وقف نامه آتشکده قریه قناتغستان در موزه سنگ گنبد جلیلیه

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

گلفام شریفی [۱]

چکیده

فرهنگ، تاریخ و آیین ایرانیان از دیرباز با سنت وقف و آثار سودمند آن در جامعه آشنا بوده و چنانکه از نوشته های گذشتگان بر می آید، وقف پیشینه ای طولانی در ایران دارد. در این پژوهش پس از تعریف وقف و تاریخچه آن در ایران باستان، به معرفی وقفنامه ی آتشکده قناتغستان می پردازیم. این وقفنامه در دوره قاجاریه تنظیم شده و هم اکنون در موزه سنگ گنبد جبلیه کرمان نگهداری می شود. نام وقف کننده درویش خان ابن جم جی هاتریاست که مکانی را جهت انجام برخی امور مذهبی نظیر افروختن آتش و گهنبار خواندن در اختیار زردشتیان قرار داده است.

واژگان کلیدی: وقف- وقفنامه- زردشتیان - آتشکده قناتغستان - مراسم مذهبی

مقدمه

پیشینه وقف در ایران باستان

تردیدی نیست که ایرانیان باستان از راه های گوناگون مبادرت به دستگیری از بینوایان و آبادانی زمین می نمودند، اما متاسفانه وقف و چگونگی انجام آن در ایران باستان به طوردقیق بر ما پوشیده است. تنها از وجود آتشکده ها که دارای موقوفات ونذوراتی بوده اند می توان رد پایی ازاین سنت پسندیده را در ادوار گذشته یافت. به نظر می رسد آتشکده معروف آذرگشسب در دوره ساسانیان موقوفات بسیارداشته است.

علاوه بر ساختمان آتشکده ها، با مطالعه برخی نوشته های فارسی میانه کتیبه ای و کتابی نیز نکاتی در این زمینه برای ما روشن می گردد.[۲]

از کرتیر موبد پرنفوذ اوایل دوره ساسانی، زمان اردشیر تا نرسه، چهار کتیبه به زبان پهلوی بجای مانده است. وی در این کتیبه ها دو موضوع اساسی را مطرح کرده است.

1. معرفی او و ذکر القاب و شرح کارهایش در دوره هر پادشاه

2. معراج او از مهمترین کارهای کرتیر این بود که با ادیان دیگر به مبارزه برخاست، موجبات رفاه روحانیان را فراهم آورد، آتشکده ها برپای کرد و برای آتشکده ها و موبدان اسناد بسیاری مهر نمود که هدف وی تخصیص موقوفات در این مکان ها بوده است. [۳]

در سطر نخست کتیبهی کعبه زردشت کرتیر افتخار می کند که شاپور وی را در کارهای ایزدی کامکار گردانیده است. [۴] در اینجامنظور ازاصطلاح Kardagn yazdn: خدمت به ایزدان [۵] امور موقوفه است.[۶]

علاوه بر کتیبه های کرتیر، کتیبه های مقصودآباد و تنگ خشک نیز مضمون وقف نامه دارند. [۷] دو کتیبه در مقصودآباد بر صخرهای از کوه رحمت در جنوب تخت جمشید به خط پهلوی کشف گردیده، کتیبه نخست تعلق )ملکی( dastagird به شخصی است که نام آن بدلیل ابهام در خط پهلوی ناخوانا است. اما نام پدر او Gsvd و از روستای Mitrign است. مضمون کتیبه دوم تعلق چاه به همان شخص است. [۸]

