر این نهاد آموزشی نیم آورد یا نیم آور است که در محله ای به همین نام و در یکی از فرعی های بازار بزرگ اصفهان واقع شده است. شاردن فرانسوی که در عهد شاه سلیمان صفوی در اصفهان به سر می برده، این محله را یکی از پر جمعیت ترین و معروف ترین محلات اصفهان دانسته است [۲۷]

هزینه ساختمان و بنای این مدرسه بزرگ و زیبا را ناشی از بخشش های اورنگ زیب، پادشاه هند، به زینب بیگم و شوهرش حکیم الملک اردستانی می دانند [۲۸]

همان طور که ذکر شد، تاریخ دقیق بنا مشخص نیست، لیکن مؤلف آثار ملی اصفهان به نقل از یکی از متولیان پیشین این مدرسه، تاریخ وقف نامه این نهاد آموزشی را در سال 1111 ق دانسته و نوشته است: «آقا جمال خوانساری مجری صیغه وقف و ناظر امور مدرسه بوده است.» [۲۹]

تولیت این نهاد آموزشی در زمان تأسیس به عهده فردی به نام میرزا رشید بوده و زینب بیگم، بانی مدرسه، پس از اتمام بنای آن به میرزا رشید سفارش می دهد رقباتی را در اصفهان و اردستان جهت مدرسه خریداری کند و آن را بر مدرسه و طلاب آن وقف نماید. در همان سال این املاک و مستغلات وقف بر مدرسه می شود که برخی از آنها در محلاتی از اردستان و چند مغازه نیز در بازار نیم آورد اصفهان بوده است [۳۰]

به نوشته کتاب گنجینه آثار تاریخی اصفهان:

مدرسه نیم آورد از لحاظ تزئینات فراوان کاشی کاری و گچ بری نیز دارای اهمیت است؛ و آنچه که به خصوص جالب توجه است آنکه استادان هنرمندی که در این بنا کار کرده اند به وسیله گچ های رنگارنگ نوع مخصوصی از معرق را ترتیب داده اند که در ابنیه تاریخی دیگر اصفهان در عصر صفوی نظیر ندارد [۳۱] این نهاد علمی ـ مذهبی که زینب بیگم اردستانی پایه گذار آن بود، سبب رشد استعدادهای بسیار درخشانی در علوم اسلامی گردید؛ از جمله اینکه مدرسه نیم آورد در یک قرن اخیر شخصیت های مبرز علمی و عملی بسیاری را پرورش داده که شهره خاص و عام و محبوب قلوب جهان اسلام، به خصوص عالم تشیع بوده اند. برخی از آنها عبارتند از: آیت الله میرزا بدیع درب امامی (متوفی 1318ق)، آخوند ملا عبدالکریم گزی (متوفی 1339ق)، آیت الله العظمی سید محمد باقر درچه ای (متوفی 1342ق)، آیت الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی طباطبایی (متوفی 1380 ق) و استاد جلال الدین همایی (متوفی 1400 ق) [۳۲]

میزان وقفیاتی که زینب بیگم اردستانی جهت این مدرسه مقرر کرده قابل توجه است. از این وقف نامه سوادی که در تاریخ 1349ق رونوشت شده است به شماره ثبتی 105 در بایگانی اداره اوقاف اصفهان نگه داری می شود. این سواد بر روی کاغذی زرد رنگ نوشته شده است. البته متن وقف نامه بر یک روی کاغذ و در پشت آن فهرست و شرح رقبات وقفی ذکر شده است [۳۳]

نظارت این مدرسه به «علامی فهامی علامه العلمایی مجتهد الزمانی آقای قواما شیخ محمد جعفر» سپرده شده است و پس از او به آقای محمد حسینا فرزند شیخ محمد جعفر و بعد از او به فرزند ارشد او به همین ترتیب تا نسل او باقی است، و در صورت انقراض نسل آنها امر نظارت به عهده «.... اولاد ذکور .... علامه العلمایی مجتهد الزمانی آقای آقا جمال الدین محمد خوانساری گذاشته شده است» [۳۴]

