گزارش از زیارتگاه های اهل بیت پیامبر واصحاب ائمه در سوریه

از ویکی خیر
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۳۷ توسط Wikikhair (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «مؤلف:احمد خامه یار ==چکيده== کشور سوريه بخشي از سرزمين کهن شام و از مراکز فر...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

مؤلف:احمد خامه یار

چکيده

کشور سوريه بخشي از سرزمين کهن شام و از مراکز فرهنگي مهم جهان اسلام به شمار مي‌آيد. در نقاط مختلف اين کشور زيارتگاه‌هايي منتسب به اهل بيت پيامبر صليه الله عليه و آله و اصحاب ائمه عليهم السلام وجود دارد. وجود اين زيارتگاه‌ها سوريه را به يکي از مقاصد زيارتي مهم شيعيان جهان تبديل کرده است. تعدادي از اين مزارات نزد شيعيان شناخته شده، ولي شمار قابل توجهي هم نزد جامعه ي امروز شيعيان ناشناخته مانده است. اين نوشتار گزارشي است مختصر از زيارتگاه‌هاي اهل بيت عليهم السلام و اصحاب ائمه در سوريه. کليدواژه‌ها

سوريه، زيارتگاه‌هاي اسلامي، اهل بيت، اصحاب ائمه (ع)، شيعيان

مقدمه

کشور سوريه بخشي از سرزمين کهن شام است که از ديرباز تاکنون، يکي از مراکز تاريخي و فرهنگي مهم جهان اسلام به شمار مي‌آيد. در اين کشور شمار قابل توجهي از زيارتگاه‌هاي منتسب به اهل بيت عصمت و طهارت (ع) و نيز صحابه و تابعين پيامبر اسلام (ص) وجود دارد. برخي از اين زيارتگاه‌ها، به ويژه آنهايي که در شهرهاي مهم سوريه نظير دمشق و حلب واقع شده، از تقدّسي بالا و شهرتي فراوان نزد شيعيان برخوردار است و همه ساله جمعيت فراواني از آنان، از کشورهاي مختلف به قصد زيارت آن به سوريه مسافرت مي‌کنند، اما با اين حال، زيارتگاه‌هاي فراوان ديگري در نقاط مختلف سوريه وجود دارد که عموم شيعيان از آن ناآگاه بوده و حتي مي‌توان گفت برخي از اين مزارات نزد شيعيان به‌کلي ناشناخته‌اند. علاوه بر آن، مزارات ديگري نيز منتسب به برخي صحابه پيامبر (ص) و ياران نزديک اهل بيت (ع) وجود دارد که عمدتاً مشهور و شناخته‌شده‌اند. نگارنده هنگام اقامت چند ساله ي خود در سوريه، پس از تلاش فراوان و شناسايي بسياري از زيارتگاه‌هاي اهل بيت (ع) در اين کشور، از آنها بازديد ميداني به عمل آورده است و تا جاي ممکن اطلاعات مربوط به اين مزارات را از منابع تاريخي و کتب منتشرشده استخراج کرده است. اين نوشتار حاوي گزارش نسبتاً مختصري از مزارات اهل بيت (ع) و اصحاب ائمه (ع) در سوريه است که به تفکيک مناطق جغرافيايي محل وقوع مزارات و استان‌هاي اين کشور آماده شده است. [۱]

شهر دمشق و توابع آن

شهر دمشق، پايتخت سوريه، از قديمي‌ترين شهرهاي جهان و مراکز سکونت انسان دانسته شده است. پس از اسلام، با انتقال مرکز خلافت از کوفه به دمشق در دوره ي اموي، اين شهر به يک مرکز سياسي مهم و بعدها به يکي از مراکز فرهنگي مهم جهان اسلام تبديل شد؛ لذا در آن آثار معماري فراواني از دوره‌هاي مختلف تاريخ به چشم مي‌خورد که عامل جذب جهانگردان است. در پي وقوع حادثه ي عاشورا در سال 61 هجري، به دستور يزيد بن معاويه کاروان اسراي اهل بيت را از کوفه به شام فرستادند تا در دمشق، پايتخت يزيد، حضور يابند. تعدادي از زيارتگاه‌هاي اهل بيت (ع) در دمشق و حتي در ساير نقاط سوريه، با اين حوادث و مسير عبور کاروان اهل بيت (ع) ارتباط يافته است. مشهورترين زيارتگاه اهل بيت (ع) در منطقه ي دمشق و حومه آن، آستانه ي حضرت زينب دختر امام علي(ع) است که در شهرک «السيدة زينب» در حدود 7 کيلومتري جنوب دمشق قرار دارد. اين شهرک در گذشته، روستايي کوچک به نام «راويه» بوده است [۲] اما بعدها به روستاي «قبر السِّتّ»، و در چند دهه ي اخير نيز به نام فعلي آن تغيير نام داده و البته نزد ايرانيان به «زينبيه» معروف شده است. در منابع مربوط به دو قرن ششم و هفتم هجري، به اين مزار تحت عنوان قبر ام کلثوم اشاره شده است. [۳] در سنگ‌نوشته ي بسيار قديمي موجود بر قبر ـ که قدمت آن قرن پنجم يا ششم هجري برآورد مي‌شود ـ صاحب مزار، زينب صغري مکنّي به ام کلثوم، دختر امام علي (ع) و فاطمه ي زهرا (س) معرفي شده است [۴] اما در وقف‌نامه‌اي به تاريخ 768 هجري، از صاحب مزار با تعبير زينب کبري دختر امام علي (ع) ياد شده است. بر اساس اين وقف‌نامه، سيد حسين بن موسي موسوي حسيني ـ نقيب اشراف دمشق و جد سادات آل مرتضي در شام ـ بناي مزار را بازسازي و بسياري از باغ‌ها و املاک خود را وقف آن کرد و هفت تن از قضات شهر دمشق نيز آن را امضا کردند. [۵]

در حال حاضر نيز مشهور ميان شيعيان آن است که آستانه ي زينبيه مدفن حضرت زينب کبري (س) است و بسياري از علماي شيعه در چند قرن اخير اين مسئله را پذيرفته‌اند [۶] اما برخي علماي ديگر از جمله علامه سيد محسن امين، با استناد به اقوال مورخان و کتيبه ي روي قبر، انتساب اين آستانه را به به ام کلثوم دختر امام علي (ع) ترجيح داده‌اند [۷]

ضمن آنکه علاوه بر دمشق، دو مکان ديگر يعني قبرستان بقيع مدينه و شهر قاهره پايتخت مصر نيز به عنوان محل دفن حضرت زينب کبري (س) گفته شده است. برخي از علما يکي از اين دو قول را ترجيح داده‌اند، اما برخي ديگر با استناد به دلايل و شواهد تاريخي آن را رد کرده‌اند [۸] به هر روي، اين موضوع محل اختلاف ميان صاحب‌نظران است و در اين نوشتار امکان بررسي تفصيلي آن وجود ندارد. در خصوص تاريخچه ي بناي آستانه، لااقل از قرن ششم هجري بنايي بر روي قبر وجود داشته است [۹]

اين بنا همان‌طور که اشاره شد، در نيمه ي قرن هشتم هجري به دست سيد حسين موسوي حسيني بازسازي شد. متوليان آستانه زينبيه از آن زمان تاکنون، نسل در نسل از نوادگان نامبرده، يعني از سادات خاندان آل مرتضي هستند. ساختمان زيارتگاه در دوره ي عثماني به دست واليان دمشق و يا متوليان مزار چند بار بازسازي و مرمّت شد [۱۰] در سال 1370 ق، به همّت علامه سيد محسن امين کميته‌اي از اعيان و تاجران شيعه با هدف بازسازي و توسعه ي مزار تشکيل شد و بر اساس طرح توسعه ي جديد، بناي قديمي تخريب و ساخت بناي جديد آغاز شد و اجراي طرح در مراحل زماني مختلفي صورت گرفت. در حال حاضر بناي آستانه شامل صحن وسيعي با پلان مربع است که حرم در ميان آن قرار گرفته است و داراي گنبد و دو گلدسته ي مرتفع مي‌باشد. گلدسته‌ها و ديوارهاي صحن و رواق‌هاي آن به دست هنرمندان ايراني کاشي‌کاري شده و سقف و ديوارهاي حرم نيز از داخل آينه‌کاري و گنبد نيز از بيرون طلاکاري شده است. در ضلع شرقي صحن، ساختمان مصلاي زينبيه با صحن کوچکي، به همّت آيت‌الله فهري زنجاني ـ نماينده امام خميني (ره) در سوريه ـ ساخته شده است و در آن نمازهاي جماعت يوميه و نماز جمعه و مراسم ويژه مناسبت‌هاي مذهبي برگزار مي‌شود. صحن جديدي نيز اخيراً در ضلع شمالي آستانه ي مقدسه ساخته شده است. در محدوده ي حرم حضرت زينب (س) و قبرستان‌هاي اطراف آن، چند تن از علما و مشاهير شيعه مدفونند. از جمله در راهروي ورودي غربي صحن آستانه، قبر مرحوم سيد محسن امين عاملي، از علماي بزرگ شام و صاحب کتاب گرانقدر أعيان الشيعة، و نيز قبر سيد حسين مکي عاملي، از ديگر علماي شيعه در شام قرار دارد. در قبرستان واقع در شمال آستانه نيز قبر دکتر علي شريعتي، و در قبرستان ديگري در جنوب آستانه، مقبره ي سيد مصطفي جمال‌الدين، شاعر معاصر عراقي قرار دارد. شهرک «السّيّده زينب» تا پيش از چند دهه ي اخير همچنان روستايي کوچک بود که بيشتر زمين‌هاي آن را مزارع و باغ‌هاي فراواني پوشانده بود، اما در چند دهه ي اخير، به علت تبديل شدن آن به يکي از قطب‌هاي زيارتي شيعيان و سکونت مهاجران بسياري از اتباع کشورهاي ديگر (از جمله فلسطين، عراق، افغانستان، پاکستان، هند، ايران، لبنان و...)، توسعه‌اي چشمگير يافته است. در ايام مناسبت‌هاي مهم مذهبي، به ويژه شب‌هاي جمعه، ايام دهه ي اول محرم و اربعين حسيني، آستانه ي حضرت زينب (س) شاهد حضور زائران بيشتري (از جمله زائران لبناني) است. در فصل تابستان نيز که زائران بسياري از ايران و عراق و شيعيان ساکن کشورهاي خليج فارس به سوريه سرازير مي‌شوند، و نيز در ايام تعطيلات نوروز (با توجه به حضور چشمگير ايرانيان)، آستانه ي زينبيه به ويژه در اوقات نمازهاي يوميه شاهد جمعيت فراوان زائران است. زيارتگاه مهم ديگر در مناطق اطراف دمشق، آستانه ي سکينه دختر امام علي (ع) در شهر «دارَيا»، واقع در حدود 5 کيلومتري جنوب غربي دمشق است. برخلاف زيارتگاهحضرت زينب (س) که از قديم براي شيعيان شناخته شده و داراي پيشينه ي تاريخي طولاني بوده است، اين زيارتگاه تا پيش از سه دهه ي گذشته براي عموم شيعيان ناشناخته بود و بناي ساده و محقّري داشت. در منابع تاريخي نيز به آن اشاره‌اي نشده و تنها در برخي اسناد ملکي موجود در وزارت اوقاف سوريه از دوره ي اشغال سوريه توسط فرانسه (سال‌هاي 1919 تا 1945م)، از اين مزار و حدود ملکي آن سخن به ميان است. [۱۱]

