آسیب‌ شناسی وقف

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

مهری بهار [۱] محمود نصرتی [۲]

چکیده

وقف در لغت ‏به معناى ایستادن، ماندن و آرام گرفتن است. وقف در اصطلاح فقهى، نگهداشتن و حبس كردن عین مال و مصرف كردن منافع آن در راه خدا است. وقف از جمله موضوعات بین‌رشته‌ای است که به‌رغم ظرفیت وسیع آن کمتر مورد تحقیق پژوهشگران قرار گرفته است. وقف ارتباط تنگاتنگي با مصالح عمومي دارد و تأثیر بسزایی در حل مشکلات اجتماعی دارد. اين مقاله، می‌خواهد به بررسي آسیب‌ها و موانع توسعه فرهنگ وقف در جامعه بپردازد. این پژوهش از دو روش بهره می‌برد یکی روش اسنادی و دیگری روش زمینه ای. در روش اسنادی با مراجعه به کتب و اسناد و نشریات و از این قبیل به داده‌های مورد نیاز دست پیدا می‌کنیم. و در روش زمینه‌ای از داده‌های جمع‌آوری‌شده از مصاحبه عمیق استفاده می‌کنیم که با توجه به یافته‌های این دو روش موضوع مورد بررسی تبیین می‌شود. در پژوهش‌هایی که از روش کیفی انجام می‌شوند تعداد دقیق افراد نمونه از قبل مشخص نیست بلکه نمونه‌گیری در میدان تحقیق انجام می‌گیرد. و پژوهش زمانی متوقف می‌شود که به اشباع نظری رسیده باشیم . در این پژوهش از نمونه‌گیری نظری و هدفمند استفاده شده است. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که عوامل زیادی بر وقف تأثیرگذار است که می‌توان از عوامل مؤثری چون مصرف‌گرایی، عدم اعتماد به دولت، تغییر نام موقوفات و نداشتن وسع مالی نام برد. در پایان طرحی از روابط بین این عوامل ارائه داده خواهد شد که در گروه‌های عوامل زمینه‌ای، عوامل پیامدی، عوامل علی و عوامل مداخله‌گر دسته‌بندی می‌شود.

واژگان کلیدی

فرهنگ وقف؛ آسیب‌شناسی وقف؛ عدم اعتماد؛ مصرف گرایی، روش زمینه‌ای.

مقدمه

وقف در لغت ‏به معناى ایستادن، ماندن و آرام گرفتن است(عمید،1389 :1054). وقف در اصطلاح فقهى، نگه‌داشتن و حبس كردن عین ملك است و مصرف كردن منافع آن درراه خدا. برخى از فقها گویند وقف حبس عین است ‏بر ملك خدای تعالی و به‌عبارتی‌دیگر «وقف» را «حبس عين مال و آزاد ساختن منافع آن» گفته ‏اند (ایرانپور،1388 : 5).

وقف یکی از سنّت‌های حسنه در تعالیم مذهبی و دین اسلام است. نهاد وقف که تحت لوای مدیریت سرمایه‌های اهداشده، نقش مهمی در مدیریت شهرها و اثرات عمیقی در شکل‌دهی ساختار شهری داشته است.

ابتدای قرن بیستم به جهت شکل‌گیری نهاد نوین دولت و نقش آن در تأمین نیازهای عمومی شهری به‌عنوان رقیبی برای وقف و دیگری در قرن بیست‌و‌یکم به جهت پیچیدگی بیش‌ تر سازمانی در تأمین نیازهای خدمات شهری و فراموشی احتمالی وقف، از اهمیت بسزایی برخوردار است.

وقف ازجمله موضوعات بین رشته‌ایی است که به‌رغم ظرفیت وسیع آن کمتر موردتحقیق پژوهش‌گران قرارگرفته است. درواقع باید گفت به‌جز اندک تحقیقاتی در بعد فقهی آن در دیگر ابعاد هم چون ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، جامعه‌شناسی، روانشناسی و ... تحقیقات جامع علمی صورت نگرفته است.

بدون شک اگر نگرش جامعی در خصوص وقف به وجود آید و این سنت نبوی همگام با تحولات دنیای مدرن مورد بهره برداری قرار گیرد، می‌تواند نقش شگرفی در جامعه به وجود آورد. همان‌گونه که در کشورهای دیگر نهادهای مشابه وقف کارکردهای فراوانی در اموری چون: آموزش عالی، سلامت و خیریه بر عهده دارد.

بیان مسئله

در جهان امروز مشارکت گسترده‌ی مردم در تمامی فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی از عوامل دستیابی پیشرفت و توسعه می‌باشد (رحیمی و یزدخواستی،1391: 321).

