نگاهی به وقف کتاب در اسلام و ایران و تاثیر آن بر حفظ نسخه های خطی و تقویت فرهنگ اهداء کتاب: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو
 
(۱۲ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
 +
<div style="text-align:justify;font-family:B Nazanin;font-size:20px">
 +
 
==چکيده==
 
==چکيده==
يکي از دلايل شکوفايي فرهنگ و تمدن اسلامي تجلي روحيه احسان و نيکوکاري، نوع دوستي و خيرخواهي در قالب سنت حسنه وقف و انجام امور خيريه و عام المنفعه است.
+
یکی از دلایل شکوفایی [[فرهنگ و تمدن اسلامی]] تجلی روحیه [[احسان]] و نیکوکاری، [[نوعدوستی]] و خیرخواهی در قالب سنت حسنه [[وقف]] و انجام امور خیریه و عام المنفعه است.
وقف کتاب از همان آغاز صدر اسلام به عنوان يک عمل خير و سنّت نيکو و پسنديده در شماره صدقه جاريه و باقيات الصالحات به حساب مي‌آمده است و پاداش و اجر فراوان اخروي و شهرت و نام نيک و جاودانگي ياد و خاطره واقف را به همراه داشته است.
 
وقف کتاب شايد رايج‌ترين نوع وقف در ميان مسلمانان بوده است. از وقفنامه هاي مربوط به کتاب آگاهيهاي تاريخي بسياري استفاده مي‌شود و نشر آن‌ها زواياي تاريخي بسياري را روشن خواهد کرد. علاوه بر اين که، اين کار در تاريخ اسلام، سهم عمده اي در پيدايش کتابخانه هاي گوناگون داشت، بيشتر کتابهاي خطي اسلامي موجود در کتابخانه هاي جهان، نتيجه همين عمل خداپسندانه بوده است
 
در اين نوشتار به تاريخچه وقف کتاب در جهان اسلام، آراء فقهاي اسلام در مورد وقف مصاحف و کتب، انگيزه هاي وقف کتاب، انواع وقف کتاب به همراه نمونه‌هايي از وقف کتاب به کتابخانه‌ها، همچنين به نقش وقف در حفظ کتابهاي خطي و تأثير وقف بر اهدا کتاب مي‌پردازيم.
 
  
واژگان کليدي
+
[[وقف]] کتاب از همان آغاز صدر [[اسلام]] به عنوان یک عمل خیر و سنّت نیکو و پسندیده در شماره [[صدقه جاریه]] و [[باقیات الصالحات]] به حساب می‌آمده است و پاداش و اجر فراوان اخروی و شهرت و نام نیک و جاودانگی یاد و خاطره واقف را به همراه داشته است.
وقف کتاب در اسلام و ايران، حفظ نسخه هاي خطي، انگيزه هاي وقف کتاب، انواع وقف کتاب، فرهنگ اهدا کتاب
+
[[وقف]] کتاب شاید رایج‌ترین نوع [[وقف]] در میان مسلمانان بوده است. از وقفنامه های مربوط به کتاب آگاهی های تاریخی بسیاری استفاده می‌شود و نشر آن‌ها زوایای تاریخی بسیاری را روشن خواهد کرد. علاوه بر این که، این کار در تاریخ [[اسلام]]، سهم عمده ای در پیدایش کتابخانه های گوناگون داشت، بیشتر کتاب های خطی اسلامی موجود در کتابخانه های جهان، نتیجه همین عمل خداپسندانه بوده است.
 +
در این نوشتار به تاریخچه [[وقف]] کتاب در جهان [[اسلام]]، آراء فقهای اسلام در مورد [[وقف]] مصاحف و کتب، انگیزه های [[وقف]] کتاب، انواع [[وقف]] کتاب به همراه نمونه‌هایی از [[وقف]] کتاب به کتابخانه‌ها، همچنین به نقش وقف در حفظ کتاب های خطی و تأثیر [[وقف]] بر اهدا کتاب می‌پردازیم.
  
 
==مقدمه==
 
==مقدمه==
جوامع امروزي علي رغم تمام تلاشهاي انجام شده در جهت تامين رفاه مردم دچار مشکلات فراواني در ابعاد گوناگون زندگي هستند. آلودگي‌هاي زيست محيطي، بزهکاري هاي اجتماعي، اختلافات خانوادگي ناشي از فقر، عقب ماندگي علمي و آموزشي و ناديده گرفتن حقوق زنان و کودکان، تجاوز به حقوق فردي و اجتماعي مردم و تلاش براي تقديس خشونت و برافروختن جنگهاي خانمان سوز، بيماري‌هاي مزمني هستند که بشريت را به رنج و زحمت انداخته‌اند. قوانين موجود و منابع و اعتبارات مالي دولتي براي علاج اين بيماري‌ها و مبارزه با اين ناهنجاريها به هيچ وجه کافي به نظر نمي ر سد. همدلي ملت‌ها و دولت‌ها و حاکميت يک اراده پولادين ملي بر پايه معتقدات ديني مي‌تواند نابساماني‌ها را از بين برده و بستري مناسب و فضايي آرام براي يک زندگي انساني که در آن حرمت انسان‌ها نگه داشته شود، فراهم کند.[1] .
+
جوامع امروزی علی رغم تمام تلاش های انجام شده در جهت تامین رفاه مردم دچار مشکلات فراوانی در ابعاد گوناگون زندگی هستند. آلودگی‌های زیست محیطی، بزه کاری های اجتماعی، اختلافات خانوادگی ناشی از [[فقر]]، عقب ماندگی علمی و آموزشی و نادیده گرفتن حقوق زنان و کودکان، تجاوز به حقوق فردی و اجتماعی مردم و تلاش برای تقدیس خشونت و برافروختن جنگ های خانمان سوز، بیماری‌های مزمنی هستند که بشریت را به رنج و زحمت انداخته‌اند. قوانین موجود و منابع و اعتبارات مالی دولتی برای علاج این بیماری‌ها و مبارزه با این ناهنجاری ها به هیچ وجه کافی به نظر نمی ر سد. همدلی ملت‌ها و دولت‌ها و حاکمیت یک اراده پولادین ملی بر پایه معتقدات دینی می‌تواند نابسامانی‌ها را از بین برده و بستری مناسب و فضایی آرام برای یک زندگی انسانی که در آن حرمت [[انسان‌]]ها نگه داشته شود، فراهم کند.
اکنون که نقش سازمانهاي غيردولتي و تشکلهاي داوطلب مردمي در حل مشکلات اقتصادي و اجتماعي جامعه مورد توجه صاحبنظران و دولت‌ها قرار گرفته است، شناخت و احياي مجدد فرهنگ تمدن اسلامي و عناصر و عوامل تشکيل دهنده آن در وضعيت کنوني مسلمانان از اهميت ويژه اي برخوردار است. يکي از دلايل شکوفايي فرهنگ و تمدن اسلامي تجلي روحيه احسان و نيکوکاري، نوع دوستي و تعاون، يارگيري و خيرخواهي در قالب سنت حسنه وقف و انجام امور خيريه و عام المنفعه است. نهاد غيردولتي وقف از نظر اجتماعي يکي از شاخص‌هاي توسعه، پيشرفت و رفاه جامعه است؛ زيرا طبق اصول و موازيني که براي موقوفات در نظر گرفته شده ثروتهاي جامعه از طبقه اي به طبقات ديگر انتقال پيدا مي‌کند. با وقف از حالت مالکيت خصوصي به مالکيت عمومي تبديل مي‌گردد و از بهره و منافع موقوفات زمينه هاي ترويج فرهنگ و معارف اسلامي، توسعه علم و دانش و بهداشت و تامين اجتماعي و رفاه عموم مردم به ويژه محرومين فراهم مي‌گردد و با عنايت به تنوع مصارف موقوفات تقريباً مي‌توان گفت تمام نيازهاي روز جامعه مي‌تواند از طريق اين تشکل مردمي و ديني تا حد زيادي برطرف گردد.[2] .
+
<ref>
در طول تاريخ، اوقاف نقش مهمي در حيات جوامع اسلامي در امور خيريه و در عرصه بهداشتي و درماني، فرهنگي و پشتيباني جبهه و جنگ داشته است.[3] .
+
نظام زاده،1381،ص10.
وقف کتاب شايد رايج‌ترين نوع وقف در ميان مسلمانان بوده است. از وقفنامه هاي مربوط به کتاب آگاهيهاي تاريخي بسياري استفاده مي‌شود و نشر آن‌ها زواياي تاريخي بسياري را روشن خواهد کرد.
+
</ref>
وقفنامه ربع رشيدي (بزرگ‌ترين وقفنامه جهان اسلام) به قلم خواجه رشيد الدين فضل الله وزير دانشمند دربار ايلخانان نشانگر نقش وقف در ايران و جهان اسلام است.[4] .
+
اکنون که نقش سازمان های غیردولتی و تشکل های داوطلب مردمی در حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی جامعه مورد توجه صاحب نظران و دولت‌ها قرار گرفته است، شناخت و احیای مجدد فرهنگ تمدن اسلامی و عناصر و عوامل تشکیل دهنده آن در وضعیت کنونی مسلمانان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یکی از دلایل شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی تجلی روحیه [[احسان]] و نیکوکاری، [[نوع دوستی]] و [[تعاون]]، یارگیری و خیرخواهی در قالب سنت حسنه [[وقف]] و انجام امور خیریه و عام المنفعه است. نهاد غیردولتی [[وقف]] از نظر اجتماعی یکی از شاخص‌های توسعه، پیشرفت و رفاه جامعه است؛ زیرا طبق اصول و موازینی که برای موقوفات در نظر گرفته شده ثروت های جامعه از طبقه ای به طبقات دیگر انتقال پیدا می‌کند. با [[وقف]] از حالت مالکیت خصوصی به مالکیت عمومی تبدیل می‌گردد و از بهره و منافع موقوفات زمینه های ترویج فرهنگ و معارف اسلامی، توسعه علم و دانش و بهداشت و تامین اجتماعی و رفاه عموم مردم به ویژه محرومین فراهم می‌گردد و با عنایت به تنوع مصارف موقوفات تقریباً می‌توان گفت تمام نیازهای روز جامعه می‌تواند از طریق این تشکل مردمی و دینی تا حد زیادی برطرف گردد.
 +
<ref>
 +
همان،ص5.
 +
</ref>
 +
در طول تاریخ، اوقاف نقش مهمی در حیات جوامع اسلامی در امور خیریه و در عرصه بهداشتی و درمانی، فرهنگی و پشتیبانی جبهه و جنگ داشته است.
 +
<ref>
 +
الدوری،1385،ص6.
 +
</ref>
 +
[[وقف]] کتاب شاید رایج‌ترین نوع [[وقف]] در میان مسلمانان بوده است. از [[وقفنامه]] های مربوط به کتاب آگاهی های تاریخی بسیاری استفاده می‌شود و نشر آن‌ها زوایای تاریخی بسیاری را روشن خواهد کرد.
 +
 
 +
[[وقفنامه ربع رشیدی]] (بزرگ‌ترین وقفنامه جهان اسلام) به قلم [[خواجه رشید الدین فضل الله وزیر]] دانشمند دربار ایلخانان نشانگر نقش [[وقف]] در [[ایران]] و جهان [[اسلام]] است.
 +
<ref>
 +
روزنامه ایران زمین،24 آبان84،ص20،مقاله احیای سنت اهدای کتاب در تبریز
 +
</ref>
  
 
==تاريخچه وقف کتاب در جهان اسلام==
 
==تاريخچه وقف کتاب در جهان اسلام==
وقف کتاب از همان آغاز صدر اسلام به عنوان يک عمل خير و سنّت نيکو و پسنديده در شماره صدقه جاريه و باقيات الصالحات به حساب مي‌آمده است و پاداش و اجر فراوان اخروي و شهرت و نام نيک و جاودانگي ياد و خاطره واقف را به همراه داشته است.
+
[[وقف]] کتاب از همان آغاز صدر [[اسلام]] به عنوان یک عمل [[خیر]] و سنّت نیکو و پسندیده در شماره [[صدقه جاریه]] و [[باقیات الصالحات]] به حساب می‌آمده است و پاداش و اجر فراوان اخروی و شهرت و نام نیک و جاودانگی یاد و خاطره واقف را به همراه داشته است.
در آيات و روايات فراوان و به خصوص توصيه هاي مؤکد پيامبر اسلام و پيشوايان دين هميشه مسلمانان به انجام اعمال صالحه، دادن صدقه به نيازمندان و مستمندان در راه خدا، کوشش در برطرف کردن حوائج مادي و معنوي مسلمانان و سبقت در انجام امور خير تشويق شده‌اند. به همين دليل وقف کتاب که ارتباط تنگاتنگي با نظام عمومي وقف در اسلام داشت و عملي بسيار پسنديده بود به شدّت مورد توجه عموم پيروان اسلام قرار گرفت، به صورتي که علما، دانشمندان، خلفا، سلاطين، وزرا امرا، تجّار، نيکوکاران و به ويژه مؤمنان و پارسايان و به خصوص کتاب دوستان و علاقمندان به پيشرفت علمي و فرهنگي مسلمانان در اين راه از يکديگر سبقت مي‌گرفتند و زمين‌ها، ساختمان‌ها، باغ‌ها، اثاثيه، تجهيزات و مجموعه هاي ارزشمند آثار و تأليفات علما و دانشمندان اسلامي را به کتابخانه‌ها وقف مي‌کردند تا مورد استفاده عموم مسلمانان قرار گيرد.
+
 
هر يک از پيروان اسلام که به سرنوشت علمي، فرهنگي و معنوي جامعه اسلامي علاقه داشت به اندازه استعداد و به قدر امکان خويش به اين کار که از باقيات الصالحات و سنّتهاي حسنه بود اقدام مي‌کرد و به اين عمل خير افتخار مي‌نمود و قربتهٌ الي الله و به خاطر رضاي الهي در راه حفظ آثار علما و رساندن آن به نسلهاي آينده و کمک به پيشرفت جامعه اسلامي از هيچ تلاشي مضايقه نمي‌کرد. از اين رو بسياري معتقدند که عمل وقف کتاب تنها عنصر مؤثر در تکوين و ايجاد کتابخانه هاي عمومي در تاريخ اسلام بوده است و نقشي اساسي را در اين راه ايفا کرده است. حقيقتاً مي‌توان ادعا کرد که اوقاف منبع اصلي تغذيه و غناي کتابخانه هاي عمومي و بزرگ جهان اسلام بوده است و اين مسأله بيشتر مرهون واقفان کتابخانه‌ها و پس از آن ساير افراد خيّري بوده است که به تحوّل و پيشرفت کتابخانه هاي عمومي اهتمام فراوان داشته‌اند.[1] .
+
در آیات و روایات فراوان و به خصوص توصیه های مؤکد [[پیامبر اسلام]] و پیشوایان دین همیشه مسلمانان به انجام اعمال صالحه، دادن [[صدقه]] به نیازمندان و مستمندان در راه ]]خدا]]، کوشش در برطرف کردن حوائج مادی و معنوی مسلمانان و سبقت در انجام امور خیر تشویق شده‌اند. به همین دلیل [[وقف]] کتاب که ارتباط تنگاتنگی با نظام عمومی [[وقف]] در [[اسلام]] داشت و عملی بسیار پسندیده بود به شدّت مورد توجه عموم پیروان [[اسلام]] قرار گرفت، به صورتی که علما، دانشمندان، خلفا، سلاطین، وزرا امرا، تجّار، نیکوکاران و به ویژه مؤمنان و پارسایان و به خصوص کتاب دوستان و علاقمندان به پیشرفت علمی و فرهنگی مسلمانان در این راه از یکدیگر سبقت می‌گرفتند و زمین‌ها، ساختمان‌ها، باغ‌ها، اثاثیه، تجهیزات و مجموعه های ارزشمند آثار و تألیفات علما و دانشمندان اسلامی را به کتابخانه‌ها [[وقف]] می‌کردند تا مورد استفاده عموم مسلمانان قرار گیرد.
يحيي محمود ساعاتي (البته نه به طور خيلي مطمئن) نقل کرده است که: نخستين کتاب‌هاي وقفي را مي‌توان در کتابخانه عبدالحکم جحمي که وي آن را در قرن اول هجري در مکه مکرمه تأسيس نموده، جست و جو کرد.[2] .
+
 