در سال 1367 ش، در پي اجراي طرح احداث خياباني در منطقه و قرار گرفتن بقعه در مسير آن، مراتب به مسؤولان منطقه رسيد و استاندار حومه ي دمشق از تخريب آن جلوگيري کرد. سپس موضوع به استحضار حجت‌الاسلام والمسلمين حاج سيد احمد واحدي، از روحانيان ايراني مقيم زينبيه رسيد و در پي بررسي‌هاي انجام شده درباره ي اين مزار، کميته‌اي براي بازسازي آن تأسيس شد. سرانجام پس از خريداري زمين‌هاي اطراف مزار، کار بازسازي و توسعه آن آغاز شد. [۱۲]

سکينه دختر امام علي (ع)، تا پيش از شهرت زيارتگاه منسوب به وي بانوي ناشناخته‌اي بود که در منابع تاريخي و رجالي شيعه نامي از او برده نشده است. تنها در برخي منابع حديثي، از جمله در متن دو روايت و سند يک حديث در برخي منابع شيعه، نامي از او به چشم مي‌خورد. [۱۳] چند پژوهشگر معاصر نيز درباره ي اين بانو کتابچه‌هايي تأليف کرده و با استناد به اين سه روايت، وي را شخصيتي تاريخي و از فرزندان امام علي (ع) دانسته‌اند و حتي فرزند آن حضرت (ع) از فاطمه زهرا (س) به شمار آورده‌اند، [۱۴] با اين حال برخي از علما، روايات فوق را براي اثبات وجود اين شخصيت کافي نمي‌دانند. در حال حاضر ساختمان بزرگي بر روي قبر احداث شده و داراي ايوان، گنبد و دو گلدسته است. بيشتر زائراني که به سوريه مسافرت مي‌کنند، آستانه ي سکينه دختر امام علي (ع) را نيز زيارت مي‌کنند. دومين زيارتگاه مشهور اهل بيت (ع) در دمشق (پس از آستانه زينبيه)، آستانه ي رقيه دختر امام حسين (ع) است. اين زيارتگاه در ميان کوچه پس کوچه‌هاي قديمي شهر دمشق، در شمال شرقي مسجد جامع اموي اين شهر قرار دارد. در منابع تاريخي از آن به عنوان مسجد يا زيارتگاه رأس الحسين (ع) ياد شده [۱۵] و اين مکان محل دفن سر امام حسين (ع) در دمشق دانسته شده است [۱۶] اما در منابع متأخر، به وجود قبر حضرت رقيه در آن، در کنار مقام رأس الحسين (ع) اشاره شده است [۱۷] اين مسئله در کتيبه‌هاي سنگي موجود در بنا که تا چندي پيش در آن وجود داشته، تأکيد شده است [۱۸] درباره ي رقيه دختر امام حسين (ع) و چگونگي دفن ايشان در اين مکان، در منابع تاريخي کهن و معتبر آگاهي‌هاي چنداني وجود ندارد. تنها عمادالدين طبري (م بعد از 698 هـ) در کتاب خود کامل بهائي، به طور خلاصه داستان وفات دختر چهارساله‌اي از امام حسين (ع) را در دمشق ـ بدون اشاره به نام وي ـ نقل کرده است. [۱۹] ميرزا محمد هاشم خراساني (م 1352ق) نيز به تفصيل، حادثه ي رؤيت جسد صحيح و سالم حضرت رقيه دختر امام حسين (ع) را ـ که در جريان اصلاح قبر ايشان در سال 1280 هجري آشکار شده بود ـ از برخي علماي شيعه دمشق روايت کرده است [۲۰]

زيارتگاه حضرت رقيه همچون آستانه ي حضرت زينب (س) داراي قدمت بالايي است و بارها بازسازي شده است. بناي آن تا کمتر از نيم قرن اخير نسبتاً کوچک و مساحت آن در حدود 60 متر مربع بود. در اوايل دهه ي 70 قرن بيستم ميلادي، تعدادي از مؤمنان و شخصيت‌هاي شيعه گرد هم آمدند و کميته‌اي براي بازسازي و توسعه بناي زيارتگاه تأسيس کردند. پس از خريداري تعدادي از املاک مجاور، کار توسعه در سال 1404ق / 1984م آغاز شد و بخش عمده آن تا سال 1410ق / 1990م به پايان رسيد. امروزه آستانه ي حضرت رقيه شامل بناي نسبتاً وسيعي است که از حرم اصلي، دو صحن و چند شبستان تشکيل شده است. در بيشتر بخش‌هاي بنا معماري اسلامي ـ ايراني غالب و کاملاً مشهود است. پوشش خارجي ديوارهاي بنا و رواق‌هاي صحن‌ها از سنگ‌هاي سفيد رنگ است و سقف حرم و شبستان‌ها از داخل، با آينه‌کاري، الواح و کتيبه‌هاي کاشي و نقوش اسليمي بسيار زيبا تزئين يافته است. اين ويژگي‌هاي معماري جلوه ي خاصي به آستانه ي حضرت رقيه بخشيده و بناي آن را از ساير بناهاي تاريخي شهر دمشق متمايز ساخته است. در حال حاضر مديريت آستانه با شيعيان سوري است و در آن نمازهاي جماعت يوميه و نماز جمعه برپا مي‌گردد. مناسبت‌هاي ديني و مذهبي نيز با هماهنگي دفاتر نهادهاي ايراني در دمشق به ويژه دفتر نمايندگي بعثه ي مقام معظم رهبري برگزار مي‌شود. زيارتگاه مهم ديگر شيعيان در دمشق مقام رأس الحسين (ع) و مقام امام زين‌العابدين (ع) است. اين دو مقام در زاويه ي شمال شرقي مسجد اموي واقع است و ورودي آن در ضلع شرقي صحن مسجد قرار دارد. اين زيارتگاه شامل دو اتاق متصل به يکديگر / تو در تو است که در منابع تاريخي گاهي با نام زيارتگاه رأس الحسين (ع) و گاهي با نام زيارتگاه امام زين‌العابدين (ع) از آن ياد شده است. به نوشته ي ابن عساکر، اين زيارتگاه محل قرار دادن سر امام حسين (ع) در زمان آوردن آن به دمشق دانسته شده است. [۲۱] بر اساس گفته ي ابن فضل‌الله عمري، مقام امام زين‌العابدين (ع)، محل زنداني شدن امام (ع) در زمان حضورشان در دمشق بوده است [۲۲]

براي رسيدن به مقام امام زين‌العابدين (ع) ابتدا بايد از تالار بزرگ سرپوشيده‌اي در شرق صحن مسجد اموي عبور کرد. در ديوار ضلع شرقي اتاق زيارتگاه، محرابي وجود دارد که درون ضريحي از چوب و شيشه قرار گرفته است. اين محراب در کتيبه ي بالاي آن، محل نشستن امام زين‌العابدين (ع) معرفي شده است. در کنار محراب، طاقچه يا فرورفتگي کوچکي در داخل ديوار وجود دارد که داراي پوشش نقره‌اي است. زائران با وارد کردن سر خود به اين طاقچه آن را مي‌بوسند. در کنار آن، ورودي مقام رأس الحسين (ع) قرار دارد. اين زيارتگاه شامل اتاق مربع و داراي گنبد کوچکي است. در زاويه ي شمال غربي آن، يعني در نقطه‌اي که دقيقاً پشت آن طاقچه مقام امام سجاد (ع) قرار دارد، ضريحي نقره‌اي به چشم مي‌خورد که محل قرار دادن سر مبارک امام (ع) دانسته شده است. اين ضريح از سوي محمد برهان‌الدين، داعي اسماعيليان بهره ي هند، در سال 1414ق / 1993م نصب شده است. بيشتر زائران حضرت رقيه، در مسير خود زيارتگاه رأس‌الحسين (ع) و امام زين‌العابدين در مسجد اموي و همچنين زيارتگاه سر حضرت يحيي (ع) در داخل شبستان اين مسجد را زيارت مي‌کنند. قبرستان باب‌الصغير دمشق از ديگر نقاط مورد توجه زائران شيعه است. قدمت آن به نخستين سال‌هاي ورود اسلام به سرزمين شام مي‌رسد و به علت اينکه بسياري از اهل بيت، صحابه، علما و مشاهير اسلام در آن دفن شده‌اند، از اهميت تاريخي فراواني برخوردار است. تا به امروز در اين قبرستان چندين زيارتگاه منتسب به همسران پيامبر (ص)، صحابه و تابعين آن حضرت (ع) و نيز تعدادي از فرزندان و نوادگان ائمه (ع) وجود دارد. زيارتگاه‌هاي مورد توجه شيعيان بدين شرح است:

1ـ رؤوس الشهداء (سرهاي شهداي کربلا)؛

2ـ محراب امام زين‌العابدين (ع)؛

3ـ زينب يا ام کلثوم صغري دختر امام علي (ع) و سکينه دختر امام حسين (ع)؛

4ـ فاطمه دختر امام حسين (ع)؛

5ـ ام الحسن دختر امام حسن (ع) و حميده دختر مسلم بن عقيل و اسماء بنت عُمَيس (همسر جعفر بن ابي‌طالب)؛

6ـ عبدالله بن امام زين‌العابدين (ع)؛

7ـ عبدالله بن امام جعفر صادق (ع)؛

8ـ بلال حبشي ـ مؤذن پيامبر (ص) ـ و عبدالله بن جعفر طيار (همسر حضرت زينب)؛

9ـ فضه کنيز حضرت فاطمه زهرا (س)؛

10ـ ام سلمه همسر پيامبر (ص)؛

11ـ ام حبيبه همسر پيامبر (ص).