مدرسه عزت نسا خانم (میرزا حسین)

بانویی در عصر صفوی و در دوران سلطنت شاه سلیمان به نام عزت نسا خانم، بانی و واقف نهادی آموزشی در جهت ترویج مذهب اهل بیت و ترویج معارف شیعه امامیه گردید.که امروزه این مدرسه به میرزا حسین اشتهار یافته است. این مدرسه اگرچه از نظر مساحت و زیربنا کوچک است، اما از بناهای زیبا و مجللی است که در عصر پادشاه مذکور بین سال های 1077 تا 1105 ق در اصفهان ایجاد شده و در بازار محله بیدآباد و در مجاورت مسجد سید واقع شده است [۳۵]

همان طور که آمد و با استنباط از مندرجات وقف نامه این مدرسه، بانی و واقف آن زنی بوده است به نام عزت نسا خانم، دختر میرزا خانا، تاجر قمی، که شوهر خود را میرزا مهدی معرفی نموده است [۳۶]

تولیت مدرسه ابتدا به عهده آقا حسین خوانساری (متوفی 1099ق) بوده است که در هنگام ساختمان مدرسه درگذشته و امر تولیت آن به پسرش، آقا جمال الدین محمد (متوفی 1125 ق) رسیده است. میرزا حسین ظاهراً از اولاد و یا احفاد میرزا مهدی و عزت نسا خانم بوده است که پس از فتنه افغان، متصدی تعمیر مدرسه و ساکن نمودن طلاب در آن می گردد و به این صورت نهاد آموزشی مذکور کم کم به نام او شهرت یافته است [۳۷]

مدرسه مادر شاه (مدرسه چهار باغ)

این نهاد آموزشی اگرچه به نام های «چهار باغ» و «سلطانی» نیز نامیده شده، اما به دلیل پشتوانه های بسیار مهم و قابل اعتنایی که مادر سلطان حسین صفوی ـ آخرین پادشاه رسمی این سلسله ـ برای این مدرسه مقرر کرده، به مدرسه مادر شاه هم معروف گردیده است.

مدرسه مادر شاه یا چهار باغ اصفهان را به تحقیق می توان نمونه اعلای یک نهاد آموزشی در زمان خود دانست. این مدرسه آخرین بنای تاریخی باشکوهی است که در عهد صفویه برای تدریس و تعلیم طلاب علوم دینی از سال 1116 تا 1126 ه ق ساخته شده است [۳۸] این مدرسه با گذشت سه قرن هنوز روح معنوی، عظمت هنری و طبیعت با طراوت خود را حفظ کرده است، به طوری که وجود اشجار کهنسال، به خصوص چنارهای تنومند و نهر آبی که از وسط مدرسه می گذرد صفای خاصی به این بنای ارزشمند بخشیده است [۳۹]

حدود یک قرن پیش جهانگردی فرنگی عظمت این مکان را با وجود صدماتی که بر این بنا خاصه در زمان فتنه افغان و بعد از آن رفت، این گونه ستوده است:

آیا در سراسر جهان مدرسه ای می توان یافت که در زیبایی و صفا از این کامل تر باشد و در آن اجزاء و عناصر گوناگون بدین سان به هم درآمیخته و درهم ترکیب و ذوب شده و اثری واحد پدید آورده باشد؟ [۴۰]