وقف مصاحف براي عموم مسلمانان، از نخستين قدمهايي است که در راه وقف کتاب و تشکيل کتابخانه برداشته شده است. مورخان اسلامي تصريح کرده‌اند که خليفه سوّم، عثمان بن عفّان، پس از همگون ساختن رسم الخط مصاحف در سال 30 هجري چهار يا شش نسخه از قرآن را براي چهار يا شش مسجد بزرگ در سرزمينهاي اسلامي فرستاد که آن‌ها را در آن مساجد قرار دهند تا مورد استفاده مسلمانان قرار گيرد. اسحاق بن مدار ابوعمرو شيباني (متوفي 206 ق.) بيش از هشتاد نسخه از قرآن را که به خط خود نگاشته بود، يکي پس از ديگري، به مساجد کوفه سپرد. با اينکه در منابع تاريخي تصريح نکرده اند، اما گويا سپردن قرآنها به مساجد در اين دو مورد، تحت عنوان وقف، صورت گرفته است. در برخي از موارد هم صراحتاً به وقف مصاحف اشاره شده است از جمله: مفضّل بن محمد ضيّي (متوفي 208 ق.) که مصاحف مختلف را مي‌نوشت و سپس آن‌ها را به مساجد وقف مي‌کرد. و همگامي که از وي در اين مورد پرسش مي‌شود، مي‌گويد: «با اين کار، گناهاني را که با نوشتن مطالب مطايبه آميز، مرتکب شده‌ام جبران مي‌نمايم
+
هر یک از پیروان [[اسلام]] که به سرنوشت علمی، فرهنگی و معنوی جامعه اسلامی علاقه داشت به اندازه استعداد و به قدر امکان خویش به این کار که از [[باقیات الصالحات]] و سنّت های حسنه بود اقدام می‌کرد و به این عمل [[خیر]] افتخار می‌نمود و قربتهٌ الی الله و به خاطر رضای الهی در راه حفظ آثار علما و رساندن آن به نسل های آینده و کمک به پیشرفت جامعه اسلامی از هیچ تلاشی مضایقه نمی‌کرد. از این رو بسیاری معتقدند که عمل [[وقف]] کتاب تنها عنصر مؤثر در تکوین و ایجاد کتابخانه های عمومی در تاریخ [[اسلام]] بوده است و نقشی اساسی را در این راه ایفا کرده است. حقیقتاً می‌توان ادعا کرد که اوقاف منبع اصلی تغذیه و غنای کتابخانه های عمومی و بزرگ جهان [[اسلام]] بوده است و این مسأله بیشتر مرهون واقفان کتابخانه‌ها و پس از آن سایر افراد خیری بوده است که به تحوّل و پیشرفت کتابخانه های عمومی اهتمام فراوان داشته‌اند.
وقف مصاحف در زمان متوکل عباسي(متوفي247 ق.) آن چنان اهميت پيدا کرد که براي حفظ و نگهداري آن‌ها در برخي از مساجد، از جمله در مسجد عمرو، در قاهره نياز به کتابدار احساس شد و قاضي حارث بن مسکين، شخصي را به عنوان «امين» و کتابدار مصاحف وقفي تعيين و منصوب کرد. به اين ترتيب، وقف مصاحف تثبيت شد و مسلمانان در سراسر سرزمينهاي اسلامي، اقدام به عمل خير وقف مصاحف در مساجد کردند و در نتيجه زمينه تشکيل نخستين کتابخانه هاي عمومي را در مساجد پديد آوردند. از آن تاريخ به بعد اين سنت حسنه بين مسلمانان رايج گرديد و براي استفاده نمازگزاران و کساني که در مساجد بيتوته مي‌کردند و به نيايش و يا به آموختن مسائل اسلامي مي‌پرداختند، قرآن‌ها و تفاسير را وقف بر مساجد مي‌ساختند. از اين رو به عقيده بسياري از اهل فن، کتابخانه هاي مساجد اسلامي، در حقيقت نخستين کتابخانه هاي عمومي جهان اسلام به شمار مي‌روند. پيدايش اين نوع کتابخانه‌ها در مساجد، از نياز آموزشي و تربيتي مسلمانان سرچشمه مي‌گرفت و مسلمانان زماني شروع به تأسيس آن‌ها نمودند که مساجد به عنوان پايگاههاي تعليم و تربيت مورد استفاده قرار مي‌گرفتند و طبيعي است که هيچ آموزشي بدون کتاب نمي‌توانست صورت پذيرد.[3] .
+
<ref>
اولين نسخه نفيس و منحصر به فرد خطي، قرآن وقفي علي بن سيمجور است که در سال 383 هجري قمري به کتابخانه مبارکه آستان قدس وقف گرديده است. درباره واقفين قرآن بر آستان حضرت رضا (عليه السلام)، مرحوم تقي بينش در مقدمه فرهنگ لغات قرآن مي‌نويسد: «وقف قرآن بر مزارها و بقاع متبرکه از روزگار قديم، حکم سنتي مقدس را داشته و به قصد قربت و ثواب صورت مي‌گرفته است. واقفين قرآن از هر طبقه و صنفي که بودند مي‌خواستند با تقديم نسخه اي که اغلب به ارث در خاندان آن‌ها دست بدست مي‌گشته و با صرف هزينه بسيار که لازمه تهيه نسخه هاي خطي در روزگار قديم بوده است، تهيه مي‌شد، در ثوابي که از خواندن قرآن نصيب آيندگان مي‌شده است، شريک و سهيم باشند و از اين راه به آرامش ابدي و آسايش روحي بيشتري برسند و گاهي هم بدين وسيله سيئات اعمال گذشته خود را جبران کنند».[4] .
+
رفیعی،1373،ص105-106.
 +
</ref>
 +
[[یحیی محمود ساعاتی]] (البته نه به طور خیلی مطمئن) نقل کرده است که: نخستین کتاب‌های وقفی را می‌توان در کتابخانه [[عبدالحکم جحمی]] که وی آن را در قرن اول هجری در [[مکه مکرمه]] تأسیس نموده، جست و جو کرد.
 +
<ref>
 +
وقف در فقه اسلامی و نقش آن در شکوفایی اقتصاد اسلامی،ص428.
 +
</ref>
 +
[[وقف ]]مصاحف برای عموم مسلمانان، از نخستین قدم هایی است که در راه [[وقف]] کتاب و تشکیل کتابخانه برداشته شده است. مورخان اسلامی تصریح کرده‌اند که خلیفه سوّم، عثمان بن عفّان، پس از همگون ساختن رسم الخط مصاحف در سال 30 هجری چهار یا شش نسخه از[[ قرآن]] را برای چهار یا شش مسجد بزرگ در سرزمین های اسلامی فرستاد که آن‌ها را در آن مساجد قرار دهند تا مورد استفاده مسلمانان قرار گیرد. [[اسحاق بن مدار ابوعمرو شیبانی]] (متوفی 206 ق.) بیش از هشتاد نسخه از [[قرآن]] را که به خط خود نگاشته بود، یکی پس از دیگری، به مساجد کوفه سپرد. با اینکه در منابع تاریخی تصریح نکرده اند، اما گویا سپردن [[قرآن]] ها به مساجد در این دو مورد، تحت عنوان [[وقف]]، صورت گرفته است. در برخی از موارد هم صراحتاً به [[وقف]] مصاحف اشاره شده است از جمله: [[مفضّل بن محمد ضیی]] (متوفی 208 ق.) که مصاحف مختلف را می‌نوشت و سپس آن‌ها را به مساجد وقف می‌کرد. و همگامی که از وی در این مورد پرسش می‌شود، می‌گوید: «با این کار، گناهانی را که با نوشتن مطالب مطایبه آمیز، مرتکب شده‌ام جبران می‌نمایم
 +
 
 +
[[وقف]] مصاحف در زمان [[متوکل عباسی]](متوفی247 ق.) آن چنان اهمیت پیدا کرد که برای حفظ و نگهداری آن‌ها در برخی از مساجد، از جمله در مسجد عمرو، در [[قاهره]] نیاز به کتابدار احساس شد و قاضی [[حارث بن مسکین]]، شخصی را به عنوان «امین» و کتابدار مصاحف وقفی تعیین و منصوب کرد. به این ترتیب، [[وقف]] مصاحف تثبیت شد و مسلمانان در سراسر سرزمین های اسلامی، اقدام به عمل خیر [[وقف]] مصاحف در مساجد کردند و در نتیجه زمینه تشکیل نخستین کتابخانه های عمومی را در مساجد پدید آوردند. از آن تاریخ به بعد این سنت حسنه بین مسلمانان رایج گردید و برای استفاده نمازگزاران و کسانی که در مساجد بیتوته می‌کردند و به نیایش و یا به آموختن مسائل اسلامی می‌پرداختند، [[قرآن‌]]ها و تفاسیر را [[وقف]] بر مساجد می‌ساختند. از این رو به عقیده بسیاری از اهل فن، کتابخانه های مساجد اسلامی، در حقیقت نخستین کتابخانه های عمومی جهان [[اسلام]] به شمار می‌روند. پیدایش این نوع کتابخانه‌ها در مساجد، از نیاز آموزشی و تربیتی مسلمانان سرچشمه می‌گرفت و مسلمانان زمانی شروع به تأسیس آن‌ها نمودند که مساجد به عنوان پایگاه های تعلیم و تربیت مورد استفاده قرار می‌گرفتند و طبیعی است که هیچ آموزشی بدون کتاب نمی‌توانست صورت پذیرد.
 +
<ref>
 +
رفیعی،1373،ص105-106.
 +
</ref>
 +
اولین نسخه نفیس و منحصر به فرد خطی، [[قرآن]] وقفی علی بن سیمجور است که در سال 383 هجری قمری به کتابخانه مبارکه [[آستان قدس]] [[وقف]] گردیده است. درباره واقفین [[قرآن]] بر آستان حضرت رضا (علیه السلام)، مرحوم تقی بینش در مقدمه فرهنگ لغات قرآن می‌نویسد: «[[وقف قرآن]] بر مزارها و بقاع متبرکه از روزگار قدیم، حکم سنتی مقدس را داشته و به قصد قربت و ثواب صورت می‌گرفته است. واقفین [[قرآن]] از هر طبقه و صنفی که بودند می‌خواستند با تقدیم نسخه ای که اغلب به [[ارث]] در خاندان آن‌ها دست بدست می‌گشته و با صرف هزینه بسیار که لازمه تهیه نسخه های خطی در روزگار قدیم بوده است، تهیه می‌شد، در ثوابی که از خواندن [[قرآن]] نصیب آیندگان می‌شده است، شریک و سهیم باشند و از این راه به آرامش ابدی و آسایش روحی بیشتری برسند و گاهی هم بدین وسیله سیئات اعمال گذشته خود را جبران کنند».
 +
<ref>
 +
واقفین عمده کتاب به کتابخانه های آستان قدس رضوی،ص8.
 +
</ref>
  
 
==آراء فقهاي اسلام در مورد وقف مصاحف و کتب==
 
==آراء فقهاي اسلام در مورد وقف مصاحف و کتب==
بدون ترديد کتاب و کتابخانه از عوامل اصلي نهضت فرهنگي و گسترش تعاليم و معارف اسلامي بوده و هست و غالباً کتابخانه‌هايي که در گذشته تأسيس مي‌شد از راه وقف بوده است فلذا تأثير وقف بر کتاب و کتابخانه امري واضح و مبرهن است.[1] .
+
بدون تردید کتاب و کتابخانه از عوامل اصلی نهضت فرهنگی و گسترش تعالیم و معارف اسلامی بوده و هست و غالباً کتابخانه‌هایی که در گذشته تأسیس می‌شد از راه [[وقف]] بوده است فلذا تأثیر [[وقف]] بر کتاب و کتابخانه امری واضح و مبرهن است.
برخي از فقها و علماي اسلامي وقف مصاحف و کتب را در آغاز به آساني نمي‌پذيرفتند و معتقد بودند که اين مسأله با شرايط و مقررات وقف سازگار نيست. به نظر آنان وقف کتاب با اصل دائمي بودن استفاده از اموال وقفي مخالفت دارد، چون کتابها به دلايلي مانند: گم شدن، پاره شدن و خراب شدن هميشه در معرض تلف و نابودي هستند، از اين رو وقف آن‌ها قابل اجرا نيست. اين نظريه که مبتني بر آراي ابوحنيفه است بر رأي ديگري از او استوار شده است که وقف اموال منقول را مجاز نمي‌دانست.
+
<ref>
حسن بن زياد (متوفي204 ق.) به نقل از ابوحنيفه نوشته است که: قرآن‌ها (مصاحف) را مي‌توان براي ابد جهت استفاده ساکنان اماکن مذهبي مکه و يا جاهاي ديگر و يا براي مسافران و فقرا وقف نمود اما اگر روزي واقف خواست، مي‌تواند وقف خود را پس بگيرد، و وارثان او نيز مي‌توانند همين کار را انجام دهند. بنابراين نظريه، مصاحف را مي‌توان وقف نمود، اما نه براي هميشه و تا ابد، زيرا اين کار کاملاً به نظر و تمايل واقف و ورّاث او بستگي دارد. البته اين نظريه ابوحنيفه مربوط است به دوراني که هنوز کتابخانه هاي عمومي به معناي واقعي کلمه شکل نگرفته و به وجود نيامده بودند و فقط چند قرآن وقفي آن هم به صورت پراکنده وجود داشت.
+
وقف در فقه اسلامی و نقش آن در شکوفایی اقتصاد اسلامی،ص427.
فقهاي ساير مذاهب اسلامي مانند مالک بن انس (متوفي 179 ق.)، محمد بن ادريس شافعي(متوفي 204 ق.) و احمد بن حنبل (متوفي241 ق.) وقف کليه اشياء قابل استفاده و غيرمصرفي را که فروش آن‌ها اجازه داده شد و کتاب نيز جزء آن‌ها است، جايز شمردند.
+
</ref>
در مذهب تشيع، وقف مصاحف و کتب از همان آغاز جايز شمرده شد، زيرا اصل و معناي «تحبيس الاصل و تسبيل المنفعه» در آن جاري و محقق است.[2] .
+
برخی از فقها و علمای اسلامی وقف مصاحف و کتب را در آغاز به آسانی نمی‌پذیرفتند و معتقد بودند که این مسأله با شرایط و مقررات [[وقف]] سازگار نیست. به نظر آنان [[وقف]] کتاب با اصل دائمی بودن استفاده از اموال وقفی مخالفت دارد، چون کتاب ها به دلایلی مانند: گم شدن، پاره شدن و خراب شدن همیشه در معرض تلف و نابودی هستند، از این رو [[وقف]] آن‌ها قابل اجرا نیست. این نظریه که مبتنی بر آرای [[ابوحنیفه]] است بر رأی دیگری از او استوار شده است که [[وقف]] اموال منقول را مجاز نمی‌دانست.
يحيي محمود ساعاتي از عبدالله جبوري نقل کرده است که علاقه علماي اسلام به فراگيري علم، موجب شد تا آن دسته از فقها که وقف اشياي منقول را جايز نمي‌دانستند، وقف کتاب را از اين اصل کلي استثنا کنند.[3] .
+
[[حسن بن زیاد]] (متوفی204 ق.) به نقل از [[ابوحنیفه]] نوشته است که: [[قرآن‌]]ها (مصاحف) را می‌توان برای ابد جهت استفاده ساکنان [[اماکن مذهبی]] [[مکه]] و یا جاهای دیگر و یا برای مسافران و فقرا [[وقف]] نمود اما اگر روزی واقف خواست، می‌تواند [[وقف]] خود را پس بگیرد، و وارثان او نیز می‌توانند همین کار را انجام دهند. بنابراین نظریه، مصاحف را می‌توان [[وقف]] نمود، اما نه برای همیشه و تا ابد، زیرا این کار کاملاً به نظر و تمایل [[واقف]] و ورّاث او بستگی دارد. البته این نظریه [[ابوحنیفه]] مربوط است به دورانی که هنوز کتابخانه های عمومی به معنای واقعی کلمه شکل نگرفته و به وجود نیامده بودند و فقط چند [[قرآن]] وقفی آن هم به صورت پراکنده وجود داشت.
 
+
فقهای سایر مذاهب اسلامی مانند [[مالک بن انس]] (متوفی 179 ق.)، [[محمد بن ادریس شافعی]](متوفی 204 ق.) و [[احمد بن حنبل]] (متوفی241 ق.) [[وقف]] کلیه اشیاء قابل استفاده و غیرمصرفی را که فروش آن‌ها اجازه داده شد و کتاب نیز جزء آن‌ها است، جایز شمردند.
 +
در مذهب تشیع، [[وقف]] مصاحف و کتب از همان آغاز جایز شمرده شد، زیرا اصل و معنای «تحبیس الاصل و تسبیل المنفعه» در آن جاری و محقق است.
 +
<ref>
 +
رفیعی،1373،ص106.  
 +
</ref>
 +
یحیی محمود ساعاتی از عبدالله جبوری نقل کرده است که علاقه علمای [[اسلام]] به فراگیری علم، موجب شد تا آن دسته از فقها که وقف اشیای منقول را جایز نمی‌دانستند، [[وقف]] کتاب را از این اصل کلی استثنا کنند.
 +
<ref>
 +
وقف در فقه اسلامی و نقش آن در شکوفایی اقتصاد اسلامی،ص427.
 +
</ref>
 
==انگيزه هاي وقف کتاب==
 
==انگيزه هاي وقف کتاب==
وقف به عنوان صدقه جاريه، در مفهوم عام خود، ريشه در اعماق تاريخ دارد و ميان تمامي ملت‌ها و اديان و مذاهب، ساري و جاري بوده است.[1] .
+
[[وقف]] به عنوان [[صدقه جاریه]]، در مفهوم عام خود، ریشه در اعماق تاریخ دارد و میان تمامی ملت‌ها و ادیان و مذاهب، ساری و جاری بوده است.
هرچند در قرآن کريم آيه‏اي خاص درباره‏ي وقف نيامده است ولي مي‏توان وقف را يکي از مصاديق بارز خير و عمل صالح دانست که مبني بر قرآن و تبعيت از پيامبر اکرم (صلّي الله عليه و آله) و ائمه معصومين(عليهم السلام) است، از اين رو موقوفات در جامعه‏ي اسلامي به صورت بسيار متنوعي ديده مي‏شود.[2] .
+
<ref>
وقف کتاب، به عنوان يک امر خير، در بردارنده اجر و پاداش اخروي است که براي امور خيريه مذهبي به کار مي‌رود. به اين ترتيب انجام اين کار به نام و براي سعادت اخروي شخص ديگري هم ممکن است.[3] .
+
رفیعی،1373،ص104.  
العش[4]  معتقد است وقف تنها عنصر حقوقي و معمولي است که در تأسيس کتابخانه هاي عمومي عربي نقش اساسي داشته و خدمات مربوط به کتاب را در آن‌ها تداوم بخشيده است. در ادامه بحث به نمونه هاي از انگيزه هاي وقف کتاب اشاره مي‌کنيم.
+
</ref>
الناصر خليفه عبّاسي، ضمن چندين امر خير، پانصد جلد کتاب را در سال 615 ه. / 1218م. به ياد و براي آمرزش روح موليِ (بنده آزاد شده) خود، ابواليمن نجّاح بن عبدالله حبشي، نجم الدين، وقف کرد.[5]  معمول چنين است که واقف از استفاده کنندگان از وقف، براي آمرزش روح خود، پاداشي معنوي نيز طلب کند. به عنوان مثال ابن البُزُري شرط کرده است که هر امانت گيرنده کتاب، يک بار سوره نخست قرآن و سه بار نيز سوره اخلاص را قرائت کرده و ثواب آن را نثار روح واقف و والدين او کند. امّا محمّدبن قيوام حنفي (متوفّي در حدود سال 838 ه / 1434م)، از استفاده کننده کتابهاي وقفي خود خواسته است که «براي واقف، والدين او و نيز براي همه مسلمانان [از خداوند] طلب بخشايش کند».[6] .
+
هرچند در [[قرآن کریم]] آیه ه‏ای خاص درباره ‏ی [[وقف]] نیامده است ولی می‏توان [[وقف]] را یکی از مصادیق بارز خیر و [[عمل صالح]] دانست که مبنی بر [[قرآن]] و تبعیت از [[پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله)]] و ائمه معصومین(علیهم السلام) است، از این رو موقوفات در جامع ا‏ی اسلامی به صورت بسیار متنوعی دیده می‏شود.
امّا علاوه بر توسّل جستن به اين پاداش‌ها از سوي افراد متّقي و پرهيزکار، نفعي عيني‌تر نيز بر وقف کتاب‌ها مترتّب است و آن ماندگار شدن خاطره واقف و ماندن نامي نيک از اوست، به طوري که در بعضي شرايط، اعمال بد او را نيز جبران مي‌کند.[7] .
+
<ref>
وقف و صدقه جاري در اسلام آن قدر مهم است که اهل بيت عصمت و طهارت در اين جهت نيز اسوه ديگران بوده و هستند و رهنمود آن ذوات قدسي در اهتمام به وقف آن است که اين صدقه جاري را همتاي مصحف علمي و ولد صالح قرار داده و آن را در رديف ميراث ماندگار و فخر آور مي‏دانند.[8] .
+
وقف نامه های قرآن و طبقات زنان واقف کتابخانه آستان قدس رضوی.  
 
