نفاق: تفاوت بین نسخهها
جز («نفاق» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان))) |
|||
سطر ۱۰: | سطر ۱۰: | ||
در اصطلاح کسی است که در [[باطن کافر]] و در [[ظاهر]] [[مسلمان]] است. | در اصطلاح کسی است که در [[باطن کافر]] و در [[ظاهر]] [[مسلمان]] است. | ||
− | + | <ref> | |
− | + | قاموس قرآن، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ه.ش، نوبت ششم، ج۷، ص۹۸ قرشی، سید علی اکبر. | |
− | + | </ref> | |
« یقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَیسَ فِی قُلُوبِهِمْ » | « یقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَیسَ فِی قُلُوبِهِمْ » | ||
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [آل عمران/سوره۳، آیه۱۶۷.] |
− | + | </ref> | |
؛ «میگویند آنچه را که در دلهایشان نیست ». | ؛ «میگویند آنچه را که در دلهایشان نیست ». | ||
سطر ۲۲: | سطر ۲۲: | ||
وجه تسمیه [[منافق]] از "نفق" بمعنی نقب است که از راهی به [[دین]] وارد و از راه دیگری خارج میشود. | وجه تسمیه [[منافق]] از "نفق" بمعنی نقب است که از راهی به [[دین]] وارد و از راه دیگری خارج میشود. | ||
− | + | <ref> | |
− | + | قاموس قرآن، ج۷، ص۹۹. | |
− | + | </ref> | |
==اهمیت مطرح موضوع نفاق== | ==اهمیت مطرح موضوع نفاق== | ||
سطر ۴۰: | سطر ۴۰: | ||
=== در سوره منافقون=== | === در سوره منافقون=== | ||
از مجموع [[آیات]] [[سوره منافقون]]، نشانههای متعددی برای این گروه، استفاده میشود که در یک جمعبندی میتوان، آن را در ده نشانه و پیام خلاصه کرد: | از مجموع [[آیات]] [[سوره منافقون]]، نشانههای متعددی برای این گروه، استفاده میشود که در یک جمعبندی میتوان، آن را در ده نشانه و پیام خلاصه کرد: | ||
− | + | ۱- [[دروغگویی]] صریح و آشکار: | |
« وَ اللَّهُ یشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقِینَ لَکاذِبُونَ » | « وَ اللَّهُ یشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقِینَ لَکاذِبُونَ » | ||
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/554/%D8%AC%D9%8E%D8%A7%D8%A1%D9%83%D9%8E منافقون/سوره۶۳، آیه۱.] |
− | + | </ref> | |
«خداوند [[شهادت]] میدهد که [[منافقان]] [[دروغگو]] هستند.» | «خداوند [[شهادت]] میدهد که [[منافقان]] [[دروغگو]] هستند.» | ||
۲- استفاده از سوگندهای دروغین برای گمراه ساختن [[مردم]]:« اتَّخَذُوا أَیمانَهُمْ جُنَّةً » | ۲- استفاده از سوگندهای دروغین برای گمراه ساختن [[مردم]]:« اتَّخَذُوا أَیمانَهُمْ جُنَّةً » | ||
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/554/%D8%A7%D8%AA%D9%91%D9%8E%D8%AE%D9%8E%D8%B0%D9%8F%D9%88%D8%A7 منافقون/سوره۶۳، آیه۲.] |
− | + | </ref> | |
«آنها سوگندهایشان را سپر ساختهاند». | «آنها سوگندهایشان را سپر ساختهاند». | ||
۳- عدم درک واقعیات، بر اثر رها کردن [[آئین حق]]: | ۳- عدم درک واقعیات، بر اثر رها کردن [[آئین حق]]: | ||
« لا یفْقَهُونَ » | « لا یفْقَهُونَ » | ||
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/554/%D9%8A%D9%8E%D9%81%D9%92%D9%82%D9%8E%D9%87%D9%8F%D9%88%D9%86%D9%8E منافقون/سوره۶۳، آیه۳.] |
− | + | </ref> | |
«حقیقت را درک نمیکنند». | «حقیقت را درک نمیکنند». | ||
۴- داشتن ظاهری [[آراسته]] و زبانی چرب: | ۴- داشتن ظاهری [[آراسته]] و زبانی چرب: | ||
« وَ إِذا رَأَیتَهُمْ تُعْجِبُک أَجْسامُهُمْ » | « وَ إِذا رَأَیتَهُمْ تُعْجِبُک أَجْسامُهُمْ » | ||
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/554/%D8%B1%D9%8E%D8%A3%D9%8E%D9%8A%D9%92%D8%AA%D9%8E%D9%87%D9%8F%D9%85%D9%92 منافقون/سوره۶۳، آیه۴.] |
− | + | </ref> | |
«هنگامی که آنها را میبینی، [[جسم]] و [[قیافه]] آنان تو را در شگفتی فرو میبرد! ». | «هنگامی که آنها را میبینی، [[جسم]] و [[قیافه]] آنان تو را در شگفتی فرو میبرد! ». | ||
۵- بیهودگی در [[جامعه]] و عدم [[انعطاف]] در مقابل [[حق]]، همچون یک قطعه چوب خشک: | ۵- بیهودگی در [[جامعه]] و عدم [[انعطاف]] در مقابل [[حق]]، همچون یک قطعه چوب خشک: | ||
« کأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَة ٌ» | « کأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَة ٌ» | ||
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/554/%D8%B1%D9%8E%D8%A3%D9%8E%D9%8A%D9%92%D8%AA%D9%8E%D9%87%D9%8F%D9%85%D9%92 منافقون/سوره۶۳، آیه۴.] |
− | + | </ref> | |
«گویی چوبهای خشکی هستند که به [[دیوار]] تکیه داده شدهاند». | «گویی چوبهای خشکی هستند که به [[دیوار]] تکیه داده شدهاند». | ||