سه کتیبه نیز در نزدیکی سیوند فارس به زبان پهلوی بر تخته سنگ بزرگی نگاشته شده اند. ظاهرا کتیبه اول و دوم وقف نامه ملکی است شامل بوستان و قنات و موستان و درختستان و خانه ی شخصی بنام فرخبود. کتیبه سوم به طور کامل محو شده است.[۹] در متنهای پهلوی کتابی شایست ناشایست و مادیان هزار داستان نیز واژهی nihdag: نهاده، به معنای موقوفه یا آنچه برای مصرف کاری خاص معین می کنند، به کاررفته است.(طاووسی1372: 257و نیز: مزداپور1369: 298، همچنین نک به: (Perikhanian 1997:375 در شایست ناشایست (تالیف دراواخر دوره ساسانیان) به احکام وقف اشاره شده، یکی آنکه اگرمرد در صورت توانایی مال وقفی بنهاد تا تن پسین [۱۰] کرفهاش دوام یابد، دیگر آنکه وقف در روزهای فروردیان (روزهای آخر سال) بنهد. [۱۱] مجموعه حقوقی مادیان هزار داستان در دوره خسرو پرویز گردآوری شده اما در سده سوم هجری مطالبی بدان افزوده یا کاسته شده است. همه فتواها بر اساس قوانین دینی زردشتی است، از جمله قضایای حقوقی مطرح شده دراین کتاب مالکیت و موقوفات است. [۱۲]

در فصل 29 بندهای 9تا 11 آمده که اگرشخص برای روان خویش مال وقفی برجای نهاد اما فرمان (دستوری) در مورد نگهداری آن نداد، پس از مرگ پدر پسر ارشد مکلف به حفظ مال است. [۱۳] فصل 34 بندهای 1، 7 و 8 دربارهی اشیائ وقفی به آتشکده هاست و اینکه متولیان باید عایدات را اداره کنند. [۱۴]

وقف در میان زردشتیان کرمان

پس از اشارهای کوتاه به تاریخچه ی وقف در ایران دریافتیم که بر اساس مستندات، این آئین کهن از دوره ساسانیان در جامعه ی زردشتیان سابقه داشته است.

این جماعت بیشتر از سایر اقوام به پاسداری از فرهنگ کهن ایرانی پرداختند و در حقیقت نمایی مدرن از زندگانی باستانی ایرانیان را نگاه داشتند. شاید به همین دلیل است که ایرانیان کنونی این جامعه کوچک را به چشم نیاکان معاصر خویش می پندارند. گرچه گذر زمان، باورها و عقاید باستانی آنها را دستخوش دگرگونی هایی کرده است. [۱۵] انجمن زردشتیان مهمترین مجمع رسمی در جامعه ی کنونی زردشتی است که پیشینه آن به روزگار ساسانیان باز می گردد. در سده ی گذشته مانکجی صاحب در یزد و کرمان انجمن های زردشتیان را تشکیل داد. پس از آن انجمن زردشتیان در تهران به همت اردشیر ریپورتر و ارباب کیخسرو شاهرخ در 1325ق فعالیت خود را آغاز کرد. این انجمن ها که نماینده رسمی جامعه زردشتی هستند، همگی موقوفاتی دارند و مکلف به رسیدگی آنها هستند. بسیاری از این اماکن وقفی محل برگزاری آیینهای سنتی و جشنها ست. [۱۶] زردشتیان کرمان [۱۷] در یک قرن ونیم اخیر ارقام قابل توجهی ملک و وسائل زندگی وقف کرده اند. سند این وقف ها به شهادت دفتر موقوفات زردشتیان کرمان نزد روحانیان مسلمان کرمان تنظیم گردیده و شرعاً مورد تصدیق و تایید قرار گرفته است.

در مجموعه ای با 68 فقره موقوفه که به کوشش آقای آزادمهر ایزدیار رئیس انجمن زردشتیان کرمان تنظیم گردیده است، اطلاعات باارزشی از نام، مشخصات، نیت واقفان و مقدار موقوفه بدست می آید. علاوه بر این، اسناد وقفی میتواند گویای بسیاری از مسائل تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و زبانی زمان خود باشد. (روح الامینی205 و206) علاوه بر وقفنامه هایی که بر روی کاغذ نوشته شده، در این پژوهش نمونه ای از یک وقفنامه ی سنگی معرفی وتحلیل محتوایی می گردد. این سنگ نوشته در دوره قاجاریه در آتشکده قناتغستان نصب شده بود و پس از تخریب آتشکده، توسط کارشناسان میراث فرهنگی استان کرمان به موزه سنگ گنبد جبلیه [۱۸] منتقل شد و در حال حاضر در این مکان نگهداری می شود. [۱۹] با نگاهی کوتاه به برخی از زمینه ها و واقعیات، می کوشیم به چند ویژگی در خور توجه این سند تاریخی اشاره نماییم.