+
</ref>
 +
وقف کتاب، به عنوان یک امر خیر، در بردارنده اجر و پاداش اخروی است که برای امور خیریه مذهبی به کار می‌رود. به این ترتیب انجام این کار به نام و برای سعادت اخروی شخص دیگری هم ممکن است.
 +
<ref>
 +
کتابخانه های عمومی و نیمه عمومی عربی در قرون وسطی،ص311.
 +
</ref>
 +
العش
 +
<ref>
 +
همان،ص310.
 +
</ref>
 +
معتقد است وقف تنها عنصر حقوقی و معمولی است که در تأسیس کتابخانه های عمومی عربی نقش اساسی داشته و خدمات مربوط به کتاب را در آن‌ها تداوم بخشیده است. در ادامه بحث به نمونه های از انگیزه های وقف کتاب اشاره می‌کنیم.
 +
الناصر خلیفه عبّاسی، ضمن چندین امر خیر، پانصد جلد کتاب را در سال 615 ه. / 1218م. به یاد و برای آمرزش روح مولی (بنده آزاد شده) خود، ابوالیمن نجّاح بن عبدالله حبشی، نجم الدین، وقف کرد.
 +
<ref>
 +
ابن کثیر،سال613،به نقل از:احمدیه حلب.1217 در:کتابخانه های عمومی و نیمه عمومی عربی در قرون وسطی،ص311.
 +
</ref>
 +
معمول چنین است که واقف از استفاده کنندگان از وقف، برای آمرزش روح خود، پاداشی معنوی نیز طلب کند. به عنوان مثال ابن البُزُری شرط کرده است که هر امانت گیرنده کتاب، یک بار سوره نخست قرآن و سه بار نیز سوره اخلاص را قرائت کرده و ثواب آن را نثار روح واقف و والدین او کند. امّا محمّدبن قیوام حنفی (متوفّی در حدود سال 838 ه / 1434م)، از استفاده کننده کتابهای وقفی خود خواسته است که «برای واقف، والدین او و نیز برای همه مسلمانان [از خداوند] طلب بخشایش کند».
 +
<ref>
 +
کتابخانه های عمومی و نیمه عمومی عربی در قرون وسطی،ص311.
 +
</ref>
 +
امّا علاوه بر توسّل جستن به این پاداش‌ها از سوی افراد متّقی و پرهیزکار، نفعی عینی‌تر نیز بر وقف کتاب‌ها مترتّب است و آن ماندگار شدن خاطره واقف و ماندن نامی نیک از اوست، به طوری که در بعضی شرایط، اعمال بد او را نیز جبران می‌کند.
 +
<ref>
 +
همان،ص311.
 +
</ref>
 +
وقف و صدقه جاری در اسلام آن قدر مهم است که اهل بیت عصمت و طهارت در این جهت نیز اسوه دیگران بوده و هستند و رهنمود آن ذوات قدسی در اهتمام به وقف آن است که این صدقه جاری را همتای مصحف علمی و ولد صالح قرار داده و آن را در ردیف میراث ماندگار و فخر آور می‏دانند.
 +
<ref>
 +
وقف و صدقه جاری در قرآن،1388.
 +
</ref>
 
==انواع وقف کتاب==
 
==انواع وقف کتاب==
با توجه به مطالعات و جستجوهايي که در بسياري از متون وقفنامه هاي کتب به عمل آمده، وقف کتاب در جامعه اسلامي از ديرباز، به اعتبار استفاده کنندگان (موقوف عليهم) به انواع مختلف و اقسام گوناگوني تقسيم شده که تفصيل هر يک از آنها به شرح ذيل است:
+
با توجه به مطالعات و جستجوهایی که در بسیاری از متون وقفنامه های کتب به عمل آمده، وقف کتاب در جامعه اسلامی از دیرباز، به اعتبار استفاده کنندگان (موقوف علیهم) به انواع مختلف و اقسام گوناگونی تقسیم شده که تفصیل هر یک از آنها به شرح ذیل است:
 
 
 
===وقف خاص===
 
===وقف خاص===
در اين نوع وقف واقفان بنا به انگيزه هاي خاص، کتاب‌ها و مجموعه‌هايي را که در طول زندگي گردآوري مي‌کردند بر خود يا اولاد يا افراد خانواده خود وقف مي‌کرده اند. گاهي هم آن‌ها را بر يک يا چند نفر از علما و فقها و طلّاب علوم ديني وقف مي‌نموده‌اند. به همين دليل اين نوع وقف را، وقف شخصي، وقف اولاد، وقف خانوادگي و اهلي نيز مي‌نامند.[1] .
+
در این نوع وقف واقفان بنا به انگیزه های خاص، کتاب‌ها و مجموعه‌هایی را که در طول زندگی گردآوری می‌کردند بر خود یا اولاد یا افراد خانواده خود وقف می‌کرده اند. گاهی هم آن‌ها را بر یک یا چند نفر از علما و فقها و طلّاب علوم دینی وقف می‌نموده‌اند. به همین دلیل این نوع وقف را، وقف شخصی، وقف اولاد، وقف خانوادگی و اهلی نیز می‌نامند.
 +
<ref>
 +
رفیعی،1373،ص82.  
 +
</ref>
  
 
===وقف نيمه عمومي (شبه عام)===
 
===وقف نيمه عمومي (شبه عام)===
نوعي ديگر از وقف کتاب است که گستره بيشتري از وقف خاص داشته و از همان آغاز به دو شکل انجام مي‌گرفته است:
+
نوعی دیگر از وقف کتاب است که گستره بیشتری از وقف خاص داشته و از همان آغاز به دو شکل انجام می‌گرفته است:
  
 
>وقف بر طبقه و گروهي خاص
 
>وقف بر طبقه و گروهي خاص
سطر ۵۴: سطر ۱۱۷:
  
 
====وقف بر طبقه و گروهي خاص====
 
====وقف بر طبقه و گروهي خاص====
گاهي واقفان به دليل احترامي که براي فقها، محدثان، طلّاب علوم ديني، پزشکان و يا پيروان و علماي مذهب خاصّي قائل بودند، کتابهاي خود را براي استفاده يکي از اين طبقات و گروه‌ها وقف مي‌کردند.[1] .
+
گاهی واقفان به دلیل احترامی که برای فقها، محدثان، طلّاب علوم دینی، پزشکان و یا پیروان و علمای مذهب خاصّی قائل بودند، کتابهای خود را برای استفاده یکی از این طبقات و گروه‌ها وقف می‌کردند.
 
+
<ref>
 +
همان،83.  
 +
</ref>
 
====وقف بر يک مکان خاص====
 
====وقف بر يک مکان خاص====
اين نوع وقف در تاريخ اسلام و در ميان مسلمانان رواج بسيار داشته و از اهمّيت فراواني برخوردار بوده است؛ چنان که مي‌بينيم واقفان، کتابهاي خود را وقف بر مساجد، مدارس، مشاهد مشرفه، خانقاه‌ها، رباط‌ها و آرامگاههاي خاصّي کرده‌اند. وقف بر اين مکان‌ها براي استفاده کنندگان مستقيم و غيرمستقيم از آن‌ها بوده است. در برخي از وقفنامه ها قيد شده که فقط افرادي که در آنجا هستند يا بر آنجا وارد مي‌شوند و يا گروه خاصّي مي‌توانند از آن کتاب‌ها استفاده کنند، امّا در اين نوع موقوفات نيز عملاً حد و مرزي وجود نداشته است.[1] .
+
این نوع وقف در تاریخ اسلام و در میان مسلمانان رواج بسیار داشته و از اهمّیت فراوانی برخوردار بوده است؛ چنان که می‌بینیم واقفان، کتابهای خود را وقف بر مساجد، مدارس، مشاهد مشرفه، خانقاه‌ها، رباط‌ها و آرامگاههای خاصّی کرده‌اند. وقف بر این مکان‌ها برای استفاده کنندگان مستقیم و غیرمستقیم از آن‌ها بوده است. در برخی از وقفنامه ها قید شده که فقط افرادی که در آنجا هستند یا بر آنجا وارد می‌شوند و یا گروه خاصّی می‌توانند از آن کتاب‌ها استفاده کنند، امّا در این نوع موقوفات نیز عملاً حد و مرزی وجود نداشته است.
 +
<ref>
 +
همان،ص84.
 +
</ref>
  
>وقف کتاب بر مساجد
+
=====وقف کتاب بر مساجد=====
>وقف کتاب بر مدارس
+
مساجد در جهان اسلام نقش بسیار مهم و حساسی در پیشرفت علم و فرهنگ و تمدن اسلامی و تعلیم و تربیت مسلمانان داشته‌اند از این رو از همان آغاز، مسلمانان کوشیده‌اند که در کنار مسائل عبادی و نیایش به امر تعلیم و تربیت و بازگویی احکام و دستورات اسلام و قرآن نیز اهمیت قائل شوند و در هر یک از مساجد مهمّ صدر اسلام کتابخانه‌هایی نیز تأسیس کنند و اغراق نیست اگر گفته شود که نخستین موقوفه های کتاب در مساجد پی ریزی شد و مساجد بزرگ مکه، مدینه، دمشق، بغداد، قاهره، مرو، نیشابور، قرطبه، طلیطله، زیتونه در تونس و دیگر جوامع اسلامی در شهرهای مهم جهان اسلام هر یک برای خود کتابخانه های مهمی داشته‌اند و نمازگزاران و دیگر کسانی که به این مساجد رفت و آمد داشته‌اند و به ویژه علما، فقها و محدثان از آن‌ها استفاده می‌کرده اند.
>وقف کتاب بر مشاهد مشرفه
+
<ref>
>وقف کتاب بر اماکن مذهبي
+
همان،ص84-85.
 +
</ref>
 +
تا قرن دوم هجری، فقها و علما، مصحف‌ها را نسخ و یا استنساخ یا رونویسی می‌نمودند و برای تقرب به خداوند و نیز پیروی از خلیفه سوم (عثمان) که چهار یا شش نسخه از مصاحف را نوشته و به شهرها می‌فرستاد، آن‌ها را در مساجد قرار می‌دادند.
 +
در کتب تاریخ آمده است که ابوعمر و شیبانی، هشت مصحف را رونویسی کردند و آن‌ها را در مساجد کوفه قرار دادند. سیوطی نیز حکایت کرده که مفضل ضیی که در نحو، شعر، غریب و ایام الناس خبره بوده، مصحف‌ها را می‌نوشته و آن‌ها را در مساجد قرار می‌داده است.
 +
این دو دانشمند بزرگ و فقهای دیگر، مصاحف را به جهت کسب رضایت الهی به مساجد می‌سپردند بدون اینکه از این کار با الفاظی که بیانگر صیغه وقف باشد یاد کرده باشند.
 +
هنگامی که حرمت تألیف در قرن دوم آغاز شد و کتب تفسیر، فقه، ادبیات، لغت و غیره تألیف یافتند پاره ای از دانشمندان، این دست کتاب‌ها را به مانند مصاحف در مساجد قرار می‌دادند تا دانش پژوهان از آن بهره مند شوند.
 +
<ref>
 +
فصلنامه میراث جاویدان،شماره49،ص119
 +
</ref>
  
=====وقف کتاب بر مساجد=====
 
مساجد در جهان اسلام نقش بسيار مهم و حساسي در پيشرفت علم و فرهنگ و تمدن اسلامي و تعليم و تربيت مسلمانان داشته‌اند از اين رو از همان آغاز، مسلمانان کوشيده‌اند که در کنار مسائل عبادي و نيايش به امر تعليم و تربيت و بازگويي احکام و دستورات اسلام و قرآن نيز اهميت قائل شوند و در هر يک از مساجد مهمّ صدر اسلام کتابخانه‌هايي نيز تأسيس کنند و اغراق نيست اگر گفته شود که نخستين موقوفه هاي کتاب در مساجد پي ريزي شد و مساجد بزرگ مکه، مدينه، دمشق، بغداد، قاهره، مرو، نيشابور، قرطبه، طليطله، زيتونه در تونس و ديگر جوامع اسلامي در شهرهاي مهم جهان اسلام هر يک براي خود کتابخانه هاي مهمي داشته‌اند و نمازگزاران و ديگر کساني که به اين مساجد رفت و آمد داشته‌اند و به ويژه علما، فقها و محدثان از آن‌ها استفاده مي‌کرده اند.[1] .
 
تا قرن دوم هجري، فقها و علما، مصحف‌ها را نسخ و يا استنساخ يا رونويسي مي‌نمودند و براي تقرب به خداوند و نيز پيروي از خليفه سوم (عثمان) که چهار يا شش نسخه از مصاحف را نوشته و به شهرها مي‌فرستاد، آن‌ها را در مساجد قرار مي‌دادند.
 
در کتب تاريخ آمده است که ابوعمر و شيباني، هشت مصحف را رونويسي کردند و آن‌ها را در مساجد کوفه قرار دادند. سيوطي نيز حکايت کرده که مفضل ضيي که در نحو، شعر، غريب و ايام الناس خبره بوده، مصحف‌ها را مي‌نوشته و آن‌ها را در مساجد قرار مي‌داده است.
 
اين دو دانشمند بزرگ و فقهاي ديگر، مصاحف را به جهت کسب رضايت الهي به مساجد مي‌سپردند بدون اينکه از اين کار با الفاظي که بيانگر صيغه وقف باشد ياد کرده باشند.
 
هنگامي که حرمت تأليف در قرن دوم آغاز شد و کتب تفسير، فقه، ادبيات، لغت و غيره تأليف يافتند پاره اي از دانشمندان، اين دست کتاب‌ها را به مانند مصاحف در مساجد قرار مي‌دادند تا دانش پژوهان از آن بهره مند شوند.[2] .
 
  
 