۶- بدگمانی و [[ترس]] و [[وحشت]] از هر حادثه و هر چیز به خاطر خائن بودن: | ۶- بدگمانی و [[ترس]] و [[وحشت]] از هر حادثه و هر چیز به خاطر خائن بودن: | ||
« یحْسَبُونَ کلَّ صَیحَةٍ عَلَیهِمْ » | « یحْسَبُونَ کلَّ صَیحَةٍ عَلَیهِمْ » | ||
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/554/%D8%B1%D9%8E%D8%A3%D9%8E%D9%8A%D9%92%D8%AA%D9%8E%D9%87%D9%8F%D9%85%D9%92 منافقون/سوره۶۳، آیه۴.] |
− | + | </ref> | |
«هر فریادی از هر جا بلند شود بر ضد خود میپندارند». | «هر فریادی از هر جا بلند شود بر ضد خود میپندارند». | ||
۷- حق را به باد سخریه و استهزاء گرفتن: | ۷- حق را به باد سخریه و استهزاء گرفتن: | ||
« لَوَّوْا رُؤُسَهُمْ » | « لَوَّوْا رُؤُسَهُمْ » | ||
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/555/%D9%84%D9%8E%D9%88%D9%91%D9%8E%D9%88%D9%92%D8%A7 منافقون/سوره۶۳، آیه۵.] |
− | + | </ref> | |
«سرهای خود را (از روی استهزا و [[کبر]] و [[غرور]]) تکان میدهند! ». | «سرهای خود را (از روی استهزا و [[کبر]] و [[غرور]]) تکان میدهند! ». | ||
۸- [[فسق]] و [[گناه]]: | ۸- [[فسق]] و [[گناه]]: | ||
« إِنَّ اللَّهَ لا یهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقِینَ » | « إِنَّ اللَّهَ لا یهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقِینَ » | ||
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/555/%D9%8A%D9%8E%D9%87%D9%92%D8%AF%D9%90%D9%8A منافقون/سوره۶۳، آیه۶.] |
− | + | </ref> | |
« خداوند قوم فاسق را هدایت نمیکند! ». | « خداوند قوم فاسق را هدایت نمیکند! ». | ||
۹- خود را [[مالک]] همه چیز دانستن، و دیگران را محتاج به خود پنداشتن: | ۹- خود را [[مالک]] همه چیز دانستن، و دیگران را محتاج به خود پنداشتن: | ||
«هُمُ الَّذِینَ یقُولُونَ لا تُنْفِقُوا عَلی مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّی ینْفَضُّوا » | «هُمُ الَّذِینَ یقُولُونَ لا تُنْفِقُوا عَلی مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّی ینْفَضُّوا » | ||
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/555/%D8%AA%D9%8F%D9%86%D9%81%D9%90%D9%82%D9%8F%D9%88%D8%A7 منافقون/سوره۶۳، آیه۷.] |
− | + | </ref> | |
« آنها کسانی هستند که میگویند: به افرادی که نزد [[رسول خدا]] هستند [[انفاق]] نکنید تا پراکنده شوند ». | « آنها کسانی هستند که میگویند: به افرادی که نزد [[رسول خدا]] هستند [[انفاق]] نکنید تا پراکنده شوند ». | ||
۱۰- خود را عزیز و دیگران را [[ذلیل]]، تصور کردن: | ۱۰- خود را عزیز و دیگران را [[ذلیل]]، تصور کردن: | ||
« لَیخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَ » | « لَیخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَ » | ||
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/555/%D9%84%D9%8E%D9%8A%D9%8F%D8%AE%D9%92%D8%B1%D9%90%D8%AC%D9%8E%D9%86%D9%91%D9%8E منافقون/سوره۶۳، آیه۸.] |
− | + | </ref> | |
« عزیزان ذلیلان را بیرون میکنند ». | « عزیزان ذلیلان را بیرون میکنند ». | ||
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [http://lib2.eshia.ir/50082/24/164/%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87 مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ه.ش، نوبت اول، ج۲۴، ص۱۶۴.] |
− | + | </ref> | |
بدون شک نشانههای [[منافق]] منحصر به اینها نیست، و از [[آیات]] دیگر [[قرآن]] و [[روایات اسلامی ]]و [[نهج البلاغه]] نیز نشانههای متعدد دیگری برای آنها استفاده میشود، حتی در [[معاشرت]]های روزمره میتوان به اوصاف و ویژگیهای دیگری از آنها پیبرد، ولی آنچه در [[آیات]] این [[سوره]] آمده، قسمت مهم و قابل توجهی از این اوصاف است. | بدون شک نشانههای [[منافق]] منحصر به اینها نیست، و از [[آیات]] دیگر [[قرآن]] و [[روایات اسلامی ]]و [[نهج البلاغه]] نیز نشانههای متعدد دیگری برای آنها استفاده میشود، حتی در [[معاشرت]]های روزمره میتوان به اوصاف و ویژگیهای دیگری از آنها پیبرد، ولی آنچه در [[آیات]] این [[سوره]] آمده، قسمت مهم و قابل توجهی از این اوصاف است. | ||
سطر ۱۱۴: | سطر ۱۱۴: | ||
یعنی اصطلاحا "دستهایشان را میبندند" نه در راه خدا [[انفاق]] میکنند، نه به کمک[[ محرومان]] میشتابند. | یعنی اصطلاحا "دستهایشان را میبندند" نه در راه خدا [[انفاق]] میکنند، نه به کمک[[ محرومان]] میشتابند. | ||
۴- فراموشی خدا: | ۴- فراموشی خدا: | ||
− | « نَسُوا اللَّهَ فَنَسِیهُمْ ». | + | « نَسُوا اللَّهَ فَنَسِیهُمْ ». wikikhair.org/fa/index.php?title=نفاق&action=edit |