اما هر جامعه‌ای متناسب با نظام فرهنگی خود، نوع ویژه‌ای از مشارکت مردمی را داراست. بر این مبنا در جامعه‌ی ایران، غالب اشکال مشارکت‌های مردم در بافت و ساختار ارزش‌های مذهبی صورت گرفته است و اصیل‌ترین احساسات، عواطف و خواست‌های ایرانیان ریشه در باورها و ارزش‌های مذهبی دارد )مسجد جامعی ، 1377: 222).

میل انسان‌ها به جاودانگی همواره آن‌ها را بر آن داشته که در کنار کار و تلاش مستمر، به اعمالی دست بزنند که خیرخواهی و دگر خواهی و به‌نوعی منفعت برای دیگران در آن نهفته است و به اعمالی بپردازند که در زمان حیات آن‌ها و همچنین پس از مرگ، منشأ خیر و برکات باشند.

روح نوع‌دوستی و اندیشه اجتماعى و همکارى متقابل و فکر زندگی گروهى، ریشه چنین تفکر و عملى را می‌سازد. یکى از مصداق‌های بارز و نمونه‌های زنده و روشن این نوع‌دوستی و همکارى اجتماعى را می‌توان وقف دانست.

وقف یکی از سنت‌های حسنه‌ای است که از دیرباز مورد اهتمام شارع مختلف بوده و یکی از مصادیق بارز گذشت و بخشش مال است، وقف در اصطلاح فقهی، نگه‌داشتن و حبس کردن عین مِلکی است بر ملک واقف آن؛ نه ملک خدا و مصرف کردن منفعت آن درراه خدا (دهخدا، 1382) و يا به معنی ایستادن و پایندگی و اصطلاحاً حبس کردن عینمِلک یا مالی است که منافع آن در امور عام‌المنفعه مصرف شود که قاموس قرآن از آن به «حبس العین و تسبیل المنفعه» تعبیر کرد اس ت(هفرشي، 1381: 236).

وقف از انواع امورخیریه و داوطلبانه است که برای برخوردار کردن دیگران از اموالِ شخصیِ توانمندان که در حقیقت، نوعی تعدیل ثروت و توزیع درآمد است، به وجود آمده است )ناصحی و شادپی،1387: 158).

در این راستا، وقف می‌تواند در همراهی مردم با فرایند توسعه نقش مهمی را ایفا کند. چراکه قادر است توده‌هایی فاقد بهره‌مندی از درآمدهای جامعه را با یک توزیع مجدد داوطلبانه‌ی درآمد، بهره‌مند سازد و فرصت و قدرت اندیشیدن، درک منافع بلندمدت جامعه و درنتیجه هم‌سویی با برنامه‌های توسعه را در آن‌ها ایجاد کند )صحرانورد و اسدی،1391: 640).

وقف در همه ادیان (و نه‌فقط اسلام)، عاملی در توسعه شهر و روستا بوده است. وقف یکی از ارزش‌های والاي انسانی است که تحت تأثیر جهان‌بینی دینی و مذهبی اسلام، علاوه برداشتن نقش موثراجتماعی و اقتصادي، کارکردهاي متعددي در زندگی روزانه و فعالیت‌های شهري دار

این پدیده، علاوه بر آثار مذهبی، فرهنگی، آموزشی و اقتصادی، آثار جغرافیایی مهمی را در پی دارد. در برخی مناطق با گسترش پدیده وقف، چهره جغرافیایی آن نیز دگرگون‌شده است. شهرهاي تهران، مشهد، اصفهان، تبریز و قم ازجمله بارزترین شهرهاي اثرپذیر از پدیده وقف هستند که به مدد همین پدیده در برخی بخش‌هاي خود شاهد توسعه کالبدي به شکل عمده شده‌اند(کلانتری و دیگران،1389).

از شواهد و قرائن تاریخى چنین پیداست که وقف از پیشینه‌ای عظیم تاریخى برخوردار است و هزاران سال قبل از اسلام نیز قدمت و سابقه دارد و در تمامی ادیان به اشکال مختلفی وجود داشته است. در عصر باستان، یونان، چین، ژاپن، روم و فلسطین ، موقوفاتی بوده است که از درآمد آن‌ها و نیز گذران زندگی اسقف‌ها، برهمن‌ها و کاهن‌ها و همچنین ارائه خدمات لازم به برخی از دانش آموزان مدارس بهره می‌گرفتند(کلانتری و دیگران،1389:34).

در ایران باستان، زرتشتیان بر اساس تعالیم کتاب اوستا، زمین‌های خود را برای ساخت آتشکده‌ها، در جهت ارائه خدمات به زائران و موارد مشابه وقف می‌کردند (اذکایی،1381: 9) (حاجی بابایی،1385: 685).

یکی از نمونه‌های وقف در سطح شهر تهران، قنات مهرگرد است که گفته می‌شود بانویی زرتشتی آنرا احداث کرده است )عاملی و خورسندی آقایی، 1384: 2). در برخی کشورها هم اداره امور موقوفات و املاک وقفی بر عهده‌ی وزارتخانه و یا نهادی در حد وزارتخانه است و این نشان از اهمیت موضوع و کثرت املاک وقفی است.

نکته بسیار مهم در این زمینه آن است که چگونگی و نوع تجلّی این موقوفات در هر دوره‌ای از شرایط اجتماعی‌اقتصادی و کالبدی حاکم بر آن جامعه تبعیت می‌کند. ازاین‌رو است که وقف و موقوفات در هر دوره‌ای، در عین داشتن تشابه‌ها، ویژگی‌های منحصربه‌فردی نیز دارند )شاه‌حسینی،1390: 17).

به‌عنوان‌مثال وقف و موقوفات در شهر تهران در دوره قاجار بیش‌تر باهدف توسعه اجتماعی‌اقتصادی و فیزیکی شکل‌گرفته بود؛ درحالی‌که در دوره پهلوی، توسعه اجتماعی تأکید غالب داشت (پیشین31).

در دوره قاجار به دلیل نقش و اهمیت بازار در اقتصاد شهر تهران، مکان‌های وقفی در بازار و اطراف آن قرار داشتند، ولی در دوره پهلوی به دلیل گسترش خیابان‌ها و کاهش نقش بازار، بخشایش اماکن وقفی درکل سطح شهر شکل گرفت )شاه‌حسینی،1375: 133).

وقف، ازجمله موضوعاتي است که به‌رغم ظرفيت وسيع آن در شمول مباحث کاربردي اقتصادي، علمي، پژوهشي و اجتماعي، کمتر موردبررسی پژوهش‌ گران قرارگرفته است و جز اندکي در بعد فقهي، در ديگر ابعاد آن، تحقيقات جامع علمي صورت نگرفته است. در این میان باید گفت که هنوز در جامعه اسلامی ما فرهنگ وقف به علت وجود موانع و مشكلاتي به‌طور كامل نهادینه نشده است.

در طول تاریخ و ادوار مختلف آن موقوفات و وقف دستخوش تحولات بسیاری شده‌اند و به نظر می‌رسد در دورانی موقوفات، فرازوفرودهایی داشتند و این فرازوفرودها بنا به دلایل و عللی بوده است. بر اين اساس، اين مقاله، می‌خواهد به بررسي آسیب‌ها و موانع توسعه فرهنگ وقف در جامعه، بپردازد. که به‌نوعی باعث گردیده آمار وقف‌ها نسبت به گذشته روند نزولی به خود بگیرد و در جامعه کنونی مردم رغبت کمتری به این مسئله اخروی و مهم داشته باشند.

پیشینه‌ی تحقیق

در رابطه با نیکوکاری و اقسام آن، تحقیقات بسیاری صورت گرفته است، لیکن در زمینه‌ی عوامل تأثیرگذار بر امر نیکوکاری تاکنون تحقیق جامعی صورت نگرفته است .

عسکری و بغدادی (1394) به پژوهشی با عنوان آسیب‌شناسی چارچوب مطالعات کالبدی وقف در شهر اسلامی پرداختند. این پژوهش به کمک روش تحقیق کیفی و ابزار تحلیل اسنادی صورت گرفته است.

راهبرد آسیب‌شناسی و رویکرد تحلیل انتقادی سازنده نیز مکمل روش‌شناسی مطالعه بوده است. بررسی عمیق مطالعات موجود وقف در ایران نشانگر وجود حداقل سه محور اصلی آسیب‌زا شامل نوع رویکرد، نوع روش و نوع نگرش در مطالعات است.

استفاده از روش‌های توصیفی و اثباتی، نگرش‌های گذشته‌محور و موافق‌انگارانه با موضوع وقف و رویکردهای غیرخلاق، بازنمود این سه محور در مطالعات وقف است. یافته‌های حاصل از مطالعه نشان می‌دهد که به کمک آسیب‌زدایی از محورهای سه‌گانه می‌توان به پایه‌ریزی چارچوب فکری مستحکمی اقدام نمود، تا ضمن شناسایی ریشه‌ای بن‌بست نظری مطالعات موجود، چالش‌های اجرایی وقف را نیز به کمک دو ویژگی اصلی کارایی و انعطاف‌پذیری رفع کرد.

گنجی و دیگران (1393) به پژوهشی با عنوان مشارکت در امور خیریه و وقف، پیش درآمدی بر توسعه‌ی پایدار پرداختند.

روش تحقیق در این پژوهش، روش پیمایشی بوده و حجم نمونه 263 نفر از شهروندان کاشان را شامل می‌شود که به شیوه‌ی نمونه‌گیری سهمیه‌ای و ابزار سنجش پرسش‌نامه بوده است.

یافته‌های پژوهش رابطه‌ی معنادار و مستقیم بین متغیرهای دین‌داری، عدالت‌ خواهی، انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، تعلق و تعهد اجتماعی با مشارکت در امور خیریه و وقف را نشان داده‌اند. به این معنی که هر چه آن عوامل در بین مردم قوی‌تر باشند، مشارکت مردم در نیکوکاری و به‌طور خاص وقف نیز بیش‌ تر می‌شود.

هم‌چنین ضرایب رگرسیون چند متغیره نشان می‌دهد که از میان عوامل شناخته‌شده، عامل معنوی با ضریب بتای (273/0)، روحیه عدالت‌خواهی با ضریب بتای (291/0) و انسجام اجتماعی با ضریب بتای (176/0)، 35 درصد از واریانس نیکوکاری را تبیین می‌کنند به‌طوری‌که متغیر عدالت‌خواهی بیش‌ترین نقش را در تبیین نیکوکاری دارد.

گنجی و الماسی بیگدلی (1391) پژوهشی با عنوان تبیین وضعیت نیکوکاری در بین شهروندان کاشانی پرداختند که بیانگر این است که میانگین نیکوکاری در بین شهروندان، بالاتر از حد متوسط است و با متغیرهایی چون مشارکت اجتماعی، عدالت گرایی و شبکه‌ی روابط اجتماعی رابطه‌ی مستقیم و مثبت دارد. از سوی دیگر، با افزایش صفت نیکوکاری در جامعه شاهد بروز و ظهور هیجانات و احساسات خوشایند به‌ویژه احساس شادی و نشاط در بین شهروندان هستیم.

گنجی و عسگری (1391) پژوهشی با عنوان تأثیر میزان پایبندی مردم به ارزش‌ها بر مشارکت آن‌ها در امور خیریه پرداختند. بین عمل به ارزش‌ها و هنجارها به‌ویژه ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی و فرهنگی از سوی مردم با مشارکت پاسخ‌گویان در امورخیریه و عام‌المنفعه رابطه‌ی مستقیم وجود دارد.

به‌عبارت‌دیگر، پاسخ‌گویانی که معتقدند مردم به ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی در جامعه بیش‌تر پایبندند، مشارکت آن‌ها در امور خیریه بیش از کسانی است که چنین اعتقادی ندارند )نیازی و دییران،1391: 953). به این معنی که احساس مثبت و خوشایند نسبت به جامعه باعث عمل توأم با نیکوکاری توسط جامعه می‌شود.

کلانتری و دیگران (1389) پژوهشی با عنوان نقش تاریخی وقف در شکل‌گیری شهر اسلامی پرداختند. در این مقاله نقش تاریخی وقف در شکل‌گیری و توسعه فضاهاي کالبدي شهرهاي ایرانی-اسلامی به‌ویژه اصفهان موردبررسی و تبیین قرار می‌گیرد.

روش تحقیق برگزیده در این مقاله، تلفیقی از روش‌های کتابخانه‌ای و میدانی بوده و هدف آن ارزیابی میزان تأثیرگذاري وقف در توسعه فضاهاي کالبدي شهرهاي یران با تأکید بر شهر اصفهان می‌باشد. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که اراضی وقفی در شهرهاي اسلامی ایران، به‌ویژه شهر اصفهان، موجب گرایش آن به توسعه افقی بوده و این گرایش از محل زمین‌های وقفی به سمت پیرامون شهر کمتر شده است.

روش پژوهش

این پژوهش از دو روش بهره می‌برد که یکی روش اسنادی و دیگری روش زمینه‌ای است. در روش اسنادی با مراجعه به کتب و اسناد و نشریات و از این قبیل به داده‌های موردنیاز دست پیدا می‌کنیم.

روش زمینه‌ای که توسط استراوس و کوربین معرفی شد، روشی کیفی است که از داده‌های عمدتاً جمع‌آوری‌شده از مصاحبه عمیق استفاده می‌کند و نه در پی نظریه آزمایی بلکه در پی نظریه‌سازی است؛ و نظریه‌ای را شکل می‌دهد که پدیده موردبررسی بر اساس آن تبیین می‌شود.

این روش بعدها در کارهای دیگر محققان تغییراتی کرد که به‌صورت متفاوتی ارائه و بکار گرفته شد؛ روش زمینه‌ای چارمز یکی از ‌روش‌هایی است که ریشه در روش زمینه‌ای استراوس و کوربین دارد که در ادامه به شرح آن خواهیم پرداخت.

در این پژوهش مصاحبه‌های جمع‌آوری‌شده را طبق مراحل زیر تحلیل می‌کنیم. به‌عبارت‌دیگر داده‌ها را کدگذاری می‌کنیم. کد کردن به معنای نام‌گذاری داده‌ها با یک برچسب است که داده‌ها را تشریح می‌کند.

به عبارتی کد کردن به معنای قطعه‌بندی داده‌ها برای تشریح آن با یک نام کوتاه می‌باشد و داده‌های آنالیز شده را تشریح می‌کند و درواقع اختصاص یک کد به تجربیات متفاوت است. به‌طورکلی کد کردن در گراندد تئوری استخوان [۳] تحلیل است، این بدان معناست که کدگذاری رابط میان داده‌های جمع‌آوری‌شده و توسعه یک تئوری ایجادشده است که داده‌ها را تشریح می‌کند. (چارمز [۴] ،2006: 44-47)

گام اول: کدگذاری متمرکز

[۵] در کدگذاری متمرکز، برداشت از کل متن و مقایسه کردن صورت می‌گیرد (چارمز،2006: 43).

کدگذاری کانونی به معنای استفاده از بیشتر کدهای مهم و یا تکراری اخیر برای انتخاب در میان تعداد زیادی از داده‌هاست. کدگذاری عمقی نیازمند تصمیماتی درباره این است که کدهای اولیه می‌سازند(چارمز،2006: 58).

گام دوم: کدگذاری محوری

[۶] کدگذاری محوری طبقه‌بندی‌ها را به هم مرتبط می‌کند با طبقه‌بندی‌های فرعی، ویژگی‌ها و ابعاد یک طبقه‌بندی را برجسته می‌کند و جایگذاری مجدد از داده‌هایی که ما در طول کدگذاری اولیه خردکرده بودیم برای ارتباط داده به تحلیل برآمده. کدگذاری محوری به‌وضوح و توسعه قدرت تحلیل از ایده‌های برآمده محقق کمک می‌کند. (چارمز،2006: 60-66)

گام سوم: کدگذاری تئوریکی

[۷] کدگذاری تئوریکی سطح پیچیده‌تری از کدگذاری است که کدگذاری متمرکز را دنبال می‌کند و می‌گوید مقولات به‌عنوان یک فرضیه به هم مرتبط‌اند؛ به‌طور کوتاه کدهای تئوریکی شبیه یک فرضیه، امکان ارتباط دادن میان رده‌هایی که ما در کدگذاری متمرکز انجام دادیم و امکان‌پذیر می‌سازد که این کدها به ما کمک می‌کند که یک داستان تحلیلی بگوییم که مرتبط هست(چارمز،2006: 63).

مشارکت‌کنندگان و نمونه‌گیری تحقیق

جامعه موردمطالعه این تحقیق جمعی از روحانیون و کسبه تهران و شهرک‌های مجاور آن است که اطلاعات به‌صورت مصاحبه جمع‌آوری‌شده است. داده‌های این پژوهش از طریق مصاحبه کیفی عمیق و باز با 24 نفر انجام شد و در رابطه با تعداد نمونه انتخاب‌شده باید گفت که پس‌ازآنجام 24 مصاحبه اشباع نظری که ملاک انتخاب نمونه درروش کیفی است حاصل‌شده است. اطلاعات بیشتر در مورد مصاحبه‌شوندگان این پژوهش در جدول شماره (1) آمده است.

اصلی


در پژوهش‌هایی که از روش کیفی انجام می‌شوند تعداد دقیق افراد نمونه از قبل مشخص نیست، بلکه نمونه‌گیری در میدان تحقیق انجام می‌گیرد. پژوهش زمانی متوقف می‌شود که به اشباع نظری رسیده باشیم. زمان مصاحبه دو ماه و ده روز طول کشید و در این حین حدود 75 درصد از مصاحبه‌های انجام‌گرفته در تهران و 25 درصد مصاحبه‌ها در شهرهای مجاور انجام‌شده است.

یافته‌ها

گام اول: کدگذاری متمرکز

در این مرحله به همه‌ی نکات کلیدی مصاحبه‌ها برچسب‌های مفهومی مناسبی داده‌شده و سپس آن‌ها را در یک جدول قراردادیم. در اینجا برداشت از کل متن صورت گرفته است و دست به مقایسه آن‌ها زده‌ایم که یک نوع تراکم‌سازی داده صورت گرفته چراکه داده‌های تکراری را توسط برچسبی خلاصه می‌کنیم. درواقع پالایشی از داده‌ها و قرارگیری در یک جدول قرار می‌گیرد در اینجا به‌عنوان نمونه کدگذاری متمرکز یکی از مصاحبه‌ها آورده می‌شود.

اصلی


گام دوم: کدگذاری محوری

در این مرحله بعد از کدگذاری متمرکز به علت تعداد فراوان آن‌ها تبدیل به کدگذاری محوری شده‌اند که در این روند کدهای مشابه در یک طبقه جای‌داده شده‌اند و چند کد تبدیل به یک کد مفهومی و مقوله‌بندی شده‌اند. در جدول زیر نتایج کدگذاری محوری ارائه‌شده است.

اصلی

گام سوم: کدگذاری تئوریکی

در این مرحله مقولاتی که ترکیب مفاهیم اولیه ساخته‌شده در ارتباطی منطقی با یکدیگر با شکل‌گیری نظریه کمک می‌کنند در این مرحله، مقوله‌ها به‌صورت یک شبکه باهم در ارتباط قرار می‌گیرند و نظریه به‌تدریج ظهور می‌یابد (شریبر [۸] ،2001، نیومن [۹] ،2006). مقولات به‌عنوان یک فرضیه به هم مرتبط‌اند. به‌طور کوتاه، کدهای تئوریکی شبیه یک فرضیه، امکان ارتباط دادن میان رده‌هایی که ما در کدگذاری متمرکز انجام دادیم را امکان‌پذیر می‌سازد (چارمز،2006: 63).

در این تحقیق مقوله‌های عمده را در مرحله نهایی به‌صورت مدل زیر باهم مرتبط ساخته‌ایم. از مقوله‌های این تحقیق می‌توان به عدم مدیریت موقوفات، عدم اعتماد دولت، فردگرایی، مصرف‌گرایی، ازدحام رسانه، اشباع وقف، کاهش وضعیت معیشتی و فردیت وقف اشاره کرد که به‌تفصیل شرح داده خواهد شد. مدل مفهومی تلاش برای شناختن آسیب‌های وقف به‌صورت زیر است.

اصلی

مدیریت ضعیف موقوفات می‌تواند به وقوع آسیب‌هایی منجر شود و به نظر می‌آید که عدم انتخاب مدیران کارآمد و همچنین نداشتن چارچوب مناسبی باعث تغییراتی نسبت به وقف‌شده است.

مدیریت اوقاف را می‌توان آشنایی و تخصص در امور وقف‌ که بسیار متفاوت از یکدیگر هستند، دانست و بتوان به شیوه کارآمد از آن بهره برد. لازم است که تدابیری اندیشیده شود که به ارزیابی عملکرد مدیران پرداخته شود تا در صورت داشتن هرگونه نقطه‌ضعف در برطرف کردن آن کوشش شود.

چراکه فعالیتی که در این حوزه صورت می‌گیرد مانند یک زنجیره عمل می‌کند و از یک حوزه به حوزه دیگر انتقال پیدا می‌کند. درواقع آنچه ما به‌صورت مدیریت ضعیف می‌بینیم عاملی است که به‌صورت بی‌اعتمادی به دولت بروز پیدا می‌کند که نمود آن را در مناسبات دولت مانند وقف می‌توان دید.

عدم اعتماد به دولت، ویژگی فرهنگی است که قابل‌تغییر است. اگر بی‌اعتمادی به دولت در یک جامعه نهادینه شود ممکن است که آن جامعه با بحران‌های فراوانی روبرو شود، همان‌طور در قبل به آن اشاره شد یکی از مهم‌ترین ارکان اعتمادسازی، مدیریت درست می‌باشد با یک مدیریت اثربخش می‌توان در جهت اعتمادسازی گام برداشت.

جامعه‌ای که دولت و مردم به یکدیگر حد قابل‌قبولی از اعتماد را دارند می‌توانند بهتر و مناسب‌تر با مشکلات روبرو شوند و راه خویش را بازشناسند. همچنین باید دانست، زمانی که اعتماد از دست می‌رود، به دست آورد دوباره آن کار دشواری است و به‌سختی می‌توان به اوضاع قبل بازگشت، عدم اعتماد به دولت باعث شده است که افراد دیگر جهت وقف، اعتمادی به دولت و نهادهای وابسته نکنند و به‌جای آن ترجیح دهند، آن‌را در جهت دیگر مسائل صرف نمایند یا به بخش‌های دیگر و با رویه‌ای دیگر انجام دهند که در ادامه بدان خواهیم پرداخت.

بحث منافع فردی و مصالح جمعی و تعارض میان آن دو، سابقه‌ای غنی در ادبیات علوم انسانی و اجتماعی دارد. فردگرایی در قرون اخیر جایگاه ویژه‌ای پیدا کرد، اما توصیه به تعقیب نفع فردی به‌تدریج با مشکلاتی همراه شد، بدین‌صورت که در برخی موارد، دنبال کردن نفع فردی کوتاه‌مدت، جامعه وابسته فرد را نیز با مشکلاتی همراه کرد که نه خواسته و نه مطلوب فرد بود(جوادی یگانه و هاشمی،1387: 131-132).

متأسفانه نه فردگرایی که در ابتدا به آن توصیه شد بلکه فردگرایی لجام‌گسیخته‌ای که این نوع آزادی را در یک نوع رفتار مصرف‌گرایی خلاصه کرده است اثرات نامطلوبی بر جامعه گذاشته است.

مصرف‌گرایی تمام ابعاد زندگی ما را دربر گرفته است. می‌توان گفت که بخش بزرگی از تغییرات جوامع امروزی به تحولات نظام سرمایه‌داری به‌ویژه در حوزه‌های تولید و مصرف وابسته شده است. کالاها در عمومی کردن مصرف نه برای تأمین نیازهای مردم بلکه برای تأمین خواست‌های القاشده به آن‌ها نقشی بسزایی ایفا می‌کنند. مصرف‌گرایی اصالت دادن به مصرف است.

آثار منفی این پدیده به آثار اقتصادی اتلاف منابع و منحرف کردن منابع از ظرفیت‌های تولیدی محدود نمی‌شود بلکه عوارض اجتماعی، فرهنگی و سیاسی گسترده‌ای برای جوامع بشری و به‌ویژه برای جوامع درحال‌توسعه و رشد نیافته و بنابراین جامعه ایرانی دربر داشته است که مسیر توسعه این کشورها را منحرف کرده است و بدون تردید یکی از عوامل از رشد ماندگی این جوامع است.

جریان مصرف‌گرایی در حوزه‌های اقتصادی اجتماعی فرهنگی کشور، جریانی قدرتمند است که راه را برای مصرف کالاهای تجملی باز می‌کند و به‌تدریج، فرهنگی از مصرف را در میان قشرهای گوناگون اجتماعی نهادینه می‌سازد. ایجاد نیازهای جدیدی در گروه‌های خاص، ورود کالاهای خارجی و وارداتی زمینه‌ای را برای پرداختن و اهمیت به مسائل جمعی بازمی‌دارد (نصرتی،1392) و بدین ترتیب توجه فرد را به‌جای توجه به دیگری به خود تغییر داده است. و در این میان مانعی است برای وقف که توجه به دیگری به‌جای خود است.

امروزه در کشور ایران مشکلات مدیریتی سبب شده است که فقر در ایران افزایش یابد، بنا بر آنچه در مصاحبه‌ها اشاره‌شده برخی از مردم در فقر بسر می‌برند و برخی دیگر نزدیک خط فقر می‌باشند. تمام این مشکلات منجر به تأثیر زیادی بر وقف‌شده است، وقتی ملتی فقیرتر می‌شود نسبت به انجام عمل خیر به‌صورت نذری و کمک فردی بیشتر نمود پیدا می‌کند تا از راه کمک به یک سازمان خیریه که اصطلاح «وقف» را به آن نسبت داده‌ایم.

ازدحام رسانه از دیگر موضوعاتی است که باید به آن توجه شود درواقع نبود رسانه مناسب بین مردم و مؤسسات خیره باعث شده است که بستر مناسبی برای این ارتباط وجود نداشته باشد. همچنین از دیگر تغییرات رفتاری نسبت به وقف این است که برخی جلوه‌ها و صورت‌های وقف مثل وقف زمین نیز به خاطر تغییرات جمعیتی و واگذاری زمین‌ها درگذشته، کمتر شده که اصلاح اشباع وقف را به آن نسبت داده‌ایم و درواقع به‌صورت تغییر در رفتار وقف کننده به‌صورت نذری‌ها و کمک‌های مالی فردی درآمده است.

نتیجه‌گیری

هر جامعه‌ای متناسب با نظام فرهنگی خود، نوع ویژه‌ای از مشارکت مردمی را داراست. وقف ازجمله موضوعات بین‌رشته‌ای است که به‌رغم ظرفیت وسیع آن کمتر موردتحقیق پژوهش‌گران قرارگرفته است. وقف ارتباط تنگاتنگي با مصالح عمومي دارد و تأثیر بسزایی در حل مشکلات اجتماعی دارد.

اين مقاله به بررسي آسیب‌ها و موانع توسعه فرهنگ وقف در جامعه پرداخته است، این پژوهش از دو روش اسنادی و زمینه ای بهره می‌برد. جامعه موردمطالعه این تحقیق جمعی از روحانیون و کسبه تهران و شهرک‌های مجاور آن است که اطلاعات به‌صورت مصاحبه جمع‌آوری‌شده است. یافته نشان می‌دهد که عواملی گوناگون در این روند مؤثر بوده است.

مدیریت ضعیف، عاملی است که به‌صورت بی‌اعتمادی به دولت بروز پیدا می‌کند. عدم اعتماد به دولت باعث شده است که افراد دیگر جهت وقف اعتمادی به دولت و نهادهای وابسته نکنند و به‌جای آن ترجیح دهند آن‌را در جهت دیگر مسائل صرف نمایند، یا به بخش‌های دیگر و با رویه‌ای دیگر انجام دهند. همچنین فردگرایی لجام‌گسیخته‌ای به تغییر در رفتار افراد به‌صورت مصرف‌گرایی درآمده است و بدین ترتیب توجه فرد را به‌جای توجه به دیگری به خود تغییر داده است.