=====وقف کتاب بر مدارس=====
 
=====وقف کتاب بر مدارس=====
مدارس اسلامي به عنوان کانونهاي اصلي و آموزش و تربيت، پس از مساجد، در جهان اسلام از اعتبار و اهميّت فوق العاده اي برخوردار بوده‌اند، از اين رو مسلمانان در تأسيس و ساخت مدارس کوشش فراواني داشته‌اند و بسياري از اين مدارس شهرت فراواني در تاريخ کسب کرده‌اند.[1] .
+
مدارس اسلامی به عنوان کانونهای اصلی و آموزش و تربیت، پس از مساجد، در جهان اسلام از اعتبار و اهمیت فوق العاده ای برخوردار بوده‌اند، از این رو مسلمانان در تأسیس و ساخت مدارس کوشش فراوانی داشته‌اند و بسیاری از این مدارس شهرت فراوانی در تاریخ کسب کرده‌اند.
بنابر شواهد موجود، مدرسه بدون کتابخانه نبوده است. اما اين که کتاب‌هاي لازم از کجا تأمين مي‌شد، موضوع جالبي است که مستلزم توجه است. کسي که مدرسه اي را بنا مي‌کرد و سعي مي‌کرد حتي الامکان وسايل رفاه محصلين و حتي مدد معاشي براي آنان در نظر بگيرد، بي معني است اگر گمان کنيم هيچ کتابي براي مدرسه تهيه نکرده باشد. همچنين بسياري از افرادي که خود قادر به ساخت مدرسه نبودند کتاب‌هايي را بر مدارس موجود وقف مي‌کردند. منابع تاريخي نيز خبر مي‌دهند که گاه پادشاهان کتاب‌هايي را به کتابخانه مدرسه و يا اماکن زيارتي اختصاص مي‌دادند.
+
<ref>
در برخي از وقفنامه هاي مدارس، فهرستي از کتاب‌هاي وقف شده وجود دارد که بيشتر در ظهر آن يا در حاشيه وقف نامه نوشته شده است. تعدادي وقف نامه خاص کتاب نيز در دست است که جداي از وقفنامه هاي مدارس مي‌باشند و بيشتر شامل متني است که بر وقفيت کتاب دلالت دارد و در اول يا آخر کتاب‌هاي وقفي نوشته شده است. مواردي نيز از وقف بر استنساخ کتب در دست است که گاه شرايط استفاده از اين کتاب‌ها را نيز به تفصيل بيان کرده‌اند. دو نمونه جالب از اين اسناد به کوشش آقاي رضا مختاري در مجله ميراث جاويدان به چاپ رسيده است: يکي مربوط به وقف نامه کتاب‌هاي مدرسه چهارباغ اصفهان است و ديگري مربوط به کتاب‌هايي است که از محل درآمد حمام نقش جهان اصفهان استنساخ شده‌اند.[2] .
+
رفیعی،1373،ص86.
همچنين برخي از واقفين مقداري از درآمد حاصل از موقوفات خود را به اين مهم اختصاص مي‌دادند. حاج محمد ابراهيم يوزباشي در وقف نامه خود ذکر کرده که آن چه از مصارف موقوفه باقي بماند، «کتب احاديث و تفاسير و علوم دينيه و قرآن مجيد و صحيفه کامله استکتاب نمايند» سپس براي نوع استفاده از اين کتاب‌ها نيز مقرراتي را وضع کرده است به اين ترتيب که کتاب‌هاي قرآن و صحيفه را به هر کسي که صلاحيت دارد هديه دهند و از او التماس کنند که براي واقف طلب آمرزش و دعاي خير کند.
+
</ref>
نکته قابل توجه در اين گونه وقف نامه‌ها آن است که تمامي اسناد موجود حاکي از وقف بر کتب مذهبي هستند. چرا که از اين راه واقف مي‌تواند اميدي به کسب ثواب اخروي داشته باشد. بايد اين نکته نيز گفته شود که استفاده از اين کتاب‌ها شرايط و ضوابط خاصي داشتند که بعضاً در وقفنامه هاي مربوطه آورده شده است.
+
بنابر شواهد موجود، مدرسه بدون کتابخانه نبوده است. اما این که کتاب‌های لازم از کجا تأمین می‌شد، موضوع جالبی است که مستلزم توجه است. کسی که مدرسه ای را بنا می‌کرد و سعی می‌کرد حتی الامکان وسایل رفاه محصلین و حتی مدد معاشی برای آنان در نظر بگیرد، بی معنی است اگر گمان کنیم هیچ کتابی برای مدرسه تهیه نکرده باشد. همچنین بسیاری از افرادی که خود قادر به ساخت مدرسه نبودند کتاب‌هایی را بر مدارس موجود وقف می‌کردند. منابع تاریخی نیز خبر می‌دهند که گاه پادشاهان کتاب‌هایی را به کتابخانه مدرسه و یا اماکن زیارتی اختصاص می‌دادند.
مسأله لزوم حفاظت از کتاب هم موردي بود که از نظر برخي واقفان پنهان نمانده است.[3] .
+
در برخی از وقفنامه های مدارس، فهرستی از کتاب‌های وقف شده وجود دارد که بیشتر در ظهر آن یا در حاشیه وقف نامه نوشته شده است. تعدادی وقف نامه خاص کتاب نیز در دست است که جدای از وقفنامه های مدارس می‌باشند و بیشتر شامل متنی است که بر وقفیت کتاب دلالت دارد و در اول یا آخر کتاب‌های وقفی نوشته شده است. مواردی نیز از وقف بر استنساخ کتب در دست است که گاه شرایط استفاده از این کتاب‌ها را نیز به تفصیل بیان کرده‌اند. دو نمونه جالب از این اسناد به کوشش آقای رضا مختاری در مجله میراث جاویدان به چاپ رسیده است: یکی مربوط به وقف نامه کتاب‌های مدرسه چهارباغ اصفهان است و دیگری مربوط به کتاب‌هایی است که از محل درآمد حمام نقش جهان اصفهان استنساخ شده‌اند.
همچنين در مدارس بزرگ که شخص خاصي به عنوان کتابدار مسؤوليت کتابخانه را برعهده داشت، حق الزحمه اي براي او در نظر گرفته مي‌شد که در برخي وقفنامه ها به آن اشاره شده است. به عنوان نمونه در وقف نامه مدرسه چهارباغ، شاه سلطان حسين قيد کرده است که به شخصي که متولي اين امر در نظر مي‌گيرند سالانه هفت تومان پرداخت شود.
+
<ref>
در آخر وقف نامه هاي کتاب نيز مانند ساير وقفنامه ها، خريد و فروش و رهن و بخشيدن آن را ممنوع کرده‌اند و تغيير دهنده وقف را گرفتار به لعنت الهي و نفرين معصومين کرده‌اند، که شايد اين، نوعي ضمانت اجرايي براي موقوفه را به دنبال داشت.[4] .
+
فصلنامه میراث جاویدان،شماره 37،ص38.
وقف کتاب شايد رايج‌ترين نوع وقف در ميان مسلمانان بوده است. از وقفنامه هاي مربوط به آن، آگاهيهاي تاريخي بسياري حاصل مي‌شود، و نشر آن‌ها زواياي تاريخي بسياري را روشن خواهد کرد.
+
</ref>
از جمله اين وقفنامه ها، وقفنامه کتابهاي مدرسه چهارباغ اصفهان است که امروزه به مدرسه حضرت امام صادق عليه السلام تغيير نام يافته است. اين وقفنامه به سال 1120 ه.ق. پس از تکميل بناي مدرسه، انشا شده و واقف آن شاه سلطان حسين صفوي است.[5] .
+
همچنین برخی از واقفین مقداری از درآمد حاصل از موقوفات خود را به این مهم اختصاص می‌دادند. حاج محمد ابراهیم یوزباشی در وقف نامه خود ذکر کرده که آن چه از مصارف موقوفه باقی بماند، «کتب احادیث و تفاسیر و علوم دینیه و قرآن مجید و صحیفه کامله استکتاب نمایند» سپس برای نوع استفاده از این کتاب‌ها نیز مقرراتی را وضع کرده است به این ترتیب که کتاب‌های قرآن و صحیفه را به هر کسی که صلاحیت دارد هدیه دهند و از او التماس کنند که برای واقف طلب آمرزش و دعای خیر کند.
وقفنامه کتابهاي مدرسه چهارباغ در اصل بدين منظور انشا شده که روي هر يک از کتب وقفي آنجا نوشته شود. ولي متأسفانه همه يا اغلب آن کتاب‌ها از بين رفته است و عجالتاً نگارنده به ياد ندارد که کتابي از موقوفات مدرسه چهارباغ را ديده باشد. اين وقفنامه به طور مجزّا در چهار برگ نوشته شده و در کتابخانه مرحوم آيت الله مرعشي، قدّس سرّه الشريف، به شماره 9607 نگهداري مي‌شود و در فهرست آن کتابخانه[6]  معرفي شده است.[7] .
+
نکته قابل توجه در این گونه وقف نامه‌ها آن است که تمامی اسناد موجود حاکی از وقف بر کتب مذهبی هستند. چرا که از این راه واقف می‌تواند امیدی به کسب ثواب اخروی داشته باشد. باید این نکته نیز گفته شود که استفاده از این کتاب‌ها شرایط و ضوابط خاصی داشتند که بعضاً در وقفنامه های مربوطه آورده شده است.
 +
مسأله لزوم حفاظت از کتاب هم موردی بود که از نظر برخی واقفان پنهان نمانده است.
 +
<ref>
 +
همان،ص39.
 +
</ref>
 +
همچنین در مدارس بزرگ که شخص خاصی به عنوان کتابدار مسؤولیت کتابخانه را برعهده داشت، حق الزحمه ای برای او در نظر گرفته می‌شد که در برخی وقفنامه ها به آن اشاره شده است. به عنوان نمونه در وقف نامه مدرسه چهارباغ، شاه سلطان حسین قید کرده است که به شخصی که متولی این امر در نظر می‌گیرند سالانه هفت تومان پرداخت شود.
 +
در آخر وقف نامه های کتاب نیز مانند سایر وقفنامه ها، خرید و فروش و رهن و بخشیدن آن را ممنوع کرده‌اند و تغییر دهنده وقف را گرفتار به لعنت الهی و نفرین معصومین کرده‌اند، که شاید این، نوعی ضمانت اجرایی برای موقوفه را به دنبال داشت.
 +
<ref>
 +
همان.
 +
</ref>
 +
وقف کتاب شاید رایج‌ترین نوع وقف در میان مسلمانان بوده است. از وقفنامه های مربوط به آن، آگاهیهای تاریخی بسیاری حاصل می‌شود، و نشر آن‌ها زوایای تاریخی بسیاری را روشن خواهد کرد.
 +
از جمله این وقفنامه ها، وقفنامه کتابهای مدرسه چهارباغ اصفهان است که امروزه به مدرسه حضرت امام صادق علیه السلام تغییر نام یافته است. این وقفنامه به سال 1120 ه.ق. پس از تکمیل بنای مدرسه، انشا شده و واقف آن شاه سلطان حسین صفوی است.
 +
<ref>
 +
فصلنامه میراث جاویدان،شماره 13،ص72.
 +
</ref>
 +
وقفنامه کتابهای مدرسه چهارباغ در اصل بدین منظور انشا شده که روی هر یک از کتب وقفی آنجا نوشته شود. ولی متأسفانه همه یا اغلب آن کتاب‌ها از بین رفته است و عجالتاً نگارنده به یاد ندارد که کتابی از موقوفات مدرسه چهارباغ را دیده باشد. این وقفنامه به طور مجزّا در چهار برگ نوشته شده و در کتابخانه مرحوم آیت الله مرعشی، قدّس سرّه الشریف، به شماره 9607 نگهداری می‌شود و در فهرست آن کتابخانه
 +
<ref>
 +
ج25،ص7-8.
 +
</ref>
 +
معرفی شده است.
 +
<ref>
 +
فصلنامه میراث جاویدان،شماره 13،ص73.
 +
</ref>
  
 
=====وقف کتاب بر مشاهد مشرفه=====
 
=====وقف کتاب بر مشاهد مشرفه=====
يکي ديگر از مکانهايي که بسيار مورد توجه و علاقه مسلمانان بوده و کتاب‌ها و مجموعه هاي فراواني بر آن‌ها وقف شده، مشاهده مشرفه، آستانه هاي امامزادگان و آرامگاههاي بزرگان اسلام بوده است. که در ادامه مبحثي به آن اختصاص خواهد يافت.
+
یکی دیگر از مکانهایی که بسیار مورد توجه و علاقه مسلمانان بوده و کتاب‌ها و مجموعه های فراوانی بر آن‌ها وقف شده، مشاهده مشرفه، آستانه های امامزادگان و آرامگاههای بزرگان اسلام بوده است. که در ادامه مبحثی به آن اختصاص خواهد یافت.
 
 
 
=====وقف کتاب بر اماکن مذهبي=====
 
=====وقف کتاب بر اماکن مذهبي=====
حسينيه‌ها، خانقاه‌ها، زاويه‌ها و رباط‌ها نيز داراي کتابخانه‌ها و مجموعه‌هايي بوده‌اند که از راه وقف به وجود آمده‌اند.[1] .
+
حسینیه‌ها، خانقاه‌ها، زاویه‌ها و رباط‌ها نیز دارای کتابخانه‌ها و مجموعه‌هایی بوده‌اند که از راه وقف به وجود آمده‌اند.
 +
<ref>
 +
رفیعی،1373،ص88.
 +
</ref>
  
 
===وقف عمومي===
 
===وقف عمومي===
وقف عمومي کتاب چنان که از وقفنامه هاي مربوط به آن به دست مي‌آيد به دو شکل به اين شرح انجام مي‌گرفته است:
+
وقف عمومی کتاب چنان که از وقفنامه های مربوط به آن به دست می‌آید به دو شکل به این شرح انجام می‌گرفته است:
 
 
 
>وقف بر طالبان علم
 
>وقف بر طالبان علم
 
>وقف بر جميع مسلمانان
 
>وقف بر جميع مسلمانان
  
 
====وقف بر طالبان علم====
 
====وقف بر طالبان علم====
بيشتر وقفنامه هايي که عبارت «وقف لطلبه العلم» در آن مندرج است، ناظر بر اين نوع از وقف کتاب بوده و تمامي طالبان علم در هر سطح و پايه علمي را در نظر دارد. چون اين امکان وجود داشته که برخي از اين عبارت سوء استفاده کنند و آن را محدود به عده اي خاص و معيّن از اهل علم نمايند، برخي از واقفان براي رفع اين شبهه گفته‌اند: وقف بر هر طالب علمي است که جوياي دانش باشد.[1] .
+
بیشتر وقفنامه هایی که عبارت «وقف لطلبه العلم» در آن مندرج است، ناظر بر این نوع از وقف کتاب بوده و تمامی طالبان علم در هر سطح و پایه علمی را در نظر دارد. چون این امکان وجود داشته که برخی از این عبارت سوء استفاده کنند و آن را محدود به عده ای خاص و معین از اهل علم نمایند، برخی از واقفان برای رفع این شبهه گفته‌اند: وقف بر هر طالب علمی است که جویای دانش باشد.
 +
<ref>
 +
معجم الاادباء،ج7،ص192-193.
 +
</ref>
  
 
====وقف بر جميع مسلمانان====
 
====وقف بر جميع مسلمانان====
در اين نوع از وقف تنها قيدي که بر عموميت وقف خورده است مسلمان بودن است که البتّه در عمل دقيقاً اين قيد رعايت نمي‌شده و عموم مسلمانان و غير مسلمانان به ويژه اهل کتاب مي‌توانسته‌اند بدون امتياز از کتابهاي وقفي استفاده کنند. به اين معنا که هر شخصي که مايل و راغب به مطالعه بوده از آن کتابخانه‌ها و کتاب‌ها استفاده مي‌کرده است.[1] .
+
در این نوع از وقف تنها قیدی که بر عمومیت وقف خورده است مسلمان بودن است که البتّه در عمل دقیقاً این قید رعایت نمی‌شده و عموم مسلمانان و غیر مسلمانان به ویژه اهل کتاب می‌توانسته‌اند بدون امتیاز از کتابهای وقفی استفاده کنند. به این معنا که هر شخصی که مایل و راغب به مطالعه بوده از آن کتابخانه‌ها و کتاب‌ها استفاده می‌کرده است.
همه انواع و اشکال وقف که پيش از اين به آن اشاره کرديم سرانجام به اين وقف منتهي مي‌شوند و عملاً به صورت وقف عام بر جميع مسلمانان در مي‌آيند.[2] .
+
<ref>
 
+
دورالکتب العربیه العامه و شبه العامه ، ص390،394.
==نمونه‌هايي از وقف کتاب به انواع کتابخانه‌ها==
+
</ref>
 +
همه انواع و اشکال وقف که پیش از این به آن اشاره کردیم سرانجام به این وقف منتهی می‌شوند و عملاً به صورت وقف عام بر جمیع مسلمانان در می‌آیند.
 +
<ref>
 +
رفیعی،1373،ص90.
 +
</ref>
 +
==نمونه‌هايی از وقف کتاب به انواع کتابخانه‌ها==
  
>کتابخانه آستان قدس رضوي
+
*کتابخانه آستان قدس رضوی
>آستانه حضرت معصومه
+
*آستانه حضرت معصومه سلام الله علیها
>آستانه حضرت عبدالعظيم حسني
+
*آستانه حضرت عبدالعظيم حسنی علیه السلام
>آستانه امام موسي بن جعفر
+
*آستانه امام موسی بن جعفر علیه السلام
>کتابخانه بقعه شيخ صفي الدين اردبيلي
+
*کتابخانه بقعه شيخ صفی الدين اردبيلی رحمت الله علیه
>کتابخانه مرکزي (ملي) تبريز
+
*کتابخانه مرکزي (ملي) تبريز
  