تمام اعمال و گفتار و رفتارشان نشان میدهد که "آنها [[خدا]] را فراموش کردهاند" و نیز وضع زندگی آنها نشان میدهد که خدا هم آنها را از [[برکات]] و توفیقات و مواهب خود فراموش نموده یعنی با آنها [[معامله]] فراموشی کرده است و آثار این دو فراموشی در تمام [[زندگی]] آنان آشکار است. | تمام اعمال و گفتار و رفتارشان نشان میدهد که "آنها [[خدا]] را فراموش کردهاند" و نیز وضع زندگی آنها نشان میدهد که خدا هم آنها را از [[برکات]] و توفیقات و مواهب خود فراموش نموده یعنی با آنها [[معامله]] فراموشی کرده است و آثار این دو فراموشی در تمام [[زندگی]] آنان آشکار است. | ||
۵- فسق [[منافقان]]: | ۵- فسق [[منافقان]]: | ||
« إِنَّ الْمُنافِقِینَ هُمُ الْفاسِقُونَ ». | « إِنَّ الْمُنافِقِینَ هُمُ الْفاسِقُونَ ». | ||
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/197/%D9%88%D9%8E%D8%A7%D9%84%D9%92%D9%85%D9%8F%D9%86%D9%8E%D8%A7%D9%81%D9%90%D9%82%D9%8E%D8%A7%D8%AA%D9%8F توبه/سوره۹، آیه۶۷.] |
− | + | </ref> | |
یعنی [[منافقان]] بیرون از دائره اطاعت فرمان خدایند و بدیهی است در این صورت، تمامی آثار فسق نیز بر آنان منطبق میشود. | یعنی [[منافقان]] بیرون از دائره اطاعت فرمان خدایند و بدیهی است در این صورت، تمامی آثار فسق نیز بر آنان منطبق میشود. | ||
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [http://lib2.eshia.ir/50082/8/30/%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85 تفسرنمونه، ج۸، ص۳۱-۳۰.] |
− | + | </ref> | |
==اقسام نفاق== | ==اقسام نفاق== | ||
سطر ۱۳۳: | سطر ۱۳۳: | ||
یعنی اینکه در باطن[[ کافر]] و مشرک و منحرف باشد ولی در ظاهر اظهار[[ اسلام]] و [[ایمان ]]کند و یا جزو فرق باطله و اهل بدعت و ضلالت باشد ولی اظهار تشیع نماید، و این نوع از '''نفاق''' اعظم و اشدّ و اقبح اقسام [[کفر]] است زیرا علاوه بر [[کفر]] باطنی، شامل [[مکر ]]و [[حیله]] و خدعه نسبت به مسلمانان نیز میباشد و آنچه از مصائب و بدبختیها که دامنگیر مسلمانان شده از قبل اینگونه افراد بوده است. | یعنی اینکه در باطن[[ کافر]] و مشرک و منحرف باشد ولی در ظاهر اظهار[[ اسلام]] و [[ایمان ]]کند و یا جزو فرق باطله و اهل بدعت و ضلالت باشد ولی اظهار تشیع نماید، و این نوع از '''نفاق''' اعظم و اشدّ و اقبح اقسام [[کفر]] است زیرا علاوه بر [[کفر]] باطنی، شامل [[مکر ]]و [[حیله]] و خدعه نسبت به مسلمانان نیز میباشد و آنچه از مصائب و بدبختیها که دامنگیر مسلمانان شده از قبل اینگونه افراد بوده است. | ||
و از اینجهت [[خداوند]] در [[قرآن]] سختترین [[عذاب]] و درکات [[دوزخ]] را برای آنان مقرر داشته و فرموده: « إِنَّ الْمُنافِقِینَ فِی الدَّرْک الْأَسْفَلِ مِنَ النَّار» | و از اینجهت [[خداوند]] در [[قرآن]] سختترین [[عذاب]] و درکات [[دوزخ]] را برای آنان مقرر داشته و فرموده: « إِنَّ الْمُنافِقِینَ فِی الدَّرْک الْأَسْفَلِ مِنَ النَّار» | ||
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/101/%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%91%D9%8E%D8%B1%D9%92%D9%83%D9%90 نساء/سوره۴، آیه۱۴۵.] |
− | + | </ref> | |
«[[منافقان]] در پایینترین درکات [[دوزخ]] قرار دارند و هرگز یاوری برای آنها نخواهی یافت!». | «[[منافقان]] در پایینترین درکات [[دوزخ]] قرار دارند و هرگز یاوری برای آنها نخواهی یافت!». | ||
سطر ۱۴۵: | سطر ۱۴۵: | ||
۳.'''نفاق''' در اعمال: | ۳.'''نفاق''' در اعمال: | ||
یعنی خلوت او با ملأ او و پنهان او با آشکارای او و [[غیبت ]]او با حضور او متفاوت باشد و در ظاهر خود را [[اعبد]] و [[اتقی ناس]] معرّفی کند ولی در حقیقت چنین نباشد، و این نیز غیر از اخفاء [[معصیت]] است زیرا [[اشاعه]] و اظهار [[معصیت]] خود[[ گناه]] است و دلیل بر اینکه '''نفاق''' شامل جمیع این اقسام است اخباری است که از [[رسول خدا (ص)]] و [[ائمه اطهار (ع)]] در تعریف '''نفاق''' و [[منافق]] وارد شده است. | یعنی خلوت او با ملأ او و پنهان او با آشکارای او و [[غیبت ]]او با حضور او متفاوت باشد و در ظاهر خود را [[اعبد]] و [[اتقی ناس]] معرّفی کند ولی در حقیقت چنین نباشد، و این نیز غیر از اخفاء [[معصیت]] است زیرا [[اشاعه]] و اظهار [[معصیت]] خود[[ گناه]] است و دلیل بر اینکه '''نفاق''' شامل جمیع این اقسام است اخباری است که از [[رسول خدا (ص)]] و [[ائمه اطهار (ع)]] در تعریف '''نفاق''' و [[منافق]] وارد شده است. | ||
− | + | <ref> | |
− | + | طیب، سید عبد الحسین؛ اطیب البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات اسلام، تهران، ۱۳۷۸ ش، چاپ دوم، جلد۱، ص۳۰۴. | |
− | + | </ref> | |