راجر سیوری که از صاحب نظران تاریخ ایران به خصوص دوره صفویه است، آن را باشکوه ترین بنایی می داند که به دست جانشینان شاه عباس اول در اصفهان ساخته شده است [۴۱] .یکی از اندیشمندان تاریخ علم و تمدن در اسلام، این مدرسه را حاصل شکوفایی سازمان های تعلیماتی شیعه و جزو شاهکارهای هنر اسلامی می داند [۴۲] جذابیت و شکوه این نهاد آموزشی از جهات مختلف در بینندگان خود آن قدر تأثیر گذاشته و می گذارد که هیچ یک از بناهای تاریخی اصفهان به اندازه این بنا شور و شوق شاعرانه جهانگردان اروپایی را برنینگیخته است. به عنوان مثال دیر لافوآ، گوبینو و فلاندن این بنا را بسیار دلپذیر، جذاب و سحرآمیز توصیف کرده اند [۴۳] .این مدرسه را به نام های مختلف خوانده اند. از نظر اینکه در قسمت شرق خیابان چهار باغ واقع شده است آن را «مدرسه چهارباغ» گفته اند؛ و به علت این که به فرمان شاه سلطان حسین صفوی احداث شده است «مدرسه سلطانی» نامیده اند؛ و از جهتی «مدرسه مادر شاه» هم گفته اند بدین خاطر که مادر شاه سلطان حسین، «سرای فتحیه» ـ که هم اکنون به جای آن میهمان سرای عباسی ساخته شده است ـ همچنین «بازارچه بلند» را وقف این مدرسه کرده تا منافع آنها به مصرف مدرسه و طلاب آن برسد [۴۴] .پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و گسترش حوزه علوم دینی، این مدرسه نیز از حیث دروس حوزوی فعال تر شد و به مدرسه امام جعفر صادق (علیه السلام) موسوم گردید.

موقوفات مدرسه و موضوعات وقف نامه آن

مدرسه مادر شاه یا چهار باغ دارای موقوفات زیادی بوده است که پس از استیلای افغان بر اصفهان و ظهور نادر، چگونگی بساری از آن موقوفات نامعلوم مانده است [۴۵] .وقفیاتی که در عصر سلطان حسین بر این مدرسه قرار داده شده بود، بسیار زیاد بوده است، به طوری که شامل تمامیت برخی از روستاها، مزارع، باغ ها، املاک، دکاکین، کاروانسراها و سایر مستغلات می شده است.

در گوشه و کنار اصفهان و مناطق اطراف آن و حتی نواحی دیگری مانند قم، کاشان، چهار محال و کهکیلویه و ... کم و بیش وقفیاتی به نام این مدرسه وجود داشته است که عواید آنها صرف بازسازی مدرسه و تأسیسات آن و امور مربوط به طلاب و مدرسان این نهاد آموزشی می شده است. متأسفانه نسخه اصلی وقف نامه در دسترس نیست و تنها رونوشتی منسوب به این وقف نامه نزد آقای مصطفی سیدالعراقین، متولی مدرسه در بیش از نیم قرن پیش موجود بوده است [۴۶] .غیر از کاروانسرای مادر شاه که در حال حاضر «مهمانسرای بزرگ عباسی» است و نیز بازارچه بلند که هر دو از جانب مادر شاه سلطان حسین صفوی وقف مدرسه بوده است، برخی موقوفات دیگر این مدرسه هنوز باقی است که خرج مدرسه می شود که از آن جمله می توان از مزرعه باغ ملک در چهار محال و مزرعه ای در احمدآباد کاشان نام برد [۴۷] .از میان مواردی که در رونوشت وقف نامه مدرسه به چشم می خورد، یکی در باب وظایف مدرسان و طلاب مدرسه است؛ از جمله اینکه طلاب مدرسه باید به علوم شرعی مانند احادیث اهل بیت (علیهم السلام)، تفسیر، فقه و اصول و همچنین فراگیری مقدمات آن مانند صرف و نحو اشتغال داشته باشند و هر یک از طلاب باید به قدر متعارف و معهود به این درس ها مشغول باشند و حداقل یک درس طلاب باید یکی از کتاب های مشهور احادیث اهل بیت (علیهم السلام) باشد [۴۸]