 
===کتابخانه آستان قدس رضوي===
 
===کتابخانه آستان قدس رضوي===
کتابخانه آستان قدس رضوي از قديمي‌ترين و نفيس‌ترين کتابخانه هاي اسلامي است که تاريخ شکل گيري و تشکيل آن را مي‌توان به بعد از شهادت ثامن الحجج علي بن موسي الرضا (عليه السلام) نسبت داد آن زماني که شيعيان مخلص با عشق به اسلام و گرايش به اهل بيت (عليهم السلام) از اطراف و اکناف خراسان و ساير شهرها و بلاد اسلامي به سوي اين مرکز سرازير شدند و آن جا را مرکز مدنيت و کانون اسلام و علم و ادب گردانيدند.
+
کتابخانه آستان قدس رضوی از قدیمی‌ترین و نفیس‌ترین کتابخانه های اسلامی است که تاریخ شکل گیری و تشکیل آن را می‌توان به بعد از شهادت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا (علیه السلام) نسبت داد آن زمانی که شیعیان مخلص با عشق به اسلام و گرایش به اهل بیت (علیهم السلام) از اطراف و اکناف خراسان و سایر شهرها و بلاد اسلامی به سوی این مرکز سرازیر شدند و آن جا را مرکز مدنیت و کانون اسلام و علم و ادب گردانیدند.
در اين ميان، زائرين و مومنان، گرانبهاترين اشياء و کتاب‌ها و قرآنهاي نفيس خود را وقف اين روضه منوره مي‌نمودند تا همگان از آن بهره مند گردند و ذخيره اي براي آخرت آن‌ها گردد. چنانچه اولين قرآن وقفي، در سال 327 ق. به وسيله «کشواد بن املاس» و بعد در سال 381 ق. به وسيله «بوعلي سيمجور» امير خراسان و در سال 393 ق توسط «ابن کثير» وزير ديوان عرض مسعود غزنوي و در سال 421 ق. توسط ابوعلي حسوله تقديم آستانه مبارکه گرديد.
+
در این میان، زائرین و مومنان، گرانبهاترین اشیاء و کتاب‌ها و قرآنهای نفیس خود را وقف این روضه منوره می‌نمودند تا همگان از آن بهره مند گردند و ذخیره ای برای آخرت آن‌ها گردد. چنانچه اولین قرآن وقفی، در سال 327 ق. به وسیله «کشواد بن املاس» و بعد در سال 381 ق. به وسیله «بوعلی سیمجور» امیر خراسان و در سال 393 ق توسط «ابن کثیر» وزیر دیوان عرض مسعود غزنوی و در سال 421 ق. توسط ابوعلی حسوله تقدیم آستانه مبارکه گردید.
در سده نهم هجري، سال 861، در وقفنامه اي مرقوم در ظهر تفسير ابوالفتوح رازي، محفوظ در مخزن خطي کتابخانه چنين آمده است: «چون کتابخانه مبارکه رضويه داراي همه قسم کتاب بود ولي کتاب تفسيري که عامه مردم از آن بهره مند گردند، نداشت لذا من نسخه کتاب تفسير ابوالفتوح را به انضمام چند جلد کتاب ديگر وقف نموده به تاريخ سنه 961ق.» که نشان دهنده اين است که کتابخانه مقدسه رضوي در آن سال داير و مشغول ارائه خدمات به محققين و فعاليت فرهنگي بوده است.
+
در سده نهم هجری، سال 861، در وقفنامه ای مرقوم در ظهر تفسیر ابوالفتوح رازی، محفوظ در مخزن خطی کتابخانه چنین آمده است: «چون کتابخانه مبارکه رضویه دارای همه قسم کتاب بود ولی کتاب تفسیری که عامه مردم از آن بهره مند گردند، نداشت لذا من نسخه کتاب تفسیر ابوالفتوح را به انضمام چند جلد کتاب دیگر وقف نموده به تاریخ سنه 961ق.» که نشان دهنده این است که کتابخانه مقدسه رضوی در آن سال دایر و مشغول ارائه خدمات به محققین و فعالیت فرهنگی بوده است.
در دوره سلطنت ميرزا شاهرخ تيموري (807-850ق) که به مساجد و مدارس توجه بيشتري شد، کتابخانه آستانه اهميت بيشتري پيدا کرد. و بر تعداد مصاحف و کتابهاي مذهبي و علمي آن افزوده شد، عنوان دادن خزانه الکتب به کتابخانه رضوي در وقفنامه کتاب «غايه الوصول» علامه حلي دليل بر رونق کتابخانه در آن زمان بوده است.
+
در دوره سلطنت میرزا شاهرخ تیموری (807-850ق) که به مساجد و مدارس توجه بیشتری شد، کتابخانه آستانه اهمیت بیشتری پیدا کرد. و بر تعداد مصاحف و کتابهای مذهبی و علمی آن افزوده شد، عنوان دادن خزانه الکتب به کتابخانه رضوی در وقفنامه کتاب «غایه الوصول» علامه حلی دلیل بر رونق کتابخانه در آن زمان بوده است.
در سال 998 هجري قمري و اوايل سده 11، خراسان (مشهدالرضا) دچار انقلابات خونين و مبتلا به غائله اوزبکيه شد. کتابخانه حضرت به غارت برده شد و چون «خزف ريزه اي بي بها به يکديگر مي‌فروختند». اين رويداد تاريخي نيز ثابت مي‌دارد که کتابخانه مقدسه از کتابخانه هاي مهم بوده است. پس از اين تاراج و آمدن شاه عباس صفوي به خراسان در سال 1009ق. باقيمانده کتاب‌ها و مصاحف و آنچه از قرآن‌ها و کتابهاي نفيس و منحصر به فرد باقي مانده بود به صورت کتابخانه محفوظ داشتند و بعضي از کتابهاي به تاراج رفته را از هندوستان برگرداندند و قرآنهاي نفيس منسوب به ائمه اطهار (عليهم السلام) بر پوست آهو و با وقفنامه به خط شيخ بهايي از نتايج اين سفر و توجه و حمايت مذهبي صفويه از کتابخانه مبارکه مي‌باشد.
+
در سال 998 هجری قمری و اوایل سده 11، خراسان (مشهدالرضا) دچار انقلابات خونین و مبتلا به غائله اوزبکیه شد. کتابخانه حضرت به غارت برده شد و چون «خزف ریزه ای بی بها به یکدیگر می‌فروختند». این رویداد تاریخی نیز ثابت می‌دارد که کتابخانه مقدسه از کتابخانه های مهم بوده است. پس از این تاراج و آمدن شاه عباس صفوی به خراسان در سال 1009ق. باقیمانده کتاب‌ها و مصاحف و آنچه از قرآن‌ها و کتابهای نفیس و منحصر به فرد باقی مانده بود به صورت کتابخانه محفوظ داشتند و بعضی از کتابهای به تاراج رفته را از هندوستان برگرداندند و قرآنهای نفیس منسوب به ائمه اطهار (علیهم السلام) بر پوست آهو و با وقفنامه به خط شیخ بهایی از نتایج این سفر و توجه و حمایت مذهبی صفویه از کتابخانه مبارکه می‌باشد.
در دوره افشاريه به خاطر جنگ و نبردهاي پي در پي، دفع افاغنه و لشکرکشي به هند و غيره تمام ثروت و اندوخته کشور صرف تهيه سلاحهاي جنگي مي‌شد و ديگر آن حمايت قبلي وجود نداشت اما باز هم تعداد زيادي کتاب در سال 1145 ق، به وسيله نادرشاه وقف کتابخانه مبارکه رضويه شد.
+
در دوره افشاریه به خاطر جنگ و نبردهای پی در پی، دفع افاغنه و لشکرکشی به هند و غیره تمام ثروت و اندوخته کشور صرف تهیه سلاحهای جنگی می‌شد و دیگر آن حمایت قبلی وجود نداشت اما باز هم تعداد زیادی کتاب در سال 1145 ق، به وسیله نادرشاه وقف کتابخانه مبارکه رضویه شد.
در دوره قاجاريه سياست دوره صفويه دنبال شد و کتابخانه و روضه منوره رضويه مورد توجه و حمايت قرار گرفت. به ويژه در زمان نيابت توليت ميرزا موسي خان قائم مقام، رو به توسعه و گسترش بوده و کثيري از کتاب‌ها و قرآنهاي نفيس در اين عصر به کتابخانه وقف و اهداء شده است.[1]  شايد بتوان گفت بيشترين کتاب و کتابخانه وقفي در تاريخ به ويژه تاريخ ايران باشد.
+
در دوره قاجاریه سیاست دوره صفویه دنبال شد و کتابخانه و روضه منوره رضویه مورد توجه و حمایت قرار گرفت. به ویژه در زمان نیابت تولیت میرزا موسی خان قائم مقام، رو به توسعه و گسترش بوده و کثیری از کتاب‌ها و قرآنهای نفیس در این عصر به کتابخانه وقف و اهداء شده است.
===آستانه حضرت معصومه===
+
<ref>
آستانه حضرت معصومه(عليها السلام) دومين آستانه مهمي است که هميشه مورد عنايت شيعيان و علما بوده است و از برخي از وقفنامه هاي موجود در آن آستانه استنباط مي‌شود که در اين آستانه از قرن پنجم و ششم هجري کتابخانه اي وجود داشته است؛ از جمله در وقفنامه مورخ رمضان 594 هجري قمري که در داخل چهار مجلد از مصحف شريف ثبت شده و داراي صندوقچه اي نيز بوده است.[1] .
+
فاضل هاشمی،1379،ص10.  
در وقفنامه اي شاه عباس کبير، تعداد 110 جلد کتاب بر اين آستانه و بر مدرسه فيضيه قم، وقف کرده است که از آن مجموعه اکنون جز چند جلد چيزي باقي نيست. همچنين براساس وقفنامه مورخ يونت ئيل 1064 قمري، ميرمحمد هاشم گيلاني، 75 جلد کتاب بر آستانه مقدسه حضرت معصومه (عليها السلام) و بر مدرسه آستانه (فيضيه) وقف نموده است. اکنون سه نسخه از اين موقوفه باقي مانده است.[2] .
+
</ref>
 
+
شاید بتوان گفت بیشترین کتاب و کتابخانه وقفی در تاریخ به ویژه تاریخ ایران باشد.
===آستانه حضرت عبدالعظيم حسني===
 
آستانه حضرت عبدالعظيم حسني در شهر ري نيز از ديرباز داراي کتابخانه اي بوده که تدريجاً به همت نيکوکاران و واقفان در آن گرد آمده است. چنان که آستانه شاه چراغ در شيراز و آستانه هاي ديگر امامزادگان در ايران و عراق داراي کتابخانه هاي موقوفه اي بوده‌اند و برخي از آن‌ها اکنون نيز از کتابخانه هاي معتبري برخوردار هستند و هزاران جلد کتاب موقوفه را در خود جاي داده‌اند.
 
 
 
===آستانه امام موسي بن جعفر===
 
آستانه امام موسي بن جعفر(عليه السلام) در کاظمين نيز از کتابخانه مهمّي بهره مند بوده و افراد بسياري از علما، فقها و دوستداران خاندان نبوت و امامت توجه بسياري به آن داشته‌اند و کتابهاي بسيار و قرآنهاي فراواني بر آن آستانه مقدسه وقف کرده‌اند، از جمله علي بن علي بن روزبهان ابوالمظفّر کاتب بغدادي وزير(متوفي به سال 601 ه.ق.) آثار بسياري به خط خود و مجموعه اي ارزنده از کتب را بر اين آستانه وقف نموده است.[1] .
 
  
 +
===آستانه حضرت معصومه (س)===
 +
آستانه حضرت معصومه(علیها السلام) دومین آستانه مهمی است که همیشه مورد عنایت شیعیان و علما بوده است و از برخی از وقفنامه های موجود در آن آستانه استنباط می‌شود که در این آستانه از قرن پنجم و ششم هجری کتابخانه ای وجود داشته است؛ از جمله در وقفنامه مورخ رمضان 594 هجری قمری که در داخل چهار مجلد از مصحف شریف ثبت شده و دارای صندوقچه ای نیز بوده است.
 +
<ref>
 +
تربت پاکان،ج1،ص125-128.
 +
</ref>
 +
در وقفنامه ای شاه عباس کبیر، تعداد 110 جلد کتاب بر این آستانه و بر مدرسه فیضیه قم، وقف کرده است که از آن مجموعه اکنون جز چند جلد چیزی باقی نیست. همچنین براساس وقفنامه مورخ یونت ئیل 1064 قمری، میرمحمد هاشم گیلانی، 75 جلد کتاب بر آستانه مقدسه حضرت معصومه (علیها السلام) و بر مدرسه آستانه (فیضیه) وقف نموده است. اکنون سه نسخه از این موقوفه باقی مانده است.
 +
<ref>
 +
تربت پاکان ،ج1،صص151،150.
 +
</ref>
 +
===آستانه حضرت عبدالعظيم حسنی (ع)===
 +
آستانه حضرت عبدالعظیم حسنی در شهر ری نیز از دیرباز دارای کتابخانه ای بوده که تدریجاً به همت نیکوکاران و واقفان در آن گرد آمده است. چنان که آستانه شاه چراغ در شیراز و آستانه های دیگر امامزادگان در ایران و عراق دارای کتابخانه های موقوفه ای بوده‌اند و برخی از آن‌ها اکنون نیز از کتابخانه های معتبری برخوردار هستند و هزاران جلد کتاب موقوفه را در خود جای داده‌اند.
 +
===آستانه امام موسی بن جعفر (ع)===
 +
آستانه امام موسی بن جعفر(علیه السلام) در کاظمین نیز از کتابخانه مهمّی بهره مند بوده و افراد بسیاری از علما، فقها و دوستداران خاندان نبوت و امامت توجه بسیاری به آن داشته‌اند و کتابهای بسیار و قرآنهای فراوانی بر آن آستانه مقدسه وقف کرده‌اند، از جمله علی بن علی بن روزبهان ابوالمظفّر کاتب بغدادی وزیر(متوفی به سال 601 ه.ق.) آثار بسیاری به خط خود و مجموعه ای ارزنده از کتب را بر این آستانه وقف نموده است.
 +
<ref>
 +
کتابخانه های عمومی و نیمه عمومی عربی در قرون وسطی ، ص211.
 +
</ref>
 
===کتابخانه بقعه شيخ صفي الدين اردبيلي===
 
===کتابخانه بقعه شيخ صفي الدين اردبيلي===
کتابخانه بقعه شيخ صفي الدّين اردبيلي را بايد يکي از کتابخانه هاي کهن ايران دانست که بخش مهمي از کتب و اسناد آن امروزه در دست ماست. آستانه شيخ صفي در زمان شاه عباس صفوي با اهداي تعداد زيادي کتابهاي فارسي و ديوان‌هاي اشعار، به کتابخانه اي بي نظير، و با اهداي مقادير طلا و نقره و مجموعه اي از جواهرات، اشياي زينتي و 1221 ظرف چيني، عملاً به موزه اي ارزشمند تبديل شد.[1] .
+
کتابخانه بقعه شیخ صفی الدّین اردبیلی را باید یکی از کتابخانه های کهن ایران دانست که بخش مهمی از کتب و اسناد آن امروزه در دست ماست. آستانه شیخ صفی در زمان شاه عباس صفوی با اهدای تعداد زیادی کتابهای فارسی و دیوان‌های اشعار، به کتابخانه ای بی نظیر، و با اهدای مقادیر طلا و نقره و مجموعه ای از جواهرات، اشیای زینتی و 1221 ظرف چینی، عملاً به موزه ای ارزشمند تبدیل شد.
 
+
<ref>
 +
فهرست اسنادبقعه شیخ صفی الدین اردبیلی موجود در موزه ملی ، سازمان اوقاف ،کتابخانه ملی تبریز و بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی،ص13 و 14.
 +
</ref>
 
===کتابخانه مرکزي (ملي) تبريز===
 
===کتابخانه مرکزي (ملي) تبريز===
کتابخانه تبريز به عنوان يکي از قديمي‌ترين کتابخانه هاي عصر حاضر کشور، به دنبال وقف مجموعه بي نظير کتابخانه شخصي دو تن از فرهيختگان خيّر تبريز به نامهاي حاج حسين و حاج محمد نخجواني به سال 1335ه.ش. تاسيس يافت.
+
کتابخانه تبریز به عنوان یکی از قدیمی‌ترین کتابخانه های عصر حاضر کشور، به دنبال وقف مجموعه بی نظیر کتابخانه شخصی دو تن از فرهیختگان خیر تبریز به نامهای حاج حسین و حاج محمد نخجوانی به سال 1335ه.ش. تاسیس یافت.
  
 
==نقش وقف در حفظ کتابهاي خطي==
 
==نقش وقف در حفظ کتابهاي خطي==
از محاسن بسيار خوب وقف اين است که حفظ و نگهداري منابع وقف شده تابع شرايط خاصي است و دست طمع کتابخانه‌ها و سازمانهاي ديگر و يا افرادي را که، گاها با تنظيم قوانين و يا اخذ دستور از مسئولين رده بالا نسبت به انتقال اين نفايس و کتابخانه هاي مورد نظر اقدام مي‌کنند، کوتاه مي‌نمايد.[1] .
+
در تمدن اسلامی، وقف سنّتی رایج و پسندیده بوده و نمونه های بسیاری از وقف کتاب به کتابخانه‌ها، مدارس، مساجد و جویندگان علم و دانش در متون، مورد اشاره قرار گرفته است. به جز وقف، هدیه کتاب میان دربار شاهان و شاهزادگان نیز مرسوم بوده است. به ویژه در سده های 9 و 10 ق. که تولید و استنساخ نسخه های نفیس و گران قیمت رونق داشت و کتاب به عنوان تحفه ای ارزشمند میان دربارهای مختلف رد و بدل می‌شد. ماجرای هدیه فرستادن نسخه ای از کلیات عبدالرحمان جامی (817-890ق.) از جانب امیر علیشیرنوایی (844-906 ق.) به دربار سلطان یعقوب آق قویونلو (884-920ق.) و اشتباه کمال الدین حسین ابیوردی (؟-920ق.) در بردن کتاب – که موجب برکناری وی گردید- حکایت از اهمیت اهدای کتاب در آن دوره دارد.
محاسن وقف باعث شده تا اشخاصي چند مانند علي اصغر حکمت، خانبابا مشار، کتب خطي خود را بر آستان قدس رضوي، سيد محمدصادق طباطبائي و جمال امامي بر مجلس شوراي ملي، سيد محمد مشکوه، خاندان امام جمعه کرماني، علي اصغر حکمت بر کتابخانه مرکزي دانشگاه، حاجي محمدآقا و حاجي حسين آقاي نخجواني بر کتابخانه ملي تبريز وقف کرده‌اند.[2] .
+
<ref>
[حتي] يک نوع از موقوفات درباره کتب اوقافي بوده است براي مصارف وصالي و مرمت آن‌ها. مضمون وقف نامه اي که در اين باره ديده‌ام و بر سنگ حک شده و بر ديوار حسينيه اي در عقدا (ميان نائين و يزد) نصب شده چنين است که: «وقف نموده سلاله السادات حاجي ميرزا حسن عقلائي سي کرت زمين با عده عقدا... و ده کرت آن را بر صحافي قرآن مسجد و...»[3] .
+
آشنایی با نسخ خطی و آثار کمیاب (فارسی و عربی)،ص109.
 +
</ref>
 +
در کتابخانه های امروزی از اهدای کتاب، به منظور صرفه جویی در بودجه، استقبال می‌شود و در برخی کتابخانه‌ها بخش قابل توجهی از منابع را هدایا تشکیل می‌دهند. بیشتر کتابخانه‌ها دارای مجموعه های ویژه ای هستند که به نام اهداکننده آن نامگذاری می‌شوند.
 +
<ref>
 +
نسخه های خطی و فهرست نگاری در ایران ،ص454.
 +
</ref>
 +
مروری برتاریخچه اهدای کتاب مشخص می‌کند که اهدا کتاب بعد از رونق [[وقف]] کتاب شکل گرفته و متاثر از آن است.
 +
<ref>
 +
همان
 +
</ref>
  
 
==تاثير وقف بر اهدا کتاب==
 
==تاثير وقف بر اهدا کتاب==
در تمدن اسلامي، وقف سنّتي رايج و پسنديده بوده و نمونه هاي بسياري از وقف کتاب به کتابخانه‌ها، مدارس، مساجد و جويندگان علم و دانش در متون، مورد اشاره قرار گرفته است. به جز وقف، هديه کتاب ميان دربار شاهان و شاهزادگان نيز مرسوم بوده است. به ويژه در سده هاي 9 و 10 ق. که توليد و استنساخ نسخه هاي نفيس و گران قيمت رونق داشت و کتاب به عنوان تحفه اي ارزشمند ميان دربارهاي مختلف رد و بدل مي‌شد. ماجراي هديه فرستادن نسخه اي از کليات عبدالرحمان جامي (817-890ق.) از جانب امير عليشيرنوايي (844-906 ق.) به دربار سلطان يعقوب آق قويونلو (884-920ق.) و اشتباه کمال الدين حسين ابيوردي (؟-920ق.) در بردن کتاب – که موجب برکناري وي گرديد- حکايت از اهميت اهداي کتاب در آن دوره دارد.[1]  در کتابخانه هاي امروزي از اهداي کتاب، به منظور صرفه جويي در بودجه، استقبال مي‌شود و در برخي کتابخانه‌ها بخش قابل توجهي از منابع را هدايا تشکيل مي‌دهند. بيشتر کتابخانه‌ها داراي مجموعه هاي ويژه اي هستند که به نام اهداکننده آن نامگذاري مي‌شوند.[2]  مروري برتاريخچه اهداي کتاب مشخص مي‌کند که اهدا کتاب بعد از رونق وقف کتاب شکل گرفته و متاثر از آن است.
+
در تمدن اسلامی، وقف سنّتی رایج و پسندیده بوده و نمونه های بسیاری از وقف کتاب به کتابخانه‌ها، مدارس، مساجد و جویندگان علم و دانش در متون، مورد اشاره قرار گرفته است. به جز وقف، هدیه کتاب میان دربار شاهان و شاهزادگان نیز مرسوم بوده است. به ویژه در سده های 9 و 10 ق. که تولید و استنساخ نسخه های نفیس و گران قیمت رونق داشت و کتاب به عنوان تحفه ای ارزشمند میان دربارهای مختلف رد و بدل می‌شد. ماجرای هدیه فرستادن نسخه ای از کلیات عبدالرحمان جامی (817-890ق.) از جانب امیر علیشیرنوایی (844-906 ق.) به دربار سلطان یعقوب آق قویونلو (884-920ق.) و اشتباه کمال الدین حسین ابیوردی (؟-920ق.) در بردن کتاب – که موجب برکناری وی گردید- حکایت از اهمیت اهدای کتاب در آن دوره دارد.
 +
<ref>
 +
دایره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی ،ص372.
 +
</ref>
 +
در کتابخانه های امروزی از اهدای کتاب، به منظور صرفه جویی در بودجه، استقبال می‌شود و در برخی کتابخانه‌ها بخش قابل توجهی از منابع را هدایا تشکیل می‌دهند. بیشتر کتابخانه‌ها دارای مجموعه های ویژه ای هستند که به نام اهداکننده آن نامگذاری می‌شوند.
 +
<ref>
 +
هور(Hoare)نقل شده در:دایره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی،ص372.
 +
</ref>
 +
مروری برتاریخچه اهدای کتاب مشخص می‌کند که اهدا کتاب بعد از رونق وقف کتاب شکل گرفته و متاثر از آن است
  