==نفاق یک جریان همیشگی== | ==نفاق یک جریان همیشگی== | ||
سطر ۱۵۸: | سطر ۱۵۸: | ||
[[ارکان]] '''نفاق''' : | [[ارکان]] '''نفاق''' : | ||
[[علامه طباطبائی]] در [[تفسیر]] [[آیه]] ۵۴ [[سوره توبه]] | [[علامه طباطبائی]] در [[تفسیر]] [[آیه]] ۵۴ [[سوره توبه]] | ||
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/195/%D9%85%D9%8E%D9%86%D9%8E%D8%B9%D9%8E%D9%87%D9%8F%D9%85%D9%92 توبه/سوره۹، آیه۵۴.] |
− | + | </ref> | |
، [[کفر]] به [[خدا]] و[[ رسول]] او، [[کسالت]] و بی میلی در [[نماز]] خواندن، و [[کراهت]] در [[انفاق ]]را از ارکان '''نفاق''' آنان شمرده است. | ، [[کفر]] به [[خدا]] و[[ رسول]] او، [[کسالت]] و بی میلی در [[نماز]] خواندن، و [[کراهت]] در [[انفاق ]]را از ارکان '''نفاق''' آنان شمرده است. | ||
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [http://lib2.eshia.ir/50081/9/413/%DA%A9%D9%81%D8%B1 موسوی همدانی، سیدمحمد باقر؛ ترجمه المیزان، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ه.ش، نوبت پنجم، ج۹، ص۴۱۴.] |
− | + | </ref> | |
« وَ ما مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ کفَرُوا بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ لا یأْتُونَ الصَّلاةَ إِلَّا وَ هُمْ کسالی وَ لا ینْفِقُونَ إِلَّا وَ هُمْ کارِهُونَِ »«هیچ چیز مانع قبول انفاقهای آنها نشد، جز اینکه آنها به خدا و پیامبرش [[کافر]] شدند، و نماز بجا نمیآورند جز با کسالت، و [[انفاق]] نمیکنند مگر با کراهت!» | « وَ ما مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ کفَرُوا بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ لا یأْتُونَ الصَّلاةَ إِلَّا وَ هُمْ کسالی وَ لا ینْفِقُونَ إِلَّا وَ هُمْ کارِهُونَِ »«هیچ چیز مانع قبول انفاقهای آنها نشد، جز اینکه آنها به خدا و پیامبرش [[کافر]] شدند، و نماز بجا نمیآورند جز با کسالت، و [[انفاق]] نمیکنند مگر با کراهت!» | ||
سطر ۱۷۱: | سطر ۱۷۱: | ||
عوامل انحراف [[منافقین]] از زبان [[مومنین]]: | عوامل انحراف [[منافقین]] از زبان [[مومنین]]: | ||
در آیه ۱۴ [[سوره حدید]] | در آیه ۱۴ [[سوره حدید]] | ||
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/539/%D9%8A%D9%8F%D9%86%D9%8E%D8%A7%D8%AF%D9%8F%D9%88%D9%86%D9%8E%D9%87%D9%8F%D9%85%D9%92 حدید/سوره۵۷، آیه۱۴.] |
− | + | </ref> | |
گفتگوی جالبی را که در[[ قیامت]] میان [[مومنین]] و [[منافقان]] اتفاق میافتد را بازگو میکند، در این گفت و شنود، [[مومنین]] عوامل انحراف منافقین را چنین بیان میکنند: | گفتگوی جالبی را که در[[ قیامت]] میان [[مومنین]] و [[منافقان]] اتفاق میافتد را بازگو میکند، در این گفت و شنود، [[مومنین]] عوامل انحراف منافقین را چنین بیان میکنند: | ||
۱. شما خود را به واسطه پیمودن طریق [[کفر]] فریب دادید و هلاک کردید: | ۱. شما خود را به واسطه پیمودن طریق [[کفر]] فریب دادید و هلاک کردید: | ||
سطر ۱۸۵: | سطر ۱۸۵: | ||
۵. از همه اینها گذشته [[شیطان]] فریبکار (که پایگاهش را در وجودتان محکم کرده بود) شما را در برابر [[خداوند]] فریب داد و شما نیز به خاطر پوشالی بودن ایمانتان همواره فریب خورده و منحرف میشدید: | ۵. از همه اینها گذشته [[شیطان]] فریبکار (که پایگاهش را در وجودتان محکم کرده بود) شما را در برابر [[خداوند]] فریب داد و شما نیز به خاطر پوشالی بودن ایمانتان همواره فریب خورده و منحرف میشدید: | ||
« وَ غَرَّکمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ ». | « وَ غَرَّکمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ ». | ||
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/539/%D9%8A%D9%8F%D9%86%D9%8E%D8%A7%D8%AF%D9%8F%D9%88%D9%86%D9%8E%D9%87%D9%8F%D9%85%D9%92 حدید/سوره۵۷، آیه۱۴.] |
− | + | </ref> | |
«شیطان فریبکار شما را در برابر (فرمان) [[خداوند]] فریب داد». | «شیطان فریبکار شما را در برابر (فرمان) [[خداوند]] فریب داد». | ||
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [http://lib2.eshia.ir/50082/23/333/%D8%AC%D9%85%D9%84%D9%87 تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۳۳۳.] |
− | + | </ref> | |
==عوامل اصلاح منافقین== | ==عوامل اصلاح منافقین== | ||
عوامل اصلاح [[منافقین]] | عوامل اصلاح [[منافقین]] | ||
در [[تفسیر]] منیر برای اصلاح [[منافقین ]] مراحل سه گانهای را ذیل آیه ۶۳ [[سوره نساء]] | در [[تفسیر]] منیر برای اصلاح [[منافقین ]] مراحل سه گانهای را ذیل آیه ۶۳ [[سوره نساء]] | ||
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/88/%D8%A3%D9%8F%D9%88%D9%84%D9%8E%D8%A6%D9%90%D9%83%D9%8E نساء/سوره۴، آیه۶۳.] |
− | + | </ref> | |
بیان میکند که عبارتند از: | بیان میکند که عبارتند از: | ||
الف) روگرفتن از آنها، قبول نکردن عذر خواهیشان و اینکه هرگز با آنها از راه گشاده رویی و احترام برخورد نکردن(روشن است که همه این مسائل به خاطر '''نفاق''' آنهاست نه مسئله دیگری). | الف) روگرفتن از آنها، قبول نکردن عذر خواهیشان و اینکه هرگز با آنها از راه گشاده رویی و احترام برخورد نکردن(روشن است که همه این مسائل به خاطر '''نفاق''' آنهاست نه مسئله دیگری). | ||
ب) [[پند]] و [[اندرز]]، بیم دادن و نصیحت دلسوزانه به گونهایکه آنها را به تامل وادارد و دلهایشان را نرم گرداند تا شاید با اندکی تفکر به اشتباه خود پی برده از روی حقیقت [[ایمان]] بیاورند. | ب) [[پند]] و [[اندرز]]، بیم دادن و نصیحت دلسوزانه به گونهایکه آنها را به تامل وادارد و دلهایشان را نرم گرداند تا شاید با اندکی تفکر به اشتباه خود پی برده از روی حقیقت [[ایمان]] بیاورند. | ||
ج) ترساندن شدید، تا آنجا که اگر در نفاقشان اصرار نمایند به ایشان وعده [[مرگ]] داده شود و به آنها فهمانده شود که بدتر از کفارند. | ج) ترساندن شدید، تا آنجا که اگر در نفاقشان اصرار نمایند به ایشان وعده [[مرگ]] داده شود و به آنها فهمانده شود که بدتر از کفارند. | ||
− | + | <ref> | |
− | + | زحیلی، وهبه بن مصطفی؛ تفسیر المنیر، دار الفکر المعاصر، بیروت دمشق، ۱۴۱۸ه.ق، نوبت دوم، ج۵، ص۱۳۶. | |
− | + | </ref> | |
==جایگاه منافقین در آخرت== | ==جایگاه منافقین در آخرت== | ||
جایگاه [[منافقین]] در [[جهنم]]: | جایگاه [[منافقین]] در [[جهنم]]: | ||
« إِنَّ الْمُنافِقِینَ فِی الدَّرْک الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِیراً » | « إِنَّ الْمُنافِقِینَ فِی الدَّرْک الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِیراً » | ||
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/17001/1/101/%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%91%D9%8E%D8%B1%D9%92%D9%83%D9%90 نساء/سوره۴، آیه۱۴۵.] |
− | + | </ref> | |
− | ؛ | + | ؛ «[[منافقان]] در پایینترین درکات [[دوزخ]] قرار دارند و هرگز یاوری برای آنها نخواهی یافت! (بنا بر این، از طرح دوستی با [[دشمنان خدا]]،که نشانه '''نفاق''' است، بپرهیزید!». |
− | از این آیه به خوبی استفاده میشود که از نظر اسلام نفاق بدترین انواع | + | از این [[آیه]] به خوبی استفاده میشود که از نظر [[اسلام]] '''نفاق''' بدترین انواع [[کفر]]، و [[منافقان]] دورترین مردم از [[خدا]] هستند و به همین دلیل جایگاه آنها بدترین و پست ترین نقطه [[دوزخ]] است، و باید هم چنین باشد، زیرا خطراتی که از [[ناحیه]] [[منافقان]] به جوامع انسانی میرسد با هیچ خطری قابل مقایسه نیست. |
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [http://lib2.eshia.ir/50082/4/180/%D8%AE%D9%88%D8%A8%D9%89 تفسیر نمونه، ج۴، ص۱۸۰.] |
− | + | </ref> | |
==منافقین در روایات== | ==منافقین در روایات== | ||
منافقان در روایات: | منافقان در روایات: | ||
− | در رابطه با مفهوم | + | در رابطه با مفهوم '''نفاق'''، [[صفات منافقین]]، چگونگی برخورد با آنها و مسائل مرتبط با '''نفاق''' و [[منافقین]] ( در اصول کافی باب مستقلی با عنوان صفات منافقین وجود دارد) |
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/11005/2/412/%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%81%D9%82%D9%8A%D9%86 الکافی، ج۲، ص۴۱۲.] |
− | + | </ref> | |
− | احادیث فراوانی نقل شده که ما در اینجا به نقل یکی از آنهااکتفا میکنیم: | + | [[احادیث]]فراوانی نقل شده که ما در اینجا به نقل یکی از آنهااکتفا میکنیم: |
− | امام صادق (ع) میفرمایند: چهار چیز از علامات نفاق میباشد؛ « قساوت | + | [[امام صادق (ع)]] میفرمایند: چهار چیز از علامات '''نفاق''' میباشد؛ « قساوت [[قلب]]، [[خشکی چشم]]، اصرار بر [[گناه]]، [[حرص دنیا]].» |
− | + | <ref> | |
− | [ | + | [http://lib.eshia.ir/11008/69/176/%D8%A3%D8%B1%D8%A8%D8%B9 ترجمه الایمان و الکفر بحارالانوار، عطاردی عزیزالله، انتشارات عطارد، تهران، ۱۳۷۸ نوبت اول، ج۲، ص۴۲۲.] |
− | + | </ref> | |
==منبع== | ==منبع== | ||
− | دانشنامه موضوعی قرآن | + | [http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,13072 دانشنامه موضوعی قرآن] |
==پانویس== | ==پانویس== | ||
[[رده:مقالات]] | [[رده:مقالات]] |
نسخهٔ ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۰۶
کلمات کلیدی: قرآن، نفاق، دوروئی، انحراف.
محتویات
معنای لغوی منافق
"منافق" واژهای است قرآنی که از ماده نفق و نفاق گرفته شده و در لغت به معنی خارج شدن و تمام شدن است.
معنای اصطلاحی منافق
در اصطلاح کسی است که در باطن کافر و در ظاهر مسلمان است. [۱] « یقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَیسَ فِی قُلُوبِهِمْ » [۲] ؛ «میگویند آنچه را که در دلهایشان نیست ».
وجه تسمیه منافق
وجه تسمیه منافق از "نفق" بمعنی نقب است که از راهی به دین وارد و از راه دیگری خارج میشود. [۳]
اهمیت مطرح موضوع نفاق
در قرآن کریم آیات فراوانی به موضوع منافقین میپردازد تا آنجا که سوره ای مستقل نیز در شرح حال آنها به نام منافقون نازل شده و این مطلب بیان کننده اهمیت موضوع است.
سرچشمه نفاق
سرچشمه نفاق مساله نفاق و منافقان در اسلام از زمانی مطرح شد که پیامبر به مدینه هجرت فرمود و پایههای اسلام قوی و پیروزی آن آشکار شد، و گرنه در مکه تقریبا منافقی وجود نداشت، زیرا مخالفان قدرتمند هر چه میخواستند آشکارا بر ضد اسلام میگفتند و انجام میدادند و از کسی پروا نداشتند و نیازی به کارهای منافقانه نبود، لذا دشمنان شکست خورده، برای ادامه برنامههای تخریبی خود تغییر چهره داده، ظاهرا به صفوف مسلمانان پیوستند، ولی در خفا به اعمال خود ادامه میدادند.
اوصاف منافقین
اوصاف عمومی و جامع منافقان
در سوره منافقون
از مجموع آیات سوره منافقون، نشانههای متعددی برای این گروه، استفاده میشود که در یک جمعبندی میتوان، آن را در ده نشانه و پیام خلاصه کرد: ۱- دروغگویی صریح و آشکار: « وَ اللَّهُ یشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقِینَ لَکاذِبُونَ » [۴] «خداوند شهادت میدهد که منافقان دروغگو هستند.» ۲- استفاده از سوگندهای دروغین برای گمراه ساختن مردم:« اتَّخَذُوا أَیمانَهُمْ جُنَّةً » [۵] «آنها سوگندهایشان را سپر ساختهاند». ۳- عدم درک واقعیات، بر اثر رها کردن آئین حق: « لا یفْقَهُونَ » [۶] «حقیقت را درک نمیکنند». ۴- داشتن ظاهری آراسته و زبانی چرب: « وَ إِذا رَأَیتَهُمْ تُعْجِبُک أَجْسامُهُمْ » [۷] «هنگامی که آنها را میبینی، جسم و قیافه آنان تو را در شگفتی فرو میبرد! ». ۵- بیهودگی در جامعه و عدم انعطاف در مقابل حق، همچون یک قطعه چوب خشک: « کأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَة ٌ» [۸] «گویی چوبهای خشکی هستند که به دیوار تکیه داده شدهاند». ۶- بدگمانی و ترس و وحشت از هر حادثه و هر چیز به خاطر خائن بودن: « یحْسَبُونَ کلَّ صَیحَةٍ عَلَیهِمْ » [۹] «هر فریادی از هر جا بلند شود بر ضد خود میپندارند». ۷- حق را به باد سخریه و استهزاء گرفتن: « لَوَّوْا رُؤُسَهُمْ » [۱۰] «سرهای خود را (از روی استهزا و کبر و غرور) تکان میدهند! ». ۸- فسق و گناه: « إِنَّ اللَّهَ لا یهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقِینَ » [۱۱] « خداوند قوم فاسق را هدایت نمیکند! ». ۹- خود را مالک همه چیز دانستن، و دیگران را محتاج به خود پنداشتن: «هُمُ الَّذِینَ یقُولُونَ لا تُنْفِقُوا عَلی مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّی ینْفَضُّوا » [۱۲] « آنها کسانی هستند که میگویند: به افرادی که نزد رسول خدا هستند انفاق نکنید تا پراکنده شوند ». ۱۰- خود را عزیز و دیگران را ذلیل، تصور کردن: « لَیخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَ » [۱۳] « عزیزان ذلیلان را بیرون میکنند ». [۱۴] بدون شک نشانههای منافق منحصر به اینها نیست، و از آیات دیگر قرآن و روایات اسلامی و نهج البلاغه نیز نشانههای متعدد دیگری برای آنها استفاده میشود، حتی در معاشرتهای روزمره میتوان به اوصاف و ویژگیهای دیگری از آنها پیبرد، ولی آنچه در آیات این سوره آمده، قسمت مهم و قابل توجهی از این اوصاف است.