همچنین با توجه به مخالفت با علوم عقلی در سال های انحطاط عصر صفوی در حوزه های علمیه و مدارس آن زمان، در وقف نامه این نهاد آموزشی هم به این تصریح شده است، در قسمتی از این وقف نامه آمده است که طلاب باید از مباحثه درباره کتاب های حکمت و آثار مربوط به تصوف در مدرسه احتراز کنند [۴۹] به جز رونوشت وقف نامه این مدرسه، تنها منبع مربوط به وقفیات آن، کتاب وقایع السنین و الأعوام است که در اشاره به مسائل مربوط به سال 1123 ق، از برخی موقوفاتی که جهت مدرسه به وسیله سلطان حسین فراهم آمده نوشته است: سلطان حسین قریه مهیار را بر مدرسه جدید سلطانی وقف نمود و این زمانی بود که شاه از طریق شرعی مالک آن قریه گردید؛ و نیز در همین تاریخ قریه های مور و ملک، سررود و نعیم آباد و غیر از آن هم خریده و بر مدرسه وقف نموده است. قریه دیگری به نام طهرانچی را شاه از ورثه شخصی به نام لَلِه بیک به 440 تومان خریده و وقف مدرسه نموده است [۵۰] .با عنایت به این مطالب و نیز میزان وقفیات و عواید آن و همچنین نظارت شخص شاه و حضور مستمر وی در این مدرسه و عزل و نصب متصدیان و مدرسان این نهاد آموزشی از ناحیه او، به فراوانی امکانات این مدرسه به عنوان یک نهاد آموزشی در اواخر عصر صفوی می توان پی برد، به طوری که نوشته اند:

اهل مدرسه را تنعم بسیار بوده و نفوذ کلمه آنان بی قیاس و از جهت مادی هیچ گونه مشکلی نداشته اند؛ به گونه ای که آشپزخانه مدرسه از جهت تأمین مایحتاج خوراک طلاب و مدرسین در زمان شاه صفوی همواره برقرار بوده است [۵۱] هرچند که باید گفت این یک استثنا بوده است و چه بسا در همین مدارس علوم دینی عصر صفوی و در این شهر، یعنی اصفهان، طلاب بسیاری از نظر معیشت در تنگنا و سختی بوده اند. برای نمونه با مراجعه به احوال برخی از طلاب علوم دینی عصر صفوی مانند سید نعمت الله جزایری (متوفی 1112 ق) می توان به این موضوع پی برد [۵۲] شاه صفوی نیز گاه گاهی به مدرسه وارد و در حجره ای که برای او اختصاص یافته بود توقف می کرد.

کتابخانه مدرسه نیز بسیار مجهز و صاحب کتب بسیار متعدد و متنوع بوده که متأسفانه در زمان فتنه افغان از بین رفته است. ارزش و اهمیت کتابخانه مدرسه به گونه ای بوده که نوشته اند:

سلاطین صفوی کتب مربوط به هر علمی را تصحیح و تنقیح کرده، سه دسته کلی از آنها به خط خوش می نوشته اند: یک دسته را به کتابخانهآستان قدس رضوی (علیه السلام)، دسته دوم را به کتابخانه شیخ صفی الدین اردبیلی در اردبیل می فرستاده اند و سومین دسته را در کتابخانه دولتی مدرسه چهارباغ اصفهان ضبط و محفوظ می داشته اند [۵۳] با استناد به این مطلب، انهدام این کتابخانه را نیز باید جزو لطمات بزرگی دانست که در این فاجعه بزرگ به فرهنگ این مرز و بوم وارد آمده است [۵۴]

نمونه هایی دیگر از وقفیات بانوان

بسیاری دیگر از بانوان عصر صفوی در ایجاد مؤسسات علمی، فرهنگی و مراکز عام المنفعه و یا امور خیر نقش موثر داشته اند که تعداد بسیاری از آن در طی گذشت زمان از بین رفته و تعداد محدودی بر جای مانده که به مواردی از آن اشاره می شود:

  • مسجد حاجیه شاه خانم
  • سنگاب های شاه میرخانم
  • مسجد زهرا خانم (مسجد الزهرا «س»)