==تاثير وقف بر اهدا کتاب==
+
==نتيجه گيري==  
در تمدن اسلامي، وقف سنّتي رايج و پسنديده بوده و نمونه هاي بسياري از وقف کتاب به کتابخانه‌ها، مدارس، مساجد و جويندگان علم و دانش در متون، مورد اشاره قرار گرفته است. به جز وقف، هديه کتاب ميان دربار شاهان و شاهزادگان نيز مرسوم بوده است. به ويژه در سده هاي 9 و 10 ق. که توليد و استنساخ نسخه هاي نفيس و گران قيمت رونق داشت و کتاب به عنوان تحفه اي ارزشمند ميان دربارهاي مختلف رد و بدل مي‌شد. ماجراي هديه فرستادن نسخه اي از کليات عبدالرحمان جامي (817-890ق.) از جانب امير عليشيرنوايي (844-906 ق.) به دربار سلطان يعقوب آق قويونلو (884-920ق.) و اشتباه کمال الدين حسين ابيوردي (؟-920ق.) در بردن کتاب – که موجب برکناري وي گرديد- حکايت از اهميت اهداي کتاب در آن دوره دارد.[1] در کتابخانه هاي امروزي از اهداي کتاب، به منظور صرفه جويي در بودجه، استقبال مي‌شود و در برخي کتابخانه‌ها بخش قابل توجهي از منابع را هدايا تشکيل مي‌دهند. بيشتر کتابخانه‌ها داراي مجموعه هاي ويژه اي هستند که به نام اهداکننده آن نامگذاري مي‌شوند.[2]  مروري برتاريخچه اهداي کتاب مشخص مي‌کند که اهدا کتاب بعد از رونق وقف کتاب شکل گرفته و متاثر از آن است.
+
[[وقف]] کتاب از همان صدر [[اسلام]] به عنوان یک عمل خیر و سنت نیکو و در زمره [[باقیات الصالحات]] به شمار می‌آمده که پاداش و اجر فراوان اخروی و شهرت و نام نیک و جاودانی را برای واقف به همراه داشته است. هر یک از پیروان اسلام اعم از علما، امراء و نیکوکاران و مومنین، به ویژه کتاب دوستان که به سرنوشت علمی و فرهنگی جامعه اسلامی علاقه داشتند، به اندازه توان خویش به این سنت حسنه، یعنی وقف کتاب اقدام می‌نمودند و به خاطر رضای پروردگار در راه حفظ آثار دانشمندان و رساندن آن به نسلهای آینده از هیچ تلاشی مضایقه نمی‌کردند. علاوه بر این که، این کار در تاریخ اسلام، سهم عمده ای در پیدایش کتابخانه های گوناگون داشت، بیشتر کتابهای خطی اسلامی موجود در کتابخانه های جهان، نتیجه همین عمل خداپسندانه بوده است.
 +
<ref>
 +
بررسی سازماندهی و اطلاع رسانی نسخه های خطی کتابخانه مرکزی (ملی)تبریز،ص104.
 +
</ref>
 +
درگذشته [[وقف]] بیشتر از زمان حال رایج بود. اعتقادات مذهبی و راهنمایی‌های لازم مردم را به این کار تشویق می‌کرد.
 +
<ref>
 +
آشنایی با نسخ خطی و آثار کمیاب (فارسی و عربی)،ص109.
 +
</ref>
 +
با لحاظ این مسئله که اکثر نسخه های خطی در کتابخانه های شخصی علما، اساتید و محققین می‌باشد و این‌ها نیز بر ارزش و جایگاه [[وقف ]]در [[اسلام]] آگاه هستند و اعتقاد عمیق و راسخی به مسائل و دستورات [[اسلام]] دارند، لذا می‌توان در این خصوص زمینه سازی کرده و با استفاده از رسانه های جمعی و نشریاتی که خود متولی است به احیای این سنت حسنه اسلامی و تقویت آن همت گماشته و تمام توان و تلاش خویش را بکار گرفت.
 +
<ref>
 +
بررسی سازماندهی و اطلاع رسانی نسخه های خطی کتابخانه مرکزی(ملی) تبریز،ص109-119.  
 +
</ref>
  
==نتيجه گيري==  
+
==نویسندگان==
وقف کتاب از همان صدر اسلام به عنوان يک عمل خير و سنت نيکو و در زمره باقيات الصالحات به شمار مي‌آمده که پاداش و اجر فراوان اخروي و شهرت و نام نيک و جاوداني را براي واقف به همراه داشته است. هر يک از پيروان اسلام اعم از علما، امراء و نيکوکاران و مومنين، به ويژه کتاب دوستان که به سرنوشت علمي و فرهنگي جامعه اسلامي علاقه داشتند، به اندازه توان خويش به اين سنت حسنه، يعني وقف کتاب اقدام مي‌نمودند و به خاطر رضاي پروردگار در راه حفظ آثار دانشمندان و رساندن آن به نسلهاي آينده از هيچ تلاشي مضايقه نمي‌کردند. علاوه بر اين که، اين کار در تاريخ اسلام، سهم عمده اي در پيدايش کتابخانه هاي گوناگون داشت، بيشتر کتابهاي خطي اسلامي موجود در کتابخانه هاي جهان، نتيجه همين عمل خداپسندانه بوده است.[1] درگذشته وقف بيشتر از زمان حال رايج بود. اعتقادات مذهبي و راهنمايي‌هاي لازم مردم را به اين کار تشويق مي‌کرد.[2] با لحاظ اين مسئله که اکثر نسخه هاي خطي در کتابخانه هاي شخصي علما، اساتيد و محققين مي‌باشد و اين‌ها نيز بر ارزش و جايگاه وقف در اسلام آگاه هستند و اعتقاد عميق و راسخي به مسائل و دستورات اسلام دارند، لذا مي‌توان در اين خصوص زمينه سازي کرده و با استفاده از رسانه هاي جمعي و نشرياتي که خود متولي است به احياي اين سنت حسنه اسلامي و تقويت آن همت گماشته و تمام توان و تلاش خويش را بکار گرفت.[3] .
+
[[علی صادق زاده وایقان]]
 +
<ref>
 +
دکترای علم اطلاعات و دانش شناسی و مدیر گروه مخطوطات سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران
 +
</ref>
 +
[[اعظم رجبقلی نژاد ورجوی]]
 +
<ref>
 +
دانشجوی دکترای علم اطلاعات و دانش شناسی و کارشناس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران
 +
</ref>
  
 
==منبع==
 
==منبع==
 
فصلنامه میراث جاودان شماره های 79 و80
 
فصلنامه میراث جاودان شماره های 79 و80
  
 +
</div>
 +
[[رده:میراث جاودان شماره های 79 و 80]]
 
[[رده:مقالات]]
 
[[رده:مقالات]]
[[رده:میراث جاودان شماره های 79 و 80]]
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۱۴

چکيده

یکی از دلایل شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی تجلی روحیه احسان و نیکوکاری، نوعدوستی و خیرخواهی در قالب سنت حسنه وقف و انجام امور خیریه و عام المنفعه است.

وقف کتاب از همان آغاز صدر اسلام به عنوان یک عمل خیر و سنّت نیکو و پسندیده در شماره صدقه جاریه و باقیات الصالحات به حساب می‌آمده است و پاداش و اجر فراوان اخروی و شهرت و نام نیک و جاودانگی یاد و خاطره واقف را به همراه داشته است. وقف کتاب شاید رایج‌ترین نوع وقف در میان مسلمانان بوده است. از وقفنامه های مربوط به کتاب آگاهی های تاریخی بسیاری استفاده می‌شود و نشر آن‌ها زوایای تاریخی بسیاری را روشن خواهد کرد. علاوه بر این که، این کار در تاریخ اسلام، سهم عمده ای در پیدایش کتابخانه های گوناگون داشت، بیشتر کتاب های خطی اسلامی موجود در کتابخانه های جهان، نتیجه همین عمل خداپسندانه بوده است. در این نوشتار به تاریخچه وقف کتاب در جهان اسلام، آراء فقهای اسلام در مورد وقف مصاحف و کتب، انگیزه های وقف کتاب، انواع وقف کتاب به همراه نمونه‌هایی از وقف کتاب به کتابخانه‌ها، همچنین به نقش وقف در حفظ کتاب های خطی و تأثیر وقف بر اهدا کتاب می‌پردازیم.

مقدمه

جوامع امروزی علی رغم تمام تلاش های انجام شده در جهت تامین رفاه مردم دچار مشکلات فراوانی در ابعاد گوناگون زندگی هستند. آلودگی‌های زیست محیطی، بزه کاری های اجتماعی، اختلافات خانوادگی ناشی از فقر، عقب ماندگی علمی و آموزشی و نادیده گرفتن حقوق زنان و کودکان، تجاوز به حقوق فردی و اجتماعی مردم و تلاش برای تقدیس خشونت و برافروختن جنگ های خانمان سوز، بیماری‌های مزمنی هستند که بشریت را به رنج و زحمت انداخته‌اند. قوانین موجود و منابع و اعتبارات مالی دولتی برای علاج این بیماری‌ها و مبارزه با این ناهنجاری ها به هیچ وجه کافی به نظر نمی ر سد. همدلی ملت‌ها و دولت‌ها و حاکمیت یک اراده پولادین ملی بر پایه معتقدات دینی می‌تواند نابسامانی‌ها را از بین برده و بستری مناسب و فضایی آرام برای یک زندگی انسانی که در آن حرمت انسان‌ها نگه داشته شود، فراهم کند. [۱] اکنون که نقش سازمان های غیردولتی و تشکل های داوطلب مردمی در حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی جامعه مورد توجه صاحب نظران و دولت‌ها قرار گرفته است، شناخت و احیای مجدد فرهنگ تمدن اسلامی و عناصر و عوامل تشکیل دهنده آن در وضعیت کنونی مسلمانان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یکی از دلایل شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی تجلی روحیه احسان و نیکوکاری، نوع دوستی و تعاون، یارگیری و خیرخواهی در قالب سنت حسنه وقف و انجام امور خیریه و عام المنفعه است. نهاد غیردولتی وقف از نظر اجتماعی یکی از شاخص‌های توسعه، پیشرفت و رفاه جامعه است؛ زیرا طبق اصول و موازینی که برای موقوفات در نظر گرفته شده ثروت های جامعه از طبقه ای به طبقات دیگر انتقال پیدا می‌کند. با وقف از حالت مالکیت خصوصی به مالکیت عمومی تبدیل می‌گردد و از بهره و منافع موقوفات زمینه های ترویج فرهنگ و معارف اسلامی، توسعه علم و دانش و بهداشت و تامین اجتماعی و رفاه عموم مردم به ویژه محرومین فراهم می‌گردد و با عنایت به تنوع مصارف موقوفات تقریباً می‌توان گفت تمام نیازهای روز جامعه می‌تواند از طریق این تشکل مردمی و دینی تا حد زیادی برطرف گردد. [۲] در طول تاریخ، اوقاف نقش مهمی در حیات جوامع اسلامی در امور خیریه و در عرصه بهداشتی و درمانی، فرهنگی و پشتیبانی جبهه و جنگ داشته است. [۳] وقف کتاب شاید رایج‌ترین نوع وقف در میان مسلمانان بوده است. از وقفنامه های مربوط به کتاب آگاهی های تاریخی بسیاری استفاده می‌شود و نشر آن‌ها زوایای تاریخی بسیاری را روشن خواهد کرد.

وقفنامه ربع رشیدی (بزرگ‌ترین وقفنامه جهان اسلام) به قلم خواجه رشید الدین فضل الله وزیر دانشمند دربار ایلخانان نشانگر نقش وقف در ایران و جهان اسلام است. [۴]

تاريخچه وقف کتاب در جهان اسلام

وقف کتاب از همان آغاز صدر اسلام به عنوان یک عمل خیر و سنّت نیکو و پسندیده در شماره صدقه جاریه و باقیات الصالحات به حساب می‌آمده است و پاداش و اجر فراوان اخروی و شهرت و نام نیک و جاودانگی یاد و خاطره واقف را به همراه داشته است.

در آیات و روایات فراوان و به خصوص توصیه های مؤکد پیامبر اسلام و پیشوایان دین همیشه مسلمانان به انجام اعمال صالحه، دادن صدقه به نیازمندان و مستمندان در راه ]]خدا]]، کوشش در برطرف کردن حوائج مادی و معنوی مسلمانان و سبقت در انجام امور خیر تشویق شده‌اند. به همین دلیل وقف کتاب که ارتباط تنگاتنگی با نظام عمومی وقف در اسلام داشت و عملی بسیار پسندیده بود به شدّت مورد توجه عموم پیروان اسلام قرار گرفت، به صورتی که علما، دانشمندان، خلفا، سلاطین، وزرا امرا، تجّار، نیکوکاران و به ویژه مؤمنان و پارسایان و به خصوص کتاب دوستان و علاقمندان به پیشرفت علمی و فرهنگی مسلمانان در این راه از یکدیگر سبقت می‌گرفتند و زمین‌ها، ساختمان‌ها، باغ‌ها، اثاثیه، تجهیزات و مجموعه های ارزشمند آثار و تألیفات علما و دانشمندان اسلامی را به کتابخانه‌ها وقف می‌کردند تا مورد استفاده عموم مسلمانان قرار گیرد.

هر یک از پیروان اسلام که به سرنوشت علمی، فرهنگی و معنوی جامعه اسلامی علاقه داشت به اندازه استعداد و به قدر امکان خویش به این کار که از باقیات الصالحات و سنّت های حسنه بود اقدام می‌کرد و به این عمل خیر افتخار می‌نمود و قربتهٌ الی الله و به خاطر رضای الهی در راه حفظ آثار علما و رساندن آن به نسل های آینده و کمک به پیشرفت جامعه اسلامی از هیچ تلاشی مضایقه نمی‌کرد. از این رو بسیاری معتقدند که عمل وقف کتاب تنها عنصر مؤثر در تکوین و ایجاد کتابخانه های عمومی در تاریخ اسلام بوده است و نقشی اساسی را در این راه ایفا کرده است. حقیقتاً می‌توان ادعا کرد که اوقاف منبع اصلی تغذیه و غنای کتابخانه های عمومی و بزرگ جهان اسلام بوده است و این مسأله بیشتر مرهون واقفان کتابخانه‌ها و پس از آن سایر افراد خیری بوده است که به تحوّل و پیشرفت کتابخانه های عمومی اهتمام فراوان داشته‌اند. [۵] یحیی محمود ساعاتی (البته نه به طور خیلی مطمئن) نقل کرده است که: نخستین کتاب‌های وقفی را می‌توان در کتابخانه عبدالحکم جحمی که وی آن را در قرن اول هجری در مکه مکرمه تأسیس نموده، جست و جو کرد. [۶] وقف مصاحف برای عموم مسلمانان، از نخستین قدم هایی است که در راه وقف کتاب و تشکیل کتابخانه برداشته شده است. مورخان اسلامی تصریح کرده‌اند که خلیفه سوّم، عثمان بن عفّان، پس از همگون ساختن رسم الخط مصاحف در سال 30 هجری چهار یا شش نسخه ازقرآن را برای چهار یا شش مسجد بزرگ در سرزمین های اسلامی فرستاد که آن‌ها را در آن مساجد قرار دهند تا مورد استفاده مسلمانان قرار گیرد. اسحاق بن مدار ابوعمرو شیبانی (متوفی 206 ق.) بیش از هشتاد نسخه از قرآن را که به خط خود نگاشته بود، یکی پس از دیگری، به مساجد کوفه سپرد. با اینکه در منابع تاریخی تصریح نکرده اند، اما گویا سپردن قرآن ها به مساجد در این دو مورد، تحت عنوان وقف، صورت گرفته است. در برخی از موارد هم صراحتاً به وقف مصاحف اشاره شده است از جمله: مفضّل بن محمد ضیی (متوفی 208 ق.) که مصاحف مختلف را می‌نوشت و سپس آن‌ها را به مساجد وقف می‌کرد. و همگامی که از وی در این مورد پرسش می‌شود، می‌گوید: «با این کار، گناهانی را که با نوشتن مطالب مطایبه آمیز، مرتکب شده‌ام جبران می‌نمایم.»

