نوآوری اجتماعی مفاهیم ورویکردها

از ویکی خیر
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۱۵ توسط Wikikhair (بحث | مشارکت‌ها) نوآوری اجتماعی مفاهیم ورویکردها» را محافظت کرد ([ویرایش=تنها مدیران] (بی‌پایان) [انتقال=تنها مدیران] (بی‌پایان)))
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

گفت وگو با شوآن صدر قاضی پژوهشگر تحقیقات اقتصادی اجتماعی دانشگاه سازمان ملل

[[|اصلی|چپ]]

پریسا علیویردی:نوآوری اجتماعی به ایده های جدید با راهکارهای نوینی اشاره می کند که برطرف کردن نیازهای اجتماعی یا مهار مشکلات اجتماعی را هدف گیری می کند؛ نظیر راه های جدید کاهش فقر یا تبعیض، خدمات جدید برای مراقبت از بیماران و... برای آشنایی با مفهوم نوآوری اجتماعی و رویکردهایی که برای مواجهه با مشکلات اجتماعی می توان به کار گرفت از شوان صادر قاضی کمک گرفته ایم. صدر قاضیپژوهشگر تحقیقات اقتصادی اجتماعی دانشگاه سازمان ملل است که درجه دکترایش را در مدیریت نوآوری در مناطق محروم کسبة کرده است. موضوع اصلی پژوهش او در سال های اخیر، بر مدیریت نوآوری در زمینه طراحی و مدیریت کسب وکارهای مختلف برای مناطق محروم و همچنین بازارهای نوظهور متمرکز بوده است. وی به تازگی برای انجام تحقیقات میدانی، مدتی را در چین و هند گذرانده تا با پروژه های ابتکاری کسب و کار در مناطق کم درآمد آنجا از نزديك آشنا شود. گفت وگویی با اوترتیب دادیم که بخشی از آن را در این شماره و بخش های بعدی را در شماره های پیش رو خواهید خواند.

تعریف نوآوری اجتماعی چیست و چه تفاوتی با کارآفرینی اجتماعی دارد؟

برای تعریف نوآوری اجتماعی بهتر است از تعریف نوآوری در کسب و کار شروع کنیم. در نوآوری ایده یا فرصت یا نیازی جواب داده نشده در بازار را مدنظر می گیرند و با کنار هم قرار دادن تعدادی منبع، محصول یا خدمتی را به بازار معرفی می کنند.

در واقع تفاوت اختراع و نوآوری در همین عرضه به بازار است؛ چراکه اختراع همچنان در حد نمونه باقی می ماند؛ اما نوآوری حتما به بازار عرضه می شود. معیار سنجش موفقیت نوآوری هم این است که چقدر در بازار پخش می شود و چقدر کاربر پیدا می کند.

نوآوری اجتماعی نیز با در نظر گرفتن «نیاز» آغاز می شود، اما این نیاز دیگر نیاز کسب و کار نیست، بلکه نیازی است که در فضای اجتماع وجود دارد که به آن جواب داده نشده یا به طور بهینه جواب داده نشده است.

در اینجا هم منابعی را در کنار هم قرار می دهند و محصول یا خدمتی را به جامعه هدف معرفی می کند. اما اینجا تفاوتی وجود دارد که کار در این مرحله تمام نمی شود، در واقع چند مرحله اضافی دیگر هم دارد: اول اینکه اطمینان حاصل می شود که جامعه هدف آن خدمت را پذیرا باشد؛ دوم اینکه جامعه از آن خدمت به شکل صحیح استفاده کند؛ سوم اینکه اثربخشی مثبت در آن جامعه ایجاد شود.

در واقع این سه مرحله، نوآوری اجتماعی را نسبت به نوآوری کسب وکار مشکل تر می کند. اما کارآفرینی اجتماعی چه تفاوتی دارد؟ پیش از هر چیز بگویم هنوز از دید علمی تعريف واحدی برای این مفهوم وجود ندارد؛ اما تعریف ساده اش این است که در اینجا برای فرد یا سازمان کارآفرین باید منفعتی وجود داشته باشد، مثل همان تفاوتی که خیریه با سازمان کارآفرین دارد.