1. نام واقف مانک درویش خان بن جم جی هاتریا ذکر شده است. وی معروف به مانکجی لیمجی هاتریا از چهره های فرهنگی ایران در دوران معاصراست. نیاکانش در اوایل دوره صفویه از ایران به هندوستان مهاجرت کردند. اما در دوره قاجاریه انجمن بهبودی زردشتیان ایران به ریاست سردینشاه پتیت بارونت وی را برای بهبود وضع اجتماعی زردشتیان به ایران فرستاد. از خدمات فرهنگی او می توان به لغو جزیه در زمان ناصرالدین شاه، رواج سدره پوشی برای نوجوانان، تعمیر نیایشگاه های زردشتی و تشکیل انجمن زردشتیان اشاره کرد.[۲۰] وی در سال 1272ق / 1225یزدگردی، از سوی رحمت علیشاه (قطب سلسله نعمت اللهی) در ماهان کرمان ملقب به «درویش فانی» گردید.[۲۱] به تعبیری ده سال پیش از ساخت آتشکده قناتغستان این لقب به وی داده شد.

2. محل وقف روستای قناتغستان، در پنج فرسنگی کرمان و از توابع ماهان است. این منطقه در منابع به صورتهای قناتغستان و قناتغسان نیز ضبط شده است. ظاهرا این نامگذاری به اشتباه از واژهی غسان نامی که حاکم کرمان دانسته اند، گرفته شده و آبادی معروف قناتغستان که نامی کهن و فارسی است بدین صورت وجه تسمیه داده شده است. [۲۲] در این زمان املاک وقفی زردشتیان – باغ، آب و زمین- در منطقه ی قناتغستان رقم قابل ملاحظه ای بوده است که امروز خالی از ساکنان زردشتی است. [۲۳]

3. سبک نگارش این نوشتار مربوط به دوران قاجاریه است و از واژههایی چون «دبیرستان» و «وخشور» سخن به میان آمده که از آن زمان تاکنون یا دگرگونی معنا یافتهاند و یا از زبان فارسی متروک گشتهاند. در این سند واژهی «دبیرستان» به معنای مکتبخانه و واژهی کهن «وخشور» به معنای پیامبر و رسول آمده است.[۲۴]


4. در ایران سنت دیرینه مرکزیت آتش به هنگام عبادت به صورت ساخت آتشکده ها و قبله بودن آتش درآمده و پایدار مانده است. آتشکده های روشن امروزی بازماندهی آتش های دیرینه و باستانی است و فروزندگی این آتش ها دوام جامعه زردشتی را تضمین کرده است.[۲۵] نیت واقف از تاسیس آتشکده قناتغستان نخست محل عبادت خدا و تحصیل علم ذکر گردیده، سپس جایی برای خواندن گهنبار [۲۶] و آفرینگان [۲۷] و خیرات نمودن و در پایان محلی است که برای برگزاری ازدواج پسران و دختران در نظر گرفته شده.


5. تاریخ وقف بر اساس تقویم یزدگردی (10سال کمتر از هجری شمسی) و تقویم هجری قمری آمده است.

تاریخ نوشتن وقف نامه ی مذکور به تاریخ یزدگردی روز سروش ایزد از دیماه است اما در تقویم قمری تنها به سال 1282 هجری اشاره شده و روز و ماه ذکر نگردیده است. در گاه شماری کهن ایران هر یک از سی روز ماه به نام ایزدی بوده است از اورمزد تا انیران و «سروش» روز 17 ماه است.[۲۸] در زیر متن وقفنامه از روی قرائت شهریار بهرام که بر روی کاغذ نوشته و در قاب شیشه داری کنار کتیبه وقف نهاده شده، به پیوست تصویر آن در مجله وقف میراث ماندگار آورده می شود.