نکته ي قابل توجه درباره مزارات باب ‌الصغير آن است که در منابع تاريخي به وجود قبور و مزارات شخصيت‌هايي در اين قبرستان اشاره شده است که امروزه نشاني از آنها به چشم نمي‌خورد [۲۳] اما از سوي ديگر، در منابع تاريخي، از برخي زيارتگاه‌هاي موجود در اين مکان نام برده نشده است [۲۴] و مورخان محل وفات و دفن تعدادي از شخصيت‌هاي صاحب مزار در آن را نيز در جاي ديگري تعيين کرده‌اند. از آن جمله، قبور هر يک از سکينه و فاطمه دختر امام حسين (ع)، همسران پيامبر (ص) و عبدالله بن جعفر طيّار در مدينه تعيين شده است. البته مزارات اين شخصيت‌ها مي‌تواند جنبه ي نمادين داشته، يادآور حضور تاريخي آنها در منطقه ي شام باشد، اما بدون شک برخي از اين مزارات در واقع قبور شخصيت‌هاي تاريخي ديگري ـ چه از اهل بيت (ع) و چه از غير اهل بيت (ع) ـ است که در منابع تاريخي به حضور يا وفات آنها در دمشق يا باب ‌الصغير اشاره شده است و در گذر زمان، نام آنها تحريف شده و به شخصيت‌هاي ديگر نسبت داده شده است [۲۵]

بناي کنوني بيشتر اين زيارتگاه‌ها از اواخر دوره ي عثماني است و معماري آن تقريباً شبيه يکديگر است. ساختمان آنها معمولاً از سنگ‌هايي به طور متناوب در دو رنگ (سياه و سفيد) ساخته شده و داراي گنبدهاي سبز رنگ است. بيشتر مزارات در وسط قبرستان قرار دارند، اما برخي نيز در حاشيه ي قبرستان واقع‌اند و صحني مستقل از فضاي قبرستان دارند. برخي از زيارتگاه‌هاي باب ‌الصغير داراي زيرزمين است که با پله‌هايي به همکف متصل مي‌گردد و قبور اصلي در آنجا قرار دارد، اما در عين حال نيز در طبقه ي همکف، قبوري نمادين ايجاد شده است [۲۶]

از ميان مزارات باب ‌الصغير، زيارتگاه رؤوس الشهدا، در ميان زائران شيعه جايگاه ويژه‌اي دارد. اين زيارتگاه مدفن سرهاي 16 تن از شهداي کربلا دانسته شده که اسامي آنها بدين شرح است: عباس، عبدالله، محمد، جعفر، عثمان و عمر فرزندان امام علي (ع)، علي‌اکبر و عبدالله فرزندان امام حسين (ع)، قاسم فرزند امام حسن (ع)، جعفر بن عقيل بن ابي‌طالب، محمد بن مسلم بن عقيل، عون بن عبدالله بن جعفر بن ابي‌طالب، حبيب بن مظاهر و حرّ رياحي، اما مرحوم سيد محسن امين، صاحب أعيان الشيعة، با استناد به کتيبه‌اي که در اين زيارتگاه رؤيت کرده بود و در آن تنها نام سه تن از شهداي کربلا برده شده بود، اينجا را مدفن سرهاي سه تن از شهداي کربلا يعني حضرت عباس، علي‌اکبر و حبيب بن مظاهر دانسته است [۲۷] به هر حال، مسئله ي هويت و سنديت اين مزار نيازمند بررسي تاريخي دقيق‌تري است. زيارتگاه سرهاي شهدا داراي صحن مستقل و از محوطه ي قبرستان کاملاً جداست. بنا در ميان صحن قرار دارد و برروي قبر، ضريحي نقره‌اي از سوي داعي مطلق شيعيان اسماعيلي بهره ي هند نصب شده است. در داخل ضريح، شانزده عمامه ي پارچه‌اي به نشانه شانزده سر شهداي کربلا وجود دارد. ضلع شرقي صحن، متصل به صحن مسجدِ نسبتاً جديدي است که در شبستان آن محرابي منتسب به امام زين‌العابدين (ع) وجود دارد. در داخل صحن نيز چاه آبي وجود دارد که به باور زائران، با آب آن سرهاي شهداي کربلا شستشو داده شده است. قبر بلال حبشي، مؤذن رسول خدا (ص)، از ديگر زيارتگاه‌هاي مورد توجه زائران باب ‌الصغير است. البته در منابع تاريخي، اقوال ديگري در محل مدفن بلال ذکر شده است؛ از جمله در شهر دارَيا، که هنوز هم قبر منسوب به وي در قبرستان ابومسلم خولاني اين شهر باقي مانده است، اما قول مشهور آن است که بلال در باب‌ الصغير دفن شده است. علاوه بر مزارات مورد اشاره فوق، مقابر و مزارات ديگري نيز در اين قبرستان وجود دارد که درب آن در بيشتر اوقات بسته است و چندان مورد توجه زائران قرار ندارد. از آن جمله مي‌توان به مزارات منسوب به اويس قرني، حفصه دختر عمر بن خطاب (از همسران پيامبر) [۲۸] عبدالله بن ام‌مکتوم (از صحابه ي پيامبر)، ابان بن عثمان بن عفّان و نيز مقبره ي معاويه ي بن ابي‌سفيان و مقبره ي وليد بن عبدالملک از خلفاي اموي اشاره کرد. زيارتگاه حجر بن عدي کِندي، زيارتگاه مهم ديگر شيعيان در حومه دمشق است. اين زيارتگاه در روستاي عَدرا در حدود 20 کيلومتري شرق دمشق واقع است که مدفن حجر بن عدي کندي ـ از صحابه پيامبر (ص) و يار باوفاي امام علي (ع) ـ و پنج تن از ياران وي است. او و يارانش، در راه ولايت امام علي (ع)، به دستور معاويه در منطقه «مَرج عَذراء» به شهادت رسيدند. اين منطقه امروزه به عَدرا تغيير نام داده است. بناي قديمي مزار در نيم قرن اخير تخريب و بناي جديدي به جاي آن ساخته شده است. قبر حجر و يارانش در ميان بنا قرار دارد و ضريح جديدي بر روي آن نصب شده است. بنا داراي گنبد و مناره است و مسجدي نيز در مجاورت آن وجود دارد. شايان ذکر است که در داخل يکي از مساجد قديمي دمشق به نام «مسجد الاقصاب»، واقع در خيابان ملک فيصل، زيارتگاهي ديگري از آنِ حجر و يارانش وجود دارد که مدفن سرهاي بريده آنان دانسته شده است. اين زيارتگاه نزد شيعيان از شهرت بالايي برخوردار نيست. علاوه بر زيارتگاه‌هاي فوق، مزارات ديگري از فرزندان ائمه (ع) وجود دارد که نزد شيعيان چندان شناخته شده نيست. از آن جمله مي‌توان به مزار نفيسه دختر امام علي (ع) در روستاي «حَتيتة الجرش» نزديک روستاي «زبدين» در حدود 10 کيلومتري جنوب شرقي دمشق اشاره کرد. در محله قديمي «مزّه» در غرب دمشق نيز سه مزار ديگر وجود دارد که عبارت است از: قبر محمد بن امام حسن (ع) و فرزند وي قاسم بن محمد بن امام حسن (ع) در يک مکان در کنار يکديگر، مزار منسوب به محمد حنفيه فرزند امام علي (ع)، و مزار فرزند ديگري از اميرالمؤمنين (ع) به نام محمد. بناي بيشتر اين مزارات بسيار کوچک و محقّر است و گاه از يک چهارديواري بدون سقف فراتر نمي‌رود. همچنين در محدوده ي شهر دمشق و اطراف آن، مزارات ديگري منسوب به شخصيت‌هاي مقدس و مورد احترام شيعه وجود دارد که نزد شيعيان کمتر شناخته شده و يا مورد توجه آنان نيست. از آن جمله مي‌توان به مزارات زير اشاره کرد: مزار قُثَم بن عباس بن عبدالمطلب در جنوب شهر «اَلتّلّ» در شمال دمشق، مزار مقداد بن اسود کِندي (از ارکان اربعه) در مسجدي در محله «سيدي مقداد» در کنار جاده ي دمشق به زينبيه، مزار ابوذر غِفاري (از ارکان اربعه) در مسجدي در محله ي شارع الامين دمشق، مزار اويس قرني در شرق قبرستان «ميدان» در جنوب دمشق. از نظر تاريخي، در انتساب بيشتر مزارات مورد اشاره فوق به صاحبان آن (از جمله محمد حنفيه، قثم بن عبّاس، ابوذر، مقداد و اويس قرني) ترديد جدّي وجود دارد [۲۹]

استان‌هاي حمص و حماه

دو استان حمص و حماه در مرکز سوريه قرار دارند. شهر حمص از شهرهاي مهم سوريه و در 160 کيلومتري شمال دمشق واقع است. در اين شهر زيارتگاهي منتسب به دو تن از فرزندان جعفر طيار وجود دارد که نام آنها عبدالله و عبيدالله معرفي شده است. [۳۰] اين زيارتگاه شامل مقبره‌اي تاريخي از دوره ي ايوبي يا مملوکي است که امروزه در داخل مسجد جديدي در محله ي «باب الدريب» در جنوب شرقي بافت قديمي شهر قرار دارد. همچنين در ميان محلات بافت تاريخي شهر، مزاراتي منسوب به برخي از صحابه پيامبر (ص)، از جمله ابوذر، ابن مسعود، دِحيَة کلبي، عکاشة بن محصن، عمرو بن اميه ضمري و نيز وحشي (قاتل حمزه) و ثوبان (غلام پيامبر) وجود دارد که از نظر تاريخي، بيشتر آنها از اعتبار چنداني برخوردار نيستند. قبر خالد بن وليد نيز ـ که مورد قبول شيعه نيست ـ در مرکز شهر، در داخل مسجدي بزرگ از دوره ي عثماني قرار دارد. در شهر حمص، زيارتگاهي از آنِ رأس الحسين (ع) نيز وجود داشته که يکي از نقاط محل قرار دادن سر مبارک سيدالشهداء (ع) در مسير انتقال آن از کوفه به شام به شمار مي‌آمده، اما امروزه از بين رفته است [۳۱]

حماه شهري تاريخي است که در 50 کيلومتري شمال حمص واقع است. رودخانه «العاصي» که از ميان حماه مي‌گذرد، عاملي براي زيبايي اين شهر به شمار مي‌آيد. در طرفين اين رودخانه در نقاط مختلف شهر چرخاب‌هاي چوبي قديمي و بزرگي وجود دارد که باعث جلب توجه جهانگردان خارجي و علاقه‌مندان به تمدن اسلامي به اين شهر شده است. در يکي از محلات قديمي شهر حماه، در پايين تپه قلعه ي اين شهر، مسجد و زيارتگاه رأس‌الحسين (ع) وجود دارد که امروزه به نام «مسجد الحسنين» شناخته مي‌شود. بر اساس کتيبه‌اي بر سردر آن، بناي مسجد بر اثر زلزله‌اي ويران شده و در سال 552 هجري به دست سلطان نورالدين محمود بن زنگي بازسازي شده است. اين موضوع نشان‌دهنده ي آن است که قدمت بنا، لا اقل به اوايل قرن ششم هجري مي‌رسد. بخش‌هاي اصلي مسجد عبارت‌اند از: شبستان، صحن و رواق شمالي آن. شبستان مسجد داراي دو گنبد تاريخي است و در غرب آن مناره‌اي مربع وجود دارد. اين زيارتگاه را نيز بايد يکي از نقاط محل قرار دادن سر امام حسين (ع) به شمار آورد، در حالي‌که امروزه در داخل آن، مکاني به عنوان مقام رأس الحسين (ع) وجود ندارد. اما در ضلع شرقي صحن، مزاري منسوب به حضرت يونس پيامبر (ع) وجود دارد که شايد همان مقام رأس الحسين (ع) بوده است. به هر روي، شايد بتوان اين زيارتگاه را از معتبرترين و مهم‌ترين زيارتگاه‌هاي شيعه در سوريه به شمار آورد. در حدود 5 کيلومتري شمال حماه، کوهي به نام «جبل زين‌العابدين» وجود دارد که در بالاي آن مزاري به همين نام قرار دارد. اين مزار که به امام زين‌العابدين (ع) انتساب يافته است، از مهم‌ترين زيارتگاه‌هاي فرقه ي علويان در سوريه به شمار مي‌آيد. بر اساس کتيبه‌هاي موجود در زيارتگاه، بناي آن به دستور سلطان قايتباي مملوکي، در سال 883 هجري ساخته شده است. ساختمان مزار شامل دو اتاق متصل به يکديگر است که هر يک گنبدي سفيدرنگ دارد. در ميان اتاق شرقي، صورت قبري برجسته از زمين وجود دارد. در شمال بنا صحن قرار دارد و در اطراف آن اتاق‌هايي براي آشپزي و اقامت زائران به چشم مي‌خورد. به عقيده نگارنده، شواهد تاريخي نشان مي‌دهد که اين مزار، در واقع قبر يکي از سادات منطقه حماه به نام زين‌العابدين است؛ که وجود تشابه اسمي، باعث شده در دوره‌هاي اخير به امام زين‌العابدين انتساب يابد. همچنين در روستاي «طيبة الامام»، در حدود 13 کيلومتري شمال حماه و در فاصله کمي از کوه زين‌العابدين، مزار ديگري به نام «امام علي بن الحسين» وجود دارد که اهالي منطقه آن را شخصيت ديگري غير از «زين‌العابدين» مي‌دانند. اين مزار داخل مسجدي قديمي در ميان روستا قرار دارد و قبر يکي از سادات از نسل امام زين‌العابدين (ع) دانسته شده است، اما به نظر مي‌رسد در گذشته، به امام علي (ع) منتسب بوده است. به هر روي، نمي‌توان به آساني درباره اين زيارتگاه و هويت آن، اظهار نظر قطعي نمود. اهميت اين مزار نزد اهالي منطقه تا جايي است که اين روستا، از «طيبة العلا» به «طيبة الامام» (= طيبة الامام علي) تغيير نام داده است. [۳۲]

استان‌هاي شمالي سوريه (حلب و ادلب)

دو استان حلب و ادلب، ناحيه ي شمال غربي و بخشي از ناحيه ي شمالي خاک سوريه را شامل مي‌شوند. منطقه ي شمال سوريه در دو قرن چهارم و پنجم شيعه شد و شاهد تأسيس دو سلسله ي شيعه يعني حمدانيان و بني‌مرداس بود که نقش قابل توجهي در گسترش تشيع در اين منطقه داشتند، اما در دوره‌هاي تاريخي بعدي، به علت روي کار آمدن دولت‌ها و حاکمان سنّي‌مذهب و سختگيري‌هاي آنان نسبت به تشيع، به تدريج از حضور و نقش شيعيان در شمال سوريه کاسته شد؛ به طوري‌که تا پايان دوره عثماني، شيعه به يک اقليت کوچک و کم‌جمعيت در منطقه تبديل شد. تا به امروز در شمال حلب، دو منطقه شيعه‌نشين يعني شهر «نُبُّل» و شهرک «الزهراء»، و در شمال شهر اِدلِب [۳۳] دو منطقه شيعه‌نشين يعني شهر «فوعه» و روستاي «کَفَريا» وجود دارد و اقليت چند هزار نفري شيعه‌اي نيز در شهر «مَعَرَّة مصرين» در شمال ادلب وجود دارد. فوعه و معرّة مصرين از مراکز قديمي تشيع در شام به شمار مي‌آيند. در محله ي شيعه‌نشين شهر معرّه ي مصرين، زيارتگاهي به نام «مشهد امام علي (ع)» وجود دارد که نوع ارتباط آن با اميرالمؤمنين (ع) نامشخص است. بر اساس کتيبه ي سردر بنا، قدمت آن به سال 426 هـ ق (يعني دوره ي حاکميت بني‌مرداس) مي‌رسد. نکته ي مهم درباره ي اين کتيبه آن است که در آن، عبارت «علي ولي الله» آمده است و بنابراين، از قديمي‌ترين کتيبه‌هاي حاوي مضامين شيعي که تا به امروز سالم باقي مانده است، به شمار مي‌آيد [۳۴]

در شرق فوعه نيز قدمگاهي منسوب به امام علي (ع) وجود دارد که شامل اتاق گنبددار بسيار کوچکي است و در آن يک جاي پاي منسوب به امام علي (ع) وجود دارد. مَعَرَّة النعمان از ديگر شهرهاي استان ادلب است که در ميان راه دو شهر حماه و حلب واقع است. اين شهر زادگاه ابوالعلاي مَعَرّي، شاعر معروف عرب است که قبر وي تا به امروز در آن باقي مانده است. در مرکز شهر، مسجد جامع تاريخي و وسيعي وجود دارد که پيشينه ي آن به قرون نخستين هجري مي‌رسد. در ضلع جنوبي صحن مسجد طاقچه ي کوچکي وجود دارد که نزد اهالي شهر به عنوان مقام رأس الحسين (ع) دانسته شده و در برخي سفرنامه‌هاي حج فارسي دوره قاجار نيز بدان اشاره شده است [۳۵] ، اما امروزه جامعه ي شيعه از وجود اين مزار ناآگاه است. از ديگر مزارات منتسب به شخصيت‌هاي مقدس شيعه در استان ادلب مي‌توان به مزار منسوب به محمد حنفيه در روستاي باريشا (در حدود 55 کيلومتري غرب حلب)، و مزار منسوب به اويس قرني در مسجدي در معرّة النعمان اشاره کرد؛ که البته از اعتبار تاريخي برخوردار نيست. شهر حلب، دومين شهر بزرگ و مهم سوريه پس از دمشق و از قدمت تاريخي فراواني برخوردار است. اين شهر، در سايه ي دو سلسله شيعه مذهبِ «حمدانيان» و «بني‌مرداس»، که حلب را به عنوان مرکز حاکميت خود قرار دادند، در فاصله ي سده‌هاي چهارم تا ششم هجري به يکي از حوزه‌هاي مهم علمي و فرهنگي تشيع تبديل شد [۳۶] اما امروزه شيعيان در اين شهر انگشت‌شمارند. شهر حلب از نظر تاريخي بسيار قابل توجه و داراي آثار معماري مهم و متعددي از دوره اسلامي است؛ از اين‌رو در سال 2006 ميلادي در کنار اصفهان به عنوان پايتخت فرهنگي جهان اسلام انتخاب شد. از جمله مهم‌ترين آثار تاريخي حلب، مي‌توان به قلعه ي آن اشاره کرد که بر روي تپه ي مرتفعي در ميان شهر قرار دارد و از وسيع‌ترين قلعه‌هاي جهان به شمار مي‌آيد. در فاصله ي کمي از قلعه، مسجد جامع شهر موسوم به «جامع کبير» يا «جامع اموي» واقع است که قدمت اوليه ي آن به دوره اموي مي‌رسد و در شبستان آن مزاري منسوب به حضرت زکرياي پيامبر(ص) وجود دارد [۳۷]

در زاويه ي شمال غربي صحن اين مسجد، مناره ي چهارضلعي منحصر به‌فرد و زيبايي وجود دارد که در نيمه ي دوم قرن پنجم هجري، به دست «ابن خشّاب حلبي» ـ قاضي شيعه‌مذهب حلب در اوايل دوره ي سلجوقي ـ ساخته شده است. بر روي يکي از کتيبه‌هاي اين مناره، صلوات بر چهارده معصوم به خط ثلث نوشته شده است که يادگاري از دوران غلبه تشيع در حلب به شمار مي‌آيد [۳۸]

همچنين در شهر حلب، دو زيارتگاه مهم يعني مشهد الحسين (يا رأس الحسين) و مشهد محسن وجود دارد. اين دو زيارتگاه در دامنه ي کوهي کم‌ارتفاع در ميان بافت جديد شهر قرار دارند که در گذشته به کوه جوشن شهرت داشته است. در وجه تسميه ي اين کوه گفته‌اند: از زماني‌که شمر بن ذي‌الجوشن به همراه اسراي اهل بيت و سرهاي شهداي کربلا در آن توقف کرد، به کوه جوشن معروف شد [۳۹] اين دو زيارتگاه نيز با اين حادثه ارتباط يافته‌اند. درباره ي علت ساخته شدن مشهد رأس الحسين (ع) گفته شده است: سر امام حسين (ع) را در اين محل بر زمين گذاشته‌اند و قطره‌اي از خون ايشان بر سنگي چکيده است؛ سپس اين مشهد را برروي آن بنا کردند. [۴۰]


برخي نيز آن را محل دير راهب قِنَّسرين دانسته‌اند [۴۱] که به نقل ابن شهرآشوب، سر مبارک را از لشکر يزيد امانت گرفت و در دير خود گذاشت و سرانجام اسلام آورد [۴۲]

با استناد به بررسي‌هاي باستان‌شناسي چنين نتيجه‌گيري شده که اين بنا در آغاز تنها شامل يک گنبد بوده است و قدمت آن را از دوره ي عمر بن عبدالعزيز (99-101 هـ) حدس زده‌اند. سپس در دوره ي سيف‌الدوله حمداني (333-356 هـ)، نخستين حاکم سلسله ي حمدانيان، توسعه يافته و در دوره‌هاي بعدي نيز بارها بازسازي شده و توسعه ي بيشتري يافته است [۴۳]

اين زيارتگاه در جريان جنگ جهاني اول به عنوان انبار مهمّات جنگي ارتش ترک مورد استفاده قرار گرفت. در پايان جنگ، به علت يورش مردم به آن، مهمات داخل آن منفجر شد و بنا به کلي ويران گرديد [۴۴] پس از اين حادثه، زيارتگاه به مدت چند دهه به صورت ويرانه رها شد تا اينکه با تلاش و پيگيري «جمعية الإعمار والإحسان» ـ که به همّت شيعيان حلب تأسيس شد ـ و با پشتيباني مراجع تقليد و با نظارت ادارة آثار تاريخي حلب، در فاصله ي سال‌هاي 1961-1967م به شکل پيشين خود بازسازي شد [۴۵]

مشهد الحسين بناي تاريخي عظيمي است که به‌تمامي از سنگ ساخته شده است و از آثار معماري اسلامي بسيار مهم حلب به شمار مي‌آيد. بنا داراي دو صحن کوچک و بزرگ است. صحن کوچک قديمي‌تر از صحن بزرگ است و بر روي آن سقف مجازي جديدي نصب شده است. در اطراف صحن کوچک بخش‌هاي مختلفي از جمله شبستان، ايوان، رواق‌ها و ساير ساختمان‌ها قرار دارد. در داخل ضريحي کوچک در ايوان بنا، سنگي وجود دارد که گفته مي‌شود سر امام حسين (ع) را بر روي آن گذاشته‌اند. از برخي زائران شنيده شده است که در اوقات ويژه‌اي (غالباً روز عاشوراي هر سال)، خون امام حسين (ع) تازه شده و از سنگ مي‌جوشد. در حال حاضر ساختمان جديد و وسيعي به عنوان درمانگاه و مدرسه ي علوم ديني در جنوب ساختمان زيارتگاه ايجاد شده است. زيارتگاه رأس الحسين (ع) در حال حاضر داراي متولي روحاني شيعه است که در آن نمازهاي جماعت يوميه و نماز جمعه اقامه مي‌کند. مشهد محسن، ديگر زيارتگاه شيعي حلب، در حدود 300 متري جنوب مشهد الحسين قرار دارد. محسن، فرزند امام حسين (ع) دانسته شده که در زمان توقف کاروان اسراي اهل بيت در کوه جوشن، از يکي از همسران امام (ع) سقط و در اينجا دفن شده است. اين زيارتگاه به دستور سيف‌الدوله ي حمداني ساخته و در دوره‌هاي بعد، بارها بازسازي شده است [۴۶] بنا داراي يک صحن مرکزي است که در اطراف آن، بخش‌هاي مختلف بنا از جمله شبستان، رواق‌ها و مرقد محسن قرار دارد. در ضلع شمالي صحن کتيبه‌اي حاوي صلوات بر چهارده معصوم از دوره پادشاهان ايوبي به چشم مي‌خورد. در جنوب مشهد الحسين، در حد فاصل ميان آن و زيارتگاه محسن قبرستاني وجود داشته است که تعدادي از علما و شخصيت‌هاي شيعه، از قبيل ابوالصلاح حلبي، ابن زهره حلبي، ابن شهرآشوب مازندراني، ابن منير طرابلسي و ابن ابي‌طيّ حلبي در آن به خاک سپرده شده‌اند، اما متأسفانه قبور بيشتر آنان از بين رفته است و قبور باقي‌مانده نيز در وضعيت نامناسبي به سر مي‌برد و سنگ قبرهاي آن شکسته و پراکنده شده است. زائران شيعه‌اي که به صورت زميني يعني از راه ترکيه به سوريه سفر مي‌کنند، در مسير خود، چند ساعتي در مشهد الحسين توقف نموده و آن را زيارت مي‌کنند. در محله ي انصاري، در جنوب حلب، زيارتگاه بزرگ ديگري وجود دارد که به يکي از صحابه ي پيامبر (ص) منسوب است. امروزه نام او را سعد بن ايوب انصاري بيان مي‌کنند، اما در منابع تاريخي نام وي عبدالله انصاري ذکر شده است [۴۷] مبناي پيدايش اين زيارتگاه، خواب و رؤيا بوده است [۴۸]

اين قبر در داخل مسجد بزرگي قرار دارد که بارها بازسازي شده است و آرامگاه‌هاي چند تن از امراي دوره ي مملوکي نيز در بيرون آن به چشم مي‌خورد. همچنين مزار ديگري به نام «شيخ سعيد» در روستايي به همين نام در جنوب حلب وجود دارد که قبر سعيد بن ايوب انصاري، برادر صاحب مزار فوق‌الذکر دانسته شده است. اين مزار به صورت اتاقي کوچک با گنبد سبز رنگ است که در داخل صحن مسجدي قديمي قرار دارد. اين دو زيارتگاه مورد توجه جامعه ي شيعه نيست. علاوه بر مزارات فوق‌الذکر، در حلب دو زيارتگاه ديگر منتسب به اهل بيت (ع) نيز وجود دارد که فاقد اهميت و اعتبار تاريخي بوده، نزد شيعيان نيز ناشناخته است. زيارتگاه نخست، قبر منسوب به «علي الجواد» فرزند امام محمد باقر (ع) در «مدرسه ي اتابکيه»، از مدارس قديمي حلب است که برخي صاحب‌نظران در اصالت آن ترديد کرده و آن را قبر واقف مدرسه دانسته‌اند [۴۹]

زيارتگاه دوم، قبري منسوب به امام علي (ع) در مدرسه ي فردوس ـ از مهم‌ترين مدارس تاريخي حلب ـ است، که در مقبره‌اي واقع در ضلع شرقي شبستان مدرسه قرار دارد. برروي قبر، صندوق چوبي بزرگي وجود دارد که آن را با پارچه‌هاي سبزرنگ پوشانيده‌اند و در کنار آن دو قبر مشابه ديگر وجود دارد. با وجود اهميت تاريخي اين مدرسه، اما در هيچ يک از منابع تاريخي به وجود چنين قبري در آن اشاره نشده است و بدون شک انتساب آن به اميرالمؤمنين (ع)، در دوره‌هاي متأخر شکل گرفته است. به عقيده نگارنده، اين قبر و ساير قبور موجود در مدرسه، احتمالاً قبور برخي مشايخ تصوف است که به خاندان‌هاي سادات شمال سوريه منتسب مي‌باشند [۵۰]

در شهر باب، در حدود 38 کيلومتري شمال شرقي حلب، زيارتگاهي بر روي تپه ي مشرف به شهر وجود دارد که به عقيل بن ابي‌طالب ـ برادر امام علي (ع) ـ منسوب است. اين مزار در داخل مسجدي به نام «شيخ عقيل» قرار دارد که در داخل آن، مزار ديگري نيز منسوب به حزقيل پيامبر (ع) وجود دارد. در ميان شهرهاي حلب و رقّه و در ضلع شمالي جاده اين دو شهر، شهرک نسبتاً جديدي به نام «مسکنه» وجود دارد که در حدود 5 کيلومتري شمال آن، ساحل درياچه ي «اسد» [۵۱] و نيز بقاياي شهر باستاني «بالِس» [۵۲] وجود دارد. در قبرستان تاريخي بالس، در نقطه‌اي مشرف به درياچه ي اسد، سنگ قبري وجود دارد که اهالي منطقه آن را به عنوان مقام امام حسين (ع) مي‌شناسند؛ که ظاهراً از نقاط محل قرار دادن سر امام حسين (ع) در طول مسير آن از کوفه تا شام است. علي بن ابي‌بکر هروي در کتاب خود از وجود زيارتگاهي به نام «مشهد الحَجَر» در بالس، به عنوان محل قرار دادن سر امام حسين (ع) بر روي سنگ، خبر داده است [۵۳] که قابل انطباق بر مزار مورد نظر است. اين مزار نيز مانند بسياري از ديگر زيارتگاه‌هاي مشابه، نزد شيعيان ناشناخته است.

استان‌هاي رقه، دير الزور و حسکه

رود فرات از مهم‌ترين رودهاي خاورميانه است که مسافت قابل توجهي از مسير خود را در خاک سوريه مي‌پيمايد. در گذشته، مناطق واقع در ميان دو رود فرات و دجله در مناطق شمال عراق سرزمين جزيره ناميده مي‌شده است. اين سرزمين امروزه در خاک سه کشور عراق، ترکيه و سوريه تقسيم شده است. بخشي از اين سرزمين که در سوريه واقع است، مناطق شمال شرقي اين کشور يعني سه استان حَسَکه، دير الزّور و رقّه را شامل مي‌شود و رود فرات در خاک دو استان رقّه و ديرالزور جريان دارد. اين مناطق از نظر جغرافياي طبيعي و بشري با ساير مناطق سوريه تفاوت‌هاي چشمگير و قابل ملاحظه‌اي دارد. بيشتر ساکنان اين مناطق، عشاير و داراي لهجه ي خاصي از زبان عربي ـ تقريباً مشابه لهجه عراقي ـ هستند که اين ويژگي‌ها، آنها را به مردم عراق نزديک‌تر مي‌سازد. البته بخشي از ساکنان استان حسکه نيز ـ که در مجاورت خاک ترکيه واقع است ـ کرد زبانند. شهر رقّه، مرکز استان رقّه، واقع در 180 کيلومتري شرق حلب و 550 کيلومتري دمشق، از شهرهاي باستاني سوريه با پيشينه‌اي طولاني است. حضرت امام علي (ع) در مسير خود براي مقابله با معاويه در جنگ صِفّين، وارد شهر رقه شدند و در اين شهر با نصب پلي از قايق‌ها از رود فرات گذشتند [۵۴]

در دوره هارون‌الرشيد، شهري به نام «رافقه» در مجاورت شهر کهن رقّه ساخته شد که برخي از آثار آن، از قبيل مسجد جامع و برج‌ها و باروهاي تاريخي شهر، تا کنون باقي مانده است. بيشتر اين بناها از آجر ساخته شده و از نظر معماري با بناهاي حوزه عراق و بين‌النهرين قابل مقايسه‌اند. امروزه اهالي رقّه تقريباً به طور کامل از اهل سنّت هستند. اما زيارتگاه عظيم و باشکوهي در اين شهر وجود دارد که در چند سال اخير، توجه شيعيان و کاروان‌هاي زيارتي را به خود جلب کرده است. اين زيارتگاه، قبور چند تن از شهداي صِفّين، شامل عمار ياسر، اويس قرني [۵۵] و اُبَي بن قيس است. بناي زيارتگاه تا پيش از سه دهه ي اخير تنها شامل دو اتاق محقّر و کوچک بر روي قبر هر يک از عمار ياسر و اويس قَرَني بود [۵۶] اما پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، به توصيه ي امام خميني (ره) و با موافقت آقاي حافظ اسد، رئيس جمهور پيشين سوريه، زمين زيارتگاه خريداري و در آن اسکلت و چارچوب بناي فعلي زيارتگاه ساخته شد، اما بنا چندين سال به همين صورت رها گرديد، تا اينکه با پشتيباني ايران و اجراي وزارت مسکن و شهرسازي دولت وقت جمهوري اسلامي، ساختمان بنا و کاشي‌کاري‌ها و ساير تزئينات آن تکميل، و در سال 1382 / 2004 مرسماً افتتاح شد. بناي زيارتگاه داراي صحن مستطيل وسيعي است که در گرداگرد آن، رواق‌ها، اتاق‌ها و سالن‌هايي با کاربري اداري و مذهبي در دو طبقه قرار دارد. تمام نماهاي خارجي بنا و صحن، با سنگ‌هاي سفيد رنگ و نيز تزئينات کاشي‌کاري پوشيده شده و زيبايي خيره‌کننده‌اي به آن بخشيده است. زيارتگاه عمار ياسر در غرب صحن و زيارتگاه اويس قرني در شرق صحن واقع است و بناي هر دو به يک شکل و داراي گنبد با کاشي‌هاي آبي رنگ و مناره مرتفع است. در بيرون از ضلع شرقي صحن، زيارتگاه ابي بن قيس قرار دارد که داراي گنبدي کوچک‌تر از زيارتگاه‌هاي عمار و اويس است. در منابع تاريخي به وجود قبور شهداي صفّين در اين مکان اشاره شده است [۵۷] اما درباره ي اينکه چگونه اجساد شهدا از محل جنگ صفّين به اينجا منتقل شده، در منابع تاريخي به وضوح سخن به ميان نيامده است و تنها در برخي منابع، اشاراتي مبهم مبني بر اينکه اجساد شهدا را با قايق از طريق رود فرات به رقّه منتقل کرده‌اند، ملاحظه شده است [۵۸]

درباره ي محل جنگ صفّين بايد گفت که اهالي منطقه، امروزه نقطه‌اي در شرق رقّه را به عنوان صفين مي‌شناسند، اما در تمام منابع جغرافيايي اسلامي معتبر، منطقه صفّين در نقطه‌اي در حد فاصل ميان دو شهر رقّه و بالس و روبه‌روي قلعه جعبر مشخص شده است؛ که بر اساس تحقيقات برخي پژوهشگران، تقريباً بر روستاي موسوم به «ابو هُرَيره» يا «جبل بنات ابو هُرَيره» (= کوه دختران ابوهريره) در غرب شهر الثوره ـ واقع در حدود 40 کيلومتري غرب رقه ـ منطبق است. [۵۹] امروزه بيشتر زمين‌هاي محل جنگ صفّين به زير آب درياچه ي سد فرات فرو رفته است، اما در منتهي‌اليه شمال غربي کوه بنات ابوهريره، که به صورت جزيره‌اي در ميان درياچه قرار گرفته است [۶۰] بقاياي سه بناي آرامگاهي بسيار کهن اسلامي وجود دارد که به احتمال نزديک به يقين، زيارتگاه‌هاي صفين، شامل مشهد يا خيمه‌گاه امام علي (ع) و آرامگاه‌هاي چند تن از شهداي صفين است که در برخي منابع جغرافيايي اسلامي، به وجود آن در منطقه صفّين اشاره شده است [۶۱] اين بناها از آجر ساخته شده و گنبد آن فرو ريخته است و قدمت آنها، با توجه به سبک معماري و تزئينات به کاررفته، از قرون چهارم تا ششم هجري برآورد مي‌شود. در منابع تاريخي به وجود زيارتگاه‌هايي منتسب به امام علي (ع) در رقّه اشاره شده است [۶۲] که قاعدتاً مرتبط با حضور ايشان در منطقه بوده است. امروزه در فاصله ي حدود چند صد متر از زيارتگاه شهداي صفّين، در خارج از باروي شهر اسلامي رافقه ـ که به دست هارون‌الرشيد در کنار رقّه ي باستان ساخته شد ـ بقاياي يک بناي تاريخي آجري وجود دارد که امروزه به «باب بغداد» (= دروازه بغداد) شهرت دارد و اهالي رقّه آن را يکي از دروازه‌هاي تاريخي شهر رافقه مي‌دانند، اما در سال‌هاي اخير، تعداد از پژوهشگران تاريخ رقّه، کاربري آن را به عنوان دروازه ي شهر رد کرده و دلايل منطقي و قابل قبولي مبني بر اينکه اين بنا، مشهد يا زيارتگاهي منتسب به امام علي (ع) بوده است، ارائه کرده‌اند [۶۳]

اين بنا از مهم‌ترين آثار معماري قرون اوليه اسلامي در سوريه به شمار مي‌آيد و باستان‌شناسان به توصيف بنا و بررسي تفصيلي معماري آن پرداخته‌اند. [۶۴] بخش باقي‌مانده از نماي بنا داراي هشت پنجره ي آجري تزئيني است که به عقيده ي برخي پژوهشگران، تعداد آنها در اصل 12 پنجره ـ به عنوان نمادي براي تعداد ائمه ي شيعه (ع) ـ بوده است. از ديگر مزارات منتسب به شخصيت‌هاي اهل بيت (ع) در استان رقّه مي‌توان به مزار منسوب به جعفر طيّار، بر قله ي کوه آتشفشاني کم‌ارتفاعي به نام «جبل المنخر الغربي» در حدود 20 کيلومتري شمال شرقي رقّه اشاره کرد که درباره آن باورهاي افسانه‌اي فراواني در ميان اهالي منطقه رواج دارد. همچنين در اين زمينه مي‌توان از قبر يحيي بن عبدالله محض [۶۵] در شهر رقّه ياد کرد که آخرين ويرانه‌هاي باقي‌مانده از قبر وي، چندي پيش توسط اداره ي اوقاف رقّه به طور کامل از بين رفت. در مرکز شهر دير الزّور نيز مزار امامزاده‌اي به نام «سيد محمد ابوعابد» وجود دارد که در نسب وي اختلاف نظر وجود دارد. صاحب مزار در برخي کتاب‌هاي انساب، محمد بن ابراهيم مجاب بن محمد عابد بن امام موسي کاظم (ع) [۶۶] و در منابع ديگري، محمد بن عبدالله بن محمد بن احمد بن محمد بن محمد بن امام علي نقي (ع) [۶۷]

دانسته شده است. بر روي قبر گنبدي وجود دارد و در جوار آن دو قبر ديگر از آنِ فرزندان يا نوادگان وي به چشم مي‌خورد. در برخي روستاها و مناطق واقع در طرفين رود فرات در دو استان رقّه و دير الزور زيارتگاه‌هايي منتسب به امام علي (ع) وجود دارد که با بررسي جغرافياي تاريخي مسير امام علي (ع) به صفّين، مي‌توان اين مزارات را منزل‌گاه‌ها و نقاط توقف اميرالمؤمنين (ع) در مسير ايشان به صفّين و يا در مسير بازگشت ايشان از صفّين دانست [۶۸] مشهورترين اين مزارات، چشمه ي معروف به «عين علي» (= چشمه علي) است که در حدود 15 کيلومتري جنوب شهر ميادين [۶۹] ـ واقع در 45 کيلومتري جنوب شرقي شهر دير الزّور ـ قرار دارد. اهالي منطقه بر اين باورند که اين چشمه با ضربه ي سم اسب امام علي (ع) بر زمين، و يا در محل نشستن شتر ايشان به وجود آمده است؛ و آن را بسيار مقدس مي‌دانند. بر روي تپه‌اي نزديک چشمه، بقاياي مسجد و مناره‌اي تاريخي به چشم مي‌خورد که بنا بر شواهد تاريخي، ظاهراً زيارتگاهي منتسب به اميرالمؤمنين (ع) بوده است [۷۰] و در برخي منابع شيعه، از وقوع يکي از معجزات امام (ع) در اين مکان سخن به ميان آمده است [۷۱]

از ديگر مزارات امام علي (ع) در اين منطقه، دو مزار معروف به «قبة علي» (= گنبد علي) است که يکي از آنها در ساحل راست فرات، در روستاي «سُوَيعيه» در جنوب شهر «بوکمال» [۷۲] در استان ديرالزور؛ و مزار ديگر در ساحل چپ فرات، در ميان مزارع پنبه در جنوب روستاي «خس دعکور»، در حدود 50 کيلومتري شرق رقّه قرار دارد. هر يک از اين دو مزار شامل اتاق کوچکي داراي گنبد است که در ميان آن، قبري نمادين به نشانه محل حضور امام علي (ع) ايجاد شده است. همچنين در جنوب روستاي «مَرّاط»، واقع در ساحل چپ فرات و در فاصله ي حدود 10 کيلومتري جنوب شرقي دير الزّور، تپه‌اي تاريخي وجود دارد که اهالي روستا آن را مزاري از آنِ امام علي (ع) مي‌دانند. علاوه بر مزارات فوق، نقاط ديگري منتسب به اميرالمؤمنين (ع) در استان حَسَکه وجود دارد که وقوع آن در مسير امام علي (ع) به صفّين قابل اثبات نيست و حضور امام (ع) در اين مناطق و انتساب اين نقاط به ايشان محل ترديد است. از جمله اين نقاط مي‌توان به مزار معروف به «علي شير» در 15 کيلومتري شهر کُردنشين «مالکيه» در منتهي‌اليه شمال شرقي سوريه (در فاصله ي حدود 800 کيلومتري دمشق)، و نيز مزار معروف به «مَرقَب علي» در قله ي «جبل عبدالعزيز» در غرب شهر حَسَکه (مرکز استان) اشاره کرد.

استان‌هاي ساحلي سوريه

دو استان لاذقيه و طرطوس در غرب سوريه واقع است که از نظر جغرافيايي مناطق کرانه ي درياي مديترانه و رشته‌کوه‌هاي غربي اين کشور يعني کوه‌هاي لاذقيه را شامل مي‌شود. در اين دو استان مزارات بسياري منسوب به شخصيت‌هايي از بني‌هاشم، صحابه ي پيامبر (ص) و حتي ائمه ي شيعه (ع) وجود دارد که ممکن است حضورشان در اين مناطق از نظر تاريخي قابل اثبات نباشد، اما آنچه وجود اين مزارات را تفسير مي‌کند آن است که بيشتر ساکنان اين مناطق از پيروان فرقه ي علويان هستند که نسبت به اين شخصيت‌ها باورهاي اعتقادي عميق و ويژه‌اي دارند. البته علويان غالباً از اين‌گونه مزارات به عنوان «تشريفة» ياد مي‌کنند. «تشريفة»، نزد اهالي منطقه، زيارتگاه نماديني است که تنها به قصد يادبود و زيارت از راه دور و توسل به صاحب مزار ايجاد شده است. از اين ميان شخصيت‌هاي مقدس و مورد احترام علويان که در اين مناطق داراي مزاراتي هستند، جعفر طيّار از تقدس و محبوبيت خاصي برخوردار است و اين مسئله در وجود مزارات نمادين متعددي براي وي تجلي يافته است، در حالي که او در سال هفتم هـ در جنگ مؤته به شهادت رسيده و مزار وي در محل شهادتش در اردن واقع است. اهل ساحل، غالباً براي جعفر طيّار تعبير «المَلَک» (= فرشته) را به کار مي‌برند و بنابراين، از وي با نام «المَلَک جعفر الطيار» ياد مي‌کنند. مشهورترينِ اين‌گونه مزارات زيارتگاه معروف به «مقامات بني‌هاشم» است که در رأس يکي از بلندترين کوه‌هاي سلسله جبال لاذقيه به نام کوه جعفر طيّار، در 20 کيلومتري شرق «قَرداحه» [۷۳]

قرار دارد. اين زيارتگاه ظاهراً در مرتفع‌ترين نقطه نسبت به ساير مزارات واقع در کوه‌هاي لاذقيه قرار دارد. بناي آن شامل چندين اتاق و گنبد در امتداد يکديگر است که در داخل آن قبور نمادين چند تن از بني‌هاشم از جمله عموي پيامبر (ص) و جعفر و طالب و عقيل ـ فرزندان ابوطالب و برادران حضرت علي (ع) ـ وجود دارد. باني زيارتگاه، شيخ خليل بن معروف نُمَيله (م 1231ق)، از مهم‌ترين مشايخ علويان در زمان خود است. او در خواب جعفر طيّار را ديد که به وي دستور ساخت اين زيارتگاه را داد. [۷۴]

براي جعفر طيّار مزارات متعدد ديگري از جمله در شهر صافيتا، در منطقه ي «خربة المعزة» (در جاده ي صافيتا ـ طرطوس)، در قله ي کوه جعفر طيار در منطقه ي «قسطل معاف» (در شمال لاذقيه)، و... وجود دارد. همچنين بر قله ي کوه ديگري در نزديکي مزار اخير، مزاري منسوب به حضرت حمزه مي‌باشد. بناي بيشتر اين مزارات جديد است و قدمت آن از پنجاه، صد و يا دويست سال فراتر نمي‌رود. ساختمان آنها عمدتاً از اتاقي ساده و گنبددار تشکيل شده است و قبور موجود در آنها معمولاً به ارتفاع يک متر يا بيشتر از کف مزار بالا آمده و با پارچه‌هايي به رنگ سبز يا ديگر رنگ‌ها پوشيده شده است. از ديگر مزارات منسوب به شخصيت‌هاي صدر اسلام مي‌توان به مزار غيداق بن عبدالمطلب ـ عموي پيامبر (ص) ـ در روستاي «جوبة برغال» در شرق قرداحه (که در واقع يک درخت بلوط کهنسال و تنومند است)، مزار نمادين عبدالله بن رواحه ـ از صحابه ي پيامبر (ص) و شهداي غزوه مؤته ـ در روستاي حواز (در منطقه جبله)، و چند مزار نمادين امام زين‌العابدين (ع) که غالباً در روستاهاي منطقه ي بانياس قرار دارند، اشاره کرد. ظاهراً مزارات نمادين آن حضرت (ع) در منطقه ي ساحل سوريه، با هدف زيارت از راه دور مزار منتسب به ايشان در کوه زين‌العابدين در شمال حماه به وجود آمده است. استان‌هاي جنوبي سوريه استان‌هاي جنوبي سوريه (به ترتيب از غرب به شرق) عبارت است از: قُنَيطره، دَرعا و سُوَيدا. در اين استان‌ها مزارات حائز اهميتي وجود ندارد. تنها زيارتگاه مهم اين منطقه، قبر محمد بن ابي‌حذيفه ي بن يمان ـ از اصحاب اميرالمؤمنين (ع) ـ است که در روستاي «عالقين» در حدود 40 کيلومتري جنوب دمشق قرار دارد. اين روستا گرچه از دمشق فاصله ي فراواني ندارد، اما از نظر اداري تابع استان درعا است. مزار محمد بن ابي‌حذيفه بيش از آنکه نزد شيعيان شهرت داشته باشد نزد علويان سوريه شناخته شده است و از مزارات مهم آنان به شمار مي‌آيد. زيارتگاه مورد نظر در دامنه ي کوهي کم‌ارتفاع در شمال روستا قرار دارد و بر روي آن اتاق و گنبد کوچکي ساخته شده است. همچنين در مناطق مجاور جبل العرب، که از مراکز عمده فرقه دُروز به شمار مي‌آيد، مزاراتي براي هر يک از ارکان اربعه، يعني سلمان، ابوذر، مقداد و عمار ياسر وجود دارد. از نظر تاريخي هيچ يک از آنان در اين منطقه مدفون نيستند، و علت پيدايش اين مزارات تقدس بالاي آنان نزد دروز است؛ بنابراين بايد اين مزارات را نمادين دانست. مزار سلمان فارسي در روستاي سهوه [۷۵] مزار ابوذر در روستاي «جَديه»، مزار مقداد در «تل مقداد» [۷۶] نزديک شهرک «مَحَجّه» و مزار عمار ياسر در روستاي «عريقه» قرار دارد.

پانویس

  1. کشور سوریه از نظر اداری به چهارده استان تقسیم شده است که هر یک ، به نام شهر مرکز آن استان شناخته می شود. از این میان استان دمشق که تنها شامل این شهر ، واستان «ریف دمشق» که شامل شهرها وروستا های اطراف این شهر است ، از این قاعده مستثناست بنابر این استان های سوریه عبارت اند از :دمشق ، ریف دمشق، حِمص ، حماه، اِدلَب، حلب ،رقّه، دَبر الزور ، حسکه ، لاذقیه ، طرطوس، سویدا، دَرعا وقنیطره .
  2. الحموی ، یاقوت، معجم البلدان ،3/20.
  3. ابن عساکر ، تاریخ مدینه ی دمشق، 2/309؛الهروی، علی بن ابی بکر ، الإشارات إلی معرفة الزیارات ، ص12؛الحموی ، یاقوت ، همان، 3/20؛ ابن جبیر ، رحله ی ابن جبیر ، ص218.
  4. متن کامل کتیبه ، براساس تصویر منتشر شده از آن ، عیناً بدین شرح است:«هذا قبر زینب الصغری المکناة بأم کلثوم ابنه ی علی بن أبی طالب أمها فاطمه ی البتول سیده ی نساء العالمین ابنة سید المرسلین محمد خاتم النبیین صی الله علیه وسلم » .بنگرید : القزوینی ، السید محمد کاظم ، زینب الکبری (ع) من المهد إلی اللحد ، ص400.
  5. برای آگاهی از متن کامل وقف نامه بنگرید :السابقی، محمد حسنین ، مرقد لعقیلة زینب (س) ، ص145-150.
  6. فهرستی از علمای شهر که آستانهی زینبیه دمشق را به عنوان مدفن حضرت زینب کبری (س) پذیرفته اند . در منبع ذیل گرد آوری شده است :مرقدالعقیلةزینب (س) ، ص183-215.
  7. الأمین العاملی ، السید محسن ، أعیان الشیعهة، 7/136-137.
  8. محمد حسنین سابقی ،در کتاب خود مرقد العقیلة زینب (س) »، -که گسترده ترین تحقیق درباره ی مدفن حضرت زینب (س)است – دلایل وشواهد متعددی در رد انتساب زیارتگاه قاهره به حضرت زینب (س) ارائه کرده است . این اثر توسط عیسی سلیم پور اهری با عنوان «پژوهشی پیرامون بارگاه حضرت زینب » به فارسی ترجمه وتوسط دفتر نشر نوید اسلام چاپ شده است همچنین در این رابطه بنگرید :فاطمی ،سید حسن، «مرقد حضرت زینب (س) کنکاشی دوباره » ص64-73.
  9. ر.ک : ابن عسا کر ، تاریخ مدینه ی دمشق ، 2/309 .
  10. برای آگاهی از تاریخچه ی بنا وروند بازسازی وتوسعه ی آن بنگرید: مرتضی ، محمد رضا .« تاریخ البناء فی مقام السیده ی زینب (ع)».
  11. ر.ک: محمدی اشتها ردی ، محمد ، سکینه (ع) دختر امام علی (ع) ومرقد او در شام ، ص 6.
  12. مهدی پور ، علی اکبر ، از تبار محدّ ثان :سکینه دخت امیر مؤ منان (ع).، ص66-67.
  13. یکی از دو روایت حاوی نام سکینه دختر امام علی (ع) در امالی شیخ طوسی (ص366-367) وبه نقل از همین منبع در بحار الأنوار علامه مجلسی (101/45) وروایت دوم تنها در بحار الأنوار (43/179)نقل شده است . حدیثی که نام این بانو در سلسله سند آن دکر شده ، در دلائل الأمامه طبری (ص52) روایت شده است.
  14. بنگرید :الحسینی ، السید احمد ، السیدة سکینة بنت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیهما السلام ومقامها فی داریا ؛ محمدی اشتهاردی ، محمد ، همان ؛ مهدی پور ، علی اکبر ، همان .
  15. الهروی ، علی بن ابی بکر ، همان ، ص14-15؛ ابن فضل الله العمری ، مسالک الأنصار فی ممالک الأمصار ،1/281؛ ابن کثیر ، البدایة والنهایة ، 8/222؛ ابن طولون الصالحی ، ص85.
  16. ابن نما الحلی ، مثیر الأحزان ، ص107 ؛ ابن فضل الله العمری ، همانجا؛ ابن کثیر ، هانجا .
  17. الفرضی ، یاسین ، نبذة لطیفةفی المزارات الشریفة ، برگ«23پ» و« 24ر» ؛ حسام السلطنه ، سفرنامه ی مکه ، ص197.
  18. برای آگاهی از متن کتیبه ها ، بنگرید : طلس ، محمد اسعد ، ذیل ثمار المقاصد ، ص229.
  19. به نقل از :قمی ، عباس، نفس المهموم ، ص456.
  20. خراسانی ، میرزا محمد هاشم ، منتخب التواریخ ، ص340-341.جالب است مؤمن شبلنجی (م بعد از 1308ق)که در حدود نیم قرن پیش از خراسانی می زیسته به اختصار به این حادثه اشاره کرده است .بنگرید:نور الأبصار فی مناقب آن بیت النبی المختار ،ص271.
  21. تاریخ مدینة دمشق ، 2/304.
  22. مسالک الأبصارفی ممالک الأ مضار ،1/254.
  23. از جمله قبوری که مورخان به وجود آن در باب الصغیه اشاره کرده اند اما در حال حاضر اثری از آن به چشم نمی خورد ،می توان به قبور محمد بن عمر بن امام علی (ع) ،همسر وی خدیجه دختر امام زین العابدین (ع) ،وام الحسن بن امام حسن مجتبی (ع) اشاره کرد.بنگرید :الهروی ، علی بن ابی بکر ، همان ، ص13؛ الحموی ، یاقوت ، همان ، 2/498.
  24. از جمله زیارتگاه هایی که در منابع تاریخی موجود نامی از آن برده شده است ، می توان به مزارات عبدالله بن امام زین العابدین (ع)، عبدالله بن امام جعفر صادق (ع) وزیارتگاه سرهای شهدا ی کربلا اشاره کرد.
  25. به عنوان مثال ،شمس الدین ذهبی، قبر منسوب به ام سلمه همسر پیامبر (ص) را قبر ام سلمه اسماء بنت یزید بن سکن انصاری ، از صحابه فی زن رسول خدا (ص) می داند که در شام می زیسته است(بنگرید : الذهبی ، سِیَر أعلام اانبلاء،2/297).همچنین برروی قبر منسوب به فاطمه دختر امام حسین (ع) سنگ نوشته ای از قرن پنجم هجری وجود دارد که با استناد به آن ، این قبر مدفن زنی به نام «فاطمه بنت احمد بن حسین بن سبطی » (م439 ه ) است که ارتباطی با اهل بیت ندارد .نام مدفون در قبر منسوب به عبدالله بن حعفر طبّار نیز براساس سنگ قبر آن ، « علی بن عقیل بن علی شافعی » (م 601ه) از علمای دمشق ذکر شده است.
  26. زیارتگاه هایی که دارای زیرزمین است وقبور اصلی در آن قرار دارد عبارت است از :مزار زینب یا ام کلثوم دختر امام علی (ع)و سکینه دختر امام حسین (ع) مزار فاطمه دختر امام حسین(ع) ، مزار ام الحسن دختر امام حسن (ع) وحمیده بنت مسلم بن عقیل واسماء بنت عمیس
  27. أعیان الشیعة، 1/.
  28. این دو مزار در بخش شمالی قبرستان قرار دارد که با خیابان کوچکی از بخش اصلی (جنوبی) قبرستان جدا شده است.
  29. قثم بن عباس در زمان خلافت معاویه در سمرقند به شهادت رسید (ابن عبدالبر،الاستیغاب فی معرفةالأصحاب ،ص623)؛ وقبروی هنوز در این شهر (امروزه واقع در جمهوری ازبکستان ) زیارتگاه است . ابوذر در دوره ی خلافت عثمان در ربذه – از توابع مدینه – از دنیا رفت ( ابن عبدالبر ،همان ، ص802) . مقداددر سال 33هق در «جُرف»-نزدیک مدینه –از دنیا رفت ودر مدینه به خاک سپرده شد (ابن عبدالبر ،همان، ص700).اویس قرنی در سال 37هق در رکاب امام علی (ع) در جنگ صفّین به شهادت رسید ومزار وی امروزه در شهر رقّه سوریه قرار دارد (ر.ک: ادامه مقاله) .درباره ی محل وفات ودفن محمد حنفیه نیز اختلاف نظر وجود دارد اما بنا بر قول مشهور ، در مدینه وفات یافته است.
  30. عبدالغنی نابلسی(م1143ه) –از علمای دمشق –نام آنها را عبدالله وعبدالرحمان ذکر کرده است .بنگرید : الحقیقة والمجاز فی رحله ی بلا د الشام ومصر والحجاز ، ص117.
  31. بنگرید:الزهرواری ، نعیم سلیم ، حمص:دراسةوثائقیة، 5/69-70.
  32. کامل ، شحادة،«الترب ومقامات الزیاراة فی حماة» ص176.
  33. مرکز استان ادلب، واقع در 55کیلومتری جنوب غربی حلب و330 کیلومتری شمالی دمشق.
  34. برای آگاهی بیشتر ، بنگرید :خامه یار ، احمد،«کتیبه های شیعی از قرن پنجم هجری در شمال سوریه»،ص782-783.
  35. محمد ولی میرزا قاجار ،«سفرنامه حج»به سوی ام القری ، ص265.
  36. برای آگاهی تفصیلی درباره تاریخ تشیع در حلب بنگرید ، نصرالله ، ابراهیم، حلب والتشیع.
  37. این مزار در واقع روایت دیگری از مدفن سر حضرت یحیی (ع) است (بنگرید : این شداد ، الأعلاق الخطیرة فی ذکر أمراءالشام والجزیرة1/1/40)،اما در دوره های اخیر ، نزد اهالی حلب به مزار حضرت زکریا (ع) شهرت یافته است.
  38. برای آگاهی بیشتر درباره ی این کتیبه بنگرید :خامه یار ، احمد ، همان، ص784-786.
  39. الغزی ، کامل ، نهرالذهب فی تاریخ حلب،2/210.
  40. پیشین ، 2/211-212.
  41. بنگرید :نصرالله ، ابراهیم، آثار آل محمد (ص) فی حلب ، ص40-50.
  42. در این نوشتار فرصت بررسی تفصیلی این مسئله وجود ندارد ، اما به اختصار شدید، برخی از مهم ترین دلایل ارائه شده آن است که بنای مورد نظر ، متصل به دیوار شهر رافقه نیست واندکی از آن فاصله دارد .معماری وتزئینات بنا نشان می دهد که نمی تواند دروازه شهر –به عنوان بنایی با معماری نظامی –باشد .نامگذاری بنا به « دروازه بغداد»نیز مربوط به دو قرن گذشته وناشی از جهل ساکنان رقّه در دوره های اخیر نسبت به ماهیت اصلی آن است .ضمناً، تاریخ بنای زیارتگاه از دوره سعد الدوله حمدانی(333-354ه) ، از امرای شیعه ی سلسله بنی حمدان ، دانسته شده است .بنگرید : الحمد ، محمد عبدالحمید ، عشائر الرقة والجزیرة : التاریخ ، الموروث ، ص20.
  43. به عنوان مثال، بنگرید :__________________________________
  44. الغزی ، کامل ، همان ، 2/213.
  45. نصرالله ابراهیم ، آثار آل محمد (ص) فی حلب ، ص93-94.
  46. ابن شداد ، الأ علاق الخطیرة فی ذکر أمراء الشام و الجزیرة، 1/147-152.
  47. ابن العدیم ، بغیه ی الطلب فی تاریخ حلب ، 1/465؛ الهروی، همان ، ص4.
  48. ابن العدیم ،همانجا .
  49. بنگرید: الطباخ الحلبی ، محمد راغب ، إ علام النباء بتاریخ حلب الشهباء، 2/205.
  50. شایان ذکر است که نگارنده در زمان بازدید خود از این مکان ، با تابلو هایی نا محتوی شیعی مواجه شد که بر دیوار مقبره نصب شده بود.
  51. دریاچه ی اسد ، دریاچه ی مصنوعی وسیعی است که در سال 1975م با تأسیس سد عظیم فرات بر رود فرات در مجاورت شهر « الثوره » در حدود 40 کیلومتری غرب شهر رقّه به وجود آمد . با تأسیس این سد وایجاد دریاچه ی اسد ، مساحت وسیعی از اراضی مجاور رود فرات ، به زیر آب دریاچه فرو رفت.
  52. شهر بالِس از مهم ترین نهرهای شمال سوریه در دوره ی بیزانسی وقرون اولیه ی اسلامی به شمار می آمد که پس از حمله ی مغولان ، به تدریج متروک وبه شهری ویرانه تبدیل شد . با تأسیس سد فرات نیز بیشتر بخش های آن به زیر آب دریاچه فرو رفت .
  53. الهروی ، عل بن ابی بکر ، همان ، ص61.
  54. المنقری ، نصربن مزاحم ، وقعه ی صفین، ص151-152.
  55. شایان ذکر است که مزارات دیگری نیز در سوریه وسایر کشور های اسلامی (از جمله ایران ) به اویس نسبت داده می شود ، اما تقریباًمسلم است که اویس در رکاب امیرالمؤ منین (ع) در جنگ صفین به شهادت رسیده است .
  56. تصویری از بنای قدیمی این دو مزار در منبع ذیل منتشر شده است :حرزالدین ، محمد ، مراقد المعارف ، 1/164و2/100.
  57. الهروی ، علی بن ابی بکر ، همان، ص63؛ الحموی ، یاقوت ، همان ، 2/216؛ ابن شدّاد، همان ، 3/1/72.
  58. بنگرید : ابن شهر آشوب ، مناقب آل أبی طالب ، 2/334؛ ونیز :الهروی ، همان جا .
  59. بنگرید : موسیل ، الوا، الفرات الأوسط :رحله ی و صغیه ی و در اسات تاریخچه ی، ص513؛ الریحاوی ، عبدالقادر ، الریحاوی ، عبدالقادر ، « لمحة عن حضارةالجزیرةوالفرات فی العهد العربی الإسلامی » ، صص66-67.
  60. در حال حاضر این جزیره به نام جزیره ی الثوره نامیده شده وبه یک منطقه ی حفاظت شده ی طبیعی تبدیل شده است .
  61. بنگرید : ابن حوقل ، صورة الأرض ، ص203 ؛ ابن العدیم ، بغیة الطلب فی تاریخ حلب ، 1/280؛ مستوفی ، حمدالله ، نزهةالقلوب ،ص158.
  62. این شهر آشوب ، همان ، 2/227؛ الهروی ، همان جا ؛ ابن شداد ، همان جا .
  63. در این نوشتار فرصت بررسی تفصیلی این مسئله وجود ندارد –اما به اختصار شدید ، برخی از مهم ترین دلایل ارائه شده آن است که بنایی مورد نظر ، متصل به دیوار شهر رافقه نیست واندکی از آن فاصله دارد .معماری و تزئینات بنا نشان می دهدکه نمی تواند دروازه شهر –به عنوان بنایی با معماری نظامی –باشد . نامگذاری بنا به « دروازه بغداد» نیز مربوط به دو قرن گذشته وناشی از جهل ساکنان رقّه در دوره های اخیر نسبت به ماهیت اصلی آن است . ضمناً ، تاریخ بنای زیارتگاه از دوره سعد الدوله حمدانی (333-356ه) ، از امرای شیعه ی سلسله بنی حمدان ، دانسته شده است ، بنگرید : الحمد ، محمد عبد الحمید ، عشائر الرقة والجزیرة : التاریخ والموروث، ص20.
  64. به عنوان مثال ، بنگرید :_______________________.
  65. یحیی بن عبدالله بن حسن بن امام حسن مجتبی (ع) ، از ساداتی است که در واقعه نخ حضور داشت وپس از آن به دیلم (گیلان امروزی ) فرار کرد .هارون الرشید لشکری را به فرماندهی فضل بن یحیی برمکی به سوی او فرستاد ویحیی ناچار به تسلیم شد . او سرانجام در زندان ها رون به شهادت رسید . بنگرید : ابوالفرج اصفهانی ، مقاتل الطالبیین ، صص388-403.
  66. الحوت ، کمال ، جامع الدر رالبهیة الأنساب القرشیین فی البلاد الشامیة ، ص 243؛ الکلبدارآل طعمه ی، عبدالجواد ، معالم أنساب الطالبیین فی شرح کتاب سر الأنساب العلویة الأبی نصر البخاری ، ص159 (به نقل از صباح الأخبار فی نسبت السادةالفاطمیةالأخیار ، تألیف محمد سراج الدین رفاعی ).
  67. الحوت، کمال ، همان ، صص144-145.
  68. بررسی دقیق منابع تاریخی نشان می دهد که مسیر نفت امام علی (ع) به صفّین ، پس از عبور از شهرهای بابل ،مدائن وانبار در خاک عراق، در سرزمین جزیره وبه موازات ساحل سمت چپ (شرقی)رود فرات تا شهر رقّه بوده است .مسیر بازگشت آن حضرت نیز (ع) از طریق شهرها ومناطق واقع در ساحل سمت راست (غربی) رود فرات (از جمله هیت وکربلا )بوده است .
  69. «میادین » شهر جدیدی است که در نزدیکی ویرانه های شهر رحبه ، از شهر های اسلامی مهم در حوزه رود فرات ، شکل گرفته است . بنگرید :المعجم الجغرافی للقطر العربی السوری ، 5/376.
  70. علی بن ابی بکر هروی از زیارتگاهی به نام «مشهر البوق» در نزدیکی رحبه ( میادین کنونی ) سخن گفته است که منزلگاه امام علی (ع) در مسیر ایشان به صفین بوده است . بنگرید : الهروی ، همان، ص67.
  71. بنگرید :این شهر آشوب ، همان ، 2/334 ؛ قطب الدین راوندی ، الخرائج والجرائح ، 2/916.
  72. بو کمال شهر نسبتاًجدیدی است که در 130 کیلومتری دیر الزور ودر هفت کیلومتری مرز سوریه وعراق قرار دارد.
  73. قرادحه شهر کوچکی است واقع در 25 کیلومتری جنوب شرقی لاذقیه . این شهر زادگاه حافظ اسد ، رئیس جمهور پیشین سوریه است ومقبره وی نیز در همین شهر قرار دارد .
  74. خونده ، محمد ، تاریخ العلوبین وأنسابهم، ص148.
  75. محمد کرد علی به وجود مزار سلمان فارسی در روستای سهوه اشاره کرده است .بنگرید : خططالشام ، 6/154- امروزه در جنوب سوریه سه روستا به نام های سهوة بلاطه ، سهوه الخضه وسهوه القمح وجود دارد .امام نگارنده از اینکه مزار سلمان در کدام یک از این روستاها قرار دارد و آیا تاکنون باقی ست یا نه ، اطلاعی نیافته است.
  76. این مزار بر روی تپه ای قرار دارد که در حال حاضر منطقه نظامی شده است.