دلیل اصلی اش این است که برای استمرار کار در بلندمدت منابع مالی لازم است و اگر این تأمین منابع اتفاق نیفتد کار متوقف می شود. شبیه مشکلی که برای بسیاری از خیریه ها در دنیا اتفاق افتاده است که با تمام نیت خیری که وجود داشته، به سبب تأمین نشدن منابع کار متوقف شده است. بنابراین کارآفرینی اجتماعی همان فرآیند نوآوری اجتماعی را انجام می دهد؛ اما به فکر تأمین منابع مالی نیز هست تا در بلندمدت از لحاظ مالی پایدار باشد.

کلیدواژه های دیگری هم در این فضا مطرح است؛ مثل بازاریابی اجتماعی و سازمان اجتماعی در این خصوص هم لطفا توضیح بفرمایید

سازمان اجتماعی، سازمانی است که این نوآوری یا خدمت را ارائه می دهد. بازاریابی اجتماعی هم همان مرحله اولی است که بعد از نوآوری اتفاق می افتد. محصولی عرضه می شود که در ابتدا نیازش در بازار وجود ندارد.

در بازاریابی اجتماعی جامعه هدف را طوری تشویق می کنند تا از نوآوری ارائه شده استفاده کنند. ممکن است نیاز وجود داشته باشد؛ به عنوان مثال، نیاز به آب آشامیدنی سالم یا نیاز به سیستم آموزش درست، یا نیاز به بهداشت مادر و کودک؛ اما با وجود این نیاز ممکن است در آن جامعه هدف «خواسته استفاده از آن خدمت وجود نداشته باشد؛ در نتیجه پذیرای آن نوآوری نخواهند بود. در بازاریابی اجتماعی کاری میکنند تا خواسته هم ایجاد شود .

کدام یک از این دو موضوع «نیاز جامعه» یا «خواسته جامعه»، در بحث نوآوری اجتماعی در اولویت است ، در واقع اگر بخواهیم نوآوری ای به جامعه عرضه کنیم، باید به کدام یک بیشتر توجه کنیم؟

بستگی دارد. این را در یک مثال توضیح می دهم. در هند از افرادی که پول های خرد اعتباری» دریافت می کردند، نظرسنجی کردند که پول دریافتی خود را صرف چه کاری می کنند.

بیشترین پاسخ تهيه کمد، تلویزیون و طلا بود و کمترین پاسخ دریافت سرویس بهداشتی یا دریافت سیستم آب آشامیدنی سالم تر. شاید از دید ما دریافت سرویس بهداشتی و آب آشامیدنی سالم تر مهم تر باشد؛ اما از دید آن مردم کالاهای مصرفی اولویت داشتند. در اینجا اگر فقط به خواسته توجه کنیم، باید کالاهای مصرفی را تأمین کنیم، کما اینکه بعضی از خیریه ها نیز در همین حد کار انجام می دهند. اما کار درست این است که بررسی شود چرا چنین خواسته هایی در جامعه هدف وجود دارد؛ برای نمونه چرا سکه طلا می خواهند؟ بعد از بررسی متوجه شدند که در اوضاع اقتصادی هند، در یک روستا که بانک به این افراد اعتبار نمی دهد و قیمت ارز و پول ملی نیز ثابت نیست و سرمایه گذاری دیگری هم پیش رو ندارند، در چنین شرایطی گرفتن طلا از قضا زیاد هم غیرمنطقی نیست.

حال با این دانش که می دانیم این افراد، با این دلایل این خواسته ها را دارند، بررسی می کنیم که چطور می شود به این خواسته ها پاسخ داد؛ یعنی تناظری بین خواسته ها و نیازهایی که تشخیص داده ایم برقرار میکنیم یا آنها را اولویت بندی می کنیم.

گاهی هم در جامعه ای نیاز هست؛ اما خواسته اش نیست؛ مثل مرگ و میر کودکان یا بهداشت مادران. در جایی که برای نیازی ضروری درخواست عمومی وجود ندارد، باید از طریق بازاریابی اجتماعی و ارائه خدمات نوآورانه آن خواست را ایجاد کرد و به آن پاسخ داد.

آیا برداشت درستی به مقوله نوآوری اجتماعی در دنیا به خصوص در ایران وجود دارد؟

کئی موضوعاتی که پسوند اجتماعی دارند، به صورت سنتی کارهایی بودند که دولت ها متولی انجام آن بوده اند و همیشه هم دولت ها بدترین بستر برای نوآوری هستند. دولت های جهان پرونده شایانی در خصوص نوآوری ندارند، شاید تنها نمونه موفق دولت فنلاند باشد.