متن وقفنامه

یا هو

بنام یزدان بی نیاز


این زیارت خانه به جهت خشنودی خالق مهربان و رضاجوئی وخشوران در عهد دولت دوران شاهنشاه جمجاه سلطان ابن سلطان ابن سلطان و الخاقان ناصرالدین شاه قاجار خلدالله الملکه از یاوری و ارزانش خداوندان و از دادودهش اکابر صاحبان نیکومنش از نژاد کیان متوطنین هندوستان از برای رفاهیت طایفه زرتشتیه ایران به توسط این خاکسار و ذره بی مقدار فرمسا مانک درویش خان ابن جم جی هاتریا در قریه قنواغستان این فرخنده عمارت به جهت آذرافروز و نماز بردن یزدان پرستان برای چند کار ساخته شد. نخست آنکه طایفه زرتشتیه در این پاک جای عبادت خدا را به جای آورند. دوم دبیرستان باشد. سوم جای گهنبار خواندن بود. چهارم هرگاه در این جا آفرینگان بخواند و خیرات نماید رواست. پنجم فراهم آوردن طایفه زرتشتیه و پیوند دادن پسران و دختران را انجام یافت.

در یوم سروش ایزد از تیر ماه قدیم سنه 1235موافق با سنه 1283هجری

سنگ نوشته آتشکده قنات غستان در 14 سطر به خط خوش برجسته بر روی مر مر صورتی رنگ نگاشته شده. قسمت بالای سنگ هلالی و اندازه آن 50×80 است.

پانویس

  1. دکترای فرهنگ و زبان های باستانی عضو هئیت علمی پژوهشکده مردم شناسی سازمان میراث فرهنگی
  2. خلعتبری تنکابنی1350-1351: 6و 12
  3. تفضلی1376: 89-93
  4. Gignoux1991:45,66
  5. مکنزی1373: 98
  6. تفضلی،91
  7. تفضلی،97
  8. De Menasce1956:424-427
  9. تفضلی،97-98
  10. تن پسین یا آخرین بدن،تنی است که در پایان جهان عالمیان آن را جاودانه خواهند داشت و نامیرا و کامل است.(مزداپور 1369 :106).
  11. مزداپور،112و121
  12. تفضلی،286و287
  13. Perikhanian,86,87
  14. Ibid,96,97
  15. مزداپور1382: 11
  16. همان،94-96
  17. آقا محمد خان عده ای از زردشتیان را جهت انجام امور کشاورزی به کرمان کوچ داد (اطلاع شفاهی).
  18. بنای تاریخی گنبد جبلیه ساختمانی هشت ضلعی است که در دامنه شیوشگان واقع شده و به احتمال قوی از ابنیه پیش از اسلام است.گنبد جبلیه را گنبد گلری نیز گفته اند.(وزیری1385 :162و327و465) گنبد جبلیه در سال 1316شمسی در فهرست آثار ملی ثبت شده و در سال 1383 به موزه سنگ تبدیل گردد.(برشور رایگان میراث فرهنگی)
  19. بروشور رایگان میراث فرهنگی
  20. مزداپور،63و78
  21. همان،78
  22. وزیری 1385: 297و502
  23. روح الامینی 206و208
  24. خلف تبریزی1361،ج2و4
  25. مزداپور،106-108
  26. گهنبار ها جشنهای فصلی هستند که با فاصله های نابرابر در طول یک سال برگزار میگردند.آخرین گهنبار یادبود آفرینش انسان است.(آموزگار40 :1374).
  27. آفرینگان دعاهایی از خرده اوستاست که همراه با اهدای نذورات می خوانند.(تفضیلی 1376 :43).
  28. کریستن سن7213:230و231