مسجد حاجیه شاه خانم

شاه خانم، دختر میرزا احمد بیک نمکی از زنان خیر و نیکوکار زمان سلطنت شاه عباس دوم صفوی بوده است. این بانو خود را از اعقاب خواجه نظام الملک طوسی (408 -485 ه ق) دانسته که این موضوع در سنگ نوشته ای به خط نستعلیق برجسته به انضمام میزان وقفیاتِ مقررشده توسط او برای مسجد، در مسجد منسوب به او نصب شده است. این مسجد کنار میدان قدیم اصفهان و در کوچه معروف به نمکی واقع شده است [۵۵]

سنگاب های شاه میرخانم

در عصر صفوی گاهی یک زن سعی می کرد، هر چند با وقف یک سنگاب، در امور خیریه و عام المنفعه شرکت کند که این مسئله را در برخی عمارات و ابنیه آن زمان می توان مشاهده نمود. از جمله زنان خیر دوره صفوی بانویی است به نام شاه میر (شاهمر) که دختر حاج میرزا علی جزی بُرخواری بوده است و در حال حاضر تنها اثر بر جای مانده از وی، سنگابی است که در صحن امامزاده اسماعیل واقع در خیابان هاتف اصفهان قرار دارد. این سنگاب بسیار ظریف و زیبا، تاریخ دار است و بر روی آن با خط ثلث برجسته پس از صلوات بر چهارده معصوم آمده است:

«وقف نمود بر آستانه حضرت امامزاده اسماعیل (علیه السلام) این حوض را حاجیه شاه میر بنت حاج میرزا علی جزی بُرخواری سنه 1049» [۵۶]

مسجد زهرا خانم (مسجد الزهرا «س»)

زهرا خانم از بانوان واقف و نیکوکار اصفهان عهد صفوی بوده است و در محله احمدآباد اصفهان مسجدی ساخته که آن را زهرا خانم می گفته اند [۵۷] هم اکنون آن را مسجدالزهرا (علیه السلام) می نامند [۵۸] از مشخصات بانی و زمان دقیق زندگانی او در تذکره های مربوط به اصفهان سخن نرفته است. در جایی این بانو را از شاهزادگان صفوی معرفی کرده اند و نوشته اند: «مجموعه ای اشعار از بانویی به نام زهرا خانم موجود است که در ستایش امامان معصوم (علیه السلام) می باشد» [۵۹]

نتیجه گیری

1- نهاد وقف در پیشبرد اهداف متعالی بشری بسیار کارساز و یکی از مؤثرترین عوامل پیشرفت فرهنگ و تمدن مسلمانان بوده است. از مهم ترین عوامل فراوانی و توسعه آن تأکید قرآن کریم، شرایع اسلامی، سنت نبوی (صلی الله علیه و آله وسلم) و سیره معصومین (علیه السلام) و بزرگان دین بوده است.

2- کارنامه درخشان تمدن اسلامی به ویژه تحول علوم و فرهنگ اسلامی نشانگر توسعه وقف به ویژه در دوران سلسله های مقتدر و کارساز جهان اسلام بوده است؛ و این موضوع پیشرفت مراکز علمی و ترویج دانش ها را به دنبال داشته؛ چرا که این مؤسسات دارای پشتوانه های بسیار و معتبر بوده اند.

3- به دنبال استقرار دولت صفویه به ویژه با مرکزیت اصفهان در عهد شاه عباس اول، نهادهای متعدد اجتماعی، فرهنگی، آثار و ابنیه و مراکز عام المنفعه بسیاری به دلیل توجه و اعتنای بزرگان مملکت و علما و رجال مذهبی و دولتی و بانوان آن دوره ایجاد شد که خوشبختانه نقش بانوان در این موضوع بسیار قابل توجه بوده و برخی از این آثار و ابنیه تاکنون مورد استفاده عموم به ویژه اهل علم بوده و هست.

4- نقش مؤثر زنان چه بانوان منسوب به دولتخانه صفویان و یا بیت علما و اندیشمندان و یا عموم اصناف و جامعه، در شکل گیری، ایجاد و استمرار مراکز عام المنفعه به ویژه نهادهای علمی و آموزشی آن دوره تأثیرگذار بوده است.

5- برخی از مراکز مهم علمی، آموزشی و یا تعدادی از مساجد و مؤسسات دیگر به دلیل پشتوانه های وقفی که به دست بانوان آن دوره ایجاد شده بود هنوز نیز پایدار و باعث برکات فراوانی شده اند که در این راستا می توان از: مدرسه دلارام خانم (جده کوچک)، حوری نام خانم (جده بزرگ)، زینب بیگم اردستانی (نیم آورد)، عزت نساء خانم (میرزاحسین)، مادرشاه (چهارباغ) یاد کرد.

منابع و مآخذ

1- آنه، کلود، اوراق ایرانی، ترجمه ایرج پروشانی، تهران: معین، 1368ش.

2- بلاغی، عبدالحجه، تاریخ انساب خاندان های مردم نائین، تهران: سپهر، 1369ق.

3- بهشتیان، عباس، بخشی از گنجینه آثار ملی، تهران: حبل المتین، چاپ اول، 1343ش.

4- تاورنیه، ژان باتیست، سفرنامه، ترجمه ابوتراب نوری و حمید ارباب شیرانی، تهران: سنایی، چاپ سوم، 1363ش.

5- تحویلدار، میرزاحسین، جغرافیای اصفهان، به کوشش منوچهر ستوده، انتشارات دانشگاه تهران، 1342ش.

6- ترکمان، اسکندربیک، تاریخ عالم آرای عباسی، تهران: امیر کبیر، چاپ دوم، 1350ش.

7- تنکابنی، محمد، قصص العلماء، تهران: اسلامیه، چاپ دوم، 1364ش.

8- جابری انصاری، حسن، تاریخ اصفهان و ری، تهران: ناشر عمادزاده، 1321ش.

9- رسول جعفریان (به کوشش)، میراث اسلامی ایران: کتابخانه آیت الله العظمی مرعشی نجفی، 1375ش (دفتر سوم).

10- خاتون آبادی، عبدالحسین، وقایع السنین و الأعوام، تصحیح محمدباقر بهبودی، تهران: اسلامیه، 1352ش.

11- رجبی، محمدحسین، مشاهیر زنان ایرانی و پارسی گوی (از آغاز تا مشروطه)، تهران: سروش، چاپ اول، 1374ش.

12- رفیعی مهرآبادی، ابوالقاسم: آثار ملی اصفهان، تهران، انتشارات انجمن آثار ملی، چاپ اول، 1352ش.

13- ریاحی، محمدحسین، ره آورد ایام (مجموعه مقالات اصفهان شناسی)، مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل، 1385ش.

14- ــــــــــــــــــــ روضه رضوان (مشاهیر مدفون در تکیه کازرونی تخت فولاد اصفهان)، اصفهان: کانون پژوهش، 1385ش.

15- ــــــــــــــــــــ مجموعه ارباب معرفت (زندگی نامه حکیم متأله حاج آقا رحیم ارباب)، اصفهان: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، 1375 ش.

16- ریاحی، محمدحسین، مشاهیر زنان اصفهان، اداره کل ارشاد اسلامی اصفهان، 1375ش.

17- شاردن، ژان، سفرنامه (قسمت اصفهان)، ترجمه حسین عریضی، تهران: نگاه، چاپ دوم، 1362ش.

18- شاردن، ژان، سیاحت نامه، جلد پنجم، ترجمه محمدعباسی، تهران: امیرکبیر، 1338ش.

19- کمپفر، انگلبرت، سفرنامه، ترجمه کیکاوس جهانداری، تهران: خوارزمی، چاپ سوم، 1363ش.

20- گدار، آندره، آثار ایران، ج4، ترجمه ابوالحسن سروقدم، مشهد: آستان قدس رضوی، 1368ش.

21- نشریه اوقاف اصفهان، شماره اول، اداره اوقاف اصفهان، 1346ش.

22- نصرآبادی، میرزا طاهر، تذکره، تصحیح حسن وحید دستگردی، تهران: کتابفروشی فروغی، بی تا.

