کارگری

از ویکی خیر
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ آوریل ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۱۸ توسط Wikikhair (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «ر هر حوزه‌ای، عملی ارزشی كار به معنای تلاش و کوشش برای تولید است که در قرآن د...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

ر هر حوزه‌ای، عملی ارزشی كار به معنای تلاش و کوشش برای تولید است که در قرآن دارای جایگاه خاصی است. فهرست مندرجات ۱ - کار و کارگری در قرآن

      ۱.۱ - اشاره به کارگری در قرآن
      ۱.۲ - مفهوم شناسی اجاره در فقه و قرآن
             ۱.۲.۱ - انواع کارگر

۲ - فلسفه کارگری

      ۲.۱ - حقوق کارگر و آداب کارگری
             ۲.۱.۱ - دیگر شرایط کارگری
             ۲.۱.۲ - آسان گیری بر کارگر

۳ - پانویس ۴ - منبع

کار و كارگری در قرآن

اشاره به كارگری در قرآن

بی گمان كار به معنای تلاش و کوشش برای تولید در هر حوزه‌ای، عملی ارزشی است. كار به اشكال مختلف ظهور و بروز می‌كند؛ از این رو می‌توان از كار فكری ، كار هنری ، كار معنوی و كار جسمی و بدنی سخن گفت. در همه این موارد آنچه اصالت می‌یابد تلاش تولیدی بشر است. بشر برای دست یابی به کمال و سعادت و آسایش و آرامش نیازمند تهیه امكانات و وسایل و بر طرف كردن مشكلات و چالش‌های پیش روست. بنا بر این اقدام به تلاش و كوشش می‌كند تا به این هدف نایل شود. برای دست یابی به هدف ، تلاش در شكلهای پیش گفته خودنمایی می‌كند. تفکر و طرح و برنامه ریزی بخشی از تولید است. بدون تفكر و تدبر و تامل ممكن نیست انسان بتواند در حوزه عمل و تلاش جسمی موفق شود. از این روست كه تولید فكری به عنوان تولید پایه مطرح می‌شود. در آیات بسیاری سخن از عمل و ارزش عمل به میان آمده است و این همان معنای عام کار و فعل است كه از سوی انسان انجام می شود. سعی و تلاش انسانی است كه ارزش دارد و خداوند در آیه ۳۹ سوره نجم می فرماید: «لیس للانسان الا ما سعی؛

[۱]

برای انسان چیزی جز تلاش و كوشش او نیست.» به این معنا كه آنچه در نگرش و بینش قرآنی از ارزش و اهمیت برخوردار میباشد، سعی و تلاش است كه نوعی از مفهوم كار را با خود حمل می‌كند اما آنچه در اینجا مهم است، سخن از كار به مفهوم خاص آن است؛ زیرا مراد از كار و كارگر مفهومی است كه در آن شخصی نیروی جسمی و حتی فكری خود را به دیگری وا می‌گذارد و در ازای آن مالی دریافت می‌كند.

مفهوم شناسی اجاره در فقه و قرآن

در گذشته کار و کارگری در شكل اجاره و اجیر و نوعی از عقود خودنمایی می‌كرد و در آیات قرآن و نیز فقه اسلامی كتابی به عنوان اجاره را به خود اختصاص داده است. در کتب فقهی اجاره به معنای عقد تملیک عمل و یا منفعتی معین در برابر عوض معلوم به كار رفته است.

[۲]


[۳]


[۴] مورد اجاره اگر منفعت عین یا حیوانی باشد، به آن اجاره اعیان یا اجاره منافع میگویند. در این اجاره، تسلیم كننده عین را موجر و پرداخت كننده عوض را مستاجر می‌گویند؛ و اگر مورد اجاره، كار انسانی باشد، به آن اجاره اعمال و یا اجاره ذمه گویند.

[۵]

انواع کارگر

اجیر یا همان كارگر بر دو نوع است: ۱. اجیرخاص و مقید كه متعهد می‌شود تا عملی را شخصا در مدت معینی انجام دهد و حق ندارد در این مدت بدون اجازه مستاجر برای فرد دیگری كاری انجام دهد .

[۶]

۲. اجیر مشترک و مطلق كه عملی را بدون تعهد مباشرت و تعیین مدت متعهد می‌شود یا در یك زمان اجیر اشخاص متعدد می‌شود.

[۷]

در قرآن از مشتقات ماده اجر واژه "تاجرنی" به معنای کار با مزد و اجرت، یك بار در آیه ۲۷ سوره قصص

[۸]

"و استاجر و استاجرت " به معنای اجاره گرفتن دوبار در آیه ۲۶ همان سوره

[۹]

و اجر به معنای مزد مادی و یا معنوی و پاداش دنیایی و اخروی فراوان آمده است كه برخی از آنها به بحث كار و كارگری و اجاره ارتباط دارند. در داستان موسی علیه السلام و شعیب علیه السلام مسأله كار و كارگری و حقوق كارگر مطرح شده است. از این رو از مهمترین آیات مورد توجه در این حوزه است. موسی علیه السلام به عنوان فردی نیرومند حاضر می‌شود تا در برابر مزد و عوض مالی نیروی كار خویش را در اختیار شعیبعلیه السلام به عنوان كارفرما بگذارد.

[۱۰]

همچنین حضرت موسی علیه السلام در داستان همراهی خود با عالم ربانی ( خضر پیامبر) نیز به وی پیشنهاد میدهد كه در برابر گرفتن مزد به كارگری بپردازند.

[۱۱]

این مساله كارگری و مزد خواستن در برابر نیروی انسانی و بدنی در دو جای دیگر قرآن مطرح شده است: نخست در مسأله تقاضای ساحران برای دریافت اجرت از فرعون در آیات ۱۱۳ و ۱۱۴ سوره اعراف

[۱۲]

است كه در آنجا ساحران پیشنهاد می‌كنند تا فرعون در برابر هنر جادوگری و سحر ایشان، مزدی را بپردازد و فرعون نیز با پذیرش پیشنهاد برای تشویق ساحران آنان را به قرب منزلت و مقام نیز وعده میدهد. در مورد دیگر، مردمانی به ذوالقرنین پیشنهاد می‌كنند تا برای ساختن سد، اجرت و مزدی را دریافت كند.

[۱۳]

فلسفه كارگری

انسان به عنوان خلیفه الهی بر روی زمین مأمور و موظف است تا به عنوان یكی از اهداف ابتدایی و یا میانی اقدام به استعمار و آبادانی زمین كند. قرآن در این باره می‌فرماید: «هو انشاكم من الارض و استعمركم فیها؛

[۱۴]

او شما را از زمین ایجاد كرد و خواست تا آن را آبادان و عمران كنید.» آبادی و آبادانی زمین به عنوان مأموریت انسان در زمین بدون تلاش و کوشش و كار امكان پذیر نیست. انسانها با تلاش و كار و كوشش است كه زمین را به شكل كنونی آباد كرده و از امكانات و فرصت‌های پیش روی بشر بهرهمند می‌شوند. از آنجایی كه انسان به جهت ذات استخدامگر خویش گرایش به اجتماع و جامعه دارد، در شكل اجتماعی زندگی خود را سامان میدهد تا از فرصتها و امكانات دیگری بهرهمند گردد و از آن برای رفع نیازهای خود و دفع مشكلاتش استفاده كند. حركت چرخ زندگی بشر در گرو تعاون، خدمت و استفاده متقابل از خدمات یكدیگر است كه یكی از راههای آن اجاره و كارگری است. خداوند در این باره می فرماید: «نحن قسمنا بینهم معیشتهم فی الحیاة الدنیا و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات لیتخذ بعضهم بعضا سخریا؛

[۱۵] ما وسایل معاش آنان را در زندگی دنیا میانشان تقسیم كرده و برخی را برتر از برخی دیگر قرار داده‌ایم تا بعضی از آنان بعض دیگر را به خدمت گیرند.» به نظر طبرسی، علت تفاوت روزی بندگان ، این است كه انسانها از كار یك دیگر بهره مند گردند.

[۱۶]

و اگر انسانها در تمام درجات از قوت و ضعف، علم و جهل، زیرکی و بلاهت و دیگر مراتب، مساوی بودند، هیچ انسانی حاضر به كاركردن برای دیگری نبود و این امر موجب اختلال نظام عالم و فساد زندگی بشر می‌شد. در روایتی علی علیه السلام علت تفاوت آفرینش انسانها را بهرهمند شدن آنان از خدمات یكدیگر دانسته و فرموده است: «هیچ انسانی توانایی این امر را ندارد كه بنا، نجار و یا صنعتگر خویش باشد. تمام كارهایش را به تنهایی و بدون استخدام و به كارگیری دیگری انجام دهد.»

[۱۷]

حقوق كارگر و آداب كارگری

قرآن برای كارگری قوانین، حقوق، شرایط و آدابی بیان داشته تا حق كارفرمایان و كارگران به عنوان جامعه انسانی به طور دقیق مراعات گردد و حق گروهی در برابر گروه دیگر ضایع و تباه نگردد. در آیات قرآن برای كارگری شرایطی بیان شده است كه بدون تحقق آن كاركردن و كارگری نادرست است. از جمله این شرایط آن است كه كارگر بالغ باشد. از این رو كارگری کودکان غیر بالغ نادرست و باطل است؛ زیرا کودک تا پیش از بلوغ و رشد جسمانی و عقلانی اختیاری ندارد تا بتواند نیروی كار و یا اندیشه خود را در برابر مزد و اجرتی واگذار كند.

[۱۸]

دیگر شرایط كارگری

از دیگر شرایط كارگری رشد است. فقیهان با استناد به آیات ۵ و ۶ سو ره نساء

[۱۹]

و نیز آیه ۲۸۲ سوره بقره


[۲۰]

گفته‌اند كه تصرفات مالی سفیه ممنوع است و از این رو حق اجاره دادن اموال خود را ندارد. اما در اجیر شدن و كارگری او دو نظر است و آنان كه كارگری وی را نیز ممنوع دانسته‌اند، بر این باورند كه وی نفع و ضرر خویش را نمی‌شناسد و به همین دلیل نمی‌تواند خود را به كارگری واگذار كند.

[۲۱]

عقل

[۲۲]


[۲۳]

، اختیار و رضایت

[۲۴]


[۲۵]

، مباح بودن منفعت

[۲۶]


[۲۷]

، مملوک بودن عوضین

[۲۸]


[۲۹]

مشخص بودن عمل و مدت آن

[۳۰]

از دیگر شرایط كارگری از دیدگاه قرآن است. همچنین قرآن احکامی را برای کارگری و اجیر شدن بیان میكند كه مهمترین آن مسأله لزوم و وجوب عقد اجاره

[۳۱]

است. به این معنا كه وفای به آن برای هر دو طرف كارگر و كارفرما لازم و ضروری است و می بایست پای بند عقد اجاره باشند.

آسان گیری بر كارگر

در آداب اجاره و كار و كارگری نیز مطالب مهمی را قرآن مطرح می سازد كه می توان به آسان گیری بر کارگر

[۳۲]

رفتار شایسته


[۳۳]

قدرت و امانتداری

[۳۴]

اشاره كرد. این دسته از احكام متوجه كارفرمایان و كارگران است؛ اما بخشی از حقوق كارگری هست كه دولت متکفل به انجام آن است. مهمترین امری كه بر عهده دولت اسلامی است توجه به مساله معیشتی كارگران، بازنشستگان و از کار افتادگان است كه در شكل تکافل اجتماعی و تامین اجتماعی خود نمایی می‌كند. بر دولت است تا از بیت مال مسلمین زندگی كارگران بازنشسته و از كار افتاده را تأمین كند و وسایل آسایش ایشان را در حد معقول و مقبول فراهم آورد.

پانویس

۱. ↑ نجم/سوره۵۳، آیه۳۹. ۲. ↑ الحدائق الناضره ج ۲۱ ص ۵۳۲. ۳. ↑ موسوعة الفقه ج ۲ ص ۱۱۹ . ۴. ↑ العروة الوثقی ج ۲ ص ۳۹۷. ۵. ↑ موسوعه الفقه ج ۲ ص ۲۰۰ . ۶. ↑ جواهر الکلام، ج ۲۷ ص ۲۶۳. ۷. ↑ جواهر الکلام، ج ۲۷ ص ۲۶۸. ۸. ↑ قصص/سوره۲۸، آیه۲۷. ۹. ↑ قصص/سوره۲۸، آیه۲۶. ۱۰. ↑ قصص/سوره۲۸، آیات ۲۵-۲۹. ۱۱. ↑ کهف/سوره۱۸، آیه۷۷. ۱۲. ↑ اعراف/سوره۷، آیه۱۱۳. ۱۳. ↑ کهف/سوره۱۸، آیه۹۴. ۱۴. ↑ هود/سوره۱۱، آیه۶۱. ۱۵. ↑ زخرف/سوره۴۳، آیه۳۲. ۱۶. ↑ مجمع البیان ، ج ۹ ص ۷۱. ۱۷. ↑ وسایل الشیعه ج ۱۹ ص ۱۰۳. ۱۸. ↑ نساء/سوره۴، آیه۵-۶. ۱۹. ↑ نساء/سوره۴، آیه۵. ۲۰. ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۸۲. ۲۱. ↑ مستند العروة الوثقی بحث اجاره. ۲۲. ↑ نساء/سوره۴، آیه۵. ۲۳. ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۸۲. ۲۴. ↑ نساء/سوره۴، آیه۲۹. ۲۵. ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۷۵. ۲۶. ↑ نساء/سوره۴، آیه۲۹. ۲۷. ↑ مائده /سوره۵، آیه۲. ۲۸. ↑ نساء/سوره۴، آیه۲۹. ۲۹. ↑ مائده /سوره۵، آیه۲. ۳۰. ↑ قصص/سوره۲۸، آیه۲۷. ۳۱. ↑ مائده /سوره۵، آیه۱. ۳۲. ↑ قصص/سوره۲۸، آیه۲۷. ۳۳. ↑ قصص/سوره۲۸، آیه۲۷. ۳۴. ↑ قصص/سوره۲۸، آیه۲۶.

منبع

دانشنامه موضوعی قرآن.