در سوره توبه
در سوره توبه نیز پنج صفت دیگر زنان و مردان منافق بیان شده است که عبارتند از: ۱- دعوت مردم به منکرات: « یأْمُرُونَ بِالْمُنْکرِ ». ۲- باز داشتن مردم از [نیکی]]ها: « وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ ». ۳- خودداری از انفاق: « وَ یقْبِضُونَ أَیدِیهُمْ ». یعنی اصطلاحا "دستهایشان را میبندند" نه در راه خدا انفاق میکنند، نه به کمکمحرومان میشتابند. ۴- فراموشی خدا: « نَسُوا اللَّهَ فَنَسِیهُمْ ». wikikhair.org/fa/index.php?title=نفاق&action=edit تمام اعمال و گفتار و رفتارشان نشان میدهد که "آنها خدا را فراموش کردهاند" و نیز وضع زندگی آنها نشان میدهد که خدا هم آنها را از برکات و توفیقات و مواهب خود فراموش نموده یعنی با آنها معامله فراموشی کرده است و آثار این دو فراموشی در تمام زندگی آنان آشکار است. ۵- فسق منافقان: « إِنَّ الْمُنافِقِینَ هُمُ الْفاسِقُونَ ». [۱۵] یعنی منافقان بیرون از دائره اطاعت فرمان خدایند و بدیهی است در این صورت، تمامی آثار فسق نیز بر آنان منطبق میشود. [۱۶]
اقسام نفاق
اقسام نفاق
نفاق در عقیده
۱.نفاق در عقیده: یعنی اینکه در باطنکافر و مشرک و منحرف باشد ولی در ظاهر اظهاراسلام و ایمان کند و یا جزو فرق باطله و اهل بدعت و ضلالت باشد ولی اظهار تشیع نماید، و این نوع از نفاق اعظم و اشدّ و اقبح اقسام کفر است زیرا علاوه بر کفر باطنی، شامل مکر و حیله و خدعه نسبت به مسلمانان نیز میباشد و آنچه از مصائب و بدبختیها که دامنگیر مسلمانان شده از قبل اینگونه افراد بوده است. و از اینجهت خداوند در قرآن سختترین عذاب و درکات دوزخ را برای آنان مقرر داشته و فرموده: « إِنَّ الْمُنافِقِینَ فِی الدَّرْک الْأَسْفَلِ مِنَ النَّار» [۱۷] «منافقان در پایینترین درکات دوزخ قرار دارند و هرگز یاوری برای آنها نخواهی یافت!».
نفاق در اخلاق
۲.نفاق در اخلاق: یعنی باطنا متخلّق باخلاق حمیده نباشد ولی در ظاهر چنین نمایش دهد که دارای اخلاق حمیده است مثل اینکه در باطن زهد و خوف از خدا و محبّت خدا و سخاوت و توکل و خشوع و امثال این صفات را ندارد ولی در ظاهر خود را زاهد و خائف و محبّ خدا و سخی و متوکل و خاشع و نظائر اینها نشان میدهد ولی اگر در باطن دارای ا خلاق رذیله باشد ولی در ظاهر ترتیب اثر بر آنها ندهد، این نفاق نمیباشد بلکه طریقه معالجه اخلاق رذیله همین است و اگر باین قصد باشد بسیار ممدوح و پسندیده بلکه لازم است.
نفاق در اعمال
۳.نفاق در اعمال: یعنی خلوت او با ملأ او و پنهان او با آشکارای او و غیبت او با حضور او متفاوت باشد و در ظاهر خود را اعبد و اتقی ناس معرّفی کند ولی در حقیقت چنین نباشد، و این نیز غیر از اخفاء معصیت است زیرا اشاعه و اظهار معصیت خودگناه است و دلیل بر اینکه نفاق شامل جمیع این اقسام است اخباری است که از رسول خدا (ص) و ائمه اطهار (ع) در تعریف نفاق و منافق وارد شده است. [۱۸]
نفاق یک جریان همیشگی
همانگونه که گذشت نفاق معنی وسیعی دارد که هر گونه دوگانگی ظاهر و باطن را در بر میگیرد به همین علت هر فرد دورو را در هر مقولهای میتوان منافق نامید. با اندکی تامل، میتوان فهمید که حرکت نفاق در برابر اسلام صرف یک تاریخ نیست، بلکه جریانی همیشگی است که همواره به دشمنی با اسلام حقیقی پرداخته است. اگر عبدالله بن اُبی در زمان پیامبر اسلام چهره بارز نفاق سیاسی است در زمان مانیز کسانی هستند که در کسوت اعتقاد ظاهری به انقلاب و وفاداری به آن، ضربه های جبران ناپذیری به پیکره انقلاب وارد کردهاند.
ارکان نفاق
ارکان نفاق : علامه طباطبائی در تفسیر آیه ۵۴ سوره توبه [۱۹] ، کفر به خدا ورسول او، کسالت و بی میلی در نماز خواندن، و کراهت در انفاق را از ارکان نفاق آنان شمرده است. [۲۰] « وَ ما مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ کفَرُوا بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ لا یأْتُونَ الصَّلاةَ إِلَّا وَ هُمْ کسالی وَ لا ینْفِقُونَ إِلَّا وَ هُمْ کارِهُونَِ »«هیچ چیز مانع قبول انفاقهای آنها نشد، جز اینکه آنها به خدا و پیامبرش کافر شدند، و نماز بجا نمیآورند جز با کسالت، و انفاق نمیکنند مگر با کراهت!»
عوامل نفاق
عوامل انحراف منافقین از زبان مومنین: در آیه ۱۴ سوره حدید [۲۱] گفتگوی جالبی را که درقیامت میان مومنین و منافقان اتفاق میافتد را بازگو میکند، در این گفت و شنود، مومنین عوامل انحراف منافقین را چنین بیان میکنند: ۱. شما خود را به واسطه پیمودن طریق کفر فریب دادید و هلاک کردید: « وَ لکنَّکمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَکمْ »؛ «ولی شما خود را به هلاکتافکندید». ۲. پیوسته در انتظار [۱۹] پیامبر (ص) و نابودی مسلمین و برچیده شدن اساس اسلام بودید؛ یعنی همواره بدخواه پیامبر و مسلمانان بودید و برای نابودی اسلام لحظه شماری میکردید: « وَ تَرَبَّصْتُمْ ِ»؛ «انتظار (مرگ پیامبر را) کشیدید». ۳. پیوسته در امر معاد و رستاخیز و حقانیت دعوت پیامبر (ص) و قرآن شک و تردید داشتید به عبارت روشنتر هیچ گاه به ضروریات دین یقین نداشتید: « وَ ارْتَبْتُمْ »؛ «و (در همه چیز) شک و تردید داشتید». ۴. همواره گرفتار آرزوهای دور و دراز بودید آرزوهایی که هرگز دست از سر شما برنداشت تا فرمان خدا بر مرگتان فرا رسید: « وَ غَرَّتْکمُ الْأَمانِی حَتَّی جاءَ أَمْرُ اللَّهِ »؛ « وآرزوهای دور و دراز شما را فریب داد تا فرمان خدا فرا رسید». ۵. از همه اینها گذشته شیطان فریبکار (که پایگاهش را در وجودتان محکم کرده بود) شما را در برابر خداوند فریب داد و شما نیز به خاطر پوشالی بودن ایمانتان همواره فریب خورده و منحرف میشدید: « وَ غَرَّکمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ ». [۲۲] «شیطان فریبکار شما را در برابر (فرمان) خداوند فریب داد». [۲۳]
عوامل اصلاح منافقین
عوامل اصلاح منافقین در تفسیر منیر برای اصلاح منافقین مراحل سه گانهای را ذیل آیه ۶۳ سوره نساء [۲۴] بیان میکند که عبارتند از: الف) روگرفتن از آنها، قبول نکردن عذر خواهیشان و اینکه هرگز با آنها از راه گشاده رویی و احترام برخورد نکردن(روشن است که همه این مسائل به خاطر نفاق آنهاست نه مسئله دیگری). ب) پند و اندرز، بیم دادن و نصیحت دلسوزانه به گونهایکه آنها را به تامل وادارد و دلهایشان را نرم گرداند تا شاید با اندکی تفکر به اشتباه خود پی برده از روی حقیقت ایمان بیاورند. ج) ترساندن شدید، تا آنجا که اگر در نفاقشان اصرار نمایند به ایشان وعده مرگ داده شود و به آنها فهمانده شود که بدتر از کفارند. [۲۵]
جایگاه منافقین در آخرت
جایگاه منافقین در جهنم: « إِنَّ الْمُنافِقِینَ فِی الدَّرْک الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِیراً » [۲۶] ؛ «منافقان در پایینترین درکات دوزخ قرار دارند و هرگز یاوری برای آنها نخواهی یافت! (بنا بر این، از طرح دوستی با دشمنان خدا،که نشانه نفاق است، بپرهیزید!». از این آیه به خوبی استفاده میشود که از نظر اسلام نفاق بدترین انواع کفر، و منافقان دورترین مردم از خدا هستند و به همین دلیل جایگاه آنها بدترین و پست ترین نقطه دوزخ است، و باید هم چنین باشد، زیرا خطراتی که از ناحیه منافقان به جوامع انسانی میرسد با هیچ خطری قابل مقایسه نیست. [۲۷]
منافقین در روایات
منافقان در روایات: در رابطه با مفهوم نفاق، صفات منافقین، چگونگی برخورد با آنها و مسائل مرتبط با نفاق و منافقین ( در اصول کافی باب مستقلی با عنوان صفات منافقین وجود دارد) [۲۸] احادیثفراوانی نقل شده که ما در اینجا به نقل یکی از آنهااکتفا میکنیم: امام صادق (ع) میفرمایند: چهار چیز از علامات نفاق میباشد؛ « قساوت قلب، خشکی چشم، اصرار بر گناه، حرص دنیا.» [۲۹]
منبع
پانویس
- ↑ قاموس قرآن، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ه.ش، نوبت ششم، ج۷، ص۹۸ قرشی، سید علی اکبر.
- ↑ [آل عمران/سوره۳، آیه۱۶۷.]
- ↑ قاموس قرآن، ج۷، ص۹۹.
- ↑ منافقون/سوره۶۳، آیه۱.
- ↑ منافقون/سوره۶۳، آیه۲.
- ↑ منافقون/سوره۶۳، آیه۳.
- ↑ منافقون/سوره۶۳، آیه۴.
- ↑ منافقون/سوره۶۳، آیه۴.
- ↑ منافقون/سوره۶۳، آیه۴.
- ↑ منافقون/سوره۶۳، آیه۵.
- ↑ منافقون/سوره۶۳، آیه۶.
- ↑ منافقون/سوره۶۳، آیه۷.
- ↑ منافقون/سوره۶۳، آیه۸.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ه.ش، نوبت اول، ج۲۴، ص۱۶۴.
- ↑ توبه/سوره۹، آیه۶۷.
- ↑ تفسرنمونه، ج۸، ص۳۱-۳۰.
- ↑ نساء/سوره۴، آیه۱۴۵.
- ↑ طیب، سید عبد الحسین؛ اطیب البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات اسلام، تهران، ۱۳۷۸ ش، چاپ دوم، جلد۱، ص۳۰۴.
- ↑ توبه/سوره۹، آیه۵۴.
- ↑ موسوی همدانی، سیدمحمد باقر؛ ترجمه المیزان، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ه.ش، نوبت پنجم، ج۹، ص۴۱۴.
- ↑ حدید/سوره۵۷، آیه۱۴.
- ↑ حدید/سوره۵۷، آیه۱۴.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۳۳۳.
- ↑ نساء/سوره۴، آیه۶۳.
- ↑ زحیلی، وهبه بن مصطفی؛ تفسیر المنیر، دار الفکر المعاصر، بیروت دمشق، ۱۴۱۸ه.ق، نوبت دوم، ج۵، ص۱۳۶.
- ↑ نساء/سوره۴، آیه۱۴۵.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۴، ص۱۸۰.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۴۱۲.
- ↑ ترجمه الایمان و الکفر بحارالانوار، عطاردی عزیزالله، انتشارات عطارد، تهران، ۱۳۷۸ نوبت اول، ج۲، ص۴۲۲.