23- نصر، سید حسین، علم و تمدن در اسلام، ترجمه احمد آرام، تهران: خوارزمی، چاپ دوم، 1359ش.

24- واثقی، صدر، سیدجمال الدین حسینی پایه گذار نهضت های اسلامی، تهران: پیام، چاپ دوم، 1355ش.

25- هنرفر، لطف الله: آشنایی با شهر تاریخی اصفهان، اصفهان: گل ها، چاپ اول، 1372ش.

26- ـــــــــــــــ : گنجینه آثار تاریخی اصفهان، اصفهان: ثقفی، چاپ دوم، 1350ش.

پانویس

  1. تاریخچه اوقاف اصفهان، ص ب .
  2. عالم آرای عباسی، ج2، ص761.
  3. سفرنامه کمپفر، ص140 .
  4. سفرنامه تاورنیه، ص590.
  5. سیاحت نامه شاردن، ج5، ص45 .
  6. تاریخچه اوقاف اصفهان، ص339.
  7. تاریخ اصفهان وری، ص310 .
  8. تاریخچه اوقاف اصفهان، ص339.
  9. مرحوم میرزا حسن خان جابری انصاری در کتاب تاریخ اصفهان وری، ص36-40، مواردی در این باب نقل کرده است .
  10. آشنایی با شهر تاریخی اصفهان، ص6 .
  11. سید جمال پایه گذار نهضت های اسلامی، ص29 .
  12. تاریخ اصفهان وری، ص297.
  13. مشاهیر زنان اصفهان، ص166، گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص553و555.
  14. تاریخ نائین، ص122.
  15. مشاهیر زنان اصفهان، صص166و167 .
  16. میراث اسلامی ایران، دفتر سوم، صص95-97 .
  17. همان.
  18. همان .
  19. گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص553 .
  20. تذکره نصر آبادی، ص152.
  21. میراث اسلامی ایران، دفتر سوم، صص98-99 .
  22. همان .
  23. ارباب معرفت، ص17 .
  24. گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص679.
  25. روضه رضوان، ص120، 268و270 .
  26. مشاهیر زنان اصفهان، صص192-194 .
  27. سفرنامه شاردن(قسمت اصفهان)، ص21 .
  28. تاریخ اصفهان وری، ص306 .
  29. آثار ملی اصفهان، ص504 .
  30. همان، ص506 .
  31. گنجینه آثار، ص680.
  32. مشاهیر زنان اصفهان، ص193.
  33. میراث اسلامی ایران، دفتر سوم، صص99و100.
  34. همان.
  35. مشاهیر زنان اصفهان، ص222.
  36. بخشی از گنجینه آثار ملی؛ ص123ونیز مشاهیر اصفهان، ص222 .
  37. مشاهیر زنان اصفهان، ص222.
  38. آشنایی با شهر تاریخی اصفهان، ص89.
  39. ره آورد ایام، ص200.
  40. اوراق ایرانی، ص164 .
  41. ایران عصر صفوی، ص165 .
  42. علم وتمدن در اسلام، ص64 .
  43. ره آورد ایام، ص201.
  44. آثار ملی اصفهان، ص445 .
  45. تاریخچه اوقاف اصفهان، ص119 .
  46. همان.
  47. تاریخ فرهنگ اصفهان، ص136 .
  48. تاریخچه اوقاف اصفهان، ص144 .
  49. همان .
  50. وقایع السنین والأعوام، ص563 .
  51. تاریخ اصفهان وری، ص300.
  52. تخصص العلماء، ص436 .
  53. جغرافیای اصفهان، ص48.
  54. ره آورد ایام، ص209 .
  55. ر.ک:مشاهیر زنان اصفهان، صص145و146 .
  56. گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص1049 .
  57. تاریخ اصفهان وری، ص284 .
  58. مشاهیر زنان اصفهان، ص188 .
  59. مشاهیر زنان ایرانی، ص111.