وقف مصاحف در زمان متوکل عباسی(متوفی247 ق.) آن چنان اهمیت پیدا کرد که برای حفظ و نگهداری آن‌ها در برخی از مساجد، از جمله در مسجد عمرو، در قاهره نیاز به کتابدار احساس شد و قاضی حارث بن مسکین، شخصی را به عنوان «امین» و کتابدار مصاحف وقفی تعیین و منصوب کرد. به این ترتیب، وقف مصاحف تثبیت شد و مسلمانان در سراسر سرزمین های اسلامی، اقدام به عمل خیر وقف مصاحف در مساجد کردند و در نتیجه زمینه تشکیل نخستین کتابخانه های عمومی را در مساجد پدید آوردند. از آن تاریخ به بعد این سنت حسنه بین مسلمانان رایج گردید و برای استفاده نمازگزاران و کسانی که در مساجد بیتوته می‌کردند و به نیایش و یا به آموختن مسائل اسلامی می‌پرداختند، قرآن‌ها و تفاسیر را وقف بر مساجد می‌ساختند. از این رو به عقیده بسیاری از اهل فن، کتابخانه های مساجد اسلامی، در حقیقت نخستین کتابخانه های عمومی جهان اسلام به شمار می‌روند. پیدایش این نوع کتابخانه‌ها در مساجد، از نیاز آموزشی و تربیتی مسلمانان سرچشمه می‌گرفت و مسلمانان زمانی شروع به تأسیس آن‌ها نمودند که مساجد به عنوان پایگاه های تعلیم و تربیت مورد استفاده قرار می‌گرفتند و طبیعی است که هیچ آموزشی بدون کتاب نمی‌توانست صورت پذیرد. [۷] اولین نسخه نفیس و منحصر به فرد خطی، قرآن وقفی علی بن سیمجور است که در سال 383 هجری قمری به کتابخانه مبارکه آستان قدس وقف گردیده است. درباره واقفین قرآن بر آستان حضرت رضا (علیه السلام)، مرحوم تقی بینش در مقدمه فرهنگ لغات قرآن می‌نویسد: «وقف قرآن بر مزارها و بقاع متبرکه از روزگار قدیم، حکم سنتی مقدس را داشته و به قصد قربت و ثواب صورت می‌گرفته است. واقفین قرآن از هر طبقه و صنفی که بودند می‌خواستند با تقدیم نسخه ای که اغلب به ارث در خاندان آن‌ها دست بدست می‌گشته و با صرف هزینه بسیار که لازمه تهیه نسخه های خطی در روزگار قدیم بوده است، تهیه می‌شد، در ثوابی که از خواندن قرآن نصیب آیندگان می‌شده است، شریک و سهیم باشند و از این راه به آرامش ابدی و آسایش روحی بیشتری برسند و گاهی هم بدین وسیله سیئات اعمال گذشته خود را جبران کنند». [۸]

آراء فقهاي اسلام در مورد وقف مصاحف و کتب

بدون تردید کتاب و کتابخانه از عوامل اصلی نهضت فرهنگی و گسترش تعالیم و معارف اسلامی بوده و هست و غالباً کتابخانه‌هایی که در گذشته تأسیس می‌شد از راه وقف بوده است فلذا تأثیر وقف بر کتاب و کتابخانه امری واضح و مبرهن است. [۹] برخی از فقها و علمای اسلامی وقف مصاحف و کتب را در آغاز به آسانی نمی‌پذیرفتند و معتقد بودند که این مسأله با شرایط و مقررات وقف سازگار نیست. به نظر آنان وقف کتاب با اصل دائمی بودن استفاده از اموال وقفی مخالفت دارد، چون کتاب ها به دلایلی مانند: گم شدن، پاره شدن و خراب شدن همیشه در معرض تلف و نابودی هستند، از این رو وقف آن‌ها قابل اجرا نیست. این نظریه که مبتنی بر آرای ابوحنیفه است بر رأی دیگری از او استوار شده است که وقف اموال منقول را مجاز نمی‌دانست. حسن بن زیاد (متوفی204 ق.) به نقل از ابوحنیفه نوشته است که: قرآن‌ها (مصاحف) را می‌توان برای ابد جهت استفاده ساکنان اماکن مذهبی مکه و یا جاهای دیگر و یا برای مسافران و فقرا وقف نمود اما اگر روزی واقف خواست، می‌تواند وقف خود را پس بگیرد، و وارثان او نیز می‌توانند همین کار را انجام دهند. بنابراین نظریه، مصاحف را می‌توان وقف نمود، اما نه برای همیشه و تا ابد، زیرا این کار کاملاً به نظر و تمایل واقف و ورّاث او بستگی دارد. البته این نظریه ابوحنیفه مربوط است به دورانی که هنوز کتابخانه های عمومی به معنای واقعی کلمه شکل نگرفته و به وجود نیامده بودند و فقط چند قرآن وقفی آن هم به صورت پراکنده وجود داشت. فقهای سایر مذاهب اسلامی مانند مالک بن انس (متوفی 179 ق.)، محمد بن ادریس شافعی(متوفی 204 ق.) و احمد بن حنبل (متوفی241 ق.) وقف کلیه اشیاء قابل استفاده و غیرمصرفی را که فروش آن‌ها اجازه داده شد و کتاب نیز جزء آن‌ها است، جایز شمردند. در مذهب تشیع، وقف مصاحف و کتب از همان آغاز جایز شمرده شد، زیرا اصل و معنای «تحبیس الاصل و تسبیل المنفعه» در آن جاری و محقق است. [۱۰] یحیی محمود ساعاتی از عبدالله جبوری نقل کرده است که علاقه علمای اسلام به فراگیری علم، موجب شد تا آن دسته از فقها که وقف اشیای منقول را جایز نمی‌دانستند، وقف کتاب را از این اصل کلی استثنا کنند. [۱۱]

انگيزه هاي وقف کتاب

وقف به عنوان صدقه جاریه، در مفهوم عام خود، ریشه در اعماق تاریخ دارد و میان تمامی ملت‌ها و ادیان و مذاهب، ساری و جاری بوده است. [۱۲] هرچند در قرآن کریم آیه ه‏ای خاص درباره ‏ی وقف نیامده است ولی می‏توان وقف را یکی از مصادیق بارز خیر و عمل صالح دانست که مبنی بر قرآن و تبعیت از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) و ائمه معصومین(علیهم السلام) است، از این رو موقوفات در جامع ا‏ی اسلامی به صورت بسیار متنوعی دیده می‏شود. [۱۳] وقف کتاب، به عنوان یک امر خیر، در بردارنده اجر و پاداش اخروی است که برای امور خیریه مذهبی به کار می‌رود. به این ترتیب انجام این کار به نام و برای سعادت اخروی شخص دیگری هم ممکن است. [۱۴] العش [۱۵] معتقد است وقف تنها عنصر حقوقی و معمولی است که در تأسیس کتابخانه های عمومی عربی نقش اساسی داشته و خدمات مربوط به کتاب را در آن‌ها تداوم بخشیده است. در ادامه بحث به نمونه های از انگیزه های وقف کتاب اشاره می‌کنیم. الناصر خلیفه عبّاسی، ضمن چندین امر خیر، پانصد جلد کتاب را در سال 615 ه. / 1218م. به یاد و برای آمرزش روح مولی (بنده آزاد شده) خود، ابوالیمن نجّاح بن عبدالله حبشی، نجم الدین، وقف کرد. [۱۶] معمول چنین است که واقف از استفاده کنندگان از وقف، برای آمرزش روح خود، پاداشی معنوی نیز طلب کند. به عنوان مثال ابن البُزُری شرط کرده است که هر امانت گیرنده کتاب، یک بار سوره نخست قرآن و سه بار نیز سوره اخلاص را قرائت کرده و ثواب آن را نثار روح واقف و والدین او کند. امّا محمّدبن قیوام حنفی (متوفّی در حدود سال 838 ه / 1434م)، از استفاده کننده کتابهای وقفی خود خواسته است که «برای واقف، والدین او و نیز برای همه مسلمانان [از خداوند] طلب بخشایش کند». [۱۷] امّا علاوه بر توسّل جستن به این پاداش‌ها از سوی افراد متّقی و پرهیزکار، نفعی عینی‌تر نیز بر وقف کتاب‌ها مترتّب است و آن ماندگار شدن خاطره واقف و ماندن نامی نیک از اوست، به طوری که در بعضی شرایط، اعمال بد او را نیز جبران می‌کند. [۱۸] وقف و صدقه جاری در اسلام آن قدر مهم است که اهل بیت عصمت و طهارت در این جهت نیز اسوه دیگران بوده و هستند و رهنمود آن ذوات قدسی در اهتمام به وقف آن است که این صدقه جاری را همتای مصحف علمی و ولد صالح قرار داده و آن را در ردیف میراث ماندگار و فخر آور می‏دانند. [۱۹]

انواع وقف کتاب

با توجه به مطالعات و جستجوهایی که در بسیاری از متون وقفنامه های کتب به عمل آمده، وقف کتاب در جامعه اسلامی از دیرباز، به اعتبار استفاده کنندگان (موقوف علیهم) به انواع مختلف و اقسام گوناگونی تقسیم شده که تفصیل هر یک از آنها به شرح ذیل است:

وقف خاص

در این نوع وقف واقفان بنا به انگیزه های خاص، کتاب‌ها و مجموعه‌هایی را که در طول زندگی گردآوری می‌کردند بر خود یا اولاد یا افراد خانواده خود وقف می‌کرده اند. گاهی هم آن‌ها را بر یک یا چند نفر از علما و فقها و طلّاب علوم دینی وقف می‌نموده‌اند. به همین دلیل این نوع وقف را، وقف شخصی، وقف اولاد، وقف خانوادگی و اهلی نیز می‌نامند. [۲۰]

وقف نيمه عمومي (شبه عام)

نوعی دیگر از وقف کتاب است که گستره بیشتری از وقف خاص داشته و از همان آغاز به دو شکل انجام می‌گرفته است:

>وقف بر طبقه و گروهي خاص >وقف بر يک مکان خاص

وقف بر طبقه و گروهي خاص

گاهی واقفان به دلیل احترامی که برای فقها، محدثان، طلّاب علوم دینی، پزشکان و یا پیروان و علمای مذهب خاصّی قائل بودند، کتابهای خود را برای استفاده یکی از این طبقات و گروه‌ها وقف می‌کردند. [۲۱]

وقف بر يک مکان خاص

این نوع وقف در تاریخ اسلام و در میان مسلمانان رواج بسیار داشته و از اهمّیت فراوانی برخوردار بوده است؛ چنان که می‌بینیم واقفان، کتابهای خود را وقف بر مساجد، مدارس، مشاهد مشرفه، خانقاه‌ها، رباط‌ها و آرامگاههای خاصّی کرده‌اند. وقف بر این مکان‌ها برای استفاده کنندگان مستقیم و غیرمستقیم از آن‌ها بوده است. در برخی از وقفنامه ها قید شده که فقط افرادی که در آنجا هستند یا بر آنجا وارد می‌شوند و یا گروه خاصّی می‌توانند از آن کتاب‌ها استفاده کنند، امّا در این نوع موقوفات نیز عملاً حد و مرزی وجود نداشته است. [۲۲]

وقف کتاب بر مساجد

مساجد در جهان اسلام نقش بسیار مهم و حساسی در پیشرفت علم و فرهنگ و تمدن اسلامی و تعلیم و تربیت مسلمانان داشته‌اند از این رو از همان آغاز، مسلمانان کوشیده‌اند که در کنار مسائل عبادی و نیایش به امر تعلیم و تربیت و بازگویی احکام و دستورات اسلام و قرآن نیز اهمیت قائل شوند و در هر یک از مساجد مهمّ صدر اسلام کتابخانه‌هایی نیز تأسیس کنند و اغراق نیست اگر گفته شود که نخستین موقوفه های کتاب در مساجد پی ریزی شد و مساجد بزرگ مکه، مدینه، دمشق، بغداد، قاهره، مرو، نیشابور، قرطبه، طلیطله، زیتونه در تونس و دیگر جوامع اسلامی در شهرهای مهم جهان اسلام هر یک برای خود کتابخانه های مهمی داشته‌اند و نمازگزاران و دیگر کسانی که به این مساجد رفت و آمد داشته‌اند و به ویژه علما، فقها و محدثان از آن‌ها استفاده می‌کرده اند. [۲۳] تا قرن دوم هجری، فقها و علما، مصحف‌ها را نسخ و یا استنساخ یا رونویسی می‌نمودند و برای تقرب به خداوند و نیز پیروی از خلیفه سوم (عثمان) که چهار یا شش نسخه از مصاحف را نوشته و به شهرها می‌فرستاد، آن‌ها را در مساجد قرار می‌دادند. در کتب تاریخ آمده است که ابوعمر و شیبانی، هشت مصحف را رونویسی کردند و آن‌ها را در مساجد کوفه قرار دادند. سیوطی نیز حکایت کرده که مفضل ضیی که در نحو، شعر، غریب و ایام الناس خبره بوده، مصحف‌ها را می‌نوشته و آن‌ها را در مساجد قرار می‌داده است. این دو دانشمند بزرگ و فقهای دیگر، مصاحف را به جهت کسب رضایت الهی به مساجد می‌سپردند بدون اینکه از این کار با الفاظی که بیانگر صیغه وقف باشد یاد کرده باشند. هنگامی که حرمت تألیف در قرن دوم آغاز شد و کتب تفسیر، فقه، ادبیات، لغت و غیره تألیف یافتند پاره ای از دانشمندان، این دست کتاب‌ها را به مانند مصاحف در مساجد قرار می‌دادند تا دانش پژوهان از آن بهره مند شوند. [۲۴]


وقف کتاب بر مدارس

مدارس اسلامی به عنوان کانونهای اصلی و آموزش و تربیت، پس از مساجد، در جهان اسلام از اعتبار و اهمیت فوق العاده ای برخوردار بوده‌اند، از این رو مسلمانان در تأسیس و ساخت مدارس کوشش فراوانی داشته‌اند و بسیاری از این مدارس شهرت فراوانی در تاریخ کسب کرده‌اند. [۲۵] بنابر شواهد موجود، مدرسه بدون کتابخانه نبوده است. اما این که کتاب‌های لازم از کجا تأمین می‌شد، موضوع جالبی است که مستلزم توجه است. کسی که مدرسه ای را بنا می‌کرد و سعی می‌کرد حتی الامکان وسایل رفاه محصلین و حتی مدد معاشی برای آنان در نظر بگیرد، بی معنی است اگر گمان کنیم هیچ کتابی برای مدرسه تهیه نکرده باشد. همچنین بسیاری از افرادی که خود قادر به ساخت مدرسه نبودند کتاب‌هایی را بر مدارس موجود وقف می‌کردند. منابع تاریخی نیز خبر می‌دهند که گاه پادشاهان کتاب‌هایی را به کتابخانه مدرسه و یا اماکن زیارتی اختصاص می‌دادند. در برخی از وقفنامه های مدارس، فهرستی از کتاب‌های وقف شده وجود دارد که بیشتر در ظهر آن یا در حاشیه وقف نامه نوشته شده است. تعدادی وقف نامه خاص کتاب نیز در دست است که جدای از وقفنامه های مدارس می‌باشند و بیشتر شامل متنی است که بر وقفیت کتاب دلالت دارد و در اول یا آخر کتاب‌های وقفی نوشته شده است. مواردی نیز از وقف بر استنساخ کتب در دست است که گاه شرایط استفاده از این کتاب‌ها را نیز به تفصیل بیان کرده‌اند. دو نمونه جالب از این اسناد به کوشش آقای رضا مختاری در مجله میراث جاویدان به چاپ رسیده است: یکی مربوط به وقف نامه کتاب‌های مدرسه چهارباغ اصفهان است و دیگری مربوط به کتاب‌هایی است که از محل درآمد حمام نقش جهان اصفهان استنساخ شده‌اند. [۲۶] همچنین برخی از واقفین مقداری از درآمد حاصل از موقوفات خود را به این مهم اختصاص می‌دادند. حاج محمد ابراهیم یوزباشی در وقف نامه خود ذکر کرده که آن چه از مصارف موقوفه باقی بماند، «کتب احادیث و تفاسیر و علوم دینیه و قرآن مجید و صحیفه کامله استکتاب نمایند» سپس برای نوع استفاده از این کتاب‌ها نیز مقرراتی را وضع کرده است به این ترتیب که کتاب‌های قرآن و صحیفه را به هر کسی که صلاحیت دارد هدیه دهند و از او التماس کنند که برای واقف طلب آمرزش و دعای خیر کند. نکته قابل توجه در این گونه وقف نامه‌ها آن است که تمامی اسناد موجود حاکی از وقف بر کتب مذهبی هستند. چرا که از این راه واقف می‌تواند امیدی به کسب ثواب اخروی داشته باشد. باید این نکته نیز گفته شود که استفاده از این کتاب‌ها شرایط و ضوابط خاصی داشتند که بعضاً در وقفنامه های مربوطه آورده شده است. مسأله لزوم حفاظت از کتاب هم موردی بود که از نظر برخی واقفان پنهان نمانده است. [۲۷] همچنین در مدارس بزرگ که شخص خاصی به عنوان کتابدار مسؤولیت کتابخانه را برعهده داشت، حق الزحمه ای برای او در نظر گرفته می‌شد که در برخی وقفنامه ها به آن اشاره شده است. به عنوان نمونه در وقف نامه مدرسه چهارباغ، شاه سلطان حسین قید کرده است که به شخصی که متولی این امر در نظر می‌گیرند سالانه هفت تومان پرداخت شود. در آخر وقف نامه های کتاب نیز مانند سایر وقفنامه ها، خرید و فروش و رهن و بخشیدن آن را ممنوع کرده‌اند و تغییر دهنده وقف را گرفتار به لعنت الهی و نفرین معصومین کرده‌اند، که شاید این، نوعی ضمانت اجرایی برای موقوفه را به دنبال داشت. [۲۸] وقف کتاب شاید رایج‌ترین نوع وقف در میان مسلمانان بوده است. از وقفنامه های مربوط به آن، آگاهیهای تاریخی بسیاری حاصل می‌شود، و نشر آن‌ها زوایای تاریخی بسیاری را روشن خواهد کرد. از جمله این وقفنامه ها، وقفنامه کتابهای مدرسه چهارباغ اصفهان است که امروزه به مدرسه حضرت امام صادق علیه السلام تغییر نام یافته است. این وقفنامه به سال 1120 ه.ق. پس از تکمیل بنای مدرسه، انشا شده و واقف آن شاه سلطان حسین صفوی است. [۲۹] وقفنامه کتابهای مدرسه چهارباغ در اصل بدین منظور انشا شده که روی هر یک از کتب وقفی آنجا نوشته شود. ولی متأسفانه همه یا اغلب آن کتاب‌ها از بین رفته است و عجالتاً نگارنده به یاد ندارد که کتابی از موقوفات مدرسه چهارباغ را دیده باشد. این وقفنامه به طور مجزّا در چهار برگ نوشته شده و در کتابخانه مرحوم آیت الله مرعشی، قدّس سرّه الشریف، به شماره 9607 نگهداری می‌شود و در فهرست آن کتابخانه [۳۰] معرفی شده است. [۳۱]

وقف کتاب بر مشاهد مشرفه

یکی دیگر از مکانهایی که بسیار مورد توجه و علاقه مسلمانان بوده و کتاب‌ها و مجموعه های فراوانی بر آن‌ها وقف شده، مشاهده مشرفه، آستانه های امامزادگان و آرامگاههای بزرگان اسلام بوده است. که در ادامه مبحثی به آن اختصاص خواهد یافت.