تأثیر فقر نیز باعث شده که عمل وقف به‌صورت نذری و کمک فردی بیشتر نمود پیدا می‌کند تا از راه کمک به یک سازمان خیریه که اصطلاح «وقف» را به آن نسبت داده‌ایم. ازدحام رسانه از دیگر موضوعاتی بود که به آن اشاره شد درواقع نبود رسانه مناسب بین مردم و مؤسسات خیره باعث شده است.

در کل آنچه می‌توان مشاهده کرد این است که وقف درواقع دورویه به خود گرفته است، در یک‌رویه ما شاهد این هستیم که روند وقف رشد نزولی پیداکرده است؛ در رویه دیگر ما شاهد تغییر نوع وقف هستیم که از صورت دوم یعنی کمک و واگذاری اموال از راه مؤسسات و سازمان‌ها، وارد صورت اول یعنی کمک‌های مستقیم به‌صورت نذری و کمک‌های فردی شده است.

منابع

ذکایی، پرویز(1381)، «وقف در ایران باستان»، فصلنامه میراث جاویدان، سال دهم، شماره 37.

دهخدا، علی‌اکبر(1382)، «لغت‌نامه دهخدا»، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ پنجم.

رحیمی، حمید و یزدخواستی، علی (1391) ،» جایگاه فرهنگ در آموزه‌های دینی ما» مجموعه مقالات همایش ملی وقف (با تأکید بر آموزش علی)، دانشگاه کاشان 315- 334.

شاه‌حسینی، پروانه) 1375) «وقف شناسی جغرافیایی شهر تهران»؛ دو ره‌های قاجار و پهلوی نشریه تحقیقات جغرافیایی، شماره 42. فرشي، سید علی‌اکبر(1381)، «قاموس قرآن». ج7، تهران: انتشارات دارالكتاب الاسلاميه.

صحرانورد، بهنام و اسدی، بهراد)1391) «جایگاه فرهنگ در آموزه‌های دینی ما «، مجموعه مقالات همایش ملی وقف (با تأکید بر آموزش عالی)، دانشگاه کاشان، 315- 334

عاملی، احمد و خورسندی آقایی، احمد (1384)، «قنات در ایران، مطالعه قنات‌های شهر تهران»، انتشارات شرکت پردازش و برنامه‌ریزی شهری، تهران مسجد جامعی، احمد (1377) «مشارکت فرهنگی و فرهنگ مشارکت»، مجله‌ی پیوند، پنجمین کنگره‌ی سراسری انجمن‌های اولیا و مربیان.

گنجی، محمد، نیازی، محسن و احسانی راد فاطمه (1393) «مشارکت در امور خیریه و وقف، پیش درآمدی بر توسعه‌ی پایدار»، فصلنامه‌ی مطالعات توسعه‌ی اجتماعی- فرهنگی، دوره ی سوم، شماره‌ی 4، صفحات 25- 45.

ایرانپور سحر(1388)، «قبض در وقف ازنظر فقه و حقوق»، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشکده مرکز تهران-گروه حقوق، دانشگاه پیام نور.

گنجی، محمد و الماسی بیدگلی، احسان (1391) «تبیین وضعیت نیکوکاری در بین شهروندان» مجموعه مقالات همایش ملی وقف )با تأکید بر آموزش عالی( ، دانشگاه کاشان، 110.

کلانتری خلیل‌آباد،حسین صالحی،احمد و رستمی، قهرمان (1389) «نقش تاریخی وقف در شکل‌گیری شهر اسلامی (مطالعه موردی اصفهان)» فصلنامه علمی-پژوهشی شماره اول، صفحات 33- 43

عمید حسن (1389)، «فرهنگ فارسی»، علیزاده عزیزاله، تهران، انتشارات راه رشد.

ناصحی، مهدی و شادپی، محبوبه (1387) «بانک وقف پول، فرصت‌ها و چالش‌ها، وقف و تمدن اسلامی، ج2»، تهران: انتشارات اسوه،137-160 .

نصرتی محمود (1392)، «تکوین مصرف‌گرایی در ایران»، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران.

جوادی یگانه محمدرضا و هاشمی سید ضیا (1387)، «نگاهی جدید به مناقشه فردگرایی و جمع‌گرایی در جامعه‌شناسی»، فصلنامه نامه علوم اجتماعی، شماره 33، تهران. Charmaz Kathy (2006), “Constructing Grounded Theory - A Practical Guide through Qualitative Analysis”, London, SAGE Publications.

لینک مقاله در سیویلیکا

پانویس

  1. دانشیار دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران
  2. دانشجوی دکتری دانشگاه مازندران، nosrati.mahmoud@gmail.com
  3. bone
  4. Kathy charmaz
  5. focused coding
  6. Axial Coding
  7. Theoretical Coding
  8. Schreiber
  9. Neumann