به هر حال شنونده از لحاظ ذهنی تعارضی حس می کند؛ چون کار اجتماعی کاری است که بیشتر دولت ها انجام می دهند و نوآوری کاری است که هماره شرکت های خصوصی انجام میدهند. ضمن اینکه باید به مخاطب حق داد؛ چراکه تا به حال نمونه های مثبتی از همبستگی این دو مفهوم معرفی نشده است.

فرایند ایجاد نوآوری اجتماعی چیست ؟ آیا باید منتظر فرد یا گروهی خلاق با ایده ای نوآورانه بمانیم یامی توان سازوکار قالبی برای آن تعیین کرد که حین آن فرایند، خودبه خود نوآوری ایجاد شود؟

اگر موضوع فقط اختراع باشد، بله روش هایی هست که منجر به اختراع خواهد شد. ولی اگر موضوع، عرضه به بازار یا جامعه هدف باشد، اصلا حالت خطی ندارد.

شاید در دهه هشتاد میلادی گفته می شد که اگر این کارها را انجام دهید، منجر به نوآوری می شود؛ اما در حال حاضر می گویند نوآوری سیستم است و اگر اجزای آن سیستم ایجاد نشود یا ضعیف باشند، ممکن است محصول یا خدمت ایجاد می شود؛ ولی همواره از طرف جامعه هدف پذیرفته نخواهد شد.

در نوآوری اجتماعی هم مانند نوآوری در کسب و کار این گونه است که ممکن است کاری ایده مناسب و نیت خیرخواهانه ای پشتش باشد اما هماره پذیرفته نمی شود. زمانی که محصول یا خدمت وارد جامعه می شود، کنشگرانی وجود دارند که ممکن است مانع اجرای آن شوند.

هنر سازمان نوآور این است که چگونه این کنشگران را مدیریت کند تا محصول یا خدمتش پذیرفته شود. مثالی از هند در این خصوص هست.

زمانی سازمان بهداشت جهانی متوجه شد که مردم هند وقتی بیمار می شوند، سراغ رمال می روند و به پزشک مراجعه نمی کنند. در صورتی که در بسیاری از روستاها کلینیک بهداشتی بود؛ ولی مردم به آنها مراجعه نمی کردند. هرکاری هم که انجام می شد، نمی توانست مردم را از مراجعه به رمالها منصرف کند. در اینجا سازمان بهداشت جهانی متوجه شدند که نمی توانند به سادگی این کنشگران را از سیستم حذف کنند؛ بنابراین تصمیم گرفتند تا نقشی برای این کنشگران در این سیستم ایجاد کنند. به این شکل که با رمالها مذاکره کردند که در صورت مراجعه بیمار بدحال یا با شرایط خاص بعد از نوشتن دعا و تجویزهای خودش او را به درمانگاه | بفرستد یا دارویی که از پیش به او داده شده را به بیمار عرضه کند؛ بنابراین از این طریق، یعنی بازی دادن این بازیگران در سیستم، توانستند این موضوع را مدیریت کنند.

از شکل گیری سیستم صحبت کردید، آیا این شکل گیری سازوکار خاصی دارد؟می خواهم بدانم ما در نهایت به قالبی مشخص می رسیم یا خیر؟

در این خصوص مطالعاتی انجام شده است و قالب هایی وجود دارد. مفهومی وجود دارد که در انگلیسی به آن diffusionofinnovation می گویند به معنای «انتشار نوآوری».

ذیل این مفهوم بررسی می کنند چگونه برخی از اختراعها تبدیل به نوآوری می شوند و جامعه آنها را می پذیرد و چگونه برای برخی این اتفاق نمی افتد، شاید معادل مناسب برای آن در فارسی واژه «ترویج» باشد.

در این مفهوم بررسی می شود که افراد جامعه در مواجهه با نوآوری چند دسته هستند و با هر دسته چطور می توان برخورد کرد. یکی از اشتباهات این است که جامعه را یکدست در نظر بگیریم، در صورتی که برخی از افراد سریع نوآوری ها و روش های جدید را می پذیرند و برخی دیرتر. به هر حال افراد جامعه باید دسته بندی شوند و برای هر دسته متناسب با ویژگی هایش باید برخورد شود.

اصلی