وقف کتاب بر اماکن مذهبي

حسینیه‌ها، خانقاه‌ها، زاویه‌ها و رباط‌ها نیز دارای کتابخانه‌ها و مجموعه‌هایی بوده‌اند که از راه وقف به وجود آمده‌اند. [۳۲]

وقف عمومي

وقف عمومی کتاب چنان که از وقفنامه های مربوط به آن به دست می‌آید به دو شکل به این شرح انجام می‌گرفته است: >وقف بر طالبان علم >وقف بر جميع مسلمانان

وقف بر طالبان علم

بیشتر وقفنامه هایی که عبارت «وقف لطلبه العلم» در آن مندرج است، ناظر بر این نوع از وقف کتاب بوده و تمامی طالبان علم در هر سطح و پایه علمی را در نظر دارد. چون این امکان وجود داشته که برخی از این عبارت سوء استفاده کنند و آن را محدود به عده ای خاص و معین از اهل علم نمایند، برخی از واقفان برای رفع این شبهه گفته‌اند: وقف بر هر طالب علمی است که جویای دانش باشد. [۳۳]

وقف بر جميع مسلمانان

در این نوع از وقف تنها قیدی که بر عمومیت وقف خورده است مسلمان بودن است که البتّه در عمل دقیقاً این قید رعایت نمی‌شده و عموم مسلمانان و غیر مسلمانان به ویژه اهل کتاب می‌توانسته‌اند بدون امتیاز از کتابهای وقفی استفاده کنند. به این معنا که هر شخصی که مایل و راغب به مطالعه بوده از آن کتابخانه‌ها و کتاب‌ها استفاده می‌کرده است. [۳۴] همه انواع و اشکال وقف که پیش از این به آن اشاره کردیم سرانجام به این وقف منتهی می‌شوند و عملاً به صورت وقف عام بر جمیع مسلمانان در می‌آیند. [۳۵]

نمونه‌هايی از وقف کتاب به انواع کتابخانه‌ها

  • کتابخانه آستان قدس رضوی
  • آستانه حضرت معصومه سلام الله علیها
  • آستانه حضرت عبدالعظيم حسنی علیه السلام
  • آستانه امام موسی بن جعفر علیه السلام
  • کتابخانه بقعه شيخ صفی الدين اردبيلی رحمت الله علیه
  • کتابخانه مرکزي (ملي) تبريز

کتابخانه آستان قدس رضوي

کتابخانه آستان قدس رضوی از قدیمی‌ترین و نفیس‌ترین کتابخانه های اسلامی است که تاریخ شکل گیری و تشکیل آن را می‌توان به بعد از شهادت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا (علیه السلام) نسبت داد آن زمانی که شیعیان مخلص با عشق به اسلام و گرایش به اهل بیت (علیهم السلام) از اطراف و اکناف خراسان و سایر شهرها و بلاد اسلامی به سوی این مرکز سرازیر شدند و آن جا را مرکز مدنیت و کانون اسلام و علم و ادب گردانیدند. در این میان، زائرین و مومنان، گرانبهاترین اشیاء و کتاب‌ها و قرآنهای نفیس خود را وقف این روضه منوره می‌نمودند تا همگان از آن بهره مند گردند و ذخیره ای برای آخرت آن‌ها گردد. چنانچه اولین قرآن وقفی، در سال 327 ق. به وسیله «کشواد بن املاس» و بعد در سال 381 ق. به وسیله «بوعلی سیمجور» امیر خراسان و در سال 393 ق توسط «ابن کثیر» وزیر دیوان عرض مسعود غزنوی و در سال 421 ق. توسط ابوعلی حسوله تقدیم آستانه مبارکه گردید. در سده نهم هجری، سال 861، در وقفنامه ای مرقوم در ظهر تفسیر ابوالفتوح رازی، محفوظ در مخزن خطی کتابخانه چنین آمده است: «چون کتابخانه مبارکه رضویه دارای همه قسم کتاب بود ولی کتاب تفسیری که عامه مردم از آن بهره مند گردند، نداشت لذا من نسخه کتاب تفسیر ابوالفتوح را به انضمام چند جلد کتاب دیگر وقف نموده به تاریخ سنه 961ق.» که نشان دهنده این است که کتابخانه مقدسه رضوی در آن سال دایر و مشغول ارائه خدمات به محققین و فعالیت فرهنگی بوده است. در دوره سلطنت میرزا شاهرخ تیموری (807-850ق) که به مساجد و مدارس توجه بیشتری شد، کتابخانه آستانه اهمیت بیشتری پیدا کرد. و بر تعداد مصاحف و کتابهای مذهبی و علمی آن افزوده شد، عنوان دادن خزانه الکتب به کتابخانه رضوی در وقفنامه کتاب «غایه الوصول» علامه حلی دلیل بر رونق کتابخانه در آن زمان بوده است. در سال 998 هجری قمری و اوایل سده 11، خراسان (مشهدالرضا) دچار انقلابات خونین و مبتلا به غائله اوزبکیه شد. کتابخانه حضرت به غارت برده شد و چون «خزف ریزه ای بی بها به یکدیگر می‌فروختند». این رویداد تاریخی نیز ثابت می‌دارد که کتابخانه مقدسه از کتابخانه های مهم بوده است. پس از این تاراج و آمدن شاه عباس صفوی به خراسان در سال 1009ق. باقیمانده کتاب‌ها و مصاحف و آنچه از قرآن‌ها و کتابهای نفیس و منحصر به فرد باقی مانده بود به صورت کتابخانه محفوظ داشتند و بعضی از کتابهای به تاراج رفته را از هندوستان برگرداندند و قرآنهای نفیس منسوب به ائمه اطهار (علیهم السلام) بر پوست آهو و با وقفنامه به خط شیخ بهایی از نتایج این سفر و توجه و حمایت مذهبی صفویه از کتابخانه مبارکه می‌باشد. در دوره افشاریه به خاطر جنگ و نبردهای پی در پی، دفع افاغنه و لشکرکشی به هند و غیره تمام ثروت و اندوخته کشور صرف تهیه سلاحهای جنگی می‌شد و دیگر آن حمایت قبلی وجود نداشت اما باز هم تعداد زیادی کتاب در سال 1145 ق، به وسیله نادرشاه وقف کتابخانه مبارکه رضویه شد. در دوره قاجاریه سیاست دوره صفویه دنبال شد و کتابخانه و روضه منوره رضویه مورد توجه و حمایت قرار گرفت. به ویژه در زمان نیابت تولیت میرزا موسی خان قائم مقام، رو به توسعه و گسترش بوده و کثیری از کتاب‌ها و قرآنهای نفیس در این عصر به کتابخانه وقف و اهداء شده است. [۳۶] شاید بتوان گفت بیشترین کتاب و کتابخانه وقفی در تاریخ به ویژه تاریخ ایران باشد.

آستانه حضرت معصومه (س)

آستانه حضرت معصومه(علیها السلام) دومین آستانه مهمی است که همیشه مورد عنایت شیعیان و علما بوده است و از برخی از وقفنامه های موجود در آن آستانه استنباط می‌شود که در این آستانه از قرن پنجم و ششم هجری کتابخانه ای وجود داشته است؛ از جمله در وقفنامه مورخ رمضان 594 هجری قمری که در داخل چهار مجلد از مصحف شریف ثبت شده و دارای صندوقچه ای نیز بوده است. [۳۷] در وقفنامه ای شاه عباس کبیر، تعداد 110 جلد کتاب بر این آستانه و بر مدرسه فیضیه قم، وقف کرده است که از آن مجموعه اکنون جز چند جلد چیزی باقی نیست. همچنین براساس وقفنامه مورخ یونت ئیل 1064 قمری، میرمحمد هاشم گیلانی، 75 جلد کتاب بر آستانه مقدسه حضرت معصومه (علیها السلام) و بر مدرسه آستانه (فیضیه) وقف نموده است. اکنون سه نسخه از این موقوفه باقی مانده است. [۳۸]

آستانه حضرت عبدالعظيم حسنی (ع)

آستانه حضرت عبدالعظیم حسنی در شهر ری نیز از دیرباز دارای کتابخانه ای بوده که تدریجاً به همت نیکوکاران و واقفان در آن گرد آمده است. چنان که آستانه شاه چراغ در شیراز و آستانه های دیگر امامزادگان در ایران و عراق دارای کتابخانه های موقوفه ای بوده‌اند و برخی از آن‌ها اکنون نیز از کتابخانه های معتبری برخوردار هستند و هزاران جلد کتاب موقوفه را در خود جای داده‌اند.

آستانه امام موسی بن جعفر (ع)

آستانه امام موسی بن جعفر(علیه السلام) در کاظمین نیز از کتابخانه مهمّی بهره مند بوده و افراد بسیاری از علما، فقها و دوستداران خاندان نبوت و امامت توجه بسیاری به آن داشته‌اند و کتابهای بسیار و قرآنهای فراوانی بر آن آستانه مقدسه وقف کرده‌اند، از جمله علی بن علی بن روزبهان ابوالمظفّر کاتب بغدادی وزیر(متوفی به سال 601 ه.ق.) آثار بسیاری به خط خود و مجموعه ای ارزنده از کتب را بر این آستانه وقف نموده است. [۳۹]

کتابخانه بقعه شيخ صفي الدين اردبيلي

کتابخانه بقعه شیخ صفی الدّین اردبیلی را باید یکی از کتابخانه های کهن ایران دانست که بخش مهمی از کتب و اسناد آن امروزه در دست ماست. آستانه شیخ صفی در زمان شاه عباس صفوی با اهدای تعداد زیادی کتابهای فارسی و دیوان‌های اشعار، به کتابخانه ای بی نظیر، و با اهدای مقادیر طلا و نقره و مجموعه ای از جواهرات، اشیای زینتی و 1221 ظرف چینی، عملاً به موزه ای ارزشمند تبدیل شد. [۴۰]

کتابخانه مرکزي (ملي) تبريز

کتابخانه تبریز به عنوان یکی از قدیمی‌ترین کتابخانه های عصر حاضر کشور، به دنبال وقف مجموعه بی نظیر کتابخانه شخصی دو تن از فرهیختگان خیر تبریز به نامهای حاج حسین و حاج محمد نخجوانی به سال 1335ه.ش. تاسیس یافت.

نقش وقف در حفظ کتابهاي خطي

در تمدن اسلامی، وقف سنّتی رایج و پسندیده بوده و نمونه های بسیاری از وقف کتاب به کتابخانه‌ها، مدارس، مساجد و جویندگان علم و دانش در متون، مورد اشاره قرار گرفته است. به جز وقف، هدیه کتاب میان دربار شاهان و شاهزادگان نیز مرسوم بوده است. به ویژه در سده های 9 و 10 ق. که تولید و استنساخ نسخه های نفیس و گران قیمت رونق داشت و کتاب به عنوان تحفه ای ارزشمند میان دربارهای مختلف رد و بدل می‌شد. ماجرای هدیه فرستادن نسخه ای از کلیات عبدالرحمان جامی (817-890ق.) از جانب امیر علیشیرنوایی (844-906 ق.) به دربار سلطان یعقوب آق قویونلو (884-920ق.) و اشتباه کمال الدین حسین ابیوردی (؟-920ق.) در بردن کتاب – که موجب برکناری وی گردید- حکایت از اهمیت اهدای کتاب در آن دوره دارد. [۴۱] در کتابخانه های امروزی از اهدای کتاب، به منظور صرفه جویی در بودجه، استقبال می‌شود و در برخی کتابخانه‌ها بخش قابل توجهی از منابع را هدایا تشکیل می‌دهند. بیشتر کتابخانه‌ها دارای مجموعه های ویژه ای هستند که به نام اهداکننده آن نامگذاری می‌شوند. [۴۲] مروری برتاریخچه اهدای کتاب مشخص می‌کند که اهدا کتاب بعد از رونق وقف کتاب شکل گرفته و متاثر از آن است. [۴۳]

تاثير وقف بر اهدا کتاب

در تمدن اسلامی، وقف سنّتی رایج و پسندیده بوده و نمونه های بسیاری از وقف کتاب به کتابخانه‌ها، مدارس، مساجد و جویندگان علم و دانش در متون، مورد اشاره قرار گرفته است. به جز وقف، هدیه کتاب میان دربار شاهان و شاهزادگان نیز مرسوم بوده است. به ویژه در سده های 9 و 10 ق. که تولید و استنساخ نسخه های نفیس و گران قیمت رونق داشت و کتاب به عنوان تحفه ای ارزشمند میان دربارهای مختلف رد و بدل می‌شد. ماجرای هدیه فرستادن نسخه ای از کلیات عبدالرحمان جامی (817-890ق.) از جانب امیر علیشیرنوایی (844-906 ق.) به دربار سلطان یعقوب آق قویونلو (884-920ق.) و اشتباه کمال الدین حسین ابیوردی (؟-920ق.) در بردن کتاب – که موجب برکناری وی گردید- حکایت از اهمیت اهدای کتاب در آن دوره دارد. [۴۴] در کتابخانه های امروزی از اهدای کتاب، به منظور صرفه جویی در بودجه، استقبال می‌شود و در برخی کتابخانه‌ها بخش قابل توجهی از منابع را هدایا تشکیل می‌دهند. بیشتر کتابخانه‌ها دارای مجموعه های ویژه ای هستند که به نام اهداکننده آن نامگذاری می‌شوند. [۴۵] مروری برتاریخچه اهدای کتاب مشخص می‌کند که اهدا کتاب بعد از رونق وقف کتاب شکل گرفته و متاثر از آن است

نتيجه گيري

وقف کتاب از همان صدر اسلام به عنوان یک عمل خیر و سنت نیکو و در زمره باقیات الصالحات به شمار می‌آمده که پاداش و اجر فراوان اخروی و شهرت و نام نیک و جاودانی را برای واقف به همراه داشته است. هر یک از پیروان اسلام اعم از علما، امراء و نیکوکاران و مومنین، به ویژه کتاب دوستان که به سرنوشت علمی و فرهنگی جامعه اسلامی علاقه داشتند، به اندازه توان خویش به این سنت حسنه، یعنی وقف کتاب اقدام می‌نمودند و به خاطر رضای پروردگار در راه حفظ آثار دانشمندان و رساندن آن به نسلهای آینده از هیچ تلاشی مضایقه نمی‌کردند. علاوه بر این که، این کار در تاریخ اسلام، سهم عمده ای در پیدایش کتابخانه های گوناگون داشت، بیشتر کتابهای خطی اسلامی موجود در کتابخانه های جهان، نتیجه همین عمل خداپسندانه بوده است. [۴۶] درگذشته وقف بیشتر از زمان حال رایج بود. اعتقادات مذهبی و راهنمایی‌های لازم مردم را به این کار تشویق می‌کرد. [۴۷] با لحاظ این مسئله که اکثر نسخه های خطی در کتابخانه های شخصی علما، اساتید و محققین می‌باشد و این‌ها نیز بر ارزش و جایگاه وقف در اسلام آگاه هستند و اعتقاد عمیق و راسخی به مسائل و دستورات اسلام دارند، لذا می‌توان در این خصوص زمینه سازی کرده و با استفاده از رسانه های جمعی و نشریاتی که خود متولی است به احیای این سنت حسنه اسلامی و تقویت آن همت گماشته و تمام توان و تلاش خویش را بکار گرفت. [۴۸]

نویسندگان

علی صادق زاده وایقان [۴۹] اعظم رجبقلی نژاد ورجوی [۵۰]

منبع

فصلنامه میراث جاودان شماره های 79 و80

  1. نظام زاده،1381،ص10.
  2. همان،ص5.
  3. الدوری،1385،ص6.
  4. روزنامه ایران زمین،24 آبان84،ص20،مقاله احیای سنت اهدای کتاب در تبریز
  5. رفیعی،1373،ص105-106.
  6. وقف در فقه اسلامی و نقش آن در شکوفایی اقتصاد اسلامی،ص428.
  7. رفیعی،1373،ص105-106.
  8. واقفین عمده کتاب به کتابخانه های آستان قدس رضوی،ص8.
  9. وقف در فقه اسلامی و نقش آن در شکوفایی اقتصاد اسلامی،ص427.
  10. رفیعی،1373،ص106.
  11. وقف در فقه اسلامی و نقش آن در شکوفایی اقتصاد اسلامی،ص427.
  12. رفیعی،1373،ص104.
  13. وقف نامه های قرآن و طبقات زنان واقف کتابخانه آستان قدس رضوی.
  14. کتابخانه های عمومی و نیمه عمومی عربی در قرون وسطی،ص311.
  15. همان،ص310.
  16. ابن کثیر،سال613،به نقل از:احمدیه حلب.1217 در:کتابخانه های عمومی و نیمه عمومی عربی در قرون وسطی،ص311.
  17. کتابخانه های عمومی و نیمه عمومی عربی در قرون وسطی،ص311.
  18. همان،ص311.
  19. وقف و صدقه جاری در قرآن،1388.
  20. رفیعی،1373،ص82.
  21. همان،83.
  22. همان،ص84.
  23. همان،ص84-85.
  24. فصلنامه میراث جاویدان،شماره49،ص119
  25. رفیعی،1373،ص86.
  26. فصلنامه میراث جاویدان،شماره 37،ص38.
  27. همان،ص39.
  28. همان.
  29. فصلنامه میراث جاویدان،شماره 13،ص72.
  30. ج25،ص7-8.
  31. فصلنامه میراث جاویدان،شماره 13،ص73.
  32. رفیعی،1373،ص88.
  33. معجم الاادباء،ج7،ص192-193.
  34. دورالکتب العربیه العامه و شبه العامه ، ص390،394.
  35. رفیعی،1373،ص90.
  36. فاضل هاشمی،1379،ص10.
  37. تربت پاکان،ج1،ص125-128.
  38. تربت پاکان ،ج1،صص151،150.
  39. کتابخانه های عمومی و نیمه عمومی عربی در قرون وسطی ، ص211.
  40. فهرست اسنادبقعه شیخ صفی الدین اردبیلی موجود در موزه ملی ، سازمان اوقاف ،کتابخانه ملی تبریز و بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی،ص13 و 14.
  41. آشنایی با نسخ خطی و آثار کمیاب (فارسی و عربی)،ص109.
  42. نسخه های خطی و فهرست نگاری در ایران ،ص454.
  43. همان
  44. دایره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی ،ص372.
  45. هور(Hoare)نقل شده در:دایره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی،ص372.
  46. بررسی سازماندهی و اطلاع رسانی نسخه های خطی کتابخانه مرکزی (ملی)تبریز،ص104.
  47. آشنایی با نسخ خطی و آثار کمیاب (فارسی و عربی)،ص109.
  48. بررسی سازماندهی و اطلاع رسانی نسخه های خطی کتابخانه مرکزی(ملی) تبریز،ص109-119.
  49. دکترای علم اطلاعات و دانش شناسی و مدیر گروه مخطوطات سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران
  50. دانشجوی دکترای علم اطلاعات و دانش شناسی و کارشناس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران